1

۳ سال و نیم بعد از راه‌اندازي شوراي هزينه‌زا و بی فایده آشکار سينماي کودک⇐معاون پژوهشي فارابي: شوراي تخصصي سينماي دفاع مقدس راه‌اندازي خواهد شد!⇔پرسش اول: سینمای جنگ کارگردان متخصص در تصویرسازی عین جنگ می‌خواهد یا راه‌اندازی شوراهایی بودجه‌خوار و تخصیص بودجه به افرادی ظاهرالصلاح که سالها سرباز فراری بوده‌اند؟/پرسش دوم: آیا غربال امتحان پس‌دادگان ژانر جنگ از پیشانی‌سوختگان ریاکار نیاز به راه‌اندازی یک شورا دارد؟/پرسش سوم: چرا بودجه‌هایی که صرف شوراها می‌شود را خرج کارکشتگان سینمای جنگ نمی‌کنید؟/پرسش چهارم: اینجا کشور شوراهاست یا کشور سینه‌سوختگان بی‌ادعای سالهای دفاع؟

سينماروزان/حامد مظفری: بعد از روي کار آمدن حجت الله ايوبي در سازمان سينمايي و براي کمک به ارتقاي سينماي کودک بود که شورايي با نام شوراي سیاستگذاری سينماي کودک و نوجوان در فارابي راه اندازي شد.

پيش بيني مي شد با راه‌اندازي اين شورا که قاعدتا برای برگزاری جلسات آن هزینه قابل قبولی صرف شده، مهمترين مشکل سينماي کودک که نوعي رهاشدگي آثار بعد از جشنواره کودک و بخصوص عدم ايجاد فضاي تبليغي مناسب در اکران آثار است حل شود اما نزديک به 3 سال و نیم بعد از راه اندازي اين شورا و چندین ماه بعد از عزل ایوبی، همچنان در سينماي کودک در بر پاشنه سابق مي‌چرخد.

به بيان بهتر جز همان وامها و حمايتهايي که سالهاست فارابي براي توليد فيلمهاي کودک در اختيار برخي تهيه کنندگان مطبوع خود قرار مي‌دهد تا به اين طريق توجیهی تراشیده شود برای برگزاری جشنواره کودک(!) 3 سال و چند ماه بعد از راه اندازی شورای سیاستگذاری جشنواره کودک نه در ارتقاي تکنيکي سينماي کودک رشد داشته ايم و نه در اکران آثار کودک شرايط قابل توجهي را مي بينيم؛ بماند که برخی از اعضای حاضر در شورا نظیر فرشته طائرپور حتی در ارائه آثار خود به جشنواره کودک تردید داشتند.(اینجا را بخوانید)

3 سال و چند ماه بعد از راه اندازی شورای سیاستگذاری جشنواره کودک همچنان اين تهيه‌کنندگان هستند که با چنگ و دندان بايد به دنبال پيدا کردن اکراني ولو يکي دو هفته‌اي براي فيلم کودکشان باشند و همچنان اين برخي از پخش‌کنندگان قديمي هستند که تلاش ميکنند شرايطي فراهم کنند برای بهتر ديده شدن برخی آثار کودک.

در اين شرايط اينکه به ناگاه يک شوراي تازه در فارابي راه اندازي شود محل تأمل است. مسعود نقاش زاده معاون فرهنگی-پژوهشي فارابي گفته است: در حوزه سينماي مقاومت، يک شوراي تخصصي با همين نام و متشکل از مسئولان موثر در سينماي دفاع مقدس، هنرمندان و فيلمسازان با تجربه و برجسته اين گونه سينمايي طراحي شده که وظيفه اصلي اين شورا، علاوه بر ترسيم چشم اندازها، بررسي و راهبري آثاري است که از اين پس در چرخه توليد قرار مي‌گيرند.

راه اندازي چنين شوراهايي فارغ از آن که به گسترده شدن تصدي‌گري دولت در سينما مي انجامد بنابه تجربيات بيخ گوشي مانند شوراي سیاستگذاری  کودک منطقی به نظر نمی‌رسد. لااقل فارابي کارنامه خود در راه‌اندازي شوراي کودک را ارائه دهد و سپس به دنبال يک شوراي تازه برود.

سينماي جنگ يا دفاع مقدس ما بزرگترين مشکلش واهمه کارگردانان از ورود به تصويرسازي اتفاقات درون خط مقدم و پرسه زدن در آپارتمانها يا کوره‌دهاتها و نشخوار ذهنيات آدمهايي است که درباره رزمندگان حرف مي‌زنند!

ژانر جنگ ما در اين سالها محلي شده براي کاسبي به نام دفاع مقدس در پشت جبهه‌ها و واهمه از تصويرسازي حتي يک سکانس از درگيريهاي سختي که رزمندگان ما با رژيم بعث داشتند. چنين مشکلی آن قدر اظهرمن الشمس است که کشفش نياز به صرف هزينه براي طراحی و راه‌اندازی يک شوراي تازه ندارد. حل اين مشکل هم ساده‌تر از حد تصور است؛ سرمايه گذاري بر روي امتحان پس دادگان اين ژانر.

يعني به جاي آن که به دنبال آن باشيم که به فلان کارگردان یا تهیه‌کننده نورسيده ظاهرالصلاح که حتی آن قدر عرق ملی نداشته‌اند که به موقع به خدمت سربازی بروند(!) به‌واسطه ارتباطات خاص یا پیشانی سوزانده شده(!) بودجه بدهيم که صرف نمايش بدبخيتهاي مردمان شهرها و روستاهای فرسنگهای دورتر از خط مقدم یا لرزندان دوربین سوپر16 در قابهای تلویزیونی کند، بايد بودجه را صرف کارگرداناني کرد که کارنامه قابل اعتنايي در تصويرسازي عين جنگ دارند.

عين جنگ و تصويرسازي قهرمان‌سازي رزمندگان درون جبهه هاست که حماسه سينمايي مي‌آفريند؛ درست همان کاری که امثال استنلی کوبریک، استیون اسپیلبرگ، مل گیبسون و حتی کاترین بیگلو در آن سوی دنیا انجام داده‌اند و در داخل هم رسول ملاقلی‌پور و احمدرضا درویش و تا حدی ابراهیم حاتمی‌کیا و این اواخر محمدعلی باشه‌آهنگر به آن پرداختند.

نه رسول، نه ابراهیم و نه محمدعلی برای کسب بودجه به دنبال سوزاندن پیشانی خود نرفتند؛ بلکه کوشیدند کمترین بودجه ها را صرف میهنی‌ترین آثار کنند. به جای راه‌اندازی یک شورای تازه و بریز و بپاش تازه باید رفت به سراغ امتحان پس دادگان این ژانر.

فارغ از آن که بعد از تأکید اخیر وزیر ارشاد بر شفاف سازی مالی زیرمجموعه‌های ارشاد نیاز است درباره بودجه هایی که صرف این شوراها میشود شفاف سازی صورت گیرد مهمتر آن است که بدانیم چرا بودجه هایی که صرف راه اندازی این چنین شوراهایی میشود را خرج سینمای جنگ نمی کنیم؟ سالهاست که همان معدود آثار قابل اعتنای ژانر جنگ از نبود تسهیلات در اکران می‌نالند؛ چرا این همه بریز و بپاشهای شورایی صرف راه‌اندازی یک پردیس سینمایی برای اکران درست و دیده شدن حداکثری آثار جنگ نمی‌شود؟ آیا اینجا کشور شوراهاست یا کشور سینه‌سوختگان همچنان خاموش و بی‌ادعای سالهای دفاع؟