1

به دنبال انتصاب وزیر نیروی احمدی‌نژاد به ریاست بنیاد مستضعفان⇐ آیا موسسه نورتابان گرفتار تغییر و تحول مدیریتی خواهد شد؟؟ آیا مدیرانی جوان و خلاق که سینماگران را ولی نعمت خود بدانند وارد نورتابان خواهند شد؟

سینماروزان: موسسه سینمایی نورتابان به واسطه پروژه پرهزینه “محمد رسول الله(ص)”مجید مجیدی شناخته شد.

بنیاد انقلاب اسلامی مستضعفان وقتی به کمک تولید “محمد…” آمد، بنیان موسسه سینمایی نورتابان هم گذاشته شد تا کمکها از کانال این موسسه اعمال شود.

موسسه نورتابان در سال 90 و در دوران ریاست محمد سعیدی کیا بر بنیاد مستضعفان ثبت شد در حالی که بنیاد مستضعفان و موسسه مالی سینا منسوب به بنیاد، از سهامداران اصلیش بودند.

پروژه های پرهزینه “محمد…”مجیدی و “نفس”نرگس آبیار با حمایت نورتابان تولید شدند و به جز این دو فیلم که پخششان را نورتابان برعهده داشت، این موسسه، پخش کننده آثاری همچون “امروز”، “با دیگران” و “پنج ستاره” ، “پیشونی سفید2” و اخیرا “شبی که ماه کامل شد” هم بوده است. ضمن اینکه پخش فیلم اکران نشده “آبجی” را هم برعهده گرفته است.

تقریبا از بدو راه اندازی نورتابان این محمدرضا صابری بوده که مدیریت پخش این موسسه سینمایی وابسته به بنیاد را برعهده داشته است.

پس از تغییر و تحول در بنیاد مستضعفان و حضور پرویز فتاح به عنوان رییس تازه بنیاد باید منتظر ماند و تغییرات در نورتابان را رصد کرد.

پرویز فتاح که وزیر نیروی دولت اول محمود احمدی نژاد بود در سالهای اخیر به عنوان رییس کمیته امداد فعالیت داشته و تکیه کلام او در برابر مدیران زیردستش این جمله کلیدی امام خمینی(ره) بوده که “مردم ولی نعمت مدیران و مسئولان هستند”!

آیا با حضور فتاح در بنیاد مستضعفان، مدیرانی جوان و خلاق در نورتابان منصوب میشوند که سینماگران را ولی نعمت خود بدانند؟؟!!




تازه ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐آغاز اکران “سرکوب”، “تپلی و من”و یک فیلم دیگر از همین هفته+امتداد اکران ده هفته ای فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی با تبصره ویژه فیلمهای دفاع مقدس!؟!!!

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد سه فیلم جدید روی پرده روند.

به گزارش سینماروزان شورای صنفی نمایش مقرر کرد فیلم‌های «قصر شیرین» ساخته سیدرضا میرکریمی در گروه سینمایی «آزادی»، «سرکوب» ساخته رضا گوران در گروه سینمایی آستارا، «تپلی و من» ساخته حسین قناعت در گروه فرهنگ به جای فیلم‌های «ما همه باهم هستیم» ساخته کمال تبریزی،«سرخپوست» ساخته نیما جاویدی و «کار کثیف» از چهارشنبه دوم مرداد ماه اکران شوند اما اکران این آثار در زیرگروه‌ها ادامه دارد.

شورای صنفی نمایش مقرر کرده فیلم سینمایی «تگزاس ۲» ساخته مسعود اطیابی از چهارشنبه دوم مردادماه فقط در سانس فوق العاده و پردیس‌های هفت سالنه امکان نمایش دارد.

جالب و در عین حال عجیب است که شورای صنفی نمایش به جای حذف فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی با عنوان “شبی…” از اکران دستور به ادامه اکران این فیلم داده!!

شورای صنفی نمایش مدعی شده طبق ماده ۱۴ نظام نامه فصل چهار اکران، فیلم‌های ارزشی، دفاع مقدسی و انقلابی می‌توانند در صورتی که کف فروش را پر کنند تا سقف ۱۰ هفته نمایش داشته باشند ولی شورای صنفی نمایش نگفته فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی چه ربطی با دفاع مقدس یا انقلاب یا ارزشها دارد؟؟؟




یک رسانه اصلاح طلب در نقد رفتار عوامل فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی⇐از خلق یک شخصیت عاجزند و دايما قصد دارند با حرف‌هاي فرامتني براي خود امتياز بگيرند!!/اینکه “حبیب”لیسانسه ها لهجه بلوچ یاد گرفته که نشد امتیاز!!/کمردرد الناز شاکردوست حین بازی که نشد مزیت!!/ فيلمبرداري آزاردهنده‌ ای که جز سردرد عايدي ديگري ندارد، امتیاز است؟/اینکه بهره هوشی خانواده شهدای منصوری را فوق العاده پایین نشان میدهند، مزیت است؟

سینماروزان: فیلم لرزان قتل زن داداش عبدالمالک ریگی با انبوه سانس و کلی تبلیغات محیطی و حجم بالایی از تیزرهای تلویزیونی روی پرده است بلکه توجیه گر حمایتهای مادی-معنوی باشد که حاکمان سینما از آن داشته اند؟!

در این میان دست اندرکاران فیلم نیز تا میتوانند سعی میکنند با گل درشت کردن سختیهای تولید از کار ویژه خود بگویند بدون آن که پاسخی دهند بر مهمترین گاف فیلم که بی منطق بودن دگردیسی عبدالحمید ریگی است.

روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” با نقد عملکرد عوامل این فیلم لرزان(!) تأکید آنها بر فرامتن را گریزی خوانده برای عدم پاسخگویی به مشکلات ساختاری-محتوایی فیلم.

متن تحلیل “اعتماد” را بخوانید:

فيلم‌هايي كه براساس واقعيت ساخته مي‌شوند با اينكه معمولا مردم از قصه‌اش آگاهند، جذابيت‌هاي خاص خود را دارند. اين فيلم‌ها بناست روايت سينمايي آن رويداد باشند و جذابيت‌شان از همين ناشي مي‌شود. حالا نرگس آبيار در تازه‌ترين فيلمش قصه‌اي را برگزيده كه سال‌ها سوژه روز اخبار ايران بود. مخاطب طبعا بايد بداند ريگي كيست و از داستان فائزه منصوري هم بي‌خبر نباشد.

اين داستان پرتلاطم و دهشتناك را آبيار با نگاهي زنانه و از منظري عاشقانه آغاز مي‌كند و از همين رو اصلي‌ترين چالش فيلم چگونگي تبديل شدن پسري عاشق‌پيشه، اهل شعر و موسيقي است به يك تروريست تكفيري. فيلم اما در همين مهم‌ترين چالشي كه براي خود طراحي كرده، باز مي‌ماند.

آنچه ما مي‌بينيم چند سخنراني متحجرانه و پس‌زننده از عبدالمالك ريگي است كه حتي موفق نمي‌شود در درام قصه مخاطب را با خود درگير كند. حالا همين حرف‌ها چنان به جان عبدالحميد مي‌نشيند كه او را از اين رو به آن رو مي‌كند. در واقع آبيار اصلي‌ترين ماموريتي را كه خودش براي فيلم تعريف كرده به انجام نمي‌رساند و به نظر مي‌رسد اين حجم از همراهي با فيلم بيش از آنكه مرهون دلايل سينمايي باشد مديون زندگي تلخ خانواده منصوري است. در واقع مخاطب عام چنان در آن قصه حل مي‌شود كه ارزش‌هاي سينمايي يا برايش خالي از اهميت مي‌شود يا صرفا به چند صحنه بزرگ، گريم‌ها و لهجه‌هاي خاص تقليل مي‌يابد.

براي همين كساني كه از نظر سينمايي فيلم را تاييد مي‌كنند، دايما از همين موارد حرف مي‌زنند، حال اينكه سينما اصلا به اين چند المان محدود نمي‌شود. گرچه مي‌توان براي دشواري ساخت يك اثر عوامل ساخت آن را تحسين كرد اما اين عوامل بيروني به خودي خود امتيازي براي فيلم محسوب نمي‌شوند. براي مثال اينكه يك كارگردان زن به جاي ساختن فيلمي آپارتماني سراغ چنين فضايي رفته و به اصطلاح فيلم بيگ پروداكشن ساخته، مزيتي نيست كه به فيلم امتياز بدهد!

يا اينكه هوتن شكيبا چند لهجه و زبان بلوچ را ياد گرفته مي‌تواند براي او به عنوان يك بازيگر قابل تحسين باشد اما براي فيلم امتياز نيست چون قطعا هركسي اين نقش را بازي مي‌كرد موظف بود از عهده آن برآيد.

كمر درد خانم شاكردوست حین بازی هم همين‌طور، دايما تاكيد مي‌شود كه ايشان در شرايط جسمي و روحي بدي اين فيلم را بازي كرده و حتي ممكن بود قطع نخاع شود! الان اين امتياز فيلم است؟! بعدها مي‌توان هنگام بررسي كارنامه بازيگري شاكردوست درنظر گرفت كه او براي فاصله گرفتن از فيلم‌هاي گيشه‌اي و ارتقاي خودش در بازيگري، حاضر شد از جانش مايه بگذارد. اين براي شخص شاكردوست شايد امتياز باشد اما دليلي بر خوب بودن فيلم نيست! فيلم اما دايما قصد دارد با اين حرف‌هاي فرامتني براي خود امتياز بگيرد. درحالي در سالن سينما از تصوير كردن گزارش‌هاي مكتوب آن حادثه شوم فراتر نمي‌روند و از همه مهم‌تر براي ما یک شخصيت خلق نمي‌كنند و مدام به فرامتن استناد میکنند. ضمن احترام فراوان به خانواده شهدای منصوري و ابراز همدردي براي رنج بي‌پاياني كه متحمل شده‌اند معلوم نيست چرا در فيلم آنها را با بهره هوشي‌اي فوق العاده پايين نمايش مي‌دهند.

دختر تقريبا از فرداي ازدواجش مي‌فهمد در چه مخمصه‌اي افتاده اما هي صبوري مي‌كند، از جايي به بعد در دل فاجعه است ولي باز هم باردار مي‌شود و… برادرش هم همه رفتارهايش سرخوشانه و كودكانه است و براي همين آن سكانس نفسگير آن‌قدر كه بايد و شايد بر مخاطب اثر نمي‌گذارد.

همه‌چيز درباره خانواده منصوري چنان در سطح برگزار مي‌شود كه منهاي صحنه آخر كه به خودي خود تكان‌دهنده است، موفق به اثرگذاري جدي نمي‌شود. مثلا معلوم نيست فائزه چرا حاضر نمي‌شود با نيروهاي امنيتي ايران برود و به خاطر برادرش مي‌ماند، مي‌ماند كه چه كند؟! مگر اصلا ما از ابتداي فيلم از او كنشي ديده‌ايم؟! سير تحول عبدالحميد نيز چنان گنگ است كه انگار بايد بپذيريم كه هركسي برادرش جانيست، جاني مي‌شود!

يعني جز اين منطق، فيلمساز چيز ديگري پيش روي ما نمي‌گذارد. به اينها اضافه كنيد زمان بي‌جهت طولاني فيلم، فيلمبرداري آزاردهنده‌اي كه مثلا قرار است التهاب و اضطراب را به بيننده منتقل كند اما جز سردرد عايدي ديگري ندارد؟؟! در اين ملغمه از شاكردوستِ خوشگلِ قرباني و حبيب «ليسانسه‌ها»اي كه قرار است مخاطبانش را در نقش يك جاني غافلگير كند و صحنه‌هاي انفجار و ايجاد رعب و وحشت داعشي‌وار فقط فرشته صدرعرفايي دقيقا هماني است كه بايد باشد. به اندازه، درست، دقيق و همان ميزان اثرگذار و به يادماندني. او قرار نيست با پزهاي فرامتني امتياز بگيرد. بازي بي‌كلامش، حضور نگران و پريشانش و بي‌عملي انتخاب‌نشده‌اش به‌قدري در صورت صدرعرفايي ديده مي‌شود كه آدم فكر مي‌كند كه شايد آن گريم سنگين روي صورت او ننشسته و او واقعا مادر عبدالحميد است كه دارد رنجش را مقابل دوربين با ما تسهيم مي‌كند.

بعد از فروكش كردن احساسات و پس از گذشت سال‌ها وقتي دلايل فرامتني اهميت خود را از دست مي‌دهد بايد ديد آيا اثري از «شبي كه ماه كامل شد» خواهد ماند يا خير؟




صدور پروانه نمایش برای فیلم پرهزینه سرمایه گذار مشکوک المنابع+صدور پروانه برای فیلم قتل زن داداش ریگی+صدور پروانه برای فیلمی که با مشاوره یک مدیر سابق دستگاه قضا تولید شده

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای 3 فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

به گزارش سینماروزان “شبی که ماه کامل شد” با محوریت قتل زن داداش عبدالملک ریگی از جمله فیلمهای پروانه گرفته است.

فیلم پرهزینه “ما همه با هم هستیم” که با حمایت سرمایه گذاری مشکوک المنابع به نام سجاد خواجه علیجانی تولید شده دیگر پروژه پروانه گرفته است.

کمدی “سامورایی در برلین” که نام یاسر شاه پیری از مدیران سابق مرکز رسانه قوه قضا را بعنوان مشاور تهیه دارد دیگر فیلمیست که پروانه گرفته.

فهرست کامل آثار پروانه نمایش گرفته به شرح زیر است:

–“سامورایی در برلین” به تهیه کنندگی ابوالفضل صفاری و کارگردانی و نویسندگی مهدی نادری در ژانر کمدی اجتماعی

–“شبی که ماه کامل شد” به تهیه کنندگی محمد حسین قاسمی ، کارگردانی و نویسندگی نرگس آبیار در ژانر اجتماعی سیاسی

–“ما همه با هم هستیم” به تهیه کنندگی رضا میرکریمی و کارگردانی کمال تبریزی و نویسندگی مشترک حسین امیری دوماری، پدرام پورامیری، محمد داودی در ژانر اجتماعی




به خاطر واهمه از رقابت با کمدیهای بترکان؟؟⇐فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی هم از اکران نوروزی کنار رفت+فهرست ۱۵ متقاضی باقیمانده+احتمال آغاز اکران نوروزی با هشت سرگروه!

سینماروزان: در فاصله ای کوتاه تا معرفی فهرست نهایی فیلمهای اکران نوروزی و در شرایطی که برخی کمدیها نظیر «زیرنظر»، «ایکس لارج»  و «رحمان 1400» عزم خود را جزم کرده اند برای رکوردشکنی نوروزی، فیلم «شبی که ماه کامل شد» با مضمون قتل زن داداش عبدالمالک ریگی هم از فهرست متقاضیان اکران نوروزی کنار رفت.

با حذف «شبی…» که ساختار تصویری روی دست و لرزانی دارد حالا 15 فیلم متقاضی برای اکران نوروزی باقیمانده است!!

با توجه به درخواستی که سینماداران برای افزایش سرگروههای سینمایی از هفت سرگروه به هشت سرگروه-برای جبران تعطیلی گروه آزاد-داشته اند هیچ بعید نیست که اکران نوروزی با 8 فیلم کلید بخورد.

فهرست 15 متقاضی باقیمانده اکران نوروزی به شرح زیر است:

-“ایکس لارج” محسن توکلی/حسین فرحبخش

–“تکراس۲” مسعود اطیابی/ابراهیم عامریان

–“زیرنظر” مجید صالحی/محمد شایسته و رامبد جوان

–“غلامرضا تختی” بهرام توکلی/سعید ملکان

–“متری شش و نیم” سعید روستایی/جمال ساداتیان و محمد صادق رنجکشان

–“پیشونی سفید۳” جواد هاشمی

–“تیغ و ترمه” کیومرث پوراحمد/علی قائم مقامی

–“درخونگاه” سیاوش اسعدی/منصور سهراب پور

–“زندانیها” مسعود ده نمکی

–“رحمان۱۴۰۰” منوچهر هادی/علی سرتیپی

Cinemajournal.ir

–“دیدن این فیلم جرم است” رضا زهتابچیان/محمدرضا شفاه

–“ژن خوک” سعید سهیلی

–“به دنیا آمدن” محسن عبدالوهاب/محمد احمدی

–“سامورایی در برلین” مهدی نادری/ابوالفضل صفاری

–“چهارانگشت” حامد محمدی/حمید پنداشته




امتداد حمایت «کیهان» از فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی؛ این بار با یادداشتی ۵۰۷ کلمه‌ای!⇔«کیهان» همچنان درباره چگونگی تأمین سرمایه تولید این فیلم پرسشی طرح نکرده!

سینماروزان: مدتی قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر بود که روزنامه «کیهان» با تأکید بر فیلم «شبی که ماه کامل شد» درباره قتل زن داداش ریگی از این فیلم به عنوان محصول معیار خود در جشنواره نام برد و با کسب برخی جوایز اصلی توسط این فیلم در جشنواره، همه چیز بر مدار مطلوبات این رسانه پیش رفت.

حالا یک هفته بعد از پایان جشنواره همچنان حمایت «کیهان» از این فیلم که فیلمبرداری روی دست و لرزانی داشته ادامه دارد و این روزنامه که کمتر فیلمی از سینمای ایران را ستایش میکند در یادداشتی 507 کلمه‌ای حسابی از این فیلم تعریف و تمجید کرده است. با این حال «کیهان» درباره چگونگی تأمین سرمایه این فیلم پرسشی طرح نکرده است.

یادداشت تحسن آمیز «کیهان» بر «شبی که ماه کامل شد» را بخوانید:

نرگس آبیار این بار متوجه شده است که چنانچه بخواهد به عنوان کارگردان سینما حرفی برای گفتن داشت باشد می‌باید سینمایی فکر کند، سینمایی بی‌اندیشد، سینمایی بنویسد وسینمایی فیلم بسازد باید گفت این خصوصیات در فیلم آخر آبیار «شبی که ماه کامل می‌شود» تاحدود زیادی رعایت شده است. او با یک قصه به ظاهر ملودرام عشقی برگرفته از واقعیت شروع می‌کند و آرام آرام به سمت یک چالش وتعارض ذهنی و فکری و ائدیولوژیک می‌رود و ماجرا را به سمتی می‌برد که لحظات نفس گیری را برای مخاطب خلق می‌کند.عشق در واقع دستمایه‌ای می‌شود تا داستانی واقعی گفته شود که کشور ما و مردم بخشی از سرزمین ما را در گیرخود کرده بود.
ماجرای «عبدالمالک ریگی» وجنایاتی که انجام داد و ترورهایی که کرد و افراد بی‌گناه و مردم عادی‌ای را که کشت همه ایرانیان را متاثرنمود. ریگی که یک سرش به دشمنان کشور و بیگانگان وصل بود و سر دیگرش به القاعده و گروه‌های تکفیری درصدد وحشت آفرینی بود. برداشت تکفیری و غلط او ازاسلام و دستورات دینی باعث شده بود که حتی برادران اهل سنت هم از او بیزاری جویند. هر چند که در فیلم نرگس آبیار، حمایت قاطع آمریکا و انگلیس از جنایات ریگی و حتی مصاحبه شبکه تلویزیونی صدای آمریکا با وی گفته نمی‌شود و این از نقاط ضعف این فیلم است.
ریگی در پی ایجاد وحشت بود تا از این طریق امیال شیطانی خود را پیاده کند و چیزی مانند طالبان یا بن لادن در ایران باشد. تا ازاین طریق والبته حمایت بیگانگان سیستان وبلوچستان عزیزرا نا امن گرداند و درنهایت به سوی تجزیه ببرد. دراین میان باهوشی سربازان امام زمان‌(عج) در طی سالها و تلاش شبانه‌روزی این عزیزان جان برکف باعث شد که او وهمدستان جنایتکارش دستگیر شده و به دستان عدالت ملت ایران سپرده شوند تا به سزای اعمال کثیف وننگینشان برسند. اتفاق تلخ این بود که همزمان با نمایش این فیلم، بار دیگر گروهک‌های تکفیری در بلوچستان دست به جنایت زدند.
نرگس آبیار اما با روندی دراماتیک سعی در واشکافی چگونگی عملکرد خزنده فکری ومذهبی این دست از افراد را در بین جوانان، نوجوان واقشار مختلف دارد. کسانی که بعضا به واسطه علقه‌های مذهبی تحت تاثیر احساسی نفوذ کلامی افرادی چون ریگی قرار می‌گیرند که دانسته انگشت روی اعتقادات و حساسیت‌های مذهبی آنها می‌گذارند.
ماجرای عشقی وسپس ازدواج برادر ریگی دستمایه‌ای می‌شود تا « آبیار» به داستان ریگی ورود نماید. او با شخصیت پردازی‌های درست وفکر شده چه به لحاظ بیرونی وچه درونی تماشاگر را با خود وفیلمش همراه می‌کند. نشانه گذاری‌های آبیار درفیلم می‌تواند یکی از نقاط قوت کار او باشد مانند سکانس آخر که روی فائزه یک ملحفه قرمز کشیده شده به نشانه اینکه او در خون خود خواهد غلتید و…
در نهایت قاب بندی‌های سینمایی و نماهای مکمل، اثری دیدنی را به وجود آورده است. مانند نماهایی که فائزه در بازار گوشت پاکستان به دنبال مامور ایرانی می‌گردد. نماهای این سکانس گویای بخشی از مفاهیمی است که او می‌خواهد ارائه دهد هرچند که در جاهایی دیگر زیاده می‌نماید و می‌تواند که بخش‌هایی از همین نماها کم شود تا ریتم این سکانس وایضا کل فیلم مطلوب‌تر گردد.




فهرست اولیه اکران نوروز⇐از «رحمان ۱۴۰۰»، «درخونگاه» و«متری شش و نیم» تا «ژن خوک»، «چهارانگشت» و «کار کثیف»+۳فیلم حاکمیتی «ردّ خون»، «زندانیها» و «شبی که ماه کامل شد»

سینماروزان: هرچند هنوز بیشتر از یک ماه تا نوروز باقی مانده است و لااقل باید دو هفته‌ای صبر کنیم تا فیلمهای اکران نوروز به طور رسمی اعلام شوند ولی به مانند هر سال قرائن حکایت دارد از چینش تقریبی فیلمهای اکران نوروز.

به گزارش سینماروزان به مانند سال 96 در سال آینده هم هفت سرگروه سینمایی خواهیم داشت و متعاقب آن هفت فیلم در اکران نوروزی روی پرده خواهند رفت.

اگر درنظر بگیریم که اکران نوروز با ترکیبی از فیلمهای کمدی، ملودرام و ارگانی چیده خواهد شد و البته سهم پخش‌کنندگان متنفذ در اکران هم رعایت شود به یک فهرست نهایتا ده فیلمه برای اکران نوروز میرسیم.

«رحمان 1400»منوچهر هادی، «چهار انگشت»حامد محمدی، «ژن خوک»سعید سهیلی و «زندانیها»ی مسعود ده‌نمکی چهار کمدی هستند که به عنوان گزینه های اصلی اکران نوروز به شمار میروند.

«متری شش و نیم»سعید روستایی، «درخونگاه»سیاوش اسعدی، «کار کثیف»خسرو معصومی، «شبی که ماه کامل شد»نرگس آبیار و «ماجرای نیمروز: ردّ خون»محمدحسین مهدویان نیز فیلمهای غیرکمدی هستند که نامشان به عنوان گزینه اکران نوروز شنیده شده و از فیلمهای حاکمیتی تا ملودرامهای اجتماعی سرراست را شامل میشوند.

در بین این فیلمها، سه فیلم «زندانیها»، «رد خون» و «شبی که ماه کامل شد» را میتوان فیلمهای حاکمیتی اکران نوروز دانست. «زندانیها» را هرچند مسعود ده نمکی با سرمایه شخصی ساخت ولی در نهایت به سازمان اوج واگذار شد و با پخش حوزه هم روی پرده خواهد رفت. «رد خون» هرچند از جوایز اصلی فجر چیز دندان گیری نصیبش نشد ولی با حمایت مستقیم فارابی و پیام رسانی منسوب به همراه اول مخابرات تولید شده و «شبی که ماه کامل شد» نیز گزینه مطلوب هیأت داوران جشنواره حاکمیتی فجر بوده است.




دامنه گسترده اعتراضات به فیلم لرزان قتل زن داداش ریگی⇐از اعتراض مادر شهدای ترور به تصویرسازی بی‌اجازه فرزندانش تا اعتراض تدوینگری برنده سیمرغ به استفاده بی‌اجازه از سکانسهای تدوین‌شده‌اش

سینماروزان: فیلم قتل زن داداش عبدالمالک ریگی با نام «شبی که ماه کامل شد» نه فقط به لحاظ ساختاری آن قدر لرزان و مرتعش بود که سرگیجه را موجب شد بلکه به لحاظ دامنه گسترده اعتراضات نسبت به خودش هم به شدت سوال برانگیز شده است.

ابتدا خانواده فائزه و شهاب منصوری دو شهیدی که زندگیشان دستمایه داستان پردازی فیلم شده به تولید آن اعتراض کردند. اعظم محسنی‌‌دوست مادر فائزه و شهاب منصوری(همسر و برادر همسر عبدالحمید ریگی) با نگارش نامه ای که در «سینمامخاطب» منتشر شد، به دبیر جشنواره فیلم فجر نوشت: مدیر محترم جشنواره فیلم فجر! اینجانب اعظم محسنی‌دوست مادر شهیدان فائزه و شهاب منصوری درخصوص ساخت فیلمی با عنوان «شبی که ماه کامل شد» به کارگردانی خانم نرگس آبیار و تهیه کنندگی آقای محمدحسین قاسمی مراتب ذیل را در اعتراض به ساخت فیلم فوق اعلام می دارم.ساخت فیلمی با این عنوان که در ابتدای فیلم ادعایی آمده است که بر اساس واقعیت ساخته شده است، خود باعث تاثیر در افکار بیننده است؛ فیلم مذکور با اختلافی فاحش از واقعیت ساخته شده و از همه مهمتر در تمام مدت ساخت فیلم هیچ یک از عوامل درجهت اخذ اطلاعات از زندگینامه از این دو شهید بزرگوار به این خانواده مراجعه ننمودند. اینکه فیلمی با موضوع خاص ساخته شود و با هر محتویاتی به جشنواره فیلم فجر برسد جای بسی تأمل و تاسف دارد. با توجه به اینکه ساخت فیلمی خلاف واقعیت توسط عوامل سازنده فیلم موجبات فشار روحی و روانی به اینجانب مادرشهیدان و همچنین فرزندان آن شهید است و القای مطالب و محتویات فیلم تاثیرات مخربی به جامعه و همچنین خانواده می گذارد، خواهشمندم نسبت به توقف اکران فیلم مذکور اقدام و در خصوص تعیین تکلیف موضوعات مورد نظر از مراجع ذیصلاح اقدام گردد.

به دنبال مادر شهدای ترور، سهراب خسروی تدوینگری که سیمرغ جشنواره فجر را به خاطر «تابستان داغ» در کارنامه دارد با انتقاد از عملکرد نادرست سازندگان این فیلم به «سینمامثبت» گفت: در اواخر فروردین ماه من قرارداد تدوین این فیلم از سوی محمد حسین قاسمی تهیه کننده پروژه با من بسته شد. حدود شش ماه بطور کامل همزمان با فیلم برداری٫ فیلم توسط من و همکاری گروه سه نفره انجام در خدمت سازندگان این فیلم بودم و سکانس به سکانس پس از فیلم برداری، تدوین انجام شده به تأیید نرگس آبیار کارگردان می‌رسید تا کل فیلم به مرحله فاین کات رسید. در ادامه متاسفانه در قسمت فاین کات حتی با وجود خروجی بعضی از سکانسها برای مرحله صدا گذاری و ویژوال  با کارگردان اختلاف دیدگاه داشتیم که بخشی هم مربوط به مدت زمان نهایی فیلم بود؛ کارگردان بیشتر به یک اجراکار نیاز داشت تا تدوینگر. وضعیتی غیر منعطف که امکان تعامل و گفتگو بین تدوینگر و  کارگردان از بین رفته بود و فضای کار تدوین تبدیل به تک گویی و دیکته کردن از جانب کارگردان شده بود. در ادامه با توجه به اینکه پروژه اصلی تدوین در دفتر محمد قاسمی موجود بود خودشان یک طرفه تصمیم گرفتند فاین کات را انجام دهند و بدون اینکه من مطلع باشم، با شخص دیگری ادامه مراحل بعدی تدوین را به انجام رساندند. با  کارگردان و تهیه کننده صحبت کردیم اما متاسفانه با وجود زمانِ حدوداً یک ماهه تا جشنواره فیلم فجر به نتیجه مطلوب  برای ادامه کار نرسیدیم. طی جلسه‌ای که کارگردان و تهیه کننده، گفته شد از سبک و ساختار کار بنده  و بخش‌هایی که تدوین  کرده‌ام در فیلم استفاده نخواهند کرد.  قرار بر این بود که  فیلم را از ابتدا تدوین کنند. بعدتر از طریق یکی از همکاران مطلع شدم شخصی بنام حمید نجفی راد که ظاهراً در شرکت تصویرگسترپاسارگاد کارهای تبلیغاتی فیلم‌ها را  انجام می‌داده، ادامه تدوین فیلم را کار کردند. بعد در جشنواره متوجه شدم دو اتفاق روی داده است. یکی استفاده از سکانسهایی که بنده تدوین کرده بودم دربسیاری از موارد بشکل راف کات و دوم حذف اسم خودم و همکارانم از تیتراژ فیلم حتی اسم گروه سه نفره تدوین که شش ماه در تهران و چابهار در حال کار بودند در فیلم قید نشده است. متاسفانه علاوه بر مسائل گفته شده، در خصوص دستمزد من و دستیارانم، تهیه کننده به تعهدات خود ‍پایبند نبوده است. حتی قرار بود نسخه نهایی را به اتفاق ببینیم که این موضوع هم رخ نداد و با آنچه بر ‍پرده دیدم متوجه شدم که دلیل دوری گزینی و قطع ارتباط یک طرفه آنها با بنده ناشی از چه بوده است! متاسفانه همچنان در سینما درگیر مسائل امنیت شغلی هستیم.




«شبی که ماه کامل شد»(نرگس آبیار)⇐سوار بر ترن هوایی به سوی مقصودبیک!

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: دوربین لرزان برای چه؟ انتقال تنش عصبی!!؟ جایی که تنش نیست چرا میلرزانی خواهر؟ چه کسی گفته فیلم استراتژیک باید لرزان باشد؟ یک “ایستاده در غبار” لرزاند و مفید افتاد! مگر “مزارشریف” لرزاند؟ مگر “پناهنده” لرزاند؟ مگر “چ” لرزاند؟ چه کسی گفته هر چه بیشتر بلرزانید دوز استراتژیک بودن بیشتر میشود⁉️ والله ترن هوایی لرزش اش بیشتر از شماست!

منفی: یک نمای زیبا نه از ایران و نه از پاکستان نمی بینید! همه جا ناهمگونی! همه جا زشتی! دست و پا میزنند تا شبیه “میلیونر زاغه نشین” شوند!! زاغه نشین استراتژیک!!!

منفی: همان کاترین بیگلوست؟! منتها او در دل جنگ میسازد و این در آشپزخانه !! به پاکستان هم که میرود یا در اتاق خواب است یا رستوران در زیر نگاه عاقل اندر سفیه محمدعلی جناح!

منفی: ای کاش به سبک “قانون مورفی” یک طراح اکشن برای نماهای تعقیب و گریز می آوردند! اجرای سردستی درگیریهای فیلم بدجوری توی ذوق میزند! تقصیر آبیار نیست؛ او کارش چیز دیگریست!

منفی: خاله زنک بازی شبنم مقدمی که انگار از “نفس” پرت شده اینجا! قبلا گلاره عباسی بود که در فیلمهای آبیار بازنشر میشد و حالا شبنم مقدمی! با همان تیپ خاص

منفی: هوتن شکیبا با همان خل بازی “لیسانسه ها” شده است داداش عبدالمالک ریگی! با لهجه ای که جاهایی به شمالی میزند! الناز شاکردوست زن داداش ریگی هم که بلحاظ گویش انگار بچه ناف جردن است ولی بلحاظ رفتار متعلق به عصر قجر!

منفی: فرشته صدرعرفایی زیر گریمی سنگین رفته تا سیمرغ بگیرد؟؟ بهتر نبود بازیگری اصل جنس مثلا سلیمه رنگزن را میاورند که قیافه معمولیش منطبق با گریم شده صدرعرفایی است؟

منفی: کمترین خلاقیتی برای چیدن بازیگران فرعی هم صورت نگرفته! همین بس که مرد نابکار فیلم اصغر فرهادی شده است پدرزن داداش ریگی!!

منفی: موتیف هندوانه همه جا هست! از بلوچستان تا قم! لابد هندوانه هم نماد است! نماد چه؟؟ اینکه شب دراز است برای…؟؟

منفی: خدا این باران را از سینمای ایران نگیرد که اگر نبود کارگردانان ما در زیباسازی بصری دچار احتقان می شدند!! در خشکسالی بلوچستان هم باران یکریز میبارد بلکه دو فریم متفاوت خلق شود و نمیشود!

*سکانس
– تصاحب برادرزن ریگی جلوی کنسولگری ایران

*کاراکتر
-داداش زن داداش ریگی با بازی پدرام شریفی

*جوک
-کف گرگی عبدالمالک بر صورت داییش!! به سبک عصر شیوع جاهلیت در سینما

*گاف
-این منطقه شهری پاکستان است که تروریستها آزادانه در خیابان مانور میدهند؟؟

-عبدالمالک بدون محافظ با برادر در پیتزافروشی قرار میگذارد! که چه کند؟ به برادر بگوید راه او-یعنی زنش-از آنها جداست؟؟ نمیشد این اندرز را تلفنی بگوید؟

*دیالوگ
-اگه پاکستان اینه کانادا چیه؟




بعد از ادعای شگفت انگیز درباره تأمین بودجه فیلم مطبوع “کیهان” از بلوچستان!!⇐آیا سرمایه گذاری “قسم”تنابنده هم از اوج به استانی در شمال ایران منتقل خواهد شد؟؟  

سینماروزان: مدتی پس از انتشار متن اتهامات محمد امامی سرمایه گذار بازداشتی سریال “شهرزاد” ، تهیه کننده فیلم “شبی که ماه کامل شد” از تأمین سرمایه این فیلم توسط سرمایه گذاران بلوچ خبر داد!!!

به گزارش سینماروزان اینکه بودجه فیلمی با مضمون قتل زن داداش عبدالمالک ریگی- که اتفاقا “کیهان” هم زودتر از خیلی ها آن را بعنوان فیلم معیار جشنواره معرفی کرد-توسط سرمایه گذاران استانی محروم همچون بلوچستان تأمین شده باشد به شدت شگفت انگیز بود و شاید برای بستن مسیر حاشیه های احتمالی به هنگام رونمایی فیلم در جشنواره.

شفاف سازی روزگار جدید مصائب خود را هم دارد و در سالی که قیمت دلار افسارگسیخته بالا رفت و معیشت مردم تحت الشعاع قرار گرفت همه میخواهند خود را مستقل و بی وابستگی نشان دهند مبادا با قضاوت مخاطبان روبرو شوند.

به نظر میرسد عنقریب است که برخی از صاحبان محصولات ارگانی جشنواره نیز از ترس قضاوت بخاطر ارگانی بودن شرایط معرفی خویش به عنوان محصولی مستقل را فراهم کنند.

آیا میتوان انتظار داشت فیلمی مانند “قسم”محسن تنابنده که پیشتر درباره حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج از آن سخن گفته شده به همین زودیها به عنوان فیلمی که با حمایت مالی سرمایه گذارانی ساکن در استانی شمالی ساخته شده، معرفی شود؟؟؟




در جهت پیش بینی سینماروزان⇐رسانه صداوسیما هم فیلمهای متبوع “کیهان” را روی جلد برد!

سینماروزان: یک هفته قبل بود که روزنامه اصولگرای “کیهان” در تحلیلی از دو فیلم “ماجرای نیمروز2” و “شبی که ماه کامل شد” با عنوان فیلمهای استراتژیک جشنواره نام برد.(اینجا را بخوانید)

سینماروزان در آن زمان پیش بینی کرد که بعد از “کیهان” دیگر رسانه های اصولگرا نیز حمایت از این فیلم و برخی فیلمهای ارگانی دیگر و از جمله “بیست و سه نفر” ، “قسم”  ، “تختی” و “دیدن این فیلم جرم است” را در دستور کار قرار خواهند داد.

حالا با تیتر “چهار فیلم وسوسه انگیز” که روی جلد”جام جم” آمده و قرارگیری سه فیلم “ماجرای نیمروز2” ، “بیست و سه نفر” ، “دیدن این فیلم جرم است” و “شبی که ماه کامل شد” در این فهرست 4فیلمه پیش بینی سینماروزان محقق شده است.

با این روند احتمالا در روزهای آینده برخی دیگر از رسانه های اصولگرا به حمایت از این فیلمها خواهند پرداخت و هیچ بعید نیست که توزیع جوایز میان این فیلمها در جشنواره ، به مانیفست این رسانه ها بدل شود!!




شبنم مقدمی که با فیلم قتل زن داداش عبدالمالک ریگی به جشنواره میآید بیان داشت⇐فقط در “خجالت نکش” بود که هیچ اما و اگری در ایفای نقش نداشتم!!

سینماروزان: چند سالی میشود که شبنم مقدمی به بازیگر پرکار زنان سنتی نقشهای مکمل فیلمها بدل شده. او امسال نیز با دو فیلم “شبی که ماه کامل شد” با مضمون قتل زن داداش عبدالمالک ریگی و همچنین “زهرمار” در جشنواره حضور دارد.

به گزارش سینماروزان شبنم مقدمی در مقایسه کارنامه اش به “شرق” بیان داشت: به قول معروف همه نقش‌ها و همه فيلم‌هايم، مثل بچه‌هاي من هستند. (با خنده) درست است که اين جمله کليشه‌اي است اما واقعيت دارد. چون ممکن است در ميان بچه‌هاي يک مادر يکي از آنها شيطان‌تر باشد، يکي حرفت را گوش ندهد و…

مقدمی ادامه داد: به‌هرحال‌ مادر همه فرزندانش را با هر كيفيتي دوست دارد. ما هم اين حس را داريم که وقتي يک نقشي را مي‌بينيم، مي‌گوييم در اين نقش اگر اين‌طور بود بهتر بود، اگر اينجا نبود بهتر بود و…

مقدمی پیرامون اینکه در کدام نقشی که بازي کرده‌ «اگر»‌ها کمتر بوده است اظهار داشت: اين اتفاق در «خجالت نکش» برايم افتاد که هیچ اما و اگری در ایفای نقش نداشتم چون تعامل بسيار درستي ميان همه عوامل فيلم شکل ‌گرفته بود. من وقتي فيلم‌نامه را خواندم، گفتم جرئت ندارم آن را بازي کنم؛ نقش سختي است و نمي‌توانم آن را پيدا کنم ولی تهيه‌کننده فيلم به من گفت فيلم را نمي‌سازم اگر تو اين نقش را بازي نکني. اين حرف من را به تکاپو انداخت تا اين نقش را پيدا کنم.




رونمایی از فیلمهای متبوع «کیهان» در جشنواره سی و هفتم فجر⇐یکی فیلمی درباره منافقین که با حمایت «فارابی» ساخته شده و دیگری فیلمی درباره «قتل زن‌داداش عبدالمالک ریگی» که پرسشهایی درباره حمایت یک وزارتخانه خاص از تولید آن وجود دارد⇔پرسش: آیا همراهی گسترده رسانه‌های اصولگرا از این دو فیلم را در کنار حمایت از محصولات سازمان ارزشی متمول برای دریافت سیمرغ شاهد خواهیم بود؟

سینماروزان: کمتر از یک ماه تا برگزاری جشنواره فیلم فجر زمان باقیست و در همین فرصت کوتاه هم گمانه‌زنیهای رسانه ای درباره آثار جشنواره آغاز شده و هم برخی رسانه‌ها کاملا شفاف از محصولات معیار خویش در جشنواره یاد کرده اند.

روزنامه اصولگرای «کیهان» در تحلیلی پیرامون جشنواره با انتقاد از اینکه هیچ حرکتی منطبق با چهل سالگی انقلاب برای جشنواره امسال صورت نگرفته از دو فیلم به زعم خود استراتژیک جشنواره هم نام برده است؛ این دو فیلم «ماجرای نیمروز2» و «شبی که ماه کامل شد» هستند.

پیشتر مسعود نقاش زاده معاون فرهنگی فارابی از حمایت فارابی از تولید «ماجرای نیمروز2» که درباره عملیات مرصاد است خبر داده بود(اینجا را بخوانید) و پرسشهایی درباره حمایت یک وزارتخانه خاص از تولید «شبی که ماه کامل شد» هم وجود دارد؛ این فیلم که داستانی درباره قتل زن‌داداش عبدالمالک ریگی دارد از حضور هوتن شکیبا بازیگر «لیسانسه ها» در نقش اصلی مرد سود می‍‍‌برد و لو رفتن برخی تصاویر فیلم در رسانه‌ها هم،  گمانه‌زنیهایی شکل داده درباره کمدی شدن فیلم!؟؟ حضور مرتضی اصفهانی مشاور تولید پروژه‌های امنیتی در گروه تولید «شبی…» نیز به اندازه خود سوءتفاهم‌زاست!

«کیهان» نوشته است: با اینکه تنها سه هفته تا آغاز سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر باقی است اما نه تنها هیچ حرکت یا ویژه برنامه‌ای برای این مناسبت در نظر گرفته نشده که تعداد فیلم‌های برخوردار از مضامین انقلابی در این دوره از جشنواره فجر، بسیار ناچیز خواهد بود.

«کیهان» ادامه داده است: از معدود فیلم‌های انقلابی و استراتژیک سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر می‌توان به آثاری چون «ماجرای نیمروز2: خط خون» با موضوع جنایات منافقین، «شبی که ماه کامل شد» با داستانی مرتبط با دستگیری عبدالمالک ریگی و احتمالا یک یا نهایتا دو فیلم دیگر ‌اشاره کرد. این درحالی است که بر اثر سیاست‌گذاری غلط وزارت ارشاد و جشنواره فیلم فجر، تعداد قابل توجهی از آثار این دوره از جشنواره، با هزینه یک سرمایه‌دار و با مضامین سیاه و شبه روشنفکرانه ساخته شده‌اند و به نمایش درخواهند آمد.

به گزارش سینماروزان باید منتظر ماند و دید با تأکیدی که «کیهان» بر «ماجرای نیمروز2» و «شبی که ماه کامل شد» داشته است، آیا دیگر رسانه‌های اصولگرا هم در کنار محصولات تولیدشده با همراهی سازمان هنری-رسانه ای اوج و از جمله «بیست و نفر» و «قسم» و «تختی»، حمایت همه جانبه از «ماجرای نیمروز2» و «شبی که ماه کامل شد» را نیز تا دریافت سیمرغ در پیش خواهند گرفت؟؟




دو دهه بعد از قسمت اول⇐پروانه ساخت «مصائب شیرین۲» صادر شد+صدور پروانه ساخت برای یک آقازاده اصلاح‌طلب+صدور پروانه برای آبیار و همسرش

سینماروزان: شورای پروانه ساخت با ساخت 3 فیلمنامه موافقت کرده است که در میان آنها بیش از همه قسمت دوم «مصائب شیرین»علیرضا داوودنژاد به چشم میخورد.

به گزارش سینماروزان داوودنژاد نزدیک به دو دهه قبل قسمت اول این فیلم نوجوانانه را با محوریت ارتباط دختران و پسران متولد دهه شصت ساخته بود و حالا عزم کرده قسمت دوم آن را که پیشتر «مصائب شیرین2017» نام داشت احتمالا با محوریت روابط دختران و پسران متولد دهه 80 بسازد.

به جز این شورای پروانه ساخت با تولید فیلم «شبی که ماه کامل شد» به تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی و کارگردانی همسرش نرگس آبیار نیز موافقت کرده است؛ فیلمی که مشخص نیست به مانند فیلم قبلیشان «نفس» ارگانی خواهد بود یا نه؟

علی حضرتی آقازاده الیاس حضرتی از فعالان جریان اصلاح طلبی نیز پروانه ساخت فیلمنامه «اردک لی» را به کارگردانی بهروز غریب پور گرفته است.

فهرست کامل پروانه های صادر شده به شرح زیر است:

–«شبی که ماه کامل شد» به تهیه‌کنندگی محمد حسین قاسمی ، کارگردانی و نویسندگی نرگس آبیار در ژانر اجتماعی

–«مصائب شیرین2» به تهیه‌کنندگی ، کارگردانی و نویسندگی علیرضا داوود نژاد در ژانر اجتماعی

–«اردک لی» به تهیه‌کنندگی علی حضرتی ، کارگردانی و نویسندگی بهروز غریب پور در ژانر اجتماعی