1

غرب ستیزی به کاربردی‌ترین شکل ممکن با حضور مهدی هاشمی

سینماژورنال: فصل دوم “دردسرهای عظیم” که ماه رمضان روی آنتن رفت سریال چندان موفقی نبود.

به گزارش سینماژرونال سریالی که فصل اولش با شیرین کاریهای جواد عزتی به طور نسبی هم که شده مخاطبان را می خنداند در فصل دوم دچار چنان ریتم کشدار و کندی شد که حتی طرفداران فصل اول را هم دلزده کرد.

این سریال در کنار روایت ماجراهای نوزاد گمشده و تلاش زوج جوان برای پیدا کردن والدین این نوزاد، به روایت زندگی یک زوج کهنسال و درگیریهای آنها با خانواده عروس خویش هم میپرداخت و البته در این میان هرازگاه توصیه های اخلاقی درجه اولی(!) را هم برای مخاطبان داشت.

از جمله این توصیه ها زمانی بود که زوج کهنسال داستان به دلیل درگیری با خواهر عروس خویش از خانه شان رانده شدند و به مرکزی رفتند که تعدادی زن و مرد همسن و سال خودشان در آن زندگی می کردند.

یک توصیه اخلاقی مهم

یکی از جالب ترین توصیه های این سریال جایی بود که پیرزنی ساکن در این مرکز که بلحاظ جسمی همچنان سالم و سرحال بود در توجیه اینکه چرا با داشتن خانه، سر از خانه سالمندان درآورده چنین گفت: دخترم که در کانادا زندگی میکند مرا هم پیش خودش برد. در مدتی که آنجا بودم دخترم صبح زود می رفت سر کار و شب دیر وقت می آمد. هنگام بازگشت هم تازه باید برای من غذای رژیمی درست می کرد. من هم که دیدم این جوری نمیشود، آمدم ایران، خانه ام را فروختم و پولش را فرستادم برای دخترم و آمدم به خانه سالمندان!

مهمترین اندرزهای اخلاقی که از این گفته ها می گیرید چیست؟

اول اینکه هر کس به خارج می رود از صبح زود باید برود سر کار تا اواخر شب و برای همین وقت ندارد به خانواده اش برسد. پس خارج جای بدی است.

دوم اینکه مادربزرگ قصه ما در خارج برخلاف ایران نمی تواند زمانی که دخترش بیرون از خانه است برای وی و البته خودش غذا درست کند و باید منتظر بماند تا دخترش بازگشته و برایش سوپ رژیمی بار بگذارد. پس خارج جای بدی است.

سوم اینکه با وجود فروختن خانه و تقدیم آن به دختر برای حل بدهکاریها باز هم خارج جای خوبی برای سالمندان نیست و این زن سالمند بجای زندگی در کنار فرزند و کمک به وی برای بهبود اوضاع بهتر است به خانه سالمندان بیاید! پس خارج جای بدی است.

سریالی که مهدی هاشمی بازیگرش است…

اینکه گفتیم مشتی بود نمونه خروار از توصیه های اخلاقی استراتژیک این سریال؛ سریالی که مهدی هاشمی با کوله باری از تجربه در آن ایفای نقش کرده است و علیرضا کاظمی پور نویسنده آثاری چون “او یک فرشته بود” و “میوه ممنوعه” سناریست آن بوده است!