1

آهنگساز “آرایش غلیظ”: يک رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت می‌کند!/بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است!

سینماژورنال: نشست رونمايي آلبوم «شبگرد كولي باد» تازه ترین کار سهراب پورناظری در حالی در تالار وحدت برگزار شد که در اين مراسم صدرالدين حسين خاني تهيه‌كننده اين اثر نيز حضور داشت.

به گزارش سینماژورنال سهراب پورناظري درابتداي اين نشست با اشاره به اينكه به زودي راهي يك مسافرت طولاني است گفت: خواستم به بهانه رونمايي از اين آلبوم صحبت‌هايي را با شما مطرح كنم. وي در اين نشست كه اهالي رسانه در آن حضور داشتند به برخي سوال‌ها جواب داد و از مسائلي هم پرده برداشت.

اگر مسائل‌مان را در خانواده موسيقي حل نكنيم شاهد سودجويي عده‌اي كه ربطي به موسيقي ندارندخواهيم بود

خانه موسيقي و جنجال‌ها و حاشيه‌هايش نخستين موضوعي بود كه وي درباره آن اظهارنظر كرد. اين آهنگساز موسيقي ايراني با اشاره به اينكه خانه موسيقي هيچگاه نتوانسته به وظايفش عمل كند، تاكيد كرد كه اين مسائل نبايد اين گونه مطرح و رسانه‌اي شوند. وی گفت: «به عنوان كسي كه دو، سه سال است با خانه موسيقي مراوده داشتم و از اعضاي شوراي مشورتي آن هستم، مي‌گويم تمام نقدهايي كه در اين روزها نسبت به خانه موسيقي مطرح مي‌شود را سه سال پيش در جلسه‌اي خصوصي با اين خانه مطرح كردم. من معتقدم كه خانه موسيقي هيچگاه نتوانسته به وظايف خود درست عمل كند كه البته بخشي از آن ناشي از محدوديت‌ها و شرايط صنف‌ها در ايران است. اما مساله‌اي كه در ميان نقدها به نظر من مي‌رسد؛ اين است كه ما نبايد نقد به خانه موسيقي را در محلي بيرون از اين خانه مطرح كنيم؛ چراكه در نهايت مي‌بينيم كساني كه هيچ كمكي به موسيقي نكرده‌اند با سوء‌استفاده صرفا تصميم به تضعيف اين نوع موسيقي گرفته‌اند.»

او البته گريزي هم به داستان اختلاس‌ها زد: «اگر ما هنرمندان مسائل‌مان را در خانواده موسيقي حل نكنيم؛ درنهايت شاهد سودجويي عده‌اي كه ربطي به موسيقي ندارند؛ خواهيم بود. من مي‌بينم اين روزها بحث تعاوني‌هاي خانه موسيقي مطرح شده يا خانه موسيقي كلاهبرداري مي‌كند درحالي كه ما در جامعه با كساني مواجه شديم كه در دوره آنها هزاران ميليارد پول مردم به غارت برده شد.»

پیروز ارجمند آهنگهای مرا به نام خود نامگذاری کرد

اما پورناظري كه پيش‌ترها نامه‌اي تند خطاب به پيروز ارجمند نوشته بود كه واكنش‌هايي را در پي داشت درباره علت اين اقدام خود توضيح داد. توضيحي كه از يك رفتار غيرحرفه‌اي و غيراخلاقي هم پرده برداشت. وی بیان داشت: «در زمان رياست پيروز ارجمند در مسند رياست موسيقي در حوزه هنري تله‌فيلمي از تلويزيون پخش شد كه موسيقي آن از موسيقي‌هاي ساخته شده من بود كه هنوز منتشر نشده بود. من اين آلبوم را در استوديويي ضبط كردم كه بسياري از بزرگان ديگر موسيقي نيز در آنجا فعاليت داشتند اما نمي‌دانم كه به چه شكل اين موسيقي از استوديو بيرون رفته بود اما نكته‌اي كه در ارتباط با آن سريال وجود دارد، اين است كه آهنگساز موسيقي سريال در تیتراژ پيروز ارجمند بود درحالي كه آهنگساز اصلي آن من بودم.»

او با اشاره به اينكه در آن زمان سكوت كرده گفت: «طي تماسي كه با آقاي ارجمند هم داشتم مسووليت‌ها را به گردن دستيارشان گذاشتند البته من متوجه نشدم دقيقا منظورشان چيست زيرا نام ايشان به عنوان آهنگساز در تيتراژ فيلم آمده بود به هر حال زماني كه متوجه شدم آقاي ارجمند قرار است در مسند رياست دفتر موسيقي بنشيند؛ اين مساله را با آقاي مرادخاني مطرح كردم كه منجر به تعويق سه‌ماهه حكم ايشان شد. بسياري در زماني كه من چنين نامه‌اي را به آقاي ارجمند نوشتم جوياي علت آن شدند و من در آن زمان علت آن را نگفتم چراكه معتقد بودم جريان كلي موسيقي در ايران ضعيف است و سمت و سويي كه وزارت ارشاد انتخاب كرده به طور كلي درست است.»

ا اگر تصميم به فعاليت در زمينه موسيقي راك داشته باشم با هنرمنداني كه در اين سبك صاحبنام هستند، همكاري مي‌كنم

“آرايش غليظ” هم موضوع حرف‌هاي بعد او بود. پورناظري كه موسيقي فيلمي به همين نام از حميد نعمت‌الله را باخوانندگي همايون شجريان ساخته بود مورد اين نقد قرار داشت كه اين موسيقي راك نيست و چرا از آن به عنوان راك نام برده مي‌شود. « آلبوم «آرايش غليظ» يك تجربه شخصي بود كه من هيچ ادعايي نسبت به آن ندارم. بسيار ديدم كه هنرمندان عرصه موسيقي راك نسبت به اين آلبوم اعتراض كردند و گفتند كه آلبوم المان‌هاي موسيقي راك را ندارد. واقعيت اين است كه اين آلبوم تنها برداشت شخصي من از تصاوير فيلم آرايش غليظ بود و قطعا اگر تصميم به فعاليت در زمينه موسيقي راك داشته باشم با هنرمنداني كه در اين سبك صاحبنام هستند؛ همكاري مي‌كنم.»

بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است

اما آخرين حرف‌هاي او كه جملاتي از آن در ابتدا آمد، حرف‌هايي شنيدني بود كه شايد ضرورت امروز جامعه ما باشد. پورناظري در مقابل سوال “اعتماد” كه آيا ادعاي ظرفيت محدود موسيقي ايراني براي جهاني شدن واقعي است يا به موزيسين‌ها و آهنگسازها برمي‌گردد؟ مساله را از اين دو مورد فراتر دانست و مدعي شد اين اتفاق به دليل سياستگذاري‌هاي اشتباه فرهنگي است.

وی گفت: «موزيسين‌هاي ما امكاناتش را ندارند. ما كه اينقدر داعيه تهاجم فرهنگي داريم براي اين موضوع چه كار كرده‌ايم؟! اگر از تلويزيون ما اين سازها پخش شوند من همين‌جا تضمين مي‌دهم در زمينه موسيقي به هيچ‌وجه تهاجم فرهنگي نخواهيم داشت. به شرطي كه موسيقي آن را به دست موزيسين‌ها بسپارند. در دنيا هم جهاني خواهد شد. چطور شعر حافظ و خيام و مولوي در جهان فراگير شود، آن وقت موسيقي نشود؟ اينها همه يكپارچه‌اند؟ من بارها به دوستاني كه در دولت هستند گفته‌ام بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است. مسوولان بايد پاسخ بدهند كه چه شد موسيقي‌اي كه فكر و تعقل و انديشه و عرفان را ترويج مي‌كرد اينقدر پنهان شده و موسيقي‌هاي ديگري جاي آن را گرفته است.»

 يك رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت میكند

سهراب پورناظري با اشاره به ماجراي مطلبي كه امير تتلو در اينستاگرام خود منتشر كرد و واكنش هوادارانش نسبت به آن گفت: «مردم ما اين روزها سازهاي غربي را از طريق ماهواره مي‌شناسند درحالي كه ما ترويج موسيقي كشور خودمان را سركوب مي‌كنيم. سياست‌هاي ما حاصلش ثبت شدن ساز تار به نام آذربايجان است. همين سياست‌ها باعث شده تا يك رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت كند.»

اين نوازنده كمانچه البته شاهد مثال ديگري نيز براي حرف‌هاي خود داشت. «اين روزها يك نوع انيميشن‌ مدام در همه جا ديده مي‌شود و به عنوان اتفاق هنري و فرهنگي بررسي مي‌شود سرجاي خودش مهم است، اما ما از معماري شيخ لطف‌الله رسيديم به اينجا و بحث فرهنگي جامعه چنين چيز‌هايي شده است. دولت بايد ورود كند و زيرساخت‌ها را درست كند و به نظرم به سادگي مي‌توان اين كار را انجام داد.»

فرزند كيخسرو پورناظري نقدش را از فرهنگ حتي فراتر نيز برد و بیان داشت: «نگاه كنيد چقدر غرب در ترويج سياست‌ها و شيوه زندگي خود موفق بوده ما لباس‌هاي‌مان تغيير كرده به فست‌فود روي آورده‌ايم و هنرمنداني نظير آنچه گفتم جايگزين حافظ و سعدي شده‌اند. حتي معماري خانه‌هاي‌مان نيز ديگر با اصالت‌هاي‌مان همخواني ندارد. اگر عزمي براي بهبود اين شرايط وجود داشته باشد به راحتي مي‌توان در طول پنج سال با يك انقلاب فرهنگي اوضاع را سامان داد. اما در حال حاضر ما تنها از هويت‌ها و اصالت‌هاي‌مان دور شده‌ايم.»