1

پاره‌ای از اظهارات فاطمه معتمدآریا در موزه سینما⇐کیمیایی بعد از “سرب” هر فیلمی را که می‌خواست بسازد، با من مشورت می‌کرد!/محمدرضا هنرمند موافق شوخی‌های من با همکاران “مرد عوضی” نبود!/مهرجویی همیشه به من می‌گفت برای فیلم‌هایم یا خیلی جوان یا خیلی پیری!/رئیسیان با “ریحانه” شروع کننده فیلمهای عاشقانه با محوریت زن بود!!

سینماروزان: فاطمه معتمدآریا در گفتگویی با مسعود نجفی در موزه سینما درباره ناکامی در همکاری با برخی کارگردانان ایرانی و ازجمله مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی سخن گفت.

به گزارش سینماروزان فاطمه معتمد آریا با بیان اینکه دوران کودکی درخشانی داشته و در شمیران به دنیا آمده است، گفت: کودکی درخشانی با پدر و مادر استثنایی داشتم، پدرم به آقای ارحام صدر علاقه‌مند بود و بیشتر از زمینه تئاتر به سینما علاقه پیدا کرد و کمدی‌های سعید افشار را خیلی تماشا می کرد. عمویم هم نمایش‌های خیمه شب بازی اجرا می‌کرد، به همین دلیل من هم از کودکی با این فضا آشنا بودم.

وی با بیان اینکه منعی برای فعالیت ما در عرصه فرهنگ و هنر وجود نداشت و تشویق خاصی هم نبود، افزود: پدرم به دلیل اینکه خودش در سینما فعالیت داشت، خیلی دوست نداشت تا بچه‌هایش به سمت سینما بروند.

معتمدآریا خاطرنشان کرد: از هشت سالگی به درخواست مادرم از صبح تا ظهر در کانون به کلاس های موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی، مقاله خوانی و … می رفتیم و تا 13 سالگی، تابستان ها هر روز و در پائیز هفته ای یکبار به کتابخانه می رفتیم و کتاب می خواندیم.

وی با بیان اینکه در کودکی برای دیدن فیلم به سینما زیاد می رفته است، مطرح کرد: پدر و مادرم به سینما علاقمند بودند و یکی از تفریحات ما رفتن به سینما بود، درواقع علاقه من به هنر از همان دوران کودکی شروع شد.البته به تئاتر هم علاقمند بودم و به تماشای تئاترهای مخصوص کودکان و نوجوانان می رفتم اما تئاترهای حرفه ای را از سال 54 به بعد دیدم.

معتمدآریا درباره علاقه به حرفه بازیگری نیز گفت: یادم می آید تیرماه سال 54 تصمیم گرفتم بازیگر شوم؛ همان اندازه برایم مهم و جدی بود که امروز درباره آن صحبت می کنم. از همان روز اول می دانستم که در حرفه بازیگری جدی هستم و از سال 54 تا به امروز یک لحظه هم برای انتخابم تردید نکردم .

وی درباره حضورش در عرصه سینما بیان داشت: با سینما از«شهر موش ها»آشنا شدم که جای نارنجی و خواهر عینکی صحبت می کردم اما اولین بازی ام در فیلم «جدال» ساخته مهدی فخیم زاده بود.

معتمدآریا با اشاره به حضورش در دو فیلم «ریحانه» و «همسر» خاطرنشان کرد:در تاریخ سینمای آن دهه، علیرضا رئیسیان با فیلم «ریحانه» شروع کننده فیلم های عاشقانه با محوریت زن بود و فیلم «همسر»مربوط به دوره تاریخی است که زن در سینمای ما در فعالیت های اجتماعی زیاد دیده نمی شد و در حد منشی دفتر یا رفت و آمدهای جزئی بود. موضوع فیلم«همسر» مربوط به زنی بود که در شرکتی کار می کند و بعد از مدتی رئیس همسر خود می شود. یادم می آید زمانیکه با مخاطبان فیلم را در سینما می دیدیم، مردم برای دیالوگ هایی که نقش زن به همسرش می گفت، دست می زدند و از اینکه یک زن در کارش قدرت داشت احساس غرور می کردند.

وی با بیان اینکه کار با فیلم اولی ها برایش اهمیت دارد، گفت: تصور می کنم کارگردان هایی که می‌خواهند همه عمر کار کنند، بیشتر انرژی شان را برای اولین فیلمشان گذاشته اند و معمولا با این کارگردان ها کار کرده ام.

معتمدآریا درباره همکاری خود با علیرضا رئیسیان نیز گفت:«سفر» فیلمنامه خوبی داشت و طرح اصلی آن برای زنده یاد عباس کیارستمی بود که یکی دوبار با خود او درباره این طرح صحبت کرده بودیم و موضوع آن را دوست داشتم، اما فیلم در زمان اکران به خوبی دیده نشد. بعد از مدتی در جشنواره های زیادی شرکت کرد و به دلیل اینکه در فیلم یک آرامش و شاعرانگی وجود داشت مورد استقبال قرار گرفت.

وی درباره همکاری خود با محمدرضا هنرمند در فیلم «مرد عوضی» نیز توضیح داد: آقای هنرمند از نظر شناخت بازیگر یک کارگردان خاص است و به دلیل اینکه خودش هم به بازیگری علاقمند است این حرفه را خوب می شناسد. تجربه کار در فیلم «مرد عوضی» را با او داشتم و در این فیلم با خصوصیات اخلاقی هم آشنا شدیم. من فقط سر صحنه زمان فیلمبرداری جدی هستم و قبل و بعد از آن با همکاران به گفتگو می نشینم و شوخی می کنم. در ابتدا آقای هنرمند با این کار من موافق نبود اما بعد متوجه شد که اینکار به من انرژی می دهد و هر روز درمورد صحنه های کمدی فیلم باهم گفتگو و تمرین می کردیم.

معتمدآریا خاطرنشان کرد: آقای کیمیایی بعد از فیلم «سرب» هر فیلمی را که می خواست بسازد، درباره حضورم در فیلمش با من مشورت می کرد اما یا سرکار بودم و یا فیلمنامه را دوست نداشتم و خود ایشان هم همیشه می گوید«آخر نشد باهم کار کنیم». با داریوش مهرجویی هم دو، سه بار درباره حضور در فیلم هایش صحبت کردیم و همیشه به من می گفتند«زمانیکه می خواهم فیلم بسازم برای فیلمم خیلی جوان و یا خیلی پیر هستی».

وی درباره افرادی که علاقمند به بازیگری هستند نیز بیان داشت: اولین چیزی که به علاقمندان این عرصه می گویم، این است که درس بخوانند زیرا هرچقدر دانش خود را بیشتر کنند، متوجه انتخابشان برای پذیرفتن این حرفه می شوند و پیشنهاد می کنم حتما کلاس های بازیگری را بگذرانند




ب.و.س.ه فرانسوی کار خودش را کرد؟⇐توقیف کامل “سمفونی نهم” در قم+واکنش محمدرضا هنرمند به این اتفاق

سینماروزان: رسانه‌های اصولگرا بعد از تدبیر رییس دستگاه قضا درباره “خانه پدری” در یک هفته گذشته حملات خود را بر سیبل “سمفونی نهم” تنظیم کرده بودند و تا توانستند به انتقاد از این فانتزی مرگبار(!) پرداختند.

این حملات زودتر از حد تصور نتیجه خود را نشان داده چون سینماداران قم به سرعت فیلم را از پرده پایین کشیدند و بسیاری از شهرستانها هم سالنهای فیلم را کم کرده‌اند.

این توقیف در شرایطی رخ داده که برخی دلیل آن را نمایش ناتمام یک بوسه فرانسوی در فیلم دانسته‌اند و برخی نیز از تفاسیری گفته‌اند که از نمادهای ضددیکتاتوری فیلم متبادر شده.

محمدرضا هنرمند کارگردان “سمفونی نهم” در انتقاد از توقیف فیلمش در قم اظهار داشت: بعداز اینکه با تصمیم غیرقابل توجیه شورای صنفی نمایش، فیلم “سمفونی نهم” را با دو فیلم کمدی پر مخاطب “مطرب” و “چشم و گوش بسته” که اولی یک توقیف یک هفته ای هم داشت به نمایش گذاشتند ، تکلیف فیلم “سمفونی نهم” پیشاپیش معلوم شد. یک هفته بعد، درحالی‌که فیلم “سمفونی نهم” در زیر دست و پای این دو فیلم کمدی داشت به سختی نفس می کشید، خبر خوش از توقیف بیرون آمدن فیلم “خانه پدری” هم تیتر همه خبرگزاری ها شد و یک رقیب تازه نفس و تازه آزاد شده هم به جمع ما پیوست تا سهمی از ظرفیت محدود و نا چیز مخاطب سینما داشته باشد. حالا خبردار شدم به دلایلی که هنوز برایم روشن نیست فیلم “سمفونی نهم” را در شهر قم از پرده نمایش پایین کشیده اند. هردم از این سو و از آن سو بری می رسد !!




حمله رسانه اصولگرا به “سمفونی نهم” متعاقب شکل‌گیری شایعات مرتبط با توقیف فیلم⇐ “ب.و.س.ه فرانسوی” کار دست هنرمند خواهد داد؟؟

سینماروزان: “سمفونی نهم” تازه‌ترین فیلم محمدرضا هنرمند در حالی روی پرده رفت که از همان روزهای ابتدایی اکران، انتشار یکی از سکانسهای دوپهلوی فیلم با محوریت یک بوسه فرانسوی(!) شایعاتی درباره توقیف فیلم را شکل داد و به‌دنبال آن نیز حجم سانس‌های فیلم کاهش یافت.

به تازگی روزنامه اصولگرای “فرهیختگان” در تحلیلی بر کارنامه کارگردان “سمفونی نهم” به شدت بر این فیلم تاخته و هیچ بعید نیست این حمله، محدودیت بیشتر فیلم در اکران را موجب شود.

“فرهیختگان” نوشت: به‌مانند فیلم اول هنرمند با نام “گورکن”، کلیدواژه روایت جدیدش، «مرگ» بوده تا جایی که نام فیلم را هم از سمفونی شماره 9 بتهوون که «سمفونی مرگ» نامیده می‌شد، برداشت. به مانند سینمای پس از “دزد عروسک‌ها” از فانتزی به‌عنوان نمک کار استفاده کرد و به مانند چهار ساخته آخر سینمایی‌اش، تم غالب را کمدی قرار داد. روح مطالبه‌گری را از فیلمش حذف کرد و به‌مانند تمام کارهای سینمایی و تلویزیونی‌اش از ابتدا تا امروز، جمعی از شناخته‌شده‌ترین بازیگران را در فیلمش به‌خط کرد تا شکوه بازگشت او به سینما، پس از 17 سال، پرصلابت‌تر باشد.«سمفونی نهم» اما فارغ از تمام این خط‌‌‌ و ربط‌های آشنا، یک فانتری کسل‌کننده از آب درآمده است.

این روزنامه اصولگرا ادامه داد: فیلم انگار در خلسه‌ای بلاتکلیف میان لحن جدی و کمدی سپری می‌شود. اگرچه پختگی کارگردان در سروسامان دادن به خلاقیت‌های متکثر او در فرم، آن‌هم در سکانس‌های پرشمار بیرونی، قابل‌تحسین است، اما تشتت و پراکنده‌گویی‌های غیرالزامی روایت، حجمی از کسالت را برای مخاطب به همراه می‌آورد که حتی رژه این همه چهره آشنا نیز نمی‌تواند آنها را به تماشای دوباره اثر ترغیب کند.




کارگردان “سمفونی نهم” در روزهای ناراحتی مردم از بالا رفتن ناگهانی قیمت بنزین، بیان داشت ⇐در حال تبديل شدن به يك ملت بي‌پشت و پناه و فاقد پشتوانه‌هاي ملي هستيم!

سینماروزان: این روزها، روزهای ناراحتی مردم از گرانی ناگهانی قیمت بنزین است و صدالبته که این ناراحتی بیشتر بدان سبب است که طی یک تجربه بارها امتحان شده، با بالا رفتن قیمت بنزین همه چیز از کرایه حمل و نقل و تا خورد و خوراک، گران خواهد شد.

محمدرضا هنرمند کارگردانی که فانتزی “سمفونی نهم” را در همین روزهای تلخ روی پرده دارد و در فیلمش فرازهایی از تاریخ را کنار هم قرار داده در چرایی این نوع روایت به “اعتماد” گفت: ما در حال تبديل شدن به يك ملت بي‌پشت و پناه و فاقد پشتوانه‌هاي ملي هستيم. به گمان من، دست‌هاي پنهان و آشكاري چه در خارج و چه در داخل با يك همبستگي ناميمون در تحقق اين رخداد خاموش و فاجعه‌وار ديده مي‌شود. من هيچ ادعا يا نسخه‌اي براي درمان اين درد فرهنگي ندارم. ابزار كارآمدي هم در دستم نيست.

این کارگردان ادامه داد: هر چند سينما در شرايطي غير از شرايط فعلي سينما مي‌تواند و بايد كه ابزار كارآمدي باشد ولي بر كسي پوشيده نيست كه فضاي غالب سينماي امروز ايران در دست‌هاي سالم و دلسوزي نيست.

هنرمند در چرایی بی پشت و پناهی ملت اظهار داشت: نگاهم و دغدغه‌ام هويت ملي است. به گمان من ملتي كه از گذشته تاريخي خودش بريده باشد دچار بي‌هويتي، تزلزل، اضطراب و گسست و سرگرداني مي‌شود. با چنين ملتي هر كاري مي‌شود، كرد. مي‌شود او را ترساند، مي‌شود تحريم و تحقيرش كرد.

محمدرضا هنرمند افزود: من در “سمفوني نهم” تلاش كرده‌ام تا در حد بضاعت اندك خودم و در حد يك فيلم سينمايي 90 دقيقه‌اي و با وجود تمام محدوديت‌هاي پيرامونم، اشاراتي مختصر به گذشته تاريخي و افتخاراتي كه از اقتدار، اعتقادات و عشقي عميق به اين سرزمين خبر مي‌دهد، بكنم. فقط يادآوري و نه بيشتر چون مجموعه ظرفيت‌هاي موجود اجازه پرداخت بيشتر و عميق‌تر را نمي‌دهد. من از ميان دريايي از شخصيت‌ها برجسته و تاثيرگذار در گذشته پر افتخار كشورم، محدود به انتخاب فقط چند شخصيت و فرازهايي از زندگي و طرز تفكر آنها بودم. به تصور من براي يك فيلم سينمايي كه صرفا تاريخي نيست و درامي امروزي را روايت مي‌كند و قرار است نسل امروز تماشاگر آن باشد، اينها مهم بود و لازم.




«سمفونی نهم»(محمدرضا هنرمند)⇐مجاز شدن بوسه فرانسوی در لوای تهیه‌کننده چادری؟؟/همان رستوران‌داری را ادامه دهید که بدجوری عقب افتاده اید!!

سینماروزان/ مسعود احمدی:

مثبت: یک سکانس افتتاحیه استاندارد از حضور ملک الموت در جنگ هخامنشیان و سکاها و دیگر هیچ؟؟ نه! یک سکانس اختتامیه استاندارد هم در فیلم هست! مابقی؟ رها به امان خدا…

منفی: نمیشود ده سال فیلم نساخت و در بازگشت نه محصول خوب که حتی محصولی متوسط خلق کرد. البته تکلیف مولفینی که در بیکاری مینویسند و میخوانند و میبینند تفاوت دارد با جماعتی که دوره بیکاری شان به اتلاف وقت و رستوران داری میگذرد!

منفی: روایت چندپاره مرگ آدمهایی مختلف در طول تاریخ بی حداقل ربط منطقی چگونه فارابی را راضی کرده به حمایت جانانه از تولید؟؟

منفی: ضعف گریم بردیا!! انگار ریشهایش با چسب نواری روی صورت قرار گرفته!! بردیا دشنه زهرآگین خورده ولی بی‌لکنت و با زبان آرکاییک برای عزراییل سخنوری میکند!!

منفی: بازی ضعیف فرخ نژاد در نقش عزراییل با همان سبک و سیاق طنازانه ای یک خلافکار در “گشت ارشاد” !!

منفی: کنار هم گذاشتن کلی شخصیت تاریخی بدون آن که چفت و بست محکمی میان موقعیتها ایجاد شود کار ساده ای نیست؛ منطق میخواهد. منطقی که اتفاقا نظیرش را در سینمای خودمان در درام پرشخصیت «ساکن طبقه وسط» به شکلی استوار دیده بودیم ولی “سمفونی نهم” چون ثبات منطق ندارد حتی با پناه بردن به فانتزی سازی هم نمیتواند کمترین سودی ببرد از فراوانی شخصیتهای تاریخیش.

*کاراکتر
-کوروش کبیر با بازی علیرضا کمالی؛ بازیگری مستعد که کم فرصت عرض اندام می یابد ولی بجا و حساب شده ایفای نقش میکند.

*سکانس
-تصادف کاماروی 1975 با شتر در میانه بیابان!

*جوک
-بینی های جراحی شده بانوان ملازم کورش کبیر!!

-عزت‌الدوله که بعد از مرگ امیرکبیر سه بار شوهر کرد در رثای امیرکبیر ناله‌ها می‌کند!!

*دیالوگ
-من جراحم و بخاطر همین آدمای زیادیو به کام مرگ بردم!

-امیرکبیر خطاب به عزراییل: این ویسکی که میگویی مسکر است؟؟

*فایده؟؟
بوسه فرانسوی در سینمای ایران آزاد شد(!!)به لطف تهیه کننده چادری تلویزیون!! منتها بوس کننده و بوس شونده باید هیتلر و معشوقه اش باشند؟!




یک عضو هیأت انتخاب جشنواره فجر بیان کرد⇐فیلمسازان مطرح جشنواره با گذشته خودشان فاصله دارند!⇔پرسش: منظور این عضو هیأت انتخاب کیست؟ صدرعاملی؟ هنرمند؟ جیرانی؟ میرکریمی؟ یا پوراحمد؟؟

سینماروزان: بلافاصله پس از اعلام فهرست فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر گفتگوهایی مختلف از اعضای هیأت انتخاب فجر منتشر صد که جملگی سعی در تأکید بر انتخابهای درست خویش داشتند و حتی یکی کار را به جایی رساند که علنا به تبلیغ مستقیم برخی آثار پرداخت.

حسین کرمی مدیر سیمافیلم از جمله اعضای هیأت انتخاب جشنواره فجر است که به نوبه خود از کیفیت بالای آثار و بخصوص فیلمهای اول جشنواره حرف زده ولی آثار فیلمسازان مطرح را نقد کرده.

حسین کرمی درباره وجه کیفی فیلمهایی که دیده به “جوان” گفت: به عنوان کسی که به انتخاب مجموعه‌ای از فیلم‌ها کمک کرده است و یک کار تیمی با دوستان انجام دادیم تا ۲۰ الی ۳۰ فیلم انتخاب شوند نمی‌توانم به صراحت بگویم که خوب بوده است یا خیر. در میان کار‌های اول کار‌های درخشان دیده می‌شود، اما برخی فیلمسازان مطرح ما هنوز با گذشته خودشان فاصله دارند.

به گزارش سینماروزان اگر بخواهیم بر اساس فیلمهایی که به بخش مسابقه راه پیدا کرده اند درباره فیلمسازان مطرحی که کرمی از آنها یاد کرده است، گمانه زنی کنیم به کیومرث پوراحمد(تیغ و ترمه)، فریدون جیرانی(آشفتگی)، رسول صدرعاملی(سال دوم دانشکده من)، محمدرضا هنرمند(سمفونی نهم) و رضا میرکریمی(قصرشیرین) برمیخوریم!!

منظور کرمی از فیلمسازان مطرحی که با گذشته فاصله دارند، کدامیک از اینهاست؟؟




چرا جیرانی حرف خود درباره هیأت داوران فجر سی و پنج و دو داور خاص-یکی محمدرضا هنرمند و دیگری آقای ایکس- را پس گرفت؟ آیا او امیدوار است به حضور در هیأت داوران جشنواره سی و ششم؟

سینماروزان: تازه ترین فیلم فریدون جیرانی با نام «خفگی» که از امکانات تبلیغی فوق العاده ای سود می برد تا اینجا رقم فروش 1.5 میلیارد را رد کرده است.

به گزارش سینماروزان جیرانی به بهانه «خفگی» گفتگویی را با جواد طوسی در «24» داشته و از نادیده گرفتن فیلمش توسط هیأت داوران جشنواره سی و پنجم فجر و دو داور خاص که یکی اش محمدرضا هنرمند است و دیگری آقای ایکس(؟!) گلایه کرد.

جیرانی گفت: یک تفکری آنجا بوده که اسم «خفه گی» نباید جایزه جایزه داشته باشد. به هر حال سلیقه و تفکر داورها مهم است. من دو داور آنجا را می شناسم که روی داورهای دیگر تاثیر می گذارند. من قبلش هم در مصاحبه ای گفته بودم که دوره ی فیلمسازی محمدرضا هنرمند تمام شده است. من با توجه به شرایط کلی جامعه گفته بودم دوره ی فیلمسازی هنرمند تمام شده است. وقتی نظر من را دیدند فیلم را کنار گذاشتند و اصلا راجع به آن از اول حرف نزدند. چون اگر حرف می زدند، حداقل ایمان امیدواری و مسعود سلامی را نامزد می کردند.

این اظهارنظر درباره هیأت داوران مناقشه برانگیز جشنواره سی و پنجم خیلی زود با واکنشی دیگر از سوی جیرانی مواجه شد. جیرانی این بار گفت: راستش نمی‌خواستم مطالبی را که درباره‌ جشنواره گذشته به جواد طوسی در «24» گفته بودم در مصاحبه‌ام بیاید. یادم رفت بگویم  که موضوع مهم نیست و در مصاحبه نیاورد. در مصاحبه آمد با تنظیمی که از حرف من استنباط اشتباهی صورت گرفته بود. من چند سال پیش در مصاحبه‌ای با «همشهری جوان» درباره‌ سینمای جدید و تاثیر اصغر فرهادی گفته بودم که دوره‌ خیلی از فیلمسازها تمام شده و دوره‌ نسل جدید است و از چند فیلمساز نام برده بودم از جمله آقای هنرمند و گفته‌ من کلی و ناظر به شرایط جدید بود.جواد از اشاره‌ من به این موضوع فکر کرده بود که من زمان جشنواره چنین حرفی گفتم و همین حرف باعث کنار گذاشتن فیلم من در جشنواره شده است. من به شوخی از آن جمله یاد کردم.

جیرانی با بیانی محافظه کارانه ادامه داد: پشت پرده‌ای نیست،چند داور بودند، نشستند حرف زدند و داورهایی تاثیر بیشتری روی بقیه گذاشتند مثل همه‌ی دوره‌ها  و فیلمی کنار گذاشته شده است. موضوع مهمی نیست که پشت پرده‌ای داشته باشد. داوری جشنواره گذشته بی‌خودی زیر ذره‌بین قرار گرفت، داوری بود مثل بیشتر  داوری‌ها با ضعف‌هایی که داوری‌های دیگر هم داشتند.

⇓⇓⇓

چرا حرفش را پس گرفت؟؟

اینکه جیرانی بلافاصله بعد از انتشار گفته های صریحش درباره هیأت داوران جشنواره ای که از همان زمان جشنواره مورد انتقادات قرار گرفتند سعی می کند محافظه کاری پیشه کرده و در اظهارنظری دیگر، داوری این جشنواره را مثل بیشتر داوریهای دیگر بداند عجیب است. هرچه نباشد دست اندرکاران فیلم «خفگی» جیرانی از جمله منتقدان شیوه داوریهای جشنواره سی و پنجم بودند.

پس چرا جیرانی این گونه می کوشد اظهارنظر قبلی را پس بگیرد؟ آیا او امیدوار است به مانند جشنواره سی و چهارم فجر که به هیأت انتخاب راه یافته بود در جشنواره سی و ششم هم یکی از هفت عضو هیأت داوران باشد و از حالا نمی‌خواهد زمینه را برای تبدیل شدن خویش به کانون انتقادات احتمالی معترضان به داوری، فراهم کند؟




بعد از هشت سال صورت می‌گیرد⇐بازگشت کارگردان «مومیایی۳» به پشت دوربین در معیت تهیه کننده ۲۵ساله «دودکش»!

سینماروزان: آنها که چهار سال قبل اخبار سریال کمدی «دودکش» محمدحسین لطیفی را مرور میکردند حتما به خاطرشان هست که این سریال بواسطه حضور یک تهیه کننده جوان ۲۵ ساله به نام زینب تقوایی در کانون توجه قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان جوانی بیش از حد این تهیه کننده برای کار در مدیومی چون رسانه ملی که فعالیت در آن به عبور از فیلترهای مختلف نظارتی دارد اصلی ترین دلیل توجه رسانه ها به وی بود و پرسشهایی مبنی بر ارتباط این تهیه کننده با برخی مدیران بالادستی سازمان شکل گرفت.

این جوان نورسیده اما بی توجه به این پرسشها کار خود را ادامه داد و تولید سریالهایی مانند «مدینه» و «پشت بام تهران» و «زیر پای مادر» را هم برعهده گرفت؛ سریالهایی که همه در زمره محصولات روتین تلویزیون جای گرفتند.

تقوایی به تازگی به عنوان تهیه کننده سریال «الف ویژه» انتخاب شده است؛ سریالی که کارگردانی آن را محمدرضا هنرمند خالق «مرد عوضی» و «مومیایی3» انجام میدهد. هنرمند از جمله چهره های قدیمی سینمای ایران است که آخرین فیلمش در سینما «عزیزم من کوک نیستم» شانزده سال قبل تولید شد.

هنرمند البته تجربیات تلویزیونی خود را هم دارد و سریالهایی مانند «زیر تیغ» و «آشپزباشی» را کارگردانی کرده است.

اینکه کارگردانی با سابقه هنرمند راضی شده با یک تهیه کننده جوان همکاری کند جالب به نظر میرسد بخصوص که اگر بدانیم از آخرین تجربه کارگردانی هنرمند که همان «آشپزباشی» باشد هشت سالی گذشته است و در این فاصله هنرمند درگیر رستوران داری شده بود! البته که معلوم نیست کار با این تهیه کننده به انتخاب سازمان بوده یا میل شخصی خود هنرمند؟

«الف ویژه» یک کمدی-تاریخی است که اتفاقات آن در قرن چهارم هجری میگذرد و به همین دلیل هزینه مشهودی هم باید صرف طراحی صحنه آن شود. بخشی از دکورهای این مجموعه در گرمدره کرج در حال ساخت است و سریال تا اواخر پاییز وارد پیش تولید خواهد شد.




طعنه کارگردان «مومیایی۳» به آقازاده عارف⇐از صداي پاي ژن‌هاي خوب(!!!) نگرانم

سینماروزان:حواشی مربوط به اظهارنظر حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف از سران جریان اصلاح طلبی و طرح این ادعاها که تواناییهایش از «ژن خوب»ش می آید(اینجا را بخوانید) همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان بعد از محمدهادی رضوی داماد محمد شریعتمداری معاون اجرایی حسن روحانی که خطاب به آقازاده عراف گفت: «کاسبی نیاز به ژن خوب ندارد!»(اینجا را بخوانید) به تازگی محمدرضا هنرمند هم طعنه ای را نثار این آقازاده کرده است.

محمدرضا هنرمند کارگردانی که آثاری همچون «مومیایی3»، «مرد عوضی» و سریالهای «آشپزباشی» و «زیر تیغ» را در کارنامه دارد در یادداشتی خطاب به وزیر آینده ارشاد که در «اعتماد» منتشر شده، طعنه‌ای نثار کرده است به آقازاده عارف.

متن یادداشت هنرمند را بخوانید:

فريادرسي هست؟

جناب آقاي وزير! برادر ارجمند! بايد كاري كرد! اگر بپرسيد چه كار؟ مي‌گويم نمي‌دانم، عقلم به اين چيزها نمي‌رسد، به قول امروزي‌ها من كه استراتژيست نيستم، هنرمندم و اين روزها حال خوبي ندارم، فقط همين. حالا اگر بپرسيد چرا؟ براي‌تان مي‌شمارم:


١- از اينكه هر سال فيلم‌هاي خوب و به‌يادماندني كمتر و كمتر ساخته مي‌شود، غمگينم.
٢- از سيطره فيلم‌هاي دم‌دستي بر اكران سينماها خجالت‌زده‌ام.
٣- از اخبار راست و دروغ ركورددار شدن فيلم‌هاي سخيف و شبه‌كمدي در تاريخ پرافتخار سينماي كشورم متحيرم.
٤- از تسلط بي‌چون و چراي پول‌پرستان و كاسبكاران بي‌كفايت بر سينماي شريف‌مان مي‌هراسم.
٥- از صداي پاي ژن‌هاي خوب!!! در سينما نگرانم.
٦- از مغبون شدن و سرخوردگي سينماروها و واكنش طبيعي و قهر دوباره آنها با سينمايي كه برايش زحمت‌ها كشيده شده، دلشوره دارم.
٧- از آزادي و يكه‌تازي و فخرفروشي فيلمسازان متوهم و بي‌هنر در عرصه هنر سينما انگشت به دهانم.
٨- از انزواي ناخواسته فيلمسازان متفكر و دلسوز و توانا غصه مي‌خورم.
٩- از بي‌انگيزه بودن، محافظه‌كاري و ندانم‌كاري مديران دولتي سينما مأيوسم.
١٠- از اينكه امروز و هنوز فيلمسازم پشيمانم.
حالا آقاي وزير! برادر ارجمندم! آيا فريادرسي هست هنوز؟




ادعای یکی از اعضای هیأت داوران پرحاشیه جشنواره سی و پنجم فجر⇐بستن خانه سینما باعث شد سینما منزلت و احترام تازه‌ای در میان اقشار مختلف جامعه پیدا کند!!!

سینماروزان: وقتی محمدرضا هنرمند بعد از یک دهه و نیم بیکاری در سینما به عنوان داور جشنواره سی و پنجم فجر معرفی شد فکرش را هم نمی کرد که انتخابهای او و دیگر همکارانش در هیأت داوران در اعلام فهرست کاندیداها و بعد برخی جوایز با انتقادات شدید مخاطبان روبرو شد.

به گزارش سینماروزان هنرمند که در یکی دو سال اخیر به دنبال فراهم آوردن شرایط تولید فیلمی به نام «خرمگس» بوده و به نتیجه نرسیده در بخشی از گفتگویی تفصیلی که با «شرق» داشته یکی از دلایل رونق این سالهای سینما را بستن خانه سینما دانسته است.

محمدرضا هنرمند که از جمله برآمدگان از حوزه هنری است می گوید: بسته‌شدن خانه سینما و تلاش گسترده جامعه سینمایی برای بازگشایی آن باعث شد سینما یکی از موضوعات قابل بحث و مورد توجه عموم مردم و مسئولان شود چون اساسا مردم ما کنجکاو هستند، حتی اگر موضوعی كه برایش به سختی کندوکاو می‌کنند، کوچک‌ترین ارتباطی با زندگی‌شان نداشته باشد.

کارگردان «مرد عوضی» و «مومیایی3» ادامه می دهد: به خاطر دارم در آن دوران همه‌جا صحبت از خانه سینما و کنجکاوی برای یافتن علت بسته‌شدن آن بود. از داخل تاکسی‌ها تا مطب دکترها، تقریبا همه جا موضوع صحبت شده بود. به نظر من این اتفاق به طور ناخواسته، باعث شد سینما منزلت و احترام تازه‌ای در میان اقشار مختلف جامعه پیدا کند.

 




برای تولید سریال «الف ویژه»⇐همکاری کارگردان «مومیایی۳» با تهیه‌کننده ۲۵ ساله «دودکش»!!!

سینماروزان: محمدرضا هنرمند که بیشتر از یک دهه است در سینما و نزدیک به هشت سال است هیچ محصولی چه در سینما چه در تلویزیون نساخته و همین امر زمانی که بعد از سالها بیکاری داور جشنواره سی و پنجم فجر شد به پاشنه آشیلش بدل گشت، قصد تولید یک سریال تازه را دارد؛ سریالی 26 قسمتی که «الف ویژه» نام دارد و جالب است که زینب تقوایی تهیه کنندگی آن را برعهده دارد.

به گزارش سینماروزان همکاری محمدرضا هنرمند با زینب تقوایی یعنی تهیه کننده ای که 4 سال قبل حضورش به عنوان تهیه کننده سریال «دودکش» محمدحسین لطیفی پرسشهای فراوانی را در این باره طرح کرد که چطور میشود یک جوان 25 ساله در مدیومی چون رسانه ملی که فعالیت جزیی در آن به عبور از فیلترهای مختلف نظارتی نیاز دارد به ناگاه تبدیل میشود به تهیه کننده یک سریال مناسبتی؟!

این پرسشها که پاسخ مناسبی را هم از سوی دست اندرکاران سیما به دنبال نداشت با حضور این جوان به عنوان تهیه کننده «پشت بام تهران» و «مدینه» و اخیرا «لبخند رخساره» پررنگتر شد.

حالا هم که بناست هنرمند که سریالهایی همچون «زیر تیغ» و «آشپزباشی» را ساخته با این جوان همکاری داشته باشد. هنرمند درباره سریال تازه اش که نامش «الف ویژه» است به «ایلنا» گفت:  همچنان منتظر نگارش کامل فیلمنامه هستم که توسط حامد افضلی از نیمه  سال گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد.

وی ادامه داد: این سریال مضمونی فانتزی دارد. با پایان نگارش، پیش تولید آغاز خواهد شد و ساخت دکورها را هم شروع می‌کنیم. این سریال جلوه‌های ویژه زیادی هم دارد که باید با کیفیت بالایی طراحی و اجرا شوند، چون نقش مهم و تاثیرگذاری در قصه دارند. در مجموعه تلویزیونی «الف ویژه» دوباره به تم مورد علاقه خودم، کمدی بازگشته‌ام و یک قصه خانوادگی را در بستری از طنز و مناسبات کمیک خواهیم دید. ژانری که این روزها هم به شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است.

هنرمند اظهار داشت: اطمینان دارم فانتزی سریال «الف ویژه» تماشاگر را غافلگیر خواهد کرد و هیچ شباهتی با کارهای قبلی‌ام به ویژه در سینما ندارد و از حیث محتوا و ساختار،سریال نو و جدیدی است. ضمن آنکه ممکن است در آینده برای سرعت بخشیدن به پروسه نگارش،‌ خودم یا فرد دیگری به نویسنده کمک کند. به دلیل حساسیت موضوع قصه و اهمیت پروژه و اینکه معتقدم نباید بدون فیلمنامه کامل روند تصویربرداری آغاز شود، با وسواس زیادی روی فیلمنامه متمرکز هستیم.

وی خاطرنشان ساخت: تاکنون بیش از ۵۰ درصد نگارش فیلمنامه انجام شده است. من سیناپس‌ها و قسمت‌های نوشته شده را می‌خوانم و توصیه‌ها و نظراتم را به نویسنده منتقل می‌کنم و در همفکری با تهیه‌کننده پروژه سناریو کامل می‌شود. ایده‌های خوبی در جریان تکمیل فیلمنامه شکل گرفته‌اند و خط اصلی و خرده‌روایت‌ها هم آرام آرام در این روند منطقی که نگارش فیلمنامه سپری می‌کند، پخته شده‌اند که به نظرم در پخش قطعا یک اتفاق جدید را رقم خواهد زد.

 




اعلام برائت داور دوپاسپورته از همکاری با سازمان ارزشی اوج⇐هیچ ارتباطی میان من و سریال «صدام» وجود ندارد!/گرین‌کارت ندارم⇔سینماروزان: احتمالا PR card هم ندارید؟

سینماروزان: ساعاتی قبل رسانه اصولگرای « مشرق» خبر داده بود که محمدرضا هنرمند یکی از داوران دوپاسپورته جشنواره امسال فجر بنا دارد سریال «خانه عنکبوت» یا همان «صدام» را با حمایت سازمان هنری-رسانه ای اوج به تهیه کنندگی منوچهر محمدی بسازد(اینجا را بخوانید) اما هنرمند در گفتگو با «برنا» این مسأله را از بیخ و بن تکذیب کرد.

به گزارش سینماروزان هنرمند گفت: این خبر کذب محض است. در حال حاضر هیچ ارتباطی میان من و منوچهر محمدی با این سریال و آن سازمان خاص وجود ندارد.

این کارگردان در ارتباط با تازه‌ترین فعالیت‌های‌خود، خاطرنشان کرد: در حال حاضر گروهی از نویسندگان مشغول نگارش سناریوی سریالی با عنوان «الف‌ویژه» هستند که خودم هم بر نوشتن آن نظارت دارم. به احتمال قوی اردیبهشت سال آینده ساخت این سریال را آغاز می‌کنیم، هرچند متن آن باید ابتدا مورد تائید خودم قرار بگیرد.

وی درباره حواشی پیرامون اقامتش در کانادا در سالهای اخیر اظهار داشت: نه گرین کارت دارم نه دو تابعیتی هستم، البته این مسئله را جرم نمی‌دانم و در ارتباط با صحبت‌های مطرح شده توسط مجری برنامه “هفت” باید اعلام کنم که تنها به مدت چهارماه سال 2015 در کانادا زندگی کردم، ولی بهروز افخمی یک سال و نیم با همسر دوم خود در این کشور زندگی کرد و در همین کشور فرزندش متولد شد.

به گزارش سینماروزان آنچه هنرمند درباره گرین کارت نداشتن و دوتابعیتی نبودن گفته البته منافی اقامت در کانادا نیست؛ به هر حال «گرین کارت» کارت سبزی است برای حضور در ایالات متحده و نه کانادا و داشتن کارت اقامت در کانادا یا همان PR card به معنای تبعه بودن نیست اما مجوزی است برای زندگی و احیانا کار در این کشور. پرسش این است که هنرمند کارت اقامت در کانادا هم ندارد؟




داور دوپاسپورته جشنواره⇔کارگردان پروژه استراتژیک سازمان ارزشی اوج

سینماروزان: انتشار گزارشی درباره حضور 5 داور دوپاسپورته در هیأت داوران جشنواره فیلم فجر(اینجا را بخوانید) سبب ساز انتقادات بسیاری از سوی رسانه های ارزشی شد و آنها این مسأله را عاملی کردند برای انتقاد از دبیرخانه جشنواره فجر.

به گزارش سینماروزان حالا رسانه اصولگرای «مشرق» خبر داده که یکی از همان داوران دوپاسپورته که محمدرضا هنرمند باشد به عنوان کارگردان سریال استراتژیک «صدام» انتخاب شده که بناست با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید شود.

سریال «صدام» را پیشتر در برهه هایی بنا بود سیروس مقدم و محمدحسین مهدویان بسازند. مقدم ترجیح داد به سراغ الگوریتم امتحان پس داده «پایتخت» برود و با حمایت مالی اوج فصل پنجم این سریال را بسازد.

مهدویان هم که با حمایت اوج در «ایستاده در غبار» توانسته بود خودی نشان دهد در ماههای اخیر روابط نزدیک سابق را با مدیران اوج از دست داد و برای همین در نهایت این محمدرضا هنرمند کارگردان «آشپزباشی» بود که به کارگردانی «صدام» منصوب شد!!!

«صدام» که نام تازه اش «خانه عنکبوت» بوده و منوچهر محمدی تهیه کننده سینما به عنوان تهیه کننده آن حضور دارد، با محوریت جنایات صدام حسین و سرگذشت زندگی‌اش از تولد تا اعدام این روزها به مرحله نهایی فیلمنامه رسیده است.

این سریال در 40 قسمت تولید خواهد شد و آن طور که رسانه اصولگرای «مشرق» خبر داده است مرتضی سرهنگی، ابراهیم حاتمی‌کیا و سردار قاسم سلیمانی هم روی نگارش فیلمنامه نظارت دارند و به عنوان مشاور در کنار سازندگان این اثر خواهند بود.

محمدرضا هنرمند بعد از «عزیزم من کوک نیستم» حدودا 15 سالی میشود که در سینما کارگردانی نکرده است و آخرین تجربه تلویزیونی او هم سریال «آشپزباشی» مربوط به 7 سال قبل است.

مشخص نیست حضور یک سینماگر دوپاسپورته در مرکزیت ساخت یک سریال استراتژیک آن هم از محصولات یک سازمان ارزشی چه واکنشی را از سوی رسانه های داعیه ارزشمداری به دنبال خواهد داشت؟ آیا آنها همچون مورد جشنواره سی و پنجم جرأت نقد از سازمانی همسوی خود به خاطر واگذاری کار به یک دوپاسپورته را خواهند داشت؟




علیرغم مخالفت داوران جشنواره و یک کارمند «هنروتجربه» با فضای مجازی⇐علیرضا رییسیان: وقتی ضعف داوری وجود دارد باید هم فضای مجازی به آن بپردازد /علیرضا داوودنژاد: تأثیر این فضا منفی نیست

سینماروزان/جواد محرمی: فراگيرتر شدن جشنواره فيلم فجر در افکار عمومي اتفاقي بود که در دوره سي‌و‌پنجم اتفاق افتاد و گفته مي‌شود که مردم بيش از سال‌هاي پيش پيگير اخبار و تحليل‌ها درباره فيلم‌هاي جشنواره بودند، با اين وجود مي‌توان اميدوار بود که جشنواره فيلم فجر در سال‌هاي آتي به سمت مردمي شدن بيشتر برود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» از جمله عواملي که سبب‌ساز اين پديده شد فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي در اين فضا بود. خيلي‌ها اين مسئله را مثبت ارزيابي کرده‌اند، اما عده‌اي هم هستند که انگار از طرح فراگير مسائل و اخبار جشنواره فيلم فجر زياد راضي نيستند.

شهر را شلوغ کردند!
هوشنگ گلمکاني، سردبير مجله فيلم و از سیاستگذاران گروه دولتي هنر و تجربه که نزديکي فکري زيادي با آراي مديران سازمان سينمايي دارد، جزو کساني است که تأثير فضاي مجازي بر جشنواره امسال را مثبت نمي‌داند: «دوره‌هاي قبل هم به آراي داوران اعتراض‌هايي مي‌شد، منتها آن موقع يک تفاوت مهم با سال‌هاي اخير داشت؛ نه از تلگرام خبري بود و نه از اينستاگرام. فيس‌بوک البته بود، اما استفاده از تلگرام و اينستاگرام خيلي آسان‌تر از فيس‌بوک است. ملت ما خيلي احساساتي است و اين دو رسانه امکان اين را به آدم‌هاي احساساتي مي‌دهد که در لحظه احساس خود را بروز دهند و اين ابراز احساسات، جو مي‌سازد، شهر شلوغ شده و هياهو برپا مي‌شود. رسانه‌ها هم نقش مهمي دارند و نيز خود سينماگران که اين هم به رعايت نکردن قواعد بازي مربوط مي‌شود.»

محمدرضا هنرمند، عضو هيئت داوران بخش سوداي سيمرغ اين دوره از جشنواره فيلم فجر نيز نگاهي منفي به تأثير فضاي مجازي بر فضاي جشنواره امسال دارد. به اعتقاد اين سينماگر «گسترش فضاي مجازي و دسترسي راحت به آن، بي‌مسئوليتي در قبال نشر اکاذيب و جوسازي و البته جنجال‌هاي برنامه «هفت» و… از جمله دلايل افزايش هجمه‌ها در اين دوره از جشنواره فيلم فجر بوده است.»

علیرضا رییسیان: نبايد گناه‌ها را گردن فضاي مجازي انداخت
عليرضا رئيسيان، کارگردان سينما  درباره تأثير فضاي مجازي بر جشنواره فيلم فجر امسال نظر متفاوتي دارد: «تکنولوژي مقتضيات خاص خود را دارد و به ميل ما عمل نمي‌کند و قرار نيست به طور کامل در خدمت مديران و جريان‌ها باشد. ذات تکنولوژي‌هاي نوين ارتباطي و فضاي مجازي، اطلاع‌رساني در کوتاه‌ترين زمان ممکن است و اين اتفاق در جشنواره فجر امسال افتاد. فضاي مجازي، اسمش رويش است، ممکن است همه داده‌ها که آنجا وجود دارد واقعي نباشد، اما نبايد همه گناه‌ها را گردن اين فضا انداخت.»

خطاهاي داوري جنجال درست کرد
اين فيلمساز معتقد است: درباره موج‌سازي که در فضاي مجازي ايجاد مي‌شود احتمالاً يک علت خارجي مخرب وجود دارد که به اين موج دامن مي‌زند. آنچه امروز در فضاي ديجيتال و تبليغات و ضدتبليغات اتفاق مي‌افتد به ميل و اشتياق کسي مثبت و منفي نمي‌شود. در فضاي مجازي يک روح جمعي وجود دارد که بيشتر وقت‌ها قابل کنترل نيست.

به اعتقاد اين سينماگر حواشي و جنجال‌هاي جشنواره فيلم فجر در سال گذشته بسيار کمتر از امسال بود و علت آن بيش از اينکه ريشه در توسعه فضاي مجازي داشته باشد در اشتباهات مديريتي اين دوره است. امسال اتفاقاتي در داوري هم افتاد که فضاي مجازي بر آن سوار شد. روي ضعف داوري امسال همه اتفاق‌نظر داشتند و تا اين علت نبود امکان نداشت فضاي مجازي واكنش نشان دهد.

هيچ جاي جهان گناهان را گردن فضاي مجازي نمي‌اندازند
او در ادامه توضيح داد: البته فضاهاي جديد هميشه عميق و آگاهي‌بخش نيست و خيلي اطلاعات در اين فضا در سطح اتفاق مي‌افتد، ولي در هيچ کجاي جهان هم کسي گناهان را گردن اين فضا نمي‌اندازد، چراکه قرار نيست همه چيز به ميل دست‌اندرکاران پيش برود.
اين سينماگر درباره مردمي شدن جشنواره فيلم فجر امسال اينگونه اظهارنظر کرد که اين اتفاق تا حدي در اين دوره افتاده است و به نظر مي‌رسد که بيشتر از قبل ذهن مردم به سينما معطوف شده است و البته برنامه «هفت» هم در ايجاد اين حساسيت مثبت در ميان مردم در کنار فضاي مجازي نقش پررنگي ايفا کرد، هرچند معتقدم در دامن زدن به موضوع دوتابعيتي‌ها قدري زياده‌روي کرد، اما در مجموع در اين دوره از جشنواره مردم بيش از گذشته اخبار و تحليل‌ها درباره جشنواره را دنبال مي‌کردند و به نظرم از اين توجه مردم مي‌توان به نفع سينما بهره‌برداري مثبت انجام داد.

علیرضا داوودنژاد: این فضا منفی نیست

عليرضا داوودنژاد از کارگردان‌هايي که امسال به واسطه فيلم سينمايي «فراري» در جشنواره فيلم فجر بار ديگر نگاه‌ها را به خود جلب کرد نيز درباره تأثير فضاي مجازي بر جنجال‌هاي اين دوره از جشنواره گفت: فضاي مجازي جايي است که همه چيز در آنجا منعکس مي‌شود و البته مزايا و معايب خاص خود را دارد. اغلب ممکن است نظرات غيرکارشناسي هم در اين فضا منعکس شود و موج ايجاد کند. برخي مواقع گرايشات هيجاني در اين فضا اتفاق مي‌افتد، ولي در کل تأثير اين فضا را در جشنواره فجر منفي نمي‌دانم.

در مجموع به نظر مي‌رسد که فضاي مجازي در مردمي شدن جشنواره فيلم فجر تأثيرگذاري مثبتي داشته است و اينکه عده‌اي از برگزارکنندگان و عوامل جشنواره جنجال‌ها و اعتراضات که در رأس آنها مباحث مربوط به داوري بود را به گردن گسترش فضاي مجازي مي‌اندازند، گزاره منطقي به نظر نمي‌رسد و قاعدتاً مي‌تواند نوعي فرافکني و البته توهم توطئه تلقي شود.




خبر یک رسانه فرهنگی⇐۵ داور جشنواره فجر «دوپاسپورته» هستند!!!+عکس

سینماروزان: در روزهایی که ابلاغیه دونالد ترامپ رییس جمهور جدید ایالات متحده در جلوگیری از ورود اتباع هفت کشور و از جمله ایران به کشورش مورد بحث قرار گرفته و به تحریم اسکار از سوی اصغر فرهادی منجر شده است پایگاه خبری «فرهنگ نیوز» در گزارشی پیرامون هیأت های انتخاب و داوری جشنواره از دوپاسپورته بودن 5 داور از هفت داور جشنواره سخن گفته است.

به گزارش سینماروزان هیأت داوران جشنواره امسال شامل محمدرضا تخت کشیان، اکبر نبوی، رویا نونهالی، محمدمهدی دادگو، ایرج رامین فر، شهرام اسدی و محمدرضا هنرمند است و گویا 5 نفر آخر دوپاسپورته هستند!!!

متن گزارش «فرهنگ نیوز» در این باره را بخوانید:

نکته مهمتر درباره هیأت داوران جشنواره سی و پنجم فجر دوپاسپورته بودن 5 داور جشنواره است؛ محمدمهدی دادگو و ایرج رامین فر و محمدرضا هنرمند و رویا نونهالی اقامت کانادا را دارند و شهرام اسدی هم اقامت آمریکا را.

اینکه بیشتر از نصف داوران مهمترین جشنواره وطنی ما دوتابعیتی هستند می تواند فی نفسه نکته ای مثبت برای جشنواره باشد؟

اگر این اقامت در کانادا و امریکا در جهت تجربه نوعی جدید از فعالیت سینمایی و حتی فراهم آوردن زمینه تولید محصولات مشترک بود قطعا می‌توانستیم این حضور را مثبت بدانیم اما وقتی می بینیم یکی از همین دوپاسپورته ها مشغول کارهای عمرانی در کاناداست و بقیه هم بیشتر برای تفریح و گذران اوقات فراغت از تابعیت دوم سود می جویند قطعا باید نگران وجه ملی مهمترین جشنواره وطن مان باشیم…

هیأت داوران جشنواره فجر
هیأت داوران جشنواره فجر



معرفی هیأت داوران بخش مسابقه جشنواره فجر⇔از تهیه‌کننده «یتیم‌خانه ایران» و کارگردانی که ۱۵ سال است فیلم نساخته تا منتقد متبوع رسانه ملی و…

سینماروزان: اعضای هیأت داوران بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.

به گزارش سینماروزان محمدرضا هنرمند، شهرام اسدی، محمدمهدی دادگو، محمدرضا تخت‌کشیان، رویا نونهالی، ایرج رامین‌فر و اکبر نبوی به عنوان اعضای هیأت داوران بخش سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شدند.

در فهرست داوران دو کارگردان به نامهای هنرمند و شهرام اسدی به چشم می خورند، دو تهیه کننده به نامهای دادگو و تخت‌کشیان، یک بازیگر به نام رویا نونهالی، یک طراح صحنه به نام ایرج رامین‌فر و یک منتقد سابق به نام اکبر نبوی که در سالهای اخیر هر برنامه سینمایی که بنا بوده از رسانه ملی روی آنتن برود نام وی هم به عنوان یکی از گزینه های اجرایش شنیده شده است!

در میان چهره‌های سینمایی حاضر در هیأت داوران به‌روزترین چهره سینمایی رویا نونهالی است که امسال دو فیلم «نیمه شب اتفاق افتاد» و «کفشهایم کو» را روی پرده دارد و البته محمدرضا تخت کشیان که «یتیم خانه ایران» را به عنوان تهیه کننده روی پرده دارد.

ایرج رامین‌فر طراح صحنه برجسته سینمای ایران نیز آخرین بار دو سال قبل به عنوان طراح صحنه و لباس «احتمال باران اسیدی» و «در دنیای تو ساعت چند است» حضور داشت.

بقیه چهره‌های حاضر در هیأت داوران سالهاست در عرصه سینمای حرفه‌ای حضور ندارند. محمدرضا هنرمند آخرین فیلمش با عنوان «عزیزم من کوک نیستم» را 15 سال پیش ساخته است.

شهرام اسدی آخرین فیلمش «شب واقعه» را هشت سال قبل تولید کرد و محمدمهدی دادگو نیز آخرین بار هشت سال قبل نامش به عنوان تهیه کننده «تردید» آمد.




بعد از اكبر عبدي ، سعيد آقاخاني هم وارد اين گود خاص(!!) شد…

سینماژورنال: مشهورترین بازیگر مرد سینمای ایران که ایفاگر کاراکترهای زنانه بوده اکبر عبدی است.

به گزارش سینماژورنال عبدی در فیلمهایی چون “آدم برفی”،”خوابزده ها” و “خوابم می آد” ایفاگر نقش زن بوده است.

در یک اتفاق جالب حالا سعید آقاخانی که سال قبل سیمرغ بهترین بازیگری جشنواره فجر را گرفته بود بناست در فیلمی با نام “خرمگس” به کارگردانی محمدرضا هنرمند نقش یک زن را ایفا کند.

بنا به اطلاعات ارائه شده در “سینما” آقاخانی بناست در این فیلم نقش یک مامور امنیتی را بازی کند.

آقاخانی زن میشود…

آقاخانی در این فیلم نقش ماموری را بازی می کند که در پوشش زن وارد تشکیلاتی شده و به جمع آوری اطلاعات می پردازد.

سناریوی “خرمگس” را احمد رفیع زاده نوشته که پیشتر کمدی “خوابم می آد” را برای رضا عطاران نوشته بود.

تهیه کنندگی فیلم را محمد پیرهادی برعهده دارد و محمد آلادپوش مدیر فیمبرداری و عبدا.. اسکندری گریمور کار است.
پروژه از اوایل پاییز کلید خواهد خورد.




بازیگر پیشکسوت آثار کمدی دو نقش “خر” و “مگس” را ایفا می‌کند

سینماژورنال: سیروس ابراهیم‌زاده، بازیگری که از ١٨ سالگی در سال ١٣٣٤ تئاتر را با زنده‌یاد مصطفی اسکویی در تئاتر آناهیتا، که امروز سینمای گلریز است، آغاز کرده درباره تأسیس تئاتر آناهیتا می‌گوید: «این سالن که در خیابان یوسف‌آباد واقع شده، سالن تئاتری بود که شاگردان کلاس اسکویی  آن را ساختند و در بنایی و کارگری آن شرکت داشتند و ما کارگری کردیم تا آن سالن ساخته شد».

به گزارش سینماژورنال از سال ١٣٣٦ خودش کارگردانی تئاتر را شروع کرد و بعدها در نمایشی از داوود رشیدی با نام «پیروزی در شیکاگو» به سالن اصلی تئاتر شهر آمد. او درباره این نمایش نیز می‌گوید: «در این تئاتر برای اولین‌بار موسیقی زنده روی صحنه اجرا می‌شد. زنده‌یاد بابک بیات برای آن موسیقی ساخت و علیرضا عصار برای آن نمایش ساکسیفون می‌زد. مرتضی ممیز هم طراح صحنه بود و حسین سرشار هم قرار بود در آن بازی کند که متأسفانه به دلیل ابتلا به آلزایمر نتوانست و با اشک و آه کار را ول کرد».
ابراهیم‌زاده حضور در سینما را با علی حاتمی آغاز کرد، اول در «ستارخان» و سپس در «کمال‌الملک» به ایفای نقش پرداخت و پس از آن با کارگردان‌هایی همچون سامان مقدم و محمدرضا هنرمند همکاری کرد.

ابراهیم زاده در تازه ترین گفتگویش که با “شرق” انجام شده درباره حال و احوالات این روزهایش صحبت کرده‌است.

وی در جایی از گفتگو از این گفته که در کمدی “خرمگس” تازه ترین فیلم محمدرضا هنرمند دو نقش “خر” و “مگس” را ایفا خواهد کرد.

سینماژورنال متن کامل گفته های وی را ارائه می دهد:


تئاتر، دغدغه این روزها
این‌روزها مشغول هستم به دو کار. تلاش می‌کنم سالنی برای ادامه روخوانی نمایش‌نامه کوتاه خودم‌ گیر بیاورم که سوم مردادماه جاری به نام «آشنایی» در تئاتر موزه استاد انتظامی روی صحنه بردم. در این تئاتر شمسی فضل‌الهی، سامان آذین، محمود اکبرشاهی، حمیدرضا حیات، حامد سید، نغمه طوسی و فاطمه عرب‌کرمانی همکاری کردند و دیگر اینکه سخت در تلاش هستم تا تازه‌ترین کتاب خود را از زیر چاپ بیرون بکشم. حدود دو، سه سال پیش ناشر معتبر شیر پاک‌خورده‌ای که اتفاقا از دوستان خانوادگی من است، برای انتشار کتاب علاقه نشان داد و هنوز  زیر چاپ، خاک‌وخل می‌خورد. توضیح دیگر هم اینکه خداوکیلی وزارت محترم ارشاد در تأخیرِ به زیورِ طبع آراسته‌شدن تازه‌ترین کتابچه من (کتاب بسیار لاغر، کم‌برگ و نوا) نقش بازدارنده‌ای نداشته است.
همچنان چارلی چاپلین می‌بینم
فیلمی که به‌تازگی بیشترین تأثیر را بر من گذاشته «دیکتاتور بزرگ» چارلی چاپلین است، با اینکه خود فیلم تازه نیست. این، اثر نابغه بی‌بدیل سینما همچون چشمه‌ای که در بیابان بی‌آب و علف می‌جوشد و غل‌غل آب از آن بیرون می‌زند، هنوز از چشم‌های من در کویر صورتم اشک جاری می‌کند.
قرار است خرمگس باشم
فیلم بعدی سینمایی‌ام اثر محمدرضا هنرمند خواهد بود. خودش جایی گفته است، فلانی در فیلم «خرمگس» هم می‌تواند خر را بازی کند و هم مگس را….
زیارت خاطره‌ها
برای الهام‌گرفتن در فعالیت هنری‌ام اغلب به زیارت کوچه‌باغ‌های خاطره می‌روم…. از جمله به «سرقبرآقا» واقع در جنوب خیابان سیروس قدیم، پایین‌تر از میدان سیداسماعیل.
هنر زندگی‌ است
اگر بخواهم هنر را در یک واژه خلاصه کنم، باید بگویم هنر عبارت است از زندگی، زندگی… و یا خود زندگی هنر است.
در آرزوی مونالیزا
اگر روزی به ثروتی هنگفت دست پیدا کنم، شاهکار هنری‌ که برای خود خریداری می‌کنم، لبخند ژکوند است. به قلم لئوناردو داوینچی.
ناهارخوران خوش‌خوراک
کارگردانی که دوست دارم با او ناهار بخورم، ابراهیم وحیدزاده است. دوست نازنین چهل، پنجاه ساله من، بسیار خوش‌خوراک است ماشاءالله!
مقاله‌ای ننوشتنی
بهترین نقدی که در سال‌های گذشته خوانده‌ام، مقاله «انتقاد از خود» به قلم لاادری است!
ترکه نخوردم
بزرگ‌ترین معلم من خانم معصومی معلم کلاس سوم دبستان غضائری واقع در خیابان فرهنگ تهران قدیم بود که برخلاف رسم آن روزگاران، هرگز ترکه به دست نمی‌گرفت.
وضعم توپ است
بزرگ‌ترین سوءتفاهم درباره من این است که گفته شود فلانی وضعش توپ است!
اصلِ بی‌اصلی
سه اصل مهم برای اینکه در دنیای هنر ماندگار شویم این است که اول صبح زود بیدار شوید، بعد دندان‌های خود را مسواک بزنید، دست‌آخر هم صبحانه کامل میل کنید…!
چهل‌ساله‌ها یادشان هست
اگر در رشته هنری‌ام به عقب برگردم، آرزو می‌کنم (به آواز) «کاش پشت فرمانداری نرفته بودم، رفته بودم گلی نچیده بودم…!» این قطعه‌ای است از ترانه معروف بندری که اسم خواننده‌اش را فراموش کرده‌ام. کسانی که چهل سال به بالا داشته باشند، حتما یادشان هست!
معلم زبان می‌شدم
اگر کسی که حالا هستم، نمی‌شدم معلم زبان انگلیسی دبیرستان‌های پایتخت و حومه بودم. از میدان خراسان و حوالی بگیرید تا برسید به لواسان!
هیچ اتفاقی نیفتاده است
آرزوی زندگی‌ام سربلندی ایران و ایرانی است و جالب‌ترین اتفاقی هم که در این سال‌ها در سینما برایم افتاده این است که هیچ اتفاقی برایم نیفتاده است!




همکاری تهیه‌کننده فیلم توقیفی “گزارش یک جشن” با کارگردان “مرد عوضی” و نویسنده “گینس”

سینماژورنال: با ساخت 4 فیلمنامه در جلسه 31 تیر شورای پروانه ساخت فیلم های سینمایی موافقت شد.

به گزارش سینماژورنال در میان این فیلمنامه ها بیش از همه “خرمگس” است که جلب توجه میکند؛ کارگردانی این اثر که نگارش آن را احمد رفیع زاده نویسنده “گینس” برعهده داشته را محمدرضا هنرمند برعهده خواهد داشت.

هنرمند از سال 1380 و بعد از ساخت “عزیزم من کوک نیستم” چهارده سالی میشد که فیلم سینمایی نساخته بود.

تهیه کنندگی “خرمگس” را محمد پیرهادی برعهده دارد که در کارنامه تهیه کنندگی اش تولید فیلمی توقیفی “گزارش یک جشن” ابراهیم حاتمی کیا و البته “دعوت” و “به نام پدر” به چشم می خورد.

دیگر فیلمهایی که پروانه ساختشان صادر شده به شرح زیرند:

–“آخرین بار کی سحر را دیدی؟” به تهیه کنندگی و کارگردانی فرزاد موتمن و نویسندگی امیر عربی

— “هلن” به تهیه کنندگی و کارگردانی علی اکبر ثقفی و نویسندگی امیر حسین ثقفی

— “سرو زیر آب ” به تهیه کنندگی سید حامد حسینی و به کارگردانی و نویسندگی محمد علی باشه آهنگر .




چرا نگار جواهریان از اینکه بگوید “بچۀ فرشته است” واهمه داشت؟

سینماژورنال: قضاوت درباره آدمها به واسطه طبقه اجتماعی که به آن تعلق دارند از دیرباز در میان ایرانیان شیوع داشته است.

به گزارش سینماژورنال همواره نیز این قضاوتها باعث شده است که همه چیز را کاملا سیاه یا کاملا سفید ببینیم. اینکه تصور کنیم هر که متولد بالای شهر است فربه ای است نوکیسه و هر که زاده پایین شهر است انتهای مرام و معرفت است آموزهایی است که نه مبنای عقلی دارد و نه مبنای اخلاقی.

دردسرهای برآمده از طبقه خانوادگی نگار جواهریان

نگار جواهریان بازیگر زن سینما که در جشنواره سی و سوم هم آثاری چون “موقت” و “اعترافات ذهن خطرناک من” را داشت از جمله بازیگرانی است که در ابتدای کار به دلیل تعلق به طبقه مرفه کم اذیت نشد.

مشکل اینجا بود اغلب کارگردانان ما فکر می کردند وی به دلیل اینکه متولد یک خانواده بورژواست نخواهد توانست نقش آدمهای طبقه پایین را بازی کند اما جواهریان آن قدر سرسختی نشان داد و نقشهای دورتر از طبقه خانوادگیش ایفا کرد که همه به تواناییهایش ایمان آوردند.

این بازیگر توانا در گفتگویی با مجید اسلامی در “24” به ذکر خاطره ای تامل برانگیز از روزی پرداخته که برای بازی در سریال “زیر تیغ” محمدرضا هنرمند دعوت شده بود و برای آن که این کارگردان هم با نگاه کلیشه ای به او ننگرد درباره محل تولدش به او دروغ گفت.

بجای اینکه بگویم “فرشته” گفتم “مقصودبیک”

جواهریان در این باره می گوید: مرا صدا کردند که “زیر تیغ” را بازی کنم و این پیش فرض{درباره طبقه خانوادگیم} آن قدر زیاد بود که آقای هنرمند ازم پرسید خانه ای که در آن به دنیا آمده ای کجا بوده؟ و من چون این قضیه را می دانستم بجای اینکه بگویم خیابان فرشته گفتم “مقصودبیک”.

کسی اهل شمیران نباشد مقصودبیک را نمی شناسد

به گزارش سینماژورنال این بازیگر سینما ادامه می دهد: مقصودبیک یک محله قدیمی نشین چسبیده به فرشته است اما حسنش این است که اگر کسی اهل شمیران نبود این منطقه را نمی شناخت!

فکر میکردند من زیادی لوکس ام!

نگار جواهریان در توجیه این طور آدرس دادن بیان می دارد: دروغ نگفتم فقط یک ذره تقلب کردم. آخر میخواستند تصمیم بگیرند و فکر میکردند من زیادی لوکس ام.