1

یادگار جنوب(پدرام پورامیری-حسین دوماری/مجتبی رشوند)؛ قصه‌های تبیان ببینید

سینماروزان/محمد شاکری:

– ۵۰ دقیقه اتلاف وقت تا استارت! باز می‌گویند چرا مخاطب به سینما نمی‌رود؟

-سفارش در باب پیوند اعضاء! چرا ۵۰ دقیقه طول؟ چرا ربط بی دلیل به جنوب؟ چرا رقص با نی انبان؟

-عشق به زن بدنام چه می‌گوید آن وسط؟! چه بدنامی؟ در پنجاه سالگی باز نقش ۲۲ ساله قبول می‌کند

-تازه از دقیقه ۸۰ می‌خواهد بازی در بازی راه بیندازد؛  ایده اصلی؟ آن که خودش یادآور #تقاص مل گیبسون بود!

– سحر دولتشاهی با گریم مهوش افشارپناه! وقتی توانایی روایت تازه از داستان کلیشه را ندارید باید هم گریمور بیاورید تا سحر را بکند مشابه بازیگری دیگر و لحنی برایش بسازید شبیه زینو بندری! چقدر هم ساختگی…

-اسیر لاکچری بازی بیهوده یادآور تبلیغات سهل‌انگارانه هگزاهوم و داماک!

-چرخش مدام دوربین حول آدم‌ها؟ بیخیال هیچکاک شوید، قصه های تبیان ببینید! شاید برای شما اتفاق بیفتد هم بد نیست…

-موسیقی گل درشت و تصاویر اسلوی متعدد چه می‌کند جز سوهان بر روح؟

-خلاء تولید حرفه‌ای بد لطمه‌‌ای زده به کار! دست بردارید از حذف تهیه‌کننده های باسابقه‌ای که می‌توانند ایرادات را رفع کنند.

-صابر ابر را گریم کرده شبیه نقاش فیلم شبانه‌روز! آنجا حامد بهداد را گریم کرده بودند که بشود نقاش و اینجا شغل چیست؟ قواد؟

-پژمان جمشیدی که با علفزار امیدوارمان کرده بود اینجا چه می‌کند؟ نقش: قاچاقچی درینک یا عاشق بازی؟ شبح محمد برسوزیان در لنگرگاه چربش نداشت؟

پرسش:

-کارگردانی که به متن اش مطمئن است این قدر متشبث به بازیگر است که حتی برای نقش فرعی برود سراغ سحر دولتشاهی و صابر ابر آن هم با چهره‌پردازی‌های خاص؟ مخاطب فیلم می‌خواهد یا اینفوگرافی از سفر به کردان!؟

یادگار جنوب
یادگار جنوب