آقایان! برائت نمی‌جویید از اینها؟

سینماروزان: نقد و نظر و ارائه تحلیل درباره اتفاقات مختلف فرهنگی نه تنها امری مذموم نیست که مقوله‌ایست کاملا پیش‌نیاز رونق فرهنگی و نه فقط محصولات فرهنگی، بی‌نیاز از نقد نیستند بلکه ساختار مدیریت فرهنگی نیز باید دائما مورد نقد و کنکاش قرار گیرد.

به تازگی سیدرضا اورنگ از پیشکسوتان مطبوعات و بانیان راه اندازی روزنامه‌هایی مثل بانی‌فیلم، آریا و آفرینش و…، نقدی کاملا معمولی درباره روال انتخاب مدیر در جشنواره جهانی فجر مطرح کرده بود که متاسفانه نه با واکنش دبیرخانه جشنواره، که با توهین‌های قوم و خویش یکی از دست‌اندرکاران جشنواره مواجه شد.

اینکه ماهها پس از جدایی بین الملل از جشنواره اصلی فجر، همچنان محل استقرار جشنواره مشخص نیست و حتی جلسه ی روسای سینما با معاونان مناطق آزاد، به جایی نرسید و اجازه‌ی برگزاری در کیش یا قشم اعطا نشد، خودش بزرگترین دلیل است بر عجولانه بودن تصمیمِ دوتکه کردن جشنواره‌ اما آنچه محل بحث است چرایی اهانت به منتقدانِ چنین تصمیم عجولانه‌ای است؟؟

وقتی مسعود پزشکیان رییس دولت چهاردهم‌ خودش بزرگترین منتقد ساختار فربه دولتی است و اذعان دارد چون کارمندان دولتی حتی روزی پنج ساعت کار مفید ندارند ساعت کار آنها را ۹ تا ۱۳ کرده، پس چرا نقدی کاملا بر مدار به همین سیستم کم‌کار دولتی باید با دشنام مواجه گردد؟؟

جشنواره جهانی فجر خیلی ساده و محترمانه می‌توانست جوابیه‌ای خطاب به این منتقد پیشکسوت بفرستد و به نقد او پاسخ دهد ولی جوابیه رسمی ساطع نمی‌گردد و پیامک هایی منتشر میشود حاوی توهین وابستگانِ یک دست‌اندرکار به منتقد! چرا؟

کافی نیست راه دوری برویم در همین ساختار سینمایی فعلی، جشنواره اصلی فجر را مرور کنیم که دوره ۴۳ آن آماج نقد و تحلیل و تندترین کامنت‌ها بود ولی منوچهر شاهسواری دبیر آن و مسعود نجفی مدیر روابط عمومی آن، جز با مدارا با منتقدان گپ نزدند.
یا جشنواره کودک چه حالا و چه قبلتر اغلب آماج نقد بوده اما چه مدیر روابط عمومی قبلی این جشنواره-مصطفی محمودی و چه مدیر روابط عمومی فعلی جشنواره-محمدصادق لواسانی- رواداری را پیشه ساختند.
در ساختار قبلی سازمان سینمایی نیز محمد خزاعی رییس سازمان و یزدان عشیری مدیر روابط عمومی، حتی در کوران بیانیه‌نویسی‌های پسامهسا باز تندترین نقدها را جز با لبخند و نهایتا جوابیه پاسخ نگفتند.

دلیل تفاوت رفتاری فقط در یک چیز است؟ آنها که صبوری پیشه می‌کنند باتجربه هستند و اینهایی که زود داغ می‌کنند، کم یا بی‌تجربه!
امیدواریم رائد فریدزاده رییس سازمان سینمایی و روح‌الله حسینی دبیر بین‌الملل فجر هرچه زودتر اعلام برائت کنند از رفتار این کم‌تجربگان.

 

 




حذف شکست‌خوردگان اکران از سبد حمایتی فارابی!/مدیرعامل این نهاد در نشست جشنواره کودک خبر داد

سینماروزان: حامد جعفری مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در نشست جشنواره کودک از مسیر تازه‌ی این نهاد در حذف شکست‌خوردگان اکران، از سبد حمایتی فارابی سخن گفت.

حامد جعفری گفت: بنیاد فارابی متعلق به همه جامعه ایرانی است، پس باید برای همه سلایق آغوش خود را باز کند و تلاش ما این است که پذیرای همه فیلمسازان باشیم. منتها در طول سال‌ها بعضا سینماگران مختلفی با حمایت فارابی کار کرده‌اند که آثارشان موفقیتی در جلب مخاطب نداشته و بر همین اساس تا وقتی که بقیه متقاضیان فیلم نساخته‌اند، به آنهایی که موفق نبودند امکان حمایت نخواهیم داد مگر اینکه فیلمی تولید کنند که موفق باشد و بعد از آن دوباره در سبد حمایتی قرار خواهند گرفت.

حذف شکست‌خوردگان اکران از سبد حمایتی فارابی
حذف شکست‌خوردگان اکران از سبد حمایتی فارابی

طرح جدید مدیر فارابی را باید واکنشی دانست به تولید انبوه آثار بی‌کیفیت با بودجه فارابی در سالهای گذشته؛ آثاری که بعضا حتی پخش‌کننده‌های درجه دو و سه برای اکران نیافتند و یا راهی هنروتجربه شدند یا مستقیم راهی شبکه خانگی شدند و از آن بدتر آثاري بودند که بودجه هنگفت فارابی را هم داشتند ولی حتی به همان رونمایی ابتدایی در جشنواره‌های دولتی هم نرسیدند.

باید دید قاعده ی تازه فارابی می‌تواند سلطه‌ی ارگانی‌سازان شکست‌خورده‌ای که بودجه‌های میلیاردی فارابی را تلف آثار بی‌مخاطب کردند، از بین ببرد؟ صدالبته که یک پیش‌نیاز این امر حضور فیلمسازان خوشنام در شوراهای تصویب فارابی است و نمی‌توان با جماعت یک یا دوفیلمه‌ای که اتفاقا خودشان جزو ارگانی‌سازان شکست‌خورده هستند جلسات پیچینگ برگزار کرد.

 




انتقاد محمدرضا شریفی‌نیا از بی‌مهری‌های تلویزیون با شاهد مثال از “من و تو”   

سینماروزان: محمدرضا شریفی نیا بازیگر و تهیه کننده سینما به انتقاد از بی مهری های تلویزیون نسبت به تبلیغ محصولات سینمای ایران پرداخت.

 

شریفی نیا در نشست کنشگری نوجوان و سینمای دفاع مقدس در حاشیه جشنواره فیلم کودک گفت: متاسفانه تلویزیون حتی برای کارهای خودش هم تبلیغ درست و حسابی نمی‌کند چه برسد به محصولات سینمایی.

 

او ادامه داد: در تلویزیون من‌و‌تو وقتی یک برنامه می‌ساختند آن قدر تبلیغ های متنوع از آن می‌رفتند که بالاخره مخاطب را کنجکاو کنند اما در تلویزیون ما حتی شبکه های مختلف، چندان هوای هم را ندارند.

 

شریفی نیا تاکید کرد: تا به مردم اطلاع ندهیم فیلم و سریال را نمی بینند و مشکل اصلی سینمای اجتماعی همین بی مهری های تلویزیون نسبت به آن است.

 

برای تماشای فیلم گفته های شریفی‌نیا اینجا را ببینید.

 

 




برنامه «شفرونی»؛ آشپزبازی بدون تبعیض جنسیتی!

سینماروزان/محسن نقی‌نژاد: برنامه شفرونی از تازه‌ترین استیج های رقابتی شبکه خانگی است که با ورود به پدیده آشپزی قصد دارد مخاطب جلب کند؛ در امتداد نمونه هایی مثل بفرمایید شام دیگرون یا شام ایرانی خودمون که همچنان پرمخاطب هستند.

شفرونی تلاش کرده به جای مخاطبان عام، از حضور هنرمندان به‌عنوان رقیبان آشپزی استفاده کند و اینکه سعی کرده بی نگاه جنسیتی، یک بازیگر زن را درکنار یک بازیگر مرد وارد رقابت کند، کار جالبی است که شاید باعث شود ترس و واهمه دیگران هم بریزد و در این حیطه زورآزمایی کنند.

بار اصلی کمدی سازی در شفرونی را نیما شعبان نژاد مجری برنامه برعهده دارد ولی در انتخاب مهمانان انگار نگاهی حاکم است که یک بازیگر کمدی-نظیر نعیمه نظام‌دوست- را درکنار بازیگر جدی-مثل بهرنگ علوی- به کار گیرند و هر اپیزود یک مهمان مخفی هم دارد که در انتهای مسابقه وارد میشود تا به تست دستپخت رقبا بپردازد…

نیما شعبان‌نژاد اجرایش به‌اندازه و روان است منتها نباید بیش از حد بر برخی دیالوگ‌های دوپهلوی متبادر در کمدی‌های خالتوری تأکید کند؛ بر فرض که میخواهد از مخاطب خنده هم بگیرد همان استفاده‌ی دفعه اول کافیست و بیشترش به هجو بدل میشود…

شفرونی با آشپزی ملل استارت خورده اما حتما میتواند با استفاده از منوی غذاهای اصیل ایرانی نیز تنوع و کیفیت رقابت را بالا ببرد و درعین حال با افشای پشت‌پر‌ده‌ی سبک غذاخوری مهمانان خود جلب توجه کند؛ مثلا درباره سبد غذایی مهمان و اینکه چه غذایی را بیشتر دوست دارد و چه غذایی را کمتر و اینکه کدام مخفی‌خوری(!) را در زندگی تجربه کرده؟؟اینکه بقیه را از کدام تجربه غذایی نهی کرده ولی خود عاشق آن غذا بوده‌اند؟…

گفتنی است برنامه شفرونی به تهیه‌کنندگی حسین ربانی غریبی و کارگردانی رضا مهران‌فر از طریق فیلیمو به شبکه خانگی عرضه شده است.




تغییر و تحول در اداره نظارت سینما/آقای داماد وارد شد!   

سینماروزان: طی حکمی از سوی رئیس سازمان سینمایی، میثم زندی از معاونت نظارت عرضه حذف شد و به جای ایشان،  مجتبی بهزادیان به عنوان مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم منصوب شد.

مجتبی بهزادیان مدیرکل جدید دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم متولد ۱۳۶۳ دارای مدرک کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، بیش از بیست سال در مسئولیت‌هایی همچون مدیریت سینما فرهنگ، مدیریت اجرایی سامانه فروش و اکران سینماهای کشور (سمفا)، معاونت پخش و اکران موسسه بهمن سبز و عضویت در هیئت مدیره و معاونت امور سینماها و پشتیبانی اکران موسسه سینما شهر حضوری موثر داشته است.

مجتبی بهزادیان داماد مجید مسچی-مدیر سالیان سینماشهر- است؛ مسچی مدیری بود که توانست برای اولین بار بلیت‌فروشی آنلاین را با سامانه سینماتیکت وارد سینمای ایران کند و زیرساختی را شکل داد که باعث شده همچنان سینماتیکت رده‌ی اول بلیت‌فروشی آنلاین کشور باشد.

مجتبی بهزادیان معاونت نظارت عرضه سینما شد
مجتبی بهزادیان معاونت نظارت عرضه سینما شد

در حکم رائد فریدزاده خطاب به مجتبی بهزادیان آمده است: «نظر به سوابق و تجارب ارزنده جنابعالی و بنا به پیشنهاد معاونت محترم ارزشیابی و نظارت، به موجب این حکم به سمت مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش فیلم منصوب می‌شوید. امید است با اتکال به خداوند متعال و بهره‌برداری از تمامی ظرفیت‌های موجود، همکاری و همراهی فعالان عرصه صنعت تصویر، در راستای پیشبرد اهداف سازمان و ارتقاء شکوفایی سینمای کشور عزیزمان، موفق و پیروز باشید. از خداوند متعال برای شما توفیق روز افزون مسئلت دارم.»

 

 




احضار حین ضبط شلوغ‌ترین سکانس «زن و بچه»/سعید روستایی اظهار داشت+ماجرای مهاجرت به اروپا+دردسرهای ب‌و‌س‌ه‌ی نوید در کن!

سینماروزان: فیلم تازه سعید روستایی با عنوان “زن و بچه” گیشه خوبی در تابستان داشت و این فیلم‌ از گزینه های ارسال به اسکار هم بود که در دقیقه نود ورق برگشت.

سعید روستایی در گفتگویی تفصيلي با مجله فیلم امروز درباره روند ساخت زن و بچه گفت: خیلی بدم می‌آید که اسم من، فیلمساز…-با توصیف خاصی، باشد و دوست دارم فقط فیلمساز باشم، همین. نهایتا فیلمساز خوب یا بد و اصلا نمی‌خواهم عنوان دیگری به آن بچسبد.

او درباره دشواری های تولید زن و بچه، ادامه داد: برای ادامه کارم به عنوان فیلمساز، انتخاب چهارم برای کار همین “زن و بچه” بود و این مساله هم ربطی به حواشی حول “برادران لیلا” نداشت ولی به هر حال وقتی بعد از چند روز کار، فیلمبرداری “زن و بچه” متوقف می‌شود و مرا احضار می‌کنند به طور طبیعی دچار مشکل میشوم. یک روز تعطیل و در هوایی آلوده حداقل ۶۰۰ تا ۷۰۰ دانش‌آموز را آورده بودیم تا یک سکانس شلوغ را بگیریم و حالا در این شرایط مرتب هشدار می‌دهند و اذیت می‌کنند و با اینکه فیلمنامه را تمام ارگانها خوانده بودند و مجوز دادند انگار می‌خواستند این کار هم مثل “برادران لیلا” بی سروسامان بماند و قاچاق شود و سرمایه به باد رود.

 

این کارگردان درباره دردسرهای نمایش “برادران لیلا” در جشنواره کن گفت: اتفاقات جشنواره کن خارج از کنترل بود مثل ماجرای ب‌و‌س‌ه نوید محمدزاده و همسرش که اصلا ربطی به ما نداشت. بعد هم که حادثه سینما متروپل رخ داد که ما از ابعادش اطلاع نداشتیم و وقتی فهمیدیم جایزه خود را به قربانیان تقدیم ‌کردم. وقتی به ایران برگشتیم سین جیم ها شروع شد و من را مسبب همه اتفاقات میدانستند و حتی مقصر ب‌و‌س‌ه نوید من بودم و می‌گفتند تو به نوید خط داده ای در حالی‌که روح من هم خبر نداشت و نوید هم میگفت، به خود من بگویند تا جواب دهم! فضا تندتر شد و نسخه قاچاق فیلم که آمد تحلیل‌های سیاسی عجیب و غریب رخ داد…

سعید روستایی
سعید روستایی

سعید روستایی درباره وسوسه مهاجرت به اروپا و فیلمسازی در آن سوی آبها بیان داشت: من آدم مهاجرت نیستم و تمام عوامل فیلم‌هایم دوستان صمیمی هستند و در روزهای غیرکاری هم با هم زندگی می‌کنیم و حتی به جشنواره های خارجی هم که میروم روز پنجم حوصله ام سر می‌رود چون برای من خارج از ایران زندگی بعد از کار وجود ندارد.

روستایی تاکید کرد: عده ای درظاهر هم که شده زندگی در خارج از ایران را بلدند اما من بلد نیستم. مثلا روزی هشت تا ده ساعت کار است و من میدانم چه کنم ولی بعدش را نمی‌دانم. زندگی من همین جاست و هیچ وقت به رفتن فکر نکرده ام و نخواهم رفت.

 




پیرپسر ۱۷۵میلیارد/مرد عینکی ۱۴۸میلیارد/عبور زن و بچه از ۹۰میلیارد/ناجورها ۳۷میلیارد/ناتوردشت ۱۱میلیارد/قسطنطنیه دوروزه ۵میلیاردی شد/عبور گوزنهای اتوبان از ۴میلیارد/یوز دوروزه ۲میلیاردی شد/لاک‌پشت دوروزه با حداقل سانس ۱/۵میلیارد+آمار کامل فروش

سینماروزان: با اکران چند فیلم تازه در روزهای اخیر هم رقبای تازه ای برای گیشه پیدا شده و هم تنوعی نسبی برقرار شده در سبد سینماها. کمدی «قسطنطنیه» با سوژه‌ای حول و حوش عواقب واکسن‌های جدید و جهاز مردانه و… در دوروز ۵میلیارد فروخته که شروع خوبی است.

انیمیشن «یوز» در دوروز ابتدایی اکران خود حدود دو میلیارد فروخته. ملودرام ملتهب «لاک‌پشت» که بعد از دو سال توقیف روی پرده رفته با اینکه سانس های آن کمتر از هزار بوده در دوروز حدود یک و نیم میلیارد فروخته که نشانگر اقبال مخاطبان به آثار متفاوت و البته با بازیگران خوب است.

 

این هفته «پیرپسر» ۴/۵میلیارد فروخته و مماس با ۱۷۵میلیارد است. «مرد عینکی» ده میلیارد در هفته اخیر فروخته و ۱۴۸میلیاردی شده.

«زن و بچه» ۴میلیارد فروش هفتگی داشته و از ۹۰ میلیارد عبور کرده. «ناجورها» ۶میلیارد فروش هفتگی داشته و ۳۷میلیارد را رد کرده. «ناتوردشت» ۳میلیارد فروش هفتگی داشته و ۱۱میلیاردی شده. «گوزنهای اتوبان» در هفته اخیر ۳میلیارد و نیم فروخته و از ۴میلیارد عبور کرده.

 

آمار فروش سینماهای ایران تا ۴ مهر ۱۴۰۴
آمار فروش سینماهای ایران تا ۴ مهر ۱۴۰۴

آمار کامل #فروش_سینماهای_ایران تا ابتدای چهارم مهر ۱۴۰۴ به شرح زیر است: 

 

(تمام ارقام به تومان است و منهای اکران سیار)

 

— #پیرپسر ۱۷۴میلیارد و نیم(۱۰۱روز/۴۲هزار سانس)

 

— #دایناسور ۱۵۱میلیارد و ۶۵۰میلیون (۱۹۳روز/۵۵هزار سانس)

 

— #مرد_عینکی ۱۴۸میلیارد (۵۴روز/۴۰هزار سانس)

 

— #صددام ۱۳۵میلیارد( ۱۲۷روز/۵۰هزارسانس)

 

— #زن_و_بچه ۹۰میلیارد و نیم (۶۱روز/۲۰هزار سانس)

 

— #موسی ۶۹میلیارد و نیم(۲۰۰روز/۳۰هزار سانس)

 

— #کوکتل_مولوتف ۶۲میلیارد و ۶۴۰میلیون (۱۸۶روز/۲۵هزار سانس)

 

— #رها ۳۷میلیارد و ۶۵۰میلیون(۱۹۹روز/۱۴هزار سانس)

 

— #ناجورها ۳۷میلیارد و نیم(۲۹روز/۱۵هزارسانس)

 

— #پسر_دلفینی(۲) ۳۲میلیارد و ۱۰۰میلیون(۲۰۰روز/۲۰ هزارسانس)

 

— #سلام‌علیکم_حاج‌آقا ۲۹میلیارد و ۳۶۵میلیون(۱۱۷روز/۱۷ هزار سانس)

 

— #خانه_ارواح ۲۸میلیارد و ۳۷۰میلیون(۱۲۷روز/ ۱۷ هزار سانس)

 

— #رویاشهر ۲۳میلیارد و ۱۰۰میلیون (۱۴۱روز/۱۸هزار سانس)

 

— #جزایر قناری ۱۸میلیارد و ۴۰۰میلیون(۶۲روز/ده هزار سانس)

 

— #بامبولک ۱۸میلیارد و ۲۰۰میلیون(۱۹۳روز/۱۱هزارسانس)

 

— #زیبا_صدایم_کن ۱۵میلیارد و ۸۰۰میلیون(۱۳۴روز/۱۱ هزارسانس)

 

— #ناتوردشت ۱۱میلیارد(۲۳روز/۶هزار سانس)

 

— #فرمانروای_آب ۹میلیارد و ۳۵۰میلیون(۵۴روز/۲هزارسانس)

 

— #آدم‌فروش ۳میلیارد و ۳۰۰میلیون(۲۳روز/دوهزارسانس)

 

— #اتاقک_گلی ۱میلیارد و ۳۰۰ میلیون(۴۶روز/۵۳۰سانس)

 

— #آنجا_همان_ساعت ۷۳۶میلیون (۷۵روز/۸۰۰سانس)

 

#سینمامتروپل ۶۰۰ میلیون (۲۳روز/۸۰۰سانس)

 

— #زعفرانیه_۱۴_تیر ۳۷۴میلیون(۷۵روز/۶۰۰سانس)

 

— #بازی_را_بکش ۲۵۷میلیون(۱۳۴روز/۵۸۰سانس)

 

— #صبح_اعدام ۲۱۳میلیون (۱۲۰روز/۳۷۰سانس)

 

— #غیبت_موجه ۱۷۴میلیون(۵۴روز/۳۲۰سانس)

 

— #وحشی ۱۱۶میلیون(۱۰۱روز/۲۹۶سانس)

 

— #پاکول ۸۷میلیون(۱۲۰روز/ ۱۵۵سانس)

 

— #ترک_عمیق ۱۳میلیون(۶۸روز/۴۰سانس)

 

✔️✔️اکران جدید

 

— #قسطنطنیه ۵میلیارد(۲روز/دو هزار سانس)

 

— #گوزنهای_اتوبان ۴میلیارد و نیم(۹روز/دوهزارسانس)

 

— #یوز ۱میلیارد و ۹۰۰میلیون (۲روز/هزار سانس)

 

— #لاک‌پشت ۱میلیارد و نیم (۲روز/۸۰۰سانس)

 

 




تسلیت به محمدهادی کریمی سینماگر شریف

سینماروزان: به تازگی باخبر شدیم که محمدهادی کریمی سینماگر شریف و بااخلاق ایرانی در غم از دست دادن مادر خود سوگوار شده.

محمدهادی کریمی در رثای مادر خویش چنین نوشته است:

و تن تو وطنم بود اول بار
که قلب تو جای قلب نداشته‌ام
خون به سلولهای تازه رسته‌ام می رساند

قلب نخستین من
حالا تو از تپش بازایستاده‌ای
و
من نمی‌دانم چرا
نمیدانم چطور
هنوز بیهوده زنده ام…

سینماروزان ضمن آرزوی آرامش روح برای والده‌ی این سناریست و کارگردان ایرانی، برای محمدهادی کریمی، امیدِ صبر و شکیبایی در غم وارده دارد.




انتقاد تند اميرحسين شریفی تهیه‌کننده «اشک سرما» از یک انحصار تازه در سینمای ایران/مسئول این اهمال کیست؟/چرا کارگردان «اشک سرما» به موزه سینما نرفت؟

سینماروزان: مراسم نمایش فیلم “هیوا” در موزه سینما و اهدای نشان رسول به جمال شورجه و تقدیر از همسر رسول ملاقلی‌پور، با اظهارات تند یک تهیه‌کننده ‌ی سینما مواجه شد.

 

در این مراسم پس از آن که نشان رسول به جمال شورجه اعطا شد، او ضمن تمجید از امیرحسین شریفی تهیه‌کننده سینما که در دو فیلم-شب دهم و الماس بنفش- با او همکاری نموده، از او دعوت کرد به روی سن بیاید و درباره کاستی‌های سینمای جنگ‌ سخن بگوید.

 

امیرحسین شریفی از اخلاص جمال شورجه گفت و اینکه او یکی از سینماگران مومن ایرانی است که جز به آنچه اعتقاد دارد عمل نمی‌کند. شریفی در ادامه با انتقاد از ایجاد یک انحصار تازه در ساختار دولتی سینما ی ایران بیان داشت: متاسفانه نمیدانم‌ مرمت و پالایش فیلمهای ایرانی دست چه ارگان یا فرد و نهادی است که هیچ برنامه ریزی مشخصی برای پالایش فیلم وجود ندارد؟

 

او ادامه داد: چرا بعد از سال‌ها دو فیلم “هور در آتش” و “اشک سرما” که جزو آثار پرمخاطب در تلویزیون و شبکه خانگی بوده‌اند،  هنوز مرمت نشده؟؟ فیلم‌هایی که سال‌ها بعد از اینها تولید شده‌‌اند و بعضا آثاری میانه و ضعیف بوده‌اند، مرمت شده‌اند پس چرا این فیلم‌های ماندگار که در کنار عزیزا.. حمیدنژاد و در شرایط سخت آنها را تولید کردیم، هنوز مرمت نشده است؟ میخواهم بدانم چه کسی فیلم‌ها را مرمت می‌کند که این قدر بی برنامه است…؟

 

مدیر آفاق‌فیلم خاطرنشان ساخت: رک و راست بگویم عزیز‌ا..حمیدنژاد-کارگردان هور در آتش و اشک سرما-به نشانه ی اعتراض به اینکه چرا فیلمهای ماندگارش را مرمت نکردند در مراسم حاضر نشد ولی من آمدم تا بپرسم مسئول مرمت فیلم در سینمای ایران کیست؟ و الویتش در انتخاب فیلم برای مرمت چیست؟ بیش از صد فیلم در سالهای اخیر مرمت شده چرا نباید دو فیلم هور در آتش و اشک سرما را پالایش کنند؟ همچنان با حضور گلشیفته فراهانی در اشک سرما مشکل دارند؟ و تصویر رئالیستی که از عین جنگ در هور در آتش ارائه شد، باب طبع مدیران نیست؟؟ مشکل کجاست؟




واکنش نقادانه کاراکترِ محسن امیریوسفی خطاب به کمیته اسکار: بیانیه‌ کمیته اسکار را ارشاد نوشته یا خودتان؟؟/مگر به خاطر بی‌احترامی ارشاد اعلام کناره‌گیری نکردید، پس چرا در کمیته ماندید؟/مگر نورچشمی ارشادپسند کمیته تهدید نکرد که محال است جلسات را به خارج خانه سینما ببرد، پس چه شد؟/چرا درباره سه همکار اخراجی از کمیته اسکار چیزی ننوشتید؟/آقای نورچشمی ارشاد! چرا احترام همکاران اخراجی را نگه نداشتید؟/صنف مرده‌شورها بیشتر به هم احترام می‌گذارند تا شما خانه سینمایی‌ها!!/طبق قوانین جدید میتوانستید «یک تصادف ساده» را به اسکار بفرستید! چرا جا زدید؟/چرا به‌جای پاسخگویی، عذرنامه‌ای ارشادپسند نوشتید؟

سینماروزان: مدتی کوتاه بعد از آن که کمیته اسکار به جای فیلمهای “پیرپسر” یا “زن و بچه” و حتی “تصادف ساده”، اقدام به ارسال فیلم “علت مرگ نامعلوم” نمود، محسن امیریوسفی از طرف کاراکتر مرده شور فیلم “خواب تلخ”، نامه ای به کمیته اسکار نوشته و با زبان نیش و کنایه حسابی آنها را به چالش کشیده.

 

متن نامه کاراکتر ِمحسن امیریوسفی را بخوانید:

بازگشت آقااسفندیار با اکران آنلاین خواب تلخ بعد از ۲۲ سال!

واکنش طنازانه آقا اسفندیار به بیانیه هیات انتخاب کمیته اسکار علیه خانه سینما:

چرا بجای استعفای دسته جمعی موندید تو کمیته اسکار؟ / شما که می‌دونستید با قانون جدید آکادمی اسکار، میشد فیلم آقای پناهی را معرفی کرد!

به نام خدایی که توقیف را دوست ندارد!

از اسفندیار مرده شورِ فیلم خواب تلخ منتظرالاکران آنلاین

به اعضای محترم اولین کمیته اسکار بدون خانه سینما!

سلام و علیکم

بیانیه انتقادی شما خطاب به خانه سینما را خوندم و اولش فکر کردم بیانیه را ارشاد و وابستگان نوشتند ولی بعد که اسم هشت سینماگر عزیز و گرامی را زیرش دیدم دود از زیر کلاه نمدی‌ام بلند شد!

آخه عزیزان، خانه سینما شما را برای حضور در کمیته اسکار دعوت کرد ولی بعد بخاطر بدقولی و بی احترامی ارشاد اعلام کناره گیری کرد، ولی شما چرا تو کمیته موندید؟!

حتی بهتون گفتند اگه برخلاف درخواست قبلی خانه سینما خواستید از کمیته استعفا بدید، از تصمیم‌تون حمایت رسمی می‌کنند چون غیبت اعضا در کمیته مهم نیست و با هر تعداد اعضا، فیلم منتخب اعلام میشه. پس کجا خانه سینما پشت شما را خالی کرد؟! ولی عزیز نورچشم و ارشادپسندتون در جواب پیشنهاد استعفای گروهی گفت ما فردا اول وقت میریم جلسه کمیته با ارشاد و میگیم یا کمیته اسکار می‌آید خانه سینما یا ما استعفاء میدیم ولی فردا رفتید به جلسه و نمیدونم چی شد که موندید؟! و بازم موندید و موندید! و یکباره علیه خانه سینما بیانیه ای توهین آمیز دادید! البته من از این مرده شورخونه سلام میکنم خدمت مسبب بیانیه!

حتی میگید اسامی‌تون را ارشاد بدون اطلاع خانه سینما به آکادمی اسکار داده بود و نمیشد عوضشون کنه ولی مگه اسامی تو پیاده روی مشاهیر هالیوود رفته که نشه پاکش کرد؟! اسامی با تائید صاحب درگاه اسکار به راحتی عوض میشه و اونا فقط اسم فیلم‌ منتخب کمیته را میخواهند.

منِ مرده شور خودم قرار بود سال ۲۰۰۶ با خواب تلخ‌ بروم اسکار و حتی یک پاپیون گرونی هم خریدم که رودستم موند چون چنان زیرآب فیلمم را تو همین کمیته اسکار زدند که توقیف شدیم و بعد از ۲۲ سال تازه قراره اکران آنلاین بشیم!! ولی میدونم که اگه یکی از آقایون داخل این کمیته خدای نکرده تو تصادف می‌مُرد و می‌اومد زیر دست من یا تو سفر بود یا اصلا پشیمون می‌شد و تو شلوغی خیابون ناپدید می‌شد یا چه میدونم قانقاریا میگرفت، کل کمیته اسکار یک کشور که نمی‌رفت رو هوا؟! سریع عوض می‌شدید با اسامی جدید و مشتاق! که البته شما شیطونا هم کم مشتاق نبودید!

بعدش هم خوب بود تو این بیانیه طولانی‌‌تون حداقل یک جمله هم در مورد سه همکار سینمایی که ارشاد از لیست خانه سینما حذف کرد می‌نوشتید! مگه دو رئیس صنف و یک فعال صنفی همکارتون نبودند؟! و اصلا چرا ارشاد باید دو رئیس پیشکسوت صنوف سینمایی را از لیست حذف کنه و فقط یک رئیس صنف را نگه داره؟ که البته اون رئیس نورچشم هم حاضر نمیشه به احترام دو رئیس حذف شده استعفا بده! والا ما تو صنف مرده شورها هم این احترام را به هم میگذاریم چه برسه به صنوف هنری و فرهنگی مملکت که تاج سرمون هستند! ….. اوووه ببخشید یک‌ مُرده جدید آوردند، باید بروم بشورمش برای همین سریع میگم:

کجا و کی خانه سینما بابت “بیانیه شتابزده و ناسنجیده” از شما عذرخواهی جمعی کرد و پوزش خواست؟!

ایکاش وسط اون بیانیه توهین آمیز، دو تا انتقاد ریز و یواشکی هم به ارشاد می‌کردید که باعث نشه مردم و سینماگران پشت سرتون حرفی بزنند، ثواب داشت!

از همه عجیب‌تر امضای دو سینماگر بین امضاهاست که از اول منتخب ارشاد بودند نه خانه سینما! واقعا مسئولین محترم، ما سه تا را کجا می‌برند؟!

ولی به حضورتون عارضم که بعد از سی و دو سال برای اولین بار خانه سینما برای دفاع از استقلال جامعه اصناف سینما، از کمیته اسکار بیرون اومد و این را با شجاعت اعلام عمومی کرد ولی شما عزیزان تحت تاثیر آقای مسبب، قبل از ارشاد و حتی ۲۴ساعت‌نامه‌ای که با کاف شروع میشه، بدترین و تندترین موضع را علیه خانه خودتون گرفتید! بقول تهرونیا دمتون گرم و واقعا خوش به حال این دولت!

(آقای محترم چرا داد میزنی؟! اومدم، چه عجله ای داری؟ مرده‌ها صبورند! ببین مثل بچه خوابیده!)

ضمنا تو بیانیه‌تون گفتید شما در وضعیتی چون دایره گچی قفقازی هستید! ولی جسارتا به نظر صاحب این کیبورد! شما در وضعیت تاریخی آنکه گفت آری، آنکه گفت نه، هستید!

و نکته آخر، اصلا شما تهِ مستقل و یا به قول شاگردم اِند مستقل و من پیرمردِ مرده شور و کل خانه سینما وابسته! ولی حالا که امسال قانون آکادمی اسکار برای اولین بار عوض شد و شرط یک هفته اکران فیلم فقط در کشور مبداء را برداشتند چرا فیلم “یک تصادف ساده” از آقای جعفر پناهی را معرفی نکردید؟ مگه شما عزیزان و نورچشمم رای مستقل نداشتید؟! مگه نمیدونید فیلم آقای پناهی نخل طلا را گرفته و راحت میرفت تو لیست پنج فیلم منتخب اسکار؟

با توجه به قانونی بودن این کار معرفیش میکردید و اگه ارشاد قبول نمیکرد بدون اینکه هول بشید استعفاء می‌دادید!

با این کار فرانسه یک فیلم ایرانی را تو هوا نمی‌زد و شما هم لازم نبود عذرنامه‌ی بدتر از گناه و ارشادپسند بنویسید!

باور کنید حتی سازندگان فیلم مستقل و منتخب‌تون یعنی “علت مرگ نامعلوم” هم براتون دست می‌زدند و هورا می‌‌کشیدند که از همین مُرده شورخونه اعلام خوشحالی می‌کنم از انتخاب این فیلم و عاشق اسمش هستم که راست کار ماست!

بعدش هم چرا آقای مسبب بیانیه در جواب سئوال یک خبرنگار که پرسید: آیا دو فیلم‌ “پیرپسر” و “زن و بچه” را به دلیل خاصی کنار گذاشتید؟! بجای پاسخ دادن به این سئوال، آویزونِ فیلم آقای پناهی و مرثیه خوان عدم انتخابش (لابد توسط خودش!) شده، آخه برای ادعای مستقل بودن چرا شان و منزلت فیلم منتخب کمیته را می‌آوری پائین نورچشمم؟!

ولی از شوخی گذشته دیگه کات میدم و به همه شما عزیزان گرامی خسته نباشید میگم و واقعا دمتون گرم که اولین کمیته بی خانه سینمای اسکار ۲۰۲۶ را با تلاش و توهین تشکیل دادید! امیدوارم از شوخی‌های این پیرمرد مرده شورِ توقیفی ناراحت نشید!

خدا همه ما را رحمت کنه حتی نورچشمی‌‌ها را!

الهی آمین!

آقا اسفندیار بازیگر فیلم خواب تلخ

(اکران آنلاین بعد از ۲۲ سال، به زودی در فیلم‌نت)

 




آغاز فیلم‌برداری فیلم «داستان‌های موازی»/اصغر فرهادی در پاریس کلید زد

سینماروزان: فیلم‌برداری «داستان های موازی» (Parallel Tales) د‌همین ساخته اصغرفرهادی، روز ۸ سپتامبر(۱۷شهریور‌ماه)در پاریس آغاز شد.

ایزابل‌ هوپر، ونسان‌کسل، ویرجینی افیرا، پییر نینه، آدام بئسا و کاترین دونو ستارگان سینمای فرانسه ، بازیگران اصلی «داستان های موازی» اند که فیلم‌برداری آن سه ماه ادامه خواهد داشت.

تاکنون ایزابل هوپر، آدام بئسا و کاترین دونو مقابل دوربین فرهادی رفته‌اند.

هایده صفی‌یاری تدوین «داستان‌های موازی» را بر عهده دارد.

کمپانی فرانسوی ممنتو

(Memento Production)

و‌ کمپانی آمریکایی

آنانیموس کانتنت

(Anonymous Content)

به همراه اصغرفرهادی تهیه‌کنندگان «داستان‌های موازی» خواهند بود.

آخرین ساخته فرهادی محصول مشترک فرانسه، آمریکا ، ایتالیا و بلژیک است.

عکاس :

.Carole BÉTHUEL

 




اکران پس از دو سال توقیف/رونمایی از تیزر فیلم «لاک پشت» با بازی فرهاد اصلانی، نازنین بیاتی، صابر ابر و…+فیلم

سینماروزان: تریلر فیلم سینمایی«لاک پشت» منتشر شد.

«لاک پشت» فیلمی است به کارگردانی و نویسندگی بهمن کامیار درباره سوءظن های یک مرد میانسال به همسرش.

این فیلم در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش ویژه جشنواره ، با یک نمایش محدود تو‌انست ، تحسین منتقدان و مخاطبان را برانگیزد.

در این فیلم سینمایی فرهاد اصلانی ، صابر ابر ، نازنین بیاتی ، نازنین کریمی ایفای نقش میکنند.

جانشین تهیه کننده: سجاد رحیمی

مجری طرح وسرمایه گذار : امیر حسین نفر

ساخت تیزر : کیومرث بیک زند

پخش «لاک پشت» را مهرگان فیلم بر عهده دارد.

برای تماشای تیزر فیلم لاک‌پشت اینجا را ببینید.

 

 




«حرکت آخر»؛ فیلم دوملیتی شهاب حسینی روی پرده می‌رود! 

سینماروزان: فیلم سینمایی «حرکت آخر» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی شهاب حسینی از نهم مهرماه با پخش خانه‌فیلم روانه اکران می‌شود.

 

«حرکت آخر» چهارمین فیلم سینمایی شهاب حسینی به عنوان کارگردان است. این فیلم یک درامِ سیاسی – اجتماعی است که با ترکیبی از بازیگران ایرانی و آمریکایی و براساس نمایشنامه «آخرین پرده» اثر گیلبرت سسبرون ساخته شده است. ‌

جیا مورا، جیمز واگنر، آرمین امیری و محمد مطلق بازیگران اصلی این فیلم هستند. ‌

«حرکت آخر» تاکنون در چهارده فستیوال بین‌المللی حضور داشته که از جمله آنها می‌توان به حضور در هفتاد و هشتمین دوره فستیوال سالرنو و همچنین دریافت جایزه بهترین فیلم شمال آمریکا از فستیوال TinFF که مورد تأیید آکادمی سینمایی کانادا است، اشاره کرد.

«ساکن طبقه وسط»، «مقیمان ناکجا» و «نویسنده مرده است» سه فیلم دیگری است که شهاب حسینی کارگردانی کرده است و در این بین پرمخاطب‌ترین فیلم شهاب همان فیلم اولش «ساکن طبقه وسط» بوده که مضمون فلسفی-چندلایه و همه‌فهم‌ش باعث شد بعد از اکران سینماها هم در پلتفرم‌ها و هم شبکه‌های فارسی زبان ماهواره ای مورد توجه قرار گیرد و همچنان در شمار آثار مطلوب مخاطبان باشد.

 

 




صدور پروانه برای کارمند سالیان ارشاد!+صدور پروانه برای مجید صالحی+صدور پروانه برای فیلمی یادآور باران کوثری

سینماروزان: شورای پروانه فیلمسازی سینمایی برای پنج فیلمنامه مجوز تولید صادر کرد‌.

در میان پروانه های صادره عنوان “بی سجل” به کارگردانی رقیه توکلی دیده میشود یادآور فیلم‌ “سه‌جلد” با بازی باران کوثری؛ فیلمی که سالها توقیف بود و بعد هم با محدودیت اکران شد و حتی اجازه حضور باران کوثری در اکرانهای مردمی آن صادر نشد.

شورا همچنین به مجید صالحی هم پروانه ساخت “دست خون” را داده. البته این مجید صالحی آن بازیگر معروف کمدی نیست و کارگردانی جوان است که قبلتر فیلم پیتوک را ساخته بود که توجهی در اکران برنینگیخت.

در میان پروانه های صادره نام عباس نادری-از کارمندان سالیان نظارت سینما -هم دیده میشود! به عنوان نویسنده یک کمدی با عنوان “شاخ به شاخ” به کارگردانی محسن آقاخان. عباس نادری قبل‌تر هم یک کمدی خالتور دیگر با عنوان “نقره داغ/جنس لطیف” را برای آقاخان نوشته بود.

فهرست پروانه‌های صادره:

–«دست خون» به تهیه‌کنندگی محمد شهبازی و کارگردانی سید مجید صالحی و نویسندگی امیررضا نوری پرتو

–«بی سجل» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی رقیه توکلی

–«شاخ به شاخ» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی محسن آقاخان و نویسندگی عباس نادری

–«برای برادرم» به تهیه‌کنندگی شهرام اسدزاده و کارگردانی و نویسندگی علی فرد

–«عروس چشمه» به کارگردانی و تهیه کننده و نویسندگی‌ فریدون نجفی حاجیور




ورود به جنگ ۱۲روزه در فصل تازه‌ی سریال «پایتخت»!+ راه‌اندازی پایتخت‌مال در مازندران!

سینماروزان: در حالی خبر ساخت فصل هشتم «پایتخت» با سوژه جنگ ۱۲روزه به گوش می‌رسد که سیروس مقدم به همراه محسن تنابنده با استاندار مازندران و مسئولان این استان دیدار کردند تا شرایط تولید فصل هشتم را ارزیابی کنند.

 

در دیدار‌ سیروس مقدم و محسن تنابنده با مهدی یونسی رستمی،‌ استاندار مازندران، ضمن بررسی مقدمات ساخت فصل هشتم سریال «پایتخت» طرح احداث مجموعه فرهنگی چندمنظوره‌ای با نام «پایتخت‌مال» ‌در یکی از لوکیشن‌های شاخص استان نهایی شد.

 

این مجموعه قرار است با رویکردی چندمنظوره، شامل بخش‌های گردشگری سینمایی، کلاس‌های آموزشی، اقامتگاه هنری و فضاهای تعاملی فرهنگی باشد و به‌عنوان نماد پیوند هنر و توسعه محلی، نقش‌آفرینی کند.

 

در فصل هشتم سریال «پایتخت» بناست موضوعاتی همچون ساماندهی پسماند استان و چالش‌های زیست‌محیطی و همچنین اثرات جنگ ۱۲روزه بر زندگی ایرانیان، با نگاهی انتقادی و امیدبخش به تصویر کشیده شود.




پرویز پرستویی: فیلم “سرخپوست” برای من و هدیه تهرانی نوشته شده بود اما…+اظهارنظر درباره جنگ دوازده روزه!+چرایی جدایی از کارنامه و… 

سینماروزان: قبل از پیشنهاد فیلم «سرخپوست» قرار بود من و نیما جاویدی فیلم «جنتلمن» را با هم کار کنیم و جلسات زیادی هم برای این کار برگزار شد، اما متأسفانه به نتیجه نرسید و امکانات ساخت این اثر فراهم نشد.

 

پرویز پرستویی با بیان مطلب فوق به شرق گفت: وقتی نیما جاویدی، فیلم «سرخپوست» را پیشنهاد کرد، ایده فیلم را خیلی دوست داشتم، ولی متأسفانه آن زمان درگیر کار بودم و علی‌رغم میل باطنی نتوانستم در این فیلم حضور داشته باشم. نوید محمدزاده و پریناز ایزدیار هر دو بسیار تلاش کردند و زحمت کشیدند.

او ادامه داد: قبل از آن با من صحبت کردند که در صورت موافقت برای بازی در “سرخپوست” نقش روبه‌روی من را هدیه تهرانی بازی کند و وقتی این همکاری اتفاق نیفتاد، نیما جاویدی فیلم‌نامه را تغییر داد و سن شخصیت‌ها پایین‌تر در نظر گرفته شد تا نوید و پریناز بتوانند بازی کنند.

 

او درباره جنگ دوازده روزه بیان داشت: در شرایطی که به‌اصطلاح هیچ چیز سر جایش نیست و فکر کنید که ما فقط ۱۲ روز جنگ داشتیم، هنوز نمی‌دانیم چه اتفاقی رخ خواهد داد. آیا این جنگ ادامه پیدا می‌کند؟ زندگی را جمع‌و‌جور بکنیم یا نه؟ همین الان قصد داریم کار کنیم، ولی دست روی دست گذاشته‌ایم که چه می‌شود، در چنین شرایطی چرا باید با مردم رفتار نامناسب داشت؟ قدرت چیز خوبی است. از قدرت‌مان استفاده کنیم، مقابل کسی که ظلم می‌کند. مسئولیت چیز خوبی است. من هم دوست دارم مسئولیت مهمی داشته باشم و مو را از ماست بیرون بکشم. نمی‌گذارم بی‌عدالتی اتفاق بیفتد، اختلاس شود یا گرانی بیداد کند و حق کسی ضایع شود. نه اینکه با چوب به سر و تن مردم بزنم. بر سر بنده‌خدایی که چهار کیلو انگور و خربزه برای فروش گذاشته است. من اینها را می‌بینم. من آدمم، چدن که نیستم. وقتی اینها را می‌بینم، دیگر دل و دماغ کارکردن ندارم. آدم ضعیف‌النفسی هم نیستم. این‌قدر پوست‌کلفتم که حد ندارد، اما با خودم می‌گویم نمی‌توانم هر روز بلند شوم قیام کنم. من مسئولیت دیگری دارم. باید در کاری که انتخاب می‌کنم و در آن تجربه و تبحر دارم، فکر کنم که می‌توانم گره کوری را باز کنم؟ قرار نیست جهان را تغییر بدهیم. یک اثر هنری قرار نیست دنیا را دگرگون کند. اصلا اگر دگرگون کند، چه اشکالی دارد؟ اما همین که تأثیر بگذاریم، کافی است. اگر از بحث سیاسی آن فاصله بگیریم، همین که بتوانیم حال مردم را در این شرایط خوب کنیم، کافی است. مردمی که این‌قدر دل‌مرده شده‌اند که انگار گرد مرگ در جامعه پاشیده شده که آدم نمی‌داند شب و روزش را چطور بگذراند و شرمنده زن و بچه‌اش نباشد. ما هم باید در این شرایط زمینه‌ای را فراهم کنیم که ذره‌ای حال آدم‌ها را خوب کنیم و از فضای دل‌مرده اطرافش بیرون بیاید.

پرویز پرستویی+هدیه تهرانی
پرویز پرستویی+هدیه تهرانی

پرویز پرستویی درباره همکاری با موسسه کارنامه و ماجرای جدایی از آن بیان داشت: من شش سال مدیر آموزش کارنامه بودم. الان اسمی از من نیست. اصلا براساس نام من آنجا دایر شد. به خروجی‌های ما نگاه کنید؛ هومن سیدی، ساره بیات، رعنا آزادی‌ور، فرزین محدث، صابر ابر و محسن کیایی که الان ما با هم هم‌بازی هستیم. هنرجوی کارنامه بود. نمی‌گویم من آنها را پرورش دادم، مقصودم این است دورانی که من مدیر آموزش بودم، فضایی را به وجود آوردم که فکر می‌کردم 30 نفر بیشتر نباید هنرجو بگیریم و پول نمی‌گیرم تا کاری را که دلم می‌خواهد ‌انجام بدهم و البته خیلی دوستانه هم از آنجا جدا شدم.

او ادامه داد: فکر می‌کردم نباید یک‌سری آدم افسرده از اینجا بیرون بروند. من خدا نیستم که کسی از در وارد می‌شود بگویم این بازیگر می‌شود یا خیر. نه به زیبایی است و نه به زشتی، اما پارامترهایی وجود دارد. در دنیای حرفه‌ای کار می‌کنیم و می‌بینیم فردی براساس زیستگاه، موقعیت، سن و خانواده آیا پتانسیلی برای بازیگرشدن دارد یا خیر؟ گاهی در برخورد با هنرجویان نیازی نبود اتود بزنم. اولا که کسی که بازیگر است، نمی‌آید آموزش ببیند. آنهایی را که برای آموزش بازیگری می‌آمدند، ارزیابی می‌کردیم که کدام‌یک مستعدتر است. خاطرم هست روزی که صابر ابر را دیدم، چند دقیقه‌ای با هم حرف زدیم. می‌دانستم مجری برنامه‌های کودک و نوجوان است و از او پرسیدم شرایطش را دارد که دیگر اجرا نکند؟ به برخی می‌گفتم بلند شوند و حرکت کنند؛ چرا‌که می‌خواستم ببینم آیا از حرکاتش می‌توان متوجه شد‌ چقدر پتانسیل بازیگری دارد؟ درباره ساره بیات، صابر ابر و هومن سیدی تکلیف روشن بود؛ می‌دانستم خمیرمایه بازیگر‌شدن را دارند و باید کمک‌شان کنیم. در عوض به عده‌ای هم می‌گفتم تشریف ببرید. اما حرف اصلی ما در مؤسسه کارنامه این بود که یک‌سری آدم افسرده و مریض به جامعه تحویل ندهیم. شعاری‌ در کارنامه داشتیم و می‌گفتیم‌ قرار است که رانندگی به شما یاد بدهیم، ماشین برای شما نمی‌خریم. ولی کار که تمام می‌شد، می‌گفتیم حالا می‌خواهیم به شما وام بدهیم‌ ماشین بخرید. هرجا برای بازیگری از شماها دعوت کردند، با ما مشورت کنید…

 

پرستویی با نقد کیفی تلویزیون این روزگار گفت: با تلویزیون دعوا هم ندارم اما دیگر لذت نمی‌برم و ضرب‌المثلی هست که می‌گوید مرغ یک پا دارد. مرغ یک پا ندارد، دو پا دارد ولی خیلی جاها برای من یک پا دارد…

او افزود: من بهترین کارها را در تلویزیون انجام دادم. من به‌تنهایی نه. مقصودم کارهایی است که با کارگردان‌های خوبی کار کردم. سریال رعنا، امام علی (ع)، زیر تیغ، آشپزباشی، آپارتمان، آوای فاخته و کارهایی بوده که همان زمان هم مخاطب ابراز رضایت کرده است. خیلی متأسفم بابت اینکه نمی‌توانم در تلویزیون کار کنم، چون جایی دیگر وجود ندارد و نمی‌شود. تلویزیون را که الان نگاه می‌کنی، در تمام شبکه‌ها کسانی هستند که جای آنها آنجا نیست. اشکالی ندارد مردم را به دین و مذهب ارشاد کنیم. آدم‌هایی که هنوز برای من محترم و شریف هستند، به‌عنوان مجری و گرداننده در تلویزیون حضور دارند و از آنها لذت می‌برم. من که هستم که بگویم این تلویزیون مطلق به درد نمی‌خورد. یک چیز دیگری در تلویزیون برای من مهم است که دیگر وجود ندارد، وگرنه آدم‌های شریفی هم هستند که در تلویزیون هستند و گاهی من آنها را تماشا می‌کنم. این‌طور نیست که بگویم تلویزیون نمی‌بینم. فرصت داشته باشم تا برفک تلویزیون را می‌بینم که ببینم چرا بد است؟ چهار تا جوان نشسته‌اند، درحالی‌که ملتی که خودشان زخمی هستند و آسیب دیده‌اند و تو داری آنها را نصیحت می‌کنی؟ دختر جان برو دنبال زندگی‌ات. ما روزگاری در این تلویزیون افرادی مثل آقای عالمی یا میرفخرایی را داشتیم و آدم‌های دیگری که به‌عنوان مجری در تلویزیون بودند و از حضورشان لذت می‌بردیم. الان برنامه‌های سینمایی ما هم جز تخطئه‌کردن سینما چیزی ندارد. دامن می‌زنند که این سینما وجود نداشته باشد. به نظرم مهم‌ترین کار یک هنرمند این است که به مخاطب احترام بگذاریم، حالا در هر مدیومی که هستیم. امیدوارم حرمت تماشاچی را حفظ کنیم.




“پیرپسر” ۱۷۰میلیارد و “مرد عینکی” ۱۳۸میلیارد/”صددام” ۱۳۵میلیارد/”زن و بچه” ۸۶/۵میلیارد/”ناجورها” ۳۱/۵میلیارد/”گوزنهای اتوبان” دوروزه میلیاردی شد+آمار کامل فروش

سینماروزان: پیشتاز فروش هفتگی همچنان مرد عینکی است با بهرام افشاری و پس از آن ناجورها قرار دارد با پژمان جمشیدی.

پیرپسر ۶میلیارد فروش هفتگی داشته و ۱۷۰میلیاردی شده. مرد عینکی ۱۳میلیارد فروش هفتگی داشته و ۱۳۸میلیاردی شده.
صددام در هفته آخر اکران خود حدود یک میلیارد فروخته و ۱۳۵میلیاردی شده. زن و بچه حدود ۵میلیارد فروخته و ۸۶/۵میلیاردی شده. ناجورها ۹میلیارد فروش هفتگی داشته و ۳۱/۵میلیاردی شده.
ناتوردشت ۳میلیارد فروش هفتگی داشته و ۸میلیاردی شده. آدم فروش با انبوه بازیگر فقط حدود ۲میلیارد فروش هفتگی داشته و ۳میلیاردی شده.

تازه‌ترین فیلم اکران شده “گوزنهای اتوبان” در دوروز ابتدایی اکران خود حدود یک میلیارد فروخته.

آمار فروش سینماهای ایران تا ۲۸ شهریور ۱۴۰۴
آمار فروش سینماهای ایران تا ۲۸ شهریور ۱۴۰۴

آمار کامل #فروش_سینماهای_ایران تا ابتدای ۲۸شهریور ۱۴۰۴ به شرح زیر است:

(تمام ارقام به تومان است و منهای اکران سیار)

— #پیرپسر ۱۷۰میلیارد(۹۴روز/۴۰هزار سانس)

— #دایناسور ۱۵۱میلیارد و ۶۵۰میلیون (۱۸۶روز/۵۵هزار سانس)

— #مرد_عینکی ۱۳۸میلیارد (۴۷روز/۳۵هزار سانس)

— #صددام ۱۳۵میلیارد( ۱۲۰روز/۵۰هزارسانس)

— #زن_و_بچه ۸۶میلیارد و نیم (۵۴روز/۲۰هزار سانس)

— #موسی ۶۹میلیارد و نیم(۱۹۳روز/۳۰هزار سانس)

— #کوکتل_مولوتف ۶۲میلیارد و ۶۴۰میلیون (۱۷۹روز/۲۵هزار سانس)

— #رها ۳۷میلیارد و ۶۵۰میلیون(۱۹۲روز/۱۴هزار سانس)

— #پسر_دلفینی(۲) ۳۲میلیارد(۱۹۳روز/۲۰ هزارسانس)

— #ناجورها ۳۱میلیارد و نیم(۲۲روز/۱۵هزارسانس)

— #سلام‌علیکم_حاج‌آقا ۲۹میلیارد و ۳۵۰میلیون(۱۱۰روز/۱۷ هزار سانس)

— #خانه_ارواح ۲۸میلیارد و ۳۷۰میلیون(۱۲۰روز/ ۱۷ هزار سانس)

— #رویاشهر ۲۲میلیارد و ۹۰۰میلیون (۱۳۴روز/۱۸هزار سانس)

— #بامبولک ۱۸میلیارد و ۲۰۰میلیون(۱۸۶روز/۱۱هزارسانس)

— #جزایر قناری ۱۸میلیارد(۵۵روز/ده هزار سانس)

— #زیبا_صدایم_کن ۱۵میلیارد و ۷۵۰میلیون(۱۲۷روز/۱۱ هزارسانس)

— #فرمانروای_آب ۸میلیارد و ۴۰۰میلیون(۴۷روز/۲هزارسانس)

— #ناتوردشت ۸میلیارد(۱۶روز/۴هزار سانس)

— #آدم‌فروش ۳میلیارد(۱۶روز/دوهزارسانس)

— #آنجا_همان_ساعت ۷۳۶میلیون (۶۸روز/۸۰۰سانس)

— #اتاقک_گلی ۷۰۰میلیون(۳۹روز/۵۳۰سانس)

#سینمامتروپل نیم میلیارد (۱۶روز/۸۰۰سانس)

— #زعفرانیه_۱۴_تیر ۳۷۴میلیون(۶۸روز/۶۰۰سانس)

— #بازی_را_بکش ۲۵۷میلیون(۱۲۷روز/۵۸۰سانس)

— #صبح_اعدام ۲۱۳میلیون (۱۱۳روز/۳۷۰سانس)

— #غیبت_موجه ۱۷۴میلیون(۴۷روز/۳۲۰سانس)

— #وحشی ۱۱۶میلیون(۹۴روز/۲۹۶سانس)

— #پاکول ۸۷میلیون(۱۱۳روز/ ۱۵۵سانس)

— #ترک_عمیق ۱۳میلیون(۶۱روز/۴۰سانس)

✔️✔️اکران جدید

— #گوزنهای اتوبان ۱میلیارد(۲روز/۶۰۰سانس)




حامد مظفری: آقای برزگر! انصراف نمی‌دهید از این گزینش ارگانی؟ 

سینماروزان/حامد مظفری:

آقای مجید برزگر تهیه‌کننده‌ی فیلم علت مرگ نامعلوم! یادتان است که ۱۳ سال قبل به من گفتی ریاضت بکش و با رسانه‌های دولتی همکاری نکن!؟

یادتان است که خطاب به شما گفتم: تعیین تکلیف برای بندگان خدا عین دیکتاتوری است و بنده مختارم با هر رسانه‌ای که محتوایم را بی‌سانسور، منتشر کند، کار کنم!

حالا که در موازنه‌ی منفی علیه “پیرپسر-زن و بچه”- به ناگاه فیلمتان-علت مرگ نامعلوم- از سوی فارابی به‌عنوان گزینه‌ی اسکار اعلام شده، خواهشی از شما دارم که بیا و ریاضت بکش و زیربار گزینشگری یک ارگان وابسته به دولت نرو. شما یحتمل به فهرست اولیه‌ی کاندیداهای اسکار هم نمیرسی پس چه بهتر که همین ابتدا انصراف دهی تا توصیه آن روزتان در نهی از وابستگی‌های ارگانی یک مصداق زیبنده پیدا کند. بماند که نامتان زیر بیانیه‌ی لزومِ قطع ارتباط اسکار با فارابی هم به چشم میخورد و این یعنی اینکه اگر میخواهید “عامل بی عمل نباشید” باید انصراف دهید. 

انصراف می‌دهید یا صحه می‌گذارید بر گزینشِ یک نهاد وابسته به دولت؟ و اجازه نمی‌دهید راه برای جوانترهایی مثل اکتای براهنی و ستاره‌ی قدرنادیده فیلمش-عمو حسن پورشیرازی- باز شود؟؟ و در ادامه نیز بسان قبل و درعین نهی دیگران، خود باز با حمایت مرکز و فارابی، مامان و بیرو و… می‌سازید و پا دهد کارگردانی افتتاحیه یا اختتامیه ی جشنواره های دولتی را هم برعهده میگیرید؟

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار




…و بالاخره معرفی “علت مرگ نامعلوم” به عنوان نماینده‌ی ایرانی اسکار/فیلمی با کمتر از ۸۰ هزار مخاطب داخلی و دنباله‌روی سینمای اصغر فرهادی

سینماروزان: بالاخره بعد از مدتها حرف و حدیث و در شرایطی که بخش عمده کمیته اسکار همان‌هایی بودند که خانه سینما معرفی کرده بود، فیلم سینمایی «علت مرگ نامعلوم» از میان پنج نامزد نهایی، با اکثریت آرا به عنوان نماینده سینمای ایران به آکادمی اسکار ۲۰۱۶ معرفی شد.

 

«علت مرگ نامعلوم» از میان چهار فیلم دیگر-پیر پسر، رها، زن و بچه و زیبا صدایم کُن- انتخاب شد در حالیکه نه مانند «زن و بچه» توانسته بود به بخش مسابقه جشنواره درجه یک کن راه پیدا کند و نه مانند «پیرپسر» اجماع مخاطب عام و خاص را یکجا داشت.

 

فیلم «علت مرگ نامعلوم» نخستین ساخته سینمایی علی زرنگار فیلمی است در سبک و سیاق متاثر از مینی‌مال‌های اصغر فرهادی و با یک روایت جاده‌ای و تلخ از سرگذشت هفت مسافر که زندگی‌شان در پایان یک سفر طولانی با مرگ یکی از مسافران تغییر می‌کند و درست شبیه به آثار فرهادی، بعد از مرگ مسافر است که ویژگی های پنهان-و اغلب منفی- آدمهای دیگر رو میشود.

 

این فیلم در اکران۴۰۳ روی پرده رفته و درنهایت کمتر از ۸۰هزار مخاطب در سینما داشت در حالی که همین حالا که هنوز اکران «پیرپسر» به اتمام نرسیده، آمار مخاطبان آن به حدود دو میلیون نفر رسیده است.

 

اعضای کمیته اسکار که فقط دو نفر از هشت نفر آن زن بودند عبارتند از: پانته‌آ پناهی‌ها، آزاده موسوی، ابوالحسن داودی، مصطفی کیایی، فرهاد توحیدی، هومن بهمنش، محمدرضا دلپاک، علی دهکردی

این کمیته انتخاب که تعدادش هم “زوج” بوده، انگار در پرهیز از انتخاب یکی از دو فیلم‌ زن و بچه یا پیرپسر تن به چنین انتخابی داده‌اند؛ فیلم اول یک جوان که علیرغم حضور در یک سری جشنواره‌ متفرقه خارجی، شرط مهم راهیابی به فهرست اولیه اسکار خارجی زبان که پخش‌کننده قدرتمند در آمریکا است را ندارد!

معرفی علت مرگ نامعلوم به اسکار
معرفی علت مرگ نامعلوم به اسکار




زن‌های دیگر حذف شدند تا من بمانم/بخشی از پشت صحنه‌ی «کارناوال» به روایت رویا میرعلمی

سینماروزان: رویا میرعلمی درباره اجرایش در برنامه «کارناوال»فیلمنت می گوید که اکثر تماشاچی‌ها او را به عنوان بازیگر کمدی می‌شناسد، اما حالا بُعد دیگری از هنرش را دیده‌اند که کاملا جدی است. میرعلمی میگوید: ابتدا خانم‌های بازیگر دیگری هم در کارناوال بودند اما نشد که تا پایان بمانند..

 

اجرای اول و دوم رویا میرعلمی در «کارناوال» محصول اختصاصی فیلم نت با اینکه در بخش‌هایی دستخوش ممیزی شده‌اند اما آثاری پرکشش شده و توانسته‌اند احساسات مخاطبان را درگیر کنند.

 

میرعلمی با اینکه برای مخاطبان تلویزیون به عنوان یک بازیگر کمدی شناخته می‌شود اما در این دو اجرا دست به چالش مهمی زده و آثاری کاملا جدی روی صحنه برده است. او تنها زن شرکت‌کننده در فستیوال «کارناوال» است و از این جهت هم با چالشی جدی روبه‌رو بوده است.

 

رویا میرعلمی در مصاحبه‌ای درباره چالش‌های پیش رویش برای اجرا در کارناوال گفته و توضیح داده که با حرکت از کمدی به سمت اجرایی جدی، مخاطبانش را با یک تغییر مواجه کرده است. او می گوید: اکثر تماشاچی‌ها من را به عنوان یک بازیگر کمدی می‌شناسد، چون از زمان سریال‌های سروش صحت تا برنامه‌های اخیر مثل جوکر، کمدی زیاد کار کرده‌ام، اما حالا تماشاگران «کارناوال» یک بعد دیگری از هنر من را دیده‌اند که کاملا جدی است.

 

میرعلمی درباره اهمیت امیدواری و تلاش برای ادامه زندگی که در اجرایش جاری است، توضیح می دهد: نمایشی اجرا کردم درباره زندگی فریدا کالو و ونسان ونگوگ که مثل اسمش بسیار خیال‌پردازانه است. موضوعی انسانی است درباره امید. جایی که آدم به انتهای صبر خود می‌رسد و فکر می‌کند دنیا برایش تمام شده و غیر از سیاهی دیگر رنگی نیست ولی همیشه روزنه‌ای هست که به هرحال به داد آدم‌ها می‌رسد. چیزی را که من همیشه متصور بوده‌ام این است که آدم‌ها خودشان برای خودشان امید درست می‌کنند. فکر کردم چنین مضمونی باید در قالب نمایش اجرا شود تا ابعاد مختلفی در آن گنجانده شود.

 

او درباره چگونگی رسیدن به ایده همراهی ونگوگ و فریدا عنوان می کند: پنج سال پیش من نقاشی‌های علیرضا کریمی مقدم که یک آرتیست بسیار هنرمند و فرهیخته‌ای هستند را دیدم که در آن فریدا و ونسان کنار هم قرار گرفته بودند. با ایشان وارد گفتگو شدم. می‌خواستم نمایشنامه‌ای بنویسم و کاری مشترک انجام دهیم. آن زمان نشد اما این در سر من باقی ماند. در نهایت آن را برای اجرا به «کارناوال» آوردم و در هفده دقیقه آماده کردم تا برای مخاطبان به‌صورت گسترده اجرا شود.

 

میرعلمی تنها زن شرکت‌کننده در رقابت «کارناوال» است. او از احساسش در این رابطه می گوید: من همیشه به چالش علاقه‌مند بوده‌ام. اینجا هم کم چالش نداشته‌ام. ابتدا خانم‌های دیگری هم بودند اما نشد که تا پایان بمانند. من به عنوان کسی که کار هنری می‌کنم برایم جالب بود این کار را به سرانجام برسانم. به هرحال من سالیان سال در نمایش بوده‌ام و برای جشنواره‌های مختلف کار روی صحنه برده‌ام. از اول به دنبال برد و باخت نبوده‌ام تنها مساله‌ مهم، اثرگذاری و احترام به مخاطب بود. دلم می‌خواست اثری آبرومند به مخاطب تحویل دهم و همین هم شد. بعضی تماشاگران بعد از دیدن اجرا می‌گفتند برای اولین‌بار بوده که تئاتر دیده‌اند و تصمیم دارند باز هم برای تماشای تئاتر بروند و همین برایم کافی است.

 

«کارناوال» به کارگردانی و اجرای رامبد جوان و به تهیه‌کنندگی محمد شریفی شب های چهارشنبه در پلتفرم فیلم‌نت منتشر می‌شود.