1

پشت‌صحنه؛ جذاب‌تر از خودِ سریال!؟!/ بازیگران؛ بامزه‌تر از نویسندگان؟

سینماروزان/مجتبی احمدی: چرا پشت صحنه ها از خود سریال جذاب تر شده‌اند؟تماشاگر از کات دادن ها لذت می برد یا چیز دیگر؟

به گزارش سینماروزان و به نقل از برنا، با دیدن لحظاتی از پشت صحنه برخی از سریال های طنز تلویزیونی که مدتهاست پخش آن در پایان هر قسمت قبل از تیتراژ مد شده است و بسیار هم پرطرفدار است  به این نتیجه می‌رسیم که برخی بازیگران به مراتب بامزه تر از نویسندگان هستند.

این خیلی دور از ذهن نیست که بازیگران با مزه تر باشند اما اینکه بازیگر به فیلمنامه نیاز داشته باشد و روی آن متعصب باشد اما ما نتوانیم متن خوب و استانداردی به دست او بدهیم چه آسیب هایی را با خود به همراه دارد:

–بازی های تکراری 
–تکیه کلام های تکراری
–لحن های تکراری
–تیپ های تکراری
–افه های تکراری

انگار ما از بازیگر خواسته ایم خودش را تکرار کند.

برخلاف گذشته که نویسندگان با تعصب بسیاری به متن شان به بازیگر اجازه خروج از فیلمنامه نمی دادند این روزها امیدوار حضور بازیگران بامزه هستند تا متون کم رمق طنز بتوانند از این حربه برای نجات استفاده کنند.

چرا  پخش پشت صحنه سریال به مراتب جذاب تر از خود سریال است؟چرا در هر قسمت تیم تولید روی آن حساب باز می‌کنند؟ تدوینگر هم برای آن برنامه دارد؟

چون تماشاگری که سریال را دوست ندارد باز پشت صحنه را می بیند و میخندد. تماشاگر با دیدن پشت صحنه به بازیگر نزدیک می شود و بامزگی های او را می‌بیند. چرا که در این لحظات بازیگر فرصت خودنمایی بیشتر دارد و جذابیت های بازی او بیشتر نمایان میشود.

بارها شاهد این بوده ایم که در بسیاری اوقات شوخی های بازیگران و بداهه های آنها ناجی کار آنهاست  بدین ترتیب باید گفت بازیگران به مراتب بامزه تر از نویسندگانی هستند که این روزها به دلایل مختلف از جمله انتخاب اشتباه، در دست داشتن چند کار همزمان، استعداد و توانایی فقط در یک ژانر خاص و… در نگارش اتفاقی عجیب را رقم نمی زنند مگر عده‌ای انگشت شمار…

پشت صحنه؛ جذاب تر از خود سریال؟

پشت صحنه؛ جذاب تر از خود سریال؟

 




واکنش معاون نظارت بر عرضه سازمان به ادعای کارگردان #برادران_لیلا: فرار رو به جلو نکنید!/این فیلم بدون حتی یک ثانیه اصلاح و ممیزی منتشر شده است!/تا آخرین فریم تدوین شده از فیلم را به نمایش گذاشتید!/تشکر از مخاطبان بابت دیدن نسخه قاچاق؟/یعنی قاچاق، عامدانه بوده؟؟؟/به‌زودی ابعاد تازه‌‌ای از ماجرا منتشر خواهد شد!

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: انتشار نسخه قاچاق فیلم #برادران_لیلا باعث شد بسیاری از مخاطبان فیلم را دیده و نظرات مثبت و منفی خود را نثار آن کنند و کم نبودند مخاطبانی که زمان طولانی بیش از دو ساعته و نیم فیلم را پاشنه آشیل دانستند.

با این حال سعید روستایی کارگردان فیلم برادران لیلا که نه با سرمایه خودش-بلکه با سرمایه گذاری بنیاد اخباراتی- تولید شده اخیرا در صفحه اجتماعی خود نوشت: ما در حیرتیم از این حجم از واکنش مثبت و دل‌نشین. از صمیم قلبمان از شما ممنون و سپاس‌گزاریم و قدردان زمانی که می‌گذارید تا فیلم ما را تماشا کنید هستیم. امیدوارم به زودی شرایطی فراهم شود تا نسخه کامل‌تر(!!) فیلم را در دسترس شما عزیزان قرار دهیم.

این اظهارات با واکنش روح‌الله سهرابی معاون نظارت بر عرضه سینما مواجه شده که در صفحه اجتماعی خود نوشت: ابراز امیدواری کارگردان فیلم برادران لیلا برای انتشار نسخه کامل فیلم حقیقتا تعجب آور بود!
منظور از نسخه ی کامل چیست؟ یعنی سکانسهای دیگری قرار است ضبط شود ؟ تا جایی که بنده مطلع هستم تا آخرین فریم تدوین شده از این فیلم را به نمایش گذاشتید الا چیزی که لابد بخاطر سریال شدن فیلم سه ساعته و احتمال واکنش منفی مخاطبانتان از آن چشم پوشی کردید ! این فیلم بدون حتی یک ثانیه اصلاح و ممیزی منتشر شده است ! تاکید میکنم ؛ حتی یک ثانیه …
فرار رو به جلو نکنید …
ضمنا ؛ تشکر از مخاطبان برای دیدن نسخه ی قاچاق ؟! یعنی قاچاق فیلم اقدامی عامدانه بوده ؟!؟؟
این رشته سر دراز دارد و چنانچه لازم باشد بزودی ابعاد تازه و مهمی از آن منتشر خواهد شد.

واکنش روح الله سهرابی به سعید روستایی

واکنش روح الله سهرابی به سعید روستایی




شش روایت #کم‌فایده از آلودگان ذغال و الکل در سینما

سینماروزان/روح‌الله نشیبا: احمد طالبی‌نژاد منتقد باسابقه سینما در یادداشتی که برای مجله فیلم امروز نگاشته، مروری ارائه داده بر حال و روز برخی از فعالان سینما و تلویزیون که آلودگی در الکل و ذغال،دمار از روزگارشان درآورده.

ابتدا برشی از یادداشت طالبی‌نژاد را به نقل از فیلم امروز بخوانید:

کسانی هستند که تا ته توبره و آخور را درنیاورند ول‌کن نیستند، شریک دزد و رفیق قافله اند ولی گاهی فریادی هم ازشان ساطع میشود که بگویند ما هستیم.

اول. یکی از اینها چند سال پیش با یک نهاد سینمایی قراردادی بست برای برای نوشتن فیلمنامه ای درباره یک شخصیت تاریخی و قسط اول را هم که نیم میلیارد میشد گرفت و خورد ولی هنوز یک سطر ننوشته!!

دوم. فیلمنامه نویس دیگری بود که به گفته نزدیکانش حتی دست و رویش را با عرق سگی می‌شست خواستند درباره یکی از قدیسان فیلمنامه بنویسد که نوشت و ساخته هم شد و به نمایش هم درآمد و چیزی بر وجوه شخصیتی آن قدیس نیفزود. تنها نتیجه اش این بود که با دستمزد حیرت انگیزش آن قدر مصرف الکل ش بالا رفت که نگو و نپرس.

سوم. یکی از بهترین های تاریخ سینمای ایران سال‌ها پیش با ساختن سریالی جاودانه دستمزد درخوری نصیبش شد و به همین دلیل مصرفش بالا رفت و گرفتار بلایی جانکاه شد.

چهارم. فیلمسازی از بهترین آغازگران سینمای پس از انقلاب در همنشینی با فیلم‌نامه نویسی گرفتار و ازقضا #محتاج، آلوده شد و از اوج قدرت به زیر کشیده شد و آب از سرش گذشت…

پنجم. کسی از یکی از دلسوزترین های سینما و ادبیات کودک و نوجوان سه دهه اخیر خبر دارد؟ او هم مدتی با همین فیلم‌نامه نویس دمخور شد و بیماریش را گرفت.

ششم. یکی از بهترین کارگردان های چهار دهه اخیر هم در اثر همنشینی با آن مرحوم و البته ذغال خوب تا آستانه سقوط مطلق پیش رفت و البته دارد تلاش می‌کند خود را از این دردها وارهاند…

آلودگان ذغال و الکل در سینما/شش روایت از احمد طالبی‌نژاد

آلودگان ذغال و الکل در سینما/شش روایت از احمد طالبی‌نژاد

پی‌نوشت: سینماروزان به‌عنوان رسانه‌ای که اغلب کوشیده افشاگری درباره فسادهای اقتصادی موجود در سینما را مستند بر داده‌های روشن، ارجح بر افشاگری درباره عادات شخصی بداند، روایت طالبی‌نژاد را کم‌فایده می‌داند چون به سبک ادبیات بی‌سند عالم مَجاز، نوعی افشاگری است بی ذکر نام و نشان و به سبک یک کلاغ و چهل کلاغ …
بماند که کنار این روایت باید نوعی آسیب‌شناسی در چرایی و چگونگی واسپاری پروژه‌های ارگانی و شبه‌ارگانی به حلقه‌های آلوده به ذغال و الکل ارائه می‌شد که نشده! حلقه‌هایی که با تغییر سبکِ آلودگی از سنتی به صنعتی، همچنان فعالند و دمار از روزگار سینماگران پالوده درآورده‌اند…




دردِ غربت میان جمع! تیزر تازه #غریب منتشر شد!+فیلم

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: همزمان با ورود به دومین هفته تعطیلات نوروزی، تیزر تازه فیلم غریب رونمایی شد.

فیلم سینمایی #غریب برنامه امشب سینماهای سراسر کشور است و روایتی دارد از غربت فرمانده‌ای عملگرا در اجتماعی متناقض.

با بازی بابک حمیدیان، مهران احمدی، رحیم نوروزی، هژیر سام احمدی، پردیس پور عابدینی، محمد رسول صفری، سام کبودوند، حسام محمودی، مجید اسماعیلی و فرهاد قائمیان با حضور افتخاری: جعفر دهقان، سامیه لک، سمیرا کریمی و محمد بروجردی.

غریب را محمدحسین لطیفی به تهیه‌کنندگی حامد عنقا ساخته و با پخش خانه‌فیلم روی پرده است‌.

برای تماشای تیزر غریب اینجا را ببینید.

درد غربت میان جمع در فیلم غریب

درد غربت میان جمع در فیلم غریب




#مهوش_وقاری بازیگر باسابقه مطرح کرد: متاسفانه طی دو سال گذشته همه عزیزانم را از دست دادم!/این روزها برایم بسیار دردناک است!/دو سال است که برای‌ هیچ کاری دعوت نشده‌ام!/انگار سال‌هاست که از گروه‌های کاری حذف شده‌ام!

سینماروزان/نگار امیری: متاسفانه طی دو سال گذشته همه عزیزانم را از دست داده‌ام و به همین دلیل خلاء بزرگی در زندگی برای من به وجود آمده است و گویی بسیاری از خاطراتم را فراموش کرده‌ام.

مهوش وقاری بازیگر باسابقه با بیان مطلب فوق به ایران‌تئاتر گفت: همیشه ایام عید پر از حس زندگی و جنب و جوش است اما این روزها برای من به ویژه در سه سال آخر زندگی محسن قاضی مرادی، بسیار دردناک گذشت. در آن روزها فکر می‌کردم زندگی برای من هم تمام شده و حتی یادآوری‌شان برایم سخت است.

این هنرمند در پاسخ به اینکه شاید بتوان سختی‌های گذشته را با ادامه فعالیت هنری تا حدی فراموش کرد، توضیح می‌دهد: متاسفانه انگار سال‌هاست که از گروه‌های کاری حذف شده‌ام. بارها در گفت‌وگوهای متفاوت از من پرسیده‌اند که آیا خودم را بازنشسته کرده‌ام، در حالی‌که تنها در دوران بیماری محسن و با توجه به شرایط او از پذیرش پیشنهادهای کاری که وقت زیادی نیاز داشت، امتناع می‌کردم.

وقاری گفت: اکنون حدود دو سال است باوجودی که همه همکاران از شرایط من اطلاع دارند، باز هم برای کار دعوت نشده‌ام. شاید نبود پیشنهاد همکاری دلیل دیگری دارد که من از آن بی‌خبرم!! در سال‌های اخیر پیشنهادهایی برای بازی روی صحنه تئاتر داشته‌ام اما این پیشنهادها هم بیشتر در زمان بیماری محسن بود و از آنجا که تئاتر به زمان زیادی برای تمرین نیاز دارد و به دلیل تعهد کاری آن‌ها را رد کردم. قطعا اگر پیشنهاد خوبی داشته باشم، می‌پذیرم چون بازیگری را خیلی دوست دارم و از ارتباط با مخاطبان لذت می‌برم.

مهوش وقاری: همه عزیزانم را از دست دادم...

مهوش وقاری: همه عزیزانم را از دست دادم…




لبخند به‌جای قهقهه!/همراهی #نون‌خ۴ با حال و روز مردم؛ از متن تا موزیک!؟

سینماروزان/حامد مظفری: فصل چهارم سریال #نون‌خ ساخته سعید آقاخانی با همان حال و هوای روایی سابق روی آنتن رفته و در قیاس با محصولات هم‌رده نوروزی سروشکل حرفه‌ای‌تری دارد.

 

#نون‌خ را باید در شمار آخرین محصولاتی دانست که با حضور باتجربه‌های تولید برای تلویزیون ساخته شده و رنگ و روی آماتوریسم رخنه کرده بر محصولات متاخر تلویزیون، در آن به چشم نمی‌خورد.

 

#نون‌خ۴ از همان قسمت ابتدایی خود سعی کرد طنازی‌های خود را داشته باشد و کاراکترهای مختلف کوشیده اند با قرارگیری در موقعیت های طنز اسباب لبخند مخاطب را موجب شوند ولی کاملا پیداست که فصل تازه نون‌خ فقط و فقط برای لبخندی مفرح ساخته شده و نه قهقهه‌های طولانی.

 

اگر بر کاستن از بار موزیکال سریال دقت شود بیش از پیش این ظن تقویت میشود؛

نه فقط آن قطعه پرشور از تیتراژ پایانی حذف شده و یک موسیقی پرسوز جایش را گرفته بلکه برخلاف فصول قبل -که حسابی از پتانسیل موسیقی کردستان استفاده میشد و در اپیزودهای مختلف، صدای خوانندگان مختلف کرد را می‌شنیدیم-در فصل چهارم نون‌خ حداقل استفاده از موسیقی صورت گرفته.

 

به نظر می‌رسد ورای همزمانی نوروز امسال با رمضان، سازندگان نون‌خ خواسته‌اند فرزند زمانه باشند و برای همین هم در خلق موقعیت‌های طنز و هم در تعدیل وجهه موزیکال سریال، به دنبال درک شرایط شش ماه گذشته و همپوشانی با حال و روز اجتماع بوده‌اند.

 

این همراهی با مردم در عین سرگرم‌کنندگی می‌تواند راهی بهتر باشد برای تولید محصول به‌جای آن که اصلا سراغ تولید نرویم یا محصولاتی تولید کنیم بی درنظر گرفتن ظرف زمانی…

لبخند به جای قهقهه/همراهی سریال نون‌خ۴ با حال و روز مردم

لبخند به جای قهقهه/همراهی سریال نون‌خ۴ با حال و روز مردم

 

 




بخارست در نزدیکی ۴۶میلیارد/عبور ملاقات خصوصی از ۲۰میلیارد/چپ‌راست ۱۲میلیارد را رد کرد/خط استوا ۶میلیاردی شد/جزیره فضایی مماس با ۵میلیارد/ فسیل یک‌هفته‌ای ۷میلیارد را رد کرد/غریب در مرز میلیارد/فروش نازل فیلم مورد حمایت فارابی+آمار کامل فروش

سینماروزان/کیوان بهارلویی: با گذر یک هفته از آغاز اکران نوروزی همچنان بازار کمدی‌هاست که رونق دارد.

کمدی فسیل در هفته اخیر نزدیک ۶میلیارد و نیم فروخته و ۷میلیارد را رد کرده. بخارست ۱میلیارد و ۷۰۰میلیون در هفته اخیر فروخته و به نزدیکی ۴۶میلیارد رسیده.

ملاقات خصوصی در هفته اخیر ۱میلیارد فروخته و از ۲۰میلیارد عبور کرده. چپ‌راست فروش خود را از ۱۲میلیارد عبور داده و خط استوا ۷۰۰میلیون در هفته اخیر فروش داشته و ۶میلیاردی شده.

جزیره فضایی از معدود فیلم‌های کودک محبوب نوروزی به مرز ۵میلیارد رسیده است. غریب نیم میلیارد در هفته اخیر فروخته و عروس خیابان فرشته با انبوه تیزر ماهواره‌ای همین قدر فروش کرده.

بچه‌های طوفان که با حمایت فارابی تولید شده، کم‌فروش‌ترین فیلم روی پرده است که در ۹روز فقط کمی بیش از ۵میلیون فروخته!!

✔️✔️✔️آمار کامل #فروش_سینماهای_ایران تا ابتدای ۴ فروردین ۱۴۰۲ به شرح زیر است:

(تمام ارقام به تومان است و منهای اکران سیار)

— #بخارست ۴۵ و ۷۰۰میلیون میلیارد (۱۲۹روز/۵۲۷سالن)

— #ملاقات_خصوصی ۲۰میلیارد و ۲۰۰میلیون(۷۹روز/۱۵۰سالن)

— #لوپتو ۱۹میلیارد و ۴۳۰میلیون (۱۴۲روز/۲۳۰سالن)

— #چپ_راست ۱۲میلیارد و ۳۰۰میلیون (۱۰۸روز/۲۲۰سالن)

— #فسیل ۷میلیارد(۹روز/۴۰۰سالن)

— #خط_استوا ۶میلیارد و ۱۰۰میلیون(۳۰روز/۱۱۴ سالن)

— #جزیره_فضایی ۴میلیارد و ۸۰۰میلیون(۹۴روز/۱۱۵سالن)

— #غریب ۶۲۰میلیون(۹روز/۲۵۰سالن)

— #عروس_خیابان_فرشته ۶۱۰میلیون(۹روز/۲۰۰سالن)

— #بچه‌های_طوفان یا #چهل_کچل
۵میلیون و ۳۰۰هزار تومان!(۹روز/۲۵سالن) از فیلم‌های مورد حمایت فارابی

آمار فروش سینماهای ایران تا ابتدای ۴ فروردین ۱۴۰۲

آمار فروش سینماهای ایران تا ابتدای ۴ فروردین ۱۴۰۲




ماجرای سازمان امنیت و بهروز و جلال!/یک روایت نوروزی از احمدرضا احمدی

سینماروزان/سهیلا عابدینی: احمدرضا احمدی شاعر و از رفقای قدیمی بهروز وثوقی به روایتی پرداخته از زمانی که به سازمان امنیت احضار شده بود و آن‌جا بود که بهروز وثوقی به دادش رسید.

احمدرضا احمدی در گفتگوی نوروزی با چلچراغ گفت: بهروز آدم حسابی است و با فردین و ناصر فرق داشت. او یک سری اخلاق ترکی داشت و سعی می‌کرد هوای رفقا را داشته باشد.

او ادامه داد: یادم می‌آید حین بازی در فیلم پنجره به جلال مقدم گفتم سازمان امنیت مرا خواسته و من نمی‌توانم بیایم ولی او داد و فریاد کرد که به من چه! من هم رفتم دفتر علی عباسی تهیه‌کننده کار که خیلی رفیق بودیم.

احمدی افزود: عباسی بلافاصله زنگ زد و فیلمبرداری پنجره را تعطیل کرد و همه را کشاند دفتر خودش و از همه نظر خواست که چه کنیم. یادم است که بهروز وثوقی و نوری کسرایی پشت سر من ایستادند و گفتند حق با احمدی است و کار باید تعطیل شود تا تکلیف او مشخص گردد.

احمدرضا احمدی گفت: بهروز خیلی پاک و در کارش بااستعداد بود و در کارش جدی بود به حدی که سر فیلم بیگانه بیا و در سرمای زمستان باغ قیطریه، وقتی کیمیایی از او خواست داخل آب بپرد سریع پرید.

احمدی تاکید کرد: او از دوبله شروع کرد ولی کیمیایی او را زیرورو کرد. بهروز مدیون کیمیایی است و کیمیایی مدیون بهروز که اگر نبود اصلا قیصر تولید نمی‌شد!!!

ماجرای سازمان امنیت و بهروز وثوقی و جلال مقدم/یک خاطره نگاری از احمدرضا احمدی

ماجرای سازمان امنیت و بهروز وثوقی و جلال مقدم/یک خاطره نگاری از احمدرضا احمدی




فوت بازیگر سینمای قبل از انقلاب که مادر نسرین مقانلو بود!+عکس

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: مادر نسرین مقانلو بازیگر زن سینما و تلویزیون مرحوم شد.

شهناز نامدار مادر هنرمند نسرین مقانلو از جمله بازیگران سینمای قبل از انقلاب بود که سابقه سال‌ها فعالیت در تئاترهای لاله‌زار را داشت.

شهناز نامدار با نام هنری #راحله در فیلمهای مختلف قبل از انقلاب بازی کرده بود و ازجمله در برابر بهروز وثوقی در فیلم #سازش ساخته محمد متوسلانی.

نسرین مقانلو در چند ماه اخیر درگیر اتفاقات ناخوشایند مختلف شده است؛ او سال گذشته پدرش را از دست داد، شش ماه بعد پسرش ارشیا که به ایران آمده بود به طور ناگهانی فوت شد که داغ بزرگی به خانم بازیگر وارد کرد و حالا هم مادرش شهناز نامدار فوت کرد.

شهناز نامدار مشوق حضور فرزندش نسرین مقانلو در بازیگری و اولین آموزگار بازیگری فرزند بود.

فوت شهناز نامدار(راحله) مادر نسرین مقانلو و بازیگر سینمای قبل از انقلاب

فوت شهناز نامدار(راحله) مادر نسرین مقانلو و بازیگر سینمای قبل از انقلاب/نمای پایین: بهروز وثوقی و شهناز نامدار در نمایی از فیلم سازش




مرور یک گزارش نوروزی در باب ایرج قادری: او نمازخوان است و مقید!

سینماروزان/حامد مظفری: یکی از معدود چهره‌های پاپیولار سینمای قبل از انقلاب که توانست بعد از انقلاب، مجوز فعالیت گرفته و تقریبا تا انتهای عمر کار کند ایرج قادری بود.

به‌عنوان یک روزنامه‌نگار، غیر از توانایی تکنیکی، آنچه در ایرج قادری دیدم پرنسیب، کاریزما، هوش و اخلاق بود و یک بار هم به او گفتم که اگر سینماگر نمی‌شد می‌توانست یک نخبه مهندسی باشد ولی سینما هم به نخبه‌های خود نیاز داشت‌. قادری سینماگری بود که نه فقط به هر قیمتی، فیلم نساخت بلکه به شدت از کلک و حقه و زیر پای دیگری را سُراندن برای بالانشینی، دوری کرد.

کم نبودند دختران و پسران مشتاقی که حاضر بودند برای همکاری با او، هر امتیازی دهند ولی قادری بسیاری را به سمت و سوی لذت بردن از زندگی عادی سوق داد به جای رویه متعارف این دوران که نورسان برای قُر زدن یک بچه مایه‌دار، وطن خود را هم کادو می‌کنند برای التقاط‌زدگان.

ایرج قادری؛ نمازخوان و مقید

به هر جهت همزمان با نوروز ۱۴۰۱ بد ندیدیم مروری کنیم بر گزارش نوروزی مجله اطلاعات هفتگی در سال ۱۳۷۲ و تلاش‌های ایرج قادری در فهماندن این نکته که سینما، برای او یک نیاز اصلی است.

ایرج قادری در آن زمان به‌خاطر تلاش برای برگشت به سینما آماج انتقاد تندروان بود و در واکنش به این انتقادات، به همراه #بهزاد_جوانبخش- به اطلاعات هفتگی رفت و خطاب به منتقدان گفت: الان من یک مرد پنجاه و چند ساله هستم که نه دنبال پول درآوردن هستم و نه دنبال شهرت ولی درست مثل یک ماهی که به آب، نیاز دارم من هم به سینما نیاز دارم و دوست دارم فیلم بسازم.

وی ادامه داد: اگر اشتباهی داشته‌ام، شما اشتباهم را بگوييد، شما به من کمک کنید و شما راهنماییم کنید تا راه درست را بروم. قصد توجیه را ندارم ولی به خیلی‌ها که گناهشان بیشتر از من بود، میدان عمل دادند اما به من ندادند.

ایرج قادری؛ نمازخوان و مقید/مرور گفتگوی نوروزی ۷۲ مجله اطلاعات هفتگی با ایرج قادری

ایرج قادری؛ نمازخوان و مقید/مرور گفتگوی نوروزی ۷۲ مجله اطلاعات هفتگی با ایرج قادری

قادری تاکید کرده بود، مرتکب هیچ حرامی نشده‌‌ و همه آنچه درباره مشروبخواری و فساد جنسی مطرح شده از سر دشمنی و عدم خیرخواهی بود چون نمازخوان و مقید است، اهل مشروبخواری نبوده و اکیپ‌های فیلمسازی اش جزو سالم‌ترین اکیپ‌ها بوده…

او گفته بود در تمام عمرش به سینما به چشم یک دغدغه، یک مشغولیت و به چشم یک عشق نگاه کرده و این، همان ویژگی است که تا آخر عمر با او بود..‌

حامد مظفری منتقد سینما و روزنامه‌نگار

حامد مظفری منتقد سینما و روزنامه‌نگار




رایگان برای همگان/آرشیو غنی #تماشاخونه را از دست ندهید

سینماروزان/کیوان بهارلویی: پلتفرم تماشاخونه با مجموعه ای از آثار برگزیده ايرانی و خارجی به طور رایگان در اختیار مخاطبان قرار گرفت.

تماشای رایگان هزاران ساعت فیلم و سریال ایرانی، خارجی اعم از تولیدی،زیرنویس و دوبله شده در #تماشاخونه، روندی تازه است در پلتفرم‌های وطنی.

تا پیش از این اغلب پلتفرم های خصوصی و حتی ارگانی با دریافت حق اشتراک به مخاطب محصول ارائه می‌دادند ولی #تماشاخونه بدعت تازه‌ای را شکل داده در جلب مخاطب.

برای استفاده از آرشیو کامل تماشاخونه اینجا را ببینید.

رایگان برای همگان/پلتفرم تماشاخونه را از دست ندهید

رایگان برای همگان/پلتفرم تماشاخونه را از دست ندهید




برادران لیلا؛ حکِّ شعار بر سنگ مستراح!؟

سینماروزان/حامد مظفری: در برخورد با #برادران_لیلا میتوان غمگساری کرد در چرایی قاچاق و آه و حسرت که آی ددم یاندی چرا راه نیامدند که مجوز اکران بگیرند، ولی راه دومی هم هست و آن میشود مرور فیلم و ارزیابی از منظر یک محصول کن‌رفته! چرا؟ تا بوده، قاچاق بوده ولی سود در تولیدی هم هست امنتدادبخشِ فعالیت بی‌‌ریسک قاچاق‌زدگان.

آغاز: مثل متری شش و نیم و ابد… دیر شروع میشود ولی وقتی در خانه روی مبل لم داده اید خسته‌کننده نیست چون انبوه بازیگر گران هر جا که داخلی یا خارجی، جمع می‌شوند نمک می‌پاشند و طنازی که عیش‌تان کوک شود ولی باز آن قدر کش می‌دهد تا تمام کند که شاید روی مبل هم کسل کند. اینکه فیلم در اروپا اکران می‌شود و نمی‌ترکاند برای همین نیست؟

متن: پر از شعار درباره فقر و بدبختی و بیکاری و منتهی‌الیه‌ش آنجا که پدر! بله پدر خانواده به بچه ها می‌گوید هر که ناراحته از این خونه بره! که لابد می‌دانیم طعنه به کدام مجری و کدام شبکه و کدام رسانه و کدام طیف است.

ساختار: پر از کاسه توالت از ابتدا و زور زدن پدر گرفتار یبوست و هی فشار و هی فشار و منتهی‌الیه‌ش ریختن چهل سکه کنار کاسه توالت، چه زیبایی شناسی از تصاویر مستراح ایرانی در ذهن دارد و چه استتیکی در آن دیده معلوم نیست که مستراح و یبوست شده موتیف کارهایش ، این یبوست بدجوری به درون فیلم سرایت کرده است !

حرف: پر از دیالوگ‌های کودکانه و یادمانِ فیک‌سرایی‌هایی که به حسین پناهی و هدایت و امثالهم نسبت می‌دهند.

پروداکشن: ای آقا! کاسه توالت که همان ابد، خانه که همان ابد! حتی گریم نیره فراهانی در نقش مادر یادآور شیرین یزدان بخش در ابد، راه انداختن بیزنس خانوادگی مثل ابد و…! آهان، یادم آمد، در آن نماهای کارخانه و ترحیم تا دلتان بخواهد هنرور ریخته جلوی دوربین! و ایضا در سکانس‌های عروسی! که فرهاد ادای رقص دی کاپریو در #گرگ_وال_استریت» را دربیاورد؟! پدرجان او گرگ وال استریت بود که آن طور می‌رقصید ، نه بدبختی که توالت‌شوی پاساژ است  و فیلمساز به زور میخواهد بقبولاند خیلی بدبخت است، راستی میان پرانتز ،چقدر هزینه تولید شده؟ چقدر ش بابت تولید رفته؟ چقدرش بابت بازیگر؟ چقدرش بابت تراول‌هایی که در شب عروسی روی سر پورصمیمی ریختند؟ چقدرش برف شادی تولد؟ اخباراتی‌ می‌داند؟

بازی: هر قدر فرهاد اصلانی خوب-و یادآور آثار ماندگارش در دوران عاشقی علیرضا رئیسیان و زندگی خصوصی حسین فرحبخش- و سعید پورصمیمی به‌اندازه و مهدی حسینی‌نیا فکرشده، ترانه و نوید بی‌حس و رها و یله و دیالوگ‌ها را باسمه‌ای ول می‌کنند وسط نما. تقصیر اینها نیست؟ تقصیر اوست که انبوه شعار را قلمبه کرده در دیالوگ‌های نوید و ترانه. فقط یک جا نوید درگیر می‌شود با مهدی حسینی‌نیا و چون خبری از آن شعارها نیست، حسابی خودش را رو میکند‌. حالا می‌شود ارزش کار درمیشیان در عصبانی نیستم و لانتوری را بیشتر درک کرد که چگونه عصیان را عجین کرد با نوید و هومن سیدی بهره‌اش را برد در مغزها… ولی اینجا که بنا بر عصیان‌شکنی بوده چون ریموت کنترل در کار نیست، شمایل جدید جواب نداده…

نقطه عطف: #دختران_انتظار! که اینجا شده  #پسران_منتظر برای  فرونشستنِ طوفان بازار سکه و ارز! آن هم پس از بیست و‌چند سال از نمایش آن فیلم خاطره انگیز.

برادران لیلا

برادران لیلا

پایان‌بندی: تا دلتان بخواهد! چندین و چند بار پایان می‌پذیرد ولی دلش نمی‌آید تمام کند و آن قدر ادامه می‌دهد تا مثلا پدرسالاری را بمیراند؟ یکی گفت اگر پدرسالاری نبود می‌شد خیر مدرسه‌ساز را جلب کرد برای کاسه‌توالت‌نمایی؟ مگر اینها حین حیات پدرسالار، سینه‌زن علم ناپدری‌سالار نشدند!؟

جوک: شعارهای ظاهرا متفکرانه و باطنا توخالی ترانه خطاب به پدر و مادر و سیستم تربیتی که لابد دلبری کند از آن طرف؟ وقتی دیالوگ در دهان ترانه نمی‌چرخد چه انتظاری است که در ذهن مخاطب بچرخد؟ نتیجه‌ی محتوم خلط کردن بازیگری با کنش سیاسی‌نمایانه از نوع مجازی.

پرسش:
اگر یک لشکر چهره از نوید و سعید و فرهاد و پیمان و ترانه و..‌. نبودند، اساسا متنی چنین قحطی‌زده امکان تولید می‌یافت؟ مقایسه کنید با #مثلث_غم که نخل طلای کن۲۰۲۲- بی‌عایدی برای اینها- را گرفت! کشش و یکپارچگی متن در ساخته روبن استلوند چنان سوار است بر نام بازیگران که حتی خواندن سیناپس هم غرق‌تان می‌کند ولی اینجا مدام منتظریم که فرهاد یا سعید وارد کادر شوند تا از رخوت بگریزیم!

ختم کلام : ویسکونتی سازنده ی #روکو_و_برادرانش یک فیلمساز بود و احتمالا از اینکه فقط یک فیلمساز باشد و کارش را به خوبی به پیش ببرد ، راضی و خرسند. او و امثال او نمی‌خواستند در کمال عافیت وسط صحنه بخوابند و هم فیلمساز باشند و هم فعال اجتماعی و سیاسی و حتی اگر شانس رو کرد قهرمان سیاسی!

حامد مظفری منتقد سینما و روزنامه‌نگار

حامد مظفری منتقد سینما و روزنامه‌نگار




پرسش‌های روزنامه کیهان از کیومرث پوراحمد: مگر در اوج آشوب‌های امسال، با حمایت قوه قضائیه امکان تصویربرداری فیلم #پرونده_باز_است در زندان قزل حصار را نیافتید؟/چطور ممکن است هم از لطف و حمایت قوه قضائیه بهره ببرید و هم ژست داغداری بگیرید؟/چرا همان زمان که در قزل‌حصار فیلمبرداری می‌کردید ژست داغداری نگرفتید؟/اگر این رفتارها، #نمایشی نیست پس چیست؟

سینماروزان/روح‌الله نشیبا: کیومرث پوراحمد سازنده آثاری همچون شب یلدا و قصه‌های مجید  امسال در جشنواره فجر فیلم #پرونده_باز_است را داشت که با وجود نگاه متفاوت به پدیده قصاص و بازی قابل تأمل بازیگران نوجوان از سوی هیات داوران کاملا بایکوت شد.

روزنامه کیهان در گزارشی با عنوان جنبش ریاکاران، به پوراحمد خرده گرفته که چرا با حمایت قوه قضائیه فیلم ساخته ولی در عین حال در مهمترین جشنواره حاکمیتی مملکت حضور نیافته؟

متن گزارش کیهان درباره پوراحمد را بخوانید:

کیومرث پوراحمد از جمله سینماگرانی است که در جریان آشوب‌های امسال به زندان رفت؛ البته نه برای مجازات، بلکه برای استفاده از حمایت قوه قضائیه و سازمان زندان‌ها جهت ساخت فیلم، گذرش به زندان افتاد!
پوراحمد امسال با فیلم «پرونده باز است» در چهل‌ویکمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرد اما در جشنواره حضور نیافت و طی بیانیه‌ای اعلام کرد: «تهيه‌كننده و بعضى عوامل فيلم مايل بوده‌اند فیلم «پرونده باز است» در جشنواره باشد، اما من، نويسنده و كارگردان… با اين همه داغى كه بر دل داريم ديگر چه جشنى‌، چه جشنواره‌اى!؟»

اما دلیل اصلی پوراحمد از نیامدن به جشنواره این بوده که احتمالا خودش از قبل می‌دانسته چه افتضاحی ساخته و فیلمش با موج انتقاد منتقدان و اهالی رسانه مواجه خواهد شد. چون پوراحمد در شرایطی این‌گونه حالت مخالف گرفته و خود را داغدار این روزها معرفی کرده که وی دقیقا در اوج آشوب‌های امسال، با حمایت قوه قضائیه امکان تصویربرداری فیلم جدیدش در زندان قزل حصار، کانون اصلاح و تربیت و دادگستری تهران را یافته است.

جای سؤال است که چطور ممکن است یک فیلم‌ساز، هم از لطف و حمایت قوه قضائیه بهره ببرد و فیلمش را با حمایت نهادهای حاکمیتی چون مرکز رسانه‌ای قوه قضائیه و سازمان زندان‌ها بسازد و به بهانه داغدار بودن در یک رویداد هنری چون جشنواره فیلم فجر حضور نیابد؟

اینکه اقدام پوراحمد را #نمایشی می‌نامیم دقیقا به همین خاطر است که او در زمانی که آشوب‌ها در جریان بوده مشغول رایزنی و همکاری با قوه قضائیه بوده است.

در آن ایام او تصمیم نمی‌گیرد که قطع همکاری کند چون منافعی برای خودش در آن زمان متصور نبوده اما در ایام جشنواره، هم به آن دلیل که از حمایت و همکاری با قوه قضائیه نهایت استفاده را کرده و فیلمش را به سرانجام رسانده و هم به این خاطر که در روزهای جشنواره اقدام او مورد توجه واقع می‌شود و از طرفی چون پس از اتمام کار پیش از هرکس دیگری به ضعف‌های فاحش اثرش پی‌برده لذا به قول معروف «روغن ریخته را نذر امامزاده» کرده است.

کیومرث پوراحمد

کیومرث پوراحمد




#مهدی_صباغ‌زاده کارگردان باسابقه سینما مطرح کرد: جز معدودی بالانشین، مابقی سینماگران با مشکلات معیشتی متعدد دست به گریبانند!/در شش ماه اخیر نبود مدیرعامل در خانه سینما، مشکلات را بیشتر کرد!/تقریبا تمامی مشاغل و صنوف و حتی کارگران افغانی، شب عید، از بالادست خود عیدی می‌گیرند ولی در صنف سینما این اتفاق رخ نداده!/متاسفانه شب عید شد و روسای خانه سینما نتوانستند هیچ کار معیشتی برای اعضا انجام دهند!

سینماروزان/هونام حقانی: با توجه به ماهیت وجودی خانه سینما که وابسته به حمایت های مالی دولت است متاسفانه خانه سینما اغلب منتظر دولت است و خودش هیچ کاری برای ارتقای شأن معیشتی اهالی سینما نکرده و حالا هم که به شب عید رسیدیم و جیب اهالی سینما کاملا خالی است و جز معدودی بالانشین، مابقی سینماگران با مشکلات معیشتی متعدد دست به گریبانند.

مهدی صباغ‌زاده کارگردان باسابقه سینما با بیان مطلب فوق به سینماروزان گفت: تقریبا تمامی مشاغل و صنوف و حتی کارگران افغانی، شب عید، از بالادست خود عیدی می‌گیرند ولی در صنف سینما این اتفاق در این سالها کمتر رخ داده و امسال هم خبری از کارت هدیه ای که یکی دو بار شب عید، به هنرمندان اهدا می‌شود نیست!

کارگردان #خانه_خلوت و #مارال گفت: خانه سینما باید در این سه دهه به سمت ایجاد امکانات معیشتی مختلف برای صنف میرفت و می‌توانست در تعامل با نهادهای مختلف، اقداماتی برای بهبود معیشت اعضا انجام دهد ولی مدیران این نهاد اغلب بسنده کردند به بودجه‌ای که از دولت به آنها می‌رسد که آن هم خرج امور جاری می‌شود پس شب عید می‌شود و روسای خانه سینما نتوانستند در حوزه اقتصادی کار خاصی برای اعضا انجام دهند.

کارگردان #سناتور و #جستجو_در_جزیره تاکید کرد: بالادست خانه سینما باید یک بار برای همیشه معلوم کند که رسیدگی به معیشت سینماگران وظیفه آنها هست یا نه. اگر معیشت و بهبود آن وظیفه روسای خانه سینماست که باید هر چه زودتر اقدامات اجرایی جدی و شفاف برای حل مشکل انجام دهند. اگر هم که وظیفه خانه سینما رسیدگی به معیشت اعضا نیست پس بابت چه چیز از اعضا، حق عضویت می‌گیرد و ژست حامی سینماگران را گرفته؟

صباغ‌زاده افزود: در این پنج شش ماه اخیر نبود مدیرعامل در خانه سینما بر حجم مشکلات اضافه کرد و مشکلات معیشتی سینماگران را تشدید کرد. به نظرم مدیر عامل جدید خانه سینما باید با رایزنی و تعاملاتی که انجام می دهد کارهای عملیاتی سریع برای ارتقای حداقلی معاش هنرمندان انجام بدهد.

مهدی صباغ زاده

مهدی صباغ زاده




همکاری مسعود اطیابی و محمد شایسته برای فتح گیشه تابستان!؟/پروانه ساخت «هتل» صادر شد

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: مسعود اطیابی کارگردان کمدی های پرفروش «انفرادی»، «دینامیت» و «بخارست» قصد دارد «هتل» را به عنوان تازه ترین تجربه سینمایی اش جلوی دوربین ببرد. پروانه ساخت فیلم به تازگی صادر شده و قرار است فیلمبرداری فیلم اوایل سال ۱۴۰۲ آغاز شود.

محمد شایسته مدیرعامل پخش شایسته ‌فیلم که کمدی پرفروش «بخارست» و ملودرام «ملاقات خصوصی» را روی پرده دارد و پیش از این تهیه کنندگی فیلم های موفق و پرفروشی چون «پنجاه کیلو آلبالو»، «خانه دختر»، «طلا»، «قانون مورفی» و سریال پرمخاطب «می خواهم زنده بمانم» را بر عهده داشته، تهیه کنندگی کمدی «هتل» را بر عهده دارد.

پیش بینی می شود «هتل» با پابان فیلمبرداری برای اکران در تابستان آماده شود تا بتواند کمبود کمدی های تجاری برای گیشه سال آینده سینماها را جبران کند.

نویسندگی «هتل» بر عهده امیر برادران، پیمان جزینی و مصطفی زندی است که پیش از این کمدی پرفروش «هزارپا» را در کارنامه خود داشته اند.

محمد شایسته و مسعود اطیابی کمدی هتل را می‌سازند

محمد شایسته و مسعود اطیابی کمدی هتل را می‌سازند




#بخارست ۴۴میلیاردی شد و #ملاقات_خصوصی ۱۹میلیاردی/ #چپ_راست ۱۲میلیاردی شد و #خط_استوا ۵میلیاردی/ #جزیره_فضایی مماس با ۵میلیارد/ #فسیل دوروزه نیم میلیاردی شد/ #غریب دوروزه صدمیلیون را رد کرد/فروش دور از انتظار فیلم‌های شریفی‌نیا و فارابی+آمار کامل فروش

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: ورود چهار فیلم نوروزی به سبد اکران با فروش نسبی دو فیلم روبرو بوده. فیلم کمدی فسیل با پخش فیلمیران در دو روز بیش از نیم میلیارد فروخته و فیلم جنگی زندگینامه ای غریب با پخش خانه‌فیلم در دو روز بیش از صد میلیون فروخته.

فروش دو فیلم عروس خیابان فرشته و بچه‌های طوفان تعریفی ندارد. عروس خیایان فرشته به تهیه‌کنندگی محمدرضا شریفی‌نیا -که زمانی هسته مرکزی بسیاری از تولیدات سینما و تلویزیون بود- در دو روز فقط ۲۵میلیون فروخته. پخش این فیلم را راه‌عرفان برعهده داشته.
فیلم بچه‌های طوفان یا چهل کچل که با حمایت فارابی تولید شده با پخش هدایت فیلم در دو روز کمتر از نیم میلیون فروخته!!

صدرنشین گیشه هفتگی همچنان بخارست است که ۱میلیارد در هفته اخیر فروخته و ۴۴میلیاردی شده. خط استوا هم در یک هفته اخیر حدود یک میلیاردی فروخته و ۵میلیارد را رد کرده.

ملاقات خصوصی ۹۰۰میلیون در هفته اخیر فروخته و از ۱۹میلیارد گذشته. چپ‌راست ۵۰۰میلیون در هفته اخیر فروخته و ۱۲میلیاردی شده.

لوپتو ۳۰۰میلیون در این هفته فروش داشته و از ۱۹میلیارد عبور کرده.

فروش رو به رشد جزیره فضایی بی پخش هر گونه تیزر تلویزیونی اعم از داخلی و خارجیش، ادامه دارد و به نزدیکی ۵میلیارد رسیده.

✔️✔️✔️آمار کامل #فروش_سینماهای_ایران تا ابتدای ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ به شرح زیر است:
(تمام ارقام به تومان است و منهای اکران سیار)

— #بخارست ۴۴ میلیارد (۱۲۲روز/۵۲۷سالن)

— #پسر_دلفینی ۲۳میلیاردو ۳۲۰ میلیون(۱۴۲روز/۴۰۰سالن)

— #لوپتو ۱۹میلیارد و ۲۰۰میلیون (۱۳۵روز/۲۳۰سالن)

— #ملاقات_خصوصی ۱۹میلیارد و ۱۰۰میلیون(۳۶روز/۱۵۰سالن)

— #چپ_راست ۱۲میلیارد (۱۰۱روز/۲۲۰سالن)

— #جزیره_فضایی ۴میلیارد و ۷۰۰میلیون(۸۷روز/۱۱۵سالن)

— #بام‌بالا ۴میلیارد و ۶۰۰میلیون(۱۶۲روز/۸۵سالن)

— #خط_استوا ۵میلیارد و ۳۰۰میلیون(۲۳روز/۱۱۴ سالن)

— #پالتو_شتری ۱میلیارد و ۹۰۰میلیون(۵۳روز/۱۱۸سالن)

— #طبقه_یک_و_نیم ۸۰۵میلیون(۱۳۵روز/۱۱۰سالن)

— #بیرو ۹۶میلیون(۱۳۵روز/۱۱۰سالن)

✔️✔️اکران جدید

— #فسیل ۵۵۰میلیون(۲روز/۲۰۰سالن)

— #غریب ۱۰۰میلیون(۲روز/۱۱۰سالن)

— #عروس_خیابان_فرشته ۲۵میلیون(۲روز/۴۰سالن)

— #بچه‌های_طوفان ۴۰۰هزار تومان!(۲روز/۴ سالن)

آمار فروش سینماهای ایران تا ۲۶ اسفند ۱۴۰۱

آمار فروش سینماهای ایران تا ۲۶ اسفند ۱۴۰۱




#حبیب_اسماعیلی مدیر #رسانه_فیلمسازان مطرح کرد: بلیت تئاترهای موزیکال به‌مراتب گران‌تر از سینماست ولی مخاطب آن چند برابر مخاطب سینماست!/اگر فیلم مخاطب‌پسند روی پرده باشد قطعا مخاطب سالن‌ها را پر خواهد کرد!/ تماشاگر برای فیلم خوب، پول خوب می‌دهد!/ تماشاگر را با فیلم خوب حفظ کنیم!

سینماروزان/نسرین بختیاری: بلیت تئاترهای موزیکال به‌مراتب گران‌تر از سینماست ولی مخاطب آن چند برابر مخاطب سینماست! اگر اجازه دهند فیلم خوب ساخته شود و عرضه و تقاضا بین سینمادار و تماشاگر برقرار باشد، مخاطب حتما سالن‌ها را پر خواهد کرد و حتی نیازی به کمک دولت نیست.

حبیب اسماعیلی مدیر رسانه فیلمسازان مولود با بیان مطلب فوق به روزنامه جام جم گفت: منظور از کمک دولتی این است که بلیت‌هایی در اختیار خانواده‌هایی که از نظر وضعیت مالی در مضیقه هستند، قرار داده شود و تغییری در سبد خانواده رخ دهد تا کمک‌حالی برای سینما باشد. بنابراین، باید کاری کنیم که فیلم‌های خوب ساخته شود و تماشاگر به دیدن فیلم‌های خوب رغبت پیدا کند که به نظرم در این شرایط پول واقعی خود را پرداخت می‌کند.یعنی تماشاگر برای فیلم خوب، پول خوب هم می‌دهد.

اسماعیلی علاوه‌بر این‌که شناور کردن قیمت بلیت سینما را یکی از راه‌حل‌های موجود برای رضایت مخاطبان، تهیه‌کنندگان و سینماداران می‌داند، معتقد است افزایش قیمت بلیت در سینما غیرقابل انکار است و می‌گوید: همان‌طور که می‌دانید، برای ساخت فیلم خوب نمی‌توانید به مبلغی پایین‌تر از ۱۰میلیارد تومان فکر کنید و اگر فیلمی پایین‌تر از این مبلغ ساخته شود، نمی‌تواند هزینه تبلیغات خود را تأمین کند اما شناور شدن بلیت سینما یکی از بهترین تصمیم‌های ممکن است.

این تهیه‌کننده سینما که عضو شورای صنفی نمایش هم بوده، اضافه می‌کند: ما در سال جاری در شورای صنفی به شیوه‌ای برنامه‌ریزی کردیم که تماشاگر بتواند فیلم را در همان سینمای عالی در ساعت‌های مختلف با قیمت ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان ببیند اما در روزهای پنجشنبه یا جمعه که سینما پرمخاطب است، فیلم‌ها به قیمت واقعی فروخته شود. در این صورت هم تماشاگر راضی است و هم این‌که منفعت سینمادار و تهیه‌کننده درنظر گرفته می‌شود. در حال حاضر بیشتر فروش سینماها مربوط به مجتمع‌ها و پردیس‌های مدرن سینمایی است و سینماهای تکی مثل صحرا و آفریقا چندان فروشی ندارد.

اسماعیلی معتقد است: ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که به دلیل تورم قیمت‌ها لحظه به لحظه درحال تغییر است و قیمت مایحتاج روزانه و خواروبار هم زیاد می‌شود اما معمولا وقتی بحث فرهنگی مطرح می‌شود، بعضی جبهه می‌گیرند که چرا باید قیمت بلیت سینما افزایش پیدا کند.

حبیب اسماعیلی

حبیب اسماعیلی

او یادآوری می‌کند: قیمت تعیین‌شده برای بلیت سینما تا پایان سال ثابت است اما هزینه‌ها و دستمزدها روز به روز افزایش پیدا می‌کند.

این تهیه‌کننده سینما خاطرنشان می‌کند: به‌رغم اختصاص درآمدها به صورت ۵۰ درصدی به فیلم‌ها و سینماداران باید تماشاگر را با فیلم خوب حفظ کنیم. گاهی حتی اگر روزهای سه‌شنبه فیلم خوبی نباشد، مردم از آن استقبال نمی‌کنند. در شرایط کنونی درآمد بسیاری از سالن‌های سینما با فروش تئاترهای موزیکال تأمین می‌شود و بلیت سینما مقدار کمی از این درآمد را در برمی‌گیرد.

اسماعیلی با اشاره به فروش خوب تئاترهای آزاد اضافه می‌کند: اگر به آمارهای قیمتی تئاترهای درحال اجرا نگاهی بیندازید، می‌بینید که بلیت تئاتر خیلی بیشتر از سینما و به حدود ۲۰۰هزار تومان هم می‌رسد و اکثر سئانس‌های آن تقریبا پر است. اگر سینماها این تئاترهای آزاد را تعطیل کنند، هیچ سودی نصیب‌شان نمی‌شود. همیشه فکر می‌کنیم یک کار با قیمت پایین درست می‌شود اما اگر کیفیت یک محصول پایین باشد، مسلم است که خریدار ندارد.




تازه‌ترین حرفهای علی ملاقلی‌پور درباره پدر: امثال رسول ملاقلی‌پور، مخملباف، مجیدی، سلحشور و… همه فقر را با گوشت و پوست خود تجربه کردند/در خانه‌ای زندگی می‌کردیم که سقفش از پنج جا چکه می‌کرد!/رسول پیشنهاد سلحشور را جدی نگرفت!/پیشقدم فیلم اعتراضی در سینمای جنگ را محسن مخملباف میدانم/پیش از آژانس شیشه‌ای و قارچ سمی، فیلم عروسی خوبان مخملباف بود که به‌عنوان فیلم اعتراضی شناخته می‌شد!/شخصیت اصلی قارچ سمی در پایان در تنهایی و غربت از دنیا می‌رود ولی در آژانس شیشه‌ای یک جایی هست که برای عباس هلیکوپتر بفرستد!/این، یعنی انقطاع یا ناامیدی از شرایط موجود در ذهن حاتمی‌کیا رقم نخورده، اما انگار در ذهن رسول انقطاع به وجود آمده بود!/رسول هیچ خساستی در انتقال تجربه‌هایش به دیگران مثلا دستیارانش نداشت/تمام دستیاران رسول جزو کارگردان‌های حرفه‌ای شدند؛ از علی شاه‌حاتمی و جمال شورجه بگیر تا نادر مقدس و شهرام شاه‌حسینی!/رسول عاشق #این_گروه_خشن_سام_پکین‌پا بود/رسول اگر زنده می‌ماند بیش از هر چیز به ماجرای هواپیمای اوکراینی واکنش نشان می‌داد!!

سینماروزان/رضا صائمی: نزدیک انقلاب، عکاسی محل آگهی زده بود که شاگرد می‌خواهد و رسول ملاقلی‌پور هم مشتاقانه به آنجا رفت و کارش را به‌عنوان شاگرد عکاسی محله شروع کرد. همان موقع فرج‌الله سلحشور که بچه‌محل پدرم بود به او می‌گوید ما داریم یک جایی راه می‌اندازیم و  تو که کار عکاسی می‌کنی بیا آنجا کار کن. آنجا بعدها به حوزه هنری تبدیل شد.

 

علی ملاقلی‌پور فرزند رسول ملاقلی‌پور با بیان مطلب فوق به روزنامه هم‌میهن گفت: پدرم می‌گفت من به چشم بچه‌محل بودن به سلحشور نگاه می‌کردم و خیلی جدی‌اش نگرفتم چون دغدغه نان درآوردن داشتم و قبول نکردم. پس از مدتی عکاس محل فوت کرد و خانواده‌اش هم قبول نکردند که پدرم آنجا را بچرخاند و تصمیم گرفتند عکاسی را بفروشند. خب در نهایت پدرم بیکار شد و همین بهانه‌ای شد به پیشنهاد سلحشور جواب مثبت بدهد و یک واحد عکاسی در حوزه هنری راه بیاندازد که کارش عکاسی از رخدادهای گوناگون اجتماعی بود. عکاسی از سیل و زلزله گرفته تا جنگ و جبهه. پدر یک دوره کوتاهی در آنجا می‌ماند و به تدریج به‌عنوان عکاس بحران به جبهه‌ها می‌رفت و مستندسازی را هم تجربه کرد. خودش هم می‌گفت من با این نیت به جبهه می‌رفتم که آنجا عکاسی کنم و به‌عنوان عکاس بحران شناخته شوم.

 

علی ملاقلی‌پور گفت: زمانی که در جبهه تیر خورد به این فکر می‌کرد حالا که اینقدر جلو هستم چه خوب است از عراقی‌ها فیلم بگیرم. می‌گفت من عطش این را داشتم تصاویری از جنگ را ثبت کنم که تاکنون کسی این کار را نکرده. در واقع پدر خود را بیشتر به‌عنوان عکاس و مستندساز جنگ می‌شناخت. دقیقا در همین وضعیت بود که زندگی و ذهنیت او شکل گرفت و اولین آدم‌هایی که بر او اثر گذاشتند آدم‌های جبهه و جنگ بودند

 

وی افزود: می‌توان بین روحیه شخصی و دغدغه اجتماعی او در سینما که به اعتراض پیوند می‌خورد، ارتباط برقرار کرد. همین روحیه را در برابر مسئولان هم داشت و گاهی تا معاونت سینمایی یا وزیر هم حرفش می‌شد. اگر کم‌کاری یا سنگ‌اندازی و به‌طور کلی کاستی و ظلمی می‌دید زود برآشفته می‌شد و بدون توجه به موقعیت طرف مقابل اعتراض می‌کرد. نه اینکه پدرم باشد بگویم ولی رسول ملاقلی‌پور به شدت دوست داشت آدم‌ها روی پای خودشان بایستند و مستقل باشند چون خودش همین‌طور بود. برای همین هیچ خساستی در انتقال تجربه‌هایش به دیگران مثلا دستیارانش نداشت. الان تمام دستیاران او جزو کارگردان‌های حرفه‌ای و شناخته‌شده هستند. از علی شاه‌حاتمی و جمال شورجه بگیر تا نادر مقدس و شهرام شاه‌حسینی.

 

علی ملاقلی‌پور تاکید کرد: کسانی مثل رسول ملاقلی‌پور، محسن مخملباف، مجید مجیدی، فرج‌الله سلحشور و… همه این آدم‌ها در یک چیز مشترکند. همه بچه‌پایین شهر بودند و فقر را با گوشت و پوست خود تجربه کردند. اکثر آنها پدرشان را زود از دست دادند و پدران‌شان از طبقه کارگر بودند. مثلا پدربزرگ من کارگر نانوایی بوده و زندگی‌اش به سختی می‌گذشته است. با وقوع انقلاب آنها با امید به آرمان‌هایی که داشتند دست به تلاش مضاعف زدند و استعدادشان را شکوفا کردند. در واقع باور به عدالت‌طلبی در رسول ملاقلی‌پور هم به‌عنوان خصلت شخصی و هم آرمان‌گرایی جمعی که به واسطه وقوع انقلاب تقویت شده بود او را نسبت به ظلم و ظلم‌پذیری حساس کرده بود که در سینمای او هم نفوذ کرده بود. از نظر من تمام فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور یک شباهتی به هم دارند و آن این است که قهرمان‌ها فدا می‌شوند تا جامعه اصلاح شود. آخرین فیلمش «میم مثل مادر» شاید روایت نمادین این معنا باشد. مادری که پای فرزند فدا می‌شود تا جامعه او را بپذیرد یا پدرش او را بپذیرد. در میان فیلم‌های او هم به نظرم «قارچ سمی» اعتراضی‌ترین فیلم رسول ملاقلی‌پور بود.

 

او ادامه داد: وقتی بچه بودم وضع مالی‌مان خوب نبود. ما آن روزها در یک خانه‌ای زندگی می‌کردیم در فلکه صادقیه که در دهه 60 یک بیابان بود با خیابان خاکی. توی آن کوچه‌ای که ما زندگی می‌کردیم فقط سه تا خانه ساخته شده بود که تازه آجری بود و حتی سیمانی نشده بود. وقتی باران می‌بارید آب از سقف چکه می‌کرد و من یادم هست که یک شب 5 بار جایم را عوض کردم برای آنکه خیس نشوم. برای همین در خاطرات من برف و سرما تلخ است. پدرم تا بیاید فیلمساز مشهورتری شود و دستمزدهای بیشتری بگیرد زمان برد و این فقر با او عجین بود. از کودکی تا زمانی که خود تشکیل خانواده داد.

تفاوت رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی کیا در مساله انقطاع

تفاوت رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی کیا در مساله انقطاع

فرزند رسول اظهار داشت: پیشقدم رزمنده معترض یا اساسا فیلم اعتراضی در سینمای جنگ را محسن مخملباف می‌دانم. شاید بهتر است بگویم در میان سینماگران انقلابی نخستین کارگردانی که فیلم‌های اعتراضی ساخته محسن مخملباف است، فارغ از اینکه با خودش و فیلم‌هایش موافق باشیم یا نباشیم. پیش از ساخت «آژانس شیشه‌ای» حاتمی‌کیا و «قارچ سمی» ملاقلی‌پور این فیلم «عروسی خوبان» مخملباف بود که به‌عنوان فیلم اعتراضی شناخته شد. اعتراض رزمندگان به وضعیت بعد از جنگ و اینکه خیلی چیزها عوض شده و برخی ارزش‌های جنگ در حال رنگ باختن هستند. در آژانس شیشه‌ای حاتمی‌کیا سویه‌هایی از سیاست با اعتراض پیوند می‌خورد. در واقع سویه‌های سیاسی کاراکترها در آژانس شیشه‌ای مثلا نسبت به عروسی خوبان یا قارچ سمی بیشتر است.

 

وی در تفاوت سینمای رسول و حاتمی‌کیا گفت: شخصیت اصلی قارچ سمی در پایان در تنهایی و غربت از دنیا می‌رود یا شهید می‌شود. در آژانس شیشه‌ای یک جایی بالاخره هنوز هست که برای عباس هلیکوپتر بفرستد و این یعنی انقطاع یا ناامیدی از شرایط موجود در ذهن فیلمساز رقم نخورده، اما انگار در ذهن رسول ملاقلی‌پور انقطاع به وجود آمده است که قهرمانش در پایان قارچ سمی تنهای تنهاست.

 

علی ملاقلی‌پور گفت: از نظر فرم و ساختار سینمایی، «سفر به چزابه» خاص‌ترین فیلم کارنامه اوست به نظر من اما از نظر زلال بودن حسی به گمانم نخستین فیلمش «بلمی به سوی ساحل» فیلم مورد علاقه‌ام باشد. آخرین فیلم پدر یعنی «میم مثل مادر» خیلی فیلم سختی از حیث فرم است اما «بلمی به سوی ساحل» زلالی عجیبی دارد که مرا جذب می‌کند. جالب است که بگویم خود پدر فیلمی که خیلی دوست داشت «این گروه خشن» سام پکین‌پا بود. این فیلم را بیش از 20 بار با خود من تماشا کرد. رگه‌های عدالت‌خواهی، آدم‌های اجتماع در جنگ که برای نجات مردم دور هم جمع می‌شوند از ویژگی‌های مهم این فیلم بود. خودش هم در فیلم‌هایش به دنبال چنین فضایی بود. جایی که بتوان انسان یا مردم را نجات داد. اساسا دوربین رسول ملاقلی‌پور سمت مردم می‌ایستاد. وقتی ایشان فوت کردند از جایی با من تماس گرفتند که در قطعه هنرمندان برای ایشان قبری در نظر گرفتیم، اما پدر وصیت کرده بود که در قبر دوطبقه‌ای که خریده بود در کنار مادرش دفن شود. بدترین چیزی که رسول ملاقلی‌پور از آن متنفر بود و برآشفته و عصبانی می‌شد دروغ‌گویی و عدم صداقت بود. به همین دلیل من فکر می‌کنم که اگر زنده بود در میان اتفاقات تلخی که طی این یک دهه و نیم رخ داد، بیش از همه از ماجرای هواپیمای اوکراینی به هم می‌ریخت و واکنش نشان می‌داد. برای او چه در زندگی و چه در سینما هیچ چیزی مهمتر، اصیل‌تر و ارزشمندتر از صداقت نبود. همیشه می‌گفت خودت باش با تمام معایبت.

 

 




#سعید_خانی مدیر موسسه پخش #خانه‌فیلم اظهار داشت: امیدوارم تلویزیون شرایط پخش تیزر تمام فیلم‌های اکران نوروزی را فراهم کند!/باید اطلاع رسانی فراگیری درباره طرح شناورسازی قیمت بلیت صورت گیرد/مخاطبان بدون هیچ قضاوت سیاسی #غریب را تماشا کنند!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: همزمان با اکران نوروزی فیلم غریب که زندگینامه شهید محمد بروجردی را محوریت داستان پردازی کرده، پخش‌کننده فیلم خواستار همراهی تلویزیون با اکران نوروزی و در عین حال تماشای غریب بی موضع‌گيري سیاسی شد.

#سعید_خانی مدیر موسسه پخش #خانه_فیلم که فیلم «غریب» را در اکران نوروزی دارد، در گفت‌وگویی با ایسنا بیان کرد: من فیلم غریب را در کنار برخی دیگر از فیلم‌ها در جشنواره فجر دیدم و به نظرم رسید از معدود فیلم‌هایی بود که در این دوره سالن‌های نمایش آن از تماشاگر پر می‌شد و بر این اساس می‌تواند در اکران عید نمایش موفقی داشته باشد.

او در پاسخ به اینکه پیش‌تر در خانه‌فیلم تجربه اکران فیلم‌های کمدی و اجتماعی را در همین مقطع داشته و چه پیش‌بینی‌ای از اکران یک فیلم جنگی-زندگینامه‌ای در نوروز دارد، ‌گفت: ما تلاش خود را می‌کنیم که این فیلم درست و کامل اکران شود و امیدوارم که هم فیلم‌های کمدی خوب دیده شوند و هم «غریب» که یک فیلم زندگینامه‌ای-جنگی است در کنار فیلم‌های کمدی که قرار است روی پرده روند، خوب دیده شود.

وی ادامه داد: البته اعتقاد دارم «غریب» نسبت به فیلمهای جشنواره، فیلمی خوش ساخت است و اگرچه جزو آثار ارگانی است اما تا حد ممکن به مخاطب احترام می‌گذارد و قابلیت‌های سینمایی خوبی دارد. از این منظر می‌توان اکران خوبی برایش پیش‌بینی کرد.

خانی درباره اینکه با توجه به موضوع فیلم احتمالا دیگر دغدغه تبلیغات تلویزیونی نداشته باشد، بیان کرد: امیدوارم تلویزیون با همه فیلمها همراهی کند و شرایط پخش تیزر تمام فیلم‌های اکران نوروزی فراهم گردد و در عین حال امیدوارم تماشاگران هم بدون هیچ قضاوت سیاسی #غریب را تماشا کنند و صرفا از حیث یک محصول سینمایی بی‌طرف بدان بنگرند.

مدیر خانه‌فیلم درباره طرح شناورسازی قیمت بلیت و ارائه بلیت به قیمت‌های مختلف از ۲۰ تا ۶۰ هزار تومان برای سال جدید گفت: به نظرم نرخ‌های جدید بلیت سینماها معقول است منتها باید اطلاع رسانی خوب و فراگیری درباره طرح شناورسازی قیمت بلیت صورت گیرد تا مردم از این شناور بودن قیمت بلیت‌ها مطلع شوند.

سعید خانی: مخاطبان غریب را بی قضاوت سیاسی ببینند

سعید خانی: مخاطبان غریب را بی قضاوت سیاسی ببینند




ورود یک مادر و فرزند به اکران نوروز/ #بچه‌های_طوفان یا #چهل_کچل روی پرده می‌رود

سینماروزان/محمد شاکری: پس از ارزیابی شرایط اکران و ایجاد توازن در ژانربندی آثار بر روی پرده مقرر شد فیلم سینمایی «بچه‌های طوفان» با مضمون کودک و نوجوان ، جایگزین فیلم سینمایی «ملاقات با جادوگر»(کمدی) شود تا توازن مضمونی آثار روی پرده حفظ شود.

روح‌الله سهرابی معاون نظارت بر عرضه سازمان سینمایی با اعلام خبر فوق گفت: ترکیب نهایی فیلم‌ها عبارتند از «غریب» ، «فسیل» ، «عروس خیابان فرشته» و «بچه های طوفان» ، که همراه با تعدادی از فیلم‌های دیگر از جمله «ملاقات خصوصی» و «بخارست» در نوروز به روی پرده خواهند رفت.

سهرابی در خصوص ترکیب فیلمهای اکران عید فطر هم خاطرنشان کرد: تقاضا برای اکران عید فطر متنوع و زیاد است که شورای صنفی در اولین جلسه پس از عید در خصوص نحوه چینش و ترکیب‌بندی این آثار بحث و بررسی و به تصمیم نهایی خواهد رسید.

#بچه‌های_طوفان با نام قبلی #چهل_کچل به کارگردانی صادق صادقی دقیقی و تهیه‌کنندگی مادرش پروانه مرزبان ساخته شده است.

پژمان بازغی، مریم بوبانی، پرهام دلدار، ونوس حسن‌کانلی، رضا ناجی، سوگل طهماسبی، جواد زیتونی، تیمور عباسی و بازیگران نوجوانی چون رضا مهاجری، طاها طاهری، حمیدرضا زواری و پونه سورتیچی در فیلم بازی کرده‌اند.

ورود یک مادر و فرزند به اکران نوروز/فیلم بچه‌های طوفان یا چهل کچل در اکران نوروز روی پرده میرود

ورود یک مادر و فرزند به اکران نوروز/فیلم بچه‌های طوفان یا چهل کچل در اکران نوروز روی پرده میرود