1

تبدیل #مختارنامه به نسخه‌های الکن ۹۰ دقیقه‌ای! چرا؟

سینماروزان/حامد مظفری: اشتباه اول چه بود؟ ممانعت از پخش سریال مختارنامه در محرم و صفر۱۴۰۲. توجیه؟ پخش مکرر سالیانه و تکراری شدن آن که اسباب جوک‌سازی رقم زده!

غلط؟ ذات ایرانی، با طنز و دست انداختن عجین است و از کمال الملک تا رضا تفنگچی و..‌‌‌. از این جوک‌ها در امان نمانده‌اند. پس یا این توجیه را نباید پذیرفت و تحلیل رسانه‌هایی نظیر سینماپلاس را قبول کرد که وجه حماسی-هیجانی مختار به درد امسال نمی‌خورد یا آن که باید پذیرفت که چه مدیران دهان بینی داریم که به خاطر چند جوک، جواهر را آرشیو کرده و انبوه بدلیجات بظاهر تولیدی تاریخی‌طور را روی آنتن می‌فرستند.

مشکل اصلی آنجا حادث می‌شود که باز وقتی صدای انتقادات و درخواست‌های مخاطبان برخاست تلویزیون در اقدامی عجولانه و به جای آن که دستور پخش نسخه اصلی سریال مختار را بدهد تکه هایی از سریال را با تدوین‌ی الکن و پر از گنگی و ابهام در قالب تله‌فیلم‌هایی -که حتی نکرده‌اند تیتراژ اصلی سریال را استفاده کنند-روی آنتن فرستادند. لابد ذوق هم کرده‌اند از تماشای کاردستی‌های بی سر و تهی که با دستکاری در مخلوق داوود میرباقری ساخته‌اند!؟

ادعای شان هم می‌شود که با این کار خواسته‌‌اند پاسخی دهند به نیاز مخاطب!

تبدیل #مختارنامه به نسخه‌های الکن ۹۰ دقیقه‌ای❗️ چرا⁉️
تبدیل #مختارنامه به نسخه‌های الکن ۹۰ دقیقه‌ای❗️ چرا⁉️

خواسته‌ی مخاطب این بود؟ مخاطب خیلی روراست می‌گوید مختارنامه را پخش کنید‌. حالا اگر معذوراتی ناگفتنی دارید که نمی‌شود سریال را از شبکه های اصلی تان پخش کنید، از شبکه های دیگر پخش کنید! شبکه های تماشا و آیفیلم و افق و آموزش که بود!

یکی دو سال قبل شبکه قرآن، سریال مختارنامه را با تیتراژ اصلی در باکس انتهای شب خود قرار داده بود و هر که علاقمند بود سریال را از این شبکه می‌دید.
امسال هم می‌شد نسخه اصلی سریال را بدهید اصلا از شبکه چهار پخش شود!
چه کاری است بدل کردن سریالی ممتاز به تله فیلم های الکن که بدترین نقیصه شان، حذف تیتراژ عالی سریال و تیتراژسازی بی‌سلیقه با موسیقی بی‌ربط است؟




پاسخگوی بزنگاه‌های سیاسی!؟/چرا تاریخ مصرف #مختارنامه تمام نمی‌شود؟

سینماروزان/سعید مستغاثی: مجموعه «مختارنامه» یکی از ماندگارترین محصولات تلویزیونی در تاریخ برنامه‌‌سازی تلویزیونی در ایران محسوب می‌شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه کیهان، داود میرباقری پس از کسب تجربیات سترگ خود در تولید آثاری چون «امام علی(ع)»، «مسافر ری»، «معصومین از دست رفته» کار بزرگ «مختارنامه» را به منصه ظهور رساند و اینک درحال انجام کار بزرگ‌تری به نام «سلمان فارسی» است.

گرچه از پایان تولید و آغاز پخش اول این مجموعه، بیش از سیزده سال گذشته است. اما روایت و محتوای «مختارنامه» به گونه‌ای است که پاسخگوی همه دوره‌ها و بزنگاه‌های سیاسی و اجتماعی است. به همین دلیل هم می‌توان مختارنامه را فاقد اتمام تاریخ مصرف دانست و حتی تماشای هر ساله‌اش، بازتاب روزگار است. همچنین نسل‌های جدید و آینده، حق تماشای این مجموعه و بهره از آن را دارند.

هنرمندی داوود میرباقری و همکارانش در روایت بخشی از تاریخ اسلام، به خوبی توانسته است از ظرفیت «همه زمانی و همه مکانی» فراز‌های آن تاریخ بهره ببرد. این بهره‌برداری به خصوص در زمینه مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی (یکی از بارزترین پیام‌های قیام عاشورا) و برپایی حکومت علوی در زمان امام معصوم (در حالی که ایشان به‌طور مستقیم حضور ندارند)، واضح‌تر از سایر نقاط تأثیرگذار قیام مختار به‌نظر می‌رسد. اما در سریال «مختارنامه» این فراز مهم از قیام مختار با ظرافت و هوشمندی روایت شده، به‌طوری که اسناد آن نیز خدشه‌دار نگردد. فی المثل در دیدار محمد بن حنفیه با مختار این دیالوگ‌ها مابین آنها رد و بدل می‌شود:

مختار: به حقیر فرصت دهید تا ننگ از دامان کوفه پاک کنم.

محمد بن حنفیه: چه در سر داری مختار، می‌خواهی چه کنی؟

مختار: می‌خواهم علم قیام بر افرازم، می‌خواهم قاتلین امام شهیدم را به مسلخ قصاص بکشانم.

محمد بن حنفیه: از من چه می‌خواهی؟

مختار: اجازه. حکم می‌خواهم.

محمد بن حنفیه: حکم همانا وعده خداست انّا مِن المجرمین مُنتقمون.

مختار: این یعنی رضایت، این یعنی رضایت به انتقام، یعنی رضایت به قیام.

و در صحنه‌ای دیگر که عبدالرحمان بن شریح برای اطمینان از تایید مختار توسط امام سجاد(علیه‌السلام) نزد محمد بن حنفیه رفته، این دیالوگ‌ها مابین آنان رد و بدل می‌شود:

محمد بن حنفیه: اهلا و سهلا، مشرف فرمودید، یاالله بفرمایید

عبدالرحمان بن شریح: جهت کسب تکلیف مصدع شدیم.

محمد بن حنفیه: کدام تکلیف مسلمان؟

عبدالرحمان بن شریح: مختار ثقفی که معرف حضورتان هست؟

محمد بن حنفیه: بله مختار از شیعیان ما است، از محبان ابویم علی (علیه‌السلام) است حالش چطور است؟

عبدالرحمان بن شریح: دعاگوی شماست، ایشان مدعی هستند که از طرف شما مأمور به قیام در کوفه شدند اگر ادعای وی درست باشد شیعیان عراق با وی بیعت می‌کنند و به پا می‌خیزند. شما به ایشان حکمی‌داده‌اید، مختار امین و وزیر شماست؟

محمد بن حنفیه: این چه پرسشی است‌، آیا سلیمان صرد خزاعی(خدایش قرین رحمت کند) وقتی قیام کرد حکم از کسی داشت؟ محاربه با قاتلین برادرم یک تکلیف است، تکلیفی که از من و برادرزاده‌ام سجاد ساقط شده.

عبدالرحمان بن شریح: پس اگر مغز آفتاب خورده من درست فهمیده باشد مختار هم کذاب است هم جاعل، او به مهر و دست‌خط شما حکمی‌ دارد که او را امین و وزیر خود کرده‌اید در کار قیام اگر شما به او حکمی‌نداده باشید قطعا مهر و دست خط شما را جعل کرده.

محمد بن حنفیه: خدایا تو غفوری و رحیم، تویی دانا به اسرار نهان پس چنان کن که خود دانی… الهی آمین مختار به نام من و به مهر من شما را به چه دعوت کرده؟

عبدالرحمان بن شریح: به قیام، به خونخواهی، به قصاص از قاتلین اخوی شهیدتان حسین(ع)

محمد بن حنفیه: یاری‌اش کنید تا خداوند شما را یاری کند.

عبدالرحمان بن شریح: خدا را شکر از عراق تا مدینه، از مدینه تا مکه به صحت و سقم ادعای مختار شک داشتیم خوف داشتیم بر کذب ابواسحاق مختار، حال که رای شما چنین است همه شیعیان عراق دوشادوش مختار قیام خواهند کرد و میمون‌هایی را که از منبر رسول‌الله بالا رفته‌اند به زیر خواهند کشاند و تقاص خون‌های اهل بیت را خواهند گرفت.

مختارنامه؛ پاسخگوی بزنگاه‌های سیاسی؟
مختارنامه؛ پاسخگوی بزنگاه‌های سیاسی؟

با این جملات و دیالوگ‌ها یکی از پرچالش‌ترین و مهم‌ترین موضوعات فقهی شیعه مطرح می‌شود یعنی مقوله قیام علیه ظلم و برپایی حکومت اسلامی برای فراهم آوردن امکانات آن قیام، در زمان امام معصوم و در شرایطی که به هر حال ایشان از صحنه سیاسی، اجتماعی غایب هستند. (امام سجاد علیه‌السلام نیز در دوران سخت و طاقت فرسای پس از عاشورای حسینی و در زمان قیام مختار از چنان صحنه‌ای کنار بودند.اگرچه معتقدیم امامان معصوم در هر حالت، واسطه فیض و رحمت الهی هستند.)و این می‌تواند پاسخی برای همه آنانی باشد که مبارزه با ظلم و بی‌عدالتی و طاغوت را تنها با حضور مستقیم امام معصوم، مشروع دانسته و بدون اذن رسمی‌ایشان، هرگونه مبارزه و قیام برعلیه ستم و استکبار را غیرشرعی می‌دانند.

فراز و نشیب‌های متعدد در سریال «مختار نامه » به تصویر کشیده می‌شود که تقریبا تمامی این فراز و نشیب‌ها علاوه ‌بر سندیت تاریخی، انگار هریک روایتی از حوادثی است که در طول این چهل سال بر انقلاب و نظام اسلامی رفته است. هوشمندی داوود میرباقری و همکارانش در بیان و تصویر صحنه‌های یاد شده گویی ناگفته‌های 40ساله این ملت را بازگو می‌کند.از توطئه‌های مختلف آل امیه و آل زبیر گرفته که استکبار زمان به شمار می‌آمدند تا توطئه‌های داخلی کوفه در ناراضی ساختن مردم و شایعه‌پراکنی علیه مختار و یاران نزدیکش و احتکار اجناس هنگام محاصره از سوی زبیریان و… که هریک به نوعی خیل توطئه‌های چهل سال اخیر علیه انقلاب و نظام اسلامی را تداعی می‌نماید. ضمن اینکه به دلیل معصوم نبودن هیئت حاکمه اسلامی، اشتباهات و خطاهای حکومتی نیز غیرقابل اجتناب است. یکی از توطئه‌های داخلی قابل تحلیل علیه حکومت مختار توسط «ابن حّر» صورت می‌گیرد که زمانی در لشگر مختار از رزمندگان شجاع به شمار آمده و جنگ‌های متعددی را در رکاب مختار شمشیر زده بود اما در زمان دیگر ظاهرا به دلیل اعتراض به تقسیم غنائم، به دلیل آنچه بی‌عدالتی مختار می‌خواند، خروج کرده و همراه دوستانش علیه مختار و حکومت اسلامی شورش می‌کند. دیالوگ‌های حق به جانب «ابن حرّ» و نوع تبلیغات سوء وی علیه حکومت علوی مختار شباهت زیادی به تبلیغات افراد و گروه‌هایی داشت که زمانی در جبهه انقلاب اسلامی قرار داشتند ولی پس از مدتی به دلیل برآورده نشدن خواسته‌های شخصی‌شان، به جبهه ضدانقلاب پیوسته و از پشت به انقلاب خنجر زدند.شورش «ابن حر» نیز اگرچه در ابتدا مستقل و ظاهرا عدالت طلبانه به‌نظر می‌رسد اما به زودی سرسپردگی‌اش به یکی از قدرت‌های مستکبر زمانش یعنی آل زبیر مشخص می‌شود که مخالفتش با مختار و حکومتش نه واقعاً به‌خاطر عدالت طلبی و ظلم‌ستیزی بلکه اساساً به دلیل زیاده‌خواهی و نوکری جبهه استکبار بوده و از همین رو با همان چهره حق به جانب که خیلی زود پرده از صورت برمی‌گیرد، شبانه به غارت و آتش زدن مال و اموال مردم دست زده و جامعه اسلامی را نا امن می‌کنند. آیا این نوع اقدام ضدانقلابی «ابن حر»، حرکات و اقدامات ‌تروریستی گروهک منافقین را در سال‌های اولیه انقلاب و بعد از آن، اغتشاشات فتنه ۸۸ را به اذهان متبادر نمی‌سازد؟

اما یکی از تکان دهنده‌ترین نقاط «مختارنامه» که به شدت برخی بیراهه روندگان انقلاب اسلامی را به‌خاطر می‌آورد، جایی است که رفاعه بن شداد (یکی از سران توابین) پس از برپایی حکومت علوی مختار، به دلیل انتقاد از روش وی در مقابله با قاتلین کربلا، از مختار بریده و تصمیم می‌گیرد راسا به قصاص قاتلین خون شهدای کربلا بپردازد اما در روند دشمنی با مختار به جایی می‌رسد که در کنار همان قاتلین شهدای کربلا قرار می‌گیرد.

در یکی از صحنه‌های سریال «مختارنامه» که شورش متحد رفاعه و توابین در کنار قاتلین کربلا مانند شمر و سنان و شبث و خولی و…علیه مختار در اثر حمله سپاه ابراهیم ابن مالک‌اشتر در حال شکست است، ابراهیم در مقابل رفاعه قرار گرفته و وی را خطاب قرار می‌دهد:

«…رفاعه تو هنوز به حقانيت يارمان شك داری؟ چشم باز كن ببين خون خواه حسين دوشادوش قاتلين حسين ايستاده…»

نوعی گمگشتگی و گیجی و سرگشتگی که در اثر عدم بصیرت حاصل می‌شود و چه خوب در مجموعه «مختار نامه» این عدم بصیرت نزد برخی مدعیان قصاص قاتلین کربلا نشان داده می‌شود.

در سریال «مختارنامه» با هوشمندی و درایت هنری، نمونه‌های عبرت‌آوری از سرپیچی از امر ولایت به تصویر کشیده شد که مهم‌ترین آنها در مورد ابراهیم ابن مالک‌اشتر اتفاق می‌افتد. همان سرداری که علی‌رغم همه وسوسه‌های خناسان با مختار دست بیعت داد و در سخت‌ترین زمان‌ها و دشوارترین شرایط در کنار مختار جنگید و خبیث‌ترین دشمنان خدا از جمله ابن‌زیاد را به هلاکت رساند. یعنی تا زمانی که ولایتمدار بود، با شجاعت جنگید و پیروزی‌های فراوانی برای سپاه اسلام به بار آورد ولی تنها در یک عرصه بود که از ولایت اطاعت نکرد و از باعث و بانیان اصلی شکست قیام مختار لقب گرفت. یا اسماعیل که در آخرین لحظات قیام، از حمایت مختار دست کشید و فرمان او را برنتافت و بسیاری از سپاهیان باقی مانده در دارالعماره کوفه را نیز از جهاد بازداشت تا اینکه مختار شکست خورد و به شهادت رسید و خود اسماعیل به همراه تمامی سپاهیان ‌گریخته از جنگ توسط مصعب ابن زبیر گردن زده شدند!!

و بالاخره ادای تکلیف الهی، یعنی همان موضوعی که تمامی پیامبران و اولیاء الهی و صالحین و مبارزان راه الله تنها و تنها برای آن (و نه به‌خاطر شکست و پیروزی‌های صوری)، جان و مال خویش را فدا کردند. به‌نظر می‌آید که میرباقری در برخی از لحظات سریال «مختار نامه» به خوبی مقوله ادای تکلیف را به‌عنوان پیروزی واقعی نمایش داده و در لحظات دیگری عقل حسابگر مادی را عاجز از فهم و درک پیروزی و تکلیف نشان داده است. فی‌المثل در قسمت‌های اولیه سریال، مختار، انسانی به شدت حسابگر به‌نظر می‌آید و از همین روی حتی حاضر به حمایت از ولی و امام زمان خویش یعنی حضرت امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) نشده و علی‌رغم توصیه‌های عموی خویش که والی مدائن بود، به یاری امام در صحنه‌های نبرد با معاویه نرفت چراکه در محاسباتش، تنها مردم کوفه و عراق قرار گرفته بودند و جایی برای پیروزی باقی نمانده بود!همین عقل حسابگر مادی است که مختار را از همراهی حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) در کربلا باز داشت و وی را به خسرانی ابدی و پشیمانی جاودانی دچار گرداند. چراکه پس از حضور مسلم در کوفه و بعد از جمع‌آوری سپاهیان قبایل اطراف برای حمایت از حسین‌ابن علی (علیه‌السلام)، هنگامی که مختار در مراجعت به کوفه با سپاه ابن حُرَیث مواجه شده و تعداد آنها را بیش از مجموعه نیروهای خودی تشخیص داده و جنگیدن را مصادف با شکست پیش‌بینی می‌نماید، در نتیجه تسلیم شده و آن سپاه آماده را هم تسلیم می‌کند! اما همین مختار پس از واقعه کربلا و کشیدن درد حسرت نبودن در عاشورای حسینی، در گذر از بیابان‌های عربستان و به سوی کعبه، دچار تغییر و تحول روحی شده و از آن پس ادای تکلیف را عین پیروزی می‌داند که همین ادای تکلیف باعث می‌شود تا در آخرین روز، علی‌رغم تعداد قلیل یاران و عدد کثیر دشمنان به قلب سپاه مصعب بزند و با شهادت خود، پیروزی حقیقی را تعریف کند.




ذکر خیر بیضایی، میرباقری، رسول خادم و کی‌روش وسط بحث سیاسی!

سینماروزان/محمد شاکری: رضا امیرخانی نویسنده همچون وسط بحثی سیاسی در کافه‌ای در مرکز پایتخت هم ذکر خیر بهرام بیضایی و داوود میرباقری را کرد و هم از عملکرد ورزشی رسول خادم و کی‌روش، گفت.

امیرخانی در بخشی از صحبت‌هایش و در تشریح مدیریت مفیدفایده، یک مثال فوتبالی زد و گفت: ما زمانی مدیریت تیم ملی را به کی‌روش دادیم، کاپیتان‌مان در همان سال آندرانیک تیموریان بود که مسیحی بود، مهاجم هم سردار آزمون اهل‌سنت بود. به‌طور طبیعی در هرچیزی این اتفاق ‌بیفتد، اوضاع بهتری خواهیم داشت. اینها همه برای این کشورند و دارند برای همین کشور کار می‌کنند و همه از کار این تیم لذت می‌بریم.

نویسنده #من_او و #ره‌ش ادامه داد: آیا این تیم در وزارت اقتصاد نمی‌تواند به وجود بیاید؟ اصلا اگر باز بگذاریم حتما همین تیم به‌وجود می‌آید. اگر باز بگذاریم حتما همین تیم در وزارت فرهنگ به‌وجود می‌آید. من می‌فهمم، وزارت اطلاعات مال خودتان، اشکالی ندارد. در این یک قسمت می‌توانم بفهمم اما در قسمت‌های دیگر موضوع تخصصی است، همان‌قدر که فوتبال تخصصی است اقتصاد ده برابر تخصصی است، فرهنگ هم همین‌طور.

امیرخانی افزود: اینها را آزاد بگذارید ببینید چه می‌شود. می‌آیند و شایسته‌ترین‌ها انتخاب می‌شوند. بعد شما با آن شایسته‌ها حتما می‌توانید صحبت کنید و جامعه خودش را دنبال خودش می‌کشد. شما یقین داشته باشید حضور سردار آزمون در تیم ملی در منطقه ترکمن‌صحرا یک‌سری اتفاقات را باعث می‌شود و این موضوع مهمی است.

یکی از سوال‌هایی که از امیرخانی پرسیده شد درمورد ساختار حکومت‌داری امیرالمومنین(ع) بود و اینکه آیا نحوه حکومت‌داری که در آن زمان بوده است می‌تواند مبنای حکومت امروز قرار بگیرد.

امیرخانی در پاسخ به این‌ پرسش گفت: من قصه‌نویس هستم اما با قصه‌های معصومان لج هستم. می‌توانیم مثل میرباقری و بیضایی هنرمند باشیم، حول اطرافیان معصومان آثاری مثل مختار و روز واقعه را خلق کنیم اما قصه خود معصوم اشتباه است. چون باید اشراف کامل نسبت به شخصیت وجود داشته باشد.

نویسنده #قیدار گفت: ما هیچ‌کدام اشراف به زندگی معصومان نداریم. بنابراین مقایسه با معصومان از همان باب اول اشتباه است. ما آمدیم یک حکومت دینی را تشکیل بدهیم. یک امام‌خمینی(ره) تصمیم گرفته است این کار را انجام بدهد. امام یک ویژگی‌های فردی داشتند. ایشان فهم‌شان از دنیا جوری بود که گرفتاری‌های آخوند خراسانی را حل‌شده می‌دیدند. آخوند خراسانی می‌گوید ما چرا باید حکومت‌داری کنیم؟ ما کنار سیاستمداران می‌مانیم و آنها حکومت‌داری کنند. اما تصویر امام از حکمرانی این بود که می‌شود ما این کار را انجام بدهیم. امام تصور حکومت در دنیای مدرن را داشتند.

امیرخانی در ادامه حرف‌هایش گفت: آدم حرف‌گوش‌کن به‌درد حکمرانی جدید نمی‌خورد. امروز وقتی می‌خواهیم درمورد آب صحبت کنیم نمی‌توانیم با وزیر نیرو حرف بزنیم. اگر معاونش هم مثل خودش آماده باشد، نمی‌توانیم با او حرف بزنیم. راه‌حل این است که آدم‌های جدید سرکار بیایند. رسول خادم آدم انقلابی‌ای است، او سر کار می‌آید. جدی کار می‌کند. یک روز یک نامه‌ای می‌نویسد، آن وقت حذف می‌شود. رسول حرفش را بدون نفاق زد. اما امروز نیاز به این آدم‌ها داریم. من شخصا التزام عملی به ولی‌فقیه دارم اما کسانی که هستند که فقط به‌صورت نظری التزام دارند و این خوب نیست.

ذکر خیر بیضایی، میربلقری، خادم و کی‌روش وسط بحث سیاسی
ذکر خیر بیضایی، میرباقری، خادم و کی‌روش وسط بحث سیاسی




داوود میرباقری در اولین گفتگوی تفصیلی پیرامون “سلمان فارسی” مطرح کرد⇐سال‌ها درباره سلمان تحقیق کردم و می‌خواستم بدانم مساله این شخص چه بوده است؟!/داستان “سلمان” از ابتدای تولد سلمان شروع می‌شود و تا پایان غدیر خم ادامه دارد!/بررسی سلمان فارسی یعنی بررسی تاریخ ادیان!/سریال به‌لحاظ پروداکشن بسیار عظیم است و در هر صحنه‌اش کلی اتفاق دیده می‌شود!

سینماروزان/فاطمه عودباشی: داوود میرباقری کارگردان سریالهای ماندگار “مختارنامه” و “امام علی(ع)”، درگیر تولید سریال “سلمان فارسی” است؛ سریالی که زندگی سلمان فارسی را دستمایه کار قرار داده است.

داوود میرباقری در اولین گفتگوی تفصیلی پیرامون این سریال با روزنامه جام‌جم، حرفهایی زده درباره کیفیت و کمیت تولید.

* در صحبت‌هایی که با رئیس رسانه ملی داشتید، اعلام کرده‌اید سلمان فارسی از دیگر کارهای تاریخی‌تان  یعنی امام علی(ع) و مختارنامه برایتان جذاب‌تر است. از چه لحاظ این سریال تاریخی برایتان جذابیت بیشتری دارد؟
مقطع تاریخی‌ای که سلمان فارسی در آن زندگی می‌کرد، بسیار پرحادثه و پرتنش بود. طبیعی است در آن مقطع حوادث سیاسی و اجتماعی متفاوتی هم رقم خورده بود. بنابراین وقتی می‌خواستم سریال سلمان فارسی را بسازم، حوادث سیاسی، اجتماعی و مختصات آن خیلی جذاب‌تر از مقاطع تاریخی سریال‌های امام علی(ع) و مختارنامه بود. ما در آن مقاطع خیلی حادثه نداشتیم اما در این دوره از تاریخ که سلمان زندگی می‌کرد، حوادث زیادی روبه‌رو هستیم. حوادثی که باعث شد زندگی سلمان هم فرازونشیب‌های زیادی داشته باشد. به همین دلیل ساخت سریال سلمان فارسی برایم جذابیت زیادی به همراه داشته است. وقتی تاریخ ۱۰۰ ساله از انوشیروان تا خسرو پرویز و اتفاقات را مرور می‌کنیم، خواندن این بخش‌ها از تاریخ هم جذاب است. به‌ویژه برای ما ایرانی‌ها بنابراین به تصویر کشیدن تاریخ هم جذاب است و ویژگی‌های خودش را برای مخاطبان دارند.

* به نظرتان سریال سلمان فارسی می‌تواند هم نظر مخاطبان عام را جذب کند و هم مخاطبان خاص؟
مسلما وقتی از همه پرسیده شود که قصه خسرو و شیرین را دوست دارند یا نه، پاسخ مثبت خواهند داد. جنگ بهرام چوبین و خسرو پرویز و… اینها مواردی است که برای تاریخ ایران جذاب است. به همین دلیل سریال سلمان فارسی می‌تواند برای همه جذاب باشد، حتی برای خودم هم این جذابیت زیاد بود. وقتی در تاریخ جست‌وجو می‌کردم و درباره این شخصیت پژوهش داشتم، برایم جالب بود که این کار را بسازم. روایت ما در این سریال به‌گونه‌ای است که مخاطب با یک اثر تاریخی روبه‌رو می‌شود و قصه‌هایی خواهد دید که برایش جالب خواهد بود.

جذابیت‌های زندگی سلمان فارسی کم نیست، حتی به فرموده  پیامبر(ص)، صاحب علوم بود و اشراف زیادی به حوزه‌های گوناگون داشت. پس ما مقاطع مختلف زندگی سلمان را شاهد هستیم؟
سلمان، زندگی پرفرازونشیبی داشته و داستان سریال تلویزیونی سلمان فارسی از ابتدای تولد سلمان شروع می‌شود و تا پایان واقعه غدیر خم ادامه دارد. در این سریال به مهم‌ترین اتفاقات تاریخ پرداخته می‌شود.

سلمان در حقیقت پروژه بررسی تاریخ ادیان هم هست؟
سلمان با توجه به عشق به حقیقتی که داشت تقریبا همه ادیان را درنوردید تا در کنار پیامبر(ص) آرام بگیرد و این نکته مهمی است. پس بررسی سلمان فارسی یعنی بررسی تاریخ ادیان.

ساخت سریال سلمان فارسی مساوی است با دشواری‌های فراوان، چطور تا این میزان نسبت به تاریخ دغدغه دارید که باعث می‌شود سراغ ساخت چنین آثاری بروید؟
کارهای سخت را دوست دارم و همیشه دنبال کارهای سخت رفته‌ام. من همیشه حریف کارهای سخت می‌شوم و فی‌نفسه این موضوع برایم جذاب است. بنابراین، این موضوع، پیچیده نیست که بخواهم به پیچیدگی‌هایش فکر کنم. سر هر کاری که می‌روم و می‌خواهم بسازم، عاشقانه و باانگیزه کار می‌کنم. به این دلیل است که خودم مساله دارم و برای بهتر و بیشتر فهمیدن، دارم تلاش می‌کنم جهان وسیع‌تری را کشف کنم. از سوی دیگر این مجال را پیدا کرده‌ام که درباره تاریخ بسازم و این موضوع چیز عجیبی نیست.

* رئیس رسانه ملی به‌عنوان اولین دیدار از آثار نمایشی تلویزیون سراغ پروژه سلمان آمد و از کارگاه‌های ساخت‌وساز این سریال بازدید کرد. حضور رئیس صداوسیما برایتان با چه حس و حالی همراه بود؟
آقای جبلی در جایگاه و مسؤولیت خودشان این تشخیص را دادند که از پروژه سلمان بازدید کنند. ما خوشحالیم مدیریت ارشد سازمان مساله‌اش این سریال است و از فضای ساخت‌وساز سریال سلمان فارسی بازدید کرد. این دیدار برای ما هم اهمیت داشت که بیشتر انرژی بگیریم و پرتلاش‌تر از قبل باشیم تا یک کار کیفی بهتر ارائه بدهیم. ما به همه اتفاقات زندگی سلمان در سریال سلمان فارسی پرداخته‌ایم. قصه سریال جذاب است و روی فیلمنامه هم خیلی کار شده است. همچنین در اجرا به جزئیات هم بسیار توجه می‌کنیم. سریال به لحاظ پروداکشن بسیار عظیم است و در هر صحنه کلی اتفاق دیده می‌شود.

درحال‌حاضر بخش‌های بیزانس را کار می‌کنید. تا چه میزان از این فصل کار باقی مانده است؟
برای ساخت فصل بیزانس سراغ لوکیشن‌های متفاوتی رفته‌ایم و همچنان این فصل از کار باقی مانده است. حدود ۲۵درصد از تصویربرداری سریال انجام شده‌است. از فصل بیزانس حدود ۸-۷ درصد مانده که جزو بخش‌های سخت کار است. ایده‌آل من این است که بعد از بیزانس، ایران را بتوانیم شروع کنیم. به دلیل این‌که هرچقدر جلوتر می‌رویم، این قسمت‌ها سخت می‌شود و نیاز به انرژی بیشتری دارد. بنابراین تا هنوز دوستان انرژی دارند بهتر است این بخش از کار را انجام دهیم. اما اگر نتوانیم طبق برنامه بخش‌های مربوط به ایران را شروع کنیم، ادامه کار را از حجاز شروع خواهیم کرد که به لحاظ بخش‌های ساخت‌وسازی‌اش کمی به نسبت ایران آماده‌تر است. چون شهرک ساخته‌شده داریم و می‌توانیم در آنجا کار کنیم. از سوی دیگر وقتی درباره بخش‌های مختلف زندگی سلمان تحقیق می‌کردم به نشانه‌هایی دست پیدا کردم که شخصیت او را نشان می‌داد و من هم تلاش کردم به این موارد در سریال سلمان فارسی بپردازم. من سال‌ها درباره سلمان تحقیق کردم و می‌خواستم بدانم مساله این شخص چه بوده است. پژوهش‌هایی که برای این پروژه داشتم، خیلی علمی پیش‌رفت. در مجموع سلمان پروژه پیچیده و سختی است.




یک تهیه‌کننده تلویزیون مطرح کرد⇐چرا در سریال‌سازی، قائم به شخص هستیم؟/چرا همه سریال “سلمان” به میرباقری ختم می‌شود یا مثلا تمام سریال “موسی” به حاتمی‌کیا؟/اگر خدای نکرده وسط ساخت سریال “سلمان” اتفاقی برای میرباقری بیفتد، سرانجام این پروژه چه خواهد شد؟/ “بازی تاج و تخت” در چند فصل و با کارگردان‌های مختلف ساخته شد و نه با یک شخص!/حتی در ترکیه هم سریالهای‌شان را با یک گروه کارگردانی تولید می‌کنند!/باید یاد بگیریم سریالهایی مثل “موسی” را با زمان‌بندی مشخص و با گروه کارگردانی به سرانجام برسانیم!

سینماروزان/مصطفی پور‌کیانی: یکی از تولیدات مهم تلویزیون برای مخاطبان، ساخت سریال‌های الف ویژه و فاخر است که معمولا با صرف هزینه‌های بالا و با گروه تولید و بازیگران فراوان تهیه و تولید می‌شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه وطن امروز، نکته مهمی که در زمینه ساخت چنین سریال‌هایی مطرح است، مدت زمان طولانی چندین ساله‌ای است که صرف ساخت آنها می‌شود و در زمانه‌ای که مخاطب در معرض انتخاب به‌روزترین سریال‌های متنوع ایرانی و خارجی است، ساخت چنین سریال‌هایی با همان روش‌های مرسوم و قدیمی و زمانبر، منطقی و تجاری به نظر نمی‌رسد؛ اگر چه برای ماندگاری در تاریخ، ساخت چنین سریال‌هایی مهم است. از سویی گذشت زمان و فرسایشی شدن آن قطعا بر خروجی و کیفیت نهایی کار اثر می‌گذارد.

مجید مولایی تهیه‌کننده سریال‌هایی مانند “نابرده رنج”، “هفت‌سنگ”، “چرخ فلک” و “بانوی عمارت” در گفتگو با روزنامه وطن امروز درباره چرایی فرسایشی شدن تولید سریالهای فاخر سخن گفته است.

متن گفتگوی مجید مولایی با وطن امروز را بخوانید:

* اصولاً زمان زیادی صرف ساخت سریال‌های الف ویژه و فاخر در تلویزیون می‌شود. میرباقری مختارنامه را در ۸ سال ساخت و الان که یکی دو سال از شروع فیلمبرداری سریال سلمان می‌گذرد، گفته شده ۴ تا ۵ سال دیگر این سریال به کنداکتور پخش می‌رسد. به نظر می‌رسد در مقایسه با هالیوود و حتی ساخت سریال در کشورهای همسایه، ما زمان بسیار بیشتری را صرف تهیه سریال‌ها‌ی‌مان می‌کنیم تا جایی که ممکن است در زمان پخش، چه از نظر کیفیت و چه قصه و همراهی مخاطب، دیگر آن استقبال لازم را به همراه نداشته باشد. به نظر شما چه دلایلی باعث شده تا این اتفاق بیفتد؟

مهم‌ترین دلیلی که باعث این اتفاق شده تا در سریال‌سازی در مقایسه با هالیوود وضعیت کاملا متفاوتی داشته باشیم، این است که ما ساخت سریال‌های‌مان قائم به شخص است. مثلا ما از آقای داوود میرباقری می‌خواهیم تا سلمان را برای‌مان بسازد و گویا همه سریال سلمان به میرباقری ختم می‌شود یا مثلا تمام سریال موسی به حاتمی‌کیا، در حالی که در هالیوود ساخت سریال اساسا بر دوش یک فرد نیست. سریال‌سازی در این جایگاه، فرمت و ساختاری دارد که یک فرد قدرت و توانایی ساخت آن را به تنهایی ندارد. به عنوان مثال سریال «بازی تاج و تخت» در چند فصل و با کارگردان‌های مختلف ساخته شد و آنها هم که در زمان‌بندی فصل‌های آخر طبق برنامه‌ریزی جلو نرفتند، با کاهش کیفیت از نظر مخاطبان همراه شدند. سریالی با آن حجم کیفیت و ساخت قطعا با برنامه‌ریزی دقیق و گروهی ساخته خواهد شد تا مخاطبان خود را نگه دارد.

 

* معمولاً خواست و سلیقه مخاطب در ساخت چنین سریال‌هایی فراموش می‌شود. 

بله! چون شرایط مخاطب بشدت در حال تغییر است و او مدام در حال دیدن فیلم و سریال‌های متفاوت است؛ قطعا سلیقه مخاطب با 6-5 سال دیگر متفاوت خواهد بود. ما ناچاریم یاد بگیریم که در سریال‌سازی نگاه حرفه‌ای‌تر و به‌روزتری داشته باشیم و برای این کار لازم است قائم به فرد نباشیم و فرد را به یک سیستم و گروه سریال‌‌ساز تبدیل کنیم؛ چه در حوزه فیلمنامه و چه در حوزه اجرا. متاسفانه ما در حوزه فیلمنامه نتوانسته‌ایم به‌‌روز باشیم که سریالی را که تولید می‌کنیم توسط متخصصان متنوع تولید شود؛ در هالیوود یک نفر مخصوص نوشتن پایلوت است، یک نفر فقط ادیت استوری می‌کند، نفر دیگر عهده‌دار شخصیت‌پردازی و کاراکترهاست و نوشتن دیالوگ‌ها بر عهده فرد دیگری است و یک گروه فیلمنامه را تهیه می‌کنند که در نهایت توسط گروه کارگردانی این نوشته مدیریت می‌شود تا طبق برنامه‌ریزی از پیش تعیین‌شده کار جلو برود. هیچ‌کدام از این موارد در سریال‌سازی ما رعایت نمی‌شود و به همان سبک قدیمی گذشته در حال تهیه سریال هستیم. شما فکر کنید اگر خدای نکرده اتفاقی برای آقای میرباقری وسط ساخت سریال سلمان بیفتد، سرانجام این پروژه چه خواهد شد؟ این مدل سریال‌سازی در کارهای فاخر به نظر منطقی، درست و به‌روز نیست.

 

* یکی از انتقادات تهیه‌کنندگان چنین سریال‌هایی ماجرای کمبود بودجه است که به گفته آنها زمان ساخت سریال را طولانی‌تر می‌کند. نظر شما چیست؟ 

معمولا در سریال‌های فاخر، برآورد مالی دقیقی از ابتدا روی کاغذ نوشته نمی‌شود و شما نمی‌دانید مثلا ساخت سریال حضرت موسی با این عدد ساخته خواهد شد، چون درباره سریالی صحبت می‌کنید که قرار است در 6-5 سال ساخته شود و در این زمان وضعیت تورم، هزینه‌ها و موارد اینچنینی اصلا قابل برآورد نیست. معمولا در این سریال‌ها همیشه یک خط بودجه برقرار است و هزینه می‌شود تا ساخت سریال تمام شود که این هم ریشه در همان عدم برنامه‌ریزی دارد. ما باید یاد بگیریم که این نوع پروژه‌ها را با برنامه‌ریزی و در زمان‌بندی مشخص و معقول و با تیم کارگردانی یعنی چند کارگردان و نویسنده به سرانجام برسانیم. اینها همه تجربه‌هایی است که در هالیوود و حتی ترکیه انجام شده است که برای تولید از گروه کارگردانی استفاده می‌کنند و نه شخص. ما چاره‌ای نداریم جز اینکه به سمت حرفه‌ای شدن در تولید و اجرا حرکت کنیم. 

 

* امکانات و زیرساخت‌های ما چقدر در طولانی شدن این پروژه‌ها اثرگذار است؟

یکی دیگر از مشکلاتی که در این زمینه ما درگیر آن هستیم و خود را به‌روز نکرده‌ایم و بسیار اهمیت دارد، استفاده از جلوه‌های ویژه رایانه‌ای در ساخت سریال‌هاست. هنوز بخش زیادی از سریال‌های الف ویژه ما در میدان و جلوی دوربین ساخته می‌شود. ما خیلی مسلط به امکانات استودیویی و ویژوال نیستیم. درصورتی که وقتی پشت صحنه سریال‌های بزرگ را می‌بینیم، حجم زیادی از سریال‌هایی مانند «بازی تاج و تخت» با استفاده از همین تکنولوژی‌های رایانه‌ای ساخته می‌شود ولی ما خیلی از این ابزارها استفاده نمی‌کنیم؛ با اینکه برخی مدعی استفاده حرفه‌ای از این امکانات هستند اما چون هنوز در بوته آزمایش قرار نگرفته‌اند، کارگردان‌های ما هنوز به آنها اعتماد ندارند و ترجیح می‌دهند تا همه چیز جلوی چشم‌شان و دوربین ضبط شود و همه اینها دست در دست هم می‌دهند تا ما نتوانیم یک پروژه جدی سریال‌سازی داشته باشیم.

***




حرف‌های امرالله احمدجو نویسنده سریال “سلمان فارسی”⇐تمام جنگ‌های مدینه و ازجمله نبرد خندق را در “سلمان” خواهید دید!/جنگ تن به تن حضرت علی(ع) با عمرو بن عبدو را به‌طور کامل در “سلمان” می‌بینیم!/چهره پیامبر(ص) و امام علی(ع) را با همان شیوه‌ای که معمول است، نشان نمی‌دهند!

سینماروزان: امرالله احمدجو از نویسندگان سریال “سلمان فارسی” در سالروز شهادت حضرت علی(ع) از جایگاه شخصیت این امام در سریال در حال تولید “سلمان فارسی”داوود میرباقری، سخن گفت.

به گزارش سینماروزان احمدجو در پاسخ به این سوال که حضرت علی(ع) چه جایگاهی در سریال سلمان فارسی دارد، به خبرگزاری فارس گفت: قطعا ایشان نقش و جایگاه زیادی را به خود اختصاص داده است. آشنایی ایشان با سلمان از مدینه آغاز می شود که بعد از هجرت است. در آن مقطع سلمان پا به سن است و جوان نیست، حضرت علی (ع) هم میانسال هستند.

وی ادامه داد: این دو بزرگوار آنجا همدیگر را می بینند و دلبسته هم می شوند. با هم هستند و این موانست تا شهادت حضرت علی(ع) ادامه پیدا می کند. سلمان خیلی بعد از حضرت علی(ع) و خلفا رحلت می کند. اخبار درباره او می گوید که بالای ۱۵۰ سال عمر کرده است. البته منبع مشخصی در این باره وجود ندارد و برخی هم این موضوع را افسانه ای می‌دانند.

احمدجو ادامه داد: البته بیشتر و عمده سریال تصویرگر همنشینی سلمان با پیغمبر است و در نهایت این تصمیم داوود میرباقری است که پایان را کجا بگذارد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا مخاطب حضرت علی(ع) را در سریال سلمان فارسی خواهد دید یا خیر؟ پاسخ داد: اگر خاطرتان باشد، حضرت علی(ع) در سریال “امام علی(ع)” که داوود میرباقری ساخت، مینی مال بود. میرباقری خودش تجربه درست و حسابی در این زمینه دارد و مثل سریال امام علی(ع) میزانسن می‌دهد. فرض کنیم مثلا اگر پیامبر(ص) دیالوگی دارند، طوری که دیده نشدن چهره ایشان توی ذوق‌زننده هم نباشد، نقل‌قول می‌شود یعنی به همان شیوه‌ای که معمول است، چهره را نشان نمی‌دهند و همان طور بدون نمایش چهره، سکانس برگزار خواهد شد.

احمدجو همچنین در پاسخ به این سوال که بخشی از قرابت سلمان فارسی با حضرت علی(ع) به جنگ ها و نبردهای ایشان هم برمی‌گردد، آیا ما شاهد نبردهای ایشان هم در سریال “سلمان” خواهیم بود؟ پاسخ داد: تمام جنگ های مدینه در سریال وجود دارد.

او ادامه داد: اوج این نبردها هم جنگ خندق (احزاب) است که سلمان راهنمایی کرده و با پیشنهاد او دور تا دور مدینه را خندق می‌کنند و آب می‌اندازند و این بار که ابوسفیان و دارو دسته اش خیلی مجهز می‌آیند، پراکنده می‌شوند و گورشان را گم می‌کنند. این بخش جنگ تن به تن حضرت علی(ع) را با عمرو بن عبدود دارد که خیلی معروف است و آن به تصویر می کشد.

داوود میرباقری در پشت صحنه سریال سلمان
داوود میرباقری در پشت صحنه سریال سلمان

وی در پایان تاکید کرد: حضرت علی(ع) را به هر شکلی به سراغش بروید پر از معرفت و حکمت است. حضرت علی(ع) فقط متعلق به اسلام نیست و متعلق به بشریت است. در آینده سریالی خواهیم دید که پر از شخصیت است و همه هم جذاب. داوود همه ذوقش را روی کاغذ ریخته و هم فیلمنامه و هم اجرا فوق العاده دیدنی خواهد بود.

گفتنی است سریال “سلمان فارسی” از تولد سلمان تا ماجرای فتح ایران را در ۴۰ قسمت روایت می‌کند.

علیرضا شجاع نوری بازیگر نقش اصلی سریال یعنی نقش سلمان فارسی است. محمدرضا هدایتی در این سریال نقش یک تاجر هندی را ایفا می کند. فرهاد اصلانی هم که تقریبا پای ثابت کارهای اخیر میرباقری است، در این اثر نقش یک تاجر را ایفا می‌کند. علی دهکردی هم از جمله دیگر بازیگران این سریال است. آخرین بازی زنده یاد چنگیز جلیلوند دوبلور پیشکوست نیز در این سریال در نقش یک کشیش رقم خورد.

فرهاد اصلانی در نمایی از سریال سلمان
فرهاد اصلانی در نمایی از سریال سلمان




تهیه کننده “مختارنامه” در گفتگو با سینماروزان بیان داشت⇐حین بازپخش “مختار…” کلی آگهی پخش میکنند ولی تاکنون دیناری برای بازپخش این سریال به عوامل نرسیده!!/دستمزدم بابت تهیه کنندگی سریال از بسیاری از بازیگران “مختار…” کمتر بود/فریبرز عرب نیا بیشترین دستمزد را بابت “مختار…” گرفت/امیدوارم سرمایه گذاری پیدا شود تا “سلمان…” را بسازیم

سینماروزان: نزدیک به یک دهه بعد از اولین رونمایی، سریال “مختارنامه” همچنان گزینه ای مهم برای پر کردن شبکه های مختلف سیما در ایام محرم است و عجبا که در این بازپخشها همچنان “مختار…” مخاطب دارد.

محمود فلاح تهیه کننده “مختارنامه” در چرایی بازپخشهای چندین باره این سریال به سینماروزان گفت: لحن حماسی سریال و بخصوص ماجرای خونخواهی امام حسین(ع) موجب شده این سریال همچنان بیننده داشته باشد و تا وقتی هم که بیننده دارد بازپخش سریال، عجیب نیست. هم من به عنوان تهیه کننده و هم داوود میرباقری به عنوان کارگردان سعی کردیم سریال جذاب وخوبی بسازیم که مخاطب پسند باشد و خوشحالیم که بعد از یک دهه همچنان “مختارنامه” مخاطب پسند باقی مانده.

محمود فلاح با اشاره به روال بازپخش محصولات تلویزیونی در دنیا بیان داشت: تا به حال دیناری برای بازپخش این سریال به من نداده اند در حالی که در همه جای دنیا رسم و قانون است که سریالی که مخاطب پسند بوده و چندین بار بازپخش شده است، باید در هر بازپخش به تهیه کننده مبلغی پرداخت شود. من اوایل که این سریال بازپخش می شد این موضوع را مطرح کردم ولی متاسفانه هیچ اقدامی نکردند و تاکنون بابت بازپخش، ریالی به من ندادند در حالی که در هر بازپخش کلی آگهی هم ابتدا و هم در میان سریال روی آنتن میرود. چرا عوامل سریال نباید از سودآوری این بازپخش سهمی داشته باشند؟؟

تهیه کننده “مختارنامه” در پاسخ به این پرسش سینماروزان که با اوضاع اقتصادی فعلی امکان دارد در آینده نزدیک سریالی مانند “مختار…” تولید شود گفت: اکنون هزینه های تولید چندین برابر شده است و تولید سریالهای فاخر به مراتب دشوارتر شده است ولی اگر سرمایه اش باشد میشود باز هم چنین سریالهای مخاطب پسندی ساخت که ماندگار باشند و مردم از دیدن به دفعات آن هم لذت ببرند.

محمود فلاح با بیان اینکه سعی کرده “مختارنامه” را با بودجه منطقی و بدون اسراف تولید کند به سینماروزان گفت: برخلاف تصور،  دستمزدم بابت تهیه کنندگی سریال از بسیاری از بازیگران کمتر بود چون وظیفه تهیه کننده هم همین است که دستمزد خوب بدهد و کار خوب و ماندگار بگیرد. به عنوان تهیه کننده اول به فکر بازی خوب و کار خوب بودم و سپس به فکر منافع خودم و همین شد که الحمدلله  کار خوبی رقم خورد.

محمود فلاح درباره بیشترین دریافتی عوامل “مختارنامه” به سینماروزان بیان داشت: بازیگران بیشترین دستمزدها را گرفتند و در میان آنها نیز فریبرز عرب نیا بیشترین دستمزد را گرفت و البته که انصافا هم با جان و دل کوشید شمایلی ماندگار از “مختار” خلق کند.

محمود فلاح با تأکید بر حل مشکلات مالی رسانه ملی برای تولید سریالهای درجه یک بیان داشت: ما تجربیاتی داریم که نباید هدر برود. باید کمبودهای مالی را مرتفع کرد تا بزرگان تلویزیون باز هم تولید کنند.  امیدوارم اگر سرمایه گذارش پیدا شود “سلمان فارسی” را بسازم تا سطحی تازه تر از تواناییهای به روز تولید در ایران را ارائه کنم.




مدیر تولید بیگ‌پروداکشن‌هایی نظیر «چ»، «در چشم باد» و «رستاخیز» بیان کرد⇐با کمبودهای مالی اخیر امکان تولید «سلمان» و «موسی(ع)» نزدیک به صفر است/همین حالا اگر بخواهند مجددا «مختارنامه» را بسازند باید ۴۰۰میلیارد هزینه کنند/برای تولید امروزی «در چشم باد» بیش از ۴۰۰میلیارد بودجه نیاز است/۴۰۰میلیارد در برابر اختلاسهای چندهزارمیلیاردی(!) عددی نیست ولی برای تولید محصولات تلویزیونی رقمی هنگفت است/ امثال داوود میرباقری و مسعود جعفری جوزانی آن قدر با کلیدواژه “کمبود بودجه” مواجه شدند که انگیزه خود را برای تولید از دست دادند/باید به فکر تأمین اعتبار پروژه‌های تاریخی ارزنده از مسیری مجزا بود…

سینماروزان: مدتهاست که اخباری مختلف از تولید مجموعه هایی تاریخی همچون «سلمان فارسی»، «موسی(ع)» و «پوریای ولی» برای رسانه ملی به گوش میرسد ولی به لحاظ عملیاتی هیچ اتفاق مشهودی برای تولید این مجموعه ها صورت نگرفته و در مناسبتهای مذهبی-انقلابی همچنان سریالهایی مانند «مختارنامه»، «امام علی(ع)»، «در چشم باد»، «کیف انگلیسی» و نظایر آنها هستند که روی آنتن میروند.

علی قائم مقامی تهیه کننده سینما که سابقه سالها مدیریت تولید پروژه هایی همچون «نسل سوخته»، «چ»، «رستاخیز»، «به رنگ ارغوان»، «مردان آنجلس» و فاز جنگ «در چشم باد» را در کارنامه داشته با اشاره به کمبود اعتبار تولید بیگ پروداکنشها به «جام جم» گفت: فارغ از تجربیات تهیه کنندگی سالها به عنوان مدیر تولید و اغلب مدیر تولید بیگ پروداکشنها در سینما و تلویزیون فعالیت داشته ام و بر این اساس رک و راست میگویم که اصلی ترین دلیل روی غلتک نیفتادن سریالهایی مانند “موسی(ع)” و “سلمان” کمبود منابع مالیست و با اوضاع فعلی امکان تولید چنین سریالهایی نزدیک به صفر است. تلویزیون تولید سریالی نظیر “مختار” را در کارنامه دارد که همین حالا اگر بخواهند چیزی شبیه به آن بسازند، چیزی بالغ بر چهارصد میلیارد تومان هزینه دارد!!! یا سریالی مانند “در چشم باد” اگر این روزها بخواهد ساخته شود، ممکن است خرجش از چهارصد میلیارد تومان هم بیشتر شود!! هرچند با اخباری که درباره اختلاسهای چندهزارمیلیاردی میشنویم این 400میلیارد رقمی نیست ولی در مختصات هنرهای نمایشی این مبلغ بسیارکلان است و سازمان براحتی نخواهد توانست این مبلغ را تأمین کند.

قائم مقامی ادامه داد: هرچند یکی دو سریال فاخر در زمان مدیریت علی لاریجانی بر صداوسیما ساخته شد ولی اوج تولید سریالهای فاخر یا بیگ پروداکشن در زمان مدیریت عزت الله ضرغامی بود که ثباتی نسبی بر اقتصاد حاکم بود ولی در روزگار فعلی و با التهابات مکرر ارز واقعا رفتن به سمت بیگ پروداکشن به ردیف بودجه ای مجزا نیاز دارد.

تهیه کننده «کفشهایم کو» و «جشن دلتنگی» که به عنوان مدیر تولید تمام جوایز سینما از جایزه فجر تا خانه سینما و منتقدان را برای پروژه های بیگ پروداکشنی مثل “چ” و “رستاخیز” گرفته افزود: خیلیها تصورشان این است که چون تولید به سمت دیجیتال حرکت کرده پس تولید فیلم و سریال فاخر هم ارزانتر شده! به صراحت میگویم که تصویرسازی رایانه ای نه تنها هزینه را کم نمیکند بلکه بخاطر آداپته کردن نماهای رئال با نماهای سی.جی.آی(رایانه ای) باید زیر بار پروداکشنی سنگین رفت که هزینه زاست وگرنه به جای آن که یک سریال تاریخی-حماسی تولید شود به کمدی ناخواسته دچار میشویم.

علی قائم مقامی تأکید کرد: متأسفانه کارگردانانی مانند داوود میرباقری و مسعود جعفری جوزانی که زمانی سریالهایی مانند “مختار” و “در چشم باد” را ساختند آن قدر با کلیدواژه “کمبود بودجه” مواجه شدند که بعید است حتی انگیزه سابق را برای روی غلتک انداختن پروژه های تاریخی خود داشته باشند. تزریق انگیزه با تامین اعتبار ممکن است و باید به فکر تأمین اعتبار پروژه های فاخر از مسیری مجزا بود بلکه کارگردانان فاخرساز هم بار دیگر هنرنمایی کنند و باز هم آثار تاریخی ماندگار برای چند نسل تولید شود.




پروژه ها و افراد مرتبط با محکومان بانک سرمایه کدامند؟⇐از “شهرزاد۱” تا “میلیونر میامی” و جشنواره “مدافعان حرم”/از “شاهگوش” و “ماه تی تی” تا “لامپ صد” و “فردا”/از حسن فتحی و داوود میرباقری تا بازرس خانه سینما و همکار خبرگزاری اصولگرا/از سعید ملکان و محسن محسنی نسب و عبدالله اسکندری تا مدیرعامل سابق انجمن دفاع مقدس!

سینماروزان: با اعلام احکام حسین هدایتی، محمدهادی رضوی و احسان دلاویز از متهمان بانک سرمایه و مشخص شدن اینکه این سه نفر رویهم به 50 سال حبس و رد مال و 156 ضربه شلاق محکوم شدند بد نیست مروری داشته باشیم بر پروژه ها و افرادی که حمایت این سه محکوم را داشته اند.

هادی رضوی به جرم اخلال عمده در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، رد مال و ۷۴ ضربه شلاق و محرومیت از خدمات دولتی محکوم شده است. احسان دلاویز نیز به جرم معاونت در اخلال در نظام اقتصادی به ۱۰ سال حبس محکوم شده است. حسین هدایتی نیز به جرم اخلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس، محرومیت دائم از بکارگیری در خدمات دولتی و رد مال معادل ۴۸۸ میلیارد تومان به نفع بانک سرمایه و به تحمل ۷۴ ضربه شلاق در انظار عمومی محکوم شد.

حسین هدایتی دارای سابقه حمایت از تولید سریال ناتمام “ماه تی تی” به کارگردانی داوود میرباقری و تهیه کنندگی مهران برومند بود.

محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری به غیر از سرمایه گذاری در فصل اول “شهرزاد” و حمایت و ریاست شورای سیاستگزاری جشنواره فیلم “مدافعان حرم” چنان که در دادگاهش روایت شد در تولید فیلمی به نام “بی حساب/میلیونر میامی” هم نقش داشت.

کارگردانی “شهرزاد” را حسن فتحی برعهده داشت و کارگردانی “میلیونر میامی” را مصطفی احمدی بازرس خانه سینما!!! دبیری جشنواره مدافعان حرم را نیز حمید یادروج از همکاران سابق یک خبرگزاری اصولگرا برعهده داشت.

سعید ملکان نیز علاوه بر حضور به عنوان مجری طرح در “شهرزاد1” تهیه کنندگی “میلیونر…” را برعهده گرفته بود.

احسان دلاویز مشاور جوان رییس اصلاحات کار هنریش را زودتر از محمدهادی رضوی و با حمایت از تولید سریال “شاهگوش” شروع کرد. “شاهگوش” را داوود میرباقری کارگردانی کرد.

دلاویز در تولید دو فیلم “فردا”ی مهدی پاکدل-ایمان افشاریان و “لامپ صد”سعید آقاخانی نیز به عنوان سرمایه گذار حضور داشت.

تهیه کنندگی “فردا” را حسین صابری برعهده داشته که در ماههای اخیر تجربه مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را هم پشت سر گذاشت!!! تهیه کننده “لامپ صد” هم محسن محسنی نسب بود.

عبدالله اسکندری گریمور برجسته وطنی به نوعی هم مشمول همکاری با رضوی و هم دلاویز میشود چون اسکندری هم در تیم تولید “شهرزاد” و هم تیم تولید “شاهگوش” حضور داشت.

اگر میخواهید سیاهه کامل همکاران این دو محکوم را پیش رو داشته باشید کافیست فهرست تمام عوامل درگیر در پروژه های مطروحه را کنار هم بگذارید.




نویسنده این سریال مدعی شد⇐همین امسال فیلمبرداری “سلمان فارسی” شروع می‌شود!/از بیش از ۲ هزار بازیگر جوان و مسن تازه‌کار و پیشکسوت برای بازی در “سلمان” تست گرفته میشود!/”سلمان” در چهل قسمت تولید خواهد شد!/یک تیم سه نفره مشغول نگارش دیالوگهای سریال است!/در سریال “سلمان” هم خرافه پرستی موبدان زرتشتی نقد شده و هم دروغ پردازیهای کشیشان هم عصر سلمان!!

سینماروزان: در سالهای اخیر بارها و بارها از آغاز پیش‌تولید سریال «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری خبرهایی منتشر شده و اخیرا باز هم اخباری درباره آغاز پیش تولید این سریال منتشر شده است.

امرالله احمدجو دوست قدیمی کارگردان و یکی از نویسندگان “سلمان فارسی” در گفتگو با “جوان” درباره تازه ترین اتفاقات مربوط به روند تولید این سریال سخن گفته است و مدعی کلید خوردن سریال در سال جاری شده است.

با توجه به اینکه مدتی داوود میرباقری برای انجام عمل جراحی در بیمارستان بستری بود الان مراحل پیش تولید سریال سلمان فارسی چگونه پیش می‌رود؟

خوشبختانه سال گذشته عمل داوود با موفقیت انجام شد و الان شرایط جسمی ایشان خوب است. اکنون مراحل دیالوگ‌نویسی به رغم اینکه هنوز فیلمنامه در حال اصلاح است به اتمام رسیده است. همچنین در حال حاضر کارگردان سریال سلمان با کمک عوامل در حال پیش بردن مقدمات فیلمبرداری از جمله انتخاب صحنه، ساخت لوکیشن و طراحی و دوخت لباس‌هاست.

به نظر شما فیلمبرداری این سریال چه زمانی آغاز می‌شود؟

با توجه به صحبت‌هایی که با آقای میرباقری داشتم مراحل مقدماتی ساخت سریال رو به اتمام است و همین امسال فیلمبرداری سلمان فارسی شروع می‌شود، البته با توجه به برنامه‌ریزی‌ای که برای تصویربرداری بخش‌هایی از سریال در کشور ترکیه با بازی بازیگران خارجی شده است، پیش‌بینی می‌شود مراحل تولید هم خیلی زمانبر باشد.

برای شروع فیلمبرداری بازیگران سریال انتخاب شده‌اند؟

بر اساس آخرین اطلاعاتی که از روند ساخت سلمان فارسی دارم، قرار است از بیش از ۲ هزار بازیگر جوان و مسن تازه‌کار و پیشکسوت در سراسر کشور تست گرفته شود و حدود ۴۰۰ نفر برای نقش‌آفرینی در این مجموعه انتخاب شوند، البته هنوز انتخاب هیچ کدام از کسانی که تست داده‌اند قطعی نشده است و جست‌وجوی آقای میرباقری برای انتخاب بازیگران ادامه دارد.

با توجه به اینکه گفتید اکنون فیلمنامه نوشته شده است و در مراحل پایانی ویرایش قرار دارد، مخاطبان تلویزیونی چند قسمت همراه این مجموعه سلمان فارسی خواهند بود؟

در نظر گرفته‌ایم که سریال سلمان فارسی مجموعه‌ای ۴۰ قسمتی باشد که با توجه به ویرایش‌های نهایی ممکن است چند قسمتی اضافه یا کم شود.

این سریال برگرفته از تاریخ است، از چه منابعی برای ساخت آن بهره بردید؟

درست است که زندگی سلمان فارسی متعلق به تاریخ است، اما بیشتر سعی کرده‌ایم داستان زندگی این مرد و فراز و نشیب‌هایش را روایت کنیم و در حاشیه به مسائل تاریخی آن دوران بپردازیم. با این حال از منابع تاریخی متعددی بهره برده‌ایم که شامل بخش‌هایی از کتاب قرآن کریم، تورات، انجیل می‌شود، در کنار این منابع دینی، همکاران ما در بخش پژوهش‌های سازمان صدا و سیما نیز با بررسی‌های متعدد و جمع‌آوری محدود اطلاعات به دست آمده از سلمان فارسی بخش تاریخی را هم به دستمان رسانده‌اند.

از مجموع همه این کتاب‌ها که واقعاً برای نگارش یک سریال کم و محدود بودند فیلمنامه سلمان فارسی را نوشتیم.

بار‌ها در جا‌های مختلف داوود میرباقری از این سریال به عنوان آخرین کار بزرگشان یاد می‌کنند و سال‌هاست برای ساخت آن زحمت می‌کشند، چند سال است که ایده ساخت این سریال را در سر دارند؟

به جرئت می‌توانم بگویم که حداقل ۳۰ سال است که می‌بینم داوود میرباقری در حال جمع‌آوری اطلاعات و تلاش برای ساخت سریال سلمان فارسی است. طی همه این سال‌ها دغدغه اصلی او در فیلمسازی ساخت سریالی درباره سلمان بود.

با این حال همیشه سعی کرده‌ام میرباقری را از انجام این کار منصرف کنم، چراکه می‌دانستم با توجه به محدودیت‌های منابع چه کار سختی است، حتی تا مدت‌ها فکر می‌‎کردم امکان ساخت سریال برای چنین شخصیتی نباشد، اما بالاخره پس از مدت‌ها و نوشته شدن سناریوی سریال از سوی میرباقری به این نتیجه رسیدم که می‌توان سریالی خوش‌ساخت و پربیننده از زندگی سلمان فارسی برای مخاطبان به نمایش گذاشت، بنابراین کار دیالوگ‌نویسی را شروع کردم، البته من تنها کسی نیستم که برای سریال می‌نویسد و یک تیم سه نفره هستیم که می‌نویسیم. ویرایش نهایی را هم شخص کارگردان انجام می‌دهد.

تا حدی که به داستان سریال لطمه‌ای وارد نشود برای مخاطبان بگویید داستان زندگی سلمان قرار است از چه دوره‌ای آغاز و چه فراز و نشیب‌هایی را به نمایش بگذارد.

این سریال دقیقاً از بدو تولد سلمان را نشان می‌دهد که هرچه بزرگ‌تر می‌شود بیشتر به خرافاتی بودن برخی از عقاید مؤبدان زرتشتی پی می‌برد و از این دین زده می‌شود. سلمان پس از اینکه می‌بیند عقاید زرتشتیان بیشتر به دنیاپرستی می‌پردازد تمام زندگی‌اش را رها می‌کند و به شام می‌رود و در آنجا عضو کلیسای مسیحیان می‌شود.

در آنجا هم در حد مفسر و انجیل‌شناس پیش می‌رود، اما پس از مدتی متوجه می‌شود برخی از عقاید مسیحیان هم ساخته و پرداخته کشیشان است و این دین نیز از اصل خود دور شده است. در همان زمان بوده که می‌شنود پیامبری در مکه ظهور کرده و راهی عربستان می‌شود، اما در کاروانی که حضور داشته کاروانسالار او را به عنوان برده به یک یهودی می‌فروشد و… تمام داستان زندگی سلمان از بدو تولد تا همراهی‌اش با پیامبر اسلام (ص) در این سریال به نمایش درمی‌آید و باید بگویم با این روندی که دارد این سریال کار خیلی بزرگی در تاریخ فیلمسازی ایران خواهد بود.




تهیه کننده سریال “امام علی” در گفتگویی تفصیلی اظهار داشت⇐مجوز بازی فردین در نقش “مالک” را ندادند و بجایش پیشنهاد دادند یک بدمن سینمای طاغوت این نقش را ایفا کند!!/اگر گوگوش نقش “قطام” را بازی میکرد سرنوشتش عوض میشد!!/به دلایل شخصی برای نقش “مالک” سراغ ایرج قادری نرفتم!/ علی نصیریان، جمشید مشایخی و عزت‌الله انتظامی نمیتوانستند “مالک” باشند چون نگاهشان دوپهلو نبود!!/افسانه بایگان، نیکی کریمی، مرجانه گلچین و حتی فریماه فرجامی نمیتوانستند “قطام” باشند چون بالرین نبودند!!!/ویشکا آسایش برای نقش “قطام” انتخاب شد چون باله بلد بود/داریوش ارجمند اعتراض کرد که دستمزدم کم است و من هم گفتم حرف زیادی بزنی در تیتراژ یک ضمه میگذارم روی الف تا بشوی “مالک اُشتر”!!!/سکانسهایی که دست و پای امام را نشان دادیم کاملا مربوط به مهدی فتحی بود!!/شریفی نیا استاد پیچاندن(!) بود و همین شد که نقش “ولید” را بهش دادیم!!/شریفی نیا در قالب ولید باقی ماند و مونوپل سینمایی شد که آهن فروشان و قالی فروشان تهیه کنندگانش بودند!!

سینماروزان: سریال “امام علی”داوود میرباقری در بازپخش چندباره اش در رمضان امسال همچنان جلب مخاطب کرد و جای خالی سریالهایی همچون خود را بیشتر و بیشتر نشان داد.

محمد بیک زاده تهیه کننده این سریال به بهانه بازپخش سریال با اشاره به تسلطش بر انتخاب بازیگران “امام علی(ع)” به “خبر آنلاین” گفت: تمامی بازیگرهای گروه را من، سیدداوود میرباقری و عبدالله اسکندری انتخاب کردیم. آقای شریفی‌نیا دستیار آقای میرباقری بود و زمان تست گریم به گروه اضافه شد. عبدالله اسکندری او را معرفی کرد. تازه هنوز ایشان برای بازی هم انتخاب نشده بود.

بیک زاده ادامه داد: دنبال بازیگر نقش ولید بودیم و آدم‌های مختلفی آمدند و صحبت کردیم و رد شدند که چون زنده هستند من اسمشان را نمی‌آورم. یک روزی دور هم نشسته بودیم. رضا شریفی‌نیا خیلی شیرین و بامزه و اهل پیچاندن حرف است. قشنگ یک حرف را از یک موضوعی به موضوع دیگری می‌پیچاند. من به شوخی گفتم خود این فلان فلان شده ولید است. من به داوود، داوود به عبدالله… همه به هم نگاه کردیم و عبدالله او را برای تست گریم برد و شد خود خود ولید. حتی بر اساس سیره‌هایی که قیافه ولید را توضیح می‌دهد همین آدم است. دقت کرده باشید همین الان هم از ولید خارج نشده.الان مونوپل سینمای ایران مونوپل رضای شریفی‌نیا است که عیبی هم ندارد. «بیله دیگ، بیله چغندر» این سینما رضا را لازم دارد. شما تیتراژ فیلم‌های آمریکایی را ببینید سه چهارتا تهیه‌کننده دارند و آن کسی که تهیه‌کننده اجرایی است دانش سینما دارد و از هر بخشی از سینما یک مقدار می‌فهمد. اما وقتی در سینمای ما آهن‌فروش سینماگر می‌شود. آجیل‌فروش می‌شود سینماگر، قالی‌فروش تهیه‌کننده می‎شود… این سینما نتیجه‌اش این می‌شود و رضا را لازم دارد. رضا به این سینما اتفاقا خدمت می‌کند.

محمد بیک زاده درباره علاقه اش برای حضور فردین در نقش “مالک اشتر” گفت: ابتدا صحبت فردین شد. البته برای خیلی از نقش‌ها صحبت خیلی از بازیگران قبل از انقلاب شد. آن زمان هم حرف من را خیلی گوش می‌کردند مثل امروز نبود که گوششان را روی حرف ما ببندند. برای خیلی‌ها مجوز بازی گرفتیم اما برای بازی فردین اجازه ندادند. علتش هم خیلی ساده است، ما قهرمان زنده نمی‌خواهیم. فردین برای توده مردم قهرمان بود. فردین را نپذیرفتند ولی علی آزاد را پذیرفتند؛ در حالی که اگر به تصاویر سینمای قبل انقلاب برگردیم فردین سمبل جوانمردی و آزادگی بود و علی آزاد سمبل نامردی و ناجوانمردی!!! علی آزاد هم نقش ابن‌عباس را بازی کرد. فخری خوروش و داوود رشیدی را هم ما پیشنهاد دادیم و مهدی فریدزاده مجوز بازیشان را گرفت. ولی فردین را اجازه ندادند، گوگوش را برای نقش قطام درنظر داشتیم که باز هم مجوز ندادند. اگر موافقت میشد و مجوز میدادند سرنوشت گوگوش عوض میشد ولی موافقت نکردند.

بیک زاده ادامه داد: برای انتخاب بازیگر سراغ ایرج قادری نرفتم. علت شخصی داشت. دلیل اینکه اینها را انتخاب کرده بودیم، این بود که سخت است کار مذهبی ساختن که مردم غیرمذهبی یا کسانی که زیاد با مذهب انس ندارند ببینند. بنابراین باید یک اله مان‌هایی را تعریف می‌کردیم که به واسطه آنها حداقل دو، سه قسمت اول سریال را ببینند بعد خود قصه آنها را جذب کند. در تیتراژ اگر اسم محمدعلی فردین می‌آمد، بدون اینکه ما نیاز به شلنگ تخته انداختن داشته باشیم در قسمت اول مردم پای کار می‌نشستند.  با خود فردین درباره‌اش صحبت کردم. یک گالری فرش در میدان ونک داشت که آنجا رفتم و با او صحبت کردم. او که از همان اول می‌دانست نمی‌گذارند ولی ما کار خودمان را کردیم و اگر هر کس کار خودش را بکند همه کارها درست می‌شود.

بیک زاده در چگونگی انتخاب داریوش ارجمند گفت: داریوش را من از بچگی می‌شناختم. ولی علت انتخابش بیشتر بازی در «ناخدا خورشید» بود. خیلی بازی قَدَری بود. خود جنس بود و الحق و الانصاف بازی‌اش در «ناخدا خورشید» را به همان قوت و قدرت تکرار کرد. ما بعد از این دو کاراکتر بازی‌ای به آن قوت از داریوش ندیدیم. علتش هم این است که کارگردان نتوانسته از او بازی بگیرد. این آدم توانا است. اگر جایی بازی ضعیف از داریوش ببینید مقصر کارگردان است.

بیک زاده در چرایی عدم استفاده از علی نصیریان، جمشید مشایخی و عزت‌الله انتظامی در نقش مالک اظهار داشت: در تصویر چشم‌ها حرف می‌زنند. تو در چشم داریوش گاهی آدم خوب می‌بینی، گاهی آدم بد می‌بینی. تو در چشم داریوش آدم دوگانه‌ای می‌بینی و شخصیت مالک همین است. آدم تند و عصبانی‌ای است و آدم مطیعی است. هر دوی این دو شخصیت باید در چهره این کاراکتر باشد. خشن است که در چهره داریوش هست. آنها هم که اسم بردید بازیگرهای خوبی بودند ولی داریوش می‌توانست مالک باشد و مالک سینمای ایران داریوش است. البته فردین خیلی چهره توانایی بود و ما از مالک به دنبال چنین چیزی بودیم. یک کاریزمایی باید در چهره‌ای می‌بود.

بیک زاده درباره دستمزد بازیگران گفت: بیشترین دستمزد را ارجمند گرفت. قبل از ما کاری انجام داده بود که ۲۵۰ تومان گرفته بود ولی ما با داریوش قرارداد ۱۰۰تومن بستیم که ۵تومن مالیات برمی‌داشتیم، ۹۵تومان می‌دادیم. حتی یادم است داریوش غر زد که من دستمزد قبلی که گرفتم ۲۵۰تومان بود، اقلا یک رقمی بزن که صدتومان رند شود. گفتم خیلی حرف بزنی، اینجا نوشتم مالک اشتر، در تیتراژ یک ضمه می‌گذارم روی الف می‌شوی مالک اُشتر. این تهدید را کردم به شوخی و او گفت هر طور صلاح می‌دانی.

محمد بیک زاده با تایید تأمل بر گزینه هایی همچون افسانه بایگان، نیکی کریمی یا مرجانه گلچین و حتی فریماه فرجامی برای نقش “قطام” بیان داشت: همه اینها گزینه بودند ولی آیا بالرین هم بودند؟ نه!! فائقه آتشین اگر بود، بعد ۲۰سال آمدنش در تصویر فقط اسمش جاذب بیننده بود ولی فن چرخیدن، راه رفتن، حرکت بدن اینها برای ما مهم بود. ویشکا آسایش در انگلیس تحصیل کرده بود و باله بلد بود. عمده‌ترین دلیل انتخابمان همین بود.

بیک زاده درباره سکانسهایی از سریال که دست و پای امام نمایش داده میشود گفت: یک جاهایی در سریال امام علی(ع) دست یا پای حضرت را می‌دیدیم، آنها هم مهدی فتحی بود. چون در سیره‌ها عمروعاص و حضرت علی یک‌طور تصویر شده‌اند. یک جمله معروف امام علی دارد که می‌گوید: عمروعاص یک علی است در طریق باطل. جمله بسیار عجیبی است!




حرفهای تهیه کننده سریال “امام علی(ع)” دو دهه بعد از اولین پخش⇐ محمد هاشمی آدم کم‌سوادی بود اما می‌دانست کم‌سواد است!/امثال مهرجویی برای کارگردانی “امام علی(ع)” انتخاب نشدند چون مدعی بودند ولی میرباقری هنوز به ادعا نرسیده بود/پیش از تولید، آیت الله خامنه ای متن سریال را بادقت خواندند و حتی روی کلمات نظر دادند!/”امام علی(ع)” را با ۲۶۹میلیون در ۱۹ماه ساختیم/همان زمان دو میلیارد برای “تنهاترین سردار” هزینه کردند!!/بعد از پایان فیلمبرداری عده‌ای می‌خواستند شریک این پروژه باشند و اسمشان در تیتراژ بیاید ولی زیربار نرفتم!!/سریال در زمان محمد هاشمی کلید خورد ولی بهره‌اش را لاریجانی برد!!/لاریجانی سرجمع حدود ۴قسمت از سریال را حذف کرد/قسمتهایی توسط لاریجانی حذف شد که بیشتر تمرکزش روی ابوذر و حرفهای تندش بود!!/بخاطر کمبود ۲۰ میلیون پول مجبور شدیم پایان “امام علی(ع)” را تغییر دهیم!!/”امام علی(ع) رکورد مخاطب تلویزیون که پیشتر متعلق به “خانه بدوش/مراد برقی” بود را شکست!!/همان زمان رییس پلیس پایتخت معترف شد که پخش “امام علی(ع)” آمار سرقت را کاهش داده!/میگفتند چرا قطام تحریک کننده است و حواسشان نبود که اگر قطام لوند نبود، ابن ملجم آدم ابلهی بود که به خاطرش علی را بکشد؟/چرا در سریال “مختارنامه”، مختار ثقفی پشت‌هم‌انداز کلاهبردار، قهرمان می‌شود، آن هم قهرمان ملی ایرانی‌ها؟؟؟/آرزو دارم سریال “رستم و سهراب” را بسازم!!

سینماروزان: “امام علی(ع)” از معدود سریالهای تاریخی تولید شده در تلویزیون جمهوری اسلامی است که سالها بعد از تولید همچنان مخاطب دارد.

“امام علی(ع)” را داوود میرباقری به تهیه کنندگی محمد بیک زاده ساخت که در دهه شصت مدیر طرح و برنامه گروه فیلم و سریال شبکه یک بود و عجبا که علیرغم موفقیت “امام علی(ع)” پس از آن تقریبا بیکار شد!!

محمد بیک زاده با اشاره به تصویب تولید “امام علی(ع)” در دوران مدیریت محمد برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی بر رسانه ملی به “خبرآنلاین” گفت: در آن زمان دوره ریاست آقای محمد هاشمی بود. محمد هاشمی آدم کم‌سوادی بود اما حسنش نسبت به بقیه این بود که می‌دانست کم‌سواد است. بعضی کم‌سواد هستند ولی خودشان را در اوج دانش می‌دانستند. محمد هاشمی از کسانی استفاده می‌کرد که اهل دانش باشند و کمبودهای خودش را جبران کنند و مدیریت هنری یعنی همین.

بیک زاده ادامه داد: در دوره محمد هاشمی بود که “امام علی(ع) امکان تولید یافت. در دوره‌های دیگر اگر بود از ما حذف و اضافاتی می‌خواستند. کاری که در “مختارنامه” انجام شد. مختار ثقفی پشت‌هم‌انداز کلاهبردار، قهرمان می‌شود، آن هم قهرمان ملی ایرانی‌ها. این جعل تاریخ است و دست بردن در تاریخ کار درستی نیست.

بیک زاده افزود: ما کار را با محمد هاشمی شروع کردیم و در دوره آقای لاریجانی پخش شد. بهره‌اش را آقای لاریجانی برد. و ایشان سرجمع حدود ۴قسمت از کار را حذف کردند که بیشترش تمرکز روی ابوذر بود. ابوذر حرف‌های تندی می‌زده و ممکن بود به بعضی بربخورد!!

بیک زاده با بیان اینکه منبع نگارش سریال “امام علی(ع)” یک کتاب مصری بود اظهار داشت: ما اساس کار را بر «الامام علی بن ابیطالب» نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود گذاشتیم که یک تاریخ‌دان مصری است و بسیار شیوا، خوش‌قلم و متکی به تاریخ این داستان را نوشته. این نسخه اساس ما شد و سپس تاریخ‌های دیگر که ۷۰ تاریخ اعم از فارسی و عربی بود که مورد تحقیق قرار دادیم.

بیک زاده در چرایی انتخاب داوود میرباقری برای کارگردانی بیان داشت: خیلیها بودند که میشد کارگردانی را به آنها سپرد. از مهرجویی و علی حاتمی تا داریوش فرهنگ و افخمی و نیکپور ولی همه اینها مدعی بودند و داوود هنوز به ادعا نرسیده بود و هوشمند بود. فقط در کار «رعنا» من هوشمندی داوود را دیدم. این آدم به درد این می‌خورد که شما انشای خودت را روی این کاغذ سفید بنویسید. آدمی که ادعا ندارد، تواضعش هنوز دست نخورده و گوش شنوا هم دارد.

بیک زاده ادامه داد: داوود انتخاب شد ولی برای تولید یک تله‌تئاتر. برآورد اولیه که برای سریال داده شد ۲۷میلیون تومان بود که برای تله‌تئاتر برآورد خوبی بود اما من همیشه با دوستان بحث می‌کردم که برای علی یا باید درست ساخته شود یا اصلا ساخته نشود. من روی دو مورد تعصب دارم، یکی علی است یکی ایران. یا درباره اینها باید ساخته شود و درست ساخته شود، یا نباید نزدیکش شد. چون اگر ضعیف ساخته شود به علویت علی صدمه زده‌ایم. اگر آن زمان ایستادگی می‌کردم که حرف من باید به کرسی بنشیند پروژه منتفی می‎شد. بنابراین پذیرفتم که با ۲۷میلیون تومان تله‌تئاتر حضرت علی(ع) را بسازیم. به بهانه ساختن دکور در شهرک سینمایی شهر مدینه را ساختیم. سپس نامه‌ای به مدیریت محترم گروه فیلم و سریال و شبکه اول نوشتم که فاز اول امام علی(ع) به پایان رسید. خواهشمند است برای فاز بعدی برآورد هزینه کنید. مهدی فریدزاده مدیر شبکه یک کلی غر زد که بنا نبود فازبندی شود گفتم یا باید بسازیم یا باید نسازیم، الان هم دست به مهره بازی است. خلاصه همینطور فاز به فاز جلو رفتیم تا نهایت با ۲۶۹میلیون تومان این در مدت 19ماه پروژه را تمام کردیم. این کار با ۲۶۹میلیون تومان ساخته شده، همزمان «تنهاترین سردار» با نزدیک به دومیلیارد بودجه ساخته شده و من برای ساخت این سریال خودم و اعتبارم را خرج کردم.

محمد بیک زاده با اشاره به نقش مقام رهبری در تأیید فیلمنامه “امام علی(ع) گفت: متن سریال را مدیران شبکه به خدمت مقام رهبری فرستادند. ایشان متن را خواندند. بسیار هم بادقت خوانده بودند. حتی روی بعضی از کلمات خط کشیده بودند که مثلا این کلمه خوب نیست. ایشان ادبیات فوق‌العاده خوب می‌دانند. حتی روی کلمات نظر داده بودند و درست و حرفه‌ای هم نظر داده بودند. مثلا یادم است دور یک پاراگراف کامل خط کشیده بودند و نوشته بودند «خنک است» یعنی در شأن سریال نیست و ما آن را حذف کردیم. در پایان کار هم برایمان یک «موفق باشید» نوشته بودند. ما با پشتوانه این نظر کار را شروع کردیم.

بیک زاده با اشاره به رویکرد مثبت مخاطبان به سریال گفت: هنوز امام علی(ع) در خاطره خیلی‌ها هست و هنوز رکورد بیننده این سریال را هیچ کاری نشکسته. قبل از انقلاب «خانه به دوش/مراد برقی» بود و این سریال رکوردش را شکست و این کار کوچکی نبود. زمان آقای نقدی رئیس پلیس تهران به من زنگ زد و تشکر کرد و گفت: پیک دزدی‌های ما از ساعت فلان تا فلان بوده، از زمانی که امام علی پخش می‌شود این پیک افتاده. این افتخار دارد. این موارد ما را قلقلک می‌دهد. ضمن اینکه الان با هر کس صحبت می‌کنی همه بالاتفاق می‌گویند بهترین کار مذهبی که تا امروز ساخته شده و این بهترین بودن را پزش را ما می‌دهیم. اما یک دلیل دارد. صادقانه و باعلاقه ساختیم و هدفمان پول و پست نبود. خواستیم علی را بسازیم و مر تاریخ را ساختیم.

بیک زاده در شرح مخالفتها با این سریال گفت: آن زمان معاونت سیما آقای احمد پورنجاتی بودند که بسیار بادانش و باهوش بودند. یک عزیزی به دفتر ایشان آمده بود، من را صدا کردند. این آقا گفت این وضعیتی که برای قطام تعریف کردید، این موجب ریبه می‌شد و تحریک کننده بود. من نمی‌دانستم آن آقا در چه سطحی هستند و بعدها ایشان را شناختم. پاسخ دادم که من از منظر چشم علی این را می‌بینم. ایشان از من ناراحت شد. اما این قطام اگر تحریک‌کننده نبود، ابن ملجم آدم ابلهی بود که به خاطرش علی را بکشد؟ زیبا و لوند بوده. این باید کسی باشد که بتواند من آدم هوس‌باز را تحریک کند که بابتش علی بکشم. اگر یک آدم زشت غیرقابل قبول را می‌گذاشتیم شما باور می‌کردید این برای این زن علی را کشته؟؟

بیک زاده درباره دردسرهای تولید “امام علی(ع)” گفت: بعد از پایان فیلمبرداری در سازمان صداوسیما یک عده‌ای می‌خواستند شریک این پروژه باشند و اسمشان در تیتراژ بیاید ولی هیچ کاری نکرده بودند و من گفتم من دروغ نمی‌نویسم. کار علی‌بن ابی‌طالب تا اینجا دروغ نگفته‌ام و اینجا هم در تیتراژ دروغ نمی‌نویسم. به شدت به دنبال این بودند که حالا که کار ساخت تمام شد تهیه‌کننده را تغییر بدهیم. خیلی‌ها را تست زدند، من هم بودم. می‌آوردند که چهار روزی باشد و بعد من را بگویند خداحافظ.

بیک زاده در چرایی تغییر پایان بندی سریال گفت: ما مقدار اندکی بودجه می‌خواستیم تا پایان امام علی را بسازیم و موفق نشدیم آن را بگیریم.فکر می‌کنم بیست، سی میلیون نیاز داشتیم تا آن چیزی که داوود نوشته بود را بسازیم ولی به ناچار طور دیگری تمام شد!




آیا جمال شورجه حتما باید دچار سکته مغزی میشد که وعده تولید “موسی(ع)” داده شود؟؟ آیا برای میرباقری و “سلمان” هم چنین خوابی دیده اند؟؟

سینماروزان/محمد شاکری: جمال شورجه کارگردان قدیمی سینمای ایران که علیرغم اعتقاد به اصولگرایی چنان که باید این جریان سیاسی را عامل کاسبی برای خود نکرده مدتی است که به دلیل سکته مغزی در بیمارستان بستری است.

به گزارش سینماروزان این بستری شدن در بیمارستان عاملی شده است که مدیران مختلف فرهنگی به عیادتش بروند و برایش آرزوی سلامتی کنند. عبدالعلی علی عسکری رییس صداوسیما نیز حین عیادت از شورجه ابراز امیدواری کرده برای پیشبرد سریع پروژه “موسی(ع)”.

پروژه “موسی(ع)” که فیلمنامه آن یادگار فرج الله سلحشور است بنا بود توسط خود سلحشور ساخته شود ولی اجل مهلتش نداد تا این جمال شورجه باشد که به دنبال روی غلتک انداختن این پروژه باشد.

با این حال بیشتر از سه سال بعد از مرگ سلحشور هنوز این پروژه وارد فاز عملی تولید نشده و فقط هرازگاه وعده حمایت از تولیدش داده میشود. این کشدار شدن ماجرا باعث شد جمال شورجه در ماههای اخیر مجبور شود به سراغ تهیه کنندگی یک فیلم کمدی با نام “اعترافات روی دور تند” و کارگردانی یک پروژه مشترک میان ایران و الجزایر با نام “احمد بای” برود.

با این حال عارضه مغزی شورجه باعث شده دوباره رییس رسانه ملی وعده تحقق تولید “موسی(ع)” را دهد. وعده ای که مشخص نیست تا چه حد جدی است؟؟؟

عین همین ماجرا برای داوود میرباقری و پروژه “سلمان فارسی” هم وجود دارد. هیچ بعید نیست که اگر میرباقری نیز یکی از همین روزها در بیمارستان بستری شود بلافاصله به عیادتش رفته و از لزوم تولید “سلمان” بگویند ولی در نهایت و یک دهه بعد از “مختار” همچنان حرکتی جدی برای تولید “سلمان” صورت نگیرد.

آیا بهتر نیست که اگر به هر دلیلی امکان تامین سرمایه تولید “موسی(ع)” و “سلمان…” وجود ندارد رک و راست به امثال شورجه و میرباقری گفته شود و بیخود و بی جهت آنها را امیدوار به آینده نسازند؟؟ امثال شورجه و میرباقری در سنی نیستند که بشود آنها را با امید واهی سرخوش کرد! پس چه بهتر که صادقانه با آنها گفتگو کرد.




همزمان با تخریب بخشی از دکورهای پروژه «محمد…»⇐داوود میرباقری از ساخت شهرک «تیسفون» برای تولید «سلمان» خبر داد!!⇔پرسش: آیا بهتر نیست قبل از ساخت هر شهرک سینمایی تازه، بودجه‌ای پس‌انداز شود برای نگهداری بعدی از آن شهرک؟؟

سینماروزان: مشکل تولید محصولات تاریخی در سینما و تلویزیون ایران فقط به نبود شهرکهای جامع تاریخی بازنمی‌گردد. نداشتن شهرک فقط یک دلیل است و دلیل دیگر، عدم نگهداری و مراقبت از شهرکهایی است که پیشتر برای پروژه های مختلف ساخته شده است.

اینکه همزمان با انتشار خبری درباره تخریب بخشهایی از دکورهای پروژه پرهزینه «محمد رسول الله(ص)»، نقل قولی از داوود میرباقری درباره ساخت شهرک «تیسفون» برای تولید «سلمان فارسی» منتشر میشود عجیب نیست؟؟ شهرکی که لابد برای ساختش کلی هم هزینه شود!!

روزنامه «جام جم» خبر از تخریب بخشهایی از دکور پروژه «محمد…»  در ساحل بنود در خلیج‌فارس در ۳۰ کیلومتری عسلویه داده است و داوود میرباقری درباره ساخت شهرک تیسفون به «فارس» گفت:  یک ماه و نیم است کارگاه‌های پیش تولید این مجموعه فعال شده است، قرار است شهر باستانی تیسفون، پایتخت دولت ساسانیان منطبق بر زمان کودکی تا نوجوانی سلمان در ایران را بسازیم. اصلی‌ترین مرحله پیش تولید، ساخت این شهرک است، که امید داریم در اوایل سال ۹۸ ساخت آن را شروع کنیم.

آنها که سروکارشان با مهمترین شهرکهای سینمایی موجود که یکی اش شهرک علی حاتمی(غزالی) است و دیگری شهرک سینمایی دفاع مقدس است بوده است، حتما از وضعیت کیفی این شهرکها و بودجه اندکی که صرف نگهداری و حتی توسعه شان میشوند خبر دارند!

از آن سو مدام هم گلایه های فیلمسازان را درباره کمبودهای موجود در شهرکهای سینمایی موجود می‌شنویم. در این اوضاع آیا بهتر نیست به قاعده ای بیندیشیم مبتنی بر آن که قبل از آغاز به ساخت هر شهرک سینمایی تازه ای، بودجه ای هم پس انداز شود برای نگهداری از آن شهرک؟؟




ادعاهایی تازه درباره «سلمان» و «موسی» از سوی معاون سیما⇐«سلمان فارسی» اوایل تابستان ۹۸ کلید می‌خورد!!/لوکیشن‌های «موسی» شناسایی شده و کار در حال پیشروی است!!

سینماروزان: مدتهاست مدیران تلویزیون از تولید سریالهای تاریخی «سلمان فارسی» و «موسی» می‌گویند ولی در عمل اتفاقی رخ نمی‌دهد! البته هرازگاه از آغاز تولید عنقریب این سریالها سخن گفته میشود ولی در نهایت از منظر اجرایی اتفاقی رخ نمیدهد.

تازه ترین اظهارنظر مربوط به این سریالها از معاون سیما سرزده است. مرتضی میرباقری به «فارس» توضیح داد: این دو گروه به شدت در حال کار کردن هستند علاوه‌بر این برای هر مرحله تاریخی که می‌خواهند سریال را در آن برهه روایت کنند باید ابزار و ادوات لباس و تمام موارد مربوطه را آماده کنند من چندین بار از کارگاه‌های این دو سریال بازدید کردم. اینها به اندازه شش ماه توانستند کارگاه لباسشان را تجهیز کنند و حدود هفت ماه در حال فعالیت برای تجهیز کردن کارگاه ادوات و ابزارشان بودند.

معاون سیما اظهار داشت: ما نیز قبل از شروع مرحله پیش تولید، زمان خاصی را برای مرحله پیش تولید و تولید این دو سریال در نظر گرفته بودیم که در حال حاضر بر طبق همان زمان‌بندی پیش رفتیم.

میرباقری در ادامه با‌اشاره به زمان آغاز تولید سریال «سلمان فارسی» نیز گفت: به امید خداوند قرار بر این است تا سریال «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری را اوایل تابستان ۹۸ کلید بزنیم و تمامی بازیگران این سریال در همین زمان مقابل دوربین می‌روند، اما باید تمام تمهیدات برای تولید چنین سریالی برآورده شود.

وی با‌اشاره به اینکه در مرحله پیش تولید سریال «سلمان فارسی» توقفی صورت نگرفته است گفت: هیچ‌گونه توقفی در مرحله پیش تولید این سریال صورت نگرفت و همچنان با شتاب پیش می‌رود. همچنین منابع ارزی و ریالی این سریال تامین شده است.

معاون سیما درباره تولید سریال «موسی (ع)» به کارگردانی جمال شورجه نیز گفت: هفته گذشته با جمال شورجه و احمد میرعلایی کارگردان و تهیه‌کننده این سریال صحبت کردم. آنها دقیقاً لوکیشن‌هایشان را شناسایی کرده‌اند و برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دادند و کار در حال پیشروی است.




تأمین بودجه با حکم حکومتی؟⇐بعد از “سلمان فارسی”، سریال “موسی(ع)” هم وارد پیش تولید شد

سینماروزان: فقط چند هفته بعد از خبررسانی سازمان صداوسیما پیرامون آغاز پیش تولید سریال “سلمان”، به تازگی خبری رسمی از سازمان درباره شروع پیش تولید سریال “موسی(ع)” منتشر شده است.

همزمان با انتشار خبر قبلی رسانه ها درباره چگونگی تولید سریال پرهزینه “سلمان” در روزگار محدودیتهای مالی سازمان طرح پرسش کردند. پرسشی که حالا و با آغاز پیش تولید “موسی(ع)” هم مجددا پررنگ میشود.

در حالی که آخرین پروژه تاریخی ایران “محمد رسول الله(ص)” که یک فیلم سه ساعته بود بیش از صد میلیارد هزینه برداشت حالا هزینه های چندصدمیلیاردی(؟؟) “سلمان” و “موسی(ع)” چگونه تأمین خواهد شد؟؟

آیا بناست جدا از بودجه مصوب سازمان بودجه هایی هنگفت برای تولید این سریالها جذب شود؟؟ تصویب این بودجه ها از چه کانالی صورت خواهد پذیرفت؟؟ از کانال مجلس یا مقامات بالادستی نظام؟؟




حرفهای قابل تأمل تهیه کننده “مختارنامه” در روزهایی که سازمان از آغاز پیش تولید “سلمان” خبر داده⇐چون فهمیدم امکان تولید «سلمان فارسی» آن طور که خودم می‌خواهم وجود ندارد پس قیدش را زدم!!/ آقایان می‌خواستند «سلمان…» را جور دیگری بسازند و چون با زاویه نگاه ایشان کنار نیامدم از تهیه کنندگی کنار کشیدم!!/امیدوارم میرباقری موفق باشد ولی ساخته شدن «سلمان…» به این راحتیها نیست!!

سینماروزان: در روزهای گذشته خبری درباره آغاز پیش تولید سریال “سلمان فارسی” در بخشهای خبری صداوسیما منتشر شد. خبری که متکی بود بر ملاقات داوود میرباقری با رییس سازمان بدون کمترین داده ای درباره تیم تولید و انتخاب بازیگران و حتی زمان فیلمبرداری!!

به گزارش سینماروزان محمود فلاح تهیه کننده ای که پیشتر در تولید “مختارنامه” کنار میرباقری بود در اظهاراتی برای “جام جم” از دلایل کنار رفتن خود از پروژه “سلمان” سخن گفته است.

محمود فلاح گفت: سالها بعد از بازنشستگی رسمی‌ام این روزها بیش ار همیشه احساس بازنشستگی می‌کنم البته نه به خاطر عدم توانایی شخصی بلکه به خاطر عدم توانایی روی غلتک انداختن پروژه‌هایی که مدتها دنبالشان بودم. طرحهایی که بعد از «مختارنامه» برای تولید داشتم اغلب تاریخی بودند و دیگر مثل قدیم نمی‌شود کارهای تاریخی را به جریان انداخت چون اوضاع اقتصادی در همه جا نامیزان است و در این نامیزانی بودجه‌هایی که می‌آید صرف کارهای روتین می‌شود.

این تهیه کننده ادامه داد: مدتها پیش چون فهمیدم امکان تولید «سلمان فارسی» آن طور که خودم می‌خواهم وجود ندارد پس قیدش را زدم. آقایان می‌خواستند «سلمان…» را جور دیگری بسازند و چون با زاویه نگاه ایشان کنار نیامدم از تهیه کنندگی کنار کشیدم.

محمود فلاح افزود: البته داوود میرباقری دوست عزیزم همچنان به دنبال فراهم آوردن شرایط تولید این سریال است و از صمیم قلب از خدا میخواهم کمکش کند ولی آنچه حس شخصیم است اینکه ساخته شدن «سلمان…» به این راحتیها نیست. «سلمان…» باید به گونه‌ای ساخته شود که چندپله جلوتر از «مختارنامه» و تمام محصولات تاریخی پیش از خود باشد و اگر بدون اطمینان به این اتفاق به تولید برسد مطمئنا کارنامه عواملش را خدشه‌دار خواهد کرد. امید که لطف خدا همراه میرباقری باشد و در صورت فراهم شدن ابزار بتواند یک سریال ماندگار دیگر خلق کند.




پرسشهای منتج از پخش یک آیتم خبری درباره سریال «سلمان» در رسانه ملی⇐آیا مفهوم پیش تولید تغییر یافته؟/آیا آغاز پیش تولید «سلمان» یعنی ملاقات سازندگان با رییس؟؟/آیا آقازاده میرباقری بناست نقش «سلمان» را بازی کند؟؟

سینماروزان: به تازگی یک آیتم خبری مبتنی بر آغاز رسمی پیش تولید سریال تلویزیونی “سلمان فارسی” جدیدترین ساخته داوود میرباقری از برخی بخشهای خبری شبکه های مختلف سیما روی آنتن رفت.

در روند حرفه ای تولید ، پیش تولید در مورد سریالی تاریخی مانند “سلمان” به معنای آغاز عقد قرارداد با بازیگران، پایان بازبینی لوکیشن و آماده سازی لباس و در نهایت آغاز فیلم برداری در مدت زمانی کوتاه است اما در آیتم خبری مذکور جز ملاقات چند تن از سازندگان سریالی تاریخی با مدیر سازمان صدا و سیما را ندیدیم! آیا مفهوم پیش تولید هم تغییر یافته؟؟

آنچه در شبکه های سیما نمایش داده شد، جلسه کارگردان، طراح چهره پردازی، طراح لباس، طراح صحنه و آقازاده میرباقری (حامد میرباقری) با رییس سازمان صدا و سیما بود و همه چیز در اتاقی دربسته رخ داد و چند تصویر آرشیوی از شهرک نور هم ضمیمه آن شد تا ثابت کند این سریال تاریخی که در هفت سال گذشته بارها خبر پیش تولید آن شنیده شده، همچنان در مرحله پیش تولید است!؟؟

گفته می شود این سریال 800 بازیگر اصلی دارد و چهار سال زمان صرف تولید آن خواهد شد اما با توجه به سابقه کاری میرباقری و وسواس وی، اگر دو برابر این زمان هم صرف تولید آن شود، جای تعجب نیست.

درباره عدد و رقم تولید این سریال هنوز نکته ای بیان نشده است. در شرایطی که آخرین فیلم تاریخی سینمای ایران به اذعان سازندگان آن بیش از صد میلیارد تومان هزینه داشته، حالا سریال 800 بازیگری میرباقری چه هزینه ای روی دست صدا و سیما خواهد گذاشت؟

در آیتم خبری اخیر، میرباقری درباره بازیگر نقش “سلمان فارسی” سکوت کرد. آیا منطبق با برخی شنیده های غیر رسمی این نقش سهم حامد میرباقری آقازاده کارگردان خواهد شد؟؟؟!!




یک رسانه اصولگرا متذکر شد⇐داوود میرباقری اگر در هالیوود بود برای ساخت یک سریال تاریخی آن قدر او را علاف نمی‌کردند که در نهایت از بیمارستان سردرآورد!!/میرباقری اگر در آمریکا بود تا رس او را در تولید محصولات میهنی نمیکشیدند رهایش نمی‌کردند!/چگونه است که سازمانی با ۴۸ هزار نیرو و هزاران میلیارد تومان درآمد، بودجه تولید «سلمان» را ندارد؟/ آنها که آرزویشان به تصویر کشیدن عشق عروس به پدرشوهر است(!) مدام کار میکنند تا امثال میرباقری به محاق بروند؟

سینماروزان: داوود میرباقری کارگردانی که محرم امسال برای چندمین بار سریال “مختارنامه”اش روی آنتن رفت و همچنان جلب نظر کرد مدتهاست به دنبال تولید سریال “سلمان فارسی” است و به جایی نمیرسد.

روزنامه اصولگرای “جوان” با نقد عدم استفاده از نیروهای کاربلدی همچون میرباقری به مدیران رسانه ملی تاخته است که چرا قدر سرمایه هایشان را نمیدانند.

متن گزارش “جوان” را بخوانید:
عمر معدود افراد امتحان پس‌داده‌ای که شوق و اشتیاق دینی و ملی و فهم تکنیکی خود را بار‌ها با آثارشان اثبات کرده‌اند در تنگنا‌ها و پیچ و خم‌های بوروکراتیک در حال تلف شدن است.
داوود میرباقری اگر در هالیوود بود امریکایی‌ها از او خیلی بهتر از اینی که مدیران فرهنگی ما سود می‌برند استفاده می‌کردند و اجازه نمی‌دادند مثلاً فیلمنامه او درباره یکی از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخی کشورشان که با وجود اهمیت و عظمت هنوز میان مردم مهجور مانده سال‌ها در ذهن او خاک بخورد و قطعاً او را آنقدر علاف نمی‌کردند که به مرز سالخوردگی برسد و در آستانه کلید زدن پروژه‌ای که برای ساختنش سال‌ها با مدیران چک و چانه زده به دلیل بیماری قلبی راهی بیمارستان شود.

اگر داوود میرباقری فیلمسازی شیعه نبود و گذرش به هالیوود میافتاد قطعاً از او برای ساخت یک دوجین شخصیت و قهرمان واقعی و قلابی امریکایی استفاده می‌کردند و تا به اصطلاح رس او را در ساخت آثار ایدئولوژیک به نفع سبک زندگی امریکایی نمی‌کشیدند به حال خود رهایش نمی‌کردند. اگر میرباقری در هالیوود بود جوری بستر را برای او مهیا می‌کردند تا وقتش را صرف مثلاً شاهگوش یا دندون طلا برای جایی مثل شبکه نمایش خانگی نکند. اگر داوود میرباقری ایرانی نبود و پایش به هالیوود باز می‌شد امریکایی‌ها همانطور که از استیون اسپیلبرگ، جیمز کامرون و غول‌های دیگر صنعت فیلم‌شان به سود منافع ملی و آرمان‌های امریکایی سود بردند از او نیز بهترین استفاده را می‌کردند، اما داوود میرباقری ایرانی و دلباخته اهل بیت (ع) است و سازمان صداوسیما با ۴۸ هزار نیرو و هزاران میلیارد تومان درآمد تبلیغات بازرگانی سال‌ها برای ساخت «سلمان فارسی» او پول نداشته و وقتی پس از سال‌ها سرکار گذاشتن قانع شده او را یاری کند، قاعدتاً زمان به جایی رسیده که قلب و جسم آقای کارگردان دیگر آن جوانی و طراوت سابق را ندارد.

داوود میرباقری به گفته دوست و رفیق دیرینش، امرالله احمدجو بیش از ۳۰ سال پیش طرح فیلمنامه سلمان فارسی را نوشته، اما هنوز امکان ساخت آن را پیدا نکرده است. احمد جو همان کارگردان سریال فاخر «روزی روزگاری» است که اوایل دهه ۷۰ مخاطب انبوهی را پای گیرنده‌ها می‌نشاند. او نیز سال‌هاست خانه‌نشین است. بی‌مهری و مدیریت ضعیف سینما و تلویزیون ایران نسبت به نخبگانش به امثال داوود میرباقری و امرالله احمدجو خلاصه نمی‌شود.

مرحوم سیدضیاء‌الدین دری در زمان حیات، تلاش نافرجامی برای تولید فیلم حضرت زینب (س) و نیز فیلمی درباره خلیج فارس و استعمار انگلستان به خرج داده بود، اما به گفته خودش همواره او را سر می‌دواندند. این سردواندن‌ها همواره در حالی رقم می‌خورد که شبکه‌های مختلف سیما برای سریال‌های زیرمتوسط و کارگردان‌های میان‌مایه همیشه پول در اختیار دارند و هیچ وقت هم کم نمی‌آورند.

این موضوع البته تنها به کارگردان‌های آثار دینی و تاریخی محدود نمی‌شود. صداوسیما همواره بی‌رغبتی عجیبی به همکاری با کارگردان‌هایی نشان داده که در کارنامه آن‌ها آثار خانوادگی روحیه‌بخش، نشاط‌آور و اخلاق‌گرا به چشم می‌خورد. برای مثال بیژن بیرنگ کارگردان آثار موفقی، چون «خانه سبز» و «همسران» نزدیک به دو دهه است که امکان ساخت هیچ اثری در صداوسیما را پیدا نکرده است. او جزو معدود کارگردان‌هایی است که همواره منتقد جدی پمپاژ ناامیدی، تلخی و منفی‌گرایی بسیاری از آثار سینما و تلویزیون ایران بوده است.

وقتی به لیست سریال‌هایی که طی ۲۰ سال اخیر در صداوسیما ساخته شده نگاهی بیندازیم به طور واضح به انبوهی از آثار برمی‌خوریم که در جذب مخاطب و انتقال مفاهیم دهان پرکن و گل درشت ناموفق عمل کرده‌اند؛ آثار‌ی که رنگ و بوی امید، اخلاق و سبک زندگی صحیح از آن به مشام نمی‌رسد، اما سازندگان آن هیچ وقت بیکار نبوده‌اند. وقتی پیگیر این می‌شوید که نویسنده و کارگردان این آثار چه کسانی هستند می‌بینید که ضعف این آثار رابطه مستقیمی با عقاید، افکار و گرایش‌های سازندگانش دارد. در برهه‌های مختلف برخی از آثار الف. ویژه که اهمیت موضوعات آن‌ها بر هیچ کس پوشیده نیست به دست افراد میان‌مایه و درجه چندمی سپرده شده که اتفاقاً امتحان خود را پیش از آن با ساخت آثاری کم‌ارزش پس داده‌اند، اما هنوز از ساخت اثر قبلی فارغ نشده به پروژه جدید دعوت شده‌اند.

در این باره مثال فراوان است. سعید نعمت‌الله نویسنده آثار میان‌مایه‌ای است که همواره دوره‌های پرکاری را با تلویزیون پشت سرگذاشته و به تازگی نیز خبر همکاری مجدد او به گوش می‌رسد.

او در گفت و گویی با روزنامه اعتماد که سال گذشته انجام شده بخشی از اعتقاداتش را رونمایی می‌کند و عجیب اینکه آن گفت‌و‌گو منجر به کمترین واکنشی از سوی مدیران سیما نمی‌شود. گویی این سخنان را یک کارمند جزء بر زبان آورده نه نویسنده‌ای که به واسطه فیلمنامه‌هایش خوراک فرهنگی برای میلیون‌ها مخاطب مسلمان طبخ می‌کند. «یک دوره کار تدوین و فروش فیلم آن هم به صورت یواشکی! فیلم‌های غیرمجاز انجام می‌دادم! یک روز به این نتیجه رسیدم، چون درآمدم از جای دیگری است، اگر سراغ نوشتن بروم برایم اتفاق بدی نمی‌افتد. برخلاف آنچه همیشه می‌گویند که تلویزیون زیاد دچار ممیزی و سانسور می‌شود باید بگویم اینطور نیست. امنیت تلویزیون خیلی بیشتر از شبکه نمایش خانگی است! خیلی‌ها به من می‌گویند نگو من با تلویزیون مشکل سیاسی دارم، اما من می‌گویم که با تلویزیون مشکل سیاسی دارم ولی می‌توانم با بخش نمایش آن کار کنم. خوشبختانه همه آدم‌هایی هم که ما با آن‌ها کار کردیم آدم‌های دموکراتی هستند، همین آقای میرباقری، یکی از دموکرات‌ترین مدیران تلویزیون است. دوست دارم یک روزی قصه عشق عروسی به پدرشوهرش را بنویسم! اگر سوئیس بودم حتماً می‌نوشتم، کار نمایش سرگرم کردن مردم است و هیچ رسالت دیگری به جز این ندارد. خوشبختی تنها در این است که زندگی را به شیوه خود سپری کنی. تا حالا ممیزی به کار‌های من نخورده است! من آن چیزی که خواسته‌ام را نوشته‌ام. به غیر از خانواده، کسانی را دارم که ساعت‌ها درباره خاطرات‌شان با هم حرف می‌زنیم. آدم‌هایی که نمی‌توانم اسم‌شان را بیاورم، چون شما اجازه چاپ اسم آن‌ها را هم ندارید! من با مرام و مسلک این آدم‌ها جلو می‌روم.

در مورد همسرم از بی‌اهمیت‌ترین چیز که پوشش اوست گرفته تا تفکراتی که دارد، همه مال خودش است. زنان در جامعه ما احترام ویژه‌ای را که باید داشته باشند، ندارند. زن‌ها همیشه نقطه اتکای فیلم‌های من بوده‌اند. مدیریت وقت شبکه، زمان پخش «رستگاران» به من می‌گفت: خیلی فمنیستی می‌نویسی، اما من به او گفتم فمنیستی نیست، واقعیت است! کاراکتر‌های من در یک جامعه عصبانی و خشمناک زندگی می‌کنند. خیلی حرف‌ها در دلم است که نمی‌توانم بزنم، چون زندان‌ها به اندازه کافی برای همه جا دارد.»
این آقای نویسنده خوشحال با وجود سن کم تا به حال بیش از ۱۰ برابر آدم‌هایی مثل میرباقری و مرحوم دری با رسانه ملی همکاری کرده است. عقیق۱۳۹۶، زیر پای مادر ۱۳۹۶، پشت بام تهران، ۱۳۹۴، میکائیل ۱۳۹۴، مدینه۱۳۹۳، مادرانه۱۳۹۲، دیوار۱۳۹۱، جراحت۱۳۸۹، زیر هشت۱۳۸۹و رستگاران ۱۳۸۸ تعدادی از آثاری هستند که سوگلی لیبرال‌مسلک رسانه ملی آن‌ها را برای مخاطبان ایرانی نوشته است. آدم‌های ساده‌لوح قطعاً می‌گویند رسانه ملی از تخصص او استفاده کرده و این ربطی به مثلاً مرام فکری و عقیدتی او ندارد، اما حقیقت این است که آنچه با عنوان سکولاریسم پنهان در آثار نمایشی تلویزیون ایران رواجی سیل‌آسا دارد با همین مغلطه کردن‌ها جریان پیدا کرده است. شاید به کارگیری این عناصر برای برخی بخش‌های سخت‌افزاری نتیجه بدهد، اما وقتی نرم‌افزارتان را به دست مهره‌هایی سپردید که مرام فکری دشمن شما را قبول دارند قطعاً به فرهنگ مردم ظلم کرده‌اید. وقتی به صفحه شطرنج و آرایش نیرو‌ها نظر می‌اندازیم، مشاهده می‌کنیم عمر معدود افراد امتحان پس‌داده‌ای که شوق و اشتیاق دینی و ملی و فهم تکنیکی خود را بار‌ها با آثارشان اثبات کرده‌اند در تنگنا‌ها و پیچ و خم‌های سازمان صداوسیما در حال تلف شدن است تا به نقطه پایان زندگی برسند و در این میان کوتوله‌های فکری جولان می‌دهند. برای ویرانی یک کشور کافی است مسئولیت‌های مهم و راهبردی فرهنگ را به آدم‌های بی‌کفایت بسپارید تا همین مهره‌هایی که آن‌ها را دست کم می‌گیریم از درون همه چیز را دچار فروپاشی کنند.




نویسنده این سریال بیان کرد⇐عمل جراحی قلب میرباقری، تولید “سلمان فارسی” را عقب انداخت/میرباقری میگوید این آخرین کارش است و دیگر نمیتواند درگیر کارهای بزرگ شود!

سینماروزان: انتشار خبری تکذیب شده درباره ساخت فیلم “حضرت خدیجه(س)” توسط داوود میرباقری در کنار اظهارنظری تکذیب شده از وی مبنی بر بی علاقگیش به بازپخش “مختارنامه” با واکنش امرالله احمدجو نویسنده و کارگردان مواجه شد.

امرالله احمدجو با اعلام اینکه بازنویسی فیلمنامه سریال «سلمان فارسی» از سوی داوود میرباقری به او سپرده شده درباره علت انتساب و انتشار برخی اظهارات و اخباذ مجعول به داوود میرباقری به تسنیم می‌گوید: این نوع اتفاقات طبیعی است برای داوود میرباقری کارگردان پرتلاش تلویزیون بیفتد. وقتی کسی این طور در اوج فعالیت می‌کند باید نسبت به او برخی حسادت داشته باشند که شاید بتوانند از طریق حاشیه، مدتی او را از دور بیندازند. معتقدم کسانی این موج‌ها و جریان‌های غرض‌ورزانه را هدایت می‌کنند که یا از داوود میرباقری توقعاتی حتی در طول سریال «مختارنامه» داشته‌اند که محقق نشده یا الان می‌خواهند حواشی اجازه کار جدید به این کارگردان تلویزیون را ندهند.
وی در ادامه خاطر نشان می‌کند: «مختارنامه» جزو آثار تلویزیونی بود که تکرار نمی‌شود؛ یک کار کاملاً اکشن و بزرگ که به تلویزیون عظمت بخشید. واقعاً وقتی روی آنتن رفت احساس غرور به من دست داد که چنین اثر بزرگ و حرفه‌ای در کشور ما تولید شده است. چرا نباید تکرار شود؟ «مختارنامه» شایسته است همه‌ساله به بهانه‌ای بار‌ها پخش شود و نسل به نسل این فرهنگ و مفاهیم تسرّی پیدا کند. اتفاقاً باید این سریال را تکرار کنیم تا نوجوانان یا جوانانی که دقیق ندیده‌اند یک بار دیگر مفاهیم ارزشمند آن برایشان مرور شود.
احمدجو می‌افزاید: ۳۰ سال پیش بود که میرباقری درباره ساخت سریال «سلمان» با من صحبت کرد، اما من به او خندیدم! گفتم: داوود! سلمان یک شخصیت فرهنگی بوده چطوری می‌خواهی با این کلیات و وجود المان‌های محدود تاریخی، سریال بسازی! اما آرام آرام سال‌ها گذشت و دو سال پیش که فیلمنامه را خواندم دیدم کاملاً اشتباه می‌کردم.
مسئول بازنویسی فیلمنامه «سلمان فارسی» درباره شروع این کار بزرگ تلویزیونی، گفت: «سلمان» در شرایط پیش‌تدارک شروع تولید قرار دارد و یکی از عواملی که جلوی این شروع جدی را گرفت بیماری و جراحی داوود میرباقری بود که می‌دانید چند ماه پیش او در بیمارستان عمل قلب باز انجام داد و همین اتفاق خودش مقداری کار را عقب انداخت.  داوود به من گفت: امری! (امرالله احمدجو) این آخرین کار بزرگ من است و سن و سال اجازه نمی‌دهد بتوانم کار به این طول و تفصیلی بسازم. تا آنجایی که توان دارم می‌خواهم کم نگذارم و همه تجربه، شوق و پشتکار و خلاقیت را به میدان می‌آورم. میرباقری شوق شروع کار تولید را دارد، اما آنقدر کار عظیم است که نیاز به یک تدارک همه‌جانبه دارد. تصورم این است که سال آینده تولید آن شروع خواهد شد تا این غرض‌ورزی‌ها به پایان برسد.