1

سفارشی‌ساز و سفارشی‌نساز هر دو در گرداب ریاکاری یا چرا فیلمسازان ایرانی مدام غر می‌زنند و بودجه می‌خواهند؟

سینماژورنال/حمید لازمی: دغدغه تامین بودجه لازم برای ساخت فیلم یک دغدغه جهانی است و برای آنان که قرار است کار اول خود را بسازند یک دغدغه سختکوشانه هم محسوب می شود.

شاید فکر کنیم چون اینجا ایران است و سینمایمان بسیار به هم ریخته و بی نظم است مقوله تامین بودجه فیلمسازی وضع اسفبارتری نسبت به سینمای جهان دارد ولی جالب است بدانید که اصلا اینگونه نیست. اتفاقا ایران ارزانترین سینما را دارد و برای ساخت فیلمهایش هزینه بسیار اندکی صرف می شود و اصطلاحا فیلمسازی در ایران به صرفه تر است.

اگر حاشیه ها و بخوربخورهای ضد سینمایی را حذف کنیم، به واقع می بینیم بیگ پروداکشن ترین فیلمهای ایرانی -به غیر از “محمد(ص)” مجیدی- هزینه ناچیزی خواهند داشت و شاید اگر رونق اکران را موجب شویم خواهیم دید که تمام فیلمهای ایرانی با سودهای خوب و امیدوار کننده روبرو خواهند شد و نیازی هم به دولت و سرمایه گذاری نهاد ها نخواهند داشت و اقتصاد خود سینما با اکران درست و پخش علمی و مدون تامین خواهد شد.

از بلیت فروشی اسپیلبرگ تا پولهایی که آرنوفسکی از خویشاوندان قرض کرد

اصل اول سینما ریسک و جسارت است که باید رخ دهد و نمی توان تمام سال را به ساخت فیلمهای آپارتمانی و کوچک بسنده کرد و بی تنش پیش رفت.

غول های اقتصادی سینمای هالیوود را اگر جیمز کامرون و اسپیلبرگ بدانیم متوجه می شویم که سختی های وحشتناکی را متقبل شده اند و همه می دانند که “تایتانیک” در صورت شکست، دو کمپانی پارامونت پیکچرز و فاکس قرن بیستم را ساقط می کرد و یا اگر “ترمیناتور 2” موفق نمی شد ممکن بود جیمز کامرون از سینما خداحافظی کند.

اسپیلبرگ برای شروع کارهایش بلیط فروشی برای بچه محل‌ها کرد تا فیلم کوتاههایش را در آپارات زیر زمین خانه شان نشان دهد و به مرور و پس از عبور از مشقت های فراوان به این درجه از بزرگی رسید.

“دارن آرنوفسکی” را که نابغه جدید سینما می دانیم برای ساخت اولین فیلمش “پی” کمک های مالی 100 دلاری از هر یک از خویشاوندانش دریافت کرد و با جلب اعتمادی که کرده بود آنان را سهامدار کرد و موفق هم شد. (در ایران اغلب فیلمسازان جوان، هنوز خانواده خودشان را نیز برای کاری که می کنند توجیه نکرده اند.)

الکساندر پین هفت سال منتظر ماند و آلفونسو کوارون پنج سال

در سینمای اصیل آن سوی آب ها حتی آنهایی که مطرح تر شده اند و رزومه کاری دارند برای تامین بودجه شان مشکلات عدیده دارند و اصلا اینطور نیست که چون مثلا در سینمای هالیوود فعال می باشند هر وقت اراده کننده همه امکانات برایشان مهیا باشد.

“پل توماس اندرسون” که “خون به پا می شود”ش مطرح جهانی شد برای ساخت “مرشد” چند سال به التماس افتاد که تامین بودجه کند که بالاخره صاحب یک ثروت موروثی به دادش می رسد .

“بنت میلر” بین ساخت “کاپوتی” و “مانیبال” شش سال بیکار بود و اصلی ترین دلیل بیکاری اش نداشتن بودجه بود .

“الکساندر پین” مجبور شد بعد از “راه های فرعی” هفت سال صبر کند تا شرایط ساخت “نوادگان” مهیا شود.

“آلفونسو کوارون” بعد از “فرزندان بشر” تا پنج سال فیلمی نساخت تا فیلم اخیرش با نام “جاذبه” را ساخت و چه شکوهمند هم ساخت و چقدر فیلم سرشار از نبوغ و دغدغه تکنیکی است که نشان می دهد سازنده صرفا فیلم نمی سازد که فیلم ساخته باشد. خیلی به راهی که آمده اند و به اثری که می خواهند خلق کنند معتقدند و در زمان خودش و ایجاد شرایط لازم مشغول به تولید می شوند…

“گیلرمو دل تورو” که نبوغش را با “هزار توی پن” اثبات کرد برای ساخت فیلم بعدی اش مشکلات فراوانی را تجربه کرد.

اسکورسیزی 20 سال تلاش کرد تا سرمایه گذار پیدا کند

مارتین اسکورسیزی بزرگ که پرکار هم هست و آخرین اثرش “گرگ وال استریت” بود هم اینک مشغول فیلمبرداری فیلمی شخصی است به نام “سکوت” که با وجود این همه اعتبار و وجه کاریزماتیک در حوزه کارگردانی 20 سال بود تلاش می کرد تا سرمایه گذار برایش پیدا کند و نشد و حالا به کمک دو کمپانی فرعی و کوچک به نام های “شارپ سورد فیلم” و “فابریکا دسینه” مضامین محبوبش را در قالب فیلمی که دلش می خواهد بسازد بیان می کند.

سفارشی‌ساز و سفارشی‌نساز هر دو در گرداب ریاکاری

و خلاصه اینکه کاملا امیدوارانه به سینمای ایران بنگریم و توقعمان را بیش از لیاقت هایمان بالا نبریم و اگر با دغدغه وارد این کار شده باشیم راه باز است و هر که فعالتر باشد برد بیشتری دارد و البته مباحث دیگری هم وجود دارد که در این مقال نمی گنجد و اینکه آیا به کاری که می کنیم اعتقاد داریم یا نه ؟

به چه دلیل سفارشی ساز و سفارشی نساز هر دو در گرداب ریاکاری در تولید اثر گیر کرده اند و آثار هنری به چه دلیل از دل هنرمند برون نمی تراود تا به دل بیننده بنشیند؟

بی رودربایستی به اعتبار و رزومه کاری خود نگاه کنید، بعد غر بزنید

و از همه مهمتر چرا این قدر بعضی دوستان غر می‌زنند؟ بی رودربایستی به اعتبار و رزومه کاری خود نگاه کنید. چقدر مستحق حمایت هستید و چه کرده اید که این همه توقع دارید و این همه معترض هستید؟

سینما خصوصیت بارزی که دارد این است که برای فعالیت در آن برای هیچ احد الناسی فرش قرمز پهن نمی کند و نجات دهنده هر کسی در راه موفقیتش کسی نیست جز خودش .