1

بازیگر نقش “کیمیا”: در دوران کودکی من، بابا و مامان، چند سال زندان بودند/در انتخابات مجلس رأی ندادم

سینماژورنال: مهراوه شریفی نیا حاصل ازدواج محمدرضا شریفی نیا و آزیتا حاجیان هرچند بازیگری در سینما را از دوران کودکی و با فیلم پرمخاطب “سفر جادویی” شروع کرد اما در سالهای بعد چنان که باید نتوانست نقشهای درجه یکی را در سینما به دست آورد.

به گزارش سینماژورنال شریفی نیا اما در تلویزیون حضور فعالی داشت و فارغ از نتیجه نهایی کار در سریالهای مختلفی از “روز حسرت” و “ساعت شنی” تا “خداحافظ بچه” و “آشپزباشی” و این اواخر هم “کیمیا” حضور داشته است.

“کیمیا” با بازی مهراوه در نقش اصلی به واسطه گافهای فراوانی که چه در ساده انگاری روایت و چه در سطحی پنداشتن چهره پردازی داشت فراوان اسباب نقد را موجب شد.

مهراوه شریفی نیا در گفتگو با “تماشاگران امروز” فارغ از بحث درباره فعالیتهای هنری درباره بیزاری اش از سیاست سخن گفته و ریشه آن را هم زندانی بودن پدر و مادر خود در دوران کودکی وی دانسته است.

در کودکی من، بابا و مامان بابت سیاست در زندان بودند
بازیگر “معمای شاه” گفت: کلا من یک آدم سرخورده سیاسی هستم. در دوران کودکی من، بابا و مامان با سیاست درگیر بوده اند و بابتش چند سال زندان بوده اند. بعد اتفاقی که می افتد این است که انقلاب می کنی، فکر می کنی فلان می شود و نمی شود.

به گزارش سینماژورنال گویا اشاره مهراوه به زنداني شدن والدينش بابت سياست، نه سياست به مفهوم امروزي اش كه در معناي دهه شصتي آن است كه به عضويت والدينش در سازماني كه پس از درگيري هاي مسلحانه سالهاي ابتداي دهه شصت منافقين نام گرفتند، باز مي گردد.

 بازيگر سريالهاي متعدد تلويزيون ادامه داد: همه جای دنیا همین است. بخاطر همین رفتم تاریخ خواندم. ایده آلهای انقلاب که هیچ کجای دنیا پیاده نمی شود.

رای ندادم/از لیست امید هم فقط 3 نفر را می شناختم

مهراوه افزود: من نه آنقدر سواد سیاسی دارم، نه از پشت پرده خبر دارم و کلا از سیاست خوشم نمی آید. از آن لیست امید هم فقط 3 نفر را می شناختم.

جزو 50 درصد خاموش بودم
مهراوه شریفی نیا در پاسخ به این سوال که آیا بالاخره رای دادید بیان داشت: نه. به گزارش سینماژورنال مهراوه در پاسخ به اینکه جزو 50 درصد خاموش بودید اظهار داشت: بله…

حوصله صف ندارم
این بازیگر در چرایی این رای ندادن گفت: حوصله صف ندارم. یک بار سال 88 رای دادم. این بار شناختی نداشتم و فرصتی هم نبود که بروم شناخت پیدا کنم.

او ادامه داد: این دوره هم تا ساعت 6 بعدازظهر مردد بودم که بروم یا نه. شاید هم چون کسی اطرافم نبود تشویقم کند رای ندادم. بعد فکر کردم بروم فقط به خبرگان رای دهم.