1

چرا مدیرمسئول “اطلاعات” از کارگردان “گلهای داوودی” خواست به بیت امام(ره) نرود؟+عکس

سینماژورنال: رسول صدرعاملی کارگردان شناخته شده سینمای ایران کارش را با خبرنگاری شروع کرد؛ صدرعاملی از اوایل دهه پنجاه به عنوان خبرنگار حوادث وارد “اطلاعات” شد و پس از مدتی صفحات هنری را هم در اختیار گرفت تا جایی که در آن دوران ماهانه 4 تا 5 هزار تومان درآمد داشت.

به گزارش سینماژورنال صدرعاملی که که بعد از اثر انتقادبرانگیز “در انتظار معجزه” هفت سالی می‌شود فیلم دیگری نساخته به تازگی در گفتگویی تفصیلی که با “فیلم” داشته به بخشی از اتفاقاتی اشاره کرده که حین حضورش به عنوان خبرنگار “اطلاعات” در نوفل لوشاتو محل زندگی امام خمینی(ره) در فرانسه با آن روبرو بوده است؛ اتفاقاتی که با بازگشت امام به ایران ادامه پیدا می‌کند.

جالب است که حین این خاطره‌نگاری صدرعاملی دو بار از حجت الاسلام محمود دعایی مدیرمسئول سی و چند ساله روزنامه “اطلاعات” با بیانی گلایه‌آمیز یاد کرده است.

با پول فرزند عباس مسعودی به فرانسه رفتم

وی درباره مسافرتش به فرانسه بیان داشته است: سال 1356 تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل در رشته جامعه شناسی به فرانسه بروم. منصور تاراجی خبرنگار سرویس حوادث روزنامه اطلاعات که در آن سالها در فرانسه بود از دانشگاه مون پلیه برایم پذیرش گرفت. فرهاد مسعودی پسر عباس مسعودی بنیانگذار موسسه اطلاعات 1500 فرانک در اختیارم گذاشت و من با همین پول به مون پلیه رفتم.

وی ادامه داده است: چند ماه به کلاسهای زبان فرانسه رفتم و تازه وارد دانشگاه کلوا لری شده بودم که امام خمینی از عراق به فرانسه آمد. زنده یاد غلامحسین صالحیار سردبیر روزنامه اطلاعات از من خواست به محل اقامت امام بروم و برای روزنامه خبر و عکس تهیه کنم. زمانی هم بود که هیچ پولی نداشتم و فقط یک دوربین با لنز تله داشتم.

آقای محمود دعایی صراحتا به من گفت دیگر به اینجا نیا!

کارگردان “دختری با کفشهای کتانی” و “گلهای داوودی” درباره روزهای حضور در بیت امام بیان داشته است: نوفل لوشاتو در چهل کیلومتری پاریس است. حدود یک هفته صبحها از نوفل لوشاتو به پاریس می رفتم و برمیگشتم و اخبار را مخابره می کردم اما روزنامه ها در اعتصاب بودند و عکسها چاپ نمی شد و اطرافیان امام فکر می کردند من جاسوس هستم. می گفتند چرا عکسهایی که می گیری چاپ نمی شود… آقای محمود دعایی صراحتا به من گفت دیگر به اینجا نیا! درست در همین زمان اعتصاب تمام شد و بالاخره عکسها و گزارشهای من چاپ شد و به من اجازه عکسبرداری در اقامتگاه را دادند.

با پرواز انقلاب به تهران بازگشتم

وی افزوده است: از هشت صبح تا چهار عصر آنجا بودم. هوا سرد شده بود و تصمیم گرفتم دیگر به پاریس برنگردم و همان جان بمانم. یک شب بعد از خواندن نماز جماعت و صرف شام همه به اقامتگاهشان رفتند و من پشت نرده ها نشستم. روبروی پنجره ای که اتاق امام بود؛ حدود ساعت یازده شب بود که گوشه پرده کنار رفت و پس از چند لحظه خانمی آمد و بعد از دادن دو پتو اجازه داد در یکی از اتاقها بخوابم؛ تا دوازدهم بهمن ماه در نوفل لوشاتو بودم و با پرواز انقلاب به تهران بازگشتم.

آقای دعایی سرپرست “اطلاعات” شد و عذر مرا خواست

صدرعاملی با اشاره به روزهای پس از انقلاب گفته است: پس از پیروزی انقلاب اولین حکمی که امام صادر کردند مربوط به من بود که در آن مرا به همراه احسان عراقی سرپرست موسسه “اطلاعات” کردند. پس از مدتی احسان عراقی به همراه پدرش ترور شد و من هم تصمیم گرفتم به فرانسه برگردم و درسم را ادامه دهم. آقای محمود دعایی سرپرست موسسه اطلاعات شد و اولین کسی که عذرش را خواست من بودم.

رسول صدرعاملی در نوفل لوشاتو در برابر امام خمینی(ره)
رسول صدرعاملی در نوفل لوشاتو در برابر امام خمینی(ره)