1

ماجرای بلیت‌فروشی گلشیفته فراهانی!

سینماروزان: نه‌فقط در میان کارگردان‌ها که در رشته‌های دیگر سینمایی هم همینطور است؛ مثل بازیگری که گروهی به شدت به کار خود تعهد دارند. به‌نظرم گلشیفته فراهانی (صرف‌نظر از شرایط فعلی که مربوط به هنر ایشان نیست) سعی می‌کند تا در سطح جهانی، سینمای ایران را نمایندگی کند. رقابت‌کردن در سطح جهانی، کار ساده‌ای نیست و به‌نظرم، گلشیفته توانسته خودش را به‌عنوان یک بازیگر ایرانی تثبیت کند.

هارون یشایایی تهیه‌کننده باسابقه سینما با بیان مطلب فوق به هم میهن اظهار داشت: من با گلی در آخرین فیلمی که تهیه کردم؛ یعنی «دیوار»، همکاری داشتم و شاهد بودم که چقدر برای موفقیت فیلم تلاش می‌کند. فیلم «دیوار» به دلیل محدودیت های تبلیغاتی با شکست تجاری روبه‌رو شده بود. یک‌روز بچه‌های فیلم به من گفتند گلشیفته جلوی سینمای آفریقا ایستاده و بلیت می‌فروشد. من به او زنگ زدم و گفتم، چه‌کار می‌کنی گلی؟ گفت من دارم بلیت می‌فروشم که مردم بروند و فیلم «دیوار» را ببینند.

ماجرای بلیت فروشی گلشیفته فراهانی
ماجرای بلیت فروشی گلشیفته فراهانی

یشایایی ادامه داد: درواقع گلی خود را نسبت به فروش فیلم هم متعهد می‌دانست و تلاش می‌کرد فیلم، ضرر مالی نکند و من با هزار زحمت توانستم راضی‌اش کنم که جلوی در سینما، بلیت نفروشد. منظورم این است که ما بازیگرانی داریم که هم استعداد و قابلیت بالایی در حرفه خود دارند، هم به سینمای ایران عشق می‌ورزند و خود را نسبت به موفقیت آن متعهد می‌دانند. باید قدر نیروی انسانی در عرصه سینما و اساساً هنر را دانست. بزرگترین سرمایه هنری هر جامعه‌ای، هنرمندان آن هستند که باید امنیت حرفه‌ای و آزادی لازم برای جولان آنها فراهم شود چون در هر شرایطی آنها می‌توانند به اعتلای جایگاه هنری کشور کمک کنند.

تهیه کننده “اجاره نشین ها” و “هامون” متذکر شد: شاید گلشیفته اگر می‌ماند، از یک حدی بیشتر نمی‌توانست رشد کند. به‌ویژه اینکه در سینمای ما شرایط برای درخشش بازیگران زن، با محدودیت‌های بیشتری نسبت به مردان برخوردار است. به‌هرحال به بازیگران زن، گاهی گیر می‌دهند ولی باز هم آنها جلو می‌روند و حرکت می‌کنند.

 




خاطره عجیب هارون یشایایی تهیه‌کننده باسابقه از جشنواره فجر/سرنوشت اسب‌های سرکش #در_مسیر_تندباد

سینماروزان/امید عشریه: هارون یشایایی تهیه‌کننده سینما در مرور خاطرات جشنواره فجر به سینماروزان گفت: در دهه های شصت و هفتاد همه راههای سینما به جشنواره فیلم فجر و حضور فیلم در این جشنواره برای گرفتن مجوز اکران و درجه بندی منتهی می شد و به همین دلیل تمام گروههای فیلمسازی تلاش می کردند فیلم به موقع برای نمایش در جشنواره آماده شود. در دهه های بعد همچنان بیش و کم جشنواره در کانون توجه مانده.

یادم می آید در یکی از دوره های جشنواره با فیلم #در_مسیر_تندباد حضور داشتم و فیلم هم خیلی مورد استقبال قرار گرفت. فیلمبرداری فیلم دور از تهران ودر شیراز و شهرهای اطرافش با تعداد زیادی بازیگر و هنرور انجام شد و تولید زمان بری داشت و برای صحنه های ایلیاتی تعداد زیادی اسب نیاز داشتیم و قرار بود این صحنه های در شهر درودزن در شصت کیلومتری شیراز فیلمبرداری شود.

تعدادی از اسبها را از شیراز تهیه کردیم و مابقی را از تهران خریدیم و بلافاصله بعد از اتمام فیلمرداری آن نماهای اسب سواری، گروه عازم تهران شد تا مراحل فنی برای حضور به‌موقع در فجر آغاز شود و من و چند تن از دوستان در شیراز ماندیم تا تکلیف اسب ها را روشن کنیم و سریع به تهران برگردیم و بالای سر فیلم باشیم.

متاسفانه در شیراز نتوانستیم ماشین های حمل اسب برای انتقال اسبها به تهران را پیدا کنیم و گرفتن ماشین از تهران برای آمدن و بردن اسب ها هم هزینه زیادی داشت و به همین دلیل تصمیم گرفتیم که اسبها را در شیراز بفروشیم اما مشتری پیدا نشد و من  چون عجله به بازگشت داشتم راضی شدم اسب ها را رایگان بدهم و باز هم کسی پیدا نشد و اخلاقی نمی‌دانستم اسب ها را همینطوری در طبیعت رها کنم.

دوستی در این میان واسطه شد و پاسگاه درودزن به شرط آنکه هزینه خوراک یک هفته اسب ها را بدهیم قبول کرد که آنها را نگه دارد…

در نهایت تلاش برای حضور به‌موقع در جشنواره فیلم فجر باعث شد اسب هایی را که با قیمت بالایی خریده بودیم با دادن هزینه اضافی و کاملا رایگان رد کردیم و رفت…این چنین عشقی به سینما داشتیم و ثمره‌اش هم همان فیلمها بود.

خاطره نگاری هارون یشایایی از حضور در مسیر تندباد در جشنواره
خاطره نگاری هارون یشایایی از حضور در مسیر تندباد در جشنواره




روایت تهیه‌کننده “هامون” از رفاقت با موسس سازمان چریکهای فدایی خلق+رد مدعای داریوش ارجمند

سینماروزان/حسین آقابیگی: شاید خیلی‌ها ندانند هارون یشایایی تهیه‌کننده فیلم‌هایی مثل “هامون”، “ناخدا خورشید” و “اجاره نشینها” سالها قبل از ورود به سینما جزو رفقای بیژن جزنی از چریک‌ها و بنیانگذار سازمان فدایی خلق بوده است.

هارون یشایایی در گفتگو با روزنامه فرهیختگان هم روایتی کوتاه ارائه داده از آشنایی با بیژن جزنی و هم مدعایی از داریوش ارجمند درباره روند تولید “ناخدا خورشید” را رد کرده است.

متن دو فراز از گفته‌های یشایایی به اعتماد را بخوانید:

*از آقای بیژن جزنی که از شرکای شما در موسسه تجاری-تبلیغاتی پرسپولیس بود، بفرمایید. این رابطه چطور شکل گرفت؟
مدرسه‌های من و بیژن جزنی کنار هم بود. از آنجا با هم آشنا بودیم. در سال‌های 42-39 اوج مبارزات ملی شدن صنعت نفت بود و مدرسه ما کنار میدان بهارستان بود. به‌تدریج با هم رفیق شدیم و این رفاقت ادامه یافت. حتی با هم زندانی شدیم و بعد مشغول به‌کار شدیم. خیلی تجربه‌های مختلف کنار هم داشتیم. بیژن یک کلاس از من عقب‌تر بود. ایشان از کشته‌شدگان قبل از انقلاب هستند و مزار ایشان در بهشت‌زهرا ست.

*آقای داریوش ارجمند در مصاحبه‌ای بیان کرد تهیه‌کننده ناخداخورشید دو سینمادار اصفهانی بودند و با پول فروش آن فیلم‌ها در سالن سینمای خودشان، فیلم ناخدا خورشید را می‌ساختند. سپس اختلافاتی ایجاد شد و تهیه‌کننده انصراف داد.

درست نیست. ابتدا آقای تقوایی با دوستان اصفهانی کار را شروع کرد. هیچ مشکلی هم بین گروه ایجاد نشد. ولی چون پروژه سنگین شد، آقای خامین و دیگران گفتند بیاییم مشترکا فیلم را بسازیم. این برای وقتی است که هنوز کار شروع نشده بود

 




خاطره‌نگاری تهیه‌کننده “هامون” از اجرای آیین شب یلدا در زندان قصر!

سینماروزان: آخرین روز پاییز منتهی می‌شود به شب یلدایی که بلندترین شب سال است و گرامیداشت این شب از دیرباز در میان ایرانیان، آیینی ویژه و سبک و سلوکی داشته که حتی زندانیان هم پای‌بند اجرای آن بوده‌اند.

هارون(پرویز) یشایایی تهیه‌کننده فیلمهایی نظیر “هامون” و “ناخدا خورشید” در یادداشتی برای “اعتماد” از اجرای آیین شب یلدا در روزگاری گفته که در زندان قصر دوران محکومیتش را می‌گذرانده.

متن یادداشت هارون یشایایی را بخوانید:

بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 مامورين انتظامي ما چند نفر را دستگير و در بند 4 زندان قصر زنداني كردند. دانستيم به شب يلدا نزديك شده‌ايم، با دوستان قرار گذاشتيم شب يلداي سال 1333 را برگزار كنيم. هر هفته يك بار زندانيان با خانواده‌هاي خود ملاقات داشتند، هر كسي به خانواده خود يادآور شده بود در ملاقات بعدي به فراخور، سور و سات شب يلدا را براي‌مان بياورد. هر كدام به سليقه خود چيزي براي شب يلدا آوردند؛ شيريني، آجيل، هندوانه‌، انار دانه كرده و ديگر نيازهاي شب يلدا فراهم شد. قرار شد نيازهاي شب يلدا را در اتاق يكي از دوستان بگذاريم تا به موقع آنها را بياورند. اتاق‌هاي سلول‌هاي زندان يك‌نفره بود ولي به دليل افزايش تعداد زندانيان هر اتاق محل سكونت دو نفر و درهاي اتاق‌ها هميشه باز بود. شب يلدا فرا رسيد. ما با خواهش و التماس از مدير بند چهار اجازه گرفتيم چند ساعت شب يلدا دور هم باشيم. شب يلدا شد و همه در يكي از اتاق‌هاي بند چهار جمع شديم، سفره پهن كرديم، خوراك‌ها را يكي يكي آوردند‌ و هر چه داشتيم به سفره آمد ولي از كاسه انار دانه شده خبري نشد. همه دوستان رو به يكي از دو نفر اتاق كردند كه پس كاسه انار كجاست؟ كسي جواب نداد؛ دوستان از يكي از دو نفر اتاق پرسيدند چرا كاسه انار را نمي‌آوري؟ دوست‌مان سوگند خورد كه من نمي‌دانم. حاضرين ناچار از نفر ديگر همين سوال را پرسيدند. دوست‌مان با سرافكندگي صدايش را پايين آورد و گفت: دوستان ببخشيد كاسه انار را من خوردم. جمع برآشفته به طرف او نيم‌خيز شدند. گفتند: يعني چه؟ چرا اين كار را كردي؟ اين حق همه بود. تو همه را به تنهايي خوردي…؟ خورنده انارها خود را جمع و جور كرد و با عذرخواهي گفت: اشتباه كردم‌، ببخشيد، انتقاد شما را قبول دارم. نبايد اين كار را مي‌كردم، تكرار نخواهد شد …! مي‌رفت كه جمع به هم بريزد كه بزرگ جلسه پادرمياني كرد و گفت: حالا خورده است…! شب يلدا را به هم نزنيد، بدون انار هم مي‌شود. براي ختم ماجرا كتاب حافظ را آورد و فال گرفتيم. آن شب به خوبي و خوشي گذشت. زنداني‌ها روزي يك ساعت وقت هواخوري در حياط زندان داشتند. بعد از شب يلدا بچه‌ها طبق معمول در حياط زندان مشغول هواخوري بودند كه صداي فرياد و داد و بيداد از داخل بند شنيده شد. نگران شديم و سراسيمه داخل بند رفتيم. معلوم شد سروصدا از اتاقي كه نيازهاي شب يلدا در آن نگهداري شده بود، مي‌آمد. به طرف اتاق مذكور رفتيم، معلوم شد نفر ديگر ساكن در آن اتاق كه در خوردن كاسه انار نقشي نداشت براي جبران آبروي خود، نفر انارخور را زير مشت و لگد گرفته و بي‌رحمانه مي‌زند. دوستان يك صدا اعتراض كردند كه درست نيست براي كمي انار زنداني ديگري را كتك بزني…! نفر كتك زننده وقتي كارش تمام شد رو به دوستان معترض خود گفت: دوستان حق با شماست، من نبايد اين كار را مي‌كردم‌، تكرار نخواهد شد، انتقاد شما را قبول دارم و با اين گفته سلول زندان را ترك كرد و در حياط به هواخوري رفت!




حمایت تهیه‌کننده “هامون” و “ناخدا خورشید” از مواضع اخیر رهبر انقلاب+ذکر خاطره‌ای از دیدار با امام(ره)

سینماروزان: هارون یشایایی تهیه‌کننده‌ای که تولید آثاری همچون “هامون”، “ناخدا خورشید”، “ای ایران” و “دیوار” را برعهده داشته در یادداشتی به حمایت از مواضع اخیر رهبر انقلاب پرداخت.

یشایایی که از جمله یهودیان ایران به شمار میرود از اینکه رهبر انقلاب حساب یهودیان از صهیونیست‌ها را جدا کرده قدردانی نموده و آن را موضع دائمی نظام در تمام چهل سال اخیر دانسته است.

متن یادداشت هارون یشایایی را بخوانید:

سخنان حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در حضور نمايندگان كشورهاي مسلمان به مناسبت هفته وحدت و ولادت پيامبر گرامي اسلام، با آنكه تأكيد بر مواضع جمهوري اسلامي ايران از نخستين روزهاي موجوديت آن بوده است، باوجود‌این در شرايطي كه باندهای امپرياليستي و نوچه‌هاي آنها در منطقه سعي مي‌كنند با نمايش معكوس عقايد و مواضع ملت و دولت ايران در مسائل و موارد مختلف و تخطئه امنيت آنها، چهره حق‌به‌جانب به خود بگيرند و در ثبات و اعتماد‌به‌نفس مردم سنگ‌اندازي كنند و به‌طور معمول هروقت در بيان نظر و تبليغات خود كم مي‌آورند، موضوع تبعيض عليه اقليت‌هاي ديني و مخصوصا يهوديان ايران و جهان را دستمايه هياهوي روزانه خود مي‌كنند، موضع‌گيري رهبر معظم انقلاب از اهميت بيشتري برخوردار است، ايشان در سخنراني مذكور فرمودند «از ابتداي انقلاب اسلامي تا امروز همچنان بر اين موضع باقي هستيم؛ يعني بدون ملاحظه و رودربايستي به فلسطيني‌ها كمك كرده و خواهيم كرد و اين كار را وظيفه دنياي اسلام مي‌دانيم. ما طرفدار فلسطین، استقلال و نجات آن هستیم. محو اسرائیل به معنی محو مردم یهودی نیست؛ چراکه با آنها هیچ کاری نداریم، همچنان که در کشور ما جمعی از یهودیان در کمال امنیت زندگی می‌کنند». در ادامه نیز فرمودند «مردم فلسطين چه مسلمان چه مسيحي و چه يهودي كه صاحبان اصلي آن سرزمين هستند، بايد بتوانند خودشان دولت خود را انتخاب كنند و بيگانه‌ها و اراذل‌واوباشی مانند نتانياهو را بيرون و كشورشان را اداره كنند كه البته اين اتفاق خواهد افتاد».

بنده به‌عنوان نويسنده اين مختصر كه يهودي هستم و در جريان انقلاب اسلامي و موجوديت جمهوري اسلامي ايران حضور و مشاركت داشته‌ام، لازم مي‌دانم حقايقي مربوط به رابطه ملت ايران و جمهوري اسلامي ايران و مديران آن با اقليت‌هاي ديني خصوصا يهوديان ايران را با خوانندگان عزيز در ميان بگذارم.‌فارغ از مواضع سياسي و بيان حوادث مربوط به آن گفتني است قبل از جنگ دوم جهاني تقريبا در تمام كشورهاي مسلمان از آسيا تا شمال آفريقا يهوديان زندگي مي‌كردند و از شرايط رعايت حقوق شهروندي و انجام فرایض مذهبي خود برخوردار بودند.

با پايان جنگ دوم و تشكيل اسرائيل، در تمام كشورهاي مذكور تحولات مهم سياسي و اجتماعي اتفاق افتاد و نظاميان مسلط بر اوضاع آن كشورها شدند. يكي، دو سال بعد از اين تحولات تمام يهوديان اين كشورها به آمريكا و بعضي به اسرائيل مهاجرت كردند و تمام نهادهاي مربوط به امور شرعي آنها تعطيل شد. گو اینکه گوشه‌و‌كنار اين كشورها بعضی يهوديان به‌صورت انفرادي زندگي مي‌كردند ولي زندگي اجتماعي آنها از ميان رفته بود و اينك نيز شرايط چنين است كه بيان كردم. در ايران، انقلاب اسلامي در سال 1357 در اوج تحولات پي‌در‌پي در منطقه به پيروزي رسيد و رهبر انقلاب، روحاني مسلمان شناخته‌شده‌‌اي بود. در آن روزهاي انقلاب بلندگوهاي خارجي كه در اختيار منابع صهيونيستي بودند، لحظه‌اي از ترساندن يهوديان ايران و واداركردن آنها به فرار از كشورشان دريغ نداشتند، با اين‌همه هرچند تعداد يهوديان ايران به لحاظ عددي كمتر شده ولي نهادهاي مذهبي آنها از گذشته استوارتر است و يهوديان در شهرهاي يهودي‌نشين تهران، شيراز، اصفهان، كرمانشاه، يزد، كرمان و رفسنجان انجمن‌هاي مخصوص به خود را دارند و در ارتباط دوستانه با ساير هم‌وطنان خود هستند. براي اهميت حضور يهوديان در ايران بعد از استقرار جمهوري اسلامي ايران ذكر خاطره‌اي بي‌مناسبت نيست.

در ارديبهشت‌ماه 1358 بروز يك واقعه يهوديان ايران را سخت نگران و دلواپس كرده بود. روحانيون و بزرگان جامعه يهودي ايران از طريق آيت‌الله امامی‌كاشاني تقاضاي ملاقات با حضرت امام (راحل) را کردند. ايشان در قم اقامت داشتند. آيت‌الله امامي‌كاشاني خبر دادند كه حضرت امام با ملاقات نمايندگان كليميان ايران موافقت کردند و روز بعد 24 ارديبهشت 1358 حضرت امام در منزل مسكوني خود در شهر قم ما را پذيرفتند. دو نفر روحاني يهودي، نماينده يهوديان كه بعدها به‌عنوان نماينده كليميان در مجلس خبرگان انتخاب شد و مهندس عزيزالله دانش، رئيس بيمارستان دكتر سپیر نماينده كليساهاي تهران و بنده در اين ملاقات حضور داشتیم. اصل اين ملاقات همان شب از سيماي جمهوري اسلامي پخش شد. در اهميت اين ملاقات فقط به قسمتي از آنچه امام راحل فرمودند، اكتفا مي‌كنم. اصل فرمايش امام: «يهوديان شهروندان ايراني هستند و با رعايت قوانين جمهوري اسلامي در ايران زندگي خواهند كرد. ما حساب جامعه يهود را از حساب صهيونيست‌ها جدا مي‌دانيم».




انتقاد تهیه کننده «ناخدا خورشید» از آثار متأخر اصغر فرهادی⇐«همه می‌دانند» جالب نبود!!/ «فروشنده»  افت داشت!

سینماروزان: علیرغم نقد و نظرهای متفاوتی که میان روزنامه نگاران و فعالان رسانه درباره آثار اخیر اصغر فرهادی وجود دارد ولی کمتر سینماگر شناخته شده ای جرأت کرده و به صراحت پیرامون فیلمهایی مانند “فروشنده” و “همه میدانند” نظرش را گفته است.

هارون یشایایی تهیه کننده “هامون”، “ناخدا خورشید” و “اجاره نشینها” از این حیث جزو استثنائات است چون با تمجید از “درباره الی” از فیلمهای اخیر فرهادی انتقاد کرده است.

هارون یشایایی به شرق گفت: باید سینمای جهان امروز را بشناسیم تا درباره سینمای فرهادی قضاوت کنیم. سینمای فرهادی در روال سینمای امروز است؛ چیزی که عباس کیارستمی به سینمای جهان داده بود. کیارستمی واقعا خدمت بزرگی به سینمای ایران و جهان کرد.

این تهیه کننده ادامه داد: فیلم‌های فرهادی خوب‌اند، ولی فیلم «همه می‌دانند» به نظرم جالب نبود. حتی «فروشنده» هم افت داشت. فیلم اساسی فرهادی «درباره الی» بود.




نقطه نظرات تهیه کننده “ناخدا خورشید” پیش روی ارگانی سازانی که همراستا با پرویز ثابتی ساواکی از خودکشی تختی گفتند ولی سیلی سنگینی از مخاطب خوردند⇐اینکه بگوییم تختی خودکشی کرده چه فایده ای دارد؟؟/زیر سوال بردن همسر تختي، توهين به خود تختي است!!/تختی اسطوره ملی است و شرافت سیاسی-اجتماعی اش است که باید نمایش داده شود

سینماروزان: فیلمی ارگانی که با صرف میلیاردها از پول ملت و همراستا با تئوری پرویز ثابتی از سران ساواک برای جاانداختن خودکشی تختی ساخته شده بود هرچند یکی از بهترین زمانهای اکران را به خود اختصاص داد ولی با شکست مطلق در اکران سیلی سختی از مخاطبانی خورد که علاقه ندارند بی حرمتی به اسطوره های خویش را تماشا کنند.

تقریبا همزمان با آن فیلم ارگانی شکست خورده که صدها سالن و کلی بیلبورد و تیزر نصیبش شد ولی نفروخت مستندی درباره تختی با نام “شهسوار” هم به صورت محدود و با حداقل تبلیغات روی پرده رفت. مستندی که نام هارون یشایایی تهیه کننده پیشکسوت سینمای ایران را به عنوان تهیه کننده بر خود داشت و بخاطر حفظ حرمت تختی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

هارون یشایایی در تشریح مشی خود در روایت زندگی تختی و با نقد نگاهی که بدنبال تأکید بر خودکشی تختی است به “اعتماد” اظهار داشت: تكه تكه كردن جزييات مرگ تختي چه فايده دارد ؟ اينكه ساواك او را كشته يا خودش چگونه خودش را كشته نباید براي ما اهميت داشته باشد. اینکه بگوییم تختی خودکشی کرده چه فایده دارد؟  در مستند “شهسوار” در مورد مرگ تختي خيلي با احتياط پيش رفتيم و نظرات مختلف را لحاظ كرديم. واقعا نمي‌خواستيم به شخصيت اين اسطوره دست‌درازي كنيم.

تهیه کننده “ناخدا خورشید” ادامه داد: نكته مهمي كه دوست دارم اينجا مطرح كنم اين است كه چگونگي مرگ تختي مهم نيست، آن چيزي كه اهميت دارد اين است كه در دنياي امروز با وجود اينكه تعداد قهرمان زياد شده چرا اينقدر پهلوان كم داريم. البته دنياي امروز اقتضائات خاص خود را دارد اما هيچ قهرماني تا پول نگيرد به زمين ورزش وارد نمي‌شود. قانونش در همه جا همين است اما آن زمان پهلواني صفتي بود كه هر قهرماني نمي‌توانست پهلوان باشد ولي هر پهلواني مي‌توانست قهرمان باشد.

هارون یشایایی با نقد بی احترامی وارده بر همسر تختی از سوی ارگانی سازان گفت: به نظر من زير سوال بردن همسر تختي، توهين به خود تختي است برای همین در مورد ايشان هم در مستند “شهسوار” محترمانه رفتار كرديم و براي شهلا خانم در اين فيلم احترام زيادي قائل شديم!!

تهیه کننده “اجاره نشینها” و “هامون” تأکید کرد: مفهوم اخلاقي تختي در جريان فكريش معني پيدا مي‌كند. شرافت سياسي- اجتماعي اوست که باید نمايش داده شود. اينها بخش‌هايي از شخصيت تختي هستند كه بايد گفته مي‌شد. باید در تعريف شخصيت تختي راستگو باشيم. تختي اسطوره ملي است. امروز هر جا برويد، صحبت از اوست. به همين جهت او يك فرد نيست، شخصيتي ملي است و ما بايد به اين نكات توجه مي‌كرديم. تختي مصداق كامل شرافت بود. اينكه به فقرا كمك مي‌كرد و خيلي به مردم توجه داشت، بحث من نيست. منظورم اين است به معناي واقعي و كلاسيك مرد شريفي بود. در همه زمينه‌ها صفت شرافت درباره او معنا پيدا مي‌كرد.




روایت تهیه کننده‌ای که گلشیفته را به دیوار مرگ فرستاد از موتورسوارانی که آسایش عابران پیاده‌روها را مختل کرده اند!!

سینماروزان: در ده سال اخیر رشد تولید موتورسیکلت در کشور فزونی فراوانی یافته است. این فزونی این نیاز را ایجاد میکرد که قوانین موثری هم برای برخورد با موتورسواران قانون شکن ایجاد شود با این حال آنچه در اغلب نقاط پایتخت می بینیم ویراژ گاه و بیگاه موتورسواران درکوچه و خیابان و حتی پیاده روهاست که بدجوری سوهان روح است.

هارون یشایایی تهیه کننده ای که نزدیک به یک دهه قبل در فیلم “دیوار” از گلشیفته فراهانی بعنوان راکب دیوارمرگ استفاده کرده بود در یادداشتی طنازانه برای “اعتماد” به انتقاد از عدم برخورد جدی با موتورسواران پرداخته.

متن یادداشت هارون یشایایی را بخوانید:

با اينكه امروزه همه چيز در همه جاي شهر به هم ريخته و رفت‌وآمد پرشتاب مردم لحظه‌اي متوقف نمي‌شود، حضور موتورسواران از هر قشر و طايفه‌اي حكايتي جداگانه دارد…! با آنكه بعضي از آنها خيابان‌ها و پياده‌رو‌ها را يكسره در اختيار دارند حالا با اجازه خود كوچه، پس‌كوچه‌هاي تهران را هم محل گذر و جولانگاه كرده و به هيچ تنابنده‌اي اعتنا نمي‌كنند، از حق نبايد گذشت كه بسياري از موتورسواران راه‌انداز كار مردم هستند و با درآمدي از اين طريق زندگي خود و خانواده را اداره مي‌كنند و ديگراني هم براي تفريح و گاهي مردم‌آزاري موتورسواري مي‌كنند و آسايش مردم را در كوچه‌پس كوچه‌هاي تهران به هم مي‌ريزند. بسياري از مردم همه چيز را تحمل مي‌كنند و به جز مدارا با آنچه پيش آمده حرفي ندارند…! اما ماشاءالله‌خان از زمره اين مردم نيست. زندگي دور از سروصدا در خانه پدري را در كوچه يك و نيم متري تقوي حق خود مي‌داند و مزاحمت‌هاي موتورسوارها را برنمي‌تابد و حالا كه بچه‌ها را به سروسامان رسانده دوران كهولت را با صفيه‌خانم روزگار مي‌گذراند. صبح‌ها بعد از نماز و رسيدگي به باغچه‌هاي خانه به كوچه مي‌آيد و محوطه روبروي خانه خود را آب و جارو مي‌كند و موتورسواران سحرخيز را كه از كوچه مي‌گذرند نصيحت مي‌كند «پدرجان خيابان به اين بزرگي را گذاشته به اين كوچه يك متر و نيمي پيله كرده‌ايد…؟» موتورسوارها اگر با ادب باشند يك «حاجي آقا ببخشيد…!» مي‌گويند و رد مي‌شوند. اما رفته رفته تعداد موتورسواراني كه براي رسيدن به خيابان ري كوچه تقوي را ميان‌بر انتخاب كرده‌اند آنقدر زياد مي‌شود كه نصيحت‌هاي ماشاالله‌خانه اثر ندارد و بالاخره بعد از مدتي با يكي از همسايگان به شهرداري محل مراجعه مي‌كنند و بعد از رفت و آمدهاي زياد شهرداري چند ميله آهني جلو كوچه تقوي مي‌كوبد…! با وجود اين ميله‌ها وضع از گذشته هم بدتر مي‌شود، موتوري‌ها با سروصدا و بدو بيراه گفتن موتورهاي خود را به دوش مي‌گيرند و از مانع عبور مي‌كنند و با سروصداي بيشتر به راه خود ادامه مي‌دهند.ماشاءالله‌خان با استفاده از خصلت ريش سفيدي خود توانسته بود چند نفري از اهالي محل را براي رفع مشكل با خود همراه كند. رفت‌ و آمدهاي فراوان و التماس كردن پيش اين و آن حوصله ماشاءالله‌خان را به سر آورده بود و كم‌كم مي‌رفت به آنچه پيش آمد رضا بدهد و بي‌خيال همه چيز بشود. اما به نظر مي‌رسيد قرار نيست موضوع فراموش شود بلكه همسايه‌ها تصميم گرفته بودند بي‌آنكه مزاحم ماشاءالله خان شوند براي رفع مشكل اقدام كنند! صبح زودي آقا مرتضي در خانه ماشاءالله‌خان را زد كه خبري خوش به ايشان بدهد. ماشاءالله‌خان بعد از سلام و احوالپرسي آقا مرتضي را گفت كه خير است ان‌شاءالله … مرتضي با خوشحالي گفت خير است. خبر خوبي براي‌تان آورده‌ام…! ماشاءالله‌خان با علاقه گوش داد كه آقامرتضي چه خبر خوشي آورده است…؟ مرتضي خبر داد كه بعد از مراجعات زياد به اداره راهنمايي و رانندگي موافقت كرده‌اند كه سر كوچه تابلو عبور موتوسيكلت ممنوع بزنند…! و براي توضيح بيشتر گفت اگر موتورسوارها توجه به تابلوي عبور ممنوع نكنند آن طرف كوچه در خيابان ري به وسيله مامورين جريمه خواهند شد! ماشاءالله‌خان با بي‌ميلي گفت ما كه گذشتيم ان‌شاءالله اين كار فايده داشته باشد. آقا مرتضي سري به تاييد تكان داد و خداحافظي كرد.مدتي از نصب تابلوي عبور موتوسيكلت ممنوع گذشته بود ولي هيچ چيز با گذشته فرق نكرده گويي موتورسوارها هرگز تابلو را نديده‌اند، با گذشت زمان ماشاءالله‌خان و ديگران بي‌خيال شده بودند. يك روز ماشاءالله‌خان سر كوچه آقا مرتضي را ديد و با خوش‌خلقي و به طعنه گفت «آقا مرتضي من نفهميدم اين تابلوي عبور ممنوع را براي ما زده بودند يا موتورسوارها…؟» آقا مرتضي با شرمندگي تعظيم مختصري كرد و گفت: «ما هر كار توانستيم كرديم، چه كنيم…؟ به ما قول داده بودند نشد…!»




روایت تهیه‌کننده «هامون» از دو برابری شدن نرخ توالتهای بین‌راهی به‌خاطر افزایش قیمت دلار!!!

سینماروزان: افزایش سرسام آور نرخ دلار در کشور که مشخص نیست تا کجا ادامه خواهد داشت به کنار؛ اینکه این افزایش نرخ تأثیری مستقیم بر نرخ اغلب کالاهای در دسترس مردم گذاشته جای تعجب دارد!

هارون یشایایی تهیه کننده قدیمی که تولید آثاری همچون «هامون»، «ناخدا خورشید» و «ای ایران» را در کارنامه دارد با گلایه از این تأثیرپذیری در «اعتماد» نوشت: اينكه چه عواملي موجب شده قيمت دلار و سكه به شكلي افسارگسيخته هر روز اضافه و اضافه‌تر بشود بحث پيچيده‌اي است و به راحتي جوابي نمي‌توان برايش پيدا كرد. با اينكه گفت‌وگوي روزانه مردم كوچه‌ و بازار حول اين مشكل مي‌چرخد اما معمولا پاسخ قانع‌كننده‌اي نمي‌شنويم. افزايش قيمت ارز و سكه و تداوم مشكل بيكاري و تورم و… زندگي شهروندان را تا حدودي گرفتار نابساماني كرده است؛ از آن طرف تحريكات و تحركات بعضي دولت‌ها از جمله ايالات متحده امريكا در معارضه با مردم و دولت ايران را نبايد دست‌كم گرفت. ترامپ به دروغ از ملت ايران و تمدن كهنسال آن تعريف مي‌كند اما در عين حال با اعمال شديدترين تحريم‌هاي اقتصادي فرودست‌ترين اقشار جامعه ايراني را در تنگنا و بيم و هراس قرار داده است…

یشایایی ادامه داد: اما مهم‌تر از همه اينها ما دچار مساله دلارزدگي شده‌ايم. دلارزدگي مثل گرمازدگي عارضه روزانه ما مردم شده و متاسفانه به آن مبتلا شده‌ايم…! در اين گير و دار عكس‌العمل مردم ما هم در مقابل اين نابساماني‌ جاي درنگ دارد. حقيقت اينكه ارتباط زندگي روزانه مردم با افزايش قيمت ارز و سكه به شكلي باورنكردني بزرگ‌نمايي شده و موجب سوءاستفاده بعضي افراد شده است. ذكر مثالي از اين دلارزدگي شايد در بيان موضوع بتواند كمك كند.

این تهیه کننده افزود: طي هفته اخير سفري كوتاه‌ به مازندران كردم و از طريق جاده هراز به آن مناطق رفتم. در اواسط جاده مجتمع رفاهي نسبتا بزرگي است كه مسافرها براي رفع خستگي و انجام كارهاي متداول در برابر آن توقف مي‌كنند. يكي از قسمت‌هاي اين مجتمع سالن مربوط به توالت و دستشويي‌ها است كه تميز و مرتب است. در مقابل درب ورودي اين سالن ميز كوچكي قرار دارد و شخصي به عنوان مسوول پشت ميز نشسته است و مبلغي به عنوان وروديه مي‌گيرد. تا يك هفته قبل وروديه دستشويي‌ها n تومان بود اما اوايل اين هفته با كمال تعجب ديدم كه مبلغ ورودي دو برابر شده است…! كنجكاوانه از مرد پشت ميز پرسيدم چه خبر شده؟ نگاهي عاقل اندر سفيه به من كرد و گفت شما از قيمت دلار خبر نداريد…؟ حرفي براي گفتن نداشتم، به نظرم گفت‌وگو هم بي‌فايده بود ولي چند روز است كه اين فكر رهايم نكرده كه قيمت دلار چه ربطي به دستشويي‌‌ها دارد؟




واکنش تهیه‌کننده «اجاره‌نشینها» به گِل‌گیری در شورای اکران⇐گِل‌کاری ممکن است به ازدواج با یک دخترک مایه‌دار اما بدخوی منجر شود!!!⇔پرسش: ازدواج با دخترک مایه‌دار ناظر به تغییر و تحول مدیریتی در رأس سینما و حضور مدیری دست و دلباز است؟

سینماروزان: فشارهای وارده به احمد نجفی در جریان اکران «من یک ایرانیم» موجبات آن را فراهم آورد که نجفی در اعتراض به روند پیش آمده به گل گیری نمادین در پشتی شورای اکران مبادرت نماید.

به گزارش سینماروزان گل گیری نمادین احمد نجفی در عین طرح بازخوردهای فراوان در فضای رسانه ای موجبات آن را فراهم آورد که برخی از سینماگران هم درباره آن اظهارنظر کنند.

هارون یشایایی تهیه کننده قدیمی سینمای ایران و صاحب آثاری همچون «هامون»، «اجاره نشینها»، «ناخدا خورشید» و «ای ایران» در یادداشتی طنازانه برای «اعتماد» گل گیری احمد نجفی را ربط داده به گل کاری شخصیتی در «گلستان» سعدی! و به نجفی هشدار داده که گل گیری در شورای اکران ممکن است به نکاح با یک دخترک ثروتمند اما بدخوی منجر شود.

البته یشایایی نگفته که آیا عقد دخترک ثروتمند ناظر به تغییر و تحول مدیریتی در رأس سینما و حضور مدیری دست و دلباز اما تندخوی است؟

متن یادداشت یشایایی را بخوانید:

اخيرا همكار قديمي و صاحب‌نام، آقاي احمد نجفي به دليل يا دلايلي كه بنده از آن اطلاع ندارم با اقدامي عجيب و ابتكاري سمبوليك آب و خاك فراهم نمود و درب خانه سينما شماره ٢ را شخصا گل گرفت. در فرهنگ عامه مردم ايران گل گرفتن درب يك خانه يا دكان يا محل كسب و كار ديگري به معني توقف فعاليت در آن محل تلقي مي‌شد و آخرين اقدام براي رسيدن به درخواست حق يا ناحق بود. بد نيست يادآوري كنم يكبار ديگر هم درب خانه سينما به معني توقف فعاليت‌هاي آن گل گرفته شده بود كه بعدا درب خانه سينما باز شد و پيداست اين بار هم كه درب خانه سينما گل‌اندود شده به فعاليت خود ادامه خواهد داد.

اما حكايت بازي با خاك و گل در يكي از حكايت‌هاي گلستان سعدي روايتي به يادماندني دارد كه من «جهود» يعني كليمي نيز در آن ماجرا حضور دارم و اين خود قصه را با توجه به اينكه تهيه‌كننده فيلم‌هاي سينمايي هستم به موضوع جالب و نزديك‌تر از ديگر همكاران مي‌كند، گو اينكه در ماجراي اخير هيچ حضور و دخالتي نداشته‌ام. با اين همه از آنچه سعدي در گلستان آورده است بنده قسمت‌هايي از آن را نقل مي‌كنم تا اشاره‌اي به كار گل‌ و نتيجه آن كرده باشم. سعدي «در اخلاق درويشان» مي‌گويد: «از صحبت ياران دمشقم ملامتي پديد آمده بود، سر در بيابان قدس نهادم و با حيوانات انس گرفتم تا وقتي كه اسير فرنگ شدم، در خندق طرابلس با جهودانم به كار گل بداشتند… يكي از روساي حلب كه سابقه‌اي ميان ما بود گذر كرد و بشناخت و گفت اي فلان اين چه حالت است؟ گفتم چه گويم…! بر حالت من رحم آورد و به ده دينار از قيدم خلاص كرد و با خود به حلب برد و دختري كه داشت به نكاح من درآورد. به كابين صد دينار…! مدتي برآمد، بدخوي و ستيزه‌جوي و نافرمان بود، زبان درازي كردن گرفت و عيش مرا منغص كرد، باري زبان به تعنت دراز كرد، همي گفت تو آن نيستي كه پدر من ترا از فرنگ بازخريد..؟ گفتم بلي من آنم كه به ده دينار از قيد فرنگ بازخريد و به صد دينار به دست تو گرفتار كرد.»

اين حكايت را از قول سعدي براي آن يادآور شدم كه دوستان بدانند كار گل و گل كاري هميشه به نتيجه مطلوب نمي‌رسد.




روایت تهیه‌کننده «هامون» و «ناخدا خورشید» از تولید فیلمی با منش جهان پهلوان تختی با حضور پرویز پرستویی

سینماروزان: هارون یشایایی تهیه کننده ای که تولید برخی از آثار ماندگار سینمای ایران و از جمله «هامون»، «ناخدا خورشید» و «اجاره نشینها» را در کارنامه اش دارد به تازگی تولید «شهسوار» با محوریت زندگی غلامرضا تختی را به پایان رسانده است.

به گزارش سینماروزان «شهسوار» مستندی است به کارگردانی علی شاه‌محمدی که پرویز پرستویی هم در آن حضور داشته است.

یشایایی در یادداشتی برای «اعتماد» از دریچه صحبت درباره این مستند درباره تختی سخن گفته است.

متن یادداشت یشایایی را بخوانید:

پوشيده نماند نويسنده اين يادداشت در تمام عمر تهيه‌كننده فيلم‌هاي سينمايي و مستند بوده و هست و امسال هم به مناسبت روز ١٧ دي‌ماه پنجاهمين سالروز درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختي فيلمي مستند از منش پهلواني جهان پهلواني به ياد و به احترام او ساخته و ان‌شاءالله به نمايش گذاشته خواهد شد. كارگردان جوان آقاي علي شاه‌محمدي و هنرمند گرامي پرويز پرستويي و بسياري ديگر از دوستان همكاري كرده‌اند تا فيلمي درخور مقام جهان پهلوان تختي و در ستايش جوانمردي و پهلوان صفتي (و نه قهرمان‌پروري) ساخته شده تا مورد قضاوت دوستداران قرار گيرد.

نام اين فيلم را «شهسوار» انتخاب كرده‌ايم كه يادآور بسيار حوادثي است كه در فيلم ديده خواهد شد.  اما دليل نوشتن اين مطلب يادي از درگذشت مرحوم حسين شاه‌حسيني است كه در اين روزها با سربلندي جان به جان آفرين تسليم كرد. حضور موثر و تاريخ‌ساز زنده‌ياد حسين شاه‌حسيني در فيلم «شهسوار» جلوه‌هايي از زندگي اين پيشكسوت آبرومند ورزشي و فعال سياسي در گوشه‌هايي از دوستي و رابطه نزديك با غلامرضا تختي را نشان مي‌دهد.

شاه‌حسيني انسان پاك‌دامني است كه نام او مخصوصا در سال‌هاي ملي شدن صنعت نفت و تاريخ مبارزات رهايي‌بخش ملت ايران همواره به نيكي ياد خواهد شد و شاه‌حسيني در اين فيلم مطالبي درباره تختي گفته كه مويد شخصيت خود شاه‌حسيني است. نقل قول‌هايي از مرحوم شاه‌حسيني در فيلم شهسوار بدون هيچ كم و كاستي خواهم آورد، البته در هر مورد با توضيحي مختصر…!

درباره ورزش كشتي و نقش غلامرضا تختي مي‌گويد «اگر كشتي ما در جهان آبرويي دارد جامعه روي انديشه‌هاي تختي فكر مي‌كند نه روي تشك نشستن و يا پهلو گرفتن»  در سال‌هايي كه كشتي محبوب‌ترين و به روايتي ورزش ملي ايرانيان بود، موضوع بيمه كشتي‌گيران از راه‌هاي قانوني مطرح شد و وقتي كشتي‌گيران ايراني به پيشنهاد تختي درخواست‌هاي خود را با فدراسيون در ميان مي‌گذارند و با مخالفت مواجه مي‌شوند شاه‌حسيني مي‌گويد «تختي اضافه حرفي نمي‌زند، او حق ورزشكاران را مي‌خواست، دوستي ورزشكاران را داشت.  او مي‌گفت بسيار خوب فقط ورزش اين نيست كه حالا ما رفتيم و ورزشكار شديم و رسيديم به سن ٧٠-٦٠ سالگي حالا تو خانه‌هاي‌مان بنشينيم كشتي را تماشا كنيم، اين خيلي خوبه ولي بايد كشتي‌گيران قبلي- فعلي و بعدي به همه احترام بگذاريم و زندگي آنها را تامين كنيم تا رفاه و آسايش داشته باشند و موفقيت به دست بياورند…»
البته اين درخواست با وجود حمايت حسين شاه‌حسيني و حبيب بلور، مربي نامدار كشتي ايران به نتيجه نرسيد و اعتصاب كشتي‌گيران با دخالت ساواك به رغم مقاومت تختي به شكست انجاميد كه شاه‌حسيني درباره آن بسيار گفته است و ديگران نيز در نقش و تاثير شاه‌حسيني در موضع‌گير‌ي‌هاي تختي بسيار ديگر گفته‌اند.

با نقل خاطره‌اي از شادروان شاه‌حسيني در زندگي دوستانه او بار ديگر ياد و خاطره حسين شاه‌حسيني را گرامي مي‌داريم و براي او آرامش و خوشنامي جاودان آرزو مي‌كنيم. «با غلامرضا تختي سوار تاكسي شديم، وقت رسيدن به مقصد خواستيم از تاكسي پياده شويم، راننده گفت از شما دو نفر يعني تختي و من پول نمي‌گيرم. تختي قبول نكرد، به من گفت اگر تو مي‌خواهي كرايه تاكسي را ندهي خود داني، اما من بايد كرايه تاكسي را بدهم، همراه خودش پول نداشت، به من گفت تو به من قرض بده تا من پول تاكسي را بدهم، من گفتم به خاطر توست كه پول كرايه من را هم نمي‌خواهد بگيرد، تختي گفت باشد من حتما بايد كرايه تاكسي را بدهم تا اينكه راننده بداند من براي آن قهرمان نشده‌ام كه حق كسي را به او ندهم؛ كرايه تاكسي حق راننده است و بايد بدهيم.»




چرا اکبر عبدی از علاقه به کار با بیضایی گفت اما از رد پیشنهاد «سگ کشی» نگفت؟!+فیلم

سینماروزان: اکبر عبدی بازیگر سرشناس ایرانی به تازگی با حضور روی آنتن زنده برنامه “فرمول یک” از علاقه صادقانه به کار با بهرام بیضایی گفت و در عین حال طعنه آلود درباره چرایی عدم همکاری با اصغر فرهادی گفت.

اکبر عبدی در پاسخ به اینکه دوست دارد با کدام کارگردان کار کند گفت: خیلی دلم میخواهد با بهرام بیضایی کار کنم. البته یک بار در پروژه ناتمام “چه کسی رییس را کشت، تست گریم زدم و برای بیضایی بازی کردم و ایشان هم خوشش آمد و حتی در مصاحبه ای ازم تعریف کرد اما در نهایت پروژه متوقف شد.
عبدی درباره کار با فرهادی هم بیان داشت: من با فرهادی هموزن نیستم. او بیشتر از بازیگران کم وزن و شیک که در کن کنارش بایستند خوشش میآید. من بخاطر اضافه وزن به ایشان نمیخورم.

برای دیدن فیلم صحبتهای عبدی اینجا را ببینید.

رد بازی در “سگ کشی”

به گزارش سینماروزان عبدی درباره همکاری نیمه تمام با بیضایی گفت اما این را نگفت که پیشنهاد بازی در تریلر “سگ کشی” هم به او ارائه شده بود ولی ردش کرد.
او در اواخر دهه هفتاد و حین پیش تولید “سگ کشی” از سوی موسسه فرهنگ و تماشا مجری طرح پروژه و بنا به پیشنهاد بیضایی دعوت شد که در نقش داماد فربه “منتسب” ایفای نقش کند؛ همان داماد چشم چرانی که بعد از خودکشی نافرجام منتسب با بازی داود فتحعلی بیگی وی را مجاب میکند که در ازای دریافت وجهی معادل یک سوم چکهایی که داده با “گلرخ کمالی” با بازی مژده شمسایی کنار آید.
عبدی به دلایل مختلف و اصلی ترین آنها نومیدی نسبت به فرجام تولید، قید “سگ کشی” را زد و نقشش به امید همایون رسید.
عبدی گمانش این بود که “سگ کشی” نیز به مانند “چه کسی رییس را کشت” که بنا بود با گروه بازیگران “ساعت خوش” تولید شود(اینجا را بخوانید) ناتمام خواهد ماند اما حدسش اشتباه از آب درآمد و “سگ کشی” تولید شد و خیلی هم پرفروش شد و زودتر از حد تصور کالت شد تا حسرت کار با بیضایی تا یک دهه و نیم بعد همچنان با عبدی بماند.




واکنش به افشای ۱۱شغلگی منوچهر شاهسواری؟⇐ریاست جشن خانه سینما به تهیه‌کننده «ناخدا خورشید» رسید+یک فرضیه تازه درباره تعامل خانه سینما برای دراختیارگیری دبیرخانه فجر

سینماروزان: دو هفته قبل که با مرور مسئولیتهای مختلفی که منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما دارد از تعدد این مسئولیتها که به عدد «11» می رسید گفتیم(اینجا را بخوانید) شنیده هایی وجود داشت مبنی بر آن که شاهسواری بناست ریاست جشن خانه سینما را هم برعهده گیرد.

به گزارش سینماروزان با این حال امروز با اعلام خبر حضور هارون یشایایی تهیه کننده آثاری همچون «ناخدا خورشید» و «هامون» به عنوان رییس جشن خانه سینما مشخص شد که شاهسواری خواسته یا ناخواسته و تحت تأثیر مشاوره اطرافیان تصمیم گرفته بیش از این در کانون توجه قرار نگیرد.

در امتداد این روند پرسشهایی هم شکل میگیرد درباره شایعات حضور شاهسواری به عنوان دبیر جشنواره سی و ششم فجر.

آیا شاهسواری در صورت پیشنهاد رییس سازمان سینمایی قید دبیری فجر را هم خواهد زد(اینجا را بخوانید) و به همین 11 مسئولیت فعلی بسنده می‌کند یا جایگاه جشنواره فجر در مناسبات سینمای ایران آن قدر هست که او را وسوسه کند علیرغم همه حرف و حدیثها دبیری را بپذیرد؟

شاید هم روشی سوم که شبیه آن در جشن خانه سینما رخ داده در پیش گرفته شود.

آیا درست به مانند حضور هارون یشایایی که علیرغم کارنامه ای موجه در حیطه تهیه کنندگی در ده سال اخیر فعالیتی جدی در حیطه سینمای بلند نداشته بر ریاست جشن خانه سینما، دبیری فجر هم به یک سینماگر بازنشسته خواهد رسید اما حلقه بالادستی خانه سینما برای پیشبرد منویات خویش تیم اجرایی جشنواره را با نفرات خود می‌چینند؟؟؟




تهیه کننده “ناخدا خورشید”، “در مسیر تندباد” و “هامون” بیان کرد⇐برای کمک به یک جوان پروانه ساخت گرفتم اما حمایتی ندیدم

سینماروزان: هارون یشایایی از جمله تهیه کنندگان پیشکسوت سینمای ایران است که سابقه تولید آثاری خاطره انگیز نظیر «ناخدا خورشید»، «هامون»، «در مسیر تندباد» و «ای ایران» را در کارنامه دارد.

این تهیه کننده که از سال 86 و بعد از ساختن «دیوار» فیلم دیگری را تهیه نکرده بود شهریور امسال پروانه ساخت فیلمنامه ای به نام «توده پرفشار» به کارگردانی یک جوان فیلم اولی به نام مهرداد موفق را گرفت ولی در نهایت نتوانست اثر را به تولید برساند.

یشایایی درباره چرایی دریافت پروانه ساخت و چرایی عدم تولید به “فرهنگ نیوز” گفت: وقتی پروانه ساخت فیلمی را می گیرید قاعدتا به دنبال آن هستید که به تولید برسید و ایده هایتان را عملیاتی کنید. ما هم با همین نیت پروانه ساخت را گرفتیم اما قرارگیری در دست اندازهای مالی باعث شد کار به تولید نرسد.

برای کمک به جوانان آمدم اما حمایتی ندیدم

هارون یشایایی با اشاره به اینکه قرارگیری اش در کنار یک کارگردان جوان به نام مهرداد موفق که پیشتر نامش به عنوان فیملنامه نویس در «گیرنده» آمده بود برای کمک به جوانترها بود بیان داشت: از طریق یکی از دوستانم با این جوان مشتاق و علاقمند به فیلمسازی آشنا شدم و از من خواست که کمکش کنم برای تولید «توده پرفشار» و من هم مضایقه نکردم اما در نهایت مشکلات مالی بود که باعث شد فیلم به تولید نرسد و حداقل در جشنواره امسال که حاضر نخواهیم بود.

تهیه کننده «کیمیا» درباره چرایی دوری خود از سینما در دهه اخیر گفت: از سینمای بلند دور بوده ام وگرنه در حیطه مستندسازی یک سری فعالیتها داشته ام و دور نبوده ام و از جمله مستندی را تولید کردم به نام «از بندرترکمن تا آستارا» با مضمون محیط زیست.

علاقه ای به تولید فیلمهای ضررده ندارم

وی ادامه داد: سینما در سالهای اخیر هزینه زا شده است و از آن سو مناسباتی در اکران وجود دارد که باعث می شود نتوان به راحتی بر روی بازگشت سرمایه حساب باز کرد. یادم می آید بر سر فیلم آخرم «دیوار» مشکلاتی پیش آمد که موجب شد اکران فیلم خیلی زود تمام شود و نتوانم به سوددهی مالی برسم. مشکلات مالی، بخش خصوصی سینما را ضعیف کرده و کمتر تهیه کننده ای را می بینیم که در بخش واقعا خصوصی مشغول فعالیت باشد.

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: می توان مدام در بخش دولتی فیلم ساخت و به فکر بازگشت سرمایه هم نبود اما من از آن تهیه کنندگانی هستم که بر روی بازگشت ریال به ریال سرمایه ام برنامه ریزی می کنم و نمی توانم آثاری تولید کنم که ضرر دهند. از طرف دیگر این را هم نباید از یاد برد که تولید آثار با پروداکشن بالا به انرژی جوانی و شادابی هم نیاز دارد که فکر میکنم در این زمینه باید تهیه کنندگان جوانتری را تربیت کرده باشیم که بتوانند مسیر امثال ما را ادامه دهند.

چرا کارگردانان کارکشته به سمت کمدی نمی آیند؟

یشایایی درباره چگونگی حمایت مدیران بخش دولتی سینما از پیشکسوتان تهیه کنندگی گفت: خودم تصمیم داشتم با کمک به یک جوانتر باز هم فعالیت سینمایی ام را با «توده پرفشار» از سر گیرم اما به هر حال حمایتی شامل حال ما نشد. البته شخصا هم آدمی نیستم که بخواهم به دنبال رایزنی و لابی گری با مدیران دولتی و روسای این ارگان یا آن ارگان باشم بلکه به من کمک کنند.

این تهیه کننده که تولید کمدی خاطره انگیز «اجاره نشینها» را در کارنامه دارد درباره دورنمایش نسبت به سینمای کمدی این سالها اظهار داشت: گونه کمدی در همه این سالها جایی ثابت در سینما و تلویزیون داشته است و هرازگاه کمدی های خوب و استانداردی هم ساخته شده است ولی نکته اینجاست که معمولا کارگردانان کارکشته ما بیشتر به سمت ملودرام رفته اند و زیاد به سمت کمدی نمی آیند در صورتی که یک کارگردان حرفه ای اگر واهمه را کنار بگذارد شاید بتواند یک کمدی متفاوت بسازد.




صدور پروانه ساخت برای تهیه‌کننده “ناخدا خورشید” و “هامون”

سینماژورنال: شورای صدور پروانه ساخت با تولید سه فیلمنامه در جلسه 13 شهریور موافقت کرد.

به گزارش سینماژورنال از جمله فیلمنامه های پروانه ساخت گرفته “توده پرفشار” است که تهیه کنندگی آن را هارون یشایایی برعهده دارد.

یشایایی از جمله تهیه کنندگان قدیمی سینمای ایران است که در کارنامه اش تولید آثاری مانند “ناخدا خورشید”، “در مسیر تندباد”، “ای ایران”، “هامون” و “اجاره نشینها” را دارد.

 یشایایی بعد از تولید “دیوار” محمدعلی طالبی که به واسطه ایفای نقش گلشیفته فراهانی در آن به هنگام اکران با مشکلاتی مواجه شد حدودا یک دهه ای می شد که فیلم دیگری را تولید نکرده بود و بیشتر درگیر مستندسازی بود.

حالا یشایایی با همراهی یک جوان به نام مهرداد موفق به عرصه تولید سینمایی بازگشته است.

سیروس الوند و کاظم معصومی هم پروانه ساخت گرفتند

به جز یشایایی، سیروس الوند نیز پروانه ساخت “آنجا همان ساعت” که پیشتر “زن شوهردار” نام داشت را به تهیه کنندگی و کارگردانی خودش دریافت کرده است.

“سی پی آر” به تهیه کنندگی و کارگردانی کاظم معصومی و نویسندگی مشترک کاظم معصومی/ طاهره نظافت دیگر فیلمنامه ای است که پروانه ساخت آن صادر شده است.




رونمایی از “کوروش کبیر” با حضور شهاب حسینی، استاد راهنمای رییس دولت یازدهم، تهیه‌کننده “ناخدا خورشید” و…+عکس

سینماژورنال/امید عشیری: مراسم رونمایی از کتاب «کوروش کبیر» به قلم مسعود جعفری جوزانی عصر دیروز با حضور جمعی از هنرمندان، پژوهشگران، تاریخ نویسان، مردم و اصحاب رسانه در شهرکتاب الف برگزار شد.

به گزارش سینماژورنال «کوروش کبیر» عنوان فیلمنامه ای است که مقدمات توليد آن آغاز شده و به زودى بر اساس آن فیلمی سینمایی ساخته شود، این اثر حاصل پژوهش چندین ساله پژوهشگران و مسعود جعفری جوزانی نویسنده و کارگردان سینماست که نشر تریتا آن را منتشر کرده است.

در این مراسم که مسعود جعفری جوزانی نویسنده کتاب و کارگردان برجسته سینما به همراه اساتیدی همچون پرفسور سيد حسن امین استاد حقوق بین الملل دانشگاه گلاسکو ، هارون یشایایی تهیه کننده برجسته سینما ، دكترمحمود آموزگار مدرس دانشگاه و پژوهشگر و دکتر روزبه زرین کوب در آن به سخنرانی پرداختند بر اهمیت و شاخص بودن جایگاه «کوروش کبیر» در تاریخ و فرهنگ ایران و نقش او در شکل گیری تمدن و جامعه مدنى در این مرز و بوم تاکید شد.

یک حکیم و اندیشمند

محمود آموزگار با اشاره به دستاورد های کوروش در دوران پادشاهی و همچنین مقایسه روایت ها و نگاشته های مورخین مختلف در رابطه با این شخصیت ماندگار وی را نه یک پادشاه بلکه یک حکیم و اندیشمند انسان دوست خواند.

پرفسور سيدحسن امين با ابراز علاقه به اين فيلمنامه. آن را يك اثر ارزشمند و بى نظير در ادبيات نمايشى دانست و آرزو كرد هر چه زودترشاهد توليد آن باشد.

پرویز(هارون) یشایایی نیز كه تهيه كننده فيلمهایی چون “در مسير تند باد” به نويسندگى و كارگردانى جوزانى و “ناخدا خورشید” ناصر تقوایی بوده است با بیان اینکه فیلمنامه «کوروش کبیر» اثر فوق العاده ارزشمند و ماندگارى است ابراز داشت که آرزو دارد اگر قرار است فیلمی درباره این بزرگ مرد تاریخ ساخته شود توسط مسعود جعفری جوزانی ساخته و کارگردانی شود.

رونمایی از فیلمنامه "کوروش کبیر"
حسن امین در رونمایی از فیلمنامه “کوروش کبیر”/عکسها: اصغر خمسه

حضور استاد راهنمای رییس جمهور

دکتر حسن امین پژوهشگر تاریخ و  استاد راهنمای رئیس جمهور نیز اظهار داشت پس از سالها تحقیق و پژوهش و تدریس امروزه یکی از برجسته ترین و مهمترین آثار که در رابطه با «کوروش» به نگارش در آمده را در اختیار داریم و مسعود جعفری جوزانی و فیلمنامه «کوروش کبیر» را مایه افتخار و مباهات فرهنگ و ادب کشور دانست.

جعفری جوزانی ضمن تشكر و قدردانی ازتلاش نو آورى و كار زيباى سعيد معصومى ناشر كتاب در طراحى استثنايى ، صفحه بندى و چاپ، و خير مقدم به کلیه انديشمندان ، پژوهشگران ، هنرمندان و علاقه مندان حاضر در مراسم ابراز داشت آرزو دارم روزی مسئولین اهمیت و اهتمام بیشتری نسبت به فرهنگ و هنر داشته باشند. وی عنوان کرد همه ما باید نسبت به هویت ملی خود آگاهی داشته باشیم  به ويژه جوانان در اين دوران به هم ريخته، ورای تكنولوژى باید نسبت به گذشته باشکوه و پرافتخار خود مطلع باشند و دراين راستا پرداختن به ابعاد خردگرايانه شخصیت برجسته ای همانند کوروش است که می تواند احساس امید و قدرت در جوانان ایجاد کند. این دانایی  ما را مقتدر می کند و باعث رشد شخصیت های  برجسته و با ااراده می گردد.

رونمایی از فیلمنامه "کوروش کبیر"
پرویز(هارون) یشایایی در رونمایی از فیلمنامه “کوروش کبیر”

کوروش بيش از آنكه  شمشیرزن ماهری باشد يك خرد گرا و یک اندیشمند بوده است

جوزانی با بیان اینکه بزرگترین آرزوی او ساختن فیلم کوروش است ادامه داد: در زمان حاکمیت کوروش ملل گوناگون با افتخار و علاقه به زیر پرچم ایران می آمدند و تمایل داشتند قسمتی از ایران باشند. کوروش بيش از آنكه  شمشیرزن ماهری باشد يك خرد گرا و یک اندیشمند بوده است که به انسان و فضایل اخلاقی و انسانی احترام می گذاشت و دانستن این ویژگیها بسیار حائز اهمیت است.

رونمایی از فیلمنامه "کوروش کبیر"
شهاب حسینی در رونمایی از فیلمنامه “کوروش کبیر”

مهمانان مراسم

این مراسم که با حضورهنرمندانی همچون شهاب حسینی، علیرضا رئیسیان، سحر جعفری جوزانی، دکتر چکناواریان(موسیقیدان برجسته)، مجید درخشانی(آهنگساز)،  فتح الله جعفری جوزانی، نیوشا ضیغمی، صدیق تعریف،  ماه چهره خلیلی، فریبا متخصص، سیاوش چراغی پور، ناهید تیموری، محمود موسوی نژاد، دکتر ادبی، هومن کیایی، دکتر مجید پازوکی و تعدادی دیگر از هنرمندان سینما، تئاتر و اهالی ادب و فرهنگ همراه بود مورد استقبال گسترده هنردوستان و رسانه ها قرار گرفت.

از نکات قابل توجه این مراسم حضور جمع کثیری از خبرنگاران، عکاسان و اصحاب رسانه در این مراسم بود که از جمله این رسانه ها می توان به روزنامه اُمُرداد«روزنامه رسمی زرتشتیان کشور» در میان سایر رسانه های پرمخاطب دیگر اشاره نمود.

«کوروش کبیر» که توسط نشر تریتا منتشر گردیده است با استقبال خوب مردم و حاضرین روبه رو شده و نسخه های زیادی از آن در نخستین روز توسط حاضرین خریداری گردید.

تقدیر از نشر تریتا

در این مراسم مسعود جعفری جوزانی نویسنده کتاب «کوروش کبیر» این کتاب را برای کلیه علاقه مندان امضاء نموده و تقدیم ایشان نمود، جوزاني در پايان اظهار داشت  از سعيد معصومي ناشر جواني كه با نشر تريتا به شايستگي از عرضه كتابي كه نام “كوروش كبير” را بر خود دارد ، برآمدو تمام توانش را به كار بست سپاسي ويژه دارم، تلاش هاي او ستودني است.