1

یک روزنامه‌نگار با انتقاد از بلاتکلیفی مدیران در بازگرداندن سینما به وضعیت عادی بیان کرد⇐هرچقدر اتاق اصناف خود را مکلف به تعیین تکلیف فوری اعضای زیرمجموعه‌اش دیده، همان‌قدر مدیران سینمایی منفعلانه دل به قضا و قدر سپرده‌اند!/وقتی اتاق اصناف با پیگیری‌هایش تکلیف شروع به کار زیرمجموعه‌هایش را روشن کرده چرا در صنوف سینما یک نفر نیست که حرف آخر را بزند؟/انگاری مدیران سینمایی حس و حالش را ندارند که تصمیمی گرفته و پای تصمیم بایستند!

سینماروزان: در ساختار مدیریت سینما، نه‌تنها زمان بازگشایی سینماها مشخص نیست بلکه به‌جای کمک به سینماها برای لحاظ کردن پیش‌نیازهای بازگشایی سینماها، خیلی راحت و با داوطلبانه کردن بازگشایی سینماها، خیال خودشان را بابت ارائه کمک به سینماداران آسوده کردند.

از آن سو هیچ برنامه مشخصی برای از سرگیری تولید در سینما و شبکه خانگی وجود ندارد و چه بسیار پروژه‌هایی که بخاطر کرونا، نیمه‌کاره رها شدند و سازندگان بلاتکلیف منتظر تصمیم گیری مدیران هستند.

کیوان امجدیان منتقد و روزنامه‌نگار سینما در یادداشتی به انتقاد از بلاتکلیفی امروز برخی پروژه‌های سینما و شبکه نمایش خانگی که به‌صورت خودخواسته در مواجهه با تعطیلی کرونا تصمیم به تعطیلی گرفته بودند، پرداخت.

متن این یادداشت با عنوان «اجازه بفرمایید مس باشند» را بخوانید:

اهمیت بعضی چیزها ممکن است در شرایط عادی خیلی معلوم نباشد. ممکن است مثلا وقتی همه جا امن و امان است کسی از حال پرستارها و اهمیت بودن آن‌ها خبردار نباشد. یا معلم‌ها و… اما یکباره شرایطی پیش می‌آید که همه متوجه اهمیت حضور آنها می‌شوند. این تغییر نگاه و دیدن میزان اهمیت در شرایط خاص، فقط برای  پرستارها و آتش‌نشان‌ها و… نیست. در سطوح کمی پایین‌تر حتی می‌بینیم که حضور یک صنف قوی (که در شرایط آرامش ممکن است حضورش حس نشود) چقدر می‌تواند به اعضای صنف و روشن شدن وضعیت آن‌ها کمک کند.

برای مثال اگر اتاق اصناف و پیگیری‌هایش نبود، مجموعه افرادی که کارشان آزاد است و کم هم نیستند، نه می‌دانستند چه وقتی باید کار نکنند، نه اینکه از چه وقت کار را شروع کنند. نه متخلف مجازات می‌شد و نه تشویقی در نظر گرفته می‌شد برای آن‌ها که قانون را تمام و کمال محترم دانستند و بیش و پیش از بقیه به آن عمل کردند.

صنف سینما هم از این قاعده مستثنی نیست و عدم وجود صنوف قوی برای آن هم در شرایط خاص، خودش را به شدت نشان می‌دهد و حتی می‌تواند با محکم کردن گره‌ها به معضلی لاینحل بدل شود. این‌ها یعنی چه؟ چرا در صنوف سینما یک نفر نیست که حرف آخر را بزند؟
یعنی هرچقدر اتاق اصناف خود را مکلف به تعیین تکلیف فوری اعضای زیرمجموعه‌اش می‌دید، مدیران سینمایی ظاهراً هنوز در زمینه از سرگیری فیلم‌ها و سریال‌های شبکه نمایش خانگی به نتیجه خاصی نرسیده‌اند و منفعلانه دل به قضا و قدر سپرده‌اند؛ یا نیازی به این تعیین تکلیف حس نمی‌کنند یا شاید حس و حالش را ندارند که تصمیمی گرفته و پایش بایستند یا به هر دلیل دیگر هنوز بسیاری از نقاط مبهم در تولیدات مربوط به سینما و نمایش خانگی را گنگ و مبهم باقی گذاشته‌اند.

از زمانی که ماجرای تعطیلی‌ها به واسطه شیوع کرونا پیش آمد و سازمان سینمایی لزوم تعطیلی پروژه‌های سینمایی و نمایش خانگی را اعلام کرد، چند گروه بودند که سلامت افراد گروهشان را مقدم بر سایر چیزها دانستند و با وجودی که اغلب آن‌ها کمی بیش از ۲۰-۳۰ درصد از ضبطشان باقی نمانده بود، کار را تعطیل کردند و منتظر ماندند تا صنف اجازه ازسرگیری کارها را بدهد. الباقی هم یکی‌یکی تمکین کردند و ۲ گروه هم کمترین اهمیتی به این قانون ندادند و کارشان را پیگیری کردند.

حالا ۲ ماه از آن روز گذشته است.

آن‌ها که پیش از همه تعطیل کردند متحمل ضررهای فراوانی شدند. حالا هم لابد نادم و پشیمان و ناراحت از این همه بی‌توجهی منتظر نشسته‌اند ببینند چه وقتی سازمان سینمایی یا خانه سینما می‌نشینند و برای سینما (که البته تکلیفش به نسبت نمایش خانگی تاحدودی روشن‌تر است) تعیین تکلیف می‌کنند و برای نمایش خانگی هم قاعده‌ای می‌گذارند تا شاید بیش از این گرفتار ضرر نشوند. ضرر سنگینی که ظاهرا نه کسی برایش اهمیت دارد و نه جایی قصد کمک برای جبرانش را دارد.

حالا آرام آرام همه دارند می‌گویند چه خبطی کردیم! کاش ما هم مثل همان ۲ گروه متخلف، بی‌خیال قانون و ابلاغیه سازمان سینمایی می‌شدیم و با رعایت ملاحظات بهداشتی کارمان را انجام می‌دادیم. حالا فوقش اسم‌مان را به عنوان گروه متخلف منتشر می‌کردند! از این بهتر بود که به دلیل تعطیلی و عدم پیشرفت پروژه در زمان مقرر، پول که ندهند هیچ، خسارت وام و دستمزد بازیگران و کلی هزینه دیگر آوار شود روی سر گروه… و همچنان ندانیم که از چه وقتی باید کار را شروع کنیم و همین اندک تصاویر باقی مانده را ضبط کنیمِ!

این گویی سرانجام تراژیک پای‌بندی به قانون در سینمای ایران است!