1

سه جلد جدید از مجموعه کتاب‌های «بابابام» منتشر شد

سینماروزان/مهدی فلاح: سه جلد جدید از مجموعه کتاب‌های «بابابام» که برگرفته از فصل دوم این مجموعه انیمیشن است، در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود‌.

پس از استقبال مخاطبان از فصل دوم سریال انیمیشن «با بابام»، محصول مرکز انیمیشن سوره، به کارگردانی علیرضا طاهری که نوروز ۱۴۰۴ روی آنتن شبکه پویا رفت، سه جلد جدید از مجموعه کتاب‌های «بابابام» به قلم امیررضا مافی توسط انتشارات مهرک آماده شده است و در نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۴ رونمایی می‌شود.

قصه‌های سه جلد جدید این مجموعه کتاب با عناوین «مهد کودک»، «گل‌کاری» و «دوچرخه سواری» برگرفته از فصل دوم انیمیشن «بابابام» است که با تصویرسازی زینب سادات بدری و ویراستاری فرزانه فخریان منتشر شده و قرار است جلدهای بیشتری از این مجموعه نیز در دسترس خردسالان قرار بگیرد.

پیش از این ۵ جلد از مجموعه کتاب‌های «بابابام» با عناوین «پرواز»، «شهربازی»، «زیارت»، «غذای رنگی» و «باغ بستنی» که برگرفته از فصل اول این مجموعه انیمیشن است، در نمایشگاه کتاب تهران ۱۴۰۳ در دسترس مخاطبان قرار گرفته بود.




خلیج فارس و واکنش به ترامپ؛ از فیلیمو تا شماعی‌زاده!

سینماروزان/مهدی فلاح: اظهارات منسوب به دونالد ترامپ درباره تغییر نام خلیج فارس با واکنش های گسترده از داخل تا خارج مواجه شده.

پلتفرم فیلیمو از جمله رسانه هایی بوده که از همه زودتر به این ادعا واکنش نشان داد و با انتشار پستی فراگیر با عبارت «وطن یعنی خلیج تا ابد فارس» به این ادعا تاخت.

در کنار عباس صالحی وزیر ارشاد و بسیاری هنرمندان داخلی، برخی از هنرمندان ایرانی مقیم خارج نیز به انتقاد از ادعای ترامپ پرداختند و مثلا حسن شماعی زاده در واکنش به آن نوشته که اگر ماجرای ادعای ترامپ صحت داشته باشد ایرانیان ساکن آمریکا باید دست به کار شده و تجمع اعتراضی برگزار کنند.

این اعتراضات با نوعی عقب گرد ترامپ همراه شده که گفته هنوز در این باره تصمیم نهایی را نگرفته و در نهایت نیز معلوم است کاری از او ساخته نیست چون ایران چیزی دارد به نام تاریخ هزاران ساله و تمدنی پویا که سخت‌ترین دالان‌های تاریخی را پیموده و باز تاریخ فرهنگی خود را حفظ نموده. خلیج فارس یک آسمانخراش یا مال در کشورهای حاشیه خلیج نیست که بیگانه‌ای بتواند برایش نام بگذارد. خلیج فارس، خلیج فارس است، ایران، ایران است و ایرانی، ایرانی است.

ترامپ فقط می‌تواند برای بچه‌هایش نام بگذارد؛ آن هم اگر مادران بچه ها بگذارند، همین و بس.




«خط مهربانی» به ایستگاه سوم رسید

سینماروزان/کیوان بهارلویی: نمایشگاه گروهی هنرجویان انجمن خوشنویسان واحد جیحون تحت عنوان «خط مهربانی ۳» با شرکت ۲۲ هنرمند در نگارخانه بهارک برگزار می شود.

نگارخانه بهارک در دومین نمایشگاه هنرهای تجسمی اش در اردیبهشت ماه سال جاری، میزبان نمایشگاه گروهی هنرجویان انجمن خوشنویسان واحد جیحون به سرپرستی حسن صالح ریاحی، نمایشگاه گردانی نرگس صادقی تبار و با حضور افتخاری قنبر بلالی دهکردی استاد خوشنویسی، تحت عنوان «خط مهربانی ۳» خواهد شد.

افتتاحیه «خط مهربانی ۳»، از ساعت ۱۷ تا ۲۱ روز جمعه، ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ با حضور پدیدآورندگان آثار در نگارخانه بهارک برگزار می شود و آثار ارائه شده در سبک خط و نقاشیخط تا ساعت ۲۰ روز چهارشنبه، ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ در معرض دید علاقمندان به حوزه هنرهای تجسمی قرار خواهد داشت.

اسامی شرکت کنندگان در نمایشگاه گروهی «خط مهربانی ۳» به شرح زیر است:
فرزانه بشارتی، میثم بهنیا، زهرا رسولی، فتیحه‌ رزاقی، مونا رویان، ملیکا سرآبادان، نرگس صادقی تبار، مجید صفری، لیلا طحانیان، سمانه عسگری، محمد فرزانه، بهناز کاوندی، احمد مظاهری، زهرا مهدوی، احسان نوروزی، زهرا یزدان خواه، محبوبه پورمهدیان، سمیه خورشیدوند، جواد طیب پور، رونیکا بیاوار، مهبد مرادی.

گفتنی است؛ پیش از این، نمایشگاه‌های «خط مهربانی» یک و دو در نگارخانه بهارک برگزار شده بود.
نگارخانه بهارک در میدان ونک، ده ونک، خیابان شهید صابری، کوچه یکم، پلاک یک واقع شده است.




خیال در گالری خورشید قاب می‌شود 

سینماروزان/محمد شاکری: نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی «قاب خیال» با شرکت ۲۴ هنرمند در رشته‌های مختلف هنرهای تجسمی، روز جمعه، ۱۹ اردیبهشت ماه سال جاری در گالری خورشید برگزار خواهد شد.

نمایشگاه گروهی «قاب خیال» با شرکت ۲۴ هنرمند حوزه هنرهای تجسمی، ساعت ۱۶ روز جمعه، ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ با حضور آیناز زارعی نقاش و مدیر گروه هنری آیتیست و همچنین، پدیدآورندگان آثار در گالری خورشید افتتاح می‌شود.

احد یثربی، اکرم درشتی، آدرینا شهبازی، آرمین قربانی رنانی، پریماه حسنی، پوریا قلیچ خانی، ریحانه پدندر، ریحانه شریعت، ساجده صفرزاده سامانی، سوسن صحرائی، سیما صادقی، شکیبا مرادی ملایری فر، طناز بهروزفر، غزاله بحرینی، فاطمه حیاتی محمدآباد، فاطمه فروزنده هفشجانی، فائقه خطیبی جعفری، فرزانه ابوالقاسمی، محیا مستانی، مهسا بخشی، میترا صالحی فخرآباد، میترا ظریف کیوان، نسرین طاهری، نگار ایمانی پور در این نمایشگاه شرکت دارند.

علاقه‌مندان به هنرهای تجسمی برای تماشای ۳۷ اثر راه‌یافته به «قاب خیال» می‌توانند از روز جمعه، ۱۹ تا روز دوشنبه، ۲۲ اردیبهشت ماه سال جاری، از ساعت ۱۶ تا ۱۹ به گالری خورشید واقع در بلوار آفریقا، کوچه تور، پلاک ۷۰، طبقه یک، واحد یک مراجعه کنند.

اختتامیه رویداد روز سه‌شنبه، ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد.




تولید ماشینی محتوا به‌جای فهم ارزش‌ها!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: در قسمت اخیر برنامه‌ «سپنج» با اجرای علی درستکار، علی منتظری، استاد دانشگاه و اپیدمیولوژیست، مهمان برنامه بود تا درباره‌ موضوع رفتارهای اپیدمیک در جامعه و به‌طور خاص «بی‌ادبی» به عنوان یک اپیدمی رفتاری صحبت کند.

منتظری در ابتدای گفت‌وگو با تعریف اپیدمی از منظر علوم رفتاری گفت:«ما در اپیدمیولوژی فقط با ویروس‌ها و بیماری‌های جسمی سر و کار نداریم. گاهی رفتارهایی در جامعه رشد می‌کنند که مانند ویروس، از فردی به فرد دیگر منتقل می‌شوند، گسترش می‌یابند و در نهایت بخشی از هنجارهای نانوشته‌ی ما می‌شوند. این رفتارها به شکل پنهانی، اما قدرتمند، مناسبات انسانی را تخریب می‌کنند.»

او سپس یکی از نمونه‌های مهم این نوع رفتارها را بی‌ادبی خواند و افزود: «یکی از این اپیدمی‌های رفتاری که امروز جامعه را درگیر کرده، بی‌ادبی است. چیزی که به نظر می‌رسد در ظاهر ساده و پیش‌پا افتاده است، اما آثار عمیق و ویرانگری بر سلامت روان و مناسبات اجتماعی دارد. بی‌ادبی بلایی است که دارد از درون ما را می‌خورد.»

منتظری با اشاره به اینکه ادب بخشی از سلامت روان عمومی جامعه است، ادامه داد:«ادب فقط یک خصلت فردی یا آداب اجتماعی نیست؛ ادب یک ضرورت روانی و اخلاقی است. همان‌طور که تنفس یا غذا خوردن برای زنده ماندن جسم ضروری است، ادب هم برای زنده ماندن روابط انسانی ضروری است.»

در خلال بحث، منتظری به خاطره‌ای اشاره کرد که اهمیت ادب را در سطح جهانی نشان می‌داد. او در این باره بیان کرد: « روز جهانی سلامت روان بود و من می‌خواستم مقاله‌ای درباره تأثیر ادب بر سلامت روان بنویسم. به‌طور اتفاقی به یک مجله علمی آمریکایی برخوردم که به‌طور اختصاصی به موضوع ادب پرداخته بود. برایم جالب بود که در یک جامعه‌ی به‌ظاهر لیبرال و آزاد، ادب هنوز به‌عنوان یک عنصر بنیادی در سلامت اجتماعی مورد توجه جدی قرار دارد.»

او با تأکید بر اینکه بی‌ادبی آثار چندلایه‌ای دارد، اضافه کرد: « بی‌ادبی اول از همه به خود فرد آسیب می‌زند، چون او را از درون فرسوده و تنها می‌کند. سپس به طرف مقابل آسیب می‌زند، چون اعتماد، احترام و مرزهای ارتباطی را می‌شکند. و در نهایت، جامعه را آلوده می‌کند. ما شاهدیم که بی‌ادبی چگونه در فضای مجازی، در رانندگی، در محیط‌های کاری و حتی در نهادهای آموزشی رشد کرده است.»

منتظری در بخشی از گفت‌وگو به مسئله‌ای مهم و کمتر بررسی‌شده با عنوان رابطه‌ ادب و طبقه اجتماعی پرداخت و افزود:« گاهی تفاوت‌های گفتاری یا فرهنگی میان طبقات مختلف، به‌اشتباه بی‌ادبی تلقی می‌شود. مثلا اشراف یا نخبگان با واژگان خاص و آراسته‌تری حرف می‌زنند، در حالی که طبقات پایین‌تر زبان عامیانه‌تری دارند. نباید این تفاوت زبانی را به‌عنوان فقدان ادب تعبیر کرد. ادب در نیت، در لحن، و در احترام است، نه در لغات پرزرق‌وبرق.»
او هشدار داد که برداشت سطحی از ادب می‌تواند به طبقه‌گرایی و تبعیض فرهنگی دامن بزند:« وقتی ادب را فقط از طریق شکل ظاهری یا زبان خاصی قضاوت کنیم، ناخواسته به حذف و تحقیر فرهنگی می‌رسیم. این نوع برخورد، خودش یک نوع بی‌ادبی نهادینه‌شده است.»

در بخش دیگری از گفت‌وگو، منتظری به موضوع تولید علم و سرعت غیرعادی انتشار مقالات علمی در جهان امروز اشاره و عنوان کرد:« امروز سرعت انتشار مقالات علمی بسیار بالا رفته است، اما سؤال اینجاست که چقدر از این مقالات واقعاً اعتبار دارند؟ بسیاری از این مقالات قابل راستی‌آزمایی نیستند. حتی خود نویسنده‌ها هم بعضاً نمی‌توانند آنچه نوشته‌اند را به‌درستی توضیح دهند.»

او ادامه داد:« چاپ شدن یک مقاله در یک مجله به‌خودی‌خود به آن اعتبار علمی نمی‌دهد. باید دید آیا آن مقاله مورد ارزیابی علمی قرار گرفته؟ آیا کسی یافته‌های آن را بازتولید کرده؟ آیا پایه‌ نظری محکمی دارد؟»

منتظری از «ظاهرگرایی علمی» و جایگزین شدن کمیت به جای کیفیت در عرصه پژوهش ابراز نگرانی کرد و گفت:« ما در بسیاری از حوزه‌های علمی، به‌جای فهم، به سمت ثبت و تولید ماشینی محتوا حرکت می‌کنیم. این اتفاق علم را از جوهره‌ اصلی‌اش تهی می‌کند.»




بازآفرینی «والس هرمان» با رنگ‌وبویی مدرن از کولی بند

سینماروزان/کیوان بهارلویی: گروه موسیقی کولی بند با انتشار ریمیکسی تازه از قطعه احساسی «والس هرمان»، قدمی تازه در تلفیق موسیقی الکترونیک و سنتی برداشته است. این نسخه جدید با تنظیم مشترک بهروز فرمانی و DJ Tricks، اکنون در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

 

گروه موسیقی «کولی بند» پس از موفقیت قطعه فارسی‌زبان خود با شعر مولانا و صدای حسن نجف، این‌بار با انتشار ریمیکسی تازه از قطعه «والس هرمان»، فصل جدیدی از تجربه موسیقایی خود را رقم زده است.

 

این قطعه که پیش‌تر در آلبوم «عشق و آزادی» منتشر شده بود، اکنون با تنظیمی نو و مشترک از دی‌جی تریکس (DJ Tricks) و بهروز فرمانی، در قالبی متفاوت و ریتمیک بازآفرینی شده است. نسخه جدید «والس هرمان» با فضایی شاد و پرانرژی، با هدف همراهی مخاطبان در لحظات پرتحرک و سرزنده، منتشر شده است.

 

«والس هرمان» از قطعات شاخص و احساسی کولی بند به شمار می‌رود که در این بازنگری، رنگ و بویی متفاوت یافته است. بهروز فرمانی، سرپرست گروه، همچنین اعلام کرده که در آینده نزدیک آثاری تازه با ترکیب موسیقی الکترونیک و آواز ایرانی، بر پایه اشعار کلاسیک و نغمه‌های بومی ایران، منتشر خواهد شد.

 

علاقه‌مندان می‌توانند هم‌اکنون ریمیکس «والس هرمان» را از تمامی پلتفرم‌های معتبر موسیقی بین‌المللی بشنوند.




صدور پروانه برای یک فیلم انتخاباتی!+یک قماربازی پیچیده+

سینماروزان/محمد شاکری: شورای پروانه نمایش سینمایی با نمایش چهار فیلم موافقت کرد.

فیلم «شاه نقش» که پشت پرده‌ای از رقابت های انتخاباتی را با زبانی مابین طنز و جدی، ارائه داده، پروانه نمایش گرفته.

فیلم جوانانه «گوزنهای اتوبان» که ماجرای یک قمار ظاهرا ساده است که ناگاه پیچیده می‌شود از دیگر فیلم‌های پروانه گرفته است.

شورا همچنین پروانه فیلم ارگانی «شمال از جنوب غربی» را داده است…

فهرست پروانه های صادره به شرح زیر است:

— «ماه پنهان» به تهیه‌کنندگی ایرج محمدی روزبهانی و کارگردانی محمدرضا یکانی

— «شاه نقش» به تهیه‌کنندگی علی قائم‌مقامی و کارگردانی شاهد احمدلو

–«شمال از جنوب غربی» به تهیه‌کنندگی مهدی مددکار شوئیلی و کارگردانی حمید زرگرنژاد

–«گوزن‌های اتوبان» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی ابوالفضل صفاری




فیدیبویی‌ها در سال 1403 چه خوانده‌اند/ اسامی محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین‌های کتاب الکترونیک و صوتی  

سینماروزان/کیوان بهارلویی: پلتفرم فیدیبو با انتشار گزارشی، آمار مطالعه کاربرانش و همچنین محبوب‌ترین‌ها و پرفروش‌ترین‌های حوزه کتاب الکترونیک و صوتی در این پلتفرم را ارائه داد.

در سال 1403 فیدیبو که به عنوان پلتفرم انتشار کتاب صوتی و کتاب دیجیتال شناخته می‌شود، 8 هزار و 242 عنوان اثر جدید را در اختیار مخاطبان خود قرار داد.

با انتشار این عناوین جدید در حال حاضر 93 هزار عنوان کتاب شامل ۷۹ هزار کتاب متنی و  ۱۴ هزار کتاب صوتی در دسترس کاربران فیدیبو است.

و اما با نگاهی به آمار مخاطبان فیدیبو در سال 1403 و مطالعاتی که داشته‌اند، نکات جالبی را درباره مصرف مطالعاتی این جامعه به ما می‌دهد. طبق گزارش فیدیبو، خوانده‌شده‌ترین دسته‌بندی در سال گذشته ادبیات داستانی (داستان و رمان) بوده است یعنی مخاطبان کتاب‌های الکترونیک و صوتی بیشتر به دنبال ادبیات داستانی رفته‌ و این کتاب‌ها را برای مطالعه برگزیده‌اند.

آمار دیگر فیدیبو نیز خالی از لطف نیست، مثلا کتاب‌خوان‌ترین کاربر فیدیبو در سال ۱۴۰۳، ۹۸۵۸۰ دقیقه مطالعه کرده‌ و فعال‌ترین کاربر فیدیبو در سال ۱۴۰۳ تعداد ۶۶۶۹ کتاب خریداری کرده است.

از آنجا که فضای گفتمانی در فیدیبو نیز فراهم است واکنش مخاطبان به آنچه در این پلتفرم عرضه شده نیز جالب است.

پربحث‌ترین کتاب‌های ترجمه (بیشترین ریت و کامنت):

اثر مرکب از انتشارات آموخته

ملت عشق از گروه انتشاراتی ققنوس

عقاید یک دلقک از نشر مجید

چگونه می توانید با هر کسی در هر شرایطی صحبت کنید؟ از نشر شبگیر

صد سال تنهایی از نشر مجید

 

پربحث‌ترین کتاب‌های ایرانی (بیشترین ریت و کامنت):

مدیر مدرسه از نشر مجید

سمفونی مردگان از گروه انتشاراتی ققنوس

کلیدر جلد ۱ و ۲ از انتشارات فرهنگ معاصر

چشم هایش از انتشارات نگاه

مثنوی معنوی از نشر فیدیبو

 

همچنین آماری از پرمخاطب‌ترین و محبوب‌ترین‌ها هم بدین شرح گزارش شده است:

 

پرمخاطب‌ترین ناشران متنی (براساس میزان مطالعه آثار):

نشر قطره

نشر چشمه

نشر میلکان

نشر نی

نشر خیلی سبز

 

پرفروش‌ترین ناشران متنی:

نشر قطره

نشر نوین

میلکان

انتشارات نسل نواندیش

نشر چشمه

 

پرمخاطب‌ترین ناشران صوتی (براساس میزان شنیده شدن آثار):

آوانامه

فیدیبو

رادیو گوشه

ماه آوا

نوین کتاب

 

پرفروش‌ترین ناشران صوتی:

آوانامه

رادیو گوشه

نوین کتاب

فیدیبو

ماه آوا

 

محبوب‌ترین مترجم‌ها (براساس میزان مطالعه آثار):

حسن شهباز

سروش حبیبی

پیمان خاکسار

ویدا اسلامیه

پرویز شهدی

 

محبوب‌ترین گوینده‌ها  (براساس میزان مطالعه آثار):

آرمان سلطان زاده

مهبد قناعت‌پیشه

سحر بیرانوند

شیما درخشش

هوتن شکیبا

 

محبوب‌ترین نویسنده‌ها (براساس میزان مطالعه آثار):

محمود دولت آبادی

فئودور داستایفسکی

امیرعلی نبویان

ویکتور هوگو

جی کی رولینگ

 

خوانده‌شده‌ترین کتاب‌های متنی ترجمه‌شده:

وقتی نیچه گریست از نشر قطره

ترک آسان سیگار به روش آلن کار از انتشارات کتیبه پارسی

کتابخانه نیمه شب از انتشارات کتاب کوله‌پشتی

عادت های اتمی از نشر نوین

درمان شوپنهاور از نشر قطره

 

خوانده‌شده‌ترین کتاب‌های متنی ایرانی:

مجموعه کلیدر از انتشارات فرهنگ معاصر

دایی جان ناپلئون از انتشارات فرهنگ معاصر

هل اول از نشر نی

کهکشان نیستی از نشر فیض فرزان

جای خالی سلوچ از نشر چشمه

 

شنیده‌شده‌ترین کتاب‌های‌ صوتی ترجمه‌شده:

هنر خوب زندگی کردن از نشر رادیو گوشه

برادران کارامازوف از نشر آوانامه

وقتی نیچه گریست از نشر آوانامه

هری پاتر و محفل ققنوس از نشر آوانامه

ملت عشق از نشر آوانامه

 

شنیده‌شده‌ترین کتاب‌های‌ صوتی ایرانی:

مجموعه کلیدر از نشر فیدیبو، آوانامه و رادیو گوشه

جای خالی سلوچ از نشر فیدیبو، آوانامه و رادیو گوشه

دایی جان ناپلئون از انتشارات فرهنگ معاصر

شوهر آهو خانم از استودیو نوار

قصه‌های امیرعلی از نشر فیدیبو

 

پرفروش‌ترین کتاب‌های صوتی:

مجموعه کلیدر از نشر فیدیبو، آوانامه، رادیو گوشه

اول عاشق خودت باش از نشر شادن پژواک

مغازه خودکشی از نشر رادیو گوشه

جای خالی سلوچ از نشر فیدیبو، آوانامه و رادیو گوشه

کَأن لَم یَکُن از نشر فیدیبو

 

پرفروش‌ترین کتاب‌های متنی:

وقتی نیچه گریست از نشر قطره

درمان شوپنهاور از نشر قطره

48 قانون قدرت از انتشارات نسل نواندیش

عادت های اتمی از نشر نوین

مامان و معنی زندگی از نشر قطره




«آواز بوقلمون» در سینماتک خانه هنرمندان ایران

سینماروزان/مهدی فلاح: فیلم «آواز بوقلمون» اثر متیو رنکین (۲۰۲۴) ساعت ۱۸ دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری، برنامه ششصد و بیستم سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درمی‌آید.

پس از نمایش این فیلم ۹۰ دقیقه‌ای محصول کانادا، نشست نقد و بررسی آن با حضور محمد هاشمی (منتقد سینما و مدرس دانشگاه) برگزار می‌شود.

داستان فیلم در مکانی خیالی که آمیخته‌ای از دو شهر وینیپگ و تهران دهه ۱۳۶۰ است، رخ می‌دهد و ماجرای افرادی از فرهنگ‌های گوناگون را در بستری سوررئالیستی بازگو می‌کند که سرنوشت‌شان به یکدیگر گره می‌خورد.

متیو رنکین، پیروز نعمتی، روژینا اسماعیلی، صبا واحد یوسفی، سبحان جوادی، مانی سلیمانلو، دنیل فیشو و… بازیگران «آواز بوقلمون» هستند.

این فیلم بازخورد مثبت منتقدان را به همراه داشت و به عنوان نماینده کانادا به آکادمی اسکار معرفی شد.




بودن به از نبود شدن در فیلم «هفت بهار نارنج»

سینماروزان/رضا کوهپور( فیلمساز): فیلم «هفت بهارنارنج» به کارگردانی فرشاد گل سفیدی که اولین فیلم بلندش را ساخته است این روزها در سینما آنلاین فیلم نت عرضه شده و توانسته متاثر از فیلم های همگن خودش در سینمای جهان با نوستالژی بازی و فضاسازی و طراحی میزانسن ها سکانس های قابل اعتنایی خلق کند که مود خوبی به مخاطبش بدهد.

استاد علی نصیریان بازیگر نقش اصلی مرد مشخص است که از تجربه زیسته غنی و شاید دردمندش در خلق کاراکتر شمس بهترین استفاده را کرده است. در زندگی شخصی اش همسری که عاشقانه دوستش داشت را از دست داده و به قول خودش سه شبانه روز گریسته،این تجربه زیسته دردمند و غنی شاید ناخودآگاه در کیفیت خوب بازی ایشان تاثیراتش را گذاشته است.

فرشاد گل سفیدی که مدیر فیلمبرداری فیلم های مختلفی بوده است. در اولین قدم این بار در ساحت کارگردانی توانسته یک فیلم اول استانداردی را خلق کند.

تم رنگی سردِ آبی آسمانی در خانه شمس نشان از یک غم فقدان یک حسرت از دست دادن دارد. فیلم شاید تحت تاثیر فیلم های سینمای جهان که در راستای فقدان و ازدست دادن های دوران پیری است ساخته شده است.

هفت بهارنارنج داستان پیرمرد تنهایی به اسم شمس است که خاطراتش و تصوراتش از همسری که 6 سال است با مشکل خاصی روبروست را زندگی می کند.

دوربین آرام است. باثبات است. حرکت هایش نرم و در راستای حرکت کاراکترهاست. کارگردان سعی کرده در نحوه کارگردانی کمتر خودش را به رخ مخاطب بکشد و سعی کرده با دکوپاژ ساده و به دور از خودنمایی هم راستا با با فضای فیلم ، مود خودش را بسازد.

کاراکترهای فرعی می توانستند کارکردهای بهتری داشته باشند اما همچنان با توجه به فیلم اولی بودن، کاراکترهای فرعی در راستا و مکمل داستان اصلی فیلم هستند.

فیلم از اینسرت رادیویی که مشغول پیدا کردن فرکانس موردنظر هست شروع می شود بعد به عاشقانه طلعتی و شمس می رسد که در مورد ماشین هایی که در جاده می روند حدس می زنند که خوشبخت هستند یا نه! و بعد هم به ارتباط شمس با پرستارش می رسد.

از اینجا ما با انکارهای متعدد کاراکتری روبرو هستیم که تحمل شنیدن فقدان همسر را ندارد و با انکار و لج بازی از طریق نخوردن قرص هایی که پرستار به او می دهد ،در تناقضی قابل درک می تواند خود را سرپا نگه دارد.

در فرهنگ ما بهارنارنج همیشه نمادی از سرسبزی و حضور و آرامش بوده است و حالا که در غیبت عشقش قرار گرفته با کاشتن هر ساله بهار نارنج حضور سبز و آرامش دهنده اش را تبدیل به امید داشتن می کند.

اوقاتش را در انکار واقعیتی که هست می گذراند. شاید این واکنشِ تدافعیِ انکار است که همچنان او را سرپا نگاه داشته است.

در پایان دوباره به رادیوی اول فیلم برمی گردیم این بار شمس که مشغول تنظیم فرکانس رادیوست تمام تصوراتش از همسرش را در طول فیلم شاهدش بودیم،در قالب صوتی از رادیو می شنود . ایده خوبی است .لبخند رضایت دلنشینی روی چهره اش هست از همجواری با خاطرات و شاید هم این شعر شاملو را هجی می کند: بودن به از نبود شدن!

واقعا اگر خاطرات،گذشته و تصوراتمان از این مقوله ها نبود اگر این قدرت تخیل برای آدمیزاد نبود زندگی چگونه می شد؟! چه اشک هایی که پایانی نداشت و چه دردهایی که مرهمی برایش پیدا نمی شد.




«تن‌ها در آتش» آیدین نورمحمدی برای جان‌باختگان بندر

سینماروزان/مهدی فلاح: آیدین نورمحمدی، آهنگساز و نوازنده جوان ایرانی، قطعه‌ای احساسی با نام «تن‌ها در آتش» را منتشر کرد.
این اثر با نگاهی انسانی و دردمندانه، به یاد جان‌باختگان حادثه ناگوار اسکله شهید رجایی بندرعباس ساخته شده است.

«تن‌ها در آتش» با فضایی سرشار از اندوه و همدلی، روایتگر درد و فقدانی است که این حادثه تلخ بر دل خانواده‌ها و جامعه بر جای گذاشته است. نورمحمدی با ترکیبی از سازهای سنتی و مدرن، تلاش کرده است تا احساسی ناب و صادقانه به شنونده منتقل کند؛ احساسی که هم مرثیه است و هم یادآور اهمیت جان انسان‌ها.

آیدین نورمحمدی درباره این قطعه گفت: «این اثر تلاشی است برای همراهی با بازماندگان این فاجعه و ادای احترام به عزیزانی که در آتش جان باختند. امیدوارم بتوانم با موسیقی، اندکی از بار این اندوه را سبک‌تر کنم.»

«تن‌ها در آتش» از امروز در پلتفرم‌های معتبر موسیقی در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

آیدین نورمحمدی متولد۱۳۶۸ در ارومیه   است. او فعالیت هنری خود را از نوجوانی آغاز کرده و در حوزه موسیقی کلاسیک ایرانی و موسیقی تلفیقی شناخته می‌شود. در کارنامه هنری او ساخت قطعات مستقل، همکاری با گروه‌های مختلف موسیقی، و …. به چشم می‌خورد. آثار نورمحمدی معمولاً با رویکردی اجتماعی، انسانی و احساسی خلق می‌شوند و تلفیقی خلاقانه از سنت و نوگرایی را در خود دارند.




آغاز جشن هفته گرافیک ۱۴۰۴ در خانه هنرمندان ایران 

سینماروزان/کیوان بهارلویی: انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران با برگزاری سه نمایشگاه در خانه هنرمندان ایران به استقبال جشن هفته گرافیک ۱۴۰۴ می‌رود.

جشن هفته گرافیک ۱۴۰۴، یکشنبه ۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۶ در خانه هنرمندان ایران گشایش خواهد یافت.

این رویداد شامل سه نمایشگاه منحصر به فرد است که هر یک به جنبه‌های خاصی از طراحی گرافیک می‌پردازد:

۱. نمایشگاه اعضای افتخاری انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران: در این بخش، به پاس خدمات و آثار طراحان پیش‌کسوت این حوزه که پایه‌گذاران طراحی گرافیک در ایران بوده‌اند، گرامیداشت خواهد شد. آثاری از این طراحان همراه با روایت زندگی حرفه‌ای و تأملات آن‌ها در زمینه دیزاین به نمایش گذاشته می‌شود.

نمایشگاه تاریخ گرافیک ایران و جهان (تایم‌لاین): این نمایشگاه سیر تحول تاریخ گرافیک را از نخستین پوسترهای دیواری تا هویت‌سازی بصری معاصر بررسی می‌کند. اینجا تاریخ گرافیک به‌عنوان یک رشته پیوسته و زنده به نمایش درمی‌آید.

نمایشگاه اوراق رمزدار: در این نمایشگاه به طراحی اسکناس‌ها و نشانه‌های مالی ایران پرداخته می‌شود. این آثار به عنوان نقشه‌ای مخفی از ارزش‌های یک ملت و روایت رسمی قدرت و فرهنگ به نمایش خواهند درآمد.

برنامه‌های هفته گرافیک تحت نظارت اعضای هیئت‌مدیره انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، و با همکاری تیمی از طراحان و پژوهشگران شکل گرفته است. دبیر هفته، محمدرضا خاکساری، به همراه دبیر اجرایی محمدرضا عسگری، مدیر هنری سعید شکرنیا و دبیران نمایشگاه‌ها شامل علیرضا امتیاز، صالح گورابی و سیاوش یعقوبی این رویداد را برگزار خواهند کرد.

از تمامی اعضای انجمن، طراحان گرافیک، دانشجویان و علاقمندان دعوت می‌شود تا در آیین گشایش این جشن شرکت نمایند.

بازدید برای عموم تا ۱۲ اردیبهشت ماه سال جاری ادامه خواهد داشت.




یک فضولِ دوست‌داشتنی!!/حرفهای دنیز دانش صمدی بازیگر نقش منشی در سریال “تاسیان”   

سینماروزان: دنیز دانش‌صمدی که در نخستین اثرش در شبکه نمایش خانگی با ایفای نقش پری آشتیانی منشی شرکت نجات در سریال “تاسیان” شناخته شد، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا از ویژگی‌های شخصیتی که ایفا کرده، تعامل با کارگردان و بازخوردهای مخاطبان گفت.

 

*شما فعالیت خود را از تئاتر آغاز کردید و سپس وارد حوزه فیلم کوتاه و بعد نمایش خانگی شدید. از میان عرصه نمایش و تصویر بیشتر به کدام یک برای ایفای نقش علاقه‌مندید؟ چرا؟ 

نمی‌توانم بگویم کدام یک را بیشتر دوست دارم بلکه باید بگویم هرکدام تجربه بسیار متفاوتی برایم دارند. یکی از جذابیت‌های تئاتر، تمرین کردن، کم کم نزدیک شدن به نقش و کشف کردن، خراب کردن و دوباره از نو ساختن است و همچنین لذت همزمانی اجرای بازیگر و تماشای آن توسط مخاطب. ما اساسا باید با همه وجود در لحظه حضور داشته باشیم و همچنین می‌توانیم هر شب احساس متفاوتی را تجربه کنیم. همه این تجربه‌ها جلوی دوربین بسیار به یک بازیگر کمک می‌کند.

*از چه طریق به سریال «تاسیان» دعوت شدید؟ 

من آبان ۱۴۰۲ در تئاتری به نام «اتللو_نزدیک شدن» بازی داشتم که آقای صابر ابر و خانم پانته‌آ پناهی‌ها اجرای مرا دیدند و دوست داشتند و چون مشغول بازی در سریال «تاسیان» بودند، من را به خانم تینا پاکروان کارگردان سریال معرفی کردند و اینگونه بود که به این پروژه پیوستم.

*کاراکتر «خانم آشتیانی» چه ویژگی‌هایی داشت که باعث شد این نقش را بپذیرید؟ برای ایفای آن با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟ 

ابتدا باید بگویم که متوجه این بودم که نقش کوچکی به من سپرده شده که شاید در ظاهر کاراکتر چندان مهمی نباشد اما خانم تینا پاکروان کمک کردند که بازی‌ام در همان سکانس‌های کوتاه نیز معمولی نباشد. به عنوان مثال به من گفتند که لحظه‌ای وجود دارد که بسیار مهم هست و با ری‌اکشن (واکنش) من متوجه مرگ «منوچهر» می‌شویم و خب سعی کردم کمی با وسواس بازی‌ام را ارائه بدهم و جزئیاتی را به نقش اضافه کنم تا بتوانم کاراکتر بسازم و بازی من تیپ تکراری یک منشی‌ کلیشه‌ای نباشد.

دوست داشتم این منشی در عین حال که فضول است، مردم دوستش داشته باشند و به اصطلاح منفی از آب درنیاید. ناگفته نماند که این کاراکتر از خودم دور بود و با اضافه کردن لحن و تکیه کلام که پیشنهاد کارگردان هم بود، سعی کردم مدل نگاه کردن، راه رفتن، گوش دادن و در حقیقت بدن جدیدی برای خانم آشتیانی طراحی کنم.

*تعامل شما با تینا پاکروان در مقام کارگردان و همبازی شدن با بابک حمیدیان و دیگر بازیگران این سریال چگونه بود؟ 

خانم پاکروان علاوه بر کارگردانی چون تجربه بازیگری هم داشتند، بسیار توانستند به من کمک کنند، پیشنهاد دهند، و به من اجازه دهند که با هم گفت‌وگو کنیم و نظرات من را بشنوند. تجربه بازی مقابل آقایان حمیدیان، بهبودی، قائدی و… بسیار به من کمک کرد و خوش شانس بودم که پارتنرهای بی‌نظیری مثل این عزیزان داشتم که بتوانم از تجربه‌ آن‌ها و پیشنهادهایشان استفاده کنم.

*سخت‌ترین سکانسی که در این پروژه ایفا کردید، کدام است؟ 

سکانس‌پلان قسمت اول یکی از لحظات بسیار سخت بود چون در انتهای سکانس که به صورت کامل گرفته می‌شد، من وارد می‌شدم و اگر کوچک‌ترین اشتباهی از من سر می‌زد باید دوباره آن سکانس‌پلان پیچیده و طولانی (حدودا ۴ دقیقه) گرفته می‌شد. در این زمان من بیشترین استرس را تجربه کردم. همچنین سکانس خودکشی «منوچهر» و مواجهه من با آن صحنه با اینکه دو برداشت بود اما سعی کردم همذات‌پنداری کنم و خود را در موقعیت مشابه قرار دهم تا بتوانم از پس آن بربیایم.

*از بازخورد مخاطبان برایمان بگویید. 

با وجود کوتاه بودن نقشم اما پس از پخش قسمت ۸ بسیار دیده شدم که کمی از تصورم دور بود و توقع این همه واکنش مثبت را نداشتم. از نگاه و توجه مخاطبان ممنونم.

*اگر از نگاه مخاطب به این سریال نگاه کنیم، این اثر برحسب کدام ویژگی‌هایش می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند؟ 

همزمانی یک عشق در بستر تاریخی مهم و همچنین تیمی از بهترین‌ها در پشت و جلوی دوربین.

 

 




بابک جهانبخش «یه جور دیگه» را منتشر کرد در آپارات موزیک!

سینماروزان/مهدی فلاح: بابک جهانبخش، خواننده شناخته‌شده موسیقی پاپ، قطعه تازه‌ای را با عنوان «یه جور دیگه» منتشر کرد. این قطعه با آهنگسازی بابک جهانبخش، ترانه‌ای از داریوش شهریاری و تنظیم معین حبیبی منتشر شده است.

 

در بخشی از این ترانه آمده است: «وسط مخمصه سقوط تو، میون خاطره‌های له شده، واسه چی از غم و از غصه بگم، وقتی که حتی گلایه بی‌خوده…»

 

نسخه کامل قطعه «یه جور دیگه» در کانال رسمی بابک جهانبخش در «آپارات موزیک» منتشر شده است؛ این کانال اسفندماه ۱۴۰۲ راه‌اندازی شده و آثار این خواننده تا امروز حدود ۶۵۰ هزار بازدید داشته است.




سریال «وحشی»؛ آغاز یک تراژدی واقعی از اعماق تاریکی؟؟؟

سینماروزان/نوید جعفری: نظریه‌ای بسیار معروف در عالم تئاتر، سینما و حتی ادبیات داستانی وجود دارد که معتقد است هر داستان، علاوه بر همه ملزومات خود، به دو اصل مهم وابسته است: نخست، شروعی میخکوب‌کننده و تاثیرگذار و دوم، پایانی نفس‌گیر و ماندگار به‌گونه‌ای که مخاطب تا مدت‌ها پس از تجربه اثر، همچنان آن را در ذهن خود مرور ‌کند.

 

همان‌طور که در ساختار رمان، هر پاراگراف می‌تواند مخاطب را به خواندن پاراگراف بعدی تشویق کند، در سینما و سریال نیز هر بخش و هر قسمت می‌تواند تماشاگر را به ادامه مسیر ترغیب کند، اصطلاحا همان قلاب معروف که اگر در جای درست پرتاب نشود، نمی‌تواند به جذب مخاطب منجر شود.

 

هومن سیدی در تجربه قبلی خود با سریال «قورباغه» نشان داده که جهان داستان و روایت بصری را به‌خوبی می‌شناسد. برخلاف بسیاری از نمونه‌های مشابه که در نهایت بدل به یک تئاتر تصویری می‌شوند، او در سریالش از همان ساختار سینمایی بهره می‌برد و همین به تاثیرگذاری هرچه بیشتر اثر می‌انجامد. در حقیقت، چه در سریال «قورباغه» و چه حالا پس از تماشای نخستین قسمت سریال «وحشی»، می‌توان به روشنی دید که هر قسمت سریال او، خود بدل به فیلمی مجزا می‌شود که قرار است در کنار سایر قسمت‌ها، یک روایت داستانی کامل را بسازد.

 

سریال «وحشی» که شب های دوشنبه از فیلم نت پخش می شود از همان ابتدا تکلیفش را با بیننده روشن کرده است؛ داستانی که از دل واقعیت آمده و تنها به‌دلیل اقتضای فضای سریال، تغییراتی دراماتیک یافته است. همین جمله‌ی «بر اساس واقعیت» نخستین و جدی‌ترین تلنگر اثر به مخاطب است تا آن را با دقت بیشتر بپذیرد و داستان را مستندتر ببیند.

 

«وحشی» از دل تاریکی و اعماق زمین آغاز می‌شود. در مسیر بالا آمدن آدم‌ها و شخصیت اصلی با بازی جواد عزتی، تیتراژ در همراهی با صدای بالابر ظاهر می‌شود و مخاطب را از عمق به سطح می‌رساند. در همین قسمت نخست، داستان به‌گونه‌ای هوشمندانه هم آدم‌هایش را معرفی می‌کند و هم فضای روایت را شکل می‌دهد. با چند تصویر و دیالوگ، شخصیت اصلی را از ادامه آنچه در پیش است تبرئه می‌کند و به مخاطب می‌فهماند با مردی دلسوز، تنها و رنج‌کشیده روبه‌روست که تلاش می‌کند در جنگی نابرابر با جهان اطرافش، انسان باقی بماند. همین نگاه باعث می‌شود که ما به‌عنوان مخاطب، نسبت به سرنوشت او کنجکاو شویم. مرد جوانی که پدر و مادر پیر و بیمار خود را بر دوش می‌کشد و حتی آن ماشین سیمرغ رنگ‌ورورفته نیز تمثیلی از روان تکه‌پاره‌اش است که همچنان خود را در این شهر به این‌سو و آن‌سو می‌برد.

 

قسمت نخست «وحشی» دو بخش اصلی دارد: نخست، معرفی شخصیت‌ها و فضای کلی روایت از معدن تا حاشیه شهری که محل سکونت کارگران معدن است و دوم، واقعه‌ای که بر پایه‌ دلسوزی و سوء‌ظن شکل می‌گیرد و هرچه داود تلاش می‌کند از آن خارج شود، بیشتر در مردابش فرو می‌رود.

 

فیلمنامه‌های هومن سیدی نشان داده‌اند که او درک درستی از فضای هر داستان دارد و قطعاً تحقیق و پژوهش‌هایش به شکل‌گیری بهتر روایت کمک کرده‌اند. برخلاف نمونه‌های مشابهی که گویی از سر تفنن به گوشه‌های کمتر دیده‌شده‌ی جامعه سرک می‌کشند، سیدی برای روایت داستانش نگاه یک‌سویه یا سانتی‌مانتال ندارد و به پدیده‌های روان‌شناختی توجه ویژه‌ای دارد. او در «وحشی» داستانش را در طبقه و جهان مورد نظر خود روایت می‌کند همان‌طور که در «مغزهای کوچک زنگ‌زده» سراغ حاشیه شهر و حلبی‌آباد می‌رود، یا در «خشم و هیاهو» زندگی یک موزیسین را بر اساس داستانی واقعی از پرونده شهلا جاهد بازسازی می‌کند یا آخرین فیلمش «جنگ جهانی سوم» که یک درام تراژیک است و به مدد داستان و فیلمنامه‌اش به فیلمی قابل توجه بدل شد.

 

در واقع، این همه‌جانبه‌نگری از او هنرمندی چندبعدی ساخته است. هومن سیدی در بازیگری، هم کمدی، هم درام و هم دیگر ژانرها را در سینما و سریال آزموده و در اغلب آن‌ها موفق ظاهر شده است، اما در نویسندگی و کارگردانی، هوشمندانه تلاش کرده است که مولف باشد.

 

همان‌طور که روایت فراواقعی «قورباغه» را با رویکردی سوررئالیستی و مدرن در قالب یک سریال ارائه می‌دهد، حالا در «وحشی» با تکیه بر یک داستان واقعی، روایتی متفاوت از گوشه‌ای دیگر از جامعه‌اش را به مخاطب عرضه می‌کند.

 

نام مجموعه «وحشی» دقیقا در تضاد با شخصیت قهرمان است؛ قهرمانی که نشان داده در برابر خشونت و درگیری، می‌کوشد راهی منطقی بیابد و از آن‌ها دوری کند. اما چرخش روزگار قرار است او را به موجودی دیگر بدل کند.

 

قسمت نخست «وحشی» اگرچه ممکن است حدس و گمان‌های متعددی را در ذهن مخاطب زنده کند که برخی از آن‌ها هم به واقعیت بپیوندند، اما این فضاسازی دردناک از بخشی از جامعه که با فقر، آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری دست‌به‌گریبان است، سریال سیدی را به اثری قابل احترام برای بیننده بدل می‌کند.

 

پلتفرم فیلم‌نت در این سال‌ها نشان داده که استانداردهای ساخت و احترام به شعور مخاطب برایش در اولویت قرار دارد و به همین دلیل است که در اغلب نظرسنجی‌ها، بهترین امتیازها را از آنِ خود کرده است هرچند برخی از مجموعه‌هایش در مقایسه با تولیدات قبلی کمتر دیده شده‌اند، اما دلیلش همان سطح انتظاری است که خود فیلم‌نت در مخاطبش ایجاد کرده است. با این حال، همان مجموعه‌ها نیز به‌صورت جداگانه دارای استانداردهایی‌اند که بسیاری از تولیدات شبکه خانگی و تلویزیونی از آن بی‌بهره‌اند. در حقیقت، کارنامه سریالی فیلم‌نت این اطمینان را به مخاطب می‌دهد که قرار نیست هر اثری را تولید و پخش کند.

 

سریال تازه‌ هومن سیدی از همین ابتدا نشان داده که یکی از مهم‌ترین آثار سال ۱۴۰۴ خواهد بود؛ چراکه بنیادش بر داستانی هوشمندانه و اصولی استوار شده و اگر دیگر قسمت‌ها همچون قسمت نخست، با ساختاری سینمایی پیش بروند، بی‌تردید «وحشی» با استقبال مخاطبان روبه‌رو خواهد شد.

 




«بغض شکسته دریاچه»؛ فریادی برای احیای دریاچه ارومیه

سینماروزان/کیوان بهارلویی: جدیدترین اثر آیدین نورمحمدی، آهنگساز جوان و دغدغه‌مند کشورمان، با عنوان «بغض شکسته دریاچه» منتشر شد.
این قطعه «بی‌کلام» با الهام از وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه و با نگاهی به بحران زیست‌محیطی این منطقه، تلاشی هنری برای زنده نگه‌داشتن صدای طبیعت و یادآوری مسئولیت انسانی چ در قبال آن است.

«بغض شکسته دریاچه» با فضایی احساسی و روایتی موسیقایی از درد و سکوت دریاچه‌ای که روزگاری مایه حیات و غرور منطقه بود، شنونده را با خود به سفری در دل امواج فراموش‌شده و نمک‌زارهای خاموش می‌برد.

آیدین نورمحمدی پیش‌تر با آثاری چون «ترنج»، «پرنیان در مه» ، «قلب»،«با هم بهاریم»، «خلیج تا ابد فارس» و….توجه علاقه‌مندان به موسیقی تلفیقی و مفهومی را به خود جلب کرده است. آثار او غالباً با محوریت محیط زیست، هویت بومی و نگاه اجتماعی بوده است .

آیدین نورمحمدی نوازنده کمانچه ایرانی،ویلون و آهنگساز متولد ۱۳۶۸، ارومیه از کودکی به فراگیری آواز و خواندن برخی از تصانیف قدیمی پرداخت. از نُه‌ سالگی ویُلُن را  انتخاب و آموزش ویلن ایرانی را نزد پدر آغاز کرد و پس از مراحل مقدماتی به تحصیل ردیف استاد ابوالحسن‌خان صبا نزد پدر بپردازد. بعدها به ویُلُن‌نوازی کلاسیک غربی علاقه‌مند شد و این شیوۀ نوازندگی را انتخاب کرد. او در این راه از تعالیم استادانی چون زاوِن یدیقاریانس و سیاوش ظهیرالدّینی بهره جست. همچنین از آموزه‌های استاد محمدرضا لطفی استفاده کرده و از محضر آندره مرادیان و محسن الهامیان در نوازندگی پیانو و مبانی موسیقی و آهنگسازی نیز بهره‌مند شده و وزن‌خوانی و ریتم را نزد بهمن رجبی آموخته است.

این اثر (بغض شکسته دریاچه) هم‌اکنون از طریق پلتفرم‌های معتبر موسیقی در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.




«چای با نویسنده»؛ پل میان نویسندگان و مخاطب

سینماروزان/مهدی فلاح: شبکه کتاب، بزرگ‌ترین رسانه تصویری حوزه کتاب و ادبیات ایران، برنامه گفت‌وگومحور «چای با نویسنده» را با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی و معرفی آثار ادبی نویسندگان معاصر ایرانی به مخاطبان عرضه کرده است.

برنامه اینترنتی «چای با نویسنده» از تولیدات اختصاصی شبکه کتاب، فضایی صمیمی برای گفت‌وگو با نویسندگان ایرانی از نسل‌های مختلف فراهم می‌کند.

این برنامه با اجرا و سردبیری محیا ساعدی، هر هفته میزبان نویسندگان مختلف، شامل نویسندگان برجسته و یا نویسندگان تازه‌کار است و به بررسی آثارشان، فرآیند خلق آن‌ها و دیدگاه‌هایشان درباره ادبیات می‌پردازد.

اهمیت و ویژگی «چای با نویسنده» حضور نویسندگانی از دهه چهل مانند مجید قیصری تا نویسندگان جوان دهه هفتاد مانند زهرا گودرزی و همچنین نویسندگان باتجربه و شناخته شده در کنار نویسندگانی که به تازگی وارد بازار کتاب ایران شده‌اند است که نتیجه نگاه متنوع و متفاوت برنامه به ادبیات معاصر ایران است.

در چهار قسمت نخست، نویسندگان برگزیده جایزه معتبر جلال آل احمد شامل مجید قیصری نویسنده کتاب «سنگ اقبال» منتشر شده در نشر چشمه، رامبد خانلری نویسنده کتاب «دم اسبی» منتشر شده در نشر بان، شیوا خادمی نویسنده کتاب «خاک کارخانه» منتشر شده در نشر اطراف و ندا رسولی نویسنده کتاب «پرنده‌باز تهران» منتشر شده در نشر هیلا، مهمان این برنامه بوده‌اند و با استقبال گسترده مخاطبان مواجه شده‌اند.

«چای با نویسنده» با ایجاد فضایی گرم و دوستانه، پلی میان نویسندگان و خوانندگان می‌سازد.

مخاطبان می‌توانند این برنامه را به صورت رایگان از طریق وب‌سایت رسمی شبکه کتاب (ketab.tv)، آپارات و شبکه‌های اجتماعی این رسانه تماشا کنند.




«خسته نشو»ی بهنام خدارحمی با مازیار لرستانی منتشر شد

سینماروزان/مهدی فلاح: مازیار لرستانی که سال‌ها به نام شهره لرستانی بازیگری کرده بود و حالا مدتی است تطبیق جنسیت انجام داده و مازیار شده، با ایفای نقش در ویدیوکلیپ “خسته نشو” به بازیگری برگشت.

«خسته نشو» در قالب یک قطعه موسیقایی و نماهنگی با حضور مازیار لرستانی بازیگر شناخته شده فیلم و تلویزیون منتشر شده است. لرستانی در این کلیپ در نقش مردی ظاهر شده که خسته از تکرار مکررات روانه کوهنوردی شده و حین استراحت مشغول سیگار و قهوه و نوشتن می‌شود…

«خسته نشو» در قالب یک قطعه موسیقایی و نماهنگی با حضور مازیار لرستانی بازیگر شناخته شده فیلم و تلویزیون منتشر شد. قطعه‌ی موسیقایی «خسته نشو» با آهنگسازی و تنظیم بهنام خدارحمی، و ترانه‌سرایی مهدیه عرب با صدای خالق اثر منتشر شد. این اثر، که ترانه‌ی آن بر پایه‌ی ملودی سروده شده، با ترکیبی از موسیقی اصیل ایرانی و تنظیمی امروزی، مفاهیمی چون امید، پایداری و آرامش را به شنونده منتقل می‌کند.

«خسته نشو» با بهره‌گیری از سازهای کلاسیک ایرانی، فضایی احساسی و الهام‌بخش خلق کرده که در عین وفاداری به ریشه‌های موسیقی ایرانی، با لحن و ساختاری تازه و امروزی نیز همراه است.

این قطعه پیامی انسانی و امیدبخش دارد؛ نوایی برای دل‌های خسته که شنونده را به ایستادگی در برابر سختی‌ها و باور به روشنایی فردا دعوت می‌کند.
نوازندگان این قطعه عبارتند از: کوشا صرافی‌گهر (ویولون و ویولا)، امیر فیروزبخت (ویولون)، امیرحسین زندیان (ویولون)، داوود منادی (ویولون‌سل)، امیر احدی (تار)، علیرضا دهقان (عود)، پریسا احدی (سنتور)، امیر دباغیان (سازهای کوبه‌ای) و بابک خواجه‌نوری (تنبک).
خسته نشو یکی از ۹ قطعه ی آلبوم «تو همانی که برایم همه ای» با صدای خالق اثر است. مولانا، محمدعلی شیرازی، افشین یدالهی، مهدیه عرب، عاطفه رحمتی، ربیع فرهمند، نسرین سیفی بعنوان شاعر و ترانه سرای این آلبوم بوده اند.

بازگشت مازیار لرستانی به بازیگری با "خسته نشو"
بازگشت مازیار لرستانی به بازیگری با “خسته نشو”

در یادداشتی درباره شکل گیری آهنگِ خسته نشو آمده است:
 یادداشتی برای دلِ عزیزم

می‌گذره این روزا. آروم، سخت، اما می‌گذره. یه روزی می‌رسیم به فردا، به همون جایی که دلمون آروم می‌گیره. فقط کافیه دلِ خسته‌ تو بزنی به دریا. همه چی از یه تصمیم شروع میشه. پاشو از جات، نذار ترس، پاهای تو رو بند کنه. بزن بیرون، حتی اگه هوا ابریه. چترتو بنداز دور، نترس از خیس شدن…
برو زیر بارون، بذار بارون غماتو بشوره، بذار درونت دوباره نفس بکشه… اگه درا بسته‌س، خسته نشو. پُشت هر دری که بسته می‌ مونه، یه حکمتی خوابیده. اگه کسی نیس، اگه کسی نفهمید، اشکالی نداره… خدامون هس. همونی که همیشه بوده، همونی که از دلِ ما خبر داره، همونی که بی‌ صدا، ولی همیشه کنارمونه. حتماً شنیدی میگن آسمون هر جا یه رنگه، اما راستش، وقتی نگاهت قشنگه، وقتی دلت مهربونه، دنیا همون ‌جوری میشه که تو می‌بینیش. با یه نگاهِ زیبا، همه‌ چیز قشنگ‌ تر میشه، حتی دردها، حتی روزای سخت، پس دلِ من، خسته نشو… بی‌تابی بسه. این روزا هم می‌گذره. فقط یه کم دیگه طاقت بیار، یه کم دیگه امیدوار بمون. آخه تو قشنگی و قوی‌ و فردا، منتظر توئه…

این اثر از هم اکنون در دسترس علاقه‌مندان به این سبک از موسیقی است.

برای تماشای ویدئوی این قطعه با حضور مازیار لرستانی اینجا را ببینید.




نمایشگاه شاگردان تارا بهبهانی در حمایت از کودکان سرطانی 

سینماروزان/مهدی فلاح: هفدهمین نمـایشگاه نقــاشی شاگردان تارا بهبهانی با آثاری از 66  هنرمنـدکـودک و نوجــوان با عنوان  “سرزمین جدید” به مدت دو روز ۲۸ و ۲۹ فروردین ماه در موسسه محک برگزار می شود و تمام عواید فروش این نمایشگاه صرف هزینه درمان کودکان سرطانی تحت حمایت موسسه محک می شود.

« سرزمین جدید » حاصل تلاش سالانه شاگردان تارا بهبهانی – نقاش و مدرس هنر – است که در قالب 66 تابلوی نقاشی نمایش داده می‌شود و این هنرمندان کودک و نوجوان تخیلات زیبا و ایده های خاص خود را با قلم مو و رنگ برای اعلام مهربانی و همدلی ، با دوستان هم سن و سال مبتلا به سرطان خود به تصویر کشیده اند.

تارا بهبهانی مدرس این کودکان هنرمند درباره نمایشگاه « سرزمین جدید » گفت: سرزمین خیلی معناها و تعاریف را در خود جای می دهد و در هر سنی و مکانی داستانی برای خود دارد. سرزمین نقاشان کوچک من هم، پر است از احساسات، داستان ها ، امیدها و آرزوها.

سرزمین های خوشمزه؛ نورانی و گاهی تاریک، آرزوی سفر به ماه و مریخ و زندگی در سیارات آسمانی، راه های پر از امید به سوی موفقیت و…

سرزمین جدید کودکان مبتلا به سرطان محک هم حتما جای زیباییست، جاییست پر از عشق و آرزو و سلامتی و تندرستی، پر است از احساسات زیبا و و دلنشین دور از درد و رنج و بیماری….

او ادامه داد: در این نمایشگاه به رسم ۱۷ سال گذشته دور هم جمع می شویم تا شما را برای دیدن سرزمین هایمان دعوت کنیم و امید داشته باشیم در آینده ای نزدیک در هیچ سرزمینی درد و سرطان و بیماری برای هیچ کودکی نباشد.

تمام عواید حاصل از فروش آثار این نمایشگاه، صرف درمان کودکان مبتلا به سرطان موسسه محک می‌شود.

تارا بهبهانی – نقاش و پژوهشگر هنر – 22 سال است که در زمینه آموزش نقاشی به کودکان و نوجوانان فعالیت می‌کند. بیش از 700 هنرجوی کودک و نوجوان را در این سالها در زمینه نقاشی و خلاقیت هنری پرورش داده و و با حضور در نمایشگاه‌های داخلی و بین‌المللی، جوایز متعددی از بی‌ینال‌های مختلف در خارج از کشور گرفته است.

این نمایشگاه دو روزه ساعت ۱۶ پنجشنبه 30 فروردین 1403 افتتاح می‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند در روزهای برگزاری نمایشگاه از ساعت ۱۶ تا ۲۰ برای دیدن این آثار به آدرس میدان اقدسیه، ابتدای بزرگراه ارتش، سه راه ازگل، بلوار شهید مژدی، خیابان پروفسور پروانه وثوق، بلوار محک، بعد از بیمارستان محک، داخل کوچه نقشینه، ساختمان یادمان “میترا سادات میر باقری”، مراجعه کنند.

 




نگاه خاص «مجید فروغی» از پشت دوربین / «چگونه باید زندگی، نقش‌آفرینی و کنش‌گری کرد؟»

سینماروزان/مهدی فلاح: نمایشگاه عکس‌ها، دست‌نوشته‌ها و اسناد تصویری زنده‌یاد مجید فروغی به مناسبت سالگرد درگذشت او، با حضور نادره رضایی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از چهره‌های فرهنگ و هنر و علاقمندان، عصر پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران افتتاح شد.

نادره رضایی معاون هنری وزارت ارشاد در حاشیه بازدید از این نمایشگاه گفت: آقای فروغی در اداره هنرهای تجسمی و حوزه معاونت هنری وزارت فرهنگ، سال‌ها فعالیت‌ کرد و امسال، به مناسبت سالگرد فقدان او، به‌همت خانواده‌اش، گرد هم جمع شدیم تا با برگزاری رویدادی فرهنگی که دغدغه‌ها، نوع زیست و فکر این شخصیت را پررنگ‌تر نمایان می‌کند، یادش را گرامی بداریم.

او افزود: از جمله جنبه‌های برجسته زندگی آقای فروغی، نگاه خاص او از پشت دوربین است..‌. تصاویری که نمایانگر تجربیات زیستی، دیدگاه‌ها و دغدغه‌هایش به شمار می‌آید. این عکس‌ها، که بیشتر ثبت لحظه‌ها و صحنه‌های متفاوت از زوایای گوناگون بوده است، عمق نگاه پژوهشی او را نشان می‌دهد و بیانگر دغدغه‌های مشترکی است که نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ با آن روبه‌رو بوده‌اند.

معاون هنری وزارت ارشاد در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: علاوه بر این موارد، دغدغه‌ها و سخت‌گیری زنده‌یاد فروغی در مورد پرسش‌هایی که پیرامون «چگونه باید زندگی، نقش‌آفرینی و کنش‌گری کرد؟»، همچنان باقی است. بنابراین امیدوارم آنچه که مد نظر و دغدغه او بوده و هنوز محقق نشده، در مجموعه معاونت هنری از طریق فعالیت‌های ارتباطی و هنری به اقدام تبدیل شود. یادش گرامی باد و برای خانواده محترم ایشان آرزوی صبر و آرامش می‌کنم.

رحیم فروغی (برادر مرحوم مجید فروغ) نیز در بخش دیگری از این افتتاحیه ضمن تشکر از حاضران برای حضور در این برنامه، گفت: امیدوار بودیم که این رویداد فرهنگی فرصتی باشد تا در کنار هم جمع شویم و دوستانش، یکدیگر را ملاقات کنند تا به این ترتیب خاطرات مرحوم مجید فروغی را زنده کنیم. مجید هیچ‌گاه ادعایی در حوزه عکاسی نداشت، اما نگاه خاص و پژوهشگرانه‌ای داشت. بعد از رفتنش، وقتی به گوشی او نگاه کردیم، متوجه شدیم که بیش از ۶ هزار عکس در آن وجود داشته است. برای من، مواجه شدن با این حجم عکس بسیار دشوار بود. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. دوستان پیشنهاد کردند که عکس‌ها را تفکیک و تصاویر منتخب را در قالب یک نمایشگاه ارائه کنیم. بنابراین از میان این عکس‌ها، تعدادی را انتخاب و برای نمایشگاه آماده کردیم.

او ادامه داد: در ابتدا، خودم درگیر یک اضطراب و دوگانگی بودم. زیرا مطمئن نبودم که اگر خود مجید بود، آیا با نمایش این عکس‌ها موافقت می‌کرد یا خیر. مجید اصولاً تمایلی به نمایش عکس‌هایش نداشت. در واقع نگاه او به آثار بسیار شخصی بود و نگاه هنری خود داشت. ما این عکس‌ها را به نمایش گذاشتیم، اما همچنان مطمئن نیستم که نظر ایشان چه می‌توانست باشد.

فروغی در ادامه به روایت خاطره‌ای پرداخت و گفت: از ابتدای تولد مجید در سال ۵۶ تا زمستان ۶۹، رابطه ما صرفاً رابطه‌ای برادری بود، اما از زمستان سال ۶۹، ما دوست شدیم. اینکه این دوستی چگونه شکل گرفت و چه اتفاقاتی رخ داد، فرصت دیگری می‌طلبد. آنچه درباره شخصیت مجید فروغی می‌توانم بگویم، نوع نگاه دقیق و پرهیزکارانه‌ای است که در مواجهه با موقعیت‌هایی داشت که نسبت به آن‌ها تردید می‌کرد. این ویژگی نه تنها در مسائل فردی، خانوادگی و فامیلی او دیده می‌شد، بلکه در مسائل کاری و اجتماعی نیز کاملاً مشهود بود. مثلاً در زندگی شخصی، در موقعیت‌های حساسی مثل ازدواج، همیشه مردد بود، چرا که فکر می‌کرد نمی‌تواند حق آن موقعیت را به شیوه‌ای کامل ادا کند.

او افزود: این تردید و دقت در تصمیم‌گیری به نوعی در تمامی آثار و عکس‌هایش نیز قابل مشاهده است. بسیاری از عکس‌های او، نگاه‌های متفاوتی به یک موضوع از زوایای مختلف هستند، گویی می‌خواست هر جنبه‌ را با دقت بررسی کند. یادش گرامی باد.

مجید فروغی، در کنار فعالیت‌های پژوهشی و رسانه‌ای متعدد در عرصه فرهنگ و هنر، مدیریت روابط‌عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت روابط‌عمومی جشنواره‌های ملی و بین‌المللی عرصه فرهنگ و هنر و مدیریت روابط‌عمومی دفتر هنرهای تجسمی را به عهده داشت.

او که دانشجوی آخرین سال‌های دوره دکترای علوم ارتباطات بود، همزمان با فعالیت‌های اجرایی، در رشته روابط‌عمومی و خبرنگاری تدریس می‌کرد.

زنده‌یاد مجید فروغی پنجشنبه ۲۳ فروردین‌ ۱۴۰۳ درگذشت.

نمایشگاه عکس‌ها، دست‌نوشته‌ها و اسناد تصویری زنده‌یاد مجید فروغی‌ ساعت ۱۷ پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ گشایش یافت.این نمایشگاه یادبود، تا جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ هر روز (به غیر از شنبه‌ها) ساعت ۱۴ تا ۲۱ در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران میزبان علاقمندان خواهد بود.