1

پرسش صریح رسانه اصولگرا⇐چه کسی از وضعیت صداوسیما رضایت دارد؟

سینماژورنال: اوضاع مالی بغرنج رسانه ملی در ماههای اخیر سبب ساز آن شده است که مدیران این نهاد تا حد ممکن تولید مجموعه های نمایشی را معلق کنند و البته شرایطی را ایجاد کنند برای برون رفت از این وضعیت.

به گزارش سینماژورنال با این حال اینها همه سبب ساز آن نمی شود که ارزیابی کارنامه صداوسیما به تأخیر افتد. از دل همین ارزیابیهاست که می‌توان نظراتی مشورتی هم در اختیار مدیران این نهاد برای بهبود عملکردشان ارائه داد.

محمدصادق عابدینی در روزنامه اصولگرای “جوان” به بهانه ارزیابی عملکرد و با پیش رو گذاشتن پرسش “چه کسی از وضعیت صداوسیما رضایت دارد؟” به سراغ ارائه گزارشی تحلیلی درباره اوضاع و احوال رسانه ملی رفته است.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” را ارائه می دهد:

راه‌های دیدنی‌شدن سیما

چه كسي از وضعيت صداوسيما رضايت دارد؟ پاسخ صحيح دادن به اين سؤال بايد همراه با دليل باشد، نمي‌توان صداوسيما و برنامه‌هايش را با يك «نه» از سر لجاجت كنار گذاشت و يا با يك «بله» ناشي از تعصب بي مورد، همه نواقص صداوسيما را ناديده گرفت.

بهترين راه رسيدن به جواب اين سؤال، بررسي شرايط صداوسيما است. آنچه خروجي رسانه ملي نشان مي‌دهد و آنچه در درون اين سازمان مي‌گذرد، رقابت نابرابر با تولیدات تلویزیونی در شبکه‌های جهانی،  انباشت نیروی غیرحرفه‌ای و کارنابلد، كمبود بودجه و چالش با دولت بر سر اختصاص بودجه و در نهايت ضعف‌هاي ساختاري است كه همگي در يك مجموعه بايد ديده شود.

 انتقاد از صداوسيما به معناي قبول نداشتن كليت رسانه ملي نیست
از سوي ديگر انتقاد از صداوسيما به معناي قبول نداشتن كليت رسانه ملي نیست. اكثر انتقاد‌هاي دلسوزانه نسبت به صداوسيما براي بهبود وضعيت است. جديدترين انتقاد از سازمان صداوسيما را مقام معظم رهبري در ديدار با معلمان بيان كردند. ايشان ضمن گلايه از متناسب نبودن برخي از برنامه‌ها با نيازها، از عمل نكردن مديران صداوسيما به توصيه‌هاي قبلي ايشان انتقاد كردند.
در ابتداي پيروزي انقلاب دو شبكه تلويزيوني در سازمان راديو و تلويزيون ملي ايران فعاليت داشتند. با ايجاد سازمان صداوسيما و تعريف مأموريت‌هاي جديد باز هم همان دو شبكه برقرار بودند و تا سال‌ها شبكه‌هاي 1 و 2 بار صداوسيما را به دوش مي‌كشيدند. در آن سال‌ها خبري از شبكه‌هاي ماهواره‌اي، اينترنت و حتي شبكه نمايش خانگي نبود و تنها عدول از این دو شبکه تماشاي فيلم‌هاي VHS بود.
درجازدن صداوسيما در دو شبكه آنقدر ادامه داشت تا حضور گيرنده‌هاي ماهواره‌اي در پشت‌بام‌ها در اوايل دهه 70 مديران فرهنگي را شوكه كرد. از آن سال‌ها تا كنون هر ساله به ميزان رقباي سازمان صداوسيما افزوده شده است. با وجود اين تنها كار صداوسيما چشم دوختن به جمع كردن ماهواره‌ها و افزايش تعداد شبكه‌ها بود. امروز ديگر صداوسيما قبول كرده رقيبي به نام ماهواره دارد و حتي بدش نمي‌آيد، برنامه‌هاي پربیننده ماهواره‌اي را كپي كند. بينندگان تلويزيون كه با هجوم شبکه‌های خارجی روبه‌رو شده‌اند برخی نواقص شکلی و حرفه‌ای صداوسيما را در تولید برنامه می‌بینند و درک می‌کنند. دهه 60 براي صداوسيما گذشته است و نشان دادن «سال‌هاي دور از خانه» باعث خلوت شدن خيابان‌ها نمي‌شود. در دهه 90 بايد «خندوانه» داشت تا بيننده را پاي تلويزيون نگه داشت. اين دقيقاً پاشنه آشيلي است كه صداوسيما در طول سال‌هاي اخير از آن ضربه زيادي خورده است.
همه مي‌خواهند كپي كنند
وقتي يك برنامه تلويزيوني مثل «خندوانه» شبكه نسيم يا «90» در شبكه 3در بين بينندگان تلويزيون گل مي‌كند، برنامه‌ساز‌ها مي‌خواهند سريع كپي از آن را براي شبكه ديگري بسازند. حتي اگر برنامه‌اي در BBC بيننده داشته باشد باز هم در ايران كساني هستند كه نمونه ايرانيزه شده‌اش را به تلويزيون پيشنهاد كنند. برخی دیگر از شبکه‌ها هم كه نشان داده‌اند مي‌توانند منبع الهام برخي از مديران شبكه‌ها و برنامه‌سازان صداوسيما باشند. يكي از انتقاد‌هايي كه به برنامه‌هاي تلويزيوني وارد است، همين كپي‌كاري‌هاي فاقد خلاقيت و ايده است. خلاقيت داشتن در سازماني به نام صداوسيما دارد به گوهري تبديل مي‌شود كه پيدا كردنش هر روز سخت‌تر مي‌شود. اينترنت و ماهواره فرصت جست‌وجو را به بينندگان تلويزيون داده است و مي‌شود نمونه‌هاي خارجي برنامه‌هاي تلويزيوني را به راحتي پيدا كرد.
مديران شبكه‌ها مقصرند!
بينندگان تلويزيون چند مدير شبكه را مي‌شناسند؟ سؤال سختي است، اصلاً چرا بايد مديران شبكه‌ها را شناخت؟ پاسخ در اختيارات مديران شبكه‌ها است. مديراني كه هدايت شبكه‌هاي تلويزيوني را برعهده دارند. شبكه‌هايي كه حدود 70 یا80‌ميليون بيننده بالقوه مي‌توانند داشته باشند. اگر شبكه‌اي موفق بود، مدير شبكه‌اش موفق است و اگر شبكه‌اي نتوانست بيننده جذب كند، اولين مقصر شكستش مدير شبكه است. چيزي مانند تيم‌هاي فوتبال كه تفكر مربيان باعث پيروزي و شكست تيم‌ها مي‌شود. اگر بيش از 20 شبكه تلويزيوني صداوسيما را مانند ليگ فوتبال ببينيم بايد بيش از 20 مدير موفق نيز براي شبكه‌ها داشته باشيم كه براي موفقيت شبكه‌هايشان شبانه‌روز برنامه‌ريزي كنند. در مقابل اين تمثيل صداوسيما داراي شبكه‌هايي است كه رسماً نامزد سقوط به ليگ پايين‌تر هستند؛ شبكه‌هايي كه نتوانسته‌اند بينندگانشان را حفظ كنند.
ناموفق‌ها منزوي مي‌شوند
شبكه چهارم عنوان «فرهيختگان» را براي خود انتخاب كرده است. در جامعه‌اي كه ميليون‌ها فارغ‌التحصيل دانشگاه دارد و جمعيت فرهيخته‌اش هر روز بيشتر مي‌شود، چرا شبكه فرهيختگان جزو كم بيننده‌ترين شبكه‌هاي تلويزيوني است؟! شبكه آموزش هم با وجود حضور 20 ميليون دانش آموز در سطح كشور، برنامه آموزشي ندارد كه اين جمعيت ميليوني را پاي تلويزيون بنشاند. در كشوري كه ام القراي جهان اسلام است و استقبال مردمي از مسابقات حفظ و قرائت قرآن نشانه از علاقه عمومي به قرآن است، شبكه «قرآن» سيما هم يكي از كم استقبال‌ترين شبكه‌هاي سيما است. در منظومه شبكه‌هاي صداوسيما، شبكه «افق» قرار است شبكه‌اي متفاوت و بر اساس سبك زندگي ايراني- اسلامي باشد، اما چقدر اين شبكه در زمينه مأموريت‌هايش موفق عمل كرده است؟ پاسخ اين سؤال را ميزان مخاطبان شبكه مشخص مي‌كند كه جزو كم بيننده‌ترين شبكه‌هاي سيما است.
شبكه «سلامت» نيز اگرچه موضوع حساس سلامتي جامعه را پيگيري مي‌كند، در مقابل برنامه‌هاي تركيبي خانوادگي در شبكه‌هاي سراسري كه مخاطبان پيگير توصيه‌هاي بهداشتي را دارند، از جايگاه پايين‌تري در جذب بيننده دارد. اين شبكه‌هاي منزوي را در كنار شبكه «مستند» بايد نگاه كرد كه در طول يك سال مجموع بينندگانش 15 درصد رشد داشته است. اين شبكه ثابت كرده است مي‌توان حرفه‌اي عمل كرد و با وجود مشكلات مالي و ساختاري موفق بود. در شرايطي كه شبكه‌اي مانند «مستند» هر روز بر تعداد بينندگانش مي‌افزايد، شبكه‌هاي كم مخاطب منزوي مي‌شوند.
دولت ناراضي است؛ پس بودجه نمي‌دهد!
اگر دولت مي‌خواست به سؤال ابتداي اين متن پاسخ دهد، رسماً با يك «نه» محكم نارضايتي خود را از صداوسيما اعلام مي‌كرد. نارضايتي كه دلايل آن از سوي دولتي‌ها بارها اعلام شده و مديران صداوسيما نيز بارها پاسخ‌هاي خود را ارائه كرده‌اند و حتي محمد سرافراز، رئيس صداوسيما از زياده‌خواهي دولت انتقاد كرده و از اينكه دولت بودجه سازمان را به گروگان گرفته است، انتقاد كرد. دولت بر سر بودجه صداوسيما چالشي جدي را با صداوسيما آغاز كرده كه نتيجه آن فشار فلج‌كننده‌اي به ساختار رسانه ملي است. با وجود اينكه از نظر قانوني دولت نمي‌تواند چنين برخوردي با صداوسيما داشته باشد، اما فعلاً دولت بر موضعش پافشاري مي‌كند و صداوسيما را با مشكلات عديده‌اي روبه‌رو كرده است.
بي پولي مشكلي جدي است
 مي‌گويند پول خوشبختي نمي‌آورد ولي قطعاً بي‌پولي بدبختي مي‌آورد. وضعيت صداوسيما دقيقاً چنين وضعيتي را نشان مي‌دهد كه در زمان پولداري نتوانست شرايط خوبي را به دست بياورد، اما در دوران بي پولي به شدت اوضاعش خراب شده است. امروز حتي اگر صداوسيما بخواهد خوب باشد، پولي براي برنامه سازي، بهبود وضعيت شبكه‌ها و حتي نگهداشتن كانال‌هاي تلويزيوني‌اش ندارد. كاهش تعداد شبكه‌هاي تلويزيوني نشان مي‌دهد كه نداشتن پول حتي باعث مي‌شود كه شبكه‌اي با عمر چند سال يكباره تعطيل شود. سريال‌هاي گرانقيمت تلويزيوني هم به خاطر بي پولي ساخته نمي‌شوند و جايشان را ميني‌سريال‌هاي ارزانقيمت دم‌دستي پر كرده است كه مخاطب چنداني هم ندارند. معاون سيما در مصاحبه‌اش بر اينكه بي‌پولي باعث شده كارهاي سازمان روي زمين بماند تأكيد مي‌كند و همه منتظرند تا دولت كمي شير بودجه را شل كند تا شايد معجزه‌اي شود.
بهره‌وري پاسخي براي بي‌پولي

با همه معايب و مشكلاتي كه سازمان صداوسيما با آن رودررو است، روش‌هاي خروج از بحران نيز وجود دارد. سرافراز به خوبي ساختار صداوسيما را مي‌شناسد و همين باعث شد كه برنامه‌اش را بر اصلاح اين ساختار بگذارد. از طرف ديگر به غير از حذف پست‌هاي مديريتي مي‌شود چابك‌سازي سازماني را به مسئله برنامه‌سازان تلويزيون نيز تعميم داد. بسياري از منتقدان رسانه‌اي صداوسيما در زماني كه در مقام برنامه‌ساز ظاهر شدند، نشان دادند كه هيچ چيزي در بساط ندارند. صداوسيما مي‌تواند به جاي اينكه سرمايه و زمانش را در اختيار گروه‌هاي ناكارآمد برنامه‌ساز قرار دهد كه محصولش شبكه‌هاي بي بيننده‌اي مانند «افق» باشد، مي‌تواند پاي استعداد‌هاي جديد را به سازمان باز كند.

مثال اين موضوع برنامه «جادوي صدا»، مسابقه صداپيشگي است كه اساتيد گرانقدر دوبلور حتي اجازه نمي‌دهند استعداد‌هاي جوان اشتباه كوچكي داشته باشند و با همين نگاه بسته است كه سال‌ها دايره بسته‌اي كه در صداوسيما شكل گرفته، باز نشده است. هواي تازه يا پوست‌اندازي رسانه ملي، كاري است كه از عهده رئيس سازمان بر مي‌آيد. سرافراز هنوز زمان زيادي پيش رو دارد و اگر بخواهد مي‌تواند تغيير ايجاد كند. پاسخ به سؤال ابتدايي اين متن چه بله باشد و چه خير، صداوسيما بايد فراموش نكند همان طور كه در دهه 90 با ماهواره غافلگير شد، اگر نخواهد تغيير كند، حريفانش ميدان بازي را تغيير مي‌دهند.

لبيك رئيس رسانه ملي به فرمايشات رهبر انقلاب
در پي بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با معلمان و بيان دغدغه‌هاي ايشان درباره لزوم توجه رسانه ملي به توليد برنامه‌هاي مناسب براي نسل جوان و نوجوان كشور، رئيس رسانه ملي با انتشار پيامي ضمن تأكيد بر توجه ويژه به دغدغه‌هاي رهبر معظم انقلاب، تبعيت از رهنمودهاي معظم له را راهگشاي همه مسائل دانست.