1

ادعای رسانه اصلاح‌طلب درباره رشد پدیده “خودسانسوری” در سایه تولید کمدی‌هایی مثل “چشم و گوش بسته”!

سینماروزان: “چشم و گوش بسته” از جمله کمدی‌های روی پرده است که فروش خوبی هم داشته و در مرز ده میلیاردی شدن قرار گرفته است ولی تلاش کارگردان برای گرته‌برداری از یک کمدی هالیوودی به نام “شر نبین شر نشنو”(۱۹۸۹) از همان ابتدای اکران با انتقاد مواجه شده.

روزنامه اصلاح‌طلب “شرق” در تحلیلی بر “چشم و گوش بسته” بی اشاره به این گرته برداری از نقشی که فیلم در تقویت خودسانسوری دارد، حرف زده است.

متن تحلیل “شرق” را بخوانید:

خودسانسوري پديده‌اي است که معلول يک «دستگاه نظارتي فعال» است و در يک روند سلبي رشد مي‌کند. هرچند اين پديده در معدود آثار هنري سينما و تئاتر ايران کاربردي خلاقانه يافته است، اما در سال‌هاي اخير به ابزاري تبديل شده که هنرمندان ما در تنگناهاي فکري، همواره در تلاشند با استفاده از اين ابزار، لحني انتقادي براي آثارشان برگزينند. اما نکته اينجاست که وقتي اين ابزار به يک اپيدمي دست‌وپاگير تبديل مي‌شود، تنها کاربردش، حرکت در مسيري است که اساسا آن دستگاه نظارتي را به وجود آورده. تلاش نويسنده و کارگردان فيلم «چشم‌وگوش‌بسته» براي طرح «موضوع انتقادي» در يک لفاف مطايبه‌آميز، درواقع دامن‌زدن به اين اپيدمي خطرناک است؛ چيزي که بيشتر باعث ايجاد نوعي سوءتفاهم فرهنگي براي «متفکران سينمايي» مي‌شود و نه يک کنش انتقادي در برابر وضع موجود. اين تلاش نافرجام نويسنده و کارگردان، در کنايه‌هاي به ظاهر ابهام‌آميز فيلم قابل مشاهده است.

تصوير اسلوموشني از گام‌هاي پليس و آميختن اين تصوير به سرود شناخته‌شده «از صلابت ملت و…» و تطبيق به ظاهر هوشمندانه اين صحنه با تکرار زاويه ديد مشابه در نشان‌دادن پاهاي زني که دست‌نشانده رئيس دزدهاست؛ واداشتن آدم‌هاي بازي به گفتن ديالوگ‌هايي مثل: «… با مأمور پليس بايد صادق بود!»، «… من چه بويي مي‌دم؟ رايحه خوش خدمت»، «زندان جاي خوبيه! از بيرون بهتره. غذا ميدن و…»؛ اشاره به ساعت جنگ جهاني در صحنه رانندگي مأمور، طراحي يک موتيف موسيقايي ناکارآمد که بيشتر يادآور علاقه‌مندي کارگردان به تاريخ سينماست و به‌هيچ‌وجه تبديل به روبنايي واحد، زيباشناسانه و سازمند نمي‌شود، اشاره به عنصر زمان از طريق نشان‌دادن ثانيه‌شمار ميان صحنه‌هاي فيلم، از جمله کنايه‌هاي رمزگذاري‌شده موجود در فيلم هستند. ظاهرا اين رويکرد، سعي دارد ابهامي تفکر‌برانگيز را در بافت معنايي فيلم جا دهد و يک نيروي برتر را به چالش بکشد. اما فيلم «چشم‌وگوش‌بسته» برخلاف تلاش سازندگانش، در مسيري متفاوت گام برمي‌دارد.

انتخاب پيرنگي که مبتني‌بر يک جابه‌جايي کميک است، ساختار اصلي روايت فيلم را شکل مي‌دهد. کسي که نمي‌شنود و کسي که نمي‌بيند، به‌عنوان مجرم شناخته مي‌شوند و پليس در پي دستگيري آنهاست (ممکن است صحنه‌هايي از فيلم سانسور شده باشد، اما تأثير چنداني بر نوع شکل‌گيري اين موقعيت نمي‌گذارد). اگر ضعف انتخاب‌هاي نويسنده در طراحي پيرنگ براي قراردادن موقعيت‌هاي کميک در يک شکل منسجم و عدم تناسب زيباشناسي عناصر بصري فيلم را در نظر نگيريم، مي‌شود طرح ساخت اوليه پيرنگ را به نمونه‌هاي شناخته‌شده نمايشي که با مفاهيمي مانند «فانتزي» يا «کمدي موقعيت» پيوند دارد، بازخواني کرد.

اما نتيجه اين بازخواني به علت عدم تناسب زيباشناسانه در طراحي هنري فيلم و ارجاعات ناقص پيرنگ به موضوعاتي بيروني و ارائه اين ارجاعات در لفاف خودسانسوري به مخاطب، پيوند فرم و محتواي فيلم «چشم‌وگوش‌بسته» را با نمونه‌هاي شناخته‌شده خنثي و اين بازخواني را با شکست مواجه مي‌کند (البته برخي از منتقدان سرشناس سينماي ايران اين معايب را ناديده گرفته و کمدي موجود در فيلم را با کمدي موجود در آثار مشابه متفاوت ديده و «چشم‌وگوش‌بسته» را از جمله «کمدي‌هاي کمياب در محدوده سينماي ايران» خوانده‌اند!).

بنابراين با درنظرگرفتن نافرجامي و ناهم‌خواني موقعيت اصلي فيلم با موقعيت‌هاي نمايشي شناخته‌شده و همين‌طور عدم تناسب در ايجاد يک اتمسفر خاص و منحصربه‌فرد سينمايي، تنها مي‌ماند کليشه رايج «خنداندن به هر طريقي» که در روابط ميان تيپ‌هاي کميک به خوبي ديده مي‌شود. نويسنده و کارگردان در طراحي اين لحظه‌ها که درواقع روبناي ظاهري فيلم را مي‌سازند، با واداشتن آدم‌هاي بازي به شوخي‌هاي جنسي و حرف‌هاي رکيک، تماشاگر را به خنديدن و تحريک‌شدن وامي‌دارند. طراحي اين چارچوب اصلي (شايد مبتني‌بر خواسته سرمايه‌گذار)، ضرورت فراخواني مخاطب براي تماشاي فيلم را مشخص مي‌کند.

اگر بپذيريم که ضرورت اين دعوت مبتني‌بر «بهره‌کشي از مخاطب» است و بهره‌کشي از مخاطب کاري است که سازنده اثر را برخلاف خواسته‌اش، در جايگاه يک نيروي مديريتي قرار مي‌دهد، پس پذيرفتن ادعايي مبني‌بر صدور کنايه‌هاي انتقادي از سوي فيلم و به‌چالش‌کشيدن يک نيروي برتر، عملا منتفي است.

بنابراين فرايند طرح موضوعي انتقادي در فيلم «چشم‌وگوش بسته» به سه کاربرد کلي منتهي مي‌شود: جذب تماشاگر، تهيه سرمايه براي سرمايه‌گذار و رشد پديده خودسانسوري؛ جرياني که سال‌هاست هنرمندان ما را دچار سرگرداني براي انتقاد از وضع موجود کرده و بايد پذيرفت که دامن‌زدن به خودسانسوري و تکثير آن به اين شکل، به راحتي مي‌تواند جايگاه «سينماگر دانا» و همچنين «منتقد سينمايي متفکر» را تقليل دهد و برخلاف تصورشان، لباس «دستگاه نظارتي» را به قامت ايشان نيز بپوشاند.




فرزاد موتمن داستان فیلم اکران‌نشده‌اش را لو داد!

سینماروزان: فرزاد موتمن این روزها کمدی کارتونی “چشم و گوش بسته” را روی پرده دارد که برخلاف حریان متداول کمدی‌سازی در ایران به‌جای تاکید بر دیالوگ بر موقعیت‌های کمدی بنا شده است و فروشی مناسب هم داشته است.

موتمن پیش از “چشم و گوش بسته” فیلمی به نام “سراسر شب” را ساخته بود که بعد از سه سال هنوز مجال اکران نیافته است.

موتمن با لو دادن داستان “سراسر شب” به “شرق” گفت: سال‌ها پيش فيلمي به اسم «شب‌هاي روشن» ساختم، قرار نيست تا آخر عمر آن را تکرار کنم. «سراسر شب» خيلي به «شب‌هاي روشن» نزديک است. داستان فيلم‌سازي است که سال‌ها پيش فيلمي به اسم «شب‌هاي روشن» ساخته اما در اين شب بخصوص پول خريد يک چيزبرگر را هم ندارد. اتفاقا در بخشي از فيلم «سراسر شب» کارگردان و تهيه‌کننده درباره ساخت يک کمدي با هم صحبت مي‌کنند!!!




فرزاد موتمن با نقد ساختار اکران اظهار داشت⇐فروش فیلم‌ها در گیشه تعیین نمی‌شود، بلکه اتاق فکرهای دربسته(!) است که مشخص می‌کند هر فیلمی چقدر باید بفروشد!/وقتی به “مطرب” صدها سالن می‌دهند، به “چشم و گوش بسته” ۸۰ سالن و به “سمفونی نهم” ۴۰ سالن، معلوم است که از قبل تصمیم گرفته‌اند کدام فیلم باید بیشتر بفروشد!

سینماروزان: اعتراضات مکرر سینماگران به ساختار حاکم بر اکران همچنان ادامه دارد و رییس سینما هم هرچند از روی باز برای دریافت پیشنهادات اصلاحی جهت بهبود اکران سخن گفته ولی در عمل همچنان فقط گلایه‌هاست که به ساختار اکران شنیده می‌شود.

فرزاد موتمن کارگردانی که این روزها کمدی “چشم و گوش بسته” را روی پرده دارد تازه‌ترین سینماگر منتقد به اکران است.

فرزاد موتمن با انتقاد از ساختار اکران به “شهروند” گفت: اصولا فروش فیلم‌ها در گیشه تعیین نمی‌شود، بلکه در اتاق فکرهای بسته صاحبان سینما و پخش‌کنندگان است که مشخص و تصمیم‌گیری می‌شود که هر فیلمی چقدر باید بفروشد و در چند سالن و برای چه مدتی باید به نمایش درآید.

فرزاد موتمن ادامه داد: قطعا اختصاص تعداد مشخص سالن است که سرنوشت اقتصادی فیلمها را شکل می‌دهد چون فیلم‌های ما هیچ‌کدام براساس ویژگی‌ها و ارزش‌های تجاری‌شان نمی‌فروشند. غالب فیلم‌های ما اصولا این ویژگی‌ها را ندارند، حتی پرفروش‌ترین فیلم‌های ما.

این کارگردان افزود: تعداد سالن‌ها مهم‌ترین مولفه در فروش است، حتی در اکران الان هم می‌شود این موضوع را دید. ما هشتاد سالن داشتیم و “مطرب” بیش از صد سالن. پس طبیعی بود که ما هیچ رقمه فروش “مطرب” را نداشته باشیم. بعد مثلا “سمفونی نهم” نصف ما سالن داشت. این شرایط عجیبی را بر سینمای ما حاکم کرده.

موتمن تاکید کرد: به نظر می‌آید بی‌عدالتی عجیبی در اکران وجود دارد و آن هم این است که براساس یک‌سری پیش‌داوری‌ها از قبل تصمیم گرفته می‌شود که هر فیلمی چه تعداد سالن داشته باشد، به عبارت بهتر از قبل سرنوشت‌ اکران را تعیین می‌کنند. به نظرم باید سیستمی به وجود بیاید که اکران فیلم‌ها در شرایطی نزدیک به هم آغاز شود، بعد وقتی فیلمی با استقبال بیشتری روبه‌رو شد، تعداد سالن‌های آن فیلم افزایش پیدا کند.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐شروع اکران “سمفونی نهم” و چهار فیلم دیگر از همین هفته/ادامه اکران “درخونگاه” و “مردی بدون سایه”

سینماروزان: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد فیلم سینمایی «سمفونی نهم» به کارگردانی محمدرضا هنرمند از پانزدهم آبان در گروه فرهنگ به نمایش دربیاید.

در جلسه امروز شورا همچنین مقرر شد فیلم سینمایی «چشم و گوش بسته» به کارگردانی فرزاد موتمن از پانزدهم آبان در گروه باغ کتاب به نمایش دربیاید؛ همچنین «منطقه پرواز ممنوع» به کارگردانی امیر داسارگر می‌تواند از پانزدهم آبان ماه در گروه آزاد و از ۲۲ آبان در گروه استقلال اکران شود.

از ۱۵ آبان فیلم سینمایی «تورنادو» به کارگردانی سیدجواد هاشمی در گروه آزاد و انیمیشن «بنیامین» در همین تاریخ در سرگروه زندگی به نمایش درمی‌آید.

نمایش «درخونگاه» به کارگردانی سیاوش اسعدی و «مردی بدون سایه» به کارگردانی علیرضا رییسیان نیز در زیرگروه همچنان ادامه دارد.




صدور پروانه نمایشی تازه برای فرزاد موتمن بدون اکران فیلم قبلی+صدور یک پروانه برای محمدحسن(محسن) امیریوسفی که در دولت اعتدال تا ریاست شورای صنفی نمایش ارتقا یافته!

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی برای دو فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

به گزارش سینماروزان فرزاد موتمن کارگردان پرکار سینما پروانه نمایش فیلم “چشم و گوش بسته” را گرفته در حالی که یک فیلم اکران نشده به نام “سراسر شب” را هم در کارنامه دارد.

محمدحسن معروف به محسن امیریوسفی رییس شورای صنفی نمایش هم پروانه نمایش “سوم آذر شهر” را گرفته به کارگردانی کامبیز صفاری.

فهرست کامل پروانه های صادره به شرح ذیل است:

— “چشم و گوش بسته” به تهیه کنندگی امیر حسین آشتیانی،کارگردانی فرزاد موتمن و نویسندگی هما بذرافشان

–“سوم آذرشهر” به تهیه کنندگی محمدحسن(محسن) امیریوسفی، کارگردانی کامبیز صفاری خوزانی و نویسندگی ایثار ابومحبوب




صدور پروانه ساخت برای همکاری خالق «سربداران» با یک «ژن خوب»!!+صدور پروانه ساخت برای کیمیایی و دو نفر دیگر

سینماروزان: شورای پروانه ساخت سینمایی در آخرین جلسه خود برای چهار فیلمنامه پروانه ساخت صادر کرد.

مسعود کیمیایی پروانه ساخت «خون شد» را به تهیه کنندگی خودش گرفته است.

محمدعلی نجفی کارگردان «سربداران» هم پروانه ساخت «خواب شیرین فرهاد» را گرفته براساس سناریویی از میثم هاشمی طبا که برادرزاده مصطفی هاشمی طبا رییس اسبق سازمان تربیت بدنی و از کاندیداهای انتخابات96 است. میثم هاشمی طبا پیشتر فیلمی به نام «نفسهای آرام» را برای شبکه خانگی ساخته بود ولی فیلم هنوز به شبکه خانگی نیامده است.

نجفی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی فیلمی با نام «جنگ اطهر» را ساخته بود که مصطفی هاشمی طبا از جمله بازیگران آن فیلم بود و همبازی محمدرضا علی پیام یا همان «هالو» در این فیلم. حالا نجفی با سناریوی برادرزاده هاشمی طبا میخواهد فیلم بسازد!!!

فهرست کامل پروژه های پروانه ساخت گرفته به شرح زیر است:

–«خون شد» به تهیه‌کنندگی، کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی با موضوع اجتماعی

–«خواب شیرین فرهاد» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی محمدعلی نجفی و نویسندگی میثم هاشمی‌طبا با موضوع تاریخی

–«چشم و گوش بسته» به تهیه‌کنندگی امیرحسین آشتیانی‌پور، کارگردانی فرزاد موتمن و نویسندگی هما بذرافشان با موضوع اجتماعی

–«عادل نالدو» به تهیه‌کنندگی پروانه مرزبان، کارگردانی صادق صادق‌دقیقی و نویسندگی عبدالجبار دلدار با موضوع نوجوان