1

ابوالفضل پورعرب مطرح کرد⇐من سی سال شمال رفتم اما شنا نکردم که مبادا…!/چرا نوشتند پورعرب دستگیر شده!؟؟/من از دهه ۷۰ وارد سینما شدم، ولی جایزه پیونگ‌یانگ من گم‌شد!!/نوید محمدزاده با فکرش بازی می‌کند و “بارک الله” دارد!/بازیگری که دستمزد بالا می گیرد مثل من قربانی می‌شود!!

 

سینماروزان: ابوالفضل پورعرب با حضور در برنامه تلویزیونی “هفت” هم از شرایط سینما گله کرد و هم خواستار مراقبت از بازیگران جوان شد.

به گزارش سینماروزان ابوالفضل پورعرب درباره سوپراستار و جایگاه آن گفت: به نظرم بحث کردن درباره سوپراستار و هالیوود شوخی است. واژه‌ سلبریتی مضحک است و برای کسانی استفاده می‌شود که درست نیست.

بازیگر “عروس” گفت: من سی سال شمال رفتم اما شنا نکردم که مبادا در حال شنا کردن کسی از من عکس بگیرد. الان خیلی چیزها به خیلی چیزها نمی خورد. جایی رد می‌شدم دیدم نوشتند پورعرب دستگیر شد و با دستبند عکس گذاشته بودند که برای یک فیلم بود. به همین راحتی با یک تیتر آبروی هنرمند می‌رود. چرا؟؟

وی درباره ظهور بازیگران و استارهای جدید در سینما اظهار کرد: وقتی کسی در ۲۵ سالگی استار می‌شود باید معلم داشته باشد تا به بیراهه نرود. من وقتی با شهاب حسینی کار می‌کردم لذت می‌بردم از بازیگری. نوید محمدزاده وقتی بازی می‌کند، در واقع فکر می‌کند و بازی می‌کند و می توان به او گفت بارک الله. اما کاش از این سرمایه‌ها مراقبت کنیم. من این دو را سرمایه سینمای کشور می دانم، ولی کاش بقیه هم قدر این افراد را بدانند. برخی از بازیگران و استارها برای فروش فقط استفاده می‌شوند.

بازیگر “غریبانه” بیان داشت: من از دهه ۷۰ وارد سینما شدم، ولی جایزه پیونگ یانگ ‌من گم‌ شد و هیچ کس هم پاسخگو نیست! من تا کی باید سوار موتور شوم و بروم خواستگاری؟؟ به هر حال باید نسل جدید وارد شوند.

پورعرب درباره دستمزد بالای برخی بازیگران که معادلات تولید را به‌هم زده گفت: بازیگری که دستمزد بالا می گیرد مثل من قربانی می‌شود؛ قاعدتاً من از خوب زندگی کردن بچه‌ها خوشحال می شوم اما یک سری شایعه‌ها باعث افزایش دستمزدها می‌شود. کاش این بالا رفتن دستمزدها باعث ساختن زندگی بازیگرها شود.

پورعرب تاکید کرد: برخلاف تصورات در بسیاری از موارد بودجه‌ فیلم‌ها از قبل تقسیم شده است و آن هم نه میان عوامل اصلی که میان عوامل پشت پرده؛ این، سخت است نه دستمزد بازیگرها.

 




انتقادات رسانه منسوب به رییس مجلس از فصل اخیر”هفت”⇐چرا “هفت” که زمانی جزو پربیننده‌ترین برنامه‌های سیما بود، به خنثی‌ترین و بی‌مساله‌ترین برنامه تبدیل شده است؟؟/چرا هیچ تیم قوی و مستحکمی پشت این برنامه نیست؟؟/چرا “هفت ” به برنامه‌ای غیر‌تخصصی و اخته و بدون نقطه عطف بدل شده؟

سینماروزان: برنامه تلویزیونی “هفت” منهای فصل اول خود که برنامه ای پیشرو نشان داد در هیچ کدام از فصول بعدی نتوانست به عنوان برنامه ای راهبردی و جریان ساز بدل شود و دلیل اصلی آن هم فقدان ژورنالیستهای زبردست و صاحب بینش در عقبه تولید برنامه بود. افت “هفت” فصل به فصل بیشتر شد و حالا کار به جایی رسیده که مباحث مطروحه در “هفت” تقریبا هیچ توجهی برنمی انگیزد.

روزنامه اصولگرای “صبح نو” که از جمله رسانه های منسوب به محمدباقر قالیباف رییس مجلس است در تحلیلی قابل تامل بر فصل اخیر “هفت” برخی از مشکلات آن را برشمرده بلکه اسباب تحولی شود در این برنامه.

متن گزارش “صبح نو” را بخوانید:

همزمان با ایام سی‌و‌هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر سری پنجم این برنامه با اجرای محمدحسین لطیفی از شبکه سه سیما پخش شد و تا جمعه‌شب‌ها میزبان مخاطبان تلویزیون است.

درحال حاضر این برنامه به مرحله‌ای رسیده که ویدئوهایش در سایت تلوبیون بیشتر از چند هزار بیننده ندارد و البته دیگر مطالب بیان‌شده در برنامه هم بازتابی در میان اهالی سینما ندارد. «هفت» در دوره‌های مختلف مدیریتی شبکه سه تعطیل شده و هر بار به امید یک تفاوت شگرف دوباره با سردبیر و مجری و تیم جدید روی کار آمده است اما گویا هیچ‌یک از این تغییرات نفعی به حال مهم‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون نداشته است.

محمدحسین لطیفی در اولین گفت‌وگوی خود در فصل جدید برنامه «هفت» عنوان کرد: «رویکرد بهروز افخمی و تیم پیشین را نمی‌پسندیده و می‌خواهد رفتاری پدرانه با سینما داشته باشد. او همچنین توضیح داده بود اینکه مردم را به تماشای مشکلات سینما بنشانیم و مردم به ما بخندند، رویکرد درستی نیست.»
حالا برنامه «هفت» که زمانی جزو پربیننده‌ترین برنامه‌های سیما بود، به خنثی‌ترین و بی‌مساله‌ترین برنامه تبدیل شده است. هیچ ‌سردبیری یا شیوه اجرا یا تیم قوی و مستحکمی پشت این برنامه نیست و به نظر می‌رسد تیم برنامه‌ساز با خستگی و محتوایی پوچ راهی آنتن رسانه ملی شده‌اند؛ از اجرای سرد و بی‌روح لطیفی و فضای مرده استودیو گرفته تا نقدهای ساده منتقدان و سرآمد همه آنها، مسعود فراستی (که دیگر نقدهایش دیده نمی‌شود) و نبود آیتم‌سازی‌های جذاب.

«هفت» مجتبی امینی هیچ ‌نقطه عطفی ندارد و نبود استراتژی و برنامه‌ای هدفمند باعث شکل‌گیری برنامه‌ای غیر‌تخصصی و اخته مانند «هفت» امروزی شده است. جای خالی یک تهیه‌کننده و سردبیر یا اتاق فکری‌ای که بتواند راهی برای گفت‌وگو درباره مسائل سینمای ایران بیابد در این دوره از برنامه بیشتر از همیشه احساس می‌شود. مجتبی امینی، تهیه‌کننده  «هفت» بیشترین رزومه کاری‌اش در برنامه‌‌‌سازی به تهیه‌کنندگی سریال «گاندو» برمی‌گردد و حالا با «هفت» سکان مهم‌ترین برنامه سینمایی تلویزیون را به دست گرفته است. متاسفانه در نبود سردبیر و تهیه‌کننده‌ای که بتواند خط‌مشی درست را برای برنامه و در گفت‌وگوها تعریف کند، این برنامه سقوط می‌کند، کمااینکه «هفت» در شیب سرازیری بسیار تندی قرار دارد.

«هفت» نمونه شاخص و مهم برنامه‌های سینمایی تلویزیون است که بی هر گونه اثرگذاری روی آنتن می‌رود. پیش از این در دیگر شبکه‌های تلویزیون برنامه‌های متعدد نقد و تحلیل سینما تولید می‌شد و می‌شوند و همه آنها کم و بیش با همین ساختار یکنواخت و ضعف‌های فاحش مواجه هستند.




حرفهای تازه مسعود فراستی که بدوبدو در نشست خبری یکی از فیلمهای جشنواره حضور یافته و افتخار کرده بود به ادا شدن حق مطلب⇐پوستر جشنواره شبیه کاغذ دیواری آشپزخانه بود!!/چطور “ابر بارانش گرفته” که الفبای سینما را هم بلد نیست کاندیدا می‌شود و جایزه می‌گیرد؟؟/ “آتابای” در حد یک فیلم آماتوری است که بازیگرش جلوی دوربین نعره می‌زند که بگوید من بازی بلدم!!/داستان جشنواره فجر کاملا ریل‌گذاری شده سیاسی، جناحی، باندی است!/همچنان نگاه بهشتی و یارانش بر جشنواره حکمفرماست!

سینماروزان: مسعود فراستی که در روندی عجیب و پیش‌بینی‌نشده حین برگزاری جشنواره در نشست خبری فیلم “روز صفر” حاضر شده بود و گفته بود افتخار می‌کند به اینکه حق مطلب با سینما ادا شده است در تازه‌ترین برنامه “هفت” انتقادات تندی را نثار جشنواره فجر کرد بدون اینکه بگوید این همان جشنواره‌ایست که پنج جایزه را تقدیم فیلم محبوب ایشان می‌کند؛ حتی اگر عوامل فیلم، اختتامیه را تحریم کرده باشند!!

این منتقد سینما با بیان اینکه در ابتدا بگویم که این پوستر جشنواره بدترین پوستر در تاریخ جشنواره از ابتدا تاکنون است، گفت: اصلا معلوم نیست این پوستر چیست. یعنی از این بی‌سلیقه‌تر، بی‌فرم‌تر و بی‌هویت‌تر پوستر ندیده‌ام. من در نقد این 10 روز می‌خواستم بگویم، دوستان گفتند بگذارید بعد. از این بدتر نمی‌شود و هیچ معنی ندارد؛ شبیه کاغذ دیواری برای آشپزخانه است.

 مسعود فراستی گفت: فکر می‌کنم مجموعه جشنواره از انتخاب دبیر، انتخاب هیات انتخاب و انتخاب داوران برمبنای یک سلیقه خاص است که رئیس این سلیقه خاص یک بار گفت این ریل‌گذاری که ما کردیم حالاحالاها در سینمای ایران برپاست. این را آقای بهشتی گفت (سید محمد بهشتی شیرازی مدیرعامل فارابی و مدیر جشنواره فیلم فجر در سال‌های 62 تا 73) و می‌بینیم این جمله درست است و ریل‌گذاری که آقای بهشتی و یارانش کردند که اساسا ریل‌گذاری سینمای جشنواره‌ای بود آن طیف و نگاه همچنان بر سینمای ایران حاکم است. از دبیر جشنواره تا هیات انتخاب، هیات داوران و نتیجه آرا و تقسیم جوایز.

وی افزود: نظرم را راجع به فیلم “خروج” ابراهیم حاتمی کیا می‌دانید اما کاندیدا نشدنش را نمی‌فهمم و بعد فیلم “ابر بارانش گرفته” که الفبای سینما را هم بلد نیست کاندیدا می‌شود و جایزه می‌گیرد. “آتابای” در حد یک فیلم آماتوری است که پولش را بازیگر داده و نوشته و در جلوی دوربین نعره می‌زند که بگوید من بازی بلدم. این نه کارگردانی و فیلمنامه به معنای جدی دارد اما کاندیدای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی می‌شود و حتی در در نزدیک دریافت جایزه قرار می‌گیرد.

فراستی با بیان اینکه خوشبختانه همه نظر من راجع به فیلم ابراهیم (فیلم خروج ساخته حاتمی کیا) را می‌دانند، گفت: اما می‌خواهم این داوری را تحلیل کنم. یعنی همان خطی که گفتم؛ آدم‌های طیف حاتمی کیا و کسانی که نه می‌گویند، مستقل از اینکه شما فیلمش را دوست داشته باشید یا نداشته باشید، حذف می‌شوند. به نظر من داستان جشنواره فجر کاملا ریل‌گذاری شده سیاسی، جناحی، باندی است و این را به صدای بلند می‌گویم و به همین دلیل جایزه‌اش اعتبار ندارد. نه این تنها نظر من است بلکه نظر خیلی از آدمهایی که اهل سینما هستند چه مخاطبان حرفه‌ای و چه اهل نقد این است که این جوایز کاملا قابل پیش‌بینی بوده و ارزش جایزه جشنواره فجر را ندارد.

وی با بیان اینکه عکس‌العمل به تحریم شدگان خیلی بامزه است، گفت: راحت باج می‌دهیم. طرف جشنواره را تحریم کرده و در این فیلم معین بازی هم بلد نیست. به جشنواره فحش می‌دهد و تحریم می‌کند و جایزه اول را هم به او می‌دهیم. یعنی چه؟ این یعنی تقسیم غنائم برمبنای خط فکری سینمایی ریل‌گذاران اواسط دهه 60.

فراستی با تاکید بر اینکه مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر توهین آمیز است، تصریح کرد: کارگردانی دست کیست؟ این کارگردانی فاجعه است. کوچکترین کنترل و احترامی برای مخاطب نیست. یعنی دور هم جمع شده‌ایم و خیلی مشکلات بیرون داشتیم (این جمله همیشگی است) و نمی‌خواستیم بپذیریم و به زور پذیرفتیم و بلد نیستیم کارگردانی کنیم. شهیدی‌فر که کارش را بلد است نمی‌توانست کنترل کند. من به نظرم این اختتامیه درست بود و همه‌اش به هم می‌خورد. آن جشنواره آن اختتامیه را هم در پی دارد.




مجری “هفت” هم به جرگه منتقدین جشنواره فجر پیوست⇐جشنواره در رسالتی که برعهده داشته، باخته!/چه فایده دارد که فیلم من به جشنواره راه پیدا کند، برایش سوت بزنند و بعد جایزه را به شخص دیگری بدهند؟؟/مدیریت هنرمندان، سخت نیست ولی چون از هنر بویی نبرده‌اند نمی توانند هنرمند را به‌خوبی مدیریت کنند!!

سینماروزان: محمدحسین لطیفی مجری فصل اخیر “هفت” با انتقاد از عدم ورود فیلم تازه‌اش “مرد نقره‌ای” به جشنواره فجر، به مدیریت هنری تاخت.

محمدحسین لطیفی با اشاره به چرایی عدم ورود فیلمش به جشنواره گفت: وقتی از یکی از اعضای هیات انتخاب پرسیدم، نمی دانم نظر شخصی‌شان بود یا خیر اما در پاسخ به من گفت «سلیقه هیات انتخاب نبود»! متأسفانه من این جمله را درک نمی کنم. سلیقه هیات داوران قابل فهم است اما سلیقه ای عمل کردن هیات انتخاب را اصلا نمی فهمم، چون جشنواره ضوابطی برای انتخاب فیلم ها و ارائه به بخش داوری دارد که باید طبق آن ضوابط عمل کنند نه سلیقه‌ای.

لطیفی با انتقاد از این نوع نگاه به انتخاب آثار در جشنواره فجر، عنوان کرد: احتمالا من هم باید یک فیلم برای جشنواره‌های خارجی بسازم، تا کارم در داخل بهتر دیده شود. برخی از دوستان علاقه داشتند تا فیلم را در جشنواره ببینند، اما جشنواره برای من چه چیزی دارد؟ چه فایده دارد که فیلم من به جشنواره راه پیدا کند، برایش سوت بزنند و بعد جایزه را به شخص دیگری بدهند؟؟

کارگردان «روز سوم» با اشاره به تحریم جشنواره از سوی برخی از اهالی سینما عنوان کرد: عده ای جشنواره را تحریم کردند و اتفاقا به جشنواره هم آمدند، اما من به جز زمانی که در برنامه «هفت» بودم تا سه سال پیش از آن اصلا در جشنواره شرکت نکردم، زیرا معتقدم که جشنواره در رسالتی که برعهده داشته باخته و آن رسالت ایجاد دوستی و مودت بین فیلمسازان است.

وی با انتقاد از روشی که برخی از مدیران فرهنگی در پیش گرفته اند، گفت: مدیریت هنرمندان سخت نیست، سختش می کنند، چون از هنر بویی نبرده‌اند نمی‌توانند هنرمند را نیز به خوبی مدیریت کنند




تکرار حرف سینماروزان در “هفت”⇐ تحریم جشنواره چه ربطی دارد به بازیگران ارگانی؟؟

سینماروزان: هفته گذشته و بعد از ادعای تحریم جشنواره توسط بابک حمیدیان بازیگر فیلم ارگانی “روز بلوا”ی اوج و به‌دنبال آن موضع‌گیری خنثای بهروز شعیبی کارگردان فیلم نسبت به خط و ربط محصولش، این تناقض را زیر سوال بردیم.(اینجا را بخوانید)

حالا در برنامه تازه “هفت” نیز ژست تحریم جشنواره توسط بازیگران ارگانی به چالش کشیده شده و در بخش میز رسانه گفته شد: بازیگرانی که در فیلمهای ارگانی بازی کردند چرا باید بیایند جشنواره را تحریم کنند؟؟!!

به غیر از بابک حمیدیان، پیمان معادی بازیگر فیلم “درخت گردو” که جزو آثار مطلوب ارزشیون در جشنواره است نیز جزو تحریم‌کنندگان جشنواره است. “درخت گردو” را مصطفی احمدی تهیه‌کننده متبوع اول مارکت همراه اول مخابرات تولید کرده است.

مابقی تحریم‌کنندگان شاخص جشنواره افرادی هستند نظیر علی مصفا، تهمینه میلانی، جعفر پناهی، محمد رسول‌اف، محمدعلی سجادی، رضا درمیشیان، حمید فرخ‌نژاد، ژیلا ایپکچی، محمدرضا مویینی، فریدون شهبازیان، جمیل رستمی، مرضیه وفامهر، اشکان اشکانی، مصطفی خرقه‌پوش، زینت رضا و… که هرچند بعضا حمایت‌های فارابی و تلویزیون را داشته‌اند ولی هیچ‌گاه به‌صورت گل‌درشت حمایت ارگانهای متمول ارزشی و رسانه‌های اینها را نداشته‌اند.




فرار رو به جلوی “هفت” برای رهایی از پاسخگویی به گافهای متعدد؟!

سینماروزان: فصل تازه برنامه سینمایی “هفت” به لحاظ کیفیت، در زمره انتقادبرانگیزترین فصول این برنامه است. کمبود نیروهای مجرب سینمایی-رسانه ای در هسته تولید این برنامه موجب شده مدام گافهایی مختلف در این برنامه روی دهد. گافهایی که از معرفی یک نیروی تولید به عنوان تهیه کننده سینما تا طرح ادعایی مبنی بر جایزه بری “خانه پدری” از جشنواره فجر(!) تا انتشار توام با اغلاط املایی محتوای برنامه در کانال رسمی برنامه را شامل میشود.

تازه ترین مناقشه حول این برنامه بر سر بیانیه ای صورت گرفته که از سوی سازمان سینمایی و در تشریح روند دریافت مجوز “خانه پدری” منتشر شده است. سازمان سینمایی در بیانیه ای با نقد اظهارات ارائه شده درباره این فیلم در برنامه “هفت” به صراحت از بلامانع اعلام شدن نمایش فیلم در جلسه ۹۰/۹/۷  شورای پروانه نمایش یعنی مقارن دولت دوم احمدی نژاد پرده برداشت.

دست اندرکاران “هفت” متعاقب این بیانیه، در اطلاعیه ای متقابل بی کمترین اشاره ای به ادعای نادرست کارشناس(!) برنامه شان در جایزه بری “خانه پدری” از جشنواره فجر و بی کمترین اشاره به اینکه اولین بار نمایش این فیلم توسط شورای مستقر در سازمان سینمایی دولت مهرورزی بلامانع تشخیص داده شده است، خواستار این شده اند که رییس سازمان بجای بیانیه دادن در برنامه زنده حاضر شود!!

اینکه گردانندگان “هفت” از انتظامی خواسته اند به جای مکتوب و مستند کردن حرفهایش به “هفت” برود مثل این است که یکی هم پیدا شود و به گردانندگان “هفت” بگوید چه نیازی است به صرف کلی هزینه برای ارائه برنامه عمدتا شفاهی تان به صورت تصویری؟ فایل صوتی حرفها را در کانالتان بگذارید و تمام.

همان طور که گردانندگان “هفت” خود را مختار میدانند که در اوضاع بغرنج اقتصادی حاکم بر رسانه ملی، بودجه ای دراختیار گیرند برای تولید یک برنامه تصویری باید این اختیار را برای رییس سینما هم قائل باشند که  مختار باشد به چگونگی ارایه نظراتش! بخصوص که در پیاده کردن صحبتهای مهمانان برنامه “هفت” و ارائه آنها در کانال این برنامه عموما اغلاطی املایی به چشم میخورد که طبیعتا واهمه هر مهمانی نسبت به حضور را موجب خواهد شد و طبیعتا اگر این مهمان، یک منصب فرهنگی هم داشته باشد این واهمه بیشتر هم خواهد شد. فقط تصور کنید که مهمانی در “هفت” اخیر از “اغماض” سخن رانده و در برگردان متنی، همین واژه را با “قاف” در کانال برنامه قرار داده اند!!

از اینها گذشته حسین انتظامی به واسطه سوابق رسانه ایش از همان ابتدای حضورش در سازمان سینمایی مانیفست رسانه ای خویش را منتشر نمود. برطبق این مانیفست که در سایت سازمان هم موجود است تمام خبرنگاران میتوانند بلااستثناء هر سوالی که از رییس یا زیرمجموعه های سازمان دارند را به صورت شفاف برای روابط عمومی ارسال کنند تا طبق پروتکل اعلامی حداکثر در 6 ساعت اداری به سوالات پاسخ داده شود. روندی که طی این مدت اجرا شده و مصاحبه های متعددی از رییس سازمان و مدیران منتشر شده و حضور آنها را نیز در برنامه های مختلف تلویزیونی از برنامه صبحگاهی شبکه سه تا برنامه شامگاهی شبکه خبر را رقم زده است.

پس چرا دست اندرکاران “هفت” هم به مانند دیگر فعالان رسانه ای اگر سوال یا سوالاتی از انتظامی دارند منطبق با همین مانیفست پیش نمیروند؟؟ آیا “هفت” تافته جدابافته است یا اصلا دست اندرکاران “هفت” از وجود چنین مانیفستی بی خبرند؟؟




انتقادات همزمان رسول صدرعاملی از “خندوانه” و “هفت” و تلویزیون⇐بخش‌هاي مختلفي از حرف‌هايي كه درباره مسائل جامعه زدم از “خندوانه” حذف شد!/در “خندوانه” گفتم که مجرم‌كردن جوان‌هاي ما به دلیل بدحجابي كار درستي نبوده ولی متأسفانه حرفهایم را قیچی کردند!/حرف من در “خندوانه” این نبود که امام(ره) نگفته آب و برق مجانی دهید؛ حرف من این بود که امام گفته آب و برق مجانی بدهید ولی به فکر انسان‌سازی و آزادیخواهی هم باشید/چرا در “هفت” به همه فیلمها به‌طور منصفانه پرداخته نمی‌شود؟!/چرا محمدحسین لطیفی در “هفت” فقط از یک سری فیلم خاص حمایت می‌کند؟؟/تلویزیون به ما تیزر نمی‌دهد و حتی جواب تلفن ما را هم نمی‌دهد درحالی‌که سه فیلم رایگان برایشان ساختم!!

سینماروزان: تازه‌ترین فیلم رسول صدرعاملی با عنوان “سال دوم دانشکده من” که امتداد علایق این کارگردان در همکاری با دختران نوجوان نابازیگر است فروش بالایی نداشته و البته که در این فروش پایین، فارغ از مضمون نه‌چندان بکر اثر، بایکوت فیلم توسط تلویزیون هم بی‌تاثیر نبوده است.

رسول صدرعاملی به تازگی در گفتگو با “اعتماد” و در خلال نقد مدیریت میانی جامعه نقدهای تند و تیزی را نثار رسانه ملی و برنامه هایی نظیر “هفت” و “خندوانه” کرده است.

صدرعاملی با نقد مدیریت میانی جامعه گفت: مشكلات جامعه امروز ما، نتيجه مديريت برخي مديران مياني است و كساني كه در جاي مناسب خود به عنوان مدير قرار نگرفته‌ بودند. آنها سمت‌هايي را قبول كردند و مسووليت‌ها و ماموريت‌هايي را پذيرفتند كه يا از عهده‌‌اش برنمي‌آمدند يا ظرفيت آن مسووليت را نداشتند. به نظر مي‌رسيد كشور در چهار دهه پيش، بيشتر نياز به مديران قابل اعتماد داشت نه مديران كاملا متخصص و كاربلد و شايد حالا بتوان اين مساله را آسيب‌شناسي كرد و گفت اي ‌كاش در انتخاب مسوولان در همه زمينه‌ها، از كشاورزي، صنعت، سياست و … گرفته تا آموزش و پرورش، دقت بيشتري به عمل مي‌آمد.

صدرعاملی ادامه داد: به همه وزارتخانه‌ها و تشكل‌ها، از فرهنگ و ارشاد خودمان گرفته تا مثلا جهانگردي اين نقد وارد است كه خيلي كارها در اين مراكز انجام نشده و تازه آدرس‌هاي غلط هم به افكار عمومي داده شده است. حالا اين عملكرد ذره‌اي با مباني و باورهايي كه نسل ما به‌خاطرش انقلاب كرد، مرتبط به نظر نمي‌رسد. من مصداق اين ماجرا را در گفت‌وگو با برنامه «خندوانه» عنوان كردم اما خب، در آن برنامه بخش‌هاي مختلفي از حرف‌هايي كه درباره مسائل جامعه زدم حذف شد و فقط يك جمله‌اش (آن هم كات خورده و مغشوش) پخش شد!

رسول صدرعاملی درباره حذفیات حرفهایش از “خندوانه” اظهار داشت: من در بخش عمده آن گفت‌وگو كه پخش نشد، در واقع مي‌خواستم به سياست‌گذاري‌هاي مساله برخورد با جوانان و نوجوانان – مثلا در زمينه حجاب- در طول چهل سال گذشته، نقد جدي داشته باشم و اين هم حرفي نيست كه امروز زده باشم. از بيست‌واندي سال قبل تا به حال دارم مي‌گويم كه جرم‌انگاري و مجرم‌كردن جوان‌هاي ما به دلايل پيش‌پا افتاده‌اي مثل بدحجابي كار درستي نبوده است. ما انبوهي از بچه‌هاي خودمان را متهم و آنها را مجرم تلقي كرديم و حالا كه به آن سال‌ها نگاه مي‌كنيم، براي‌مان سوال است كه چه كسي مي‌خواهد از آن نوع نگرش و آن سياست‌ها دفاع كند؟ ما يا باحجاب داريم يا بي‌حجاب. كسي كه ما به او مي‌گوييم بدحجاب، كسي است كه حجاب را در باور يا تربيت خودش نپذيرفته ولي به احترام قانون و بقيه افراد جامعه و قوانين اجتماعي آن را به شيوه خودش رعايت مي‌كند. پس بايد به او احترام گذاشت، نه اينكه او را مجرم تلقي كرد.

صدرعاملی ادامه داد: اينكه من در آن برنامه “خندوانه” گفته بودم: «امام خميني نگفته كه من آب و برق مجاني به مردم مي‌دهم» در حالي كه حرف من اين نبود! حرفم در آن برنامه اين بود كه شادروان «عباس اميرانتظام» سخنگوي دولت وقت (بعد از پيروزي انقلاب و نه قبل از آن و نه در بهشت زهرا) اعلام مي‌كند ما مي‌خواهيم تلاش كنيم به افراد آسيب‌پدير و فقير جامعه آب و برق مجاني بدهيم. تاريخش هست. چند روز پس از اين اعلام، امام خميني طي يك سخنراني اعلام كرد كه؛ «مساله ما آب و برق مجاني نيست. آب و برق مجاني بدهيد اما مساله ما انسان‌سازي است.». اين نگاه درستي است چرا كه نسل ما به خاطر آب و برق مجاني انقلاب نكرد و حرف من اين بود. اما وقتي همه حرف‌هاي من حذف شد و فقط همان يك جمله باقي ماند، آن موقع من دچار مشكلات جدي شدم. انسان‌سازي از نگاه من يعني همان آزاديخواهي، آرمانگرايي و تعريف درست از استقلال. اينكه هر كس آيين و مرام خودش را داشته باشد و عقيده و نظرش نزد قانون محترم باشد. همه اين آمال نه تنها در بيشتر موارد به بار ننشست، بلكه مثل همان ماجراي «مجرم‌سازي» كه اشاره كردم، يك نوع بدبيني و بددلي هم در بين اعضاي خانواده به وجود آورد. من معتقدم نسل من در اين مورد به نسل‌هاي بعد خود بدهكار است و حتي مي‌توان گفت گنهكار! ما هرگز ياد نگرفتيم اصلاح را از خودمان شروع كنيم و رياكاري و دروغ را ترويج كرديم.

رسول صدرعاملی با انتقاد از تلویزیون که تیزرهای فیلم “سال دوم…” را پخش نمی‌کند اظهار داشت: من سه فيلم با موضوع زاير به همراه مرحوم «سيدكمال طباطبايي» براي شبكه يك ساختم. من و آقاي طباطبايي يك ريال دستمزد هم بابت‌شان نگرفتيم. فيلم ساختيم تا باب فيلمسازي براي تقويت اعتقادات در سينما باز شود. همه عوامل اين سه فيلم با كمترين دستمزد با ما كار كردند. حالا همين صداوسيما، كمترين حمايت را از فيلم‌هاي من نمي‌كند و حتي جواب تلفن من را نمي‌دهد.

صدرعاملی افزود: واقعيت اين است كه تلويزيون تمام تيزرها را به فيلم‌هاي منطبق با سليقه سياسي مديرانش مي‌دهد. اما ‌اي كاش مسوولان تلويزيون بدانند فيلم «سال دوم دانشكده من» و فيلم‌هايي شبيه به آن، جايگاه اجتماعي خاص خود را دارند. اين نوع فيلم‌ها هم نياز به حمايت دارند و بايد به مخاطب معرفي شوند. اگر در برنامه «هفت»، «محمدحسين لطيفي» و «مسعود فراستي» برنامه نقد فيلم برگزار مي‌كنند، بايد به همه فيلم‌ها، بي‌طرفانه و به‌طور مساوي بپردازند. اين براي رسانه ملي و سازندگان و مجريان اين برنامه خيلي بد است كه فيلم‌ها را انتخاب مي‌كنند، به يك فيلم زياد مي‌پردازند و فيلم ديگر را ناديده مي‌گيرند. وقتي همكار عزيز من، آقاي لطيفي در برنامه‌اش از يك‌سري فيلم‌ خاص حمايت مي‌كند و از فيلم‌هاي ديگر اسمي برده نمي‌شود، كاملا مشخص مي‌كند كه گردانندگان «هفت» فعلي، با بعضي فيلمسازان خوب نيستند. اين براي رسانه ملي بد است.

صدرعاملی با اشاره به پیشنهادی که برای اجرای “هفت” داشته گفت: واقعا فرصت اجرای “هفت” را ندارم. يك سال همزمان برپايي جشنواره فيلم فجر، ده روز فريب «بهروز افخمي» را خوردم كه مهمان آن برنامه شدم. (مي‌خندد) قبل از آغاز برنامه «هفت» در دوره جديد، «مسعود فراستي» اصرار داشت با هم برنامه را اجرا كنيم. شوق اين كار را ندارم. اجراي برنامه را بر عهده گرفتن، قبول يك مسووليت است. بايد وقت بگذاري و زحمت بكشي تا هفته‌اي يك‌بار براي مخاطبان تحليل ارايه دهي. اين نبايد باشد كه فراستي وقتي قرار است از «جان فورد» حرف بزند، تصويري از يك فيلم ديگر در برنامه پخش شود و او عصباني شود كه اين تصوير پخش شده مد نظر من نبوده. او نبايد در قبال مخاطبان برنامه‌اش كم‌فروشي كند و بايد براي مخاطبش احترام قايل شود. خطاب به او مي‌گويم؛ تويي كه فيلم فيلمسازان داخلي را نقد مي‌كني، بپذير كه ما هم برنامه تو را نقد كنيم. پس براي برنامه‌ات زحمت بكش و كم‌فروشي نكن!




ادعای سردبیر برنامه «نقدسینما» که با حمایت حوزه هنری روی آنتن میرود⇐پیشنهاد مالی شبکه ۳ به بهروز افخمی خیلی پر و پیمان‌تر از پیشنهاد حوزه بود/افخمی به «هفت» نرفت چون سبک و سیاق فروغی را نپسندید!!

سینماروزان: در دوران رونق رسانه‌های مستقل سینمایی اینکه دو شبکه مختلف تلویزیون، دو برنامه سینمایی روی آنتن بفرستند و البته هیچ کدام از این دو برنامه هم نتوانند پیشروی رسانه های مستقل را داشته باشد عجیب نیست.

به هر حال وابستگیهای مادی و معنوی دست اندرکاران چنین برنامه هایی به محافل و جریانات نهادی-ارگانی، باعث میشود دست به عصا حرکت کنند و اینجاست که طرح مسائلی مانند «مجری دزدی» یکی از این برنامه ها از دیگری است که به جای محتوای برنامه ها، جریان خبری ایجاد میکند.

بهروز افخمی که برنامه سینمایی «نقدسینما»ی شبکه پنج را اجرا میکند پیشتر کاندیدای اجرای فصل اخیر «هفت» بود ولی به ناگاه سر از «نقدسینما» درآورد و همین شبهه مجری دزدی حوزه هنری که حامی مالی «نقدسینما»ست را شکل داد.

محمدرضا رضاپور سردبیر «نقدسینما» با رد این شبهه ها به مریم اکبرلو در «سوره سینما» گفت:  اینکه چرا افخمی از «هفت» جدا شد و به «نقد سینما» پیوست و کلید واژه ای که خیلی تکرار می شد این بود که حوزه هنری یک پیشنهاد مالی خیلی سنگین به آقای افخمی داده ولی این در حالیست که ما زمانی با افخمی وارد گفت و گو شدیم که به ایشان برنامه «هفت» پیشنهاد شده بود اما داشت فکر می کرد که اگر من بخواهم «هفت» را اجرا کنم نیاز به یک تیم محتوایی جدی و یک تیم تولید جدی دارم . اولین بار هم که ما ایشان را دیدیم با ما اینجوری صحبت کردند که اگر من بخواهم «هفت» را بگیرم شما به من کمک می کنید؟ یعنی محمد تنکابنی به عنوان تهیه کننده و من هم به عنوان کسی که قرار است تیم محتوایی را سرپرستی کند. که ما اعلام آمادگی کردیم، یک برنامه هایی هم داشتیم به ایشان هم گفتیم ، جلسه بعدی که ایشان را دیدیم به قطعیت رسیده بود که نمی خواهد با شبکه سه کار بکند ، بخش عمده ای هم اتفاقات مدیریتی بود یعنی آقای افخمی کلا سبک و سیاق علی فروغی را نپسندیده بود، در حالیکه بعدها ما فهمیدیم پیشنهاد مالی ای که شبکه سه داده بود خیلی پیشنهاد پر و پیمان تری بود.

رضاپور ادامه داد:  ما کاملا اخلاقی عمل کردیم و زمانیکه افخمی داشت با «هفت» جلو می رفت خودمان را به عنوان گزینه مطرح نکردیم و زمانی وارد مذاکره شدیم که ایشان اعلام کرده بود من «هفت» را نمی خواهم و حتی بهروز افخمی در مصاحبه ای هم عنوان کردند که وقتی من با بچه های «نقد سینما» صحبت کردم، بچه ها یک طراحی کامل داشتند و می دانستند قرار است برنامه به چه سمت و سویی برود و نکته مهم بعد هم بحث مالی بود که همانطور که گفتیم رقم پیشنهادی شبکه سه به مراتب بیشتر از مبلغی بود که ایشان الان از حوزه دریافت می کنند ولی خب انتخاب خودشون اینطور بود و حوزه هنری از تهمت مجری دزدی که به آن زده شد ، کاملا مبری است.




حبیب اسماعیلی روی آنتن زنده بیان کرد⇐در هیچ دوره ای از سینمای ایران این همه بی نظمی در اکران وجود نداشته است!!/چرا اکران رمضان را به فصل مرده اکران بدل کردند تا فقط تعدادی از فیلم‌ها بفروشند و بقیه سوخت شوند!؟؟!/  مگر اینهایی که مجبور به اکران رمضان شدند پول تولید خود را از سر راه آورده اند؟!/صاحبان فیلمهای سینمایی نمیدانند فیلمشان چه زمانی اکران میشود و به ناگاه فیلمهای ویدیویی سر از اکران درمیاورند!!/باعث تأسف است که پس از چهل سال هنوز به یک آیین نامه استاندارد برای اکران نرسیده ایم؟؟/چرا مدیران و سیاستگذاران سینما به فکر سامان دادن اکران نیستند؟؟

سینماروزان: آشفتگی های اکران در چند سال اخیر آن قدر زیاد شده که تقریبا هفته ای نیست که گلایه ای را از سوی بدنه مستقل و غیرمافیایی سینما موجب نشود ولی عجبا که حلقه بالادستی مدیریت سینما جه در بخش دولتی و چه در بخش صنفی به دنبال سامان دادن آن نیست.

حبیب اسماعیلی مدیرعامل موسسه تولید و پخش رسانه فیلمسازان مولود روی آنتن زنده برنامه “هفت” با گلایه از روند نامناسب اکران بیان داشت: در هیچ دوره ای از سینمای ایران این همه بی نظمی در اکران وجود نداشته است. ما چهل سال از انقلاب را طی کردیم. باعث تأسف است که بعد از ۴۰ سال هنوز آیین نامه ثابت و استانداردی برای اکران نداشته باشیم؟ چرا مدیران و دست اندرکاران سینما به فکر اکران نیستند؟ الان زمان مرده اکران است. چرا باید یک سری از فیلم ها سوخت شوند؟ مگر بقیه فیلم ها پول خود را از سر راه آورده اند؟ چرا به قانون ثابتی در اکران نمیرسیم؟

حبیب اسماعیلی با اشاره به اجرای نادرست ممیزی گفت: یک سری از فیلمها قابل تشخیص برای پخش در شبکه نمایش خانگی یا تلویزیون است و میشود با ممیزی مناسب آنها را به سمت مدیاهای خودشان هدایت کرد. دلیلی ندارد که یک تله فیلم یا فیلم ویدیویی در سینما اکران شود!

حبیب اسماعیلی با انتقاد از وضعیت اکران فیلم‌ها و نبود آیین نامه مشخصی برای اکران، گفت: چرا مدیران و سیاستگذاران سینما به فکر سامان دادن به وضعیت اکران نیستند؟؟ مگر میشود آیین نامه ثابتی برای اکران وجود نداشته باشد؟ صاحبان فیلمهای سینمایی نمیدانند فیلمشان چه زمانی اکران میشود و به ناگاه فیلمهای ویدیویی سر از اکران درمیاورند!!

اسماعیلی با اشاره به مهجوریت فیلمهای اکران رمضان بیان داشت: چرا اکران رمضان را به فصل مرده اکران بدل کردند تا فقط تعدادی از فیلم‌ها بفروشند و بقیه سوخت شوند!!؟؟  مگر اینهایی که مجبور به اکران رمضان شدند پول تولید خود را از سر راه آورده اند؟!

اسماعیلی خاطرنشان ساخت: زمان مدیریت حیدریان موضوع یکپارچگی صنوف وجود داشت و الان هم حسین انتظامی دنبال این موضوع است اما کسانی که منافع آنها به خطر می افتد مخالف این موضوع هستند و همین عدم یکپارچگی است که آسیبهای جبران ناپذیری به بدنه سینما از تولید تا اکران میزند. صنف ما چرا صنفی نیست که خودش مشکل را حل کند؟ صنف یکپارچه تهیه کنندگان اگر شکل گیرد جلوی ویژه خواری هم در تولید و هم در اکران را خواهد گرفت.




پرسشهای یک رسانه اصولگرا درباره برنامه‌های جشنواره‌ای سیما⇐چرا برنامه‌های «هفت» و «نقدسینما» حمایت بی‌سابقه‌ای داشتند از فیلم‌هایی که محمدصادق رنجکشان در آنها سرمایه‌گذاری کرده است؟؟/اصرار شبکه سوم در استفاده از منتقدان(؟) بدون عقبه در «هفت» چه بود؟/آیا صرف اتصال به انجمنی تأسیس شده توسط سرپرست فیلم و سریال شبکه سوم عاملی بود بر این حضور؟/چرا منتقدانِ اخیرا مدیرشده، آستین را برای نقد فیلم‌های جریان روشنفکری بالا نزدند؟؟

سینماروزان: هرقدر هم که محصولات سینمایی رادیو و تلویزیون در جریان سازی موفق نباشند باز هم به واسطه آبشخور مالی این برنامه ها هم که شده هستند جماعتی که خود را نصف میکنند برای حضور در تیم تولید یا اجرای این برنامه ها!! عطش دیده شدن در میان بسیاری از منتقدنمایان فاقد تأثیرگذاری در روزگار غلبه سایبر هم باعث میشود هرازگاه از این جماعت نیز برای مهمانی در این برنامه ها دعوت به عمل آید و آنان نیز اغلب با روخوانی محتواهای عرضه شده در رسانه های مستقل، میکوشند در این برنامه ها حضور پیدا کنند.

به گزارش سینماروزان «نقد سینما» و «هفت» دو برنامه سینمایی تلویزیون در ایام جشنواره نیز امتداد چنین نگاهی در برنامه سازی بودند؛ یعنی فقط تولید شده بودند که باشند و دریغ از آن که سر سوزنی جریان‌سازی در میان مخاطبان داشته باشند! یک دلیل این ضعف را باید در گردآوری آدمهایی متصل به یک جریان فکری خاص در این برنامه ها دانست.

خبرگزاری اصولگرای «تسنیم» در تحلیلی بر چرایی بایکوت فیلم ارگانی «ماجرای نیمروز: ردّ خون» به طرح پرسشهایی درباره کیفیت این دو برنامه پرداخته است! هرچند بهانه این طرح پرسش فقط و فقط بایکوت فیلمی نه چندان قابل توجه به نام «رد خون» بوده و البته جدی گرفتن بیش از حد یکی مثل مسعود فراستی-که برای فیلمهای رنجکشان حسابی تبلیغ کرد و اتفاقی برای این فیلمها در داوری نیفتاد- در جای جای این تحلیل به چشم میخورد، ولی به هر حال مرور برخی پرسشهای این رسانه خالی از فایده نیست.

متن تحلیل «تسنیم» را بخوانید:

فیلم «ماجرای نیمروز: رد خون» درباره حمله بزرگترین جوخه ترور پس از انقلاب اسلامی، در ایام برگزاری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر، رسماً توسط کارشناسان تلویزیون ترور شد. این دومین سالی است که منتقدان سینمایی، فیلمی انقلابی را در شبکه‌های مختلف رسانه ملی ترور می‌کنند. سال گذشته حین برگزاری سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، فیلم «به‌وقت شام» در اتفاقی مشابه، توسط جوخه ترور منتقدان سینمایی در شبکه‌های مختلف تلویزیونی ترور شد.

به‌تبع حمله به فیلم «به‌وقت شام»، ابراهیم حاتمی‌کیا در اختتامیه سی و ششمین جشنواره فیلم فجر روی سن جشنواره حاضر شد و حین دریافت سیمرغ کارگردانی‌اش گفت: من فیلمساز وابسته و فیلمساز این نظامم. من افتخار می‌کنم از کسانی حرف می‌زنم که باورشان دارم. من سی سال است روی این سن می‌آیم و می‌روم. از سازمان اوج تشکر می‌کنم. آنها خیلی زحمت می‌کشند و باید نام سربازان گمنام امام زمان(عج) را به آنها داد. متأسفم از همکارانم که وقتی اسم این سازمان‌ها و… به‌‌میان می‌آید، به آن معنا می‌دهند. افتخار می‌کنم برای مدافعان حرم فیلم ساختم. افتخار می‌کنم از بچه‌های سپاه و حاج قاسم سلیمانی جایزه گرفتم. بابت کارهایم پشیمان نیستم. اگر خانه سینما به محل کارآفرینی تبدیل شود، من کارآفرینم چرا که یک سال رزق به آنها رساندم. امثال رشیدپور این واژه‌ها را می‌سازند. به تلویزیون اعتراض می‌کنم از مسئولان شبکه سه و دو، شکایتم را به خدا می‌برم. حاج قاسم سلیمانی با دیدن فیلم من اشک ریخت. این نگاه واقعاً زشت است برای این مملکت. من شکایتم را پیش خدا می‌برم.

آن روزها تلویزیون دست‌خوش تحولات مدیریتی کنونی نشده بود و تفکر سلبریتی‌پروری انقلابی، هنوز در صدا و سیما، جای محافظه‌کاری مدیران کهنسال را نگرفته بود و فریادهای اعتراض حاتمی‌کیا نسبت به نقد ناجوانمردانه فیلم به‌وقت شام اوج گرفت.

مهدی آذرپندار، سرپرست فعلی گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما که در آن زمان حکمش  را دریافت نکرده بود در یکی از جراید، سند معتبر و گرانبهایی از خود باقی گذاشت و در یک هم‌سویی با ابراهیم حاتمی‌کیا نوشت: فریاد حاتمی‌کیا، انتقام ما بود از همه‌‌ شب‌هایی که در جشن‌ها و محافل این سینمای محفلی غریب ماندیم و بغض کردیم. اینها چه منتقدانی هستند که یک نفر را برگزیده می‌کنند و بعد روی سن، به‌زعم خودشان تصمیم می‌گیرند جایزه‌‌ خودشان را لجن‌مال کنند؟ و ایضاً انتقام‌مان را گرفتیم از بیست‌ و ششم مرداد 96؛ از آن شب جمعه‌ای که قرار بود «محمدحسین مهدویان» بابت کارگردانی «ماجرای نیمروز» دیپلم افتخار یازدهمین جشن منتقدان و نویسندگان را بگیرد و آن هم از دست چه‌کسی؟ «جعفر پناهی»، از همان شبکه دویی که سابقاً پول فیلم جعفر پناهی را می‌داد و حالا این روزها اجازه می‌دهد منتقدانی با مغزهای کوچک بنگ‌زده، آنتن را همان‌قدر امن بدانند برای خودشان که انگار اینجا هم همان جشن محفلی‌ خودشان است و می‌توانند همه‌ امراض روحی‌شان را بر سر فیلم‌های درخشان انقلاب تخلیه کنند!

مهدی آذرپندار سرپرست گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما در پایان این متن می‌نویسد:آقای حاتمی‌کیا! سرباز سرافراز نظام! ما با فریاد شما، حساب‌مان را از سی و چند سال پیش تا امروز با سینما و تلویزیون تسویه کردیم و انتقام‌مان را یکجا گرفتیم. سپاس!

به‌استناد تصدیق بسیاری در متن سازمان صدا و سیما؛ هم بغض ابراهیم حاتمی‌کیا، هم‌اکنون در کسوت سرپرست گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما، نفر دوم این شبکه به‌حساب می‌آید و در بسیاری از تصمیمات اساسی در این شبکه مشارکت دارد، حتی به‌کرّات چندین نوبت همراه با م.ش در پشت‌صحنه برنامه هفت حضور پیدا می‌کند.

ایشان قبل از ورود به عرصه مدیریتی، انجمن منتقدان سینمای انقلاب را به‌همراه امیر ابیلی، سردبیر برنامه سینمایی ــ هنری کیوسک تأسیس کردند و هر سال بولتن را در جشنواره فیلم فجر با عنوان «نقد روز» منتشر می‌کنند و با نوشتارهایی سینمایی به فیلم‌های اکران‌شده در جشنواره فیلم فجر ستاره‌ می‌دهند. سال 1397 با تغییرات گسترده و ورود مدیران و منتقدانی که خود را هم‌بغض حاتمی‌کیا معرفی می‌کردند، انتظار می‌رفت که ناقدان و منتقدان سینمایی جدی‌تر و انقلابی‌تری به تحلیل آثار سینمایی انقلاب در برنامه‌های سینمایی، علی‌الخصوص برنامه «هفت» بپردازند. دور تازه برنامه هفت که با اجرای «محمدحسین لطیفی» و تهیه‌کنندگی مجتبی امینی از شبکه سوم سیما پخش می‌شد، نوید این رویداد را می‌داد که فیلم‌های انقلابی حداقل نواخته نمی‌شوند.

اما با وجود این تغییرات، خط سیر ترور فیلم‌های انقلابی به‌مثابه سال گذشته توسط منتقدان سینمایی انقلاب صورت پذیرفت.

سید امیر جاوید که به‌عنوان قائم‌مقام گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما با یکی از جراید گفت‌وگوی مکتوبی را انجام داده تا با این عنوان شناخته شود، قبل از اینکه مسعود فراستی فیلم ماجرای نیمروز را تحلیل و تحقیر کند، به ترور مستقیم فیلم انقلابی «ماجرای نیمروز: رد خون» اقدام کرد. سید امیر جاوید کمی قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر زمینه نرم توقف برنامه شب‌های تئاتر به‌سردبیری «محراب محمدزاده»‌ای را فراهم آورده بود که دو هفته قبل از حذف از این مجموعه برنامه، در قالب یک هیئت تئاتری با مقامات عالی‌رتبه کشور دیدار کرده بود.

امیر جاوید متولی حذف آرام و توأم با لبخند پیام دهکردی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر از اجرای برنامه‌ای (شب‌های تئاتر) را فراهم کرد، که این بازیگر از 12 بهمن ماه وارد سریالی شد که در آن سریال نقش «جیسون رضائیان» را ایفا می‌کرد. دانستن این مختصات درباره مدیر ــ منتقدی که در برنامه هفت، «فیلم ماجرای نیمروز: رد خون» را بی‌محابا ترور کرد، قطعاً ضروری است و تمامی این حذف‌ها با لبخند و سلفی‌ مندرج صورت پذیرفت.

جاوید که در سابقه‌اش کمتر می‌توان نقد مکتوب سینمایی را جست‌وجو کرد و در فضای رسانه‌ای کشور به‌عنوان منتقد سینما شناخته نمی‌شود، همان‌طور که حسین معززی‌نیا عنوان کرد بیشتر در بولتن «نقد روز» همزمان با جشنواره فیلم فجر نقش ستاره‌دهی را در صفحه آخر این بولتن ایفا می‌کند، بدون هیچ عقبه مکتوبی، تنها به‌واسطه هم‌بغضی با سرپرست گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما در برنامه هفت حضور پیدا می‌کند و فیلمی را که درباره جوخه ترور گروهک رجوی ساخته شده بود با عبارتی که شبیه نقد نبود، ترور کرد، حتی پا را از نقد آمیخته به ترور فراتر نهاد و از زدن تیر خلاص به محمد حسین مهدویان ساده نگذشت. میزانسن مناظره در این برنامه کاملاً متفاوت بود. خسرو نقیبی فیلمنامه‌نویس فیلم پل چوبی (فیلمی معارض درباره رخدادهای سال 88)  و یکی از سینمایی‌نویسان جریان روشنفکری، بدل به موافق و حامی فیلم ماجرای نیمروز می‌شود و سیدامیر جاوید که خاستگاهش در ستاره‌ دادن، ریشه در انجمن منتقدان سینمای انقلاب دارد، به قطب مخالف فیلم تبدیل می‌شود. این میزانسن بسیار حیرت‌انگیز نیست؟!

سید محمود رضوی در واکنش به نقد سید امیر جاوید پستی را توییت می‌کند و می‌نویسد: شهیدآوینی: حزب‌الله، حتی در میان دوستان خویش غریبند، چه برسد به دشمنان؛ اگرچه در عین گمنامی و مظلومیت، باز هم من به یقین رسیده‌ام که خداوند لوح و قلم تاریخ را بدینان سپرده است. و با اضافه کردن هشتگ سید امیر جاوید، اعتراض انقلابی و نجیبانه خود را در فضای مجازی منتشر می‌کند، چون با چنین نقدی که جاوید در هفت مطرح کرد، فرصت روی سن جشنواره رفتن از سیدمحمود رضوی که سابقه ساختن سه فیلم را درباره سازمان منافقین خلق دارد، از دست می‌رود و سید محمود رضوی نمی‌تواند از دست منتقدان (تروریست‌های سینمایی) به خدا پناه ببرد. قطعاً با تخریب ماجرای نیمروز توسط منتقدان انقلابی‌نما، مخاطبان به گنگی دچار خواهد شد که این چهره‌هایی که خود را عاقبت و آخرت جبهه فرهنگی انقلابی معرفی می‌کنند، چرا فیلمی درباره سازمان منافقین را چنین زیر گیوتین نقد می‌گذارند؟! این منتقدان مدیرشده چرا آستین را برای نقد فیلم‌های جریان روشنفکری بالا نمی‌زنند؟ چرا امیر جاوید مثلاً برای نقد فیلم «ناگهان درخت» در برنامه هفت ظاهر نمی‌شود؟ چرا شرایط نقد طوری فراهم می‌شود که او قبل از فراستی نخستین تیر را شلیک کند؟

کارزار نقد ماجرای نیمروز چنان ناجوانمردانه است که وحید جلیلی فریاد برمی‌آورد و می‌نویسد: شب بیست و دوم بهمن چهل‌سالگی انقلاب بنشینی پای «هفت» و پنج و ببینی رسانه‌های جمهوری اسلامی بسیج شده‌اند یا بهتر بگویم میلیشیا شده‌اند که رد خون را کور کنند تا بشود در فضای «گرگ و میش» دوغ و دوشاب را قاطی کرد.فردا در حسینیه هنر مشهد، به تفصیلش خواهیم پرداخت.

این هم تیترهایش:”پارسال به‌وقت شام/امسال ردخون/صداوسیما به وظیفه خود آشناست”و”ترور محمد حسین مهدویان توسط فرزندان «سیما»

رد خون نشان داد «سیما» مستحق ترحم نیست”.

نکته جالب، اصرار شبکه سه در حوزه نقد فیلم، در برنامه هفت، استفاده از منتقدان انقلابی (بدون عقبه مکتوب و مستمر) متصل به انجمن تأسیس‌شده توسط سرپرست گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیماست.

اگر هفتمین برنامه ویژه‌نامه «هفت» جشنواره را ارزیابی کنیم محسن دریالعل  را به‌عنوان منتقد سینما به برنامه هفت می‌آورند، مدیری که به‌عنوان مدیر نشر مؤسسه روایت فتح فعالیت می‌کند و به‌زودی میان انتصابات شبکه سوم سیما جای خواهد گرفت… او را که به‌عنوان چهر‌ه‌ای انقلابی به برنامه هفت می‌آورند نه‌تنها مسلط به گفتمان انقلابی‌اش نیست، بلکه درباره سینما بماهو سینمای ایران و سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر نمی‌تواند مانیفست روشنی ارائه دهد.

در واقع نظارت و دعوت از منتقدان چنان به‌صورت غیرکارشناسی صورت می‌پذیرد که هر فردی را که صاحب یک کانال تلگرامی سینمایی است می‌تواند به‌عنوان منتقد سینما روی آنتن زنده برنامه هفت ظاهر شود. یک کپی‌پِیست کار اینستاگرامی را که نقش‌های فرعی در سریال‌های منوچهر هادی بازی کرده به‌عنوان کارشناس تبلیغات و خبر در فضای مجازی به برنامه هفت دعوت می‌کنند تا شگفتی بسیاری از اهالی رسانه را به‌دنبال داشته باشد. کسی که حتی در لیست اعلامی روابط عمومی جشنواره فجر بدون مجوز بوده و حتی بعید است بتواند یک پاراگراف خبر تنظیم کند اما امکان حضور در سینمای رسانه‌ها را پیدا کرد و  امکان حضور روی آنتن زنده تلویزیون را هم پیدا می‌کند. این‌که چه روابط و چه ارتباطاتی به چنین فردی  در برنامه هفت تریبون می‌دهد، سؤال بسیار بزرگی است. این بلبشو به جایی می‌انجامد که مدیر گروه ادب و هنر شبکه چهار سیما فرصت ترور یکی از مهمترین فیلم‌های جریان انقلابی را پیدا می‌کند.

اما جریان نقد انقلابی که بعدها لباس مدیریتی پوشید پیوندهای دیگری هم دارد. در مناظره‌ای که درباره وضعیت سینمای ایران در حوزه هنری برگزار شد، مهدی آذرپندار و محمدرضا رضا‌پور سردبیر مجله نقد سینما روی کرسی مناظره با علی معلم و ابوالحسن داوودی کارگردان، با موضوع سینمای ایران و منافع ملی در تاریخ یازدهم آذر 1393، نشستند تا از موضع حفظ منافع ملی در سینمای ایران دفاع کنند.«نقد سینما» در تصمیم تازه‌ای تبدیل به یک برنامه تلویزیونی شد تا در قالب یک برنامه سینمایی در ایام جشنواره فیلم فجر از شبکه پنجم سیما پخش شود، برنامه‌ای که تولید حوزه هنری است و سردبیری آن را «محمدرضا رضاپور» به‌عهده دارد.

میلاد دخانچی مجری و برنامه‌ساز سیما، به‌عنوان یکی از منتقدان سینما روی کرسی این برنامه می‌نشیند. این مسئله همچنان روشن نیست که میلاد دخانچی آیا به‌صورت رسمی منتقد سینماست؟ یا منتقد سیاست‌های جمهوری اسلامی است؟ (عطف به انتشار مطالب منتشره در کانال شخصی‌اش).دخانچی اساساً منتقد سینما نیست، او منتقد و مخالف هر محصولی است که توسط «سیدمحمود رضوی» ساخته می‌شود. سابقه او در مخالفت با مهدویان و رضوی واضح و آشکار است و تنها نقدهای سینمایی به‌نگارش‌درآمده توسط وی، درباره آثار مشترک رضوی ــ مهدویان است.  سند قابل اتکا رجوع به کانال تلگرامی میلاد دخانچی است. او از منتقدان مخالف سرسخت قسمت نخست ماجرای نیمروز و فیلم لاتاری است. مقالات تند و گاهی بدون استدلالش درباره این دو فیلم نشان می‌دهد او با مهدویان و تهیه‌کننده انقلابی‌ این دو اثر زاویه مشخصی دارد.

او نیز در مقام منتقد در برنامه نقد سینما حاضر می‌شود و هر آنچه را دلش می‌خواهد در قالب نقد درباره فیلم «ماجرای نیمروز: رد‌خون» در برنامه «نقد سینما» ادا می‌کند و از قضا عباراتی که در نقد فیلم به‌کار می‌برد، به‌شدت شبیه نقد شفاهی امیر جاوید در شبکه سوم سیماست. اما دخانچی تفاوت بارزی که با سیدامیر جاوید دارد، برای ساختن گفتمان در مقابل آثار سینمایی انقلابی در این برنامه حاضر شده است. او در مقدمه نقد ماجرای نیمروز اصرار به عبور از مفهوم ایدئولوژی دارد و به مقصودش می‌رسد و روزنامه سازندگی تیتر اصلی‌اش را با ساز دخانچی تنظیم می‌کند. نکته قابل تأمل این است که حوزه هنری به‌عنوان بانی این برنامه، در ساخت ماجرای نیمروز یک مشارکت و در حوزه اکران و پخش ویدئویی فیلم سهیم بوده است. سیاست‌های حوزه هنری چگونه تغییر کرده که به منتقد برنامه تلویزیونی‌اش این فرصت را برای حمله و ترور قسمت دوم همان فیلم می‌دهد.

اما مهمترین مسئله‌ای که در مجموع برنامه‌های سینمایی هفت و نقد سینما مطرح است، حمایت بی‌سابقه این دو برنامه توسط منتقدانش از فیلم‌هایی است که محمدصادق رنجکشان در آن  سرمایه‌گذاری کرده است. تقریباً تمام آثار رنجکشان در هر دو برنامه توسط منتقدان ستایش می‌شوند و حتی نیمچه نقد غیرکارشناسی و بدون پشتوانه محمد تقی فهیم درباره یکی از تولیدات رنجکشان توسط منتقد دیگری به‌سخره گرفته می‌شود.

با ارزیابی کلی این وضعیت می‌توان اذعان داشت که در آزمون سینمایی رسانه ملی، بازنده بزرگ باز هم رسانه ملی بود که هیچ‌گاه درگاه ارزیابی علمی و انقلابی، برای دعوت از منتقدان نزدیک به جبهه انقلاب، پشتوانه‌ای سینمایی نداشت و اگر فراستی چند بار دیگر فرصت کوبیدن مهمترین فیلم جشنواره یعنی فیلم آبیار را پیدا می‌کرد، این فیلم در جشنواره سی و هفتم سلاخی می‌شد. اما پرسش مهم این است؛ آیا مدیران انقلابی هم‌بغض حاتمی‌کیا، به‌سادگی از کنار این موضوع مهم عبور می‌کنند یا اینکه فرستادن هم‌بغض ستاره‌ساز (امیر جاوید) در بولتن نقد روز، بخشی از یک برنامه از پیش طراحی‌شده بوده است؟




در حالی که بخش انبوهی از محصولات تولیدی سینمای ایران، مجال پخش در رسانه ملی را نمی‌یابند⇐در آستانه جشنواره فجر، رسانه ملی پر شده از برنامه‌هایی با محوریت سینما!!!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: در حالی که بخش انبوهی از محصولات تولیدی سالهای سینمای ایران مجال پخش در رسانه ملی را پیدا نمیکنند و همچنان تعلق خاطر رسانه ملی به محصولات دهه های شصت و هفتاد سینماست که به چشم میخورد اینکه به ناگاه در آستانه جشنواره فجر کلی از شبکه های تلویزیونی به سراغ تولید برنامه با محوریت سینما رفته اند جای سوال دارد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» زمانی که شبکه ۳سینما سیما اقدام به راه اندازی برنامه «هفت» کرد و قرار بود این برنامه تلویزیونی به عنوان «نود» سینمایی مطرح شود، سایر شبکه‌های تلویزیونی نگاه جدی به سینما نداشتند، اما اکنون رقابت بی‌معنایی در میان شبکه‌های تلویزیونی برای راه اندازی برنامه سینمایی به وجود آمده است. این رقابت در روز‌های نزدیک به جشنواره فیلم فجر، باعث ایجاد موج مصنوعی از فضاسازی برای سینما می‌شود. جالب این است که با وجود چنین پرداخت‌هایی در تلویزیون، همچنان اغلب  محصولات سالهای اخیر سینما جایی در رسانه ملی ندارند و از آن سو رسانه ملی همسو با برخی از اهالی سینما نسبت به فراگیر شدن ابتذال در سینما هشدار می‌دهد.

زمانی که تلویزیون تنها دو شبکه تلویزیونی داشت، شبکه یک سیما برنامه «هنر هفتم» را با اجرای اکبر عالمی تولید می‌کرد؛ برنامه‌ای که در آن به جای پرداخت‌های ژورنالیستی به سینما، تلاش می‌شد سواد سینمایی بینندگان تلویزیون افزایش پیدا کند. این برنامه که در دهه ۷۰ از تلویزیون پخش می‌شد، از نظر پرداخت علمی به سینما، یکی از فاخرترین آثار سیماست. شبکه اول سیما بعد‌ها برنامه «سینما یک» را روی آنتن برد. این برنامه که رویکرد تحلیلی دارد تا به حال با چند تیم تولید شده و در نهایت غلام‌عباس فاضلی، منتقد کم حاشیه سینما اجرای آن را عهده دار شد. سینما یک نیز رویکرد خبری نداشته است.
راحت‌ترین نوع اسم‌گذاری برای برنامه‌های تلویزیونی انتخاب پسوند شماره شبکه برای عنوان برنامه است، مانند «سینما دو» که قرار بود رقیب برنامه «هفت» باشد، اما هیچ وقت موفق نبود. این برنامه تلویزیونی از ۱۱ آذرماه سال ۹۵ با سردبیری و اجرای «محمد خزاعی» آغاز به کار کرد. قرار بود سینما دو با رویکرد «بررسی سینمای اجتماعی ایران با نگاهی جامعه‌شناسانه» هر هفته تازه‌های سینمای ایران را مورد بررسی قرار دهد. محمد خزاعی در همان روز‌ها مصاحبه‌ای انجام داد و درباره رقابت با «هفت» گفت: رقابت «سینما دو» با «هفت» مثل این است که بگوییم، چون الان چند روزنامه سینمایی درمی‌آید دیگر نیازی به انتشار یک روزنامه جدید نیست، البته ممکن است رقابت بین روزنامه‌ها به وجود بیاید، اما من فکر می‌کنم مأموریت هر برنامه سینمایی که در حال شکل گرفتن است باید متفاوت باشد. ولی خیلی زود خزاعی ترجیح داد به کار‌های مهم تری، چون تهیه کنندگی فیلم در سینما و دبیری جشنواره مقاومت بپردازد. سینما‌دو هم بعد از مدتی تعطیلی به حامد عنقا، فیلمنامه نویس سریال‌های تلویزیونی سپرده شد. نه خزاعی و نه عنقا نتوانستند «سینما دو» را از حد یک برنامه متوسط بالاتر ببرند. سینما دو قرار است با ویژه برنامه جشنواره فجر، حضور جدی در فضای تلویزیون داشته باشد. این برنامه همچنین نگاهی به ۴۰ سالگی سینمای بعد از انقلاب اسلامی خواهد داشت.
سال ۸۹ بود که راه اندازی برنامه تخصصی نقد سینما در شبکه ۳ سیما مطرح شد. پیش از آنکه نامی برای این برنامه مطرح شود، عنوان «نود» سینمایی برای آن انتخاب شد؛ استدلالی که بر اساس آن قرار بود برنامه‌ای در قواره «نود» که برند فوتبالی شبکه ۳ بود، برای سینما تولید شود. فریدون جیرانی سردبیر و مجری این برنامه که «هفت» نامگذاری شده بود، رویکرد جدیدی را برای برنامه‌های سینمایی در تلویزیون در پیش گرفت. در همان ماه اول، جمشید گرگین مجری تلویزیون در یادداشتی به مانور «نود» سینمایی بودن برنامه هفت حمله کرد و نوشت: «آیا سینما به آن درجه از جذب تماشاگر رسیده که با فوتبال مقایسه کنیم؟!»، هفت تا امروز چند دوره حیات را پیش رو داشته است. حضور فریدون جیرانی، محمود گبرلو، بهروز افخمی و رضا رشیدپور، چهار فصل جداگانه را در تاریخ این برنامه رقم زده است که البته دوره رشیدپور بسیار کوتاه‌تر از آن بود که عنوان فصل به آن تعلق بگیرد و به یک جشنواره فجر ختم شد. شبکه ۳ سعی کرده به رغم تعطیلی‌های متعدد، برند «هفت» را حفظ کند. «هفت» قرار است با اجرای محمدحسین لطیفی برای جشنواره فجر به آنتن شبکه ۳ بازگردد.
علی اصغر پورمحمدی، پدر معنوی شبکه ۳ سیما و معاونت سابق سیما نمی‌خواست برنامه «هفت» رقیبی در تلویزیون داشته باشد برای همین زمانی که غلامرضا غلامی، مدیر وقت شبکه ۴ سیما اعلام کرد این شبکه برنامه «سینمای ایران» را تولید خواهد کرد، میان معاون و مدیر شبکه دعوا شد و در نهایت مدیر شبکه با حالت قهر استعفا کرد. در نهایت لابی‌های غلامی توانست نظر پورمحمدی را عوض کند و «نقد چهار» (سینمای ایران) با اجرای امیر شهاب رضویان از مهر ۱۳۹۴ روی آنتن رفت. مدتی بعد رضویان جای خود را به شجاع‌نوری داد و شجاع‌نوری هم بعد از چند اجرا رفت تا امیرحسین ندایی جایگزین وی شود. شبکه ۴ سیما بعد از تعطیلی بی‌سر و صدای این برنامه مدتی بدون برنامه سینمایی بود تا اینکه با تغییر مدیریت شبکه، برنامه جدیدی با عنوان «سینماگرام» را از هفته اول آبان ۹۷ روی آنتن فرستاده است. مجری اصلی این برنامه «شاهرخ دولکو» منتقد سینماست.
بهروز افخمی مجری فصل سوم برنامه هفت، در مصاحبه‌ای اعلام کرد قرار است برنامه‌ای را در شبکه ۵ سیما با محوریت سینما اجرا کند. بهروز افخمی گفت: «برنامه شبکه ۵ برنامه‌ای سینمایی با فضایی کاملاً متفاوت در خصوص سینمای بین‌الملل و هنر و فرهنگ است و به‌زودی وارد فاز تولید خواهد شد.» روابط عمومی سیما نام این برنامه را «فیلمساز» عنوان کرده که مأموریتش استعدادیابی در سینماست و در عین حال ویژه برنامه شبکه ۵ برای جشنواره فجر خواهد بود.
حمیدرضا مدقق خبرنگار و مجری شبکه خبر سیما از سال ۹۴ برنامه تلویزیونی «شهر فرنگ» را به منظور بررسی اخبار سینما اجرا می‌کند. امسال مدقق به عنوان یکی از مجری‌های نشست‌های رسانه‌ای فیلم‌های جشنواره فجر انتخاب شده و معلوم نیست آیا در کنار جلسات نقد برنامه شهرفرنگ را اجرا خواهد کرد یا خیر!
شبکه نمایش سیما در سال ۹۲ برنامه‌ای سینمایی با عنوان «سینمایش» را برای پوشش زنده جشنواره فجر راه اندازی کرد. این شبکه بعد از ۱۷ سال توانست پوشش زنده افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فجر را داشته باشد. سینمایش با وجود اینکه فصل جدیدی در تلویزیون به وجود آورد، برنامه ماندگاری نبود.
جدید‌ترین برنامه تلویزیونی با رویکرد سینما، برنامه «میزانسن» شبکه شماست. این برنامه سینمایی با تهیه‌کنندگی پدرام کریمی جمعه شب‌ها از شبکه شما پخش می‌شود و علاوه بر سینما به تئاتر نیز می‌پردازد. این برنامه نیز برای جشنواره فجر ویژه برنامه خواهد داشت.
با توجه به تعدد برنامه‌های سینمامحور شبکه‌های سینما، این سؤال را باید مطرح کرد که سینمای ایران مگر چقدر ظرفیت دارد که شبکه‌های متعدد تلویزیونی سعی دارند حتماً برنامه سینمایی داشته باشند؟!



اظهارات محمدحسین لطیفی که جدی ترین گزینه اجرای فصل چهارم “هفت” است⇐حضورم در “هفت” قطعی نیست!/ابدا منتقد ثابت نخواهیم داشت!/از فراستی هم استفاده خواهیم کرد/برنامه مان قطعا چالشی خواهد بود!

سینماروزان: بعد از سکته حدودا یک ساله ای که “هفت” داشت حالا بنا شده فصل چهارم آن با تهیه کنندگی مجتبی امینی مدیر سابق ارگان ارزشی آوینی فیلم روی آنتن برود و از محمدحسین لطیفی هم به عنوان جدی ترین گزینه اجرا نام برده شده.

لطیفی که در سالهای اخیر علیرغم کارنامه ای پرنوسان جزو نیروهای مطبوع(!) سیما بوده ولی هنوز حضور خود در “هفت” را قطعی نمیداند و به “جام جم” میگوید: صحبتهای ما در خصوص “هفت” هنوز قطعی نشده ولی معتقدم چون سینما جای کری خوانی نیست پس “هفت” نباید مثل “نود” اجرا شود.

این کارگردان درباره چگونگی حضور منتقدان در فصل چهارم “هفت” اظهار میدارد: اصلا و ابدا نباید منتقد ثابت داشته باشیم چون باعث میشود یک فرد تریبون بزرگی در اختیار بگیرد و این رویه غلط است.

لطیفی درباره حضور مسعود فراستی هم کاملا محافظه کارانه میگوید: احتمالش هست مسعود هم کنارمان باشد. بستگی دارد به اینکه کدام فیلم را نقد کنیم. من کاری به موضع گیریهایش ندارم ولی در سواد سینماییش لحظه ای شک نمیکنم!!

لطیفی البته مدعی چالشی بودن برنامه اش شده و اظهار میدارد: قطعا فصل تازه “هفت” چالشی خواهد بود ولی به شعور بیننده هم احترام میگذاریم!!




واکنش اکبر عالمی به کثرت برنامه های سینمایی فاقد استراتژی مشخص در رسانه ملی⇐ پژوهش را فراموش کرده اند!!/بدون سواد سینمایی و رسانه ای نمیشود برنامه سینمایی راهبردی راه انداخت!

سینماروزان: زمانی بود که تنها برنامه سینمایی تلویزیون “هفت”ی بود که لااقل در هر ده قسمت یک بار میتوانست جریان خبری ویژه ای را ایجاد کند با این حال در ماههای گذشته با تعدد برنامه های سینمایی مختلف از “کیوسک” تا “سینماگرام” و “سینما آیفیلم” و “شبهای هنر” مواجهیم که خلأ اصلی آنها عقب بودن از جریان پیشروی رسانه های سینمایی است.

اکبر عالمی از نخستین مجریان برنامه های سینمایی تلویزیون و کارشناس رسانه با اشاره به این کثرت به “جام جم” گفت: مدتی است تلاشهای بیشتری را برای روی آنتن بردن برنامه های تخصصی سینمایی شاهدیم؛ اقدامی که میتوان به آن با دیده مثبت نگریست ولی بعضا انتقاداتی را هم شاهدیم درباره جریان ساز نبودن چنین برنامه هایی. احساس میکنم اگر بخواهیم برنامه های سینمایی قدرتمندی برای تلویزیون تولید کنیم بیش از قبل باید بر روی برنامه ریزی های ابتدایی تمرکز کنیم.

عالمی ادامه داد: مدیران تراز اول اگر برنامه های جریان ساز و خط دهنده به سینما را طلب میکنند باید به سراغ کارشناسان امر رفته و از آنها چاره جویی کنند. به هرحال تکرار مکررات خسته کننده است و گریز از تکرار هم نیازمند به کارگیری ایده های بدیع است.

این کارشناس باسابقه افزود: کلیدواژه اغلب برنامه های این گونه، تحلیل فیلمهای برجسته و آسیب شناسی سینماست که اینها هم بیش از هر چیز نیاز به تخصص و تجربه دارد. بدون سواد سینمایی و رسانه ای که نمیشود ژورنال تصویری راهبردی راه انداخت.

اکبر عالمی خاطرنشان ساخت:

مدیران رسانه ملی برای بهبود اوضاع این برنامه ها باید خط مشی فعلی را بازنگری کرده و چون سینما به تمام مردم هنردوست ارتباط دارد کاری کنند که بدنه هنردوست بیشتر و بیشتر به سمت این نوع برنامه ها بیایند. هنر و از جمله هنر پرطرفداری نظیر سینما میتواند به راحتی خرد را به جامعه تحویل دهد و هر قدر که الگوهای درستی از این هنر پیش روی جامعه قرار گیرد و آثار برجسته تری مورد تحلیل قرار گیرد یقینا دامنه فکری جامعه رشد بیشتری خواهد یافت.

عالمی با اشاره به کمبود پژوهش در برنامه ها گفت: برنامه های سینمایی که برای تلویزیون تولید میشوند بیش از تولید به پژوهش نیاز دارند و هر قدر پژوهش قوی تر باشد خروجی برنامه بیشتر و مفیدتر خواهد شد. در برنامه ریزی برای تولید چنین برنامه هایی باید پژوهش را جدی گرفت و به دنبال پیدا کردن کمبودها و رفع آنها از مسیری منطقی بود. جوانان و نوجوانان علاقمند هنر و به خصوص سینما در کشور ما فراوانند و به شدت هم نیاز دارند که به صورت علمی با سینما آشنا شوند؛ اگر با انجام تحقیقات و پژوهشهای کافی شرایط تولید برنامه های جذاب سینمایی را فراهم کنند قطعا این جوانان علاقمند می توانند علایق خود را از طریق چنین برنامه هایی در مسیر صحیح هدایت کنند. این چنین برنامه هایی البته که به اندازه جوانان و نوجوانان میتواند مورد توجه میانسالان علاقمند سینما قرار گیرد.




بعد از انتصاب تهیه کننده یک فیلم شکست خورده به عنوان تهیه کننده “هفت”⇐آیا کارگردان تعدادی از محصولات شکست خورده، مجری “هفت” میشود؟؟

سینماروزان: بعد از آن که نام مدیر اسبق یک ارگان ارزشی به عنوان تهیه کننده فصل چهارم “هفت” به طور رسمی اعلام شد حالا هم پرسشهایی شکل گرفته درباره حضور کارگردانی با کارنامه ضعیف در سینما ولی پرکار در تلویزیون به عنوان مجری “هفت”.

مجتبی امینی که به عنوان تهیه کننده “هفت” انتخاب شده فارغ از ایفای نقشهای فرعی آثاری همچون “دلشکسته” و “رسوایی” به واسطه مدیریت در موسسه آوینی و تولید فیلمهای این موسسه شناخته میشود. فیلمهایی که برخی مانند “به تهران خوش آمدید” بعد از سالها رنگ پرده ندیده اند و برخی مانند “چراغهای ناتمام” شکست سختی در گیشه خورده اند.

متعاقب انتصاب امینی،  روزنامه “هفت صبح” خبر داده که اجرای “هفت” به محمدحسین لطیفی سپرده خواهد شد. کارگردانی که هرچند آخرین کارهای سینماییش یعنی “اسب سفید پادشاه” و “به وقت خماری” چنان که باید مورد توجه قرار نگرفته اند ولی در زمره نیروهای معتمد رسانه ملی است به طوری که بلافاصله بعد از مرگ ضیاءالدین دری کارگردانی پروژه “سنجرخان” به وی واگذار شد.

لطیفی پیشتر در “سینما اکران” شبکه تهران با همراهی فرشید نوابی اجرا را برعهده داشت و همان جا هم چنان که باید مسلط به مباحث سینمایی نشان نداد.

چنین انتصاباتی اگر رسمی شود موید آن است که برخلاف ادعاهای مطروحه درباره جوانگرایی در رسانه ملی همچنان فقط افرادی خاص و اغلب دور از تحولات روز فرهنگی هستند که امکان فعالیت برای این مدیوم را دارند.




در روزهایی که با انصراف افخمی، تولید فصل چهارم “هفت” بار دیگر به بن بست رسیده، یک رسانه اصلاح طلب مطرح کرد⇐”هفت” از زمان جیرانی در پي ايجاد شلوغ بازي و دفاع از فيلم‌هاي بي‌ارزش و تخطئه سينماگران باارزش بوده!!/فقط زمان گبرلو(!!) فیلمسازان موجه به “هفت” آمدند!!/رویکرد “هفت” هیچ گاه فرهنگ ساز نبود!!!

سینماروزان: فصل چهارم “هفت” بنا بود با حضور مجدد بهروز افخمی در مرکزیت به تولید برسد ولی انصراف وی از اجرا بار دیگر این برنامه پرحاشیه تلویزیون را در بن بست قرار داده است.

در همین اوضاع روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” در تحلیلی که بهانه اش ماجرای اخیر فراستی در تلویزیون بوده به تندی از کلیت برنامه “هفت” انتقاد کرده است و فقط فصل دوم “هفت” را که یکی از انفعالی ترین دوران برنامه بوده تلویحا تحسین کرده!!!

در بخشی از تحلیل این رسانه آمده است: «هفت» از روزي كه طراحي شد و فريدون جيراني بر مسند مجري‌گري‌اش نشست در پي ايجاد شلوغ بازي و فضاسازي الكي و دفاع از فيلم‌هاي بي‌ارزش و تخطئه سينماگران باارزش بوده است.

این رسانه ادامه داده است: تنها در دوران محمود گبرلو شاهد بوديم برخي فيلمسازان موجه به برنامه هم آمدند. اما رويكرد كلي برنامه «هفت» هیچ گاه مثبت و فرهنگساز نبوده و نتوانسته است باعث رشد و بالندگي فرهنگ سينمايي شود.




قحط‌الرجال در اردوگاه اصولگرایان یا ترفندی برای عدم حمایت از طرحهای پرهزینه این کارگردان؟؟⇐ بهروز افخمی به «هفت» بازگشت

سینماروزان: از اواخر سال 95 که کار بهروز افخمی با فصل سوم «هفت» به پایان رسید تا همین چند روز قبل که مجددا اعلام شد باز خود افخمی است که اجرای فصل چهارم «هفت» را برعهده خواهد داشت بسیاری منتظر بودند افخمی کار تولید یکی از طرحهایش را به انجام برساند.

با حمایتهایی که افخمی در فصل سوم «هفت» از محصولات یک ارگان ارزشی متمول نشان داده بود اینکه همین ارگان باشد که هزینه تولید یکی از طرحهای افخمی و مثلا «خمسه خمسه» را فراهم کند یا حداقل شرایط را برای تولید طرحی دیگر از وی به نام «رزیدنت» ایجاد کند چندان عجیب نبود.

با این حال نه پروژه جنگی «خمسه خمسه» تولید شد و نه افخمی توانست پروژه‌ای سبکتر را به نتیجه برساند و همه خروجی محسوسش در این نزدیک به دو سال دوری از «هفت» شد انتشار ترجمه ای از داستان «بارتلبی محرر/داستانی از وال استریت» در روزنامه حزب کارگزاران که اتفاقا این روزنامه هم در حمایت از محصولات آن ارگان ارزشی با افخمی همسو نشان داده!!

حضور مجدد افخمی در «هفت» در شرایطی که برخی از فعالان تولید فصل سوم «هفت» درگیر تولید برنامه ای به نام «کیوسک» برای شبکه سوم هستند از کجا ناشی شده؟

آیا جریانات نزدیک به اصولگرایان که بعد از حذف فریدون جیرانی، «هفت» را در اختیار گرفتند هیچ گزینه دیگری به جز افخمی برای «هفت» نیافته‌اند که باز به سراغ وی رفته اند؟؟؟

یا واسپاری مجدد «هفت» به افخمی، جبرانی است برای عدم حمایت از تولید فیلمنامه های وی؟؟؟

شاید هم عدم اقبال به «کیوسک» موجب شده بار دیگر جوانان نواصولگرا بخواهند با محور قرار دادن افخمی و روی آنتن بردن «هفت» در آستانه جشنواره، خود را در مرکز اتفاقات سینمایی قرار دهند؟




واکنش تهیه‌کننده «مالاریا» به انتشار خبر حضور کارگردان یک سریال شکست‌خورده در رأس «هفت»؟؟⇐دست از چهره‌های تکراری بردارید/به سراغ مجریان و منتقدان مستقل بروید

سینماروزان: متعاقب انتشار خبر حضور کارگردان سریال ارگانی «سر دلبران» به عنوان مجری «هفت» که با انتقاد رسانه های مستقل هم مواجه شد(اینجا را بخوانید) مسعود ردایی با انتشار یادداشتی ده بندی و با طرح این پرسش که چرا «هفت» هیچ گاه جایگاهی مستحکم پیدا نکرده، ده پیشنهاد برای تبدیل این برنامه به برنامه ای مفید ارائه داد.

به گزارش سینماروزان مسعود ردایی که تولید آثاری همچون «سه بیگانه» و «مالاریا» را در کارنامه دارد در یادداشت خود عدم هدف گزاری مناسب برای «هفت» را موجب غلتیدن آن در حاشیه های دردسرساز دانسته و از مدیران رسانه ملی خواسته است برای بهبود اوضاع این برنامه به سراغ چهره های توانمند مستقل بروند و از سپردن برنامه به افراد تکراری دست بردارند.

متن یادداشت مسعود ردایی را بخوانید:

مهمترین سوالی که در چرایی دوره های مختلف برنامه «هفت» با اجرای مجریان و کارشناسان و منتقدان مختلف در سالهای گذشته به ذهن خطور میکند این است که چرا این برنامه نتوانسته مانند برخی از برنامه های مشابه گفتگومحور در سیما جایگاه و مخاطب خاص خودش را در اقشار مختلف مردم پیدا کند و در هر دوره با غلطیدن در حاشیه های پر رنگ تر از متن یا نگرش خاص مجریانش، به بن بست رسیده یا ناخواسته محکوم به تعطیلی و حذف شدن از کنداکتور برنامه ها شده؟

شاید یکی از بارزترین پاسخ ها این باشد که برای چنین برنامه ای برخلاف برنامه های مشابه ، هدف گذاری مناسبی طراحی نشده و در هردوره محتوا وشکل و فرم آن براساس ذوق وسلیقه مجریان وکارشناسان تولید و پخش شده است آن هم بدون توجه به اهداف و انتظاراتی که از چنین برنامه هایی برای پخش از یک رسانه ملی باید وجود داشته باشد.

شاید یکی از رموز موفقیت برنامه ای مانند «نود» همین باشد که از ابتدا می داند مخاطبش کیست؟ هدف یا اهدافش چیست و با چه شکل و فرم و محتوایی و با چه نوع کارشناسانی باید برنامه اش را هدایت کند تا پس از این همه سال نه از طراوت و تازگی برنامه کاسته شود و نه از چهارچوب اولیه طراحی شده برای برنامه خارج شود.

متاسفانه آنچه در برنامه های «هفت» در ادوار مختلف ثابت بود، عدم چهارچوب مشخص و از پیش تعریف شده است اما پیوسته با آمدن و رفتن سلیقه های گوناگون دچار تلاطم و حاشیه های رنگارنگ شد در حالیکه دستمایه های اولیه تولید چنین برنامه ای هم از نظر تنوع تصویری و هم از نظر وجود منتقدان وکارشناسان متعدد در ژانرهای مختلف باید به مراتب بیشتر از موضوعات در برنامه های مشابه باشد.

اخیرا در خبرها آمده بود که تلویزیون بنا دارد فصل جدید این برنامه را تولید و پخش کند، اگر چه جای چنین برنامه ای در سیما واقعا خالیست اما برای اینکه فصل جدید به همان سرنوشت برنامه های پیشین دچار نشود پیشنهاد می شود قبل از هرگونه طراحی و سیاستگزاری در سری جدید و چگونگی تولید آن، پیشنهادات زیر مورد توجه قرار گیرند:

1- اهداف و چهارچوب کلی برنامه به صورت شفاف اعلام شود.

2- انتخاب موضوعات محوری براساس تحقیق وپژوهش کافی ونیازهای متناسب با ذائقه مخاطبان باشد.

3- استفاده از جذابیت های بصری وتنوع تصویری در پلی بک ها برای جلوگیری از ملال آور شدن برنامه و اجتناب از گفتگوهای طولانی وخسته کننده.

4- دعوت از چهره های جدید ومتنوع و پرهیز از تداوم دعوت از چهره های شاخص شناخته شده تکراری.

5-استفاده از مجریان وکارشناسان و منتقدان مستقل و مجرب، بدون وابستگی به احزاب وگروه های سیاسی و باندهای هنری حاشیه دار.

6- بازنگری در برنامه های مشابه این چنینی در تلویزیون های سایر کشورها و اقتباس از قالب ها وایده های جدید برنامه سازی سایر کشورها.

7- تقویت بخش محتوایی برنامه با تولید پلی‌بک های متناسب با موضوع انتخابی و تأکید بر ضبط برنامه، بجای پخش زنده که خود به خود باعث هیجانات کاذب والتهابات غیر ضروری در برنامه خواهد شد.

8-تعقیب اهداف از پیش تعیین شده واجتناب از غلطیدن در حاشیه های موجود در گروه ها و دسته های هنری در نشریات زرد.

9- از تک محوری در انتخاب منتقد در برنامه پرهیز شود و به فراخور ژانرهای مختلف از منتقدی مناسب در همان ژانرها در هر برنامه دعوت به عمل آید.

10- در کنار نقد و بررسی تولیدات ساخته شده، درباره آنچه باید باشد و نیست به ویژه در راستای آرمانها و اهداف متعالی اسلام و انقلاب اسلامی و آنچه از دید عمومی سینماگران کنونی جامعه مغفول واقع شده توسط کارشناسان برنامه ، ارایه طریق شود و رهنمودهای موثر وتعالی بخش در اختیار مخاطبان قرار گیرد.




کارگردان سریال ارگانی شکست خورده اجرای «هفت» را برعهده می‌گیرد؟

سینماروزان: پنج ماه بعد از ویژه برنامه جشنواره ای “هفت” که با اجرای رضا رشیدپور روی آنتن رفت و در شرایطی که گمان میشد زودتر از اینها تکلیف فصل تازه “هفت” مشخص شود همچنان نداشتن مجری معتمد(!) عاملی شده بر بلاتکلیفی این برنامه.

مدیران رسانه ملی هنوز جسارت آن را پیدا نکرده اند که اجرای این برنامه را به کاربلدان جوان و مسلط بسپارند و همچنان افراد تکراری ولی معتمد(!) هستند که نامشان به عنوان گزینه اجرای “هفت” شنیده میشود.

محمدحسین لطیفی تازه ترین گزینه ایست که نامش به عنوان مجری فصل تازه “هفت” که بناست حوالی روز ملی سینما روی آنتن برود شنیده شده است.

لطیفی آخرین بار به عنوان کارگردان سریال ارگانی “سر دلبران” را روی آنتن داشت. سریالی که علیرغم صرف هزینه های پر و پیمان از سوی سازمان هنری-رسانه ای اوج برای تولید کم بیننده ترین سریال رمضان97 شد!!!

او اخیرا برنامه “شبی با عبدی” را هم در شبکه “نسیم” داشته که به لحاظ کیفی تعریفی ندارد.

لطیفی که زمانی از دستیاران گریم صحرافیلم متعلق به برادران مدرسی بود سابقه ای مفید در اجرا ندارد و حضور چهار سال قبلش به عنوان مجری “سینما اکران” در شبکه تهران هم مملو از عدم تسلط و گاف بود.

با این عقبه پیش بینی سرنوشت “هفت” با اجرای لطیفی نیز چندان دور از ذهن نیست…




رسانه متبوع هلال‌احمر با نقد نظرسنجی سینمایی برنامه رشیدپور مدعی شد⇐حاتمی‌کیا برای حضورش در جشنواره امسال شرط دریافت سیمرغ بهترین فیلم را مطرح کرده است!!!

سینماروزان: راه اندازی نظرسنجی انتخاب بهترین فیلم جشنواره در کانال تلگرامی برنامه «حالا خورشید»رضا رشیدپور با انتقاد «شهروند» رسانه متبوع هلال احمر مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان این رسانه با مرور این نظرسنجی ادعایی را طرح کرده درباره اینکه حاتمی کیا به این شرط «به وقت شام» را به جشنواره داده که سیمرغ بهترین فیلم را بگیرد!!

گزارش رسانه متبوع هلال احمر را با این توضیح بخوانید که هیچ کدام از ساخته های اخیر حاتمی کیا یعنی «چ» و «بادیگارد» سیمرغ بهترین فیلم جشنواره را نگرفتند و حاتمی کیا علیرغم همه گلایه‌ها هیچ گاه به صراحت از تحریم جشنواره سخن نگفته است:

در حالی ‌که امروز سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر آغاز به کار می‌کند، کانال تلگرامی برنامه حالا خورشید به تهیه‌کنندگی و اجرای رضا رشیدپور در یک اقدام عجیب نظرسنجی‌ را منتشر کرده است که در آن از مخاطبان سوال کرده «شما حدس می‌زنید کدام فیلم در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم را دریافت خواهد کرد؟» این در حالی است که هنوز مردم هیچ‌کدام از فیلم‌های جشنواره را ندیده‌اند. در حقیقت امسال به دلیل آماده‌نبودن بسیاری از فیلم‌ها حتی اهالی رسانه هم که قبل از جشنواره بسیاری از فیلم‌ها را در اکران‌های خصوصی می‌دیدند، موفق به تماشای فیلم‌های این دوره جشنواره نشدند. حالا سوال اینجاست که این نظرسنجی با چه رویکردی انجام شده و هدف دست‌اندرکاران برنامه حالا خورشید از این اقدام شائبه‌برانگیز چه بوده است.


١- ماجرا زمانی بحث‌برانگیزتر می‌شود که با اختلاف فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا در رأس این نظرسنجی قرار دارد. فیلمی که حتی تا چند روز پیش هم شنیده می‌شد هنوز آماده نیست و ممکن است به جشنواره امسال نرسد؛ البته شنیده‌ها حاکی از این بود که شاید آماده‌نبودن فیلم بهانه‌ای برای کنار کشیدن ابراهیم حاتمی‌کیا از رقابت در جشنواره امسال است. جشنواره سی‌وششم رقبای قدرتمندی در مقابل «به وقت شام» دارد. «تنگه ابوغریب» به کارگردانی بهرام توکلی که شنیده می‌شود در نخستين تجربه دفاع مقدسی این کارگردان اثر قابل توجهی است و فیلم «سرو زیر آب» تازه‌ترین ساخته محمدعلی باشه آهنگر که یکی از مهمترین فیلم‌های جشنواره امسال با موضوع دفاع مقدس است و شاید به نوعی فیلم «بمب» پیمان معادی مهمترین رقبای حاتمی‌کیا در جشنواره سی‌وششم هستند. از آن سو «امپراطور جهنم»‌ اگر چه فیلم مهمی محسوب نمی‌شود اما کارگردان فیلم یعنی پرویز شیخ‌طادی می‌تواند رقیب شخصی ابراهیم حاتمی‌کیا باشد. «لاتاری» هم جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان و به تهیه‌کنندگی محمود رضوی است، اگر چه لاتاری مضمون دفاع مقدسی ندارد اما می‌تواند یکی از رقبای حاتمی‌کیا در طیف سینمای ارزشی باشد. شاید شنیدن اخبار حضور این فیلم‌ها در جشنواره امسال دلیل موجهی بود که ابراهیم حاتمی‌کیا برای حضور در عرصه رقابتی امسال مردد شود.


٢- از آن‌سو اما گمانه‌زنی‌های فراوانی در مورد «به وقت شام» حاتمی‌کیا مطرح بود. حدس و گمان‌ها در محافل سینمایی حکایت از آن داشت که امسال هم مانند دوره‌های پیشین توجه ویژه‌ای به فیلم حاتمی‌کیا خواهد شد؛ برخی شنیده‌ها حاکی از این بود که حاتمی‌کیا برای حضورش در جشنواره امسال شرط دریافت سیمرغ بهترین فیلم را مطرح کرده است و بسیاری از اکنون معتقدند سیمرغ بهترین فیلم جشنواره امسال به فیلم حاتمی‌کیا تعلق می‌گیرد. همین حرف‌و‌حدیث‌ها سبب شد بسیاری از فیلمسازان در پاسخ به دلیل عدم‌ حضورشان در جشنواره از همین اتفاقات از پیش تعیین‌شده گلایه کنند.


٣- فارغ از این‌که نظرسنجی‌ها و اقداماتی از این دست چه تأثیری بر آراي مردمی جشنواره دارد، نکته جالب این نظرسنجی این است که مردم هم کاملا با حواشی سینمای ایران آشنا هستند. مخاطبان برنامه «حالا خورشید» که در نخستين ساعات روز پخش می‌شود و قاعدتا ازجمله کسانی نیستند که آنها را سینمادوست می‌نامیم. در حقیقت بیشتر حالا خورشید را کاسبان و کارمندان سحرخیز و زنان خانه‌داری که برای راهی‌کردن فرزندان و همسران‌شان از خواب بیدار شده‌اند، تشکیل می‌دهند و وقتی در یک رأی‌گیری که اکثر شرکت‌کنندگانش از این طیف هستند، چنین نتیجه‌ای حاصل می‌آید، می‌تواند دلایل خاصی داشته باشد. در حقیقت در رأی‌گیری بین تماشاگران عام سینما یا کارگردانی که واقعا پرطرفدار است رأی می‌آورد یا کارگردانی که مردم در روزهای منتهی به رأی‌گیری یک سابقه ذهنی پر و پیمان از او داشته باشند. حاتمی‌کیا به گواهی آمار فروش فیلم‌هایش هیچ‌گاه جزو فیلمسازان خیلی پرطرفدار نبوده و با چنین پیش‌زمینه‌ای وقتی چنین سینماگری در رأی‌گیری میان آثاری که کسی آنها را ندیده بیش از ٨٢‌درصد آرا را به دست می‌آورد، به این معنا می‌تواند باشد که اکثریت مطلقی از مردم به این باور رسیده‌اند که اراده‌ای در کار است تا این کارگردان در جشنواره امسال سیمرغ بهترین فیلم را به خانه ببرد که اگر چنین نیست، آیا کسی می‌تواند فلسفه یا حتی دلیل رأی‌گیری میان فیلم‌هایی را که هیچ کدامشان را هیچ‌کس ندیده است، توضیح دهد؟


بعد از این‌که گفته شد انتخاب مهران مدیری به‌ عنوان مجری برنامه سینمایی «هفت» در روزهای جشنواره فیلم فجر بی‌فرجام مانده و رضا رشیدپور مجری همه فن حریف این روزهای تلویزیون قرار است این برنامه را اجرا کند، شایع شد که رقابت مجری‌ها برای اجرای این برنامه نه بر پایه شایستگی‌های آنها که بیشتر برپایه رقابت اسپانسرهای حامی هر کدام از این مجری‌ها صورت گرفته است. در حقیقت مدیری که شنیده می‌شد به واسطه پشتیبانی اسپانسری که اخیرا به حامی ثابت او و برنامه‌اش در شبکه نسیم تبدیل شده، برنده شده است، بعد از انتشار گزارش‌هایی علیه مدیری و صحبت‌های سربسته یک مقام مسئول درباره «یک مجری مشهور تلویزیون» که بدهکار موسسات اعتباری ا‌ست، عرصه را به رشیدپور واگذار کرد که او نیز چون مدیری مجری مناسبی برای هفت نبود و حتی آن کاریزمای مدیری را نیز که تنها پوئن مثبت او در این برنامه بود، نداشت. حالا در این وضع و حال که رشیدپور و توانایی‌هایش برای اجرای برنامه سینمایی زیر سوال است، با این نظرسنجی سینمایی که راه‌انداخته، حتی بیش از پیش دانسته‌هایش درباره سینما و به عبارت بهتر صلاحیتش را برای اجرای هفت مورد تردید قرار می‌دهد. البته او مجری باهوشی است و هیچ بعید نیست با دیدن واکنش‌های منفی علیه چنین اقدامی به‌سرعت موضعش را تغییر داده و مثلا چنین وانمود کند که هدفش از این کار هشدار به مدیران سینمایی بوده که مردم تمایل آنها برای حمایت از حاتمی‌کیا را فهمیده‌اند؛ اما….


چنین نظرسازی‌هایی هر جا که پای آرای مردمی وسط باشد می‌تواند آن آرا را جهت داده و نتیجه نهایی رأی‌گیری را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. البته هیچ هم بعید نیست چه با رأی عادلانه داوران، چه با امدادهای غیبی و چه چنین رأی‌سازی‌هایی درنهایت نتیجه‌ رأی‌گیری حالا خورشید در جشنواره هم تکرار شود؛ اما حالا با توجه به این‌که تمام این فیلم‌ها از فردا قرار است علاوه بر محضر داوران با معیار آرای مردمی نیز مورد قضاوت قرار گیرند، رأی‌گیری حالا خورشید به‌ عنوان یک عامل مخل و حداقل این‌که به‌عنوان یک عنصر تبلیغاتی خواه‌نا‌خواه به کمک فیلم حاتمی‌کیا آمده و واکنش‌هایی را نیز در میان سینماگران حاضر در جشنواره به وجود آورده است. انتظار بی‌جایی نیست اگر بخواهیم رضا رشیدپور حداقل این رویکردهای غیرمنطقی ظاهرا حمایتگرانه را در اجرای برنامه هفت دخالت ندهد.




به خاطر خواسته اسپانسر برنامه یا با هدف تولید یک برنامه شادی آور؟⇐مهران مدیری با کارگردانی فقط یک فیلم سینمایی، مجری برنامه سینمایی «هفت» شد!!

سینماروزان: علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سوم سیما در حالی نام مهران مدیری را به عنوان مجری ویژه برنامه جشنواره ای “هفت” اعلام کرد که فارغ از بی سابقه بودن مدیری در اجرای برنامه های سینمایی فقط نام یک فیلم به عنوان کارگردان در کارنامه وی به چشم می خورد.

به گزارش سینماروزان حضور مهران مدیری در “هفت” این پرسش کلیدی را ایجاد کرده که آیا این حضور به واسطه سفارش اسپانسری بوده که پشت “هفت” قرار دارد؟

“هفت” در جشنواره امسال رقبایی مانند “سینمادو” و “شبهای شفاهی” را دارد و با توجه به وقفه چندماهه در تولید این برنامه بهترین راه برای سبقت از برنامه های مشابه استفاده از یک نام شناخته شده برای اجرا بوده است.

مهران مدیری یکی از شناخته شده ترین نامها برای اجرای “هفت”ی است که میخواهد بعد از ماهها مجددا در کانون توجه قرار گیرد اما مساله اصلی بر سر فقدان تجربه مفید مدیری در اجرای برنامه ای تخصصی آن هم در حوزه سینماست.

مدیری هرچه دارد از تولید طنزهای تلویزیونی و اجرای برنامه ای فان به نام “دورهمی” است و طبیعیست که حضورش به عنوان مجری یک برنامه تخصصی سینمایی به شدت پرریسک باشد؛ مگر آن که مدیری “هفت” را هم به سمت فضای مفرح و شادی آور ببرد.