1

حرفهای تازه هادی حجازی‌فر که #پیتوک و #دوزیست را روی پرده دارد⇐در دوره‌ای وارد شرکت‌های هرمی شدم و خیلی خوب هم رشد کردم!!/ زمانی در شهرستان، جُنگ شادی کار می‌کردم!/هم تئاتر موزیکال کار کردم و هم مرگ یزدگرد!/پیشنهاد بازی در #خداحافظ_رفیق و #پابرهنه_در_بهشت را رد کردم!/وقتی برای خواندن فیلمنامه #شعله‌ور رفتم، محترمانه در رفتم!!/هنگامی که برای بازی در سریال شهید باکری دعوت شدم فهمیدم از پس کار برنمی‌آیند و من هم محترمانه گفتم نه!

سینماروزان: در دوره‌ای وارد شرکت‌های هرمی شدم و خیلی خوب هم رشد کردم اما تا رشد کردم گفتند فعالیت هرمی غیرقانونی است و همه را برگردانیم.

هادی حجازی‌فر  که دو فیلم پیتوک و دوزیست را روی پرده دارد با بیان مطلب فوق به روزنامه هفت صبح گفت: در همان دوره هرمی بود که محمد بحرانی سراغم آمد چون در تئاتر با هم کار کرده بودیم. بحرانی گفت می‌خواهد یک مجموعه نمایشی به اسم #کرکره بسازد.

این بازیگر ادامه داد: من اصرار داشتم کرکره کار متفاوتی باشد و شکلش فرق کند. کار متفاوتی بود ولی انگار خود تلویزیون هم خجالت می‌کشید آن را پخش کند و همزمان با #پایتخت آن را پخش کرد تا هیچ کس نبیند. حتی خودمان هم ترجیح دادیم پایتخت ببینیم.

این بازیگر بیان داشت: قبل از ایستاده در غبار پیشنهاد بازی در فیلم‌هایی مثل خداحافظ رفیق و پابرهنه در بهشت را رد کردم چون دلم میخواست جور دیگری وارد سینما شوم.  بعد از ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز فراوان پیشنهاد داشتم و ازجمله برای بازی در فیلم شعله‌ور حمید نعمت‌الله. وقتی برای خواندن فیلمنامه شعله‌ور رفتم نزدیک بود از خجالت آب شوم و در نهایت ترسیدم و گفتم می‌روم دفعه بعد می‌آیم فیلمنامه را می‌خوانم و محترمانه در رفتم!!

حجازی‌فر تاکید کرد: در آن دوره خیلی از کارها را به خاطر نداشتن اعتماد به نفس رد کردم چون با آدم‌های جدید و محیط جدید اذیت میشدم و تا مدتها وقتی میخواستم خانه یک دوست جدید بروم دچار حمله میشدم.

هادی حجازی فر درباره کارگردانی فیلم-سریال موقعیت مهدی بیان داشت: شهید مهدی باکری همواره از شخصیت‌های مورد علاقه من بوده و وقتی برای بازی در سریال باکری دعوت شدم فهمیدم از پس کار برنمی‌آیند و من هم محترمانه گفتم نه، چون می‌دانستم بناست چه بلایی سر کار بیاید و فقط برای رد پیشنهاد گفتم فقط در صورتی بازی می‌کنم که خودم بنویسم و بسازم و عجبا که دو ماه بعد گفتند بیا خودت بساز!!

حجازی‌فر درباره رخنه طنز در اغلب نقش‌هایی که بازی کرده گفت: زمانی در شهرستان تئاترهای در قالب جنگ شادی کار میکردم، از همین تئاترهای موزیکال موسوم به گلریز که در فضای نوکر و اربابی است و در کنارش کارهای جدی هم داشتم. یک شب تئاتر کمدی موزیکال اجرا میکردیم و فردایش میرفتیم سراغ مرگ یزدگرد بیضایی و اتفاقا هر دو نوع کار را لازم و مکمل می‌دانم.

روایت هادی حجازی فر از کار در شرکت‌های هرمی و...
روایت هادی حجازی فر از کار در شرکت‌های هرمی و…




حرفهای هادی حجازی‌فر کارگردان “موقعیت مهدی” در ۱۶۰ کیلومتری زادگاه شهیدان باکری⇐بیش از هزار قصه برای ساخت در اختیار داشتم که هر کدام می‌توانست اپیزودی از سریال باکری باشد!/به آقازاده حمید باکری قول دادم تاریخ را تحریف و جعل حقیقت نکنم/برخی سیستم‌های ارگانی ما جوری طراحی شده که هیچ خروجی موثر و خوبی از آن بیرون نیاید!/این فیلم حین تولید، دوازده بار متوقف شد!!/در شب‌های تصویربرداری گریه می‌کردم تا سکته نکنم!/توصیه‌هایی وجود داشت ولی هیچکس نمی‌گفت چه کاری را انجام دهم یا نه!

سینماروزان/هاتف مظفری: از ابتدا علاقه زیادی به جنگ ۸ ساله و دفاع مقدس داشتم و زمانی که در تئاتر هم فعالیت داشتم، در حوزه دفاع مقدس فعال بودم چون جنگ یکی از موقعیت‌های انسانی است که در آن شاهد صحنه‌های دراماتیک هستیم.

هادی حجازی‌فر کارگردان و بازیگر “موقعیت مهدی” با بیان مطلب فوق حین اکران فیلم در حوزه هنری ارومیه- در ۱۶۰کیلومتری میاندوآب زادگاه برادران باکری- گفت: علاقه زیاد من به لشگر ۳۱ عاشورا، تاریخچه قهرمانی این لشگر، علاقه به حمید و مهدی باکری و شهدای گمنام این لشگر انگیزه‌ای برای ساخت این فیلم بود که در ابتدا فکر می‌کردم نمی‌شود آن را که ۲۰_۳۰ بار قرار بوده ساخته شود، به نتیجه رساند.

وی افزود: لشگر ۳۱ عاشورا، لشگری بوده که همه ترک زبان‌ها از جاهای مختلف در آن جمع می‌شدند و اثر انگشت‌های مختلفی از جمله سینه زنی‌ها و عزاداری‌های متفاوت از اعضای این لشگر به جا مانده، به قول آقا مهدی باکری فلسفه ما لشگر ماست. در نهایت با انتخاب چیزهایی که قضاوت را کمتر می‌کرد سعی کردم این پروژه را جلو ببرم که این ترک زبان بودن، اصالتی به کار ما داد.

حجازی فر  با اشاره به طولانی بودن مدت زمان ساخت این پروژه بیان کرد: عوامل این کار ۲ سال پای این پروژه ایستادند؛ کاری که بسیار ستودنی بود. همچنین بچه‌های طراحی صحنه در بازسازی مستندگونه لوکیشن‌های این فیلم زحمت بسیار زیادی کشیدند که قطعاً این فیلم با این طراحی صحنه می‌تواند به عنوان سند تاریخی در آرشیو دفاع مقدس بماند.

این کارگردان در ادامه این بحث اضافه کرد: این کار که تماماً مستند است، با بودجه بیت المال ساخته شده است و به همین دلیل تلاش کردیم با کمترین امکانات، مکان‌هایی نزدیک به واقعیت ماجرا را پیدا کنیم تا با کمترین هزینه بتوانیم صحنه سازی کنیم.

حجازی‌فر در ادامه از بازی خوب روح الله زمانی، معصومه ربانی نیا تشکر کرد و گفت: ژیلا شاهی جزو کسانی است که افتخار همکاری با او را داشتم و ۲ سال پای پروژه ما که قرار بود چندماهه به نتیجه برسد، ایستاد.

وی همچنین با تشکر از سجاد نصرالهی مجری طرح این پروژه که مانند یک رفیق در کنارش بوده است، ادامه داد: از حبیب‌الله والی نژاد هم که از زمان «ایستاده در غبار» با او همکاری داشتم تشکر می‌کنم، حضور او در این کار برای ما برکت بود.

حجازی فر با بیان اینکه با قلبش این کار را ساخته مطرح کرد: ما با قلبمان این کار را ساختیم و با وجود همه ضعف‌هایی که دارد چون شما می‌دانید که این کار را با قلب ساخته‌ایم، بسیاری از ضعف‌های آن را نمی‌بینید.

حجازی فر با اشاره به اینکه یکی از سختی‌های ساخت این پروژه تصویر ذهنی افراد درباره شهید باکری است، گفت: برای ما ترک‌ها، مهدی باکری فرق می‌کند؛ چون بدون تبلیغات وارد خانه‌های ما شده و اسطوره‌ای است که ابدی شده است. ما به غلط در رسانه‌ها تصمیم می‌گیریم که از افراد اسطوره بسازیم، در صورتی که شهید باکری اسطوره واقعی ما ترک هاست.

بازیگر نقش شهید مهدی باکری به پژوهش‌های دقیق این فیلم اشاره کرد گفت: ما در این کار پژوهش‌های درست و دقیقی انجام دادیم. نمی‌خواستم فیلمی بسازم که فقط در یادواره شهدا و دوست داران دفاع مقدس و آقا مهدی پخش شود، هدفم از ساخت این فیلم، مخاطب بود و می‌خواستم مهدی باکری‌ای بسازم که متعلق به مردم است چون زندگی اش را وقف مردم کرده بود، تلاش کردم در این فیلم به سختی‌های کار یک فرمانده جنگ و وظایفی که برعهده داشت اشاره کنم.

حجازی فر بیان کرد: ما ۶ موقعیت از زندگی شهید باکری را به تصویر کشیدیم و اینگونه نبوده که از اول تا آخر زندگی او را به تصویر کشیده باشیم. ما جزئیاتی از طنز را وارد داستان کردیم تا از حالت شعارگونه جدا شود و مخاطب سن پایین هم به تماشای این فیلم بنشیند. در ابتدا بیش از هزار قصه برای ساخت سریال داشتم که هر کدام می‌توانست اپیزودی از یک سریال باشد ولی در نهایت قرار بر این شد که مهمترین قصه‌ها را انتخاب کرده و جلو ببریم.

این بازیگر درباره مشکلات ساخت این فیلم گفت: الان که کار به نتیجه رسیده دلم نمی‌خواهد از تلخی‌ها صحبت کنم. اگر در من و این گروه، باور و علاقه وجود نداشت، هزار سال این فیلم ساخته نمی‌شد. برخی سیستم‌های ارگانی ما جوری طراحی شده که هیچ خروجی موثر و خوبی از آن بیرون نیاید. من اگر به پدرم قول نداده بودم که درباره شهید باکری فیلم بسازم، این فیلم ساخته نمی‌شد.

این کارگردان به توقف ۱۲ باره این فیلم اشاره و عنوان کرد: فیلم را حین تولید دوازده بار متوقف کردند و  اگر بگویم چه مصیبت‌هایی کشیدیم، قطعاً باورتان نمی‌شود که این فیلم چگونه ساخته شده است. در شب‌های تصویربرداری من اکثر شب‌ها گریه می‌کردم که از فشار کار سکته نکنم چون دیگر قرص جواب نمی‌داد.

او در پاسخ به این سوال که برای نحوه ساخت این فیلم هم فشارهایی بوده یا خیر گفت: هیچکس جرات نمی‌کرد به من بگوید فیلم را چگونه جلو ببرم. من در ابتدا به احسان آقازاده حمید باکری قول دادم تاریخ را تحریف و جعل حقیقت نکنم. توصیه‌هایی وجود داشت ولی هیچکس نمی‌گفت چه کاری را انجام دهم یا نه.

هادی حجازی فر: شب‌های تصویربرداری موقعیت مهدی گریه می‌کردم تا سکته نکنم!
هادی حجازی فر: شب‌های تصویربرداری موقعیت مهدی گریه می‌کردم تا سکته نکنم!

 




حرف‌های هادی حجازی‌فر که فیلمش برنده اصلی جشنواره چهلم فجر بود⇐”موقعیت مهدی” از عبای هاشمی متنوع‌تر عمل کرده!/شروع فیلمبرداری شده بود مصیبت!/دو سال تمام جنگ واقعی داشتیم برای قانع‌کردن و قسم‌خوردن!/ گروه درجه‌یکی داشتم که در اوج کرونا و با کمبود اولین مایحتاج انسانی، کنار کار ماندند!

سینماروزان: شروع فیلم‌برداری چنین فیلم‌نامه‌ای{موقعیت مهدی} شده بود مصیبت؛ یعنی سلام و مواجهه با بی‌شمار دستگاه‌های مسئول و غیرمسئول؛ یعنی خواهش‌کردن، التماس‌کردن و حتی تبرئه‌کردن خود‌. توقف‌ها، محصول تمام این نادیده‌گرفتن‌ها در نوشتن بود؛ چه در محتوا و چه در شکل اجرا.

هادی حجازی‌فر کارگردان “موقعیت مهدی” با بیان مطلب فوق به روزنامه شرق گفت: دو سال تمام جنگ واقعی داشتیم برای دراختیارگرفتن امکانات بودجه و قانع‌کردن و قسم‌خوردن و… اما چون خودم و گروه به آنچه می‌ساختیم باور داشتیم، ادامه دادیم. حتی به بهای اینکه بیشتر انرژی و فکر و توانمان درگیر آنچه گفتم باشد تا خود اثر.

این کارگردان بیان داشت: گروه تولید در مسیر دو‌ساله کم تغییرات نداشت، اما ستون‌های اصلی کار کنار من و «موقعیت مهدی» ماندند. گفتن از سختی‌های کار و شرایط مهیب تولید، شاید تفسیر به بی‌باوری به کارمان شود، ولی هرگز چنین نیست. من گروه درجه‌یکی داشتم که در اوج کرونا و با کمبود اولین مایحتاج انسانی، کنار کار ماندند؛ چون از جایی به بعد بحث‌ها بر سر چگونگی تمام شده بود و باور داشتیم به آنچه که در حال شکل‌گرفتن بود. راستش الان دلم می‌خواهد مدت‌ها کنارشان بنشینم، برایشان چایی بریزم و مرور کنیم همه آنچه را پشت سر گذاشتیم. با مهربانانه‌ترین کلمات و حالت چشم‌هایم مدام تکرار کنم که ما یک تیم واقعی بودیم

حجازی‌فر درباره واکنش‌ها به “موقعیت مهدی” گفت: هر اثری برای مخاطب ساخته می‌شود، حتی در انتزاعی‌ترین حالت‌ها. به نظرم بخش بزرگ لذت کارگردانی، دیدن واکنش تماشاگران در سالن‌های سینماست. موقعیت عجیب‌و‌غریب است؛ همه به پرده نگاه می‌کنند و تو به همه. آیا ارتباط برقرار است؟ آیا تأثیری که از فلان‌ نما یا دیالوگ و حتی لحظه مدنظرم بود، اتفاق افتاد؟

وی ادامه داد: مهم‌ترین تفاوت تئاتر با سینما به نظر من در بین بی‌شمار جواب‌ها، امکان اصلاح و بازگشت است که اینجا ممکن نیست و تو تجربه را باید بگذاری برای کار بعدی‌ات؛ اما در تئاتر اجرای بعدی دوباره تغییرش می‌دهی و اثرش را می‌بینی و الی آخر… . خوشحالم روح کار با طیف گسترده‌ای از مردم و سلایق سیاسی ارتباط برقرار کرده است. خوشحالم بخشی از اثری بودم که چنین اجماع کم‌نظیری اتفاق افتاده است.

حجازی‌فر افزود: یکی به شوخی می‌گفت «موقعیت مهدی» از عبای هاشمی متنوع‌تر عمل کرده است و توانسته نظر واحد کلی سلیقه را ذیل خود جمع کند. حالا فارغ از شوخی مگر می‌شود به باکری پرداخت و آنچه بود و آنچه کرد و ارتباط نگرفت؟ هر جان آزاده‌ای در برابر آنچه به معنای واقعی فداکاری و ایمان باشد، تسلیم خواهد بود.

متنوع تر از عبای هاشمی؟
متنوع تر از عبای هاشمی؟




#موقعیت_مهدی؛ من مهدی باکری نیستم؟!/جلوتر از اغلب ارگانی‌های این سالها

سینماروزان/حامد‌ مظفری:

+متاثر از #ایستاده_در_غبار ولی یکی دو گام جلوتر

-یادآور #هیوا ی رسول ملاقلی‌پور ولی چند گام عقب‌تر؛ آنجا هم رسول به سراغ زندگی مهدی باکری رفته بود ولی بی ذکر نام؟!

+به جای لرزش دوربین و نظارت بیرونی برای گریز از نماهای باز، تلاش کرده قابها را ببندد و تراکی بگذارد برای تصویرسازی پایا بی اعوجاج‌های مبتدیانی نظیر #ابوقریب یا #معراجیها

-تصویر کاریکاتوری از خواستگاری؛ مهدی با زاویه نشسته کنار همسر! این کاریکاتوری بودن ارتباط مهدی و همسر که تا شب عروسی ادامه می‌یابد، مدخلی است برای ورود به ماجراهایی دردبار از جنگ؟

– #روایت_فتح هم هست کنار #سیمافیلم

-وحید حجازی‌‌فر برادر کارگردان هم هست؛ درنقش حمید باکری که ماجرای توبه‌نامه‌نویسی‌اش،پرده ای از فیلم شده

-با اپیزودیک کردن که ناشی از نیاز سریال بوده خودش را راحت کرده از پیدا کردن نخ تسبیحی برای ربط ماجراهای منفک از هم

+شش تکه درآمده از خاطرات مهدی شده شش پرده کلت کمری‌، پلیور آبی، آخرین تماس، من مهدی باکری نیستم، موقعیت مهدی و لباس‌های خیس

+ده دقیقه دیدنی از خونریزان خیبر و قتل عام رزمندگان ایرانی به پیشتازی حمید در جزیره مجنون+ده دقیقه دیدنی از قتلگاه دیگر رزمندگان ایرانی در بدر و شهادت ایستاده در آب مهدی

+چه خوب که این دو ده دقیقه با مکث بر واکنش‌های دو باکری و مسخ ناشی از موج گرفتگی رزمندگانی گرفته شده که خلوص‌شان بدجوری رشک برانگیز است

+تمرکز روی جزئیات زندگی برادران باکری در پرده‌های اول و آخر

+تمرکز روی جزئیات زندگی خسرو و همرزمش محمد با نوسان بین حال و گذشته در پرده های میانی

+اذان موذن زاده و آوای شجریان و فالوده خوری لب کارون، جزء به جزء درجهت تداعی ظرف زمانی رویدادها به‌جای باجه تلفن و نون بولکی و پشت مو و کاپشن جین و انبوه فیات لادا و پیکان جوانان و شورلت‌ غوطه‌ور در نهنگ و زیرخاکی و مصادره.

+بازی بجای #ژیلا_شاهی در نقش همسر مهدی باکری

+فیلمبرداری یکدست #وحید_ابراهیمی که نشان داده برای مستندنمایی لزوما نیازی نیست به سبک هادی بهروز مدام بلرزانید؛ ابراهیمی پیشتر در #هایلایت و #دهلیز هم نشان داده بود که بی لرزاندن هم می‌شود تنش تراشید و حالا در یک درام جنگی، حسابی خود را نشان داده و لایق سیمرغ

-تکرار آوای شجریان برای دلبری از یک جریان سیاسی خاص است؟ یک شجریان کافی نبود؟

+بخش عمده فیلم آذری است ولی آزار نمی‌دهد چون بزرگترمساوی گفتار، کردار بر درام حاکم است؛ درست نقطه مقابل #آتابای یا #خانه

+جای حجازیفر همین جاست و نه در #آتابای یا #کاتیوشا و #ممنوعه. همان طور که جای مهدویان همین جا بود و نه در #مرد_بازنده و #زخم_کاری

-بیچاره سیستمی که هزینه پرورش تکنیسن‌هایی را می‌دهد که در مرز بلوغ، ول می‌شوند که سُر بخورند در دامان انتلکت‌بازی

حرف جدید؟ ندارد! من مهدی باکری نیستم؟! من ویکی پدیا هستم!! و البته که توانایی ویکی‌نمایی در همین حد و اندازه را خیلی‌ها ندارند

دیالوگ

–منو بخاطر خروس بازی بردن کمیته

–لب کارون نمیدونی چیه؟

کاراکتر

–خسرو با بازی #روح_الله_زمانی؛ نوجوان آذری #خورشید که بی تقلید از باکری، با ایمان خودش پیش می‌رود

سکانس

–بالا آمدن آب جزیره و مغروق شدن انبوه جنازه

–دوره شدن مهدی با ده ها اعلان شهادت همرزمان

–وداع مهدی و رفقا در نیزار

موقعیت مهدی؛ من مهدی باکری نیستم!
موقعیت مهدی؛ من مهدی باکری نیستم!




واکنش به گزارش یک ماه قبل سینماروزان⇐استفاده از تهیه‌کننده صوری برای ورود یک سریال ارگانی به فجر چهلم؟

سینماروزان: حدود یک ماه قبل بود که با ارائه گزارشی در سینماروزان درباره چگونگی ورود سریالی ارگانی به نام “عاشورا/موقعیت مهدی” به جشنواره فجر طرح پرسش کردیم.(اینجا را بخوانید)

پرسش سینماروزان هیچ واکنشی از سوی دبیر جشنواره فجر چهلم به دنبال نداشت و درنهایت نام این سریال در فهرست فیلم‌های مسابقه فجر آمد. عجبا که در لیست جشنواره، نام تهیه‌کننده سریال از ابوالفضل صفری به حبیب والی‌نژاد تغییر یافته بود!؟

به تازگی تهیه‌کننده این سریالِ محصول سیمافیلم تلویحا استفاده از تهیه‌کننده صوری برای ورود به فجر چهلم را تایید کرده.

ابوالفضل صفری تهیه‌کننده اصلی “عاشورا” به خبرگزاری ایسنا گفت: سرمایه‌گذار این پروژه، تلویزیون و مرکز سیما فیلم است؛ برای ارائه به جشنواره وقتی سازمان، من و کارگردان را معرفی کرد مجموعه وزارت ارشاد و معاونت ارزشیابی اعلام کردند که تهیه‌کننده‌ی پروژه فاقد سوابق سینمایی است و چون تاکنون فیلمی تهیه نکرده امکان صدور پروانه نمایش وجود ندارد.

صفری ادامه داد: بعد از عدم پذیرش تهیه‌کنندگی بنده از سمت معاونت نظارت، تلویزیون برای اینکه فرصت ثبت‌نام در جشنواره از دست نرود، حبیب والی‌نژاد را به عنوان تهیه‌کننده‌ نسخه سینمایی معرفی کرد.

صفری درباره اینکه در نهایت فیلم در جشنواره فیلم فجر به تهیه‌کنندگی چه کسی اکران می‌شود؟ گفت: دو اتفاق خواهد افتاد؛ یا در این فاصله مجوز تهیه‌کنندگی بنده صادر می‌شود و به ارشاد معرفی می‌کنیم یا اینکه مثل خیلی از فیلم‌های دیگر نام دو تهیه‌کننده در تیتراژ می آید!




دلیل عدم حضور بازيگران “به وقت شام” در فیلمی مرتبط با اجنه!؟

سینماروزان: کارگردان فیلم “پوست”- مرتبط با اجنه- از دلایل عدم حضور هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان در این فیلم گفت؛ گویا بنا بوده در ابتدا دو بازیگر اصلی “به وقت شام” در “پوست” بازی کنند که درنهایت نشده.

به گزارش سینماروزان، بهمن ارک یکی از دو کارگردان “پوست” به روزنامه صبح نو گفت: بازیگران فیلم همه بومی‌اند و خیلی هم خوب بازی میکنند ولی لزوما این اولین انتخاب نبود.

بهمن ارک بیان داشت: ابتدا می‌خواستم از بازیگر حرفه‌ای در نقشهای اصلی استفاده کنم. تهیه‌کننده هم همین نظر را داشت. در این راستا، با هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان نیز تلفنی حرف زده بودیم. خودم اما دوست داشتم از بازیگر بومی استفاده کنم.

این کارگردان جوان بیان داشت: می‌خواستم فضای فیلم “پوست”، مستندگونه باشد، زیرا وقتی مخاطب بازیگر را می‌شناسد دیگر فضا را باور نمی‌کند.

بهمن ارک تاکید کرد: از بازی بازیگران و جواد قامتی در نقش اصلی بسیار راضی‌ام. این بازیگر همکاری بسیار خوبی با ما داشت. او بازیگری حرفه‌ای و جزء بهترین‌های بازیگری است.




جناب نقاش‌زاده! آیا سریالهای تلویزیونی بدون پروانه سینمایی هم می‌توانند وارد جشنواره شوند؟

سینماروزان/حامد مظفری: انتشار خبر رونمایی یک سریال تلویزیونی در جشنواره فیلم فجر پرسش‌هایی جدی را شکل می‌دهد درباره کیفیت قوانین و مقررات جشنواره فیلم فجر.

به گزارش سینماروزان در روزهای گذشته خبرهایی نقل شده درباره علاقه سازندگان سریالی تلویزیون با عنوان “عاشورا” برای رونمایی سریال در جشنواره.

مینی‌سریال “عاشورا” را هادی حجازی‌فر به تهیه‌کنندگی ابوالفضل صفری میسازد. حجازی‌فر بازیگریست که با فیلمهای ارگانی همچون “ایستاده در غبار” و “ماجرای نیمروز” شناخته شد. صفری نیز بیشتر به‌عنوان تهیه‌کننده سریالهای موسوم به امنیتی تلویزیون همچون “خانه امن”، “ترور خاموش” و “سرجوخه” شناخته می‌شود.
این تمایل بخش عمده تولیدکنندگان محتواهای سمعی-بصری در ایران است که بتوانند وارد جشنواره فجر شوند ولی اینکه همه بتوانند حائز شرایط بوده و گزینش هیات انتخاب را دریافت کنند، ممکن نیست.

بخشی از آثار اساسا نمی‌توانند متقاضی جشنواره باشند چون شرایط اصلی فراخوان را ندارند. در فراخوان جشنواره چهلم فجر صراحتا ذکر شده فقط فیلم‌هایی می‌توانند متقاضی ورود به بخش مسابقه باشند که پروانه ساخت یا نمایش ارشاد را داشته باشند.

متن صریح فراخوان ناظری درباره الزام پروانه‌دار بودن برای ثبت تقاضا
متن صریح فراخوان فجر درباره الزام پروانه‌دار بودن برای ثبت تقاضا

پرسش همین جا شکل می‌گیرد؛ سریالی که اساسا بدون پروانه ساخت سینمایی تولید شده و پروانه نمایش سینمایی هم ندارد، چگونه می‌تواند متقاضی جشنواره باشد؟
در مرور آمار پروانه ساخت‌های صادره از سوی ارشاد در یک سال اخیر هیچ جا نامی از “عاشورا” برده نشده و این سریال هیچ پروانه ساخت سینمایی ندارد. تاکنون هیچ داده‌ای از سوی ارشاد درباره دریافت پروانه نمایش سینمایی برای “عاشورا” ارائه نشده.
در نتیجه این سریال شرط اساسی متقاضی شدن برای حضور در جشنواره را ندارد و اصلا نمی‌تواند به رویت هیات انتخاب برسد.

در ادوار جشنواره فجر، دوره‌هایی را داشته‌ایم که بخش‌هایی مثل خارج از مسابقه ایجاد شده‌اند برای نمایش فیلم‌هایی که به هر دلیلی به بخش مسابقه راه نمی‌یابند. در فراخوان جشنواره امسال چنین تمهیدی هم پیش بینی نشده تا سریال “عاشورا” بتواند بدین طریق وارد جشنواره شود.

در این شرایط واکنش دبیر جشنواره باید تاکید بر قوانین جشنواره باشد مگر آن که دبیر بخواهد از آن بند انتهایی فراخوان‌ فجر که می‌گوید “تفسیر و رفع ابهام از مفاد و مقررات این آیین‌نامه و موضوعات پیش‌بینی‌نشده به عهده دبیر جشنواره است.” استفاده کند!!

آیا دبیر جشنواره، ورود سریالی محصول سیمافیلم به جشنواره را در شمار موضوعات پیش‌بینی‌نشده، قرار می‌دهد و حکم می‌کند به حضور در جشنواره بدون داشتن پروانه ساخت یا نمایش؟؟ یا از همین ابتدا بنیان را سفت و محکم می‌کند و نه این سریال و نه هیچ فیلم بدون پروانه را وارد جشنواره نمی‌کند؟

 




(۵+۱) چالش هادی حجازی‌فر برای کارگردانی پروژه “شهید باکری”

سینماروزان: هادی حجازی‌فر همیشه و از همان روزهایی که به عنوان بازیگر نامش سر زبان ها افتاد، در مصاحبه هایش دائم تاکید می کرد که قصدش از حضور در سینما کارگردانی است و بازیگری برایش چندان دغدغه نیست.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “سازندگی” او سرانجام قرار است به زودی به این خواسته اش جامه عمل بپوشاند و پشت دوربین برود و به عنوان اولین تجربه کارگردانی فیلم-مجموعه زندگی شهید باکری رابسازد.

اما او برای نخستین گام با چالش هایی روبه روست که اگر به سلامت از آنها عبور نکند، شاید در همین ابتدا به نقطه ای برسد که این فیلم-مجموعه اولین و آخرین کارش در عرصه کارگردانی شود، البته با توجه به هوش و استعدادی که او در این سال ها از خودش نشان داده، قطعا می تواند از پس این چالش ها بربیاد.

چالش اول / همزمانی بازی و کارگردانی

مثل خیلی از بازیگر-کارگردان ها حجازی فر هم قرار است نقش اول فیلمش را خودش بازی کند. او با وجود اینکه می گوید بازیگری دغدغه اش نیست، اما نقش «شهید باکری» آنقدر برایش وسوسه کننده بوده که نتوانسته برآن فائق شود و و اینطور که در خبرها آمده می خواهد نقش این سردار شهید را خودش بازی کند. این اولین و بزرگترین چالش پیش روی حجازی فر است. بازی وکارگردانی آن هم در گام اول به خودی خود سخت و سنگین است، حالا وقتی قرار باشد کارگردان ایفاگر نقش حساسی چون «شهید باکری» باشد ؛ چالش ها شروع می‌شود. گذشته از سنگین بودن نقش، ماجرای گریم خودش حکایتی دارد. به دلیل دور بودن چهره حجازی فر از شهید باکری، گریم او نیازمند زمان زیادی است. حالا در نظر بگیرید او بازیگرنقش اصلی است و در اکثر سکانس ها حضور دارد و برای حضور جلوی دوربین باید چندین ساعت زیر گریم باشد. زمان صرف شده برای گریم، تحمل آن حجم از گریم روی صورت و تمرکز برای درآوردن نقش جلوی دوربین آیا زمانی برای تامل و تمرکز روی کارگردانی می گذارد؟ حالا باید دید حجازی فر از پس این چالش برمی آید؛ یا در نهایت مجبور به انتخاب می شود.

چالش دوم / مشاوری که شاید نباشد

با توجه به دوستی و صمیمیت محمدحسین مهدویان با هادی حجازی فر این احتمال وجود دارد که او به عنوان مشاور در این پروژه حضور داشته باشد. شاید حضور پر رنگ مهدویان بتواند حجازی فر را کمک کند تا با خیالی آسوده در کنار کارگردانی جلوی دوربین هم برود، اما در صورتی که پروژه شهید باکری امسال جلوی دوربین برود امکان حضور مهدویان به شکل تمام قد عملا میسر نیست. او قرار است تا چند روز دیگر فیلم «شیشلیک» را جلوی دربین ببرد و تقریبا تا پایان تابستان درگیر تولید و آماده سازی آن خواهد بود. مهدویان قرار است امسال فیلم دیگری را هم جلوی دوربین ببرد. یک فیلم اجتماعی که از اوایل پاییز پیش تولیدش شروع می شود و تا جشنواره او را مشغول می کند. بنابراین حجازی فر نمی تواند در صورت دعوت از مهدویان به عنوان مشاور روی او به شکل صددرصدی حساب کند.

چالش سوم / بی پولی تلویزیون

حجازی فر هم قرار است مثل فریبرز عرب نیا کارگردانی را با یک مینی سریال با سرمایه‌گذاری مرکز «سیما فیلم» شروع کند. این مرکز و در کل تلویزیون در حال حاضر به شدت با بحران مالی روبه رو هستند. در چنین اوضاع و احوالی سیما فیلم تولید یک ابر پروژه به نام «سلمان فارسی» را در مرحله تصویربرداری دارد و چند سریال دیگر هم در حال آماده سازی، بنابراین تامین بودجه آنها برایش در اولویت است، از همین رو در صورت شروع تولید فیلم-سریال شهید باکری قطعا با مشکل تامین بودجه روبه رو خواهد شد.«سیما فیلم» در وهله اول برایش مهم است که برندی چون حجازی فر را پای کار بیاورد و پروژه ای در اندازه شهید باکری را به جریان بیاندازد تا روی موج خبری اش سوار شود ؛ همین . بنابراین ادامه ماجرا که همان تولید اثر است در اولویت بعدی اش قرار می گیرد . «عرب نیا» هم دقیقا در همین گودال گرفتار شد. سریالش در میانه تولید به دلیل نرسیدن پول متوقف شد و او در نهایت مجبور شد سریال را جمع کند. سریالی که سرآخر آورده ای هم برای او نداشت.

چالش چهارم / پدیده ناقص الخلقه فیلم-سریال

«سیمافیلم» اواسط دهه هفتاد و در زمان مدیریت محمد مهدی حیدریان پروژه‌ فیلم -سریال را استارت زد. برای شروع کارگردانان صاحبنامی را هم پای کار آورد؛ کمال تبریزی، زنده یاد رسول ملاقلی پور، جمال شورجه، داریوش مهرجویی‌ و … ماحصل حضور آنرها تولید فیلم سریال های «لیلی با من است»، «سفر به چزابه»، «خلبان» و «مهمان مامان » بود. آثاری که فقط نسخه سینمایی آن ها کار موفقی از آب در آمد و نسخه سریالی یا همان تلویزیونی شان کارهای متوسط رو به ضعیفی شدند که تقریبا هیچکس چیزی از آن‌ها به خاطر ندارد. تازه این آثار جز کارهای موفق فیلم-سریال ها بودند ؛ تعداد زیادی کار با این فرمت ساخته شد که اکثرا جز کارهای ضعیف سینما و تلویزیون هستند. پرونده این سبک کار با توجه به شکست آنها در یک جبهه یا هر دو جبهه همان اواخر دهه هفتاد بسته شد. حالا گفته می‌شود حجازی فر قصد دارد پروژه شهید باکری را در قالب فیلم -سریال بسازد. فرمتی شکست خورده که کارگردان های معتبری چون کمال تبریزی، رسول ملاقلی پور و… را به لبه پرتگاه برد . فیلم-سریال برای حجازی فر تازه کار یک خطر بزرگ است . او برای گریز از این مهلکه باید در همین ابتدا تکلیفش را مشخص کند که می خواهد فیلم بسازد یا سریال. آیا می خواهد واقعا نخستین تجربه کارگردانی اش در سینما نسخه کوتاه شده یک مینی سریال باشد یا یک فیلم مستقل . البته هر چقدر فرمت فیلم_سریال برای کارگردان پر ضرر است اما در عوض برای تهیه کننده پر سود و فایده است. او با هزینه یک سریال صاحب یک فیلم هم می‌شود و به راحتی می تواند مسیرش را برای ورود به سینما هموار کند و تبدیل به یک تهیه‌کننده سینمایی شود.

چالش پنجم / هزارتوی تصویب فیلمنامه

به سرانجام رسیدن فیلمنامه در تلویزیون هم برای خودش حکایتی دارد. الان که طرح فیلم_سریال «شهید باکری»تصویب شده و کد تولید گرفته گروهی هفت نفره تحت عنوان شورای تصویب طرح فیلمنامه روی آن بحث کرده و نظر داده اند. یعنی طرح اولیه با نظر مشورتی یک تیم هفت نفره به سرانجام رسیده. حالا طرح مصوب در اختیار نویسنده قرار میگیرد تا زیر نظر ناظری که توسط آن تیم تعیین شده فیلمنامه رابنویسد. در این مرحله حجازی فر به اتفاق نویسنده باید داستان را مطابق با معیارهای که ناظر مشخص می کند بنویسد. پس از مدتی که بخشی از فیلمنامه آماده شد ، نوبت به ارسال آن به شورای فیلمنامه سیما فیلم میرسد. اعضای این شورا به شکل مستقیم توسط ریس سازمان انتخاب شده اند. تعدادی از اعضا همان اعضای شورای طرح فیلمنامه سیما فیلم متشکل از حسن اسلامی مهر (رئیس سابق سیما فیلم)، اکبر نبوی ( کارشناس سینما) ،حجت الاسلام و المسلمین حسین رحیم زاده ، جواد آقازاده ( مدیر طرح و برنامه مرکز سیمافیلم)، ابوطالبی (نماینده رئیس سازمان در شورا) هستند .علاوه بر آن چند نفر دیگر در این شورا حضور دارندمسعود ترقي جاه ( معاون اسبق فرهنگی سیما فیلم ) ، دکتر محسن مهاجرانی و مجید رضا بالا (مشاور فیلم وسریال ها) . وظیفه این شورا نظارت محتوایی است نه توصیه های دراماتیک. به این معنا که داستان فیلمنامه تعریف می شود و اعضا گوش می دهند و پرسش های احتمالی را مطرح می کنند. طبعا به دلیل حجم بالای صفحات فیلمنامه و نیز تعداد زیاد فیلمنامه ها و البته مشغله های این افراد، آن ها فرصت خواندن کامل را ندارند و به شنیدن کلیات اکتفا می کنند. البته هر کدام از این اعضا مشاوری دارند که خواندن فیلمنامه به آنها محول می شود. در این مرحله است که اعضای شورای فیلمنامه سیما فیلم توصیه ها را مطرح می کنند. در واقع فیلمنامه با عبور از این مسیرها و اعمال نظرات محتوایی این افراد در نهایت به حجازی فر میرسد تا آن را جلوی دوربین ببرد.

چالش آخر/ تهیه کننده

تولید این فیلم-مجموعه نیازمند این است که تهیه کننده پروژه نگاهی سینمایی به آن داشته باشد، تهیه کننده تلویزیونی با نگاه تلویزیونی آفت این کار است. تهیه کننده ای که سریال هایش را با مقایس های تلویزیونی بسته و عوامل همه مجموعه های تلویزیونی‌اش از کارگردان تا بازیگر و عوامل فنی اکثرا تلویزیونی بوده اند، قطعا برای تولید این کار دچار چالش می شود، چراکه برای به سرانجام رساندن آن می‌بایست عوامل حرفه ای سینمایی را پای کار بیاورد، عواملی که قطعا دستمزدشان با عوامل تلویزیونی تفاوت های اساسی دارد. تفکر تلویزیونی تهیه کننده آفت دیگری هم دارد و آن توقع بالابودن تایم مفیدگرفته شده در هر جلسه کاری است. معمولا در تلویزیون اگر کارگردان زیر هفت دقیقه بگیرد مواخذه می شود و چالش هایش با تهیه کننده استارت می خورد. با توجه به تجربه اول حجازی فر، حضور توامان جلوی دوربین و البته حساسیت کار تایم مفید فاصله زیادی با تایم مفید یک اثر تلویزیونی خواهد داشت. در صورتی که تفکر تهیه کننده ، حرفه ای و سینمایی نباشد بزرگترین چالش حجازی فر همین خواهد بود.

 

هادی حجازی‌فر+شهید مهدی باکری
هادی حجازی‌فر+شهید مهدی باکری




تمایل هادی حجازی‌فر برای ساخت فیلم پرویز دهداری!

سینماروزان: هادی حجازی‌فر که با ایفای نقش در فیلم ارگانی “ایستاده در غبار” به سینما معرفی شد و با بازی در فیلمهای ارگانی “ماجرای نیمروز” و “به وقت شام” به فعالیت خود ادامه داد، یک فیلم آماده اکران با عنوان “آتابای” دارد و البته با سریال “دوپینگ” در باکس نوروزی رسانه ملی قرار دارد.

حجازی‌فر که مدتهاست از علاقه‌اش برای کارگردانی گفته، بدش نمی‌آید که فیلم زندگی پرویز دهداری از مربیان بااخلاق فوتبال ایران و کاشف احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه، صمد مرفاوی و سیروس قایقران را بسازد. حجازی‌فر به کیهان‌ورزشی گفت: هنوز کاراکتر پرویز دهداری معلم اخلاق فوتبال برایم عجیب و غریب است.

حجازی‌فر ادامه داد: من درباره دهداری مطالعاتی داشته‌ام؛ انسانی که در اوج جاذبه، دافعه نیز داشته و کاریزماتیک هم بوده. دهداری کسی بود که در فوتبال ملی ایران اصلاحاتی انجام داد و البته مورد هجمه قرار گرفت. شاید اگر بخواهم یک فیلم ورزشی بنویسم و بسازم برای ایشان باشد.

هادی حجازی‌فر پیرامون میلش برای بازی در قامت یک شخصیت ورزشی گفت: تا یکی دو سال آینده شاید بتوانم نقش یک قهرمان ورزشی را بازی کنم ولی بعد از آن دیگر گریمم اجازه نمی‌دهد چنین کاراکتری را بپذیرم.




همراهی ایفاگر احمد متوسلیان با دانش آموخته کیمیایی در “پیتوک”

سینماروزان: فیلمبرداری ” پیتوک ” آغاز شد و احسان بذلی نقش اول مرد و هادی حجازی فر ایفاگر احمد متوسلیان در “ایستاده در غبار” یکی دیگر از نقش های اصلی این فیلم را ایفا می کنند.

به گزارش سینماروزان همزمان با شروع فیلمبرداری ” پیتوک ” احسان بذلی به عنوان نقش اول مرد آن به سینما معرفی می شود و هادی حجازی فر نیز یکی از نقش های اصلی را ایفا می کند.

احسان بذلی دانش آموخته کارگاه آزاد فیلم استاد مسعود کیمیایی است  و تجربه بازی در فیلم های کوتاه و بلند دارد.

در خلاصه داستان ” پیتوک ” با موضوع اجتماعی آمده ؛ وقتی میز بیلیارد از توپ ها خالی میشه ، پیتوک وسط اون میز تنها می مونه ، تنهای تنها … .

کارگردانی ” پیتوک ” را سید مجید صالحی انجام می دهد ، تهیه کنندگی بر عهده سید محمد قاضی و فیلمنامه آن به قلم امیر رضا نوری پرتو و صادق خوشحال است.

” پیتوک ” با هدف حضور در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر تولید می شود و مهتاب کرامتی نیز در آن نقش آفرینی می کند.




واگذاری اولین تماشاخانه خصوصی پایتخت به بازیگر فیلمهای ارگانی!!!⇔دلیل این واگذاری، پرهیز از افتادن به گرداب تئاتر بازاری، بیان شده!!

سینماروزان: اینکه در اوج رونق ظاهری تماشاخانه های خصوصی تماشاخانه باران که اولین تماشاخانه خصوصی پایتخت است مدیریتش را به بازیگر فیلمهای ارگانی واگذار میکند عجیب نیست؟

خیام وقار کاشانی مدیر تماشاخانه باران که چهار سال پیش راه افتاد از واگذاری این تماشاخانه به هادی حجازی فر خبر داده! حجازی فر بازیگریست که با فیلم ارگانی “ایستاده در غبار” به سینما آمد و بعدتر با فیلم 3ارگانی “ماجرای نیمروز” شناخته شد و حالا هم قسمت دوم “ماجرای نیمروز” را که حمایت فارابی پشتش است در جشنواره دارد!!!

ولی چرا این تماشاخانه گرفتار واگذاری شده؟؟ بخاطر پرهیز از افتادن به دام نمایشهای بازاری!!! هادی حجازی فر با کدام پتانسیل مالی مدیریت این تماشاخانه را گرفته؟؟ معلوم نیست!!

خیام وقارکاشانی با اشاره به اینکه روز جمعه 21 دی ماه آخرین روز فعالیت تماشاخانه باران با تیم مدیریت قبلی خواهد بود و «باران» تعطیلی یک ماهه‌ای برای بازسازی و نوسازی خواهد داشت و بعد احتمالا از اوایل اسفند کارش را شروع خواهد کرد بیان داشت: چهار سال پیش که ما فعالیت تماشاخانه باران را شروع کردیم، نگاه‌مان صرفاً فرهنگی و جریان ساز در تئاتر بود ولی این تئاتر خصوصی فعلی، خیلی با آنچه مدنظر ما بود فاصله دارد. به هر حال قصد ما سالن اجاره دادن یا مسائل اقتصادی نبود، هرچند خیلی درگیرش بودیم ولی آنقدر سیاستگذاری‌ها غلط و شتابزده رخ داد که همه چیز را تحت‌الشعاع خود قرار داد.

وقارکاشانی ادامه داد: شتابزدگی در تاسیس سالن‌ها، مدیران بدون برنامه و مجوزهای بدون پشتوانه‌ای که حتی بدون کوچکترین  مصاحبه با مدیرانشان در این سال‌ها صادر شد، همگی فضای کلی تئاتر را دستخوش یکسری تغییرات نامطلوب کرد که در نتیجه آسیب آن را خود تئاترخصوصی در آینده خواهد خورد چون سالن‌های خصوصی بی رویه زیاد شدند ولی به نسبت آن، تماشاگر، بی‌رویه زیاد نشد و به جایش کارهای بد و بی‌کیفیت بی‌رویه زیاد شدند، آن هم به خاطر اینکه چرخه اقتصادی این سالن‌ها بتواند گردش داشته باشد و برخی دوستان من در این سالن‌ها به اجرای هر نمایشی تن می‌دهند.

او اضافه کرد: در این اوضاع تشخیص دادم و فکر کردم تا قبل از اینکه وارد آن گرداب تئاتر بازاری شوم و مجبور شوم به خاطر تامین هزینه‌ها به اجرای هر نمایشی تن بدهم و رسالت و ایده آلی که مدنظرم بود را خدشه‌دار کنم، آرام خود را از این مهلکه کنار بکشم، علیرغم اینکه کار آسانی نبود چون یک ماجرا را شروع کرده بودم ولی به هر حال از یک جایی خسته شدم و یک سری برنامه‌ها و آینده با چشم اندازی که هست آدم را مجبور می‌کند بگذارد و برود و این به هرحال خوشایند نیست.




ایفای نقش بازیگر احمد متوسلیان در یک کمدی

سینماروزان: هادی حجازی‌فر که پیش از این با فیلم های «ایستاده در غبار» (در نقش احمد متوسلیان) و «ماجرای نیمروز» شناخته و به شهرت رسیده بود در نخستین تجربه کمدی اش جلوی دوربین «کاتیوشا» رفته است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «تحریرنو» فیلم «کاتیوشا» یک اثر کمدی پربازیگر است که علی عطشانی کارگردانی و تهیه‌کنندگی آن را بر عهده دارد و فیلمنامه فیلم را مهدی علی میرزایی بر اساس طرحی از محراب قاسم‌خانی نوشته است.

فیلمبرداری این فیلم که پیش تولید آن از حدود یک ماه پیش آغاز شده بود، طی روزهای آتی در مشكين دشت ادامه می‌یابد.

احمد مهرانفر، سیما تیرانداز، ارژنگ امیرفضلی، لیندا کیانی، میترا حجار، لیلا اوتادی، قاسم زارع، مهران رجبی، خشايار راد، بیژن بنفشه‌خواه، اميد منصورفلاح، ماهان ناصربخت و رادمهر روحانی مقدم بازیگران «کاتیوشا» هستند.




«لاتاری»⇐دوست‌پسر موقارچی از پدر دختران این مملکت باغیرت‌تر است!!!/دیلماج بگذارید برای توجیه عشق موسی به پسرک مورنگ‌کرده!!/از فرزان دلجو تا سیروس الوند و حاتمی‌کیا؛ همه در یک کشکول!!

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: فاقد اصالت؛ «لاتاری» نه اصالت محتوایی دارد و نه اصالت در فرم. ماجراهای دوربین لرزان هادی بهروز که از «ایستاده در غبار» آغاز شده و به «ماجرای نیمروز» رسیده بود حالا به «لاتاری» هم سرایت کرده؛ اگر در دو فیلم قبلی لرزاندن برای مستندنمایی و کاور گافهای طراحی صحنه بود در «لاتاری» چه توجیهی دارد؟ جز اینکه ترک عادت موجب مرض است؟؟

منفی: محتوا اصالت ندارد چون افعال آدمهای داستان و نتیجه حاصل از آن اتفاقات با هیچ منطقی سازگار نیست؛ از روابط علت و معلولی و دال و مدلولی که بگذریم، اصلا فیلم ماقبل این حرفهاست؛ از ساده لوحی بیش از حد دختری که دوزبانه(!) معرفی میشود تا عشق بی حد و حصر پسرک داستان به دختری که قالش گذاشته تا انتقام مضحک پسرک و مربیش از اغفال کنندگان دختر-کدام اغفال؟؟-همه چیز با حداقل چفت و بست  منطقی پیش رفته.

منفی: «لاتاری» در جهان تهی از اصالت خود به همه چیز تُک زده؛ از پخش آواز روی موتور بسان آثار فرزان دلجو تا تصویرسازی رفاقتهای جنایی بسان بسیاری از آثار متقدم فیلمفارسی و گاه آثار متاخر فیلمسازان پیش از انقلاب فی المثل سیروس الوند تا  قرار دادن دیالکتیک میان آدمهایی حاضر در بطن جنگ بسان آثار حاتمی‌کیا اما این تک زدن بدون اصالت چه دستاوردی داشته جز تبدیل فیلم به یک کمدی ناخواسته؟؟ به گونه ای که در پایان بندی به جای همذات پنداری با انتقامجو این قهقهه بخاطر افعال چیچو-فرانکو یی انتقامجویان است که از مخاطب سرمیزند؛ همین خودش استهزای ماجرای قاچاق دختران نیست؟؟

منفی: اینکه فقدان اصالت «لاتاری» به «قیصر» و «حاج کاظم» تشبیه شده عذر بدتر از گناه است؛ «قیصر» انتقام خواهرش را میگرفت و «حاج کاظم» به فکر نجات همرزمش بود. «موسی» چرا به فکر انتقام است؟؟ به خاطر جی.اف جوانکی مورنگ کرده؟؟ جنس «موسی» که تأکید موکد میشود بر تعلق خاطرش به  متشرعین سفت و سخت با اساس روابط خارج از ازدواج هم مشکل دارد چه برسد به انتقام گیری بخاطر جی.اف یکی دیگر! مگر آن که سازنده تعریفی دیگر از رابطه موسی و پسرک مورنگ کرده داشته که آن هم درنیامده!

منفی: تبلیغ گل درشت مترو و سامسونگ؟؟! لابد فی سبیل الله و به خاطر ادای دین!

 دیالوگ (با لبخند واردشوید)
—این روزا همه نزول میکنن؛ بانکا هم نزول میکنن
—درخت کرم افتاده را باید از ریشه زد؟؟
—دمت گرم که دنبال نامزدت اومدی! ناموس تو ناموس ماست!(lol)
—عوض کن اینو! بزن شبکه دو 20.30 ببینیم
—این گفت کجا بزرگ شده؟ خلیج؟ اشتباه گفت؛ خلیج فارس

کاراکتر:
راننده عرب با بازی نادر سلیمانی

خطر هلال‌زدگی:
هادی حجازی‌فر در فیلم قبلی مهدویان به سراغ موسی خیابانی رفت و در پروژه ای 3ارگانی او را به قتل رساند! حالا موسی‌کُش خودش با نام «موسی» وارد «لاتاری» شده تا «بن هلال» را بکشد! امیدواریم در فیلم لرزان بعدی پسوند و پیشوند هلال کنار پرسوناژ حجازی فر قرار نگیرد.

پیام اخلاقی:
دوست‌پسر مورنگ کرده از پدر دختران این مملکت باغیرت‌تر است!؟
راستی مدلینگ برای دخترها بد است اما پسرک مورد علاقه موسی که بخاطر جی‌اف ناکام او دست به ماجراجویی می‌زند می‌تواند موهایش را قارچی بزند و رنگ کند و گی‌استایل لباس بپوشد؟؟ یعنی مدلینگ برای پسر حلال است و شاید مستحب !!

پرسش بعد از نیمه شب:
دختری با 150 سانت قد و فیزیکی نامتناسب با مدلینگ، چگونه میشود مدل درجه یک در جایی که بهترین های روس و اکراینی‌اش، ارزانتر از ارزان در خدمتند؟؟

حامد مظفری
حامد مظفری



برخلاف تلاش یکی دو رسانه‌ اصولگرا برای ربط «لاتاری» به Taken⇐یک رسانه مستقل فاش کرد: خط اصلی فیلم تازه تهیه‌کننده-کارگردان فیلم ۳ارگانی مشابه ده‌ها و شاید صدها فیلمفارسی است⇔با استفاده از یک دختر نابازیگر نورس در نقش اصلی زن!+عکس

سینماروزان: محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که از حوزه هنری تا فارابی و تصویرشهر برای تولید آن حمایت داشتند بعد از مدتها رایزنی توانست پروانه ساخت فیلمی به نام «لاتاری» را بگیرد؛ فیلمی که با حضور تهیه کننده فیلم 3ارگانی در مسیر تولید قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان برخی رسانه های اصولگرا در روزهای گذشته علاقه زیادی نشان دادده‌اند که «لاتاری» را شبیه به فیلم «تیکن/ربوده شده»(2008) به تهیه کنندگی لوک بسون بدانند(!!!) اما رسانه مستقل «سینمای حرفه ای» با مرور خط داستانی فیلم که درباره تعقیب دختری اغفال شده از سوی ولی‌اش بوده، این نکته را متذکر شده که «لاتاری» بیش از شباهت به هر فیلم خارجی به ده ها و شاید صدها فیلمفارسی وطنی شباهت دارد که دهه‌ها قبلتر از «ربوده شده» تولید شده اند.

جالب است که این رسانه فاش ساخته نقش اصلی فیلم را هم یک دختر نابازیگری جوان بازی خواهد کرد که پیشتر هیچ تجربه بازیگری نداشته است!!

متن گزارش «سینمای حرفه ای» را بخوانید:

تهیه کننده و کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» درحالی تازه‌ترین فیلم خود با نام «لاتاری» را کلید زده‌اند که نقش اصلی فیلم را یک دختر نابازیگر نورس بازی می‌کند. این نابازیگر زیبا کرمعلی نام دارد که بناست نقش یک دختر اغفال شده را در فیلم بازی کند.

داستان «لاتاری» درباره عطش یک دختر نوجوان برای حضور در آن سوی آبها و در نهایت فرار از ایران و سفر به کشوری خارجی است؛ سفری که مسیری متفاوت را پیش روی دختر می گذارد.

به مانند همه فرارهایی که از شصت تا هفتاد سال پیش در سینمای‌فارسی دیده‌ایم اینجا هم فرار منجر می‌شود با سوءاستفاده جنسی از دختر جوان…

اینجاست که هادی حجازی‌فر بازیگر فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» در نقش ولیّ دختر نوجوان به دنبالش به ترکیه رفته و میکوشد دمار از روزگار منحرفان درآورد!!

خط داستانی «لاتاری» فارغ از آن که یادآور ده ها و شاید صدها فیلمفارسی است یادآور فیلم «دختر» رضا میرکریمی هم هست؛ همان فیلمی که نتوانست توجهات چندانی را در اکران به خود جلب کند.

اینکه سینماگرانی که مدام ژست ارزشی گرفته‌اند و به لطف بودجه ارگانهای ارزشی بوده که توانسته‌اند وارد سینما شوند، زودتر از حد تصور سوژه های ارزشی را رها کرده و به سمت و سوی سوژه‌های دستمالی شده فرار دختران و سوءاستفاده‌های جنسی می‌روند، هم خود می‌تواند زمینه ساز نگارش یک سناریوی کمدی از نوع تلخش باشد؛ به‌خصوص که برای انتخاب بازیگر زن هم به جای بازیگران حرفه ای به سراغ دختران نابازیگر کاملا جوان می‌روند!

زیبا کرمعلی بازیگر «لاتاری»
زیبا کرمعلی بازیگر «لاتاری»



همراهی بازیگران احمد متوسلیان و «فروشنده» با مهناز افشار در کوهستان‌های «شاه کش»!

سینماروزان: «شاه کُش» به کارگردانی وحید امیرخانی که مدتی است در سکوت خبری مراحل پیش تولید را سپری می‌کند، به‌زودی وارد مرحله فیلمبرداری می‌شود.

امیرخانی که پیش از این با فیلم سینمایی «در مدت معلوم» به موفقیت در گیشه رسید، اکنون با فیلمنامه‌ای جدید و متفاوت به سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر می‌آید.

پیش از این از مهناز افشار به عنوان بازیگر نقش اول زن «شاه‌کُش» نام برده می‌شد و به تازگی هادی حجازی‌فر بازیگر نقش احمد متوسلیان در «ایستاده در غبار» و فرید سجادی حسینی بازیگر پیرمرد خطاکار «فروشنده» به جمع بازیگران اصلی این فیلم سینمایی پیوسته اند.

«شاه کُش» یک درام معمایی- اجتماعی متفاوت است که نویسندگی آن را وحید امیرخانی برعهده داشته است. داستان فیلم در فضایی زمستانی می‌گذرد و به زودی با فراهم شدن شرایط آب و هوایی، تولید آن در ارتفاعات کوهستانی آغاز خواهد شد.

عباس نادران تهیه کنندگی «شاه کُش» را برعهده دارد. همچنین در کنار علی قاضی و ایمان امیدواری به عنوان مدیر فیلمبرداری و طراح گریم، از محسن نصراللهی به عنوان طراح صحنه، وحید مقدسی مدیر صدابرداری و محمد یمینی، به عنوان مدیر تولید این فیلم نام برده می‌شود.




بازیگر فیلم ۳ارگانی قتل موسی خیابانی بیان کرد⇐ تا توانستم برای روحاني رأي جمع كردم/ از تندروهاي اصلاحات همانقدر دلگيرم كه از تندروهاي اصولگرا/در وقايع سال ٨٨ تصاويري از هر دو طيف ديدم كه واقعا جاي تعجب داشت!!/در جنگ آسيب ديده‌ام اما نمي‌توانم منتقد هم نباشم

سینماروزان: هادی حجازی فر که بعد از سالها فعالیت در تئاتر با ایفای نقش احمد متوسلیان در درام مستندنمای «ایستاده در غبار» به مخاطبان معرفی شد، در فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که واقعه نگاری قتل موسی خیابانی بود در قالب کاراکتری عملگرا ظاهر شد که به دنبال رفتن،ریختن و زدن بود!!!

به گزارش سینماروزان حجازی فر که اخیرا هم درگیر همکاری با ابراهیم حاتمی کیا در «پرواز به وقت شام» بود در گفتگو با «اعتماد» پیرامون اینکه آیا واهمه این را ندارد که با حضور در چنین آثاری چهره ای تیپیکال از او برای مخاطب به جای بماند بیان داشت: من شأن هنر را آنقدر بالا مي‌دانم كه برايم مهم نيست عامه مردم چه مي‌گويند. در حال حاضر هم مغضوب دو گروه سياسي هستم. سر وقايع سال ٨٨ تصاويري از هر دو طيف ديدم كه واقعا جاي تعجب داشت. حالا مي‌گوييم سرباز ضد شورش را اگر رها كنيد، نابود مي‌كند و اصلا كارش همين است اما خشونتي كه يك آدم معمولي نسبت به جوان ١٨ ساله هموطنش از هر دو طرف اعمال مي‌كند، چه توجيهي دارد؟ بسيجي با غير بسيجي. به خدا اينها ترسناك است!

وی ادامه داد: جواني كه با هر تفكري مادري دارد و انتظارش را مي‌كشد. او هم هموطن من است، همان كه الان گوشه‌اي گيرش آورده‌ايم و كتكش مي‌زنيم. نه سرباز ضد شورش. من دارم كتكش مي‌زنم. من مي‌ترسم از اين دور شدن‌ها. از اين عصبانيت‌هاي دو طرفه. از اختلافي كه به نفرت تبديل شود. مي‌دانيد زيباترين تصويري كه در انتخابات اين دوره رياست‌جمهوري ديدم، چيست؟ تصويري بود كه دو نفر دست در گردن هم انداخته‌اند و يكي عكس رييسي را در دست داشت و ديگري عكس روحاني را. با وجود اينكه تا توانستم به نفع آقاي روحاني راي جمع كردم، اما از ديدن اين تصوير كيف كردم. اينكه آدم‌ها با وجود اختلاف كنار هم بمانند. متاسفانه وقتي اصول تيز مي‌شود، آدم‌ها زخم مي‌خورند و با هم درگير مي‌شوند. وقتي پاي نسبت خوني و رفاقت وسط مي‌آيد، بايد سياست كمرنگ شود. به همين خاطر من عاشق اتفاقات ملي‌ام.

این بازیگر افزود: يك بار هم مطلبي نوشتم كه ما در عزاهاي ملي، متفرق‌تريم اما در شادي ملي خيلي متحد مي‌شويم. من چهره‌هاي معتدل را از هر دو طرف دوست دارم. با اينكه به وضوح طرفدار اصلاحاتم اما از تندروهاي جبهه اصلاحات همانقدر دلگيرم كه از تندروهاي اصولگرا.

هادی حجازی فر با اشاره به افراط و تفریطهای سیاسی بیان داشت: ‌اي كاش روزي برسد كه بتوانيم همه‌چيز را درست تشخيص دهيم. لازمه اين تشخيص درست هم داشتن معيار است، تا معيار درستي از هر دو طرف نداشته باشي، نمي‌تواني به تشخيص برسي. يادمان نرود قبل از هر چيزي يك كشور و نظام مستقر وجود دارد كه حاصل خون هزاران شهيد است. هيچ‌ كس نمي‌تواند منكر اين مساله شود. من از سوءاستفاده كردن از خون‌هاي ريخته شده ناراحتم اما نمي‌توانيم و هرگز نبايد آنها را منكر شويم. فيلم سياسي ساختن و بازي كردن بالاخره عواقبي هم دارد و طبيعي است كه از هر دو طرف مورد فشار قرار بگيري. آرزو مي‌كنم روزي برسد كه تنها حركت سياسي ما راي دادن باشد. همچنان معتقدم هنر و ادبيات مي‌تواند دنيا را نجات دهد و دغدغه‌ام هم همين است. مي‌گويم كاش سياسي نباشيم اما نصف حرف‌هايم سياسي شد. خودم مثال نقض حرف‌هايم شدم. خب من عاشق اين كشورم. در تمام انتخابات‌ها شركت كرده‌ام. در جنگ آسيب ديده‌ام اما نمي‌توانم منتقد هم نباشم. انتقاد بيمه حوادث اين كشور و حكومت است.

این بازیگر با میانه رو خطاب کردن خود تأکید کرد: تا زماني كه چيزي را باور نداشته باشم انجامش نمي‌دهم. من در زندگي‌ام مجموعه عجيبي از اصلاح‌طلبي و اصولگرايي‌ام. سعي مي‌كنم وسط بايستم، نه به اين خاطر كه همه را داشته باشم، نه! در انتخابات رياست‌جمهوري هم علني موضع‌گيري كردم و خيلي از طرفدارانم ناراحت شدند اما چيزي كه از نظرم حق است، مي‌گويم. من به همه فيلم‌هايي كه در آنها بازي كردم اعتقاد دارم. حتي فيلمي كه درباره سوريه ساخته مي‌شود و از اين فيلم هم دفاع مي‌كنم. واقعيت اين است كه امريكا ما را دوست ندارد، نه تنها ما، بلكه همه كشورهايي كه در جهان سوم جاي مي‌گيرند را دوست ندارد. شايد بخشي از اين نگاه از تفكرات چپي‌ام ناشي شود كه انگار وارد ژن همه ما شده است. ليبرال‌ترين آدم‌ها هم وقتي از كاخ سفيد صداهاي نامربوط مي‌شنوند رگ گردن‌شان بيرون مي‌زند. باور كنيد پرسشنامه دست‌شان بدهي و اسم نخواهي اسم چگوارا و كاسترو و سيمون بوليوار و… هنوز تيك خواهد خورد در محبوبيت.




درگیری مهناز افشار با فرزندکُشی؟؟!+عکس

سینماروزان: مهناز افشار که در ماههای اخیر بخاطر ماجرای شکایت هلال احمر از همسرش یاسین رامین و بازداشت همسرش در کانون اخبار قرار داشت این روزها کمدی «نهنگ عنبر2» را روی پرده دارد.

به گزارش سینماروزان افشار که دو فیلم «گیلدا»ی کیوان علیمحمدی-امید بنکدار، «دلم میخواد»بهمن فرمان‌آرا و همچنین فیلم توقیفی «ارادتمند نازنین بهاره تینا»ی عبدالرضا کاهانی را اکران نشده در کارنامه دارد به تازگی در فیلم «دارکوب»بهروز شعیبی ایفای نقش کرده بود.

سارا بهرامی، جمشید هاشم‌پور، هادی حجازی‌فر، طوفان مهردادیان، نگار عابدی، شادی کرم‌رودی، ثریا حلی، آتیه جاوید، عليرضا كي منش، ندا عقیقی و امین حیایی بازیگران دیگر «دارکوب» هستند و شنیده ها حکایت از آن دارند که افشار در این فیلم ایفاگر مادریست که به دلیل عوارض برآمده از اعتیاد به فرزندکشی روی می آورد و تازه بعد از رهایی از اعتیاد است که در می یابد چه فاجعه ای را با دستان خودش برای خویشتن رقم زده!

«دارکوب» به تازگی راف کاتش توسط فرامرز هوتهم آماده شده است.

این فیلم سومین فیلم سینمایی بهروز شعیبی در مقام کارگردان است که فیلمبرداری آن به مدیریت علیرضا برازنده اواخر فروردين با حضور تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» در تهران به پایان رسیده بود. با پایان فیلمبرداری، فرامرز هوتهم کار تدوین آن را آغاز و پس از سپري شدن يك ماه، راف کات فیلم آماده شده است.

فیلمنامه «دارکوب» توسط حسین تراب‌نژاد و آزیتا ایرایی بر اساس طرحی از بهروز شعیبی به نگارش درآمده است.

برخی از عوامل تولید فیلم سینمایی «دارکوب» عبارتند از: نویسنده: حسین تراب‌نژاد و آزیتا ایرایی بر اساس طرحی از بهروز شعیبی، کارگردان: بهروز شعیبی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، صدابردار: کامران کیان ارثی، طراح صحنه و لباس: آیدین ظریف، طراح گریم: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، بازیگردان: علی صلاحی، دستیار اول کارگردان: صالح غربی جوان، مدیر برنامه‌ریزی: امیر سلیمانی، مدیر تدارکات: امیر اسکندری، جانشين تهيه: فياض هوشيار پارسيان، دستيار تهيه: محسن خواجه افضلي، منشی صحنه: غزل رشیدی، دستیار فیلمبردار: محمد عزت‌خواه، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، عکاس: مریم تخت‌کشیان، مشاور رسانه‌ای: سیدمحمدصادق لواسانی، مدیر تولید: کامران حجازی و تهیه‌کننده: سیدمحمود رضوی. محصول: موسسه سینمایی سیمای مهر.

د ارکوب
د ارکوب



همکاری حاتمی‌کیا با فیلمبردار پروژه‌ ضدّایرانی(؟)!

سینماروزان: ابراهیم حاتمی کیا در حالی فیلمنامه تازه ترین پروژه اش «به وقت شام» را برای دریافت پروانه ساخت ارائه کرده که هفته هاست با حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج به عنوان سرمایه‌گزار پیش تولید فیلم را آغاز کرده و حتی هادی حجازی‌فر و بابک حمیدیان را در کنار تعدادی سوری به عنوان بازیگران فیلمش انتخاب کرده است.

به گزارش سینماروزان به جز محمد خزاعی تهیه کننده «قلاده‌های طلا» که نامش به عنوان تهیه کننده «به وقت شام» آمده، حضور مهدی جعفری به عنوان مدیر فیلمبرداری کار قطعی شده است. جعفری که سال گذشته «خشکسالی و دروغ» و «بارکد» را روی پرده داشت در کارنامه‌اش همکاری در پروژه پرحاشیه «یک خانواده محترم» مسعود بخشی هم به چشم می خورد.

«یک خانواده محترم» که تهیه کنندگی اش را محمد آفریده برعهده داشت بعد از حضور در یکی دو جشنواره خارجی به شدت با انتقاد رسانه های اصولگرا قرار گرفت.

این رسانه ها که اغلب حمایتشان شامل حاتمی‌کیا شده از «یک خانواده محترم» با صفت «ضدّایرانی» یاد کردند و شرایط را طوری پیش بردند که حتی سیمافیلم نیز حمایت خود از این فیلم را پس گرفت!

اینکه حالا فیلمبردار «یک خانواده محترم» در کنار ابراهیم حاتمی کیا قرار گرفته شاید به آشنایی قبلی بازگردد که از دیرباز میان حاتمی کیا و محمد آفریده وجود داشته است؛ این آشنایی آن قدر پررنگ بود که علیرغم همه حاشیه سازیها حاتمی‌کیا سال گذشته مهمانی ویژه جشنواره روح‌الله به دبیری آفریده را پذیرفت!

مهدی جعفری به جز سوابق فیلمبرداری، سال گذشته یک فیلم با نام «ایستگاه اتمسفر» را با حمایت مستقیم تصویرشهر وابسته به شهرداری ساخت و جالب اینجاست که محمد خزاعی تهیه کننده فیلم تازه حاتمی کیا آن زمان در هیأت مدیره تصویرشهر قرار داشت!!!




این روزها همه به بازیگر احمد متوسلیان نقش می‌دهند⇐از فیلمهای با مضمون فرزندکُشی(؟!) تا فیلمهای مینی‌مال/از حاتمی‌کیا تا جلیل سامان!+عکس

سینماروزان: هادی حجازی فر بازیگری که بعد از ایفای نقش احمد متوسلیان در «ایستاده در غبار» یکی از نقشهای محوری «ماجرای نیمروز» را هم برعهده گرفت این روزها جزو پرکارترین بازیگران سینمای ایران است.

به گزارش سینماروزان به غیر از «دارکوب» بهروز شعیبی که پرسشهایی درباره مضمون مربتط با اعتیاد و فرزندکشی درباره آن طرح شده و «آستیگمات» مجیدرضا مصطفوی که ملودرامی است متأثر از سینمای مینی‌مال، ابراهیم حاتمی کیا هم نقشی محوری در فیلم تازه خود که مرتبط با گروههای تکفیری است به حجازی فر داده است.

به تازگی نیز خبر رسیده سریال «نفس» جلیل سامان در قسمتهای انتهایی خود از حضور حجازی فر در نقشی ویژه سود می برد؛ این نخستین حضور تلویزیونی حجازی فر است آن هم در سریالی با درونمایه تاریخ انقلاب که بناست رمضان امسال روی آنتن برود.

«نفس» که همراه با «ارمغان تاریکی» و «پروانه» یک سه گانه را تشکیل می دهد درباره جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگی اش فاش می شود؛ او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیده ای را پشت سرمی گذارد.

مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، احسان امانی، شهاب شادابی، هادی عامل هاشمی، پژمان جمشیدی با معرفی ساناز سعیدی و با حضور فاطمه گودرزی، هدایت هاشمی، داریوش فرهنگ، معصومه قاسمی پور، سودابه بیضایی، رامین راستاد، قربان نجفی بازیگران اصلی سریال «نفس» هستند.
هادی حجازی فر
هادی حجازی فر



بازگشت به «ارتفاع پست» و خاطرات فرهادی؟⇐بخش عمده فیلم تازه حاتمی‌کیا در هواپیما می‌گذرد

سینماروزان: در حالی ابراهیم حاتمی کیا با سرمایه گذاری سازمان هنری رسانه ای اوج کار تولید تازه ترین فیلمش را در دستور کار قرار داده است که خبرگزاری اصولگرای «فارس» در گزارشی پیرامون این فیلم تازه که با محوریت نقد داعش ساخته میشود از این گفته که بخش عمده فیلم در یک هواپیما می گذرد.

به گزارش سینماروزان حاتمی کیا پیش از این و در ابتدای دهه هشتاد  فیلم «ارتفاع پست» را با همکاری اصغر فرهادی نوشته بود؛ آن فیلم هم بخش عمده اش در هواپیما می گذشت و مضمون هواپیماربایی آن که گویا ریشه در واقعیت داشت، یکی از مهیج ترین آثار کارنامه حاتمی کیا را رقم زد.

متن گزارش «فارس» را بخوانید:

مدتی است پیش تولید تازه‌ترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا که درباره شرایط سوریه و فعالیت تکفیری‌هاست، آغاز شده است. ابراهیم حاتمی‌کیا به همراه محمد خزاعی(تهیه‌کننده) این روزها در سوریه به سر می‌برند تا گروه تولید مقدمات تولید فیلم را فراهم آورند. انتخاب بازیگران سوری برای فیلم از دیگر کارهای گروه اعزامی به سوریه است. بخش‌هایی از فیلم در سوریه فیلمبرداری می‌شود.

نام فیلم ارتباط مستقیم با مضمون فیلمنامه دارد و هنوز نام آن از سوی گروه سازنده فاش نشده است. بخش‌های اصلی فیلم در هواپیما می‌گذرد و  محمود کلاری مانند اثر قبلی فیلمساز «بادیگارد» عهده‌دار مدیریت فیلمبرداری این پروژه خواهد بود و محمد خزاعی به عنوان تهیه‌کننده در این پروژه با حاتمی‌کیا همکاری می‌کند.

بخشی از فیلمبرداری جدیدترین اثر ابراهیم حاتمی‌کیا در کشور سوریه انجام می‌شود و هادی حجازی فر بازیگر فیلم‌های «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» یکی از نقش‌های فیلم جدید حاتمی‌کیا را عهده‌دار است.