1

پیشنهاد یک روزنامه‌نگار جهت جلوگیری از ورود سرمایه‌های مشکوک به عرصه فرهنگ⇐باید یک رایزنی بین وزارت ارشاد و قوه قضاییه انجام شود که هر صاحب سرمایه‌ای، اول یک تاییدیه از نهادهای بالادستی بگیرد و بعد وارد سرمایه‌گذاری فرهنگی شود

سینماروزان: ورود بی‌رویه سرمایه‌های مشکوک به عرصه فرهنگ بارها و بارها با انتقادات سینماگران مختلف مواجه شده ولی هنوز برای علاج آن، چاره‌ای اندیشیده نشده است؛ در این شرایط یک روزنامه‌نگار از لزوم رایزنی ارشاد و دستگاه قضا برای حل این مساله، سخن گفته است.

مرتضی رنجبران روزنامه‌نگار با اشاره به اتفاقات اخیر حول ورود پولشویان به عرصه هنر در هفت گفت: در این چند ماه اخیر برخی رایزنی زیادی کرده‌اند برای کمرنگ‌تر کردن نقش یک متهم بانکی در پولشویی‌های هنری و حتی برای آزادیش، نامه حمایت داده‌اند؛ روندی که واقعا جای سوال دارد.

مرتضی رنجبران ادامه داد: باید یک رایزنی بین وزارت ارشاد و قوه قضاییه انجام شود که هرکس که علاقمند به حوزه فرهنگ است برای سرمایه گذاری، اول یک تاییدیه از نهادهای بالادستی بگیرد مثلا باید تحقیقات لازم صورت گیرد که یک فرد ۲۵ ساله که وارد سینما شده، این حجم پول را از کجا آورده و تازه بعد از تاییدیه‌ها باید سرمایه‌گذار را واداشت که در چارچوب خاصی و مطابق با مقررات تدوین‌شده عمل کند.

این روزنامه‌نگار با انتقاد از بالا رفتن بی‌رویه دستمزد عوامل تولید پروژه‌های متصل به سرمایه‌گذاران مشکوک گفت: در بالارفتن دستمزدهای عوامل و بخصوص بازیگران، سرمایه‌گذاران مشکوک و تهیه‌کنندگان همکار آنها، مقصر هستند. تولید همیشه در فضای فرهنگی کار خوبی است ولی به شرط اینکه تولید، فراگیر باشد و با سرمایه‌های پاک. اینکه به تولید انبوه با سرمایه‌های مشکوک ببالیم کاری غیرمنطقی است.

رنجبران تاکید کرد: برخی در رد پولشویی حرف می‌زنند ولی نمی‌گویند چطور است کلی هزینه صرف تولید سریالها و فیلمهایی میشود که در مدتی کوتاه بعد از عرضه، قاچاق می‌شوند؟؟ سرمایه‌گذاری نیاز به منطق دارد و نمی‌شود سرمایه‌گذاری مرتب آثار شکست‌خورده بسازد و در چرایی رفتارش، شک و شبهه وارد نشود.




تهیه‌کننده «هور در آتش» و «اشک سرما» مطرح کرد⇐چرا از ماجرای «ب. ز» و «م. ه. ر» و «ح. ه» و «الف. د» درس نمی‌گیرند و همچنان برای سارقان بیت‌المال فرش قرمز پهن می‌کنند؟؟/تهیه‌کننده‌های حرفه‌ای منزوی و خانه‌نشین شده‌اند تا یک عده نوکیسه با بریز و بپاش وارد سینما شوند و کارت تهیه‌کنندگی بگیرند و بعد از مدتی هم در دادگاه‌های اقتصادی رؤیت شوند!؟/به جای آنکه سینماگران حرفه‌ای، زمام سینما را در دست داشته باشند داماد فلان سیاستمدار، تهیه‌کننده شده و برادرزاده بهمان مدیر، مشغول اداره بین‌الملل سینما و ارسال فیلم به اسکار است؟!/سرمایه‌گذارانی ظهور کرده‌اند که چندین فیلم اکران‌نشده دارند ولی باز به آنها پروانه ساخت می‌دهند که فیلم جدید بسازند!/روسای خدوم(!) سینما معتقدند پیگیری فساد‌های اقتصادی برعهده قوه قضائیه است ولی بررسی صلاحیت آن‌ها که پروانه تهیه‌کنندگی می‌گیرند بر عهده کیست؟ بررسی رزومه سرمایه‌گذاران مشکوک فعال در سینما بر عهده کیست؟؟

سینماروزان: ورود بی‌ضابطه صاحبان سرمایه‌های هنگفت به سینما و شبکه خانگی و متعاقب آن صدور کارت تهیه‌کنندگی برای برخی از افراد گمنام در این سال‌ها مدام تکرار شده ولی هنوز از سوی مدیران سینمایی راهکاری برای برخورد با آن اتخاذ نشده است.

امیرحسین شریفی تهیه‌کننده باتجربه سینما با بیان مطلب بالا و با اشاره به لزوم ضابطه‌مند کردن ورود سرمایه به این عرصه به «جوان» گفت: تولید مستقل محصولات هنری به شدت دشوار شده و متأسفانه ارگان‌های دولتی هم به جای تخصیص تسهیلات براساس ضابطه همچنان بر پایه روابط امور خود را پی می‌گیرند. حرفه‌ای‌ترین سینماگران هم باید رابطه داشته باشند تا کارشان پیش برود و حتی در تخصیص جوایز اغلب جشنواره‌ها هم همین است. در نتیجه این وضعیت انزوا و دلسردی بسیاری از تهیه‌کنندگان حرفه‌ای را شاهدیم.

تهیه‌کننده آثاری نظیر «هور در آتش» و «اشک سرما» ادامه داد: دولت باید امکانات تولید را براساس پیشینه سینماگران توزیع کند ولی این اتفاق نمی‌افتد و در مقابل یکسری نوکیسه را می‌بینیم که با بریز و بپاش وارد سینما می‌شوند و کارت تهیه‌کنندگی هم می‌گیرند ولی بعد از مدتی در دادگاه‌های اقتصادی رؤیت می‌شوند! این جماعت هزینه‌های تولید را هم با بریز و بپاش بالا برده‌اند و متأسفانه همچنان قوانین محکمی برای برخورد با آن‌ها وجود ندارد.

این تهیه‌کننده خاطرنشان ساخت: وظیفه دولت است که از تولیدات مؤثر فرهنگی- هنری حمایت کند و بودجه‌هایی را که مربوط به فرهنگ است در اختیار سینماگران باتجربه بگذارد و از آن‌ها کار خوب و ماندگار بخواهد ولی خیلی از تهیه‌کننده‌های حرفه‌ای خوب داریم که الان متأسفانه منزوی و خانه‌نشین هستند. چرا باید این طور باشد؟

شریفی که سابقه تولید برخی آثار ماندگار کارگردانانی شاخص نظیر «ضیافت» مسعود کیمیایی و «پری» داریوش مهرجویی را در کارنامه دارد، تأکید کرد: به جای آنکه سینماگران حرفه‌ای زمام سینما را در دست داشته باشند آقازاده و داماد فلان سیاستمدار تهیه‌کننده شده و برادرزاده بهمان مدیر مشغول اداره بین‌الملل سینما و ارسال فیلم به اسکار است؟! در همین اوضاع است که به ناگاه سرمایه‌گذارانی ظهور می‌کنند که چندین فیلم اکران‌نشده دارند و باز ارشاد به آنها پروانه ساخت می‌دهد که فیلم جدید بسازند!

امیرحسین شریفی تأکید کرد: مدام درباره رویکرد مخاطبان به رسانه‌های بیگانه هشدار می‌دهیم ولی یک بار از مدیران فرهنگی نمی‌پرسیم چرا کاری کرده‌اند که حرفه‌ای‌ها بیکار شوند و آقازادگان بی‌سواد و صاحبان پول‌های مشکوک وارد سینما شده و روزبه‌روز هم پروارتر شوند.

شریفی با نقد نگاه مدیرانی که از بررسی صلاحیت سرمایه‌گذاران مشکوک سر باز زده‌اند، اظهار داشت: رؤسای خدوم(!) سینما می‌گویند پیگیری فساد‌های اقتصادی برعهده قوه قضائیه است. بله کاملاً درست است ولی بررسی صلاحیت آن‌ها که پروانه تهیه‌کنندگی می‌گیرند بر عهده کیست؟ بررسی رزومه سرمایه‌گذاران مشکوک فعال در سینما بر عهده کیست؟ اینکه برخی سرمایه‌گذاران فعال در سینما در دادگاه‌های مفاسد اقتصادی محکوم شوند آبروی سینما را برده و مدیران سینما منفعلانه مشغول راه‌اندازی شورا و کمیته هستند!

تهیه‌کننده «سیب سرخ حوا» با تأکید بر لزوم به کارگیری متخصصان در تولید محصولات سینمایی گفت: چرا از ماجرای «ب. ز» و «م. ه. ر» و «ح. ه» و «الف. د» درس نمی‌گیرند و همچنان برای سارقان بیت‌المال فرش قرمز پهن می‌کنند که به سینما بیایند و قواعد را به هم زنند؟ وقتی پیشکسوتانی کارکشته در تولید داریم چرا نباید ازشان استفاده کرد؟ مدیران سینمایی باید با اتخاذ تصمیمات ضربتی روند تولید در سینما را کاملاً قاعده‌مند کنند و اجازه ندهند سینما و شبکه خانگی به محل جولان سرمایه‌های مشکوک بدل شود.




پیشنهاد “کیهان”: از طریق قراردادهای نجومی برخی بازیگران خاص، رد مفاسد اقتصادی را بزنید!

سینماروزان: بریز و بپاشهای میلیاردی در برخی پروژه های سینمایی همچنان وجود دارد و از آن سو مدیران سازمان سینمایی همچنان اصرار دارند بر اینکه قدرت تشخیص پولشویان سینمایی را ندارند.

در این اوضاع روزنامه “کیهان” به نهادهای بالادستی پیشنهاد داده از طریق بررسی قراردادهای نجومی برخی بازیگران خاص، رد پولشویان را بزنند.

“کیهان” نوشت: عقد قرارداد‌های نجومی برخی از بازیگران، موضوعی است که قوه قضائیه نباید به سادگی از کنار آن عبور کند.روز گذشته برخی از رسانه‌ها از قرارداد یک سریال شبکه نمایش خانگی با بازیگری خبر دادند که به موجب این قرارداد، بازیگر مذکور ماهیانه 700 میلیون تومان دستمزد دریافت خواهد کرد.

“کیهان” ادامه داد: این اولین بار نیست که بازیگرانی صرفا به واسطه شهرت خود چنین مبالغی را مطالبه می‌کنند، اما سؤال مهم این است که منبع پرداخت چنین دستمزدهایی چیست؟ به‌طور طبیعی، با توجه به هزینه این پروژه‌ها افراد عادی از راه‌های قانونی قادر به تأمین سرمایه این آثار نیستند.  بنابراین، چرایی و چگونگی تعیین دستمزدهای نجومی برای بازیگران در برخی پروژه‌ها، می‌تواند راه نفوذی برای ردیابی برخی مفاسد اقتصادی باشد.




اتمام حجت شورایعالی تهیه کنندگان با همکاران سرمایه های مشکوک⇐قراردادهای مالی تهیه کنندگان با عوامل باید شفاف سازی شود/هر تهیه کننده ای که تعادل اقتصادی تولید را به هم بزند جرایمی سنگین در انتظارش است!!

سینماروزان: بالاخره و بعد از مدتها حرف و حدیث پیرامون فساد ناشی از حضور سرمایه های مشکوک به سینما که اصلی ترینش بالا بردن بی دلیل هزینه های تولید است، شورایعالی تهیه کنندگان در اطلاعیه ای سرگشاده خطاب به تمام تهیه کنندگان سینمای ایران به آنها هشدار داده که اگر تعادل اقتصادی تولید را به هم بزنند جریمه های سنگینی در انتظارشان است.

اطلاعیه شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران به دبیری سیدضیاء هاشمی را بخوانید:

به نام خدا

همکاران ارجمند، تهیه کنندگان محترم سینمای ایران

وظیفه ی همه ما حراست از کیان سینما است در این راستا سلامت بنیان های اقتصادی سینما بر دوش تهیه کنندگان و سرمایه گذاران سینمای ایران است.

با کمال تأسف مدتی است با افزایش بی رویه و غیرمتعارف هزینه های تولید خصوصاً در بخش دستمزدها روبرو هستیم.

ما نظم دهنده و آرایش دهنده سینمای کشور هستیم بدین سبب و به منظور حراست از شرافت حرفهای و امنیت سرمایه مصمم هستیم با اجرای برنامه های بلند مدت و میان مدت در اصلاح شیوه های تولید اقدام کنیم.

مهمترین اصل رعایت تعادل در نظام تولید به نسبت پیش بینی های درآمدی است. اصلی که متاسفانه به شدت توسط برخی از همکاران و سرمایه گذاران مخدوش شده است و این امر علاوه بر ایجاد شکاف های حرفه ای باعث سوء استفاده های خطرناکی در عرصه اقتصادی صنعت تصویر شده است.

به همه تهیه کنندگان آثار تصویری اعم از سینمایی و نمایش خانگی تاکید می کنیم زین پس صرفا باید در چهارچوب قواعد مدنظر فعالیت نمایند و در صورت عدم رعايت سطح دستمزد و عقد قراردادهاى نامتعارف با پرداخت هاى خارج از عرف به بازيگران، تهيه كننده و سرمايه گذار مسئول خواهند بود و بنا بر تشخيص كميته تشخيص و بررسى شوراى عالى تهيه كنندگان متخلف متحمل جرائمى سنگین و جدی همچون تعليق فعاليت، عدم همراهی صنفی و محدوديت هايى مشابه را خواهند داشت و فعالیت سرمایه گذاران متخلف نیز ممنوع و محدود خواهد شد.

ما خواهان شفافیت درخصوص اعلام منابع سرمایه گذاری و قراردادهای فی ما بین هستیم و این امر را لازمه سلامت تولید در سینمای ایران می دانیم.

به یقین همه همکاران ما در نظام تولید آثار و سازمان سینمایی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مدافع و پشتیبان این رویکرد هستند و از آنان خواهان همراهی هستیم.

رونق سینمای ایران در سال های اخیر مدیون تلاش همه دست اندرکاران سینمای ایران است و نباید اجازه دهیم دستمزدهای ناهنجار، همدلی و همراهی و همکاری همه ما را دچار خدشه کند.

با آرزوی عزت و سربلندی سینمای ایران

شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران




یک تهیه کننده باسابقه سینما بیان داشت⇐بخش عمده پولهای مشکوک واریزی به سینما صرف جذب بازیگر می‌شود!!/همین پولهای مشکوک است که هزینه تولید را چند برابر کرده!/برای مقابله با سرمایه های مشکوک باید قوانین سفت و سخت تصویب کرد/هر تهیه کننده ای که از این قوانین سرپیچی کند باید ممنوع الفعالیت شود!

سینماروزان/مسعود احمدی: حتی اگر برخی از سینماگران و جریان‌های وابسته رسانه‌ای به دلیل منافع مالی حاضر نباشند وجود پول مشکوک و عوارض آن بر سینما را قبول کنند، بخش عمده‌ای از بدنه سینمای ایران به خاطر آسیب‌هایی که تزریق این پول‌ها به سینما به دنبال داشته است، خواستار برخورد با جریان ورود این سرمایه‌های مجهول‌الهویه شده‌اند. اکنون بحث اصلی در سینما این است که آیا قوه قضائیه باید برای پاکسازی سینما از پول‌های مشکوک ورود پیدا کند یا اینکه سینماگران خودشان به یک بلوغ فکری و انسجام برای مبارزه با پول‌های آلوده خواهند رسید؟؟؟

به گزارش سینماروزان محمد احمدی تهیه‌کننده سینما، درباره آسیب‌های ناشی از پول‌های مشکوک بر سینما می‌گوید: پول‌های مشکوک تاثیر بدی بر سینما دارد و این سرمایه‌ها که بی‌رویه توسط برخی سرمایه‌گذار‌ها به سینما آورده می‌شود، بیشترین ضرر را به جریان مستقل سینما وارد می‌کند.

احمدی می‌افزاید: بیشتر حجم پول مشکوک صرف جذب بازیگر می‌شود و همین پولهای مشکوک است که هزینه تولید را چند برابر میکند. آدم‌های خاص با این پول‌ها قرارداد‌هایی می‌بندند که بعد از آن تهیه‌کنندگان مستقل سینما توان انجام کار را از دست می‌دهند، زیرا بازیگری که دستمزدی بالاتر از حد خودش گرفته حاضر نیست دوباره با دستمزد عادی و عرف بازی کند.

تهیه‌کننده فیلم “به دنیا آمدن” با اشاره به اینکه بهتر است مبارزه با پول‌های مشکوک در سینما از خود سینماگران شروع شود تا نیازی به حضور قوه قضائیه نباشد، ادامه می‌دهد: سینماگران باید روی موضوع پول‌های مشکوک حساس شوند و کنترل این موضوع از طریق صنف سینمایی انجام شود. با این کار می‌شود جلوی ورود این گونه پول‌ها را گرفت.

احمدی در چرایی همکاری برخی تهیه کنندگان با سرمایه گذاران مشکوک ادامه می‌دهد: خیلی از تهیه‌کننده‌ها فکر می‌کنند فقط باید فیلمشان را بسازند و برای همان فیلم سرمایه جذب کنند، به همین دلیل با چنین سرمایه‌گذار‌هایی وارد مذاکره می‌شوند. تا زمانی که همبستگی میان تهیه‌کننده‌ها برای مبارزه با پول مشکوک به وجود نیاید، کاری از پیش نمی‌رود.

این تهیه‌کننده سینمای ایران پیشنهاد می‌کند: باید صنف سینمایی تصمیم بگیرد تا ضوابطی ایجاد شود که سرمایه ورودی به سینما از چه منبعی است و دستمزد‌های عوامل و بازیگران در چه حدی باشد و کسی هم از این حد متعارف دستمزد‌ها تخطی نکند.

احمدی تأکید می‌کند: باید قوانین سفت و سخت درباره دستمزد عوامل تصویب شود و اگر تهیه کنندگانی از این مقررات سرپیچی کنند، سینما باید برای آن‌ها مجازات در نظر بگیرد و حتی آن‌ها را ممنوع‌الفعالیت کند.

احمدی با اشاره به اینکه ورود پول‌های مشکوک باعث می‌شود تهیه‌کنندگان مستقل از سینما دور شوند، توضیح می‌دهد: با کم شدن تعداد تهیه‌کنندگان فعال بخش خصوصی، عده‌ای که هنوز می‌خواهند کار کنند، سراغ فیلم‌های کمدی ضعیف می‌روند.




مهدی صباغ زاده در مذمت ورود پولهای مشکوک به سینما اظهار داشت ⇐سرمایه گذاران نادان با پرداخت دستمزدهای کلان به بازیگران قیمت تولید را به طور بی حساب و کتاب بالا بردند!/تهیه کنندگان غیرحرفه ای که کنار این سرمایه گذاران قرار گرفتند نیز منفعت مالی را بر رفتار قاعده مند ترجیح دادند!!/کار به جایی رسیده که معدودی بازيگر ميدان را دست خود گرفته‌اند و هر طور كه مي‌توانند و هر مبلغي كه بخواهند دریافت میکنند!/وزارت ارشاد بايد ورود كند و جلوي اين قضایا را بگيرد!

سینماروزان: ورود پولهای هنگفت مشکوک به سینما و شبکه خانگی و حتی برخی مسابقات تلویزیونی(!) سبب ساز افزایش بی رویه هزینه های تولید و منتج از آن احتضار بخش مستقل شده است.

مهدی صباغ زاده کارگردان پیشکسوت سینمای ایران با اشاره به ورود سرمایه های مشکوک به سینما به “اعتماد” گفت: من با ورود سرمايه به سينماي ايران هيچ مشكلي ندارم. به نظر من مهم آن تهيه‌كننده‌اي است كه در كنار سرمايه‌گذار قرار مي‌گيرد و بايد ببينيم از اين سرمايه چگونه استفاده مي‌كند. سرمايه‌گذار از توليد فيلم و مناسبات سينما چيزي نمي‌داند. اين تهيه‌كننده است كه بايد همه چيز را تحت كنترل خود داشته باشد و توليد فيلم را مديريت كند. كما اينكه با مديريت درست مي‌تواند از سرمايه وارد شده دو فيلم توليد كند. وقتي تهيه‌كننده بدون هيچ معياري و بر اساس هيچ ضابطه‌اي به بازيگران دستمزدهاي كلان پرداخت مي‌كند، همين باعث تورم و مشكلات مالي در سينما مي‌شود. هر چند به اين مساله هم بايد توجه كرد كه توليد فيلم در شرايط امروز با ديروز كاملا فرق مي‌كند و شرايط اقتصادي كشور با سال گذشته قابل مقايسه نيست اما سرمایه گذاران نادان با پرداخت دستمزدهاي بيجا با مبالغ بالا به عده‌اي، خودبه‌خود هزينه‌هاي ساخت فيلم بي‌حساب و كتاب را بالا مي‌برد.

صباغ زاده ادامه داد: پسرم كاوه چند وقت است كه مي‌خواهد فيلم دوم خود را بسازد و به خاطر همين افزايش قيمت‌ها نتوانسته فيلم بسازد. نه تنها پسر من بلكه خيلي از جوان‌ها را مي‌شناسم كه درگير ساخت فيلم خود هستند اما عملا نمي‌توانند توليد فيلم را به سرانجام برسانند.

این کارگردان خاطرنشان ساخت: با افزایش دستمزد بازیگران اين توقع براي عوامل پشت صحنه هم پيش مي‌آيد كه آنها هم به يك اندازه در توليد فيلم زحمت مي‌كشند و آنها هم خواهان افزايش دستمزد هستند. مقصر تمام اين آشفتگي‌ها تهيه‌كننده است كه اگر حرفه‌اي نباشد فضاي سينما را به هم مي‌ريزد. تهیه کننده غیرحرفه ای که کنار سرمایه گذار نادان قرار میگیرد با ترجیح منفعت مالی بر رفتار قاعده مند دردسر را دوچندان میکند. متاسفانه در سينماي حال حاضر ما هم چند بازيگر هستند كه ميدان را دست خود گرفته‌اند و هر طور كه مي‌توانند و هر مبلغي كه بخواهند تهيه‌كننده‌ها به آنها مي‌پردازند.

مهدی صباغ زاده تاکید کرد: صنف تهيه‌كنندگان نبايد اجازه كار به هر كسي را بدهد. اين مساله به دولتي و غير دولتي بودن هم مربوط نيست. آدم‌هاي بي‌تجربه كه به سادگي وارد اين حرفه مي‌شوند نبايد مسووليت برعهده بگيرند. وزارت ارشاد بايد ورود كند و جلوي اين قضايا را بگيرد.

صباغ زاده با اشاره به شکست مالی اغلب پروژه های متصل به سرمایه های مشکوک بیان داشت: مشكل ساخت چنين فيلم‌هايي اين است كه سرمايه اوليه را بر نمي‌گردانند و به شكست منجر مي‌شوند. اينجا نام نمي‌برم اما خودمان مي‌دانيم فيلم براي برگشت سرمايه بايد فروشي به مراتب بيشتر از هزينه توليد اوليه خود داشته باشد.




رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان به مانند همیشه سرراست اظهار داشت: حسن روحانی آدم فرهنگی نبوده و علاقه ای به فرهنگ نداشته و نخواهد داشت!/ وقتی برنامه ای برای ساماندهی گوشت و مرغ مردم ندارد، برای سینماگران چه میخواهد بکند؟/ در دولت روحانی قشر جدید و بزرگی به نام “مستأصل” ایجاد شد که بخش مهمی از جامعه است و باید صبح تا شب بدود دنبال روزی؟؟!! /این افتخار است که اجناس ما به عراق صادر میشود و مردم خودمان لنگ گوشت و مرغند؟؟/مدیران فرهنگی تلاش زیادی کردند که سینما را نابود کنند ولی مردم ایران نگذاشتند!/ تئاتر لاکچری و سریال سه فصلی ساختند فقط برای هزینه کردن پولهای بادآورده/برای کشور پرسرمایه ایران، ۲۵۰میلیارد پول زیادی نیست ولی برای نظام سینما، رقمی نجومیست!/ معلوم است که در این نظام اگر فردی چهل میلیارد پول وارد کند ساختار سینما به هم میریزد/چرا بازیگری که دستمزدش ۷۰میلیون بود حالا میلیاردی میگیرد؟/ چطور یک شوفر، فیلم ۱۵ میلیاردی میسازد؟؟/ پول کثیف حتی دی.ان.ای آدمی را هم متاثر خواهد کرد و پشت بندش هم فسادش است که دامن همه را میگیرد/ ظلم در سینما بیداد میکند و سینماگران بشدت در مضیقه اند/از محمد امامی تا بابک زنجانی را هدایت کردم ولی راه خودشان را رفتند!!/ مدیران فرهنگی باید پولشویان سینما را به دستگاه قضا معرفی کنند نه اینکه بگویند پیگیری به ما مربوط نیست!/از اوایل سال آینده صنف واحد تهیه کنندگی راه میفتد و اغلب مشکلات از پولشویی تا دستمزدهای نجومی تعدیل خواهد شد!!/ در صنف واحد تهیه کنندگان، حتی اگر یک نفر پایش را کج بگذارد، جلویش را خواهیم گرفت!

سینماروزان: سیدضیاء هاشمی رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان همچنان سرراست حرف میزند  و این سرراستی در روزگاری که حلقه بالادستی خانه سینما منفعلانه فقط در تشییع سینماگران شرکت میکنند، قابل تامل است.
سیدضیاء هاشمی در گفتگویی تازه با نقد عملکرد فرهنگی دولت اعتدال گفت: شخص حسن روحانی آدم فرهنگی نبود و همان طور که خودش هم گفت آدمی امنیتی است و نگاهش به همه چیز غیرفرهنگیست!!  عملکرد شش ساله ایشان نشان میدهد علاقه ای به فرهنگ نداشته و لابد در دو سال آینده نیز علاقه ای ایجاد نخواهد شد.
هاشمی ادامه داد: وقتی برنامه ای برای ساماندهی گوشت و مرغ مردم ندارد، میخواهد برای سینماگران چه کند؟ در دوران روحانی حمایتهای دولتی از سینما کم و کمتر شده! فرهنگی که ظرف شش سال سه وزیر عوض میکند یعنی فشل است یعنی سینمایش تعطیل است. مدیر باید برنامه ده ساله داشته باشد بخصوص در فرهنگ!! مدیران فرهنگی تلاش زیادی کردند که سینما را نابود کنند ولی نتوانستند چون مردم ایران نگذاشتند. فقط بخشی از دولت کنار سینما ایستاد و مابقی، نه! تا دلتان بخواهد بریز و بپاش بی فایده کردند؛ کلی هزینه کردند برای هنرو تجربه ولی چه فایده ای داشت؟؟
سیدضیاء هاشمی با اشاره به اوضاع اقتصادی جامعه بیان داشت: پیشتر دو قشر مستکبر و مستضعف داشتیم ولی در دولت روحانی قشر جدید و بزرگی به نام مستأصل ایجاد شد که بخش مهمی از جامعه است و باید صبح تا شب بدود دنبال روزی حلال؟؟!! این افتخار است که اجناس ما به عراق صادر میشود و اینجا لنگ گوشت و مرغیم؟؟
رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان با نقد ورود سرمایه گذاران نورس به سینما گفت: فقط بخاطر اینکه فلانی پول دارد اجازه دادند کار کند و حالا همان فلانی شده مسند قدرت و از تئاتر تا سینما را گرفته!! تئاتر لاکچری و سریال سه فصلی ساختند فقط برای هزینه کردن پولهای بادآورده در تولید!!
هاشمی با طعنه به مدیرانی که گردش مالی پایین سینما را نافی پولشویی در آن میدانند گفت: در کشور پرسرمایه ایران، 250 میلیارد پول زیادی نیست ولی برای نظام سینما این رقم، نجومیست. معلوم است در این نظام اگر فردی چهل میلیارد پول وارد کند ساختار سینما به هم میریزد.
هاشمی افزود: بازیگری که دستمزدش هفتاد میلیون بود الان میلیاردی میگیرد! چرا؟ اویی باید پول خوب بگیرد که فیلمش تضمین فروش داشته باشد. دستمزد میلیاردی به بازیگر فقط از طریق پولهای مشکوک به دست میآید و او که چنین پولی زیر زبانش رفت، حرامخوریست که بیچاره خواهد شد. پول کثیف حتی دی.ان.ای آدمی را هم متاثر خواهد کرد. پشت بندش هم فسادش است که دامن همه را میگیرد و کار به جایی رسیده که تولید زیر 4میلیارد ممکن نیست! او که 7 میلیارد خرج میکند باید 30 میلیارد بفروشد تا برگردد. مگر ممکن است؟ چطور یک شوفر، فیلم 15 میلیاردی میسازد؟؟ پولش از کجا آمده؟
سیدضیاء هاشمی خاطرنشان ساخت: مدیران فرهنگی در مساله پولشویی، ماجرا را محول کرده اند به قوه قضا! این قوه خودش کلی دردسر دارد و نباید منتظر آنها  شد و باید پولشویان سینما را به دستگاه قضا معرفی کرد.
هاشمی درباره نیروهای نورس وارده به سینما بیان داشت: اینها که وارد سینما میشوند چند دسته اند؛ یک دسته که با لندکروز میآیند برای هنروری!! گروهی برای پارتی گرفتن با سلبریتیها پول خرج میکنند و صله میدهند درست مثل اغامحمدخان قاجار!!
سیدضیاء تاکید کرد: بخاطر زبان سرخم خیلی تاوان پس دادم ولی سینما برایم مقدس است و تا جا دارد حافظ اصولم خواهم بود. ظلم در سینما بیداد میکند و سینماگران بشدت در مضیقه اند. از محمد امامی تا بابک زنجانی را هدایت کردم ولی کار خودشان را کردند!
هاشمی با اشاره به م.ص.ر سرمایه گذار جدیدالورود سینما اظهار داشت: به ایشان گفتم اگر معادلات سینما را به هم بزنی، جلویت می ایستیم! ایشان مشاوری دارد که ده سال پیش به جرمهای مختلف از سینما بیرونش کردیم ولی حالا شده است مشاور موثر ایشان.
هاشمی با اشاره به تلاشها برای یکپارچه کردن تهیه کنندگان گفت: وزارت ارشاد دیگر انشقاق تهیه کنندگان را به رسمیت نمیشناسد. از اوایل سال آینده صنف واحد تهیه کنندگی راه میفتد و تمام مشکلات از پولشویی تا فساد اقتصادی و دستمزدهای نجومی تعدیل خواهد شد چون به این راحتی اجازه ورود افراد مشکوک را نمیدهیم. اقتدار تهیه کنندگان فضای سالم و درستی می آفریند که در سایه اش میتوان جلوی ورود افراد بی پشتوانه را گرفت. در صنف واحد، اگر یک نفر پایش را کج بگذارد، جلویش را خواهیم گرفت!




یک تهیه‌کننده پیشکسوت تلویزیون بیان کرد⇐قوه قضاییه برای نظارت بر سرمایه‌های مشکوک تعارف را کنار بگذارد/ با بودجه محدود نمی‌توان با بخشهای مافیایی رقابت کرد/پیشکسوتان تهیه‌کنندگی نمی‌توانند با افرادی رقابت کنند که یک دستشان در صندوق ذخیره است و دست دیگرشان در فلان بانک!!/بازیگری که زیردست خودمان مطرح شد، حالا برای ده روز ۶۰میلیون میخواهد!!/یک سریال پانزده قسمتی را با ۳میلیارد تولید میکنیم و فلان پروژه فقط به یک بازیگر ۱ میلیارد و ۲۰۰میلیون میدهد!!

سینماروزان: صحبت درباره ورود پولهای مشکوک و سرمایه‌های بی مسئولیت به حیطه هنر همچنان ادامه دارد؛ امتدادی که موجب کم کاری و بیکاری برخی از قدیمیهای تهیه کنندگی و بجایش پرکاری نیروهای نورس شده است. مهران مهام تهیه کننده ای که نامش پای برخی سریالهای خاطره ساز رسانه ملی و از جمله «کتابفروشی هدهد»، «خانه بدوش»، «نرگس»، «ترش و شیرین» و «کارآگاه شمسی…» آمده است در گفتگویی تفصیلی با «سوره سینما» به انتقاد از بلبشوی تولید پرداخته است.

 مهام منتقد این است که  همه جای دنیا تهیه کنندگان پیشکسوت هستند که میشوند بانی تولید محصولات دست اول برای شبکه های مختلف ولی در ایران چون تهیه کنندگی حیطه ای سهلگیرانه شده پیشکسوتان به کم کاری سوق داده میشوند تا ژنهای خوب و متصلین وارد کار شوند.

متن گفتگوی مهران مهام با «سوره سینما» را بخوانید:

*به عنوان یک تهیه کننده قدیمی تلویزیون کیفیت سریال سازی را در سالهای اخیر چطور می بینید؟ آیا توانسته‌ایم روند روبه رشدی داشته باشیم؟

در بخش ملودرام مشکلی نداریم و سریالهای فعلی مخاطبش را دارد ولی در بخش کمدی، بدجوری جامانده‌ایم. مسأله اینجاست که در سالهای اخیر نیروهای رشدکرده در تلویزیون با پول های عجیب وغریب که معلوم نیست از کجا آمده و با دستمزدهای بالا رفته اند به سمت پرده سینما یا شبکه خانگی و طبیعی است بازیگری که دستمزد میلیاردی میگیرد دیگر به دستمزد میلیونی تلویزیون قناعت ندارد!! از شما میپرسم کمدین هایی مثل رضا عطاران، مهران مدیری، پیمان قاسم خانی و… که همه محصول تلویزیون هستند کجایند و چرا از سینما و شبکه خانگی سردرآورده اند؟ اینها با ارقام سنگین مشغول کار برای مدیومهای رقیبند و تلویزیون هم نمیتواند با بودجه محدود خود با اینها رقابت کند.

*اینکه تلویزیون چهره‎هایش را صادر کند فی‌نفسه بد نیست! آیا چشمه زایش در مدیریت تلویزیون خشک شده که به سمت وارد کردن استعدادهای جدید و پرورش آنها نمی‌رود؟

ببینید، استعداد جدید که وارد میشود ولی استعداد اگر بخواهد پله پله مسیر رشد را طی کند حداقل ده سالی زمان لازم است. نمیشود که ده سال را از دست دهیم و منتظر شویم بعد از یک دهه نتیجه زحمات را ببینیم. تلویزیون به‌روز باید تولید داشته باشد و برای تولید به‌روز لااقل بخشی از پرورش یافتگان سالهای قبل تلویزیون بایستی کنار ما باشند و کنار اینهاست که میتوان نیروهای جوان را هم وارد کرد.

*چرا همین ترکیب جوان و پیشکسوت اعمال نمی‌شود؟

برای اینکه با بودجه محدود نمی توانیم با بخشهای مافیایی سینما و شبکه خانگی رقابت کنیم! آنها یک دستشان در فلان صندوق ذخیره و دست دیگرشان در بهمان بانک است و تهیه کنندگانی که میخواهند با سرمایه سالم کار کنند یقینا قدرت رقابت با اینها را نخواهند داشت. من بازیگری را نمی‌خواهم که زیر دست خودم مطرح شده و حالا برای ده روز کار، شصت میلیون طلب می کند. مسلما ما از این پولها نداریم که فقط برای یک بازیگر به مدت ده روز شصت میلیون پرداخت کنیم! بودجه این کار را نداریم و تلویزیون اجازه این کار را هم به ما نمی دهد. من مانده ام در شبکه خانگی چه جوری می شود که به بازیگری پیشنهاد یک میلیارد و دویست میلیونی می دهند و آن بازیگر باز بیشتر طلب می کند درحالی که در تلویزیون ساخت یک سریال پانزده قسمتی سه میلیارد تومان تمام میشود! یقین بدانید با ادامه این روند در طول زمان به مشکل خواهیم خورد و حتی خود بازیگرها هم به مشکل خواهند برخورد. آنها شاید پیش خودشان بگویند، الان را عشق است. ولی کم کم و به مرور، خودشان هم لطمه می‌بینند.

*آیا ارقام ردوبدل شده در برخی پروژه های سینمایی و شبکه خانگی عجیب نیست؟

شما به ارقام در سینمای خانگی برای یک سریال پانزده قسمتی توجه فرمایید می‌بینید بسیار تعجب آور و شک برانگیزاست. یک سریال خانگی که به یک بازیگر 1میلیارد میدهد حداقل باید چهل میلیارد بفروشد تا به پول خودش برسد. آیا واقعا این اتفاق می افتد؟ باید در این مورد تحقیق اقتصادی کرد. جالب آنجاست که بعد از مدت کوتاهی همین سریال ها از شبکه های ماهواره پخش می شود و برای همین آن قدر هم نمیتوانند سودده باشند.

*پس منشأ پولها است که شبهه‌برانگیز است؟

کسانی به عنوان کاسب پول به جیبشان آمده و می گویند عشقم دیدار نزدیک با فلان بازیگر است و میخواهم برایش سرمایه گذاری کنم. حال درست یا غلط، کاری ندارم به این عشق ولی جای آن نهاد نظارتی که بر دستمزدها کنترل داشته باشد خالی است!! البته بماند که خیلی از این جماعت هم اصلا پولشان آلوده است و برای پولشویی آمده اند ولی به هر حال «این از کجا آوردی؟» بخش دیگری است که مربوط به قوه قضاییه است که باید تعارف را کنار بگذارد و وارد شود و نظارت دقیق بر سرمایه گذاران مشکوک داشته باشد.

*بر این اساس باید منتظر باشیم که سریال‌سازی ما کاملا در شبکه خانگی دنبال شود.

به نظر من تلویزیون باید فکری برای کمبود بودجه بکند؛ به هر حال اگر میخواهد سریالهای پیشرو تولید کند یا باید بودجه را افزایش دهد یا از خرجهای اضافی کم کند و به سمت تولید سریال بیاورد. اگر این کار را نکند در آینده در بخش سریال سازی خصوصا در بخش کمدی ضربات سنگین تری خواهد خورد.

*یعنی شما معتقدید مشکل اصلی سریال‌سازی ما فقط محدودیت بودجه است؟

خیر، محدودیت بودجه مشکل اصلی و کنارش ممیزی هم دامنگیر سریال سازان است و در مضامین دست و پای ما بسته است. در مقابله با سینما و شبکه خانگی ما جنگمان ناجوانمردانه است؛ بحث ماهواره هم جای خود دارد. آنها در موضوع و محتوا دستشان بازتر است که هرچه میخواهند با هر رنگ و لعابی ارائه میدهند. در همین سینماها که به اصطلاح فیلم پرفروش دارند چه می بینید؟ شوخی و بزن و برقص. جز این است؟ آیا آن شوخیهای آن چنانی و رقاصیهای باباکرمی را میتوان در تلویزیون نشان داد؟ قطعا نه!

*برای حل مشکل چه باید کرد؟ آیا شما قائل به ورود ارگانهای نظارتی به ماجرا هستید؟

طبق قوانین موجود، سینما در اختیار وزارت ارشاد است و بحث آن جداست اما در بخش ساخت سریال در شبکه  خانگی باید تعاملی با تلویزیون صورت گیرد و یا اینکه تلویزیون مشکلاتش را ابراز و خیلی روراست بگوید که با این بودجه نمی توانیم بجنگیم.خود من با این بودجه نمی توانم از وجود خیلی از بازیگرها استفاده کنم و این در بودجه من نیست. واقعا هم با نبود بازیگر، سریال لطمه خواهد خورد.

*از آن سو مخاطبان را هم داریم که میگویند سریالهای تلویزیون واقعا حرف تازه ای برای گفتن ندارند؟

همین طور است. وقتی فلان سریال می آید و کلی خط قرمزها را جلو میبرد دیگر با ممیزی تلویزیون نمیتوان با این سریالها رقابت کرد و به این لحاظ سریالهای خانگی ضررش بسیار بیشتر از ماهواره است!! در ماهواره بازیها بسیار پیش پاافتاده و سطحی است ولی در شبکه خانگی بازیگران حرفه ای با ارقام بالا به خدمت گرفته میشوند و نتیجه کار هم به مراتب بالاتر از محصولات ماهواره ایست ولی از آن سو تحت فشار قرار گرفتن تلویزیون را هم می بینیم. باید مدیران تلویزیون برنامه ای جامع بچینند برای برون رفت از این بحران! راهش هم ساده است؛ به کارگیری پیشکسوتان در کنار چهره های مستعد و سپس ارجحیت تزریق بودجه به این ترکیب.




معاون نظارت سازمان سینمایی روی آنتن اظهار داشت: تلاشها برای حذفم نتیجه داده و به زودی برکنار خواهم شد!!/در مدت ۲۲ ماهی که مسئولیت داشته ام هیچ فیلمی توقیف نشده!! /از پنج فیلم توقیفی، چهار فیلم اکران شده و فیلم پنجم هم پروانه گرفته!/بابت این موضوع احضار شده ام!/اختیار “کاناپه” دست سازمان سینمایی نیست!!/حاتمی کیا تمایلی برای اکران “گزارش یک جشن” ندارد!!/ فقط قوه قضاییه است که قانونا میتواند در سینما دخالت کند!!/واقعا دستمزدی برای دبیری فجر نگرفتم و اگر دریافت کرده باشم سازمان بازرسی میتواند اعلام کند!/ ۱۱ هزار میلیارداختلاس و بانک سرمایه و وزارت آموزش و پرورش و … را ول کرده اند و چسبیده اند به یک پروژه ۱۰ میلیاردی نمایش خانگی!!/با ۱۰ میلیارد میتوان ۱۱هزارمیلیارد را شستشو داد؟؟؟/درباره متخلفان مالی حاضر در سینما اگر دستوری به ما ابلاغ شود، حتما برخورد می کنیم!!

سینماروزان: ابراهیم داروغه زاده دومین معاون نظارت دولت اعتدال بود که برخلاف سلف خود توانست تا میتواند با تعامل و حل مشکل فیلمهای توقیفی به مدیریت خویش امتداد دهد.

با حضور حسین انتظامی در سازمان سینمایی کم نبودند آنها که جدایی داروغه زاده را پیش بینی کردند و حالا داروغه زاده در گفتگویی با “اختیاریه” از فزونی گرفتن فشارها برای حذف او از سازمان خبر داده است.

داروغه زاده درخصوص رفع توقیف فیلم های سینمایی در دوران مدیریت خود گفت: از 5 فیلمی که قول حل مشکل نمایش آنها را در ابتدای فعالیت کاری ام در سازمان سینمایی داده بودم، 4 فیلم اکران شد: «خانه دختر»، «عصبانی نیستم»، «پارادایس» و «آشغالهای دوست داشتنی». فیلم «خانه پدری» نیز مجوز اکران برای هنر و تجربه گرفته است و در تلاشیم با آقای عیاری به توافق برسیم که به احتمال زیاد اوایل سال آینده روی پرده می رود.

داروغه زاده درباره رفع توقیف باقی فیلم ها بیان داشت: طبیعتا مشکل نمایش همه فیلم ها نمی تواند حل شود و ممکن است برخی فیلم ها پروانه نگیرند. مثل فیلم «کاناپه» آقای عیاری که مشکل شرعی حجاب دارد و اختیارش دست سازمان سینمایی نیست. یا «گزارش یک جشن» که باتوجه به آنکه زمانش گذشته است، ابراهیم حاتمی کیا کارگردان و محمود رضوی تهیه کننده اش هم دیگر تمایلی برای اکران اثر نداشته اند و داوطلب اکران نبوده اند.

وی با بیان آنکه در این سال ها هرچه قدر سینما مهمتر و تاثیرگذارتر شد، گروه ها و نهادهای بیشتری سعی کردند در تصمیم گیری ها دخالت کنند، گفت: برخی نهادها قانونا می توانند دخالت کنند، مثل قوه قضائیه و برخی نمی توانند. این گروه ها و افراد وقتی فیلمی را نمی پسندند سعی می کنند آن را در نظر نهادهای قانونی نظام سیاه کنند و آنها را نگران کنند. طبق قانون فیلمی حتی اگر پروانه نمایش داشته باشد، توسط وزیر ارشاد یا رئیس سازمان سینمایی می تواند برای مدتی نمایشش به تعویق بیافتد. لذا با فشار این گروه ها ممکن است این اتفاق رخ دهد و بعد، رفع مشکل آن فیلم سخت می شود.

داروغه زاده ادامه داد: در مدت 22 ماهی که من مسئولیت داشته ام هیچ فیلمی توقیف نشده و فیلمهایی نیز رفع توقیف شده اند و البته بابت این موضوع نیز هزینه هایی داده ام و به جاهایی احضار شده ام! اما من تا هستم مدافع قانون جمهوری اسلامی ایران هستم و هیچ مصلحتی را به جز آن قبول نمی کنم.

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در پاسخ به این سوال که چطور بدون مصلحت اندیشی هنوز مدیر هستید، اظهار داشت: برای همین هم من بقا ندارم؛ چون صریح پای مواضع ام می ایستم. و از همان ماه های نخست تلاش هایی برای حذفم صورت گرفت و اکنون این تلاش ها موفقیت آمیز بوده و به احتمال زیاد روزهای آخر حضورم در سازمان سینمایی را سپری می کنم.

داروغه زاده در بخش دیگری از صحبت های خود درخصوص عدم جدی گرفتن جشنواره فجر از سوی سینماگران مطرح، گفت: همواره سینماگران مطرح ما، جشنواره فجر را جدی می گیرند و امسال تمام سینماگران شاخصی که فیلم داشتند از همه نسل ها در جشنواره حضور یافتند. اتفاقا اگر فیلمی انتخاب نشود، بسیار حاشیه برای هیئت انتخاب ایجاد می شود. فیلم هایی هم که از قید جشنواره می گذرند، فیلم های کمدی و بدنه هستند که در هیچ جشنواره ای اگر فرم هم پر کنند، انتخاب هم نمی شوند.

وی درخصوص عدم پذیرش داوری فجر از سوی کسانی چون ابراهیم حاتمی کیا و اصغر فرهادی گفت: داوری کار سختی در سینمای ایران است و همه انتظار دارند برنده شوند و این شرایط سختی برای چهره های مطرح سینمایی ایجاد می کند، که پرهیز می کنند. آقا حاتمی کیا در هیچ جشنواره ای داوری نکرده است. آقای فرهادی هم در صحبتی که با ایشان داشتم اشاره کردند من 3 سالی است که حتی در جشنواره های خارجی ای که فیلم های ایرانی حضور دارند، هم داوری را قبول نمی کنم. این بحثی است که برای قضاوت عادلانه، افراد باید مناسبات سینمای ایران را کنار بگذارند و این شرایط را سخت می کند. اما آقای فرهادی هر فیلمی که خود داشته در جشنواره فجر حضور داشته است.

دبیر جشنواره فیلم فجر درخصوص شایعاتی مبنی بر پیش شرط برخی سینماگران برای حضور در جشنواره گفت: در این دو سالی که من دبیر بودم کسی چنین پیش شرطی نداشته است. شأن سینماگران ایرانی بالاتر از این حرف ها است. بله همه انتظار دارند اما پیش شرطی وجود ندارد.

وی درخصوص تک خوانی زن در افتتاحیه جشنواره فجر امسال توضیح داد: تک خوانی نبود. همخوانی گروه کُر زنان بود. کسانی که در صف های جلوی سالن نشسته بودند صدای همه را می شنیدند، اما بدلیل عدم هماهنگی بین کارگردان برنامه و مسئول سیستم صوتی که باید میکروفنی هم روبروی گروه کُر قرار می گرفت، صدای گروه کُر از خروجی پخش نشد و چنین شائبه ای را برانگیخت. اما به هیچ وجه اتفاق هماهنگ شده ای نبوده و این کار غیرشرعی و غیرقانونی نمی تواند، با برنامه ای از پیش در افتتاحیه جشنواره فجر رخ دهد.

داروغه زاده درخصوص دخالت دبیر جشنواره فجر در ترکیب جوایز گفت: به هیچ وجه دبیر جشنواره امکان دخالت در جوایز را ندارد. چون گروه داوری مشخص و اعلام شده ای وجود دارد که شخصیت های حقیقی هستند و اعتبار خود را بخاطر دبیر جشنواره مخدوش نمی کنند. اگر واقعا دبیری بخواهد در داوری ها تاثیری بگذارد و راجع به یک فیلم مشخصی مثل «لاتاری» اعمال نظر کند، این مسئله را اعلام رسمی که نمی کند و مخفیانه این کار را انجام می دهد. من دو دوره دبیر بودم و می توانید این مسئله را واضح از داوران بپرسید.

وی در پاسخ به این سوال که آیا شما مخالف ساخت «لاتاری» بودید، گفت: شورای پروانه ساخت با این فیلم مسئله داشت و مثل باقی فیلم های دارای مسئله، ایرادات و اشکالات پیش از صدور پروانه با فیلمساز مطرح شد تا نهایتا شورای پروانه ساخت را اقناع کردند. نکته ای که دوستان داشتند این بود که بحث عرب ستیزی بسیار در این فیلم برجسته نشود و البته در نهایت یک بخشی شد. در آن زمان این بحث مطرح بود که به لحاظ امنیت ملی دوستان خودشان بروند استمراج کنند و ببینند مسئله ای نداشته باشد که به خلاف مصالح ملی نباشد. و این حساسیت ها به تهیه کننده و کارگردان منتقل شد و بخشی نیز اصلاح شد. تهیه کننده و کارگردان این فیلم مورد وثوق سازمان سینمایی هستند و آنها نیز سعی کردند نگرانی ها را مرتفع کنند.

داروغه زاده در بخش دیگری از صحبت هایش درباره “صفر بودن دستمزد دبیر جشنواره” در برآورد مالی سال گذشته این جشنواره گفت: واقعا دستمزدی دریافت نکردم. اگر دریافت کرده باشم سازمان بازرسی و … می توانند اعلام کنند. سال گذشته رئیس سازمان سینمایی تاکید داشتند تا هزینه های جشنواره را کاهش دهیم و مدیریت کنیم. چون سال قبلش حدود 14 میلیارد تومان برای جشنواره فجر هزینه شده بود و من با سیاست مدیریت هزینه ها دبیر شدم. همان روز اول برای مدیریت این حوزه، داوطلبانه اعلام کردم خودم هیچ برداشتی نمی کنم و با مدیرانم اعلام کردم شما نیز دریافتی تان کاهش خواهد داشت. برآوردی که ما از مدیران مان گرفتیم 5 میلیارد تومان بود و وقتی به سازمان ارائه دادیم کسی باورش نمی شد، و نهایتا هم کمتر از این مقدار هزینه شد.

معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی درباره ورود پول های کثیف در سینما بیان داشت: درباره اینکه این پولها از کجا به سینما تزریق می شد، باید بدانیم فرض بر این است که ما در یک حکومت اسلامی زندگی می کنیم که مبتنی بر قانون است. یعنی قوه قضائیه، مجلس، سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و … دارد. اگر کسی آزادانه در کشور در حال تجارت است و پرونده ای نیز در دادگاه ندارد، از نظر ما حکم برائت دارد. افرادی هم که پرونده دار بودند، در زمانی که پرونده داشتند و تبرئه یا آزاد نشده بودند، فیلمسازی نکردند. وقتی کسی به عنوان متهم برایش پرونده تشکیل می شوند، ولی با قرار وثیقه آزاد می شود و در واقع در مرحله بازپرسی است، استعلام هایی از قوه قضائیه می شود که آیا این فرد ممنوع الفعالیت هست یا خیر. اگر قوه قضائیه اعلام کند مشکلی نیست، می تواند فعالیتش را ادامه دهد. اگر حکمی راجع به کسانی که در حوزه سینما سرمایه گذاری کردند و تخلف مالی داشتند، به ما ابلاغ شود، ما حتما برخورد می کنیم.

وی ادامه داد: هرچند همه ما باید این دغدغه را داشته باشیم اما مسئله این است که آیا دغدغه های شخصی ما می تواند فراتر از قانون باشد؟ ما باید دغدغه اصلی مان رعایت قانون باشد. از آن سو در نظر بگیرید آیا من حق دارم شهروندی را که در سینما سرمایه گذاری می کند، چون ظن می برم ممکن است پولش سالم نباشد، او را از حقوق شهروندی اش محروم کنم یا به او تهمت بزنم. مگر کشور قانون ندارد؟!

داروغه زاده با بیان آنکه مسئله پول کثیف در سینمای ایران یک مسئله انحرافی است، بیان داشت: اگر واقعا پول های زیاد کثیفی در سینمای ایران وجود دارد و دستگاه های نظارتی و قضائی ما رسیدگی نکردند و نمی کنند، خیلی بد است. این یک مسئله انحرافی است. کل سرمایه در گردش سینمای ایران حدود 200 میلیارد تومان در سال است. وقتی کسی 11 هزار میلیارد تومان اختلاس کرده، چطور این میزان را با 10 میلیارد تومان می تواند پولشویی کند؟ پول شویی یعنی ما 10 هزار میلیارد پول داریم ببریم جایی یک چرخشی انجام دهیم و برگردانیم.

وی نهایتا بیان داشت: اصلا بحث پولشویی با پول کثیف دو بحث کاملا متفاوت است. فردی 11 هزار میلیارد متهم به اختلاس است، بانک سرمایه و وزارت آموزش و پرورش متهم اصلی هستند، جالب است که تمام رسانه ها آن 11 هزار میلیارد و بانک سرمایه و وزارت آموزش و پرورش و … را ول کرده اند، چسبیده اند به یک پروژه نمایش خانگی که کل این پروژه 10 میلیارد تومان سرمایه گذاری داشته که اتفاقا بازگشت سرمایه نیز داشته است و همین را دستاویز کرده اند و به تمام هنرمندان سینما توهین می کنند که چرا پول گرفتید و فیلم خوب بازی کردید؟! هنرمند سینما باید پول بگیرد و فیلم بازی کند.




آیا افشای نام پولشویان به تغییر فهرست برندگان جشنواره فجر منجر خواهد شد؟⇐دادستان تهران: پولشویی در سینما را تأیید میکنیم!/به غیر از تهیه‌کننده یک سریال خانگی، ردپای افرادی دیگر هم معلوم شده که بعد از برگزاری دادگاه نامشان اعلام خواهد شد

سینماروزان: از مدتها پیش از برگزاری جشنواره فجر درباره حضور برخی محصولات متصل به یک تهیه کننده بازداشتی در این جشنواره، حرف و حدیث شنیده میشد ولی مدیران سینمایی کشور، تصمیم گیری در این باره را کاملا به دستگاه قضا مربوط دانستند.

حالا و بعد از اختتامیه جشنواره فجر، دادستان تهران با تأیید پولشوییهای صورت گرفته در سینما درباره پرونده هایی به جز پرونده تهیه کننده  بازداشتی «شهرزاد» حرف زده و وعده داده بعد از تشکیل دادگاه، نام برخی دیگر از افراد درگیر پولشویی در سینما اعلام خواهد شد. آیا بعد از افشای نام متصلین به پولشویان، فهرست جایزه بگیران فجر تغییر خواهد کرد؟؟

عباس جعفرى دولت آبادى دادستان تهران در پاسخ به سئوالی درباره پول‌های مشکوکی که به سینما وارد می‌شود و یک نمونه آن محمد امامی بود که با او برخورد قانونی شد و اینکه آیا دادستانی در رابطه با پول‌هایی که وارد سینما می‌شود ورود می‌کند؟ گفت: مهمترین مصداق آن در این زمینه وام کلانی بود که گرفته و خرج شد و سریال خانگی معروفی بود که تولید شد و منحصر به این مورد نیست و ما در گذشته در پرونده‌های دیگری این موضوع را می‌بینیم.

دادستان تهران ادامه داد: اصل اینکه در مسایل فیلم سازی و سینما افرادی می آیند و تهیه‌کننده وجوهی را خرج می‌کند، تایید می‌کنیم و مصداقش همین پرونده‌ای است که اسم بردید؛ البته از دستگاه‌های ذی ربط، گزارشاتی خواستیم که بیشتر موضوع را واکاوی کنند.

وی با اشاره به دیگر پروژه های درگیر پولشویی افزود: ما پرونده‌هایی در دادسرای فرهنگ و رسانه داریم که این ردپاها معلوم است، اما از آنجا که پرونده به دادگاه نرفته از آوردن نام معذورم و باید منتظر برگزاری دادگاهشان باشیم.

جعفری دولت آبادی تاکید کرد: اینکه عده‌ای در حوزه سینما پولشویی می‌کنند را تایید می‌کنیم؛ کما اینکه چندین پرونده در دادسرا مفتوح است و مهمترین آن همان بود که اسم بردید و منجر به کیفرخواست شده است، اما منتظر گزارشات تکمیلی برای پرونده‌های دیگر هستیم.




سیدضیاء هاشمی در نوشتاری تند و تیز به انتقاد از رسوخ سرمایه های مشکوک در سینما پرداخت⇐چه بلایی بر سرمان آمد؟/چه شد که پول حرف اول آخرمان شد؟/کابوس رنگ واقعیت به خود گرفته، چپاول نهادینه شده و همه چیزمان گره خورده به چند صفر و یک هیچ بزرگ!!/مسئولین فرهنگی چنان سکوتی کرده اند که انگار نه انگار!!/دم از شریعت و ارزش های والای انسانی می زنند اما سرمایه‌ های هنگفت مشکوک را خوشآمد می گویند!!

سینماروزان: ورود بی حساب و کتاب سرمایه های میلیاردی به حیطه تولید سینما که از بیت کوین بازان تا گردانندگان آژانس های مسافرتی انگلیس-ایران را دربرمیگیرد مدتهاست که با پرسش رسانه های مستقل روبروست.

سید ضیاء هاشمی تهیه کننده با سابقه سینمای ایران و رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان طی یادداشتی درباره تأثیر مخرب برخی سرمایه گذاری های مشکوک سینما و سقوط ارزش ها و آرمان های فرهنگی انقلاب سخن گفته است.

متن یادداشت هاشمی را بخوانید:

چند وقتی است که نگاهم به نگاهمان درمانده و هر بار که بازار تحریم ها و فشار و تهدیدها داغ می شود به دنبالش خبر از سرمایه گذاری های کلان و خرج های بی حساب با ارقام نجومی می آید، در پی  آن مدیر و موسسات و چند نام پیدا می شوند و «نامی» می شوند.

سینما هم چند سالی می شود که موضوع بحث های پیرامون این سرمایه گذاری ها شده و حاشیه های آن بیشتر از متنش باعث «سینماگر» شدن چندی از سرمایه گذاران.

 اما این آفت به سینما ختم نمی شود و این روزها دامان تئاتر را هم گرفته و سرطان گونه می رود تا جزئی از هنر و فرهنگمان شود.

کافی است به نظرات کارشناسان، نگاهی کمی عمیق تر بیاندازیم. تمام نظرات و بحث ها، چه مخالف باشند و چه موافق و خاستگاهشان هر چه قدر متضاد بنماید، نظر خود را بر یک اساس بنا کرده اند!

چه بلایی بر سرمان آمده است؟ چه شد که پول حرف اول آخرمان شد و ریشه تمام ارزش ها و سنجش های ما اینقدر ارزان شد؟

 اعدادمان سر به فلک کشیده اما محصولمان چه شد؟

یکی دم از شریعت و ارزش های والای انسانی می زند اما سرمایه‌گذاری های هنگفت را خوش آمد می گوید و مال را تنها راه برای پیشرفت فرهنگ و سینما عنوان می کند و حتی به قدیمی ترها توصیه می کند که این حقیقت است، یا بپذیرند و یا کناره گیرند!

دوستان طرف مقابل هم که از اندیشه و آزادی آن می گویند، هالیوود را برایمان به ‌عنوان مثال موفق می آورند و به نام هنر و خلق اثر بر در دکانی صف می بندند.

صف های طولانی و ساعت ها انتظار برای سینمایی که امروز به آن می بالیم و خاطره جمعی چند نسل متوالی، چقدرش سرمایه بود؟

چندین سال است که بحران سینما و فرهنگمان را فریاد می زنیم و در لزوم زیرساخت و ساختار و صنعت برای آن جنگیدیم و بسیاری برای حفظ همین خرده فرهنگی که برایمان مانده از تولید و عرضه گذشتند و خود را وقف وجودش کردند و حالا این کابوس رنگ واقعیت به خود گرفته و همه چیزمان در بند چند صفر و یک هیچ …

تا اینجایش برای من و شما بود اما نکته ای جا ماند و آن هم مسئولین محترم فرهنگی و گاهی هم اصناف و اهل فن هستند که هر چه جلوتر می رویم، بیشتر از قلم می افتند و به نظر می رسد خودشان هم کارکردشان را در حد عزل و نصب ها پذیرفته اند و چنان سکوتی کرده اند که انگار نه انگار است، خودشان در صف اول به استقبال تازه واردها و آورده هایشان رفتند و اکنون از عملگرایی و آرمان‌های فرهنگی انقلاب، چند نفسی بیشتر نمانده و برخی حضرات این همه را صرفا یک گرایش سیاسی می دانند.

تنها این گونه ممکن بود که چپاول ها و غارتگری ها چنین نهادینه شوند و دست اندازی به اندوخته فرهنگی مردمان تبدیل به فضیلت گردد، فضیلت سرمایه، سرمایه ای برای رفع کمبودهای دوران جوانی عده ای و تیشه ای بر ریشه اعتقادات دیگران.

در آستانه چهل سالگی انقلاب، زمستان فرهنگ را نظاره گر هستیم و در این سرمای جانفرسا اگر خودمان دست به دست هم ندهیم و چاره ای نجوییم، هیچ مقام، مسئول و یا تاجر و کاسبی برای نجات ما نخواهد آمد و این گسست های اجتماعی و طبقاتی جز سقوط و هرج و مرج، پایانی نخواهند داشت.

دوستان من، در دام خطری بزرگ نشسته ایم و تکرار تاریخ دوباره به انتظارمان است و مایی که بار دیگری هم شاهدش بودیم بهتر می دانیم که اینجا پایان راه است و از قضا تنها راه نجات ملت ها، همین فرهنگی است که این روزها حال و روز خوشی ندارد و هر چقدر هم پول پای آن بریزند، میوه ای نخواهد داشت.




یک رسانه اصلاح طلب مطرح کرد⇐چرا برخی سلبریتیهای پروارشده با پول مفسدین در فضای مجازی ژست مردم خواهی می گیرند؟/وجود معافیتهای مالی برای سینماگران به اسباب سوءاستفاده پولشویان بدل شده!/ برای جلوگیری از پولشویی و ورود پولهای کثیف به سینما باید قانونی گذاشت که سرمایه گذاران مشکوک سینما مجبور به پرداخت مالیات شوند!

سینماروزان: مدتهاست که رسانه های مستقل از آفات ورود پولهای مشکوک و بدون مسئولیت به سینما و شبکه خانگی میگویند اما رسانه های سیاسی تازه چند ماهی است که به انتقاد از ورود این پولها پرداخته اند و البته اغلب هم نگاهشان به مرور اوضاع است تا ارائه راهکار.

روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” جزو معدود رسانه های سیاسی است که در تحلیلی با بررسی عواقب پولشویی در عرصه هنر پیشنهادی برای مبارزه با آن داده. پیشنهادی دال بر برداشتن معافیتهای مالیاتی فرهنگی از مقابل سرمایه گذاران مشکوک!

متن تحلیل روزنامه “اعتماد” را بخوانید:

به راستي در سينماي ايران چه خبر است؟ رانت نفتي سينما و پول سازمان‌هاي دولتي از يك سو و پول‌هاي كثيف كه مفسدين اقتصادي براي تطهير كردن فسادشان وارد سينما مي‌كنند از سوي ديگر، چه بلايي سر سينماي ايران آورده است؟ فيلم‌هايي كه پيش از اكران، هزينه خود را درمي‌آورند و اصلا براي‌شان اكران (يعني مردم) اهميتي ندارد، قرار است چه سرنوشت شومي را براي اين سينماي غيردموكراتيك رقم بزنند؟

سوال اينجاست كه آيا از دل اين بستر مي‌توان انتظار سينماي متعهد داشت؟ دقيقا در همين نقطه است كه سينماي ايران سر يك دوراهي قرار گرفته؛ آيا با پول‌هاي كثيف مي‌توان فيلم تميز ساخت؟ پاسخ برخي از سينماگران به اين سوال شباهت زيادي به كارمندان رسانه‌هاي استعماري دارد: «مهم نيست پول از كجا مي‌آيد، مهم اين است كه من (سينماگر) در ارايه حرفي كه مدنظر دارم خلاف باورم رفتار نكنم.»

از دل همين پاسخ است كه سوالي ديگر ايجاد مي‌شود كه اصلا باور شما چيست؟ خلاف باورتان چيست؟ وقتي براي‌تان اهميت ندارد پولي كه دريافت مي‌كنيد، از طريق مفسدين اقتصادي، اختلاسگران و رانت‌خوارها كه ضدمردم هستند تامين مي‌شود، مي‌توانيد دم از باور بزنيد و از اثر وضعي اين پول بگذريد؟ اينها همان سوال‌هايي است كه بايد به صورت علني درباره‌شان بحث و جدل صورت بگيرد. اما سواي اين سوال‌ها، براي جلوگيري از ورود پول‌هاي كثيف دو امر مهم ضروري است:

نخست اينكه قانون اساسي براي كار در حيطه فرهنگي منع مالياتي قرار داده و بالطبع سبب شده تا نظارت مالياتي از فرهنگ برداشته شود؛ همين دليل نيز بسترساز جولان مفسدين اقتصادي و خائنين به ملت است تا پشت درهاي بسته و در پستوهايي كه نظارتي بر آنها نيست، در حيطه فرهنگ از سينما و تئاتر تا موسيقي و هنرهاي تجسمي پولشويي كنند.

نبود نظارت از يكسو و نبود التزام به شفافيت تهيه كنندگان سينما در اين صنعت از سوي ديگر در كنار هم، همان دليلي است كه اين حيطه را مأمني براي تمام مفسدين اقتصادي كرده است. ب. ز با سرمايه‌گذاري در فيلم‌هاي سينمايي و م.الف با سرمايه‌گذاري در سينما و شبكه خانگي، دو نمونه علني شده اين ماجرا هستند و به طور قطع نمونه‌هايي در پستوي بسياري هنوز وجود دارد كه هنوز نام‌شان سر زبان‌ها نيفتاده است. آيا اين مجال راه‌حلي نيز دارد؟ با اصلاح قانون اساسي و رفع منع ماليات از حيطه فرهنگ مي‌توان اين پستوي امن براي مفسدين اقتصادي را از بين برد.

چرا بايد يك كارگر يا معلم ماليات بدهد اما صنعت سينماي ايران با آمار و ارقام نجومي از پرداخت ماليات معاف باشد؟ بايد مجلس شوراي اسلامي به امر ورود و براي جلوگيري از پولشويي در حيطه فرهنگ، اين قانون را اصلاح كند. آيا سينماگران يا اهالي فرهنگ و هنر اعتراض مي‌كنند؟ بايد پرسيد چرا خود جلوي ورود اين پول‌ها را تا امروز نگرفته‌اند و از آن ارتزاق كرده‌اند كه حال معترض هستند؟

دوم، انگشت اتهام را بايد به سمت «سلبريتي»ها گرفت. مفهومي وارداتي كه تنها در خدمت منافع خويش قدم برمي‌دارد. مصداق اين حرف را نيز در دو نكته مي‌توان جويا شد:

نخست اينكه آنها – آگاهانه يا ناآگاهانه، حلقه ربط مفسدين اقتصادي به صنعت سينما هستند و دو، آنها هيچ چارچوبي براي دريافت نكردن، كار نكردن و همدست نشدن با مفسدين اقتصادي – دريافت نكردن دستمزد و حقوق از اينان، ندارند. در مثال اخير، بازيگران سريال ش. با وجود آگاهي از اتهام سرمايه‌گذار و تهيه كننده اين سريال، چرا از همكاري با او تا مشخص نشدن اتهام اين فرد دست نكشيدند؟ آنها اگر داعيه مردم دارند و عدالت – كه اين گونه نمايش مي‌دهند، مي‌توانستند به خاطر مردم و حقوق معلماني كه حق‌شان خورده شده، در يك بيانيه عمومي از همكاري با اين فرد تا مشخص شدن اتهامش دست بكشند، پس چرا چنين نكردند؟

درست در همين نقطه است كه دورويي برخي از سلبريتي‌ها خود را نمايان مي‌كند. از يكسو در فضاي عمومي با فيگور غمخوار مردم بودن براي خود وجهه و ويترين مي‌سازند و از سوي ديگر در پستو و زندگي حرفه‌اي همدست دزدها و مفسدين اقتصادي مي‌شوند. از پول‌هاي كثيف پروار مي‌شوند و در برج عاج براي مردمي كه چون رعاياي آنها دورشان مي‌چرخند نطق‌هاي مردم‌فريب مي‌كنند. چون ويروسي كه اعتماد به نفس جامعه را هدف قرار داده، فرديت خود را تبليغ مي‌كند و براي عوام خود را الگوهاي اخلاق معرفي مي‌كنند. در حالي كه جيب‌هاي‌شان با دستمزدهاي عجيب – كه به‌ واسطه پولشويي به سينما تزريق شده، پر مي‌شود و با نمايش مارك‌پوشي و سفرهاي فرنگ و زندگي‌اي كه از سطح توقع مردم بالاتر است، چون توموري بدخيم جان جامعه را مي‌گيرند و در همين بزنگاه نيز با يك پست يا توييت داعيه‌دار عدالتخواهي مي‌شوند.

تكليف چيست و يا با تمسك به سوال مهم «چه بايد كرد» چگونه مي‌توان براي مقابله با اين فضاي مسموم كاري كرد؟

بايد خطاب به بازيگران شريفي كه خود را از بيماري سلبريتي بودن دور نگه داشته‌اند، گفت كه شما بايد در يك اتحاد مبارك مقابل اين پديده شوم بايستيد. مگر نه آنكه در بزنگاه انتخاباتي يكصدا پشت يك نام مي‌ايستيد و بازيگران صحنه سياست‌زدايي مي‌شويد؟ پس امروز در يك حركت مثبت نقش خود را براي در كنار مردم ايستادن بيابيد، انتخاب كنيد كه در اين مجال شوم عليه مردم هستيد يا در كنار مردم؟ قيام كنيد و با اتحاد بيانيه صادر كنيد و وضعيت را براي همكاران خود سخت كنيد، شرايطي بسازيد كه مفسدين اقتصادي در سينما نتوانند جولان بدهند. شرايط را براي همكاران‌تان طوري رقم بزنيد كه اگر در كنار مفسدي ايستاد، خود ديگر توان سر بلند كردن نداشته باشد. به مردم بازگرديد و با مردم روراست باشيد و سلبريتي‌هايي را كه شريك دزد و رفيق قافله‌اند، خود از ساحت فرهنگ و هنر بركنار كنيد. اگر به راستي غم مردم داريد عليه پولشويي در سينما قيام كنيد و دست همكاران‌تان را از فشردن دست مفسدين اقتصادي كوتاه كنيد؛ اگر به دنبال عدالت‌خواهي هستيد، بسم‌الله.




اظهارات بدمن تنها فیلم ایرانی که آمران اسیدپاشی را نشان داد⇐جشنواره ها برای مدیران جنبه تزیینی دارند/پولشویی به طور عملیاتی وارد هنر شده!/برخی آقایان با دزدیهایشان به سینما و تئاتر گند زده اند!/پولشویان بازیگران مستعد را به کالا بدل کرده اند!/علاوه بر رنج نان باید درد هنر را هم داشته باشیم/مسئولان هرچه سریعتر بساط مفسدان را جمع کنند

سینماروزان: در سالهای اخیر فیلمهایی مختلف درباره اسیدپاشی به زنان و دختران ساخته شده. فیلمهایی نظیر “مستانه”،”لانتوری” و “این زن حقش را میخواهد” از این جمله اند اما همچنان تنها اثر سینمای ایران که آمران اسیدپاشی را نشان میدهد “رستگاری در هشت و بیست دقیقه” است که بیش از یک دهه قبل تولید شد.

در آن فیلم این سیاوش طهمورث بود که یکی از بدمنهای فیلم را ایفا میکرد! طهمورث که در سالهای اخیر در سینمای ایران کم کار شده با انتقاد از برگزاری جشنواره های متعدد در ایران به “جوان آنلاین” گفت: جشنواره‌ها برای خیلی از هنرمندان و حتی مدیران جنبه تزیینی دارند. چون ما فقط یاد گرفته‌ایم که در شب زندگی کنیم و خودمان را از نعمت روز محروم کنیم. مگر طلوع آفتاب نداریم؟ پس چرا فقط به فکر غروب هستیم؟ این جشنواره ها، جشنواره‌های بسیار خوبی هستند، جشنواره‌هایی ارزشمند، اما به شرطی که بتوانیم آن‌ها را درست اجرا کنیم.

طهمورث با اشاره به ردوبدل شدن دستمزدهای نجومی در برخی پروژه ها ادامه داد: امروزه بیش از نیمی از بازیگران ما تبدیل به کالا شده‌اند. این در حالی است که پولشویی در هنر و از سینما تا تلویزیون هم پیاده شده است!

بازیگر “اجاره نشینها” و “تشکیلات” ادامه داد: برخی آقایان با دزدی هایشان به عرصه هنر نیز گند زده‌اند و همین امر باعث شده تا بازیگرانی که استعداد دارند، متاسفانه تبدیل به کالا شوند! برای همین این بازیگران نگاهشان مادی شده است و دیگر سمت کار‌های که قرار است ارزشی باشد کمتر می‌آیند.

این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون تاکید کرد: من معتقدم هنر امروز کشور دستمایه یک عده کاسب، بیسواد و بی هنر شده و این‌ها معتقدند هنر کیلویی چند؟! چون در عرصه فرهنگ و هنر برای خود تجارت خانه باز کرده‌اند و مشغول تجارت و باندبازی و به اضمحلال کشاندن هنر هستند. طوری که ما باید علاوه بر رنج بردن از داشتن درد نان و آب، باید درد هنر، تفکر، فرهنگ و اندیشه نیز داشته باشیم و این‌ها از این کار لذت می‌برند.

طهمورث افزود: من فکر می‌کنم سوداگران از راه‌های دیگر هم می‌توانند کسب منفعت کنند و پول دربیاورند و بهتر است مسئولین هر چه سریع‌تر بساط این مفسدان فرهنگی را برچینند. چرا که با این روش و این منوال سینما و تلویزیون و تئاتر و جشنواره و… ما به هیچ جایی نمی‌رسد و این ره به ترکستان خواهد بود.




علی ملاقلی‌پور با اشاره به فشارهای وارده بر سینماگران مستقل بیان کرد⇐به‌جای فعالان شریف اقتصادی این متهمان اقتصادی هستند که در سینما جولان می‌دهند!/کار به جایی رسیده که با پول فاسد فیلمهایی درباره مبارزه با فساد می‌سازند!!/حوزه هنری و اوج، خودی و غیرخودی را کنار بگذارند و برای مقابله با این فساد از تولید فیلمنامه‌های باکیفیت حمایت کنند

سینماروزان: ماجرای ورود پولهای بی مسئولیت و مشکوک به سینما ماجرایی است که ماهها بعد از رسانه های مستقل به تازگی یک صنف سینمایی درباره آن اعلام موضع کرده است و به دنبال آن برخی سینماگران هم اظهاراتی را در این باره طرح کرده اند.

علی ملاقلی‌پور فرزند خلف رسول ملاقلی پور با اشاره به حذف چهره های مستعد در نتیجه ورود پولهای کثیف به سینما به آرش فهیم در «کیهان» گفت: این مشکل فقط به فیلمسازان جوانی مثل من محدود نیست، بلکه خیلی از کارگردان‌های قدیمی هم مدت‌هاست که نتوانسته‌اند فیلمی بسازند، چون تولید فیلم در سینمای ما، بی‌در و پیکر شده است که نتیجه نحوه ورود سرمایه به سینماست.

وی تولید گسترده آنچه «کمدی سخیف و ضد اخلاقی» می‌خواند را یکی از نتایج ورود پول‌های آلوده به سینما می‌داند و می‌افزاید: این فیلم‌ها ظاهرا با بودجه بخش خصوصی تولید می‌شوند، اما آنچه به‌عنوان سرمایه‌گذار بخش خصوصی در سینما فعال است در اغلب موارد واقعی نیست. یعنی این‌گونه نیست که مالکان یا سهام‌داران واحدهای تولیدی یا فعالان اقتصادی برای سرمایه‌گذاری روی تولید یک فیلم ورود کنند. بلکه امثال بابک زنجانی یا متهمان اختلاس از صندوق فرهنگیان هستند که این سرمایه را تأمین می‌کنند. بدتر از همه اینکه گاهی با این پول‌ها فیلم‌هایی درباره مبارزه با فساد می‌سازند! فیلمی که با پول شبهه‌دار یا فاسد ساخته شده باشد، چطور می‌تواند در زمینه مبارزه با فساد تأثیر بگذارد؟ این یک نقض غرض است.

کارگردان «قندون جهیزیه» ادامه می‌دهد: برخی از صاحبان سرمایه نیز برای فرار از مالیات وارد سینما می‌شوند. چون کارهای فرهنگی از معافیت مالیاتی برخوردار است. روش آنها این‌گونه است که در قراردادشان با یک تهیه‌کننده، رقم قرارداد را بالاتر از رقم واقعی می‌نویسند تا از این طریق بگویند هزینه زیادی کردند و مالیات پرداخت نکنند.

ملاقلی پور تصریح کرد: مسئله این است که چون این‌گونه افراد «دزد» هستند وقتی هم که وارد سرمایه‌گذاری در سینما می‌شوند، صرفا دنبال سودآورترین و آسان‌ترین مدل فیلمسازی می‌روند. الان وضعیت سینما در ایران این شده که ژانرهای دیگر درحال کمرنگ‌تر شدن هستند و فقط کمدی ، آن هم نه کمدی آموزنده و دارای محتوا بلکه کمدی بسیار سخیف که به اخلاق و نهاد خانواده لطمه می‌زند غالب شده است؛ چون دم دستی و راحت ساخته می‌شوند؛ معمولا هم از چند بازیگر ثابت که در گیشه جواب می‌دهند در این آثار استفاده می‌کنند.چند روز قبل برای بررسی فیلمنامه جدید خودم در یک جلسه بودم که به من گفته شد اگر فقط فلان بازیگر معروف کمدی در این فیلم باشد سرمایه‌گذار می‌آورند. این یعنی تولید بسیاری از فیلم‌ها به حضور برخی بازیگران بستگی پیدا کرده است.

وی درباره نقش نهادها و ارگان‌های فرهنگی در این وضعیت توضیح داد: به نظر من نهادهایی مثل وزارت ارشاد و ارگان‌هایی چون حوزه هنری و سازمان اوج باید طوری سیاست‌گذاری کنند که انحصار از فیلم‌های کمدی ضداخلاقی خارج شود. یعنی باید زمینه‌ای را فراهم کنند که فیلم‌های اجتماعی با محتوای ارزشمند، کمدی‌های سالم، ملودرام‌هایی که مخاطب را به تأمل وا می‌دارند، فیلم‌های کودک و نوجوان و… فضای بیشتری پیدا کنند و به این ترتیب، رونق آثار سخیف کاسته شود. مثلا سازمان اوج می‌تواند مفاهیم انقلابی را فراتر از فیلم‌های انقلابی و دفاع مقدسی ببیند و هر فیلمی که مفهومی ارزشمند دارد را تحت حمایت قرار دهد. همچنین این ارگان‌ها باید خودی و غیرخودی را کنار بگذارند و به فیلمنامه و کیفیت آن توجه کنند. شما خودتان را جای فیلمسازی بگذارید که چند سال است کار نکرده. این فیلمساز برای تأمین معاش خود هم که شده در نهایت مجبور می‌شود تن به ساخت هرگونه فیلمی با هر فیلمنامه‌ای بدهد. دیگر از فکر و خلاقیت این هنرمند استفاده نمی‌شود، چون او فقط در پی ارتزاق و کار کردن است.

ملاقلی‌پور، رهاشدگی فرهنگ در دولت را از دیگر عوامل ورود پول‌های آلوده به سینما دانست و گفت: این دولت هیچ باوری در حوزه فرهنگ ندارد و ما که در داخل سینما فعالیت می‌کنیم، هیچ عزمی از سوی دولت برای بهبود وضعیت فرهنگ و هنر نمی‌بینیم. آنچه درباره آزادی هنرمندان گفته می‌شود در عمل، رهاشدگی و وادادگی هنر است. فقط دغدغه ممیزی دارند که صدای کسی درنیاید. این وضعیت ناشی از لیبرالیسم فرهنگی است که ضررش را در سینما هم نشان می‌دهد. آزادی حقیقی ارزشمند است اما کاری کرده‌اند که این مفهوم ارزشمند، خراب شده است.




محمدهادی کریمی کارگردان مستقل سینمای ایران روی آنتن زنده⇐سرمایه‌گزارانی وارد سینما شده‌اند که از پیش به استقبال ضرر رفته‌اند!/با تهیه‌کنندگانی روبروییم که هدفشان از تولید فیلم، تولید فیلم نیست!!!/باید تکلیف تهیه‌کنندگانی که پرونده سوءاستفاده‌ مالی‌شان باز است، هرچه سریعتر مشخص شود

سینماروزان: در سالهای اخیر با حضور سرمایه‌گزارانی در سینما و شبکه خانگی روبرو بوده‌ایم که سرمایه‌هایی هنگفت را برای تولید به کار می‌گیرند و در بسیاری از موارد هم پروژه‌هایشان دچار شکست مالی می‌شود اما همچنان به حیات در سینما ادامه داده و حتی از طریق صنوف سینمایی برایشان کارت تهیه کنندگی صادر می‌شود!

مشخص نبودن ریشه سرمایه‌های این قبیل افراد و باز شدن پای برخی از آنها به پرونده فسادهای اقتصادی کلان، سبب‌ساز آن شده که محمدهادی کریمی نویسنده-کارگردان مستقل سینمای ایران روی آنتن زنده «سینمامعیار» به انتقاد از این قبیل سرمایه‌گزاران بپردازد.

محمدهادی کریمی اظهار داشت: فضای مشوهی که این روزها در خصوص مسائل مالی سینما به وجود آمده است از یک طرف ناشی از سرمایه‌گذاریهایی است که از همان ابتدا مشخص است که برگشت سرمایه ای در کار نیست. گویی سرمایه‌گزاران از پیش به استقبال ضرر رفته اند و از طرف دیگر بلاتکلیفی افرادی است که هنوز برگه تبرئه آنها از پرونده سوءاستفاده های مالی صادر نشده است.

این کارگردان که سابقه بیش از دو دهه نویسندگی برای سینمای ایران را دارد و با اغلب تهیه‌کنندگان مطرح همکاری داشته ادامه داد: امیدوارم هرچه سریعتر پرونده‌های مرتبط با این سرمایه‌گزاران شفاف‌سازی شود و رأی بیگناهی این افراد صادر شود تا بخشی از این شائبه‌ها فروکش کند.

کریمی که سال قبل درام «کمدی انسانی» را روی پرده داشت که با فقط ۵سالن فول سانس، فروشی میلیاردی داشت افزود: آنهایی که خویشاوندی نزدیکی با مقامات دارند و سرمایه‌گزاری‌هایی می‌کنند که مقاصدی خارج از فیلمسازی را دنبال می کنند به دنبال تریبون های دیگری باشند و آنهایی که پرونده مفتوح قضایی دارند هر چه سریعتر تبرئه شوند یا تبرئه اگر شده‌اند توسط مراجع قضایی اعلام شود تا شاکله پاک سینما از هجوم طعن‌ها و لعن‌ها که به بهانه حضور این افراد صورت می گیرد، رهایی یابد.

کارگردان «برف روی شیروانی داغ» خاطرنشان ساخت: در حال حاضر مشکل مهمی که داریم پدیده تهیه‌کنندگان نوظهوری است که هدف آنها از تولید فیلم، تولید فیلم نیست و اهداف دیگری را مدنظر دارند و با عملکرد نادرست و در عین حال عامدانه خود هزینه تولید فیلم را بالا می‌برند چرا که صرفا به دنبال انحصاری کردن فیلمسازی هستند.




واکنش منوچهر محمدی به بیانیه کانون کارگردانان درباره ورود سرمایه‌های مشکوک به سینما⇐اینکه بیانیه دهیم برای بیانیه، چه دردی را دوا می‌کند؟/بیانیه‎‌ای که به عمل صنفی منجر نشود، خاصیتی ندارد/اقتصاد سینما آن قدر ضعیف است که برای دارندگان پولهای کثیف هیچ جذابیتی ندارد/کل گردش مالی سینما و شبکه خانگی ۷۰۰میلیارد است که میان ۲۰هزارنفر تقسیم می‌شود!!

سینماروزان: هیأت رییسه تازه کانون کارگردانان هرچند هنوز نتوانسته نماینده ای تازه را در شوراهای نظارتی ارشاد بگمارد و حتی با تصاحب ریاست شورای صنفی نمایش، نتوانسته مجالی ایجاد کند برای کاهش تبعیض ناعادلانه ای که در توزیع سالن وجود دارد، اما دست به بیانیه دادنش، عالی است! یک بار برای ترانسفر جعفر به فرنگ و بار دیگر برای بازگرداندن بهروز به وطن و…(اینجا را بخوانید)

یکی از تازه ترین بیانیه های کانون کارگردانان هشداری است درباره ورود سرمایه های بی مسئولیت و مشکوک در سینما! هشداری که البته ماهها بعد از رسانه های مستقل مطرح شده و البته برخلاف رسانه های مستقل که در این باره شاهد مثال و مصداق ارائه کردند این بیانیه حتی از ذکر یک شاهد مثال بازمانده و کوشیده با کلی گویی سر و ته ماجرا را هم آورد.

منوچهر محمدی از تهیه کنندگان باسابقه سینمای ایران با اشاره به وجود فساد در همه بخشهای جامعه و لازمه برخورد قضایی با این فساد در واکنش به بیانیه کانون کارگردانان به «اعتماد» گفت: به لحاظ آسيب‌شناسي هم كه به اين موضوع نگاه كنيم به‌شخصه با دادن هرگونه بيانيه مخالفم. بيانيه اگر در قالب هشدار باشد هيچ اشكال ندارد اما بيانيه بدهيم براي بيانيه؛ اين به نظر من دردي را دوا نخواهد كرد. قطعا هر بيانيه‌اي اظهارنظر دلسوزانه مي‌تواند باشد به‌شرط آنكه با راه‌حل همراه باشد. به بيان واضح اگر بيانيه براي رفع‌تكليف باشد و منجر به عمل صنفي نشود يا راهكاري از درون آن بيرون نيايد به‌جز ايجاد يك تنش مقطعي خاصيتي ندارد؛ به عنوان هشدار و تذكر اين بيانيه خوب است به خصوص اگر هوشمندانه نگارش شده باشد. اعتراض بنده به بيانيه كانون كارگردانان اين است كه به خصوص در اين مقطع زماني خاص آيا گروه‌هايي را كه به دنبال اعمال فشار به سينما هستند، تحريك نمي‌كند كه حالا بيايند در سينما به اسم اينكه به دنبال خاوري‌ها و جزايري‌ها و امثالهم مي‌گرديم، فشار بيشتري به اصل سينماي ايران وارد كنند. سينما در وضع فعلي به‌اندازه كافي در حوزه اتهام هست حالا ما با دست خودمان بياييم يك كيفرخواست جديد براي سينما صادر كنيم.

محمدی که سال گذشته کمدی پرفروش «اکسیدان» را روی پرده داشت تأکید کرد: حوزه اقتصاد سينما آنقدر ضعيف است كه براي كساني كه با پول‌هاي كثيف و با اهدافي مي‌خواهند وارد شوند به‌شدت كوچك است و حوزه جذابي هم نيست. اين‌همه حوزه‌هاي جذاب اقتصادي كه يك‌شبه چند هزار ميليارد تومان مي‌توان در آن كاسب شد. آنهايي كه بلد باشند سراغ آن كارها مي‌روند آنهايي كه رانت و دلار دارند آيا علاقه‌مندند با اين‌همه سروصدايي كه سينما دارد به آن وارد شوند؟ آيا آنها مي‌خواهند خودشان را از تاريكي مطلق به روشنايي و آفتابي سوزان برسانند؟ به‌شخصه كه بعيد مي‌دانم. من باور ندارم. تاكيد مي‌كنم اقتصاد سينماي ايران آنقدر ضعيف است كه توصيه مي‌كنم دوستان سعي كنند اين اقتصاد را قوي كنند؛ و اگر اين اقتصاد سينما قوت پيدا كند از حيث توليدات سينمايي متنوع و فضاي سالن‌سازي افزايش پيدا كند نفعش متوجه همه اهالي سينما مي‌شود.

منوچهر محمدی با اشاره به گردش مالی سینما و شبکه خانگی بیان داشت: تفاوت اساسي بين سينما و ساير بخش‌هاي اقتصادي در اين است كه در سال ٩٦ سينما ٢٠٠ ميليارد تومان گردش مالي داشته و اگر به آن حوزه نمايش خانگي را هم اضافه كنيم اين رقم به ٧٠٠ ميليارد تومان افزايش پيدا مي‌كند يعني حوزه گردش اقتصادي نمايش خانگي حدودا ٥٠٠ ميليارد تومان مي‌شود. اين در حالي است كه اساس و شاكله صنعت توليد محتواي نمايشي كه شامل فيلم سينمايي، سريال و فيلم‌هاي اين بخش مي‌شود در محدوده ٧٠٠ ميليارد تومان يا كمتر يا بيشتر آورده داشته است. اين رقم نه رقم وسوسه‌برانگيزي است و نه‌رقمي است كه بشود با آن‌كارهاي عجيب‌وغريب كرد. اهميت اين مساله وقتي روشن مي‌شود كه ما بدانيم اين گردش مالي متوجه دست‌اندركاران اين حوزه مي‌شود.

محمدی افزود: تهيه‌كنندگان، پخش‌كنندگان، سينما‌داران و توليدكنندگان محتواي نمايشي كه شامل تهيه‌كنندگان و شركت‌هاي ويدئو‌رسانه و پخش‌كنندگان ويدئو رسانه به انضمام شركت‌هايي كه مسووليت دي‌وي‌دي خام را بر عهده‌دارند مي‌شوند. اين گردش مالي با آمار تقريبي ٣٠٠ تا ٥٠٠ نفر مديريت مي‌شود، بهره‌مندان از اين گردش مالي كه شامل كليه اعضاي صنوف خانه سينما، از سازنده تيتراژ تا فيلمنامه‌نويس، كارگردان، بازيگر، تدوينگر، آهنگساز و… كليه پرسنل سينما از مدير تا سالن‌دار تا خدماتي، حسابدار و… و چه در حوزه نمايش خانگي از شركت موسسات با پرسنل مربوطه تا ويزيتور حتي سوپرماركت‌هاي توزيع‌كننده را شامل مي‌شود بالغ‌بر بيست هزار نفر هستند كه گردش مالي فوق‌الذكر بين آنان تقسيم مي‌شود. كه در اين چرخه مشغول به فعاليت هستند در نتيجه اين رقم در مقايسه با اين تعداد فعال اقتصادي و اينكه بشود كارهاي عجيب‌وغريب كرد دور از ذهن است.




یک رسانه مستقل با انتقاد از محدودیت‎‌های پیش‌روی «کمدی انسانی» متذکر شد⇐دلیل بایکوت سینمای مستقل در اکران چیست؟/آیا بناست شرایط را طوری پیش ببرند که پالودگان از دوقطبی ارگانی-پولشویی، قید تولید را بزنند؟

سینماروزان: آسیبهایی که همه ساله بر سینمای مستقل در اکران وارد می‌شد با سیاست درهای باز شورای اکران در نیمه دوم سال 96 به اوج خود رسید؛ درهای بازی که تراکم و آشفتگی اکران را موجب شد و در نهایت شرایطی را فراهم آورد که اغلب فیلمهای مستقل با حداقل سالن روی پرده بروند.

به گزارش سینماروزان رسانه مستقل «سینمامثبت» در تحلیلی با اشاره به محدودیتهای پیش روی «کمدی انسانی» در اکران، پرسشهایی جدی را طرح کرده در چرایی بایکوت سینمای مستقل.

متن گزارش «سینمامثبت» را بخوانید:

تولید فیلم در سینمای مستقل آن قدر سخت است که کمتر سینماگری است که جرأت کند ریسک فعالیت مستقل در این حیطه را بپذیرد. اگر می‌بینیم در سالهای اخیر جماعت غیرخودی نومید از کمکهای ارگانهای متمول، به سمت سرمایه‌های بی‌مسئولیت و پولشویان سوق پیدا کرده‌اند یک دلیلش همین است.

در این اوضاع حداقل شانسی که برای سینماگران اصیل مستقل قائل می‌شوند باید این باشد که شرایط اکران منصفانه‌ای برایشان فراهم شود اما بدبختانه نه تنها این اتفاق نمی‌افتد بلکه عرصه را آن قدر بر بدنه مستقل سینماگران تنگ می‌کنند که فریادها به آسمان برسد.

«کمدی انسانی» از جمله آثار مستقل سینمای ایران است که محمدهادی کریمی آن را ساخته است؛ فیلمسازی با سابقه نگارش بیش از 20 فیلمنامه و ساخت چندین فیلم، که فیلم تازه اش علیرغم حضور در بخش مسابقه جشنواره سی و پنجم و جلب توجه مخاطبان، در یکی از بدترین برهه های اکران که نزدیک جشنواره است روی پرده رفت.

«کمدی انسانی» به واسطه داستان جهان شمول خود، مختصات موقعیتهایش که به شدت برای ایرانیان ملموس است و تصویرسازیهای کاملا سینمایی اش و تنوع لوکیشن که یکی از کمبودهای سینمای ایران است در همین موعد بد هم مورد توجه قرار گرفت و در دو هفته ابتدایی خود با دارا بودن فقط ده سالن فول سانس نزدیک نیم میلیارد فروخت!

با این حال همزمانی با جشنواره باعث شد به ناگاه همان اندک سالنهای فول سانس فیلم از آن گرفته شود و بعد از جشنواره هم نه تنها سالنهای فیلم بازنگشت بلکه شرایطی پیش آمد که این روزها فیلم فقط 5 سالن فول سانس دارد!

آش بایکوت سینمای مستقل آن قدر شور شده که از یک طرف پخش تیزر تلویزیونی «کمدی انسانی» ممنوع شده و از طرف دیگر پردیس آزادی که سرگروه «کمدی انسانی» است فقط روزی سه سانس آن را نمایش می‌دهد که تازه دو سانس از این 3سانس جزو سانسهای پرت صبح هستند!! به جز این پردیس باغ کتاب شهرداری و پردیس شهرک منسوب به هنروتجربه هم نمایش فیلم را ممنوع کرده‌اند!!

هرچند علیرغم همه این بایکوت‌ها «کمدی انسانی» نزدیک به یک میلیارد فروخته اما پرسش آن است که هدف از این همه محدودیت و ممنوعیت پیش روی سینمای مستقل چیست؟؟

اگر بناست کاری کنیم که دیگر هیچ سینماگر مستقلی باقی نماند چرا به صورت آیین نامه‌ای این را اعلام نمی کنید که دوقطبی تولید یا باید از طریق ارگانهای بودجه‌خوار باشد یا از طریق سرمایه‌های بی‌مسئولیت؟؟ اگر هم این طور نیست که بیایید و توضیح دهید درباره این همه سد و مانع پیش روی سینمای مستقل.




منیژه حکمت در گفتگویی تازه اظهار داشت⇐سال ۹۲ گفتند سینمای نفتی تمام شد! اما حالا سینمای رانتی و ارگانی چیره شده!/ارگانهایی که با پول مردم فیلم می‌سازند خودشان را پشت تهیه‌کنندگان پنهان نکنند/بودجه فیلمهای ارگانی از بیت‌المال و متعلق به مردمی است که با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند/آقازادگان مشخص کنند پول تولید فیلم را از کجا آورده‌اند؟/چرا فارابی بودجه‌های سینمایی در ده سال گذشته را مشخص نمی کند؟/چرا قائم‌مقام فارابی حول فیلم من فضایی مسموم ایجاد کرد؟

سینماروزان: منیژه حکمت امسال «جاده قدیم» را در جشنواره دارد؛ فیلمی که یکی از رکوردداران جذب اسپانسر در تولید است و از مهتاب کرامتی و کارمانیا و سامسونگ تا آژانس پرورش گل و گیاه و موسسه توسعه اقتصاد هنرآتیه اسپانسر دارد.

به گزارش سینماروزان منیژه حکمت اما کماکان از شرایط سخت تولید در سینمایی می گوید که بخش عمده آن توسط ارگانیها و آقازادگان اشغال شده است.

حکمت با اشاره به نضج یافتن سینمای ارگانی به «قانون» گفت: زمانی ما سینمایی به نام سینمای نفتی داشتیم وبه فیلم هایی گفته می شد که با پول نفت و بدون چشم انداز گیشه ساخته می شد و فروش آن اهمیتی نداشت.سال 92 گفته شد که سینمای نفتی تمام شده است و پولی نیست که هزینه این فیلم ها شود اما امروز به نظر می رسد به جای آن سینما، سینمای رانتی و ارگانی شکل گرفته است.

این کارگردان ادامه داد: وقتی مدیران در جلسه ای می گویند سفره‌ای پهن است، چه باید گفت؟ نخست ما گدا نیستیم که برای‌مان سفره پهن کنند، دوم اينكه‌این پول ها را با عرق جبین به دست نیاورده‌اند بلکه پول بیت المال ‌بوده ‌و دست عده ای بلوکه شده است. من این تناقضات را نمی فهمم. باید خوشحال باشیم که تعدادی فیلم برای سینمای ایران ساختید؟ یک عده از بچه های سینما راکه گرسنه بودند، سرِ سفره های‌تان نشاندید؟این تفکرارتجاعی است و بازخورد خواهد داشت. تمام ارگان هایی که فیلم می سازند نباید پشت تهیه کنندگان پنهان شوند، صادقانه وارد شوند و بگویند بودجه این فیلم ها از کجا تهیه شده است.این‌ بودجه‌‌هااز بیت‌المال‌و متعلق به مردمی است که با این فقر و شرایط اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.

حکمت افزود: اینک به آن ها می گویم صادق باشید؛ در گفتار اجتماعی صادق باشید، چنانچه صادق نباشیم چوبش را می خوریم.در دنیای اخبارواطلاعات امروز، مردم متوجه مي‌شوند. پس صادقانه بگویند که این بودجه‌ها از کجا تامین شده، به چه کسانی داده و چرا داده می شود. تمام ارگان‌ها یا آقازاده هایی که پول گذاشتند، باید این مسائل را روشن کنند. ما می توانیم زیر پوسته ها خودمان را مخفی کنیم اما سرانجام روشن می شود؛ این در ساخت است و در اکران ‌نيز همین بلا به گونه‌اي ديگر تكرار مي‌شود.من امروزکه در مقابل شما نشسته ام ،وحشت اکران دارم. با فرموده ها و تلفن های عجیب و غریب امکان اکران را نداریم. با توجه به فیلم‌های ارگانی نمی دانم چه می توانم بکنم. من با سرمایه شخصی فیلم ساختم و کسی کمکم نکرد، نه تنها کمک نکردند بلکه مدیر اسبق وزارت ارشاد که امروز قائم مقام فارابی است، بازدارنده بود و حول فیلم من فضایی مسموم ایجاد کرد.من خیلی قانونمند پروانه گرفتم وبه دنبال سرمایه گذاررفتم،چرا باید فضاسازی شود ویک اتمسفر مسموم برای فیلم من ایجاد کنند، در حالی که به فیلم های ارگانی خودتان حسابی پروبال می دهید؟این نگاه ناعادلانه دودش در چشم همین مسئولان خواهد رفت.

منیژه حکمت با اشاره به نضج یافتن پولشویی در سینما بیان داشت: این ترفندي برای اقناع افکارعمومی است.به عنوان متهم، پشت هنر پنهان می شوند و این هوشمندی اهالی سینما را می رساند که می روند با دستمزدهای عجیب و غریب با این‌ها کار می کنند.در واقع با مشکلات اقتصادی عدیده، گروهی پشت یک نقاب پنهان می شوند. سینما در ایران هنر و صنعت ریشه داری است و ما مردمی داریم که اهالی سینما را دوست دارند و کجا برای پنهان شدن و وجهه خریدن بهتر از سینما می تواند باشد؟ من از سال 59 درسینما کار می کنم وحالا اسم هایی می شنوم که نمی شناسم. این‌ها از کجا آمده اند؟ ما 80 تهیه کننده بودیم و به‌یک‌باره 600تهیه‌کننده شدیم.

این کارگردان ادامه داد: ما ده‌ها بار از بنیاد فارابی خواستیم که بودجه های سینمایی را در 10 سال گذشته اعلام کند.اینکه بودجه ها را به چه کسانی دادید؟ چرا دادید و چقدر دادید؟ این یک مطالبه اولیه است اما اعلام نمی کنند. چرا بنیاد فارابی با بودجه های کلان فیلم می سازد و بعد این فیلم ها را در کمد نگهداری می‌کند.

حکمت با اشاره به نامشخص بودن بسیاری از بودجه های وارده به سینما اظهار داشت: شما ساختار اقتصادی کشور را ببینید.کدام پرونده مشخص شد؟ مجموعه‌اي، پشت این مسائل بوده‌ و هیچ‌وقت برای مردم مشخص نشده است. مگر دزدی های بزرگ مشخص شد؟




افشاگری یک رسانه اصولگرا از پولشویان همچنان فعال در سینما و شبکه خانگی⇐از مجری طرح پروژه بابک زنجانی تا یک تهیه‌کننده خاص/از واردکنندگان خودرو و مواد شیمیایی تا آقازادگان جواهرفروش!!

سینماروزان: هشدارهای غلامرضا موسوی رییس شورایعالی تهیه کنندگان سینمای ایران و متعاقب آن دستگیری تهیه کننده “شهرزاد” بخاطر آنچه دخالت در پرونده اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان قلمداد شد سبب ساز آن گشت که رسانه ها نیز با صراحت بیشتری به بررسی ریشه های پولشویی در سینما بپردازند.

به گزارش سینماروزان از جمله گزارشهای پرنکته ای که درباره ورود پولهای مشکوک یا بی مسئولیت در حیطه سینما و شبکه خانگی تنظیم شده در خبرگزاری اصولگرای “نسیم” منتشر شده است.

در این گزارش ضمن اشاره به سهل انگاری ارگانهای فرهنگی در عدم بررسی به موقع صلاحیت سرمایه گذاران حاضر در سینما و شبکه خانگی درباره ردپای این پولشویی ها که به برخی از سینماگران همچنان فعال می رسد تعریضهایی زده شده است.

متن کامل گزارش نسیم آنلاین را بخوانید:

حمایت غیرمستقیم نهادهای دولتی؟

پولشویی پدیده تازه ای نیست. سالهاست که معافیتهای مالیاتی که اقلام فرهنگی را شامل می شود شرایطی را فراهم آورده برای برخی سوداگران اقتصادی که به منظور فرار از مالیاتهای سنگینی که به درآمدهای میلیاردی آنها وارد می شود بکوشند به سرمایه گذاری در تولیدات فرهنگی بپردازند.

برای سینمای ایران که هیچ گاه نتوانسته بخش خصوصی قدرتمندی داشته باشد و مدام متصل به بودجه‌های دولتی بوده این سرمایه گذاری نه فقط با اقبال سینماگران مواجه شده است بلکه برخی از ارگانهای دولتی نیز به طور غیرمستقیم از چنین سرمایه گذاری‌هایی استقبال کرده اند چرا که از شرّ تقاضاهای فراوانی که سالیانه برای حمایت از سینماگران به سمت آنها می آید اندکی راحت می شوند.

پولشویان سالهاست در سینمای ایران حاضرند اما به یک دلیل عمده و آن هم سختگیریهای خاصی که اغلب در سینمای ایران برای صدور مجوز تهیه کنندگی وجود داشته در سالهای اخیر بخش عمده این پولشویان به سمت شبکه خانگی آمده اند؛ مدیومی که نه سختگیری چندانی در صدور پروانه ساخت آثار در آن وجود دارد و نه سختگیری در صدور پروانه نمایش و حتی بازبینی عقبه فعالان حاضر در این مدیوم.

یک دلیل این سهل گیری ایجاد مجالی مناسب برای سعی و خطا کردن علاقمندان به فیلمسازی است. اما این سهل گیری فاقد نظارت کافی در سالهای اخیر به نوعی نابسامانی در این مدیوم منجر شده که از یک طرف حضور محتواهایی به لحاظ اخلاقی کاملا نامناسب در این شبکه را موجب می شود و از طرف دیگر ظهور خرده‌سرمایه‌دارانی که به نام تهیه کننده وارد این حیطه می شوند.

سهل انگاری هایی که ماه هاست در ارشاد می بینیم
اگر موردی مانند دستگیری تهیه کننده «شهرزاد» آن هم به خاطر فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان به ناگاه در کانون اخبار قرار می گیرد فقط و فقط به خاطر همین سهل انگاری هاست. اگر مدیر شبکه خانگی ارشاد، هیأت نظارت کاراتری را برای بررسی سابقه فرهنگی فعالان این حوزه گمارده بود قطعا به جایی نمی رسیدیم که فردی بدون هر گونه سابقه فعالیت فرهنگی به صرف اینکه سرمایه ای در دستش است وارد شبکه خانگی شده و چنان دست و دلبازی در تولید یک سریال به خرج دهد که بسیاری از اهالی سینما هم برای راه افتادن پروژه هایشان با یک یا چند واسطه راهی پیدا کنند به دفتر فرد.

البته که مورد غریب تهیه کننده «شهرزاد» مورد تازه ای نیست و کافیست فقط سه ماه عناوین فیلمهای تولید شده برای شبکه خانگی را کنار هم بگذاریم و به مرور عوامل دست اندرکار در تولید آنها چه تهیه کنندگان و چه سرمایه گذاران و چه بعضا بازیگران بپردازیم تا معلوم شود پولهای بی‌مسئولیت چگونه این مدیوم را در دست گرفته اند اما…

چرا هیچ کس نپرسید 4 میلیارد از کجا آمده؟
اگر شورایعالی تهیه کنندگان فریادش به آسمان می رسد از حضور پولشویان در شبکه خانگی و اگر رییس این شورا به صراحت اعلام می کند که صلاحیت تهیه کننده «شهرزاد» در هیچ کدام از صنفهای تهیه‌کنندگی احراز نشده است چطور می شود که اداره نظارت شبکه خانگی مجوز ارائه سریالی پرهزینه به تهیه‌کنندگی نامبرده را صادر می کند؟

از آن بدتر چطور است که بخشی از باتجربه های سینمای ایران از جواد نوروزبیگی و خسرو معصومی گرفته تا عبدا.. اسکندری و پیمان قاسم خانی و حتی کیانوش عیاری با سرمایه های چنین فردی به تولید آثاری نظیر «تابو»، «خوب بد جلف» و «کاناپه» دست می زنند؟

هیچ گاه یادمان نمی رود که وقتی چند هفته قبل مدیرمسئول یک روزنامه سینمایی از خرید رایت پخش فیلم «فروشنده» به قیمت 4 میلیارد تومان سخن گفت حتی کوچکترین واکنشی از سوی مدیران سینمایی و به خصوص مدیران نظارتی این سازمان دیده نشد. هیچ کس نگفت این پول 4 میلیاردی از کجا وارد سینمایی شده که بخش خصوصی آن لنگ یک وام با کارمزد پایین است!

آیا یک مدیر سینمایی آگاه همان زمان که چنین ادعایی طرح شد نباید کارگروهی نظارتی را برای بررسی ریشه های ورود چنین سرمایه هایی به سینمای ایران فعال می کرد؟

طبیعی است مدیرانی که با فانتزی سازی های خویش در پی تقسیم بندی سینمای دنیا به دو نوع هالیوود و ایران(!) هستند و مدیرانی که افتخارشان خرج بودجه های سینمایی برای برگزاری جشنواره جهانی(!) بدون مخاطب است اصلا وقت این را ندارند که به چنین اموری ورود کنند.

لذتی به نام پولشویی
پولشویی برای پولشویانی که به سینما و شبکه خانگی و حتی موسیقی و گاه حراج های تهران وارد می‌شوند به شدت لذیذ است! به خصوص که این لذت با در کانون توجه قرار گرفتن همراه است.  یادمان نمی‌رود بابک زنجانی برای سرمایه گذاری در فیلمی که بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود چه بریز و بپاشی که نکرده بود و البته در مراسم رونمایی از این همکاری و با قرار گرفتن در قابهای دو یا چند نفره با ناصر ملک مطیعی یک شبه شهرتش چند برابر شد.

زنجانی کجا می رفت که می توانست هم از معافیت مالیاتی استفاده کند و هم اینکه لذت همنشینی با چهره های سینمایی مطرح را داشته باشد؟

چند مصداق از سرمایه گذاران بی هویت
همین الان که همه به تهیه کننده «شهرزاد» حمله کرده اند باز سریالزهایی در شبکه خانگی و فیلم هایی در سینمای ایران در حال تولید است که درباره سرمایه گذاران آنها داده های عجیبی وجود دارد. اگر بخواهیم صریح تر بگوییم حتی درباره تولید فصل دوم همان سریال پرحاشیه هم حضور سرمایه گذارانی از یک نهاد اقتصادی شناخته شده، شنیده شده است.

همین حالا فیلمی به شدت کم‌فروش روی پرده است که سرمایه گذاری باز هم بی هویت که کار اصلی اش واردات خودرو و مواد شیمیایی است بخشی از بودجه آن را تأمین کرده است؛ فیلمی که می کوشد با عاریه گرفتن صدای یک خواننده لس آنجلسی برای خود مشتری کسب کند و نمی تواند.

به زودی یک محصول مشترک در سینماها اکران خواهد شد که سرمایه گذار آن هم آقازاده ای است برآمده از صنف جواهرفروشان!

آیا صنف تهیه کنندگان سینمای ایران درباره این شائبه های سرمایه گذاری هم توضیح یا بیانیه ای برای ارائه دارند؟ آیا مدیران سینمایی هنگام صدور پروانه نمایش برای چنین آثاری حواس شان به چگونگی تأمین بودجه آثار بوده است؟

شورای عالی تهیه کنندگان پاسخ دهد
از همه مهمتر اینکه چرا پروژه هایی که این گونه سرمایه خود را تأمین می کنند به نام هایی خاص در اموری مانند تهیه کنندگی و مجری گری طرح می رسند! چطور می‌شود مجری طرح پروژه ای که بابک زنجانی در آن سرمایه گذاری کرده سر از سریال پرحاشیه اخیر هم درآورده باشد و اخیرا هم بنا باشد یک همکاری تازه با سرمایه گذاری دیگر آغاز کند و هیچ دستگاه نظارتی هم درباره این حضور پرسشی طرح نکند؟

چطور می شود یک تهیه کننده خاص که پیشتر هم با سرمایه گذار بازداشتی همکاری داشته است دوباره درگیر کار با سرمایه گذاران بی هویت شود و به راحتی هم آثارش پروانه نمایش بگیرند؟

اینها مهمترین پرسشهایی هستند که هم صنف تهیه کنندگان سینما و هم دستگاه نظارتی سینما باید پاسخ هایی مستدل برای آن داشته باشند؟




صحبتهای تند و تیز غلامرضا موسوی⇐تهیه‌کننده بازداشت شده{محمد امامی} عضو هیچ کدام از تشکل‌های تهیه‌کنندگی نیست/یکی از سریال‌سازان شبکه خانگی مدعی است آستان قدس از او حمایت کرده! آیا واقعا آستان قدس پشت این سریال است؟/ مسئول شبكه نمايش خانگي در وزارت ارشاد از تئاتر آمده و هيچ شناختي از نمايش خانگي ندارد!!!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: زماني كه غلامرضا موسوي، رئيس شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما از پولشويي در شبكه نمايش خانگي صحبت كرد، خيلي‌ها به او خرده گرفتند كه حرف اشتباهي زده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” حالا با دستگيري تهيه‌كننده سريال «شهرزاد» در پرونده اختلاس صندوق فرهنگيان مشخص شد نگراني‌ها و هشدار‌هاي موسوي نه تنها از سر ناآگاهي نبوده است بلكه پيش‌بيني شرايطي بوده كه امروز شاهد آن هستيم. غلامرضا موسوي در گفت‌و‌گو با «جوان» به ابعاد بيشتري از مسئله پولشويي در شبكه نمايش خانگي پرداخته است.

صحبت‌هايتان درباره پولشويي در شبكه نمايش خانگي با بازداشت سرمايه‌گذار «شهرزاد» به نوعي محقق شده است، چه شد كه زودتر از اينكه اصلاً خيلي‌ها به اين باور برسند كه شبكه نمايش خانگي مي‌تواند محلي براي پولشويي باشد، در اين باره هشدار داديد؟
سينما و اصولاً همه كار‌هاي فرهنگي قواعدي دارد كه براساس آن قواعد شما يك سري فعاليت را انجام مي‌دهيد و براي آن هزينه مي‌كنيد، كساني كه به قواعد و ساز و كار‌هاي آن آشنايي داشته باشند، مي‌دانند كه چه اتفاقي مي‌افتد، شايد برخي بر سر ناآگاهي يك‌بار هزينه كنند و نتيجه نگيرند، اما كساني كه چندبار هزينه مي‌كنند و نتيجه‌اي نمي‌گيرند، مشخص است كه به احتمال بازگشت هزينه‌ها‌يشان فكر نكرده‌اند و برايشان مهم نيست كه پول‌شان بازگشت داشته باشد. من سه‌سال پيش نسبت به پولشويي هشدار دارم و برخي از افراد حرفم را رد كردند و گفتند فلاني اصلاً نمي‌داند پولشويي چيست؟!

الان فكر كنم آنها بايد اعتراف كنند كه اشتباه كردند!
هزينه كرد در سينما دو دو تا چهار تا است، شايد مورد اتفاقي هم پيش بياد كه برخلاف تصور تهيه‌كننده هزينه فيلم بازنگردد، اما اينكه چطور بايد هزينه كرد و چقدر هزينه كرد مشخص است. شبكه نمايش خانگي هم همين طور است. وقتي برخي فقط هزينه‌هايي مي‌كنند كه پشت آن هيچ منطق اقتصادي وجود ندارد، قاعدتاً بايد شك كرد كه پول‌ها منشأ سالمي ندارند.

ورود اين پول‌ها چه تأثيري بر سينما خواهد داشت؟
وقتي پول تميز و سالم وارد سينما نشود، فساد ايجاد مي‌كند و به اقتصاد سينماي ايران ضرر مي‌زند. هم اكنون در شبكه نمايش خانگي چند سريال در حال ساخت است كه به طور مشخص يكي دو تاي آنها دارند هزينه‌هاي خارج از عرف انجام مي‌دهند، دستمزدهايشان بسيار بيشتر از عرف‌هاي معمول است و براي مواردي هزينه مي‌كنند كه اصلاً در سيستم سينما وجود ندارد. من به عنوان مسئول صنفي بايد جلوي لطمه‌اي را كه اين فعاليت‌ها به سينماي ايران مي‌زند، بگيرم. وقتي بازيگران را با هزينه‌هاي بسيار بالا مي‌خرند، توقع بازيگران را بالا مي‌برند و اين خطرناك است چون كار‌هاي بعدي خواسته‌هايشان را برآورده نمي‌كند و همين اقتصاد سينما را به سمت فروپاشي مي‌برد.

دستمزدهاي خارج از عرف از كجا باب شد؟
تلويزيون اولين‌بار اين كار را كرد، چون مي‌خواستند با پرداخت‌هاي بالا برخي از بازيگران را به تلويزيون بياورند. البته اولين جايي هم كه دود اين كار در چشمش رفت، خود تلويزيون بود. اصلاً تلويزيون و سريال‌هاي تلويزيوني نيازي به بازيگران مشهور ندارد، شما شبكه‌هاي ماهواره‌اي را نگاه كنيد، سريال‌هايشان بازيگران معروفي ندارد و خيلي از مردم اصلاً آنها را نمي‌شناسند، اما داستان و قصه آنها باعث مي‌شود بينندگان آنها را دنبال كنند. مثل پاورقي‌هاي مطبوعات كه به دليل داستان‌هاي خوبشان خواننده‌هاي زيادي داشتند.

الان گويا وضعيت شبكه نمايش خانگي شبيه آن چيزي شده كه در تلويزيون رخ داده است!
چندين سريال در شبكه نمايش خانگي به طور همزمان پروانه ساخت گرفته‌اند، یکی دو تاي آنها پول‌هاي خارج از عرف خرج مي‌كنند و مشخص نيست منشأ پولشان از كجا است. يكي‌شان هم مدعي است كه از آستان قدس پول گرفته است. من به عنوان كسي كه با توليت آستان قدس رضوي آشنا هستم، مي‌دانم فردي متدين است و چنين پول‌هاي بي‌حسابي خرج نمي‌كند، اگر هم خرج مي‌كند براي زائران امام رضا (ع) است و اصلاً به كسي پول مفت نمي‌دهد. بايد پرسيد آيا واقعاً آستان قدس پشت اين سريال است؟ آستان قدس بايد تأييد كند كه به اين فرد براي توليد سريال پول داده و اگر داده بايد پاسخگو باشد، چرا به فردي كه سابقه تهيه‌كنندگي نداشته چنين پولي داده كه بدون حساب و كتاب خرج كند.

چرا وزارت ارشاد مانع نمي‌شود؟!
به گمانم مسئول شبكه نمايش خانگي در وزارت ارشاد هيچ شناختي از نمايش خانگي و از تبعات ساخت اين سريال‌ها و پرداخت‌هاي بي‌حساب و كتاب آنها ندارد. وي اصلاً سينمايي نيست و از تئاتر آمده و آشنايي با فضاي سينما ندارد. اگر اين سريال‌هايي را كه در حال ساخت هستند مردم پس بزنند چه اتفاقي مي‌افتد مگر نه اينكه ضرر آن متوجه كل سينما مي‌شود؟

شما رئيس شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما هستيد، همين مسئله توليد سريال‌ها و مسئله ورود شخصي كه امروز بازداشت شده به صنف شما نيز باز مي‌گردد.
اين آقايي كه دستگير شده اصلاً عضو شوراي عالي تهيه‌كنندگان سينما نيست و ما وي را به عنوان تهيه‌كننده نمي‌شناسيم. او در چند كار سرمايه‌گذار بوده است. همه مي‌توانند در سينما سرمايه‌گذاري كنند، اما براي اينكه عنوان تهيه‌كننده داشته باشند ما چهار تشكيلات در شوراي عالي داريم كه افراد براي عضويت در شورا بايد ازطریق يكي از آنها اقدام كنند و آنها هم افراد را براي پذيرش به كميته شوراي عالي معرفي مي‌كنند. آن فرد يا اصلاً درخواست عضويت نداده، يا درخواست داده و رد شده در هر صورت عضو شوراي عالي نيست.

در شورا براي جلوگيري از پولشويي و هزينه‌هاي بي‌حساب كه مي‌گوييد به سينما ضرر مي‌زند، اقدامي كرده‌ايد؟
دو هفته پيش جلسه‌اي با اعضا داشتيم به آنها اخطار كرديم كه اگر سطح دستمزدهاي پرداختي‌شان به افراد چه بازيگر و چه ديگر عوامل نامتعارف باشد، شورا از اكران فيلم حمايت نخواهد كرد و حتي ممكن است جلوي اكران آن را بگيرد. قاعدتاً صنف بايد به دنبال فضاي سالم براي فعاليت‌ها باشد. تهيه‌كننده سينما بايد علاوه بر مسائل فرهنگي به مسائل اقتصادي هم توجه كند و كاري انجام ندهد كه هزينه‌ها باز نگردد، همين امسال فيلم‌هايي داريم كه فروش آن نتوانسته جوابگوی دستمزد بازيگر فيلم باشد و ضرر آنها به كليت سينما ضرر خواهد زد.

چه كار بايد كرد كه امكان پولشويي در شبكه نمايش خانگي از بين برود؟
به نظرم قوه قضائيه اگر خوب عمل كند و هشدار‌ها را جدي بگيرد، اين كار شدني خواهد بود. من سه سال پيش هشدار دادم و اگر امروز اثبات نمي‌شد، هنوز هم از سوي برخي‌ها در مظان اتهام بودم كه چرا آن حرف‌ها را زدم. الان هم مي‌گويم برخي از اين سريال‌ها نمي‌گويند پول از كجا آورده‌اند يا اينكه ادعا مي‌كنند آستان قدس پولشان را داده است، من اعتقاد و اعتماد كامل دارم توليت آستان قدس يك ريال هم بي‌حساب پول خرج نمي‌كند. بايد الان آستان قدس روشنگري كند كه آيا ادعايي كه مطرح شده درباره حمايت از اين سريال حقيقت دارد و اگر حقيقت دارد، بگويد چرا به فردي كه فقط سابقه دستياري داشته چنين پولي داده‌ است؟!