1

جشنواره عمار نباید درجا بزند!/چرا هیچ فیلم قابل توجه و روشنگري مرتبط با اتفاقات پاییز۱۴۰۱ در عمار نبود؟/چرا متولیان عمار وارد عرصه مدیریت شدند؟/عمار به جای رویداد واکنشی باید به رویدادی کنش‌مند تبدیل شود/فیلمسازان عمار باید خودانگیخته باشند و نباید سفارشی، فیلم بسازند

سینماروزان: قطار چهاردهمین جشنواره فیلم عمار به ایستگاه پایانی رسید.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه صبح‌نو، جشنواره عمار جشنواره ای با مضامین دینی و انقلابی که هدف آن رسیدن به سینمای متعالی اسلامی و انقلابی بوده؛ جشنواره‌ای که حالا چهارده ساله است و ظرفیتی در دل خود دارد که البته در بازه‌هایی از دست رفته است. آرش فهیم منتقد سینما در گفتگو با روزنامه صبح‌نو درباره این جشنواره سخن گفته‌‌ است.

*جشنواره عمار از سال ۸۹ راه‌اندازی شد. در طول این 14 سال فعالیت این جشنواره چه فراز و فرودی را طی کرده است؟
**این جشنواره در سال 89 به‌عنوان یک رویداد متفاوت و ویژه کار خودش را آغاز کرد؛ جشنواره‌ای که شباهتی به سایر رویدادهای سینمایی نداشت. چه در آثاری که حضور داشتند و چه شکل برگزاری. جشنواره عمار ابتدا واکنشی به فتنه سال 1388 بود. در آن سال‌ها، روایت غالب و فضای رسانه‌ای، گزارشگر اقلیت جامعه بود. جشنواره عمار ظهور کرد تا این غلبه اقلیت و سانسور اکثریت را بشکند.
به یاد دارم که داود مرادیان، دبیر نخستین جشنواره فیلم عمار در نشست خبری این رویداد گفت: «این جشنواره نمایش‌دهنده آثاری است که سرکوب شده‌اند.» اگر یادتان باشد در آن دوره حدود 20 فیلم کوتاه و مستند در جشنواره به نمایش درآمد که اغلب به‌صورت خودانگیخته و چریکی ساخته شده بودند؛ یعنی آثاری که برآمده از انگیزه‌ها و امکانات شخصی سازندگانش بودند.
مثلا مستندسازی با دوربین و خودروی شخصی خودش بدون اینکه سفارشی گرفته یا از نهاد خاصی حمایت شده باشد، به روستاهای دورافتاده در اقصی نقاط کشور رفته بود و نظر مردم را درباره انتخابات سال 88 و حواشی آن بازتاب داده بود. البته آثاری مثل مستند «تقلب واقعی» مرحوم نادر طالب‌زاده هم بودند که حرفه‌ای و با پشتیبانی نهادهای رسمی ساخته شده بودند؛ اما باز هم اصل، انگیزه و روایت شخصی طالب‌زاده از موضوع بود.
این نوع فیلم‌ها به جشنواره عمار خاصیت و جذابیت بخشیده بودند. این جشنواره در دوره‌های بعد، جای خودش را به‌عنوان پایگاه و مأمنی برای طیفی از فیلمسازان جوان و حزب‌اللهی تثبیت کرد. به‌ویژه که هر دوره، بخش‌ها و رویکردهای جدیدی هم به آن اضافه می‌شد. یکی از این اتفاقات، راه‌اندازی شبکه اکران‌کنندگان مردمی عمار بود که نمایش آثار جشنواره را از تهران و هفته برگزاری جشنواره فراتر برد و به این ترتیب، جشنواره عمار در تمام طول سال و همه نقاط کشور برگزار می‌شود، به طوری که بعد از 5-4 سال، عمار به یک درخت تنومند و تأثیرگذار تبدیل شد. به‌ویژه اینکه برخی از هنرمندان جوانی که در این جشنواره معرفی شده و نخستین تجربیات خود را آزموده بودند، به حوزه فیلمسازی حرفه‌ای راه پیدا کردند و موفق شدند.
مثل حامد محمدی که در زمینه پویانمایی آثار درخشانی را تولید کرد. بااین‌حال به نظر می‌رسد که این جشنواره چند دوره است که درجا می‌زند. رحلت حاج نادر طالب‌زاده، ورود برخی متولیان جشنواره به عرصه مدیریت و عدم بازتعریف سیاست‌ها و اهداف جشنواره با شرایط روز، از دلایل این توقف است. به‌طور مثال جشنواره عمار همان‌طور که از اسمش هم مشخص است و ابتدا پایه‌گذاری شد، مسئولیت اصلی‌اش روشنگری در فتنه‌ها و غبارهای روزگار است؛ اما با وجود اینکه در اولین سالگرد آشوب‌های سال 1401 به سر می‌بریم، در این جشنواره، فیلم یا أثر قابل توجهی با رویکرد روشنگری برای این فتنه دیده نشد!

*عمار بیشتر معطوف به مستند است و در فیلم‌های بلند سینمایی موفق نبوده است. دلیل این امر را چه می‌دانید؟
**اتفاقا یکی از خلأهایی که جشنواره عمار به آن دچار بوده، همین عدم فعالیت فیلمسازان جوان حزب‌اللهی در حوزه داستانی است؛ چون آموزش‌های لازم به آنها داده نشده است و خود این جوانان نیز کمتر سراغ تجربه و آموزش در حوزه سینمای داستانی رفته‌اند. راه‌اندازی مدرسه سینمایی عمار، قدم بلندی برای رفع این کمبود بود و چند فیلم داستانی هم از دل آن درآمد؛ مثل فیلم «منطقه پرواز ممنوع» به کارگردانی امیر داسارگر. قربانعلی طاهرفر هم که امسال با «آپارتچی» در بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر حضور دارد، از فیلمسازان داستانی جشنواره عمار بود؛ اما فعالیت این بخش استمرار نیافت و مدتی است که فیلمساز جدیدی را معرفی نکرده‌اند.

آرش فهیم+جشنواره عمار
آرش فهیم+جشنواره عمار

*به نظر شما عمار باید چه چشم‌اندازی برای خود ترسیم کند؟
**به نظر من مهم‌ترین چشم‌اندازی که جشنواره عمار باید برای خودش ترسیم کند، جریان‌سازی و کنش‌مندی در فضای سینمای ایران است. به‌طور مثال سینمای ایران هنوز فیلم مهمی را درباره التهابات اجتماعی پاییز 1401 نداشته و عمار باید در این زمینه پیشتاز می‌بود، الگوسازی می‌کرد و جریان راه می‌انداخت.
اکنون هم دیر نیست و تا از این واقعه دور نشده‌ایم و با توجه به اینکه شبهاتی بین برخی از مردم و جوانان وجود دارد، فعالان جشنواره عمار برای روشنگری در این زمینه باید دست به کار شوند. برخی از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره عمار – مثل صادق شهبازی – ادعای آینده‌پژوهی دارند. آنها باید جشنواره عمار را به سمتی ببرند که به جای یک رویداد واکنشی، به رویدادی کنش‌مند تبدیل شود و به جبهه مقابل که جریان لیبرال سرمایه‌داری است، تک بزند، نه اینکه منفعل باقی بمانند و صرفا پاتک بزنند.

*در حوزه مستند هم گویا جای کار بسیاری دارد. از این زاویه عمار چه کارنامه‌ای دارد؟  
**در حوزه مستند، جشنواره عمار نباید چکیده جشنواره سینما حقیقت باشد و باید از مستندهایی رونمایی کند که تازه هستند. در ادوار اخیر بسیاری از مستندهای برتر جشنواره عمار همان آثاری هستند که در جشنواره سینما حقیقت هم حضور داشته‌اند.
این باعث شده هم انگیزه مستندسازان برای حضور در جشنواره عمار کاسته شود و آن‌ها همه تمرکزشان روی جشنواره سینما حقیقت باشد و هم انگیزه حضور در جشنواره برای علاقه‌مندان به سینمای مستند هم کمتر شود، چون احتمالا خیلی از آثار جشنواره عمار را قبلا در سینما حقیقت دیده‌اند.
جشنواره عمار باید مثل دوره اول، مأمن فیلمسازان و مستندسازان چریکی و خودانگیخته باشد که بسیجی‌وار با حداقل امکانات و در نقاط مهجور و محروم، راوی اجتماع و پیرامون خودشان بوده‌اند. در این صورت، ویترین جشنواره عمار جذاب‌تر و پویاتر خواهد شد.