1

چرایی تعلل رسانه ملی در سانحه نفتکش سانچی؟؟⇐قائم‌مقام صداوسیما پاسخ داد

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: حادثه غم‌انگيز سانحه كشتي نفتكش سانچي كه منجر به آتش گرفتن و كشته‌شدن سرنشينان كشتي شد، در رسانه‌هاي داخلي و خارجي بازتاب‌هاي زيادي داشت؛ حادثه‌اي كه باعث شد شبكه‌هاي اجتماعي نقد‌هاي تندي عليه عملكرد صداوسيما در بخش اطلاع‌رساني منتشر كنند.

حسن عابديني، قائم مقام خبرگزاري صداوسيما در گفتگو با «جوان» درباره عملكرد صداوسيما و البته رقباي غربي‌اش در اين حادثه توضيح مي‌دهد.
گفته مي‌شود كه صداوسيما در اطلاع‌رساني درباره حادثه كشتي سانچي تعلل كرده است، اين ادعا چقدر صحت دارد؟
حادثه سانچي، بامداد روز 17 دي ماه به وقت تهران رخ داد. اولين خبر همان رو ساعت 9 صبح از خبر بامدادي شبكه خبر پخش شد و طبيعتاً از نظر سرعت انتشار خبر، مشكلي به وجود نيامده است.
نقد اصلي درباره عدم حضور دوربين صداوسيما در محل حادثه است، مردم دوست داشتند تصاوير حادثه را از شبكه خبر ببينند!
نبايد بُعد فاصله تا محل حادثه را فراموش كنيم. ما در هر حادثه‌اي سه حلقه خبري را در نظر مي‌گيريم. حلقه اول ميداني است، حلقه دوم نزديك به حلقه ميداني و سومين حلقه كه دورتر از سايرين است، براي ارتباط با مسئولان است. در حادثه نفتكش سانچي، اولين حلقه ما دفتر صداوسيما در پكن بود. دومين حلقه دفتر خبرگزاري و خبرنگار ما در كوآلالامپور مالزي بود و سومين حلقه نيز در تهران قرار داشت كه وظيفه ارتباط با مسئولان مرتبط با حادثه را در كشورمان داشت.
چرا خبرنگار مستقر در پكن نتوانست به محل حادثه برود؟
اتفاقاً ما مي‌خواستيم بلافاصله بعد از اعلام خبر يعني صبح روز 17 دي‌ماه هم خبرنگار به چين اعزام كنيم. فاصله پكن تا شانگهاي دو ساعت پرواز هوايي است و از آنجا نيز تا نزديك‌ترين جزيره به محل حادثه كه يانگ‌شن نام دارد، تقريباً دو ساعت زمان لازم است. از ساحل جزيره يانگ‌شن تا محل حادثه نيز 250تا300 مايل دريايي است كه حدود 500 كيلومتر مي‌شود. پس اولين مشكل ما دور بودن محل بود. دومين مورد دولت چين بود كه اجازه نزديك‌شدن به محل حادثه را نمي‌داد.
اين محدوديت شامل حال همه رسانه‌ها بود يا فقط براي خبرگزاري صداوسيما ايجاد محدوديت كرده بودند؟
نه‌تنها ما بلكه به هيچ رسانه ديگري چنين اجازه‌اي داده نمي‌شد، حتي شبكه ملي چين CCTV نيز اجازه ارسال تيم خبري و تصويربرداري از محل را پيدا نكرد.
پس تصاوير چطور تهيه مي‌شد؟
چيني‌ها اتاق بحران تشكيل داده بودند و تصاوير محل سانحه در اين اتاق پخش مي‌شد. اين تصاوير را نه بخش رسانه‌اي چين بلكه بخش دولتي و غيررسانه‌اي كه در اختيار اتاق عمليات بود، تهيه مي‌كرد. تصاوير خوب و با كيفيتي بود كه برخي از آنها را دوربين‌هاي مستقر روي كشتي‌هاي آتشخوار تهيه مي‌شد و باقي نيز فيلمبرداري هوايي مي‌شد. اتاق بحران در شانگهاي در طبقه 21 يك هتل قرار داشت كه خبرنگار ما در طبقه 17 آن مستقر بود و از طريق مانيتورها تصاوير را دريافت مي‌كرد.
به اعلام آمادگي براي اعزام خبرنگار به محل حادثه اشاره كرديد، اين كار صورت گرفت؟
ما به سرعت براي آقاي سلامي خبرنگار خبرگزاري درخواست ويزاي چين كرديم و سفارت چين هم به سرعت ويزا را صادر كرد، ولي به دليل شدت انفجار و گرماي شديد در منطقه كه امكان نزديك شدن به آنجا را سخت مي‌كرد، ديديم حتي اگر اجازه رفتن به منطقه را بدهند، امكان اطلاع‌رساني نيست. وگرنه خبرنگار مستقر در پكن همان كار را انجام مي‌داد. تيم نيروي ويژه ارتش هم با وجود اينكه توانست مجوز اعزام را بگيرد، به خاطر همين مشكل نتوانست عمليات انجام دهد.
اطلاع‌رساني در داخل كشور چطور پيش مي‌رفت؟
ما از همان روز 17 دي تماس با سركنسول ايران را در شانگهاي و سفير كشورمان در پكن آغاز كرديم و به طور مداوم اخبار را منتشر مي‌كرديم. روز 18 دي جسد يكي از دريانوردان پيدا شد كه خبرش را نشر داديم. اينكه خبرنگار به صورت مستقيم به محل حادثه دسترسي نداشت، كار اطلاع‌رساني را سخت مي‌كرد. چيني‌ها اطلاعات را در اختيار سركنسول قرار مي‌دادند و ما از وي جويا مي‌شديم، بعد كه آقاي ربيعي به چين رفت اطلاعات را از طريق وزير مي‌گرفتيم.
چرا خبرنگار صداوسيما با مقامات چيني مصاحبه نداشت و اخبار را مستقيم از خود آنها دريافت نمي‌كرد؟
چيني‌ها مصاحبه نمي‌كردند. نه‌تنها با ما بلكه با ديگر رسانه‌ها هم مصاحبه نداشتند. بالاخره هر كشوري مقررات خود را دارد، آنها اطلاعات را در اختيار مقامات كشورمان مي‌گذاشتند.
گفته مي‌شود شبكه خبر احتمال مرگ دريانوردان را خيلي با تأخير منتشر كرده است!
اتفاق كشتي سانچي يك رخداد غم‌انگيز بود، چه براي مردم، چه براي رسانه، اما درباره اطلاع‌رساني وظيفه ما به عنوان يك رسانه اين است كه اخبار را صحيح، معتبر و با سرعت منتشر كنيم. در همان روزهاي اول، چيني‌ها اعلام كردند به خاطر حجم آتش‌سوزي امكان زنده ماندن سرنشينان كشتي وجود ندارد، اما ما حق نداشتيم تا وقتي كه مقامات رسمي كشورمان اين موضوع را تأييد نكرده‌اند يا دوربين تصويربرداري صداوسيما آن را ثبت كند، اين خبر را بر مبناي حدس و گمان‌ها منتشر كنيم. اين با اصل كار رسانه در تضاد بود.
اما شبكه‌هاي خارجي اين كار را كردند!
بله، مثلاً شبكه تلويزيوني متعلق به دولت انگليس اعلام كرد كه امكان خاموش كردن آتش وجود دارد و بر اين ابهام دامن مي‌زد، در حالي كه ما شاهد بوديم همه كشتي‌هاي مخصوص خاموش كردن آتش از كل منطقه براي امداد آمده بودند و كارشناسان مي‌گفتند امكان اين كار وجود ندارد.
همسو با صداوسيما برخي از رسانه‌ها مانند شبكه BBC كه به آن اشاره كرديد يا چند شبكه فارسي زبان ديگر اخبار سانچي را پوشش مي‌دادند، به عنوان كارشناس رسانه، عملكرد اين شبكه‌ها را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
به صورت كلي رسانه‌هاي غربي بيشتر از اينكه به دنبال اطلاع‌رساني بودند، سعي مي‌كردند بر ابهامات دامن بزنند يا مثلاً زمان لازم براي استخراج اطلاعات جعبه سياه كشتي مشخص است، اما آنها مي‌گويند چرا سريع‌تر علت حادثه اعلام نمي‌شود، در صورتي كه بايد فرايند استخراج اطلاعات جعبه سياه انجام شود. آنها حتي مصاحبه‌هايي با خانواده‌هاي نگران دريانوردان داشتند، در حالي كه مي‌دانيم آن خانواده‌ها در شرايط روحي و رواني خوبي قرار نداشتند. در زماني كه آنها با خانواده‌ها مصاحبه مي‌گرفتند، دوربين صداوسيما هم در چند متري مستقر بود، اما ما نمي‌خواستيم از شرايط بد روحي افراد استفاده كنيم، اما بعد از آن بود كه گفت‌و‌گو‌هايي انجام و در بخش‌هاي خبري و غير خبري صداوسيما پخش شد.
به عنوان كارشناس رسانه از عملكرد شبكه خبر و خبرگزاري صداوسيما تا چه حد رضايت داريد؟
بايد در هر خبر شرايط پوشش آن را در نظر گرفت. در جايي مي‌شود دوربين مستقر كرد و ساعت‌ها تصوير و مصاحبه داشت و در جاي ديگري مانند سانحه كشتي نفتكش، دسترسي مستقيم به محل حادثه وجود ندارد، به نظرم مهم اين است كه در هر شرايط سه اصل صحت، اعتماد و سرعت در انتشار خبر رعايت شود كه در اين حادثه ناگوار رعايت شد.