1

سیاست خطرناک تولید کارگردان و تهیه‌کننده بی‌مایه!؟

سینماروزان/حامد مظفری: فهرست رسمی فیلم‌های اصلی جشنواره فجر۴۲ نیمه دی ماه اعلام می‌شود و شواهد حکایت از آن دارد که بخش عمده آثار امسال جشنواره هم آثار ارگانی هستند؛ فقط در یک قلم فارابی با ۱۷ فیلم(!!) متقاضی شرکت در جشنواره است که اگر فقط نصف فیلم‌هایش هم راهی جشنواره شوند، سی درصد سودای سیمرغ برای فارابی است‌ دیگر ارگان ها هم سخت مشغول کارند و از بنیاد شهید تا حوزه هنری و اوج و کانون و… درگیری مستقیم یا شراکتی در شماری آثار تولیدی امسال داشته‌اند.

با این حال مسأله فقط حجم بالای ارگانی‌ها نیست که سال‌هاست همین است، تفاوت در عناصری خرد است و مثلا رقابت ارگانی‌ها با برخی سرمایه‌داران بعدا بازداشتی در جشنواره های دولت قبل و حالا رقابت ارگانی‌ها با ارگانی‌ها در جشنواره های این دولت و متاسفانه خطر کلان، فقدان یا کمبود کارگردان و تهیه‌کننده باسابقه در این یک دهه است و هرچه در این پنج سال جلوتر آمده‌ایم مواجه ‌شده‌ایم با انبوه آثار ارگانی که نه کارگردان متخصص و مجرب داشته اند و نه حتی تهيه‌کننده باسابقه.

آنچه در آمار اولیه از فیلم‌های متقاضی جشنواره فجر۴۲ توسط سیمون سیمونیان مسئول دبیرخانه اعلام گردیده نگرانی ها را بیشتر می‌کند چون طبق اطلاعات رسمی امسال ۱۰۶ فیلم متقاضی جشنواره هستند و در این میان ۵۱ فیلم متعلق به فیلمسازان اولی است! یعنی حدود ۵۰ درصد(دقیقا ۴۸درصد) فیلم‌های متقاضی فیلم اولی هستند.

تازه اگر قرائن را رد بزنیم، آن ۵۵ فیلم باقیمانده هم نه متعلق به فیلمسازان صاحب نام که به غیر مواردی معدود مثل جوزانی و افخمی، بخش عمده آنها، فیلم دومی یا فیلم سومی‌هایی هستند که در این پنج سال با حمایت ارگان‌ها، فیلمهایی-نهایتا در حد تلفیلم‌-ساخته‌اند که به زحمت از دل آنها ده قاب مناسب پرده عریض یا ده دیالوگ ماندگار درمی‌آید.

حدس زدن اینکه عطش بالا برای فیلمساز شدن جوانانی که میان‌بر‌هایی به ارگان‌ها زده‌اند، چه چشم اندازی برای سینمای ایران دارد چندان سخت نیست. همین حالا به باکس آفیس امسال نگاه کنید و ببینید چطور سوگلی‌ جشنواره فجر۴۱ به قعرنشین گیشه بدل شده؟ و اغلب آثار ارگانی با تهیه‌کننده و کارگردانانی کم‌تجربه، شکست‌خورده اکران بوده‌اند و بسیاری از آثار فجر پارسال حتی در میان پخش‌کنندگان ارگانی نیز مشتری ندارند چه برسد به پخش‌کنندگان خصوصی.

سیاست خطرناک تولید کارگردان و تهیه‌کننده بی‌مایه!
سیاست خطرناک تولید کارگردان و تهیه‌کننده بی‌مایه!

مدیران محترمی که در ارگان‌ها نشسته‌‌اند -و به خاطر ترس از مواجهه با کارگردانان و تهیه‌کننده های باسابقه‌ای که مقادیری از آنها بیشتر می‌فهمند و برای جذب حمايت به هر …تن نمی‌دهند- مشغول تولید تهیه‌کننده و کارگردانان دون‌مایه‌ای هستند که گاهی حتی دستمزد نمی‌گیرند تا فقط اسم‌شان در تیتراژ به‌عنوان کارگردان بخورد، یادشان باشد که این نزول از میان‌مایگی به بی‌مایگی کاملا محصول سیاست‌های آنهاست و با بیلان‌دهی کمّی هم نمی‌توان خاک بر روی آن پاشید.

منطق حمایت یعنی آن که لااقل ثلث حمایت های ارگانی را روانه تهیه‌کننده ها و کارگردانان باسابقه کنید، ثلث آن به فیلمسازان میانه برسد و نهایتا ثلث باقیمانده به فیلم اولی ها برسد، تازه آن دو ثلث اخیر هم باید با حضور تهیه‌کننده های باسابقه تولید شود وگرنه در سال۱۴۰۴ خواهید دید که در این چهار سال حتی چهار فیلم که بشود تماشای آن را به همان دوستان انقلابی پیشنهاد کرد، وجود ندارد.

فقط یک مصداق بگوییم و تمام؛ تولید فیلم استراتژیک مثل #بازمانده هم تهیه‌کننده حرفه‌ای مثل منوچهر محمدی و کارگردان خبره مثل سیف‌الله داد می‌خواهد و نمی‌شود چون تکنیسین حرفه‌ای از ما بیشتر می‌فهمد او را کنار بگذاریم و به فکر تولید تهیه‌کننده و کارگردان فله‌ای باشیم. نه! نمیشود.

حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار سینما
حامد مظفری منتقد و روزنامه‌نگار سینما