1

توقف اکران فیلم‌های “موسی(ع)” و “رها”! چرا؟

سینماروزان: همزمان با شب‌های قدر و ایام سوگواری شهادت امام علی(ع) سینماها تعطیلی چهار روزه را تجربه کردند.

اگر در سال‌های قبل حجم بالای فیلم‌های کمدی و مفرح روی پرده عامل تعطیلی کامل سینماها بود اما امسال که لااقل سه فیلم غیرکمدی روی پرده بود، چرا؟

در ایام سوگواری نمی‌شود آثار مفرح از دایناسور و کوکتل مولوتف تا بامبولک و پسر دلفینی۲ را نشان داد اما آثار کاملا جدی و بعضا تراژدی، چطور؟

امسال همزمان با ماه رمضان فیلم تاریخی مذهبی “موسی(ع)” روی پرده بود؛ اثری آیینی که اتفاقا بهترین زمان برای اکران آن همین ایام بود. چرا در این تعطیلی چهار روزه اجازه اکران “موسی(ع)” را ندادند؟

فیلمی با رگه های آسیب شناسی اجتماعی با عنوان “رها” را هم در اکران رمضان داشتیم که نه تنها کمدی نیست که جاهایی به تراژدی پهلو می‌زند و جزو آثار مردمی جشنواره فجر۴۳ بود، چرا نتوانست در این ایام به اکران خود ادامه دهد؟

یا فیلمی ارگانی مثل “پیشمرگ” که در زمره آثار موسوم به ارزشی هست، چرا در این چهار روز نمایش نداشت؟

به نظر می‌رسد در کنار تلاش برای ایجاد تنوع مضمونی در آثار روی پرده باید فکری هم کرد به جال سرگرمی معنوی مردم در ایام سوگواری. چه ایرادی دارد مردم بتوانند در همین ایام و بعد از مناسک مذهبی با خانواده به تماشای فیلمی آیینی مانند “موسی(ع)” یا اثری اجتماعی مانند “رها” بنشینند؟

 

 

 




سریال “ذهن زیبا”؛ مونوتن، یکنواخت و لم‌یزرع! 

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: سریال “ذهن زیبا” اثری بیوگرافی درباره حسین بهاروند از دانشمندان علم پزشکی معاصر ایرانی است که جوایز بین المللی بسیاری به دست آورده است. در سریال مروری شده به دوران کودکی تا بزرگسالی و پیری این دانشمند.

ساختار سریال مبتنی بر فلاش بک و روایت غیرخطی است و داستان مدام در گذشته و حال روایت میشود. در آثار زندگینامه‌ای برای خلق درام و ایجاد انگیزه کردن برای مخاطب جهت پیگیری سریال یا فیلم، نقاط عطف و جذابیت های دراماتیکی مثل عاشق شدن ، شکست و وجود رقبا و غیره در مورد قهرمان و شخصیت اصلی ترسیم می شود اما “ذهن زیبا” فاقد عناصر جذاب این گونه برای مخاطب است و شاهد یک روایت مونوتن، یکنواخت و عاری از جذابیت هستیم.

شاید زندگی کلی یک دانشمند چندان دارای فرود و فراز نباشد ، اما در دنیای سینما و تلویزیون نمونه هایی از این جنس بازسازی تصویری می‌بینیم که در ارائه این اوج و فرود موفق عمل می‌کنند و چون نگاهشان جزئی است و بیش از عطش فیلمبرداری، عطش پژوهش و تحقیق و جمع اطلاعات درباره‌ی سوژه دارند. درنظر بگیرید اگر محمدحسین مهدویان توانست “ایستاده در غبار” را به شمایلی دیدنی از احمد متوسلیان بدل کند دقیقا به دلیل دامنه تحقیقاتی پر و پیمان قبلی بود وگرنه مستندنمایی که قبل و بعد او کم نبود.

متاسفانه محمدرضا خردمندان در سریال “ذهن زیبا” آن جزئیات پژوهشی مرتبط با سوژه را نداشته و انگار سعی کرده سفارش را به انجام برساند و اینکه می‌بینیم بخش‌هایی از سریال کاملا یادآور سریال “بچه مهندس” شده، ناشی از همان کلیشه هاست که اتفاقی را هم برای سریال در کنداکتور رمضانی-نوروزی رقم نزده. این قلت پژوهش حول سوژه ملتهب در فیلم “ناتور دشت” از همین کارگردان نیز وجود داشت که مسخ‌یافتگی درباب اصل اتفاق کل اثر را به ملغمه ای از بگومگو، تعقیب و گریزهای بی حاصل و پایان بندی شبه‌تکان‌دهنده‌ای که سر سوزن نمیلرزاند، تبدیل کرده بود‌.

نگاه کلیشه ای داشتن به دوران قبل از انقلاب که یکی از موتیف های تکرار شونده آثار اخیر سینمایی و تلویزیونی این سالها است در این سریال هم دیده میشود. مثلا در یکی از قسمتها می‌بینیم که کارگری از سر فقر مرغهای آشپزخانه کارخانه را می دزدد و پدر حسین مرغها را با خریدن جایگزین می کند! وقتی الان نیز معیشت کارگران با توجه به تورم دست کمی از دوران ماضی ندارد، طبیعتا همان طبقه کارگر هم سریال را باور نمیکند و باور که نباشد، پیگیری داستان دشوار می‌شود.

انتخاب بازیگران به خصوص نقش اصلی یکی از چالشهای سریال بوده‌. امیرعلی دانایی با بازی خشک و بدون روحش نمی تواند جان بخشی درستی در ارائه کاراکتر حسین بهاروند داشته باشد. دانایی بازیگر محترم و خوبی هست و هرجا هم که کارگردان قوی کنارش بوده، خوب کار کرده و حتی در یک کمدی تجاری مثل “سه درجه تب” وقتی کارگردانی مثل حمیدرضا صلاحمند کنارش بوده توانسته خیلی خوب دوئت‌های بامزه‌ای با رضا عطاران ایجاد کند یا در سریال الف ویژه”کلاه پهلوی” کنترل و هدایت سیدضیاءالدین دری باعث شد در کنار انبوه بازیگران گردن کلفت در آن اثر تاریخی، رخ بنماید اما در “ذهن زیبا” نه شخصیتی خلق شده و نه نقاط عطف ویژه طراحی شده و انگار که ویکی پدیا را می‌خوانیم و بس‌.

البته سریال بازیگری مثل محمد نادری هم دارد که تا حد زیادی در خلق یک پدر مهربان و سنتی ایرانی موفق عمل می کند و این هم نه ناشی از متن که منتج از تجربیات پیاپی خودش است.

کارگردانی محمدرضا خردمندان چیزی بیش از همان الگوهای ده ها بار تکرار شده آثار سفارشی نیست و حتی نکرده اند یک تالیف عنوانی برای کار داشته باشد و عین عنوان فیلم “ذهن زیبا”ی ران هاوارد -که آن هم زندگی یک دانشمند را محور کار کرده بود- روی سریال گذاشته‌. این کار را خردمندان در فیلم “ناتور دشت” هم کرد که عنوان داستانی از جروم دیوید سلینجر را بر فیلم گذاشت که فقط هم کارکرد تبلیغاتی برای قبل از پخش دارد.

بعد از دیده شدن آثار است که می‌مانیم چرا خردمندان آن جزئی نگری انتقادی سلینجر در داستان پردازی را نیاموخته یا آن تلفیق ریز واقعیت و فانتزی ران هاوارد را دستمایه کار نکرده؟

مخاطب باید بتواند با جهان اثر و قهرمان اصلی ارتباط برقرار کند ولی چیزی که در ذهن زیبا وجود ندارد همین عناصر سمپاتیک است و اغلب قسمتها یک روایت خشک و بی روح را می بینیم که نه انتقاد واقع بینانه جامعه شناسانه دارد و نه جسارت فانتزی سازی‌های ریز و جذاب و اثر را همچون زمینی لم‌یزرع می‌کند که هر چه بذر-بازیگر- بریزی، باز میوه نمی‌دهد.

 

 




امیر تاجیک-مدیر اسبق تلویزیون، مدیریت روزنامه “هفت صبح” را برعهده گرفت!+مانیفست هفت‌بندی تازه‌ی این روزنامه

سینماروزان: با تغییر و تحولات صورت گرفته در روزنامه هفت‌صبح، امیر تاجیک مدیریت بر این روزنامه را برعهده گرفت.

امیر تاجیک که سوابق مستندسازی و برنامه‌سازی و مدیریت مستند شبکه پرس‌تی‌وی را در تلویزیون داشت، در دوران مدیریت محمد سرافراز، مدیریت شبکه مستند تلویزیون را برعهده گرفت و پس از آن نیز مدتی مدیر سامانه وی‌او‌دی تماشا را عهده‌دار شد.

تاجیک حین مدیریت شبکه مستند سعی کرده بود با استفاده از تجربیات مدیرانی خبره همچون محمد آفريده، شرایط همکاری با برخی مستندسازان باسابقه و در عین حال استفاده از آرشیو غنی مستند تلویزیون و ارتقای تصویری آن را فراهم کند.

روزنامه هفت صبح در بهار ۱۳۹۰ و در دولت دوم محمود احمدی نژاد با حمایت های برخی مدیران نزدیک به آن دولت راه اندازی شد و با جلب برخی ژورنالیست‌های باسابقه و در عین حال غیرسیاسی، توانست به رسانه ای فرهنگی-اجتماعی بدل شود که حتی در دوران رکود پساکرونا همچنان نسخه کاغذی آن مخاطب دارد.

صاحب امتیاز اولیه هفت صبح موسسه ارتباط بران پویا بود که دو نشریه “تماشا” و “یکشنبه” را هم چاپ میکرد ولی در پاییز ۱۳۹۲ و بعد از تعطیلی آن دو نشریه، صاحب امتیازی هفت صبح به محسن غفوری و سپس با تاسیس شرکت هفت صبح ماندگار به این شرکت تنفیذ شد.

در همه این تغییر و تحولات آرش خوشخو-فرزند جلیل خوشخو از روزنامه نگاران کیهان در اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت- مدیریت محتوایی هفت صبح را برعهده داشت و سعی کرد این روزنامه را به رسانه ای مفید در حیطه سبک زندگی بدل کند چون او حتی سیاسی‌نویسان را مجاب کرده بود جوری بنویسند که به درد کف جامعه بخورد.

سرویس هنری هفت صبح با همت روزنامه‌نگارانی حرفه‌ای نظیر وحید سعیدی و احمد رنجبر از جمله سرویس های مولد هنری نشریات یک دهه اخیر بود که سعی کرد بخصوص در جریانات سینما و تلویزیون مثمرثمر باشد.

امیر تاجیک مدیر روزنامه هفت صبح شد!
امیر تاجیک مدیر روزنامه هفت صبح شد!

امیر تاجیک بعد از مدیریت در “هفت صبح” مرام‌نامه(مانیفست) کاری جدید مجموعه رسانه‌ای «هفت صبح» را به شرح زیر منتشر کرده است: 

 

گروه رسانه‌ای هفت صبح در سپیده‌دمی تازه از حیات رسانه‌ای خود، با الهام از سنت پربار گذشتگان و با نگاهی رو به آینده، در مسیر نوآوری و تحول گام نهاده است.

 

این مرامنامه، عهدی است که ما با خود، همکاران و مهم‌تر از همه، مخاطبان فرهیخته خویش می‌بندیم و بر این باوریم که رسانه، نه‌فقط ابزاری برای اطلاع‌رسانی، بلکه نهادی برای آگاهی‌بخشی، حقیقت‌جویی و همراهی با مخاطب در مسیر فهم عمیق‌تر جهان است.

 

۱- طرحی نو: آنکه می‌گفت «کشتیبان را سیاستی دگر آمد» اندیشه‌ای نو داشت. ما نیز بر آنیم که در دریای پرتلاطم رسانه‌های نوین، راهی تازه بگشاییم. هفت‌صبح دیگر فقط یک نسخه کاغذی نیست؛ بلکه گروه رسانه‌ای چند وجهی است که هردم به شکلی به درآید و بی‌تردید در فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی، پادکست‌ها و ویدیوها حضوری زنده و پویا خواهد داشت تا با همت همکاران و یاری مخاطبان سقف کهنه را بشکافیم، طرحی نو دراندازیم و رسانه‌ای همگام با زندگی مردم بنا کنیم.

 

۲- وفاداری به واقعیت، نه هیاهو: در هفت صبح به این اصل پایبندیم که راستی، بنیان اعتماد است. از این رو، تعهد ما نه به جنجال‌های زودگذر، بلکه به اصالت خبر، دقت در تحلیل و ارائه روایتی مسئولانه و مبتنی بر واقعیت است. در دورانی که مرز میان واقعیت و تبلیغات رنگ باخته، مصمم‌ایم که به هر قیمتی جلّاب توجه نباشیم.

 

۳- اصالت داشتن و یگانه بودن: امروزه دیگر بسنده کردن به اخبار روزمره کافی نیست. رسالت ما، کشف روایت‌های پنهان، ارائه تحلیل‌های عمیق و گزارش‌هایی است که دیدگاه تازه‌ای به مخاطب ارائه دهد. روایت‌های خاص و منحصر‌به‌فرد ما از دل کوچه‌های شهر تا فراز و فرود سیاست‌های کلان، همواره محصول نگاهی ژرف و جست‌وجویی بی‌وقفه خواهند بود به‌گونه‌ای که هر خواننده بتواند بی‌درنگ این نوع روایتگری را از دیگر منابع تمیز دهد.

 

۴- فناوری‌های نوین در خدمت اصالت: هوش مصنوعی و فناوری‌های نو، نه جایگزینی برای روزنامه‌نگاری، بلکه بستری برای ارتقای آن است. ما از این ظرفیت‌ها بهره خواهیم برد تا سوژه‌ها را هوشمندانه‌تر بیابیم و تحلیل‌هایی ژرف‌تر ارائه کنیم، اما هیچ‌گاه ابزار را بر اصالت و اخلاق حرفه‌ای ترجیح نخواهیم داد. برای ما، فناوری نه هدف، بلکه وسیله‌ای برای تحقق ماموریت رسانه‌ای‌مان است.

 

۵- مخاطب همسفر ماست: مخاطبان هفت صبح، نه فقط دریافت‌کننده خبر، بلکه همراهان و همسفر ما در این مسیرند.

امروزه رسانه، یک‌سویه نیست؛ بلکه بستری برای گفت‌وگو، تعامل و اندیشیدن جمعی است. نقدها، نظرات و دغدغه‌های خوانندگان و همراهان، چراغ راه ماست و ما برای شنیدن، پاسخ دادن و هم‌اندیشی، آغوشی گشاده و رویی باز داریم.

 

۶- رسانه‌ای برای زندگی، نه فقط کسب‌وکار: بر این باوریم که اعتبار خبری، دغدغه‌مندی در تحلیل و وفاداری به مخاطب، ارزش‌هایی فراتر از ملاحظات تجاری‌اند. در هفت صبح، هیچ مسئله‌ای هرگز بر رسالت رسانه‌ای ما اولویت نخواهد داشت. ایمان داریم که با خبرگی، صداقت و درستی، می‌توان جهان گرفت و اعتماد مخاطب را نه با تبلیغات، بلکه با شایستگی و اصالت به دست آورد. آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت.

 

۷- به عمل کار برآید: این مرامنامه را نه فقط بیانیه‌ای برای نوشتن، بلکه منشوری برای عمل می‌دانیم. با تعهد به این اصول، قدم در مسیر جدید می‌گذاریم تا رسانه‌ای بسازیم که در شأن مخاطبان فرهیخته‌اش باشد. همراه ما باشید، چرا که این آغاز راهی نو است.

 

 




چرا بیست قسمت از سریال “در پناه تو” به طور کامل سانسور شد؟/چرا بازی های داوود رشیدی و محبوبه بیات کاملا حذف شد؟/چگونه پارسا پیروزفر از دانشکده هنرهای تجسمی رسید به نقش اصلی سریال؟/چرا از یازده قسمت اول فقط سه قسمت پخش شد؟+ماجرای انتخاب چادر برای لعیا زنگنه   

سینماروزان: حدود سی سال بعد از تولید و پخش و موفقیت سریال “در پناه تو” برای اولین بار تهیه‌کننده سریال اطلاعات جالب و دست نخورده ای درباره سریال را فاش کرد.

 

منوچهر شاهسواری به شرق گفت: سریال “در پناه تو” سومین سریالی بود که ما تولید کردیم و اولین سریالی بود که ایده مرکزی آن از خودمان بود‌. در تولید این سریال سعی کردم-فقط سعی کردم- مفهوم تهیه کننده مولف را متبادر کنم.

 

وی ادامه داد: علیرضا طالب زاده-نویسنده- تازه سربازی را تمام کرده بود و از طریق بهرام دهقانی به من معرفی شد و ایده‌ای داد که خام بود چون خودش تجربه دانشگاه را نداشت و نتیجتا با همکاران دیگر آن ایده را ورز دادیم و بعد ایده را به حسین سلیمی-فیلم و سریال شبکه دو- ارائه دادم و با همفکری ایشان، خط اصلی سریال شکل گرفت.

 

شاهسواری درباره کارگردانی سریال بیان داشت: حمید لبخنده مشغول بازی در سریال “جاده” بود و ما در راه شمال بودیم که ایده “در پناه تو” را برایش،تعریف کردم و او خوشش آمد و آن قدر پیگیری کرد که خودش هم چون آدم منضبطی بود برای کارگردانی انتخاب شد‌.

 

این تهیه‌کننده درباره جذب بازیگران بیان داشت: شش هفت ماه وقت صرف انتخاب بازیگران شد و الویت انتخاب بازیگر هم دانشجویان دانشکده هنرهای نمایشی بود و فقط پارسا پیروزفر بود که از دانشکده هنرهای تجسمی آمد.

ماجرای سانسور بیست قسمت از سریال "در پناه تو"
ماجرای سانسور بیست قسمت از سریال “در پناه تو”

شاهسواری با بغض ناشی ناشی از ممیزی سریال گفت: “در پناه تو” ۴۶ قسمت بود ولی فقط ۲۶ قسمت پخش شد و خودم البته هیچ وقت سریال را ندیدم! اینکه چرا حدود بیست قسمت سانسور شد را نمیدانم. ما فقط سعی کرده بودیم از نظر پوشش قدری زیبایی شناسانه حرکت کنیم و مثلا چادر لعیا زنگنه چادر زیبای مادر خودم بود.

 

او درباره حذف دو بازیگر سرشناس گفت: داود رشیدی و محبوبه بیات بازی های خوبی در سریال داشتند ولی اپیزودهای آنها کلا حذف شد! سریال چندین بار ممیزی خورد و بخشی از فیلمنامه اصلا اجازه تولید نگرفت و بخش‌هایی در پخش حذف شد. عجیب ولی واقعی است که در ابتدا یازده قسمت را برای پخش به شبکه دادیم ولی فقط سه قسمت را پخش کردند و مابقی حذف شد و ما گرفتار فشار کاری بدی شدیم و از نظر اقتصادی هم ضربه بدی خوردم در حالی که این سریال به یکی از بهترین ملودرام های تلویزیون بدل شد و حالا بعد از سی سال در بازپخش هم کلی مخاطب دارد و به واسطه آن آگهی می‌گیرند اما سود اقتصادی برای خودمان نداشت.

 

 




سینمایی که‌ «تحویل» نمی‌شود؟/نوشتاری از جعفر گودرزی رئیس انجمن نویسندگان و منتقدان سینما   

سینماروزان/جعفر گودرزی(رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران): سال نو می‌شود، اما پرده‌های سینما هنوز از جنس سکوت‌اند. نورهای خاموش سالن، سایه‌های سردی که بر صندلی‌های خالی افتاده‌اند، قصه‌هایی که در دل قیچی‌ها جان داده‌اند… سینما هنوز در همان قاب بسته‌ی تردید و ترس جا مانده. هنوز دوربین، از پشت شیشه‌ی مات روایت می‌کند، هنوز حقیقت در نور مجازها محو می‌شود، هنوز فیلم‌ها ساخته می‌شوند تا در اتاق تدوین بی‌جان شوند، هنوز فیلمنامه‌ها نوشته می‌شوند تا در بایگانیِ نساخته‌ها خاک بخورند.

 

بازیگران، هر شب در آینه نقش‌هایی را تمرین می‌کنند که هرگز اجرا نخواهند شد. کارگردان‌ها، صحنه‌هایی را می‌چینند که هیچ‌گاه روی پرده نخواهند رفت. سینماگران، رؤیاهایشان را روی کاغذ می‌نویسند و کاغذها در باد سانسور پراکنده می‌شوند. سینمای ما تحویل نمی‌شود، چون هنوز در همان قاب بسته گیر افتاده،قابی که سال‌هاست عدسی‌اش خاک گرفته و فوکوسش روی «مجاز» تنظیم شده است.

سینما تحویل نمی‌شود، چون داستان‌هایی که باید گفته شوند، میان خطوط قرمز جا مانده‌اند، چون جشنواره‌هایش بیشتر به ختم شباهت دارند تا به ضیافت، چون سالن‌هایش پر می‌شوند، اما نه از عشق به سینما، که از عادت به فراموشی.

 

اما سینما، همیشه راهی برای زنده ماندن پیدا می‌کند. حتی در تاریک‌ترین سالن‌ها، حتی پشت سنگین‌ترین پرده‌ها، همیشه یک نور، یک تصویر، یک نما هست که روزنه‌ای به رهایی باز کند. تحویل سینما نه در تغییر سال، که در تغییر نگاه است. در روزی که دوربین، از پشت شیشه‌ی مات به بیرون بیاید و بی‌واسطه حقیقت را ثبت کند. در شبی که سالن‌های نمایش، دوباره میزبان رؤیا شوند، نه قربانگاه سانسور. در روزی که جشنواره‌هایش، ختمِ فیلم‌های جسور نباشند، بلکه ضیافتی برای صداهای خاموش‌شده شوند.

 

عید سینما، روزی‌ست که قصه‌ها از حبس دیالوگ‌های نگفته آزاد شوند، روزی که اولین پلانِ رهایی کلید بخورد. شاید آن روز، بهار سینما از راه برسد،نه با تغییر تقویم، که با تغییر جسارت. تا آن روز، ما تماشاگران صبور، چشم به راه اولین نمای رهایی خواهیم ماند…

 

 




پرمخاطب‌ترین سریالهای رمضان۱۴۰۳ کدامند؟/باخت سنگین تلویزیون از شبکه خانگی

سینماروزان: رسانه ی “صرفا جهت اطلاع” که حدود یک میلیون عضو دارد، یک نظرسنجی میان مخاطبان راه انداخته درباره اینکه در ماه رمضان، کدام سریال را پیگیری می‌کنند.

نتیجه این نظرسنجی نشان میدهد چهار سریال ملودرام #آبان، تاریخی #تاسیان، فانتزی #دیو_و_ماه_پیشونی۲ و معمایی #ازازیل در صدر آرای مخاطبان هستنند.

به دنبال آنها سریال‌ دوملیتی حادثه ای #بلیت_یکطرفه، سریال اجتماعی #جان‌سخت و کمدی #بدل قرار دارند که اولی تازه شروع شده و دومی در انتهای کار است.

پایین ترین مخاطب هم برای سریالهای #ذهن_زیبا و #مرهم است که هر دو سریال‌های رمضانی تلویزیون هستند با فقط دو درصد آرا. این نظرسنجی خودش نشان دهنده این است که حتی در ماه رمضان منتهی به نوروز باز سریال‌های شبکه خانگی هستند که بسیار جلوتر هستند.




اعلام رسمی رقم تقریبی بودجه جشنواره فیلم فجر۴۳

سینماروزان: حدود یک ماه و چند روز بعد از پایان جشنواره فیلم فجر۴۳، دبیر جشنواره رقم تقریبی بودجه آن را اعلام کرد.

 

منوچهر شاهسواری دبیر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، درباره بودجه جشنواره امسال فیلم فجر به اعتماد گفت: به زودی بودجه جشنواره منتشر می شود، فکر می کنم به نسبت  سال های گذشته کمتر بوده است. عدد نمی توانم بگویم.  ولی فکر می کنم حدود ۶۰ میلیارد تومان  بودجه تعلق گرفته به جشنواره امسال بود.ولی واقعا اجزای دقیق آن را نمی دانم.

 

او افزود:  برای اولین بار جشنواره  فیلم فجر ،سالی بدون بدهی پشت سر می گذارد، به این دلیل که بعضی وقتها جشنواره فیلم فجر تا اردیبهشت و خرداد سال آینده درگیر مسائل  مالی بوده است و حداکثر تا اواسط اسفند تعهدات و ماجرای مالی جشنواره جمع بندی شده است.

اعلام رقم تقریبی بودجه جشنواره فیلم فجر۴۳
اعلام رقم تقریبی بودجه جشنواره فیلم فجر۴۳

شاهسواری گفت: امسال نیروهای ستادی ما، اعضای با کیفیت اما به لحاظ کمّی، تعداد کمی بود. رکوردهایی در جشنواره امسال داشتیم  که قابل بررسی است. اینکه  در سال های گذشته ( نه فقط سال گذشته ) در حوزه نمایش فیلم در سالن ها چند نفر با چه امکاناتی فعالیت می کردند و امسال چند نفر با چه امکاناتی فعال بودند ، پارسال چقدر پول بوده، امسال با چقدر پول جشنواره برگزار شد قابل بررسی است.

 

دبیر جشنواره چهل و سوم همچنین گفت: امسال نسبت اهدای جوایز، عموما تا دو برابر افزایش پیدا کرد. اگر  می خواستیم  به نسبت سال های پیش جایزه نقدی بدهیم بودجه جشنواره حتما از این عدد که به شما گفتم( حدود ۶۰ میلیارد تومان) خیلی کمتر بود. ولی بالاخره به این فکر کردیم که حرمت برنده را تا جایی که توانش را دارد حفظ کنیم، از هزینه های دیگر زدیم و نکته دیگر نسبت  و اختلاف بین جایزه های سودای سیمرغ و بخش مسابقه سینمای ایران با مستند، کوتاه و تبلیغات امسال  طبیعی به نظر می‌رسد و دیگر اختلاف جوایز زیاد نیست.




پنج دلیل اقبال به سریال “آبان” را شرح دهید؟

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: سریال “آبان” ازجمله سریال‌های اخیر شبکه خانگی است که توانسته با گذر از بزنگاه های داستانی همچنان در کانون توجه مخاطبان باشد و در اغلب نظرسنجی‌ها بالانشین شود.

 

دلایل رویکرد خوش مخاطبان به “آبان” چیست؟

 

اولین دلیل و محکم‌ترین دلیلی که مخاطب می تواند سریال آبان را برای دیدن انتخاب کند محوریت قرار دادن زنان در درام قصه است. خوب یا بد جامعه ایران در دو سال اخیر بیش از قبل زن‌محور شده و اینکه سریالی می‌خواهد یک زن کنشگر را محور قرار دهد و تا حدی شمایی از احوالات جامعه امروزی ایران را بازگو کند، می‌تواند مورد توجه مخاطبان زن قرار گیرد.

 

دلیل مهم دیگر توجه به موضوعات روز جهانی در قالب درام است. هوش مصنوعی پدیده ای است که جهان را تحت تاثیر خودش قرار داده است و سازندگان “آبان” در این سریال به خوبی این پدیده را در قصه جانمایی کرده اند. هوش مصنوعی گرچه در ایران بیش از حد جدی گرفته شده و ترس و دلهره به دل انحصارگرایان انداخته اما آن قدرها هم پدیده رعب آوری نیست و “آبان” کوشش داشته تا بگوید ترسناک‌تر از هوش مصنوعی، افراد باهوشی هستند که در دالان دیوان‌سالاری اسیر شده و به بازی گرفته نمی‌شوند تا رفته رفته سرخورده شده و ناگاه نبوغ خود را در مسیری وارونه به کار گیرند.

 

دلیل سوم در اقبال به سریال “آبان” را میتوان به تلاش شخصیت اصلی برای حفظ جان همسر -ولو به ظاهر از او جدا- ربط داد. او در قلبش همچنان وفادار به همسرش است و تلاش می کند تا او آسیبی نبیند. این همان روحیات شرقی زن ایرانی است که هیچ چیز نمی‌تواند آن را عوض کند چون ریشه در تاریخ چند هزار ساله دارد.

 

دلیل دیگری که آبان را برای مخاطبش جذاب می کند دیدن بازیگران مطرح و شناخته شده در قالب نقشهای کم و بیش درست است. شهاب حسینی و امین حیایی در یک تلاش ستودنی به خوبی ابعاد شخصیتهای خاکستری را در پیش چشم مخاطب قرار می دهند و در کنارش لاله مرزبان تصویر درست و متعالی از زن شجاع ، تحصیل کرده و با فرهنگ ایرانی را ارائه میکند. میرسعید مولویان در نقش مکمل تلاشش را می‌کند که متفاوت باشد. در این میان شهاب و امین را باید گرانیگاه بازیگران دانست به خصوص شهاب که در گذر از میانسالی است و دارد نقشی را تست می‌کند که می‌تواند در سالهای آتی عاملی شود برای نگارش کاراکترهای پیچیده پا به سن گذاشته برای او.

دلیل پنجم و واپسینی که “آبان” را برای مخاطب متمایز می کند فیلمبرداری سیال احسان رفیعی‌جم و طراحی صحنه درست امیرحسین قدسی و استفاده از لوکیشن ها ی درست و به جا در خدمت معرفی شخصیتها و درام سازی است. “آبان” لوکیشن لاکچری هم دارد اما تکلفی در استفاده بیهوده از لاکچری بازی ندارد و اتفاقا می‌خواهد لوکیشن را براساس موقعیت استفاده کند و روحیات آدمها را بی ربط به ویترین بیرونی، محک بزند.

 

 

 

 




«قلب» آیدین نورمحمدی به سام زراعتیان رسید

سینماروزان: آیدین نورمحمدی؛ آهنگساز و نوازنده یکی از قطعات موسیقی خود را به رئیس بخش پیوند اعضا، و همچنین اهداکنندگان اعضای بدن و به‌خصوص «قلب» اهدا کرد.

این آهنگساز هدف خود از اهدای این اثر به این عزیزان را،پاسداشت این عزیزان به عنوان انسان‌هایی با قلب‌هایی بزرگ و تشکر از پزشکان این حوزه به‌خصوص سام زراعتیان‌نژاد دوانی که زندگی‌بخش بیماران قلبی و همچنین پیوند دهنده اعضای بدن در سراسر دنیاست،عنوان کرده است.

دكتر سام زراعتيان نژاد دواني، فوق تخصص جراحي قلب و پيوند اعضا ، فلوشيپ پيوند اعضاي قفسه صدري، سرپرست واحد فراهم اوري و پيوند اعضا دانشگاه علوم پزشكي ايران است .

نورمحمدی در این قطعه از سازهای پیانو و ویولون استفاده کرده است که نوازنده هر دوی این سازها خود این آهنگساز است.

«قلب» با رویکردی انگیزشی و نگاه امیدوارانه به زندگی بیمارانی که نیازمند عضوی برای ادامه حیات هستند، ساخته و منتشر شده است .

دوئت« قلب» از هم اکنون در تمامی رسانه‌های موسیقی قابل شنیدن و دانلود است.




دو تا استادیوم آزادی مخاطب برای فیلم “دایناسور” فقط در ۵ روز

سینماروزان: فیلم کمدی “دایناسور” که به تازگی روی پرده رفته کاری کرده اکران اسفند که زمانی اکران مُرده‌ی سال بود به یکی از پررونق‌‌ترین ادوار اکران بدل گردد.

 

“دایناسور” در حدود پنج روز ابتدایی اکران به سمت بیست میلیاردی شدن رفته و حدود دویست هزار مخاطب داشته.

 

تیم دونفره پژمان جمشیدی و امیر جعفری که برای اولین بار هم‌بازی می‌شوند و شوخی های به‌روز فیلم باعث شده در کنار سینماهای تهران، بسیاری از سینماهای شهرستان‌ها نیز طالب فیلم باشند.

 

به نظر می‌رسد با ادامه اکران در نوروز و بعد عیدفطر حالا حالاها “دایناسور” پیشتاز گیشه‌ها بوده و بتواند رکوردهای تازه‌ای را در فروش رقم بزند.

 

پژمان جمشیدی، امیر جعفری، حامد وکیلی، نگار فروزنده، سها نیاستی، یوسف تیموری، رضا ناجی، سوسن پرور و فرزانه قاسم زاده بازیگران این کمدی هستند.

 

“دایناسور” را مسعود اطیابی به تهیه‌کنندگی محمد شایسته ساخته و با پخش شایسته فیلم روی پرده است.

 

 




انیمیشن صامت ایرانی “در سایه سرو” چگونه اسکار گرفت؟+خلاصه کامل داستان   

سینماروزان: برخلاف تصورات برنده ایرانی اسکار۲۰۲۵ نه محمد رسول اف و “دانه انجیر معابد” بلکه انیمیشنی کوتاه اشت به نام “در سایه سرو” که توسط دو علاقمند این ژانر به نام‌های شیرین سوهانی و حسین ملایمی ساخته شد.

“در سایه سرو” یک انیمیشن ۲۰ دقیقه ای است که به شیوه کلاسیک با تکنیک دوبعدی و فریم به فریم و کاملا دستی-نقاشی های دستی- ساخته شده است؛  تکنیکی که یکی از دشوارترین تکنیک‌های ساخت انیمیشن است که زمان زیادی برای تولید نیاز دارد.

انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» که در ابتدا “دختر جنوب” نام داشته مضمونی ضدّجنگ دارد و درنقد آسیب‌های جنگ است؛ درباره پیچیدگی روابط عاطفی در یک خانواده آسیب دیده از دوران جنگ؛ خانواده‌ای متشکل از یک پدر و یک دختر که در منطقه‌ای دورافتاده در حاشیه‌ی خلیج فارس زندگی می‌کنند. پدر که در دوران جنگ ناخدا بوده است، در زمان حمله جنگنده‌ها دچار اختلال استرس پس از سانحه یا بیماری پی تی اس دی می‌شود و همین اختلالات عصبی است که کل زندگی دخترک را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پدر هر از گاهی دچار تشنج می‌شود و با تنها دخترش که مراقبت اوست ناخواسته بدرفتاری می‌کند تا جایی که یک روز دختر تصمیم به ترک او می‌گیرد، اما ورود مهمان ناخوانده‌ای به زندگی آنها مسیرشان را تغییر می‌دهد…

بیست دقیقه زمان “در سایه سرو” تقریبا معادل است با ۲۴ ساعت زندگی ناخدا و دخترش؛ ۲۴ ساعتی که تصویری از برزخی که آنها گرفتارش هستند را نمایان می‌کند.

انیمیشن «در سایه سرو» صامت و بدون دیالوگ است اما با استفاده از موسیقی‌ بومی و سازهای شرقی و به کارگیری و طراحی صداهای مختلف در فیلم، جای خالی دیالوگ را پر می‌کند و خیلی هم بر استعاره و تفاسیر فرامتنی تاکید دارد.

فاطمه(شیرین) سوهانی متولد ۱۳۶۵ تهران و حسین ملایمی متولد ۱۳۶۱ شیراز هر دو دانش‌‌آموخته کارشناسی ارشد کارگردانی انیمیشن از دانشگاه هنر تهران هستند و در کنار هم استودیو انیمیشن برفک را راه‌اندازی و مدیریت می‌کنند. انیمیشن های “بدو رستم بدو” و “پنکه” دیگر آثاری است که سوهانی و ملایمی در ساخت آنها نقش داشته‌اند ضمن اینکه سابقه همکاری در تولیدات متعلق به شهرداری، مرکز صبای صداوسیما و مرکز مطالعات حوزه را در کارنامه دارند.

سوهانی و ملایمی فیلم “در سایه سرو” را به صورت مستقل و با سرمایه شخصی ساختند ولی بعد از تولید کانون پرورش فکری هم سهامدار فیلم شده است.

سوهانی و ملایمی بعد از دریافت اسکار گلایه کردند که تا یک روز قبل از مراسم آکادمی، ویزای امریکا را نداشتند و سه ساعت قبل از مراسم به لس آنجلس رسیده‌اند! آنها در پیامی دوپهلو جایزه خود را به افرادی تقدیم کردند که هنوز در نبردهای درونی و بیرونی به سر می‌برند و همچنان در حال رنج بردن هستند!!

 

 

 

 

 




کیانوش عیاری: اگر سریالم را پخش نکنند، به افغانستان می‌روم!

سینماروزان: کیانوش عیاری فیلمساز قدیمی که مدتهاست سریال “۸۷متر” را برای تلویزیون ساخته، مدعی شده که اگر مدیران تلویزیون این سریال را پخش نکنند به افغانستان پناهنده می‌شود!

عیاری در عین حال از ایلان ماسک خواسته کمک کند تا فیلم‌هایی مثل “کاناپه” از طریق یوتیوب پخش نشود ولی این را نگفته وقتی مالک فیلم که سرمایه تولید را فراهم کرده می‌خواهد فیلمش را از طریق یوتیوب پخش کند، ایلان ماسک چه کاره است؟

 

کیانوش عیاری در خصوص پخش یوتیوبی فیلم توقیفی «کاناپه» به خبرگزاری برنا گفت: به عقیده من تنها کسی که می‌تواند کاری بکند ایلان ماسک است. او باید شیوه‌ای را برای این قضیه ارائه بدهد که فیلم‌ها به راحتی قابل پخش نباشند و قاچاق نشوند. خودم هیچ پیشنهادی برای این موضوع ندارم. در دنیای مدرن امروز فقط کافی است یک نفر فیلم را ضبط کند. من که هیچ، حتی اگر موسولینی هم بود نمی‌توانست جلوی قاچاق فیلم را بگیرد.

وی ادامه داد: حقیقتا دیگر هیچ کاری از دست من ساخته نیست. مطمئنا تاکنون افراد فراوانی فیلم را تماشا کرده‌اند. شما فکر می‌کنید کسی به حرف‌های من توجه می‌کند؟ اگر من بگویم فیلم را نبینید مردم نمی‌بینند؟

کارگردان فیلم سینمایی «کاناپه» درباره توقیف این اثر اظهار کرد: در دولت اعتدال فیلم «کاناپه» توقیف شد. سید عباس صالحی که آن زمان هم وزیر فرهنگ و ارشاد بود به من نامه‌ای را نشان دادند که در آن نوشته شده بود، این فیلم به هیچ عنوان نباید نمایش داده شود. قصد داشتم که در دولت جدید به رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی زنگ بزنم و از او بپرسم که چه برنامه‌ای برای اکران فیلم «کاناپه» دارد، اما متاسفانه نتوانستم با او ارتباطی بگیرم و فیلم ما قاچاق شد.

عیاری در پایان با اشاره به وضعیت نامعلوم سریال «۸۷ متر» که آن اثر هم سال‌هاست توقیف است؛ بیان کرد: اگر این سریال را هم پخش نکنند به افغانستان فرار خواهم کرد!!!




سریال “تاسیان”؛ عاشقانه‌ای جذاب بدون سیاه نمایی

سینماروزان: فارغ از همه نقدهای درست و غلطی که این روزها درباره سریال تاسیان می‌بینیم و می‌شنویم و فارغ از قضاوت تاریخی درباره نحوه روایت سال 1356 ایران توسط تینا پاکروان کارگردان باید اذعان کرد که سریال تاسیان تا اینجا (قسمت سوم) یک مجموعه خوش ریتم، دارای داستان و روایت مشخص عاشقانه با پند و اندرزهای گاه و بی‌گاهش درباره زندگی و عشق است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه مردم سالاری، تاسیان تلاش نمی‌کند چیزی را به زور مشابه سریال‌های امروزی تلویزیون به خورد مخاطب بدهد. زیاده‌گویی نمی‌کند و اجازه نمی‌دهد متن بر حاشیه غلبه کند. هسته اصلی داستان همان شکل‌گیری عشق و رقابت عاشقی است که اتفاثقا در برخی لحظات ضد قهرمان هم می‌شود. اما اتفاقات تاریخی و سیاسی اصل نیست بلکه تصویری تا حدودی مبهم از جامعه سیاسی و اجتماعی ایران قبل از انقلاب را نشان می‌دهد.

فعالیت چپ‌ها در دانشگاه‌ها و چپ شدن اکثر روشنفکران را در آن زمان را روایت می‌کند. و اتفاقاً به درستی جامعه طبقاتی و عدم توسعه نامتوازن شاه را به درستی نشان می‌دهد. توسعه‌ای که یک سر آن ساخت موزه هنرهای معاصر و ساختمان‌های زیبا و برگزاری جشن‌های دو هزار و پانصد ساله است و یک سر آن دیکتاتوری شاه و دستگیری و بگیر و ببند ساواک در کنار ثروتمندتر شدن یک طبقه در مقابل طبقه کارگری است که هنوز طعم توسعه را نچشیده است. هرچند تمام اتفاقات سیاسی در داستان فرع بر موضوع عاشقانه‌ای است که در حال شکل‌گیری است و البته منطق رو حوزی ورورد یک نفر به ساواک و وسیله قراردادن ساواک برای دستیابی به عشقش محل نقد است اما داستان نشان می‌دهد ساواک از بیرون ترسناک و اتفاقاً از درون بدون برنامه و وفاداری به شاه و صرفاً بر اساس منافع مادی و… افرادش فعالیت می‌کند. حال این که در نقدها می‌خوانیم تاسیان سریالی است برای سفید‌شویی ساواک واقعاً آدم شاخ در می‌آورد.

اگر در ساواک تینا پاکروان خبری از شکنجه‌گری نیست. چون قرار نیست داستان ساواک روایت شود بلکه قرار است داستان عاشقانه‌ای روایت شود که در آن ساواک آن هم در 1356 سردرگم و بدون پشتوانه‌های امنیتی است و اگرنه کیست که نداند ساواک چگونه با مخالفین جدی شاه برخورد می‌کرد و چه مدل شکنجه‌هایی انجام می‌داد. چیزی که به کرات در سینما و تلویزیون دیدیم و از مبارزین آن سال‌ها شنیدیم. ضمن این که طبیعتاً سطح برخورد با هر مجرمی در ساواک یکسان نبوده است.

با این حال سریال تاسیان تا اینجا و به رغم توقیف موقتش احتمالاً یکی از پر طرفدارترین سریال‌های چند سال اخیر پلتفرم‌های سینمای خانگی خواهد شد چرا که داستان عاشقانه خودش را روایت می کند و دنبال سیاه‌نمایی و سفید‌شویی نیست.




“هفتاد سی” ۳۳۰میلیارد/”تگزاس۳” ۲۵۰میلیارد/”زودپز” ۲۳۰میلیارد/”صبحانه با زرافه‌ها” ۱۲۱میلیارد/”خرچنگ” ۴۱میلیارد/”دایناسور” دوروزه ۷میلیارد/”موسی” دوروزه مماس با ۳میلیارد/”رها” در مرز ۱/۵میلیارد/”بامبولک” در نزدیکی میلیارد+آمار کامل فروش 

سینماروزان: با آغاز اکران نوروز شاهد قدرت نمایی “دایناسور” هستیم که در دوروز ۷میلیارد فروخته و به دنبال آن “موسی” قرار گرفته که حدود ۳میلیارد فروخته، فیلم “رها” در دوروز ۱/۵میلیارد فروخته، فیلم “بامبولک” در دوروز نزدیکی یک میلیارد است.

 

فیلم”هفتاد سی” ۹میلیارد فروش هفتگی داشته و ۳۳۰میلیاردی شده‌. “تگزاس۳” حدود یک میلیارد فروش هفتگی داشته و ۲۵۰میلیاردی شده. “زودپز” حدود ۱ونیم میلیارد فروش هفتگی داشته و ۲۳۰میلیاردی شده. “صبحانه با زرافه‌ها” ۱میلیارد فروش هفتگی داشته و ۱۲۱میلیاردی شده‌. “خرچنگ” ۳میلیارد فروش هفتگی داشته و ۴۱میلیاردی شده.

آمار فروش سینماهای ایران تا ده اسفند ۱۴۰۳
آمار فروش سینماهای ایران تا ده اسفند ۱۴۰۳

✔️آمار کامل #فروش_سینماهای_ایران تا ابتدای ۱۰ اسفند ۱۴۰۳ به شرح زیر است: 

 

(تمام ارقام به تومان است و منهای اکران سیار)

 

— #هفتادسی ۳۳۰میلیارد(۱۱۷روز/۶۰هزار سانس)

 

— #تگزاس_سه  ۲۵۰میلیارد(۲۶۲روز/۸۱هزار سانس)

 

— #زودپز ۲۳۰میلیارد(۱۵۲روز/۵۷هزار سانس)

 

— #صبحانه_با_زرافه‌ها ۱۲۱میلیارد(۱۲۰روز/۳۸هزارسانس)

 

— #ببعی_قهرمان ۶۷میلیارد و ۷۰۰میلیون(۱۵۲روز/۳۰هزارسانس)

 

— #خرچنگ ۴۱میلیارد(۴۴روز/۱۷هزار سانس)

 

— #آریاشهر_دونفر ۳۵میلیارد و نیم(۷۲روز/۱۲هزارسانس)

 

— #باغ_کیانوش ۲۷میلیارد و ۷۰۰میلیون(۱۲۰روز/۱۵ هزار سانس)

 

— #شنگول_منگول ۱۷میلیارد و ۶۰۰میلیون(۹۹روز/۳۸۰۰سانس)

 

— #ساعت_جادویی ۸میلیارد و ۷۰۰میلیون(۵۱روز/۵۵۰۰سانس)

 

— #علت_مرگ_نامعلوم ۵میلیارد و ۳۰۰میلیون(۶۵روز/۱۴۰۰سانس)

 

— #پروین ۴میلیارد و ۸۰۰میلیون(۵۸روز/۱۲۰۰سانس)

 

— #برف_آخر ۱میلیارد و ۵۰۰میلیون(۷۲روز/۸۰۰سانس)

 

— #عزیز ۱میلیارد و ۲۸۰میلیون(۷۲روز/۱۱۵۰سانس)

 

— #خائن‌کشی ۳۴۶میلیون(۸۶روز/۵۸۰سانس)

 

— #نبودنت ۳۱۳میلیون (۱۱۳روز/۶۲۱سانس )

 

— #آنها_مرا_دوست_داشتند ۲۹۴میلیون(۱۳۴روز/۵۵۰سانس)

 

— #شبگرد ۲۳۶میلیون و نیم(۱۲۰روز/۴۶۰سانس)

 

— #ماهور ۱۲۹میلیون(۵۱روز/۲۹۰سانس)

 

— #لختگی ۹۷میلیون و نیم(۱۵۹روز/۲۰۰سانس)

 

— #تعارض ۴۹میلیون و ۹۰۰هزار تومان(۸۶روز/۱۵۰سانس)

 

✔️✔️اکران جدید 

 

— #دایناسور ۷میلیارد (۲روز/۲ هزار سانس)

 

— #موسی ۲/۵میلیارد(۲روز/۱۱۰۰ سانس)

 

— #رها ۱میلیارد و ۳۰۰میلیون(۲روز/۶۰۰سانس)

 

— #بامبولک ۷۰۰میلیون(۲روز/۶۰۰سانس)

 

— #پسر_دلفینی(۲) نیم میلیارد(۲روز/۵۰۰سانس)

 

— #پیشمرگ ۱۹۰میلیون(۲روز/۳۰۰سانس)

 

— #عینک_قرمز ۱۰۰میلیون(۲روز/۱۵۰سانس)

 

 




رونمایی از تیزر فیلم «موسی کلیم‌الله» با بازی مریلا زارعی، علیرضا کمالی، بهاره کیان افشار، فرهاد آئیش و…+فیلم   

سینماروزان: تیزر فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع): به وقت طلوع» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا منتشر شد.

 

«موسی کلیم‌الله (ع): به وقت طلوع»  جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی و محصول سیمافیلم است که با استقبال گسترده‌ای در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر روبه‌رو شد و بیشترین سیمرغ و مخاطب را در این دوره از جشنواره به خود اختصاص داد.

 

اکران این فیلم از چهارشنبه ۸ اسفندماه آغاز شده و پخش و تبلیغات آن برعهده موسسه شهرفرنگ است.

 

تیزر فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع)» را روح الله موحدی طراحی کرده است.

 

مریلا زارعی، علیرضا کمالی، بهنام تشکر، بهاره کیان افشار با حضور فرهاد آئیش؛ همچنین شکیب شجره، مریم سرمدی، طوفان مهردادیان، مسعود رحیم‌پور، کامبیز امینی، بهار نوحیان و بازیگران کودک گندم شیخی و دلسا محمدی نقش‌آفرینان این فیلم هستند.

 

فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع)» روایتگر داستان تولد حضرت موسی(ع) است.

 

برای تماشای تیزر فیلم “موسی” اینجا را ببینید.

 

 




تیزر فیلم «بامبولک» با بازی امیرحسین رستمی، شهره سلطانی، مهرداد ضیایی، نیلوفر شهیدی و… منتشر شد+ویدیو   

سینماروزان: همزمان با آغاز اکران فیلم موزیکال «بامبولک» در سینماهای سراسر کشور تیزر این اثر منتشر شد

 

این فیلم که دنباله موفق «بامبالا» است مناسب مخاطبان کودک و نوجوان و خانواده‌ها است.

 

«بامبولک» در سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم‌های کودک و نوجوان برنده دو پروانه زرین برای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر کودک شد.

 

خلاصه داستان: بامبولک، نوه آخر بامبالا خان ماموریت دارد که نعنا را در رسیدن به آرزویش که داشتن یک خواهر یا برادر است یاری کند اما شیطونک نمی‌‌‌خواهد آنها به آرزویشان برسند

 

بازیگران: امیرحسین رستمی، شهره سلطانی، مهرداد ضیایی، نیلوفر شهیدی، دانیال نوروش، ماهتیسا پسندیده، حسین شهبازی

 

کارگردان: آرش معیریان

تهیه‌کننده: بهروز مفید

سرمایه‌گذار: بنیاد سینمایی فارابی

پخش از: بهمن سبز

تیزر : قدیر حمزه

 

یک ماجراجویی شاد و موزیکال در سینما!

 

برای تماشای تیزر فیلم “بامبولک” اینجا را ببینید.

 

 




چه کسی فیلم “کاناپه” را قاچاق کرد؟

سینماروزان: سلسله قاچاق فیلمهای توقیفی سینمایی ایران به فیلم “کاناپه”کیانوش عیاری رسید.

 

در ماه‌های گذشته شاهد قاچاق و عرضه زیرزمینی فیلمهایی نظیر “جنگ جهانی سوم”، “تفریق”، “برادران لیلا”،‌ “شب داخلی دیوار” ، “ارادتمند نازنین…” و “کشتن خواجه” و… بودیم و حالا فیلم توقیفی کیانوش عیاری نیز در فضای مجازی منتشر شده است.

 

برخی از فیلم‌های قاچاق شده مثل “برادران لیلا” و “شب داخلی دیوار” بعد از عرضه خارجی بود که به دست مخاطبان ایرانی رسیدند و برخی فیلم‌ها مثل “کشتن خواجه” نیز، نه و در این بین تنها فیلمی که توانست مجوز اکران بگیرد “جنگ جهانی سوم” بود.

 

فیلم “کاناپه” هم جزو فیلم‌هایی است که هیچ قرارداد پخش خارجی در سینما یا وی‌او‌دی نداشته و معلوم نیست نسخه قاچاق آن چگونه لو رفته است؟

 

عیاری “کاناپه” را بعد از “خانه پدری” ساخت و از ابتدا قصد کرد که زنان و دختران را در نماهای داخلی پوستیژ به سر نشان دهد. سرمایه‌گذار اولیه فیلم محمد امامی از مالکان سریال “شهرزاد” است که با وجود مشکلات قابل پیش بینی، کنار عیاری ایستاد تا پروژه به تولید برسد.

 

“کاناپه” داستانی از رسوخ فقر در طبقه متوسط را نشان میدهد و روایت حال پدری میانسال-با بازی فرهاد آییش- است که بی‌خبر از همه جا کاناپه ای را کنار خیابان پیدا کرده و آن را به خانه می‌برد اما در روز خواستگاری دخترش، معلوم می‌شود این کاناپه اسقاطی، متعلق به خانواده‌ی داماد آینده‌اش-با بازی بابک حمیدیان- بوده…

 

کیانوش عیاری پایان بندی ترافیکی را برای “کاناپه” قرار داده؛ با قرار دادن پدر بخت‌برگشته و محتضر در کنار روزنامه‌نگار‌ی-با بازی جهانگیر الماسی- که هر دو در شرافت و انزوا، اشتراک دارند.

 

آنچه بیشتر از نمایش پوستیژ زنان در فیلم جلب نظر میکند همان به انزوا کشیده شدن افرادی با ریشه‌های فرهنگی است که تن به بازار مکاره فریب نمی‌دهند و ترجیح می‌دهند سلامت زندگی کنند ولو به قیمت نیستی.

 

با قاچاق “کاناپه” مشخص نیست که لااقل پروانه اکران آنلاین آن را صادر می‌کنند یا نه؟

 

فرگل فربخش، ابوالفضل پورعرب، فریبا کامران، بیتا بیگی و… دیگر بازیگران فیلم “کاناپه” هستند.




رونمایی از پوستر فیلم «موسی کلیم‌الله» با بازی مریلا زارعی، علیرضا کمالی، بهاره کیان افشار و…

سینماروزان: پوستر فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع): به وقت طلوع» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا در آستانه اکران گسترده در سینماهای ایران منتشر شد.

فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع): به وقت طلوع»  جدیدترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی و محصول سیمافیلم است که با استقبال گسترده‌ای در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر روبه‌رو شد و بیشترین سیمرغ و مخاطب را در این دوره از جشنواره به خود اختصاص داد.

اکران این فیلم از چهارشنبه ۸ اسفندماه آغاز می‌شود و پخش و تبلیغات آن برعهده موسسه شهرفرنگ است.

پوستر فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع)» را محمد روح‌الامین طراحی کرده است.

مریلا زارعی، علیرضا کمالی، بهنام تشکر، بهاره کیان افشار با حضور فرهاد آئیش؛ همچنین شکیب شجره، مریم سرمدی، طوفان مهردادیان، مسعود رحیم‌پور، کامبیز امینی، بهار نوحیان و بازیگران کودک گندم شیخی و دلسا محمدی نقش‌آفرینان این فیلم هستند.

فیلم سینمایی «موسی کلیم‌الله (ع)» روایتگر داستان تولد حضرت موسی(ع) است.

عوامل این فیلم عبارتند از: نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا، تهیه‌کننده: سیدمحمود رضوی، مجری طرح و مدیر تولید: بهزاد هاشمی، مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری، تدوین: پیمان علیزاده و ابراهیم حاتمی‌کیا، موسیقی متن: کارن همایونفر، مدیر هنری: کیوان مقدم، جلوه‌های بصری (ویرچوال/ ویژوال): علیرضا واعظ، طراح چهره‌پردازی: شهرام خلج، طراح لباس: آذر محمدی، سرپرست گروه کارگردانی: علیرضا صالحی، صدابردار: امیر نوبخت حقیقی، صداگذار: بهمن بنی‌اردلان، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، فیلمبردار: علی لقمانی، جانشین تولید: فرامرز رضائی، دستیار تهیه: امیرعلی مجلسی راد، منشی صحنه: محسن بهاری، عکاس: مجید طالبی، مشاور رسانه‌ای: سیدمحمدصادق لواسانی، مدیر روابط عمومی: مریم قربانی‌نیا.




دربرابر قیمت میلیاردی یک پروژکتور، همچنان سینما ارزان‌ترین تفریح است!/ کف قیمت بلیت سینما ۶۰ هزار تومان است!/فقط سینماست که بلیت نیم‌بها به مخاطبان می‌دهد!

سینماروزان: حبیب اسماعیلی تهیه‌کننده و پخش‌کننده سینما با تاکید بر اینکه قیمت بلیت سینماها همچنان شناور است و کف قیمت بلیت ۶۰ هزار تومان است بر همراهی سینماداران با مخاطبان تاکید کرد و مصداق آن را هم ارائه بلیت نیم‌بها به مخاطبان در دو روز هفته دانست.

 

حبیب اسماعیلی مدیر رسانه فیلمسازان در گفتگو با خبرنگار ایلنا گفت: بیش از یک سال است که قیمت بلیت سینماها هیچ افزایشی نداشته و این در حالی است که در این مدت همه اجناس و اقلام مصرفی مردم با افزایش قیمت روبرو بوده و به تبع آن هزینه تولید فیلم و تجهیزات سالن‌های سینما نیز با روندی صعودی همراه بوده در حالیکه امروز قیمت بلیت سینماها به اندازه قیمت یک پاپ کورن است.

 

اسماعیلی خاطرنشان کرد: ما نماینده صنوف سینما هستیم و باید تصمیمات مناسبی درباره موضوعاتی چون قیمت بلیت داشته باشیم و قطعاً این افزایش قیمت هم برای ما تصمیم ساده‌ای نیست اما با توجه به تورم موجود و وضعیت اقتصادی کشور و با وجود شرایط بد اقتصادی مردم، چاره‌ای جز افزایش قیمت بلیت نداریم و به ناچار شورای صنفی نمایش تصمیم به افزایش قیمت بلیت گرفت.

 

وی افزود: اصلی‌ترین منبع درآمد فیلم‌های سینمایی، فروش این آثار در گیشه است و خرید فیلم‌های سینمایی توسط نهادها و نمایش آنلاین این آثار در پلتفرم‌ها مراحل بعدی درآمدزایی هستند. امروز بسیاری از فیلم‌ها با بودجه ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان ساخته می‌شوند و قیمت پایین بلیت سینما نمی‌تواند هیچ تناسبی با بودجه فیلم‌ها داشته باشد و باید شرایطی فراهم شود که با فروش فیلم‌ها در گیشه آثار سینمایی بتوانند به درآمد برسند.

 

این تهیه‌کننده سینما در ادامه تأکید کرد: با وجود افزایش قیمت بلیت، تمهیدات و راهکارهایی هم برای حفظ میزان مخاطبان سینما در نظر گرفته شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به این نکته اشاره کرد که بلیت سینماها در روزهای سه‌شنبه همچنان نیم‌بها است و حتی سینمادارها می‌توانند با توجه به شرایط و قدرت خرید مردم در منطقه‌شان روزهای دوشنبه هم بلیت نیم‌بها بفروشند و علاوه بر این، سینماداران می‌توانند بلیت سانس‌های اول روز را هم نیم‌بها بفروشند تا اقشار ضعیف جامعه و کسانیکه به سینما علاقه دارند هم بتوانند به سینما بروند. از آن گذشته قیمت بلیت سینماها کاملا شناور است و برای سال آینده کف قیمت بلیت ۶۰ هزار تومان است تا اقشار کم برخوردار هم بتوانند از فیلم‌ها استفاده کنند.

 

اسماعیلی خاطرنشان کرد: به اعتقاد من ملاک اصلی در گیشه، کیفیت فیلم است و شکست بسیاری از آثار سینمایی در گیشه ارتباط چندانی با قیمت بلیت ندارد چراکه شاهد بودیم برخی آثار حتی با بلیت رایگان هم مخاطب نداشتند و حتی هیچ یک از دفاتر پخش هم مایل به اکران این فیلم‌ها نبودند.

 

وی درباره حمایت‌های دولت برای افزایش مخاطبان سینما گفت: ما همواره از دولت‌های مختلف خواهش کرده‌ایم که برای سبد فرهنگی خانوارها برنامه‌ریزی کنند و یارانه‌ها و طرح‌هایی در نظر بگیرند. در شرایط حاضر حوزه فرهنگ و هنر به این حمایت‌ها نیاز دارد و دولت می‌تواند با در نظر گرفتن یارانه یا تمهیداتی مثل ارائه بلیت رایگان یا نیم‌بها به کارمندان دولتی از سینما حمایت کند که متأسفانه تا امروز هیچ یک از این اتفاقات رخ نداده است. دولت می‌تواند یک حامی جدی برای سینما باشد؛ امروز ارزانترین تفریح هم چند برابر قیمت یک بلیت سینما هزینه دارد و سینما با افزایش قیمت بلیت هم همچنان ارزان‌ترین تفریح است.

 

اسماعیلی در ادامه تأکید کرد: اگر قیمت بلیت سینما به همراه افزایش قیمت دیگر کالاهای مصرفی در کشور هفته به هفته تغییر می‌کرد امروز با بلیتی گران‌تر از صدهزار تومان روبرو بودیم ولی بلیت سینما تنها کالایی است که طی یک سال اخیر اصلاً گران نشده و با این حال وقتی قرار بر افزایش قیمت سینما می‌شود، باز هم بحث‌ها و حواشی مختلفی به وجود می‌آید.

 

وی خاطرنشان کرد: هزینه تولید فیلم و تجهیزات سالن‌های سینما در یک سال گذشته حدود صد در صد افزایش داشته است، به عنوان مثال پروژکتوری که برای یک سالن چند سال پیش به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان خریداری شده در صورتیکه امروز نیاز به تعویض آن باشد باید یک میلیارد تومان خریداری شود و ما باید این مسائل را در نظر بگیریم تا سینمادارها هم متضرر نشوند و در کنار آن تهیه‌کننده‌ها و سرمایه‌گذارهای سینما هم بتوانند به بازگشت سرمایه و درآمدزایی از طریق گیشه فکر کنند و علاوه بر این باید به قدرت خرید مردم هم توجه داشته باشیم و قیمتی تصویب شود که میزان مخاطبان سینما کاهش پیدا نکند.

 

این تهیه‌کننده سینما در پایان گفت: تصمیم شورای صنفی نمایش سقف ۱۰۰ هزار تومان برای بلیت سینماها بود که به تصویب رسید و این مبلغ باید به تأیید سازمان سینمایی برسد. قیمت‌های پیشنهادی برخی دوستان بسیار بیشتر از مبلغ اعلام شده، بود و پیشنهاداتی مبنی به ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزارتومان نیز مطرح شد که ما سعی کردیم با توجه به توان خرید مردم میزان کمتری افزایش قیمت داشته باشیم.

 




“هفتاد سی” ۳۲۱میلیارد/”زودپز” ۲۲۸میلیارد/”صبحانه با زرافه‌ها” ۱۲۰میلیارد/”ببعی قهرمان” ۶۷میلیارد/”خرچنگ” در مرز ۴۰میلیارد/”آریاشهر دونفر” ۳۴میلیارد/”علت مرگ نامعلوم” ۵میلیارد/”پروین” ۴.۵میلیارد!+آمار کامل فروش 

سینماروزان: آخرین روزهای اکران ۱۴۰۳ را در حالی پشت سر می‌گذاریم که دو فیلم “هفتاد سی” و “خرچنگ” در صدر آمار فروش هفتگی هستند.

“هفتاد سی” ۹میلیارد در هفته اخیر فروخته و ۳۲۱میلیاردی شده. “زودپز” بیش از یک میلیارد فروش هفتگی داشته و ۲۲۸میلیاردی شده. “صبحانه با زرافه‌ها” یک و نیم میلیارد در این هفته فروخته و ۱۲۰میلیاردی شده‌. “ببعی قهرمان” بیش از یک میلیارد فروش هفتگی داشته و ۶۷میلیاردی شده‌. “خرچنگ” در یک هفته اخیر ۵میلیارد فروخته و در مرز ۴۰میلیارد است.

“آریاشهر دونفر” ۲میلیارد در این هفته فروخته و ۳۴میلیاردی شده.

 

✔️آمار کامل #فروش_سینماهای_ایران تا ابتدای سوم اسفند ۱۴۰۳ به شرح زیر است: 

 

(تمام ارقام به تومان است و منهای اکران سیار)

 

— #هفتادسی ۳۲۱میلیارد(۱۱۰روز/۶۰هزار سانس)

 

— #تگزاس_سه  ۲۴۹میلیارد و ۱۲۲میلیون(۲۵۵روز/۸۱هزار سانس)

 

— #زودپز ۲۲۸میلیارد و ۳۰۰میلیون(۱۴۵روز/۵۷هزار سانس)

 

— #صبحانه_با_زرافه‌ها ۱۲۰میلیارد(۱۱۳روز/۳۸هزارسانس)

 

— #ببعی_قهرمان ۶۷میلیارد و ۱۰۰میلیون(۱۴۵روز/۳۰هزارسانس)

 

— #خرچنگ ۳۸میلیارد(۳۷روز/۱۷هزار سانس)

 

— #آریاشهر_دونفر ۳۴میلیارد(۶۵روز/۱۲هزارسانس)

 

— #باغ_کیانوش ۲۷میلیارد(۱۱۳روز/۱۵ هزار سانس)

 

— #شنگول_منگول ۱۷میلیارد و ۴۰۰میلیون(۹۲روز/۳۸۰۰سانس)

 

— #ساعت_جادویی ۷میلیارد و ۷۰۰میلیون(۴۴روز/۵۵۰۰سانس)

 

— #علت_مرگ_نامعلوم ۵میلیارد (۵۸روز/۱۴۰۰سانس)

 

— #پروین ۴میلیارد و ۵۰۰میلیون(۵۱روز/۱۲۰۰سانس)

 

— #برف_آخر ۱میلیارد و ۴۹۰میلیون(۶۵روز/۸۰۰سانس)

 

— #عزیز ۱میلیارد و ۲۵۰میلیون(۶۵روز/۱۱۵۰سانس)

 

— #سه‌جلد ۵۱۰میلیون (۱۰۶روز/۹۰۰سانس)

 

— #خائن‌کشی ۳۴۶میلیون(۷۹روز/۵۸۰سانس)

 

— #نبودنت ۳۱۳میلیون (۱۰۶روز/۶۲۱سانس )

 

— #آنها_مرا_دوست_داشتند ۲۹۴میلیون(۱۲۷روز/۵۵۰سانس)

 

— #شبگرد ۲۳۶میلیون و نیم(۱۱۳روز/۴۶۰سانس)

 

— #ماهور ۱۲۹میلیون(۴۴روز/۲۹۰سانس)

 

— #لختگی ۹۷میلیون و نیم(۱۵۲روز/۲۰۰سانس)

 

— #تعارض ۴۹میلیون و ۹۰۰هزار تومان(۷۹روز/۱۵۰سانس)