1

بازنشر تازه‌ی «گاندو» در سریال «ناریا»؟

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: در ابتدای دهه نود سیاستگذاری مدیران تلویزیون رفت به سمت ساخت تولیدات جاسوسی-پلیسی-امنیتی و سریالهایی مثل «خانه امن» و «گاندو» تولید شد که با توفیق نسبی روبه رو شدند.

 

هرچند «گاندو» به لحاظ سیاسی چالش و حساسیت‌هایی را برای دولت وقت به وجود آورد اما الگوی داستانی این نوع سریالها حول محور تطمیع و حضور سرویس های امنیتی خارجی و فریفتن آدمهای مرتبط با مسائل هسته ای و امنیتی و… و در مقابل حضور نیروهای امنیتی باهوش و نکته سنج و فداکار و البته ضدقهرمان هایی که سمپات هم می‌شدند، در دیگر آثار حسابی بازنشر شد.

 

انجام فیلمبرداری بخشی از این گونه سریالها با منطق و در برخی موارد بی‌منطق در خارج از کشور یکی دیگر از ویژگی‌های این آثار بوده است.

 

علیرغم موفقیت نسبی تجربه ای نظیر «گاندو» ادامه روند تولید سریال‌های امنیتی و تولید نمونه‌های بیشتری در این ژانر نه تنها به افزایش کیفیت و اتفاقاتی جلوتر از «گاندو» منجر نشد بلکه با افت کیفیت قابل ملاحظه ای روبه رو شده‌ایم.

نمونه آخر چنین سریال هایی مجموعه «ناریا» است که منطبق با الگوی «گاندو» شاهد بازی موش و گربه وار نیروهای پلیس و امنیتی ایران با عوامل و سرویس‌های امنیتی و جاسوسی بیگانه هستیم. در «ناریا» با حداقل خلاقیت شخصیت اصلی که ویژگی‌های ضدقهرمان‌های سمپات را دارد یادآور شخصیت محوری سریال «سرجوخه» است که اتفاقا بازیگر هردوی این نقشها سامان صفاری است. شخصیتی که تلاش می کند خودش را خیلی مهم، متهور و باهوش و اهل خطر نشان بدهد اما در عمل چنین چیزی دیده نمی شود.

یکی از نقاط ضعف عمده «ناریا» بحث تعدد شخصیتها و طی شدن روایت داستان به صورت طولی و نه عرضی است. شخصیتهایی که فقط برای یک و یا دو قسمت مطرح و بعد از ادامه روند داستان حذف میشوند. این نوع ساختار باعث عدم ارتباط گیری مخاطب با داستان می شود در صورتی که می‌شد با کم کردن نقش‌ها ولی ایجاد شناسنامه برای آنها، کاری کرد که جذابیت داستانی بالاتر رود.

برخلاف اغلب این نوع تولیدات که نیروهای امنیتی و پلیس سمپات و جذاب هستند در «ناریا» چه به لحاظ پردازش شخصیت و چه در انتخاب بازیگر رویه دیگری طی می شود و نیروهای پلیس اغلب با حداقل جذابیت، کاریزما و درایت تازه‌ای عرضه می‌شوند.

به ته خط رسیدن کمدی-تجاری در سینما با تولیدات نازل و بدون کیفیت، باعث شد که رجوع به نوعی کمدی سیاسی همچون «ایران برگر» پی گرفته شود و فیلمهایی مثل «صدام» تولید گردد که ملتهب‌ترین مضامین سیاسی را در ساختاری فانتزی به تصویر میکشد‌. باید دید در تلویزیون هم با تولید آثاری نه چندان جریان‌ساز مثل «ناریا» عمر تولید این نوع سریالها به پایان راهش رسیده و اگر بخواهند باز سریال های امنیتی استراتژیک بسازند به سراغ تجربه‌های تازه و خرق عادت می‌روند؟؟…