1

کارگردان زن ایرانی رمان پرفروش فرانسوی را فیلم می‌کند/بازیگر “پالپ فیکشن” و “بیل را بکش” یکی از نقشهای اصلی را ایفا خواهد کرد+عکس

سینماژورنال: مرجان ساتراپی کارگردان زن ایرانی مقیم پاریس که بیش از هر چیز به خاطر ساخت انیمیشن “پرسپولیس” شناخته می‌شود تازه ترین فیلمش را با اقتباس از یک رمان پرفروش می‌سازد.

به گزارش سینماژورنال این رمان “سفر خارق العاده مرتاضی که در یک جالباسی به دام می‌افتد” نام دارد که توسط نویسنده ای فرانسوی به نام “رومن پوئرتولاس” نگاشته شده است.

این رمان که زمینه ای کمدی-فکاهی دارد داستان مرتاضی هندو و به نام “آجاتاشاترو اوقاش راثود” را روایت می‌کند که در راجستان هند به شعبده بازی روزگار می‌گذراند. تصمیم او برای سفر به فرانسه و خرید یک تختخواب پوشیده از سوزن است که سرنوشتی متفاوت را برایش رقم می زند؛ از یک طرف  آشنایی اش با زنی به نام “ماری” و از سوی دیگر برخورد با یک راننده تاکسی به نام “گوستاو” و البته کلاهبرداری از هر دو نفر که در اولی به ایجاد یک رابطه احساسی می انجامد و در دومی به تعقیب و گریز، ادامه داستان را شکل می دهد…

“سفر خارق العاده مرتاض…” اول بار در سال 2013 در فرانسه منتشر شد و یک سال بعد برگردان انگلیسی آن در انگلستان عرضه شد و تا 2015 در کشورهای دیگر دنیا و از جمله کانادا و ایالات متحده عرضه شد.

فیلمنامه ای که ساتراپی برای اقتباس از این رمان در دستور کار قرار داده در مسیر پیش تولید قرار دارد و تا اینجا تعدادی از بازیگران آن انتخاب شده اند.

مرجان ساتراپی
مرجان ساتراپی

به اشتراک بازیگر “بیل را بکش” و “پالپ فیکشن”
“سفر خارق العاده مرتاض” عنوانی است که ساتراپی برای اقتباس خود برگزیده است و برای نقش اصلی فیلم خود یعنی نقش “راثود” یک بازیگر هندی به نام “وِنکاتش پاربائو” با نام مستعار “دانوش” را برگزیده است.

“الکساندر داداریو” بازیگر سری فیلمهای “پرسی جکسون” و همچنین “جما آرترتون” بازیگر “شاهزاده پارسی: سنگهای زمان” و “ذره ای آرامش” دیگر بازیگران این فیلم هستند ضمن اینکه “اوما تورمن” بازیگر آثاری نظیر “بیل را بکش” و “پالپ فیکشن” هم در گروه بازیگران است.

“بارخاد عبدی” سومالیایی و “ابل جعفری” تونسی نیز نقشهایی کوتاه در فیلم ایفا می کنند.

“آدیتی آناند” تهیه کننده فیلم را برعهده دارد و این اثر برای اکران در سال 2017 تولید خواهد شد.

آحرین اثر اکران شده ساتراپی یک کمدی-هارور به نام “صداها” بود که دو سال قبل اکران شد.

او همزمان با “سفرخارق العاده..” درگیر کارگردانی اپیزودی از فیلمی با نام “برلین دوستت دارم” هم هست؛ این فیلم شامل ده داستان عاشقانه است که همه در برلین رخ می دهند.

سفر خارق العاده مرتاض
روی جلد رمان “سفر خارق العاده مرتاض…”



دعوت از کیارستمی و سه کارگردان دیگر ایرانی برای حضور در آکادمی اسکار

سینماژورنال: آکادمی اسکار از عباس کیارستمی کارگردان ایرانی دعوت کرد تا در کنار دیگر اعضای جدید آکادمی اسکار برای سال ۲۰۱۶، به این مجموعه بپیوندد.

به گزارش سینماژورنال البته کیارستمی تنها ایرانی دعوت شده به آکادمی نیست و آن طور که “مهر” به نقل از “خبرگزاری فرانسه” آورده، به جز او سه کارگردان دیگر ایرانی و از جمله رامین بحرانی، مرجان ساتراپی و آنالیلی امیرپور برای حضور در آکادمی دعوت شده شده اند.

انتخاب نامزدها و برندگان جوایز اسکار توسط اعضای آکادمی اسکار صورت می‌گیرد. آکادمی دارای بیش از ۶۰۰۰ عضو از دست‌اندرکاران صنعت سینما است و با وجود اینکه اکثر اعضای آکادمی در ایالات متحده آمریکا ساکن هستند، اما بسیاری از اعضای آکادمی دارای ملیت‌های متعددی هستند و در کشورهای مختلفی ساکن می‌باشند.

سینماژورنال متن گزارش “مهر” درباره دعوت از سینماگران مختلف برای حضور در آکادمی را ارائه می دهد:

تقریبا نیمی از دعوت شده ها زنان هستند

امسال ۶۸۳ نفر برای عضویت در آکادمی اسکار دعوت شده‌اند که از این میان تقریبا نیمی را زنان تشکیل می‌دهند.

آکادمی اسکار با صدور بیانیه‌ای برای سال ۲۰۱۶ اعلام کرد امسال میزبان چهره‌های جدیدی خواهد بود که در میانشان نام عباس کیارستمی کارگردان صاحب‌نام ایرانی نیز جای دارد.

دیپا متا کارگردان هندی-کانادایی، سهیم عمر خلیفه فیلمساز بلژیکی-کردی و کاترین بریلا کارگردان فرانسوی نیز از دیگر کارگردان‌هایی هستند که آکادمی اسکار امسال از آنها دعوت کرده است تا به این آکادمی ملحق شوند.

۲۸۳ چهره بین‌المللی از ۵۹ کشور

این رکوردی در دعوت از اعضای جدید در حالی است که شماری از بازیگران جوان از جان بوگیا بازیگر «جنگ ستارگان» تا اما واتسون بازیگر «هری پاتر»  و آلیشیا ویکاندر برنده سوئدی اسکار را نیز دربر می‌گیرد.

در این فهرست ۲۸۳ چهره بین‌المللی از ۵۹ کشور جای گرفته اند.

۴۶ درصد دعوت شدگان جدید از چهره‌های زن سینمایی هستند و ۴۱ درصد از اقلیت‌های قومی و نژادی هستند. ۲۸ برنده اسکار و ۹۸ نامزد دریافت اسکار در این فهرست جای دارند که جوان‌ترین‌شان ۲۴ ساله و مسن‌ترین ۹۱ ساله است.

این فهرست به دنبال اعتراض به سفید بودن اسکار که سال پیش مطرح شد، شکل گرفته است.




مشابه‌سازی خبرگزاری اصولگرا میان “تنهایی لیلا”ی محمدحسین لطیفی و “پرسپولیس” مرجان ساتراپی!

سینماژورنال: سریال “تنهایی لیلا” تازه ترین محصول تلویزیونی محمدحسین لطیفی چنان که باید نتوانسته مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.

به گزارش سینماژورنال تقریبا هفته ای نیست که نقدی در رسانه ها علیه سریال منتشر نشود و در تازه ترین مورد خبرگزاری اصولگرای “تسنیم” در یادداشتی به نقد این سریال پرداخته است.

نکته جالب این یادداشت مقایسه “تنهایی لیلا” با “پرسپولیس” اثر بحث برانگیز مرجان ساتراپی است؛ همان انیمیشنی که هشت سال قبل براساس رمانی تصویری از ساتراپی و با همکاری وی و “وینسنت پارانود” فرانسوی تبار ساخته شد و برنده جایره هیأت داوران جشنواره کن شد.

فیلم ساتراپی همچنین نامزد دریافت اسکار بهترین انیمیشن سال هم شد که البته این نامزدی را به “راتاتویل/موش سرآشپز” باخت.

سینماژورنال متن کامل نقد این خبرگزاری را ارائه می دهد:

بخشی از دیدگاه مخاطبان

«اسم فیلم “تنهایی لیلا” رو باید می‌ذاشتن بدبخت‌تر از ستایش…»

این جمله محاوره‌ای بخشی از نقد یک منتقد نیست. این جمله نگاه یک فرد سرشناس درباره سریال جناب لطیفی نیست. این یک لطیفه است که در فضای مجازی منتشر شده است و دست به دست مخاطبان این سریال، می‌رود تا تبدیل به یک موج شود. اما این موج بخشی از دیدگاه مخاطبان این سریال است و نه منتقدانی که برنامه‌های تلویزیونی محلی است برای قلمفرسایی‌شان. حال این سؤال پیش می‌آید چرا مخاطب چنین نگاه تمسخرآمیزی نسبت به سریالی دارد که بهترین زمان آنتن تلویزیون در اختیار دارد و داعیه‌دار حرکت خاصی است؟ چه شده است سریال در چشم مخاطبش افول می‌کند؛ ولو این لطیفه را یک جریان مخرب علیه آن بدانیم؟

لازم است درباره خطری که سریالی همچون «تنهایی لیلا» و البته دوگانه «ستایش» برای جامعه خلق می‌کند به حافظه تاریخی سازندگان این سریال‌ها رجوع شود تا با واقعیت نهفته در ساخت این گونه آثار شبه‌فرهنگی بیشتر آشنا شویم. برای همین منظور در چند بخش به این مسئله پرداخته خواهد شد.

1- Perspolis

پرسپولیس محصول سال 2007 کشور فرانسه، به کارگردانی مرجان ساتراپی و ونسان پارونو است که در زمان اکرانش با واکنش‌های تند مقامات کشوری مواجه شد. فیلم تصویر سیاهی از انقلاب اسلامی ارائه می‌داد و انقلاب را جریانی همسو با سرکوب زنان معرفی کرد. در یکی از صحنه‌های فیلم، شخصیت اصلی پس از طلاق متوجه می‌شود که تمام مردان محله به وی توجه می‌کنند، او را محترم می‌شمارند و در مجالس مهمانی محبوب مردان است. شخصیت اصلی این وضعیت را با زمان تأهلش مقایسه می‌کند که در آن زمان مردان چندان توجهی به وی نمی‌کردند. گویی طلاق و بی‌شوهری انگیزه‌ای برای مردان اطراف اوست تا او را به چنگ آورند. نگاه مردان در این فیلم، نگاهی کاملاً جنسی است.

2- ستایش

ستایش قهرمان منفعل سریالی بود که همواره از جانب پدر همسرش در خطر بود. او با دو فرزند کوچکش سفری در سال‌های زمان جنگ آغاز می‌کند تا در جایی به آسایش برسد. این قهرمان زن منفعل همواره برای بودنش نیازمند یک مرد است، حال این مرد پدرش باشد یا کارفرمایش. او به تنهایی از پس مشکلاتش برنمی‌آید و همواره در تیررس نگاه هرزه مردان اطرافش است. مردان ضعیف‌النفس از همه نظر ضعیف هستند و تنها راه برای انتقام از این زن معصوم را توطئه می‌دانند. ستایش همواره هدف توطئه مردان است؛ چون نمی‌خواهد به آنان باج دهد و برای این باج ندادن نیازمند مردی است تا او را در برابر مردان بد داستان حمایت کند.

در مقابل حشمت فردوس، آنتاگونیست ثروتمند و قوی داستان فعال است و برای رسیدن به اهدافش از هر حربه‌ای استفاده می‌کند. اگر قدرت‌های ماورا الطبیعی نبود، چه بسا به اهدافش هم دست می‌یافت. در این کارزار ستایش زنی است رنجور و زخم خورده که با گذر زمان گرد پیری بر چهره‌اش می‌نشیند و چون کاری جز مقاومت از خود نشان نداده است، در نهایت قهرمان باقی می‌ماند و دشمنان مردش به سزای اعمالشان می‌رسند؛ بدون آنکه ستایش کاری کرده باشد.

3- تنهایی لیلا

با اشاره به یک فیلم و یک سریال حال نگاهی به «تنهایی لیلا» می‌اندازیم. در اوایل پخش سریال نگارنده آنچه از شخصیت لیلا به نمایش درآمده بود را کاریکاتوری می‌دانست؛ چرا که واقعیت شخصیتی همانند لیلا در فیلم یا فضای زندگی شخصیت‌ها با آنچه مخاطب در جهان واقعی می‌بیند در تضاد بود. این نکته بر گردن قوانین حاکم بر رسانه ملی انداخته می‌شود؛ کما اینکه همه چیز به قوانین ختم نمی‌شود. برای مثال در یک روند کلیشه‌ای خانواده سنتی در مکانی زندگی می‌کند که حیاطی دارد و آن وسط حوض آبی رنگی خودنمایی می‌کند. خانه این افراد در محله‌هایی است که اصولاً جوی آبی از میان کوچه‌هایشان روان است و مردمش هنوز خودروهای مدل 46 سوار می‌شوند. بهتر است این محله‌ها چند پله در میانه کوچه داشته باشد تا پیرمرد و پیرزن مهربان هر از گاهی روی آن بنشینند.

این در حالی است که در تهران – به عنوان لوکیشن عمده سریال‌های تلویزیون – خانواده‌های سنتی و مذهبی همانند دیگر مردم در سازه‌ای به اسم آپارتمان زندگی می‌کنند. محله‌های مذهبی شاخص تهران این روزها ارتفاع گرفته‌اند. مردم سنتی و مذهبی صرفاً از طبقه بازاری نیستند. معلوم نیست در آستانه قرن جدید شمسی، کارگردانان و نویسندگان ایرانی چه لذتی در به تصویر کشیدن ایران دهه چهل و پنجاه  دارند!!؟

لیلا در وضعیتی مشابه شخصیت اصلی “پرسپولیس”

اما داستان تنها به اینجا ختم نمی‌شود. لیلای قصه لطیفی در موقعیتی مشابه با شخصیت اصلی فیلم «پرسپولیس» قرار دارد. لیلا شوهرش را از دست داده است و در این بین چشم طماع مردی در محله او را دنبال می‌کند. جایی لیلا مقاومت می‌کند و جایی دیگر کوتاه می‌آید. برخلاف ستایش که نه از مال و منال آنچنانی بهره‌مند بود و نه از مهارت‌هایی برای درآمدزایی،‌ لیلا دختری است ثروتمند و دارای تحصیلات که می‌تواند به واسطه آن کسب روزی کند. او در یک حرکت توفانی طلاهایش را می‌فروشد؛ نه اینکه به دنبال کاری باشد. او حتی برای فروش طلاهایش محتاج یک مرد است و آن دختری که در ابتدای سریال در قامت لیلای توبه نکرده نمایش داده می‌شود، حال از یک کار ساده هم عاجز است. چه شده است؟

این ساختار تکراری که در «تنهایی لیلا» و «ستایش» و سریال‌های مشابه دیده می‌شود از کجا آمده است؟ جواب بسیار ساده است. جواب را می‌توان در همان لطیفه‌های فضای مجازی یافت که به دلایل مشخص از ذکر آن معذورم و آن چیزی نیست جز سریال‌های ترکی.

سریال‌هایی که از یک کلیشه بهره می‌برند. دختری باردار است،‌ پدر کودکش یا مرده یا ناشناس است و حال او به واسطه زیباییش – نه چیز دیگری – مورد طمع مردان اطرافش است. همه این مردها ثروتمندند – دقت شود به مردانی که ستایش و لیلا را پسند می‌کنند – که به هر ترتیب و توطئه‌ای قصد تصاحب دختر را دارند. ادعایشان آن است که می‌خواهند برای کودک پدری کنند. همه اینها را با این نکته تصور کنید که زن همواره در موضع انفعال است و این رفتار و رقابت مردهاست که او را به این سو و آن سو می‌کشد.

خطر همه جا در کمین است

گویا در سریال‌های ایرانی، زن موجودی است بی‌دست و پا که از پس ساده‌ترین امور خود برنمی‌آید. این لیلا همانند لیلای مهرجویی چون سایه مردی را بالای سر خود حس می‌کند که دنیا بیرون از خانه برایش کابوسی زنده است. خطر همه جا به کمینش نشسته است.همه چیز به این سمت سوق پیدا می‌کند که سنت و در سطح بالاترش دین، زن را در رحم اولیه‌ای اسیر می‌کند.

 ادعای اتفاقی بودن نیز فرافکنی است؛‌ چرا که این رویه در حال تکرار شدن است و استقبال عمومی مانع از دیدن واقعیت شده است.

من و دیگر مخاطبان این سریال‌ها در زندگیمان با زنانی روبرو شده‌ایم که در نبود شوهرشان موفق به ادامه زندگی آبرومندانه بوده‌اند و توانسته‌اند در کوران مشکلات از پس همه آسیب‌ها برآیند. نمونه بارز این مسئله همسران شهدای گرانقدری‌اند که موفقیت در زندگی را بدون نگاه هرزه مردان اطرافشان کسب کردند.

رویه رسانه ملی در خلق چنین سریال‌هایی گویا مبارزه با محصولات کشور همسایه است؛ غافل از اینکه به جای مبارزه در مسیر تبلیغ این غاز خوش رنگ و لعاب همسایه است.




قتل عام دختران بیگناه توسط کارگردان زن ایرانی مقیم پاریس!!!+عکس

سینماژورنال/ورتا چمانی: مرجان ساتراپی کارگردان زن ایرانی مقیم فرانسه که بیش از هر چیز به واسطه ارائه تصویری غیرواقعی از ایران در انیمیشن “پرسپولیس” شناخته میشود تازه ترین فیلمش را در گونه کمدی-تریلر ساخته است.

به گزارش سینماژورنال این فیلم “صداها” نام دارد که البته اثری همنام آن را هفت سال قبل فرزاد موتمن با ساختاری غیرمتعارف تولید کرده بود.

البته که بلحاظ ساختار، فیلم ساتراپی منطبق بر الگوی کلاسیک داستانگویی ساخته شده و از این منظر شباهت چندانی میان فیلم وی و اثر آوانگارد موتمن وجود ندارد اما در مضمون که مرتبط با آدمکشی است شباهتهایی میان این “صداها” با آن “صداها” وجود دارد.

شباهت این “صداها” و آن “صداها”

در فیلم موتمن یکی از کاراکترها(با بازی آتیلا پسیانی) که شخصیتی لمپن مآبانه داشت و در نوعی بحران روحی گرفتار شده بود به قتل مردی(با بازی رضا کیانیان) می پرداخت؛ مردی که قصد ازدواج با همسر سابق وی را داشت.

شخصیت اصلی فیلم ساتراپی نیز یک بیمار روحی به نام “جری” است که در فضایی مابین کمدی و رئال به قاتلی زنجیره ای بدل می شود!

قتل تحت القائات گربه خانگی!!!

“جری” که تحت نظر مستقیم پزشکان قرار دارد هفته ای یک بار توسط پزشک مخصوصش چک‌آپ می شود. این بیمار با شرط تحت کنترل بودن این شانس را یافته که در یک شرکت خصوصی به کار مشغول شود.

در ابتدا همه چیز برای “جری” و اطرافیانش در شرکت متعادل پیش می رود اما از جایی به بعد “جری” که یک سگ و یک گربه خانگی دارد تحت القائات گربه اش(!!!) که در توهمات با “جری” دیالوگ می کند دست به قتل همکاران بیگناهش می زند!!!

به گزارش سینماژورنال اولین طعمه او دختری است به نام “فیونا” که جری بعد از ترتیب دادن یک قرار ملاقات او را به قتل می رساند و البته سرش را بریده و در یخچال منزلش نگهداری می کند و هرازگاه نیز با این سر بریده شده حرف می زند…”لیزا” و “آلیسون” دو همکار دیگری هستند که توسط این پسرک بیمار به قتل می رسند.

تبدیل شدن پزشک معالج “جری” به آخرین طعمه ای که وی برای قتل انتخاب کرده موجب آشکار شدن اسرار او و در نهایت نابودی اش می شود.

صداها
صداها

نماهایی که بجای ترساندن می خندانند

“صداها”ی ساتراپی درست به مانند فیلمهای قبلی اش “پرسپولیس” و “خورش آلو با مرغ” در فضایی معلق میان خیال و واقعیت روی می دهد و شاید برای همین باشد که حتی خونریزانه ترین نماهای آن نیز بیشتر از آن که رعب آور باشد خنده دار به نظر می رسد.

تعلق خاطر این کارگردان زن ساله به انیمیشن باعث شده نه فقط بخش انتهایی “صداها” که بخشهایی از خود فیلم نیز به صورت انیمیشن ساخته شوند.

فیلمنامه از سناریست “فعالیت مافوق طبیعی2”

سناریوی “صداها” را “مایکل آر.پری” نگاشته است؛ چهره ای که بیشتر فعالیتش در تلویزیون بوده است و تنها یک کار سینمایی و آن هم قسمت دوم “فعالیت مافوق طبیعی” را به عنوان فیلمنامه نویس در کارنامه اش دارد.

صداها
“جری” در کنار گربه اش در “صداها”/برای وضوح، کلیک چپ کنید

بازیگر منبع “مذاکرات مستقیم آقای عبدی” نقش اصلی را برعهده گرفته

“رایان رینولدز” بازیگر کانادایی نقش اصلی فیلم را بازی کرده است. رینولدز پیش از این در تریلری به نام “مدفون شده”(2010) ساخته “رودریگو کورتس” ایفای نقش کرده بود؛ فیلمی که البته یک کپی کمدی از آن به نام “مذاکرات غیرمستقیم آقای عبدی” اخیرا در سینمای ایران تولید شد.

رینولدز در “صداها” علاوه بر ایفای نقش اصلی، صداپیشه چند کاراکتر حیوانی هم بوده است و از جمله صداپیشه گربه ای که او را به انجام افعال اهریمنی دعوت می کند! به گزارش سینماژورنال ساتراپی در ابتدا قصد داشت از تعدادی بازیگر دیگر برای صداپیشگی این کاراکترها استفاده کند اما رینولدز وی را متقاعد کرد از آنجایی که کاراکتر “جری” که او نقش اش را ایفا میکند در ذهن خود با این حیوانات حرف میزند بهتر است خودِ وی برای آنها صداسازی کند.

یک بازیگر ایرانی هم هست

“جما آرترتون”، “آنا کندریک”، “جکی ویور” و “اِلا اسمیت” دیگر بازیگران اصلی کار هستند. البته که “صداها” یک بازیگر ایرانی به نام “پل شهیدی” هم دارد.

“صداها” که محصول مشترک آلمان و آمریکا است توسط “ادی شانکار” که متخصص تولید فیلمهای جنایی و اکشن خشن است تولید شده است. از جمله کارهای این تهیه کننده تریلر “خاکستری” با بازی لیام نسون در نقش اصلی است که از تلویزیون خودمان هم بارها پخش شده است. “روی لی” و “اسپنسر سیلنا” شرکای تولید کار بوده اند.

صداها
صداها

شنیدن صداها ممکن است به جنایت منجر شود

این فیلم بیشتر از یک ماه است که در سینماهای کشورهای مختلف اروپایی از هلند و سوئد تا مجارستان و آلمان روی پرده رفته است. به گزارش سینماژورنال فیلم در آمریکا توسط کمپانی کانادایی-آمریکایی “لاینز گیت” که بواسطه سری “اره” می شناسیمش اکران شد؛ آن هم با شعار تبلیغاتی “شنیدن صداها ممکن است به جنایت منجر شود”! عایدی اکران آمریکای فیلم حدودا 5 هزار دلار بوده است.