1

ادعاهای سیاستگزار یک جایزه ارزشی⇐جشنواره فجر تأثیرگذاری ندارد/جشنواره فجر مركزيت خود را از دست داده‌/سینمای ایران بیرون از جشنواره فجر رقم می‌خورد/جای عقلانیت در جشنواره فجر خالی است⇔نکته: وقتی در سه پاراگراف شش بار نام «جشنواره فجر» را می‌برید چگونه انتظار دارید باور کنیم این جشنواره برایتان محلی از اعراب ندارد؟

سینماروزان: در همه این سالها داشته ایم ارگانها و نهادهای ارزشی که بودجه خوبی را صرف تولید آثار ارزشی کرده اند و در سالهای اخیر در کنار این تولیدات، یک سری جایزه و جشنواره ارزشی هم ایجاد شده است.

به گزارش سینماروزان از جمله این جوایز «ققنوس» است که دست اندرکاران آن سعی می‌کنند به موازات برگزاری جشنواره فجر برگزیدگان خویش را معرفی کنند.

تازه ترین نشست خبری جایزه ققنوس در حالی برگزار شد که روح الله رجبی از اعضای شورای سیاستگزاری این جایزه نقد آشکار جشنواره فجر را در پیش گرفت.

روح الله رجبي در نشست خبري هفتمين هم‌انديشي سينماي انقلاب اسلامي و جايزه سينمايي «ققنوس»، ضمن اعلام حمايت از برگزاري جشنواره فجر گفت: نقدي كه به جشنواره فجر داريم،‌اين است كه حس مي‌كنيم جاي عقلانيت در اين جشنواره فجر خالي است و حتي در جلسات نقد و بررسي فيلم‌ها در جشنواره هم به رسانه‌ها اجازه حرف زدن داده نمي‌شود. رجبي تصريح كرد: قصد نداريم بر داوري‌هاي جشنواره فيلم فجر تأثير بگذاريم، چون حس مي‌كنيم سينماي ايران بيرون از جشنواره فجر رقم مي‌خورد.
وي با بيان تأثيرگذاري جوايزی مانند اسكار و گلدن گلوب بر روند فيلمسازي در جهان تأكيد كرد: فجر چنين تأثير‌گذاري‌ای ندارد و براي همين است كه فكر مي‌كنيم جمهوري اسلامي جشنواره‌هايي مانند جشن خانه سينما را به موازات برگزاري فجر ايجاد كرده است.
وي گفت: فجر مركزيت خود را در سينما از دست داده‌است و فجر نمي‌تواند هدايت سينماي ايران را در دست بگيرد، براي همين برخي از فيلمسازان ترجيح مي‌دهند حتي فيلم‌هايشان را به فجر ندهند.
⇓⇓⇓
نکته: در اینکه سیاستگزار این جایزه سعی کرده به نوبه خود به نقد مهمترین فستیوال سینمایی ایران بپردازد ایرادی ندارد اما وقتی از یک طرف از عدم تأثیرگذاری جشنواره فجر می‌گویند و از آن طرف فقط در سه پاراگراف 6 بار نام همین جشنواره را ولو با بار معنایی منفی مطرح می‌کنند خواه ناخواه سخنان خویش مبنی بر بی‌اثر بودن جشنواره را نقض کرده‌اند!!
راستی اگر جشنواره فجر تأثیرگذاری ندارد چه اصراری است که جایزه خودتان را همزمان با فجر برگزار کرده و جوایزش را مدتی بعد از اختتامیه فجر اهدا کنید؟



بعد از بیش از سه ماه انتقاد رسانه‌های مستقل و اعتراض دهها سینماگر به عملکرد ضعیف شورای اکران و فیلمسوزی متعاقب آن در نیمه دوم سال⇐بالاخره فریادهای احمد نجفی رییس سازمان سینمایی را به واکنش داشت+فیلم

سینماروزان: در سه ماه اخیر سینماگران فراوانی به انتقاد از عملکرد شورای اکران پرداختند؛ انتقاد به باز کردن ورودی اکران در نیمه دوم سال و روی پرده بودن همزمان بیش از بیست فیلم!!!

محمد نیک بین، حبیب اسماعیلی، حسین فرحبخش، محمد احمدی، مهدی صباغ زاده، منصور لشکری، مهدی کرم پور و امیرحسین شریفی از جمله سینماگران منتقد به اوضاع اکران بوده اند و در اغلب موارد هم هیچ واکنش آشکاری از رییس سازمان سینمایی شاهد نبوده ایم.

با این حال انتشار ویدیویی از اعتراضات صریح احمد نجفی در شورای اکران منجر به واکنش رییس سازمان سینمایی شد.

احمد نجفی بازیگر-تهیه کننده که به روی پرده فرستادن فیلمش «من یک ایرانیم» در یکی از بدترین ادوار اکران که میانه بهمن است معترض بود، بعد از فریادهای اعتراضی در شورای اکران، نومید از کمک شورای اکران به سراغ محمدمهدی حیدریان رفت و حیدریان هم وعده پیگیری موضوع را از طریق یک عضو بیطرف صنف داد اما نگفت این آقا یا خانم بیطرف کیست؟

برای تماشای فیلم فریادهای احمد نجفی اینجا را ببینید.




با اعمال اصلاحات!⇐دولت هند مجوز ساخت «دختر شیطان» را صادر کرد

سینماروزان: بعد از ماه‌ها انتظار و پس از چند اصلاحیه ای که دولت هند به فیلمنامه «دختر شیطان» داد قربان محمدپور ایرادهای وارد شده وزارت فرهنگ هند را برطرف نمود و دیروز دولت هند با ساخت این فیلم در بالیوود موافقت نمود و پروانه این فیلم را صادر کرد.

به گزارش سینماروزان تیم بیست و پنج نفره ایرانی «دختر شیطان» روز سه شنبه به سفارت هند در تهران می روند تا ویزای مالتی پل فیلمسازی بگیرند.

لازم به ذکر است بازیگران هندی «دختر شیطان» انتخاب شده اند و‌ به زودی نام آنها توسط تهیه کننده بالیوودی فیلم اعلام خواهد شد.

فیلمبرداری «دختر شیطان» به کارگردانی قربان محمدپور هفته اول اسفند در بمبئی آغاز میشود.




شورای صنفی نمایش دستورالعمل قبلی خود را وتو کرد⇐اکران «پشت ابرها»ی مجیدی و «بدون تاریخ…»جلیلوند از 25 بهمن ماه+ادامه اکران در نوروز!!!

سینماروزان: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد فیلم‌های «بدون تاریخ بدون امضاء» و «پشت ابرها» بعد از جشنواره از 25 بهمن ماه در گروههای قدس و کوروش اکران شوند.

به گزارش سینماروزان شورای صنفی نمایش، دستورالعمل قبلی خود مبنی بر پایان اکران تمامی فیلمها تا شب عید را رد کرده و مقررد کرد به شرط تأمین کف فروش فیلم و تعداد هفته نمایش، اکران این دو فیلم تا عید نوروز 97 ادامه خواهد یافت!!!

شورای صنفی نمایش در حال بحث و گفت و گو درباره آئین نامه جدید اکران برای سال جدید است که بعد از جشنواره فیلم فجر اجرا خواهد شد.

 




گفتگوی رشیدپور-روحانی صدای مجری احمدی‌نژاد را هم درآورد⇐با یک بیستم نفرات شما، گفتگوهای احمدی‌نژاد را ضبط کردیم!

سینماروزان: گفتگوی دوم بهمن ماه رضا رشیدپور با حسن روحانی رییس جمهور در این یک هفته ای که از انجام آن گذشته واکنشهای مختلف داشته و هر که به ظن خود درباره آن اظهارنظر کرده است.

به گزارش سینماروزان تازه ترین اظهارنظر را محمدرضا تقوی‌فرد از مجریان قدیمی تلویزیون انجام داده است؛ تقوی‌فرد با نگارش یادداشتی با استناد به یکی از سخنان رشیدپور از حجم بالای نیروی تولید برنامه گفتگوی اخیر با رییس جمهور ابراز تعجب کرده و مدعی شده گفتگوهای دوران احمدی‌نژاد با یک بیستم نفرات فعلی ضبط شده است.

متن یادداشت این مجری قدیمی تلویزیون که مجری چند گفتگو با احمدی نژاد بوده را بخوانید:

مجري و روحاني؛
هفلشتا؟ پلنگ و شيش تا!

چند روز پيش همكار خوبم جناب آقاي رشيدپور ، مجري برنامه گفتگوي اخير با حجت الاسلام حسن روحاني ، براي دفاع از زنده بودن برنامه اي كه برخي مخاطبان معتقد بودند توليدي بوده است، گفت: هفتصد هشتصد نفر درگير اين برنامه و مشغول كار بودند تا اين برنامه زنده پخش شود.

به نظر بنده اگر همكار خوبم هنگام اجراي برنامه به زمان اشاره مي كرد، بدين ترتيب  باورپذيري زنده بودن برنامه را براي مخاطب بيشتر مي نمود. البته من معتقدم كه سخن همكار عزيزم صحيح و برنامه زنده بوده است و نيازي به گواه گرفتن آن هفتصد هشتصد نفر – كه درگير پخش مستقيم برنامه رييس دولت دوازدهم بودند – نيست.

در اينجا يك نكته با ارزش و جالب ديگري وجود دارد كه طرح آن عاري از لطف نيست.

بنده در بهار١٣٩٠ مجري برنامه گفتگوي مستقيم با رييس جمهور محمود احمدي نژاد بودم و پيش تر و پس از آن حتي در جلسات دولت دهم حضور يافته و با حضور معاون اجرايي رييس جمهور و وزرا و حتي استانداران، ميزان پيشرفت مصوبه‌هاي سفر استاني دولت را از نزديك و در مقابل دوربين زنده و معرض مردم پيگيري مي كرديم. نكته اينجاست كه آن زمان شرايط راحتي فراهم شده بود تا رسانه‌ها با رييس جمهور و دولتمردان گفتگو كنند. در مصاحبه‌هاي مستقيم و زنده كه واحد سيار تلويزيون به محل نهاد رياست جمهوري مي رفت نيز با نيروي انساني به مراتب كمتر – حدود  يك بيستم  يعني پنج درصد اين هفتصد هشتصد نفري كه فرموديد مشغول خدمت براي تهيه برنامه حجت الاسلام حسن روحاني هستند- كار انجام مي‌شد.

خوب است جهت مزيد اطلاع آن همكار ارجمند عرض كنم؛ دست اندركاران ضبط و پخش مصاحبه هاي اخير محمود احمدي نژاد كه بنده مجري آن بودم  و در فضاي مجازي منتشر شد، يك درصد آن هفتصد هشتصد نفري كه براي پخش برنامه حجت الاسلام روحاني مشغول بودند هم نيست.

اي كاش «حالا خورشيد»! هم حال خورشيد را داشت! و صريح به مردم مي گفت ؛ جسارتا !!! آفتابه لگن هفت دست! شام و ناهار هيچي؟!




ادعاهای غریب محمد رحمانیان که اغلب آثارش پهلو به پهلوی «آتراکسیون» پیش می‌رود⇐امام حسین(ع) موهایش را پرکلاغی و سیاه می‌کرد!!/همسر حضرت زینب(س) نوازنده خیلی خوبی بوده!/امام علی(ع) معمولا آستین کوتاه می‌پوشید!!

سینماروزان: محمد رحمانیان که اغلب آثار نمایشی‌اش پهلوبه‌پهلوی آتراکسیون پیش می‌رود در سالهای اخیر کوشیده با اجرا یا روخوانی برخی آثار بهرام بیضایی در کانون توجه قرار گیرد.

به گزارش سینماروزان محمد رحمانیان که علیرغم پرکاری سالهای اخیر بیشتر ژست مخالف‌خوانی داشته، در تازه‌ترین گفتگوی خود که با خبرگزاری «ایلنا» انجام شده به بهانه چرایی توقیف آثار مذهبیش ادعاهای غریبی را بیان کرده درباره برخی شخصیتهای سرشناس مذهبی.

محمد رحمانیان با اشاره به نمایشنامه «روز حسین» بیان داشت: یکی از ایراداتی که به «روز حسین» گرفته بودند این بود که چرا در این نمایشنامه می‌گوییم امام حسین(ع) چند روز قبل از واقعه کربلا موهایش را رنگ می‌کند. گفتم از نظر تاریخی این اتفاق افتاده و امام حسین(ع) موهایش را پرکلاغی و سیاه می‌کردند. خب ما می‌دانیم یک مرد 50 و چند ساله تعداد زیادی موی سفید دارد و امام حسین (ع) موهایش را رنگ می‌کردند یعنی در منابع متعددی به این اشاره شده است.

وی ادامه داد: اما بازهم گفتند این را نگو، گفتم خب وجود داشته. گفتند هر چیزی که وجود داشته را نباید گفت! چرا؟ چرا نباید گفت؟ چه اشکالی دارد؟ باید به این افراد گفت؛ تابوی ذهنی تو با آنچه ائمه انجام می‌دادند فرق دارد، دوتاست. یا مثلا همسر حضرت زینب(س) نوازنده خیلی خوبی بوده؛ جزو خاندان نبوت و ائمه هم بوده اما ساز هم می‌زده. می‌گویند این را هم نگویید. خب چرا؟ آیا به این دلیل نیست که شما اتفاقا از رفتار و کردار اهل بیت فاصله گرفته‌اید؟ آنها که زندگی‌شان را داشتند می‌کردند. این داستان‌هایی است که خودتان برای خودتان درست کردید و این تحریم‌هایی است که خودتان درست کردید برای خودتان؛ درحالی که در فقه داستان به این سختی نیست.

محمد رحمانیان افزود: اصلا فقه آمده بود که زندگی مردم را راحت‌تر کند نه اینکه دشوارتر کند. خب ما داریم درباره خانواده‌ای صحبت می‌کنیم که امامش موهایش را رنگ می‌کند و شوهر خواهرش ساز می‌زند. هیچ اشکالی هم ندارد. آن اسامی جزو مقدس‌ترین اسامی ما هستند؛ چه زینب(س) چه امام حسین(ع). مساله‌شان این است که می‌خواهند امام‌ها را با خودشان تطبیق دهند اما نمی‌توانند. نشان دادن ساز در تلویزیون مشکل دارد اما معنی‌اش این نیست که ساز در زندگی امام حسین(ع) نبوده. اصلا فرض کنیم که امام حسین(ع) خیلی با این موضوع موافق هم نبوده اما ساز که بوده و حضرت زینب(س) که موافق بوده. این داستان‌ها و تابوهایی است که همین 50-60 سال اخیر شکل گرفته که موسیقی فلان است و ساز بهمان است. اینها تابوهایی است که با تاریخ اسلام مشابهت‌هایی ندارد و در ذهن خودمان ساخته‌ایم و روز به روز داریم افزایش‌اش می‌دهیم که برسیم به جایی که دیگر سوت هم نزنیم، خنده هم نکنیم. چرا؟

رحمانیان با طرح ادعایی درباره امام علی(ع) گفت: یکی از ایرادهایی که به حضرت علی (ع) در کودکی می‌گرفتند این بوده که چرا این بچه آنقدر شوخی می‌کند. می‌گفتند بچه‌ای که آنقدر شوخی کند، می‌تواند بعد از پیامبر خلیفه شود؟ خب، آره شوخی می‌کند و می‌خندد اما در ضمن از نظر پیامبر، بهترین و مهم‌ترین گزینه برای ادامه خلافت بوده است. همیشه می‌گفتم حضرت علی(ع) اگر امروز می‌آمد تلویزیون از جلوی زنجیرِ در راهش نمی‌دادند برای اینکه معمولا آستین کوتاه می‌پوشید. چون توصیه شده بود که بازوان‌اش را به رخ دشمنان اسلام بکشد. این آدم را الان به تلویزیون راه نمی‌دهند. داستان خیلی ادامه‌دار است و ده‌ها مثال دیگر می‌شود در این مورد زد.




اظهارات آقازاده رضا براهنی که «پل خواب» را روی پرده دارد⇐کانادا رفتن ما به دنبال قتلهای زنجیره‌ای بود!/روشنفکری تبدیل به فحش شده/دخترعموهای من بعد از قبولی تخصص پزشکی در تحقیقات رد شدند/شخصیتهای مهرجویی از اختگی به ایمان می‌رسند/در بیشتر فیلم‌های ایرانی شاهد دروغ‌های تربیتی هستیم/در دوران احمدی‌نژاد هیچ حرفی درباره فیلمنامه نمی‌زدند و فقط درباره مواضع رضا براهنی بحث می‌کردند/از زمان رونمایی «پل خواب» در جشنواره سی و چهارم تاکنون خیلی تحقیر شدم! فکر می‌کنم به اندازه ١٠ سال در این دو سال پیر شدم/ساعت ١٢ شب به من گفتند تو نفر دوم بخش مسابقه جشنواره هستی؛ ساعت دو صبح گفتند نفر هفتم هستی و در نهایت نتیجه بعد از سه روز اعلام شد و اسمی از ما نبود/رضا براهنی همیشه به من می‌گفت تو دستاوردی نداری؛ اما بعد از دیدن «پل خواب» به من گفت حالا این دستاورد محسوب می‌شود

سینماروزان: اکتای براهنی آقازاده رضا براهنی نویسنده سرشناس ایرانی دو سال قبل با فیلمی به نام «پل خواب» به جشنواره آمد.

به گزارش سینماروزان «پل خواب» که اقتباسی از «جنایت و مکافات» داستایوفسکی است بعد از مدتها تبلیغ در برخی نشریات منسوب به شهرداری(؟!) از حدود سه هفته قبل روی پرده رفته است و تاکنون به زحمت نیم میلیارد فروخته است.

اکتای براهنی در گفتگویی تفصیلی با روزنامه اصلاح طلب «شرق» هم درباره «پل خواب» حرف زده و هم درباره تأثیرات رضا براهنی بر زندگی شخصی و کاریش سخن گفته است.

  اصولا «براهنی» اسم کنجکاوی‌برانگیزی است؛ اکتای براهنی فرزند رضا براهنی. رضا براهنی بخش انکارناپذیر تاریخ ادبیات معاصر ماست. اصولا یدک‌کشیدن نام «براهنی» کمکی به ساخت فیلم «پل خواب» کرد؟ در چه شرایطی نخستین فیلم خود را ساختید؟ ‌
قبل از هر چیز باید بگویم در شرایط فاجعه‌باری فیلم «پل خواب» را ساختم!
  چطور؟! 
دوست ندارم به تمام متن و حاشیه ساخت این فیلم بپردازم. در جواب شما تنها می‌توانم به این نکته اشاره کنم که با عوامل رابطه بسیار خوبی داشتم. ولی بماند الان وقت خوشی است که مردم روی صندلی‌های سینما نشسته‌اند و من خوشحالم و به خود می‌بالم و از آدم‌هایی که این‌قدر به این فیلم بدی کردند، گذشتم. در جامعه ما نظریه‌ای وجود دارد و مثل اینکه چندان هم بيراه نیست که فرزندان آدم‌های بزرگ هیچي نمی‌شوند! اینکه زیر سایه یک هنرمند بزرگ‌ بودن خودش یک نوع اختگی نمادین به همراه می‌آورد.
چرا اختگی؟ 
گویی پدر با حضور کاریزماتیک خود در صحن جامعه، زبان نمادین فرزند را چه بخواهد یا نخواهد بریده و این حس هنوز در من وجود دارد که هر جا اسم پدرم می‌آید، احساس مسئولیت بیشتری می‌کنم و این وسواس دست‌وپاگیر است.
  این حس در کجاها توانسته مانع بروز و ظهور شما شود؟ ‌
٢٥، ٢٦ ساله بودم که در دانشگاه شروع به خواندن رشته سینما در کانادا کردم. البته سینما را کمی دیر شروع کردم. چون اول در تهران مهندسی خواندم و بعد به کانادا رفتم. کانادارفتن ما به دنبال قتل‌های زنجیره‌ای انجام شد. البته اول پدر، مادر و برادرم از ایران رفتند و من تنها در ایران ماندم. در سه‌سالی که در ایران از خانواده دور بودم، هسته رادیکالیسم در من کلید خورد. هم‌زمان شد با جریانات دوم خرداد ٧٦ و همین‌طور وقایع مختلف اجتماعی – سیاسی که تأثیر زیادی روی تفکرات من گذاشت. در آن دوران فکر می‌کردم باید روشنفکر باشم یا هنرمند و دقیقا نمی‌دانستم کدام راه را باید انتخاب کنم؟ وقتی به کانادا رفتم، تصمیم گرفتم سینما بخوانم. ولی اعتمادبه‌نفس من خیلی پایین بود.
  اعتمادبه‌نفس‌نداشتن در برابر چه كسي و چه چيزي؟ می‌ترسیدید اسم پدر خدشه‌دار شود یا ابهت و خلق‌وخوی پدر مانع بود؟ 
برعکس چیزی که از بیرون به نظر می‌آید، پدرم درخانه آدم شوخ‌وشنگی بود. اما فارغ از آن این ذهنیت در من ریشه دوانیده بود که پسر رضا براهنی هستم و بیشتر در معرض این اتفاق قرار می‌گرفتم که چه هستم یا نیستم. موقعیت سختی بود! حتی وقتی در شب اکران خصوصی فیلم «پل خواب» با کلی انرژی روی سن رفتم تا فیلم را به رضا براهنی تقدیم کنم، ترسی بر من غالب شد که حس کردم از درون انرژی من کم و کمتر می‌شود و البته ترسی همراه احترام و غمی برای دوری او، وقتی که من به جایی رسیدم؛ اگر رسیده باشم!
  دقیقا از چه چیزی می‌ترسیدید؟ ‌
از قضاوت ناجوانمردانه و وحشتناکی که وجود دارد و من را با پدرم مقایسه می‌کنند. به همین دلیل تا الان کورمال کورمال قدم برداشته‌ام. فکر می‌کردم هر لحظه ممکن است شکست بخورم. حتی مادرم می‌گفت با این زحمتی که در این سال‌ها تحمل کرده‌ای اگر روی دندان‌پزشکی متمرکز می‌شدی، ‌زودتر زندگی‌ات سروشکل می‌گرفت.
  طبعا متخصص‌شدن در مقایسه با متفکرشدن راحت‌تر است. چون برای متفکرشدن باید تاوان زیادی پس داد. تاوان‌دادن شما تا کجا ادامه خواهد داشت؟ 
آدم متخصص راحت‌تر می‌تواند پول دربیاورد و زندگی‌کردن برای او آسان‌تر است. اما مسیری که انتخاب کرده‌ام، خیلی راحت نبوده و نیست. چون همیشه پدرم معتقد بوده در نهایت نمی‌گذارند تو بالا بیایی!
  با چه تحلیلی ایشان به این نتیجه رسید؟ 
مثلا دو تا از دخترعموهای من که در سال‌های اواخر ٦٠ و اوایل ٧٠ در رشته پزشکی در کنکور قبول شده بودند، در شهر تبریز، بسیار سختی کشیدند و با چند بار قبولی در تخصص پزشکی در تحقیقات رد می‌شدند! به همین دلیل پدرم می‌گفت شرایط برای تو هم سخت خواهد شد. البته آن زمان فکر نمی‌کردم مسیر آن‌قدر دشوار باشد. ١٠ سال طول کشید تا فیلم‌نامه‌ام را مقابل دوربین ببرم.
  همین فیلم‌نامه «پل خواب» از همان ابتدا اجازه ساخت نگرفت؟ 
قبل از آن دو، سه فیلم‌نامه‌ام رد شد. بعد هم در دوره دوم صدارت یاران آقای احمدی‌نژاد زیاد به وزارت ارشاد در رفت‌وآمد بودم. به یاد می‌آورم در آن جلسات با آقایان ارشادی هیچ حرفی درباره فیلم‌نامه نمی‌زدیم و فقط صحبت‌های ما درباره مواضع رضا براهنی بود! 
  شاید به نظر می‌رسید که پاشنه آشیل این فیلم، اکران دیرهنگام آن بعد از دو سال باشد. اما حالا که فیلم اکران شده، هنوز فیلم سرپاست و توانسته در مدت کوتاه در اکران با استقبال مخاطبان مواجه شود. بااین‌حال سرنوشت «پل خواب» در جشنواره فیلم فجر به‌گونه‌ای رقم خورد که جایزه‌ای دریافت نکرد. چرا؟ 
شاید اکران به‌موقع فیلم بازتاب‌های خوشایندی برای فیلم من به ارمغان می‌آورد. اما واقعیت به‌ گونه دیگری رقم خورد. جالب است بدانید من از وسط جشنواره وقت فیلم فجر حس کردم چیزی دارد تغییر می‌کند و فکر کردم فضا از دستم خارج شده. همان شب هم کاندیداها اعلام شدند که هیچ‌کدام از ما در فهرست کاندیداها نبودیم.
خب طبیعی هم بود چون داوران کاملا از سینمای بدنه بودند. بااین‌حال زمانی که فیلم توسط هیئت داوران دیده شد شنیدم که از هفت نفر، شش نفر فیلم را تأیید کرده بودند. اما ناگهان قرعه برگشت و همه‌چیز برعکس شد. حتی صحبتی بود که فیلم به بخش مسابقه راه یابد. ساعت ١٢ شب به من گفتند تو نفر دوم هستی. ساعت دو صبح به من گفتند نفر هفتم هستی. در نهایت نتیجه بعد از سه روز اعلام شد و اسمی از ما نبود! در دو سال گذشته هم قرار بود فیلم در عید نوروز، ‌عید فطر و مهر ماه اکران شود که نشد! در نهایت فیلم نادیده گرفته شد.
  این نادیده‌گرفته‌شدن‌ها چه تأثیراتی روی نگاه شما گذاشت؟ 
در نهایت به زندگی کاری‌ام لطمه زد و منجر به این شد که آدم‌های کوته‌فکر خوشحال شوند و به قول خودشان من در گروه ناموفق‌ها قرار گرفتم. هرچند امروز حالم خوب است چون آدم‌هایی که در این دو سال با دید حقارت‌آمیز به من نگاه می‌کردند، با استقبال خوب مردم از فیلم پاسخ دندان‌شکنی گرفتند. چون حتی در بدترین زمان اکران، فیلم مورد توجه مخاطب قرار گرفته است. چون از ٢٧سالگی تا امروز به این نظریه رسیده‌ام که فیلم در عین اینکه باید تفکر داشته باشد باید بتواند با مخاطب هم ارتباط برقرار کند. الان هم چیزی که خوشحالم می‌کند این است که فیلم‌نامه بعدی‌ام را با تمام توان می‌توانم کار کنم. در این دو سال حدود ١٢ طرح و قصه نوشته‌ام.
  در فیلم «پل خواب» سکانس قتل به ‌گونه‌ای طراحی شد که تماشاگر با آن ارتباط برقرار می‌کند. 
شوخی نبود وسط فیلم بدون هیچ دیالوگی، بازیگر مقابل دوربین بازی می‌کند و ٢٠ دقیقه تماشاگر را با خود همراه می‌کند، زمانی که فکر می‌کردم فیلم دارد نابود می‌شود، برخی از منتقدان می‌گفتند فیلم تو به فضای «هنر و تجربه» نزدیک است. بعضی‌ها هم می‌گفتند این فیلم تجربه مهمی محسوب نمی‌شود که ٢٠ دقیقه وسط فیلم در سکوت با یک بازیگر یک سکانس-پلان سخت را فیلم‌برداری کنید.
در واقع می‌توانم بگویم خیلی در این مدت تحقیر شدم و حتی فکر می‌کنم به اندازه ١٠ سال در این دو سال پیر شدم. به قول حافظ «غیرتم کشت که محبوب جهانی لیکن/روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد» و فکر می‌کنم همه این سختی‌ها را با زور رضا براهنی تحمل کردم و او الگوی من در صبوری‌کردن در این مدت بود.
  این جمله نیچه «آنچه مرا نکُشد، نیرومندترم می‌كند» واقعا درست است. ظاهرا با وجود سختی‌ها قوی‌تر شده‌اید. دست‌کم باید گفت «ژن خوب» شما واقعا خوب عمل کرده! 
(می‌خندد) بله از این نظر قوی‌تر شده‌ام.
  در سازمان سینمایی زمان آقای شمقدری به صراحت به شما می‌گفتند که به چه دلیلی به شما پروانه ساخت نمی‌دهیم؟ 
به هیچ‌عنوان به شما دلیلش را نمی‌گفتند و همین نکته بسیار وحشتناک است.
 تا حالا به این نکته فکر کرده‌اید که مثلا عنوان خانوادگی خود را تغییر دهید؟ 
این را خیلی‌ها به من پیشنهاد داده‌اند. نکته اینجاست که اگر نام خانوادگی خود را عوض کنم، ناگهان تمام سوابق کاری‌ام از بین خواهد رفت! تبدیل به آدمی می‌شوم که باید از صفر شروع کنم.
  فیلم‌نامه «پل خواب» طی چه روندی پروانه ساخت گرفت؟ 
قبل از «پل خواب» فیلم‌نامه‌ای داشتم به اسم «عصب‌کشی» و بعد فیلم‌نامه‌ای به اسم «لواسان». اولی را قرار بود آقای کوثری تهیه کند و دومی را آقای ساداتیان و سومی «پل خواب» بود که آن زمان با خودم فکر کردم آیا قرار هست به این فیلم‌نامه اقتباسی از یک شاهکار ادبی هم جواب رد بدهند؟ با وجود این دو سال دوندگی کردم.
خیلی جالب است که شما در غرب درس بخوانید و به کشور بیایید در اینجا امر مذمومی است. اصلا روشنفکری تبدیل به فحش شده. وقتی می‌گویند روشنفکر بازی درنیار یعنی داری کار خلافی انجام می‌دهی! چوبی هم که در پخش فیلم «پل خواب» خوردم از نوع چوب روشنفکری بود.
 از زمانی که فیلم در جشنواره فیلم فجر پخش شد، می‌گفتند از این فیلم‌های روشنفکری هست که نمی‌فروشد!! 
  از همان ابتدا فیلم‌نامه اولتان هم، اقتباسی از رمان «جنایت و مکافات» داستایفسکی بود؟ 
خیر. بعدا به این نتیجه رسیدم.
  یعنی از فیلم‌نامه اورجینال به اقتباسی رسیدید؟ 
اولی اورجینال بود. دومی الهامی بود از رمان آرتور شنیتسلر و سومی اقتباسی بود از رمان «جنایت و مکافات». در این میان فیلم‌نامه‌های دیگری نوشتم که سرمایه‌گذار برای آن پیدا نکردم. چیزی که در فیلم‌نامه من وجود دارد که به نظرم در فیلم‌نامه‌های دیگر وجود ندارد، بیان امیال انسانی است. هروقت امیال انسانی مطرح می‌شود، ممیزی آن را نابود می‌کند.
  رمان «جنایت و مکافات» رمانی شاخص در ادبیات جهان است که مورد تأیید همه است. اما هیچکاک سخنی دارد مبنی بر اینکه  معمولا سراغ آثار ادبی بزرگ جهان نمی‌روم. برای اینکه بار هریک از واژگان آن‌قدر زیاد است که نمی‌توان همه آنها را به تصویر کشید. حالا چرا در فیلم نخست خود روی این رمان دست گذاشتید. این همه اعتمادبه‌نفس را از کجا کسب کردید؟ 
شاید برای شما جالب باشد که من رمان «جنایت و مکافات» را به زور پدرم در  ١٨سالگی خواندم!
 چرا با زور؟ 
چون پدر به‌زور  من را کتاب‌خوان می‌کرد. در مقالاتی مفصل توضیح دادم. از او متشکرم که این کار را کرد.
  چه کتاب‌هایی را به شما پیشنهاد می‌کرد؟ 
ابتدا کتاب‌های «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» را که بسیاری از دوستان خودش نوشته بودند به من پیشنهاد می‌داد. وقتی «جنایات و مکافات» را خواندم ٢٠٠-٣٠٠ صفحه ابتدای آن برایم جذاب بود.
بعد دیگر به نظرم جذاب نیامد! اما زمانی که فکر می‌کردم باید روشنفکر شوم بار دیگر «جنایت و مکافات» را خواندم تا اینکه در دانشگاه فهمیدم که شخصیت اصلی فیلم «راننده تاکسی» و تمام ضد قهرمان‌هایی که من دوست دارم ریشه در «جنایت و مکافات» دارند. اینجا وارد حوزه نظریه‌پردازیش ادبی و سینمایی شدم که تحصیلات من درست در همان‌جا متمرکز است. من در دانشگاهی درس خواندم که خیلی دانشگاه فنی نبوده، مثلا به ما تدوین درس ندادند. در عوض از ما تألیف می‌خواستند.
ما فیلم می‌دیدیم و درباره فیلم‌ها می‌نوشتیم و تحلیل می‌کردیم. یکی از کلاس‌های ما این‌شکلی بود. همان‌جا متوجه شدم همه اینها برای خلق شخصیت ارتباط درونی دارند. شخصیت ضد قهرمانی که همیشه می‌خواستم تولید کنم مثل فیلم «فیلم کوتاهی درباره کشتن» کیشلوفسکی، «از نفس افتاده» ژان لوک گودار  یا «راننده تاکسی» اسکورسیزی هستند.
  یعنی همواره بر حق هستند. اما ناچارند ضد اجتماع خود رفتار کنند. درواقع اسیر شرایط ناعادلانه می‌شوند؟ 
کاملا. اخیرا در یادداشتی تمام فیلم‌های مهرجویی را از دید فلسفی بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم شخصیت‌های اصلی مهرجویی همیشه از اختگی حرکت می‌کنند و در راه رسیدن به ایمان به جنون می‌رسند. در «هالو»، «اجاره‌نشین‌ها»، «هامون» و… چنین سرنوشتی دارند منتها هر فیلمی فرمول خودش را دارد. اما هسته ناخودآگاه تفکر می‌تواند ثابت باشد. فیلم‌سازی یک نوع فریاد تراماست.
  فرمول شما چیست؟ 
فرمول من این است آدمی که توسری‌خور است کارش به یک قیام عجیب‌وغریب می‌رسد. برای «جنایت و مکافات» هیچ‌وقت پایانی پیدا نمی‌کردم. البته خیلی از روایت‌های این کتاب را نمی‌توان به سینما آورد و از تحمل مخاطب خارج است. ولی جایی احساس کردم داستایوفسکی  ماجرای مشخص دارد. وقتی تمامی نقدهای مربوط به این کتاب را خواندم به این نتیجه رسیدم یک کنش مشخص وجود دارد؛ در ابتدا سوق‌دادن به جنایت، بعد جنایت و بعد از آن تزکیه و تزکیه‌ای از جنس دین. فکر کردم بخش آخر را به رابطه حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) پیوند بزنم. یعنی در آخر قصه رابطه پدر و پسر را بگذارم و دیگر به داستایوفسکی وفادار نباشم. بلکه به هسته تفکر داستایوفسکی وفادار بمانم.
  یعنی یک جور به تفکر «ترس و لرز» سورن کی کگورد نزدیک شوید؟ 
تقریبا می‌شود این را گفت. البته این همان راه مهرجویی است که آخر آن یا ایمان است یا جنون. ولی در اینجا ایمان و جنون وجود ندارد. بلکه در داستان داستایوفسکی به قول ناباکوف تزکیه مصنوعی صورت می‌گیرد.
  چرا مصنوعی؟ 
برای اینکه به اعتقاد او کسی با یک زمزمه از گناه پشیمان نمی‌شود. اما من فکر می‌کنم ما یک ناخودآگاه جمعی داریم که در روان ماست و بشر متمدن با بشر عهد ماقبل تاریخ در دین تفاوت جدی دارد. داستایوفسکی در «کارامازوف» می‌نویسد که اخلاق شرط بقاست. من وجه اخلاقی یک آدم متعهد را تنها به ظاهر دینی او ربط ندادم. اما درون یک معلم را مثل درون یک شخصیت باستانی مذهبی در نظر گرفتم. هرچند امروز به نظر من این نکته که ناباکوف می‌گوید درست به نظر می‌رسد. اما از لحاظ فلسفی-روان‌کاوی می‌لنگد. فروید مقاله‌ای درخشان درباره داستایوفسکی نوشته که به چند قسمت آن را تقسیم کرده است. اول هنرمندی آفرینشگر است که فروید معتقد است داستایوفسکی بعد از شکسپیر بهترین است. دوم یک معلم مذهبی که زمزمه پروردگار او قابل قیاس با مزامیر است. سومی داستایوفسکی یک روان‌رنجور است که صرع نیز دارد؛ این بخش در مقاله فروید از دید روان‌کاوی بررسی شده و درنهایت بحث به جایی می‌رسد که می‌گوید این رفتار بربرهاست که یک نفر را بکشند و بعد پشیمان شوند. در واقع این وجه از آن زیر سؤال است.
  شما هم در فیلم روی وجه جنایت متمرکز بودید و ٢٠ دقیقه از فیلم را به آن اختصاص دادید. چرا؟ 
چاره‌ای نداشتم! چون بخش مکافات وجه دراماتیک در سینما ندارد. من در پنج سال گذشته روی متون مقدس ازجمله عهد عتیق، مزامیر و قرآن تحقیق کرده‌ام. همیشه گناهی است که شرح داده می‌شود و بعد خدا پیامی می‌فرستد. اولین انسان زمین همان قابیل در سوره «مائده» هابیل را می‌کشد و در انتها کلاغ او را می‌بیند و خدا نفرینش می‌کند. دیگر مکافات قابیل بماند برای آینده؛ جنایت قابیل است که مهم است.
  حالا با همه این زیروبم‌های کار آیا چنین روندی را در سینما دنبال خواهید کرد؟ 
آرزوی قلبی من این است که تراژدی‌هایی راستین بسازم که قلب مردم را تسخیر کنند. درحالی‌که در بیشتر فیلم‌های ایرانی شاهد دروغ‌های تربیتی هستیم. 
  دروغ‌های تربیتی یعنی چه؟ 
در مصاحبه‌هایم این را گفته‌ام. اما مثال سرراستی است. مثلا دروغ یعنی اینکه در فیلم نشان می‌دهیم بچه صبح زود از خواب بیدار می‌شود تا به مدرسه برود، خوشحال است. این دروغ است. مرد به زنش طوری نگاه می‌کند که انگار هیچ! به مادرش نگاه بهتری می‌کند. حتی اگر بچه خوشحالی پیدا شود، آن بچه دیدنی نیست و به درد سینما نمی‌خورد. بنابراین نمایش زندگی دروغین مطلوب من نیست. ضمنا این نگاه دروغین را هم نمی‌توانیم تماما به گردن سانسور بیندازیم. «پل خواب» فیلم اول من است و تمام چیزهایی که سعی کردم نشان دهم، خیلی سخت اتفاق افتاد.  اما به این معنی نیست که فیلم من هر آن چیزی که به آن قائل هستم را نشان داده است. اما می‌خواهم به این سو حرکت کنم.
  حضور آقای زنجانپور در فیلم مؤثر بود. چرا ایشان را انتخاب کردید؟ 
به این دلیل که دنبال کسی می‌گشتم که شبیه تمثال بزرگان باشد. اکبر زنجانپور حرکات دستانش شکل ویژه‌ای دارد و درعین‌حال تُن صدای ایشان خاص است و شمرده سخن می‌گوید. البته این وجه از تئاتر می‌آید و من سعی کردم آن را به وجه سینمایی تبدیل کنم. اما درعین‌حال دلم نمی‌خواست از شمایل پدرهای روتین سریال‌های تلویزیونی استفاده کنم. الان فیلم‌نامه‌ای دارم که شخصیت پدر بدی دارد و نمی‌دانم از کدام‌یک از بازیگران استفاده کنم!
  آیا رضا براهنی فیلم «پل خواب» را دیده است؟ 
بله. منتها راف‌کات آن را دید.
  نظرشان چه بود؟ 
زمانی که فیلم را می‌دید، راف‌کات بی‌سروشکل یک‌ساعت‌و ٥٠ دقیقه‌ای بود که نمی‌دانست چه کسی فیلم را ساخته است. مادرم فیلم را گذاشت و گفت بیا ببین. تیتراژی وجود نداشت هنوز! من پشت کاناپه نشسته بودم. او در ابتدا پنج دقیقه اول فیلم را نگاه کرد و گفت فیلم چرتی است. بلند شد و رفت به اتاقش. پنج دقیقه بعد دوباره برگشت و مادرم به شوخی به او گفت بیا بشین مثل اینکه فیلم دارد خوب می‌شود. بعد فیلم به سکانس قتل رسید. ناگهان پدرم گفت کارگردان از روی «جنایت و مکافات» فیلم ساخته. هنوز نمی‌دانست فیلم مال چه کسی است. چون من طبق عادت هر وقتی می‌رفتم کانادا فیلم‌هایی برای خانواده پیشنهاد می‌دادم و می‌دیدند. رسید به آخر فیلم و گفت دوستت چه فیلم خوبی ساخته! و حدود نیم‌ساعت درباره فیلم حرف زد. خیلی ذوق کردم.
 وقتی پدر فهمید شما فیلم را ساختید، چه گفت؟ 
ناراحت شد و به مادرم می‌گفت از همان اول چرا به من نگفتی! همیشه پدرم به من می‌گفت آدم باید دستاورد داشته باشد و تو دستاوردی نداری. اما بعد از دیدن فیلم به من گفت حالا این دستاورد محسوب می‌شود. 




اعترافات محمد خزاعی که با دو فیلم ارگانی در جشنواره حضور دارد⇐ «امپراطور جهنم» فیلم خنثایی شده!!!/شاید بیننده با فیلم ارتباط برقرار نکند⇔پرسش سینماروزان: چه اصراری بود به حضور یک فیلم خنثی در جشنواره؟؟

سینماروزان: محمد خزاعی که این سالها فارغ از حضور به عنوان دبیر جشنواره مقاومت به عنوان تهیه کننده پروژه های ارگانی هم شناخته شده است امسال هم با دو فیلم ارگانی «امپراطور جهنم» و «به وقت شام» که بودجه اولی را انجمن دفاع مقدس داده و بودجه دومی را سازمان اوج در جشنواره فجر حضور دارد.

به گزارش سینماروزان بر سر حضور «امپراطور جهنم» در جشنواره کلی حرف و حدیث ایجاد شد بخصوص که فیلم سال گذشته هم به هیأت انتخاب ارائه شده و رد شده بود و مطابق آیین نامه نمی توانست در جشنواره باشد اما با توجیه کامل نبودن نسخه سال قبل امسال مجددا به هیأت انتخاب ارائه شد و در نهایت وارد جشنواره گشت.

در این شرایط حداقل انتظاری که از تولیدکنندگان فیلم می‌رود این است که نوید تماشای یک محصول استراتژیک مفید را به مخاطب بدهند اما محمد خزاعی تهیه کننده «امپراطور جهنم» در گفتگو با روزنامه اصولگرای «جوان» به صراحت از تعدیل نسخه اصلی فیلم و خنثایی آن سخن گفته است.

خزاعی می‌گوید: فيلم امسال با تيتراژ، حدود 85 دقيقه است، در حالي كه فيلم سال گذشته 130 دقيقه بود. تقريباً مي‌شود گفت فيلم خنثايي نسبت به سال گذشته شده است. نقش عربستان در ايجاد داعش و همچنين نقش اتحاديه اروپا در اين فيلم كمرنگ شده است. حتي شايد بيننده «امپراطور جهنم» به خاطر اين مميزي‌ها چندان با قصه فيلم جديد ارتباط برقرار نكند و حتي با برخي از صحنه‌هاي فيلم هم دچار مشكل شود. 

اصلی ترین پرسش بعد از خواندن صحبتهای خزاعی این است که آن همه شانتاژ رسانه های حامی یک جریان سیاسی خاص پیش از اعلام اسامی فیلمهای بخش مسابقه برای حضور این فیلم ارگانی در بخش مسابقه از کجا نشأت گرفته بود؟؟ وقتی تهیه‌کننده خود اشراف دارد به کیفیت محصول و به صراحت می‌گوید شاید بیننده نتواند با فیلم ارتباط برقرار گیرد دیگر چه اصراری بود برای حضور در بخش مسابقه جشنواره؟




مجمع عمومی کانون کارگردانان خانه سینما برای چهارمین بار به نتیجه نرسید!!!⇔پرسش اول: آقای مدیرعامل! از شغل سیزدهم چه خبر؟/پرسش دوم: آقای سخنگو! حال کانال‌تان چطور است؟/پرسش سوم: آقای رییس هیأت مدیره! کار سریال‌تان به کجا رسید؟

سینماروزان: در روزهایی که مدیرعامل خانه سینما با در اختیار گرفتن دبیری شورایعالی تهیه کنندگان عملا 12شغله شده است اینکه خبر برسد برگزاری مجمع عمومی کانون کارگردانان که یکی از مهمترین صنوف خانه سینماست برای چهارمین بار به نتیجه نرسیده تراژیک است.

به گزارش سینماروزان کانون کارگردانان خانه سینما در ادوار گذشته اغلب یکی از قدرتمندترین صنوف بود و  نقش مهمی در تصمیم‌گیریهای بالادستی داشت اما تسویه حساب خودکامگان صنف با برخی از چهره‌های منتقد حیطه کارگردانی و عدم رغبت این چهره‌ها برای حضور در مجمع عمومی، موجب شده که برگزاری مجمع کانون کارگردانان برای چهارمین بار به جایی نرسد.

از چهار مجمع ناکام اخیر کانون کارگردانان، دو مجمع برای قانونی کردن آن از طریق وزارت کار بوده و دو مجمع برای انتخاب شورای مرکزی!! که سه مجمع اول به حد نضاب نرسیدند و در آخرین مجمع علیرغم حضور یک سوم اعضاء که خود مبین بی‌علاقگی بدنه کانون به مشارکت است، رأی‌گیری انجام نشده است!!!

مجمع کانون کارگردانان به جایی نمی‌رسد و فعالیتهای رفاهی خانه سینما به توزیع کارت بیمه تکمیلی شش ماه بعد از ثبت نام و دریافت وجه(!!) خلاصه شده و از آن سو مدام مواجهیم با مسئولیتهایی که به مدیرعامل خانه سینما و همسرشان می‌رسد.

در این شرایط کمترین واکنش راهبردی از اعضای هیأت مدیره خانه سینما شاهد نیستیم؛ همایون اسعدیان رییس هیأت مدیره مشغول سریال‌سازی برای تلویزیون است و علی قائم‌مقامی سخنگوی خانه سینما هم سرش گرم کانال تلگرامش شده که به اعتقاد «سینمامخاطب» پر شده از کپی-پیست مطالب رسانه‎های دیگر.




دورهمی گرم مخاطبان «کمدی انسانی» با هستی مهدوی‌فر در شب برفی پایتخت+عکس

سینماروزان: هستی مهدوی‌فر بازیگر جوان سینمای ایران شنبه‌شب  برفی هفتم بهمن ماه پایتخت را با حضور در پردیس آزادی و دیدار با مخاطبان «کمدی انسانی» گذراند.

هستی مهدوی‌فر که یکی از نقشهای موثر زن «کمدی انسانی» را ایفا می‌کند نزدیک به سه ساعت در کنار مخاطبان «کمدی انسانی» حضور داشت و هم به همراه آنها فیلم را دید و هم درباره فیلم با آنها گپ و گفت کرد.

فیلم پربازیگر «کمدی انسانی»محمدهادی کریمی که در آستانه جشنواره و یکی از بدترین فصول اکران روی پرده رفته بدون در اختیار داشتن تبلیغات محیطی و محدودیت سالن توانسته مورد توجه طیف متنوعی از مخاطبان قرار گرفته و در مرز فروش 400میلیون قرار گیرد.

«کمدی انسانی» داستان پراوج و فرود زندگی فردی را روایت می‌کند که سعی زیادی دارد که همرنگ جماعت شود اما این همرنگی دردسرهایی گاه تراژیک و گاه کمیک را به دنبال دارد.

علیرضا شجاع نوری، نیکی کریمی و فرخ نعمتی از نسل بازیگران پیشکسوت، هومن سیدی، لیلا زارع و بهاره کیان افشار از نسل بازیگران جوان و چهره هایی که در آغاز راه توانمندی خود را به اثبات رسانده اند مانند آرمان درویش و نسل چهارم نوآمده و نوجوان بازیگری نظیر ایلیا نصراللهی ترکیب بازیگران «کمدی انسانی» را شکل می‌دهند.

دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی
دیدار هستی مهدوی فر با مخاطبان «کمدی انسانی» در پردیس آزادی



كارگردان «ستايش» به سراغ «عليمردان خان» رفت

سینماروزان: بعد از ساخت سريال «سرزمين كهن» و حذف اين سريال از آنتن، هيئت بازبيني محتوايي سريال و گروهي از هموطنان بختياري طي نامه‌اي از مسئولان و سازندگان تلويزيوني درخواست كردند تا نسبت به ساخت سريالي براي ارج نهادن به مقام لرهاي بختياري اقدام كنند و حالا در واکنشی به این تقاضا، قرار است مجموعه «عليمردان‌خان» تولید شده و از يكي از شبكه‌هاي سراسري پخش شود.

به گزارش سینماروزان سريال 26 قسمتي «عليمردان‌خان» به نويسندگي و كارگرداني سعيد سلطاني و تهيه‌كنندگي علي آشتياني‌پور اين روزها مرحله تحقيق و نگارش را سپري مي‌كند.

 اين سريال كه به پيشنهاد سيماي استان‌ها و چهار محال و بختياري توليد خواهد شد، به همراه گروهي از نويسندگان در حال نگارش است. داستان اين سريال تاريخي مربوط به زندگي عليمردان‌خان بختياري و در حقيقت روايت بخشي از تاريخ كشور است كه در بستر اتفاق‌هايي كه براي زندگي عليمردان‌خان بختياري مي‌افتد، به تصوير كشيده مي‌شود. عليمردان‌خان آزاديخواهي بوده كه بين سال‌هاي 1313- 1308مقابل ديكتاتوري رضا‌خان قد‌ علم كرد.
در اين سريال بخش مهمي از تاريخ بختياري‌ها و مجاهدت‌هايي كه در آن دوره و در قوم بختياري افتاده به تصوير كشيده خواهد شد. هنوز لوكيشن‌هاي اين سريال مشخص نيست، اما با توجه به شرايط داستان بخش‌هايي در چهار محال و بختياري و تهران مقابل دوربين خواهد رفت.



رسانه اصلاح‌طلب در تحلیلی کاملا حامیانه بر یکی از فیلمهای روی پرده نوشت⇐جامعه که عیبی ندارد! این مواد مخدر بدمصب است که باعث قتل می‌شود!!!

سینماروزان: از جمله فیلمهایی که در روزهای سرد زمستان روی پرده است «پل خواب» نام دارد که نامش برآمده از روستایی‌است در میانه جاده کرج-چالوس.

به گزارش سینماروزان در «پل خواب» این قتل یک پیرزن با پتک است که نقطه عطف فیلم را شکل می‌دهد. روزنامه اصلاح طلب «شرق» در تحلیلی حامیانه بر «پل خواب» طعنه‌ای زده به ممیزیهایی که باعث شده عامل اصلی قتل پیرزن داستان نه فقر و بدبختی که مصرف مخدر جلوه داده شود.

متن تحلیل «شرق» را بخوانید:

اينکه در آشفته‌بازار هجوم فيلم‌هاي يک‌بارمصرف به گيشه سينماها بشنوي فيلمي بر پرده رفته که اقتباسي است از رمان جاودانه «جنايت و مکافات» داستايوفسکي و درعين‌حال سازنده اين فيلم هم پسر رضا براهنی، يکي از تأثيرگذارترين نويسندگان، شاعران و پژوهشگران ادبي اين سرزمين؛ يعني اکتاي براهني باشد، انگيزه کافي براي ديدنش را ايجاد مي‌کند و مهم‌تر اينکه در اوج بي‌تفاوتي و بگويم نااميدي با فيلمي روبه‌رو شوي که سروشکل خوبي دارد، کارگرداني‌اش روان و بي‌ادا و اصول است و سازنده‌‌اش نخواسته با پرگويي و الاکلنگ‌بازي سوادش را به رخ بکشد، نکته ارزشمندي است.

هرچند دخالت‌هاي آشکاری در فيلم‌نامه باعث مخدوش‌شدن وجه ادبي کار شده و کليت فيلم را به بيماري فرافکني که در اين سال و زمان بسيار شايع شده مبتلا کرده است. توضيح لازم دارد؟ عرض مي‌کنم. از جمله قواعد نوشته و نانوشته در کار فيلم‌سازي، عدم نمايش طرز مصرف و آلات استعمال مواد مخدر است، اما در «پل خواب» براي نخستين‌بار کل اصول و آيين مصرف ماده مخدر شيشه با‌ وضوح کامل نشان داده مي‌شود، چون اين وجه به گمان من از سوی همان افرادی که اشاره شد، به بدنه اين داستان روان‌کاوانه وصله شده تا بگويند راسکولنیکوف وطني (شهاب – ساعد سهيلي) بر اثر مصرف مواد مخدر دست به چنين جنايتي زده، نه از روي استيصال و بدبختي و مبتلاشدن به بيماري روحي و رواني که ناشي از شرايط اجتماعي است. جامعه ما که عيبي ندارد، اين مواد مخدر بدمصب است که باعث بروز چنين افعالي مي‌شود؛ مثلا کشتن يک پيرزن پولدار غرغرو که با نفرت از جامعه خود انتقاد مي‌کند.

البته ممکن است اين وصله‌پينه‌ها با نظر موافق اکتاي براهني همراه بوده باشد. او هم تقصيري ندارد. پس از سال‌ها اين در و آن درزدن و دوگانه‌زيستن – در ايران و کانادا – و اين اواخر درگيرشدن با بيماري فراموشي پدر و اکتاي با نوشتن يک مقاله درخشان در آخرين شماره مجله تجربه، تصوير هولناکي از اين موقعيت ارائه کرده و هنگام خواندنش چندبار اشکم سرازير شد، خواسته است به هر قيمتي فيلمش را بسازد و از اين سرگرداني و پادرهوايي خود را نجات بدهد که لازمه‌اش کوتاه‌آمدن است؛ کاري که بسياري دارند مي‌کنند و خرشان را از پل مي‌گذرانند و از قديم گفته‌‌اند از اين ستون به آن ستون فرج است.

باري. «پل خواب» با وجود اين وصله ناجور، در کليتش فيلم‌نامه‌اي ساده، روان و ظريف دارد، به‌ويژه با شخصيت‌هاي اصلي‌اش، از جمله شهاب و پدرش با بازي درخشان اکبر زنجان‌پور، دوست شهاب؛ محسن – که نماد خوبي است براي نسل جوان و وامانده ما که از ناچاري به انواع خلاف‌ها مجهز شده – با بازي درخشان هومن سيدي که براي نخستين‌بار توانستم با لذت او را نگاه کنم، برخلاف نقش‌هاي ديگرش در اين سال‌ها که همه کپي هم بودند و حتي شخصيت کمي اغراق‌شده خانم قديمي که درمجموع رفتار تحقيرآميزي نسبت به همه، به‌ويژه شهاب دارد که آدم‌هاي قابل‌باوري هستند و نمونه‌هايشان دوروبرمان فراوان يافت مي‌شوند. به‌لحاظ کارگرداني ايراد گل‌درشتي در فيلم يافت نمي‌شود؛ مگر اينکه از فيلم‌برداري بدون کنتراست فيلم ايراد بگيريم که در آن صورت مي‌توانست وجه روان‌کاوانه و اکسپرسيونيستي داستان را برجسته‌تر کند، اما ساختن فضا‌هايي مثل خانه شهاب و پدرش غيرکليشه‌اي‌ترين فضاي خانوادگي است که در اين سال‌ها در سينما و تلويزيون ديده‌ايم.

رفتار سرشار از مهر پدر که مي‌کوشد مايه دلگرمي و پشتوانه فرزند درمانده و شکست‌خورده‌اش باشد و اين شايد شخصي‌ترين بخش فيلم هم باشد. چون اکتاي دست‌کم در دو مقاله‌اي که درباره پدرش نوشته، تقريبا چنين حال‌وهوايي را ترسيم کرده است. حال‌وهواي آژانس کرايه ماشين، به‌ويژه محل استراحت و روابط راننده‌ها و ميهماني خانم قديمي هم از نظر ميزانسن خيلي جذاب و پرکشش از کار درآمده‌اند. طراحي لباس و چهره هم به باورپذيري لحظه‌ها کمک کرده، به‌ويژه صحنه‌اي که شهاب تصميم به کشتن خانم قديمي گرفته و او را مي‌بينيم که گرمکن قرمزرنگ پوشيده و نمونه‌هايي از اين دست که به گمانم براي اثبات اينکه اين کارگردان جوان که احتمالا تحصيلات سينمايي هم دارد، مي‌تواند به آينده حرفه‌اي خود اميدوار باشد يا بهتر بگويم، تهيه‌کنندگان مي‌توانند روي اين جوان حساب باز کنند. اين فيلم مي‌توانست مثل برخي فيلم‌هاي صرفا جشنواره‌پسند، مخاطب داخلي را فراموش کند و فقط براي سازنده‌اش امتياز‌هايي به‌همراه داشته باشد، اما مخاطبان عام هم با گرمي از آن استقبال کرده‌‌اند و درعين‌حال فيلم آبرومندانه و حتي جشنواره‌پسندي هم از کار درآمده‌‌ و تا يادم نرفته بگويم که نقش جهانگير کوثري به‌عنوان تهيه‌کننده در ايجاد حال‌وهواي معتدل فيلم کاملا روشن و برجسته است.




دستگیری کارگردان GEM در مرز زمینی آستارا؟!

سینماروزان: در حالی که به تازگی رابعه اسکویی بازیگر پیوسته به جم با انتشار تصویری زیارتی از بازگشت خود به ایران خبر داده بود حالا خبری درباره بازداشت یکی از کارگردانان جم منتشر شده است.

به گزارش سینماروزان این کارگردان جم مهدی مظلومی است که نوروز امسال هم کمدی «سه بیگانه» را روی پرده داشت.

به تازگی اخباری منتشر شده درباره اینکه دو هفته قبل مهدی مظلومی به ایران بازگشته ولی در مرز آستارا بازداشت شده است.

البته مظلومی با سپردن وثیقه ۲۰۰ میلیونی آزاد شده است ولی هنوز هیچ ارگان رسمی این خبر را تأیید نکرده است.




پرسشی متعاقب ابراز نگرانی پخش‌کننده فیلم مجیدی از دستورالعمل تازه شورای اکران⇐آیا اکران «پشت ابرها»ی مجیدی از 25 بهمن به ابتدای نوروز منتقل خواهد شد؟؟

سینماروزان: دو هفته پیش که خبر رسید فیلم «پشت ابرها»ی مجید مجیدی از 25 بهمن ماه در گروه کوروش روی پرده خواهد رفت بسیاری به طرح این گمانه پرداختند که اکران این فیلم تا نوروز ادامه پیدا کرده و این فیلم اولین گزینه اکران نوروزی است؛ شاید برای همین بود که بلافاصله خبر اکران فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء»وحید جلیلوند از 25 بهمن ماه هم منتشر شد تا این فیلم هم نام خود را به عنوان گزینه ای دیگر برای اکران نوروزی اعلام کند.

به گزارش سینماروزان با این حال وقتی شورای صنفی نمایش از دستورالعمل امسال خود مبنی بر پایین کشیده شدن تمامی فیلمها در انتهای سال و روی پرده رفتن آثار جدید از نوروز خبر داد دیگر هیچ خبر تازه ای از اکران «پشت ابرها» و «بدون تاریخ…» منتشر نشد!!

به تازگی محمدرضا صابری مدیرپخش نورتابان که پخش فیلم مجیدی را برعهده دارد در گفتگو با «فارس» به انتقاد از دستورالعمل اخیر شورای صنفی نمایش پرداخته و از ارشاد و شورای صنفی نمایش خواسته راه‌حلی برای این مسأله پیدا کنند.

آیا انتقاد از این دستورالعمل به تعلیق اکران «پشت ابرها» تا نوروز و روی پرده رفتن از آخرین روز اسفند یا اولین روز فروردین منجر خواهد شد؟؟؟

متن گفته‎های محمدرضا صابری را بخوانید:

–با توجه به شرایط جشنواره فیلم فجر  و علاقه مخاطب به دیدن فیلم های حاضر در جشنواره در سالهای گذشته بهمن و اسفند به فصل مرده سینما بدل می‌شد اما با تصمیم درست و اکران فیلم‌های پر مخاطب این فصل رونق پیدا کرد و صاحبان آثار علاقه به اکران فیلم‌هایشان در این فصل نشان دادند.  امسال هم اگر قصد دارند بهمن و اسفند از رکود خارج شده و همچنان اقبال مخاطب مانند ماه‌های گذشته ادامه یابد بهتر است رویه قبل را ادامه دهند و فیلم‌هایی که در بهمن و اسفند به نمایش گذاشته می‌شوند با این شرط که  اگر توانستند کف فروش را تامین کنند به نوروز 97 پیوسته و جزء اکران نوروزی قرار گیرند.

–در سالهای گذشته شورای صنفی نمایش هیچ مزیتی به لحاظ هفته‌های نمایشی برای این آثار در نظر  نمی‌گرفت تنها این مزیت وجود داشت که اگر فیلم توان جذب مخاطب را داشت و کف فروش فیلم تأمین می‌شد در میان آثار نوروزی جای می‌گرفت. اگر این مزیت برای فیلم‌های بهمن و اسفند ماه فراهم نشود، تهیه‌کننده میل و رغبتی برای اکران فیلم پر مخاطب خود در سینما برای این دو ماه (بهمن و اسفند) ندارد و دوباره شاهد رکود فروش فیلم‌ها در  این ماه‌های سال خواهیم بود و سینمای ایران سیر نزولی در این دو ماه پیدا خواهد کرد و سینماداران نگران این وضعیت هستند. باید ببینیم شورای صنفی نمایش و ارشاد چه تصمیمی خواهند گرفت و چه راه حلی برای این مسئله ارائه می‌دهند.




مقامات فرهنگی استان کوتاه آمدند⇐تمام فیلمهای جشنواره در مشهد به نمایش درمی‌آید

سینماروزان: شهر مشهد در همه این سالها به خاطر حضور حدی بالا از علاقمندان سینما در شمار شهرهایی قرار داشته که فیلمهای جشنواره فجر در آن به نمایش درآمده است.

به گزارش سینماروزان امسال هم بناست جشنواره فجر در مشهد برگزار شود؛ با این حال از حدود دو هفته قبل و بعد از طرح شبهه‌هایی مبنی بر اینکه صرفا برخی از فیلمهای موردتأیید مقامات فرهنگی استان در مشهد به نمایش درخواهد آمد اعتراضاتی در فضای مجازی و رسانه های استانی شکل گرفت.

برخی مدیران فرهنگی مشهد از اکران نیمی از فیلمهای جشنواره در مشهد خبر داده بودند و همین باعث شد سینمادوستان مشهدی گلایه‌های خود را به طرق مختلف و به خصوص از طریق صفحات اجتماعی طرح کرده و این ممیزی دوباره بر آثار جشنواره را به نقد بکشند.

این نقدها در نهایت موجب شد ارشاد خراسان به طور رسمی اعلام کند با هماهنگی های انجام شده تمامی فیلمهای جشنواره فیلم فجر امسال در مشهد به نمایش درخواهد آمد.

به این ترتیب سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به مانند تهران با 22 فیلم بلند، یک انیمیشن و دو مستند در مشهد برگزار خواهد شد.




ازدواج کارگردان «کافه ترانزیت» با بازیگر «کامیون»؟؟!+عکس

سینماروزان: کامبوزیا پرتوی کارگردانی که بیش از هر چیز به خاطر ساخت فیلمی به نام «کافه ترانزیت» یا سرمایه گزاری بهروز هاشمیان شناخته میشود امسال با فیلمی به نام «کامیون» به جشنواره فجر می آید.

به گزارش سینماروزان پرتوی در مراسم رونمایی رسمی از فیلمش در پردیس ملت به همراه نسرین مرادی بازیگر مکمل این فیلم ظاهر شد و ساعاتی بعد از رونمایی بود که مرادی با به اشتراک گذاشتن تصویری از خودش و پرتوی، واژه «همسرم» را در ابتدای سروده‌ای از علی غضنفری قرار داده است.

نسرین مرادی نوشته است: همسرم….از می عشق تو مستانه منم/سر بزن جان دل ، جانانه منم/باده چون می دهی پیمانه منم/ساقی ار میشوی میخانه منم/بی تو با روی خود بیگانه منم/با تو در عاشقی افسانه منم/هر زمان،جان دل ، جانانه ز دل/در پی ات واله و دیوانه منم.

نسرین مرادی که پیشتر سابقه ایفای نقش در فیلم «سویوق» برادران ارک را هم داشته متولد 1355 است و اصالتی آذری دارد.

کامبوزیا پرتوی که متولد 1334 است پیشتر همسر فرشته صدرعرفایی بازیگر اصلی فیلم «کافه ترانزیت» بود. پرتوی که «فراری» را به عنوان نویسنده آماده اکران دارد اخیرا فیلم «محمد…» مجیدی را در شبکه خانگی داشت؛ فیلمی که بیش از 100 میلیارد هزینه تولیدش شد و نام پرتوی هم در فهرست نویسندگان آن آمده بود.

در فیلم «درساژ»بابک بادکوبه نیز نام پرتوی به عنوان مشاور کارگردان آمده بود؛ فیلمی که به جشنواره سی و ششم راه پیدا نکرد اما در بخش جنبی جشنواره برلین به نمایش درخواهد آمد.

تصویر اجتماعی نسرین مرادی و کامبوزیا پرتوی
تصویر اجتماعی نسرین مرادی و کامبوزیا پرتوی



هشدار محمد آفریده نسبت به راه‌اندازی دوباره فاخرسازی⇐اسباب تأسف است که در روزگار بیکاری خیل وسیعی از سینماگران رقابتی راه افتاده برای فاخرسازی!

سینماروزان: زمزمه‌های دوباره‌ای که برای راه‌اندازی تولیدات پرهزینه فاخر شکل گرفته وقتی کنار تجربه پیشین فاخرسازی و مثلا صرف کلی هزینه برای محصولی شکست‌خورده همچون «فرزند چهارم» قرار می‌گیرد قطعا نگرانی‌ها را نسبت به اتلاف بودجه‌های عمومی تشدید می‌کند.

محمد آفریده از مدیران باسابقه سینما که اغلب سعی می‌کرد به فیلمسازان مستعد فارغ از ریشه‌های سیاسی بها دهد در نوشتاری برای سینماروزان نسبت به شیوع مجدد پدیده فاخرسازی در سینما و تلویزیون ایران هشدار داده است.

متن یادداشت آفریده را بخوانید:

فیلم یا سریال فاخر بیشتر اسم رمزی شده برای نادیده گرفتن بخش اعظمی از ظرفیتها و سرمایه‌های مولد فرهنگی این سرزمین. باعث تأسف است که بگویم در زمانی که خیل وسیعی از فیلمسازان و دست اندرکاران سینما و تلویزیون این سرزمین بیکارند و سالهاست شرمنده زن و بچه‌هایشان هستند دوباره صحبت از فیلم فاخر میشود، جالب‌تر اینکه رقابتی هم برای به دست آوردن فیلم فاخر بین اهالی این سینما به وجود آمده است.

فیلم فاخر باید میوه طبیعی فرهنگ و هنر این سرزمین باشد. طبیعی بودن یعنی مسئولان و مدیران فرهنگی این مملکت، بستر مناسب برای حضور همه طیف از سینماگران آماده و مهیا کند.،  با حضور همه و ایجاد رونق و نشاط فرهنگی در این  کشور است که آرزوهای فرهنگی و مقدس این دیار محقق می شود، پول صرف بدون حضور همه، قدرت نیست بلکه خسارت و تخریب است.  این مملکت با دو یا سه و یا.. فیلم  فاخر به جایی نمی‌رسد، فیلم فاخر مثل یک شهاب سنگ است اگر نوری داشته باشد! تنها بخش کوچکی از آسمان فرهنگ این سرزمین را روشن خواهد کرد، اما آسمان فرهنگ این سرزمین با حضور صمیمانه همه طیفها نور باران می شود.

بیاییم تا بیشتر از این دیر نشده به فکر سرمایه‌های مولد این جامعه سربلند و کوشا و امیدوار باشیم، هم اکنون بخش وسیعی از اهالی این سینما خانه نشین شده‌اند و نگران‌کننده تر بخش شکننده این سینما یعنی فیلمسازان فیلم کوتاه و مستند هستند، فیلمسازانی که با کمال تواضع و صبوری و تنها،  منتظر معجزه ای به این در و آن در می‌زنند.

مراکز و سازمانهای که برای موضوعات مهم و اهداف والا راه اندازی شده‌اند متأسفانه در شرایط حاضر، به خاطر ساختارهای دولتی و کهنه و حب و بغض ها، تنها می توانند پول کارمندانشان را بدهند و موضوع اصلی شان که حمایت و رونق خالصانه عرصه فرهنگ است، فراموش شده است. آینده نظاره گر اعمال امروز ما است، با روزمرگی‌های بیهوده و منفعت های شخصی و گروهی، آینده را فدای امروزمان نکنیم.




فیلم تازه تهیه‌کننده «خانه دختر» با یادآوری نسبت «خارش» کلید خورد!+عکس

سینماروزان: محمد شایسته جوانترین عضو خانواده شایسته‌های سینمایی که در سالهای اخیر کوشیده مستقل از برادران کار تهیه کنندگی را انجام دهد بعد از خوش شانسی که در اکران فیلم توقیفی «خانه دختر» به دست آورد حالا به سراغ تولید تازه ترین فیلمش رفته است.

به گزارش سینماروزان فیلم تازه شایسته یک کمدی است به نام «قانون مورفی» که رامبد جوان مجری «خندوانه» آن را تهیه خواهد کرد. رامبد جوان که پیشتر سابقه ساخت کمدی موفق «ورود آقایان ممنوع» را با فیلمنامه ای از پیمان قاسم خانی داشته است «قانون مورفی» را با فیلمنامه ای از گروهی جوان جلوی دوربین برده است.

بازیگر اصلی «قانون مورفی» امیر جدیدی جوان اولی است که اخیرا «قاتل اهلی» را روی پرده داشت که فروشی حدودا 3 میلیاردی داشته است.

رامبد جوان که آخرین ساخته اش «نگار» یک اکشن-جنایی بود در «قانون مورفی» هم به سراغ مایه های اکشن رفته و این بار اکشن را با کمدی ترکیب کرده است.

وجه تسمیه عنوان فیلم تازه رامبد جوان به قانونی به نام مورفی بازمیگردد که برمبنای آن همیشه همه چیزها در بدترین و نامناسبترین زمان به خطا می‌روند و کارها را لنگ می‌گذارند!! این قانون اول بار توسط «ادوارد مورفی» یک مهندس نیروی هوایی آمریکایی طرح شد.

برای قانون مورفی معادلهای فراوانی نگاشته شده؛ بر روی اولین بنر تبلیغی «قانون مورفی» با تصویر امیر جدیدی یکی از این معادلها آمده است: نسبت «خارش» هر نقطه از بدن با میزان دسترسی به آن نقطه نسبت عکس دارد!!

سایر عوامل این فیلم عبارتند:
مدیر فیلمبرداری: حسین جلیلی | طراح چهره‌پردازی: سعید ملکان | طراح صحنه: امیرحسین قدسی | طراح لباس: رعنا امینی | صدابردار: رشید دانشمند | برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: پانته‌آ حسینی | جانشین تولید: محمود اتحادی | نویسندگان: محمدعلی حسینی، پوریا شجاعی، بازنویسی فیلمنامه: پویا مهدوی‌زاده | عکاس: مریم تخت کشیان.

قانون مورفی
قانون مورفی



«دخترعمو پسرعمو» و «سدّمعبر» میلیاردی شدند/«خالتور» به 7.5میلیارد نزدیکتر شد/«کمدی انسانی» با حداقل سالن‌های فول‌سانس، 300میلیون را رد کرد/اختلاف 170 سالنی میان بالا و پایین جدول فروش+آمار کامل فروش

سینماروزان: در رأس جدول فروش «آینه بغل» قرار دارد که به مانند همه نزدیک به دو ماهی که از اکرانش میگذرد بخش عمده سالنهای سینمایی و 200 سالن را در اختیار دارد.

به گزارش سینماروزان «خالتور» با وجود اینکه بخش عمده سالنهایش را از دست داده اما فروش نسبی خود را ادامه داده و به زودی 7.5 میلیاردی خواهد شد. «ثبت…» هم به مانند «خالتور» بخش عمده سالنها را از دست داده ولی توانسته 3میلیاردی شود. «قاتل اهلی» سومین فیلمی است که بخش عمده سالنهایش را داده و در مرز 3میلیاردی شدن است.

«سدمعبر» که سرگروهش را به فیلم کودک «افسانه گل آباد» داده توانسته فروشش را میلیاردی کند و «آذر» هم علیرغم بهره بردن از کلی امکانات تبلیغی محیطی بعد از نزدیک به دو ماه تازه در آستانه رقم میلیاردی شدن است.

«حریم شخصی»، «عشقولانس»، «خانه کاغذی»، «شکلاتی» و «پل خواب» فیلمهای میانه جدول فروش هستند که مابین 700 تا 400 میلیون فروش داشته اند.

درام پرچهره «کمدی انسانی» که علیرغم داشتن سرگروه با حداقل سالنهای فول‌سانس روی پرده رفته توانسته بدون هر گونه تبلیغات محیطی، از رقم فروش 300میلیون عبور کند.

در میان قعرنشینهای جدول فروش این «افسانه گل آباد» است که در دو روز فقط 300هزارتومان فروخته است؛«آرمانشهر» 12میلیونی شده و «آپاندیس» هم بعد از یک ماه و نیم به زحمت از 50میلیون گذشته است که یک شکست کامل است.

اختلاف سالن میان «آینه بغل» و «افسانه گل آباد» فیلمهای رأس و قعر جدول فروش نزدیک به 170 سالن است که رکوردی محسوب میشود در نوع خودش!!!

آمار کامل فروش تا ابتداي جمعه ششم بهمن ۱۳۹۶ به شرح زير است:

(تمام ارقام به تومان است)

–آينه بغل 14 ميليارد و 750میلیون(51 روز)

–خالتور ۷ ميليارد و 305 ميليون(86 روز)

–ثبت با سند برابر است ۳ ميليارد و 100 ميليون(65 روز)

–قاتل اهلي ۲ميليارد و 880 ميليون(65 روز)

–پسرعمو دخترعمو 1میلیارد و 150 ميليون (30 روز)

–سدّمعبر 1میلیارد و 60 ميليون(30 روز)

–آذر 950 ميليون(59 روز)

–حريم شخصي 740 ميليون(44 روز)

–عشقولانس 630 ميليون(16 روز)

–خانه کاغذي 610 ميليون(37 روز)

–شکلاتي 580 ميليون(58 روز)

–پل خواب 410 ميليون(16 روز)

–کمدي انساني 320 ميليون(9روز)

–اشنوگل 240 ميليون (65 روز)

–فهرست مقدس 260 ميليون(51 روز)

–کليله و دمنه 175 ميليون (30روز)

–راز سياوش 155 ميليون( 58 روز)

–آپانديس 62 ميليون(44 روز)

–آرمانشهر 12ميليون(30 روز)

–افسانه گل‌آباد 300هزارتومان (2روز)




واکنش مدیر مستند حوزه به تهیه‌کنندگی همزمان یک سریال⇐در پروژه‌های مهم خودمان در کنار پروژه حضور داریم/به‌خاطر این حضور، هیچ حق‌الزحمه‌ای دریافت نمی‌شود

سینماروزان: انتشار گزارشی در سینماروزان با عنوان «سفارش از خود به خود؟…» که به چرایی حضور مدیر مرکز مستند سوره حوزه در مقام تهیه‌کننده مجموعه مستند «روزگار رضاخانی» از محصولات مشترک حوزه و بسیج صداوسیما پرداخته بود(اینجا را بخوانید) با واکنش مدیر مرکز مستند سوره مواجه شد.

محسن یزدی مدیر مرکز مستند سوره با اشاره به حساسیت پروژه «روزگار رضاخانی» به سینماروزان گفت: این یک روال در مرکز مستند سوره حوزه هنری است که در پروژه های حساس و مهم، خودمان به عنوان تهیه‌کننده در کنار پروژه حضور داریم تا نیازها پروژه به‌موقع بانجام شود و روند تولید با حداقل خطا و ایراد جلو برود.

یزدی ادامه داد: این حضور مدیر به عنوان تهیه‌کننده با هماهنگی مقامات بالادستی حوزه هنری صورت می‌گیرد و برخلاف تصورات، شامل هیچ دریافتی مالی نشده به بیان بهتر برای حضور در قامت تهیه‌کنندگی این پروژه هیچ حق‌الزحمه ای پرداخت نمی‌شود و همچنان دستمزد من همان دستمزدی است که به خاطر مدیریت دریافت می‌کنم.

 وي با بيان اينكه كارنامه من در حوزه مستند روشن و قابل بررسي است افزود: من خودم رسانه‌اي بوده‌ام و اقتضائات آن را درك مي كنم اما همه ما مي‌دانيم ژورناليسم هم اصولي دارد كه خوب است به آن توجه شود. دوستان مي توانستند با يك تماس از اين موضوع مطلع شوند و انتشار خبري كه توضيح واضحي دارد آن هم بدون تحقيق مناسب نيست.