1

نوزده خواسته‌ی رئیس سینما از مدیر تازه‌ی فارابی: از تبدیل سینما فرهنگ به کاخ جشنواره تا حمایت از معیشت سینماگران و…

سینماروزان/محمد شاکری: بالاخره و بعد از گذشت چند ماه از تغییر و تحولات مدیریت سینمایی در دولت مسعود پزشکیان، مدیرعامل تازه بنیاد سینمایی فارابی معرفی شد.

حامد جعفری مدیر تازه ی فارابی است، انیمیشن سازی  که پیشتر سه انیمیشن “فیلشاه”، “شاهزاده روم” و  “بچه زرنگ” را تولید کرده و بیش از هر چیز، به واسطه همین سه انیمیشن شناخته میشود که در این بین “بچه زرنگ” جزو آثار قابل اعتنای سینمایی کودک ایران هم بوده ولی ربط تهیه‌کنندگی فقط سه انیمیشن با مدیریت در مهمترین نهاد سینمایی ساختار دولتی چیست؟ جعفری بناست فارابی را به مرکز تولید انیمیشن بدل کند؟

رائد فریدزاده در حکمی که برای جعفری زده، ۱۹ بند در شرح فعالیت‌های او ذکر کرده که در این بین کلمه ای درباره “انیمیشن” نمی‌بینیم.

این حکم ۱۹ بندی موارد جالبی دارد و از همه مهمتر اینکه فریدزاده کاملا شفاف و روشن، وظیفه رسیدگی و مراقبت از پیشکسوتان سینما و ارتقای معیشت خانواده سینما را برعهده مدیر تازه فارابی گذاشته. 

یکی دیگر از وظایف جعفری نیز “تبدیل سینما فرهنگ به پردیس سینمایی جهت برگزاری جشنواره‌ها!” اعلام شده که البته معلوم نیست چقدر امکان تحقق دارد؟ در دولت دوم محمود احمدی نژاد نیز یک بار احمد میرعلایی مدیر وقت فارابی از تبدیل سینما فرهنگ به پردیس سینمایی با ده ها سالن خبر داد که البته محقق نشد و در دولت اول روحانی نیز تنها کاری که شد اضافه کردن یک سالن کوچک در پارکینگ سینما فرهنگ جهت اکران هنروتجربه بود!

سینماروزان با آرزوی موفقیت برای حامد جعفری امیدوار است او بتواند همان یک بند ارتقای معیشت اهالی سینما را انجام دهد که خیر دنیا و آخرت را برایش یکجا دارد. جعفری می‌تواند بخشی از بودجه هنگفت فارابی را صرف راه‌اندازی یک کلینیک جامع درمانی برای رسیدگی به سینماگران محتضر کند؟

نوزده خواسته ی رائد فریدزاده از حامد جعفری مدیر تازه فارابی چیست؟
نوزده خواسته ی رائد فریدزاده از حامد جعفری مدیر تازه فارابی چیست؟

متن حکم رائد فریدزاده برای حامد جعفری را بخوانید: 

 

نظر به تخصص، تعهد و تجارب ارزنده‌ جنابعالی در حوزه فرهنگ، بویژه عرصه‌ سینما و به استناد مصوبه جلسه مورخ بیست و ششم اسفند هزار و چهارصد و سه هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی، جنابعالی به موجب این حکم به عنوان «مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی» منصوب می‌شوید.

 

انتظار می‌رود، با عنایت به سیاست‌های کلان سازمان امور سینمایی و سمعی بصری در مسیر تحقق برنامه‌های ابلاغی ذیل، اهتمام ویژه‌ای داشته باشید.

 

۱- تقویت مضامین با بهره‌مندی از ظرفیت شوراهای فکری و موضوعی متشکل از صاحبان‌نظران

۲- حمایت از تحقیق و نگارش فیلمنامه با رویکرد ارتقاء متن و کیفی‌سازی

۳- حمایت از تولید فیلم‌های سینمایی شاخص و حرکت به سوی مشارکت خاص به جای عام

۴- توجه به بازنمایی مثبت از ویژگی‌های بومی و ظرفیت‌های منطقه‌ای شهرستان‌ها به ‌ویژه مناطق کمتر برخوردار در تولید فیلم

۵-توجه و حمایت از اکران فیلم‌های سینمایی فرهنگی

۶- حمایت از فن‌آوری‌های نوین صنعت تصویر در فرآیندهای تولید فیلم

۷- تقویت سینمای کودک و نوجوان

۸-به کارگیری از شیوه‌‌های نوین تامین مالی و سرمایه‌گذاری برای تولید فیلم

۹-تسهیل‌گری برای اطمینان بخشی به سرمایه‌گذاران بخش خصوصی

۱۰- تقویت بازاریابی فیلم‌های فرهنگی با هدف افزایش سهم و درآمد از بازار هدف

۱۱-تقویت سرمایه انسانی جوان برای سینمای ایران

۱۲-تقویت زنجیره‌ اکران با تبدیل سینما فرهنگ به پردیس سینمایی و استفاده برای جشنواره‌های سینمایی

۱۳-ارتقاء فعالیت‌های بین‌المللی سینمای ایران

۱۴-برگزاری گردهمایی و رویدادهای فرهنگی و سینمایی متناسب با مقتضیات و مسائل روز سینمای ایران

۱۵-حمایت از برگزاری جشنواره‌های فیلم فجر و کودک و نوجوان با ابتکار عمل و ناظر بر نیازهای روز سینمای ایران

۱۶-توسعه فعالیت‌های انتشارات و تقویت فصلنامه‌های فارابی، اهتمام به مطالعات کاربردی

۱۷-راه‌اندازی شورای پژوهش و انتشارات و تشکیل انجمن علمی

۱۸-رسیدگی و مراقبت از سرمایه‌های انسانی سینمای ایران بویژه پیشکسوتان و بزرگان

۱۹-حمایت از تکریم و معیشت سینماگران در جهت رشد، ارتقاء و تحکیم بنیاد خانواده آن‌ها

امید است با توکل به خداوند متعال و با اتکاء به توانمندی‌ها و شایستگی‌های جنابعالی و همچنین بهره‌گیری از ظرفیت سرمایه‌ انسانی بنیاد در انجام امور محوله موفق و موید باشید.»

 

رزومه‌ی مدیر تازه فارابی به شرح زیر است:

حامد جعفری تهیه‌کننده سینما و انیمیشن متولد سال ۱۳۶۴، دانش‌آموخته مدیریت ارشد کسب و کار در صنایع فرهنگی و رشته اقتصاد است. جعفری فعالیت حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۸۷ با تهیه‌کنندگی انیمیشن، در سینما آغاز و از سال ۱۳۹۱ تاکنون عضو صنف تهیه‌کنندگان سینمای ایران و خانه سینما است. وی تهیه‌کنندگی پرفروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین انیمیشن‌های تاریخ سینمای ایران یعنی «شاهزاده روم» و «فیلشاه» و «بچه زرنگ» را بر عهده داشته است.

 

جعفری تاکنون در چندین دوره عضو هیئت داوران جشنواره‌های مختلفی نظیر جشن خانه سینما، جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودک و نوجوان، جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران، جشنواره بین‌المللی انیمیشن تهران و غیره بوده است.

 

در دی ماه گذشته نیز طی احکامی از سوی سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، محسن حاجی میرزایی (رئیس دفتر رییس جمهور)، سید حمید پورمحمدی (معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور)، حسین افشین (معاون علمی و فناوری رئیس جمهور)، سید محسن مهاجرانی (مدیر گروه فرهنگی معاونت بررسی دفتر مقام معظم رهبری)، منوچهر محمدی، مرضیه سادات برومند یزدی، حسن خجسته باقرزاده، سیدرضا میرکریمی و رائد فریدزاده به عنوان اعضای هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی منصوب شدند.

 

 




نامزدبازی ممنوع!!/روز خوشِ کمدی‌سازان/به ریاست رئیسیان؟

سینماروزان/محمد شاکری: هیات داوران جشنواره فیلم فجر۴۳ اعلام شد.

منوچهر شاهسواری دبیر جشنواره، کمال تبریزی(کارگردان)، رضا درستکار(منتقد)، بهرام رادان(بازیگر)، علیرضا رئیسیان(کارگردان)، علیرضا زرین‌دست(فیلمبردار)، عزت‌الله ضرغامی(معاون اسبق سینما) و مستانه مهاجر(تدوین‌گر) را به‌عنوان اعضای هیئت داوران بخش مسابقه سینمای ایران معرفی کرد.

امسال را میتوان سال توجه فجر به آثار کمدی دانست چون غیر از تجربیات بالای کمال تبریزی در ساخت و مستانه مهاجر در تدوین فیلمهای کمدی، عزت ضرغامی در فعالیت اینستاگرامی خود نشان داده که ذاتا استعداد کمدی دارد چون می‌تواند جدی ترین سوژه های سیاسی را نیز دستمایه پست‌های طنازانه کند.

ضرغامی که به نظر میرسد پاداش خود را از اصلاح طلبان دریافت کرده و بعد از آن که در دولت رییسی خود را لیبرال نشان داد -و حتی کلی از منسوبین به اصلاح طلبان و ازجمله خواهرزاده اصلاحات را در میراث و جشنواره میراث به کار گرفت- اکنون به داوری جشنواره فجر دولت محبوب اصلاح‌طلبان رسیده است. ضرغامی ذاتا روحیه ای طنازانه دارد که شاید باعث توجه هیات داوران به سمت کمدی سازان شود.

در کنار او، کمال تبریزی کارگردان کمدی های “مارمولک”، “لیلی با من است”، “طبقه حساس” و… را داریم و همچنین مستانه مهاجر با سابقه بالایی در تدوین فیلم‌های کمدی و حتی ساخت فیلم‌ کمدی “جوجه تیغی” و تهیه‌کنندگی کمدی “هفته ای یک بار آدم باش”. مهاجر بعد از داوری در جشنواره کودک- که آنجا به دخترش نفس بازغی هم دیپلم افتخار تعلق گرفت- حالا داور فجر هم شده و عقبه او در سینمای کمدی نیز باز می‌تواند تنفسی برای صاحبان فیلم‌های کمدی باشد.

اعلام هیات داوران جشنواره فیلم فجر۴۳
اعلام هیات داوران جشنواره فیلم فجر۴۳

اگر فن سخنوری توام با تجربه را عنصری لازم برای جهت دهی به گزینش هیات داوران قلمداد کنیم در میان این هفت نفر از همه سخنورتر علیرضا رئیسیان است که سابقه سالها کار صنفی در عین کارگردانی داشته و رک‌گو و عیان‌طلب است و بیش از بقیه می‌تواند مرکز ثقل هیات داوران باشد.

رئیسیان حتی در عامه پسند ترین فیلم‌های ساخته ی خود سعی کرده نگاه روشنفکرانه خود را داشته باشد و به سمت سخافت برای فروش نرفته اما در پروژه هایی کمدی تجاری مثل “مومیایی۳” به عنوان تهیه‌کننده حضور داشته. رئیسیان کار سختی را در پیش دارد؛ تن دادن به غلبه کمدی ها بر گیشه و لحاظ آنها در داوری فجر یا ایستادگی بر وجهه کارگردانی خود به عنوان علاقمند به سینمای متفکرانه ای که مخاطب هم دارد و جهت دهی به هیات داوران در جهت توجه به آثار غیرکمدی؟

ورای کمدی یا غیرکمدی، امیدواریم نتایج آرای هیات داوران درعین تاکید بر کیفی گرایی، دور از رفیق بازی، نامزد بازی(!)، قوم و خویش بازی و با پرهیز از هر گونه رابطه‌بازی باشد.




هیات انتخاب نه نگفت!؟/همه چیز درباره فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر۴۳

سینماروزان: فهرست فیلم‌های جشنواره فیلم فجر۴۳ اعلام شد.

 

تا اینجا حدود ۳۳فیلم برای بخش مسابقه و ۴ فیلم انیمیشن اعلام شده که رویهم می‌شود ۳۷ فیلم!! که عدد بالایی است برای بخش اصلی هر جشنواره ای. درنظر بگیرید که جشنواره هایی مثل کن و برلین نهایتا حول و حوش ۲۰ فیلم را برای بخش مسابقه اعلام می‌کنند تا کیفی‌گرایی پیشه سازند و کار هیات داوران را هم راحت‌تر کنند ولی می بینیم که هیات انتخاب فجر۴۳ حدود ۴۰ فیلم را اعلام می‌کند.

اگر برمبنای همان ۹۲ فیلم متقاضی بسنجیم حدود چهل درصد فیلم‌ها وارد جشنواره شده‌اند و تازه اگر بخش ویژه هم با چهار پنج فیلم شکل گیرد که دیگر این آمار به حدود پنجاه درصد خواهد رسید.

انگاری که هیات انتخاب دلش نیامده “نه” بگوید و تقریبا خواسته همه را راضی نگه دارد که از همین حالا هم نتیجه اش معلوم است. یک جشنواره شلوغ و احتمالا روزی سه تا چهار نمایش فیلم و انبوه نشست و… و درنهایت کار سخت هیات داوران!

 

در میان فیلم‌های اعلام شده و با احتساب قرائن تا اینجا حدود سیزده فیلم ارگانی داریم که قطعا در روزهای آینده مقدار آنها بیشتر هم خواهد شد که این خود می‌شود حدود چهل درصد. از فارابی تا حوزه و اوج و آوینی و انجمن مقاومت و تصویرشهر و… در جشنواره فیلم دارند.

فارابی(زیبا صدایم کن+صیاد+ اسفند)

اوج(اسفند+خدای جنگ)

آوینی(بازی خونی)

سوره ی حوزه هنری(اشک هور+ناتوردشت)

تصویرشهر(مرد آرام)

صداوسیما(موسی)

انجمن سینمای مقاومت(پیشمرگ+شمال از جنوب غربی)

موسسه خیریه بهشت امام رضا(بچه مردم)

موسسه امام روح الله(۱۹۶۸)

کانون(زیبا صدایم کن+چشم بادومی)

هادی ناییجی عضو همزمان شوراهای پروانه ساخت و نمایش در جشنواره فیلم “آنتیک” را دارد! ما نمی‌دانیم اسم آن تعارض منافع است یا نه؟ هیات انتخاب و جناب منوچهر شاهسواری پاسخ دهند.

 

مصطفی و محمد تنابنده برادران محسن تنابنده در جشنواره با فیلم “آبستن” حاضرند!

 

مهدی هاشمی بازیگر باسابقه فیلمی در جشنواره دارد به نام “مرد آرام” به کارگردانی خواهرهمسرش بهنوش صادقی. بهنوش صادقی پیشتر فیلمی به نام “خانه دیگری” را با بازی ناصر هاشمی ساخته بود که چنگی به دل نمیزد. “مرد آرام” با حمایت تصویرشهر تولید شده.

فیلمهای “زمانی در ابدیت/هم ديدار” به تهیه‌کنندگی نیکی کریمی، “آنتیک” ساخته هادی ناییجی، “بازی را بکش/توتو” ساخته مصطفی عزیزی، “داد” ساخته ابوالفضل جلیلی، “دست تنها” ساخته امیرحسین ثقفی، “ماریا/تنفس مصنوعی” ساخته مهدی اصغری ازغدی، ازجمله آثاری هستند که پروانه ساخت آنها قبل از یک سال اخیر صادر شده. این درتضاد نیست با بند یازدهم فراخوان جشنواره که در آن بند تاکید شده بود بر حضور فیلم‌هایی فقط محصول یک سال اخیر؟؟

 

نه نگفتن هیات انتخاب باعث شده چندین و چند فیلم کمدی هم وارد جشنواره شوند و این کاملا در تضاد است با شعارهای انتقادی علیه کمدی سازی. “آنتیک”، “کفایت مذاکرات”، “شاه نقش”، “صدام” و… ازجمله کمدی های حاضر در فجرند. در عین حال “تاکسیدرمی” را هم داریم که یک فانتزی است با ته مایه های طنز.

 

ابراهیم عامریان تهیه‌کننده کمدی های بفروش این سالها از “فسیل” تا “تگزاس” و “انفرادی” و “دینامیت” و…، برای اولین بار با “کفایت مذاکرات” در جشنواره فجر حاضر است.

محمدعلی سجادی که زمانی به ساخت فیلم‌های جنایی مثل “بازجویی یک جنایت”، “مخمصه”، “رنگ شب”، “شیفته”، “اثیری” و… شهره بود با انیمیشن “زال و رودابه” در فجر حاضر است! اینکه متخصص جنایی‌سازی در سیکل سینمای ضدصنعتی ایران باید انیمیشن بسازد هم در نوع خود قابل تامل است.

بهمن اردلان(فریاد)  و مهدی جعفری جوزانی(افسانه سپهر)  که معلوم نیست نسبتی با بهمن بنی اردلان و مسعود جعفری جوزانی داشته باشند (؟؟)نیز در جشنواره حاضرند.

اعلام فهرست فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر۴۳
اعلام فهرست فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر۴۳

اسامی فیلم‌های مسابقه سینمای ایران فیلم فجر۴۳ به ترتیب حروف الفبا عبارت است از:

 

1- 1968 به کارگردانی امیرمهدی پوروزیری و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی/ محصول موسسه امام روح‌ا..

درباره گروگان گیری اسرائیلی ها در حاشیه بازی ایران-اسرائیل

 

2-آبستن به کارگردانی مصطفی تنابنده و محمد تنابنده و تهیه‌کنندگی جلال تیموری

یک سکانس پلان مینی‌مال

 

3- کمدی آنتیک به کارگردانی هادی نائیجی و تهیه‌کنندگی محمود بابایی/منسوب به یک بانک شهری؟

درباره تلاش دو کلاهبردار برای راه اندازی یک امامزاده جعلی

 

4- اسفند به کارگردانی دانش اقباشاوی و تهیه‌کنندگی مرحوم جلیل شعبانی/ محصول اوج

درباره شهید علی هاشمی

 

5- اشک هور به کارگردانی مهدی جعفری و تهیه‌کنندگی مجتبی فرآورده/محصول سوره ی حوزه هنری

درباره شهید علی هاشمی

 

 

6-بازی خونی به کارگردانی حسین میرزامحمدی و تهیه‌کنندگی سعید پروینی/محصول موسسه آوینی

درباره درگیری های دهه شصت و غائله آمل

 

7- بازی را بکش به کارگردانی محمدابراهیم عزیزی و تهیه‌کنندگی مصطفی کیایی

درباره شرط بندی های فوتبالی

 

۸- بچه‌ی مردم به کارگردانی محمود کریمی و تهیه‌کنندگی سیدعلی احمدی/محصول خیریه بهشت امام رضا(ع)

در حاشیه جنگ و زندگی

 

۹- پیشمرگ به کارگردانی علی غفاری و تهیه‌کنندگی آرش زینال خیری/ محصول انجمن سینمای دفاع مقدس

درباره شهید قهاری سعید از یاران شهید چمران

 

۱۰-کمدی فانتزی تاکسی درمی به کارگردانی محمد پایدار و تهیه‌کنندگی محمدجواد موحد

یک کمدی نوستالژی و درباره علاقه شاهپور غلامرضا-برادر محمدرضا پهلوی- به شکار گوزن زرد ایرانی

 

۱۱-ترک عمیق به کارگردانی آرمان زرین کوب و تهیه‌کنندگی محسن چگینی

درباره درگیری های پیرمردی روانی که سال‌ها در تيمارستان بستری بوده…

 

۱۲-چشم بادومی به کارگردانی ابراهیم امینی و تهیه‌کنندگی سجاد نصراللهی نسب/با حمایت کانون؟

یک مینی‌مال زنانه

 

۱۳-خاتی به کارگردانی فریدون نجفی و تهیه‌کنندگی محمد کمالی پور

یک اثر شبه‌آوانگارد درباره ارتباط یک زن و طبیعت

 

۱۴-خدای جنگ به کارگردانی حسین دارابی و تهیه‌کنندگی سعید سعدی/محصول اوج

درباره زندگی شهید حسن طهرانی مقدم پدر موشکی سپاه

 

۱۵- داد به کارگردانی ابوالفضل جلیلی و تهیه‌کنندگی سید امیر سیدزاده

یک فیلم تجربی

 

۱۶- دست تنها  به کارگردانی و تهیه‌کنندگی امیرحسین ثقفی

درباره پدری که برای حل مشکل دخترش از زندان مرخصی می‌گیرد…

 

۱۷- رها  به کارگردانی حسام فرهمند و تهیه‌کنندگی سعید خانی

درباره عشق و ماجراجویی های زنانه-مردانه

 

۱۸- زمانی در ابدیت  به کارگردانی مهدی نوروزیان و تهیه‌کنندگی نیکی کریمی

درباره مردی که به طور ناگهانی زن و بچه اش را رها می‌کند…

 

۱۹-زیبا صدایم کن به کارگردانی رسول صدرعاملی و تهیه‌کنندگی سید مازیار هاشمی/ محصول فارابی و کانون

درباره دختری که یک شب تصمیم می‌گیرد پدرش را از بیمارستان فراری دهد.

 

۲۰- سونسوز  به کارگردانی رضا جمالی و تهیه‌کنندگی سلمان عباسی

یک فیلم آذری زبان درباره روستایی که زنانش، عقیم هستند.

 

۲۱- شاه نقش به کارگردانی  شاهد احمدلو و تهیه‌کنندگی سیدعلی قائم مقامی

درباره زندگی دو هنرور از دو نسل مختلف؛ یکی قبل و دیگری بعد از انقلاب که هر دو به دنبال ریاست بر صنف هنروران هستند.

 

۲۲- شمال از جنوب غربی به کارگردانی  حمید زرگرنژاد و تهیه‌کنندگی مهدی مددکار/محصول انجمن سینمای دفاع مقدس

درباره ماجرا های دهه شصت و غائله شاهی(قائمشهر) و درگیری با چریک های فداییان خلق

 

۲۳- شوهر ستاره به کارگردانی  ابراهیم ایرج زاد و تهیه‌کنندگی علی اوجی/با مشارکت فریبا نادری و همسرش؟؟

یک ملودرام خانوادگی

 

۲۴-کمدی صدام به کارگردانی پدرام پورامیری و تهیه‌کنندگی مجتبی رشوند

مردی با بازی رضا عطاران به خاطر شباهت با صدام گرفتار صد دام می‌شود…

 

۲۵- صیاد به کارگردانی جواد افشار و تهیه‌کنندگی محمدرضا شفیعی/فارابی با همکاری ارتش

درباره زندگی شهید علی صیاد شیرازی با بازی علی سرابی و همسرش مارال بنی آدم

 

۲۶-فریاد به کارگردانی  محمدرضا اردلان و تهیه‌کنندگی بهمن اردلان

یک فیلم تجربی

 

۲۷- کمدی کفایت مذاکرات به کارگردانی سهیل موفق و تهیه‌کنندگی سید ابراهیم عامریان

درباره زندگی خرده‌پاهایی که رویاهایی دراز دارند.

 

۲۸- گوزن‌های اتوبان به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ابوالفضل صفاری

درباره زندگی چند جوان در حال و هوای مختلف

 

۲۹- لولی به کارگردانی  رضا فرهمند و تهیه‌کنندگی جلیل اکبری صحت

یک فیلم تجربی

 

۳۰-ماریا به کارگردانی  مهدی اصغری ازغدی و تهیه‌کنندگی علی لدنی

درباره بازیگری که ایفای نقش او در قالب یک روسپی، لو می‌رود…

 

 

۳۱-مرد آرام به کارگردانی بهنوش صادقی و تهیه‌کنندگی مهدی هاشمی/محصول تصویرشهر

درباره زندگی افاغنه

 

۳۲- موسی کلیم الله به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا  و تهیه‌کنندگی سید محمود رضوی/ محصول صداوسیما

درباره زندگی حضرت موسی(ع)

 

۳۳-ناتور دشت به کارگردانی سیدمحمدرضا خردمندان و تهیه‌کنندگی مهدی فرجی/محصول سوره حوزه هنری

درباره یک ماجرای حادثه ای و با زمینه واقعی

 

از میان این آثار سیزده فیلم امکان دریافت جایزه بهترین کارگردانی فیلم اول را خواهند داشت.

 

اسامی فیلم‌های انیمیشن به شرح زیر است: 

۱- افسانه سپهر به کارگردانی عماد رحمانی و مهرداد محرابی و تهیه‌کنندگی مهدی جعفری جوزانی

۲- پسر دلفینی ۲ به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدامین همدانی

۳- زال و رودابه به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدعلی سجادی

۴- ژولیت و شاه به کارگردانی اشکان رهگذر و تهیه‌کنندگی آرمان رهگذر

 

 

 

 




رکورددار برگزاری ورک‌شاپ و آموزشکده شده‌ایم/خروجی این همه آموزشگاه بازیگری چیست؟/واقعا جای تعجب دارد که فردی با ساخت یک یا دو فیلم تبدیل شده به مدرس “بازیگری جلوی دوربین”!/خروجی این همه آموزشگاه بازیگری چیست؟ وقتی همچنان بازیگران چهل و پنجاه ساله نقش جوان اول ها را بازی میکنند؟/اصلی‌ترین رکن صنعت تصاویر متحرک که فیلمبرداری است را رها کرده‌ایم و چسبیده‌‌ایم به کلکی تحت عنوان تربیت بازیگر جلوی دوربین!/چرا با وجود این همه آموزشگاه نتوانسته‌اند دو نفر مثل کلاری و زرین دست و رفیعی جم و… تربیت کنند؟؟/جز این است که سینما یک هنر تجربی است و باید حین تولید پروژه‌ها و در کنار بزرگان مشق کرد تا آموخت؟؟

سینماروزان: همان قدر که زمانی نه چندان دور توانستیم رکورد برگزاری جشنواره های سینمایی را بزنیم حالا هم به جایی رسیده ایم که میتوانیم رکورد برگزاری ورک‌شاپ و آموزشگاه و کارگاه بازیگری را بزنیم.

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار سینما با بیان مطلب فوق به رادیوتهران گفت: فقط به ما بگویند که خروجی این همه آموزشگاه بازیگری چیست؟ وقتی همچنان بازیگران چهل و پنجاه ساله نقش جوان اول ها را بازی میکنند؟ اساسا روند صدور مجوز برای ورک شاپ چطور است که این همه آموزشگاه سینمایی داریم؟

وی ادامه داد: واقعا جای تعجب دارد که فردی با ساخت یک یا دو فیلم تبدیل شده به مدرس بازیگری جلوی دوربین! ادعایی که حتی امثال حمید سمندریان و امین تارخ و علی رفیعی با وجود سالها تربیت هنرجو، مطرح نکردند. اسفناک اینکه هر تازه از راه رسیده ای که می‌خواهد برای خود رزومه سازی کند می‌گوید شاگرد سمندریان و تارخ هستم و انگار برخی خبر ندارند مدتهاست که این دو هنرمند را از دست داده ایم.

مدیر رسانه تحلیلی سینما روزان تاکید کرد: بعید است این همه ورک شاپ های یک روزه و دو روزه یا یک هفته ای و یک ماهه که همه هم می‌خواهند بازیگر تربیت کنند مجوز داشته باشند چون بالاخره آموزشگاه های دارای مجوز پیشینه ای دارند و اغلب در رشته های تخصصی پشت صحنه هم کار می‌کنند و نه فقط در زمینه بازیگری.

این عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینما افزود:  عطش جوانان و نوجوانان برای ورود به سینما خیلی هم ارزنده است و نشان دهنده اینکه دیگر خانواده های ایرانی با سینما به عنوان یک هنر استاندارد کنار آمده اند ولی چرا ورک شاپ های ما علاقمندان را به سمت آموزش حرفه ای اسلوب پشت صحنه و مثلا تدوین، صداگذاری و صدابرداری، ساخت موسیقی، طراحی صحنه، سی‌جی‌آی و از همه مهمتر فیلمبرداری سوق نمی‌دهند.

حامد مظفری با اشاره به افت کیفی محسوس تصویر در تولیدات متاخر سینما و تلویزیون و شبکه خانگی بیان داشت: این افت فقط و فقط ناشی از همان عدم انتقال تجربیات بزرگان فیلمبرداری به نسل جدید است. الان به غیر از مرتضی غفوری و هومن بهمنش و علیرضا برازنده و هادی بهروز و احسان رفیعی جم و کوهیار کلاری و سعید براتی، واقعا فیلمبرداری که مختصات پرده عریض را درک کرده باشد و بتواند قاب های ماندگار بسازد، نداریم. در همین آخرين جشنواره فجر بهترین تصاویر برای فیلم “تابستان همان سال” بود که محمود کلاری فیلمبردار باتجربه آن را ساخته بود.

حرفهای حامد مظفری منتقد سینما درباره افزایش بی سابقه ورکشاپ های بازیگری جلوی دوربین
حرفهای حامد مظفری منتقد سینما درباره افزایش بی سابقه ورکشاپ های بازیگری جلوی دوربین

او خاطرنشان ساخت: اصلی‌ترین رکن صنعت تصاویر متحرک که فیلمبرداری است را رها کرده‌ایم و چسبیده‌‌ایم به کلکی تحت عنوان تربیت بازیگری جلوی دوربین! چرا با وجود این همه ورک‌شاپ نتوانسته‌اند دو نفر مثل محمود کلاری و علیرضا زرین دست و اصغر  رفیعی جم و… تربیت کنند؟؟ جز این است که سینما یک هنر تجربی است و باید حین تولید پروژه‌ها و در کنار بزرگان مشق کرد تا آموخت؟؟

حامد مظفری ابراز امیدواری کرد: جشنواره بازی را آن قدر ادامه دادیم که صدای مخاطبان درآمد و درنهایت هم جز همان جشنواره فجر برای هیچ جشنواره مان نتوانستیم مخاطبی داشته باشیم که بلیت بخرد و برود فیلم ببیند‌. عاقبت ورک‌شاپ زدگی هم جز بی اعتمادی انبوه جوانانی نیست که به امید بازیگر شدن، پول زحمت والدین خود را به افرادی میدهند که خودشان هنوز در دکوپاژ یک نمای ساده مانده اند. فقط امیدواریم خود علاقمندان و والدین باشند که اگر هم می‌خواهند فرزندان شان کار هنری کنند آنها را در مسیر صحیح و یادگیری فنون پشت صحنه هدایت کنند.




انتصاب عباس صالحی به وزارت ارشاد پس از انصراف اولیه!

سینماروزان/حامد مظفری: کمتر کسی گمان می‌کرد بعد از اعلام انصراف رسمی عباس صالحی از حضور در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، باز نام ایشان برای وزارت ارشاد به مجلس اعلام گردد.

عباس صالحی(عباس صالح شریعتی) ابتدای مردادماه و بعد از اعلام نامش به عنوان گزینه تصدی گری وزارت ارشاد در نامه ای رسمی اعلام کرد که ترجیح می‌دهد مدیریت موسسه اطلاعات را پی گیرد و احتمالا برنامه هایی که برای نوزایی موسسه به ویژه در حیطه فضای مجازی دارد را پی گیرد.

قبل و بعد از انصراف صالحی بخش‌هایی از اهالی فرهنگ و هنر حمایت خود را از حسین انتظامی برای وزارت ارشاد اعلام کرده بودند ولی انتظامی ساعاتی قبل از اعلام نام عباس صالحی به مجلس، در پیامی کوتاه، حضور او را تبریک گفت تا حالا شائبه حضورش به عنوان قائم مقام وزیر یا رئیس سازمان سینمایی در وزارتخانه صالحی طرح گردد.

اینکه چرا عباس صالحی علی‌رغم انصراف قبلی مجددا تن داده به وزارت ارشاد میتواند بیش از هر چیز ناشی از خالی بودن دست پزشکیان برای انتخاب گزینه های دیگر باشد. احمد مسجدجامعی بیش از حد از مدیریت فرهنگی دور و پا به سن گذاشته بود و مجتبی حسینی نیز با وجود جوانی، تجربه لازم برای وزارت حساس ارشاد را نداشته و این شده که عباس صالحی برای وزارت ارشاد دولت چهاردهم به مجلس معرفی گردد.

عباس صالحی وزیر ارشاد دولت مسعود پزشکیان
عباس صالحی وزیر ارشاد دولت مسعود پزشکیان

عباس صالحی آدم تندرو و افراطی نیست و فردی است که می‌تواند متبوع امثال مسیح مهاجری باشد که می‌گفتند وزیر ارشادی می‌خواهیم که بتواند قرآن را درست بخواند. عباس صالحی روحانی بوده، در حوزه علمیه درس خوانده، در دولت دوم اعتدال وزیر ارشاد روحانی بوده و برخلاف علی جنتی وزیر ارشاد دولت اول اعتدال، توانست تا پایان دولت در وزارتخانه باشد و با تکیه بر سیاست پرهیز از هیاهو و گفتگو با مخالفان به‌جای فاز تهاجمی، وزارت ارشاد را با نوعی محافظه‌کاری عاقبت‌اندیشانه اداره کند. گرفتاری در کرونا، انحلال موسسه رسانه های تصویری و در عین حال واگذاری زعامت شبکه خانگی به ساترا در دوران وزارت ارشاد صالحی رخ داد.

ارتباطات با محافل دینی و بیوت علما ازجمله نقاط بارز عباس صالحی بوده و این چهره- که بعد از فوت حجت‌الاسلام دعایی، جانشین او در موسسه اطلاعات شد و همان مشی میانه بی سروصدا را پی گرفت- حالا در وزارت ارشاد هم‌ همان مشی را دنبال خواهد کرد.

درباره سینما؟ بعید است اتفاق تازه ای بیفتد و دوقطبی تجاری سازی-ارگانی سازی به حیات خود ادامه خواهد داد که از پخش کننده‌ تا سینمادار و مخاطب و رسانه های اين طرف و آن طرف را راضی نگه می‌دارد.

پس انتظار شق‌القمر از وزیر ارشاد جدید نداریم. فقط یک انتظار از عباس صالحی داریم؛ تعامل جدی با وزیر کار و رفاه را پی گرفته و کاری کند برای حل مسائل مبتلابه اهالی هنر و از همه مهمتر ایجاد کُد بیمه اختصاصی برای اهالی هنر در تامین اجتماعی، تعریف بیمه بیکاری، ارتقای بیمه بازنشستگی و توزیع تسهیلات معیشتی پایدار.

باید از عباس صالحی خواست نمایندگانی را در صندوق اعتباری هنر، خانه سینما، خانه موسیقی و خانه تئاتر و … بگذارد که که واقعا صنفی باشند نه سیاسی و واقعا حل امور مغفوله رفاهی-معیشتی را به سرلوحه کارها بدل کنند. در عین حال وزیر از این نمایندگان حمایت عملیاتی کند تا ان‌شاءالله در پایان دولت مسعود پزشکیان دیگر اهالی هنر مجبور نباشند با کُد بیمه ای صیادان جنوب، به صورت خویش فرما بیمه شوند!

 

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار




در تازه‌ترین گفتگوی تفصیلی با کیانوش عیاری مطرح شد: میخواهم “خرِ لنگ” را بسازم!/اعلام نام پلتفرم پخش “۸۷متر”

سینماروزان: کیانوش عیاری کارگردانی که سال قبل کمدی “ویلای ساحلی” را روی پرده داشت در گفتگویی با برنامه “۳۵میلی متری” #فیلیمو با اجرای فریدون جیرانی و تهیه‌کنندگی احسان ظلی پور هم از طرح تازه خود برای ساخت یک فیلم تاریخی خبر داد و هم درباره وضعیت سریال توقیفی “۸۷متر” و هم …

کیانوش عیاری گفت: اگر شرایط فراهم باشد می‌خواهم فیلم “خر لنگ” را بسازم که اثری است تاریخی و داستان آن به صد و پنجاه سال قبل و زمان کشف اولین چاه نفت ایران در دوران قاجار در مسجدسلیمان بازمی‌گردد.

وی درباره بازیگران کار جدیدش گفت: بیست سال است به “خر لنگ” فکر میکنم و دلم می‌خواهد آن را بسازم. با سارا بهرامی و نوید محمدزاده دوست دارم کار کنم. بعد از کار با ریما رامین فر در “ویلای ساحلی” فهميدم دیگر نباید بدون ریما فیلم دیگری بسازم. حالا شاید او قبول نکند ولی حتما از او در “خر لنگ” استفاده میکنم.

به گزارش سینماروزان کیانوش عیاری درباره وضعیت سریال توقیفی “۸۷متر” گفت: خوشبختانه مشکلات حل شده و”۸۷متر” را احتمالا پلتفرم روبیکا پخش کند. مهران رجبی بازیگر بسیار خوبی است و اگر بگذارند “۸۷متر” پخش شود میبینید که چه بازی رئالیستی درجه یکی کرده. آتوسا انواریان بازیگر “۸۷متر” و “کاناپه” اگر در آمریکا بود، ستاره بود.

کیانوش عیاری درباره علاقه اش به بازیگران قبل انقلاب گفت: عاشق رضا بیک ایمان وردی هستم چون اعجوبه تاریخ سینمای ایران است و دلم میخواست اولین فیلم خود را با او بسازم اما او از ایران رفت و من هم ناگزیر به سمت بازیگران دیگری رفتم. عاشق دو فیلم “فرار از تله” و “پنجره” جلال مقدم هستم.

عیاری افزود: البته در برهه ای میخواستم با فردین و ناصر کار کنم ولی نشد. سراغ فردین رفتم و میخواستم داستان زندگی دخترکی شمالی را بسازم که عاشق فردین است ولی وقتی فردین پیر را می بیند غش می‌کند و کارش به بیمارستان می‌کشد‌. میخواستم بسازم ولی فردین فوت کرد.

کیانوش عیاری و ماجرای همکاری با فردین و بیک ایمان وردی
کیانوش عیاری و ماجرای همکاری با فردین و بیک ایمان وردی

کیانوش عیاری درباره دلایل اصلی ایجاد مشکل برای “خانه پدری” بیان داشت: اگر “کَل حسن” فیلم “خانه پدری”-که دخترش را به قتل میرساند- بجای قالی‌فروشی، شغلی مثل آپاراتچی یا لوکوموتیوران تهران-شهرری داشت دیگر مشکلی نبود؟ چون کل حسن بازاری و در کار قالی بود می‌گفتند فیلمت ضداسلام است ولی واقعا این طور نبود.  با یکی از دیالوگهای فیلم هم مشکل داشتند و آنجا که دختر قبل از قتل -توسط پدر- به پدر میگوید: “تو که نماز میخوانی جواب خدا را چه می‌دهی؟” به شدت با این دیالوگ مشکل داشتند و سرآخر هم دیدیم که با وجود پروانه نمایش، چگونه فیلم را خیلی زود از پرده پایین کشیدند؟

عیاری تاکید کرد: تقریبا در همه فیلم‌هایم با مشکل ممیزی مواجه بودم. محمد بهشتی-مدیر دهه شصت فارابی- اجازه ساخت “آن سوی آتش” را نداد و گفت دردسر می‌شود. من هم فیلمنامه را از او گرفتم و ساعاتی بعد در حال بالا رفتن از پله های ساختمان ۱۳ طبقه تلویزیون بودم که فرید حاج کریم خان زند مدیر آن زمان گروه فیلم و سریال مرا دید و گفت می‌خواهم با تو کار کنم‌. من هم بلافاصله همان طرح “آن سوی آتش” را ارائه دادم و او گفت پس‌فردا بیا جلسه برآورد. من خندیدم و گفتم پس‌فردا روز اول عید نوروز است ولی او گفت من تمام اعضای شورا را به خط میکنم و واقعا هم این کار را کرد. بعد از ساخت “آن سوی آتش” نیز فرید حاج کریم خان عاشق فیلم شد ولی مدیرانی دیگر علیه فیلم شدند.

وی گفت: البته ساخت آن سوی آتش را به خاطر درخواست یک همکار عقب انداختم. سیامک شایقی میخواست فیلمی با حال و هوای جنوب-احتمالا “جهیزیه برای رباب”؟- بسازد و از من خواست این فیلم را نسازم تا او فیلمش را زودتر بسازد و من هم قبول کردم!

عیاری ادامه داد: بعد از فیلم “آن سوی آتش”، حدود نوزده طرح مختلف به فارابی ارائه دادم ولی همه را رد کردند. من در آن روزها به شدت گرفتاری مالی داشتم، روزی در خیابان راه می رفتم که دستی به شانه ام خورد و گفت: “من یونس صباحی مدیر تولید هدایت فیلم هستم! بیا و روز باشکوه را برای هدایت فیلم بساز.” من هم قبول کردم و رفتم و “روز باشکوه” را ساختم و آنجا بود که به سختی تن دادم ملکه ایران(فرح/گوهر خیراندیش) را با روسری نشان دهم.

عیاری درباره تولید “دو نیمه سیب” گفت: حدود ۳۶۵ روز حوزه هنری مرا معطل کرد که “دو نیمه سیب” را برایشان بسازم و سرآخر گفتند ممکن نیست! حسین خندان(دستیار کارگردان) به من گفت یوسف صمدزاده(مدیر آرازفیلم) می‌خواهد با تو کار کند و در کافه نادری با او و شریکش دیدار کردم. آنها چند وام از بانک صادرات ارومیه گرفته بودند برای فیلمنامه های مورد تایید فارابی که همه شکست خورده بودند پس خواستند که روی این فیلم سرمایه گذاری کنند.معصومیت ظاهری صمدزاده باعث شد بپذیرم و البته فروش فیلم چنان بود که سرمایه شان برگشت و سود هم کردند.

کیانوش عیاری با اشاره به درخشش حسن رضایی در فیلم‌های “شبح کژدم” و “آبادانیها” گفت: جهانگیر الماسی بازیگر خوبی بود و می‌توانست ستاره شود و او با حسن رضایی زوج خوبی شدند.حسن رضایی برای “شبح کژدم” گزینه اصلی جایزه یوزپلنگ طلایی لوکارنو بود و حتی گفتند او را به جشنواره برسانید ولی متاسفانه رئیس هیات داوران که ایتالیایی بود گیر داده بود به یک بازیگر ایتالیایی و درنهایت اصلا آن سال جایزه بازیگری ندادند‌‌ و ای کاش حسن رضایی آن جایزه را می‌گرفت بلکه جریانی تازه برای خودش و برای جامعه بازیگری ایران رقم بخورد.




چگونه “مست عشق” بدون دریافت پروانه ساخت به تولید رسید؟

سینماروزان: فیلم تاریخی-عاشقانه “مست عشق”حسن فتحی با پخش فیلمیران توانسته پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سال باشد و رقابتی قابل قبول با آثار کمدی داشته باشد.

فرهاد توحیدی نویسنده “مست عشق” که سابقه نگارش کمدی هایی مثل “دنیا” و “مجردها” را داشته در گفتگو با روزنامه شرق از چگونگی تولید فیلم بدون پروانه ساخت چنین میگوید: «مست عشق» از همان آغاز با مشکل مواجه شد. مشکلی که فکرش را نمی‌کردیم. با دو فتوایی که بعد‌ها معلوم شد در شرایط خیلی خاص از دفاتر دو نفر از مراجع گرفته شده، مناقشه‌ای به وجود آمد که خوشبختانه خیلی زود مرتفع شد، اما در روند صدور پروانه ساخت اختلال ایجاد کرد. مدیران وقت سازمان سینمایی توصیه کردند حالا که فیلم را در ترکیه می‌سازید و هیچ‌کدام از صحنه‌های فیلم در ایران فیلم‌برداری نخواهد شد، فیلم را بدون پروانه ساخت در ترکیه بسازید و بعد برای دریافت پروانه نمایش اقدام کنید.

فرهاد توحیدی نویسنده مست عشق
فرهاد توحیدی نویسنده مست عشق

فرهاد توحیدی ادامه داد: به ‌هر حال با مسائلی که درباره تولید فیلم «مست عشق» پیش آمد، از توقفی که در فیلم‌برداری به خاطر شیوع کرونا حاصل شد تا اختلافاتی که بین تهیه‌کننده ترک و تهیه‌کننده ایرانی پیش آمد، سبب شد تا آماده‌سازی این فیلم به تأخیر بیفتد و دامنه این تأخیر کشیده شد به دولت بعدی و دولت بعدی در زمانی که تقاضای پروانه نمایش کردیم، از ما پروانه ساخت می‌خواستند. باید از ابتدا همه‌چیز را توضیح می‌دادیم و اتفاقاتی مشابه که برای دریافت پروانه ساخت باید زمان زیادی منتظر ماند.

توحیدی درباره دورنمای اولیه نسبت به جلب مخاطب فیلم “مست عشق” بیان داشت: از سال ۹۷ که ما این پروژه را شروع کردیم، اطمینان داشتیم با استقبال تماشاگر روبه‌رو خواهد شد و تردیدی در این زمینه برای ما وجود نداشت. به هر حال در این پروژه‌ها مسئله هزینه و فایده هم مطرح است. در مورد «مست عشق» به‌عنوان تجربه انجام‌شده و از سرگذرانده، باید بگویم این قبیل آثار از آغاز به هر حال مناقشه‌برانگیز هم هستند ولی درنهایت توانستیم فیلم را اکران کنیم و اقبال را شاهد باشیم.




کدام کاندیدای ریاست جمهوری برای تقویت صندوق هنر برنامه اجرایی دارد؟/ کدام کاندیدا می‌تواند برای اهالی هنر در ساختار تامین اجتماعی، کُد بیمه‌ای تعریف کند؟/کدام کاندیدا خبر دارد که شب عید امسال به اهالی هنر همان عیدی حداقلی کارگری هم تعلق نگرفت؟/برای ثبت عکس یادگاری، هنرمندان در رده‌‌ی اول هستند و برای توزیع تسهیلات معیشتی، در رده‌ی آخر!؟

سینماروزان: نه فقط در میان شش کاندیدای نهایی بلکه در میان همان حدود ۸۰ کاندیدای اولیه انتخابات ریاست دولت چهاردهم، هنوز با کاندیدایی مواجه نشده‌ایم که برنامه جامع برای ارتقای معیشت خانواده هنر داشته باشد.

حامد مظفری روزنامه‌نگار و منتقد سینما روی آنتن زنده برنامه “شهرآرا”ی رادیوتهران با بیان مطلب فوق گفت: آن چیزی که اهالی هنر خیلی دوست داشتند بشنوند برنامه های هنری این کاندیداهاست ولی تا اینجا که ندیدیم هیچ کدام از این افراد که بعضا سابقه کار سیاسی کلان هم داشته‌اند، برنامه ای اجرایی برای بهبود معیشت اهالی فرهنگ و هنر داشته باشد.

وی ادامه داد: اینکه چرا در کنار مشاور اقتصادی یا سیاسی و…، کاندیداها نمیروند دنبال اینکه یکی از هنرمندان سرشناس را که درد هنرمندان را کشیده باشد به عنوان مشاور هنری برگزینند محل پرسش است؟

حامد مظفری درباره درخواست هنرمندان از دولتمردان اظهار داشت: آرای هنرمندان را که مرور می‌کنیم چند دغدغه بزرگ دارند و اول از همه در بحث معیشت و امنیت اقتصادی است. کلا شغل هنری چون در ساختار تامین اجتماعی تعریف نشده متاسفانه اهالی هنر حتی کُد بیمه مخصوص خودشان را ندارند پس مجبورند به صورت خویش فرما از طریق صندوق هنر بیمه بشوند و این سبک بیمه هم باعث میشود بعد از سی سال پرداخت حق بیمه درنهایت با حداقل حقوق بازنشسته بشوند. باز به همین دلیل اهالی هنر بیمه بیکاری هم ندارند. حمایت های معیشتی کافی هم ندارند، عیدی و پاداش ندارند و…

حامد مظفری: بهبود معیشت اهالی هنر، دغدغه ی کدام کاندیدای ریاست جمهوری است؟
حامد مظفری: بهبود معیشت اهالی هنر، دغدغه ی کدام کاندیدای ریاست جمهوری است؟

مدیر رسانه تحلیلی سینماروزان تاکید کرد: امیدواریم در دولت چهاردهم اگر واقعا میخواهند کاری برای اهالی هنر کنند این مشکلات اولیه را برطرف کنند و کنارش صندوق هنر را تقویت کنند. الان حتی شب عید، همان عیدی حداقلی کارگری هم به اهالی هنر تعلق نمیگیرد و توجیه هم این است که بودجه نیست. واقعا جای سوال است چرا با وجود این همه ارگان و متولی هنر که هر وقت میخواهند مهمانی یا مراسم و افطاری بگیرن حتما هنرمندان را کنار خودشان می نشانند تا عکس یادگاری های بهتری بگیرند ولی امور اولیه معیشتی اهالی هنر را برطرف نمیکنند‌. امیدواریم در دولت آتی واقعا افرادی باشند که با اشراف به این مسائل به طور عملی برنامه داشته باشند برای حل مساله.

حامد مظفری افزود:  البته اصناف هنری هم باید الان که دوره شعاردهی کاندیداهاست، به صورت مجتمع، مشکلات اولیه معیشتی هنرمندان را فهرست و منتشر کنند تا همه کاندیداها بدانند اوضاع از چه قرار است و اگه واقعا کاندیدایی هست که برنامه داشته باشد برای اهالی هنر، برنامه اش‌ را اعلام کند.

برنامه شهرآرا به تهیه‌کنندگی مریم سادات آصفی، اجرای نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیوتهران روی آنتن می‌رود.




ده دقیقه‌ی حاتمی‌کیا جلوتر از دو ساعتِ افخمی؟

سینماروزان/حامد مظفری: با وجود آن که مقادیری فیلم و سریال متمرکز بر امام خمینی(ره) تولید شده و سعی همه سازندگان نیز لابد ادای دین کامل به امام بوده با این حال همچنان دراماتیک‌ترین نماهای مرتبط با ایشان را باید دقایقی کوتاه از فیلم ماندگار ابراهیم حاتمی‌کیا دانست.

حاتمی‌کیا زمانی که در اوج انرژی قرار داشت “از کرخه تا راین” را به تهیه‌کنندگی سیف‌الله داد ساخت. فیلمی که ظاهرا قصد داشت سرنوشت متفاوت چند جانباز شیمیایی با دیدگاه متضاد را روایت کند و آن قدر خلوص داشت که مخاطب نه تنها با قربانی اصلی فیلم که با قربانی اپوزیسیون‌ی که مورد تایید حاکمیت نیست، شاید بیش از نفر اول، ارتباط میگرفت.

حاتمی‌کیا در سکانس‌های تراژیک “از کرخه تا راین”، لحظاتی را تصویر می‌کرد که جانباز عاشق امام وقتی بینایی اش را به دست می‌آورد تنها چیزی که از خواهرش میخواهد، نمایش فیلمی از تشییع حماسی امام خمینی(ره) است. لحظاتی دردناک که نه فقط اشک از چشمان جانباز که اشک مخاطب را جاری می‌کند…

ابراهیم حاتمی‌کیا و بهروز افخمی و مسأله امام خمینی(ره)
ابراهیم حاتمی‌کیا و بهروز افخمی و مسأله امام خمینی(ره)

خلوص حاتمی‌کیا و علقه‌های قلبی خودش به امام(ره) باعث شده آن چند دقیقه “از کرخه تا راین” بیش از فیلم‌ها و سریال‌هایی که کل زمان خود را به زندگی امام اختصاص داده اند، جذابیت داشته باشد. شاهدی دیگر بر این مدعا که در این جغرافیا، اینکه مستقیم به قدسیان بپردازیم، جواب نمی‌دهد و بهترین روند، ادای احترام حوالی بزنگاه داستان و به گونه ای کاملا غیرمستقیم است. قاعدتا لازم هم نیست که باز از “روز واقعه” یاد کنیم و در مرتبه ای دیگر “مختارنامه” که هیچ کدام مستقیم به سراغ سیدالشهداء(ع) نرفتند ولی ماندگارتر از آنهایی شدند که می‌خواستند مستقیم‌گویی کنند.

سازندگان آثاری نظیر “سال‌های حادثه”، “آفتاب و زمین”، “صنوبر”، “روح الله”، “یازده دقیقه و سی ثانیه” و “فرزند صبح” همه سعی بر ابراز ارادت به امام(ره) داشته‌اند ولی کاری که حاتمی‌کیا در همان ده دقیقه‌ی “از کرخه تا راین” کرد، با فاصله‌‌ای بعید در بالا ایستاده! اینکه پروژه “فرزند صبح” بعد از سالها هنوز نتوانسته اکران گردد شاید به دلیل همان ورود مستقیم به زندگی امام باشد که لااقل در آن نسخه جشنواره فجر۲۹ جواب نداده بود و یاللعجبی گذاشته بود برای کارگردانی که زمانی فیلمنامه مستقیم “تختی”علی حاتمی را کنار گذاشته بود و غیرمستقیم پرداخته بود به زندگی جهان پهلوان!؟ اشتباهی که در “صبح اعدام” اصلاح شد و افخمی به‌جای روایت کرونولوژیک فقط بر دو ساعت انتهایی عمر طیب حاج رضایی تاکید داشت و آن هم بیشتر از زاویه نگاه اسماعیل رضایی و با حداقل حضور طیب!

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار




زین‌العابدین و یک غفلت کمرشکن در فارابی

سینماروزان/حامد مظفری: مجید زین العابدین که سال قبل به مدیریت فارابی رسیده است میراث کم کاری های فراوانی است که نه به یک مدیریت بلکه به مدیریت غلط لااقل ده سال اخیر فارابی ربط دارد.

اول از همه مشکل انبوه تولیدات سالانه فارابی است که انگار فقط تولید می‌شوند و اغلب نه در هنگام تولید و نه اکران هیچ پیوست هوشمندانه ای برای تبلیغات و اطلاع رسانی ندارند.

تولیدات اکران شده منتسب به فارابی در همین دو سال اخیر را که مرور کنیم به غیر از “کت چرمی” که توانست به لطف حضور جواد عزتی و البته جاه طلبی تهیه کننده خود شرایط تبلیغاتی موثری داشته و فروش منطقی را تجربه کند، مابقی تولیدات فارابی یا اصلا به اکران نرسیده و مستقیم از پلتفرم و تلویزیون سربرآورده اند یا آن که جزو آثار کم فروش گیشه ها بوده اند.

اینکه چرا طی سالیان در فارابی هیچ مدیریت تبلیغات و اطلاع‌رسانی حرفه‌ای برای محصولات، تربیت نشده ربطی به زین العابدین ندارد ولی حالا که زین العابدين، مدیر فارابی است و خوشبختانه تجربه کار فرهنگی داشته، باید خیلی زود در حیطه روابط عمومی و تبلیغات به انسجام واحد برسد. این روال غلط سالیان قبل که بودجه تبلیغات تک‌تک تولیدات را مستقیما به تهیه‌کننده حقیقی میدادند،روال غلطی است که صددرصد باید اصلاح گردد.

فارابی در دوران غلبه رسانه های موثر مجازی، بیش از آن که به انتشار مجله و برگزاری جشنواره، نیاز داشته باشد، نیازمند پیوست تبلیغاتی برای تولیدات خویش است و خلاء همین پیوست است که باعث شده تولیداتی مرتبط با فارابی-مثل آپاراتچی و آسمان غرب و پرویزخان- که اکران نوروز هم داشتند نتوانند سهم خود را از گیشه‌ها بگیرند به خصوص که در این میان یک فیلم جنگی خوش ساخت به نام آسمان غرب هم بود که در صورت برنامه ریزی تبلیغاتی مناسب از سوی فارابی،می‌توانست به مراتب بهتر دیده شود.

مجید زین العابدین
مجید زین العابدین

اگر فارابی با همین دست فرمان بخواهد مابقی فیلم‌های خود را هم راهی اکران۱۴۰۳ کند بعید است آثارش حتی به اندازه اکران نوروز هم مخاطب داشته باشند چون به تدریج حجم فیلم‌های روی پرده بیشتر شده و رقابت، به مراتب دشوارتر.

ترمیم این روال غلط نباید کار دشواری باشد. این تلقی از روابط عمومی که فقط باید اخبار رسمی تولیدات را منتشر کرد و هیچ نقشی در مهندسی تبلیغات آثار روی پرده نداشت، بیش از حد متحجرانه است. همین حالا ارگان‌های فرهنگی دیگری هم در حال تولید فیلم هستند که خوب دریافته اند چگونه مخاطبان را متوجه محصولات خویش کنند. نمونه اش حوزه هنری که به غیر از درپیش گرفتن رویه واحد اطلاع رسانی حتی یک برنامه سینمایی در تلویزیون داشته که با وجود همه انتقادات، باز هم می‌تواند هرازگاه دست بگذارد بر نقاط مبهم اکران.

مجید زین العابدین قطعا کار تولید محصولات را در فارابی ادامه خواهد داد -که آن هم خود نیازمند استفاده از افراد حرفه ای برای تولید است و نه نورسان صرفا علاقمند- ولی بدترین تولید را میتوان با فعل هوشمندانه رسانه ای، برای یک قدم هم که شده در اکران ارتقا داد تا این همه پول،خرج نشود و اصلا مخاطب نفهمد که گاهی فیلم‌های خوبی هم در فارابی تولید می‌شود. از زین العابدین انتظار می‌رود این غفلت سالیان را بهبود بخشد.

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار سینما
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار سینما




سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای پیمان معادی نیست!/بهرام رادان: علی مصفا و لیلا حاتمی از تماشای فیلم به وجد آمدند/عبدالله علیخانی: هر هفته منتظر توقیف بودیم!/شاه‌نشینان خانه سینما، “آواز قو” و بخش خصوصی را بایکوت کردند تا ارگانی‌ها جایزه بگیرند!/حسین فرحبخش: وصیت‌نامه عقیدتی من همان سکانس بگومگوی جمشید آریا و قاسم زارع است!/ساره آرین: سعید اسدی علاقه‌‌ای به حضور من نداشت!

سینماروزان: بیش از دو دهه پس از تولید درام ماجراجویانه “آواز قو” توسط موسسه پویافیلم، جعبه سیاه تولید این فیلم در مستند “از ایده تا اکران” به تهیه‌کنندگی ناهید دل‌آگاه باز شد.

 

در این مستند که از شبکه مستند تلویزیون روی آنتن رفت، عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش تهیه‌کنندگان فیلم، سعید اسدی کارگردان و بهرام رادان و ساره آرین بازیگران اصلی حضور داشتند.

 

بخش‌های خواندنی گفته‌های این چهار نفر را بخوانید:

 

*سعید اسدی: فیلمنامه “آواز قو” برای معادی نیست! 

 

–فیلمنامه آواز قو برای پیمان معادی نیست، برای خودم است و من آن را در آمریکا نوشتم با محوریت جوانی که از دارالتادیب فرار می‌کند و درنهایت کارش به فرار به مکزیک می‌رسد.

 

–زمانی حمید جَمدَر از نیروهای معاونت فرهنگی فارابی با توجیه پرهزینه بودن تولید فیلم “یو اس اس اس وینسنس” که درباره شلیک ناو آمریکایی به ایرباس ایرانی بود، از من خواست طرح لوباحت ارائه بدهم و من نسخه ایرانی “آواز قو” را دادم با محوریت همان جوان و این بار جوان قصه به جای مکزیک سر از ترکیه درمی‌آورد. در هر شکل فیلمنامه اصلی برای خودم است و در خانه سینما و فارابی هم ثبت شده بود. پیمان معادی جوان مستعدی بود و فقط در حد افزودن تعدادی دیالوگ مرتبط با کلانتری کنار ما بود.

 

–در انتخاب بازیگر زن همیشه دنبال امکان دیگری به جز ساره آرین بودم ولی ایشان همه تلاشش را کرد و از خیلی‌ها هم بهتر بود.

 

–تهیه‌کننده‌های اولیه “آواز قو”-غلامحسین بلوریان و هوشنگ نورالهی-میگفتند آن سکانس کله زنی رادان به مامور انتظامی را حذف کن ولی من زیربار نرفتم چون اصلا منطق اتفاقات بعدی را زیر سوال می‌برد تا رسیدم به پویافیلم که انصافا با حداقل تغییر، فیلمنامه را به تولید رساندند.

 

— “آواز قو” یک فیلم ملی بود چون درد مردم را واکاوی می‌کرد و وقتی با مخاطبان به طور نامحسوس فیلم را می‌دیدم اغلب میگفتند: طرف، چه فیلمی ساخته!

 

–در جشن خانه سینما کلی نامزدی داشتیم ولی متاسفانه یکی دو نفر از همکاران سیاست‌باز، توطئه کردند تا رأی گیری تکرار شود و فیلم، رأی نیاورد! قرار بود حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی جایزه بهترین فیلم سال را بگیرند ولی رئیس آن زمان جشن بعدا به من گفت آنها رأی گیری را تکرار کردند چون گمان می‌کردند اگر فرحبخش جایزه بگیرد، خدا را بنده نخواهد بود! وگرنه از فیلم تا فیلمنامه و تدوین و کارگردان و بازیگری “آواز قو” کاندید دریافت جایزه بود

 

*حسین فرحبخش: وصیت‌نامه من همان سکانس عقیدتی “آواز قو” است! 

 

–امید روحانی واسطه معرفی سعید اسدی و فیلمنامه آواز قو به ما شد آن هم در نیمه دوم سال ۷۹ که اصلا برنامه مان پر بود و نمی‌خواستیم کار کنیم. چون “تکیه بر باد” را می‌خواستیم اکران کنیم و “دوستان” هم که تازه رفع توقیف شده بود، در مسیر اکران بود و “شبهای تهران” هم در پيش تولید ولی فیلمنامه “آواز قو” آن قدر خوب بود که تصمیم گرفتیم آن را بسازیم.

 

–ساره آرین را بهرام رادان معرفی کرد که جزو اقوامش بود و چون هم رادان و هم آرین کم تجربه بودند رفتم سراغ رفیق قدیمی ام آتیلا پسیانی و او را آوردم به عنوان بازیگردان که همه را هم راه انداخت. من به آتیلا گفتم من یک هفته ای بازیگر می‌خواهم و او یک هفته فشرده چنان با رادان کار کرد که شد بازیگر حرفه ای و تحویل داده شد به سینمای حرفه ای. ساره آرین هم کم نگذاشت و خودش نخواست بازیگری را ادامه دهد وگرنه از خیلی ها بیشتر یاد گرفت.

 

–۶۰ روز فیلمبرداری “آواز قو” طول کشید و حین این ۶۰روز بسیار منضبط پیش رفتیم.

 

–بازی جمشيد اسماعیل خانی در فیلم بی نظیر بود و با اینکه نقش مکمل داشت ولی فقط در همان سکانس سیلی زنی به رادان، تنها کلوزآپ ش پر از حس و حال و التهابی است که گاهی بازیگران اصلی هم از القای آن عاجزند.

 

–جمشید آریا به جای بازیگری، کاراکتر فتاح را آفرید و هنوز خیلی ها بعد از زینال بندری، حاج فتاح آواز قو را بهترین و سمپاتیک ترین نقش جمشید آریا می‌دانند.

 

–سکانس درگیری لفظی جمشید آریا و قاسم زارع و بحث بر سر حکومت علوی و اموی را یک سکانس عقیدتی دیدم و خودم نوشتم و اصلا وصیت نامه من یکی همین فیلم است و یکی “زندگی خصوصی”.

 

–افرادی که آن زمان فیلم را دیدند ۲۰ ساله بودند و حالا نوجوان ۱۵ ساله که آن موقع زنده نبود هم فیلم را دیده و دوست دارد چون “آواز قو” فیلم مردم و فیلم زندگی مردم است.

 

–“آواز قو” جزو معدود فیلم‌هایی است که حتی مردم با تماشای آنونس و با نمای کله زنی، کیف می‌زدند و تبلیغ خوبی بود برای اکران فیلم‌.

 

— “آواز قو” بیشتر از یک میلیارد و ۱۵۰میلیون(با بلیت ۴۰۰ تومانی)در کل ایران فروخت و فقط ۳۵۰میلیون در تهران و مثلا ۱۵۰میلیون در شیراز فروخت و در مجموع حدود سه میلیون نفر در اکران سینما فیلم را دیدند و ده ها میلیون نفر در شبکه خانگی و بعد شبکه های ماهواره ای و…

 

–فیلم “آواز قو” باقیات صالحات من است چون مردم فیلم را دیدند و دوست داشتند و هیچ وقت هم کهنه نشد.

آواز قو
آواز قو

*عبدالله علیخانی: هر روز منتظر توقیف بودیم! 

 

–فیلمنامه آواز قو را ابتدا هوشنگ نورالهی-تهیه‌کننده “باشو..‌”-و غلامحسین بلوریان می‌خواستند بسازند ولی نشد چون فکر می‌کردند نمی‌توانند پروانه بگیرند و بدون ممیزی فیلم را بسازند.

 

–پس از اکران هر هفته منتظر توقیف بودیم و ما هر لحظه نگران بودیم که امروز توقیف می‌شود یا فردا؟ حتی سینماداران متعجب بودند که چطور پروانه گرفته.

 

–شاه نشینان خانه سینما فیلم “آواز قو” را از فهرست جوایز حذف کردند تا پویافیلم و بخش خصوصی بایکوت شود و بجایش آثار ارگانی و متصل، به روال همه ساله جایزه بگیرند.

 

–در اولین اکران خصوصی در سینما سپیده با چند همکار و ازجمله محسن وزیری که فیلم را دیدیم اولین سوالشان این بود که آیا فیلم مجوز دارد؟

 

–در خانه سینما درست یک روز قبل از اکران، فیلم را نشان دادیم تا خدای نکرده گرفتار تحلیل های مغرضانه نشویم و فیلم جان سالم به در ببرد.

 

*ساره آرین: بعد از “آواز قو” مربی اسکی شدم!

 

–بعد از “آواز قو” ازدواج کردم و همسرم مربی اسکی بود و این شد که اسکی را ادامه دادم و حالا مربی اسکی هستم و یک پسر گل دارم ولی شاید هم دوباره برگشتم به بازیگری. بعد از “آواز قو” با اینکه بازی نکردم ولی همچنان مرا می شناسند ولی من به دنبال تشکیل خانواده رفتم و ضرر هم نکردم!

 

— “آواز قو” سوژه گرمی داشت و حرف دل جوانان را می‌زد و در اکران های خصوصی،  واقعا تشویق شدیم و بعد از سالها هنوز در فضای مجازی دیالوگ‌هایی مثل “خاک من کجاست فتاح؟” بازنشر می‌شود.

 

–من خودم امکان مهاجرت داشتم ولی چون خانواده ام را دوست داشتم، نرفتم و در ایران، ماندم و راضی هم هستم.

 

–جمشید آریا برخلاف شمایل خشن بسیار مهربان و منعطف بود و خیلی کمک کرد که من بتوانم راحت کار کنم.

 

— حسین فرحبخش و آتیلا پسیانی موافق حضور من بودند ولی سعید اسدی کارگردان باسواد فیلم، مخالف بود. حق هم داشت و میخواست بازیگر حرفه ای بیاورد ولی وقتی دید استعدادش را دارم، کمک کرد…

بازگشایی جعبه سیاه "آواز قو" روی آنتن تلویزیون
بازگشایی جعبه سیاه “آواز قو” روی آنتن تلویزیون

*بهرام رادان: “آواز قو” علی مصفا و لیلا حاتمی را به وجد آورده بود

 

— “آواز قو” چهارمین کار من بود و بزرگان بازیگری که در کار بودند خیلی بهم کمک کردند و آنچه باعث موفقیت شد مجموعه اجراهای ما بود و نه فقط یک بازی.

 

–به غیر از بسیاری از همکاران، علی مصفا و لیلا حاتمی که فیلم آواز قو را در خانه سینما دیده بودند از تماشای آن به وجد آمده بودند، تماس گرفتند و تبریک گفتند.

 

–دیالوگهای فیلم، درخشان بود و در ذهن مخاطبان، حک شد.

 

–مهمترین ویژگی آواز قو، ماندگاری است. مخاطب سینما و مردم با چند فیلم مرا به یاد می‌آورند و یکی هم “آواز قو”.

 

 




حرفهای معین خواننده مشهور؛ از شایعه بازگشت به ایران تا معمای ریش‌!؟

سینماروزان: مساله بازگشت نصرت الله معین خواننده نجف آبادی موسیقی پاپ به ایران در کانون توجهات قرار گرفته و از وزیر تا مدیران هنری و رسانه ها و مردم درباره آن حرف میزنند.

معین که در همین روزها از استانبول تا دوبی و… برای ایرانیان کنسرت می‌گذارد، اخیرا گفتگویی در صفحه رسمی اش منتشر کرده و درباره بیست وجه از زندگیش حرف زده و ازجمله بازگشت به ایران.

حرفهای معین را بخوانید:

–هر آهنگ جدیدی که ساخته می‌شود قبل از پخش در خودروی شخصی پخش میکنم و با خودرو،دوری میزنم تا ایرادات را بفهمم و اصلاح کنم.

–من یک بار حوالی ۶ صبح بیدار می‌شود و بعد دوباره چرتی میزنم و حوالی ۹ بیدار می‌شوم و کنار صبحانه، اخبار ایران را مرور میکنم که ببینم در کشورم چه خبر است. صبحانه نان و پنیر و چای، میخورم چون کاملا ایرانی هستم. در روز بارها چای ایرانی میخورم و چندان اهل قهوه نیستم.

–باقالی پلو با مرغ و سبزی پلو با ماهی و آبگوشت غذاهای مورد علاقه من هستند؛ باز هم غذاهای ایرانی. سرگرمی اصلی من دورهمی های فامیلی و گپ و گفت ایرانی است‌.

–فیلم‌های کهکشانی و بین ستاره ای و فضایی را دوست دارم که پر از تخیل هستند. عاشق ستاره ها هستم. اگر خواننده نمی‌شدم میرفتم دنبال فیزیک و نجوم و ستاره شناسی و ناسا.

–سال ۱۳۶۰ از ایران رفتم به اسپانیا و بعد از آن نتوانستم به ایران برگردم و چه خوب می‌شود که همه مهاجران بتوانند به وطن بروند.

–مهم‌ترین شایعه ای که برایم ساختند، رفتنم به ایران بود که هیچ گاه محقق نشد و ای کاش واقعیت داشت و می‌توانستم به ایران بروم.

معین خواننده
معین خواننده

–وقتی سه سالم بود ناراحتی چشم پیدا کردم و با اینکه جراحی کردم ولی حساسیت به نور باقی ماند و برای همین اغلب عینک آفتابی میزنم.

–من زمانی که در اصفهان می‌خواندم هم ریش داشتم چون به چهره ام میاید و اخیرا هم گاهی ریش میگذارم که مسأله ای شخصی است و ربطی ندارد به اینکه به ایران بروم یا نه! مگر در ایران، همه ریش دارند؟ یا مگر در آمریکا همه بی ریش هستند؟

–مدتهاست می‌خواهم ورزش کنم ولی هر روز به فردا می افتد.{میخندد}

–حیوان خانگی ندارم چون وقتش را ندارم ولی همه جور گلی دوست دارم به خصوص گلهای ایرانی.

–سفر به کوهستان را دوست دارم، سفر به جایی که طبیعت محض باشد و چشمه ای و درختی و انگار که در ایرانم. تا به دل طبیعت بروم و به آرامش برسم. عاشق اصفهانم و همه می‌دانند و گز سفارشی اصفهان همواره در خانه ام هست و بهترین شیرینی برای پذیرایی.

–صلح و صفا خوشحالم می‌کند و دورویی و ناسپاسی، ناراحت.

–اولین آهنگی که خواندم از ایرج خواجه امیری بود و واقعا ایرج بی تکرار است.اولین آلبوم من با کاظم رزازان بود با عنوان “می‌پرستم”. بیش از بیست آلبوم دادم ولی فقط پنج شش آهنگ ساختم چون آهنگسازان بزرگ ایرانی کنارم بودند.

— بین سازها بر عود مسلطم که برای تست آهنگها از آن بهره می برم که این هم خودش ساز ایرانی است‌.

–هیچ گاه به خداحافظی از خوانندگی فکر نمی‌کنم و تور خداحافظی نمیگذارم و تا وقتی که بتوانم ایرانیان را مخاطب خود داشته باشم ایرانی می‌خوانم.

–تمام پیام هایی که در اینستاگرام میرسد، می‌خوانم و تک تک آنها را لحاظ میکنم.

–دو بار ازدواج کردم، همسر اولم اسپانیایی بود ولی همسر دوم من ایرانی است. تضاد فرهنگی باعث جدایی از همسر اولم شد ولی بیش از دو دهه است که با همسر دوم هستم؛ همسرم یک ایرانی دوست داشتنی است.

— یک دختر به نام پریچه از همسر اول و یک دختر به نام ستاره از همسر دوم دارم که هر دو هم خیلی ایران را دوست دارند و می بینید از هر راهی که برویم باز به ایران میرسم.

–اگر واقعا دستم بود و شرایط فراهم بود همین الان دوست داشتم در ایران باشم.

— از همه ایرانیان می‌خواهم با هم مهربان باشند، در صلح و صفا زندگی کنند و کنار دوستان، مشکلات را حل کنند و نترسند از اینکه دست دوستان و رفقا و دست همسر و فرزندان را به گرمی بفشارند و یادشان باشد با یک لبخند و گفتگو می‌توانند همه مشکلات را حل کنند.




حامد مظفری روزنامه‌نگار و منتقد سینما روی آنتن زنده مطرح کرد: کیفیت برخی اپیزودهای سریال‌های “رحیل” و “گناه فرشته” به مراتب بهتر از نیمی از آثار فجر۴۲ بود!/برنده جشنواره فجر۴۲، هيات داوران آن بود!/غلبه سینماگران حرفه‌ای بر هیات داوران، فجر۴۲ را از افتادن به چاه نجات داد!/ کار مهم هیات داوران فجر۴۲ آن بود که شماری از فیلم‌های ضعیف ارگانی را در همان مرحله کاندیداتوری، حذف کرد!/اقدام انقلابی هیات داوران، حذف سیمرغ فیلمنامه بود/حالا دیگر وقتش است ارگان‌های متمول، اتاق فکرهایی راه بندازند با حضور سناریست‌های حرفه‌ای!/هیات داوران سعی نمود در میان آثار متوسط و خوب  بیشتر به فيلم‌هاي خوب توجه کند!/جای خرسندی است که فیلم‌های خوب “آسمان غرب”، “تابستان همان سال” و “صبح اعدام” در اختتامیه مورد توجه قرار گرفتند/هیات داوران به درستی “بی بدن” را وارد لیست کاندیداها کرد ولی اینکه چرا جایزه‌ای به آن نرسید، معلوم نیست!/ می‌شد که در داوری به فیلم‌های کمدی مثل “صبحانه با زرافه ها” و “دو روز دیرتر” هم بیشتر توجه کرد که به دلایل مختلف، نشد!/در هر شکل از حالا میتوان گفت به غیر از چشم‌انداز مثبت این کمدی‌‌ها در گیشه، “بی بدن” پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی ۱۴۰۳ خواهد بود/”صبح اعدام” فیلمی ساده است ولی با نشان‌های عمیق!/سادگی این فیلم، علاقمندان به ویکی‌نگاری را به اشتباه انداخته!/سادگی “صبح اعدام” یادآور فیلم اخیر اسکورسیزی است ولی فیلم افخمی به مراتب ریتم بهتری دارد!/ مارال بنی‌آدم لایق‌ترین بازیگر برای دریافت سیمرغ بود/برندگان جوایز بازیگری امسال، می‌توانند پشتوانه‌ای باشند برای محصولات آینده سینما!

سینماروزان: جشنواره فیلم فجر چهل و دوم به مانند اغلب جشنواره های این سالها تعدادی فیلم خوب، چند فیلم متوسط و کلی هم فیلم زیر حد متوسط داشت. جسنواره امسال چند فیلم با مخاطب بالا داشت و از جمله بی بدن، تمساح خونی، صبحانه با زرافه ها، دو روز دیرتر که در سینماهای مردمی به سانس فوق العاده رسیدند و به جرات می‌توان گفت کیفیت برخی اپیزودهای سریال‌های “رحیل” و “گناه فرشته” به مراتب بهتر از نیمی از آثار فجر۴۲ بود!

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار روی آنتن زنده برنامه سعادت آباد رادیوتهران با بیان مطلب فوق گفت: کیفیت پایین آثاری که توسط هیات انتخاب، گزینش شده بودند جشنواره فجر۴۲ را به چاله ای انداخته بود که هیات داوران مشتمل بر تعدادی سینماگر حرفه ای، باعث شدند این دوره از چاله به چاه نیفتد. اقدام انقلابی هیات داوران فجر۴۲ حذف سیمرغ فیلمنامه و بسنده کردن به دیپلم افتخار بود تا معلوم گردد کیفیت فیلمنامه آثار سینمایی به زحمت به حد متوسط می‌رسد و این، خودش زنگ خطری است برای ارگان‌های تولیدکننده و به خصوص فارابی که بیش از اینها اتاق فکرهای خود را با سناریست های باتجربه بچینند.

وی ادامه داد: درباره برنده های جشنواره امسال، کار مهم هیات داوران این بود که شماری از فیلم‌های ضعیف را در همان مرحله کاندیداتوری، حذف کرد و سعی نمود در میان آثار متوسط و خوب هم بیشتر به فيلم‌هاي خوب توجه کند و فی المثل فیلم‌های خوب آسمان غرب، تابستان همان سال و صبح اعدام در اختتامیه مورد توجه قرار گرفتند. ضمن اینکه با همه حواشی باز هم بی بدن وارد لیست کاندیداها شد ولی می‌توانست برنده هم شود که نمی‌دانیم به چه دلیل نشد؟ در هر شکل از حالا میتوان گفت “بی بدن” پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی ۱۴۰۳ خواهد بود.

حامد مظفری تاکید کرد: البته می‌شد که در داوری به فیلم‌های کمدی مثل “صبحانه با زرافه ها” و “دو روز دیرتر” هم بیشتر توجه کرد که به دلایل مختلف، نشد ولی اینها هم بالاخره، امید گیشه هستند.

هیات داوران؛ برگ برنده جشنواره فجر۴۲
هیات داوران؛ برگ برنده جشنواره فجر۴۲

این روزنامه‌نگار تاکید کرد: امسال جشنواره کلی فیلم ارگانی هم داشت و خوشبختانه برخی آثار ارگانی، آثار قابل توجهی هستتد و در راس آنها فیلم آسمان غرب ساخته محمد عسکری که به یکی دو ماه زندگی شهید شیرودی پرداخته که از منظر بصری به شدت فیلم به‌روزی هست و هم جنگ هوایی و هم جنگ زمینی رو با نماهای درجه یک نشان داده. #آسمان_غرب نه فقط بهترین فیلم فجر۴۲ بلکه بهترین فیلم جنگی یک دهه اخیر است و کاملا جا پای آثار ماندگار رسول ملاقلی‌پور گذاشته. بازی ها هم عالی و به اندازه؛ از میلاد کیمرام تا کریم امینی و محمدرضا صولتی. به جز میلاد کیمرام که میتوانست شایسته جایزه بازیگری اصلی باشد، کریم امینی بازیگر مکمل آسمان غرب نیز می‌توانست شایسته سیمرغ مکمل باشد و در عین حال علیرضا جلالی تبار بازیگر مکمل “بهشت تبهکاران” هم شایسته سیمرغ مکمل بود.

حامد مظفری در پاسخ به این پرسش علی یگانه مجری برنامه درباره واکنش‌های مختلف منعطف به سادگی بیش از حد فیلم “صبح اعدام” بیان کرد: مگر فیلم “قاتلان ماه کامل”اسکورسیزی، پیچیدگی دارد؟ هم صبح اعدام و هم قاتلان ماه کامل، فیلم‌های ساده ای بودند و تازه ریتم “صبح اعدام” به مراتب محرک تر از فیلم اسکورسیزی است. اینکه برخی ساخت اثر زندگی‌نامه ای را با ویکی‌نگاری اشتباه گرفته اند و می‌خواهند از تولد تا مرگ را فیلم کنند منجر شده به آثاری خسته کننده ولی مزیت کار افخمی این بوده که بر دو ساعت از زندگی طیب و اسماعیل رضایی تاکید کرده و همان را به موجزترین شکل ممکن به فيلمي مهیج تبدیل کرده. “صبح اعدام” فیلمی ساده است ولی با نشان‌های عمیق.

حامد مظفری درباره برندگان سیمرغ بازیگری بیان داشت: شایسته ترین بازیگر برای دریافت جایزه، مارال بنی آدم بود که بدون اغراق و با درک کامل کاراکتر، پروین اعتصامی را ایفا نمود. ضمن اینکه مهرو نونهالی نیز در فیلم “تابستان همان سال” بازیگر خوبی نشان داد و در مجموع ترکیب جوایز بازیگری طوری بود که انگار یک سری بازیگر تازه نفس و توانا برای یک سال آینده سینما معرفی شوند. ضمن اینکه پردیس احمدیه در “دو روز دیرتر” یا پژمان جمشیدی در “بی بدن” نیز واقعا بازی های خوبی ارائه دادند.

برنامه سعادت‌آباد با تهیه‌کنندگی مریم آصفی، اجرای علی یگانه، بازیگری نیما اعتصام و کارشناسی حامد مظفری از رادیو تهران روی آنتن می‌رود




چرا نحوه راه رفتن پیمان معادی تغییر کرد؟/کارگردان فیلم سوئدی #دشمن تشریح کرد

سینماروزان/ ساناز پورغفور: “دشمن/حریف” محصول ۲۰۲۳ اثری از کارگردان ایرانی-سوئدی “میلاد عالمی” با بازی “پیمان معادی” و “مارال نصیری” در نقش یک زن و شوهر پناهنده در سوئد است.

این فیلم روایتی است از کشتی‌گیری که به همراه خانواده‌اش مجبور به ترک وطن و مهاجرت به شمال سوئد می‌شود، جایی که رازهای تاریک زندگی‌اش کم‌کم فاش شده و زندگی زناشویی‌اش را تحت شعاع قرار می‌دهد. عالمی در “حریف” موضوعات زیربنایی پیرامون تمایلات غیرمتعارف و پیچیدگی‌های تجارب پناهندگی سوئد را به تصویر می‌کشد.

میلاد عالمی در مصاحبه با “آواردزرادار” توضیح می‌دهد که اصالت ایرانی او و تجربه‌ی مهاجرت و زندگی در شمال سوئد به عنوان یک مهاجر و تجربه‌ی زیستن در کمپ پناهندگان الهام‌بخش او برای ساخت این فیلم بوده است. وی افزود که در مرکز پناهندگان مردانی را می‌شناخت که پس از طی کردن تمام سختی‌های مهاجرت همچنان خود را سانسور و انکار می‌کردند دقیقا مانند شخصیت اول “دشمن”.

عالمی در گفتگو با “شین اسلتر” از بازی معادی تمجید کرد: از فکر کردن به بازیگر نقش اول می‌ترسیدم تا اینکه پیمان به من پیشنهاد شد!! فیلم‌های بسیاری از او دیده بودم او همانی بود که می‌خواستم شخصی که هم نسل جوان هم نسل قدیمی ایران او را می‌شناسند. کسی که نسبتا جامعه‌ی غربی را می‌شناسد و در عین حال اصالت ایرانی دارد. او فوق‌العاده است.

حرفهای میلاد عالمی درباره کار با پیمان معادی در فیلم دشمن
حرفهای میلاد عالمی درباره کار با پیمان معادی در فیلم دشمن

وی ادامه داد: پیمان معادی خیلی عالی در نقش جا افتاد؛ از همان لحظه اول که فیلمنامه را خواند می‌دانست که نقش یک کشتی‌گیر، کار فیزیکی زیادی از او می‌طلبد و از همان زمان برای آموزش آماده شد‌. برای این کار از مربی تیم ملی سوئد کمک گرفتیم. پیمان در نقش غرق شد چنان که می‌دیدیم که نحوه‌ی راه رفتنش تغییر کرد. کشتی در ایران یک ورزش باستانی و بیشتر در طبقات پایین است و پیمان شروع به دگرگونی خود از همه‌ی جهات کرد.

میلاد عالمی در مورد ارتباط مخاطبان ایرانی و واکنش آنها به اثر او بیان داشت: می‌دانم که فیلمم بعید است در ایران بر روی پرده سینما برود اما مردم ایران این فیلم‌ها را به صورت زیرزمینی دانلود و تماشا می‌کنند و از فیلم بدشان نیامده.

عالمی که برای فیلم کوتاه خود در سال ۲۰۱۵ به نام “مامان” برنده‌ جایزه‌ “رابرت” برای بهترین داستان کوتاه در سی و سومین جایزه رابرت شد و دیگر اثر او “افسونگر” محصول ۲۰۱۷ نیز با اقبال مواجه شد در مورد تغییر سینمای سوئد و اسکاندیناوی و حتی سینمای جهان اظهار می‌کند: چهره‌ی سینمای اسکاندیناوی از روایت‌های سنتی اروپایی سفیدپوستی فاصله گرفته، سینما در حال تغییر است. امروز در سینماهای اروپا و جهان فیلم‌های مختلف اکران می‌شود. مهاجران هم‌نسل من نسخه‌ای از تجارب خود را نمایش می‌دهند. ما در این فضاها زیسته‌ایم و خودمان را آموزش داده‌ایم و سیستم تامین مالی کشورهای اسکاندیناوی فرصتی عالی به ما داد تا این تجارب و واقعیات را به روی پرده سینما بیاوریم و مخاطب اروپایی را همراه خود کنیم. سینمای جهان دیگر یک سینمای غربی تک‌زبانه نیست، امروز زبان‌های مختلف و فرهنگ‌ها و پیشینه‌های متفاوتی را در بر گرفته که آن را بیش از پیش غنی کرده است.




یکتا ناصر پیشنهاد داد که در #حدود_هشت_صبح بازی کنم!/توان و استعداد بازیگری را دارم و روی آن مسلطم! /اگر کارگردان درجه یکی پیشنهاد بازی دهد بازیگری را ادامه می‌دهم!/استفاده از حسین یاری در کمدی یا بهرام افشاری در ژانر جنایی یک ریسک کامل بود!/بهرام افشاری با فیلم من درخشید و خوشحالم که یکی از بازیگران پولساز شده!/روحیات طنز حسین یاری در پشت صحنه #ملاصدرا را دیده بودم و می‌دانستم با #نیسان_آبی گل می‌کند!/دستمزد اغلب عوامل فصل دوم #نیسان_آبی چند برابر شد/بازیگری در فصل اول ۷۰میلیون ولی در فصل دوم ۷۰۰میلیون گرفت!/برای خودم فقط ده درصد افزایش دستمزد پیشنهاد دادم ولی…/تک تک بازیگران برای حضور در فصل دوم کسب تکلیف کردند به جز بهناز جعفری!/امیدوارم فصل دوم هم مثل فصل اول دیده شود

سینماروزان/احمد محمداسماعیل: در ابتدایی که وارد سینما شدم دغدغه بازیگری داشتم ولی از موقعی که رفتم سراغ کارگردانی لذت خلق اثر اولویت بیشتری نسبت به بازیگری برایم پیدا کرد. در مورد بازیم در فیلم “حدود هشت صبح” به چند بازیگر نقش امیر را پیشنهاد دادم اما یکی شان درگیر پروژه دیگری بود و دو نفر دیگر چون حجم نقش، کم بود، قبولش نکردند.

 

منوچهر هادی کارگردان “حدود هشت صبح” که با پخش هدایت‌فیلم روی پرده است با بیان مطلب فوق به سینماروزان گفت: یکتا ناصر پیشنهاد داد خودم نقش امیر را بازی کنم و البته چون این نقش کوتاه اما در عین حال تاثیر گذار در شروع درام بود، اگر درست بازی نمی شد به فیلم لطمه می زد پس با قبول پیشنهاد یکتا تلاش کردم کار را درست انجام بدهم. نکته مهم پارتنر روبه رویم در این نقش یعنی یکتا ناصر بود که طی سالها زندگی شناخت کاملی از هم داشتیم و کمک زیادی کرد که نقش امیر درست از کار دربیاید. در مجموع خیلی اتفاقی پیش آمد که نقش امیر را بازی کنم و برنامه از قبل طراحی شده ای نبود.

 

منوچهر هادی درباره ادامه بازیگری در آینده گفت: بسته به پیشنهادات دارد و اگر کارگردان خیلی خاص و درجه یکی این پیشنهاد را انجام بدهد تا بازیگری را ادامه بدهم، شاید این کار را کردم ولی بالشخصه معتقدم توان و استعداد بازیگری را دارم و روی آن مسلطم! و در این دو دهه با بهترین های بازیگری کار کرده ام و فوت و فن های بازیگری را می شناسم.

این کارگردان درباره انتقادات وارده به کیفیت بازیش در “حدود هشت صبح” بیان داشت: برخی از دوستان زیادی قضیه را شلوغ کردند و نقش را غیرقابل باور دانسته‌اند اما خیلی از مردمان متعصب-مانند امیر- را دیده ام که عاشق زنانشان هستند و صبحها که بیرون می‌روند در را روی زنشان قفل می کنند بنابراین رفتارهای امیر مابه‌ازا دارد و برخی رفتارهای بدتر از این هم دیده شده. به هر حال شخصیت فیلمنامه اینگونه اکت و نظر داشت و به نظرم درست اجرا شده است. البته قبول دارم چون این اولین تجربه بازیم جلوی دوربین بود اشکالاتی دارم اما به نظرم نقش درآمده و مخاطب کنش امیر را باور می کند.

منوچهر هادی درباره استفاده سالیان از چهره های نام آشنا مثل حامد بهداد، نیکی کریمی ، مهران مدیری، پارسا پیروز فر، محمدرضا گلزار، جواد عزتی، رضا عطاران و… در آثارش اظهار داشت: شرایط چنین مسئله ای را رقم زده است. قصه ها و نقش ها تعیین کننده است. خیلی وقتها بازیگران موردنظرم درگیر پروژه ای بودند و یا سر مبلغ قرارداد به توافق نرسیدیم و بازیگر جدید و معروف دیگری برای اولین بار در فیلمم بازی کرد ولی همیشه تلاش کردم بازیگر مناسب و مربوط به نقش را انتخاب کنم و اینکه صرفا بخواهم به هر قیمتی از سلبریتی استفاده کنم اصلا مطرح نبوده است. جاهایی هم ریسک کرده ام؛ به طور مثال استفاده از حسین یاری برای بازی در کم نیسان آبی یک ریسک بود یا استفاده از بهرام افشاری برای یک نقش مهم در اولین تجربه نقش اولش در فیلم جنایی “کارگر ساده…”؛ با این حال از هر دو استفاده کردم و خوشحال هستم که می بینم حالا بهرام افشاری موفق است و بازیگری پولساز شده و حسین یاری هم مجددا در کانون توجهات است.

منوچهر هادی ادامه داد: بهرام افشاری با نقشش در “کارگر ساده نیازمندیم” دیده شد و در “رحمان ۱۴۰۰” نیز درخشش داشت. انصافا خودش چون پیشینه تئاتری داشت با لیاقت به چنین جایگاهی رسید. افشاری بازیگری باهوش است و به خوبی از فرصت هایش استفاده کرد و البته حدش را شناخت و سعی کرد در پروژه هایی حاضر شود که جنس متن آنها را می‌شناسد و حالا امیدوارم در کارگردانی نیز موفق باشد.

منوچهر هادی: برای کارگردانی فصل دوم نیسان آبی، فقط ده درصد بیشتر می‌خواستم!
منوچهر هادی: برای کارگردانی فصل دوم نیسان آبی، فقط ده درصد بیشتر می‌خواستم!

منوچهر هادی درباره بازی حسین یاری در نیسان آبی گفت: مردم در زمان پخش فصل اول نیسان آبی با او ارتباط برقرار کردند و دوستش داشتند. حسین را از قبل و در زمان تولید سریال ملاصدرا که در گروه تولیدش بودم می شناختم و در سریال عاشقانه هم حضوری موفق داشت. روحیات طنز این بازیگر را در پشت صحنه ها دیده بودم و می دانستم از پس ایفای نقش کمدی بر می‌آید چون حسین یاری خودش هم علاقه داشت در یک کار کمدی نقش اصلی خوب و جاندار بازی کند. نقش هم خوب نوشته و هم جای کار داشت و مصالح خوبی در اختیار بازیگرش قرار می داد.

وی ادامه داد: هم پلتفرم و هم مخاطب از بازی حسین یاری راضی بود. من همیشه توجه به توانایی های مخفی مانده بازیگران دارم. در مقطعی یکتا ناصر فقط نقش زنان شیک و پولدار و روشنفکر را بازی می کرد اما در “یکی می خواد باهات حرف بزنه” نقش یک دختر شهرستانی کرمانی سنتی و آرام را بازی کرد و بازیش در فستیوال فجر هم دیده شد.

منوچهر هادی در چرایی عدم حضور در فصل دوم نیسان آبی گفت: بین ساخت فصل یک و دو نیسان آبی وقفه‌ای ایجاد شد و اغلب عوامل افزایش دستمزد داشتند و دستمزدشان چند برابر شد. بازیگری در فصل اول ۷۰ میلیون دستمزد دریافت کرد ولی در فصل دوم ۷۰۰ میلیون گرفت اما برای شخص من راضی به هیچ افزایش دستمزدی نشدند! من حتی راضی به ده درصد افزایش دستمزد بودم که دوستان قبول نکردند و به همین دلیل از کارگردانی انصراف دادم. تک تک بازیگران اصلی به جز بهناز جعفری از من برای حضور در فصل دوم کسب تکلیف کردند و من ازشان خواستم در کار حضور داشته باشند! امیدوارم که فصل دوم هم به اندازه فصل اول دیده شده باشد چون ثمره همکارانی است که اغلب آنها جزو دوستانم هستند.

 




سیاست خطرناک تولید کارگردان و تهیه‌کننده بی‌مایه!؟

سینماروزان/حامد مظفری: فهرست رسمی فیلم‌های اصلی جشنواره فجر۴۲ نیمه دی ماه اعلام می‌شود و شواهد حکایت از آن دارد که بخش عمده آثار امسال جشنواره هم آثار ارگانی هستند؛ فقط در یک قلم فارابی با ۱۷ فیلم(!!) متقاضی شرکت در جشنواره است که اگر فقط نصف فیلم‌هایش هم راهی جشنواره شوند، سی درصد سودای سیمرغ برای فارابی است‌ دیگر ارگان ها هم سخت مشغول کارند و از بنیاد شهید تا حوزه هنری و اوج و کانون و… درگیری مستقیم یا شراکتی در شماری آثار تولیدی امسال داشته‌اند.

با این حال مسأله فقط حجم بالای ارگانی‌ها نیست که سال‌هاست همین است، تفاوت در عناصری خرد است و مثلا رقابت ارگانی‌ها با برخی سرمایه‌داران بعدا بازداشتی در جشنواره های دولت قبل و حالا رقابت ارگانی‌ها با ارگانی‌ها در جشنواره های این دولت و متاسفانه خطر کلان، فقدان یا کمبود کارگردان و تهیه‌کننده باسابقه در این یک دهه است و هرچه در این پنج سال جلوتر آمده‌ایم مواجه ‌شده‌ایم با انبوه آثار ارگانی که نه کارگردان متخصص و مجرب داشته اند و نه حتی تهيه‌کننده باسابقه.

آنچه در آمار اولیه از فیلم‌های متقاضی جشنواره فجر۴۲ توسط سیمون سیمونیان مسئول دبیرخانه اعلام گردیده نگرانی ها را بیشتر می‌کند چون طبق اطلاعات رسمی امسال ۱۰۶ فیلم متقاضی جشنواره هستند و در این میان ۵۱ فیلم متعلق به فیلمسازان اولی است! یعنی حدود ۵۰ درصد(دقیقا ۴۸درصد) فیلم‌های متقاضی فیلم اولی هستند.

تازه اگر قرائن را رد بزنیم، آن ۵۵ فیلم باقیمانده هم نه متعلق به فیلمسازان صاحب نام که به غیر مواردی معدود مثل جوزانی و افخمی، بخش عمده آنها، فیلم دومی یا فیلم سومی‌هایی هستند که در این پنج سال با حمایت ارگان‌ها، فیلمهایی-نهایتا در حد تلفیلم‌-ساخته‌اند که به زحمت از دل آنها ده قاب مناسب پرده عریض یا ده دیالوگ ماندگار درمی‌آید.

حدس زدن اینکه عطش بالا برای فیلمساز شدن جوانانی که میان‌بر‌هایی به ارگان‌ها زده‌اند، چه چشم اندازی برای سینمای ایران دارد چندان سخت نیست. همین حالا به باکس آفیس امسال نگاه کنید و ببینید چطور سوگلی‌ جشنواره فجر۴۱ به قعرنشین گیشه بدل شده؟ و اغلب آثار ارگانی با تهیه‌کننده و کارگردانانی کم‌تجربه، شکست‌خورده اکران بوده‌اند و بسیاری از آثار فجر پارسال حتی در میان پخش‌کنندگان ارگانی نیز مشتری ندارند چه برسد به پخش‌کنندگان خصوصی.

سیاست خطرناک تولید کارگردان و تهیه‌کننده بی‌مایه!
سیاست خطرناک تولید کارگردان و تهیه‌کننده بی‌مایه!

مدیران محترمی که در ارگان‌ها نشسته‌‌اند -و به خاطر ترس از مواجهه با کارگردانان و تهیه‌کننده های باسابقه‌ای که مقادیری از آنها بیشتر می‌فهمند و برای جذب حمايت به هر …تن نمی‌دهند- مشغول تولید تهیه‌کننده و کارگردانان دون‌مایه‌ای هستند که گاهی حتی دستمزد نمی‌گیرند تا فقط اسم‌شان در تیتراژ به‌عنوان کارگردان بخورد، یادشان باشد که این نزول از میان‌مایگی به بی‌مایگی کاملا محصول سیاست‌های آنهاست و با بیلان‌دهی کمّی هم نمی‌توان خاک بر روی آن پاشید.

منطق حمایت یعنی آن که لااقل ثلث حمایت های ارگانی را روانه تهیه‌کننده ها و کارگردانان باسابقه کنید، ثلث آن به فیلمسازان میانه برسد و نهایتا ثلث باقیمانده به فیلم اولی ها برسد، تازه آن دو ثلث اخیر هم باید با حضور تهیه‌کننده های باسابقه تولید شود وگرنه در سال۱۴۰۴ خواهید دید که در این چهار سال حتی چهار فیلم که بشود تماشای آن را به همان دوستان انقلابی پیشنهاد کرد، وجود ندارد.

فقط یک مصداق بگوییم و تمام؛ تولید فیلم استراتژیک مثل #بازمانده هم تهیه‌کننده حرفه‌ای مثل منوچهر محمدی و کارگردان خبره مثل سیف‌الله داد می‌خواهد و نمی‌شود چون تکنیسین حرفه‌ای از ما بیشتر می‌فهمد او را کنار بگذاریم و به فکر تولید تهیه‌کننده و کارگردان فله‌ای باشیم. نه! نمیشود.

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار سینما
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار سینما

 

 

 




بازیگر مقتدر #مختارنامه دیگر هیچ کس را نمی‌شناسد!/حسین خانی‌بیک گرفتار بیماری مهلک

سینماروزان/ احمد محمد اسماعیلی: طبق روال کاریم هراز گاهی با بازیگران با سابقه تماس هایی دارم و ضمن انجام کار از حال و احوالشان جویا می شوم و به همین دلیل با حسین خانی بیک بازیگر خوشنام و قدیمی سینما ، تئاتر و تلویزیون تماسی گرفتم…

همسرش پشت خط آمد و با لحنی ناراحث و غمگین از وضعیت نامساعد جسمانی خانی بیک و بیماریش گفت و تاکید داشت که آلزایمر خانی‌بیک بتدریج تاثیرات منفیش را بروز داد تا جایی که امکان حرف زدن و شناخت دیگران را ندارد…

با شنیدن وضعیت این بازیگر محجوب و دوست داشتنی ناراحت شدم و با توجه به سبک زندگی سالم خانی بیک که مرد خانواده و اهل ورزش بود خیلی بعید بود که به این بیماری دچار شود.
وضعیتی که باعث شد بحث تقدیر و اینکه هر انسانی روزی باید با ابتلا به بیماری دنیا را ترک کند برایم دغدغه ذهنی شد و به مرور هنرمندانی و اطرافیانی که از دست داده ایم پرداختم و به نظرم آمد که عدالتی در جهان هستی درباره معیشت آدمهای خوب و نیک وجود ندارد و مثالهای زیادی از ذهنم عبور کرد.

جمشید مشایخی نازنین چند سالی با بیماری سرطان درگیر بود و یا علی خاتمی در دوران بلوغ سنی و کاریش درگیر این بیماری مهلک شد و نام های بسیار دیگری و… در مقابل خیلی از آدم های سنگدل و پلشت هم دور و برمان می بینیم که خیلی راحت زندگی می‌کنند.
حسین خانی بیک با ظاهر و هیبت مردانه ش نمادی از مرد سنتی ایرانی مهربان و نگهبان خانه و خانواده اش را در بیش از دو دهه در سینما و تلویزیون خلق کرده و نقش های ماندگاری در ذهن مخاطبان در قالب چنین مردانی بازی کرد.

یکی از نقش هایی که خانی بیک را مورد توجه مردم قرار داد نقش سرهنگ نیروی انتظامی در سریال #پلیس_جوان بود که تقابلش با شهاب حسینی افسر جوان کلانتری محل خدمتش لحظات جذابی را برای مخاطب خلق کرد.

حسین خانی بیک گرفتار آلزایمر
حسین خانی بیک گرفتار آلزایمر

بازیگری که دست پرورده مکتب عباس جوانمرد بود و با همکاری با پسرخاله هنرمندش ( هادی اسلامی) تئاترهای ماندگاری در دهه چهل و پنجاه خلق کرد‌. شاید به دلیل محجوبیت و افتادگی اخلاقی که داشت هیچ وقت مثل همنسلانش از قبیل خسرو شکیبایی در قالب یک استار فرو نرفت و شد استاد ایفای نقش های مکمل چه در کارهای تاریخی مثل نقش معرکه‌اش در سریال #روزی_روزگاری در قالب یک روستایی بادیه نشین خوش قلب و یا ایفای افسران پلیس در سریال هایی مثل #شلیک_نهایی و یا افسر عراقی خوش قلب فیلم #پوتین که در تقابل با مافوق خشنش قرار میگیرد و در سریال #مختارنامه هم شد ایاس مقتدر که فرمانده شرطه های شهر کوفه بود و چند سکانس ماندگار روبه روی عرب نیا خلق کرد.
در سالهای اخیر جای خالی بازیگرانی از جنس خانی‌بیک در سینما و تلویزیون احساس می شود؛ بازیگران با صلابتی که با آرامش درونی توانستند تجسم درستی را از مرد ایرانی معمولی که می تواند قهرمان خانواده اش باشد را ارائه کنند…




جشنواره کوتاه پرمخاطب‌‌تر از #سه‌کام‌حبس!؟؟/مخاطب روزانه جشنواره کوتاه بیشتر از مخاطب روزانه پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینماها؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: اخبار صف‌های طویل مخاطبان برای تماشای فیلم‌های جشنواره کوتاه یا آمار ثبت شش هزار مخاطب برای فیلم‌های جشنواره کوتاه فقط برای یک روز و اینکه جشنواره کوتاه از همان روز ابتدایی توانسته مورد اقبال مخاطبان قرار گیرد، ظاهرا اخبار امیدوارکننده و مسرت‌بخشی است اما…

اگر جشنواره کوتاه فقط در یک روز شش هزار مخاطب داشته باشد و به فرض اینکه هزار مخاطب اهالی رسانه و مهمان هستند باز با مخاطب روزانه پنج هزار نفری روبروییم که عدد بزرگی است؛ دقت کنید که طبق آمار سمفا، باکس فیلم کوتاه وحشت در مدت یک ماه فقط حدود سیصد مخاطب داشته! یا بسته فیلم کوتاه ژنریک “شش فیلم شش نگاه” بعد از حدود سه ماه اکران فقط کمی بیش از چهارصد مخاطب داشته. یا بسته پنج فیلم کوتاه “یلدای کوتاه: بعد از سه ماه فقط ۱۶ مخاطب داشته. این داده‌ها همه برآمده از سمفا است و می‌شود براساس آن چشم‌اندازی ترسیم کرد از اوضاع نزار اکران فیلم کوتاه.

متاسفانه آمار مخاطبان فیلم‌های کوتاه در پلتفرم‌ها هم تعریف چندانی ندارد و به زحمت آمار مخاطب برخی از آنها از پانصد می‌گذرد پس در این شرایط اینکه ذوق‌زده شویم از آمار روزانه مخاطبان جشنواره کوتاه، کمی خوش‌‌خیالی است.

اگر سینمای کوتاه آن قدر مخاطب دارد که فقط در یک روز جشنواره کوتاه شش هزار نفر برای تماشای فیلم به جشنواره می‌آیند قاعدتا می‌توان با این پتانسیل جشنواره را به صورت خودگردان اداره کرد. واضح‌ترش اینکه جشنواره ای با مخاطب هزاران نفری خودش می‌تواند هم جذب اسپانسر کند و هم بر روی بلیت‌فروشی به عنوان منبعی برای کسب درآمد نگاه کند و در این ساختار بی‌نیاز خواهد شد از بودجه میلیاردی دولتی.

مخاطب روزانه جشنواره کوتاه بیشتر از مخاطب روزانه پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینماها؟؟
مخاطب روزانه جشنواره کوتاه بیشتر از مخاطب روزانه پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی سینماها؟؟

اگر متوسط روزانه پنج هزار مخاطب را برای جشنواره کوتاه درنظر بگیریم و به‌ازای قیمت بلیت سی هزار تومانی، حساب کنیم جشنواره کوتاه در همین ساختار فعلی، روزانه ۱۵۰میلیون تومان فروش بلیت دارد که برای شش روز برگزاری جشنواره حدود یک میلیارد فقط فروش بلیت داشته است. اگر واقعا سینمای کوتاه چنین گیشه ای دارد چرا انجمن سینمای جوان در کل سال با پردیس ملت تفاهم نامه ای نمی بندد تا با اکران فیلم‌های کوتاه هم فیلمسازان را به سود برساند و هم تنوعی ببخشد به گیشه ای که فقط با کمدی ها، داغ می‌شود؟؟

نکند خدای نکرده بخش عمده این مخاطبان هزارنفری نه با خرید بلیت که به صورت مهمان و با دریافت سهمیه استفاده از فودکورت، به جشنواره می‌آیند؟؟ برای ملموس شدن قضیه از پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی سال یعنی “سه کام حبس”، مثالی می‌زنیم. سه کام‌حبس در مدت ۱۴۳ روز اکران حدود ۲۰میلیارد فروخته یعنی با احتساب متوسط قیمت بلیت ۴۵ هزار تومانی، روزی حدود سه هزار مخاطب داشته که آمار امیدوار‌کننده‌ای است. “سه‌کام حبس” روزی سه هزار مخاطب داشته و جشنواره کوتاه تهران طبق اطلاع رسانی ها فقط در یک روز شش هزار نفر -دو برابر پرفروش‌ترین فیلم اجتماعی سال-مخاطب داشته!؟؟؟

به هر حال اگر واقعا گردانندگان جشنواره کوتاه توانسته‌اند به فرمول جلب مخاطب روزانه پنج تا شش هزارنفر برسند حتما می‌توانند اول یک دفتر پخش ثبت کرده و بعد هم با تکیه بر همین مخاطب، در کنار بلیت فروشی، به جلب اسپانسرهای خرد و میانه هم پرداخته و رفرمی ایجاد کنند در تاریخ سینمای کوتاه.

حامد مظفری روزنامه نگار و منتقد سینما
حامد مظفری روزنامه نگار و منتقد سینما




انتقاد #محمد_حاتمی بازیگر آژانس شیشه‌ای و بادیگارد از صدور بیانیه به‌جای حل مشکلات معیشتی توسط روسای خانه سینما: فایده این بیانیه‌ها برای اهالی سینما چیست؟/اینکه پنج یا هفت نفر به‌جای صنف ۵هزارنفره سینما، بیانیه می‌دهند با دموکراسی منافات ندارد!؟/چرا با وجود این همه بیانیه، سینماگران در ساختار تامین اجتماعی همچنان معادل #صیادان_فصلی هستند؟؟

سینماروزان/پیمان اسماعیلی: صدور بیانیه‌های گاه و بیگاه از روسای خانه سینما بی آن که مشخص گردد نفع این بیانیه ها برای صنف سینما و آحاد اعضای خانه سینما چیست، پرسش بسیاری از اهالی سینماست؟ آیا این بیانیه‌ها باعث می‌شود مشکل بیمه بیکاری سینماگران، حل شود؟ یا آن که بیمه بازنشستگی ویژه ای برای سینماگران ایجاد گردد؟ مشکل آنجاست که با وجود این بیانیه‌ها، سینماگران در ساختار بیمه تامین اجتماعی همچنان معادل صیادان فصلی هستند!

محمد حاتمی بازیگر باسابقه سینما و تئاتر با بیان مطلب فوق به سینماروزان گفت: نکته مهم در بیانیه نویسی های اخیر خانه سینما که به خانه تئاتر هم سرایت کرده این است که آیا این بیانیه‌ها، شامل نظر تک تک اعضا صنوف خانه سینما است و آیا با همه آنها برای صدورشان تشریک مساعی شده است یا نه؟

بازیگر “آژانس شیشه ای” و “زمانه” ادامه داد: در واقعیت این طور است که پنج یا هفت نفر آدم در اتاقی می‌نشینند و تصمیمی می گیرند و بی پرس و جو کردن از اهالی سینما، بیانیه ای را صادر میکنند که به نظر خودشان به نفع همه اهالی سینما است ولی  این نظرات کاملا شخصی است!

حاتمی تاکید کرد: اینکه پنج یا هفت نفر به‌جای صنف پنج هزارنفره سینما، بیانیه می‌دهند با دموکراسی منافات ندارد؟؟ اینکه افراد به خاطر جایگاه مدیریت مقطعی خود به جای همه خانواده سینما تصمیم می‌گیرند و عنوان میکنند که ما صلاح دیدیم به جای همه این نوع بیانیه ها را بدهیم، به نظر من کار اشتباهی است و با روح دموکراسی و حقوق فردی تک تک هنرمندان در تعارض است! چرا قبل از انتشار بیانیه‌های متعدد، نظرات اهالی سینما درباره آنها را جویا نمی‌شوند؟

محمد حاتمی
محمد حاتمی

بازیگر “بادیگارد” و “افسانه آه” در ادامه افزود: صدور چنین بیانیه هایی نیازمند کار شورایی است و نمی‌شود برای همه چیز حکم کلی صادر کرد. من با این رویه مخالفم و اولا که با وجود امکانات فعلی می‌شد فراخوانی از طریق سایت خانه سینما منتشر می‌شد و بیانیه را به نظر تمام اعضا میگذاشتند تا معلوم گردد از جمع حدود ۵هزار نفره خانه سینما، چند نفر زیر بیانیه را امضاء می‌کنند. ثانیا حتی اگر این کار را هم نمی‌توانند بکنند حداقل باید از هر صنف بیست نفر دارای شأن اجتماعی، صلاحیت و تجربه را جمع کرده و درباره صدور بیانیه با آنها مشورت کرد.

محمد حاتمی تاکید کرد: اغلب ما اعضای خانه سینما از برخی از شرایط اجتماعی و شرایط معیشتی نارضايتي هایی داریم و مدتهاست در انتظاریم صنفی که سالانه برای تمدید عضویت از اعضا، حق عضویت می‌گیرد، کاری هم کند برای حل مشکلات اولیه سینماگران. تنها راه بازگشت اعتبار به خانه سینما، بازگشت به حل مشکلات معیشتی سینماگران و قبل از همه حل مشکل بیمه بیکاری و تعریف ردیف بیمه بازنشستگی ویژه برای اهالی سینماست.




بازتولیدِ بیک ایمان‌وردی؛ راه نجات سینما!؟/اصغر نعیمی کارگردان مطرح کرد

سینماروزان/اصغر نعیمی(منتقد و کارگردان سینما): امروز در حالی وارد سالمرگ رضا بیک ایمانوردی شدیم که سینمای گرفتار در انواع و اقسام بحران‌ها، راه نجات خود را در بازتولید مایه‌هایِ همان سینمایی دیده که بیک ایمانوردی از واضح‌ترین نمادهای آن است و سال‌ها پیش قدغن شده بود.

او نقش مهمی در ساز و کار سینمای عامه پسند ایران داشت و با تیپ منحصر به فردی که _با همکاری منوچهر اسماعیلی به عنوان دوبلور_ ساخت فراتر از یک بازیگر صرف، شکل دهنده لحن فیلم، و با کارنامه‌ای پر تعداد بیش از یک دهه هنرپیشه‌ای تاثیرگذار در موفقیت فیلم‌ها بود؛ چیزی که امروز سینمای ایران از آن بی بهره است. سوای این، بیک ایمانوردی، جدا از شمایل همیشگی‌اش در فیلم‌های مفرح، در نقش‌های جدی نیز حضوری موفقیت آمیزی داشت که اوج آن را می‌توان در بازی غافلگیرکننده‌اش در درام تاثیر گذار “روسپی” به کارگردانی عباس شباویز دید. توانایی و انعطاف او در اجرای نقش‌های متفاوت و تیپ‌های متنوع در حدی بود که به حق او را “مرد هزار چهره” سینمای ایران لقب داده بودند.

رضا بیک ایمان وردی+داریوش اسدزاده
رضا بیک ایمان وردی+داریوش اسدزاده

دریغا که این هنرپیشه قدر نادیده در دیاری غریب سرنوشتی تراژیک یافت و سرانجام نیز در فقر و انزوا درگذشت. همیشه به این فکر می‌کنم که در آن سوی دنیا اگر مثلا بازیگری در تراز #ژان_پل_بلموندو دارند تا پایان عمر از او مثل گنجی گرانبها حراست می‌کنند و در سوگ درگذشتش برای وداع با او نیز مراسمی درخور و باشکوه تدارک می‌بینند اما اینجا هنرمندان تاثیرگذار را به حاشیه رانده، خانه نشین یا آواره غربت کرده و به جای‌شان نمونه‌های جعلی و غیر اصیل از آنان و آثارشان تولید و نمایش داده می‌شود!