1

حتی فکر بکر(!) سازمان ارزشی و رونمایی از تیپ «کراواتی مثبت» هم چاره‌ساز نشد!⇐ «سرّ دلبران» کم‌بیننده‌ترین سریال رمضان شد!⇔آیا مدیران حوزه هنری، همچنان بر تولید فیلم زندگی شهیدبهشتی توسط تهیه‌کننده این سریال تأکید دارند؟!

سینماروزان/محمد شاکری: اینکه در میان تمام سریالهایی که ماه رمضان از شبکه‌های مختلف سیما پخش شده‌اند، نه سریالهای تر و تازه که بازپخش «پایتخت» باشد که بالاترین آمار بیننده را داشته همان قدر تراژیک است که بدانیم آمار بینندگان یک برنامه گفتگومحور پراشک و آه به نام «ماه عسل» از آمار بینندگان همین «پایتخت» هم بیشتر است!

براساس آماری که مرکز پژوهش و سنجش افکار صداوسیما منتشر کرده، در میان سریالهای تولیدی رمضان97 این «رهایم نکن» است که با فقط   ۴۰/۸ درصد بیننده موفقتر از بقیه بود و بعد از آن «بچه مهندس» با ۳۲/۱ بیننده قرار داشت و در قعر آمار بینندگان هم «سر دلبران» قرار دارد با ۲۷/۳ درصد ببینده!!

کم‌بیننده ترین سریال رمضان97 یعنی «سر دلبران» با حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شد؛ سریالی که پروسه تولیدی طولانی هم داشت با توجیه وسواس برای تولید!!! سریالی که بعد از مدتها می‌خواست کلیشه «کراواتی بد» را از رسانه ملی حذف کند و با قرار دادن یک پزشک کراواتی مثبت و نیکوکار مثلا ساختارشکنی کند اما کهنگی بیش از حد داستان و ساختار به شدت ضعیف سریال، موجب شد حتی در نظرسنجی رسمی صداوسیما هم «سرّ دلبران» بلحاظ بیننده، از آخر، اول باشد.

این آخر شدن، اول زنگ خطری است برای مدیران سازمان ارزشی تولیدکننده محصول که بدانند فقط تزریق بودجه نیست که میتواند محصولی استاندارد بیافریند. خلق محصول هنری بیش و پیش از پول، به بصیرت و مغز متفکر نیاز دارد تا براساس نیازهای روز درام بسازد.

آخر شدن «سر دلبران» در آمار بینندگان رمضانی، می‌تواند هشداری هم باشد برای مدیران حوزه هنری که تولید فیلم زندگی شهیدبهشتی را به تهیه کننده «سر دلبران» سپرده‌اند. شهیدبهشتی یکی از نمادهای اصیل انقلاب اسلامی است و اگر بنا شود فیلمی تولید شود لایق نام او بیش از هر چیز نیاز دارد به آدمهای کارکشته و امتحان پس داده آن هم نه در تلویزیون که در سینما!! متأسفانه هیچ کدام از ساخته های سینمایی اخیر تهیه کننده «سر دلبران» یعنی «ماهی سیاه کوچولو» و «هیهات» نتوانسته اند در جلب مخاطب موفق باشند و وضعیت سریال «سر دلبران» هم که پیش روست.

پس مدیران حوزه هنری که در ماههای اخیر کوشیده‌اند با نگاهی منعطف‌تر به دنبال تعامل با سینمای ایران باشند و حتی شرایط اکران فیلمی مانند «عصبانی نیستم» را در سینماهایشان فراهم کنند بهتر است جدی‌تر از گذشته بر سرنوشت پروژه شهیدبهشتی وسواس به خرج دهند.