1

محمد امامی؛ لاکی لوک یا هفت‌خط؟

سینماروزان/حامد مظفری: جشنواره های فجر یک دهه اخیر را که مرور کنیم به غیر از رقابت ارگانی‌ها با همدیگر و نوعی تقسیم جوایز در اختتامیه-به طوری که هیچ ارگانی را دلخور نکند-اغلب با فقر حضور بخش غیرارگانی در جشنواره ها روبروییم؛ فقری که در چهار سال اخیر شدت بیشتری هم گرفته چون اگر تا قبلش سرمایه‌گذارانی پرحاشیه مثل محمد امامی بودند که با فیلم‌های خود بازی ارگانی ها را به هم می‌زدند ولی حالا آنها هم نیستند تا ارگانی‌ها نفس راحتی بکشند و بی هر رقیب، پیشتاز اختتامیه باشند و خنده دار اینکه حالا دعوا بین این ارگان با آن نهاد است که جایزه مرا به تو داده‌اند و سیمرغ تو مال من بوده.

آن هسته باسابقه تهیه‌کنندگی و سینماگران استخوان خردکرده که کاملا از دور کنار رفته‌اند و فقط می‌توانند نگاه کنند به این رقابت صوری ارگانی‌ها ولی اینکه چرا این مدیران ارگانی با وجود میلیاردها اعتبار باز نمی‌توانند یک فیلم مثل مغزها…ی امامی تولید کنند جای پرسش دارد؟

این روزها که بحث راه‌اندازی پلتفرمی تازه با مدیریت امامی محل مناقشه شده، اینکه ببینیم چرا امامی توانست فیلم‌ها و سریالهایی تولید کند که بیش از نیم آنها گیشه مقبولی داشتند جای پرسش جدی دارد؟

چرا امامی توانست و مثلا معاون فرهنگی فلان بنیاد که چندین سال است در آنجا رخنه کرده و هر سال هم صدها میلیارد بودجه تقس می‌کند میان دوست و رفیق و حتی همکار(!) نمی‌تواند حتی یک فیلم در اشل مغزهای کوچک زنگ زده تولید کند؟ چرا امامی توانست سریالی مثل شهرزاد تولید کند که همچنان فصل اول آن مرجع کپی‌کاری در تلویزیون و پلتفرم‌هاست ولی نه فقط مدیران تلویزیون و ارگان‌های علاقمند به سریال سازی که خود کارگردان شهرزاد هم نتوانست بار دیگر موفقیت شهرزاد را تکرار کند؟ امامی حتی به ظاهر سفارشی‌ترین سوژه‌ها از قتل‌های زنجیره‌ای یا ماجرای عبدالمالک ریگی را به آثاری عامه‌پسند مثل خوک و شبی که ماه کامل شد بدل کرد و می‌بینیم که با وجود صرف فراوان حمایت، هیچ ارگانی نتوانست سفارش نقد می‌تو را به محصولی همه‌فهم تبدیل کند! بالاغیرتا در بین همه آثار ارگانی این سالها یک قاب تراژیک مثل شکنجه جوانک عاشق‌پیشه تابو دیده‌اید که دل‌انگیز از گرفتاری ابدی ما در جدال فقر و غنا بگوید؟ طرف رفته بودجه گرفته برای تولید ورسیون ارگانی فرار از زندان ولی تنها چیزی که در فیلم نمی‌بینید چگونگی فرار است! یا مدتها قبل از داغ شدن بحث توهین به پدر در فیلمی توقیفی، امامی فیلم کاناپه کیانوش عیاری را تولید کرد که ورای آن پوسته پوستیژ‌دار کردن زنان، بازنمایی شرافت پدر ایرانی در بطن آن بود؛ پدری تنگدست که بر سر عشق فرزندان جان میداد؛ آن هم در آغوش روزنامه‌نگاری که از اسب افتاده بود و از اصل، نه.

محمد امامی؛ لاکی لوک یا هفت خط؟
محمد امامی؛ لاکی لوک یا هفت خط؟

قضا؟ قدر؟ شانس؟
اینکه چرا در این سالها ارگان ها فراوان فیلم تولید کردند و سریال سازی پلتفرمی-تلویزیونی فراوان محصول داشت ولی حتی یک مغزها..‌ یا شهرزاد از دلش درنیامد، یعنی اینکه امامی، لاکی لوک است؟

صددرصد بخشی از آن شانس است ولی بخش دیگر بازمیگردد به زیرکی! زیرکی ابتدا در انتخاب فیلمنامه‌ و سپس کارگردان و بعد گروه تولید. دوروبر امامی کم کیسه‌کش نبود ولي زیرکی او آن بود که کیسه‌کشان را دور میزد و میرفت با هومن سیدی کار می‌کرد که پله پله در سینما بالا آمده بود، میرفت با حسن فتحی کار می‌کرد که تاریخی سازی را در تلویزیون مشق کرده بود، میرفت با خسرو معصومی کار می‌کرد که همچنان زیباترین و مهیب‌ترین قاب‌های سینمایی از شمال شرق ایران، متعلق به اوست.
امامی آن قدر آی‌کیو داشت که تقریبا هیچ کدام از آن بادنجان‌هایی که خواستند با جمع‌آوری یک بیانیه حامیانه، طرح‌های بی‌مایه خود را به تنور او بچسبانند وارد تولید نکرد! فقط در نظر بگیرید که بعد از حذف امامی از جریان تولید در سینما، یکی دو تن از آن بیانیه‌نویسان تبدیل شده اند به مشاوران پروژه های ارگانی نهادهایی که تولید فیلم برایشان مثل تولید ارزن، فقط برای بیلان کاری است‌. باز بلانسبت ارزن که فایده‌ای دارد و نتیجه‌اش را هم که در قعر گیشه‌ها یا هبه کردن به تلویزیون می‌بینیم.

این زیرکی یا در اصطلاح عوام هفت خطی در سرکار گذاشتن بادنجان‌ها و به‌جایش کار کردن با افراد بدردبخور، چیزی است که ارگانی‌ها می‌توانستند از امامی بیاموزند ولی نیاموختند!
چرا؟
چون اگر بخواهید به سبک شوراهای ارگانی سود مالی متعالی(!) در تولید کنید بهترین روش، دور زدن افراد بدردبخور و رفتن به سراغ کوتوله هایی است که گاهی حتی دستمزد نمی‌گیرند تا اسم‌شان به عنوان کارگردان در تیتراژ بخورد وگرنه چطور می‌شود صدها میلیارد پول در ارگان های متولی خرج گردد و حتی یکی از تهیه‌کننده ها یا کارگردانان بدردبخور به بازی گرفته نشوند. تفاوت امامی با ارگانی‌سازان همین جاست؛ او علاقه‌ای به کوتوله‌ها نداشت و پول‌ها را صرف تولیداتی می‌کرد که  نسبتا پلن‌های اقتصادی بقاعده‌ای داشتند برای جلب مخاطب.

 

 




عاقبت کارت تهیه‌کنندگی #امامی !؟

سینماروزان/حامد مظفری: انتشار خبر بیست سال حبس برای محمد امامی هرچند برای بسیاری از بی‌خبران، تازه آمد ولی برای سینماروزان یادآور شش سال قبل و آن زمان بود که اولین بار بعد از بازداشت محمد امامی، کارت تهیه‌کنندگی او را منتشر کرد.(اینجا را بخوانید)

از حدود یک دهه قبل در سینماروزان در چرايي رسوخ سرمایه‌های مشکوک به حیطه هنر نگاشتیم و از همان اوان، بسیاری ما را متهم کردند به تنگ‌نظری و ریختن آب به آسیاب دشمنانِ سینما ولی عجبا که برخی از متهم‌کنندگان آن روزها، حالا خبر حبس بیست ساله #محمد_امامی را استوری می‌کنند!

یادمان نمی‌رود برخی از آنها که در این یک دهه مدام می‌خواستند از این بگویند که سرمایه‌گذاران مشکوک هیچ ربط صنفی به سینما ندارند، حتی زمانی که تصویر کارت عضویت صنفی محمد امامی در کانون تهیه کنندگی فیلم ایران در سینماروزان، منتشر شد، مسیر را عوض کردند و از عدم اثبات اتهامات تهیه‌کننده بازداشتی گفتند.

حالا که ذبیح‌الله خداییان سخنگوی قوه قضائیه از این گفته که محمد امامی در بخشی از پرونده بانک سرمایه به دلیل اختلال در نظام اقتصادی به ۲۰ سال حبس و رد مال محکوم شده‌ است، این جماعت مسیر را عوض ‌کرده و خبر حبس را استوری می‌کنند ولی نمی‌گویند تکلیف عضویت امامی در صنف تهیه کنندگی چه میشود؟ و آیا صنفی که برای امامی، کارت صادر کرد به نوعی تطهیر درونی و بازبینی عملکرد نیاز ندارد؟
این جماعت البته این را هم نمی‌گویند که تکلیف پروژه‌های متبوع امامی و منتفعان چه میشود؟

و از همه مهمتر این جماعت این را نمی‌گويند تکلیف سایر سرمایه‌های مشکوک وارده به هنر چیست؟ و اینکه از حالا به بعد آنها نیز به جریان شفاف سازی درباره منشأ سرمایه های وارده به حیطه سینما و شبکه خانگی، ملحق خواهند شد یا خیر؟

پی‌نوشت: ورای حکم صادره برای محمد امامی، برخی محصولاتی که با حمایت امامی تولید شد جزو آثار مطرح زمان خود بود و این یعنی آن که امامی ورای نحوه جذب سرمایه، حداقل میدانست طوری کاری کند که نتیجه قابل تحمل باشد. کافیست عملکرد او و مثلا به کارگیری حسن فتحی در توليد #شهرزاد را بگذارید کنار به کارگیری همین جناب فتحی در تولید #جیران تا تفاوت در استفاده از منابع، خود را نشان دهد… امامی در همان مدت زمان کوتاه فعالیت فهمید که نمی‌شود وقت را تلف شکست‌خورده‌ها کرد و و وااسفا که برخی از فعالان سه دهه‌‌ای سینما و بخصوص جماعت موسوم به ارگانی‌ هنوز به این حد از آگاهی هم نرسیده‌اند!

عاقبت کارت تهیه‌کنندگی محمد امامی؟؟!
عاقبت کارت تهیه‌کنندگی محمد امامی؟؟!




همکار سرمایه‌گذار دربند در حال گریم کاندیدای انتخابات!+عکس

سینماروزان/مسعود احمدی: به تازگی ساتیار امامی از عکاسان باسابقه در همکاری با نشریات اصلاح‌طلب، تصاویری منتشر کرده از گریم محسن رضایی.

تصاویری که ساتیار منتشر کرده مربوط به امسال نیست ولی گریموری که در عکسها دیده میشود عبدالله اسکندری است.

عبدالله اسکندری از گریمور های برجسته ایرانی است که شش سیمرغ فجر برای گریم آثاری مثل “بانو”، “ناصرالدین شاه…”، “لانتوری”، “ساحره”، “روز واقعه” و “آخرین بندر” کسب کرده است.

اسکندری در سالهای اخیر به خاطر همکاری با محمد امامی(سرمایه گذار دربند) در آثاری نظیر “خوب بد جلف”، “شاهگوش”، “دندون طلا” و “شهرزاد۲” شناخته می‌شود. اسکندری ازجمله افرادی بود که امضایش پای نامه حاشیه‌ساز آزادی از زندان امامی دیده می‌شد.

عبدالله اسکندری که در سریال “امام علی” به عنوان گریمور حضور داشت در سریال سوری “عمر” از محصولات ام.بی.سی (تحت‌الحمایه عربستان سعودی و امارات) هم کار گریم را برعهده گرفت!!

اسکندری که سابقه کار در سریال الف ویژه “مختار” را دارد، این روزها مشغول همکاری با سریال الف ویژه “سلمان فارسی” است.

انتشار تصاویر گریم محسن رضایی توسط عبدالله اسکندری با واکنشهای مختلفی از سوی مخاطبان مواجه شده به خصوص که عکاس هم سابقه همکاری با رسانه‌های اصلاح‌طلب دارد!!

خیلی‌ها می‌خواهند بدانند اصلاح‌طلبی ربطش با آقامحسن چیست و چرا برخی هنرمندان در آشکار یک حرف می‌زنند و درخفا کاری دیگر می‌کنند؟؟

برخی مخاطبان نیز با طعنه، رمز و راز موفقیت مادی در روزگار فعلی را حرکت برمبنای همین تناقضات دانسته‌اند؟

عبدالله اسکندری در حال گریم محسن رضایی/تصاویر امسال منتشر شده ولی طبق گفته عکاس، مربوط به امسال نیست
عبدالله اسکندری در حال گریم محسن رضایی/تصاویر امسال منتشر شده ولی طبق گفته عکاس، مربوط به امسال نیست

 




نظاره کنید استدلال مدیر تولید آثار اسکاری اصغر فرهادی را⇐محمد امامی[حتی اگر اختلاس کرده] یکی از مومن‌‌ترین و درست‌‌ترین آدم‌هایی بود که من در این سینما با او کار کردم چون پول آدمها را به موقع میداد!/تلویزیون، خوب نیست چون هنوز بابت “ن.خ” با ما تسویه نکرده!!

سینماروزان: اینکه میگویند حاکم اصلی روزگار ما ، پول است و با پول است که سختیها، آسان میشود و برای بسیاری هم منشأ پولی که استحصال میشود چندان، مهم نیست و آنچه اهمیت دارد دریافت بدون فوت وقت، پول است را هر روز بیشتر از روز قبل حس میکنیم.

به تازگی حسن مصطفوی که مدیر تولید آثار اسکاری اصغر فرهادی یعنی “جدایی…” و “فروشنده” بوده، گفتگویی تفصیلی با روزنامه متبوع دانشگاه آزاد “فرهیختگان” داشته و در این گفتگو ضمن ذکرخیر محمد امامی تهیه کننده بازداشتی “شهرزاد” از او با صفاتی نظیر “مومن” و “سالم” یاد کرده است.

مصطفوی ولی دل پری از رسانه ملی داشته و در حد امکان به نوازش مدیران رسانه ملی پرداخته است!

وجه افتراق امامی و رسانه ملی از منظر این مدیر تولید چه بوده؟؟؟ طبق گفته مصطفوی ، محمد امامی همواره به موقع پول میداده-بی آن که برای پول گیرندگان، مهم باشد که این پول از کجا آمده؟؟-ولی مدیران رسانه ملی هنوز بابت یک سریال نوروزی به مصطفوی بدهکارند!

اینکه مصطفوی صداقت این را داشته که بدون ژست انتلکت نمایان مدعی همراهی با تیره ردوزان، بی پروا از دلایل خود برای مومن بودن امامی بگوید ، همان قدر حائز اهمیت است که سرعت مادیگرایانه شدن جامعه ای که بالادستیان آن مدام درباره اهمیت معنویت سخن میرانند.

حسن مصطفوی که در سریال “شهرزاد” و در فیلم “گینس” با محمد امامی کار کرده میگوید: من به‌عنوان کسی که نزدیک‌‌ترین شخص به محمد امامی بودم، اعلام می‌‌کنم محمد امامی، یکی از سالم‌ترین، انسان‌‌ترین، مومن‌‌ترین و درست‌‌ترین آدم‌هایی بود که من در این سینما با او کار کردم. حالا هر کاری کرده، ولو اگر اختلاس کرده، مربوط به خودش است، به من ارتباطی ندارد. پول آدم‌‌ها را به موقع می‌‌داد، نمازش ترک نمی‌‌شد، اولین جمله‌‌اش این بود که در پروژه، دل کسی نشکند.

حسن مصطفوی با انتقاد از تلویزیون بیان میدارد: خیلی جالب است که تلویزیون آمد از ما برای تولید “ن.خ” تقدیر هم کرد ولی هنوز هزینه فصل اول ‌نون. خ‌ را با ما تسویه نکرده‌اند. من و مهدی فرجی از جیب خودمان پول گذاشتیم و به لطف خداوند، ما یکم به یکم هر ماه، پول تمام عوامل را دادیم و قبل از اینکه فیلمبرداری کار تمام شود، با همه عوامل تسویه کردیم و هیچ‌کس طلبکار نماند، ولی متاسفانه تلویزیون قدر تهیه‌‌کننده‌‌هایی مانند فرجی را نمی‌‌داند. من به خودم گفتم برای چه باید از جیبم خرج کنم و هیچ پولی به‌عنوان مجری طرح و جانشین تهیه‌‌کننده دریافت نکنم و تازه چهار، پنج ماه بعد، اصل پولم را بگیرم. شما فکر کن من اسفند‌ماه پولی را دادم و مرداد‌ماه، همان رقم را گرفتم. آن رقم اگر 10 هزار تومان بود با توجه به تورم موجود به پنج هزار تومان تبدیل شد. در تلویزیون تهیه‌‌کنندگانی باید کار کنند که سری‌‌سازی می‌‌کنند و با هر قسمتش، کار 6 ماهه را در چهار ماه جمع می‌کنند، روزی20 ساعت از عوامل کار می‌‌کشند بعد هر یک فصلی که می‌‌سازند می‌روند ملک می‌‌خرند. این تهیه‌‌کنندگان تا پنج سال پیش چیزی نداشتند، اما الان همه چیز دارند چون عوامل کار را استثمار کردند و برای خود دارایی فراوان دست و پا کردند. تهیه‌‌کنندگان تلویزیون از کجا وضع‌شان به این اندازه خوب شده؟ تلویزیون برای اینها خوب است برای من که می‌‌خواهم نرمال کار کنم و عواملم روزی 12 ساعت کار کنند و دستمزدها اول هر ماه پرداخت شود، خوب نیست.




تازه ترین اظهارات کیانوش عیاری سه سال بعد از توقیف “کاناپه”⇐ترانه علیدوستی تمایل بسیاری داشت که در “کاناپه”[که با حمایت سرمایه گذار بازداشتی “شهرزاد” تولید شد] بازی کند!!/ترانه حاضر بود موهایش را از ته بتراشد تا نقش اصلی “کاناپه” را بگیرد ولی ممکن بود برای ادامه کارش مشکل ایجاد شود!!/علی جنتی از طرح پوستیژ به سر بودن بازیگران زن “کاناپه” استقبال کرد و به من قول داد كه هر كاري بتواند براي پيشبرد اين طرح انجام دهد!!!/حجت ایوبی هم از این طرح باخبر بود و میگفت استفاده از كلاه‌گيس براي زنان در “کاناپه” باعث انقلابي در سينماي بعد از انقلاب خواهد بود!!

سینماروزان: “کاناپه”کیانوش عیاری یکی از رئالیستی ترین آثار سینمای ایران در مذمت اختلاف طبقاتی است ولی اصرار کارگردان بر نشان دادن زنان پوستیژ به سر در نماهای داخلی موجب شده که سه سال بعد از تولید این فیلم همچنان توقیف باشد.

به گزارش سینماروزان کیانوش عیاری که حین تولید “کاناپه” از حمایت محمد امامی سرمایه گذار بازداشتی “شهرزاد” بهره برده بود و بعدتر مدعی پس دادن پول امامی شد(!!) به تازگی در گفتگو با “اعتماد” از عطش بالای ترانه علیدوستی برای حضور در “کاناپه” گفته است!!

عیاری همچنین مدعی آگاهی تمام و کمال علی جنتی وزیر وقت ارشاد و حجت ایوبی رییس وقت سینما از پوستیژ به سر بودن بازیگران زن فیلم شده است.

کیانوش عیاری درباره روند انتخاب بازیگران دختر “کاناپه” گفت: چهار دختر جوان و دو خانم كه در حال عبور از جواني هستند بايد براي اين فيلم انتخاب مي‌شدند. يك خبر كوتاه باعث شد طي پنج روز  نزديك به 3 هزار و 250 خانم مراجعه كنند. وقتي ما به اين 3 هزار خانم گفتيم كه بايد موهاي‌شان را با نمره 4 كوتاه كنند همه قبول كردند ‌جز 30 نفر.

وی ادامه داد: تمام آنها موهاي‌شان را كاملا با نمره 4 كوتاه كردند. عكس تست گريم موجود است. البته خانم فريبا كامران هم در اين فيلم بازي دارند (مادر بابك حميديان) كه از ميان بازيگران حرفه‌اي انتخاب شدند.

عیاری با اشاره به تمایل بالای ترانه علیدوستی برای بازی در “کاناپه” بیان داشت: جلساتي با خانم ترانه عليدوستي براي ايفاي نقش دختر اصلي فيلم داشتيم. ترانه به من زنگ زد و ابراز تمايل كرد كه در فيلمم بازي كند و حتي قبول كرد و به من گفت كه موهايم را با نمره 4 مي‌زنم… خودم بسيار علاقه‌مند بودم كه او در فيلم «كاناپه» بازي داشته باشد. با تمام احترامي كه براي او قائلم به او گفتم ممكن است شرايطي براي اين كار پيش بيايد كه باعث اخلال كار شما در سينما شود.  من از او عذرخواهي كردم كه مبادا براي ادامه مسير كارشان در سينما مشكل به وجود بيايد. چون همان‌طور كه مي‌دانيد دلواپسان هميشه در راه هستند. ترانه در اين فيلم بايد موهايش را كوتاه مي‌كرد و كلاه‌گيس مي‌گذاشت و اين ممكن بود برايش مشكل‌ساز شود. او متقاعد شد ولي بالاخره فيلم «كاناپه» براي اين بازيگر فرصت خيلي خوبي براي بازي بود كه متاسفانه نشد؛ اما به‌ جاي او خانم فرگل فرح‌بخش بازي كرد.

عیاری با تأکید بر آگاهی علی جنتی وزیر وقت و حجت ایوبی رییس معزول سینما در استفاده از پوستیژ برای بازیگران زن “کاناپه”  گفت: با وزير وقت آقاي جنتي چند جلسه درباره استفاده از پوستیژ صحبت كردم ايشان از اين طرح استقبال كرد و به من قول داد كه هر كاري بتواند براي پيشبرد اين طرح (كه همان استفاده از كلاه‌گيس در فيلم‌هاست) انجام دهد. من به ايشان گفتم مي‌خواهم در فيلمم از كلاه‌گيس استفاده كنم و شما به عنوان بالاترين مقام فرهنگي در جريان روند كار باشيد.

عیاری ادامه داد: دو ماه بعد از جنتی با حجت ايوبي (رييس سازمان سينمايي در دولت گذشته) ديدار و جلسه داشتم. حجت ايوبي خاطرنشان كردند كه طرح استفاده از كلاه‌گيس براي خانم‌ها در فيلم باعث انقلابي در سينماي بعد از انقلاب خواهد بود. جلسات انجام شد و فيلم هم ساخته شد؛ اما متاسفانه با تمام اين رايزني‌ها كه انجام شد، فيلم در دوراني آماده نمايش شد كه وزير وقت عوض شد و آقاي ايوبي هم از سازمان سينمايي رفت و من ماندم و فیلمم!!!




پرسشهایی از منادیان نورس شفاف‌سازی درباره سرمایه‌گذار «شهرزاد»⇐چرا نمی‌پرسید چه کسی برای این سرمایه‌گذار، کارت تهیه‌کنندگی صادر کرد؟ و کدام مقام صنفی در جامعه تهیه کنندگان، دخترش را بدل کرد به بازیگر کاراکتری موثر در سریال ایشان؟/چرا درباره شرکای سینمایی این سالهای ایشان طرح سوال نمی‌کنید؟ چرا نمی‌گویید کدام سینماگران بظاهر ارزشی و کدام روشنفکرنمایان کنار ایشان موفق به تولید شدند؟/چرا درباره هیأت داورانی حرف نمی‌زنید که ۹ سیمرغ را یکجا تقدیم به فیلم چرک این سرمایه‌گذار کرد؟؟/چرا درباره حمایت مجلات متبوع خویش از فیلمهای تولیدشده توسط این سرمایه گذار حرفی نمیزنید؟/  چرا از همراهی هم‌مجله‌ایهای خود با محافل این سرمایه گذار چیزی نمی‌گویید؟/چرا از مجله شبه‌انتلکتی نمی‌گویید که برای سریال این سرمایه‌گذار پرونده پر و پیمان درآورد؟/ چرا نمی‌گویید داداش کوچیکه کدام کارگردان با حمایت ایشان فیلمی ساخته که در بخش فیلم اولیهای فجر است؟ /چرا نمی‌گویید کدام سریال ایشان با تهیه‌کنندگی یک نیروی سابقا ارزشی و اخیرا انتلکت بدون داشتن پروانه ساخت در مسیر تولید است؟/چرا نمی‌گویید همین تهیه‌کننده با کدام پروژه مطبوع رسانه‌های ارزشی در بخش مسابقه فجر است؟/چرا نمی‌گویید تکلیف اموال ایشان چیست؟ آیا به مانند داستان فیلمی محصول خودشان گرفتار مصادره خواهد شد یا …؟

سینماروزان: الحمدلله که در سایه فضای پیشروانه‌‌ای که در سالهای اخیر از سوی معدود ژورنالیستها و رسانه‌های مستقل حیطه سینما شکل گرفته حتی آنها که زمانی جرأت طرح پرسش پیرامون منابع مالی پروژه‌های مشکوک را نداشتند نیز به قافله تکفیرکنندگان این پروژه‌ها و صاحبان آنها میپردازند.

اگر این روزها گشتی در فضای رسانه‌های سینمایی بزنیم می‌بینیم که اغلب زوم کرده‌اند بر محمد امامی سرمایه‌گذار سریال «شهرزاد»؛ سرمایه‌گذاری که چهار سال قبل وقتی با شراکت محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری پروژه «شهرزاد»ی که ابتدا اسماعیل عفیفه پروانه ساختش را گرفته بود روی غلتک انداخت فقط این سینماروزان و یکی دو رسانه مستقل دیگر بودند که درباره اش نوشتند!

وقتی برای اولین بار در سینماروزان به صراحت درباره حضور داماد محمد شریعتمداری در تولید یک سریال خانگی گزارشی مبسوط ارائه کردیم(اینجا را بخوانید) نه از آن توئیت‌نویس متصل به ملکه(؟) خبری بود و نه آنها که این روزها داعیه‌دار شفاف سازی مالی پروژه‌های این سرمایه گذاران شده اند. بعدتر و زمانی که درباره صدور کارت تهیه کنندگی برای محمد امامی توسط خواهر همسر معمار سینمای گلخانه ای نوشتیم(اینجا را بخوانید) نه تنها این جماعت وسط لحاف گز کرده بودند بلکه برخی شان نیز مشغول برگزاری نشست برای همان سریال و مشاوره دادن به متنهای سرمایه گذاران بودند.

به هنگام اولین بازداشت محمد امامی باز خبری از این جماعت نبود و چهار سال بعد و تازه نه پس از بازداشت دوم بلکه پس از انتشار شرح اتهامات وی در دادگاه متهمان بانک سرمایه است که این جماعت منادی شفاف سازی سروکله شان پیدا شده. برای سینماروزان اسباب خرسندی است که به نوبه خود اسباب رشد تهور در این جماعت را فراهم کرده و باعث شده حالا آن قدر جرأت داشته باشند که پویش شفاف سازی مالی راه بیندازند ولی این شفاف سازی ابتر است به دلایلی که در ادامه می‌آید:

اول. آنها که این روزها منادی شفاف سازی شده‌اند چرا همچنان جرأت ندارند بپرسند چه کسی برای امامی کارت تهیه کنندگی صادر کرد؟ و کدام مقام صنفی در جامعه تهیه کنندگان، دخترش را بدل کرد به بازیگر کاراکتری موثر در سریال «شهرزاد»؟

دوم. منادیان نورس شفاف‌سازی چرا درباره شرکای سینمایی این سالهای امامی طرح سوال نمیکنند؟ چرا درباره همراهی حمید فرخ نژاد، سعید ملکان، مانی حقیقی، سعید سعدی و محمدحسین قاسمی با امامی و تولید «خوب بد جلف»، «ابد و یک روز»، «خوک»، «مغزها…» و «مصادره» حرف نمیزنند؟ «ابد و یک روز» همان فیلمی است که به ناگاه یازده سیمرغ جشنواره سی و چهارم فجر را گرفت؛ جشنواره ای که از ابوالحسن داوودی تا جمال ساداتیان و منوچهر شاهسواری در هیأت داوران آن حاضر بودند! هیچ کدام از این چهره ها حواسشان نبود سرمایه تولید فیلم را چه کسی فراهم کرده؟؟

سوم. منادیان نورس شفاف‌سازی چرا درباره حمایت مجلات متبوع خویش از فیلمهای تولیدشده توسط این سرمایه گذار حرفی نمیزنند؟ چرا اینها از پرونده ویژه مجله خود برای «شهرزاد» صحبت نمی‌کنند؟ ایشان چرا از همراهی هم‌مجله‌ایهای خود با محافل این سرمایه گذار چیزی نمی‌گویند؟ دقیقا بیایند و بگویند چه کسی بود که در یک مجله شبه‌انتلکت سینمایی(!) برای سریال امامی پرونده ای پر و پیمان تدارک دید؟

چهارم. چرا منادیان نورس شفافیت که از مجله‌درآورندگان برای «شهرزاد» تا یک فیلمساز سابقا همکار با آقازاده سیاسی و فیلمسازی که مدام با همکاری بانکها و فارابی فیلم ساخته را شامل میشود، مدام میگویند نباید فیلمهای اخیر امامی وارد جشنواره شود ولی نمیگویند امامی با کدام فیلمها متقاضی حضور در جشنواره شده؟؟ اگر واقعا متهور شده‌اید رک و راست بگویید داداش کوچیکه کدام کارگردان با حمایت ایشان فیلمی ساخته که در بخش فیلم اولیهاست؟ اگر واقعا به دنبال شفاف سازی هستید بگویید کدام سریال ایشان با تهیه‌کنندگی یک نیروی سابقا ارزشی و اخیرا انتلکت بدون داشتن پروانه ساخت در مسیر تولید است؟ و همین تهیه کننده با کدام فیلم در بخش مسابقه فجر حاضر است؟

پنجم. منادیان نورس شفاف‌سازی ورای اینکه باید بپرسند آیا بخشی از سرمایه‌های این متهم برای رد گم کردن به سمت حمایت از تولیدهای استراتژیک با مضمون قتل زن‌داداش یک تروریست یا تحقیر قتلهای زنجیره ای رفته تا اسباب تسهیل تولید سریالهای روتین اش را فراهم کند(؟) حتما در این باره هم طرح سوال کنند که اموال این سرمایه‌گذار الان کجاست؟ و آیا همان طور که در یکی از فیلمهای متبوع ایشان یعنی «مصادره» دیدیم آیا این اموال هم گرفتار مصادره خواهد شد یا از تمام اتهامات وارده تبرئه خواهد شد و به دامن پاک تولید بازخواهد گشت؟




در دیالوگ مجازی یک فعال رسانه‌ای با بازیگر پروژه پرهزینه «استرداد» مطرح شد⇐ آقای فرخ‌نژاد! شما مگر خودتان گرین کارت آمریکا ندارید؟؟؟/آقای فرخ‌نژاد! چقدر از اموال شما در آمریکا سرمایه‌گذاری شده؟ چقدر از ریالهای هشتاد میلیون مردم ایران را به دلار تبدیل و در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده‌اید؟/آقای فرخ‌نژاد! چرا یک بار یک پست درباره محمد امامی نمی‌گذارید و به مخاطبان درباره رابطه‌تان با تهیه‌کننده «شهرزاد» چیزی نمی‌گویید؟/آقای فرخ‌نژاد! برای بازی در «استرداد» چقدر مالیات دادید؟/آقای فرخ‌نژاد! چرا با ده درصد پول آپارتمان‌تان در آمریکا، یک مدرسه در آبادان نساختید؟؟/آقای فرخ‌نژاد! شما نماد کسی هستید که با قالیباف فالوده می‌خورده و با روحانی بستنی می‌زند و زمانی هم از پروژه‌های دولت احمدی‌نژاد حقوق کلان گرفت!/به نقدهایتان ادامه دهید اما فضا را آلوده نکنید تا راه اصلاح و اندیشه در این کشور بسته نشود

سینماروزان: حمید فرخ نژاد بازیگری که در دولت دوم محمود احمدی نژاد به واسطه ایفای نقش در پروژه پرهزینه «استرداد» در مظان پرسشهای مرتبط با رقم دستمزدش در این پروژه قرار گرفت، مدتی است از طریق صفحه اجتماعیش واکنشهایی انتقادی نسبت به اوضاع بحرانی اقتصاد نشان میدهد!

پخش یکی از این انتقادات از شبکه ماهواره ای «من و تو» با اعتراض علی علیزاده فعال رسانه ای مقیم لندن مواجه شد که از وی خواست در عین پیوستن به کمپین شفاف سازی مالی، با نوشته هایش، سوخت ماشین جنگی «من و تو» را تأمین نکند.

حمید فرخ نژاد زودتر از حد تصور و با اشاره به احضارش جهت توضیح پاره‌ای مسائل(!) به علیزاده واکنش نشان داد و به او طعنه زد که از کیلومترها دورتر از وطن به فکر مردم ایران است!! فرخ نژاد از علیزاده خواست کارش را بکند و به شغلش برسد و اجازه دهد تاریخ درباره عملکرد آنها قضاوت کند.

واکنش فرخ نژاد، بی پاسخ نماند و علی علیزاده در یادداشتی بلندبالا با اشاره به برخی تناقضات کارنامه فرخ نژاد، پرسشهایی صریح را خطاب به او طرح کرد.

متن یادداشت علیزاده را بخوانید:

اول- من یک فعال سیاسی و رسانه‌ای هستم. تمام زندگیم همین جا شفاف روبروی شما و مخاطبانم است. اگر گمان میکردم دستگیر کردن شما ذره‌ای امنیت هشتاد میلیون ایرانی را بیشتر تأمین میکند و مانع ایجاد یک سوریه و لیبی دیگر میشود مطمئن باشید به شکل علنی می‌نوشتم فرخ نژاد باید دستگیر شود. آنقدر هم در این سالها دروغ از مدعیان صنعت حقوق بشر شنیده‌ام که نگران قضاوت و‌ حمله شان نمی‌بودم. اما معقدم هرگونه برخورد امنیتی با افرادی مثل شما در سالهای گذشته فقط و فقط باعث ایجاد مظلوم نمایی کاذب و محبوبیت کاذب برای افرادی مثل شما و گفتار سیاسی تان شده که صریحا معتقدم گفتار استعماری و وطن‌ستیزانه است. نه. آقای فرخ نژاد. شما و بقیه سلبریتی‌هایی که این سالها الفبای غیرت ملی را زیر سوال بردند باید در مقابل افکار عمومی احضار و محاکمه شوند. شفاف شفاف. مقابل چشمهای مردم. نه اینکه…

دو- آقای فرخ‌نژاد! گفته‌اید چهل سال است با سکوت رسانه‌ها، عده‌ای مال مردم خور و غارتگر بیت‌المال پولها را به حوالی جایی که من هستم برده‌اند. آقای فرخ نژاد. حوالی جایی که من هستم دقیقا یعنی کجا؟ شما مگر خودتان گرین کارت آمریکا ندارید؟ چقدر از اموال شما در آمریکا سرمایه‌گذاری شده؟ چقدر از ریالهای هشتاد میلیون مردم ایران را به دلار تبدیل کرده‌ و در آمریکا و کانادا به شکل ملک و آپارتمان سرمایه‌گذاری کرده‌اید؟

سه- آقای فرخ‌نژاد! شما دوستی عمیق و همکاری حرفه‌ای جدی با محمد امامی داشته‌اید. با او و فرزندانش در کانادا و آمریکا رفت و آمد خانوادگی هم دارید. چرا یک بار یک پست درباره محمد امامی نمیگذارید و به مخاطبانتان حقیقت رابطه تان با محمد امامی را نمی‌گویید؟ چرا نمیگویید محمد امامی تهیه کننده سریال «شهرزاد» کسی است که … شما که اهل شفافیت هستید چرا بعد از پنج سال سکوت یک پست ناقابل درباره محمد امامی نمی‌گذارید و رابطه خودتان با این فرد شفاف سازی نمیکنید؟

چهار- جناب آقای فرخ نژاد! از شخصیتهای فرهنگ خودمان نقل قول و حدیث نمی‌آورم. از رییس جمهور آمریکایی می‌آورم که گرین کارتش را دارید و پولی که از اقتصاد ایران در می آورید را سالی چند ماه آنجا خرج و سرمایه گذاری میکنید. جان اف کندی رییس جمهوری آمریکا میگوید: «نپرس کشورم برای من چه کرده. بپرس تو برای کشورت چه کردی؟» حالا من از شما میپرسم. فقط یک فقره دستمزد شما در سال نود و دو برای فیلم «استرداد» …تومان بود. با این پول چه کردید؟ چقدر برایش مالیات دادید؟ راستی شما که بچه آبادان هستید این سالها میتوانستید با ده درصد پول یک آپارتمان تان در آمریکا، یک مدرسه در ابادان بسازید؟ چرا نساختید؟

پنج- آقای فرخ نژاد! شما نماد هستید؛ نماد …زوال فرهنگی. شما نماد کسی هستید که با محمد باقر قالیباف فالوده میخورد و نیم ساعت بعدش با حسن روحانی بستنی میزند تا هر کدامشان رییس جمهور شدند او دستمزدهایش را از دست ندهد. شما نماد کسی هستید که سال هشتاد و هشت منتقد نظام بودید و همزمان هم از پروژه های نهادهای دولت احمدی نژاد حقوق های کلان میگرفتید و در فیلم هایشان بازی میکردید. شما کسی هستید که در فرهنگ عامه میگویند «بچه زرنگ». و شما تازه به جای اینکه از نداشتن اصول اخلاقی سرافکنده شوید دو قورت و نیم تان باقی است و به این بچه زرنگ بودن افتخار هم میکنید. اما بچه زرنگ بودن شما و رفقایتان مثل محمد امامی امروز کار ما را به اینجا رسانده. کسی از شما نخواسته نقد نکنید. بلکه خواسته با دشمن خارجی همکاری نکنید و با نویز و عربده‌کشی فضا را آلوده نکنید تا راه اصلاح و اندیشه و تغییر در این جامعه بسته نشود. تا آنها که سلامت مالی و اخلاقی ‌شان اثبات شده است و ذهن شان هم مستعمراتی و غربزده نیست، پا به میدان بگذارند و بدون اینکه به دشمن پاس گل بدهند، مقابل فساد و ناکارآمدی بایستند. نه کسانی که رفیق دزد هستند و شریک قافله!!!




تناقض درجه اول⇐محسن چاووشی که این سالها حمایت «ژن خوب»ها و جریانات متصل(!) را داشته در آلبوم تازه‌اش می‌خواند: دلیر ماندی و نان را به خون زدی که نمیری!!

سینماروزان: محسن چاووشی در روزهای اخیر به خاطر عدم ارائه مجوز آلبومی به نام «ابراهیم» و تهدیداتش مبنی بر انتشار بی مجوز این آلبوم در کانون توجه قرار گرفته است. رفتاری که با واکنش مدیر دفتر موسیقی ارشاد مبنی بر صدور مجوز با انجام اصلاحات همراه شد.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع دمویی از آلبوم «ابراهیم» هم توسط محسن چاووشی منتشر شده که در بخشی از آن چاووشی چنین میخواند: تو را که بست به گاری که روز مزد عذابی/لگد زدند به شیری که صبر غرش او بود/شکست یوزیلنگی که رام و آینه‌خو بود/و از فراز دهانی سقوط کرد عقابی/دلیر ماندی و نان را به خون زدی که نمیری/به هرزه پا ندواندی از این دوندگی آخر/ چه میرسد به جماعت جز آخوری و طنابی

اینکه چاووشی در این قطعه کوشیده ولو به نماد هم که شده از گرفتاریهای کف جامعه بگوید قابل تأمل است اما چگونه میتوان از مخاطبی که در این سالها مراودات مختلف چاووشی با افراد و جریانهای متصل(!) را دنبال کرده انتظار داشت همدردی چاووشی را بپذیرد؟؟

محسن چاووشی به غیر از همین آلبوم «ابراهیم» که با حمایت هادی حسینی برادرزاده محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دوم احمدی نژاد و شوهرخواهر اصغر پورمحمدی از مدیران سالیان رسانه ملی تولید شده در آلبوم قبلیش هم از حمایت حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف که مدعی «ژن خوب» داشتن بود بهره برد.

ایشان در سریال «شهرزاد» هم از حمایت محمد امامی تهیه کننده ای که به خاطر درگیری با ماجرای پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان مدتی در بازداشت به سر می برد برخوردار بود ضمن اینکه ایشان در ماههای اخیر همکاریهایی هم با موسسات ارگانی وابسته به سازمان هنری-رسانه‌ای اوج داشته است.

در این شرایط آیا مخاطبان همدردی چاووشی را می‌پذیرند؟ و آیا این همدردی مصداق بارز رطب خوردن و در عین حال منع رطب کردن نیست؟

بخشهایی از اجرای چاووشی را اینجا ببینید.




فهرست نامزدیهای «جشن بدون مراسم» خانه سینما اعلام شد⇐رقابت نزدیک محمد امامی و مجری درگیر در پرونده تخلفات ثامن‌الحجج با سازمان ارزشی متمول و فارابی!!؟؟

سینماروزان: فهرست نامزدیهای «جشن بدون مراسم»(!) خانه سینما اعلام شد آن هم با قرارگیری نام دو فیلم «خوک» و «بدون تاریخ بدون امضاء» در صدر آمار نامزدیها.

«خوک» که با حمایت محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» تولید شده در ده رشته نامزد شده است. «بدون تاریخ…» هم که نام احسان علیخانی مجری اخیرا درگیر در ماجرای تخلفات موسسه ثامن الحجج را به عنوان شریک سرمایه گزار و بعدتر تهیه کننده داشت نیز در ده رشته نامزد شده است! جالب است که «بدون تاریخ…» در رشته بهترین فیلم که جایزه اش به تهیه کنندگان تعلق میگیرد نامزد است اما نامی از علیخانی به عنوان تهیه کننده نیامده و به نام تهیه کننده ای که پروانه ساخت گرفته بسنده شده است!!!

«خفگی» با هفت نامزدی در رده بعدی نامزدیهاست.

«عصبانی نیستم» که تسهیلات 300میلیونی فارابی را داشته و «به وقت شام» که با حمایت مستقیم سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شده هر کدام با 5 نامزدی از دیگر آثاری هستند که در جشن خانه سینما به آنها توجه شده است.

فهرست کامل نامزدهای جشن خانه سینما که به مانند اغلب محافل دولتی، جریان سینمایی مستقل در آن در اقلیت به سر می‌برد، به شرح زیر است:

بهترین فیلم:

1-علی جلیلوند برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء»
2-محمد خزاعی برای فیلم به وقت شام»
3-مانی حقیقی برای فیلم «خوک»
4-رضا درمیشیان برای فیلم «عصبانی نیستم»
5-جهانگیر کوثری برای فیلم «فراری»

بهترین کارگردانی:

1-اصغر یوسفی نژاد برای فیلم ائو (خانه)
2-وحید جلیلوند برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-ابراهیم حاتمی کیا برای فیلم به وقت شام
4-فریدون جیرانی برای فیلم خفه گی
5-مانی حقیقی برای فیلم خوک
6-رضا درمیشیان برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین فیلمنامه:

1-علی زرنگار و وحید جلیلوند برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-رضا مقصودی و افرا جورابلو برای فیلم خجالت نکش
3-مانی حقیقی برای فیلم خوک
4-فرید مصطفوی و ابوالحسن داودی برای فیلم زادبوم
5-امیر عربی برای فیلم سارا و آیدا
6-رضا درمیشیان برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین فیلمبرداری:

1-پیمان شادمان فر برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-مسعود سلامی برای فیلم خفه گی
3-داود امیری برای فیلم دلم میخواد
4-فرشاد محمدی برای فیلم قاتل اهلی
5-بهرام بدخشانی برای فیلم نگار

بهترین تدوین:

1-مهرداد خوشبخت برای فیلم به وقت شام
2-محمدرضا موئینی و هدا موئینی برای فیلم بیست و یک روز بعد
3-بهرام دهقانی برای فیلم خفه گی
4-احمد مرادپور برای فیلم سارا و آیدا
5-حسن حسندوست برای فیلم فراری
6-بهرام دهقانی برای فیلم نگار

بهترین بازیگر نقش اول زن:
1- محدثه حیرت برای فیلم ائو (خانه)
2- شبنم مقدمی برای فیلم خجالت نکش
3- الناز شاکردوست برای فیلم خفه گی
4- فرشته حسینی برای فیلم رفتن
5- غزل شاکری برای فیلم سارا و آیدا
6- زهرا داودنژاد برای فیلم شماره 17 سهیلا

بهترین بازیگر نقش اول مرد:

1- امیر آقایی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2- نوید محمد زاده برای فیلم خفه گی
3- حسن معجونی برای فیلم خوک
4- حامد بهداد برای فیلم سد معبر
5- نوید محمدزاده برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین بازیگر نقش مکمل زن:

1-زکیه بهبهانی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-پانته آ پناهی ها برای فیلم جشن دلتنگی
3-لیلی رشیدی برای فیلم خوک
4-پگاه آهنگرانی برای فیلم سارا و آیدا
5-مهتاب کرامتی برای فیلم ناخواسته

بهترین بازیگر نقش مکمل مرد:

1-فرید سجادی حسینی برای فیلم ایتالیا ایتالیا
2-نوید محمد زاده برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-اکبر زنجانپور برای فیلم پل خواب
4-مسعود کرامتی برای فیلم چهار راه استانبول
5-نادر فلاح برای فیلم سد معبر
6-بهرام افشاری برای فیلم کارگر ساده نیازمندیم

بهترین موسیقی فیلم:

1-آرمان موسی پور برای فیلم چهار راه استانبول
2-کارن همایونفر برای فیلم خفه گی
3-پیمان یزدانیان برای فیلم خوک
4-ستار اورکی برای فیلم فیلشاه
5-بهزاد عبدی برای فیلم قاتل اهلی
6-امیر معینی برای فیلم ملی و راههای نرفته

بهترین طراحی صحنه:

1-محسن نصراللهی برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
2-کامیاب امین عشایری برای فیلم بیست و یک روز بعد
3-حجت اشتری برای فیلم سد معبر
4-کیوان مقدم برای فیلم مالاریا
5-امیر اثباتی برای فیلم هجوم

بهترین طراحی لباس:

1-سارا سمیعی برای فیلم اسرافیل
2-کامیاب امین عشایری برای فیلم بیست و یک روز بعد
3-نازنین خزائی برای فیلم تابستان داغ
4-نگار نعمتی برای فیلم خوک
5-امیر اثباتی برای فیلم هجوم

بهترین صدابرداری:

1-جهانگیر میرشکاری و مهدی ابراهیم زاده برای فیلم اسرافیل
2-امین میرشکاری برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-طاهر پیشوایی برای فیلم به وقت شام
4-رشید دانشمند برای فیلم پل خواب
5-پرویز آبنار برای فیلم فراری

بهترین صداگذاری:

1-علیرضا علویان برای فیلم به وقت شام
2-محمود موسوی نژاد برای فیلم جشن دلتنگی
3-آرش قاسمی برای فیلم حریم شخصی
4-امیر حسین قاسمی برای فیلم خوک
5-محمدرضا دلپاک برای فیلم عصبانی نیستم

بهترین چهره پردازی:

1-محسن ملکی برای فیلم آپاندیس
2-عبدالله اسکندری برای فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء
3-عباس عباسی برای فیلم چهار راه استانبول
4-مهرداد میرکیانی برای فیلم خوک
5-نوید فرح مرزی برای فیلم مصادره

بهترین جلوه های میدانی:

1-حمید رسولیان برای فیلم اشنوگل
2-محسن روزبهانی برای فیلم به وقت شام
3-آرش آقابیگ برای فیلم خفه گی
4-ایمان کرمیان برای فیلم خوک
5-عباس شوقی برای فیلم سوگ

بهترین جلوه های بصری:

1-سید هادی اسلامی برای فیلم به وقت شام
2-فرید ناظرفصیحی برای فیلم چهار راه استانبول
3-بهنام خاکسار برای فیلم سارا و آیدا
4-امیر ولیخانی برای فیلم شکلاتی




یک رسانه راهبردی خبر داد⇐رقابت تهیه‌کننده «شهرزاد» با یک سازمان ارزشی در جشنواره سی و ششم فجر

سینماروزان: انتشار فهرست ۲۵ فیلمی که امسال در جشنواره فیلم فجر به نمایش درخواهد آمد در کنار تحلیلها و اظهارنظرات مختلفی که در رسانه های سیاسی و غیرسیاسی داشته با واکنش قابل تأمل هفته‌نامه راهبردی «هم‌قلم» مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان این هفته نامه با مرور فیلمهایی که سازمان هنری-رسانه ای اوج در جشنواره دارد و همچنین فیلمهایی که محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» را به عنوان حامی تولید داشته اند رقابت اصلی جشنواره را بین آن سازمان ارزشی و این تهیه کننده حقیقی دانسته است.

متن تحلیل «هم‌قلم» را بخوانید:

فهرست اسامی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره سی و ششم فجر در حالی اعلام شد که حضور گل درشت محصولات ارگانی بیش از هر چیز جلب توجه می‌کند.

«امپراطور جهنم» محصول انجمن سینمای دفاع مقدس، «به وقت شام»، «تنگه ابوغریب» و «سوءتفاهم» هر سه از محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج، «سرو زیر آب» محصول سه ارگان حوزه هنری، فارابی و تصویرشهر و همچنین «فیلشاه» محصول مشترک فارابی و تصویرشهر از جمله محصولات ارگانی حاضر در فهرست فیلمهای بخش مسابقه هستند.

در کنار این آثار ارگانی حضور محمد امامی تهیه کننده سریال «شهرزاد» که سال قبل به دلیل درگیری با پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان مدتی را در بازداشت به سر می‌برد با حمایت از سه فیلم در جشنواره جالب توجه است.  «مغزهای کوچک زنگ زده»، «مصادره» و «بمب» از جمله این فیلمها هستند.

اینکه ارگانی‌ها در مهمترین جشنواره سینمایی کشور، یک سرمایه گزار خصوصی را به عنوان رقیب اصلی دارند که با «شهرزاد» به ناگاه در کانون توجهات قرار گرفت جالب به نظر می رسد. در میان فیلمهای ارگانی جشنواره بیش از همه ژانر دفاع مقدس جلب توجه می‌کند اما فیلمهای امامی شامل یک کمدی، یک درام اجتماعی و یک درام تاریخی هستند؛ تاریخی در اینجا ناظر به «بمب» است که داستانش در دهه ۶۰ می گذرد.




پرسش یک رسانه مستقل درباره شباهت «خوک»مانی حقیقی با پروژه ناتمام بهرام بیضایی⇐آیا «حسن» معادل «پروا نیازی» است؟

سینماروزان: نام تازه ترین فیلم مانی حقیقی با عنوان «خوک» به مانند فیلم قبلیش «اژدها وارد میشود» به عنوان یکی از آثار حاضر در بخش مسابقه جشنواره برلین اعلام شد و همین اعلام نام که همراه بود با انتشار خلاصه داستان این فیلم کمدی، موجب گمانه زنی یک رسانه درباره شباهتهای میان این فیلم با پروژه ناتمام «لبه پرتگاه»بهرام بیضایی شد.

رسانه مستقل «نمایش خانگی» به بهانه حضور تهیه کننده «شهرزاد» به عنوان سرمایه گزار «خوک» پرسشهایی را درباره شباهتهای پیرنگ این فیلم و «لبه پرتگاه»بیضایی طرح کرده است.

متن گزارش این رسانه را بخوانید:

محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» که امسال با آثاری همچون «مصادره»، «مغزهای کوچک زنگ زده» و «بمب» رقیب اصلی سازمان هنری-رسانه ای اوج در جشنواره فیلم فجر است به جشنواره برلین راه پیدا کرد.

محمد امامی با فیلم «خوک»مانی حقیقی به بخش مسابقه جشنواره برلین راه پیدا کرده است.

«خوک» که نقش اصلیش را حسن معجونی بازی میکند داستان یک سینماگر شکست خورده را روایت میکند که درگیر یک پرونده قتل میشود. هرچند «خوک» یک کمدی است اما شباهتهایی دارد با تریلر جنایی «لبه پرتگاه»بهرام بیضایی که بنا بود در میانه دهه هشتاد تولید شود اما به دلیل اختلافات بیضایی با حمید اعتباریان تهیه کننده به جایی نرسید.

در «لبه پرتگاه» این یک بازیگر زن شناخته شده به نام «پروا نیازی» بود که در یک ظاهرسازی تمام عیار متهم به قتل می‌شد و در «خوک» یک کارگردان مرد شناخته شده به نام «حسن» است که متهم به قتل می شود!

«حسن» در «خوک» متهم است به قتل سریالی یک گروه از کارگردانان سرشناس سینما(!!) و «پروا نیازی» در «لبه پرتگاه» متهم است به قتل جسدی که در صندوق عقب خودروی گروه تولید فیلم یافت شده است!!!

لیلا حاتمی، لیلی رشیدی، پری ناز ایزدیار، سیامک انصاری، علی باقری، مینا جعفرزاده، آیناز آذرهوش و رضا یزدانی، بیوک میرزایی، سهیلا رضوی و علی مصفا دیگر بازیگران «خوک» هستند؛ فیلمی که در جشنواره امسال فجر هم حاضر نیست و باید منتظر زمان اکران آن ماند تا متوجه شباهتهای بیشتر با پروژه ناتمام بیضایی شد.




گلایه‌های مصطفی زمانی از تیم تولید «شهرزاد»⇐«شهرزاد۲» را دیرتر شروع کردند که دیرتر دستمزد دهند!/خیلی دلشان می‌خواهد ادای هنرمندان را درآورند اما ادا درآوردن هم هنر می‌خواهد!

سینماروزان: فصل دوم سریال «شهرزاد» در آستانه عرضه از شبکه خانگی قرار دارد و آن هم بعد از کلی حواشی که حین تولید فصل دوم به خاطر بازداشت تهیه کننده سریال و بعدتر درگیری سرمایه گذار 60 درصدی سریال با تهیه کننده پیش آمد.

به گزارش سینماروزان «شهرزاد2» به مانند فصل اول از مثلث شهاب حسینی-ترانه علیدوستی-مصطفی زمانی سود می برد. زمانی که در فصل اول این سریال نقش یک عاشق ناکام را بازی کرد در ابتدای فصل دوم کامروا خواهد شد اما این کامروایی هم دیری نخواهد پایید.

زمانی که این روزها یک درام ماجرایی مهیج به نام «تیک آف» را روی پرده دارد به تازگی در گفتگویی با «اعتماد» گلایه هایی کرده از تیم تولید «شهرزاد2». این بازیگر درباره عقب افتادن تولید فصل دوم بیان داشت: پروژه «شهرزاد» چند بار عقب افتاد و من از جايي به بعد خسته شدم. با اينكه گروه تهيه و توليد هميشه خيلي بزرگ‌منشانه مصاحبه مي‌كنند ولي همه‌شان تقريبا شبيه هم هستند، حتي در مسووليت‌پذيري‌شان! وعده‌هاي همه‌شان از جنس هم است و خيلي‌هاي‌شان هنرمند نيستند.

این بازیگر با اشاره به تهیه کنندگان سریال ادامه داد: درصد كمي از تهيه‌كننده‌ها هنرمندند. البته خيلي دل‌شان مي‌خواهد اداي هنرمندها را دربياورند البته نمي‌دانند اين ادا درآوردن هم خودش يك هنر است كه آنها اين هنر را هم ندارند. مي‌گويند اداي مرد درآوردن هم هنر مي‌خواهد!

زمانی با اشاره به تأخیر تولید فصل دوم افزود: ما ديديم كه عوامل تهيه و توليد «شهرزاد» خيلي دوست دارند ديرتر پروژه را شروع كنند كه دستمزدها را ديرتر بدهند براي همين من براي بازي در فيلم «سارا و آيدا» مازيار ميري قرارداد بستم. دو روز اين كار با سريال «شهرزاد» تداخل پيدا كرد.




«شهرزاد۲» در آستانه عرضه خبرساز شد⇔از ماجرای خروج از کشور تهیه‌کننده تا انتقادات یک نماینده مجلس و توضیحات روابط عمومی سریال درباره همه اینها

سینماروزان: فصل دوم «شهرزاد» از 29 خردادماه به شبکه خانگی می آید و یک هفته مانده به عرضه اولین قسمت از فصل دوم، یک فیلم یک ساعته حاوی خلاصه فصل اول به همراه سکانسی ویژه از فصل دوم ارائه شده است.

به گزارش سینماروزان این فیلم که «قصه های شهرزاد» نام دارد از رسانه «لوتوس پلی» قابل خرید است.

در این اوضاع سفر چندی قبل محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» به کانادا هم خبرساز شده است. امامی که سال قبل به دلیل اتهاماتی مرتبط با صندوق ذخیره فرهنگیان بازداشت شده و البته در ابتدای سال جدید آزاد شده بود به تازگی برای حضور در نمایش فیلم «خوب بد جلف» و برگزاری نشستهای مرتبط با آن به کانادا رفته بود و همین خروج از کشور بود که پرسش برانگیز شد.

همین خروج از کشور چندروزه موجب شد جبار کوچکی نژاد نماینده مجلس و رییس کمیسیون تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان در گفتگو با خبرگزاری مجلس به انتقاد از چگونگی خروج از کشور نامبرده بپردازد. کوچکی نژاد گفت: باید مراقبت شود افرادی که در جریان تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان بازداشت شدند و تا تعیین تکلیف دادگاه خود آزاد هستند، فرار نکنند. تاکنون چند نفر متهم مرتبط با پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان را در هنگام خروج از کشور و در فرودگاه از هواپیما پایین آورده و برگردانده‌اند؛ اما فردی همچون محمد امامی به خارج از کشور سفر کرد؛ لذا معتقدم چنین مسائلی به روند کار آسیب می‌رساند.

وی ادامه داد: وقتی که فردی را به اتهامی بازداشت می‌کنند، حتی در زمان آزادی با قرار وثیقه نیز باید از او مراقبت به عمل آید و به ارگان‌های مختلف کشور اعلام کنند که این‌ افراد ممنوع‌الخروج هستند. این افراد تا زمان روشن شدن اتهام و تکلیف‌شان نباید از کشور خارج شوند و اگر محرز شد جرمی مرتکب نشدند، آزاد هستند به خارج از کشور و هرجایی که می‌خواهند بروند. دونفر از متهمان این پرونده قصد خروج از ایران را داشته‌اند که آنها را برگردانده‌اند اما امامی توانسته از کشور خارج شود ولی اطلاع دقیق ندارم ایشان به چه شکلی از کشور خارج‌ شده است.

این انتقادات واکنش روابط عمومی «شهرزاد» را به دنبال داشت که با ارائه توضیحاتی از حضور امامی در کشور خبر داد.

روابط عمومی «شهرزاد» بیان کرد: در پى انتشار خبرى مبنى بر خروج سيدمحمد امامى از كشور كه در برخى خبرگزاري ها و فضاى مجازى منتشر شده است، روابط عمومى سريال «شهرزاد» با اعلام حضور ايشان در كشور، انتشار چنين اخباري را فضاسازى در آستانه پخش فصل دوم اين سريال دانست. همچنين روابط عمومي اين مجموعه از رسانه ها درخواست میکند كه با توجه به امكان دسترسى به منابع رسمى، بدون تحقيق و بررسى از انتشار چنين اخباري كه سبب تخريب و تشويش اذهان عمومي مي شود، خودداري كنند.




با حضور تهیه‌کننده «شهرزاد»؟؟؟⇐ساخت فیلم پیرامون صندوق ذخیره فرهنگیان!

سینماروزان: ماجرای سوءاستفاده در صندوق ذخیره فرهنگیان که سال گذشته به بازداشت چند تن در این باره منجر شد و پس از مدتی پای محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» را هم به ماجرا باز کرد بناست از سوی مستندساز جوانی به نام حجت‌الله پناه محملی شود برای ساخت یک مستند.

به گزارش سینماروزان عدالت پناه که پیشتر در مستند «داد» به مشکلات صنفی کارگرها پرداخته با اعلام این خبر به «کیهان»  گفت: مسائل صنفی معلم‌ها و همچنین مسئله صندوق ذخیره فرهنگیان موضوع مستند بعدی من است. نگاه ما به این موضوع به هیچ وجه سیاسی نیست بلکه ساختاری است و می‌خواهیم این فیلم منجر به رفع ساختارهای فسادزا بشود. به همین دلیل هم در حال مطالعه ابعاد مختلف مشکلات صنفی معلم‌ها هستیم.

عدالت پناه تصریح کرد: با اینکه شاهد گسترش مشکلات معیشتی معلم‌ها هستیم اما مسئولان مربوطه نسبت به این مشکلات رسیدگی نمی‌کنند. متأسفانه می‌بینیم که وزیر آموزش‌وپرورش به جای تمرکز برای حل مشکلات معلم‌ها در خانه‌اش واردات چند صد میلیونی(؟) صورت می‌گیرد!

این مستندساز درباره فیلم «داد» بیان داشت: علی‌رغم فشارهایی که برای جلوگیری از نمایش این فیلم از سوی برخی از مسئولان اعمال می‌شود اما «داد» متوقف نخواهد شد و ما دادهای دیگری را هم سر خواهیم داد.

وی افزود: من به عنوان کسی که خودم را سرباز امام و رهبری می‌داند وظیفه خودم می‌دانم که مشکلات کشور را در فیلم هایم مطرح کنم. به همین دلیل هم مشکلات کارگری را با زبان هنر بیان می‌کنم تا مسئولان بیشتر متوجه شوند.




برای ساخت فیلم انتخاباتی اسحاق⇐چرا خواهرزن بهشتی ماند و یک فیلم اولی؟/منوچهر محمدی‌ها کجا رفتند؟ عسکرپورها را چه شد؟

سینماروزان: درست یک روز بعد از عرض اندام اسحاق جهانگیری در برابر قالیباف در اولین مناظره تلویزیونی انتخابات96 به ناگاه خبر ساخت فیلم تبلیغاتی وی به تهیه کنندگی فرشته طائرپور و کارگردانی مجید توکلی منتشر شد.

فارغ از آن که گویا حتی طائرپور که به واسطه خواهری همسر محمد بهشتی وارد سینما شد و رشد قابل توجهی هم کرد تصور نمیکرده جهانگیری بتواند جلوی قالیباق قدعلم کند و برای همین درست 24 ساعت بعد از مناظره و وزیدن نسیم موافق بود که از همکاری با وی رونمایی کرد، اینکه در برابر انبوه فیلمسازان داعیه دار اصلاح طلبی یک فیلم اولی است که فیلم اسحاق را میسازد پرسش برانگیز است.

واقعا چرا طائرپور به سراغ یکی از سینماگران مطرح مدعی اصلاح طلبی نرفته؟ آیا کسی را برای این کار نیافته! چرا نیافته؟
به یک دلیل عمده و آن هم قرارگیری شهردار تهران در قطب مقابل اسحاق.

بله، تلخ یا شیرین در سالهای اخیر بخش عمده سینماگران مدعی اصلاح طلبی، لذت حمایت شهرداری را در گرفتن حمایت از تصویرشهر برای تولیدات خود یا شراکت در مدیریت پردیسهای مختلف چشیده اند و حالا با چه رویی می توانند بروند فیلم انتخاباتی کاندیدای مقابل قالیباف را بسازند؟

از پردیس زندگی گرفته تا پردیسهای در دست تجهیز مگامال و مگاپارس در اختیار چهره هایی همچون منوچهر محمدی، تقی علیقلی زاده، احمدرضا درویش و سیدجمال سادتیان است که سالهاست کفه آرای آنها به سمت اصلاح طلبی پایین رفته.
از آن سو نگاهی به فیلمهای حمایتی سالیان تصویرشهر ما را به سینماگرانی می رساند که اغلب جزو مدعیان اصلاحات بوده اند. از منوچهر محمدی که چندین فیلم و از جمله “طلا و مس”، “بوسیدن روی ماه” و “میم مثل مادر  را با حمایت تصویرشهر تولید کرده تا همایون اسعدیان که کارگردان “طلا و مس” و “بوسیدن…” بوده و  محمدمهدی عسکرپور که فارغ از سالها کارمندی برای سازمان فرهنگی-هنری شهرداری در جشنواره اخیر فجر بعنوان تهیه کننده با یکی از محصولات تصویرشهر یعنی “ماجان” حضور داشت و آخرین سریالش “نفس گرم” را به تهیه کنندگی جوانی ساخت که این روزها نماینده مستقیم ستاد قالیباف است!!!
حتی مجید مجیدی هم در کارنامه اش فیلمی به نام “آواز گنجشکها” دارد که در ردیف محصولات تصویرشهر جای می گیرد. با این اوضاع آیا میتوان از آنها انتظار داشت که به سراغ ساخت فیلم انتخاباتی قطب مقابل شهردار بروند؟؟؟
قطعا خیر!

مابقی سینماگران هم حتی اگر بعد از همه حاشیه های مرتبط با فیشهای نجومی و افاضات دختر یک نماینده حاضر در لیست امید، همچنان بر اصلاح طلبی پای فشارند باز هم در فضای متلاطم میانه دهه نود جرات ریسک و قمار بر سر یکی مثل اسحاق نمی کنند که تا همین دیروز حتی تئوریسینهای افراطی اصلاح طلب هم او را به حساب نمی آوردند!

پس می ماند جوانی کم نام و نشان و البته فاقد عقبه سیاسی شفاف که فیلمسازی برای اسحاق برایش بازی دوسربرد است. چه اسحاق رای آورد و چه نه او بدین واسطه بر اشتهار خود خواهد افزود. اما طنز ماجرا آنجاست که همین جوان هم تنها یک فیلم بلند در رزومه خود دارد و آن هم به تهیه کنندگی عسکرپور که در همه این سالها تعاملی موثر با ارگانهای فرهنگی متبوع شهرداری داشته است.

پی نوشت: اینکه گفته شده برای جوانگرایی به سراغ یک کارگردان جوان رفته اند چقدر منطقی است؟ کافیست رزومه جوانترهایی را که در همین دو سال اخیر در سینما درخشیده اند مرور کنیم تا متوجه شویم حتی در توجیه جوانگرایی هم یکی از آخرین گزینه ها جوان فعلی است! مثال واضح می خواهید؟ یکی اش همان جوانی که دو سال قبل فیلمی ساخت که اتفاقا مطلوب مدیران تدبیری واقع شد و در جشنواره سی و چهارم سیمرغ بارانش کردند. منظورمان همان فیلمیست که سرمایه اش را تهیه کننده “شهرزاد” داده بود؛ همان سرمایه گزاری که بعد از بازداشت در میانه های سال قبل مشخص شد کارت تهیه کنندگیش را هم از صنفی به ریاست فرشته طائرپور گرفته است یعنی همین خانم طائرپوری که تهیه کننده فیلم انتخاباتی اسحاق است. چرا از یکی مانند او استفاده نشده؟




برای حل مشکلات مالی؟⇐جانشین تهیه‌کننده «شهرزاد» به سراغ «عاشقانه» آمد!!!

سینماروزان: سازندگان مجموعه «عاشقانه» به کارگردانی منوچهر هادی در حال حاضر در شمال شهر مشغول تصویربرداری هستند و بازی مهناز افشار در این پروژه به پایان رسیده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از  «نمایش خانگی» در میان سایر بازیگران بازی پانته آ بهرام و حمیدرضا پگاه نیز به تازگی تمام شده است و براساس برنامه ریزی های انجام گرفته، تصویربرداری این سریال تا اواخر ماه جاری به طور کامل به پایان می رسد.

جالب اینجاست که در تازه ترین اخباری که از این پروژه منتشر توسط روابط عمومی سریال منتشر شده و همچنین تصویر روی جلد قسمت ششم نام یک تهیه کننده جدید در کنار نام مهدی گلستانه تهیه کننده قبلی آن دیده میشود؛ این تهیه کننده هومن کبیری است!

هومن کبیری که عمده فعالیتش در تولید تله‌فیلم بوده نامش به عنوان تهیه کننده در سریالهای «گارد ساحلی» و «شکر تلخ» هم دیده شده بود ضمن اینکه به عنوان مجری طرح در درام اقتباسی «پدر آن دیگری» یدا.. صمدی هم حضور داشت.

کبیری البته در تولید سریال خانگی «شاهگوش» داود میرباقری به عنوان جانشین تهیه کننده و البته مدیر تولید در کنار محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» که بازداشتش حواشی فراوانی را رقم زد حضور داشت.

اینکه به ناگاه بعد از عرضه ۵ قسمت از «عاشقانه» نام جانشین امامی در «شاهگوش» به عنوان تهیه کننده «عاشقانه» کنار نام مهدی گلستانه آمده هم از غرایب است!!!

در شرایطی که سرمایه گذاری سریال «عاشقانه» را محمدرضا نادری مدیرعامل گروه صنعتی دنا و میلاد علینقی از گروه داتیس خودرو برعهده داشته اند حضور جانشین امامی در «شاهگوش» به عنوان تهیه کننده چه معنایی دارد؟؟؟ آیا او به واسطه امامی آمده که مشکلات مالی پروژه را سر و سامان دهد؟

تصویر روی جلد قسمت ششم «عاشقانه» با افزوده شدن یک نام تازه به عنوان تهیه کننده
تصویر روی جلد قسمت ششم «عاشقانه» با افزوده شدن یک نام تازه به عنوان تهیه کننده



پرسش «کیهان»⇐حمایت بانک ایرانی از کنسرت خواننده لس‌آنجلسی؟

سینماروزان: درحالی که در جریان بازداشت تهیه کننده سریال خانگی «شهرزاد» برخی از ارتباط این بازداشت با ماجرای سوءاستفاده از صندوق ذخیره فرهنگیان گفتند و اینکه این تهیه کننده بدون ضامن معتبر وام میلیاردی گرفته(اینجا را بخوانید) حالا روزنامه «کیهان» خبر داده که در تبلیغات مربوط به کنسرت یکی از خوانندگان لس آنجلسی نام صرافی بانک وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان به چشم میخورد.

متن خبر «کیهان» را بخوانید:

نام صرافی یکی از بانک‌های ایرانی به عنوان حامی مالی، روی تبلیغات کنسرت خواننده لس‌آنجلسی ثبت شده است. در تبلیغات منتشر شده برای کنسرت «ش . ش» خواننده لس آنجلسی در فضای مجازی، نام صرافی بانک وابسته به صندوق ذخیره فرهنگیان به عنوان یکی از حامیان مالی این کنسرت درج شده است.
امید است ارگان اقتصادی مذکور در این باره توضیح دهد و در صورت اشتباه درج شدن نام یکی از واحدهای وابسته به آن به عنوان اسپانسر کنسرت مذکور، آن را تکذیب کند.




بعد از تهیه‌کننده «شهرزاد»⇐سرمایه‌گذار این سریال هم بازداشت شده؟⇔این سرمایه‌گذار داماد معاون اجرایی رییس دولت یازدهم است

سینماروزان: در حالی که همچنان اظهارات ضدونقیض درباره آزادی محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» شنیده میشود(اینجا را بخوانید) حالا امروز «انصاف نیوز» خبر داده که فردی به نام «ه.ر» که نام او نیز با سریال «شهرزاد» گره خورده در ارتباط با پرونده فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان بازداشت شده است.

به گزارش سینماروزان متن گزارش «انصاف نیوز» را با ذکر این توضیح بخوانید که «ه.ر» میتواند اشاره ای باشد به هادی رضوی سرمایه گذار و شریک ۶۰ درصدی برند «شهرزاد»(اینجا را بخوانید) که داماد محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس دولت یازدهم است:

«ه.ر» در ارتباط با پرونده ی فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه بازداشت شد. وی یکی از حامیان برنامه های فرهنگی بخشی از جریان سیاسی اصولگرا و از جمله در ارتباط با جشنواره عمار است. «ه.ر» همچنین یکی از کسانی است که نام او با سریال «شهرزاد» گره خورده است. هر چند به نظر نمی رسد که بازداشت او به سریال «شهرزاد» مرتبط باشد اما می تواند بر حواشی سری دوم این سریال نیز بیافزاید. تهیه کننده این سریال از چند ماه پیش در بازداشت است. اتهامات او نیز در ارتباط با پرونده ی فساد صندوق ذخیره فرهنگیان عنوان شده است؛ بازداشت او حواشی زیادی را در جریان شروع به ساخت سری دوم این سریال به دنبال داشت.




آزادی تهیه‌کننده «شهرزاد» و استقرار در یک هتل برای حل مشکل «شهرزاد۲» و «کاناپه»؟؟!

سینماروزان: محمد امامی تهیه کننده سریال پرمخاطب «شهرزاد» اواسط مهرماه امسال و با طرح شائبه هایی مبتنی بر آنچه درگیری در پرونده سوءاستفاده در صندوق ذخیره فرهنگیان شایعه شده بود، بازداشت شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی»، البته که مدتی بعد از بازداشت او محمدرضا محدث خراسانی قائم‌مقام مدیرعامل اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان اعلام کرد که اتهام امامی وام گرفتن از صندوق ذخیره فرهنگی بدون سپردن وجه الضمان برای تولید سریال «شهرزاد» بوده است و نه سوءاستفاده از صندوق.

در دو ماه گذشته یکی دو بار خبر آزادی امامی که اتفاقا در جشنواره امسال هم کمدی جذاب «خوب بد جلف» را داشت و حالا هم آن را روی پرده دارد منتشر شد؛ اخباری متناقض که هر بار هم رد شد.

شنیده های «نمایش خانگی» اما حکایت از آن دارد که امامی مدتی است با سپردن وثیقه آزاد شده است و البته در یکی از هتلهای تهران مستقر شده و می کوشد برخی مشکلات مرتبط با پروژه های پیش رویش و از جمله ادامه تولید فصل دوم «شهرزاد» و گرفتاریهای ایجاد شده با محمدهادی رضوی سرمایه گذار فصل اول و شریک برند سریال و همچنین مسأله توقیف «کاناپه» که بخشی از سرمایه اش توسط وی تأمین شده بود را حل کند.

 خانواده محمد امامی و از جمله پدرش درباره این شنیده ها واکنش صریحی نشان نداده اند و سعی کرده اند به گونه «نه تأیید و نه تکذیب» پاسخگوی پرسش «نمایش خانگی» درباره آزادی این تهیه کننده و سرمایه گذار باشند با این حال یکی از نزدیکان امامی این آزادی را موقت دانسته و از بازگشت مجدد وی به اوین خبر داد.

ادامه تولید فصل دوم «شهرزاد» و حل شدن مشکلات با شریک برند در آینده نزدیک است که می تواند مصداقی روشن باشد بر درستی یا نادرستی شنیده های مرتبط با آزادی این تهیه کننده.

فعالیت فراوان در سینما و دریافت کارت تهیه کنندگی از صنفی به ریاست فرشته طائرپور

محمد امامی پیش از بازداشت به شدت در سینما فعال شده بود و به عنوان سرمایه گذار در پروژه های مختلفی حضور داشت؛ از «تابو»ی خسرو معصومی تا «ابد و یک روز» سعید روستایی. مدتی بعد از بازداشت وی حسین پارسایی مدیرکل نمایش خانگی ارشاد فاش کرد که امامی کارت تهیه کنندگی را از صنفی به نام «کانون تهیه کنندگان فیلم ایران» گرفته است؛ کانونی به ریاست فرشته طائرپور که فرزندش غزل شاکری از جمله بازیگران سریال «شهرزاد» بود!

صدور کارت تهیه کنندگی برای امامی از سوی فرشته طائرپور موجب واکنش سیدضیاء هاشمی رییس اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران شد که در گفتگویی تفصیلی به صراحت از این گفت که امثال چنین سرمایه گذارانی برای عضویت در اتحادیه بارها تلاش کرده اند اما با پاسخ منفی وی روبرو شده اند و در نهایت از صنفهای متفرقه کارت گرفته اند.

باید منتظر ماند و ادامه فعالیت امامی را نظاره کرد؟ آیا او با این همه حاشیه که برایش ایجاد شده بعد از حل مشکلات اخیر باز هم به کار در سینما و شبکه خانگی خواهد پرداخت یا دیگر دور این کار را کلا خط خواهد کشید؟




اظهارات قائم مقام اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان درباره تهیه کننده بازداشتی «شهرزاد»⇐محمد امامی برای تهیه یک فیلم ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰ میلیارد تومان وام از صندوق ذخیره فرهنگیان گرفته است/این تهیه کننده برای دریافت این وام هیچ وثیقه ملکی به صندوق نداد!/اگر این مبلغ برای صندوق شستای کارگران بود شک نکنید که به اعتراض عمومی منجر می شد

سینماروزان: در کنار توقف تولید فصل دوم «شهرزاد» به دلیل دیسک کمر کارگردان، محمد امامی تهیه کننده این سریال همچنان در بازداشت به سر می برد.

به گزارش سینماروزان به تازگی قائم مقام اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان با “فارس” گفتگو کرده و اتهام اصلی محمد امامی را دریافت 1000 تا 1300 میلیارد تومان وام بدون سپردن وثیقه دانسته است!

محمدرضا محدث خراسانی قائم‌مقام مدیرعامل اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان در پاسخ به این پرسش که نقش محمد امامی در تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان چه بوده است گفت: آقای امامی برای اینکه فیلمی تهیه کند با آقای غندالی(مدیرعامل بازداشتی صندوق ذخیره فرهنگیان) رابطه ایجاد کرد و از وی بین هزار تا 1300 میلیارد تومان وام با چک گرفته است که بعد نتوانست این مبلغ را برگرداند و الان در زندان به سر می‌برد.

قائم‌مقام مدیرعامل اسبق صندوق ذخیره فرهنگیان، خاطرنشان کرد: بانک‌ها چنین وامی را به کسی نمی‌دادند و اگر پرداخت می‌کردند برای هر فرد معادل 150 درصد ملک می‌خواستند؛ پس این افراد به جاهایی می‌روند که می‌توانند نفوذ کنند؛ به عنوان مثال آنها اعلام می‌کنند که اگر این فیلم در آینده تولید شد برای نمونه 20 درصد به شما سود می‌دهیم و در قرارداد این طور امضا می‌کنند و وثیقه‌ای نیز ندارند که البته باید بدانیم فیلم جزو وثیقه نیست.

محدث خراسانی متذکر شد: آقای غندالی با چک به آقای امامی وام داده است و بعد آقای امامی نتوانسته است مبلغ را به صندوق برگرداند؛ الان مشکل این است که بانک‌ها وام نمی‌دهند و شرکت‌های دیگر نیز چنین وامی پرداخت نمی‌کنند اما پول 900 هزار معلم را به راحتی بذل و بخشش می‌کنند و هیچ اتفاقی در این خصوص نیفتاده است. شک نکنید اگر این مبلغ برای صندوق «شستا»ی کارگران بود و با  یک هشتم مبلغ یاد شده ، این اقدام انجام می‌شد، افراد جمع شده و اعتراض می‌کردند.