1

حذف رقبا برای بالا کشیدن فیلم نایب رییس شورای صنفی نمایش؟⇐حمله تمام عیار رسانه اصولگرا به “شاه کش” همزمان با باز کردن نوشابه برای قسمت دوم فیلم ۳ارگانی!!

سینماروزان: دوره جدید اکران سینماها آغاز شده و تا اینجا رقابت میان هر چهار فیلمی که روی پرده رفته اند رقابتی نزدیک است و توزیع نسبتا منصفانه سانسها موجب شده هر چهار فیلم که هر کدام هم در یک ژانر خاص هستند سهم مطلوب خود از گیشه را داشته اند.

در این اوضاع اینکه به ناگاه یک رسانه اصولگرا با متوسط خواندن هر چهار فیلم و حمله به یکی از این فیلمها که “شاه کش” باشد نوید اکران قسمت دوم فیلم 3ارگانی “ماجرای نیمروز” را دهد- که ازقضا تهیه کننده اش قائم مقام شورای صنفی نمایش است- چه معنایی دارد؟؟

آیا بناست از حالا شرایط برای پیشبرد آتی اکران به نفع “رد خون” فراهم شود؟؟ آیا بناست بسان برخی آثار حاکمیتی بخش عمده سالنهای پاییزی هم در اختیار این فیلم قرار گیرد تا همه چیز به نفع نایب رییس شورای صنفی نمایش باشد؟؟

رسانه “جوان آنلاین” با استقبال از اکران “رد خون” نوشت: بعد از یک تابستان نه چندان داغ، فیلم‌های جدید به اکران اضافه شدند تا در رگ سینما‌ها خون تازه‌ای جریان پیدا کند، در واقع تعدادی فیلم متوسط و یک اثر مهم استراتژیک به نام “رد خون” ترکیب پاییزی سینما را شکل داده‌اند. قسمت دوم فیلم سینمایی «ماجرای نیمروز» با عنوان اختصاصی «رد خون» از سوم مهرماه اکران می‌شود. ردخون را می‌توان مهم‌ترین فیلمی دانست که این روز‌ها به اکران اضافه می‌شود. «ماجرای نیمروز» یک اثر دفاع مقدسی است که در حوزه سینمای استراتژیک تعریف می‌شود. این روز‌ها در فضای مجازی با انتشار پوستر و تیزر تلفیقی این فیلم، مخاطبان سینما در جریان آمدن «رد خون» قرار گرفته‌اند؛ فیلمی که بار دیگر به حضور گروهک تروریستی منافقین در دوره جنگ تحمیلی و نقش آن در ایجاد ترور و کمک به دشمن را به نمایش گذاشته است. برای افرادی که قسمت اول «ماجرای نیمروز» را دیده‌اند، «رد خون» به نوعی تکمیل‌کننده و بازکننده گره‌های قبلی است. این فیلم برای اولین بار در سینمای ایران ماجرای عملیات مرصاد را به تصویر می‌کشد. یکی از حواشی‌ای که در چند ماه اخیر درباره «رد خون» وجود داشت، صحبت‌ها درباره ممیزی و سانسور «ماجرای نیمروز ۲» بود.

این رسانه اصولگرا در نقد “شاه کش” آورد: فیلم مبتذل فقط مختصِ سینمای کمدی نیست بلکه این واژه برای تمامی ژانر‌ها کاربرد دارد، اگر چه فیلم «در مدت معلوم» اولین اثر سینمایی وحید امیرخانی در ژانر کمدی نیز یک مبتذل تمام‌عیار به حساب می‌آمد، اما «شاه‌کش» که این روز‌ها اکران شده است قطعاً یک اثر مبتذل دیگر است که جایی در سینما ندارد زیرا هر جور به آن نگاه کنید نمی‌تواند یک فیلم سینمایی باشد. چند بازیگر دور هم جمع شده‌اند و دیالوگ می‌گویند و قطعاً خودشان هم نمی‌دانند موضوع از چه قرار است، ۶۰ دقیقه از فیلم می‌گذرد و مخاطب هنوز گیج و مبهوت است که این چند بازیگر می‌خواهند چه بگویند، اساساً نمی‌شود ضعف فیلم را در عناصر مختلف تفکیک کرد زیرا شاه‌کش از ایده یا طرح تا اجرا با ضعف‌های عجیبی مواجه است.

این رسانه ادامه داد: واقعاً جای سؤال دارد که فیلمساز چگونه به این حجم از ندانستن رسیده یا با چه نگرشِ سینمایی این فیلم را ساخته است. شاه‌کش بیش از آنکه یک فیلم سینمایی باشد یک شوخی بی‌مزه با مخاطب است. هیچ نکته مثبتی در آن دیده نمی‌شود که قابل تحلیل باشد، ابتذال نگرشی فیلمساز در نما به نمای فیلم قابل احساس است. فیلم به هیچ به عنوان نمی‌تواند مخاطبش را نگه دارد چراکه تا پایان اطلاعاتی در اختیار مخاطب نمی‌گذارد، با کوه و برف و یک هتل قطعاً نمی‌شود یک فیلم حادثه‌ای یا معمایی ساخت. یک جنازه زن داریم که در کوه پیدا شده است. شوهر زن مُرده که دلیل مرگش هم مشخص نمی‌شود چند نفر را در هتل گروگان می‌گیرد، چرا؟ نمی‌دانیم! بازیگران فیلم که بدترین بازی کارنامه‌شان است انگار دیالوگ‌ها را از روی کاغذ می‌خوانند یا بداهه دیالوگ می‌گویند؛ دیالوگ‌هایی که بی‌ربط و بی‌منطق است، منصور چند نفر را گروگان گرفته که یک پلیس درجه‌دار و سرباز هم حضور دارند، منصور اسلحه‌اش را به سمت سرباز گرفته و بعد از چند دقیقه منصرف می‌شود و به سرباز می‌گوید برو، سرباز برمی‌گردد به منصور می‌گوید می‌خواهی دست همه را ببندم؟ و منصور هم قبول می‌کند، چند سکانس جلوتر سرباز می‌خواهد منصور را بکشد. چرا؟ نمی‌دانیم! آیدا چیز‌هایی از مارال همسر فوت شده منصور تعریف می‌کند، اما هیچ کدام واقعی به نظر نمی‌رسند، چرا؟ نمی‌دانیم! پلیس جوان در یک سکانس برای رهایی از مخمصه می‌گوید جنازه زن نیست بلکه مرد است، همان لحظه کات می‌خورد و داستان ادامه پیدا می‌کند، مگر می‌شود!

منصور به دام می‌افتد و اسلحه از او گرفته می‌شود، بعد از چند دقیقه منصور چیزی از جیبش در می‌آورد و مدعی می‌شود در کوله پشتی‌اش تی‌ان‌تی دارد! در سکانس‌های آخر دختری که به هتل برگشته است دستانش باز است، اما در نمای بعد دستانش بسته است، چه کسی دستان او را بسته؟ آیا فیلم منشی صحنه نداشته؟ اصلاً شاه‌کش یعنی چه؟ چه چیزی در جیب آن دختر جوان بود که به آن شاه‌کش می‌گویند؟ مخاطب باید در اینترنت جست‌وجو کند تا بفهمد شاه‌کش یک اسلحه کوچک است که فقط یک تیر دارد که برای افراد سیاسی مهم به کار می‌رود، واقعاً راه دیگری برای کشتن منصور وجود نداشت؟

این رسانه اصولگرا افزود: فیلم با چرا‌ها و علامت سؤال‌های متعددی سروکار دارد و از سوی دیگر از نداشتن فیلمنامه، روایت، لحن، فرم، بازیگری و کارگردانی رنج می‌برد. هیچ کدام از بازیگران نتوانستند قسمتی از هنرشان را به نمایش بگذارند. هادی حجازی‌فر که مثل همیشه بدخلق و بی‌اعصاب با همان شیوه همیشگی‌اش دیالوگ می‌گوید و مهناز افشار که فقط چند دیالوگ می‌گوید آن هم با سختی انگار دیگر توان بازی کردن ندارد، مخاطب قبل از به پایان رسیدن فیلم سالن سینما را ترک می‌کند، سازمان سینمایی باید پاسخگو باشد که چرا چنین فیلم‌هایی باید ساخته یا اکران شوند و با توجه به قیمت ۲۰ هزار تومانی بلیت سینما چرا مخاطب باید وقت و پولش را با دیدن “شاه‌کش” هدر بدهد.