1

#محمد_حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب متذکر شد: ایرانیان بودند که دریانوردان را از دست دزدان دریایی سومالی نجات دادند ولی فیلمش را هالیوود ساخت!/آنها زیرساخت تولید اثر دریایی دارند و اتفاقات را آن طور که خودشان می‌خواهد سینمایی می‌کنند!/اگر می‌خواهیم در سینمای جنگ پیشرفت کنیم باید بر ارتقای زیرساخت‌های تولید مبادرت کنیم/در سینمای جنگ ایران، استثنائاتی مثل رسول ملاقلی‌پور و احمدرضا درویش داشته‌ایم/وقتی از سینمای درویش صحت می‌کنید با یک سینمای فوق‌العاده مواجهید!/ چرا دیگر طعم #دوئل را نمی‌چشیم؟/نباید سینمای امثال درویش متوقف شود

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: بخش‌هایی از تولید آثار مرتبط به حوزه دفاع مقدس نیاز به زیر ساخت دارد که بسیار مهم است و سینمای ایران باید از منظر توسعه زیرساخت به‌روزتر از این باشد تا بتواند فیلم‌های جنگی به‌روز تولید کند.

محمد حسینی مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب در نشست جشنواره مقاومت با بیان مطلب فوق گفت: غربی‌ها زیرساخت دریایی دارند و فیلم‌های مهیج دریایی می‌سازند یعنی در حالی که ایرانیان، دریانوردان را از دست دزدان دریایی سومالی نجات می‌دهند اما غربی‌ها فیلم «ناخدا فیلیپس» را می‌سازند چون آنها زیرساخت تولید اثر دریایی دارند و اتفاقات را آن طور که خودشان می‌خواهد سینمایی می‌کنند.

وی ادامه داد: برخی از حوزه‌های سینمایی ما مثل سینمای جنگ زیرساخت کافی ندارند اما مشکلات سنتی در حال برطرف شدن است. اگر می‌خواهیم در سینمای جنگ پیشرفت کنیم باید بر ارتقای زیرساخت‌های تولید مبادرت کنیم. ما به اندازه بضاعت خود تلاش کردیم فضای خوبی در شهرک سینمایی دفاع مقدس داشته باشیم که به نظرم یکی از مهمترین گنج‌های سینمای ایران است چون در منطقه بی‌نظیر است ولی بهره‌مندی ما نسبت به کیفیت شهرک، تقریباً صفر بوده است.

حسینی افزود: در عین حال در این سالها همه‌اش داشته‌ایم از شهرک استفاده می‌کردیم و به دنبال ارتقای آن نبودیم ولی در سال‌های اخیر برای شهرک اتفاقات خوبی رخ داده است و هم بازسازی صورت گرفته و هم نوسازی.

محمد حسینی تاکید کرد: متاسفانه مقوله فیلمنامه و به خصوص فیلمنامه جنگی در ایران جدی گرفته نمی‌شود. عموما در غرب برای تولید فیلم‌های جنگی و تاریخی فیلمنامه غیرفرآوری شده سر صحنه نمی‌برند بلکه استوری برد و… برای آن در نظر می‌گیرند اما ما به شکل سنتی کار می‌کنیم و برای همین هر بار همه چیز را از صفر شروع می‌کنیم.

مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب گفت: در سینمای جنگ ایران استثنائاتی مثل رسول ملاقلی‌پور و احمدرضا درویش داشته ایم.  وقتی از سینمای درویش صحت می‌کنید با یک سینمای فوق‌العاده مواجهیم و نباید سینمای او متوقف شود. چرا دیگر طعم «دوئل» را نمی‌چشیم؟ قدرت سینمای جنگ ایران امثال درویش هستند که باید باز هم از آنها حمایت گردد.

 




تکذیب ادعای رئیس انجمن سینمای مقاومت توسط سازندگان #سووشون: ارگانی نیستیم!/ طوری حرف نزنید که رزومه‌سازی کاذب و سوء مدیریت به مخاطبین القا گردد!

سینماروزان/مسعود احمدی: فقط ساعاتی بعد از ادعای  مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس درباره حمایت بنیاد روایت از تولید سریال «سووشون»(اینجا را بخوانید)، این ادعا تکذیب شد.

پیرو ادعای منتشر شده از سوی مدیر انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس درباره حمایت بنیاد روایت از تولید سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار و تهیه کنندگی محمدحسین قاسمی، روابط عمومی این فیلم-سریال اطلاعیه ای را صادر کرده و هر گونه همکاری با بنیاد مذکور را تکذیب کرده اند.

متن اطلاعیه را بخوانید:

انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس در تولید و سرمایه گذاری پروژه «سووشون» هیچ نقشی نداشته و خبرهای منتشر شده در این مورد کاملا کذب می‌باشد.

انتظار می رود انجمن مذکور در اطلاع رسانی و انتشار اخبار دقت لازم را داشته باشد تا در صورت بروز چنین اشتباهاتی، برداشتی مبنی بر رزومه سازی کاذب و سوء مدیریت به مخاطبین و دغدغه مندان فرهنگ و هنر القا نشود.

لازم به ذکر است هرچند مشکلات اقتصادی ناشی از تورم باعث بروز سختی های متعدد در ساخت این اثر شده اما پروژه «سووشون» بطور کامل با سرمایه گذاری بخش خصوصی و با همت، تلاش و ممارست شبانه روزی عوامل سازنده آن در حال تولید می باشد.

شایان ذکر است به سیاق گذشته تمامی اخبار مربوط به پروژه «سووشون» صرفا از طریق روابط عمومی این اثر و صفحه مخصوص آن منتشر خواهد شد و گروه سازندگان حق پیگیری نشر اخبار غیر واقع پیرامون اثر مذکور را برای خود محفوظ می داند.

تکذیب ارگانی بودن سریال سووشون توسط سازندگان
تکذیب ارگانی بودن سریال سووشون توسط سازندگان




یک روزنامه‌نگار پیشکسوت تاکید کرد⇐بنیاد روایت فتح و سازمان اوج، برای رفع شائبه‌هایی که در مورد عملکردشان وجود دارد هرچه زودتر شفاف‌سازی مالی را در دستور کار قرار دهند/مدیران این دو ارگان که همیشه بر سلامت کار خودشان تأکید دارند، مطمئن باشند که شفاف‌سازی واقعی بیشتر به نفع آنان خواهد بود تا شعاردهی درباره عملکرد!/همان طور که دفاع مقدس و شهدای گرانقدر، متعلق به تمام مردم ایران است، امکاناتی که این دو ارگان دارند نیز باید در خدمت تمام سینماگران باشد و نه فقط یک اقلیت محدود!

سینماروزان/سیدرضا اورنگ(منتقد و روزنامه‌نگار پیشکسوت): روشنگری و شفاف‌سازی، هم می‌تواند جلوی شائبه‌ها و شایعه را بگیرد و هم از هدررفت بیت‌المال تا حد زیادی جلوگیری کند. مردم دنیا، به‌خصوص ایران، دوست دارند که در ساختار زندگی و مملکت‌داری، همه چیز، چون آب چشمه شفاف باشد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از رسانه “ملانصرالدین”، مطمئناً وقتی همه چیز شفاف باشد و زیر و روی آدم‌ها یکی باشد، دنیا جای بهتری خواهد بود و لکه فساد بر دامن کسی نخواهد نشست.

مردم ایران وقتی ببینند کسی یا سازمان و ارگانی با آنان روراست است، با آنها محرم شده و همیشه و در همه حال همراه‌شان خواهند بود.

سازمان سینمایی وزارت ارشاد مدتی است که عملکرد خود را شفاف‌سازی می‌کند، هرچند که این شفاف‌سازی را صد درصد نمی‌توانیم بپذیریم، چون شائبه‌هایی در آن دیده می‌شود، اما به‌عنوان یک اقدام اولیه برای آغاز شفاف‌سازی‌های حقیقی، حرکت خوبی است که باید تسرّی پیدا کند.

بنیاد روایت فتح و سازمان اوج که مانند وزارت ارشاد با بودجه عمومیاداره می‌شوند، بیش از هر سازمانی باید مقید به شفاف‌سازی باشند، زیرا مهر انقلاب و دفاع مقدس بر پیشانی‌شان نقش بسته شده. بار این مسؤولیت بسیار سنگین است و قِران به قِران بودجه آن باید حساب و کتاب داشته باشد، چون هم حق‌الناس است و هم حق‌الشهدا.

این دو ارگان، ملک شخصی هیچ احدی نیستند و متعلق به مردم هستند، بنابراین نباید در آنها تصمیم‌گیری‌های شخصی صورت گرفته و مرزبندی خودی و غیرخودی وجود داشته باشد

امکاناتی که این دو ارگان دارند، باید در خدمت تمام سینماگران و کسانی باشد که می‌خواهند با موضوع انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و شهدا فیلم بسازند، البته در چارچوب‌های تعیین شده. نباید تنها افراد خاصی از امکانات و بودجه این دو ارگان مهم بهره ببرند و باید درها باز باشد برای همه نیروهای انقلابی مستعد.

دفاع مقدس و شهدای گرانقدر آن، متعلق به تمام سرزمین ایران و مردم مقاوم و ایثارگر آن است. دیده و شنیده نشده رزمنده‌ای گفته باشد که من فقط برای دفاع از قشر خاصی از مردم ایران به جنگ دشمنان می‌روم. وقتی تفکر رزمندگان ایران عزیز این است، چرا ارگان‌هایی مانند بنیاد روایت فتح، سازمان اوج  و… مانند این بزرگ مردان و بزرگ زنان نیندیشند و عمل نکنند؟

به همین دلیل محکم و غیر قابل انکار، تمام فیلمسازان حق دارند درباره دفاع مقدس و رزمندگانش فیلم‌های ماندگار بسازند. وقتی مرزبندی وجود نداشته باشد و افراد توانگری وارد این حوزه شوند، بی‌شک آثار بهتر و حرفه‌ای‌تری تولید خواهد شد.

متأسفانه در سال‌های اخیر فیلم‌هایی که با موضوع دفاع مقدس و با بودجه دولتی این دو ارگان ساخته شده‌اند، کار‌های چندان تاثیرگذاری نبوده و چنان که باید نتوانسته‌اند نمایش‌دهنده صورت و سیرت رزمندگان ایران و حماسه دفاع مقدس باشند، چرا؟ شاید به مرزبندی بین سینماگران؟!

سال‌هاست که سینمای دفاع مقدس رو به افول است، سینمایی که در دهه ۶۰ ضعیف‌ترین فیلم اش حدود دو میلیون بیننده داشت، در سالهای اخیر از فقر مخاطب رنج برده.

برپایی جشنواره فیلم مقاومت نیز که برای حمایت از این نوع سینما راه‌اندازی شد، نه‌تنها باعث رونق آن نشد، بلکه معکوس عمل کرده و علیرغم صرف بودجه بیت‌المال نتوانسته کمکی کند بر افزایش آمار مخاطبان سینمای جنگ.

اگر جشنواره مقاومت و دبیرانش درست عمل کرده بودند، الان سینمای دفاع مقدس باید در اوج بود، آیا اکنون این گونه است؟ آیا مدیران اسبق و سابق و امروز بنیاد روایت فتح، تاکنون جشنواره مقاومت را آسیب‌شناسی کرده‌اند؟ اگر چنین کرده بودند، در اوج کرونا دوباره جشنواره را با آن حرف و حدیث‌ها برگزار می‌کردند؟

آیا رییس و مدیران سازمان اوج فیلم‌های دفاع مقدسی را آسیب‌شناسی کرده‌اند؟ اگر کرده بودند، همچنان به ساخت فیلم‌های پرخرج غیر تأثیرگذار اقدام می‌کردند؟

سیدرضا+اورنگ+منتقد+سینما+روزنامه+نگار
سیدرضا+اورنگ+منتقد+سینما+روزنامه+نگار

بنیاد روایت فتح و سازمان اوج، برای رفع شائبه‌هایی که در مورد عملکردشان وجود دارد، به‌خصوص در مورد ساخت فیلم‌های پرخرج سال‌های اخیر که درباره بودجه ساخت‌شان بسیار حرف و حدیث وجود دارد و همچنین برگزاری جشنواره مقاومت در دهه آخر قرن باید شفاف‌سازی کنند تا همه چیز برای همه کس روشن شود.

شفاف‌سازی، البته نه مانند سازمان سینمایی، بلکه حقیقی، باعث می‌شود تا شائبه‌هایی که در اجتماع، به خصوص در عرصه سینما و رسانه وجود دارد از بین رفته و همچنین فیلمسازانی که قرار است با این دو ارگان همکاری کنند، حساب کار دست‌شان می‌آید که دیگر قرار است متخصصان مو را از ماست بیرون بکشند، بنابراین برآورد‌های‌شان واقعی‌تر خواهد شد.

باید کارشناسان خبره‌ای را هم از اهالی سینما و رسانه در کنار خود داشته باشند تا بر کار کسانی که می‌خواهند با بودجه این ارگان‌ها فیلم بسازند نظارت کنند.

مدیران این دو ارگان که همیشه بر سلامت کار خودشان تأکید دارند، مطمئن باشند که شفاف‌سازی واقعی بیشتر به نفع آنان خواهد بود تا شعاردهی درباره عملکرد!




یک انجمن و کلی حاشیه⇐رسانه اول: مدیر انجمن دفاع مقدس، برکنار شده!/عظیمی میرآبادی: پنج ماه قبل از انجمن استعفا دادم!/رسانه دوم: تصویر استعفانامه ثبت شده در دبیرخانه بنیاد را منتشر کنید!/بنیاد روایت: نه استعفایی در کار بوده و نه برکناری!!+همه گزینه‌های مدیریت بر انجمن

سینماروزان/کیوان بهارلویی: در یک سال گذشته عملکرد انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس مدام در کانون نقد و نظر بوده و این انتقادات با صرف هزینه هنگفت برای برگزاری دوتکه جشنواره مقاومت و خرج بودجه هنگفت برای ساخت فیلمی با عنوان “تک تیرانداز” افزایش یافت.

در روزهای اخیر از یک طرف خبر برکناری مهدی عظیمی میرآبادی از انجمن منتشر شد و از طرف دیگر میرآبادی مدعی استعفا شد!!

رسانه ستاره سینما مدعی برکناری عظیمی میرآبادی از انجمن شد و عظیمی میرآبادی در گفتگو با تسنیم، برکناری را تکذیب و مدعی شد پنج ماه پیش استعفا داده است.

به دنبال آن رسانه اینترتینمنت‌ویکلی‌ایران از بنیاد روایت خواست، تصویر استعفانامه میرآبادی که قاعدتا باید همان پنج ماه پیش، تاریخ و شماره خورده باشد را منتشر کند.

روابط عمومی بنیاد روایت هم در واکنش به همه اتفاقات از این گفته که نه استعفا شده و نه برکناری صورت گرفته!!
محمد محمدی مدیر روابط عمومی بنیاد روایت فتح درباره وضعیت مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس به کیهان گفت: با توجه به تغییر ساختار بنیاد روایت فتح و چارت جدید و چابک‌سازی آن، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نیز به عنوان یکی از مراکز زیرمجموعه این بنیاد نیازمند یک مدیر جوان خلاق است. بنابراین از چند ماه قبل طی توافق بین دکتر یاشار نادری رئیس ‌بنیاد روایت فتح و آقای مهدی عظیمی میرآبادی، مدیرعامل این انجمن، قرار بر عدم همکاری شد. بنابراین نه استعفایی در کار بوده و نه برکناری و صرفا یک توافق بین دو طرف برای قطع همکاری، واقعیت ماجراست.

اینکه چگونه میشود میرآبادی مدعی استعفاست و بنیاد روایت، استعفا را تایید نمی‌کند از آن تناقضات پرسش‌ساز است؛ به خصوص که بنیاد، برکناری را هم تایید نمی‌کند!

جدایی میرآبادی از انجمن، گمانه‌زنی‌هایی مختلف درباره جانشین وی را نیز شکل داده و افرادی مختلف از رضا برجی و یزدان عشیری تا مهدی همایونفر، کیوان امجدیان و محمد خزاعی به‌عنوان جانشین وی مطرح شده‌اند ولی تا تعیین مدیر بعدی، محسن جوادی سرپرست انجمن است.

رضا برجی ار مستندسازان باسابقه و از همکاران شهید آوینی است. یزدان عشیری از قدیمی‌های رسانه و جزو مدیران جشنواره‌های مختلف از فجر تا مقاومت و رویش و… بوده است. مهدی همایونفر تهیه‌کننده‌ای است دارای عقبه همکاری با شهید آوینی. کیوان امجدیان از منتقدان باسابقه و عضو شورای سردبیری روزنامه جام‌جم به شمار می‌رود. محمد خزاعی از دبیران جشنواره‌های فجر و مقاومت و درعین حال از تهیه‌کنندگان سینما و تلویزیون است.

 




واکنش دبیر جشنواره مقاومت به چرایی اصرار بر برگزاری جشنواره در دوران کرونازده اخیر⇐ما مصداق آن آیه‌ای هستیم که می‌گوید “چه بسا تعداد نیروی کم بر نیروی بسیار فائق می‌شود”!!!

سینماروزان: شیوع کرونا در ایران نه تنها بسیاری از صنوف را تحت‌الشعاع قرار داد بلکه اسباب تعطیلی برخی جشن‌ها و جشنواره‌ها همچون جشن‌های مختلف خانه سینما و جشنواره جهانی(؟) فجر را رقم زد با این حال دبیر جشنواره مقاومت اصرار زیادی دارد که حتما جشنواره مقاومت را امسال برگزار کند.

عظیمی میرآبادی که بعد از حضورش به عنوان مدیر انجمن سینمای مقاومت، خودش هم دبیری جشنواره مقاومت را برعهده گرفته(!) نه تنها بنا دارد که جشنواره را برگزار کند بلکه از دوتکه(!) شدن جشنواره خبر داده.

دبیر جشنواره مقاومت به ایسنا گفت: با توجه به بحران کرونا تصمیم گرفتیم جشنواره را در دو مقطع برگزار کنیم؛ یکی در هفته دفاع مقدس و دیگری هم در هفته بسیج. اولی در تهران و بخشی از آن در چند استان خواهد بود و دومی هم در کرمان کنار آرامگاه شهید سلیمانی برگزار خواهد شد.

جالب اینجاست که دبیر جشنواره مقاومت وقتی دربرابر پرسشی پیرامون فلسفه برگزاری جشنواره در دورانی که حتی فیلم سینمایی بلند تازه‌ای با مضمون مقاومت تولید نشده قرار می‌گیرد به‌راحتی می‌گوید از همان آثاری که در جشنواره‌های فجر اخیر نمایش داده شده‌اند برای جشنواره‌اش، فیلم انتخاب میکند.

میرآبادی گفت: این را می‌توانم بگویم که جشنواره فجر سال قبل و سال قبل‌تر از آن را مرور کنید. بخشی از آثار مرتبط در بخش مسابقه بودند و بخشی هم نبودند. از بین همین‌ها می‌تواند فیلم‌ها را پیدا کنید.

اینکه چرا با وجود اینکه دبیر معترف است به انتخاب آثار از میان آثاری که در فجر دیده‌ شده‌اند ولی باز اصرار دارد به برگزاری جشنواره آن هم در دل کرونا هم ربط داده شده به آیه‌ای از قرآن!!

عظیمی میرآبادی در چرایی برگزاری جشنواره در دل شیوع کرونا مدعی شد: ما مصداق آن آیه‌ای هستیم که می‌گوید “چه بسا تعداد نیروی کم بر نیروی بسیار فائق می‌شود” و می‌توانیم در زمینه کار ارزشی که نیت خیر و قربة الی‌الله ما است تاثیرگذاری بیشتری از رقمی که هزینه می‌شود داشته باشیم.

سینماروزان امیدوار است دبیر جشنواره مقاومت که در توجیه برگزاری جشنواره خود از یک آیه قرآن مصداق آورده، حواسش به آیاتی از قرآن که در مذمت اسراف هم هست، باشد و فی‌المثل آیه۳۱ سوره اعراف که می‌فرماید: «يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگيريد و بخوريد و بياشاميد و[لى] زياده‌‏روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمی‎‏دارد».  

بریز و بپاش برای برگزاری جشن و جشنواره در دوران گرفتاری بدنه سینما در انبوه مشکلات اقتصادی می‌تواند مصداق اسراف باشد و امیدواریم نه تنها اسرافی در جشنواره مقاومت صورت نگیرد که ریزهزینه‌های برگزاری جشنواره نیز با شفافیت کامل منتشر شود تا توجیهات دبیر جشنواره در چرایی برگزاریش منطق‌پذیر باشد.

 

 

 




رسوخ “مدیر در سایه” به انجمن سینمای انقلاب؟!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، روزگاری روزنه امیدی بود برای آنانی که می‌خواستند درباره انقلاب و دفاع مقدس فیلم بسازند، عده‌ای از خودی‌ها(!) یا کسانی که خود را خودی(!) نشان می‌دادند موفق شدند از طریق این نهاد فیلم ساخته و در پرونده کاری خود درج کنند، هرچند که برخی از این فیلمسازان پس از مدتی پشت به سینمای دفاع مقدس کرده و راه دیگری را پیمودند!

حالا مدتهاست که از انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی، تنها نامی باقیمانده و هرازگاه نیز مدیریت آن دست به دست می‌شود! در این مدت فعالیت چشمگیری در این نهاد انجام نشده که به چشم بیاید. شاید تنها وظیفه ای را که هنوز برعهده این نهاد قرار دارد و برای دادن بیلان کاری به مدیران بالادست انجام می‌شود، جشنواره سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است که تاثیر مشهودی نیز در روند ساخت فیلم‌های ژانر جنگ نداشته و انگاری فقط به عنوان یک کار و دستور اداری باید باشد که باشد.

اکنون مدیریت این نهاد و دبیری جشنواره سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی در اختیار مهدی عظیمی میرآبادی قرار گرفته است که سالها پیش قائم مقامی آن را برعهده داشت. با آمدن وی کورسوی امیدی در دل فیلمسازان دفاع مقدسی روشن شد تا دوباره این نهاد به جایگاه اصلی بازگشته و با دیدگاه جدید، کارها رونق بگیرد.
شعارهای مهدی عظیمی نیز این امید را بیشتر می‌کرد زیرا وی همیشه تاکید داشت که می‌خواهد افراد متخصص واقعی از طیفهای مختلف را به کار بگیرد و همگان منتظر بودند تا این اتفاق بیفتد. وی در ظاهر با عده‌ای چهره جدید و کارآمد رایزنی کرد تا به شعارهایش عمل کند، اما انگاری همه این جلسات صوری بود و عظیمی نیز مانند مدیران گذشته، در نهایت فقط دوستان، خودی ها و سفارش شده‌های روسای در سایه سینما(!!) را به کار دعوت کرد!

این عمل، آن کورسوی امید را نیز از بین برد و احتمالا دوباره اعضای شوراها، پست‌های این نهاد و دست اندرکاران جشنواره دفاع مقدس از جمع خودی ها برگزیده شده و میشوند. اگر هم بخش تولید در این نهاد فعال شود، دوباره همانانی که باید و خودشان می‌خواهند فیلمسازی کرده و رشته کار را در دست می‌گیرند!؟

با این دست‌فرمان انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی که انتظار می رفت با آمدن مدیر جدید احیا شود، نه تنها احیا نخواهد شد، بلکه نفس‌هایش بیش از پیش به شماره خواهد افتاد!

با اتفاقات اخیری که در این نهاد رخ داده و ورود برخی کارنابلدان نزدیک به مدیر در سایه سینما به حلقه انجمن، به نظر می‌آید، مشاور اعظم سازمان سینمایی است که مدیریت انجمن را برعهده گرفته و نه عظیمی میرآبادی.

با این اوصاف بر جبین این کشتی نور رستگاری هست؟؟




درحالی‌که جشنواره‌های جهانی به‌دلیل شیوع کرونا یکی‌یکی تعطیل می‌شوند⇐جشنواره مقاومت، دبیر عوض می‌کند!!!

سینماروزان: شیوع کرونا موجب شده بسیاری از جشنواره‌های مطرح جهانی تعطیل شوند و حتی جشنواره موسوم به جهانی فجر نیز تعطیل شد.

در این شرایط اینکه به ناگاه خبر می‌رسد دبیر جشنواره مقاومت عوض شده، حجمی انبوه از علامت سوال را در ذهن ردیف می‌کند. تازه وقتی مشخص می‌شود این تغییر دبیر به دوشغلگی منجر می‌شود؛ سوالات دوچندان می‌گردد.

محمدیاشار نادری رئیس بنیاد روایت فتح، مهدی عظیمی‌میرآبادی را به عنوان دبیر شانزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مقاومت برگزیده است.

مهدی عظیمی‌میرآبادی در حال حاضر مدیرعامل انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس است و با صدور حکم دبیری جشنواره مقاومت، علنا دوشغله هم‌ شده است!

با این حال ورای حذف محمد خزاعی و انتصاب عظیمی میرآبادی که دوشغلگی را موجب شده اینکه چرا در شرایط کرونایی اخیر باید بر تعویض دبیر جشنواره‌ای که پسوند “بین‌المللی” را یدک می‌کشد تاکید شود واقعا امری غریب است.

کدام جشنواره بین‌المللی در دنیا سراغ دارید که در دل شیوع کرونا به‌جای تعطیلی یا تغییر صورت برگزاری جشنواره از تغییر دبیر خبر داده باشد؟؟؟




واکنش مدیر اسبق فارابی به برگزاری دورهمی در انجمن دفاع مقدس⇐ کاش خرج نمی‌کردید که ما را دعوت کنید به نشستی پر از حرف‌های تکراری!/کاش بنزین لیتری ۳۰۰۰ تومان را هزینه نمی‌کردیم تا بیاییم به شنیدن حرف‌های تکراری!/همه این فرآیند شوخی است؛ فقط داریم آمار پر می‌کنیم!/فیلم‌های جلسات سال گذشته را می‌فرستادید، می‌نشستیم، غم می‌خوردیم و اذیت می‌شدیم!

سینماروزان: کمتر پیش می‌آید که در محافل و دورهمی‌های سینمایی، سخنرانان جز ذکرخیر برگزارکنندگان حرف و سخنی بگویند با این حال نشست روسای انجمن دفاع مقدس با برخی از فعالان حوزه سینمای جنگ و انقلاب، با انتقادات تند احمد میرعلایی به چرایی برگزاری نشست‌های بی‌حاصلی مواجه شد.

احمد میرعلایی مدیرعامل اسبق فارابی خطاب به مهدی عظیمی میرآبادی مدیر انجمن سینمای دفاع مقدس اظهار داشت: من کوچک‌ترین شما هستم و وقتی داخل سالن آمده‌ام این تعداد پرچم نهادهای مختلف را کنار هم دیدم گفتم چه اتفاق خوبی می‌خواهد بیافتد. یک عکس از پرچم‌ها بگیرید، دشمن ببیند، فرار خواهد کرد؛ اما یادم آمد از این جلسات تکراری چقدر داشتیم، آقای عظیمی امیرآبادی کاش خرج نمی‌کرد تا ما را دعوت کند به نشستی پر از حرفهای تکراری و کاش بنزین لیتری ۳۰۰۰ تومان هزینه نمی‌کردیم که بیاییم و حرفهای تکراری بشنویم. فیلم‌های جلسات سال گذشته را می‌فرستادید، می‌نشستیم غم می‌خوردیم و اذیت می‌شدیم.

وی افزود: مسئله این است که ما سینماگران انقلابی مثل شب چهارشنبه‌سوری به دنبال بوته می‌رویم، از قبل فکری نمی‌کنیم، برنامه‌ای نداریم. این حرفی است که بنده با مثال چهارشنبه‌سوری دارم می‌زنم. بعد می‌رویم با هزار مشکل مواجه می‌شویم، صبح روز چهارشنبه می‌خواهیم بوته پیدا کنیم، در سینما هم همین‌طور ناگهان به سرمان می‌زند یک کار مثلاً ملی بسازیم. همه این فرآیند شوخی است! فقط داریم آمار پر می‌کنیم.

وی در ادامه با بیان این نکته که نباید در جمهوری اسلامی ایران فیلم‌های ضد ارزشی داشته باشیم به کمرنگ شدن سینمای انقلاب و دفاع مقدس پرداخته و گفت: سینماگران دفاع مقدس عزیزمان، از سینما دور ماندند، باید از این دوستان شروع کنم. چرا خودمان را ارتقا نمی‌دهیم، روزی چند تا فیلم می‌بینیم، روزی چند تا کتاب می‌خوانیم؟! کجای سینمای دنیا این‌جوری می‌روند فیلم می‌سازند؟! چرا تصور می‌کنیم هر طوری که ما فکر کردیم درست است؟ من اگر شب نشستم در مراسم دعای کمیل، دلم شکست و دلم لرزید، همان موقعیت را نمی‌توانم به سینما بیاورم و همه موظف باشند که نگاه کنند. سینما یک فرمول دارد، یک دفتر لغت معنی دارد، باید تخصصمان را در این حوزه بالا ببریم، چگونه بالا می‌رود؟ با تمرین ما را از تمرین دور نگاه داشتند تا خودمان را ارتقاء ندهیم.

میرعلایی افزود: ان‌شاءالله با ظهور حضرت حجت (عج) مشکلات حل شود و سینمای دفاع مقدس راه بیفتد. بعد از چهل سال انقلاب، هنوز تکلیف ما روشن نیست که سینمای ارزشی کجاست، سینمای غیر ارزشی کجاست؟ مگر در جمهوری اسلامی سینمای غیر ارزشی ما باید داشته باشیم؟ وای به حال سر در سینماها! الآن با دوربین موبایل از سردر سینما آزادی فیلم و عکس بگیرید. این سر در سینماهای ما با این اسم‌های فجیعی که روی این فیلم‌های گذاشتند، چه نسبتی با انقلاب دارد؟! این شهدای ما الآن بیایند توی خیابان‌ها قدم بزنند با این فیلم‌هایی که ما داریم، چه جوابی به آن‌ها باید بدهیم.

میر علایی در ادامه با تأکید بر اینکه یک نفر باید ترمز ولنگاری موجود در سینما را بکشد، ضمن انتقاد از مدیران سینمایی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی ما خواب است که ببیند سینمای در چه وضعی است؟! کمیسیون فرهنگی مجلس جمهوری اسلامی کجاست؟ این مسئولان فرهنگی کجا هستند؟ وزیر ارشاد کجاست؟ مسئولان سینمایی کجا هستند که وضعیت سینمای ما چنین اسفبار شده است؟! به خدا خجالت می‌کشیم که به سینما برویم. مراکز فرهنگی، مروج فساد هستند پشت‌صحنه تئاترهای ما را لطفاً ببیند چه خبر است. به والله جوانان ما تقصیری ندارند، فضا را این‌گونه دیدند، فکر کردند فضای هنری یعنی ولنگاری. به خدا همین جوانان اگر جنگی پیش آید از جان‌مایه خواهند گذاشت و همیشه در میدان مبارزه خواهند بود.

میرعلایی ادامه داد: شما مسئولان فرهنگی خواب هستید و امثال من خوابیده‌ایم که وضعیت فرهنگی به چنین صورتی پیش می‌رود. چه جلسه‌ای برگزار کردیم با این‌همه پرچم! یک عکس از این پرچم‌ها بگیریم دشمن به خودش خواهد لرزید. برای چه بچه‌های سینمای دفاع مقدس را اینجا جمع کردید؟ من می‌خواهم دردمندانه حرف بزنم. این شکلی که سینما دارد می‌رود فرهنگ ما را به هپروت خواهد برد.

وی افزود: چرا فرقی نمی‌گذارید میان سینماگران دفاع مقدسی که نانشان را در خون خودشان می‌زنند و دارند آبروداری می‌کنند و با کسانی بی‌آبرویی می‌کنند. کسانی که در مقابل وضعیت کنونی سینما سر خم نمی‌کنند، چرا یادشان نمی‌کنیم. چرا فرق نمی‌گذارید؟ قرآن این را گفته است؟ اسلام این را گفته است؟ مهدی صاحب‌الزمان گفته که فیلم ضد ارزش بسازد؟ بعد انتظار فرج دارید؟ امام زمان بیایید در شهرهای ما، با این سینما، با این وضعیت تئاتر ما؟




معاون نظارت احمدی نژاد به ریاست انجمن سینمای دفاع مقدس میرسد!

سینماروزان: بعد از حذف هاشم میرزاخانی که مدیریتش بر انجمن سینمای دفاع مقدس به شش ماه هم نرسید این حسین صابری بود که به مدیریت این انجمن رسید.

حالا آن طور که “کیهان” گزارش داده عمر مدیریت حسین صابری هم به پایان رسیده و این مهدی عظیمی امیرآبادی معاون نظارت سازمان سینمایی در آخرین ماههای دولت دوم احمدی نژاد است که به ریاست انجمن میرسد.

براساس این گزارش، مسئولیت این انجمن از سوی بنیاد فرهنگی روایت فتح به عظیمی میرآبادی پیشنهاد شده است و براساس شنیده‌ها، وی نیز این پیشنهاد را قبول کرده است. به‌زودی حکم انتصاب وی به ریاست انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس صادر خواهد شد.

انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس از نهادهای زیرمجموعه بنیاد فرهنگی روایت فتح است که مسئولیت حمایت و تولید آثار سینمایی و تلویزیونی با مضامین انقلابی و دفاع مقدسی را برعهده‌دارد.

گفتنی است، مهدی عظیمی میرآبادی،متولد 1344 و دانش آموخته کارشناسی ارشد سینما در دانشگاه هنر است.

در سوابق مدیریتی وی مدیر مسئول دوهفته‌نامه «سینمای خانگی»، معاونت امور فعالیت‌های سازمان سینمایی کشور، مدیرکل ارزشیابی و نظارت بر سینمای حرفه‌ای، قائم‌مقام اداره کل تولید و پشتیبانی امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون تولید، و مشاور مدیرکل تولید و پشتیبانی امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر بخش کارگردانان تولید و پشتیبانی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و… دیده می‌شود.

مهدی عظیمی میرآبادی




محمدرضا شرف‌الدین اظهار داشت: میتوان بدون وابستگی فیلم ساخت و مورد استقبال هم قرار گرفت⇔درخواست اول: آقای شرف‌الدین! آثار مقبولی که بدون وابستگی ساختید را معرفی کنید/درخواست دوم: آقای شرف‌الدین! درباره پروژه بلاتکلیف‌تان «فرزند صبح» هم بگویید که هزینه‌ای هنگفت صرفش شد اما حتی یک روز هم اکران نشد!/درخواست سوم: آقای شرف‌الدین درباره سرمایه‌گزار و جانشین‌تان در فیلم «زنانی که با گرگها دویده‌اند» هم توضیح دهید؟ که از کدام بیزنس، پول به سینما می‌آورد و آثاری می‌سازد که در گیشه شکست می‌خورند؟

سینماروزان: محمدرضا شرف‌الدین تهیه‌کننده فیلم پرهزینه «فرزند صبح» که یازده سال بعد از رونمایی در جشنواره فجر همچنان وضعیتی بلاتکلیف دارد، بعد از حذف از مدیریت انجمن سینمای دفاع مقدس، فیلمی به نام «زنانی که با گرگها دویده‌اند» را تولید کرد؛ فیلمی که نه حائز حضور در جشنواره فجر تشخیص داده شد و نه فرصتی برای اکران عمومی یافته است.

شرف‌الدین به تازگی در گفتگویی با انتقاد از سینمای کمدی ایران به «مهر» اظهار داشت: متاسفانه این روزها بسیاری از موضوع‌های بسیار جدی اجتماعی به طنز گرفته و سخیف شمرده می‌شوند، گویا بیننده باید از یک معضل شدید اجتماعی لذت ببرد. موضوع‌هایی چون اختلاس و آقازاده‌ها جزو مصائب سیاسی-اجتماعی جامعه به شمار می‌روند که توسط چند سودجو در سینمای ایران دستمایه فیلم‌های طنز شده‌اند؛ افرادی که خود نیز تبدیل به اختلاس گر شده‌اند و با تولید چنین آثاری دست به اختلاس فرهنگی می‌زنند.

این تهیه‌کننده توضیح داد: چنین آثار سخیفی با موضوعات سیاسی- اجتماعی هر روز بیشتر از قبل روی پرده سینماها می‌رود و این امر از قبح چنین اتفاقاتی که در جامعه رخ می‌دهد، می‌کاهد. این افراد همدست کسانی هستند که تاریخ، اقتصاد و شان فرهنگی کشور ما را به تاراج می‌برند و تنها می‌خواهند جیب خود را پرکنند.  البته آدم‌های متعهدی نیز در سینما حضور دارند که نگران چنین شرایطی هستند اما یا اعتراض نمی‌کنند و یا در صورت اعتراض راهی به جایی نمی‌برند. از سوی دیگر متاسفانه عده‌ای از فیلمسازانی که به دنبال ساخت فیلم‌های سیاسی هستند دنبال سیاه‌نمایی می‌روند! در حالی که با توجه به شرایط و امکانات و موضوع‌هایی که در جامعه امروز وجود دارد می‌توان فیلمی بدون وابستگی سیاسی به داخل و خارج ساخت و مورد استقبال هم قرار گرفت. متاسفانه بخشی از سینما جایی برای افراد بی‌سواد و کم تجربه شده است، این درحالی است که معمولا پشت تولید فیلم‌های سیاسی- اجتماعی که در خارج از کشور ساخته می‌شود تیم‌های فکری و مشاوره‌ای قوی وجود دارد که می‌توانند آثاری از این دست را تولید کنند.

ای کاش محمدرضا شرف‌الدین درباره پروژه‌هایی که شخص خودشان بی وابستگی تولید کرده و مورد استقبال عموم هم قرار گرفته شاهد مثال می‌آورد بلکه ادعایشان درباره امکان تولید فیلم مقبول مستقل منطقی‌تر به نظر آید!

به جز این ایشان که سینمای کمدی را به‌خاطر طنز گرفتن موضوعات جدی می‌نوازد بد نبود درباره سرمایه گزار فیلم اخیرشان «زنانی که با گرگها دویده اند» هم توضیح میداد که این سرمایه گزار از کدام بیزنس به سینما پول می آورد؟ آن هم برای آثاری که مدام در گیشه شکست می‌خورند؟؟(اینجا را بخوانید)

از همه اینها که بگذریم این تهیه کننده که تا این حد نگران سینمای ایران است چرا نگران هزینه هنگفتی که برای تولید «فرزند صبح» صرف شد نیست و در این باره نمی‌پرسد که یازده سال بعد از رونمایی در جشنواره، چرا حتی یک ریال آن هزینه بازنگشته است؟؟




کارگردان «کاتيوشا» با گلایه از تبعیض در ارائه امکانات نظامی به فیلمسازان بیان کرد⇐براي فيلمبرداري يک سکانس يک دقيقه‌اي در شهرک دفاع مقدس، دو ماه و نيم پيگيري کرديم اما به جايي نرسيديم!!!/حاضر بوديم پول استفاده از شهرک را هم بدهيم ولي باز هم اجازه ندادند/ما بايد در بيابان سکانس جنگي بگيريم تا بيت‌المال صرف همايش پاسداشت دفاع مقدس شود؟؟/آيا شهرک دفاع مقدس فقط براي خوديهاست و بقيه اجازه استفاده ندارند؟/شايد هم تقصير ماست که رانتي بهمان نرسيده که هم تهيه‌کننده سريالهاي سازمان باشيم و هم روزنامه بزنيم

سينماروزان: علي عطشاني کارگردان سينماي ايران اين روزها درگير توليد يک کمدي با نام «کاتيوشا» است؛ کمدي پربازيگري که بخشهايي از آن هم به جنگ بازميگردد و لازم بوده براي فيلمبرداري سکانسهاي جنگ از شهرک دفاع مقدس استفاده شود.

به گزارش سينماروزان با اين حال عدم توانايي استفاده از شهرک دفاع مقدس موجب شده علي عطشاني با نگارش نامه اي سرگشاده که خطابش به مردم است(!) هم طعنه اي بزند به تهيه کنندگاني موسوم به خودي که هم مدام سريال ميسازند و هم روزنامه راه ميندازند و هم به گلايه از عدم توزيع عادلانه امکانات ميان فيلمسازان بپردازد.

متن نامه علي عطشاني را بخوانيد:

می‌خواستم این درددل رو خطاب به یه مقام کشور مثل رئیس جمهور بنویسم دیدم چه فایده، حالا بقیه که ١٢٠ نفر شدن و بهش نامه نوشتن چه اتفاقی براشون افتاد؟ بهترین قاضی و سنگ صبور مردم هستن، خدا پدر تلگرام و اینستاگرام رو بیامرزه که ما که پول و رانت بهمون نرسیده که هم تهیه‌کننده سریال‌های پشت سر هم باشیم و هم روزنامه بزنیم، می‌تونیم حداقل دو کلمه درددلمون رو بنویسیم، حالا یه چند نفری هم می‌بینن و باهامون همدردی می‌کنن.

مثال جامعه ما همون جمله معروفه که یکی تو سطل زباله‌ها دنبال یه لقمه غذای موندست که بخوره و سیر بشه، یکی دربدر دنبال دکتر و رژیم و عمل لاغریه…

مردم عزیز، دوستای من توی اینستا و تلگرام، شاید بعضی‌هاتون بدونین ما تقریبا یک ماه هست فیلمبرداری فیلم «کاتیوشا» رو شروع کردیم. الان ساعت ۶ صبحه و من دارم می‌رم توی بیابون‌های تهران. که دو ساعت با تهران فاصله داره تا تنها سکانس جنگی فیلم رو تو بیابون و بدون هیچ امکاناتی ضبط کنیم، بماند که در مقایسه با جاهای دیگه دنیا شهرک دفاع مقدس هم امکانات ویژه‌ای نداره ولی حداقل یه سری لوازم و تسلیحات اونجا هست. مردم ما داریم توی بیابون‌های اطراف تهران و بدون هیچ امکاناتی یک سکانس جنگی رو فیلمبرداری می‌کنیم. اونم با انفجار. سکانسی که سراسر نشان‌دهنده صفا و صمیمت و خلوص نیت بچه‌هایی هست که جونشون رو برای ما کف دستشون گذاشتن تا الان….

دوستان من، اگه یه روز همایشی کنفرانسی (خلاصه از این بازی‌ها که برای حروم کردن پول بیت‌الماله) با نام پاسداشت دفاع مقدس دیدین بدونین دروغ می‌گن. بدونین اصلا هم دلشون نمی‌خواد یاد شهدا و دوران جنگ رو زنده نگه دارن. همش الکیه همش شوآف هستش. ما با مجوز رسمی وزارت ارشاد برای فیلم سینمایی «کاتیوشا» فقط و فقط برای یک سکانس ١ دقیقه‌ای حدود دو ماه و نیمه که داریم می‌ریم شهرک دفاع مقدس (وابسته به سپاه)، روابط عمومی ارتش، شهرک مقاومت (زیر نظر بسیج) و هر جایی که فکر کنین، به خدا قسم پول و حمایت نمی‌خواستیما ! پول اجاره اون یه روز رو هم می‌دادیم بهشون. یه وقت فکر نکنین می‌خواستیم برامون تانک بترکوننا نه اصلا، هیچی نمی‌خواستیم فقط می‌خواستیم یه تیکه از بیابون خدا رو (که شده شهرک دفاع مقدس) نشون بدیم که یه ماشین جیپ داره رد میشه. دو تا دونه کلاه خود هم امانت می‌خواستیم، همین به خدا قسم. ولی هیچ‌کدومشون به ما اجازه ندادن. اینجا وزارت ارشاد واقعا مظلوم شده و حتی دیگه به پروانه ساختش هم اعتنا نمی‌کنن. هر جایی که می‌ری بدون توجه و اعتنا به پروانه ساخت، خودشون یه شورا تشکیل دادن و تصمیم می‌گیرن که اجازه بدن یا ندن ! شهرداری جدا، ادارات جدا، نهادها جدا.

خلاصه اینکه رفیقای من اونایی که بهم می‌گفتین یه وقت‌هایی یه جاهایی تو یه محافلی می‌شنوین که این علی عطشانی به کجا وصله… بهشون بگین علی عطشانی به هیچ جایی وصل نیست و اگه یه چند تا فیلم تو این سال‌ها ساخته (که الحمدلله هیچ کدوم رو هم این دوستان، دوست ندارن و به نظرشون  بی‌ارزشه) با دریوزگی بوده و از دوستان و رفیقام یه خواهشی دارم:

خدا که فقط مال آدم حزب‌الهی‌ها و خوبا نیست که، خدا خدای ما آدمای بد هم هست، من هیچ وقت هیچ منتقد و داوری تو ایران فیلم‌هام رو دوست نداشته که بخوام بهم بر بخوره و از اونا به خدا شکایت ببرم، اما از اینکه شهدا و جنگ و جبهه و شهرک دفاع مقدس و… برای یه سری آدم مصادره شده و ماها آدمای بیرون از حلقه و غیرخودی‌ها حق استفاده از بیابونشم (میلیارد میلیارد پول که پیشکشمون) نداریم به خدا شکایت می‌برم.

دوستای من، رفیقای من اگه با خدای مهربونمون حرف زدین، شما هم شکایت من از اینها رو بهش بگین.

خلاصه اینکه ما امروز تو بیابون داریم صحنه جنگی می‌گیریم و احتمالا دوستان شهرک دفاع مقدس و ارتش و… در حال برگزاری همایشی با عنوان «حمایت از آثار هشت سال دفاع مقدس» هستند.

اگه ما رفتیم و برنگشتیم یا اتفاقی افتاد مسئولش فقط این آقایونی هستن که یه ذره از اون جوونایی که من امروز می‌خوام تو فیلمم نشونشون بدم بوی آزادگی به ارث نبردن.




اعترافات محمد خزاعی که با دو فیلم ارگانی در جشنواره حضور دارد⇐ «امپراطور جهنم» فیلم خنثایی شده!!!/شاید بیننده با فیلم ارتباط برقرار نکند⇔پرسش سینماروزان: چه اصراری بود به حضور یک فیلم خنثی در جشنواره؟؟

سینماروزان: محمد خزاعی که این سالها فارغ از حضور به عنوان دبیر جشنواره مقاومت به عنوان تهیه کننده پروژه های ارگانی هم شناخته شده است امسال هم با دو فیلم ارگانی «امپراطور جهنم» و «به وقت شام» که بودجه اولی را انجمن دفاع مقدس داده و بودجه دومی را سازمان اوج در جشنواره فجر حضور دارد.

به گزارش سینماروزان بر سر حضور «امپراطور جهنم» در جشنواره کلی حرف و حدیث ایجاد شد بخصوص که فیلم سال گذشته هم به هیأت انتخاب ارائه شده و رد شده بود و مطابق آیین نامه نمی توانست در جشنواره باشد اما با توجیه کامل نبودن نسخه سال قبل امسال مجددا به هیأت انتخاب ارائه شد و در نهایت وارد جشنواره گشت.

در این شرایط حداقل انتظاری که از تولیدکنندگان فیلم می‌رود این است که نوید تماشای یک محصول استراتژیک مفید را به مخاطب بدهند اما محمد خزاعی تهیه کننده «امپراطور جهنم» در گفتگو با روزنامه اصولگرای «جوان» به صراحت از تعدیل نسخه اصلی فیلم و خنثایی آن سخن گفته است.

خزاعی می‌گوید: فيلم امسال با تيتراژ، حدود 85 دقيقه است، در حالي كه فيلم سال گذشته 130 دقيقه بود. تقريباً مي‌شود گفت فيلم خنثايي نسبت به سال گذشته شده است. نقش عربستان در ايجاد داعش و همچنين نقش اتحاديه اروپا در اين فيلم كمرنگ شده است. حتي شايد بيننده «امپراطور جهنم» به خاطر اين مميزي‌ها چندان با قصه فيلم جديد ارتباط برقرار نكند و حتي با برخي از صحنه‌هاي فيلم هم دچار مشكل شود. 

اصلی ترین پرسش بعد از خواندن صحبتهای خزاعی این است که آن همه شانتاژ رسانه های حامی یک جریان سیاسی خاص پیش از اعلام اسامی فیلمهای بخش مسابقه برای حضور این فیلم ارگانی در بخش مسابقه از کجا نشأت گرفته بود؟؟ وقتی تهیه‌کننده خود اشراف دارد به کیفیت محصول و به صراحت می‌گوید شاید بیننده نتواند با فیلم ارتباط برقرار گیرد دیگر چه اصراری بود برای حضور در بخش مسابقه جشنواره؟




در روزهایی که برخی از تعطیلی انجمن می‌گویند و رییس ۳شغله اوج، از تقویت آن⇐بنیانگذار انجمن سینمای دفاع مقدس گفت: بايد نام انجمن را به انجمن سينماي انقلاب، دفاع مقدس و «مبارزه با رباخواري» تغيير داد!!!

سینماروزان: در هفته های گذشته اخباری درباره تغییر وضعیت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس که در سالهای اخیر درگیر تولید محصولاتی اغلب کم‌مایه از «خاکستر و برف» تا «50 قدم آخر» و «آرام می گیریم» بوده- که تازه دو عنوان از اینها هم توسط قائم مقام انجمن کارگردانی شده(!!!)- منتشر شد؛ برخی از انحلال گفتند و برخی از تعدیل و تبدیل شدن به یک گروه.

واکنش احسان محمدحسنی رییس 3شغله سازمان هنری-رسانه ای اوج که همزمان سرپرستی بنیاد روایت و مدیریت بسیج هنرمندان را برعهده گرفته به این اخبار جالب بود؛ او به جای تعدیل از تقویت انجمن سخن گفت!!! بدون اینکه بگوید تقویت با کدام نیروها؟ و با کدام متد؟ با هسته امتحان پس‌داده پیشین انجمن یا ارجحیت ظاهرالصلاحان غیرمتخصص بر مستقلان متخصص؟

در این میان ناصر شفق تهیه‌کننده آثاری همچون «تقاطع»، «حماسه مجنون» و «مروارید سیاه» که اولین مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بوده و هفت سالی هم مدیرعاملی آن را برعهده داشت نظرات جالبی را درباره آینده انجمن به «جوان» گفته است.

شفق با اشاره به اینکه این انجمن باید پرچمدار مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد بیان داشت: درباره اولويت انجمن، به نظرم امروز بايد انجمن در كنار پرداختن به موضوع انقلاب و دفاع مقدس بايد پرچمدار مبارزه با رباخواري باشد.

شفق ادامه داد: ربا مانند عروسي هزارچهره دارد سيستم اقتصادي ما را از بين مي‌برد و معيشت مردم را در چنگال خون‌آشام خود گرفته است. به نظرم بايد نام انجمن را به انجمن سينماي انقلاب، دفاع مقدس و مبارزه با رباخواري تغيير داد تا با اين پديده زشت كه ناشي از ناديده گرفتن نص صريح قرآن كريم است، مبارزه فرهنگي كرد.




دگرگونی در انجمن سینمای دفاع مقدس⇐مدیران احمدی‌نژاد آمدند+کارگردان کاندیدای محصور۸۸

سینماروزان: با مدیریت احسان محمدحسنی مدیرعامل سازمان هنری-رسانه ای اوج در بنیاد روایت فتح، دگرگونی های مختلفی در نهادهای زیرمجموعه این ارگان به وجود آمد.

به گزارش سینماروزان از جمله این تغییرات در مدیریت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس رخ داده است که محمدحسین نیرومند حذف شده و به جایش هاشم میرزاخانی از مدیران سینمایی دولت دوم محمود احمدی نژاد روی کار آمده است.

میرزاخانی که در دولت دوم احمدی نژاد مدیریت انجمن سینمای جوان را برعهده داشت سال گذشته بعد از مدتها دوری از عرصه مدیریت سینمایی دبیری جشنواره ای تازه تأسیس به نام وحدت را عهده دار شده بود.

با حضور میرزاخانی در مدیریت انجمن سینمای دفاع مقدس اعضایی تازه به عنوان شورای سیاستگذاری این انجمن هم منصوب شدند که در میان آنها بیش از همه نام احمد میرعلایی یکی دیگر از مدیران سینمایی احمدی نژاد به چشم می خورد.

میرعلایی که در دولت دوم احمدی نژاد مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی بود هم در چهار سال دولت دوازدهم تقریبا بیکار شده بود و به دنبال حضور به عنوان تهیه کننده پروژه تلویزیونی «موسی(ع)» بود که آن هم به دلیل حجم بالای بودجه هنوز به جایی نرسیده است.

شهریار بحرانی، پرویز شیخ طادی و مرتضی سرهنگی که همه از سینماگران منسوب به جریان اصولگرا هستند از دیگر اعضای تازه شورای سیاستگذاری انجمن دفاع مقدس هستند و در کنار آنها هم احمدرضا درویش کارگردان اصلاح طلب نیز حضور دارد.

درویش که در سال 80 مستند انتخاباتی رییس دولت اصلاحات را ساخته بود و در 84 مستند انتخاباتی محمدباقر قالیباف را در سال 88 هم مستند کاندیدایی را ساخت که شکستش در انتخابات حواشی فراوانی را رقم زد و در نهایت به حصرش منجر شد. درویش  فیلم توقیفی «رستاخیز» را هم در کارنامه دارد که توقیف آن با داشتن مجوز نمایش، موجب شکایت به دیوان عدالت اداری و در نهایت شکل گیری تعامل بر سر پرداخت جریمه میلیاردی به صاحبان فیلم شد.




این فیلمسازان ارگانی مخاطب را چه فرض کرده‌اند؟!⇔ادعاهای کارگردان تازه‌ترین محصول اکران شده انجمن دفاع مقدس که در ۱۰ روز فقط ۳ میلیون فروخته: می‌توانیم جلوی هالیوود بایستیم به شرطی که بودجه مناسب هزینه شود! / همه تیپ آدمی به دیدن فیلم من می‌روند و همه راضی از سینما بیرون می‌آیند/این فیلم با هزینه شخصی ساخته شده!!!

سینماروزان: «جشن تولد» تازه ترین محصول اکران شده انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس است که در قعر جدول فروش جای گرفته است. این فیلم در ده روز ابتدایی اکرانش فقط نزدیک به 3 میلیون تومان فروش داشته که قطعا یک شکست مطلق برای محصولی ارگانی است.

به گزارش سینماروزان با این حال این شکست سبب ساز آن نمی شود که عباس لاجوردی کارگردان این فیلم در گفتگو با «کیهان» در کنار انتقاداتی که مثلا به مدیران حوزه هنری دارد درباره اینکه چرا رقمی میلیاردی برای تولید کلیپ «ایستاده ایم2» هزینه کرده اند، با اعتماد به نفس کامل از این بگوید که حتی قادر است جلوی هالیوود بایستد به شرط آن که بودجه مناسب به وی داده شود!!!

واقعا کارگردانی که هنوز نمی داند حتی ارزشمندترین سوژه ها باید در درامی موثر و مخاطب پسند به مخاطب ارائه شوند تا راه باز شود برای امتداد تولید چنین آثاری چگونه بناست با هالیوود رقابت کند مشخص نیست اما آنچه مشخص است اینکه فیلم ایشان با حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس تولید شده اما ایشان در انتهای گفتگو بر این امر تأکید کرده که هیچ کس از این فیلم حمایت نکرده و با هزینه شخصی ساخته شده است!!!

متن کامل گفته های عباس لاجوردی را بخوانید:

پرداختن به درگیری‌های سوریه به عنوان فیلم اول، آن هم در سوریه و در نزدیکی داعشی‌ها کمی ترسناک به نظر می‌رسد. شما چطور جرأت ساخت چنین فیلمی را پیدا کردید؟
بله، واقعا ترسناک است. من هم از ابتدا می‌دانستم که کار سختی پیش رو دارم. خیلی‌ها توصیه می‌کردند که مثل بسیاری دیگر از کارگردان‌ها، فیلم اول خودم را در آپارتمان بسازم، اما هدف من این بود که حرفی که دغدغه‌ام بود را کار کنم. توکل به خدا کردیم و جواب هم گرفتیم. چون هم فیلم به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد و هم جایزه عماد مغنیه جشنواره فیلم مقاومت را از دست دخترهای سردار قاسم سلیمانی و شهید مغنیه گرفت.
– چرا فیلم را در سکوت خبری ساختید؟ تقریبا تا موقع نمایش فیلم در جشنواره، هیچ‌کس نمی‌دانست که چنین فیلمی در حال ساخته شدن است.
چون اگر اینجا اطلاع‌رسانی می‌کردیم، آنجا گرای ما را می‌گرفتند و ممکن بود که تهدیدهایی پیش بیاید. به همین دلیل هم اطلاع‌رسانی نکردیم و حتی تا اواسط تصویربرداری هم نگذاشتیم تصویری از پشت صحنه کار منتشر شود.
– موقع ساخت فیلم، با توجه به اینکه در سوریه کار می‌کردید، خطری پیش نیامد؟
فضای کار ما کاملا جنگی بود. گاهی هواپیماهایی در ارتفاع پایین پرواز می‌کردند و اطراف ما هم دائم گلوله و خمپاره می‌خورد. به‌خاطر همین مسائل هم مجبور می‌شدیم به طور مکرر تصویربرداری را قطع کنیم چون مزاحمت صوتی داشت. مدام لوکیشن را تغییر می‌دادیم، بدون اینکه اعضای گروه از قبل بدانند. چون ممکن بود، محل کارمان لو برود و ما را با خمپاره بزنند. وقتی در چنین فضایی کار می‌کنید، خود همان سوژه بزرگ‌ترین دشمن است. چون ممکن است در پروژه، نفوذی حضور داشته باشد. مثل اتفاقی که هر روز در سوریه افتاده و آدم‌ها دوست و دشمن را نمی‌شناسند و خیلی راحت آدم را می‌فروشند. به ویژه اینکه سر ایرانی آنجا بالاترین قیمت دارد؛ یعنی بابت سر ایرانی دلار می‌دهند!
– از قیمت سر ایرانی در سوریه خبر دارید؟
خبر دارم، اما اگر گفته نشود بهتر است!
– فیلم‌هایی مثل «جشن تولد» به خاطر موضوع و دشوار بودن تولید، مشکلات فراوانی برای تدارک نیرو و بازیگر دارند. شما چه تجربه‌ای داشتید؟
با خیلی از بازیگران بزرگ که تماس می‌گرفتیم، وقتی می‌گفتیم قرار است فیلمی در سوریه بسازیم، صحبتمان به یک دقیقه هم نمی‌کشید! با این حال، افرادی که به ما پیوستند، تا آخر پای کار ایستادند.
– با توجه به اینکه مسئله سوریه با امنیت ملی ما گره خورده و همچنین تا به حال ده‌ها نفر از هموطنان ما به عنوان مدافع حرم در جنگ با داعش و گروه‌های تکفیری به شهادت رسیده‌اند، با گذشت پنج، شش سال از این وقایع، چرا باز هم سینمای ما کم‌کاری می‌کند؟
بزرگ‌ترین سؤال من هم همین هست و پاسخش را هم حضرت آقا به ما داده اند؛ ولنگاری فرهنگی. ما سردارها و بچه بسیجی‌های گلی که دیگر جایگزینی ندارند را در سوریه از دست داده‌ایم اما هیچ فیلمی برای آنها ساخته نمی‌شود و آن وقت من عباس لاجوردی و دوستانم باید با هزینه شخصی خودمان فیلم تولید کنیم. البته انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس هم پای کار آمد و دستشان هم درد نکند. اما موقعی به کمک آمدند که فیلمبرداری تمام شده بود و به شرط دیدن راش‌ها و کیفیت، مشارکت کردند. اما به جز این، هیچ نهاد دیگری حاضر نشد به ما کمک بکند. اگر این فیلم با بودجه خوب و حمایت دولت ساخته می‌شد، دست ما باز‌تر می‌بود و اتفاقات بهتری می‌افتاد. همین الان هم فیلمنامه‌هایی درباره سوریه در دست دارم که با مشورت بزرگان نوشته شده و هر کس بودجه بیاورد، من برای ساخت آن اقدام می‌کنم.
– هالیوود هم وارد این قضیه شده و قصد دارند تا درباره سوریه فیلم بسازند. تحلیل شما از ورود هالیوود به جنگ سوریه چیست؟
آنها با نگاه خودشان به سوریه خواهند پرداخت. افکار مردم مثل زمین بایر می‌ماند که کسی چیزی روی آن نریخته است. اگر ما بذر خودمان را نکاریم، هالیوود علف هرز خواهد کاشت. آن وقت باید مدت‌ها تلاش کنیم تا علف‌های هرز آنها را نابود کنیم. به هر حال این اتفاقی است که افتاده و همه آنهایی که واقعا دغدغه دارند باید از شعار دست بردارند. الان دیگر وقت تعارف نیست و حقایق باید گفته شود. امیدوارم مسئولانی پای کار بیایند و بتوانیم فیلم‌های خوبی بسازیم. می‌توانیم جلوی هالیوود بایستیم به شرطی که بودجه مناسب هزینه شود. برخی از مسئولان فرهنگی برای یک کلیپ چند دقیقه‌ای در تهران هزینه‌ای کردند که ما با همان هزینه یک فیلم سینمایی در سوریه ساختیم. آنجا پر از سوژه‌های ناب است و خود من هم در فیلم‌های مستندم به برخی از این سوژه‌ها پرداخته ام. جنگ سوریه ناگفته‌های زیادی دارد که همه اش عبرت انگیز است. امیدوارم مسئولان متوجه باشند که دشمن قصد دارد فتنه سوریه را در ایران هم تکرار کند. به همین دلیل هم مسئولان باید دست به کار شوند و برای آگاهی و هوشیاری جامعه درست کار کنند. خود من ایده‌هایی در این زمینه دارم که درباره حوادث آینده هشدار می‌دهند. اما هیچ حمایتی برای ساخت فیلم درباره این ایده‌ها نمی‌شود. روزمرگی فرهنگی بس است. دشمن آن طرف دارد جدی کار می‌کند و آن وقت ما این طرف خودمان را به خواب زده‌ایم.
– مردم سوریه هم فیلم را دیده‌اند؟
ما این فیلم را فقط برای بازیگرانمان در سوریه نمایش دادیم که خیلی راضی بودند. چون برنامه‌مان این است که اول در تهران اکران کنیم و بعد در کشورهای لبنان، سوریه و عراق هم نمایش دهیم.
– واکنش مردم به این فیلم چه بوده؟
برخی به فیلم ما برچسب‌هایی مثل حکومتی و سفارشی می‌زنند، این در حالی است که این فیلم با نگاه شخصی خودم ساخته شده و جالب این است که همه تیپ آدمی هم به دیدن فیلم می‌رود و راضی از سینما بیرون می‌آید. حتی افرادی که ظاهر متفاوتی دارند. مثلا یکی از آنها می‌گفت که من تا به حال برایم سؤال بود که چرا ما به سوریه نیرو اعزام می‌کنیم، اما با دیدن این فیلم به پاسخ خودم رسیدم. جدا از جوایز، حالا که مخاطب با فیلم ارتباط برقرار می‌کند و تأثیر می‌پذیرد یعنی ما به هدف خودمان رسیده‌ایم.
– در پایان اگر حرف ناگفته‌ای باقی مانده بفرمایید.
فقط از مردم می‌خواهم که کم‌کاری مسئولان در حمایت از این فیلم را جبران کنند. با توجه به اینکه دولت هیچ حمایتی از این فیلم نکرده و با هزینه شخصی ساخته شده است، ما به حمایت مردم نیاز داریم.




طعنه ایوبی به خزاعی⇐امپراطور جهنم هم حرفهایتان را باور نمی‌کند+عکس

سینماروزان: نامه تهیه کننده و کارگردان «امپراطوری جهنم» به رییس سازمان سینمایی و گلایه از حذف فیلمشان از جشنواره(اینجا را بخوانید) قبل از همه واکنش امیرحسین شریفی تهیه کننده قدیمی سینمای ایران را موجب شد که در یادداشتی صریح خطاب به خزاعی به تندی او را نواخت و اتفاقات پیرامون فیلمش را نتیجه رفتارهای قبلی وی دانست.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان بعد از یادداشت تند و تیز شریفی حالا خزاعی با طعنه حجت ا.. ایوبی در فضای مجازی مواجه شده است.

ایوبی خطاب به خزاعی در کانالش نوشته است: نامه ای را دریافت کردم که از من می خواهد که باور کنم که هفت شخصیت فرهیخته و نام آشنا یعنی دکتر حسین کرمی، دکتر طه مرقاتی، دکتر عماد افروغ، آقای جمال امید، آقای سیدضیا هاشمی، خانم نرگس آبیار، دکترمحمدعلی حسین نژاد ( باپوزش فراوان و عرض ادب و احترام به این عزیزان):
«کج سلیقه»،« ناتوان از درک ضروتهای فرهنگی و اجتماعی»، «ناپخته»، «ترسو»، «ضعیف»، «غافل» و «محافظه کارند».
امپراطور جهنم هم باور نمی کند…..

طعنه ایوبی به خزاعی
طعنه ایوبی به خزاعی



علی نصیریان درباره فیلم ارگانی حذف شده از بخش مسابقه جشنواره فجر⇐نقش یک مفتی را بازی می‌کنم

سینماروزان: علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینمای ایران که سال قبل فصل اول «شهرزاد» را در شبکه خانگی داشت ولی در فصل دوم حاضر نشد اخیرا در دومین تجربه همکاری با پرویز شیخ طادی بعد از «شکارچی شنبه» در فیلمی با نام «امپراطوری جهنم» ایفای نقش کرده که نامگذاریش یک کپی برداری آشکار از فیلمی به نام «امپراطوری شن» به کارگردانی نجدت انزور سوری است.

به گزارش سینماروزان «امپراطوری جهنم» که با بودجه مکفی و حمایت انجمن دفاع مقدس و تهیه کنندگی دبیر جشنواره مقاومت در فرانسه تولید شده، نتوانست به بخش مسابقه جشنواره فجر راه یابد و حالا باید بسنده کند به حضور در بخش خارج از مسابقه یا همان «چشم انداز».

علی نصیریان به تازگی در گفتگویی با «شرق» درباره ایفای نقش در این فیلم گفته است: در این فیلم نقش یک مفتی را بازی می‌کنم؛ یک مفتی عرب که در طول داستان درگیر ماجراهایی می‌شود و یکی از نقش‌های محوری قصه است.

او درباره حاشیه ساز بودن مضمون فیلم که گویا ضدّآل سعود است، بیان داشته است: اساسا همیشه به حاشیه‌ها بی‌توجه هستم، وقتی به‌عنوان بازیگر در فیلمی حضور پیدا می‌کنم در حقیقت نقش را پسندیدم که در آن نقش بازی کردم، بنابراین از توضیحات اضافه درباره فیلم پرهیز می‌کنم و معتقدم در مقام بازیگر تنها می‌توانم درباره نقشم صحبت کنم.

نصیریان درباره همکاری با شیخ طادی نیز گفته است: همیشه از کارکردن با پرویز شیخ‌طادی لذت می‌برم، آدم بافرهنگی است و یکی از خواسته‌ها یا علایقش این است که درباره موضوعات روز یا موضوعات سیاسی فیلم بسازد، اما قطعا بدون تحقیق و پژوهش کاری را آغاز نخواهد کرد و این یکی از دلایلی است که برای همکاری با او پاسخ مثبت می‌دهم، چراكه می‌دانم او بدون مطالعه به سراغ کاری نمی‌رود. در فیلم «شکارچی شنبه» نیز همین حساسیت‌ها را داشت و با تحقیق و مطالعه به سراغ ساخت فیلم رفت. هرچند که پروسه ساخت امپراطور جهنم سخت بود، اما من به‌عنوان بازیگر تعهدی دارم و باید کارم را انجام دهم، اما درباره نتیجه فیلم این مردم هستند که باید اظهارنظر کنند.

امپراطوری جهنم
علی نصیریان در نمایی از «امپراطوری جهنم»




پرسشی از مجری برنامه سینمایی شبکه دو⇐چگونه می‌توان در کوتاه‌ترین زمان ممکن از دستیاری دوم یک سریال به تهیه‌کننده‌ معتمد ارگانها بدل شد؟

سینماروزان: محمد خزاعی را در سالهای اخیر بیشتر به عنوان دبیر جشنواره های مقاومت و فجر می شناسند اما شاید خیلیها ندانند این دبیر که به عنوان تهیه کننده تعدادی پروژه ارگانی هم حضور داشته کارش را با خبرنگاری آغاز کرده است.

خزاعی البته در مدت زمانی کوتاه بعد از خبرنگاری درگیر کار در تلویزیون شده و با دستیاری دوم جمال شورجه در مجموعه مستند-داستانی “روایت انقلاب” به فعالیت حرفه ای روی آورد.

محمد خزاعی بلحاظ شخصیتی انسانیست به شدت مبادی آداب و از جنس مدیران لبخند به لب دولتی و شاید همین لبخند دائمی بوده که باعث شده کسی درباره چگونگی رسیدن وی از دستیاری شورجه تا تهیه کنندگی پروژه های ارگانی حساس نشود.

خزاعی به تازگی اجرای برنامه “سینمادو” را برعهده گرفته؛ برنامه ای که تهیه‌کنندگی آن را نیرویی سابقا فعال در سیمای قم برعهده دارد.

خزاعی همزمان با اجرای این برنامه و با فراغت از جشنواره مقاومت کوشیده فعالیتهای تهیه کنندگی خود را توسعه بیشتری دهد.

دریافت حمایت از تصویرشهر و رایزنی برای همراهی انجمن دفاع مقدس

خزاعی که شناخته‌شده‌ترین تجربه تهیه‌کنندگی اش فیلم انتخاباتی “قلاده های طلا” است اخیرا نامش به عنوان تهیه کننده در پروژه “پشت دیوار سکوت” مسعود جعفری جوزانی آمد؛ پروژه‌ای که با حمایت تصویرشهر تولید می شود! اینکه چطور خزاعی توانسته تصویرشهر را به حمایت وادارد هم چندان غریب نیست. گویا او در هیات مدیره این ارگان شهری حضور دارد و مراودات نزدیک با سیدعلی احمدی مدیرعامل تصویرشهر، مسیر کمک گرفتن از این ارگان را هموار کرده است.

به جز این خزاعی به دنبال فراهم آوردن مقدمات تولید پروژه ای با نام “امپراطور جهنم” هم هست؛ پروژه ای با محوریت نقد رفتارهای تکفیری  که بناست پرویز شیخ طادی کارگردان “روزهای زندگی” آن را بسازد و جالب اینکه احتمالا سعید راد نقش اصلی اش را ایفا خواهد کرد.
برای تولید این فیلم خزاعی با انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس رایزنی کرده و البته که حضورش به عنوان دبیر جشنواره مقاومت اسباب تسهیل در رایزنی را فراهم کرده است.

خزاعی در سالهایی که دبیری جشنواره مقاومت را برعهده داشت همواره مورد حمایت سردار محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج بود و با جایگزینی سردار غلامحسین غیب‌پرور به جای سردار محمدرضا نقدی در رأس سازمان بسیج  هرچند ممکن است بر سر حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس از “امپراطوری جهنم” تردیدهایی به وجود آید اما حضور سردار نقدی در معاونت فرهنگی-اجتماعی سپاه این شانس را پیش‌روی خزاعی می‌گذارد که همچنان به تولید این کار امیدوار باشد.

این اما همه برنامه‌های خزاعی برای فعالیت مستمر در حیطه تهیه کنندگی نیست و همان طور که خودش هم اخیرا اعلام کرد قصد دارد فعالیتهای تولید محصولات سینمایی و تلویزیونی را جدی تر از سالهای قبل امتداد دهد.

چطور می‌توان به مانند خزاعی رشد کرد؟

خزاعی تهیه کننده ایست که در مدت زمانی کمتر از دو دهه از دستیاری دوم یک سریال تا تولیدکننده ای مورد حمایت ارگانهای مختلف از شهرداری تا انجمن دفاع مقدس پیش رفت!

این پرسش بسیاری از سینماگران جوان است که چطور می‌توان مانند امثال خزاعی رشد کرد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن از دستیاری به تهیه‌کننده‌ای معتمد ارگانها و دبیری جشنواره های دولتی رسید؟

چه خوب است خزاعی یکی از برنامه های “سینمادو” را اختصاص دهد به پاسخ گویی به چنین پرسشی.

محمد خزاعی
محمد خزاعی



ادعای تهیه‌کننده فیلم انتخاباتی “ماه گرفتگی”⇐بودجه‌مان کمتر از ۲ میلیارد بود

سینماژورنال: هفت سال پس از انتخابات پرحاشیه سال 88 تنها محصولات سینمای داستانی ایران که مرتبط با انتخابات تولید شده‌اند، دو فیلم هستند؛ یکی «پایان نامه» ساخته حامد کلاهداری و دیگری «قلاده های طلا» ساخته ابوالقاسم طالبی. البته داشته ایم فیلمهایی مانند «خیابانهای آرام» کمال تبریزی و «گزارش یک جشن» ابراهیم حاتمی کیا که به گونه ای نمادین و غیرمستقیم به آن اتفاق پرداخته بودند اما آثاری که مستقیم به انتخابات پرداخته اند همان دو فیلم هستند.

به گزارش سینماژورنال تازه ترین محصولی که منطبق با اتفاقات 88 در مسیر تولید است «ماه گرفتگی» نام دارد. فیلمی که با حمایت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس ساخته می شود و بناست برای اولین بار در جشنواره فیلم مقاومت رونمایی شود.

«ماه گرفتگی» را مسعود اطیابی کارگردانی کرده است و تهیه کنندگی آن را هم هادی انباردار برعهده داشته است.  کل داستان «ماه گرفتگی» در روز ۳۰ خرداد ۸۸ می گذرد؛ یعنی روزی که تظاهراتی با عنوان سکوت از میدان انقلاب تا میدان آزادی برگزار شد و در این روز مسجد لولاگر آتش گرفت و ندا آقاسلطان در خیابان کارگر در اثر اصابت گلوله کشته شد.

مسعود اطیابی برخی حوادث ۳۰ خرداد ۸۸ را عینا بازسازی کرده و برای برخی دیگر تنها به استفاده از تصاویر آرشیوی و خبری بسنده کرده است. کامبیز دیرباز، سارا خوئینی ها،  الهه حصاری، شهرام عبدلی، قاسم زارع و ارسلان قاسمی بازیگران این کار هستند.

پرهیز از غلبه نگاه سیاسی

 هادی انباردار تهیه کننده «ماه گرفتگی» درباره نوع روایت این فیلم و نگاهش به حوادث منتج از انتخابات 88 به «صبح نو» گفت: سعی کردیم چه در روایت و چه در ساختار فیلم شریفی را تولید کنیم و برای همین سعی کردیم نگاههای سیاسی را کنار بگذاریم و کاری کنیم که فیلم به سمت و سوی خاصی نغلتد. اساس کار بر مبنای میانه روی و اعتدال بود یعنی سعی شده یک تصویرسازی آسیب شناسانه از حوادث آن سال ارائه شود.

انباردار درباره انتقاداتی که نسبت به نگاه سیاسی آثاری که پیشتر درباره انتخابات ساخته شده وجود دارد اظهار داشت: اینکه براساس آنچه قبلا دیده ایم درباره «ماه گرفتگی» قضاوت کنیم، درست نیست. اتفاقی در آن برهه در کشور رخ داده و برای اینکه بتوانیم آن اتفاق را آسیب شناسی کنیم دو راه داریم؛ یا اینکه از زبان تند استفاده کنیم و هر تلاش هنری در این زمینه صورت می گیرد را زیر سوال ببریم یا آن که چون علاقه به کشور داریم، بکوشیم با دیالوگهای معتدل و آرام با مخالفان بحث کنیم.

این تهیه کننده افزود: در «ماه گرفتگی» به دنبال آسیب شناسی بودیم و نه سیاسی‌بازی. خواستیم آسیبی که آن تشنجات به مردم وارد کرد را پیش رو بگذاریم.

قضاوتهای زودهنگام نتیجه جهل است

انباردار در پاسخ به این پرسش که بسیاری از فیلمنامه نویسان از این می گویند که اتفاقات 88 جزو سوژه هایی است که به شدت با ممیزی اداره نظارت اشاد مواجه می شود و برای همین فیلمسازان علاقه ای به کار در این حیطه نشان نمی دهند گفت: بحث ممیزی اگر در برخورد با سوژه هایی صورت گیرد که عنادورزی در آنها وجود دارد طبیعی است وگرنه سناریست اگر باهوش باشد می داند چطور بنویسد که هم در اصل ماجرا خدشه وارد نشود و هم اینکه ممیزی به اثرش وارد نشود.

وتی از این تهیه کننده پرسیدیم که آیا گمان نمی کند که به مانند محصولاتی نظیر «پایان نامه» و «قلاده های طلا»، «ماه گرفتگی» هم به هنگام اکران با بایکوت طیف شبه‌روشنفکر سینما مواجه شود وی باز هم بر مضمون غیرسیاسی اثرش تأکید کرد و به «صبح نو» گفت: اتفاقی در تاریخ کشور ما رخ داده است و به دلیل بافت خاص کشور ما واکنشهای متفاوتی را موجب شده است. حالا از فیلمسازان چه انتظاری دارید؟ اینکه در برابر این اتفاق سکوت کنند و واکنش نشان ندهند. این خوب نیست که فیلمسازی در این باره به تابو بدل شود و برخی قبل از آن که کار تولید شود و روی پرده بیاید شروع کنند به هجمه های تند و تیز علیه آن.

وی ادامه داد: شخصا برایم عجیب بود که برخی از بازیگرانی که در پیش تولید به ما قول همکاری داده بودند بعد از امضای قرارداد زیر قول و قرار زدند. چرا؟ چون به شدت تحت فشارهای همین طیفی بودند که حتی ندیده به قضاوت درباره اثر پرداختند. به صراحت می گویم این فضاسازیها از جهل است. چطور می شود شما مضمون فیلمنامه ای را ندانی و همین که فکر می کنی درباره انتخابات است به موضع گیری درباره اش بپردازی؟

ماه گرفتگی
هادی انباردار(راست) و مسعود اطیابی(چپ) در پشت صحنه “ماه گرفتگی”

متفاوت با تمام فیلمهای انتخاباتی

این تهیه کننده درباره دورنمایش نسبت به اکران سراسری «ماه گرفتگی» اظهار داشت: من طرفدار دیالوگ و حرف زدن هستم و به همه پیشنهاد می کنم فیلم را بعد از اکران ببینند و سپس درباره آن اعلام موضع کنند. فیلمهایی که تاکنون درباره انتخابات ساخته شده متفاوت است با «ماه گرفتگی» به خصوص که مسعود اطیابی که توانایی های خود را در جلب مخاطب عام هم نشان داده در این پروژه کنار ماست. به جز آن یک فیلمنامه خوب و منسجم داشتیم که گره های مخاطب پسند هم دارد.

بودجه ما کمتر از 2 میلیارد بود

هادی انباردار در پاسخ به این پرسش «صبح نو» که شایعه تخصیص بودجه چندمیلیاردی برای فیلم چقدر صحت دارد با خنده ای گفت: اصلا بودجه ما در این حد نبود و خیلی کمتر از پروژه هایی دیگر است که دور و برمان می بینیم. «ماه گرفتگی» به لحاظ بودجه یک فیلم معمولی است اما به لحاظ فضاسازی و تنوع لوکیشن و وجود سکانسهای خیابانی جزو آثار مطرح سینمای ایران است. سابقه سینمایی من نشان می دهد که زیاد اهل بریز و بپاش نیستم و همیشه سعی کرده ام با حداقل هزینه بیشترین بازدهی را داشته باشم.

وقتی از این تهیه کننده خواستیم که به صراحت بودجه تولید «ماه گرفتگی» را بگوید و مثلا اینکه دریافت بودجه 5 میلیاردی صحت دارد یا نه اظهار داشت: 5 میلیارد که شوخی است. خیلی کمتر از اینهاست. بودجه ما کمتر از 2 میلیارد بوده است ضمن اینکه به عنوان سرمایه گذار هم در تولید حضور داشته ام.

انباردار پیرامون دستمزد بالای بازیگرانی نظیر کامبیز دیرباز که گفته شده با چند برابر دستمزد معمول شان در «ماه گرفتگی» حاضر شده اند گفت: به هیچ کس چند برابر دستمزدش را نداده ایم. سعی کردیم معقول و منصفانه در تخصیص دستمزد عمل کنیم و شاید دستمزد برخی بازیگران من کمتر از دستمزدشان در پروژه ای باشد که کمی قبلتر از کار ما در آن حاضر بودند.




بودجه انجمن دفاع مقدس در خدمت سناریست ۲۵ ساله!

سینماژورنال/ورتا چمانی: انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس اخیرا درام سینمایی “دلتنگیهای عاشقانه” را روی پرده داشت؛ درامی که علیرغم صرف هزینه مناسب برای تولید، فروشش در دو ماهی که روی پرده بود به 200 میلیون هم نرسید و طبیعی است که با احتساب سهم 35 درصدی تهیه کننده نهایتا بیشتر از 70 میلیون عاید انجمن نکرده است.

به گزارش سینماژورنال البته که این انجمن یکی دیگر از محصولاتش به نام “خاکستر و برف” را که توسط قائم مقامش روح ا.. سهرابی کارگردانی شده و البته این یکی هم هزینه تولید مناسبی دریافت کرده بود را بعد از دو سال پشت خط اکران ماندن روانه گروه تازه تاسیس “هنروتجربه” کرد که به صورت کاملا محدود و برای مخاطبان خاص به نمایش درآید.

این انجمن یک سریال با عنوان “آرام می گیریم” را باز هم به کارگردانی قائم مقام انجمن یعنی جناب سهرابی در مسیر تولید داشت که کیفیت پایین سناریوی اثر باعث شد از سوی مدیران سیما تولید سریال معلق شود. (اینجا و اینجا را بخوانید)

اینها را بگذارید کنار دیگر پروژه پرهزینه متاخر اما شکست خورده انجمن یعنی “پنجاه قدم آخر” تا عیار کار این هسته اصلی سینمای انقلاب و دفاع مقدس در سالهای اخیر دستتان بیاید. “پنجاه قدم آخر” علیرغم بودجه میلیاردی تولید در دو هفته ای که روی پرده بود فقط 25 میلیون تومان فروخت!!!

عدم حمایت از سینماگران کارکشته و امتحان پس داده

البته که در ماههای گذشته کارگردانانی چون محمدعلی باشه آهنگر و احمدرضا معتمدی که هر دو از جمله سینماگران مطرح و امتحان پس داده ایرانی هستند به دنبال تولید فیلمنامه های “سرو زیر آب” و “بوف کور” از طریق این انجمن بودند که حمایتی شامل حال آنان نشد.

از آن سو تیم تولید درام تحسین برانگیز “شیار143” نیز در جلب حمایت این انجمن برای فیلم اخیر خود “نفس” ناکام ماندند و نتوانستند حتی یک ریال حمایت برای تولید محصولی کاملا مرتبط با دفاع مقدس از انجمن دریافت کنند.

سال قبل نیز مهدی نادری کارگردان جوانی که توانایی خود در ژانر جنگ را با همان اولین فیلمش “بدرود بغداد” نشان داده بود و  فیلمش به عنوان نماینده ایرانی اسکار 2010 هم انتخاب شد سناریویی با محوریت حوادث مربوط به فتح خرمشهر با نام “لیخون” را برای جلب حمایت به انجمن ارائه داد که فیلمنامه وی نیز رد شد.

حمایت از سناریست بی تجربه و تهیه کننده ای کم تجربه

حالا اما در اتفاقی عجیب سناریویی با عنوان “ماه گرفتگی” با مضمون اتفاقات 88 پروانه ساخت گرفته است که بناست با حمایت انجمن دفاع مقدس تولید شود.

این پروژه نام مسعود اطیابی سازنده آثاری چون “صبح روز هفتم” و “خاک و مرجان” را به عنوان کارگردان بر خود دارد اما اعجاب آنجاست که فیلمنامه اثر از جوانی 25 ساله به نام مهدی آذرپندار است!!!

جوانی که همه سابقه سینمایی اش نگارش یک سری مقاله در بولتنهای دانشجویی و البته یکی دو رسانه اصولگرا بوده است.

این جوان هموست که چند سال پیش انتخابش به عنوان یکی از اعضای شورای تخصصی بررسی فیلمنامه‌های سیما درست بعد از انتقاداتی که در مقالاتش به محصولات رسانه ملی داشت(!!) شگفتی بسیاری از اهالی تلویزیون را به دنبال داشت.

اینکه چطور شده فیلمنامه ایشان مورد حمایت انجمن دفاع مقدس قرار می گیرد هم ریشه دارد در سمتی که ایشان اخیرا در یکی از نهادهای مافوق انجمن پیدا کرده است!!!

پروانه ساخت “ماه گرفتگی” به تهیه کنندگی هادی انباردار صادر شده که بیشتر در گروه تولید و تدارکات پروژه های دفاع مقدسی حضور داشته و البته از رفقای سالیان اخیر مسعود اطیابی است.

فارغ از ایفای نقشهای فرعی در تعدادی فیلم درجه دوی دفاع مقدسی، انباردار سابقه تهیه کنندگی یک فیلم به نام “دویدن تا نیمه شب” را هم دارد که سال قبل به تولید رسید اما نه اکران شد و نه به  شبکه خانگی وارد شد.

تجربه تلخ “پایان نامه” پیش رویمان است و درس نمی گیریم

اینکه در انجمن دفاع مقدس که باید مرکز کارکشته های ژانر دفاع مقدس باشد از امثال محمدعلی آهنگر و احمدرضا معتمدی به دلیل صراحت کلامشان حمایت نمی شود اما فیلمنامه چهره هایی با حداقل رزومه سینمایی در دستور کار تولید قرار می گیرد و تهیه کنندگی هم به چهره هایی با حداقل سابقه تهیه می رسد مطمئنا خرسندکننده نیست بخصوص که مضمون”ماه گرفتگی” مرتبط است با ماجراهای حاشیه انتخابات 88!
در این گونه، تجربه شکست خورده “پایان نامه” پیش روی دوستان انجمن است؛ تجربه ای که دقیقا به دلیل حضور چهره ای بی تجربه به عنوان سناریست و حضور کارگردانی تازه کار پشت دوربین به یکی از ضعیف ترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل شد.

انگار تحولی در کار نیست…

بسیاری از سینماگرانی که دغدغه انقلاب و دفاع مقدس را دارند امیدوار بودند با حضور مدیری تازه نفس در این نهاد، سیاستهایی تازه درپیش گرفته شود برای حمایت از سینمایی که نام انجمن از آن الهام گرفته شود اما انگار اولین تجربه تولید فیلم در مدیریت جدید نیر با حداقل نشانه از تحول پیش خواهد رفت.