1

بصیر سلحشور آقازاده فرج‌الله سلحشور در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐فيلمنامه «موسی(ع)» با مشاورت ديني حجت‌الاسلام مهدي طائب شكل گرفته است/حجت‌الاسلام مهدي طائب رو به پدرم گفتند: «‌اين سريال ساخته نمي‌شود!» گفتيم چرا؟ ايشان از کتابهایی مثال زد که درباره اسرار یهود چاپ می‌شد و تنها در یک روز ۵هزارنسخه آنها خریداری می‌شد و تمام!!!/سلحشور گفته بود هيچ بعيد نيست عقبه مانع‌تراشي‌ها بر سر تولید سریال «موسی(ع)» با چند واسطه به صهيونيست‌ها برسد!/آنقدر مانع‌تراشي كردند كه سلحشور از دنيا رفت و توليد اين اثر بر زمين ماند/كساني در صدا وسيما هستند كه مايل نيستند اصلاً اين سريال ساخته شود يا در صورت ساخته شدن هم تلاش دارند كه كاري نازل و به مراتب پايين‌تر از حد انتظار ارائه شود/{درست به مانند تصویری که صهیونیستها در آثار هالیوودی از موسی ارائه داده‌اند} برخي مسئولان امر در تلويزيون مي‌گويند چه ضرورتي دارد كه همه معجزات حضرت موسي را به تصوير بكشيد؟/امروزه كساني در رسانه ملي حكم مسئوليت گرفته‌اند و در برابر «موسی» قد علم كرده‌اند كه در گذشته داراي سابقه محكوميت بوده و عليه مباني ديني و اعتقادي و عليه امام زمان(عج) مطلب نوشته‌اند/اگر اين كارشكني‌ها ادامه پيدا كند، ما نه به عنوان ورثه مرحوم سلحشور بلكه در دفاع از مظلوميت قرآن، نسبت به معرفي اين چهره‌ها و جريان‌ها و افشاي دست‌هاي پشت پرده، دريغ نخواهيم كرد/براي تولید «موسی(ع)» چند حامي مالي پيدا شده كه هر يك به تنهايي حاضرند كل سرمايه كار را يك جا پرداخت كنند!/حامي مالي «موسی(ع)» كه يك نهاد حقوقي است، معتقد است كه اين سريال بالغ بر حداقل پنج برابر سرمايه‌گذاري خود ارز‌آوري و درآمد‌زايي دارد/فرج‌الله سلحشور تمام حرفشان اين بود كه اگر من نبودم، هيچ كس غير از جمال شورجه اين سريال را نسازد/سهم جمال شورجه در ساخت دو سريال قرآني «اصحاب کهف» و «یوسف پیامبر»، اگر بالاي ۵۰ درصد نباشد، حداقل ۵۰ درصد هست!/مدیران سیما براي ساخت برخي سريال‌ها كه در لودگي و سر كار گذاشتن مردم يد طولايي دارند، بودجه كافي دارند و از جذب حاميان مالي هم عاجزيد ولي براي عوامل سازنده اين كار قرآني كه حامي مالي را هم خودشان پيدا كرده‌اند و حاضرند بدون هيچ هزينه‌اي آن را براي صدا و سيما بسازند، دائماً مانع‌تراشي مي‌كنند/در كشور ما براي يك فيلم سينمايي تاريخي كه براي زندگي حضرت محمد(ص) اختصاص دارد، بودجه بسيار بالايي اختصاص مي‌دهند؛ حال اگر همين مبلغ براي يك سريال ۶۲ قسمتي هزينه شود آيا ولخرجي است؟ مگر شما قرار است هزينه آن را پرداخت كنيد

سینماروزان: مهمترین یادگار هنری فرج الله سلحشور کارگردان مرحوم سینمای ایران فیلمنامه سریالیست با محوریت زندگی حضرت موسی(ع).

به گزارش سینماروزان سریال «موسی(ع)» را به وصیت سلحشور بناست جمال شورجه بسازد و شورجه نیز بعد از درگذشت سلحشور رایزنی های زیادی کرده برای فراهم آوردن مقدمات تولید این سریال.

او که از تأمین مالی پروژه توسط صداوسیما کاملا نومید شده بود توانسته موافقت سرمایه گذارانی خارج از سازمان را برای تولید این سریال جلب کند اما عجیب اینجاست که باز هم سازمان به دلیل اینکه رایت فیلمنامه «موسی(ع)» را خریداری کرده است با تولید آن مخالف است و حتی از تغییر کارگردان به شرط تولید سخن گفته است.

بصیر سلحشور آقازاده فرج الله سلحشور که از زمان نگارش «موسی(ع)» در جریان این پروژه بوده به تازگی در گفتگویی تفصیلی که با محمدحسین حقیقت در «جوان» داشته با گلایه از مدیران رسانه ملی که شرایط تولید این سریال را فراهم نمی کنند درباره ریشه های مخالفت با تولید این سریال سخن گفته است.

 جنابعالي هم به عنوان فرزند مرحوم سلحشور كه سال‌ها به طور عملي و عيني در محضر ايشان كسب تجربه كرده‌ايد و هم به عنوان يك كارشناس قرآني و پژوهشگر علوم ديني، نگاه كار‌شناسانه خودتان را نسبت به ويژگي‌ها و تفاوت‌هاي دو سريال «یوسف» و «موسی» بيان كنيد.

داستان‌هاي قرآني در اهميت فرقي با يكديگر ندارند. البته مفسرين اين بيان را دارند كه بهترين نوع قصه‌گويي در داستان حضرت يوسف است كه به «احسن القصص» هم تعبير شده است. تفاوت داستان يوسف(ع) با موسي(ع) در قرآن، در حجم داستان است به گونه‌اي كه بيشتر از هزار آيه يعني حدود يك ششم قرآن به موسي و قوم بني اسرائيل اختصاص دارد كه خود اين مطلب به تنهايي از ويژگي‌هاي زندگاني حضرت موسي حكايت دارد و طبيعتاً حساسيت‌ها و جذابيت‌هاي فيلمنامه و سريال را هم نمايان مي‌كند. داستان حضرت يوسف داراي اهميت‌ها و جذابيت‌هايي است كه در داستان مشاهده كرديم و داستان حضرت موسي هم اهميت‌هاي خاص خودش را دارد ولي حجم دوكار به هيچ وجه با يكديگر قابل مقايسه نيست. يعني اگر داستان حضرت يوسف(ع) 10 نكته كليدي براي بيان داشته باشد، داستان موسي بالغ بر يكصد نكته دارد و به همين نسبت حجم مسائل و اتفاقاتي كه در فيلمنامه موسي وارد مي‌شود، واقعاً قابل قياس با هيچ يك از داستان‌هاي ديگر قرآني و حتي سريال يوسف پيامبر هم نيست. از پر اهميت‌ترين و مهم‌ترين اتفاقات تاريخ، اتفاقاتي است كه پيرامون قوم بني‌اسرائيل و حضرت موسي در جريان بوده است. ما در اين سريال عظيم قرآني و تاريخي، از توحيد، نبوت و عصمت انبيا گرفته تا مقوله امامت و بحث انتظار هم مطلب داريم. درباره مبارزه با بي‌ديني و فرهنگ صهيونيستي، مبارزه با مادي‌گري و شيطان‌پرستي و خيلي مطالب موشكافانه ديگر، بر مبناي همين تعاليم قرآن و تفاسير مربوطه، در اين فيلمنامه صحبت شده است. اين فيلمنامه محصول سال‌ها تلاش شبانه‌روزي پدرم به همراه يك تيم قوي از نويسندگان، پژوهشگران و كارشناسان علوم قرآني است كه با مشاورت ديني حجت‌الاسلام و‌المسلمين مهدي طائب شكل گرفته است. در اهميت و جايگاه سريال حضرت موسي همين بس كه‌ هاليوود و ساير مراكز فيلمسازي دنيا در كشور‌هاي مختلف غربي، بالغ بر 70 فيلم سينمايي، سريال يا انيميشن درباره اين داستان ساخته‌اند و حرف‌ها و برداشت‌هاي خود را مطرح كرده‌اند.

فيلمنامه سريال موسي كليم الله(ع) محصول قلم و پژوهش كارگرداني است كه سريال موفق و جهاني يوسف پيامبر را در كارنامه دارد. اين مسئله نشان مي‌دهد كه مرحوم سلحشور با تجربياتي بيشتر و درك بهتر از نياز‌ها و واقعيت‌هاي جهاني اقدام به نگارش فيلمنامه موسي(ع) نموده است. با وجود تشنگي بشريت نسبت به درك مفاهيم و تعاليم قرآني و ضرورت حمايت از اينگونه توليدات، لطفاً بفرماييد مسئله ساخت اين سريال هم اينك در چه مرحله‌اي قرار دارد؟
پاسخ به پرسش شما قدري به تأمل و توضيح بيشتري نياز دارد. حجت‌الاسلام مهدي طائب را اگر چه به عنوان يك چهره سياسي مي‌شناسند، اما واقعيت اين است كه ايشان بخش زيادي از عمر خويش را صرف متون ديني از جمله تحقيق روي داستان حضرت موسي(ع) و قوم بني اسرائيل معطوف كرده و تحقيقات دامنه‌داري را در اين زمينه به ثمر رسانده است. حدود 15 سال پيش و براي اولين بار با پدرم نزد ايشان مراجعه كرديم و از ايشان خواستيم مشاورت مذهبي اين سريال را بر عهده بگيرند و در كنار اين كار قرآني باشند. ايشان در جلسه اول ضمن اينكه نكات قابل تأملي را بيان كردند، رو به پدرم گفتند: «‌آقاي سلحشور‌! من تا جايي كه بتوانم در اين كار به شما كمك مي‌كنم ولي از من بشنويد كه اين سريال ساخته نمي‌شود!» گفتيم چرا؟ ايشان ضمن بيان برخي مسائل مثالي زدند كه در اوايل انقلاب كتاب‌هايي درباره اسرار يهود يا صهيونيست چاپ مي‌شد كه صهيونيست‌ها آن اسرار را پنهان كرده بودند. گاهي مشاهده مي‌شد كه تنها در يك روز حدود 5 هزار نسخه از آن خريداري مي‌شد. واضح بود كه اين اقدام با واسطه يا بي‌واسطه توسط خود صهيونيست‌ها انجام شده و كتاب‌ها را به اين شكل جمع مي‌كردند تا واقعيت‌ها به دست مردم نرسد. تمام دغدغه صهيونيست‌ها اين است كه اگر قرار است هر تعريفي از داستان موسي و قوم بني‌اسرائيل شود، اين كار توسط خود آنها و با قرائت‌هاي خاص خودشان صورت گيرد نه بر اساس ساير قرائت‌ها يا قرائت‌هاي قرآني و…

اين نگاه و تلاش هميشه صهيونيست‌هاست كه نمي‌توان آن را انكار كرد. سؤال اين است كه ساخت چنين اثر فاخري در داخل كشور چرا بايد با مشكلاتي رو‌به‌رو باشد. متأسفانه دهها بلكه صد‌ها اولويت و ضرورت براي ساخت اين مجموعه تلويزيوني پر مخاطب مي‌توان برشمرد، اما ما همچنان با خبر‌هاي ناخوشايندي درباره ساخت اين اثر قرآني رو‌به‌رو هستيم.

  اتفاقاً سؤال مهم ما نيز همين است. با شنيدن صحبت‌هاي اوليه جناب آقاي طائب، ما ابتدا گمان مي‌كرديم كه ايشان مبالغه مي‌كنند، ولي متأسفانه در روند كار بار‌ها و بارها متوجه شديم دست‌هايي وجود دارد كه مانع از ساخت اين سريال قرآني است به گونه‌اي كه هر از گاهي به طرق مختلف بر سر راه توليد اين كار مانع تراشي مي‌كنند. دست‌هاي پيدا و پنهاني كه نه براي مرحوم سلحشور و نه براي ما هرگز پوشيده نبود و اگر وقتش فرابرسد، مفصل و مستدل درباره آن سخن خواهيم گفت. البته پدرم با آن توكل و شجاعتي كه از ايشان سراغ داريد، بار‌ها گفته بودند كه حتي در همين جمهوري اسلامي كه قرار بود اسلام و مفاهيم قرآني به بهترين شكل ممكن تبيين و به مردم جهان عرضه شود، كساني هستند كه مانع اين كار مي‌شوند و حتي ايشان اعتقاد داشت كه هيچ بعيد نيست عقبه اين جريان و مانع‌تراشي‌ها خواسته يا ناخواسته با چند واسطه به صهيونيست‌ها برسد. مرحوم سلحشور بالغ بر دو سال پيش نگارش فيلمنامه را به اتمام رسانده و به تلويزيون واگذار كرده‌اند. الان هم حدود يك سال و نيم از فوت ايشان مي‌گذرد. در طول اين سال‌ها چند سريال دم دستي در تلويزيون مشاهده كرده‌ايد؟

به نظر شما چه دست‌هايي در كارند كه علي‌الدوام تلاش دارند سريالي را كه مسئولان وقت سازمان اذعان داشتند كه بهترين گزينه براي ساخت است، از اولويت خارج كنند و كار‌هاي سطحي ديگري را جايگزين آن سازند؟

اين مانع تراشي‌ها به خاطر چيست؟ آيا با فيلمنامه و روح حاكم بر آن مشكل دارند يا با شخصيت، آرمان و منش فكري مرحوم سلحشور؟
من سؤالي مي‌پرسم و قضاوت آن با مردم. پدرم حداقل دو تجربه موفق در سريال‌سازي قرآن داشتند كه هر يك مخاطبان بي‌شماري را در داخل و خارج از كشور به خود جذب كرده و افتخارات هنري بسياري را به نظام اسلامي ارزاني داشتند و تحسين بي‌شماري را از ناحيه مسئولان موجب گرديد كه همگي نشان مي‌داد نگاه ايشان در سريال‌سازي و بهره‌گيري او از تعاليم قرآني، يك نگاه و تجربه درستي بوده است. آيا فيلمنامه‌اي كه با بهره‌گيري از دو فيلمنامه كاملاً موفق قبلي به نگارش در آمده، اكنون بايد با چنين مشكلات و موانعي همراه باشد؟ هنگامي كه بيماري پدرم مسجل شد، قرار گذاشتيم هر طور شده توليد اين كار عظيم قرآني را آغاز كنيم تا چنانچه در خلال انجام كار، اتفاقي براي پدرم به وجود آمد، اين گروه كار خود را با هدايت آقاي شورجه كارگردان توانمند كشورمان كه در تمام كار‌ها در كنار پدرم بوده‌اند، ادامه پيدا كند.

متأسفانه آنقدر اين مسائل را به تعويق انداختند و مانع‌تراشي كردند كه پدرم از دنيا رفت و توليد اين اثر بر زمين ماند. باور كنيد كساني در صدا وسيما هستند كه مايل نيستند اصلاً اين سريال ساخته شود يا در صورت ساخته شدن هم تلاش دارند كه كاري نازل و به مراتب پايين‌تر از حد انتظار ارائه شود. البته من معتقدم كه اين فيلمنامه با بهره‌گيري از متون قرآني، يكسري نيش‌هايي دارد كه خيلي‌ها با آن موافق نيستند و از اين رو كمر به جرح و تعديل آن بسته‌اند و مانع تراشي مي‌كنند. به هر حال پدرم داراي مواضع انقلابي روشن بود كه خيلي‌ها در عالم هنر آن را بر نمي‌تابند. امروزه ابزار‌هاي رسانه‌اي قوي و پيشرفته‌اي در اختيار بشر قرار دارد و حال قرار است انساني در قامت فرج‌الله سلحشور با آن مواضع ديني و انقلابي، مباني درست قرآني را در فيلمنامه‌اش اتفاقاً بر پايه همان واقعيت‌هاي نيش دار به گوش چند ميليارد انسان برساند. آن هم در دنيايي كه امريكايي‌ها و صهيونيست‌ها تمام تلاش خود را مي‌كنند كه اخبار درست به گوش مردم نرسد. در سريال «موسي كليم الله(ع)» قرار است براي اولين بار و با نگاه قرآني و واقعيت‌هاي آسماني، شخصيت واقعي اين پيامبر بزرگ الهي به جهانيان معرفي شود و غباري كه صهيونيسم جهاني و رسانه‌هاي وابسته درباره اين چهره منور تاريخ ايجاد كرده‌اند، زدوده شود. اين تمام مطلبي است كه براي خيلي‌ها سنگين است. مرحوم پدرم با همان ايستادگي مثال زدني‌اي كه داشتند، بار‌ها بيان كرده بودند كه مسئولان فرهنگي ما از داستان موسي (ع) و بازگو كردن حقايق آن خوششان نمي‌آيد. وقتي علت را جويا مي‌شديم، مي‌گفتند كه اگر دوست داشتند، به ساخته شدن اين اثر قرآني اهتمام مي‌ورزيدند و كمك مي‌كردند. اگر اهميت آن را درك مي‌كردند، يقيناً با خود مي‌گفتند كه اين كتاب از جانب خدا به ما رسيده و در اين كتاب، داستاني وجود دارد كه به تنهايي يك ششم قرآن را به خود اختصاص داده است. يقيناً هر فكر درست فرهنگي كه ذره‌اي دغدغه قرآن و ارزش‌هاي والاي انساني در آن باشد، با خود مي‌گويد كه رساندن پيام‌هاي اين داستان عظيم قرآني به گوش مردم، از نان شب هم واجب‌تر است آن هم با زبان تصوير كه مؤثر‌ترين زبان‌هاست، اما متأسفانه مي‌بينيم كه چنين نيست و به اين مسئله اهتمامي نمي‌شود.

منظور شما اين است كه كارشكني‌هايي كه در مقابل ساخت سريال حضرت موسي(ع) صورت مي‌گيرد، مهندسي شده صورت گرفته است؟

شايد كساني كه بازيگران اين نقش‌ها هستند، خودشان متوجه نباشند كه در چه زميني بازي مي‌كنند ولي ماهيت كار آنها در حقيقت آب به آسياب دشمن ريختن است، زيرا همگان به خوبي مي‌دانند كه دشمن نمي‌خواهد چنين سريالي ساخته شود. دوستان ما اگر واقعا مي‌خواهند كه اين سريال ساخته شود و اگر ضرورت آن را درك مي‌كنند، اين چه وضعيتي است كه براي آن فراهم كرده‌اند؟ تقريباً در تمامي كارهايي كه در جهان براي حضرت موسي(ع) ساخته شده، نهايت قصه را پس از عبور قوم بني‌اسرائيل از نيل به اتمام رسانده و به ساير معجزات و پيام‌هاي داستان كاري ندارند و تعمداً تلاش مي‌كنند معجزات به فراموشي سپرده شود تا مردم از طريق درك اين معجزات اميدوار نشوند. كاري كه پيوسته درباره انقلاب اسلامي هم جريان دارد و عده‌اي در تلاشند پيام‌ها، مفاهيم و معجزات انقلاب به گوش جهانيان نرسد تا به آينده اميدوار نباشند. جالب اينجاست كه برخي مسئولان امر در تلويزيون به بهانه نداشتن بودجه همين پيشنهاد را به سازندگان سريال مطرح مي‌كنند و مي‌گويند چه ضرورتي دارد كه همه معجزات حضرت موسي را به تصوير بكشيد؟ يا مشكلات و موانع ديگري را بر سر راه اين مجموعه قرار مي‌دهند. بنده اعتقاد اساسي دارم كه عده‌اي هستند كه واقعاً سازماندهي شده نمي‌خواهند اين اثر ساخته شود و حال اين عده چه كساني هستند بماند ولي يقين دارم كه نه از سواد قرآني كافي برخوردارند و نه اهميت اين كار فاخر را درك مي‌كنند، زيرا هر‌گونه مانع تراشي بر سر راه اين مجموعه قرآني، حتي اگر بدون قصد و غرض هم باشد، آب به آسياب دشمن ريختن است. با كمال تأسف بايد گفت كه امروزه كساني در برابر اين كار ارزشي قد علم كرده‌اند و در رسانه ملي حكم مسئوليت گرفته‌اند كه در گذشته داراي سابقه محكوميت بوده و عليه مباني ديني و اعتقادي و عليه امام زمان(عج) مطلب نوشته‌اند. چه تأسفي بالا‌تر از اينكه چنين افرادي امروز در جايگاهي قرار بگيرند كه براي ساخت و حتي جزئيات ساخت اين سريال قرآني تصميم بگيرند و با استضعاف قلم و عقيده خود براي فيلمنامه شخصيتي مانند سلحشور كه چندين اثر قرآني را با اقبال گسترده به جهان عرضه كرده، نظر بدهند يا با ايجاد تشكيك و شبه‌افكني‌هاي گوناگون و مقايسه‌هاي ناروا، هر روز مانع جديدي را بر سر راه سريال«موسي كليم الله(ع)» و سازندگان آن ايجاد نمايند. يقين بدانيد كه اگر ضرورت اقتضا كند و اين كارشكني‌ها در برابر قرآن ادامه پيدا كند، ما نه به عنوان ورثه مرحوم سلحشور بلكه در دفاع از مظلوميت قرآن، نسبت به معرفي اين چهره‌ها و جريان‌ها و افشاي دست‌هاي پشت پرده، دريغ نخواهيم كرد.

اين مانع‌تراشي‌ها معطوف به چه موضوعاتي است؟ آيا روي كارگرداني اين كار بحث دارند يا موضوعات ديگر؟ اين مخالفت‌ها و ممانعت‌هايي را كه اشاره كرديد، چگونه دسته‌بندي مي‌كنيد؟

متأسفانه تا‌كنون عمده حرف‌هايي كه در اين‌باره مطرح كرده‌اند صرفاً بهانه‌هايي بيش نبوده كه ريشه آن را بايد د‌ر جاي ديگري جست‌وجو كرد. در كشور ما براي يك فيلم سينمايي تاريخي كه براي زندگي حضرت محمد(ص) اختصاص دارد، بودجه بسيار بالايي اختصاص مي‌دهند كه اتفاقاً مورد تأييد ما هم هست و دعا مي‌كنيم كه آقاي مجيدي و همه سازندگان اين اثر ديني از دست پيامبر اكرم (ص) سيراب شوند. حرف ما اين است حال اگر همين مبلغي كه براي يك فيلم سينمايي هزينه شده است براي يك سريال 62 قسمتي هزينه شود آيا بايد به ولخرجي و تشكيك در شخصيت سازندگان اثر تعبير شود؟ اين از همان بهانه‌هايي است كه با هيچ شيوه‌اي نمي‌توان آن را توجيه كرد. جالب اينجاست كه براي اين كار مهم قرآني، چند حامي مالي پيدا شده كه هر يك به تنهايي حاضرند كل سرمايه اين كار را يك جا پرداخت كنند تا در اين كار قرآني و ديني سهيم باشند. حتي يكي از همين حاميان مالي كه هويتي حقوقي دارد با سازندگان سريال به تفاهم كامل رسيده و به صدا و سيما هم معرفي شده است، اما مسئولان مربوطه همچنان كار‌شكني مي‌كنند يا مي‌گويند مبلغي كه براي اين كار در نظر گرفته شده، رقم بالايي است!

مگر شما قرار است هزينه آن را پرداخت كنيد؟ شما براي ساخت برخي سريال‌ها كه در لودگي و سر كار گذاشتن مردم يد طولايي دارند، بودجه كافي داريد و از جذب حاميان مالي هم عاجزيد ولي براي عوامل سازنده اين كار قرآني كه حامي مالي را هم خودشان پيدا كرده‌اند و حاضرند بدون هيچ هزينه‌اي آن را براي صدا و سيما بسازند، دائماً مانع‌تراشي مي‌كنيد. ما مي‌گوييم بر فرض كه شما پول ساخت چنين سريال فاخري را نداريد و از تأمين هزينه آن عاجزيد. چرا اجازه نمي‌دهيد آن را بيرون از سازمان بسازيم و براي پخش به شما بدهيم؟ مي‌گويند سريال متعلق به ماست و مالكيت فيلمنامه آن با ماست. يعني چه كه متعلق به شماست؟ ما مي‌گوييم اگر بودجه نداريد، اجازه بدهيد خودمان آن را بسازيم. بسيار تأسف‌آور است كه در طول اين مدت رفتار‌ها و روش‌هايي در ظاهر و پنهان از اين عده مشاهده شده كه به طرق مختلف حامي مالي اين سريال را از سرمايه‌گذاري پشيمان كنند كه موفق نشده‌اند. اسناد اين رفتار‌ها تماماً موجود است. حامي مالي اين سريال كه يك نهاد حقوقي است، با برآورد‌هاي دقيق و كارشناسانه كه از درآمد‌ها و ارز‌آوري‌هاي اين مجموعه تلويزيوني داشته، معتقد است كه اين سريال بالغ بر حداقل پنج برابر سرمايه‌گذاري خود ارز‌آوري و درآمد‌زايي دارد. بر اساس همين ارزيابي‌ها حتي حاضر است رقمي بيش از آنچه سازندگان سريال نياز دارند، براي غني‌تر شدن اثر فاخر بپردازد ولي مسئولان مربوطه در سيما همچنان بر طبل مخالفت مي‌كوبند و براي كم كردن هزينه سريال به جرح و تعديل فيلمنامه مي‌پردازند و از كم كردن برخي معجزات حضرت موسي سخن مي‌گويند. بنده احساس مي‌كنم اين ممانعت‌ها و موانع را ديگر نمي‌توان به حساب بي‌خيالي‌ها گذاشت بلكه به وضوح پيداست كه با برخي اغراض آلوده است.

درباره بحث كار‌گرداني آقاي شورجه چطور، آيا درباره ساخت اين اثر توسط اين كارگردان هم حرف دارند؟

به ظاهر كه مخالفتي ندارند ولي ناگفته پيداست كه درباره ايشان هم شبهاتي وارد كرده‌اند و گاهي شنيده مي‌شود كه توانايي ايشان را براي ساخت اين سريال بزرگ قرآني زير سؤال برده‌اند. آقاي شورجه تا قبل از ساخت سريال‌هاي اصحاب كهف و يوسف(ع)، چندين فيلم سينمايي كار كرده و براي فيلم‌هايي چون دايره سرخ، حماسه مجنون، سي و سه روز و… چندين سيمرغ جشنواره فجر را به خود اختصاص داده است. سريال‌هايي چون پرده عشق، پرونده‌هاي مجهول، شب چراغ، روايت انقلاب و… از جمله سريال‌هايي‌ هستند كه در همين تلويزيون به كار‌گرداني آقاي شورجه پخش شده است. كارگرداني كه بالغ بر 20 اثر موفق سينمايي و تلويزيوني را در كارنامه دارد و تحصيلات عاليه او هم در حوزه سينماست، چگونه مي‌توان در توانايي او ترديد كرد‌؟ حال آن كه در كنار اين كارنامه طولاني حضور موفقي در دو سريال قرآني ديگر يعني اصحاب كهف و يوسف پيامبر هم داشته‌ است. بنده به عنوان فرزند مرحوم سلحشور كه طبيعتاً عرق خاصي نسبت به توليدات پدرم دارم، اگر بخواهم منصفانه قضاوت كنم بايد بگويم كه سهم جناب آقاي شورجه در ساخت آن دو سريال قرآني، اگر بالاي 50 درصد نباشد، حداقل 50 درصد هست! حقيقتاً ايشان بازوي توانمندي براي پدرم بودند و اگر وجود ايشان نبود، ساخت اين سريال‌ها به خوبي پيش نمي‌رفت. بنا بر اين چه كسي بهتر از ايشان؟ آيا كار‌گردان‌هايي كه در حال حاضر در سينما و تلويزيون داريم، مانند ايشان داراي تجربه عملي بوده و با مباني قرآن و داستان حضرت موسي آشنايي دارند؟ مقصود ما اين نيست كه درباره شخصيت يا توانمندي افراد قضاوت كنيم. ما افراد را از عملكرد آنها مي‌شناسيم و عملكرد جناب آقاي شورجه در ساخت دو اثر بزرگ قرآني كه مخاطبان داخلي و جهاني را به خود اختصاص داده، هم اكنون پيش روي ماست. قاعده‌اي در عالم هنر وجود دارد كه متأسفانه برگرفته از مباني سينماي غربي است. اين قاعده مي‌گويد كه سينماي فاخر آن است كه ما تعريف مي‌كنيم و جذابيت هم آن است كه ما مي‌گوييم و نوع كارگرداني بايد چنين باشد كه ما تعريف مي‌كنيم و قس علي هذا… متأسفانه در داخل هم عده‌اي هضم در اين موضوع شده و از همان استاندارد‌هاي غربي تبعيت مي‌كنند. اساساً تعريف اينها از سريال فاخر، يك تعريف مجزاست. در نگاه اينها، سريال يوسف هم كار فاخري نبود و اين مانع‌تراشي‌ها بر سر راه آن سريال هم وجود داشت. حال آنكه آن سريال بنابر آمار خود تلويزيون بالغ بر 3ميليارد مخاطب جهاني را به خود جذب و پيام قرآن را به درستي منتقل كرد.

نظر خود مرحوم سلحشور درباره ساخت اين سريال توسط آقاي شورجه چه بود‌؟ آيا سفارشي هم در‌اين‌باره داشته‌اند؟

پدرم هرگز آقاي شورجه را با هيچ يك از افراد در سينما مقايسه نمي‌كردند. ايشان با توجه به بيماري‌اش كه در اين اواخر به اوج رسيده بود هم به تصريح هم به تلويح و هم بنا به وصيت، تمام حرفشان اين بود كه اگر من نبودم، هيچ كس غير از آقاي شورجه اين سريال را نسازد. ايشان واقعاً اعتقاد داشتند كه اين فيلمنامه قرآني اگر به هر كسي سپرده شود در سريال تغييراتي ايجاد مي‌كند و برخي تيزي‌ها و پيام‌هاي آن را خنثي خواهد كرد. اعتقاد راسخ داشتند كه آقاي شورجه انسان معتقدي است و نسبت به پيام‌ها و منويات سريال نيز وفادار خواهد بود. به لحاظ علقه‌هاي قلبي و آرماني هم ترديدي نيست كه بين اين دو بزرگوار چه صميميت‌ها و برادري‌هايي وجود داشته است. پدرم معتقد بودند كه آقاي شورجه هم فيلم تاريخي را به خوبي مي‌شناسد و هم با داستان‌هاي قرآني آشناست. در ايران هيچ كارگرداني نيست كه فيلم مصري يا رومي ساخته باشد ولي سريال يوسف و اصحاب كهف، دو تجربه مشتركي است كه اين دو كار‌گردان در كارنامه خود دارند. جناب آقاي شورجه در اين‌باره صاحب تجربه است. دكور‌ها و فضاهاي رومي و مصري را به خوبي مي‌شناسد كه اين امر دقيقاً ويژگي‌هاي سريال موسي (ع) را هم شامل مي‌شود.

جنابعالي به لحاظ مباني، توانايي‌هاي آقاي شورجه را براي ساخت اين سريال بزرگ قرآني تشريح و به تأكيدات و وصيت پدرتان هم در اين‌باره اشاراتي داشتيد. سؤال من اين است كه اگر سازمان به هر دليلي به اين نتيجه برسد كه با ايشان كار نكند يا بالعكس، كارشكني‌ها آنقدر گسترده شود كه آقاي شورجه از همكاري با سازمان اعلام انصراف كند، شما به عنوان ورثه مرحوم سلحشور چه تصميمي خواهيد گرفت؟

پدرمان در شرايطي براي واگذاري فيلمنامه سريال موسي(ع) با تلويزيون وارد مذاكره شد كه اولاً اين كار در دوره مديريت قبلي صورت گرفت و دوماً هرگز گمان ما و ايشان چنين نبود كه از ميان ما خواهد رفت. بنا بود اين فيلمنامه توسط خود ايشان جلوي دوربين برود و هرگونه تغييرات احتمالي هم در هر زمينه‌اي با نظر ايشان اعمال شود چنانچه در ما‌بقي كار‌هاي ايشان هم چنين بوده است. حال ايشان از ميان ما رفته‌اند و ما به عنوان وارث مرحوم سلحشور سؤالي داريم و آن اين است كه پدر ما زماني كه فيلمنامه اين سريال را به صدا و سيما وا‌گذار كرد آيا حق آتش زدن آن يا حذف بسياري از مباني و پيام‌هاي كار را هم به تلويزيون بخشيد؟! هر مؤلفي داراي يك سري حقوق مادي و يك سري حقوق معنوي است. آيا حق پدر ما به عنوان مؤلف، فقط همان پولي بود كه دريافت كردند و حق اظهارنظر و هيچ تصميمي درباره محتواي فيلمنامه يا چگونگي ساخت سريال را نداشتند؟ واضح است كه مرحوم سلحشور درباره سريال «موسي كليم الله (ع) » از حقوق معنوي گسترده‌اي برخوردارند و اين حقوق مؤلف امروز به طور كامل به ورثه ايشان منتقل شده و ورثه هم از اين حقوق معنوي با جديت حراست خواهند كرد. سكوت ما هم تا به امروز به اين خاطر بوده كه بر خلاف برخي كارشكني‌ها و ناملايماتي كه از سوي برخي‌ها ديده‌ايم، هنوز هم به مديريت صدا و سيما كاملاً اميدواريم و معتقديم كه در يك فضاي تعامل و بهتر مي‌توان به نتيجه رسيد و حقوق معنوي و دغدغه‌هاي مرحوم مؤلف را پيگيري كرد.

وقتي شخصيتي شناخته شده و داراي ديدگاه روشن مثل فرج‌الله سلحشور فيلمنامه‌اي را به صدا و سيما مي‌دهد واضح است كه حرفش اين باشد كه من مطلبي نوشتم و نمي‌خواهم پيام‌ها و منويات آن از بين برود. دلم مي‌خواهد آنگونه كه من نوشته‌‌ام، جلوه پيدا كند و نمايش داده شود. ديدگاه‌هاي مرحوم پدرم و آثار قبلي ايشان، به خوبي خواسته‌هاي ايشان را درباره سريال موسي(ع) هم بيان مي‌كند. با اين اوصاف تكليف محتواي فيلمنامه و موضوع كارگرداني هم كاملاً روشن است و اساساً چنين نيست كه صدا و سيما بگويد چون پول سناريو را ما داده‌ايم، پس مالكيت مادي و معنوي آن هم از آن ماست و ما تعيين مي‌كنيم كه چه كسي بسازد و چگونه ساخته شود يا چه بخش‌هايي از آن را بسازيم يا حذف كنيم.

حرف ما كاملاً مبتني بر مباني گوناگون و استدلال است. بنده در حضور رسانه‌ها حاضرم با همه كساني كه به گونه‌اي كار‌شكني مي‌كنند جلسه بگذارم و از همه اين مباني و استدلال‌ها دفاع كنم. من حاضرم در شش صفحه A4 فقط تيتر ارائه و دلايلي مطرح كنم كه چرا بايد اين اثر توسط آقاي شورجه ساخته شود و نه شخصي ديگر. گاهي شنيده مي‌شود درباره ايشان هم ايراداتي بسيار پيش پا افتاده مطرح مي‌كنند. ما به هيچ وجه اين حرف‌ها را قبول نداريم.