1

#محمدتقی_فهیم منتقد پیشکسوت متذکر شد: پس از انقلاب در مقام یکی از کشورهای تولیدکننده فیلم رتبه خوبی را به دست آوردیم، اما در ارتباط با مخاطب ناکام ماندیم!/مدیران دهه شصت خطای شوروی را پیش رو قرار دادند و قهرمان و قصه‌گویی را از سینما حذف کردند!/مدیران آن زمان فارابی عنوان کردند ما نیاز به مخاطب تخمه شکن نداریم!/ مسیر شوروی را با حذف مخاطب از سینما ادامه دادند!/متأسفانه نگاه سرگرم کننده به فیلم را تبدیل به یک رویکرد ضدارزش کردند تا سینما از سبد مصرفی خانواده‌ها حذف شود!/ روس‌ها در دهه‌ اخیر تلاش کردند سینمایشان را از آن مسیر غلط شوروی تغییر دهند ولی سینمای ایران با حذف قهرمان به سینمای ضدایرانی رسیده!!/ کار به جایی رسیده که قهرمانان ملی را در فیلمها، ذلیل نشان می‌دهند!/چرا شهید زرین  را در فيلم‌ ارگانی #تک‌_تیرانداز عقب‌تر از واقعیت نشان دادند؟/چرا جهان پهلوان تختی را در فيلم ارگانی #غلامرضا_تختی، یک فرد عقب‌مانده افسرده نشان دادند؟/همچنان مدیران فارابی نمی‌دانند چه فیلمی مناسب کشور است و آن کسی فیلم می‌سازد که زورش برسد!/سینمای آمریکا سینمایی شده که قهرمان میسازد؛ قهرمانی که در درجه اول با دل مخاطب کار می‌کند و مدیران ارگان‌های ما، بودجه‌ها را صرف فیلمهای بی‌مخاطب می‌کنند!

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: پس از انقلاب در مقام یکی از کشورهای تولیدکننده رتبه خوبی را به دست آوردیم، اما در ارتباط با مخاطب ناکام ماندیم، به این دلیل که نتوانستیم با دل مخاطب پیش برویم. سینمای «دلی» دقیقاً آن سینمایی است که در ارتباط با تماشاگر توفیق کسب می‌کند.

محمدتقی فهیم منتقد باسابقه سینما با بیان مطلب فوق در جشنواره عمار گفت: در تمام این سال‌ها گفته شده است که فیلم باید با ذهن، عقل یا مغز مخاطب کار کند و سینما باید اندیشمند و دارای پیام مستقیم باشد؛ همه این حرف‌ها تا زمانی درست است که به دنبال دل مخاطب باشیم، در غیر این صورت هر تلاشی در این راستا بیهوده خواهد بود. سینما در دهه شصت، چندسالی سینمای قصه‌گو شد، فیلم‌ها قهرمان داشت و به نوعی قهرمانانش کنش‌مند بودند و نسبت به مخاطبانش احساس وظیفه می‌کردند تا بتوانند او را سرگرم کنند؛ بنابراین سرگرم کردن اولین قدم ارتباط مخاطب با فیلم است.

فهیم ادامه داد: چند سال پس از انقلاب، نگاه سرگرم کننده به فیلم تبدیل به یک رویکرد ضد ارزش شد و هر اندازه که جلوتر رفتیم، کم کم سینما از سبد مصرفی خانواده‌ها حذف شد. حتی مدیران و مجموعه‌ها و ارگان های دولتی در ارتباط دادن بودجه به پروژه‌ها به دنبال این بودند که افراد بتوانند هرچه سریع‌تر در فیلم‌ها مانیفست اعلام کنند. نتیجه این اتفاق سبب شد تا قهرمان و قصه‌گویی از سینما حذف شود.

وی افزود: زمانی که انقلاب در کشورمان صورت گرفت، مدیران همان تجربه و خطای شوروی را پیش رو قرار دادند و آن چیزی نبود جز حذف قهرمان و قصه‌گویی از سینما. این در حالی است که سینمای شوروی در دوره‌ای قدرتمندترین سینما بود، تا جایی که مکاتب مهم فیلمسازی در شوری پدید می‌آید که معروف‌ترین آن آیزنشتاین ۲۲ ساله است که با مکتب مونتاژ دنیا را تکان داد. پس از مدتی در این کشور شاهد هستیم که به دلیل بی توجهی به عنصر سرگرمی و توجه به هدف‌گذاری دل مخاطب، شوروی عملاً چندسال بعد در برابر سینمای غالب جهان عقب نشینی می‌کند.

فهیم ادامه داد: آیزنشتاین در پس این اتفاقات می‌نویسد که دیگر دوران قهرمان فردی در سینمای شوروی گذشته است، یعنی فیلمسازان به قهرمان جمعی توجه می‌کنند. دقیقاً مشابه این جمله را در دهه های شصت و هفتاد از مدیران بنیاد فارابی شنیدم که عنوان کردند ما نیاز به مخاطب «تخمه شکن» نداریم و مشابه همان مسیر شوروی را با حذف مخاطب از سینما ادامه دادند.

وی افزود: در دهه هفتاد قرار شد تا سینمای فرهیخته و فعال داشته باشیم، اما با حذف مخاطب بدترین آسیب را به سینمای ایران زدند، تا جایی که از اواسط دهه هفتاد سینمای ایران به قول قماربازان سینمای مفت باز شد و همه چیز را مجانی باخت، یعنی تولید کرد اما مصرف کننده روز به روز کاهش یافت.
این منتقد سینما گفت: در دهه اخیر روس‌ها تلاش کردند سینمای شان را از آن مسیر تغییر دهند، روس‌هایی که در مقطعی فیلمسازانش، بنیانگذار سینما در اروپا همچون سوئیس، مکزیک و حتی آلمان بودند. در آن مقطع آمریکا به موازات تصمیمات غلط این کشورها به سینمای قهرمان‌محور روی آورد و سینمایش بر دیگر کشورها غلبه شد.

وی افزود: سینمای آمریکا سینمایی است که با قهرمانانش در جهان حاکم است و در درجه اول با دل مخاطب کار می‌کند و در نهایت می‌تواند تأثیرات سیاسی و فرهنگی بگذارد تا جایی که به واسطه فیلم‌هایش بازتولید ارزش‌های آمریکایی و رویای آمریکای کند. ولی سینمای ایران با حذف قهرمان روند خوبی را طی نکرد و نمی‌کند و حتی امروز ما با سینمای حتی ضد ایرانی مواجه هستیم.

این منتقد سینما با اشاره به فیلم ارگانی #تک_تیرانداز محصول بنیاد روایت اظهار کرد: قهرمان برخی از فیلمسازان ایران، ذلیل هستند یعنی قهرمانان از خود واقعیت قهرمان عقب‌تر هستند. فیلم «تک تیرانداز» درباره شهید زرین که دو سال پیش ساخته شد، مصداق بارز این جمله است. شهید زرین در کتاب‌ها خواندیم که شخصیت بسیار جذاب و قابلیت قهرمانانه داشت، اما وقتی این شخصیت تبدیل به فیلم شد، دیگر آن قدرت قهرمان را نداشت و قهرمان عقب‌تر از واقعیت فیلم باقی ماند، در حالی که قهرمان باید یک قدم از قهرمان واقعی جلوتر باشد. اما قهرمانان سینما هرچه ساخته شده است، ده قدم عقب تر هستند و کاریزمای لازم را ندارند. در سینمای «دلی» قهرمان باید جذابیت و کاریزما داشته باشد و در سینمای ایران نمونه‌های کمی داریم که از واقعیت قهرمان‌ها جذاب‌تر و تأثیرگذارتر باشد.

وی با اشاره به فیلم ارگانی «غلامرضا تختي» که با حمایت فارابی تولید شده بود، گفت: متأسفانه  شخصیت تختی را به صورت یک فرد عقب‌مانده افسرده نشان داد. تختی در فیلم بهرام توکلی زمین تا آسمان با تختی واقعیت فرق داشت. قهرمان ملی نیازمند پشتوانه سینمای ملی است و سینمای ملی، پژوهش ملی می‌طلبد و در نهایت پژوهش نیازمند فرد متخصص نسبت به جامعه‌اش است. سالانه دولت اعتبارات کلانی را به سینمای کشور تزریق می‌کند که یک سری شارلاتان و سیاسی از آن خارج می‌شود و به قول قماربازان، مفت‌بازانی هستند که در داخل و خارج مفت می‌بازند. دلیل باخت در داخل این است که با پول مردم فیلم می‌سازند و بازتولید آن ارزش‌های مردمی نیست و دلیل باخت در خارج از کشور این است که باج می‌دهند.

فهیم در پایان عنوان کرد: امروز چرا مردم سیستان و بلوچستان باید از سینما محروم باشند؟ روش غلطی در سینمای کشور پیش گرفته شده است. امروز همچنان مدیران فارابی نمی‌دانند چه فیلمی مناسب کشور است و آن کسی فیلم می‌سازد که زورش بیشتر باشد! از یک فیلمنامه می‌توان تشخیص داد که این فیلم خوب یا بد است و این امر وجود یک فرد متخصص را می‌طلبد که ما شاهدش نیستیم. گاهی باید چندین مرتبه فیلمنامه خوانده شود تا فیلم خوب را از فیلم بد تشخیص دهیم.

محمدتقی فهیم منتقد باسابقه: عشق مدیران دهه شصت به شوروی عامل حذف مخاطب از سینما شد
محمدتقی فهیم منتقد باسابقه: عشق مدیران دهه شصت به شوروی عامل حذف مخاطب از سینما شد




#محمدتقی_فهیم در «پاتوق فیلم کوتاه» مطرح کرد⇐چرا تهیه‌کنندگان در دفاتر خود نشسته‌اند و به دنبال جذب استعداد در فیلم کوتاه نمی‌روند؟

سینماروزان: دومین جلسه از هفتمین فصل پاتوق فیلم کوتاه روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت‌ ماه با نمایش ۴ فیلم کوتاه داستانی، برگزار شد. در این جلسه فیلم‌های‌کوتاه داستانی «خنده بی‌دلیل گوزن‌ها» به‌کارگردانی سجاد ایمانی، «جان داد» به‌ کارگردانی سهیلا پورمحمدی، «دشنه» به‌ کارگردانی سامان تفرشی و انیمیشن کوتاه «پرنده‌باز» به‌ کارگردانی سیداحمد جعفریان به نمایش درآمد و با حضور محمدتقی فهیم منتقد سینما مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

* مشکل سینمای امروز غفلت از ذخیره سینمای کوتاه است

محمدتقی فهیم هم در ابتدا ضمن اشاره به علاقه خود به فیلم کوتاه گفت: هر بار فیلم کوتاه می‌بینم آنچه از ابتدا ما را عاشق سینما کرد را در فیلم کوتاه پیدا می‌کنم. اگر امروز سینمای بلند ما به این وضع دچار شده به دلیل عدم استفاده از این ذخیره است. همه فیلمسازان و تهیه‌کننده‌های قدیمی همیشه از زمین‌های خاکی استعدادها را کشف می‌کردند و به میدان می‌آوردند. امروز اما تهیه‌کنندگان سینما و تلویزیون در دفاتر خود نشسته‌اند و نگاه‌شان همواره به لیست مقابل‌شان است. نتیجه‌اش می‌شود همین سینمای فاقد ژانر و فاقد تنوعی که امروز شاهدش هستیم.

وی افزود: درخت‌های داخل پارک که دائم آب به آن‌ها می‌دهند، ریشه‌های تنبلی دارند اما آن‌ها که در بیان و باغ رشد می‌کنند،‌ ریشه‌هایشان مدام به‌دنبال آب است و قوی می‌شود. تهیه‌کنندگان امروز ما گویی بی‌ریشه شده‌اند. پیشنهادم این است که انجمن سینمای جوانان رسما از تهیه‌کنندگان برای حضور در این جمع‌ها دعوت کند تا بیایند و فیلم‌های کوتاه را ببینند. انرژی، استعداد، ذوق و سلیقه واقعی اینجاست.

فهیم در ادامه درباره فیلم «جان داد» گفت: زمانی که داور جشنواره بودم به این فیلم رأی دادم و به آن جایزه دادیم، قاعدتا نباید از آن بد بگویم. اما این فیلم بین آن فیلم‌هایی که دیدیم بهتر بود و ویژگی‌های مثبتی داشت اما وقتی از منظر نقد نگاه می‌کنیم، مسئله متفاوت از داوری است. فیلم قرار است قصه این دختر را برای ما روایت کند و ما باید با دختربچه هم‌ذات‌پنداری کنیم و جای او قرار بگیریم. اما چه کسی با این دختر هم‌ذات پنداری می‌کند؟ من به عنوان مخاطب این حس را نداشتم. من در این فیلم بیشتر با مرد همراه می‌شوم و هم‌ذات‌پنداری می‌کنم و این نقض‌غرض فیلمساز است. مهمترین و کلیدی‌ترین جای فیلم جایی است که پدر به دخترش می‌گوید اگر این ماهی‌ها را صید نکنم، چگونه می‌خواهی زندگی کنی؟ این اصلی‌ترین مسئله در همین جامعه امروز ماست. اتفاقا از نظر سینمایی هم بهترین سکانس فیلم است.

* فیلم کوتاهی که تنه به سینمای بلند حرفه‌ای می‌زند

در ادامه محمدتقی فهیم درباره «خنده بی‌دلیل گوزن‌ها» گفت: برخلاف فیلم «جان داد» مشکل اصلی این فیلم در فیلمنامه آن است. فیلم در مرحله اجرا، واقعا یک فیلم است و معتقدم از خیلی از فیلم‌های بلند امروز سینما، حرفه‌ای‌تر است. فیلم کوتاه امروز دیگر آن کار تجربی که برخی به دنبال آن هستند، نیست. این فیلم یک فیلم کامل است که باید در معرض تماشا قرار بگیرد. داستان «سینمای تجربی» متفاوت است این بحث است و این کارها را نمی‌توان سینمای تجربی دانست.

وی افزود: فیلم «خنده بی‌دلیل گوزن‌ها» یک نمونه است از فیلم‌های کوتاهی که می‌تواند به سینمای بلند تنه بزند. فیلمساز تا حدودی توانسته از ابزار عبور کند. اگر فیلمسازی ابزار را کامل بشناسد، در مرحله بعد می‌تواند اثری خلق کند که دارای حس باشد و ما با آن ارتباط برقرار کنیم.

* داستان «بورخس» و روایت آدم‌فروشی و جهنم خودساخته

فهیم درباره فیلم «دشنه» هم بیان کرد: هر قصه را می‌توان هر طور تعریف کرد و این فیلم هم تعریف آقای تفرشی از قصه «بورخس» است. من این قصه را خیلی دوست دارم و سال‌ها پیش آن را خوانده بودم. راوی اول شخص در این داستان خود بورخس است و گویی آدم با خود او روبه‌رو می‌شود. این داستان یک شاهکار است اما آقای تفرشی به نظر من آن را خراب کرده است! تمام تلاش قصه بورخس این است که بگوید آدم‌فروش خودش برای خودش جهنم ایجاد می‌کند و تحقیرشدگی یک آدم‌فروش همواره با او هست و هیچ گاه از بین نمی‌رود. پاشنه آشیل فیلم آقای تفرشی عدم توجه به همین نکته است.

در ادامه فرید سجادی‌حسینی بازیگر باسابقه سینما به بهانه حضور در فیلم «دشنه» درباره همکاری با فیلمسازان جوان در فیلم‌های کوتاه گفت: من آقای تفرشی را از سال‌ها قبل می‌شناختم و به تفکر و نگاهش به سینما از قبل آشنا بودم اما کلا به جوانان بیشتر از هم سن و سال‌های خودم اعتماد دارم. شاید گاهی موفق نباشند اما ایده‌های بسیاری دارند و بهتر از ما و نوتر از ما می‌بینند. انگیزه جوانانه این فیلمسازان ما را هم سر ذوق می‌‌آورد. برای این کار همه سختی کشیدند و برای ما پیرمردها کار سخت‌تر هم بود.

نقد و بررسی انیمیشن کوتاه «پرنده‌باز» به‌ کارگردانی سیداحمد جعفریان به دلیل غیبت کارگردان در جلسه برگزار نشد.




در مناظره‌ای تلویزیونی مطرح شد⇐جداسازی بین‌الملل از فجر اعتبار جشنواره را از بین برد!/هیچ اعتبار واقعی برای محفل بین‌الملل وجود ندارد و تمام آن فیک است!/رییس سینما از دبیر بین‌الملل بخواهد دستاوردهای برگزاری جداگانه بین‌الملل را شرح دهد!/هیچ کس نفهمید جشنواره‌ای که با نام فجر گره خورده چرا با صرف هزینه بالا دوتکه شد؟

سینماروزان: با تصمیم رئیس سازمان سینمایی مبنی بر ادغام بین الملل در جشنواره فیلم فجر پس از ۶ سال جداسازی، از حالا به بعد شاهد برگزاری یکپارچه جشنواره فجر خواهیم بود.

به تازگی برنامه تلویزیونی «بی چارچوب» میزبان گفتگو و مناظره بین دو منتقد و روزنامه‌نگار بود که هرکدام از موافقین و مخالفین این اقدام بودند.

کیوان کثیریان، به عنوان مخالف ادغام بین الملل و محمدتقی فهیم، به عنوان موافق ادغام در این برنامه حضور داشتند.

محمدتقی فهیم منتقد و روزنامه نگار سینما که با ادغام موافق است، پیرامون این جداسازی گفت: من به شدت طرفدار جشنواره ها هستم؛ اما پس از اینکه اولین دوره جشنواره پس از جداسازی برگزار شد، جزو اولین نفرهایی بودم که با انتشار یادداشت هایی با این روند مخالفت کردم. پس من الزاما مخالف جداسازی نیستم، اما این جداسازی به دلیل محتوا، باعث از بین رفتن جشنواره شد و اعتبار آن را از بین بردند و در نهایت به یک جشنواره خصوصی تبدیل شد که به نظر من کار غلطی است.

در ادامه، کیوان کثیریان که در دوره‌های پیشین بین الملل، عنوان مدیر ارتباطات و روابط عمومی را عهده‌دار بود، درباره حواشی پیرامون تبدیل شدن جشنواره جهانی به محفلی برای بریز و بپاش‌های سینمایی توضیح داد: این حواشی واقعیت ندارد و باید همه این مباحث به همراه سند باشد. لزوم جداسازی این جشنواره که در زمان آقای رضاداد شکل گرفت و به مدت ۶ سال در بهار هرسال ادامه داشت این بود که بخش بین الملل جشنواره فجر که در بهمن ماه برگزار می شد، اصولا محو شده بود و سینمای ایران با این وسعت نیاز به یک جشنواره بین المللی با استانداردهای بین المللی داشت.

او اضافه کرد: دلیل جداسازی جشنواره این بود که توجه به بخش بین المللی و فیلم های خارجی و مهمان خارجی جلب شود که در نهایت تصمیم بر این شد که جشنواره بین المللی فجر زمانی برگزار شود که بتوانیم مهمانان و ورکشاپ های خوبی برگزار کنیم که در نتیجه این ۶ دوره به این صورت برگزار شد.

محمدتقی فهیم در پاسخ به پرسش مجری مبنی بر اینکه با توجه به سامان گرفتن جشنواره جهانی فیلم فجر پس از گذشت ۶ سال و دریافت درجه الف و اعتبار کافی، ادغام آن به طور مجدد کار درستی است یا نه؟ گفت: مشکل من با همین کلمه اعتبار است! کدام اعتبار؟ جشنواره های رده A جهانی در اعتبار خودشان مانده اند! این اعتبارات را دوستان ما خودشان درست کرده اند و هیچ اعتبار واقعی برای محفل بین الملل وجود ندارد و تمام آن فیک است!

او اضافه کرد: واقعیت این است که جشنواره‌های معتبر رده A از جمله کن، برلین و ونیز همه دچار مشکلات اعتباری شده اند و همه مسائل را به آمریکا پیوند زده اند؛ به طوری که اگر چهره های معروف آمریکا در جشنواره ها نباشند اعتباری ندارند. بخش بین المللی ما هم در این سال ها همین بود و مخاطب عادی و تخصصی آن مشخص نبود. زمانی که اولیور استون بشود مهم ترین مهمان این جشنواره، تکلیف آن مشخص است!

کیوان کثیریان در ادامه بحث فهیم پیرامون کاذب بودن اعتبار این جشنواره، افزود: باید بگویم که جشنواره نیاز به زمان کافی برای شناخته شدن دارد. ما در این ۵ سال مهمان های خارجی بسیار خوبی داشتیم. جشنواره جهانی فیلم فجر شبیه کن و فرش قرمزی نیست که آقای فهیم درباره آن صحبت می‌کنند. از ابتدا قرار بوده در جشنواره جهانی فیلمهای ضد جریان نمایش داده شود و ما تلاش کنیم سینمای مستقل را در آن ها پیدا کنیم.

او ادامه داد: هدف ما از برگزاری جشنواره جهانی این بود که کشور های عربی و آسیا هدفشان جشنواره جهانی فیلم فجر ایران بشود. دوستان قبول نمی‌کنند ولی از رژیم صیهونیستی جشنواره‌ای در نوبت A قرار دارد و زمانی که ما از این جشنواره عقب نشینی کنیم، آن جشنواره ها جای ما را می‌گیرند. علاوه بر آن همین کشور عربستان هم در حال برگزاری جشنواره جهانی است.

روابط عمومی سابق بین الملل افزود: ما به دنبال اسم نیستیم که اگر بودیم باید از خودمان بپرسیم وقتی پسر اولیور استون را یکی از جشنواره ها می‌آورد و ما میخواهیم دنیا را با حضور پسر اولیور استون تکان دهیم، هیچکس هیچ چیز نمی‌گوید و اعتبار وجود دارد، ولی وقتی خود استون برای جشنواره جهانی فجر به ایران می آید، اعتباری وجود ندارد؟!

محمد تقی فهیم در ادامه با اشاره به اینکه جشنواره فجر با جداسازی از حالت اولیه خود عبور کرده است، بیان کرد: من با بخشی از صحبت ها مبنی بر ایجاد جشنواره ای که بتواند سینمای مستقل را نمایش دهد، موافقم ولی جشنواره جهانی در این امر موفق نبوده است و ما هویت جشنواره فجر را هم نابود کردیم و آن را دو تکه کردیم. تعداد موافقین این جداسازی در حال حاضر بسیار کم است و همه می‌دانیم که مخالفان این جداسازی از موافقین آن کمتر است.

کثیریان در پاسخ به صحبت فهیم مبنی بر بیشتر بودن مخالفین جداسازی نسبت به موافقین آن گفت: قطعا جشنواره موافقینی دارد؛ به طور مثال نادر طالب زاده که از دوستان آقای فهیم هستند از موافقین جشنواره بودند. جشنواره جهانی قطعا ایراداتی دارد، اما با همه این تفاسیر جزو جشنواره های A شده است. من می‌گویم با اهداف خودتان این جشنواره را که به اینجا رسیده است را اداره کنید و آن را با روش خودتان حفظ کنید و اصل ماجرا را حذف نکنید.

او اضافه کرد: جشنواره داری کار مشکلی است و باید با آدم های مختلفی پیرامون آن مذاکره کرد. آقای فهیم در جریان هستند که جشنواره های فجر سال ۹۲ به قبل چگونه برگزار می‌شد! در یکی از این جشنواره های ادغام شده فجر به جک نیکلسون جایزه دادند و روح او هم از این ماجرا بی خبر بود که فیلمش در این جشنواره است! در حالی که در جشنواره جهانی فیلم به صورت قانونی خریداری و پخش می‌شود و اگر قرار باشد دقایقی از فیلم هم به دلیل ضوابط ما حذف شود، با اجازه کارگردان است، نه اینکه مانند جشنواره های قبلی که فیلم ها را مثله میکردند، سر کارگردان را در هنگام نمایش آن سکانس گرم کنند که از مثله شدن فیلمش با خبر نشود!

فهیم در پاسخ به صحبت کثیریان مبنی بر حفظ جشنواره جهانی و مدیریت آن، افزود: چنین چیزی ممکن نیست. چون از ابتدا این جشنواره غلط برگزار شده و بنیان آن کج گذاشته است. ما پیش از این در مقطعی جشنواره را برگزار می‌کردیم که اگر چندنفر مهمان هم به ایران می‌آمدند، در دهه فجر با دیدن مسائل، مردم ایران و فیلم های ایران با دست پر باز میگشتند و سفیری برای ایران بودند، ولی زمانی که جشنواره در بهار برگزار میشد، ما هیچ خروجی از زبان مهمان های خارجی مبنی بر شور و حال ایران نداریم. هیچ کس نفهمید جشنواره ای که با نام فجر گره خورده چرا با صرف هزینه بالا دوتکه شد؟

فهیم در پاسخ به این سوال که ادغام شدن جشنواره جهانی و ملی که توسط رئیس سازمان سینمایی انجام شده ، توسط چه کسانی کارشناسی شده است، گفت:  مهم این است که ادغام این جشنواره که مخالفان زیادی دارد، نتیجه خوبی دارد چراکه جشنواره ای که در کارگاه های آن یک فیلمساز خروجی نداشته است جمع آوری می‌شود. جشنواره ای که برای رسیدن به فیاپف کارهای جعلی میکرد و دنباله روی مسیر سایر جشنواره های دیگر بود!

کیوان کثیریان در پاسخ به فهیم مبنی بر نداشتن کارگاه و پرورش فیلمساز گفت: ما بالای ۱۰۰ کارگاه با افراد معتبر داشتیم؛ امثال مجید مجیدی را داشتیم که دو دوره داور جشنواره بود و سه دوره کارگاه برگزار کرد. اگر بخواهم از خروجی کارگاه جشنواره جهانی بگویم، در جشنواره تالین فردی جایزه گرفته و گفته که من در جشنواره فجر فیلمساز شده ام. ما در بخش دارالفنون دانشجویان فیلمسازی منطقه را جمع آوری میکردیم تا آموزش ببینند. این فعالیت ها درازمدت است و باید طی زمان خروجی آن را ببینیم.

وی ادامه داد: همچنین در بخش بازار هم خروجی هایی وجود داشته است که سرمایه گذاران به صورت خودجوش هرساله در آن حضور داشتند ولی ما آمار دقیقی از آن نداریم، چون یک تبادل خصوصی میان سرمایه گذار و صاحب اثر بوده است.

کیوان کثیریان در پاسخ به صحبت محمدتقی فهیم مبنی بر به اینکه خبرنگاران در زمان برگزاری جشنواره به نحوه برپایی این رویداد میخندیدند، گفت: ما خنده ای ندیدیم و نمیدانم آقای فهیم که در جشنواره حضور نداشتند چگونه خنده اهالی رسانه را دیده اند!

وی بیان کرد: من اگر رییس سازمان سینمایی بودم از دبیر جشنواره جهانی میخواستم که دستاوردهای برگزاری جداگانه بین الملل را برایم شرح دهد.

محمدتقی فهیم با اشاره به اینکه بین الملل فجر به یک جشنواره لاکچری و پربریز و بپاش تبدیل شده است، بیان کرد: ما جشنواره ای تشکیل داده ایم که در ابتدا نام آن جشنواره مستضعفان بوده، اما با جدا سازی بین الملل این جشنواره گرفتار نوعی لاکچری نمایی شد. امیدواریم با ادغام بین الملل در فجر جشنواره یکپارچه فجر مجددا پایگاهی باشد برای تمام فیلمسازانی که دغدغه انسانیت دارند.

 




همزمان با قاچاق گسترده فیلم، در یک محفل ارزشی بیان شد⇐بزرگترین مشکل «به وقت شام» انتخاب بازیگران آن است/بازیگران نتوانستند کاراکترها را جان ببخشند/حجازی‌فر اصلا برای نقشش مناسب نبود

سینماروزان: فیلم ارگانی «به وقت شام»ابراهیم حاتمی کیا زودتر از آن که به صورت قانونی در شبکه خانگی عرضه شود، قاچاق شده و در پیاده روها و فضای مجازی در حال عرضه است بدون آن که مقامات حاضر در کمیته صیانت از محصولات فرهنگی درباره چرایی این گونه قاچاقها کمترین توضیحی دهند.

به گزارش سینماروزان همزمان با قاچاق فیلم، محفل «سینماروایت» که منسوب به بنیاد روایت از ارگانهای ارزشی حیطه فرهنگ است نشست نقد و بررسی این فیلم را با حضور محمدتقی فهیم از منتقدان برگزار کرد.

فهیم برخلاف بسیاری از منتقدان موسوم به ارزشی مقهور «به وقت شام» نشده و در این نشست ضمن تعریف و تمجید از ویژگیهای مثبت «به وقت شام» و به خصوص کیفیت تصویرسازی آن برخی نقاط ضعف آن را هم برشمرد؛ اصلی ترین تأکید فهیم هم انتخاب نادرست بازیگران فیلم بود که به هنگام رونمایی در جشنواره از سوی رسانه های مستقل مطرح شد.

فهیم با اشاره به کیفیت ضعیف بازیها گفت: بزرگ‌ترین مشکل «به وقت شام» در انتخاب بازیگران آن است. در واقع کاراکتر‌ها مشکل زیادی ندارند، اما بازیگران آن تبدیل به پاشنه آشیل فیلم «به وقت شام» شده است. بازیگر‌ها نتوانستند کاراکتر‌ها را جان ببخشند. به ویژه هادی حجازی‌فر که برای نقشش اصلاً مناسب نبوده است.




۴۵ دقیقه زدوخورد در شبکه خبر⇐محمدتقی فهیم:  فیلم مدیری مایه افتخار است!!!/باعث تأسف است فیلمسازی{سامان مقدم} که ادعای تفکر داشت حالا با باسن عطاران می‌خواهد مخاطب را به سینما بکشاند!/{با اشاره به منوچهر محمدی و «اکسیدان»} اینکه فیلمی سطحی ۷ میلیارد بفروشد مایه افتخار است؟ بروند امام رضا(ع) و توبه کنند/چرا مانند دهه ۶۰ کمدیهای خوب تولید نمی‌شود؟/من نماینده مخاطبان سینما هستم و باید نظر دهم⇔حسین فرحبخش: وقتی فیلمی که شما با آن مشکل دارید ۲۰ میلیارد می‌فروشد یعنی مخاطبان نمایندگی شما را قبول ندارند!/به جای تخریب دیگران بیایید فیلمهای ارزشی تان را معرفی کنید تا بقیه بشناسند/با حضور دو روحانی در شورای ممیزی اینکه فیلم خلاف شرع تولید شود محال است/با موشک‌بارانی که متحجرین روانه ارشاد می‎کنند فیلمهای خنثایی تولید شده فرسنگها دورتر از سینما!/این قدر حسرت دهه ۶۰ را نخورید؛ در آن دوران مدیران سینمایی با ایده‌های کمونیستی پدرمان را درآوردند/خیلی از فیلمهای دهه شصت فقط بخاطر بی‌رقیب بودن مدیوم سینما فروختند

سینماروزان: تازه ترین برنامه «شهر فرنگ» همان طور که پیشتر هم قابل پیش بینی بود به دلیل حضور حسین فرحبخش صریح اللهجه و منتقدی به نام محمدتقی فهیم که همواره بی محابا آرایش را بیان میکند به یک زدوخورد کامل بدل شد؛ البته زدوخوردی لفظی که کاملا خودگردان پیش رفت.

به گزارش سینماروزان برنامه با صحبتهای فهیم آغاز شد که از لازمه وجود تنوع در سینما چنین گفت: سینما باید تنوع داشته باشد و نیاز به فیلم مفرح دارد و البته که ما با تفریح مردم و فیلمهای بفروش مشکل نداریم اما اینکه این فروش به چه قیمتی باشد مهم است اما مفرح بودن نباید به قیمت تخریب باشد و بجایش باید فیلمهایی ساخت که به جای زدگی مخاطب، مشوق فیلم دیدن آتی او باشند.

وی ادامه داد: ما با فیلم مبتذل مشکل داریم. فیلم مبتذل خوب نیست. مثلا وقتی دوربین سر تا پای بازیگر را با نماهای درشت می گیرد خواه ناخواه ابتذال رخ داده.

فهیم که سالها در «کیهان» قلم زده با اشاراتی مستقیم به «نهنگ2» افزود: اخیرا فیلمی را دیدم از کارگردانی که ادعای تفکر هم دارد اما دوربین را به طور زننده ای روی اندام عطاران می چرخاند!!! باعث تأسف است فیلمسازی که ادعای تفکر و اندیشه داشت حالا با باسن بازیگر میخواهد مخاطب را به سینما بکشاند!

حسین فرحبخش در واکنش به فهیم به ادعاهای برخی که میگویند تهیه کنندگان سینمای ایران جرأت ندارند فیلمهایشان را با خانواده ها ببینند تاخته و اظهار داشت: آنهایی که میگویند آثار سینمای ایران را با خانواده نمیشود دید دروغ می‌گویند. راحتتان کنم در جمهوری اسلامی فیلمی نیست که از دیدن آن خجالت بکشیم چون اینجا همه چیز منطبق با شرع پیش میرود.

فهیم در حرف فرحبخش پرید و گفت: بله اینجا جمهوری اسلامی است اما در همین جا اختلاس میلیاردی میکنند!!!

فرحبخش در پاسخ فهیم بیان داشت: بله اختلاس میکنند اما برای از ما بهتران است و ربطی به سینما و سینماداران باسابقه ندارد. هیچ چیز به اندازه سینما در این کشور اسلامی نیست. شما نگاهی کنید به دیگر امور. مثلا دارایی؛ آیا دارایی ما اسلامی است؟ آیا سیاست ما اسلامی است؟ اما در سینمای جمهوری اسلامی چیزی خلاف شرع و قانون وجود ندارد و اگر کسی ادعای غیراسلامی بودن آن را بکند یا مریض است یا نادان.

فرحبخش ادامه داد: اختلاس 3هزار میلیاردی بخاطر این است که نه شرع و نه فقه را توجیه نمیکنند اما در سینما یک عکس را ده بار بالا و پایین میکنند تا مجوز دهند. در شورای پروانه نمایش دو روحانی مجتهد است که همه چیز از کانال آنها می گذرد. اینکه هر حرفی برای سنی خاص باید گفته شود درست است اما اینکه بگوییم سینما خلاف شرع است درست نیست.

فرحبش با اشاره به ادعاهای فهیم درباره «نهنگ2» تأکید کرد: آنچه درباره عطاران می گویی اصلا خلاف شرع نیست چون اگر بود روحانیون شورا به آن مجوز نمیدادند.

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: به نظرم هر فیلمی که گیشه ای تر بود ارزشمندتر است چون مخاطب بیشتری را به سینما کشانده. اینکه میگویید گیشه به چه قیمتی هم به قیمت قانون کشور.

محمدتقی فهیم با اشاره به موضوع حضور روحانیون در شوراهای ممیزی گفت: تقریبا 5روز هفته‌ام در شوراهای مختلف می گذرد و اتفاقا روحانیون هم آنجا هستند که سینما را نمی شناسند.

وی ادامه داد: الان سه کمدی روی پرده داریم و فقط فیلم یک شومن تلویزیونی است که مایه افتخار است.

فرحبخش در پاسخ فهیم اظهار داشت: طبیعی است که روحانی تکنیسین سینما نیست. روحانی میتواند تصویر را ببیند و تعیین کند که خلاف شرع است یا نه منوط به اینکه اخلاق مان برآمده از شرع باشد. کیفیت تکنیکی را مجتهدان سینما تعیین میکنند و کیفیت شرعی را همان روحانیون.

این کارگردان افزود: هر چیزی قانون دارد و فصل الخطاب سینما وزارت ارشاد است. تا می توانید بیایید نقد کنید حتی ارکان نظام را اما نه نقد سیاسی و تخریبی.

فهیم که همچنان اصرار داشت خروجی شوراهای ممیزی ارشاد دچار ایراد است اظهار داشت: من اینکه همه فیلمها موافق شرع است را قبول ندارم.  اینکه در فیلمی می شنویم من پاچه میخورم تو کله یعنی شرع؟

فرحبخش در پاسخ گفت: وقتی بحث بر سر صرف عذایی است به نام کله و پاچه میتوانید چنین دیالوگی را به کار ببرید اما اینکه شما برداشت نادرستتان را فرض قرار میدهید نباید ملاک حمله شود.  تهمت نزنید به سینما. الم شنگه راه نیندازید برای نابودی سینما. تحجر است که آدمها را منافق میکند و این خطرناک است.

فهیم سپس این پرسش را از فرحبخش طرح کرد که چرا ایده های 50 سال قبل را همچنان در سینمای امروز می بینیم و فرحبخش پاسخ داد این به کسی ربطی ندارد.

فهیم اما از این گفت که نماینده مخاطبان سینماست و بر این اساس اظهارنظر میکند.

فرحبخش با اشاره به مخاطبان بالای فیلمهایی که فهیم با آنها مشکل دارد خطاب به وی گفت: اینکه فیلمی که شما نقدش میکنید 20 میلیارد میفروشد یعنی چه؟ یعنی اینکه مخاطبان نمایندگی شما را قبول ندارند.

این تهیه کننده با اشاره به آمار مخاطبان در سالهای اخیر گفت: نگاه تحجرآمیزتان باعث شده 40 میلیون مخاطب نداشته باشیم. ثابت شده که تا به سینما حمله میشود مخاطب پایین می آید و این حمله های سیاسی در همه این سالها وجود داشته است.

وی ادامه داد: به جای تخریب شما هم بیایید فیلمهای ارزشی تان را معرفی کنید تا بقیه بشناسند. مگر شما نمی گویی فیلم مدیری خوب است؛ خب پس فیلم مطلوب شما هم در این سینما وجود دارد یعنی چرخه سینما طوری چرخیده که چنین فیلمی تولید شده پس چرا کل سینما را میزنی؟؟؟

حسین فرحبخش درباره اینکه چرا کیفیت کمدیهای سینمای ایران نسبت به دهه های قبل پایین تر آمده بیان داشت: این یک مشکل کلیدی است که در هر زمان حسرت زمان سابق را میخوردیم. دهه 60 اکشن می ساختیم و پدرمان درمی آمد ولی به ما درجه جیم میدادند و حتی با طاسی  سر جمشید آریا مشکل داشتند اما حالا می گویند چرا اکشن نمیسازید؟

وی ادامه داد: الان هم می گویید چرا کمدی میسازید و احتمالا ده سال بعد که دیگر هیچ کس کمدی نساخت میگویید چرا کمدی نمی سازیم. این زدن دائمی هیچ مشکلی را حل نمی کند. بیایید و الگوسازی کنید.

فرحبخش با کلی کردن بحث خاطرنشان ساخت: به نظرم با استانداردهای جهانی چیزی به نام سینما در ایران وجود ندارد. سینما یا مظهر رویاپردازیست یا مظهر اجتماع اما در اینجا با موشک بارانی که متحجرین روانه ارشاد میکنند سینمای خنثایی ایجاد شده فرسنگها دورتر از هدف اصلی.

فرحبخش افزود: در دهه 60 بخاطر ساخت «مأموریت آقای شادی» در ارشاد توبیخ شدم. زمان «کما» پدرم را درآوردند. دهه 60  یک درام اجتماعی خوب به نام «غریبه» را ساختیم که بهش درجه جیم دادند و کلی دردسر برایش ایجاد شد. سال 61 «ریشه در خون» را با 2 میلیون ساختم یعنی پول چهار آپارتمان در ونک اما برخورد با من و امثال من چطور بود.

این کارگردان تأکید کرد: این را هم بدانید خیلی از فیلمهای دهه شصت بخاطر بی رقیب بودن مدیوم سینما فروختند و شاید اگر در آن دوران تلویزیون پویاتری داشتیم آن قدر نمی فروختند.

فهیم باز هم با اشاره به «نهنگ2» گفت: به ناگاه در اکران 130 سالن به فیلم مبتذل می دهند اما فیلم نجیب شکست میخورد. دهه 60 این طوری نبود.

فرحبخش در واکنش به او بیان داشت: «نهنگ2» مایه افتخار است چون مردم می روند آن را می بینند حتی «گشت2» و «ساعت 5عصر» هم مایه افتخار است چون فیلمهایی هستند که مخاطب دارند. وقتی مردم میروند «…آلبالو» می بینند باید افتخار کنید. این قدر درباره دوران طلایی دهه 60 نگویید؛ در آن دوران سینما را با ایده های کمونیستی اداره میکردند و آن دوران مایه افتخار نیست و ما که درونش بودیم میدانیم چه گذشت اما الان سینما نسبتا آزاد است.

فهیم که تقریبا نظاره گر حرفهای فرحبخش بود به ذائقه مخاطب اشاره کرد و گفت: فیلم بد ذائقه را می آورد پایین. فیلم بد نباید ساخته شود و باید کوشید در ارتقای ذائقه مخاطب.

واکنش فرحبخش به او چنین بود: من رفتم با خانواده ام که مذهبی هم هستند «اکسیدان» را دیدم و آنها هم خوششان آمد. همان طور که «زیر سقف دودی» هم مورد پسند خانواده ام واقع شد و اینکه دو فیلم با دو گونه متفاوت مخاطب پسند داریم یعنی تنوع. پس دنبال سیاسی کاری نروید و بیخود سینما را نزنید.

فهیم که در توجیه اقبال مخاطبان به آثاری که او با آنها مشکل داشت کم آورده بود به ناگاه به فیلم اخیر فرحبخش اشاره کرد و گفت: شما از بازیگر زن کلوزآپ گرفتید. چرا؟

و فرحبخش پاسخ داد: این خواسته کارگردان است و شما هم میتوانید فیلم را نقد کنید اما اینکه بخواهید فیلم را پایین بکشید درست نیست. اینکه بحث سیاسی میکنید که ارشاد را بزنید درست نیست.

فهیم با زیر سوال بردن بدنه سینمای ایران گفت: سینمای خوب چیست؟ سینمای خوب مبتنی بر قواعدی خاص است که از فیلمنامه تا اجرا را دربرمیگیرد اما سینمای الان مثل مخدر شده و سازنده نیست.

فرحبخش هم خیلی سریع پاسخ داد: دلیل این انفعال آن است که از بیرون به ارشاد فشار سیاسی می‌آورند و در نتیجه مسئولان هم میروند به سمت مدیریت روزمره بی حاشیه که نتیجه اش میشود سینمای خنثی.

فهیم پایان گفته هایش با اشاراتی غیرمستقیم به «اکسیدان» گفت: تهیه کنندگان مدعی مذهبی کارشان به ساخت فیلمهای سطحی رسده است. واقعا اینکه فیلمشان 7میلیارد بفروشد برایشان مایه افتخار است؟؟؟ بروند امام رضا(ع) توبه کنند و فیلم خوب بسازند.




ادعای یک منتقد منسوب به جریان ارزشی⇐به هنگام اکران «گوزنها» بر تعداد معتادان افزوده شد!!!

سینماروزان: محمدتقی فهیم از جمله منتقدان نزدیک به جریان ارزشی است که اغلب سعی می کند در خدمت همین جریان به اظهارنظر بپردازد.

به گزارش سینماروزان فهیم به تازگی در یکی از نشستهای نمایش فیلم سینماروایت ادعایی طرح کرده است درباره افزایش معتادان به هنگام اکران «گوزنها»ی مسعود کیمیایی.

این منتقد که درباره مستندی به نام «103 روز» با محوریت مرور زندگی زندانیان سخن میگفت بیان داشت: طبق آمار هر ساله به تعداد زندانیان افزوده می شود و هر چقدر بحران در سطح جامعه فراگیر می شود دیوارهای ندامتگاه ها برافراشته تر می گردد. معمولا با پرداختن به سوژه زندان و زندانی، 50 درصد جذابیت کار تضمین می شود و بقیه آن به چگونگی دکوپاژ و میزانسن توسط کارگردان بر می گردد که فیلمساز در این مورد موفق بوده است. هر چند که فیلم خالی از نقاط ضعف نیست.

وی اضافه کرد: کارگردان «103 روز» نتوانسته با یک وحدت هدفمند جلو برود و ما در میزانسن دوربین، نمی دانیم فیلمساز طرف چه کسی است؟ این درحالی است که مخاطب تاکنون، فیلم های مستند زیادی در مورد زندان که معروف ترین آنها مستندهایی در مورد زندان آلکاتراس است دیده و در این آثار تکلیف فیلمسازان مشخص است که طرف چه کسی هستند؟ اما در فیلم «صدوسه روز» این تکلیف نامشخص است. نکته دوم این است که همیشه موضوع زندان همچون خط باریکی است که به افتادن به ورطه طنازی به سود خلافکارها مرسوم است. مثل فیلم «گوزنها» که در هنگام پخش این فیلم به دلیل اینکه بهروز وثوقی آنقدر نقش معتاد را خوب و جذاب بازی کرده بود به تعداد معتادها افزوده شده بود! اما فیلم «103 روز»بر جنبه های تبلیغی به نفع خلافکارها نغلطیده و از این بحران سربلند بیرون آمده است.




انتقاد یک رسانه فرهنگی-اجتماعی از کلی‌گویی دامنگیر برنامه سینمایی شبکه خبر

سینماروزان: فارغ از کم کاری رسانه ملی در پوشش زنده اختتامیه و افتتاحیه جشنواره فیلم فجر علیرغم سهمیه ویژه ای که برنامه سازان این رسانه از کاخ جشنواره داشتند، اینکه در برنامه های روتین رسانه ملی منهای «هفت» هم هیچ گاه جریان سازی خاص مجلات صوتی-تصویری را شاهد نبودیم نکته ایست که بسیاری از رسانه ها به آن اشاره کرده اند.

به گزارش سینماروزان به تازگی روزنامه فرهنگی-اجتماعی «هفت صبح» نیز ذیل تیتر «دفاع از سیف ا.. داد در شهرفرنگ» به انتقاد از کلی گویی موجود در این برنامه شبکه خبر پرداخته است.

متن مطلب «هفت صبح» در این باره را بخوانید:

برنامه «شهرفرنگ» شبکه خبر به بهانه پایان جشنواره فیلم فجر به ارزیابی عملکرد آن پرداخت. یکی از مهمانان برنامه محمدتقی فهیم بود که در بخشی از گفته هایش اشاره ای به مدیریت مرحوم سیف الله داد در زمان تصدی گری معاونت سینمایی کرد و گفت من با او زاویه داشتم اما ثبات عقیده و حمایتش از نوعی سینما تحسین برانگیز است. اشاره این منتقد به انفعال بیش از حد مدیران سینمایی در چند سال اخیر بود. «شهرفرنگ» با تیتر «پایان پرواز سیمرغ» روی آنتن رفت که غالب برنامه، حرفهای کلی بود و جز یکی دو مورد با مصداق درباره جشنواره سی و پنجم حرف زده نشد. تیتر برنامه هم عجیب بود؛ «پایان پرواز سیمرغ» دقیقا یعنی چه؟