1

انتقادات تند رسانه اصلاح طلب از کمدی “سامورایی در برلین” که با مشاوره یک مدیر اسبق دستگاه قضا تولید شده⇐همه‌ چيز به يك سفر مملو از رقص و موسيقي به برلين ختم مي‌شود!!/حتی از فيلمفارسي‌هاي دهه‌هاي گذشته عقب‌مانده‌تر است!!/كل فيلم تبليغ بانکی  است كه هيچ كارايي جز دادن وام بدون سند(!) ندارد!!

سینماروزان: در میان فیلمهایی که در اکران رمضان روی پرده رفته اند فقط دو فیلمند که سالنهای مکفی داشته اند و یکی از آن دو هم “سامورایی در برلین” که با مشاوره تولید یاسر شاه پیری از مدیران اسبق مرکز رسانه دستگاه قضا تولید شده و با پخش فیلمیران روی پرده است.

به گزارش سینماروزان کیفیت پایین “سامورایی…” موجب شده روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” در تحلیلی به انتقاد از این کمدی بپردازد.

متن تحلیل “اعتماد” را بخوانید:

دهه شصت، با وجود جنگ و آثار مستقيم انقلاب، جامعه ايراني تمايل بارزي به جامعه شهري طبقه متوسط داشت. مردمي كه انقلاب را از سر گذرانده بودند شايد فاصله گرفتن از طبقه كارگري يا دهقاني و دست يافتن به رفاه نسبي شهري را يكي از اهداف انقلاب مي‌پنداشتند، هرچند برنامه‌هاي دولت‌ها پس از انقلاب نيز اين ميل را تقويت مي‌كرد. يكي از پيامدهاي اين ميل در سينماي كمدي ايران ظاهر مي‌شود؛ جايي كه نقطه عطفش را مي‌توان در فيلم «اجاره‌نشين‌ها» جست‌وجو كرد. يك آپارتمان با تمام ويژگي‌هاي شهري آن زمان- شهرك‌سازي‌ها در شهرهاي بزرگ- بدل به يك تروماي طبقه متوسط مي‌شود. اين رويه تا اوايل دهه هشتاد ادامه مي‌يابد و كمدي‌ها محل جدال رفتار روز طبقه متوسط شهري مي‌شود. يدالله صمدي، ابوالحسن داوودي، ايرج طهماسب، كمال تبريزي و … چهره‌هاي شاخصي در توليد اين گونه كمدي‌ها بودند. كمدي‌هايي كه اين روزها ناياب شده‌اند و شايد در شكل ابزوردش بتوان به چند تجربه ماني حقيقي اشاره كرد. در عوض اين روزها كمدي ايران وارد فاز عجيبي شده است كه مي‌توان از آن با عنوان «كمدي‌هاي به‌دردنخور» ياد كرد. اگر زماني كمدي‌ها پيشگويي از وضعيت طبقه متوسط ايران بودند، كمدي‌هاي امروز هيچ خاصيتي ندارند، جز وضعيت امروز ايران.

نمونه جذابي از اين «كمدي‌هاي به‌دردنخور» را مي‌توان در فيلم «سامورايي در برلين» مهدي نادري جست‌وجو كرد كه در فيلم نخستش براي خود اسم و رسمي دست و پا كرده بود.

«سامورايي در برلين» داستان آشفته‌اي از رفتن يك لات سامورايي‌نما به برلين براي به دست آوردن سند يك باغ است. دريغ از يك تقابل. همه‌ چيز به يك سفر مملو از رقص و موسيقي در بخش كوچكي از برلين ختم مي‌شود و داستاني كه جز بلاهت چيز ديگري در دل خود ندارد. حتي نمي‌توان با انگ پست‌مدرنيسم آن را از ورطه بي‌هدفي‌اش نجات داد.

كل فيلم هم براي تبليغ يك بانك است كه هيچ كارايي جز دادن وام بدون سند ندارد، آن هم چون يكي از شخصيت‌ها آدم خوبي است. مخاطب مي‌ماند كه با جرثومه‌اي روبه‌رو شده است. نمي‌داند چرا سند مدنظر از طريق پست ارسال نمي‌شود و اصلا چرا مالك بازي موش و گربه به‌درد نخوري را راه مي‌اندازد.

نمي‌داند چرا بايد در حالي كه سامورايي فيلم عاشق دختر ايراني جسور (ميترا حجار) است و مدام عكسش را روي گوشي ديد مي‌زند، در يك نماي پاياني پهلو به پهلوي بلوند آلماني است. این كمدي‌هاي به‌دردنخور البته از فيلمفارسي‌هايي دهه‌هاي گذشته نيز عقب‌مانده‌ترند.

اگر در گذشته يك نسبت اجتماعي ميان شخصيت‌ها و رويدادها وجود داشت، اين نسبت در فيلم‌هاي امروز وجود خارجي هم ندارد.

اگر روزگاري مرتضي عقيلي تيپ نوچه يك لات را ايفا مي‌كرد و دوبلورش از اصطلاحات نابي بهره مي‌برد، نسبتي ميان جامعه دهه چهل و رويداد درون فيلم وجود داشت؛ اما وقتي همان عبارات از دهان اميرمهدي ژوله تراوش مي‌شود، نمي‌توان يك نسبت اجتماعي برايش در نظر گرفت. نتيجه كار به‌دردنخورتر شدن يك فيلم به نام «سامورايي در برلين» است.




جمشید سامورایی وارد میشود⇔ انتشار پوستر کمدی «سامورایی در برلین»+عکس

سینماروزان: پوستر کمدی «سامورایی در برلین» رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان «سامورایی در برلین» یک کمدی اجتماعی است که در ایران و آلمان ساخته شده و از چهارشنبه ۱۸اردیبهشت‌ماه در سینماهای سراسر کشور اکران می‌شود.

حمید فرخ‌‌نژاد (در نقش جمشید سامورایی)، امیر مهدی ژوله، میرطاهر مظلومی، هومن حاجی عبداللهی، سامان صفاری، نادر مشایخی، محسن حسینی، احمد سمنار به همراه رنه اشتولز (بازیگر زن آلمانی)، آزاده اسماعیل‌خانی و با حضور گوهر خیراندیش و میترا حجار از جمله بازیگران این فیلم کمدی هستند.

پوستر و لوگوی فیلم سینمایی «سامورایی در برلین» توسط محمد روح الامین طراحی شده است.

سایر عوامل این فیلم عبارتند از: نویسنده و کارگردان: مهدی نادری، تهیه‌کننده: ابوالفضل صفاری، مجری طرح: محمود بابایی، مشاور تهیه‌کننده: یاسر شاه‌پیری، مدیر فیلمبرداری: امیر موسوی، دستیار یک و برنامه‌ریز: امیر رونقی، تدوین: حامد حسینی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، صدابرداری: محمد شاهوردی، صداگذاری: آرش قاسمی، طراح چهره‌پردازی: عبدالله اسکندری، طراح لباس: آزاده قوام، طراح صحنه: سعید هنرمند، دستیار فیلمنامه: سمیرا نجفی نیاسر، جلوه‌های ویژه بصری: امیر مهران، مدیر تولید: علیرضا بیات، مدیر تدارکات: جواد قاسمی، مدیر تبلیغات: سیدمحمدصادق لواسانی، طراح لوگو و پوستر: محمد روح‌الامین، مدیر روابط عمومی: علی زادمهر، عکاس: امید صالحی، فیلمبردار پشت‌صحنه ایران: مسعود امامی، فیلمبردار پشت‌صحنه آلمان: سمیرا نجفی، سرمایه‌گذاران: موسسه همکاران مهر ایران، اشکان صفاری، نوریک کشیشیان، تهیه شده در شرکت سینمایی لینکیپر فیلم پروداکشن و نور فیلم آلمان.

سامورایی در برلین




رسانه ارگانی هلال احمر مدعی توقیف سه فیلم در مسیر اکران شد⇐فیلمی با بازی عطاران با محوریت یک “سوراخ”(!!)+ فیلمی مشمول مشاوره یک مدیر سابق دستگاه قضا(!!) که در آلمان فیلمبرداری شده+ فیلمی دیگر که با سرمایه یک تاجر گوشت تولید شده!!

سینماروزان: بعد از پایین کشیده شدن “رحمان1400” بخاطر تفاوت نسخه اکران با نسخه مجاز زمزمه های افزایش ممیزی بر فیلمهای در مسیر اکران قوت گرفته است و به نظر میرسد معاون نظارت تصمیم دارد با اصلاحات قبل از صدور پروانه نمایش، عملکرد خود را ارتقا دهد.

روزنامه “شهروند” منسوب به هلال احمر در گزارشی از سه فیلم “زیرنظر” ، “سامورایی در برلین” و “دینامیت” به عنوان آثاری که بیش از بقیه خطر سانسور و توقیف را حس میکنند نام برده است.

“زیرنظر” را مجید صالحی با بازی رضا عطاران ساخته است و از جمله پروژه هاییست که با همکاری مشترک رامبد جوان و محمد شایسته تولید شده. به گزارش سینماروزان داستان کمدی “زیرنظر” درباره ایجاد یک “سوراخ”ناخواسته بر روی یک مبل و بگومگوی رضا عطاران و امیر جعفری برای حل مشکل “سوراخ شدگی” است!!

“سامورایی در برلین”مهدی نادری با بازی حمید فرخ نژاد و میترا حجار در مرکزیت بازیگران که بخشهایی از آن در آلمان فیلمبرداری شده، دیگر فیلمیست که شائبه های سانسورش وجود دارد. تهیه کننده حقیقی فیلم ابوالفضل صفاری است ولی جالب است که یاسر شاه پیری از مدیران سابق مرکز رسانه قوه قضاییه بعنوان مشاور تولید در پروژه حضور داشته است!!!

“دینامیت” سومین فیلم مسعود اطیابی بعد از دو قسمت “تگزاس” که با سرمایه ابراهیم عامریان از فعالان تجارت “گوشت” تولید شده دیگر فیلمیست که گویا باید با جرح و تعدیل روی پرده برود. پژمان جمشیدی و محسن کیایی و احمد مهرانفر از جمله بازیگران “دینامیت” هستند.




انتقام در سکوت⇐پرویز پرستویی وارد وادی کشتی می‌شود

سینماژورنال: مهدی نادری کارگردان جوان ایرانی هفت سال قبل با کارگردانی “بدرود بغداد” مورد توجه قرار گرفته و تا معرفی به عنوان نماینده ایرانی اسکار هم پیش رفت.

به گزارش سینماژورنال بسیاری فکر می کردند این موفقیت آن هم در گونه ای از سینما که هم متکی بر مفاهیم استراتژیک است و هم توجه منتقدان را موجب شده می تواند مسیر ادامه کار نادری را هموار کند اما به دلایل مختلف که اصلی ترین اش استقلال مشی نادری در پرهیز از ورود به سیاسی‌بازی‌های پشت صحنه تولید بود شش سال طول کشید تا نادری فیلم دومش را بسازد.

نادری فیلم دومش “افسانه شکارچیان گرگ” را هم با سرمایه شخصی ساخت و فیلمش از جمله گزینه های حضور در هنروتجربه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر بود. با این حال نادری فیلمش را به هنروتجربه نداد تا به زعم خود فضا را برای جوانترها فراهم کند اما در اتفاقی عجیب سیاستگذاران هنروتجربه از حضور فیلمهای کارگردان پا به سن گذشته ای نظیر محمد رحمانیان و ایرج کریمی در این بخش استقبال کردند؛ آن هم فیلمهایی از این دو کارگردان که حائز حضور در بخش مسابقه جشنواره تشخیص داده نشده بودند.

تلاش برای تولید “لی خون”

مهدی نادری این روزها به دنبال آن است یکی از فیلمنامه های پر و پیمانش را به تولید برساند؛ از جمله این فیلمنامه ها “لی خون” است، فیلمی در گونه سینمای جنگ که داستانی حول و حوش جان بر کفانی را روایت می کند که در آخرین روزهای سقوط خرمشهر در این شهر ایستادند و جانانه دفاع کردند.

مهدی نادری دو سال پیش هم می خواست این فیلم دفاع مقدسی را با حمایت ابوذر پورمحمدی-محمدحسین قاسمی یعنی تهیه کنندگان “شیار143” به تولید برساند که به دلیل عدم همراهی ارگانهای ذیربط و از جمله انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس نتوانست آن را به سرانجام برساند.

با جدایی این دو تهیه کننده از یکدیگر حالا بنا شده تولید “لی خون” توسط قاسمی انجام شود که البته آن هم منوط به حمایت انجمن سینمای دفاع مقدس است.

انتقام در سکوت

از سوی دیگر نادری تولید فیلمنامه ای دیگر را هم در دستور کار قرار داده است؛ این فیلمنامه “انتقام در سکوت” نام دارد که پرویز پرستویی تهیه کنندگی آن را برعهده دارد و آن طور که “سینما” خبر داده به دنبال تأمین بودجه برای آن است.

نکته جالب درباره “انتقام در سکوت” آن است که پرستویی در آن در نقش یک کشتی‌گیر بازنشسته ایفای نقش می کند؛ کشتی گیری که اتفاقاتی عجیب مسیر زندگیش را عوض می کند.

 پرستویی که اخیرا هم در جشن پایان فصل اول سریال “شهرزاد” حضور یافت و یادکردش در این جشن از پرویز صیاد، بهروز وثوقی و ناصر ملک مطیعی در کانون توجه قرار گرفت(اینجا را بخوانید) پیشتر هم به دنبال تولید “انتقام در سکوت” بود اما به جایی نرسید.

عاقبت این همکاری چه خواهد شد؟

حالا پرستویی که تجربیات قبلی اش در سرمایه گذاری و تهیه کنندگی در پروژه هایی نظیر “دو”، “شب بیرون”، “خرس” و “من و زیبا” هیچ یک فراگیری تجربیات بازیگری اش را نداشته اند قصد دارد در صورت تأمین سرمایه با فیلمسازی مستقل به نام مهدی نادری کار کند؛ فیلمسازی که نشان داده توصیه پذیر نیست و ترجیح می دهد کاری را انجام دهد که به آن معتقد است نه کاری که به او دستور می شود…

باید منتظر ماند و دید آیا این همکاری به نتیجه خواهد رسید؟




یک کارگردان فیلمش را از “هنروتجربه” جشنواره پس گرفت!+عکس

سینماژورنال: مهدی نادری که با فیلمش متقاضی بخش «هنر و تجربه» فیلم فجر بوده است، پیش از اعلام رسمی اسامی فیلم‌های این بخش از حضور در این رویداد انصراف داد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “ایسنا” متن نامه انصراف این کارگردان چنین است:

انصراف دادم تا راه برای سرمایه‌گذاری نگران باز شود

با توجه به حجم آثار ارسالی به دفتر جشنواره و اتفاقاتی که به نظر ناظر بر تراکم سنگین آثار ارسالی در دبیرخانه‌ی جشنواره ی فجر می‌باشد، شایسته دیدم آنچنان که در اختیارات شما می‌باشد ، انصراف بنده را برای خروج فیلمم از گردونه‌ تصمیم گیری بخش گرانقدر هنر و تجربه بپذیرید تا بلکه اینگونه راه بر جوانی امیدوار یا سرمایه گذار و عوامل اثری که شوق حضور یا نگرانی از عدم حضور در این رویداد پر چالش باز شود.

فیلم ما راه خود را بازشناخته

افسانه‌ی «شکارچیان گرگ» راه خود را بازشناخته و امید دارد تا در اکران هنر و تجربه و دیگر سرزمین‌ها و جشنواره ها به حیات هنری خود ادامه دهد و مخاطبان خود را بازشناسد.با احترام فراوان به هیات انتخاب فرهیخته بخش هنر و تجربه که بزرگترین اعتبار جشنواره امسال هستند.

از همین جا دعوت صمیمانه‌ی بنده و همکارانم را برای اکران خصوصی و عمومی آتی پذیرا باشید.

برداشتی از افسانه های شرقی

به گزارش سینماژورنال ذبیح افشار، میسا مولوی، مهدی نادری و یاسر خاسب از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

«افسانه شکارچیان گرگ» روایت زازای لوچ و کورراج، شکارچی گرگ است. این فیلم برداشتی از افسانه‌های شرقی‌ست که در فضای بی‌زمان و مکان به ریشه‌های خشونت و افراطی‌گری می‌پردازد.

افسانه شکارچیان گرگ
افسانه شکارچیان گرگ



مورد عجیب یک فیلم که سال قبل به‌دلیل داغ بودن بحث “پرونده هسته‌ای” از جشنواره کنار رفت و امسال هم به‌دلیل آیین‌نامه نمی‌تواند در جشنواره باشد

سینماژورنال: از جمله آثار تولید شده در دو سال گذشته سینمای ایران که هنوز روی پرده نرفته فیلمی است با عنوان “به تهران خوش آمدید”؛ فیلمنامه این کار را مهدی نادری نوشته بود یعنی همان کارگردانی که “بدرود بغداد” را ساخته بود.

نادری تمایل داشت خودش این پروژه را بسازد اما وقتی متوجه شد نمی‌تواند آن طور که خودش دلش می خواهد فیلم را بسازد ناچار فیلمنامه آن را واگذار کرد و این شد که موسسه شهیدآوینی به عنوان حامی وارد پروسه تولید شد و با گماردن رضا سبحانی که پیشتر  یک کمدی-تجاری به نام “رژیم طلایی” را برای پویافیلم ساخته بود به عنوان کارگردان، شرایط تولید پروژه را فراهم کرد.

تولید فیلم حدودا دو سال قبل انجام شد اما به دلیل کامل نبودن فیلم به جشنواره سی و دوم نرسید و در جشنواره سی و سوم هم پذیرفته نشد اما درباره حذف از جشنواره سی و سوم دلیل دقیقی اعلام نشد و البته که از آن موقع تاکنون فیلم هنوز روی پرده هم نرفته است!

رضا سبحانی کارگردان “به تهران خوش آمدید” اولین شخصی بود که پرسشهای مربوط به وضعیت اکران فیلم و حضور یا عدم حضور در جشنواره سی و چهارم را با وی درمیان گذاشتیم. سبحانی با بیان اینکه آن قدر در مسیر اکران این فیلم اتفاقات مختلف رخ داده که ترجیح می‌دهد درباره اش حرف نزند از ما خواست به سراغ مجتبی امینی تهیه کننده کار برویم.

دیپلماسی دولت در این جهت پیش رفت که جشنواره سی و سوم بی حاشیه برگزار شد و برای همین فیلم را نپذیرفتند

مجتبی امینی در گفتگو با سینماژورنال نکته جالب و البته کمترشنیده شده‌ای را درباره فیلم بیان کرد و آن هم اینکه دلیل حذف از جشنواره سی و سوم، مضمون فیلم بوده است که متناسب با حال و هوای سیاسی سال قبل نبود.

مجتبی امینی می‌گوید: موضوع فیلم زیاد مناسب طرح در شرایط خاص سیاسی پارسال نبود بخصوص که بحث تحریمها و ماجرای پرونده هسته‌ای داغ شده بود و دیپلماسی خاص دولت هم در این جهت پیش می‌رفت که با کمترین حواشی سیاسی جشنواره را برگزار کند این شد که توصیه کردند فیلم در جشنواره نباشد و ما پذیرفتیم.

این تهیه کننده درباره اینکه آیا فیلم انتقادی به سیاستهای دولت یازدهم داشته که از حضورش در جشنواره سال قبل جلوگیری شده بیان می‌دارد: فیلم موضع انتقادی یکسویه ندارد و سعی شده نقدها دوسویه باشد و هر دو جناح مرتبط با بحث هسته ای در آن درنظر گرفته شوند اما به هر حال دوستان تشخیص دادند فیلم در جشنواره نباشد.

این تهیه کننده با اشاره به اینکه کنار رفتن “به تهران خوش آمدید” از جشنواره سی و سوم خواه ناخواه باعث کنار گذاشته شدن از جشنواره سی و چهارم شد به سینماژورنال می گوید: آیین نامه جشنواره اجازه نمی‌دهد فیلمی که رد شده باز هم در جشنواره حاضر باشد این شد که ما هم از خیر جشنواره گذشتیم و برنامه ای چیده‌ایم برای اکران فیلم.

به تهران خوش آمدید
هنگامه قاضیانی در نمایی از “به تهران خوش آمدید”

تقابل اروپاییان با تناقضات امروز ایران

اما سوال اینجاست که “به تهران خوش آمدید” درباره چه چیزی صحبت می‌کند که مدیران جشنواره سی و سوم حضور آن در جشنواره را به صلاح ندانستند.

این فیلم ماجرای تقابل مردمان غرب با ایران امروز را بیان می‌کند که در روبرویی با ایران نوین، با تناقضاتی روبرو می‌شوند که کمتر درباره آن شنیده‌اند.

دو توريست در مرکزیت فیلم قرار دارند که به بهانه‌اي وارد ایران می شوند و البته همین ورود و برخورد با آدمهایی از تیپهای مختلف سیاسی-اجتماعی و با نگرشهای مختلف است که سبب ساز شکل گیری گره های اصلی درام می‌شود و البته که در این بین طعنه های سیاسی خاص هم وجود دارد.

انتقادات صریح از دول غرب بخاطر تحریم ایران

شنیده ها حکایت از آن دارند که در دل فیلم انتقادات صریحی به سیاستهای دول غرب در تحریم ایران صورت می‌گیرد و یکی از اصلی‌ترین دلایل کنار گذاشته شدن فیلم از جشنواره پارسال هم همین انتقادات بوده است.

مهرداد صدیقیان، همایون ارشادی، هنگامه قاضیانی، بابک حمیدیان، شقایق فراهانی، رضا ناجی و سام قریبیان بازیگران اصلی “به تهران خوش آمدید” هستند.

باید منتظر ماند و دید فیلمی که به دلیل مضمون سوءتفاهم برانگیزش نتوانسته در جشنواره فجر حاضر باشد می‌تواند اکرانی بی‌حاشیه را داشته باشد یا آن که به هنگام اکران فیلم نیز مضمون آن حاشیه برانگیز خواهد شد؟




بودجه انجمن دفاع مقدس در خدمت سناریست ۲۵ ساله!

سینماژورنال/ورتا چمانی: انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس اخیرا درام سینمایی “دلتنگیهای عاشقانه” را روی پرده داشت؛ درامی که علیرغم صرف هزینه مناسب برای تولید، فروشش در دو ماهی که روی پرده بود به 200 میلیون هم نرسید و طبیعی است که با احتساب سهم 35 درصدی تهیه کننده نهایتا بیشتر از 70 میلیون عاید انجمن نکرده است.

به گزارش سینماژورنال البته که این انجمن یکی دیگر از محصولاتش به نام “خاکستر و برف” را که توسط قائم مقامش روح ا.. سهرابی کارگردانی شده و البته این یکی هم هزینه تولید مناسبی دریافت کرده بود را بعد از دو سال پشت خط اکران ماندن روانه گروه تازه تاسیس “هنروتجربه” کرد که به صورت کاملا محدود و برای مخاطبان خاص به نمایش درآید.

این انجمن یک سریال با عنوان “آرام می گیریم” را باز هم به کارگردانی قائم مقام انجمن یعنی جناب سهرابی در مسیر تولید داشت که کیفیت پایین سناریوی اثر باعث شد از سوی مدیران سیما تولید سریال معلق شود. (اینجا و اینجا را بخوانید)

اینها را بگذارید کنار دیگر پروژه پرهزینه متاخر اما شکست خورده انجمن یعنی “پنجاه قدم آخر” تا عیار کار این هسته اصلی سینمای انقلاب و دفاع مقدس در سالهای اخیر دستتان بیاید. “پنجاه قدم آخر” علیرغم بودجه میلیاردی تولید در دو هفته ای که روی پرده بود فقط 25 میلیون تومان فروخت!!!

عدم حمایت از سینماگران کارکشته و امتحان پس داده

البته که در ماههای گذشته کارگردانانی چون محمدعلی باشه آهنگر و احمدرضا معتمدی که هر دو از جمله سینماگران مطرح و امتحان پس داده ایرانی هستند به دنبال تولید فیلمنامه های “سرو زیر آب” و “بوف کور” از طریق این انجمن بودند که حمایتی شامل حال آنان نشد.

از آن سو تیم تولید درام تحسین برانگیز “شیار143” نیز در جلب حمایت این انجمن برای فیلم اخیر خود “نفس” ناکام ماندند و نتوانستند حتی یک ریال حمایت برای تولید محصولی کاملا مرتبط با دفاع مقدس از انجمن دریافت کنند.

سال قبل نیز مهدی نادری کارگردان جوانی که توانایی خود در ژانر جنگ را با همان اولین فیلمش “بدرود بغداد” نشان داده بود و  فیلمش به عنوان نماینده ایرانی اسکار 2010 هم انتخاب شد سناریویی با محوریت حوادث مربوط به فتح خرمشهر با نام “لیخون” را برای جلب حمایت به انجمن ارائه داد که فیلمنامه وی نیز رد شد.

حمایت از سناریست بی تجربه و تهیه کننده ای کم تجربه

حالا اما در اتفاقی عجیب سناریویی با عنوان “ماه گرفتگی” با مضمون اتفاقات 88 پروانه ساخت گرفته است که بناست با حمایت انجمن دفاع مقدس تولید شود.

این پروژه نام مسعود اطیابی سازنده آثاری چون “صبح روز هفتم” و “خاک و مرجان” را به عنوان کارگردان بر خود دارد اما اعجاب آنجاست که فیلمنامه اثر از جوانی 25 ساله به نام مهدی آذرپندار است!!!

جوانی که همه سابقه سینمایی اش نگارش یک سری مقاله در بولتنهای دانشجویی و البته یکی دو رسانه اصولگرا بوده است.

این جوان هموست که چند سال پیش انتخابش به عنوان یکی از اعضای شورای تخصصی بررسی فیلمنامه‌های سیما درست بعد از انتقاداتی که در مقالاتش به محصولات رسانه ملی داشت(!!) شگفتی بسیاری از اهالی تلویزیون را به دنبال داشت.

اینکه چطور شده فیلمنامه ایشان مورد حمایت انجمن دفاع مقدس قرار می گیرد هم ریشه دارد در سمتی که ایشان اخیرا در یکی از نهادهای مافوق انجمن پیدا کرده است!!!

پروانه ساخت “ماه گرفتگی” به تهیه کنندگی هادی انباردار صادر شده که بیشتر در گروه تولید و تدارکات پروژه های دفاع مقدسی حضور داشته و البته از رفقای سالیان اخیر مسعود اطیابی است.

فارغ از ایفای نقشهای فرعی در تعدادی فیلم درجه دوی دفاع مقدسی، انباردار سابقه تهیه کنندگی یک فیلم به نام “دویدن تا نیمه شب” را هم دارد که سال قبل به تولید رسید اما نه اکران شد و نه به  شبکه خانگی وارد شد.

تجربه تلخ “پایان نامه” پیش رویمان است و درس نمی گیریم

اینکه در انجمن دفاع مقدس که باید مرکز کارکشته های ژانر دفاع مقدس باشد از امثال محمدعلی آهنگر و احمدرضا معتمدی به دلیل صراحت کلامشان حمایت نمی شود اما فیلمنامه چهره هایی با حداقل رزومه سینمایی در دستور کار تولید قرار می گیرد و تهیه کنندگی هم به چهره هایی با حداقل سابقه تهیه می رسد مطمئنا خرسندکننده نیست بخصوص که مضمون”ماه گرفتگی” مرتبط است با ماجراهای حاشیه انتخابات 88!
در این گونه، تجربه شکست خورده “پایان نامه” پیش روی دوستان انجمن است؛ تجربه ای که دقیقا به دلیل حضور چهره ای بی تجربه به عنوان سناریست و حضور کارگردانی تازه کار پشت دوربین به یکی از ضعیف ترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل شد.

انگار تحولی در کار نیست…

بسیاری از سینماگرانی که دغدغه انقلاب و دفاع مقدس را دارند امیدوار بودند با حضور مدیری تازه نفس در این نهاد، سیاستهایی تازه درپیش گرفته شود برای حمایت از سینمایی که نام انجمن از آن الهام گرفته شود اما انگار اولین تجربه تولید فیلم در مدیریت جدید نیر با حداقل نشانه از تحول پیش خواهد رفت.