1

ادعای مدیرعامل انجمن سینمای دفاع مقدس: تفکر چپ، کلاه گشادی بر سر سینما و جشنواره امسال گذاشت⇔محصول متبوع این مدیرعامل «ماه گرفتگی» نیز از آثار حاضر در جشنواره امسال بود!

سینماروزان: در کوران نقدهایی که به جشنواره سی و پنجم فیلم فجر حتی از بازیگران و کارگردانانی که آثارشان به کمدی ناخواسته بدل شده بود و اسباب خنده مخاطبان را موجب شد، وارد می شود حالا محمدحسین نیرومند مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز در یادداشتی با عنوان «کلاه گشاد بر سر متولیان سینمای ایران» که در «کیهان» منتشر شده به انتقاد از آثار حاضر در جشنواره پرداخته است.

به گزارش سینماروزان جالب اینجاست که نیرومند بخش عمده آثار امسال جشنواره را حاصل غلبه تفکر چپ بر سینما دانسته و این را هم گفته که این تفکر کلاه گشادی بر سر سینمای ایران گذاشته است.

این اظهارنظر در حالی بیان شده که فیلم ضدفتنه «ماه گرفتگی» که بودجه تولیدش توسط انجمن متبوع نیرومند تأمین شده بود نیز از آثار حاضر در جشنواره بوده ولی نیرومند ابدا درباره کیفیت این فیلم و چرایی بی توجهی مخاطبان به آن سخن نگفته است.

متن کامل یادداشت محمدحسین نیرومند را یا این توضیح بخوانید که برخلاف تصور ایشان ژانری به نام اجتماعی در هیچ فرهنگ سینمایی معتبری وجود ندارد؛ ما می توانیم از وسترن، اکشن، جنایی، نوآر، ماجرایی، ترسناک، رمانس و ملودرام به عنوان ژانر یاد کنیم و استفاده از واژه ژانر اجتماعی یک غلط کامل است:

کلاه گشاد بر سر متولیان سینمایی کشور!

از 44 فیلم به نمایش درآمده در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر، حدود 26 فیلم در ژانر یا گونه ملودرام اجتماعی قرار دارد. بنابر این می‌توان درام اجتماعی را ژانر رسمی سینمای ایران تلقی کرد، اما ویژگی‌های این ژانر چیست که این گونه سینماگران کشور ما به آن اقبال نشان می‌دهند؟ مهم‌ترین ویژگی‌های سینمای اجتماعی عبارتند از:
– ژانر محبوب منتقدان، جشنواره‌های خارجی و داوران.
– تصویرگر زندگی طبقه فرودست یا متوسط
– بازتاب تاثیر رخدادهای عمده سیاسی یا اجتماعی بر زندگی و روابط انسان‌ها
– نوعی بیان غیرنمایشی بر جنبه‌های واقع‌گرایانه
– مکان‌های واقعی برای فیلمبرداری با نابازیگران
– تاکید بر واقعیت «رئالیسم» یا واقع نمایی
– احتراز از خلق قهرمان
– اجرای دوربین روی دست
– رفتن به مکان‌های فیلمبرداری واقعی عمدتا نقاط فقیرنشین شهرهای بزرگ
– فشرده‌سازی روایت به مدت زمانی محدود
– نقد اجتماعی به واسطه نفوذ تفکر چپ در جامعه هنری که هنر را وسیله‌ای برای بیان معضلات اجتماعی می‌پندارند
– و ژانری که قابلیت اعتراضی دارد.
با نگاهی به فیلم‌های جشنواره سی وپنجم به نظر می‌رسد ژانر اجتماعی یا بهتر است بگوییم ژانر رسمی سینمای ایران را باید این گونه توصیف کرد:
سینمای شبه‌اجتماعی، واقع‌گرایی و رئالیسم افراطی، بازنمایی تغلیظ شده، نگاه ژورنالیستی به مناسبات اجتماعی، مضامین تلخ و نا امیدکننده، نقد سیاسی اجتماعی کم‌مایه، بیان هنجارهایی که به واقعیت جامعه ایرانی مربوط نیست. بیان دغدغه‌های شخصی با ارزش‌ها و ضد ارزش‌هایی که دغدغه جامعه نبوده یا در گروه‌های حداقلی مطرح می‌باشد و سر انجام کپی‌های خام دستانه از سینمای اصغر فرهادی!
نگاه هیئت انتخاب جشنواره سی و پنجم با گزینش 26 فیلم در این ژانر و نیز توجه داوران جشنواره امسال با انتخاب فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء»  و حتی سال گذشته با انتخاب فیلم «ابد و یک روز» از یک سو و سهم بالای این گونه آثار در سبد سینمایی کشور که وظیفه نظارت بر آن در شورای پروانه ساخت وزارت ارشاد است از سوی دیگر نشان می‌دهد که اولویت و هدف‌گذاری سینمای کشور بر تولید هرچه بیشتر این ژانر متمرکز شده است. در این صورت و براساس واقعیت‌های پیش گفته می‌توان نتیجه گرفت که:
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواسته یا ناخواسته با دامن زدن به تولیدات شبه‌اجتماعی، مشوق فیلم‌هایی می‌شود که باورهای فرهنگی و دینی جامعه را مورد هجوم قرار می‌دهند، فضای تلخ و یأس‌آلود این‌گونه آثار، تصویری ناامید‌کننده از آینده کشور ارائه می‌دهند، سبد سینمای کشور را از سایر ژانرهای سینمایی و مردم‌پسند محروم می‌کنند و سرانجام اقتصاد سینمای ایران را ورشکسته می‌کنند که این همان کلاه گشادی است که تفکر چپ بر سر متولیان سینمایی کشور گذاشته است!