1

اظهارات جامعه شناسی که تئوری محرمیت “دختر-پسر با صرف ساندویچ” را به او منتسب کرده اند⇐عدم وجود “قدرت” در سینما موجب شکل گیری مخملباف اول و دوم شد!/در تلویزیون “قدرت” معنای تعیین تکلیف به خود گرفته/ مدیران تلویزیون به واسطه قدرتی که دارند مردم را نوکر خود حساب می کنند و برایشان تعیین تکلیف میکنند/ انتشار تصاویر آنلاین روابط نامشروع جوانان ایران ناشی از سانسوری است که سینما و تلویزیون را درگیر کرده!!

سینماروزان: چهاردهمین نشست تحلیلی برنامه «سینما؛ گفتمان فرهنگی» با موضوع «سینما و دیپلماسی فرهنگی» توسط سازمان سینمایی حوزه هنری و با حضور جامعه شناسی برگزار شد که اظهارات چند سال قبلش درباره محرمیت “دوست دختر-دوست پسر” به شدت با انتقاد مواجه شد.

ابراهیم فیاض جامعه شناسی که هفت سال قبل تمام دوستی های دختر-پسرانی که به قصد ازدواج معاشرت میکنند را ولو با صرف یک ساندویچ معادل محرمیت خوانده بود در نشست اخیر حوزه هنری نیز اظهاراتی خاص درباره سینما و تلویزیون ایران بیان کرد.

استاد دانشگاه تهران، عنوان کرد: ما در تحلیل مقوله های درونی و بیرونی سینما هیچ تعبیری به اسم “قدرت” نداریم و این امر منجر به تقسیم بندی ادوار به مخملباف اول و دوم شده است. در دوران دوم که به زمان بعد از حضور مخملباف برمی گردد،  یک دوره یی سینما به فحاشی، شلوار لی و دمپایی می رسد. به طور کلی عدم وجود قدرت، سینما را به دو دوره رسانده است.

وی اذعان داشت: قدرت و عملکرد علوم انسانی تا حدی است که منجر به ساخت غرب شده و در تحلیل مسائل مختلف به نحوی سیاست گذاری می کند که اجازه نفس کشیدن را از همه گرفته است و در شرایطی که به ظاهر شعار آن آزادی  است، اما به شیوه ای دیکتاتوری عمل می کند. در حالیکه  علوم انسانی در دانشگاه های ما کاربردی ندارد.

فیاض در خصوص تاثیر قدرت در حوزه دیپلماسی فرهنگی اظهار داشت: بزرگترین نرم افزار قدرت است که به واسطه آن می توان به پیشرفت رسید. گفتمان از جمله پیشرفت های ارتباطی است که لازمه اجرای آن  نیز، قدرت است اما متاسفانه، ما از وجود آن محروم بوده و این کمبود منجر به پیچیده شدن امور شده است. در سینما و تلویزیون ما قدرت معنای تعیین و تکلیف  به خود گرفته و  افراد را ملزم به انجام برخی وظایف کرده است. برنامه سازی سازمان صداو سیما  نمونه ای بارز برای اینگونه حاکمیت ها است که  مدیران به واسطه قدرتی که دارند ما را نوکر خود حساب می کنند و برایمان تعیین و تکلیف می کنند. از طرفی دیگر، دانش آموخته های ما که عاملی برای قدرت هستند، با وجود تحصیلات آکادمیک توانایی بهره مندی از تحصیلات دانشگاهی خود را نداشته و  با بی درایتی خود بر این بی قدرتی دامن می زنند.

وی یادآور شد: فعال بودن سینما مایه حیات آن است و اهمیت آن در همه ابعاد، تا مرز  امنیتی کشورها هم، پیش رفته است. تام کروز بازیگر آمریکایی، نمونه ای از تاثیر سینما در ابعاد سیاسی کشورها است که با نقش آفرینی در فیلم های امنیتی،  خط و مشی خاصی را دنبال می کند. فیلم های پنتاگونی نیز از جمله ها ژانرهایی است که تنها با حفظ ظاهر به مسائل امنیتی آمریکا مراجعت کرده و پیام هایی متناسب با سیاست های این کشور را منتقل می کند. این در حالی است که در سینمای ما مباحثی درباره قدرت CIA  و تاثیرات آن بر خاورمیانه و تصمیمات مملکتی وجود ندارد و باید فضایی برای اینگونه موضوعات در ابعاد تولیدات تلویزیونی و سینمایی تعریف شده و نسبت به این مغفولات اقدامی جدی صورت گیرد.

این نویسنده و پژوهشگر فرهنگی  تاکید کرد: برخی توییترهای بازیگران مضمونی فراماسونری دارد که این امر مایه خفت سینما و جمهوری اسلامی بوده و نمی توان آن را تنها اشتباه یک هنرمند معرفی کرد چرا که اصولا سازمان صدا و سیما سیاست فراماسونری را دنبال کرده و وضعیت امروز آن بر گردن مدیران این مجموعه است. این درحالی است که به جدیت می توان گفت برخی در درون جمهوری اسلامی خود، مملکت را به این وضعیت رسانده اند و از تعدی در ساختار فضاهای آموزشی نظیر دانشگاه تهران هم غافل نمانده است.  این در حالی است که همه جایگاه ها، نیاز به تخصص دارد اما نشاندن افراد نالایق و بی مهارت بر صندلی های مدیریتی وضعیت اسف باری را برای کشور رقم زده است.

وی سینما را هنر معرفی کرد و اظهار داشت: هیچ چیزی در عالم خارج تحقق پیدا نمی کند مگر با هنر.  در واقع، تحقق خارجی تمام تکنولوژی های موجود در جهان هستی، ناشی از هنر است. پس نمی توان آن را فانتزی دانست. سینما هنر هفتم و آخرین هنر است و تا حدی جامع و کامل است که جایی برای فکر کردن باقی نمی گذارد. پس، سینما ایدئولوژیک بوده و محور اصلی قدرت محسوب می شود . این درحالی است که اقتدار آمریکا، سینمای این کشور را نیز قدرتمند کرده و در فیلم های مبتذل و حتی ارزشی آن هم نمودی ملموس پیدا کرده است.

فیاض یادآور شد: سینما محدودیت ندارد و باید به همه موضوعات در قالب فیلم بپردازد چرا که اگر جای برخی از موضوعات را در این عرصه خالی کنیم، محصولات ضد ارزشی خارجی این خلا را پر کرده و منجر به مدیریت  سینمای غرب بر ما می شود. فیلم تایتانیک، نمونه بارزی از رهبری فرهنگی آمریکا  بر سایر کشورها است. بنابر این اگر سینما وارد قدرت نشود، عملا نابود شده و نمودی از دوران مخملباف دوم را پیشرو خواهیم داشت.

وی درباره سیاست های آمریکا در مواجهه با مخاطب بین المللی گفت: آمریکا هیچ وقت جامعه شناسی و علوم اجتماعی را نپذیرفت و به جای آن روان شناسی را قبول کرده و جایگاه فرد در جامعه را جایگزین جامعه مشتمل از فرد کرده است. مردم این کشور نیز، تحت تاثیر سیاست ها، در سن نوجوانی متوقف شده و بر منوال این دوران حرکت و به حیات خود ادامه می دهند. مسئولان آمریکایی با محدود کردن فضای نقد اجتماعی، بر  ماندگاری این سیستم و ادامه روند سیاست ها تاکید می کنند.

این استاد دانشگاه سیاست را سناریویی و اقتصاد را اعتباری دانست و خاطر نشان کرد: در واقع، سیاست سناریویی با سینما تعریف می شود و درست یا غلط آن جای بحث دارد. نکته قابل تامل دیگر، تمدن بودن آمریکا است که به واسطه بهره مندی از آن به دیگر کشورها معرفی  می شود. اما ایران از این تعریف محروم بوده  و تنها با عنوان فرهنگ تعریف می شود.  در این شرایط تصویری که از مردم ایران به جهان نشان داده می شود نمادی از آدم های های وحشی و بی تمدن است در حالیکه شهروندان خارجی با حضور در ایران بسیار شگفت زده شده و با فضایی مخالف آنچه که شنیده اند رو به رو می شوند.

وی دیپلماسی و فرهنگ را دو معنای جداگانه می داند که در کنار هم محتوایی ارزشمند را می سازند. این درحالی است که در زمان وزارت دکتر ولایتی، زمانی که برای اولین بار از واژه دیپلماسی فرهنگی استفاده کردم با تمسخر عده ای از مسئولان بی سواد رو به رو شدم.

فیاض افزود: سینمای امروز ما، تصویری بدون موسیقی و نریشن است که به دنبال بیان تصاویری با استعاره می گردد. کارکرد تصویر در سینما تا جایی پیش رفته است که  همزمان با پایان دوره ادبیات و داستان سرایی در سینما، جهان به نحوی با دنیایی از تصاویر مواجهه می شود که به واسطه آن  همه موضوعات لو رفته محسوب می شوند. در این میان مباحث سریال سازی قابل مقایسه با سینما نبوده و بر عکس عمل می کند. بنابر این موضوعاتی نظیر آن باید جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و به وابستگی سریال به فضای سرگرم کننده و تکراری آن اشاره کرد.

وی عدم وجود سواد رسانه ای را  یکی از بزرگترین مشکلات ایران دانست و عنوان کرد:  سانسور به معنای ضعف است و اعمال آن در ماهواره و اینترنت هم کاملا احمقانه است. سانسور در سلسله فعالیت ها، نهایتا به نتیجه ای ویرانگر در جامعه می رسد و متاسفانه، مسائلی نظیر روابط خصوصی زن و شوهرها را نیز به کف خیابان کشانده است. تصاویر آنلاین روابط نامشروع در بین جوانان ایران  نیز ناشی از سانسوری است که حتی تصاویر افراد و لهجه قومیت های مختلف کشور را به نمایش گذاشته و فساد را به بار آورده است. مسئولان ما نمی فهمند چه خبر است و خیال می کنند اگر چشم بندی برای مخاطب بگذارند کسی متوجه مفاهیم نمی شود در حالیکه مخاطب برای دیدن همه چیز فراتر از سانسور پیش می رود.

این نویسنده و پژوهشگر فرهنگی تاکید کرد:  قطعا، دیپلماسی در همه ابعاد زندگی وجود دارد و نداشتن آن کاملا احمقانه است. مرده شور این تمدن را ببرند که در حال خفه کردن ما است و زندگی را به روال تکراری رسانده است. لازم به ذکر است ما در سینما  همچون جاده ابریشم در مسیر اشتباه حرکت می کنیم. چرا که تصور می کردیم تاریخ ما به جاده ابریشم گره خورده است در حالیکه این تاریخ متعلق به دو دوره مغول و اسکندر مقدوتی بوده و ما نوکر اروپا بوده ایم. پس تمدنی برای ما نیست و نباید به این ذلت افتخار کنیم. واقعیت دیگری در این زمینه وجود دارد که بر روابط ما با کشورها تاکید می کند. واقعیت فلاسفه یونان چیزی دیگری است. سقراط مشکل اخلاقی و جنسی داشته است. تا جایی که اعدامش می کنند. افلاطون هم همین مشکل را داشته است. قطعا، ما بدون افغانستان و عراق به جایی نمی رسیم و باید از لحاظ تمدنی از این کشورها پیشی بگیریم و اگر نه از لحاظ امنیتی دچار مشکل می شویم. مسئولان نمی دانند که در دیپلماسی ما عراق، کویت و افغانستان اهمیت  و نقش به سزایی دارند.

وی ادامه داد: دیپلماسی فرهنگی یک اصل است که در ایران وجود دارد ولی برای موفقیت در آن باید به همه ابعاد ادبیات، هنر و فلسفه توجه شود. این در حالی است که این مفهوم برای سینمای غرب معنایی ندارد و ایران را با وجود فرهنگ، با نمادهایی ضد ارزش و مخالف با واقعیت در فیلم های خود معرفی می کند. بنابر این، اگر در دیپلماسی از متن به مفهوم برسیم همه مشکلات حل می شود. بسیاری از مشکلات ما ریشه در عدم شناخت ما از غرب دارد. این درحالی است که زن در یونان به  برده داری گرفته می شود اما اینگونه موضوعات در فیلم های آنان جایگاهی ندارد و به این موضوعات تا به حال پرداخته نشده است. ما اگر غرب را به غرب و ایران را به خود برگردانیم همه چیز درست می شود. بدون ایران ما غرب را نمی شناسیم و بدون غرب ایران را نخواهیم شناخت، و در هر دو موضوع بدون بررسی اسلام به نتیجه ای نخواهیم رسید.

فیاض گفت: بدون سینما، ایران هیچ پیشرفتی نخواهد داشت. در حالیکه ما متفکرین پشت سینما را نمی شناسیم و با رفتارهای منفعلانه مسئولان در کشور، منجر به بروز مشکلات امروز سینمای ما شده است در شرایطی که صورت خارجی همه اشیا هنر است و هنر هفتم ما نیز سینما است که تکنولوژی، پیشرفت و امپراطوری و غیره را شامل می شود.

وی اظهار داشت: مهمترین عامل گذشته و تاریخ است که فرهنگ را می سازد. اگر رسانه نتواند  گذشته را به آینده ببرد حتما آینده را ویران می کند در حالی که این تفکر حیثیت منافع ملی آمریکا و اروپا است و عاملی برای سازندگی آینده است.