1

چرا هومن سیدی از کارگردانی «افعی تهران» انصراف داد!؟؟+فیلم

سینماروزان: تقابل آرمان بیانی با هومن سیدی و جنجال ساخت «افعی تهران» را همین حالا در قسمت جدید و پر تعلیق این سریال در «فیلم‌نت» تماشا کنید.

در قسمت تازه این سریال و با ورود هومن سیدی معلوم میشود که ساخت فیلم قاتل زنجیره ای کودک‌آزاران با عنوان #افعی_تهران ابتدا به او پیشنهاد شده ولی یک تماس مشکوک باعث استعفای او از کارگردانی شده…

سریال «افعی تهران» را به کارگردانی سامان مقدم و تهیه‌کنندگی جواد فرحانی ۸ صبح هر چهارشنبه تنها در«فیلم‌نت» ببینید.

برای تماشای فیلم حضور هومن سیدی اینجا را ببینید.




نیم میلیارد در دو روز!/جنگ جهانی سوم، رونق را به ابتدای هفته سینماها آورد

سینماروزان/محمد شاکری؛ #جنگ_جهانی_سوم رونق را به ابتدای هفته سینماها آورد و توانست در دو روز خلوت ابتدای هفته حدود نیم میلیارد فروش کند.

فیلم جنگ جهانی سوم ساخته هومن سیدی که با پخش شایسته‌فیلم روی پرده است آخرین فیلمی بود که به اکران عیدفطر پیوست ولی اولین فیلم اکران عیدفطر بود که روی پرده رفت.

ریسک استارت اکران از شنبه در سینماها احتمال رونق ابتدایی را کم کرده بود ولی هم کیفیت داستان پردازی فیلم و هم تعلیق برانگیز بودن خط اصلی و در عین حال نمایندگی ایران در اسکار۲۰۲۲ باعث شده جنگ جهانی سوم استارت خوبی بزند.

جنگ جهانی سوم از محسن تنابنده، ندا جبرییلی، مهسا حجازی، مرتضی خانجانی، نوید نصرتی و حاتم مشمولی سود می‌برد با خلاصه داستانی معمایی درباره پشت صحنه سینما در تولید فیلمی که ماهیت شریر ضدقهرمانش خیلی زود شیوع می‌یابد در آحاد پشت صحنه!

جنگ جهانی سوم دوروزه نیم میلیاردی شد
جنگ جهانی سوم دوروزه نیم میلیاردی شد




شایسته‌فیلم با ۳ فیلم در اکران عیدفطر!/ اکران نسخه بی‌سانسور #جنگ_جهانی_سوم در سراسر کشور

سینماروزان/محمد شاکری: با اکران فیلم در فیلم-معمایی جنگ جهانی سوم در سینماها، موسسه پخش شایسته‌فیلم با سه عنوان فیلم در اکران عیدفطر حاضر خواهد بود.

با ادامه رونق فروش کمدی بخارست و ملودرام ملاقات عاشقی که با پخش شایسته‌فیلم رویهم تاکنون بیش از ۷۵میلیارد فروش داشته‌اند، اکران هر دو فیلم در عیدفطر ادامه خواهد داشت و به این ترتیب شایسته فیلم با سه فیلم(بخارست+ملاقات…+جنگ جهانی…)در اکران عیدفطر حضور خواهد داشت.

جنگ جهانی سوم که نماینده ایرانی اسکار۲۰۲۳ بوده توسط هومن سیدی و با بازی محسن تنابنده، ندا جبرییلی، مهسا حجازی، نوید نصرتی، مرتضی خانجانی و… با سرمایه‌گذاری پلتفرم نماوا تولید شده است.

نسخه بی سانسور جنگ جهانی سوم یعنی همان نسخه ای که در جشنواره ونيز رونمایی شده و به اسکار ارسال شده بود، به طور سراسری در سینماهای ایران اکران می‌شود.

جنگ جهانی سوم یک فیلم در فیلم با مایه های معمایی و ته‌مایه تراژدی است با ضدقهرمانی که سخت می‌کوشد همرنگ جماعت نشود؛ حتی اگر به قیمت بدل شدن به آدولف هیتلر تمام گردد! یک آدولف هیتلر دوست داشتنی!!!

برای تماشای تکه هایی از جنگ جهانی سوم اینجا را ببینید.

شایسته‌فیلم با ۳ فیلم در اکران عیدفطر!/ اکران نسخه بی‌سانسور #جنگ_جهانی_سوم در سراسر کشور!
شایسته‌فیلم با ۳ فیلم در اکران عیدفطر!/ اکران نسخه بی‌سانسور #جنگ_جهانی_سوم در سراسر کشور!




هومن سیدی کارگردان #جنگ_جهانی_سوم مطرح کرد: سینما در ایران بسیار زنده است!/رویکردی که در آن نوعی جنگ میان کارگردانان و دولت وجود دارد، بی‌معنی و غیرضروری است!/در دولت های قبل ممنوع کار بودم!/در دولت فعلی توانستم با حمایت بخش خصوصی فیلم بسازم!/سعی می‌کنیم تحت تأثیر اتفاقاتی قرار بگیریم که ما را احاطه کرده‌اند/همچنان اُمید است که مردم را زنده نگه می‌دارد!

سینماروزان: به نظر من سینما در ایران بسیار زنده است، مثل همه جای دنیا. ما سعی می‌کنیم تحت تأثیر اتفاقاتی قرار بگیریم که ما را احاطه کرده‌اند و فیلم هایمان واکنشی به آن رویدادها باشد.

هومن سیدی کارگردان #جنگ_جهانی_سوم با بیان مطلب فوق به هالیوود ریپورتر گفت: در دولت‌های قبلی ممنوع کار بودم. اما به نظر من رویکردی که در آن نوعی جنگ [میان کارگردانان و] دولت وجود دارد، بی‌معنی و غیرضروری است. سینما قدرتمند است و نشان داده است که توانایی توسعه و رشد دارد. من در گذشته چنین چیزهایی را دیده‌ام، فیلمسازان را ممنوع کرده و امثال آن. فکر می‌کنم بالاخره خودش درست می‌شود. اما واقعاً می‌توانم از جانب خودم صحبت کنم.

سیدی تاکید کرد: این [ممنوعیت] ممکن است برای من اتفاق بیفتد و من خودم را در میان کسانی بیابم که برای پرداخت صورت حساب‌ها و گذران زندگی تلاش میکنند. ما خوش شانس بودیم که در دولت فعلی توانستیم این فیلم را بدون هیچ گونه حمایت دولتی بسازیم. تامین مالی از سوی سرمایه گذاران خصوصی و یک پلتفرم پخش خصوصی[نماوا] در ایران تامین شد.
سیدی با اشاره به مضمون فیلم جنگ جهانی سوم ادامه داد: واقعاً سعی کردم این فیلم از جایی در اعماق وجودم و از قلبم باشد، اما طبیعتاً وقتی از کشوری مانند ایران می‌آیی، همیشه سعی می‌کنی در کنار مردم باشی. بسیاری از فیلمسازان در ایران در کنار مردم هستند و من نیز مستثنی نیستم سعی می‌کنم از اتفاقاتی که در اطرافمان رخ داده است، الهام بگیرم، مانند شرایط اقتصادی، روشی که پدر و مادرم با مشکلات گذران زندگی کنار می‌آیند. این الهام، راه را برای روایت داستانی که می‌خواهم بسازم، هدایت می‌کند.
وی افزود: معتقدم که امید چیزی است که شما را زنده نگه می دارد. اما آنچه امید را از بین می برد شرایط است. شرایط او این امید را از بین می برد. اما همچنان امید است که مردم را زنده نگه می دارد. این چیزی است که من عمیقاً در قلبم به آن اعتقاد دارم.

هومن سیدی و جنگ جهانی سوم
هومن سیدی و جنگ جهانی سوم

 




#نماوا با #جنگ_جهانی_سوم در اسکار۲۰۲۳

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: کمیته معرفی نماینده سینمای ایران به مراسم اسکار از بین پنج نامزد نهایی، فیلم #جنگ_جهانی_سوم را به عنوان نماینده سینمای ايران برای معرفی به اسکار ۲۰۲۳ انتخاب کرد.

فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم» جدیدترین ساخته #هومن_سیدی بعد از درخشش در جشنواره ونیز و برنده شدن دو جایزه‌‌ی بهترین فیلم و محسن تنابنده به عنوان بهترین بازیگر مرد در بخش افق‌ها، به عنوان نماینده ایران در جشنواره #اسکار انتخاب شد.

این فیلم سینمایی با سرمایه گذاری نماوا و نماآگهی تولید شده و درواقع این اولین‌بار است که یک پلتفرم پخش آنلاین به ساخت یک پروژه سینمایی و مهم ورود کرده است و نام آن در عرصه‌های بین‌المللی شنیده می‌شود.

عرضه و پخش بین‌المللی این فیلم سینمایی برعهده‌ی محمد اطبایی(از مستقل‌های ایرانی) است.

فیلم سینمایی «جنگ جهانی سوم»، به نویسندگی هومن سیدی، آرین وزیردفتری و آزاد جعفریان و کارگردانی و تهیه‌کنندگی هومن سیدی توسط #پیمان_شادمانفر در شمال کشور فیلمبرداری شده است.

محسن تنابنده، ندا جبرئیلی، مهسا حجازی، نوید نصرتی، لطف‌الله سیفی و حاتم مشمولی از جمله بازیگرانی هستند که در «جنگ جهانی سوم» به ایفای نقش پرداخته‌اند.

 نماوا با فیلم جنگ جهانی سوم در اسکار ۲۰۲۳
نماوا با فیلم جنگ جهانی سوم در اسکار ۲۰۲۳

‏‎‏




نوید پورفرج بازیگر فیلم #زالاوا مطرح کرد⇐اگر هومن نبود، بازیگری را رها می‌کردم!/برای رسیدن به #مغزها… در بیغوله‌ها زندگی کردم/برای بازی در #زالاوا سه ماه تمرین زبان کردی داشتم!/هر روز با یک کاراکتر تازه از خانه خارج می‌شوم!

سینماروزان: فرصتی دست داد که در کلاس‌های هومن سیدی حضور پیدا کنم و از همان اول هم حس می‌کردم این تیر آخر و شانس نهایی من است.

#نوید_پورفرج بازیگری که فیلم #زالاوا را روی پرده دارد با بیان مطلب فوق به روزنامه همشهری گفت: به نوعی همه نشانه‌ها من را به این نقطه کشاندند که با هومن کار کنم و کنارش بازیگری را بشناسم و محک بزنم و واقعاً هم این مهم‌ترین شانس زندگی‌ام بود. اگر هومن نبود شاید تا الان ناامید شده بودم و اصلاً این حرفه را رها کرده بودم.

پورفرج ادامه داد: در زمان نگارش فیلمنامه مغزها… مدام با هومن حرف می‌زدیم و او از من و بچه‌های دیگر نظر می‌خواست و مثلاً موقعی که رانندگی می‌کردیم یا توی شهر قدم می‌زدیم بخش‌هایی از متن را با هم می‌خواندیم و… تقریباً اواسط کار بود که به من گفت «این نقش را دارم برای تو می‌نویسم» و من به قدری حس خوشایندی داشتم که با خودم قرار گذاشتم اگر این فرصت نصیبم شد از هیچ تلاشی برای بهتر‌شدن نقش، کوتاهی نکنم و همه وجودم را برای فیلم بگذارم. به همین دلیل در مرحله تمرین و دورخوانی و کامل‌کردن شخصیت‌ها هم تمام انرژی و تمرکزم را گذاشتم و برای فهم بهتر آن محیط و سبک زندگی شخصیت‌های فقیر و حاشیه‌نشین، مدتی را در بیابان‌ها و بیغوله‌های اطراف شهر وقت گذراندم؛ در فضاهایی که شاید در کابوس‌های من و شما هم آن حد از سیاهی و ویرانی قابل‌تصور نباشد.

این بازیگر افزود: من با راهنمایی و همراهی یکی از دوستان که خودش قبلاً معتاد و ساکن همین زاغه‌ها بود وارد این محیط شدم، وگرنه شاید حتی دیدن همین صحنه‌ها هم برای هر کسی ممکن نباشد و ساکنان آن مناطق به افراد عادی اجازه عبور ندهند. هنوز هم که چند سال از آن تجربه می‌گذرد، دغدغه بچه‌های کار و تلخی‌های زندگی این افراد فقیر و زخمی، یک لحظه از ذهن من پاک نمی‌شود و آرزویم این است که یک روز بتوانم برای‌شان کاری کنم.

پورفرج درباره بازی در #زالاوا گفت: وقتی فیلمنامه زالاوا را خواندم اصلاً همین تفاوتش برایم جالب بود و از متن خیلی خوشم آمد. برای این فیلم هم خیلی تمرین کردیم. فقط 3‌ماه روی زبان کردی کار کردیم، نه لهجه، بلکه زبان کردی؛ یعنی هر دیالوگ را به 2زبان فارسی و کردی روی تخته  می‌نوشتیم و من باید دقیقاً با تمام جزئیات و ریزه‌کاری‌های زبان کردی سورانی که یکی از سخت‌ترین زبان‌هاست، تک‌تک دیالوگ‌ها را حفظ می‌کردم. البته از بدشانسی من بود که در نهایت تصمیم گرفته شد که با لهجه کرمانشاهی حرف بزنم. فکر می‌کنم اگر اتودهای اولیه این نقش اجرا می‌شد خیلی جذاب‌تر از کار درمی‌آمد.

وی تاکید کرد: هنوز تمام دیالوگ‌های  زالاوا  را با زبان کردی حفظم  و دلم می‌خواست لااقل چند سکانس از این زبان استفاده کنم ولی این اتفاق نیفتاد. البته این را یاد گرفته‌ام که همه‌چیز باید در خدمت فیلم باشد و نظر مخاطب از هر چیزی مهم‌تر است. برای  زالاوا  باید وزنم را هم اضافه می‌کردم، ولی حدود یک هفته مانده به شروع فیلمبرداری به من گفتند که اندام‌ام از قاعده اهالی روستا خارج شده و باید به حالت عادی برگردم و وزنم را کم کنم. تجربه جالبی بود، ولی واقعاً فشار سنگینی رویم بود.

پورفرج  خاطرنشان ساخت: هر روز با یک کاراکتر مختلف از خانه خارج می‌شوم و با آدم‌ها صحبت می‌کنم و دنبال نگاه‌کردن و ضبط کردن تصویرها توی ذهنم هستم. مطمئنم که این تصویرها و تجربه‌ها یک جایی در ساختن یک نقش به کارم می‌آید. به‌نظرم کار یک بازیگر هیچ‌وقت تمام نمی‌شود؛ حتی وقتی جلوی دوربین نیست باید روی خودش کار کند. ضمن اینکه به‌شدت فیلم‌بین هستم و کار بازیگرهایی مثل کریستین بیل و وودی هارلسن و رایان گاسلینگ و متیو مک‌کانهی و خیلی‌های دیگر را پیگیری می‌کنم. در تنهایی خودم سکانس‌هایی از نقش‌های برجسته این بازیگران را اتود می‌زنم که ببینم می‌توانم در آن حد و اندازه بازی کنم یا هنوز مانده تا بازیگر شوم!

نوید پورفرج: اگر هومن سیدی نبود ،بازیگری را رها می‌کردم
نوید پورفرج: اگر هومن سیدی نبود ،بازیگری را رها می‌کردم

 




#بی‌رویا؛ املت تخم بلبل در شاترآیلند!؟

سینماروزان/حامد مظفری:

+ظرافت در تصویرسازی

+شروع به‌موقع با ورود زن خفاشی

+گره افکنی درجا

+ورود به ماجرای کلاهبرداری‌های موسسات خیریه -صد حیف که همین پیرنگ را ادامه نمی‌دهد و می‌افتد به سایکو‌بازی

-قضا و قدر را پیوند زده برای پیشبرد داستان؟ که ریتم نیفتد

-صابر ابر همچنان گرفتار دور باطل جوان خشمگین #آقایوسف

-اینجا کجاست؟ ایران؟ سوئد؟ دانمارک؟  غیر ایرانی کردن فضا برای خاک پاشی بر فقدان ربط علت و معلولی میان وقایع تا هر ناممکنی در جهان فیلم ممکن شود؟

-سوار کردن صداهای گوشخراش برای آن که آوانگارد بزند؟

-جاهایی یادآور #شاتر_آیلند اسکورسیزی!

-جاهایی یادآور خط کلی #مارال که زنی، زن دیگر را وارد زندگی کرده و زودتر از دیگران آلوده می‌شود به شک و دودلی

-جاهایی یادآور بازی‌های ذهنی #اعترافات… که هومن سیدی متاثر از #ممنتو‌ی نولان ساخته بود

-جاهایی یادآور کمدی #زن_بدلی که خودش کپی #مرد_خانواده برت راتنر بود

-هومن سیدی تهیه کننده کار است و این همه گرته برداری؟؟ هومن جان! گرته برداری از آثار گمنام لاتین به‌صرفه‌تر نیست؟

+گرته برداری از داخل و خارج ایرادی ندارد ولی منوط به بومی سازی که اگر نشود، به قول مرحوم جلال مقدم می‌شود املت تخم بلبل!

بی رویا؛ املت تخم بلبل
بی رویا؛ املت تخم بلبل!؟؟




تحریم «مغزهای کوچک زنگ زده» توسط حوزه هنری؟⇔درحالی که قرارداد اکران این فیلم به سرگروهی سینمایی متعلق به حوزه ثبت شده بود!!!

سینماروزان: درحالی که قرارداد اکران «مغزهای کوچک زنگ زده» برای روی پرده رفتن از چهارم مهرماه در گروه آزادی به ثبت رسیده بود و عرضه اقلام تبلیغاتی فیلم هم آغاز شده اما پرسشهایی جدی شکل گرفته درباره تحریم این فیلم توسط حوزه هنری!

حوزه هنری که در ماههای اخیر هیچ فیلمی و حتی آثاری مناقشه برانگیز همچون «عصبانی نیستم» و «خانه دختر» را تحریم نکرده بود با تحریم «مغزها…» بدعتی را در تاریخ سینمای ایران به جای خواهد گذاشت.

بدعت از این منظر که قرارداد اکران «مغزها…» برای سرگروهی ثبت رسیده به نام آزادی که مهمترین سینمای حوزه هنری در سالهای اخیر است!! عجیب است که پیشتر نمایش این فیلم در سینماهای حوزه و حتی عقد قرارداد با سرگروه آزادی بلااشکال دانسته شده بود و حالا زمزمه‌های تحریم فیلم توسط حوزه هنری شنیده شده؟؟

«مغزها…» از جمله فیلمهای جشنواره سی و ششم فیلم فجر بود که چه به لحاظ دراماتیک چه به لحاظ فرمی توجهات را جلب کرد و هرچند هیأت داوران سیمرغهای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را از این فیلم دریغ کرد و به دو فیلم ارگانی داد اما در نهایت سیمرغ فیلم محبوب تماشاگران به «مغزها…» رسید!

حین برگزاری جشنواره سی و ششم «مغزها…» در سینماهای متعلق به حوزه و از جمله سینما آزادی و استقلال به نمایش درآمد و در این سینماها سانس فوق العاده به آن تعلق گرفت اما حالا در آستانه اکران، بناست توسط حوزه تحریم شود!؟؟

آیا این تحریم ناشی از تغییر و تحول در سازمان تبلیغات اسلامی و حضور محمد قمی به جای مهدی خاموشی در این نهاد است؟؟

 




مسعود ده‌نمکی با انتشار تصویری یادآور فیلم هومن سیدی از روزهای سخت پیش‌رو گفت!+عکس

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی دو سال بعد از روی پرده رفتن «رسوایی2» که از هرج و مرج مدیریتی در جریان زلزله فرضی تهران سخن میگفت به دنبال فراهم آوردن شرایط تولید فیلم تازه اش «زندانیها» است.

به گزارش سینماروزان «زندانیها» مروری دارد بر زندگی طیب حاج رضایی و هنوز معلوم نیست کدام نهاد یا ارگان سرمایه تولید این فیلم که زمینه‌ای تاریخی دارد را فراهم خواهد کرد.

در همین اوضاع مسعود ده‌نمکی متنی دوپهلو با عکسی خاص در صفحه اجتماعیش گذاشته که مشخص نیست اشاره دارد به اوضاع و احوال سیاسی کشور یا آن که مربوط است به پروژه سینمایی تازه اش؟؟

ده نمکی با قرار دادن عکس گرگی در لباس میش(!) در میان گله نوشته است: روزهای سختی در راه است! دست همدیگر را رها نکنید!!

تصویر گوسفندی-گرگی ده‌نمکی بیش از هر چیز یادآور نریشن فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده»ی هومن سیدی است.

در نریشن فیلم هومن آمده است: میگن اگه چوپون نباشه گوسفندا تلف میشن، یا گم میشن، یا گرگ بهشون می­زنه یا از گرسنگی می­میرن. چون مغز ندارن. هرکی که مغز نداره به چوپون احتیاج داره. یه چوپون دلسوز. چوپون حکم پدر گوسفندا رو داره. آدم بدون پدر هیچ چی نیست…

متن دوپهلوی ده نمکی با عکسی یادآور نریشن «مغزها...»
متن دوپهلوی ده نمکی با عکسی گرگی-گوسفندی یادآور نریشن «مغزها…»



محمدهادی کریمی در واکنش به سوءتفاهمات سیاسی شکل گرفته درباره «کمدی انسانی»⇐دنبال حرف و پیامی خارج از قصه نگردید!!/بت‌های سیاسی کم‌طمطراق‌تر از ستارگان سینما نیستند/تبعیض است که به افسردگی جامعه می‌انجامد

سینماروزان: درام پرچهره «کمدی انسانی» در آستانه جشنواره فجر و بدون تبلیغات محیطی روی پرده رفت آن هم در شرایطی که تعداد سالنهای فول سانس اش از همان ابتدای اکران بیش از ده نبود با این حال این فیلم داستانگو توانسته در آستانه فروش میلیاردی قرار گیرد.

به گزارش سینماروزان از همان اوایل اکران سوءتفاهماتی شکل گرفته بود درباره ریشه های سیاسی به شدت سمپاتیک فیلم برای مخاطب ایرانی.

محمدهادی کریمی کارگردان «کمدی انسانی» در گفتگویی تفصیلی با «شهروند» در عین توضیح دادن درباره آدمهای سناریویش به صراحت از مخاطبان میخواهد دنبال پیامی خارج از قصه نگردند!!!

متن گفتگوی کریمی را بخوانید:

«کمدی انسانی» فارغ از قوت و ضعفش که موضوع این بحث نیست، فیلم متفاوتی در سینمای ایران است. فیلمی که از تک‌تک پلان‌هایش می‌شود دریافت که سازنده این فیلم می‌خواسته دغدغه‌هایش را با مخاطبش شریک شود. شما به‌عنوان سازنده فیلم می‌توانید بگویید حرف اصلی کمدی انسانی چیست؟
ببینید؛ حرف اصلی فیلم «کمدی انسانی» جدای از خود فیلم نیست. یعنی باید این‌گونه بگویم که فرم، محتوا، ظرف و مظروفی که همه‌شان کنار هم کلیتی به نام کمدی انسانی را ساخته‌اند، همان حرف فیلم است؛ که البته آن را هرکس پس از دیدن فیلم می‌تواند بفهمد. بگذریم از این‌که درک چنین فیلمی و اصلا هر فیلمی بستگی زیادی دارد به سن و حال‌وهوا و تجربه‌هایی که آن شخص از سر گذرانده است. یعنی که افرادی با تجربه‌های زیستی گوناگون قطعا از دیدن کمدی انسانی نتیجه‌گیری‌های متفاوتی خواهند داشت؛ و چه بسا ١٠‌سال بعد با دیدن دوباره فیلم نتیجه و دیدگاهی جدا از نتیجه قبلی را به بار آورد.
  جدا از حرف اصلی؛ هدف اصلی شما از ساخت این فیلم چه بود؟
برای من زمانی که داشتم «کمدی انسانی» را می‌ساختم، مهم این بود که بتوانم ١٠٠دقیقه تمام قصه بگویم و خوب هم قصه بگویم. در ادامه سوال قبلی باید این را هم بگویم که دنبال حرف و پیامی خارج از این قصه نگردید؛ که نیست و فیلم نمی‌خواهد مانیفست بدهد.
  می‌توانید فیلم‌تان را در چند جمله تعریف کنید؟ از نظر نوع روایت و داستان‌پردازی و کارگردانی و…
«کمدی انسانی» یک فیلم کلاسیک است. این کلاسیک‌بودن را چه در قصه‌پردازی و چه در جزییاتی چون نورپردازی، گریم، معماری و بافت صحنه و… به‌خصوص بازی‌های درست و به‌زعم من درخشان بازیگران که جلوه و حظی از نگاه روانشناختی به کاراکتر‌های فیلم داشته‌اند، در فیلم می‌بینیم.
  فیلم داستان شخصی است که نمی‌خواهد شبیه دیگران باشد؛ اما مجبور است. از آن‌جا که همین موضوع نخواستن نخستین گامی است که یک قهرمان را شکل می‌دهد، برای شروع می‌توانید بگویید که منظر نگرشی این فیلم به موضوع قهرمان چیست؟
آنچه در فیلم آمده و طبعا تماشاگر هم از آن طریق به دغدغه‌های من پی می‌برد، این را نشان می‌دهد که من عقیده دارم جامعه به ‌هرحال به قهرمان نیاز دارد. قهرمانی که البته در شکل درستش با این شمایل‌های پوشالی و تندیس‌های توخالی ساخته می‌شوند، تفاوت دارد.
  مثل سوپراستارها و شمایل‌های راک و… منظورتان بوده؟
نه اصلا. اتفاقا منظورم سوپراستار سینما یا موسیقی که بت‌های ذهنی جوانانند، نیست؛ بلکه بیشتر قهرمانان پوشالی را که با اهداف سیاسی و اقتصادی ساخته می‌شوند، در نظر دارم. این را در تمام این سال‌ها دیده‌ایم که گاه بت‌هایی که به‌عنوان قهرمانان سیاسی جامعه بشری ساخته و تراشیده و زیر پروژکتورها در ویترین‌های پررنگ و نور عرضه می‌شوند؛ کم‌طمطراق‌تر از ستارگان سینما نیستند.
  مثالی می‌توانید بزنید در این مورد؟
بیایید از این بحث‌ها بگذریم. من بحثی کلی‌تر را در این فیلم در نظر داشتم. ببینید؛ برشت در نمایشنامه گالیله می‌گوید بد به حال مردمی که نیاز به قهرمان دارند. من اتفاقا این را چندان باور ندارم و اتفاقا می‌خواهم بگویم که قهرمان نیاز است، اما بد به حال مردمی که قهرمان را خارج از وجود خویش جست‌وجو می‌کنند. هرکس اگر قهرمان جهان خودش باشد؛ آن‌وقت جامعه‌ای خواهیم داشت که به تعداد جمعیتش قهرمان دارد.
  در «کمدی انسانی» کسی را می‌بینیم که نمی‌خواهد شبیه بقیه باشد، اما درنهایت شبیه‌ترین شده است. آیا این تسلیم را ناشی از انفعال او می‌بینید یا فشاری چنان سنگین که شخصیت فیلم‌تان توانایی مقاومت در برابر آن را نداشته؟
شخصیت اصلی «کمدی انسانی» شخصی است که جزو اقلیت است. حالا گیرم که تعلق این شخص به اقلیت جامعه با نشانه‌های کوچکی چون چپ‌دست‌بودن او در یک جامعه عمدتا راست‌دست نشان داده شده است. به‌ هرحال او بی‌آنکه خود بخواهد و بی‌این‌که تقصیری از این بابت داشته باشد، اقلیت به دنیا آمده است. در میان کودکانی همه راست‌دست؛ او یک استثنا بوده که قاعده‌ را به‌ هم زده. حالا در فیلم می‌بینیم که علت انفعال او تعلق‌داشتنش به اقلیت است.
  اما فشارهای پیرامونی را نیز می‌بینیم؛ مثلا در قالب شخصیت ناظم فیلم که یک انسان تندرو در باب سیاست است…
قطعا. اما اگر او در اقلیت واقع نمی‌شد؛ در بین یک اکثریت راست‌دست با تهدید و شکنجه مواجه نمی‌شد و نمی‌توانستند او را همرنگ اکثریت ‌کنند. با این‌که هنوز هم سرشت واقعی او سر جایش است.
  ببینید؛ برای این‌که بحث انتزاعی نشود، در این مورد حرف می‌زنید که چگونه به این زبان و لحن رسیدید که در «کمدی انسانی» علاوه بر تعریف یک قصه، یک سیر تاریخی- اجتماعی را نیز به تصویر بکشید؟
چیزی که در فیلم تصویر شده، همیشگی است. یعنی در گذشته‌ وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهد داشت. تاریخ مالامال از داستان‌هایی است که روابط افراد بیش از این‌که براساس نقاط قوت اشخاص شکل گیرد، براساس نقاط ضعف‌ها تعریف می‌شود. همیشه کارفرمایانی بوده‌اند که در زمان جذب کارگر اولویت‌شان این بوده که آن کارگر چه میزان حرف‌شنوی دارد و مواردی از این دست؛ که در سطوح گوناگون اشکال مختلفی به خود می‌گیرد. این نکته باعث شده که مدام نقاط ضعف هر فرد برایش پررنگ شود، چون عامل تبعیض‌ همین نقاط ضعف است. ضعف‌هایی که واقعی نیستند و بیشتر بهانه‌ای برای تبعیض‌های بعدی هستند. اصلا به این دلیل است که جوامع تا این حد پژمرده و افسرده و غمگین هستند.
  یک پرسش؛ این مواردی که مطرح می‌کنید، همه بحث‌های سنگین و درستی هستند. درست، اما این‌که اقلیت و اکثریت و بی‌عدالتی و تبعیض و مفاهیمی از این دست را در مسائلی چون چپ‌دستی یا راست‌دست‌بودن خلاصه کنیم و مثلا ببینیم که یک بچه چپ‌دست در فیلم تحقیر می‌شود؛ آیا خیلی انتزاعی و تقلیل‌گرایانه نیست؟
شاید امروز براساس وضع موجود مواردی از این دست کوچک و بی‌اهمیت به نظر برسند، اما اگر به گذشته نگاه کنیم، می‌بینیم که همین مسأله تحقیر چپ‌دست‌ها توسط راست‌دستان در خود ایران وجود داشته است. حالا نمی‌خواهم واقعیات تاریخی اروپا را بگویم که در دوره‌ای چپ‌دست‌ها را به‌عنوان کسانی که ذات شیطانی دارند، می‌سوزاندند.
  در «کمدی انسانی» می‌بینیم که قهرمان فیلم از یک مرحله‌ای به بعد برای فرار از نظم مستقر دست به خودتخریبی می‌زند.
خب به ‌هرحال برای ساختن یک نقاش خوب چپ‌دست باید بوکسور راست‌دست درون خود را نابود کنیم دیگر.
  اما در فیلم فقط آن وجه نابودی را می‌بینیم و از ساخت یک قهرمان جدید خبری نیست؛ و حتی می‌بینیم که در پایان قهرمان سرخورده فیلم به منزل کودکی‌اش بازگشته است.
اعتراض شکل‌های مختلف دارد. ما هم در فیلم می‌بینیم که قهرمان‌مان اعتراض خود را به نظم مستقر اعلام می‌کند، اما در کل وقتی فرد معترض متوجه می‌شود برون‌رفت از این وضع ممکن نیست، بعید نیست که وارد مراحل خودتخریبی ‌شود؛ که در فیلم این اتفاق هم رخ می‌دهد.
  شما در فیلم یکی از موانع اعلام اعتراض را تماشای سرنوشت تلخ معترضان قبلی تصویر می‌کنید. درست است؟
بله. در «کمدی انسانی» شخصیتی است که به نظم مستقر معترض است. کودک قهرمان فیلم ما از یک سمت در منگنه مادرش قرار دارد که همیشه به او توصیه می‌کند که قوی‌ بشود و از سوی دیگر هم به عین می‌بیند که با این فرد معترض که نقشش را علیرضا شجاع‌نوری بازی می‌کند، چه رفتاری می‌شود.
  توصیه مادرش به قوی‌شدن را هم البته با نگاه منفی دیده‌اید.
به این دلیل که این‌جور توصیه‌ها امکان بدفهمی هم دارند و مثلا قهرمان کودک ما فکر می‌کند که قوی‌شدن یعنی نفوذ به قدرت. او می‌خواهد در قدرت مستقر جایگاهی به دست بیاورد که با او برخوردهای تند معمول صورت نگیرد؛ اما بالاخره در پایان است که می‌فهمد او باید قدرت درونی خود را پرورش می‌داد نه قدرت نظم مستقر را.
  آقای کریمی خیلی‌ها این فیلم را گام بلندی در کارنامه شما خوانده‌اند؛ می‌توانید بگویید که جایگاه این فیلم از نظر خودتان در زندگی حرفه‌ای و سینمایی شما کجاست؟
«کمدی انسانی» بیستمین فیلمنامه سینمایی من است که در سینمای حرفه‌ای ساخته شده و پنجمین فیلمی است که کارگردانی کرده‌ام و نخستین فیلمی است که مستقل تهیه کرده‌ام. در این حد این فیلم را در کارنامه‌ام حیاتی می‌بینم که اگر ذهنم را به تسخیر درنیاورده بود، این را به حتم می‌گویم که قصد فیلمسازی مجدد نداشتم.
  تعادل میان نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی را چطور برقرار کردید؟
فقط ‌و فقط به این دلیل زیر بار تهیه‌کنندگی رفتم که می‌خواستم شانس ساخته‌شدن «کمدی انسانی» آن‌هم آن‌جور که می‌خواهم، فراهم شود. می‌خواستم بدون کاستی‌ها و نارسایی‌ها و نارضایتی‌های معمول در سینمای بخش خصوصی ایران این کار را بسازم. کار بسیار سختی بود که ناچار بودم به این شکل انجامش دهم.
  فکر می‌کنید اهمیت وجود فیلم‌هایی مانند «کمدی انسانی» در سینمای ما در چه وجوه و جوانبی است؟
فیلم کمدی انسانی یک فیلم قصه‌گو است. فیلمی که می‌کوشد تمام ١٠٠دقیقه زمانش را قصه بگوید. این فیلم شخصیت‌های متعددی دارد که در سینمای امروز ما این خصیصه کمیاب است. یعنی فیلمی که بیش از ١٠ شخصیت دارد که هرکدام هم قصه خود را دارند، حداقل در این سال‌ها ندیده‌ایم. علاوه بر اینها، فراموش نکنید که داستان این فیلم در چهار دهه روایت می‌شود و توجه به این واقعیت داشته باشید که همه این اتفاق‌ها در بخش خصوصی افتاده است. بخشی که در این سال‌ها عادت کرده فیلم‌هایی را بسازد براساس یک خط داستانی نه چندان پروپیمان در یک یا چند لوکیشن داخلی.




با دستور شورای صنفی نمایش⇐«مادری» جایگزین فیلم مجیدی در گروه کوروش شد⇔باید منتظر ماند و دید تمام سینماهای فیلم مجیدی در اختیار این فیلم قرار خواهد گرفت یا نه؟

سینماروزان: تأخیر دوباره در اکران «پشت ابرها»ی مجید مجیدی موجب آن شد که به دستور شورای صنفی نمایش فیلم «مادری»رقیه توکلی به جای فیلم «مادری» در گروه کوروش اکران شود.

به گزارش سینماروزان داستان «مادری» دربارهٔ زندگی دو خواهر است که به تنهایی در شهر یزد با یکدیگر زندگی می‌کنند؛ با این تفاوت که یکی عشق خود را رها کرده و دیگر عشقش او را رها کرده است…

هومن سیدی، هانیه توسلی، نازنین بیاتی،  مریم بوبانی، ملیسا ذاکری و آنا زارع  بازیگران «مادری» هستند که اکران خود را از دوم اسفندماه با پخش رسانه‌فیلمسازان در گروه کوروش آغاز کرده است.

قاعده آن است سینماهایی که در اختیار فیلم مجیدی قرار گرفته بود با جایگزینی «مادری» در اختیار این فیلم قرار گیرد. باید دید حمایت لازم از این فیلم که به ناگاه در برنامه اکران قرار گرفته صورت خواهد پذیرفت یا نه؟




شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی و رفقا برای «کمدی انسانی»+عکس

سینماروزان: تازه ترین فیلم محمدهادی کریمی با عنوان «کمدی انسانی» علیرغم روی پرده رفتن در یکی از بدترین فصول اکران و محرومیت مطلق از تبلیغات محیطی در آستانه میلیاردی شدن قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان «کمدی انسانی» به واسطه روایت داستانگو، شخصیت پردازی سیال و همچنین تعریضهای سیاسی صریح خود مورد توجه مخاطبانی قرار گرفته که از سینما هم سرگرمی میخواهند و هم اشارات سرراست سیاسی.

به تازگی شهاب حسینی که به واسطه محمدهادی کریمی نویسنده «رخساره» فرصت حضور در سینما و ایفای نقش در «رخساره»امیر قویدل را پیدا کرد یک سورپرایز آخرشبی را برای «کمدی انسانی» و کارگردانش فراهم کرد.

شهاب حسینی به همراه جمعی از رفقای خود یکی از شبهای سرد انتهایی بهمن ماه به پردیس ارگ تجریش رفتند و هم «کمدی انسانی» دیدند و هم با کارگردان فیلم گپ و گفت کردند.

هومن سیدی و علیرضا شجاع نوری از بازیگران فیلم، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه،  رضا یزدانی خواننده راک، پوریا شکیبایی فرزند خسرو، ساعد سهیلی و همسرش گلوریا هاردی و سید ضیاءالدین دری تاریخی ساز پیشکسوت از جمله حاضران در این سورپرایز بودند.

شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»
شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»
شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»
شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»
شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»
شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»
شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»
شگفتانه آخرشبی شهاب حسینی برای «کمدی انسانی»




«مغزهای کوچک زنگ‌زده»⇐سورپرایزی یک سر و گردن بالاتر از جشنواره!/غوطه‌وری پیشروانه در دل بیغوله‌ها/آنها که به دنبال کشف ریشه ناآرامیهای اخیر هستند حتما این فیلم را ببینند/کنترات‌کنندگانی ارگانی، حرکت در بطن جامعه را از هومن سیدی بیاموزند

سینماروزان/حامد مظفری:

مثبت: بعد از ناآرامیهای اخیر که بسیاری ریشه های آن را اقتصادی دانستند اینکه فیلمی در جشنواره رونمایی شود که به عریان ترین شکل ممکن گرفتاریهای کف جامعه را نشان دهد یک سورپرایز تمام عیار است! «مغزها…» سورپرایزی است یک سر و گردن بالاتر از تمام فیلمهای جشنواره که خواسته یا ناخواسته به روز درآمده! هومن سیدی قبل از ناآرامیهای اخیر فیلم را ساخت اما به یک دلیل مهم و آن هم غوطه وری در دل اجتماع فیلم پیشروانه از کار درآمده.

مثبت: «مغزها…» وقت مخاطب را تلف نمیکند؛ گره اندازی به موقع هم در مورد ماجرای فیلم موبایلی خواهر شخصیت اصلی، هم درگیری گنگ ها با نیروهای امنیتی و هم افشای بی پدر و مادر بودن کاراکتر اصلی باعث میشود حین 105 دقیقه تماشای فیلم حتی یک لحظه هم خستگی بر مخاطب مستولی نشود.

مثبت: تصویربرداری پیمان شادمانفر تحت کارگردانی سیدی و تلاش برای میزانسن سازی در خدمت متن و استفاده درست از رنگ حتی در چرک ترین بیغوله ها ستودنی است. «مغزها…» قاب اضافی ندارد و موسیقی متاثر از رگه های جاماییکایی که به درستی عجین شده با سبک زندگی زاغه نشینان، یک کمپلکس تر و تمیز آفریده برای حظ بصری مخاطب.

مثبت: تفاوت نگاه سیدی با دیگران و بخصوص کنترات کنندگان ارگانی زاویه نگاه است! ارگانیهای میلیاردی از بالا به ملت می‌نگرند و هومن سیدی از پایین! کارگردان «مغزها…» انگار خود حاشیه نشینی است که به روایت به شدت ملموس حاشیه در حال گسترش میپردازد اما کنترات کنندگان ارگانی فقط به ارضای نیازهای سفارش کنندگان میپردازند!!

کاراکتر:

— «شاهین» با بازی نوید محمدزاده⇐نوید اینجا قدم در مسیری تازه گذاشته و معتادی خلق کرده که به شدت قابلیت کالت شدن دارد! معتاد به چسب که حتی پلک زدنش هم حساب شده است. این تجلی سینمایی معتاد است و نه تیپ پادرهوای امین_حیایی در «شعله ور»!

— «شکور» با بازی فرهاد اصلانی در شمایل پدرخوانده دوپهلوی تبهکاران⇐ «شکور» در برخی سکانسها به شدت یادآور «لچرو» ی «فرار از زندان» است؛ شاید به خاطر اضافه وزن فرهاد اصلانی که شباهت فیزیکیش با «لچرو» را بیشتر کرده!

–نابازیگری که نقش مادر تبهکاران محوری را بازی میکند؛ سیدی این نابازیگر را از گرمخانه بیرون کشیده و ازش خواسته خودش را چنان در «مغزها…» بازی کند که اوج فروپاشی مادر بیغوله ها رخ نماید.

پلان:
–سر بریدن مرغ وسط حیاط که انگار آیین به مسلخ بردن طبقه گرفتار جامعه است!
–تلاش یک نوجوان برای خفه کردن خواهری مشکوک به بدنامی!
–بهت شاهین به اتفاقات رخ داده در خانواده و کات به سرخ کردن مغز سر گوسفند برای تناول!

دیالوگ:

–گوسفند بدون چوپون، زنده نیس!هر کی مغز نداره به چوپون احتیاج داره!

–سر کار نرم پول ندارم. پول نداشته باشم باید طلبامو جمع کنم!

–رفیق پای بسات، دهنش لقه!

–یا خبر مرگشو میاری یا خبر مرگتو خودم تو محل پخش میکنم!

–مساله ای که نمیشه حلش کرد باید پاکش کرد!

–چرا به همه میگی دایی؟؟
تا کسی فحش مادر بهم نده!

–شکور کجاس؟
زندان !
گرفتنش؟
نه رفته درس بده!

–کدام مشنگی هشت صبح میره سلمونی؟
زنا!

حامد مظفری
حامد مظفری



انتقادات «کیهان» از اظهارات بازیگر سریال سازمان ارزشی و چند نفر دیگر پیرامون زلزله⇐سرشو به دیوار طویله کوبید!!/آب و صابون ببرید، صورت سلبریتی بی‌ادب رو بشویید!

سینماروزان: اظهارات برخی از بازیگران سینما و تلویزیون مانند محسن تنابنده و هومن سیدی درباره زلزله کرمانشاه و ربط دادن این ماجرا به مسکن مهر در شرایطی که کمترین آمار تلفات مربوط به ساکنان مسکن مهر بوده با انتقاد روزنامه اصولگرای «کیهان» مواجه شد.

به گزارش سینماروزان روزنامه «کیهان» با مرور کمکهای ارتش و سپاه به زلزله زدگان کرمانشاه به طرح واکنشهای برخی مخاطبان نسبت به اظهارات بازیگرانی نظیر محسن تنابنده پرداخته است. تنابنده که اخیرا درگیر بازی در فصل پنجم «پایتخت» بود که با سرمایه سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید میشود در اظهارنظرش نسبت به زلزله، مسکن مهر را طویله قیاس کرده بود!!!

«کیهان» همچنین به انتقاد از اظهارات رامبد جوان و مهناز افشار پرداخته که یکی از تورنتو و فرسنگها دورتر از ایران شماره اسپانسر «خندوانه» را برای مخاطبان خوانده که کمکهایشان را به آن بریزند(!) و دیگری بدون اینکه بداند اوضاع از چه قرار است درباره لزوم ارسال نوار بهداشتی به مناطق زلزله زده حرف زده است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

نق زدن «سلبریتی»‌های عافیت طلب همزمان با تلاش مردم برای کمک به زلزله‌زدگان

وضعیتی که تحمل آن برای هیچکس ممکن نیست و هرکس را به فکر خدمتی انداخته است. نیروهای ارتش و سپاه و بسیج و امدادگران هلال احمر،بیش از همه در میدان حضور دارند و از جان و دل مایه می‌گذارند. دیروز فرمانده نیروی زمینی ارتش خبر داد که با وجود توزیع گسترده چادر و امکانات امدادی اما برخی از کمبودها باعث شد تا سربازان وظیفه، «داوطلبانه» چادر خود را در اختیار زلزله‌زدگان قرار بدهند و خودشان تا صبح در سرما به سر ببرند.
این میزان از غیرت و فداکاری مثال زدنی است. فرماندهان ارشد سپاه و ارتش در چادری ساده،مهم‌ترین جلسه را تشکیل دادند و خیلی زود کارها را تقسیم کردند. مردم چشمشان به دست آنها است و آنها اطمینان مردم را در خدمت‌رسانی بیشتر جبران کردند. سربازان وظیفه،دانشجویان بی‌ادعا، طلبه‌های گمنام، امدادگران سختکوش و خلاصه همه و همه، در سکوت مطلق و دور از قاب دوربین‌ها و رسانه‌ها، فقط و فقط کار می‌کنند و از جان مایه می‌گذارند.
این شاید زیباترین تصویر ممکن از صحنه‌های تلخ حادثه باشد. در این بین هنرمندان و ورزشکاران و مشاهیر هم به میدان آمدند و از شهرت و اعتبار خود سنگ تمام گذاشتند و مردم را به کمک و همیاری دعوت کردند و حتی اگر این را هم نتوانستند،در قالب پیام تسلیت، با مردم همدردی کردند.
علی دایی از ساعات اولیه دور افتاد و کمک جمع کرد. جواد رضویان و جواد خیابانی برعکس برخی دیگر از سلبریتی‌‌ها به جای هشتگ زدن در اینستاگرام و توئیتر، به جمع‌آوری کمکهای مردمی در شهرک غرب مشغول شدند. خیلی‌های دیگر هم بودند و اصلا نخواستند نامشان رسانه‌ای بشود.

اما به موازات این همدلی مثال زدنی،جماعت دیگری هم در خانه‌های گرم و تفریح‌گاه‌های دلنشین نشستند و غر زدن به زمین و زمان را بر همت و کار و خدمت ترجیح دادند!
جماعت بی‌هنری که از قضای روزگار، اسمشان در صف هنرمندان و مشاهیر ثبت شده و نسبتی با خوبان آن جماعت ندارند. گروهی به اربعین حسینی و پیاده‌روی مردم گیر دادند و بدون آنکه بفهمند چه می‌گویند،از گسیل امکانات برای اربعین و نبود امکانات برای زلزله‌زده‌ها گلایه کردند!
بندگان خدا نمی‌دانند اربعین چیست و همه چیز را از روی کاناپه اتاقشان تحلیل می‌کنند وگرنه می‌فهمیدند که مراسم پرشکوه اربعین،به همت مردم خونگرم و کریم عراق برپا می‌شود و سهم ایران در آن مراسم، بسیار حداقلی و ناچیز است. اما بی‌خبری و در عین حال تفرعن باعث شد آن جماعت، بدترین توهین‌ها را به اربعین و راهیان اربعین روا دارند!
موضوع مسکن مهر- همان دروغی که نخستین بار اسحاق جهانگیری بدون هیچ ابا و حیایی در گرماگرم داغ مردم مطرح کرد- هم سوژه و اوج همت سلبریتی‌ها شد!
آنها که طبق معمول از هیچ چیز خبر ندارند،شروع به مرثیه‌سرایی برای چیزی کردند که وجود خارجی نداشت و وقتی مدیر مسکن و شهرسازی کرمانشاه از کشته شدن تنها دو نفر در مسکن مهر خبر داد، ناگهان لال شدند و حتی ازمردم عذرخواهی هم نکردند!
در یک نمونه عجیب، محسن تنابنده مسکن مهر را با طویله مقایسه کرد و با این کار،به مردم داغدار و بی‌بضاعتی که به درآمدهای هنگفت تلویزیونی و… دسترسی ندارند و مجبورند در خانه‌های ارزان قیمت و کوچک زندگی کنند توهین کرد.
اما واکنش کاربران فضای مجازی به وی جالب بود.
‏یک کاربر توئیت کرد:ادای سلبریتی بودن رو که در بیاری، فقط به ظاهر «تنابنده»‌ای و در باطن «نقیِ» معمولی هم نیستی!
دیگری نوشت:‏ محسن تنابنده خونه مردم رو طویله خونده! مرسی هنرمند که احترام همه رو نگه داشتی آریایی / سلبریتی بیسواد
هموطن دیگه‌ای نوشت: ‏طویله گفتن تنابنده به خانه مردم ضعيف كه بخاطر بی عدالتىِ‌اشرافيت مجبور به سكونت در مسکن مهر هستند، اوج بی‌ادبی یک سلبریتی بیسواد است
و بالاخره یک شهروند دیگر پاسخ این توهین را اینگونه داد:‏ هر لحظه بعضی سلبریتی‌های بیسواد با رویدادی امکان عرض اندام پیدا می‌کنند و وجود بی‌مغز خود را نشان می‌دهند! در آخرین مورد محسن تنابنده سرشو به دیوار طویله کوبید!
اینها تنها بخشی از گلایه‌های مردم بود.
موضوع به همین یک شخص هم محدود نبود، آمار چه بود، عدد آنها در برابر مردمی که جانشان را برای هموطنانشان می‌دهند، هیچ بود.
هموطن خوش ذوقی حال و روز این جماعت را اینگونه توصیف کرده بود:« قدیم در محله‌ها افرادی بودند با سر و وضع شناخته شده، وقتی کسی از اهالی محل فوت می‌شد، آمار مجلس ختم، سوم و هفتم را داشتند، تا حتما بروند شام بر بدن بزنند یا خیرات جمع کنند. به اینها می‌گفتند: ««مُرده خور» اما امروز مدل مُرده‌خوری تغییر کرده است. دیگر مُرده‌خورها باکلاس و سلبریتی شده‌اند به اینترنت دسترسی دارند، خوش‌تیپ و امروزین، اما منتظر می‌مانند حادثه‌ای در مملکت اتفاق  بیافتد، و بعد آنها شروع می‌کنند به مُرده‌خوری سیاسی. شبیه همین مُرده‌خوری از بَرِ شهدای پلاسکو یا همین زلزله زده‌های کرمانشاه. جانِ مردم برای اینها اهمیت ندارند. اینها فقط در مُرده‌خوری باکلاس شده‌اند اما باطنشان همان مُردخورهای محلات قدیم است.»
جوان دیگری در واکنش به دروغ پردازی و موج سواری در موضوع مسکن مهر نوشت: «مدیر مسکن کرمانشاه گفته: زلزله تو مناطقی که مردم مسکن مهر داشتن فقط ۲ تا کشته داشته آب و صابون ببرید صورت سلبریتی بی‌ادب رو بشورید. بعدشم بریم پیش آخوندی بپرسیم چه خبر از نوسازی بافت فرسوده مهندس؟!»
اما بعضی‌ها بی‌معرفتی را از حد گذراندند و بدون هیچ دلیلی، شروع به حمله به مردم و جوانان بی‌ادعای حزب‌اللهی کردند! آنهم بخاطر چیزی که ساخته و پرداخته ذهن بیمار خودشون بود!
مهناز افشار با پیش کشیدن نیازهای بهداشتی بانوان زلزله زده از اینکه بیان و ارسال این نیازها خجالت ندارد حرف زد و به دیگران حمله کرد! این درحالی بود که سیل کمک‌های مردمی به مناطق آسیب دیده راهی بود و معلوم نبود این شخص از چه چیزی سخن می‌گوید!؟
مردم اما بازهم ساکت نماندند. یک نفر برایش نوشت: «ابزار جدید شوآف: تکرارِ اسم «لوازم بهداشتی» بانوان!
-حالا چه اصراری دارند القا کنند عده‌ای با خرید این اقلام مخالفن؟ کی مخالفه؟
کدوم مسئول گفته از بردن این لوازم خجالت می‌کشیم؟»
و دیگری هم نکته‌ای خاص را به یادش آورد:
«مهناز افشار: درخواست ارسال اقلام خصوصی مورد نیاز زنان زلزله زده خجالت نداره.
– درسته! اون هم یک نیازه ولی اگه ایشون قراره بفرستن باید حتما چک بشه مثل اون دارو و شیرخشکها آلوده نباشه!»
در این بین رامبد جوان هم عنان اختیاراز دست داد و با انتشار یک ویدئو، ضمن بیان اینکه هم‌اکنون در تورنتوی کانادا به سر می‌برد به اظهار همدردی با زلزله‌زدگان و تأکید بر کمک به آنها پرداخت و در آخر اینطور گفت که: «نمی‌دونم کِی قراره که آدم‌های بی‌مسئولیت توی ایران جواب پس بدَن!»
رامبد جوان البته نگفت از تورنتو کدوم آدم بی‌مسئولیت را دیده و عصبانی شده چون اینجا سربازی داریم که 48 ساعت از زیر آوار جنازه در میاورده!
امیر ارشد ارتشی داریم که تمام مناطق زلزله‌زده را ساماندهی کرده
سردار پاسداری داریم که یک لحظه آرام و قرار ندارد و برای تک‌تک مردمی که شب بیرون از خانه که بودند دلسوزی کرد.
امدادگر گمنامی داریم که کمرش زیر بار اندوه و مصیبت و در عین حال تلاش و مجاهدت خم شده.
معلوم نیست منظور جوان از بی‌مسئولیت‌های شناسایی شده از کانادا چه کسی است!؟ شاید البته مخاطب گلایه او، معاون اول رئیس‌جمهور باشد که به جای خدمت، به موج سواری روی مصیبت مردم مشغول شد و بحث را به مسکن مهر کشید!
شاید هم منظورش عباس آخوندی است که در طول 4 سال و اندی مسئولیت ،حتی یک واحد مسکن هم نساخت، اما بیمارستانی که زیر مجموعه‌اش ساخت، تنها 210 روز دوام آورد و با خاک یکسان شد!
هرچه هست در این بازار شلوغ و پر غم و غصه این روزها،هرکس خودش را، درونش را و سقف همت و آرزوهایش را نشان می‌دهد.
یکی با ترک خور و خواب و پوشیدن جامه رزم و جهاد مشغول همدردی با مردم است و دیگری فنجان نسکافه به دست،از کنار شومینه گرم ولایش، مشغول نفرت پراکنی !
یادمان باشد، سلبریتی بودن به انسانیت است.




پايان کار «مغزهاى كوچك زنگ زده»؛ از احمدآباد مستوفی تا اکباتان+عکس

سینماروزان: فيلمبردارى «مغزهاى كوچك زنگ زده» جديدترين ساخته سينمايى هومن سيدى كه از فروردين ماه آغاز شده بود، پس از ٧٠ جلسه فيلمبردارى روز گذشته به پايان رسيد.

اكثر سكانس هاى فيلم در احمدآباد مستوفى جلوى دوربين پيمان شادمانفر رفت و برخى سكانس ها نيز در شهرك اكباتان فيلمبردارى شد. به زودى مراحل فنى فيلم آغاز مى شود تا احتمالاً اولين نمايش فيلم در جشنواره فجر امسال باشد.

به غیر از نوید محمدزاده که پیشتر و در «سیزده» و «خشم و هیاهو» با سیدی همکاری داشت فرهاد اصلانی و همچنین فرید سجادی حسینی بازیگر نقش پیرمرد خطاکار «فروشنده» هم در «مغزها…» ایفای نقش داشته اند.

بازیگران:
نوید محمدزاده، فرید سجادی حسینی، علی علایی و فرهاد اصلانی
با معرفی:
مرجان اتفاقیان، نوید پورفرج.
هامون سیدی، لادن ژاوه وند، مهیار راحت طلب، مهرداد بهاالدینی، معیین شاهچراغی، اشکان حسن پور، پیمان پازوکی، امید شیری، آرمین بهجت،منصوره ایلخانی،مهران ملكوتي، صفر محمدی، محمود کیان.
با حضور:  نازنین بیاتی.

عوامل «مغزهاى كوچك زنگ زده» عبارتند از:
نويسنده و كارگردان: هومن سيدى، تهيه كننده و مدير توليد: سعيد سعدى، جانشين توليد: ياسر سليمانى، سرپرست گروه كارگردانى: فريد سجادى حسينى، برنامه ريزودستيار اول كارگردان: هانيه بساتينى، دستياران كارگردان: ميثم بيدقى – محمدجواد سعدى، مدير فيلمبردارى: پيمان شادمانفر،فيلمبردار:اديب سبحاني، مدير صدابردارى: مهران ملكوتى، طراح صحنه: محسن نصرالهى، طراح گريم: ايمان اميدوارى، طراح لباس: مارال جيرانى، صداگذار: عليرضا علويان، آهنگساز: بامداد افشار، جلوه هاى ويژه ميدانى: ايمان كريميان، جلوه هاى ويژه بصرى: بهنام خاكسار، طراح بدلكارى: امير بدرى، منشى صحنه: شيدا باسمه چى، تدوين: مهدى سعدى – هومن سيدى، مدير تداركات: مهدى بحرى، عكاس: اميرحسين شجاعى، فيلم پشت صحنه: ريحانه طراوتى، مشاور رسانه اى: آريان اميرخان.

مغزهای کوچک زنگ زده-هومن-سیدی
مغزهای کوچک زنگ زده



نوید محمدزاده و فرهاد اصلانی همکار شدند!

سینماروزان: نوید محمدزاده جوان و فرهاد اصلانی میانسال که هر دو در سالهای اخیر رشدی قابل توجه در عرصه بازیگری داشته اند و در آخرین دوره جشن حافظ به مدیریت علی معلم برای بازی در «ابد و یک روز» و «دوران عاشقی»-«کوچه بی نام» توانسته بودند جایزه بازیگری را بگیرند در تازه ترین فیلم هومن سیدی با نام «مغزهای کوچک زنگ زده» همبازی شدند.

به گزارش سینماروزان فرید سجادی حسینی بازیگر نقش پیرمرد هوسباز فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی دیگر بازیگر اصلی این فیلم است ضمن اینکه سجادی حسینی سرپرستی گروه کارگردانی کار را هم برعهده دارد.

به جز این بخشی از تیم بازیگران «مغزها…» از میان هنرجویان کارگان بازیگری هومن سیدی و همچنین توسط یک فراخوان اجتماعی و از میان علاقمندان بازیگری انتخاب شده اند. علاقمندانی که نزدیک به 15 هزار ویدیو از توانایی بازیگری خود را برای عوامل فیلم ارسال کرده بودند!

به این ترتیب در فیلم «مغزهای کوچک زنگ‌زده» نوید محمدزاده، فرید سجادی حسینی، علی اعلایی و فرهاد اصلانی با معرفی مرجان اتفاقیان، نوید پورفرج، هامون سیدی، لادن ژاوه‌وند، مهیار راحت‌طلب، مهرداد بهاالدینی، معیین شاهچراغی، اشکان حسن‌پور، پیمان پازوکی، امید شیری، آرمین بهجت، تیام منیری،  تبسم جمالی‌پور، منصوره ایلخانی، کامران دبیری، صفر محمدی، محمود کیان و با حضور نازنین بیاتی بازی می‌کنند.

عوامل این فیلم عبارتند از: نویسنده و کارگردان: هومن سیدی، تهیه‌کننده و مدیر تولید: سعید سعدی، جانشین تولید: یاسر سلیمانی، سرپرست گروه کارگردانی: فرید سجادی حسینی، برنامه‌ریز: هانیه بساتینی، دستیاران کارگردان: میثم بیدقی – محمدجواد سعدی، مدیر فیلمبرداری: پیمان شادمانفر، مدیر صدابرداری: مهران ملکوتی، طراح صحنه: محسن نصرالهی، طراح گریم: ایمان امیدواری، طراح لباس: مارال جیرانی، صداگذار: علیرضا علویان، آهنگساز: بامداد افشار، جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کریمیان، جلوه‌های ویژه بصری: بهنام خاکسار، طراح بدلکاری: امیر بدری، منشی صحنه: شیدا باسمه‌چی، تدوین: مهدی سعدی – هومن سیدی، مدیر تدارکات: مهدی بحری، عکاس: امیرحسین شجاعی، فیلم پشت صحنه: ریحانه طراوتی و مشاور رسانه‌ای: آریان امیرخان.




«کمدی انسانی» در گذرگاه جلوه‌های ویژه+رونمایی از گریم هومن سیدی 

سینماروزان: «کمدی انسانی» تازه ترین فیلم محمدهادی کریمی آخرین مراحل ساخت جلوه های ویژه رایانه ای را می گذراند تا نسخه ای کامل از آن آماده نمایش شود.

بهنام خاکسار این روزها تمام وقت مشغول اجرای جلوه های ویژه طراحی شده برای «کمدی انسانی» است تا آخرین مرحله ی تصویری پست پروداکشن قبل از تصحیح رنگ ، کامل شود و فیلم به اتالوتاژ برسد.

«کمدی انسانی» یک کمدی-تراژدی در بستر تاریخ معاصر است و ماجرای شخصیتی را روایت می‌کند که تلاش برای همرنگ شدن با پیرامونش سرنوشتی عجیب را برای او رقم می زند.

«کمدی انسانی» که به لحاظ تنوع لوکیشن و گستردگی داستان از جمله آثار متفاوت سینمای ایران است، نیمه مردادماه در تهران کلید خورد و فیلمبرداری آن تا اواخر مهرماه ادامه داشت. پس از آن نیز فیلم در مراحل فنی پس از تولید قرار گرفت.

چهار نسل بازیگری در «کمدی انسانی» حضور داشته‌اند و اغلب با ظاهر ی متفاوت در فیلم حضور یافته اند که نوید خرق عادت نسبت به کاراکترهایی است که پیشتر از آنها دیده شده است.
از پیشکسوتانی مانند علیرضا شجاع نوری، نیکی کریمی و فرخ نعمتی گرفته تا نسل جدید بازیگران سینما مانند هومن سیدی، لیلا زارع و بهاره کیان افشار و چهره هایی که در آغاز راه توانمندی خود را به اثبات رسانده اند مانند آرمان درویش و نسل چهارم نوآمده و نوجوان بازیگری نظیر ایلیا نصراللهی که سال گذشته در جشنواره تئاتر فجر مورد توجه قرار گرفت از جمله باریگران «کمدی انسانی» هستند.

فهرست عوامل ”کمدی انسانی” به شرح زیر است:

نویسنده، کارگردان، تدوینگر و تهیه کننده: محمدهادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، صداگذار: علیرضا علویان، طراح گریم: شهرام خلج، موسیقی: بهزاد عبدی، طراح صحنه و لباس: علی نصیری‌نیا، جلوه های ویژه: بهنام خاکسار، مدیر تولید و مجری طرح: محمدباقر طسوجی، جانشین تولید، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: حمید غفاریان، عکس: حبیب مجیدی

بازیگران: علیرضا شجاع‌نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی، هستی مهدوی‌فرد ، مهوش افشارپناه، عباس احمدی‌مطلق، سعیده عرفان، زینب قادری، حمیدرضا سام‌خانیان، فتاح نظریان، بابک جعفریه، عطا مرادی و بهاره کیان‌افشار با حضور نیکی کریمی/بازیگران نوجوان: ایلیا نصراللهی، سام غفوری

کمدی انسانی

هومن سیدی در نمایی از “کمدی انسانی”




هانیه توسلی، هومن سیدی، نازنین بیاتی و مریم بوبانی در یزد+فیلم

سینماروزان: هانیه توسلی، هومن سیدی، نازنین بیاتی و مریم بوبانی امسال با فیلمی به نام “مادری” به جشنواره می آیند؛ فیلمی که بخش عمده فیلمبرداری آن در یزد که شهر مادری کارگردان فیلم بوده انجام شده است

به گزارش سینماروزان بخش‌هایی از پشت‌صحنه فیلم سینمایی «مادری» به کارگردانی رقیه توکلی با تصاویری از هانیه توسلی، نازنین بیاتی، هومن سیدی و… منتشر شد.

اولین پشت‌صحنه فیلم سینمایی «مادری» توسط سعید سلمان روغنی ساخته شده است. در این ویدئو تلاش شده گوشه‌ای از حال و هوای این فیلم که در شهر یزد فیلمبرداری شده است، به تصویر کشیده شود.

محمدحسین افضلی فیلمبرداری پشت‌صحنه فیلم را برعهده داشته است.

برای دیدن پشت صحنه “مادری” اینجا را کلیک کنید.

«مادری» اولین فیلم سینمایی رقیه توکلی در مقام کارگردان است که فرم حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را پر کرده است.

توکلی دارای مدرک کارشناسی سینما و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است و ساخت بیش از 30 فیلم کوتاه و مستند را در کارنامه کاری خود دارد که برای آن‌ها جوایز معتبر و متعدد داخلی و خارجی دریافت کرده است.

نازنین بیاتی، هانیه توسلی، ملیسا ذاکری، مریم بوبانی، آنا زارع، سجاد اسماعیلی و هومن سیدی بازیگران فیلم سینمایی «مادری» هستند که به تهیه‌کنندگی سیاوش حقیقی در شهر یزد فیلمبرداری شده است.

داستان «مادری» درباره زندگی دو خواهر است که یکی عشقش را رها کرده و دیگری عشقش او را رها کرده است.

برخی از عوامل تولید «مادری» عبارتند از: نویسنده و کارگردان: رقیه توکلی، تهیه‌کننده: سیاوش حقیقی، سرمایه‌گذار و مجری طرح: حمیدرضا صالحیه‌یزدی، موسسه فرهنگی هنری توسعه آسمان هنر (گروه مارلیک)، مدیر فیلمبرداری: مرتضی قیدی، مدیر تولید: سیدحسین هادیان‌فر، تدوین: هایده صفی‌یاری، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: سیدروزبه سجادی‌حسینی، صدابردار: محمد شیوندی، موسيقي: ستار اوركي، طراح و ترکیب صدا: سیدعلیرضا علویان، جلوه‌های ویژه: امیر سحرخیز، اتالوناژ: نيما دبيرزاده، طراح لباس: مهرناز اکبری، طراح صحنه: محمود کشفی‌پور، عکاس: محمدهادی آخوندی، جانشین تولید: علي‌محمد منتظري هدش، ترجمه فیلم: حسن شرف‌الدین، مدیر تدارکات: حسن محمدی و علی حصاری، مدیر رسانه‌ای: سیدمحمدصادق لواسانی.




همزمان با تأیید حکم اعدام بابک زنجانی⇐شریک سینمایی زنجانی بیان کرد: به‌غیر از تأمین سرمایه ۳ فیلم، تجهیزات تولید ۱۷ فیلم دیگر توسط شرکت متبوع زنجانی فراهم شد!!/زنجانی ۵هزار میلیارد در اختیار پروژه‌های مختلف قرار داد و ۲۵ میلیارد در حوزه سخت افزاری سینما سرمایه‌گذاری کرد!

سینماروزان: در آستانه برگزاری جشنواره سی و دوم فیلم فجر بود که گزارشهایی درباره ردپای پررنگ بابک زنجانی و شرکتی به نام سورینت فیلم در سینمای ایران منتشر شد.

به گزارش سینماروزان از جمله آن گزارشها که در یک رسانه پویای فضای مجازی با نام “شبکه ایران” منتشر شد از کمک به تولید چندین فیلم توسط زنجانی خبر داده شد؛ انتشار آن گزارش حواشی فراوانی را در میان سینماگران رقم زد با این حال به غیر از سه فیلم “هیچ کجا هیچ کس”، “سیزده” و “نقش نگار” هیچ کدام از صاحبان آثار دیگر حمایت زنجانی از خود را علنی نکردند.

حالا سه سال بعد از آن گزارش و درست ساعاتی بعد از تأیید حکم اعدام بابک زنجانی توسط دیوان عالی کشور، محمود دینی شریک سابق بابک زنجانی در شرکت سورینت فیلم در گفتگو با “شرق” داده های تازه ای را درباره فعالیتهای سینمایی وی بیان کرده است و از جمله کمک به تولید 17 فیلم توسط شرکت متبوع زنجانی.

محمود دینی که بسیاری وی را به واسطه ایفای نقش “علی” سریال “آینه عبرت” می شناسند درباره همکاری با زنجانی بیان داشت: اشتراک ما کمک به فرهنگ کشور بود. در مدت‌زمانی که آقای‌ زنجانی تصمیم گرفت از پروژه‌های فرهنگی خصوصا در حیطه سینما حمایت کند، تعداد بسیار زیادی فیلم‌نامه از بهترین تهیه‌کنندگان و کارگردان‌های کشور به دستش رسید.

وی ادامه داد: زنجانی تمام فیلم‌نامه‌ها را خودش می‌خواند و قرار بود در سال ١٠ فیلم سینمایی تولید کنیم و قطعا همه در جریان هستند که در این مدت سه‌ پروژه سینمایی ساخته شد، به ١٧ فیلم سینمایی برای ساخت کمک و تجهیزات فنی بالغ بر پنج ‌هزار میلیارد برای کمک به سینمای کشور در اختیار پروژه‌ها گذاشته شد.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش اضافه کرده بود: در این مدت نتوانستیم هیچ‌گونه پروژه مشترک سینمایی با هم انجام دهیم. اما ساخت سالی ١٠ فیلم جزء برنامه‌های آن شرکت بود. سرمایه‌گذاری‌های آقای ‌زنجانی در عرصه فرهنگ در چند سال گذشته بسیار گسترده بود.

دینی تأکید کرد: شرکت سورینت ٢٥ میلیارد در حوزه سخت‌افزاری سینما سرمایه‌گذاری کرد، به ١٧ فیلم سینمایی برای ساخت، تجهیزات داده شد، برای سه‌ فیلم توسط او در سینمای ایران سرمایه‌گذاری شد.

محمود دینی با اشاره به طرحی که برای تولید سالانه 10 فیلم و ساخت 50 سینما در کشور داشته اظهار داشت: متأسفانه طرحی از سوي من در حوزه فرهنگ انجام شده که به دلایلی نامعلوم جلوي آن گرفته شد؛ پروژه‌ای که چیزی حدود صد میلیارد برای آن هزینه شده و در حوزه فرهنگی کشور، انقلابی بزرگ محسوب می‌شودولی به نتیجه نرسید.

محمود دینی
محمود دینی



توصیف تهیه‌کننده از سریال “عاشقانه” با بازی گلزار و مهناز افشار⇐بسیار عادی!!!/این سریال زمستان عرضه می‌شود

سینماروزان: “عاشقانه” عنوان تازه ترین سریالی است که برای شبکه خانگی تولید می شود؛ سریالی که بازیگران مطرحی نظیر محمدرضا گلزار، هومن سیدی، پانته آ بهرام، حسین یاری، ساره بیات، حمیدرضا پگاه و مهناز افشار در آن ایفای نقش می کنند و منوچهر هادی آن را کارگردانی می کند.

به گزارش سینماروزان “عاشقانه” این روزها در مرحله فیلمبرداری قرار دارد و آن طور که مهدی گلستانه تهیه کننده اش گفته است سریال در فصل زمستان در شبکه خانگی توزیع می شود.

مهدی گلستانه با اشاره به کیفیت محصول به “باشگاه خبرنگاران” گفت: پخش “عاشقانه” در شب‌های زمستان خواهد بود و من بسیار به آن امیدوار هستم؛ چون فیلم هم از لحاظ فیلمنامه، هم قصه و هم شرایط تولید، از وضعیت مطلوبی برخوردار است.

گلستانه در خصوص شرایط تولید این کار، عنوان کرد: قطعا جمع آوری یازده بازیگر که هر کدام نقش اصلی هستند و حضورشان به تنهایی برای یک فیلم کافی است، دشوار است و ما این امکان را فراهم کردیم.

گلستانه در خصوص فرم فیلم اظهار داشت: یک سریال بسیار عادی است و کار عجیب و غریبی در آن صورت نگرفته است.