1

خرده فرهنگ‌های بومی ایران در دوران پسااستعماری امروز و تأکید بر نقش رسانه‌های تصویری

سینماروزان/ساناز بصیر(کارشناس سینما و تلویزیون):

ايران از جمله کشورهای با فرهنگ قدیم و گونه‌گون است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و تنوع اقلیمی، به طور خاص شامل تنوع بالایی از اقوام مختلف می‌شود که هر کدام زبان و گویش، آداب و رسوم، پوشاک و خوراک خاص خود را دارند. از این جهت، ایران جزء معدود کشورهایی است که چنین ظرفیت فرهنگی را داراست؛ ظرفیتی که علاوه بر جنبه‌های مثبت ملی، می‌تواند عاملی باشد در روابط خارجی، صادرات، توریسم، و…

از سوی دیگر و در نگاهی کلی، مسیری که جهان در سال‌های اخیر پیموده به سمتی رفته تا آن‌گونه که مارشال مک‌لوهان تعبیر کرده به یک دهکده جهانی تبدیل شود، به نحوی که هر روز مرزهای فرهنگی به وسیله رسانه‌های جمعی و ارتباطات سریع، کمتر و کمتر شده و نهایتاً از بین برود. این نزدیکی در کنار محاسنی که دارد، دارای معایبی است، از جمله تأثیر استعمارگونه‌ی محتوای غالب در رسانه‌های عمومی که بر فرهنگ‌های خردتر یا ضعیف‌تر (از لحاظ قوت رسانه و پیشرفت تکنولوژی) وارد می‌شود.

جهانی شدن هم تهدید است هم فرصت؛ فرصت برای عرضه فرهنگ‌های قوی و تهدید برای فرهنگ‌های ضعیف. در واقع فرهنگ‌های غنی و پویا از قابلیت‌ها و امکاناتی که جهانی شدن در اختیار بشریت قرار داده در جهت کمال و تعالی خویش و هم‌چنین در راه تصفیه و پیرایش خود از خرافه‌ها بهره گرفته و سعی در معرفی بارزه‌ها و وجوه متمایز خویش به جهانیان برآمدند و انسان‌ها را به مقایسه ارزش‌ها و انتخاب اصلح دعوت می‌نمایند. این بیان به این معنی است که در تعامل و برخورد و تماس فرهنگ‌ها با یکدیگر توجه به تأثیرپذیری آن‌ها از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. فرهنگ‌ها ناگزیر از اخذ مفاهیم و موضوعاتی از سایر فرهنگ‌ها هستند؛ اما مهم این است که این اخذ (گیرندگی و تأثیرپذیری) یک‌طرفه و در عین احساس حقارت و از خود بیگانگی و تشابه به فرهنگ دهنده است و یا این که این اخذ همراه با دهندگی و تأثیرگذاری و در عین احساس هویت و عزت و در جهت پویایی و تصفیه (آن‌چه که اخذ می‌شود) و تکامل (خویش) است. (یوسفی و محمدی‌فر، 1390) آن‌چه در عمل مشهود است این است که فرهنگ‌های خردتر که زیرمجموعه‌ی یک کل فرهنگی بزرگتر هستند، مانند تنوع قومی در ایران، در این مسیر جهانی شدن دچار گونه‌ای انزوا یا اضمحلال می‌شوند و اندک اندک قوت خود را از دست می‌دهند و آن‌گونه که می‌شاید خودنمایی و بروز نمی‌کنند.

حال پرسش اینجاست که این منزوی شدن فرهنگ‌های بومی، به خصوص در ایران، چه قدر تحت تأثیر رسانه‌ها است؟ و آیا از طریق رسانه‌های تصویری (تلویزیون، سینما، تبلیغات شهری، و…) می‌توان راه نجاتی برای آن یافت یا حداقل آن را به نحوی در جهان معرفی کرد؟

*میراث فرهنگی ایران

تاریخ، جغرافیا و اندیشه دولت آرمانی ایرانی در آداب و رسوم، سنت‌ها، آیین‌ها و آثار نثر و نظم بسیار متعددی ثبت شده است که می‌توان از آن به مثابه میراث فرهنگی ایران نام برد. این میراث شامل آداب و رسوم و آیین‌هایی است که از عهد واپسین تاریخ ایران تا به امروز هم‌چنان تداوم یافته و بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت و فرهنگ ملی ایرانی شده‌اند. برخی از این آیین‌ها همانند نوروز نه تنها در ایران کنونی، بلکه در ماورای مرزهای آن، یعنی در حوزه تمدنی ایران گرامی داشته می‌شود و همه جهانیان نیز آن را نشانه‌ای از فرهنگ و میراث فرهنگ ایرانی می‌دانند. برخی از آداب و رسوم ایرانی پس از اسلام نیز در بستر دین جدید هم‌چنان تداوم پیدا کرد. برخی از این آیین‌ها نظیر جشن‌های سده و مهرگان که در دوران‌های اخیر گرامی داشته می‌شوند، هم‌چنان در زمره میراث فرهنگی ایران قرار دارند (احمدی، 1382: 20)

در مجموع می‌توان عناصر فرهنگ ایرانی را که فراتر از مرزهای سیاسی ایران است، به‌اختصار چنین برشمرد: ۱- زبان پارسی و گویش‌ها و لهجه‌های پارسی ۲- جشن‌های ملی از جمله نوروز و شب یلدا و گاه‌شماری خورشیدی ۳- فلسفه ۴- دین‌ها و آیین‌های زرتشتی و مهرپرستی ۵- هنر ایرانی (ادبیات و شعر پارسی، معماری ایرانی و خوراک ایرانی) ۶- فرهنگ‌های محلی اقوام ایرانی و ۷- موسیقی سنتی ایران. در کل، تاریخ غنی ایران از راه هنر، معماری، شعر، دانش و فناوری، پزشکی، فلسفه و مهندسی اثر قابل توجهی بر جهان گذاشته‌است. (Milani, 2004)

علاوه بر خاصیت نژادی مردم ایران که بجودت قریحه و عمق تفکر و ذوق لطیف و قوت منطق ممتاز هستند، وضعیت جغرافیایی ایران نیز در خدمت مردم ایران بعالم علم مدد فراوان کرده است، زیرا که عرصه‌ی فلات ایران که محل ارتباط و مکان تقاطع تمدن شرق و غرب است از یکطرف مدنیت یونان و روم و از طرف دیگر تمدن چین و هند را در این سرزمین با یکدیگر آمیخته و در نتیجه‌ی این ارتباط و آمیزش، آثاری جاوید و فناناپذیر از بهترین و لطیف‌ترین محصولات فکر بشری در معرض وجود پدیدار گشته است. آن خاصیت و استعداد نژادی با این وضعیت مساعد جغرافیایی همواره مردمی را که در سراسر کشور ایران از ساحل «رود جیحون» و دامنه کوه «هندوکوش» گرفته تا سواحل «فرات» و «خلیج فارس» در طول مدت هزاران سال میزیسته‌اند بخدمات عظیم نمایان در عالم علم و فرهنگ موفق ساخته است. نه تنها در شهرهای سواد اعظم که در گوشه و کنار این خاک بوجود آمده منشأ فیوض و منبع معارف میشده بلکه از سرحدات آن کشور تجاوز کرده و بخاک همسایگان و بالاخره در سراسر عالم بشریت انتشار می‌یافته. (حمکت، 1328: 5)

خرده فرهنگ‌های بومی ایران در دوران پسااستعماری امروز و تأکید بر نقش رسانه‌های تصویری/پژوهشی به قلم ساناز بصیر فعال سینما و تلویزیون
خرده فرهنگ‌های بومی ایران در دوران پسااستعماری امروز و تأکید بر نقش رسانه‌های تصویری/پژوهشی به قلم ساناز بصیر فعال سینما و تلویزیون

*ارتباط تصویری: از پیام تا استعمار

ارتباط تصویری زیرشاخه و تخصصی حرفه‌ای از هنرهای تجسمی و سواد بصری است که محوریت آن انتقال ایده و پیام از طریق تصویر است. ارتباط تصویری مانند ارتباط کلامی، عاملی است در ایجاد ارتباط بین انسان‌‌ها با این تفاوت که گستره بسیار بیشتری را در بر می‌گیرد، چرا که مانند کلام محدود به شناخت زبان نیست و با تصویر که ویژگی‌های عام و مشترک جهانی دارد در پی انتقال پیام است.

شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد ارتباط تصویری از قدیمی‌ترین نوع ارتباطات در بین مردم بوده است. مناطقی در بعضی از نقاط جهان کشف شده است که نشان می‌دهد در زمان‌های دور و در داخل غارها، مردم از تصاویر برای بیان مفهوم مورد نظرشان استفاده می‌کرده‌اند. این تصاویر دارای قدمتی بسیار زیاد می‌باشند که حتی گفته می‌شود که این قدمت به 40000 سال پیش بر می‌گردد. نقاشی‌های درون غارها نشان می‌دهد زمانی که ارتباط کلامی وجود نداشت از ارتباط تصویری استفاده می‌شده است. این نقاشی‌ها و تصاویر شامل موضوعات مختلفی از جمله حیوانات مناظر و فضاهای مقدس می‌باشند. با توجه به این موضوع می‌توان گفت که، ارتباط تصویری قبل از ارتباط کلامی به وجود آمده است. با پیشرفت جوامع بشری و مسافرت افراد به مکان‌های جدید رفته رفته ارتباط تصویری گسترش پیدا کرد. این پیشرفت‌ها در ارتباط تصویری زمینه را برای درک بهتر مفاهیم فراهم کرده‌اند. در گرافیک یا ارتباط تصویری در سطح جهانی از این ویژگی‌ها به عنوان نماد برای رساندن یک مطلب یا درک مفاهیم پایه‌ای استفاده می‌شود. مردم حدود 600 سال قبل برای ارتباط تصویری از چاپ تصاویر بر روی برگ‌ها استفاده کردند. این کلمات چاپ شده باعث گسترش ایده‌ها و اطلاعات در سطح جهانی شد و به شیوه غیرکلامی گسترش پیدا کرد.

امروزه هر چند که از افراد (مثلاً گرافیست‌ها) گرفته تا کشورها و قدرت‌های جهانی از ارتباط تصویری به طرق مختلف و در رسانه‌های گوناگون بهره می‌برند، اما در واقع تأثیر اصلی از جانب قدرت‌های اول رسانه‌ای بر دیگر سطوح جامعه جهانی وارد می‌شود. مثلاً تأثیری که آمریکا از طریق تبلیغات و محتوای مجازی در جهان دارد انکارناپذیر است؛ تحمیلی که خواه-ناخواه از فرهنگ آمریکایی یا گونه‌ی زیست غربی از طریق رسانه‌های جمعی و فضای مجازی بر دیگر فرهنگ‌ها وارد می‌شود. از سینما گرفته تا تبلیغ محصولات فیزیکی و محتوای فضای مجازی.

*نتیجه‌گیری

در حالی که افراد خارج از هر قوم، با نگاهی شگفت‌زده و مشتاق به ویژگی‌های بومی و جذابیت‌های خاص آن قوم می‌نگرند، افراد آن قوم تحت تأثیر همین مراودات در جهت معکوس و بخصوص در سیطره رسانه‌ها و فضای جانبدارانه‌ی مجازی رفته رفته بعضی از آداب و رسوم خود را از یاد می‌برند. به دیگر سخن، غلبه و سیطره قدرت‌های تبلیغاتی و رسانه‌های بزرگ جهانی چنان است که انگاری هر چه بیشتر محدوده‌ی فرهنگ‌های ضعیف‌تر را تنگ می‌کند تا جایی که شاید به انزوا و فراموشی کشیده شود.

اگر بخواهیم از این انزوا و خرد شدن فرهنگ‌های بومی جلوگیری کنیم شاید بتوان در جهت معکوس وضعیت حاضر اقدام کرد؛ یعنی تبلیغ، معرفی، و بازشناساندن فرهنگ‌های کوچک از طریق رسانه. اما همان قدر که تضعیف این فرهنگ‌ها از جانب دیگران نیازمند قدرت و هزینه است، تبلیغ و معرفی آن نیز نیازمند صرف کار و هزینه بسیار است. درواقع باید به نحوی در مقابل قدرت‌های رسانه‌ای امروز و تأثیرات استعماری آنان قدم علم کرده و مقابله به مثل کنیم. در این مسیر قطعاً خود فرهنگ و اقدامات فرهنگی کار را به مراتب آسان‌تر می‌کند؛ یعنی آن‌گونه که استعمار می‌کند، صرفاً از طریق تبلیغات و پر کردن چشم مخاطب نباشد.

*منابع

1. احمدی، حمید (1382). هویت ملی ایرانی: بنیادها، چالش‌ها و بایسته‌ها. نامه پزوهش فرهنگی. سال هفتم، شماره 6، صفحه 5 تا 55.

2. یوسفی جویباری، محمد و محمدی‌فر، نجات (1390). فرهنگ و تمدن ایرانی و جهانی شدن؛ فرصت‌ها و چالش‌ها. مطالعات جامعه‌شناسی. سال سوم، شماره دوازدهم، صفحه 23 تا 38.

3. حکمت، علی اصغر (1328). ایران در فرهنگ جهان. نشریه نامه فرهنگستان قدیم. شماره 2، صفحه 3 تا 24.

-Wikipedia

– Milani, A. Lost Wisdom. 2004.ISBN 0-934211-90-6.

– flashcardmachine.com