1

#خون_شد ( #مسعود_کیمیایی)؛ #آقاخان تاربه‌دست(!) خونه رو تحویل داد، رفت!/خون به پا خواهد شد در مرکز تجارت جهانی فردوسی!!؟؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر:

➕تصاویری خواستنی و دلربا از آدمهایی کم‌یاب در موقعیت‌هایی پرسوءظن؛ هنر دست زرین‌دست به‌شدت کمک کرده به مانا شدن میزانسن‌های کیمیایی.

➕طعنه‌های نمادین به آنچه این سالها بر سر ایران و ایرانی و وطن رفته؛ طعنه‌هایی که از تهران تا شمال و مرکز تجارت جهانی فردوسی(!) را نشانه رفته و درنهایت خون می‌شود سوداگری‌های سفته‌بازان حوالی چهارراه استانبول.

➕چه فضلی و چه مرتضی هرجا که می‌روند افیون است که بیرون می‌زند؛ افیونی که مقداری به شکل شیشه نزد نانوایان و مقداری به‌شکل پول خارجی نزد ویلچرنشینان(!) است

➕ #آقاخان پدر خانواده، تار(!!) می‌زند؛ پدری که همه چیز را به باد داده ولی باز می‌زند تار و تار و تار

➖فضلی سه‌سوت و در کمترین زمان ممکن تمام خائنین را به‌سزای اعمالشان می‌رساند؛ یکی را می‌سوزاند، یکی را لت و پار می‌کند و دیگری را نیز می‌چزاند و سرآخر روبروی مرکز تجارت جهانی است که از پشت می‌زنندش

➕آن قدر قاب زیبا گرفته که یک‌دم حوصله مخاطب سر نرود؛ حتی اگر صدها بار داستان انتقام فضلی و فضلی‌ها را دیده یا شنیده باشد باز این همه قاب زیبا جذب‌تان می‌کند

➕سعید آقاخانی اصل جنس بوده برای کیمیایی؛ دل داده به قلوه کیمیایی و شده سرداری که کم‌کاری‌های آقاخان تارزن(!) را جبران می‌کند

➖بازی‌های باسمه‌ای نقشهای فرعی که انگاری اغلب هم جزو هنرجویان کارگاه استاد بوده‌اند!! وقتی #رنجکشان پشت استاد بوده چرا به‌جای این هنرجویان، بازیگر حرفه‌ای نیاورده‌اند؟؟

➕پایان بندی به‌روز در مرکز مبادلات ارزی که نبض زندگی‌مان گره خورده به کاندولای نمایشگرهای عریضش

?سکانس
–خروج فضلی از تیمارستان برخلاف جهت افعال دیوانگان همزمان با اجرای ارکستر بادی دیوانگان

–فاطمه در آغوش فضلی

?جوک
–کلینیک ترک اعتیاد سیامک انصاری متکی بر رقاصی با جلال همتی

–استفاده از ته‌مایه‌های موزیک اسفند برای قیصر

?کاراکتر

–آقاخان پدر خانواده با بازی اکبر معززی که بدجوری گند زده به زندگی فرزندان و به‌خصوص دختران مظلوم!؟

?دیالوگ
–مرد ترک خورده آخرشه… که خدا اون روزو نیاره

–کفن‌دزد از مرده نمی‌ترسه

–من نبودم و تو هم بی‌خبر ولی معرفتت پرِخبر

–بریم خونه رو پس بگیریم
—-خونه رو تحویل دادیم، رفت!!

–آدم بزرگ اسیر کار کوچیک نمیشه

–من چی دارم،؟ هیچی! خرد شدم، خون شدم

–زن؟؟ بالای ده سالش، دودش میره تو چشمت

–راست گفتن مردا که اگه چاقو تو جیبت نباشه انگار که لختی!

–به گور هر چی نامرده که دم از مردی میزنه

–اگه اومدی منو تیغ بزنی، من خودم ژیلتم!