1

ترور سفیر زیر سایه هنر⇔شلیک برای تمدید خاطرات!

سینماروزان/محمدمهدی شیخ صراف:  اول باید گفت «درست همون زمان که فکر می‌کنی اوضاع خاورمیانه از این بدتر نمی‌تونه بشه؛ می‌بینی که سخت اشتباه می‌کردی!» ترور سفیر روسیه در ترکیه درست در چنین شرایطی رخ داد آن هم در گالری آثار هنری؛ یک نمایشگاه عکس «گروهی»(و نه انفرادی) با عنوان معنی دار «روسیه از نگاه ترک ها»!

به گزارش سینماروزان و به نقل از “فردا” در فیلم سینمایی «لندن سقوط کرده است» (london has fallen – 2016) سکانسی هست که در آن شخصیت اول 4 کشور اروپایی و رئیس جمهور امریکا هدف ترور قرار میگیرند. آن هم در یک مراسم تشییع جنازه رسمی در قلب اروپا. تنها رئیس جمهور آمریکا به مدد محافظ کارکشته اش زنده می ماند. نکته جالب این است که همه این ترورها توسط افرادی با لباس پلیس لندن انجام میشود آن هم نه با لباس مبدل، تروریست ها از نیروهای رسمی پلیس انگلستان و اسکاتلندیارد هستند که طی سالها در آن نفوذ کرده اند. ترور سفیر روسیه در آنکارا توسط یک افسر پلیس باقی مانده در پلیس تسویه شده بعد از کودتا رخ داد. یک نشانه دیگر بر اینکه همچنان هالیوود از همه دنیا جلوتر است!

اصل ماجرا همان است که گم نمی شود
سرنگونی سوخو24 نگون بخت روس توسط اف16 های ترک یک سال پیش در همین روزها اتفاق افتاد. ترور سفیر روسیه درست در شبی انجام شده که پوتین قرار بود به تماشای تئاتری برود که الکساندر گریبایدوف نوشته است، سفیر روسیه در ایران که در جریان حمله به سفارتخانه روسیه در تهران (۱۸۲۹ م.) به قتل رسید. جنگ جهانی دوم با ترور ولیعهد اتریش آغاز شد. همه این گزارها صرفا به درد ژورنالیست ها می خورد تا تمدید خاطرات کنند و مثل گزارشگرهای فوتبال با تطبیق های تاریخی و مقایسه های آماری ماجرا را دراماتیک تر جلوه بدهند. اصل ماجرا مثل همان نتیجه بازی فوتبال است که هیچ وقت گم نمی شود.

رجزخوانی بعد از شلیک
مِرت آلتین‌تاش افسر 22 ساله با صورت اصلاح شده و کت و شلوار شیک و پیراهن سفید خود بعد از شلیک رجز می خواند، جملاتی را که بر زبان آورده را دیگر همه می دانند. ماجرا مربوط به حلب است. واکنشی به یک شکست. نوعی انتقام. اما رجز خوانی آن هم بعد از شلیک 8 گلوله مقابل دوربین های روشن یعنی اصرار برای ارسال مستقیم پیام. او زمان کافی هم برای این کار در اختیار دارد. تا اینجا همه چیز درست است. سوال اینجاست که چرا او برای ادامه جایی سنگر نمی گیرد، تلاشی هم برای فرار نمی کند تا اینکه هدف گلوله سلاح های اتوماتیک قرار می گیرد؟ نیروهای امنیتی صبر نمی کنند یک یا دوخشاب گلوله سلاح کمری افسر نیروی ویژه ترکیه تمام شود و او را دستگیر کنند. چرا او را به گلوله می بندند؟ جواب ساده است. او منتظر است هدف قرار گیرد چون برنامه همین است. تا پوتین پاسخ سوالش را نیابد که «باید بفهمیم چه کسی «دستور» ترور سفیر را داده است؟».
در همه ترورهای فرمایشی یک اصل وجود دارد، حذف عامل اصلی ترور یعنی پایان پرونده. حالا هرکسی با خیال راحت می تواند بیانیه صادر کند و به گردن دیگران بیندازد و همه چیز به حالت قبل برگردد.

حقارت نقص دستگاه امنیتی
نقص دستگاه امنیتی برای هر کشوری خوار کننده است؛ آن هم وقتی در چنین سطحی رخ دهد. برای قرابت ذهنی یک لحظه تصور کنید سفیر فرانسه در تهران در افتتاحیه یکی از فیلمهای سینمایی که معمولا سفارتخانه اش هزینه ساخت آنها را می دهد توسط یکی از نیروهای امنیتی ایران به همین شیوه در سالن سینما کشته شود. بقیه ماجرا نیازی به حدس زدن ندارد… ابعاد رسانه ای هم به کنار، اگر همه سفارتخانه های اروپایی تعطیل نشود، اگر قطعنامه ای صادر نشود، اگر تحریم جدیدی وضع نشود و اگر دو سه میلیارد دلار دیگر از حسابهای بلوکه شده ایران برندارند، مطمئنا تا سالیان طولانی دیگر هیچ تبعه اروپایی در تهران احساس امنیت نخواهد داشت.

خنجر از پشت، شمشیر از قفا و شلیک از پشت سر
خنجر از پشت، شمشیر از قفا و شلیک از پشت سر در تمام دنیا نماد ناجوانمردی است. در سینما این را زیاد دیده ایم. حتی معروف است بعضی تروریستهای بزرگ قبل از شلیک، نام هدف را صدا می کردند تا به سمتشان برگردد یا به آنها نگاه کند. این کار حتی اگر به دلیل امکان هدف گیری بهتر فاصله بین دو ابرو هم انجام شود باز نتیجه آن شلیک از روبروست. یعنی ولو برای یک ثانیه، فرصت داری که آماده مرگ باشی! یک بار فیلم “لحظه شلیک” آندری کارلوف را ببینید تا متوجه تلخی مضاعف این ماجرا شوید، ترور سفیر روسیه بهترین نماد برای شناخت جریانی است که از فتح حلب ناراحتند و ناجوانمردی بخش جدا ناشدنی وجود آنهاست، اما معلوم نیست چرا عده ای دوست دارند این بخش را نادیده بگیرند.