1

افشای داستان دو فیلم اولی سودای سیمرغ از سوی رسانه اصولگرا+عکس

سینماژورنال: هر چه بیشتر به زمان آغاز جشنواره فیلم فجر نزدیک می شویم حدس و گمانهای رسانه ها درباره اوضاع و احوال جشنواره هم بیشتر می‌شود.

به گزارش سینماژورنال این حدس و گمانها که امور مختلفی از پیش‌بینی خلاصه داستان فیلمها تا درصد موفقیت نهایی آثار را شامل می‌شود حرف و حدیثهای مختلفی را هم موجب میشود.

به تازگی خبرگزاری اصولگرای “نسیم” که زمانی به عنوان اولین خبرگزاری پیام کوتاه ایران شروع به کار کرد در گزارشی درباره سه فیلم اولی راه یافته به سودای سیمرغ به افشای خلاصه داستان دو فیلم اولی “ابد و یک روز” و “من” پرداخت؛ دو فیلمی که گویا بار معنایی تلخی هم دارند.

سینماژورنال متن کامل گزارش “نسیم” را ارائه می دهد:

فضایی تیره و تار حاکم بر دو اثر

دبيرخانه جشنواره فيلم فجر در حالي سه فيلم اولي را براي حضور در بخش سوداي سيمرغ معرفي كرد كه پيشتر از حضور دو فيلم اولي در اين بخش صحبت شده بود.
با اين حال مانند بسياري ديگر از حرف‌هاي ما ايرانيان كه با تغيير نهايي نسبت به وعده اوليه از حرف به فعل بدل مي‌شود وعده ابتدايي دبيرخانه جشنواره مبني بر معرفي دو فيلم به جشنواره هم تغيير يافت و به جاي دو فيلم اين سه فيلم بودند كه به جشنواره معرفي شدند.

«من»، «ابد و يك روز» و «ايستاده در غبار» سه فيلمي هستند كه از سوي دبيرخانه جشنواره سي و چهارم فيلم فجر براي حضور در بخش مسابقه اصلي معرفي شده‌اند اما نكته اينجاست كه به غير از «ايستاده در غبار» ساخته محمدحسين مهدويان كه اثري است در گونه دفاع مقدس و بازخواني بخش‌هايي از زندگي جاويدالاثر حاج احمد متوسليان را انجام مي‌دهد دو فيلم ديگر از جمله آثار اجتماعي جشنواره امسال هستند كه مطابق معمول فضايي تيره و تار بر آنها حاكم است.

وقتي عضو هيئت انتخاب هم تلخي را تأييد كرد
تلخ بودن اغلب آثار امسال جشنواره نكته‌اي بود كه اولين بار فريدون جيراني يكي از اعضاي هيئت انتخاب درباره آن صحبت كرد. جيراني در خلال صحبت‌هايش درباره پيشرفت نسل تازه فيلمسازان از غلبه نوعي تلخي كه البته اجتماعي است بر آثار حرف زده بود.
البته اين نكته‌اي نبود كه محدود به جشنواره امسال باشد و در جشنواره سال قبل نيز كم نداشتيم آثاري را كه به جاي اميد دادن به مخاطب كه در شمول اهداف دفترچه سياست‌هاي سازمان سينمايي در سال‌هاي اخير بوده است بيشتر به مأيوس كردن مخاطب و نوميدي او نسبت به فضاي داخلي پرداخته‌اند. حالا امسال نه فقط به گفته يك عضو هيئت انتخاب غلبه آثاري با درونمايه تلخ را در جشنواره شاهد خواهيم بود كه دو عنوان از فيلم اولي‌هاي راه يافته به بخش مسابقه نيز در گونه سينماي اجتماعي كاملاً تلخ جاي مي‌گيرند.

“ابد و یک روز”؛ داستانی خانواده ای که دختر خود را معامله می کنند؟
«ابد و يك روز» ساخته سعيد روستايي كه نام سعيد ملكان را به عنوان تهيه‌كننده دارد از جمله اين فيلم‌هاست. اين اثر كه نگاهي دارد بر زندگي خانواده‌اي جنوب شهري تقريباً از ابتدا تا انتهاي اثر شرحي از بدبختي، فقر و گرفتاري‌هاي مالي كه اين خانواده با آن روبه‌رو هستند را ارائه داده است.
در اين فيلم هرچند خواسته شده از معضل اعتياد به عنوان عاملي بر گرفتاري ياد شود اما چينش اتفاقات طوري فيلم را پيش مي‌برد كه مخاطب حين فيلم به تدريج نوعي حس منفي نسبت به جامعه‌اي پيدا مي‌كند كه كاراكترها در آن به سر مي‌برند. شايد يكي از سياه‌نمايانه‌ترين نقاط فيلم جايي است كه بنا مي‌شود اين خانواده دختر خود را در قبال چند ميليون پول به عقد يك افغان درآورند و به نوعي به معامله‌اي كاملاً دون شأن اخلاقيات دست زنند. در اين نقطه اثر بيش از هر چيز بر تاريكي برآمده از فقر و نداشتن گريزگاهي براي برون رفت از آن است كه تأكيد شده است.

ابد و یک روز
ابد و یک روز

“من”؛ داستان یک زن کلاهبردار با بازی لیلا حاتمی؟
«من» ساخته سهيل بيرقي دومين فيلم اولي راه يافته به سوداي سيمرغ است كه در آن نيز بيش از هر چيز بر گرفتاري‌هاي اجتماع ايران تمركز شده است. در مركزيت اين فيلم زني را مي‌بينيم كه با كلاهبرداري روزگار مي‌گذراند؛ زني كه بسان شرخرهاي دهه‌هاي 40 و 50 توانايي اين را دارد كه هر گره‌اي را با كلاهبرداري و دور زدن قانون باز كند.

طي مرور زندگي اين زن و آدم‌هايي كه براي رفع مشكلاتشان پيش وي مي‌آيند نيز بيش از هر چيز فضايي مأيوس‌كننده از اجتماع ايراني است كه به چشم مي‌خورد.

لیلا حاتمی در نمایی از "من"
لیلا حاتمی در نمایی از “من”

آيا اين آثار مي‌توانند توجه مخاطبان را به خود جلب كنند؟
هرچند در ادوار مختلف جشنواره فيلم فجر هم داشته‌ايم آثاري را كه سعي كرده‌اند با تمركز بر نقاط منفي اجتماع ايران شرايطي را براي پيدا كردن مشتري فرنگي براي خويش بيابند اما كمتر دوره‌اي بوده كه از يك طرف عضوي از هيئت انتخابش بر تلخ بودن غالب آثار تأكيد كند و البته دبيرخانه جشنواره نيز دو عنوان از آثار كاملاً تلخ فيلم اولي را لايق حضور در بخش مسابقه بداند.

آيا چنين جشنواره‌اي خواهد توانست مخاطباني كه دوستدار تنوع مضموني در آثار هستند را قانع كند؟