1

پرسشهای منتج از اعمال سختگیری بیش از حد بر سر راه ورود تهیه‌کنندگان تازه به سینما⇐ممیزی مجدد افرادی که عضو یکی از صنوف تهیه‌کنندگان هستند و ارجاع دوباره آنها به شورایعالی تهیه‌کنندگان چه معنایی دارد؟/آیا شورایعالی که مرکب از ۴ صنف مختلف تهیه‌کنندگی است خود صنوفی که از آن ریشه گرفته را قبول ندارد؟/چرا درباره هیأت ارزیابی شورایعالی تهیه‌کنندگان، شفاف‌سازی لازم صورت نگرفته؟ نفرات این هیأت ارزیابی چه کسانی هستند؟/چرا مدیرعامل خانه سینما در قبال این ماجرا موضعی کاملا انفعالی دارد؟

سینماروزان: ماجرای سختگیری در ورود تهیه‌کنندگان اول به سینما و حواله آنها به شورایعالی تهیه‌کنندگان برای گرفتن تأییدیه هرچند در ظاهر در جهت حرفه‌ای شدن هرچه بیشتر جامعه تهیه کنندگان سینماست اما در باطن ابهامات و پرسشهای مختلفی پیرامون آن وجود دارد.

به گزارش سینماروزان مهمترین پرسش آن است که وقتی صنوف مختلف تهیه‌کنندگی با احراز شرایط خاص خود متقاضیان دریافت کارت تهیه‌کنندگی را ممیزی کرده و به واجدان شرایط کارت تهیه‌کنندگی می‌دهند این ممیزی مجدد و ارجاع دوباره به شورایعالی تهیه‌کنندگان چه معنایی دارد؟ آیا شورایعالی که مرکب از 4 صنف مختلف تهیه کنندگی است خود صنوفی که از آن ریشه گرفته را قبول ندارد؟

به عنوان نمونه پیمان معادی علیرغم عضویت در یکی از صنوف قدیمی تهیه‌کنندگی نتوانست پروانه ساخت«متری شش ونیم»سعید روستایی را دریافت کند. چرا؟ آیا شورایعالی تهیه‌کنندگان، صنفی که پیشتر صلاحیت معادی را تأیید کرده قبول ندارد؟؟؟

پرسش بعدی بر سر یک هیأت ارزیابی است که بنا شده در شورایعالی تهیه‌کنندگان شکل گرفته و به ارزیابی مجدد علاقمندان به تهیه‌کنندگی که پیشتر کارت تهیه کنندگی گرفته‌اند بپردازد. چرا درباره این هیأت ارزیابی، شفاف‌سازی لازم از سوی شورایعالی صورت نگرفته و چرا حلقه بالادستی شورایعالی نگفته اند آیا اصلا این هیأت تشکیل شده یا نه؟ و اگر تشکیل شده چه افرادی در آن حضور دارند؟

پرسش مهمتر درباره انفعال مدیرعامل خانه سینما درباره ممیزی تازه‌ایست که پیش‌روی اعضای جوان صنوف مختلف تهیه کنندگی قرار داده شده است.

منوچهر شاهسواری مدیرعامل این نهاد که در این ماهها 11 مسئولیت را همزمان تقبل کرده است و شاید به سبب همین تعدد مسئولیت نتوانست از پس برگزاری مناسب جشن خانه سینما هم برآید خود قبل از آن که به 40 سالگی برسد اولین پروژه تهیه‌کنندگی خود را انجام داد. آیا خودش ثمره اعتماد به خویش وقتی در جوانی مجوز تهیه کنندگی گرفت را قبول ندارد که کاملا منفعلانه از هر گونه موضع گیری درباره ممیزی دوباره برای ورود تهیه کنندگان اول به سینما سرباز زده است؟

سکوت شاهسواری معنایی جز رضایت دارد؟ اگر این طور است ایشان خروجی این روند را چطور پیش بینی کرده است؟

آیا جز این است که امتداد این روند نه فقط جلوی نوزایی تهیه کنندگی در سینما را می‌گیرد بلکه موجب میشود برخی از بازنشستگان این حیطه به عنوان «گرین کارت»ی برای گرفتن پروانه جلوه‌گر شده و به این ترتیب به مانند هر روند انحصار دیگری، این روند هم آلوده به سوءاستفاده‌های سوداگران شود؟