1

محمدباقر قالیباف در دیدار با عوامل #موقعیت_مهدی مطرح کرد⇐باید واقعیت‌های دفاع مقدس را بدون کم و کاست در فیلم‌ها ارائه دهیم!/ فیلم “موقعیت مهدی” به دل می‌نشیند چون بی اغراق از دفاع می‌گوید!/طی سه دهه گذشته چندین برابر هزینه لازم برای ساخت شهرک سینمای دفاع مقدس را خرج کرده‌ایم تا برای هر فیلم لوکیشن بسازیم!/تاکید رهبر انقلاب بر ساخت شهرک درخور برای سینمای دفاع مقدس بوده!/به‌دنبال راه‌اندازی شهرک دفاع مقدس در مسیر فرودگاه امام(ره) بودیم اما نوع مدیریت‌ها مانع شد!/زمانی که در نیروی انتظامي بودم، سعی کردم همه شرایط لازم را برای مهدی فخیم زاده فراهم کنم تا “خواب و بیدار” را بسازد!

سینماروزان: رهبر معظم انقلاب در زمانی که اقدامات برای احداث باغ موزه دفاع مقدس را انجام می‌دادیم، بنده را فرا خواندند و تأکید کردند که یکی از کارهای اساسی در این حوزه این است که شما شهرک سینمایی در خور بسازید.

محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در دیدار با جمعی از عوامل فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» با بیان مطلب فوق گفت: به همه افرادی که در ساخت این اثر ماندگار زحمت کشیده و خون دل خوردند خدا قوت می‌گویم؛ علیرغم اینکه مشغله کاری زیادی داشتم اما طی برگزاری جشنواره فیلم «موقعیت مهدی» را مشاهده کردم، انصافاً این فیلم از ابتدا تا آخر افراد را با خود همراه می‌کرد زیرا با روح و روان مردم سر و کار داشت.

رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: هر قشری با هر نگاهی با این فیلم ارتباط برقرار می کند؛ با اینکه برخی زبان آذری بلد نیستند و شاید نگاه به زیرنویس برایشان سخت باشد اما بازهم جذب این فیلم می‌شوند.

وی ادامه داد: همیشه به کسانی که جبهه و جنگ را در این عرصه تحریف کرده و اغراق آمیز جلوه می‌دهند انتقاد کردم و معتقدم که اگر واقعیت های دفاع مقدس را بدون کم و کاست ارائه دهیم و در این بیان هنر داشته باشیم، اثر عمیق خواهد داشت و به دل‌ها می نشیند و فیلم موقعیت مهدی چنین جنسی داشت.

قالیباف تأکید کرد: شهید باکری دارای خصوصیات و ویژگی‌های خاصی بود و در هر جلسه ای که وارد می شد آن نشست حرمت پیدا می کرد و هر چیز حد و مرز خودش را داشت؛ در واقع وی دارای شجاعت و افتادگی توأم با آرامش روحی بود که در محیط جبهه و جنگ قابل تأمل بود.

رئیس قوه مقننه با اشاره به نکاتی که هادی حجازی‌فر درباره مشکلات ساخت این فیلم بیان کرد، گفت: متأسفانه در کشورمان یک مشکل اساسی داریم که من آن را بارها بیان کردم و آن اینکه ما در کشورمان دچار ضعف در حکمرانی هستیم.

وی گفت: آن چه در جبهه و جنگ به تمام معنا مشاهده می شود حکمرانی و مدیریت درست بود و این در حالی بود که آن زمان هیچ یک از افراد درس حکمرانی و مدیریت نخوانده بودند.

رییس مجلس در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به مشکل نداشتن یک شهرک سینمایی حرفه‌ای و مجهز برای سینمای دفاع مقدس که از سوی حجازی‌فر مطرح شد، گفت: تاکنون طی ۳ دهه گذشته پس از جنگ چندین برابر هزینه لازم برای ساخت یک شهرک سینمایی را خرج کرده‌ایم تا برای هر فیلم لوکیشن بسازیم که این مسئله بیانگر مشکل در ضعف حکمرانی است.

قالیباف افزود: زمانی که در شهرداری تهران مشغول بودم تلاش کردیم شهرک سینمایی دفاع مقدس واقع در مسیر فرودگاه امام خمینی (ره) را راه‌اندازی کنیم اما نوع مدیریت‌ها مانع از ساخت آنجا شد.

رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه باید اذعان کرد در میان مسئولان ندیدم کسی همانند رهبر انقلاب که آنقدر دقیق و عمیق نسبت به هنر خصوصاً فیلم و سینما  دغدغه‌مند و پیگیر باشد، گفت: رهبر معظم انقلاب در زمانی که اقدامات برای احداث باغ موزه دفاع مقدس را انجام می‌دادیم، بنده را فرا خواندند و تأکید کردند که یکی از کارهای اساسی در این حوزه این است که شما شهرک سینمایی در خور بسازید.

رییس قوه مقننه با اشاره به پیگیری این مطالبه رهبر انقلاب ادامه داد: در این حوزه، مشکلمان پول نبود زیرا اگر بخش خصوصی را فعال می کردیم بزرگترین سود در این موضوع وجود داشت؛ حتی نقاط مختلفی برای لوکیشن انتخاب شد اما به نتیجه نرسید.

وی اضافه کرد: اکنون که بررسی می‌کنم می‌بینم به دلیل همان مشکلاتی که عوامل فیلم «موقعیت مهدی» آن را تجربه کردند که نتیجه ضعف حکمرانی است، در آن زمان نیز کار ساخت شهرک سینمایی دفاع مقدس به ثمر نرسید و این در حالی است که رهبر انقلاب با آن همه مشغله‌های کاری به این موضوع توجه داشتند.

رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اثرگذاری فیلم و سینما در انتقال مفاهیم به مخاطب، افزود: زمانی که در نیروی انتظامی مشغول به خدمت بودم اقداماتی با این دیدگاه انجام دادیم که در فرهنگ ترافیک اثرگذار بود؛ همچنین زمانی که موضوع تشکیل ۱۱۰ را دنبال می کردیم تلاش کردم همه شرایط لازم را برای آقای فخیم زاده (کارگردان و بازیگر) فراهم کنم تا مجموعه تلویزیونی خواب و بیدار تهیه شود که بر این اساس مشاهده شد مردم از ما استقبال کردند و دیدگاهشان نسبت به ناجا تغییر کرد.

قالیباف تصریح کرد: به عنوان یک خدمتگزار با گوشت، پوست و استخوان خود اهمیت هنر و سینما را درک کرده ام؛ این بخش‌ها جزء پردرآمدترین عرصه‌های اقتصادی محسوب می شود ولی باید حکمرانی درست شود و در این راستا اگر نیاز به قانون باشد انجام وظیفه خواهیم کرد.

وی ادامه داد: با سینماگران و اهالی کتاب جلساتی داشتم لذا سعی کردیم در بودجه سال آتی اصلاحاتی برای این حوزه انجام دهیم. همچنین در ماه‌های آینده تدوین برنامه هفتم توسعه در دستور کار قرار دارد که مسایل مربوط به این عرصه‌ها باید در تدوین برنامه دنبال و سهم فرهنگ و هنر در برنامه هفتم توسعه روشن شود و جایگاه مستحکمی برای آن طراحی شود.

محمدباقر قالیباف در گفتگو با عوامل فیلم موقعیت مهدی: واقعیات دفاع را ارائه دهید
محمدباقر قالیباف در گفتگو با عوامل فیلم موقعیت مهدی: واقعیات دفاع را ارائه دهید

 




از ده‌نمکی تا سرتیپی و از شاهسواری تا نجفی و…/در دیدار اهالی سینما با رئیس مجلس چه گذشت؟+عکس

سینماروزان: همزمان با روز ملی سینما، جمعی از اعضای هیئت مدیره خانه سینما و رؤسای انجمن‌های صنفی مختلف این حوزه و تعدادی از سینماگران با  محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار و به بیان دغدغه‌ها و مطالبات خود پرداختند.

به گزارش سینماروزان، از منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما و محمدعلی نجفی رئیس هیات مدیره خانه تا علی سرتیپی و غلامرضا موسوی شرکای فیلمیران در این دیدار حاضر بودند.

مسعود ده‌نمکی، همایون اسعدیان، مهدی سجاده‌چی، محمدعلی باشه آهنگر، کامران ملکی، دانش اقباشاوی و روانبخش صادقی از دیگر حاضران در این دیدار  بودند. محمود رضوی مشاور رئیس مجلس نیز در این دیدار حاضر و کنار مسعود ده‌نمکی بود.

قالیباف در این دیدار با تاکید بر آنکه فرهنگ و هنر، زمینه‌ساز تحول و معجزه آفرینی در جامعه است گفت: متاسفانه فاصله زیادی بین هنرمندان و مسئولان وجود دارد و این فاصله به جامعه نیز تعمیم داده می‌شود. این اشکال را می پذیرم که مقصر اصلی ما مدیران هستیم، اما فعالان عرصه فرهنگ و هنر نیز نقش خود را در این اتفاق کنکاش کنند.

وی با بیان آنکه سینماگران نیز در دوران کرونا وضعیت سختی را پشت سر گذاشتند، افزود: ما امروز از نداری دچار مشکل نیستیم، بلکه از فاصله ها و ضعف در مدیریت دچار مشکل شده ایم. سینماگران ظرف یک ماه آینده مطالبات شان را به مرکز پژوهش های مجلس ارائه کنند تا برای تحقق آنها، تلاش لازم را صورت دهیم.

باید منتظر ماند و دید این دیدار به حل مشکلات اولیه سینماگران و به‌ویژه مساله فقدان امنیت شغلی و نداشتن بیمه بیکاری و عدم ارائه تسهیلات معیشتی و نداشتن یک بیمه درمانی جامع منجر خواهد شد؟ نزدیک شش ماه از دومین سال کرونایی سینماگران گذشته و حتی یک بسته تسهیلاتی به آنها تعلق نگرفته. باید دید چنین دیدارهایی این همه کم‌کاری را یک بار برای همیشه حل خواهد کرد؟

دیدار رئیس مجلس با جمعی از روسای صنف سینما
دیدار رئیس مجلس با جمعی از روسای صنف سینما

مسعود ده نمکی در دیدار با رئیس مجلس
مسعود ده نمکی در دیدار با رئیس مجلس

کامران ملکی و محمدعلی باشه آهنگر در دیدار با رئیس مجلس
کامران ملکی و محمدعلی باشه آهنگر در دیدار با رئیس مجلس

محمدعلی باشه آهنگر و همایون اسعدیان در دیدار با رئیس مجلس
محمدعلی باشه آهنگر و همایون اسعدیان در دیدار با رئیس مجلس

محمدعلی نجفی و محمدمهدی عسکرپور در دیدار با رئیس مجلس
محمدعلی نجفی و محمدمهدی عسکرپور در دیدار با رئیس مجلس

مهدی سجاده چی در دیدار با رئیس مجلس
مهدی سجاده چی در دیدار با رئیس مجلس

علی سرتیپی و غلامرضا موسوی در دیدار با رئیس مجلس
علی سرتیپی و غلامرضا موسوی در دیدار با رئیس مجلس

دانش اقباشاوی و روانبخش صادقی در دیدار با رئیس مجلس
دانش اقباشاوی و روانبخش صادقی در دیدار با رئیس مجلس

محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در دیدار با اهالی سینما
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در دیدار با اهالی سینما




درگذشت عزت‌الله انتظامی⇔هنرپیشه‌ای که هم به قالیباف ارادت داشت، هم از موسوی به نیکی یاد می‌کرد و هم با احمدی‌نژاد و رحیم‌مشایی در ستاد انتخابات حاضر می‌شد!!

سینماروزان: عزت الله انتظامی بازیگر سینما و تئاتر صبح 26 مرداد ماه در بیمارستان باهنر تهران درگذشت.

به گزارش سینماروزان انتظامی از جمله بازیگرانی بود که به خاطر درگیری با سیاست حواشی زیادی را پیرامون خود ایجاد کرد. انتظامی پیش از انتخابات88 در اظهارنظری کوتاه، حمایتی جانانه را از محمدباقر قالیباف انجام داد و او را فردی دانست که معتقد به تعالی فرهنگ و هنر در جامعه دانست!!

او البته در کنار ابراز ارادت به قالیباف، میرحسین موسوی دیگر کاندیدای انتخابات88 را گزینه‌ای شایسته برای ریاست جمهوری دانسته بود!

انتظامی اردیبهشت 92 و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به همراه محمود احمدی‌نژاد و اسفندیار رحیم مشایی برای ثبت نام در وزارت کشور حاضر شد و این حضورش هیاهوی بسیاری را حولش ایجاد کرد.

در نتیجه این حواشی بود که انتظامی مجبور به برائت از این حضور شده و مدعی شود آن حضور به بهانه ثبت قانونی بنیاد انتظامی بوده است!!!

انتظامی آخرین بار تابستان96 با فیلم سالها در محاق مانده «زادبوم» روی پرده ها رفت که فیلم نتوانست توفیق چندانی در جلب مخاطب داشته باشد.

عزت‌الله انتظامی متولد 30 خرداد 1303 در تهران فارغ‌التحصیل دانشکده‌ هنرهای زیبای تهران در سال 1351 بود که برای ادامه‌ تحصیل به مدرسه‌ شبانه‌ تئاتر و سینما در هانوفر رفت و در سال 1337 به ایران بازگشت.

از فیلم‌های سینمایی این بازیگر می‌توان به «آقای هالو»، «پستچی»، «گاو»، «ستارخان»، «صادق کرده»، «حاجی واشنگتن»، «گراند سینما»، «اجاره نشینها»، «هامون»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «روز واقعه»، «خانه‌ای روی آب»، «دیوانه‌ از قفس پرید»، «گاو خونی»، «مینای شهر خاموش»، «آتش سبز»، «راه آبی ابریشم» و «چهل‌سالگی» اشاره کرد.




چرایی حمله رسانه‌های سیاسی به «گلشیفته» همزمان با تطهیر کارگردانش⇐آیا اگر تولید «گلشیفته» به تهیه‌کننده مطبوع قالیباف سپرده می‌شد باز هم چنین حملاتی رخ می‌داد؟/آیا کارگردان «گلشیفته» همو نیست که ورای ساخت یک فیلم ایدئولوژیک، زمانی با ژست انتلکت «صادق هدایت» شد و زمانی دیگر در یک فیلم توقیفی مرتبط با ۸۸ ایفای نقش کرد؟/آیا سیاسی‌بازان از موفقیت بخش خصوصی نگرانند؟

سینماروزان: شبکه نمایش خانگی از جمله مدیومهای نمایشی ایران است که کمترین حمایت دولتی شامل حال موسسات فعال آن می‌شود ولی با این وجود این مدیوم در پنج سال اخیر توانسته بخشی از کم‌کاری تلویزیون در تولید محصولات نمایشی مفرح را پوشش دهد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از سایت «نمایش خانگی» امسال هم سال پررونقی برای شبکه خانگی است چون به غیر از عرضه سریالهای «شهرزاد۳» و «سایمدانگ» که رقابت نزدیکی هم در جلب مخاطب داشته اند سریال پرچهره «گلشیفته» هم توانسته از همین قسمتهای ابتدایی به عنوان محصولی سرگرم کننده برای مخاطبان خسته از تکرار مکررات رسانه ملی رخ بنماید.

سریالهای «ساخت ایران۲»، «دل»، «ممنوعه»، «خوب بد جلف» و یک سریال هارور به نام «احضار» هم از دیگر محصولات خانگی هستند که در مسیر تولید یا آستانه عرضه به شبکه خانگی قرار دارند و اینها همه درحالیست که تولیدکنندگان این حیطه برخلاف سلف خود در سینما حتی از دریافت یک وام حداقلی در تولید هم عاجزند.

این اتفاقیست که رسانه های سیاسی اغلب منتسب به جریانات شکست خورده سیاسی چنان که باید از آن خوششان نمی‌آید. چرا؟ مشخص نیست.

پیشتر و در همان آغاز عرضه «گلشیفته» حمله روزنامه «شهروند» منسوب به هلال احمر را به این سریال دیده بودیم و حالا نیز روزنامه «صبح نو» از رسانه های حامی شهردار سابق تهران در گزارشی تند و تیز با ادبیاتی آماتورانه حملات تند و تیزی را نثار «گلشیفته» کرده است.

جالب آنجاست که رسانه منسوب به شهردار سابق در حمله خود بر «گلشیفته» بی توجه به رزومه بهروز شعیبی که ترجیح داده با همه جریانات باشد و از دستیاری کمدی «توکیو بدون توقف» و بازی در فیلم توقیفی «گزارش یک جشن» تا ایفای نقش صادق هدایت در «گفتگو با سایه» و ساخت فیلم ایدئولوژیک «سیانور» را تجربه کند، او را کارگردان خوشنام «دهلیز»، «پرده نشین» و «سیانور» دانسته و عجیب آن که هر سه محصول مطلوب این رسانه را تهیه کننده‌ای نورس تولید کرده کاملا منسوب به قالیباف!!

این رسانه به سرمایه گزارانی تاخته که در کمین این کارگردان نشسته و او را به شبکه خانگی برده اند؛ بی توجه به عاقل و بالغ بودن بهروز شعیبی که در آستانه ۴۰سالگی است.

آیا کسی میداند فعالان چنین رسانه‌هایی که هیچ آورده‌ای در بخش خصوصی نداشته‌اند و حتی از گرداندن یک کانال خصوصی هم عاجزند چرا این چنین بی محابا به بخش خصوصی می تازند؟

آیا موفقیت دامنه داری که در این سالها بخش خصوصی به خاطر تولید محصولات مطلوب مخاطب داشته عامل نگرانی آنهاست؟؟

راستی اگر سرمایه گزارانی که به سراغ شعیبی رفته اند به سراغ تهیه کننده مطبوع قالیباف میرفتند و کار تولید «گلشیفته» را به وی می‌سپردند باز هم رسانه مطبوع قالیباف به «گلشیفته» می تاخت؟




وکیل پایه یک دادگستری خطاب به تهیه‌کننده مطبوع قالیباف⇐شکایت از دبیرخانه فجر در دیوان عدالت اداری قابل رسیدگی نیست!!

سینماروزان: دادخواهی دست اندرکاران فیلمهای «رستاخیز» و «سنتوری» که علیرغم داشتن پروانه نمایش توقیف شده بودند در دیوان عدالت اداری بابی تازه را پیش روی صاحبان محصولات مجوزدار توقیف شده قرار داد؛ روندی که البته به حل مشکل اکران برخی از این آثار پیش از دادخواهی در دیوان عدالت اداری منجر شد.

به گزارش سینماروزان شاید همین باب تازه بود که موجب شد تهیه کننده فیلمی با نام «لاتاری» که از نزدیکان شهردار سابق تهران است، هم در واکنش به سخنان رسول صدرعاملی از اعضای هیأت داوران جشنواره سی و ششم درباره اینکه فیلم ایشان بخاطر مضمونش داوری نشده، از دادخواهی برای احقاق حق درباره فیلمش در دیوان عدالت اداری سخن گوید.

اما آیا امکان شکایت از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری وجود دارد؟ از آنجا که برگزاری جشنواره فجر علیرغم دولتی بودن آن مساوی ایجاد عنوان شغلی در وزارت ارشاد نیست بر همین اساس شکایت بردن از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری هم ممکن نیست.

دکتر حسن کیا استاد دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری با تأیید این مطلب به «همدلی» گفت: از نظر حقوقی این مسئله هیچ ارتباطی به دیوان عدالت اداری ندارد و مسئله ولو قابل طرح در دیوان باشد، قابل رسیدگی در آن مرجع نخواهد بود.

مسأله اصلی آن است که هیئت داوران جشنواره های مختلف فرهنگی و هنری عنوان شغلی در وزارتخانه برگزار کننده این رویدادها ایجاد نمیکند و متعاقب آن دبیرخانه جشنواره فجر که البته هیچ وقت به صورت دائم فعال نبوده و فعالیتش در اصطلاح اهالی هنر موسمی است، مساوی اقدامات نهاد یا فرد انتخاب کننده آنها نیست.

 نه تنها عنوان دبیری جشنواره فجر یک عنوان شغلی در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد به حساب نمی آید بلکه دبیر جشنواره اساسا اختیارات خود را هم به هیئت داوران تفویض نمی کند تا آنها به عنوان نماینده او فیلم های منتخب را معرفی کنند.

از سوی دیگر برابر دانستن اقدامات وزارتخانه ها با انتخاب های صورت گرفته از سوی هیئت های داوری قیاس اشتباهی است. چرا که داوران نه عنوان شغلی دارند و نه بر اساس اساسنامه جشنواره فیلم فجر موظف به توضیح حقوقی درباره شیوه انتخاب هایشان هستند.




مدیران گذشته و حال شهرداری پاسخ دهند⇐چرا پردیس ملت، نزدیک به یک دهه بعد از ساخت هنوز یک پارکینگ قابل‌قبول ندارد؟

سینماروزان/مسعود احمدی: پردیس ملت از جمله پردیس‌های سینمایی است که با مشارکت مستقیم شهرداری تهران ساخته شد و به لحاظ معماری و گستردگی محیط داخلی از جمله پردیسهای یکتای کشور است اما پرسشی که یک دهه بعد از راه‌اندازی پردیس همچنان به قوت خود باقیست چرایی عدم ایجاد تمهیدات لازم برای احداث پارکینگ در کنار پردیس است.

به گزارش سینماروزان شهرداری که همواره و در زمان اجرای پروژه‌های ساخت و ساز مرتبط با اشخاص حقیقی یکی از اله‌مان‌های اصلی صدور مجوز را دارا بودن پارکینگ دانسته است پردیسی با ظرفیت 1000 صندلی ساخت اما نه در کوتاه مدت که حتی در یک بازه زمانی ده ساله هم فکری نکرد برای احداث لااقل یک پارکینگ طبقاتی در نزدیکی پردیس!

این وضعیتی است که با شدت کمتر درباره پردیس آزادی هم وجود دارد. پارکینگ این پردیس هم زمین بلاتکلیف و کم‌ظرفیت مجاور پردیس است که متأسفانه در پیک سرویس دهی به مخاطبان که جشنواره باشد اغلب توسط از مابهتران(؟؟؟) پر می‌شود و جایی برای مخاطبان ندارد!

هرچند مرکزیت پردیس آزادی باعث شده این ایراد پوشش داده شود اما قرارگیری پردیس ملت مجاور یک اتوبان مشکلات نبود پارکینگ را آن قدر زیاد کرد که این پردیس علیرغم کیفیت بالا، هیچ گاه در عمر ده ساله اش نتوانست رقیبی برای پردیسهایی همچون کوروش و آزادی باشد.

مخاطبان بخت برگشته در این ده سال همیشه درباره خلأ یک پارکینگ با گنجایش بالا در کنار این پردیس گلایه کردند اما هیچ گاه شنیده نشدند و حالا که کاخ رسانه از میلاد به ملت آمده است که به ناگاه یک زخم ده ساله سرباز زده است!

این اتفاق در دوران مدیریت محمدباقر قالیباف و تیمش در شهرداری رخ داد و البته که آنها باید پاسخگوی ایراد وارده باشند. اما حل کردن آن توسط محمدعلی نجفی شهردار تهران می‌تواند به سرعت انجام شود به خصوص که شهردار تازه تهران مدام بر رفع نواقص پروژه‌های پیشین شهرداری تأکید کرده است.

مسعود احمدی
مسعود احمدی




پرسش کلیدی یک رسانه مستقل درباره همسویی مجری نورس رسانه ملی با تصویرشهر در موضوع «خالتور»!!⇐ آیا به مانند «خندوانه» در عقبه تولید این برنامه هم یک مدیر شهری حضور دارد؟

سینماروزان: دعوت از مهران غفوریان بازیگر کمدی «خالتور» در برنامه‌ای به نام «من و شما» که در شبکه تحت مدیریت معاونت استانی سینما روی آنتن می‌رود و حمله مجری این برنامه به این کمدی  پرفروش هرچند با واکنش منطقی مهران غفوریان مواجه شد که به صراحت از آمار بالای مخاطبان و لزوم احترام به مخاطبان این فیلم گفت اما پرسشهایی را در چرایی هجمه علیه این فیلم شکل داده است.

به گزارش سینماروزان رسانه مستقل «سینمامخاطب» با کنار هم قرار دادن ماجرای توقیف «خالتور» توسط تصویرشهر و منع نمایش در سینماهای 11گانه شهرداری و حضور مدیرعامل تصویرشهر در تیم تولید «خندوانه» به طرح این سوال پرداخته که آیا در تولید «من و شما» هم مشارکت این مدیر شهری وجود داشته است؟؟؟

متن گزارش «سینمامخاطب» را بخوانید:

حضور مهران غفوریان در برنامه زنده «من و شما» و تلاشهای آرش ظلی مجری جوان و نورس این برنامه برای زیر سوال بردن فیلمی پرفروش به نام «خالتور» که به نوعی استفاده از تریبون رسانه ملی برای حقنه موضع گیری شخصی علیه یک فیلم خاص است هرچند کمترین اثری در علاقمندی مخاطبان برای تماشای این کمدی نداشته و این کمدی در مرز شش میلیاردی شدن است اما پرسشهایی را در چرایی این موضع گیری شکل داده است.

نه فقط در این برنامه که در اغلب برنامه های رسانه ملی رسم بر آن نیست که علیه محصول هنری خاص موضع گیری شود آن هم محصولی که با پروانه وزارت ارشاد تولید شده و روی پرده رفته است و در این شرایط اینکه یک مجری جوان که علاقه زیادی برای شبیه کردن خود به شمایل ده سال قبلتر فرزاد حسنی دارد این چنین علیه یک فیلم موضع گیری می کند جای سوال دارد.

«خالتور» از جمله فیلمهای پرمخاطب سینماها بوده که از همان ابتدای اکران با توقیف نمایش در شهرداری مواجه شده و مدیرعامل تصویرشهر که جزو آخرین بازماندگان قالیباف در شهرداری است و به زودی هم جایش را به نیرویی مفیدفایده به حال سینما خواهد داد بی ارائه دلیل قانونی از نمایش فیلم در سینماهای شهرداری جلوگیری کرده؛ اتفاقی که با واکنش صریح جامعه صنفی تهیه‌کنندگان و به دنبال آن علی قائم مقامی از اعضای هیأت مدیره خانه سینما و مهدی کرم پور از سینماگران مستقل مواجه شد.

از آنجا که مدیرعامل قالیبافی تصویرشهر پیشتر به عنوان تهیه کننده «خندوانه» حضور داشت این پرسش شکل می‌گیرد که آیا میان وی و برنامه «من و شما» هم ارتباطی وجود دارد که مجری نورس این برنامه با زیرپا گذاشتن اصلی ترین مولفه صداوسیما که ملی بودن است محصولی که در میان ده فیلم پرمخاطب سال جای گرفته را هدف هجمه قرار میدهد؟

مهران غفوریان بی آن که عصبی شود یا آن که به مانند مجری جوان، احساسات بر او غلبه کند مواضع او نسبت به «خالتور» را با این جملات کلیدی پاسخ داد که «مردم را با مسلسل مجبور به تماشای این فیلم نکرده‌اند و آنتن صداوسیما هم برای بیان مواضع شخصی نیست!»

اینها همان جملاتی است که نه فقط مدیر قالیبافی تصویرشهر و مجری جوان همسویشان بلکه تمام افراد و جریاناتی که به لطف سرمایه های نظام، اسباب ارتزاقشان فراهم شده، باید بارها مشقش کنند تا بیاموزند احترام به علایق مخاطب را جایگزین هیچ توصیه و سفارشی نکنند.

برای تماشای بخشهایی از گفتگوی مهران غفوریان در «من و شما» اینجا را ببینید.




شهردار جدید تهران روز سینما را تبریک گفت اما نگفت عوارضی که شهرداری از فروش سینماها می‌گیرد صرف چه می‌شود؟؟

سینماروزان: حتی اگر در تمام ایام سال سینما و بدنه صنف سینما جایی در بسته‌های گفتاری-رفتاری ارگانهای مختلف دولتی و شبه‌دولتی نداشته باشند اما روز سینما که میشود حجم بالایی از پیامهای تبریک است که به سمت سینما و سینماگران سرازیر میشود.

به گزارش سینماروزان در نزدیکی روز ملی سینما شهرداری تهران که در این سالها تسهیلات تبلیغاتی خود را فقط در اختیار شماری خاص از آثار -مثلا آثار متعلق به یک تهیه کننده 3ارگانی- قرار داده بود کوشیده برای حفظ ظاهر هم که شده بخشی از بیلبوردهای شهری را با پوستر فیلمهای خاطره انگیز ایرانی پر کند.

از سوی دیگر محمدعلی نجفی شهردار تازه تهران هم در یادداشتی برای اهالی سینما به پاسداشت دستاوردهای آنها پرداخته و نوشته است: بیست و یکم شهریور «روز ملی سینما» بهانه‌ای است برای تکریم هنرمندان عرصه سینما و تأمل بیشتر در باب تسهیل خدمات هنری به شهروندان و افزایش سرانه فضاهای سینمایی، افزایش مصرف کالاهای هنری و کمک به توسعه فعالیت‌های اصحاب سینما. کلانشهر تهران پایتخت سینما است چرا که پردیس‌های سینمایی، سالن‌های سینما، استودیوهای صدا و تدوین، موزه سینما، فیلمخانه ملی ایران و مؤسسات تهیه و تولید و توزیع فیلم، اصناف و نهادهای سینمایی را در خود جای داده است. نشاط و رونق فرهنگی شهر را می‌توان در سالن‌های نمایش فیلم و تئاتر حس کرد، مطالبه جامعه جوان و بالنده ما توسعه زیرساختها و فضاهای فرهنگی و هنری است.همزمان با صد و هفده سالگی صنعت سینما در ایران، دستاوردهای آن را پاس می‌دارم و این روز را صمیمانه به هنرمندان عزیز و مخاطبان و دوستداران سینمای نجیب ایران تبریک می گویم.

ای کاش فقط یک وعده می‌دادید…

در اینکه محمدعلی نجفی وارث بخش عمده ای از سیاستگذاریهایی است که در دوران شهردار سابق طراحی و اجرایی شده شکی نیست و  بدیهی است که باید به ایشان و تیمش وقت داد تا به اصلاح ساختارها بپردازند اما نیک بود همزمان با روز ملی سینما، نجفی درباره یکی از مهمترین خواسته های سینماگران در این سالها که حذف 5 درصد عوارضی است که از فیلمهای اکران شده در سینماها می گیرد توضیح می داد.

سالهاست شهرداری از تمام فیلمهای اکران شده در سینماها فارغ از اینکه میلیون بفروشند یا میلیارد و اینکه چقدر سالن داشته اند و اصلا چه مدت روی پرده‌اند عوارض می گیرد یعنی در همان مرحله خرید بلیت سینما توسط مخاطب، 5 درصدش با عنوان عوارض شهرداری تخصیص می‌یابد؛ مسأله ای که عمدتا با انتقاد بدنه سینمای ایران مواجه شده است و از امثال محمدهادی کریمی و علیرضا رییسیان گرفته تا حسین فرحبخش، امیرحسین شریفی و سیدضیاء هاشمی در این باره طرح سوال کرده‌اند.

ای کاش در روز ملی سینما محمدعلی نجفی درباره بازبینی مجدد همین قاعده دریافت عوارض از سینماگران فقط یک وعده می‌داد؛ آن گاه می‌شد امیدوارتر بود به آینده فرهنگی شهرداری. البته نقش مشاوران فرهنگی شهردار در ابرازنظر پیرامون این مشکلات را هم نباید نادیده گرفت. این وظیفه مشاوران فرهنگی بود که در این باره به شهردار اطلاع دهند تا شهردار با آگاهی کامل پیام تبریک روز سینمایش را بنگارد.

روز ملی سینما که گذشت؛ امید است در آینده نزدیک شاهد موضع گیری شفاف شهردار درباره چرایی دریافت عوارض از سینماگران و البته چگونگی هزینه کرد عوارض باشیم؟




خانه سینما در خدمت تقدیر از قالیباف؟؟؟+عکس⇔هیأت مدیره و مدیرعامل ۱۱شغله چه توجیهی برای این اتفاق دارند؟

سینماروزان: در 24 ساعت گذشته اعضای خانه سینما با پیامکی مواجه شده اند که از آنها دعوت میکند در مراسم تقدیر از محمدباقر قالیباف شهردار پیشین تهران شرکت کنند.

به گزارش سینماروزان هرچند این پیامک به ظاهر از سوی شورایعالی خانه هنرمندان ارسال شده اما تعجب آور است که از سامانه پیامکی خانه سینما برای ارسال این دعوتنامه استفاده شده است.

اینکه چرا سران بالادستی خانه سینما می باید سامانه پیامکی خویش را که اغلب برای ارسال آگهی ترحیم اعضاء استفاده میشود(!!) در خدمت آگهی تقدیر از شهردار سابق قرار دهند هرچند در ظاهر اسباب شگفتی بدنه صنف را موجب شده اما اگر این مسأله را کنار افشاگریهای چهره‌هایی همچون مرضیه برومند و حمید فرخ نژاد قرار دهیم چندان هم نباید شگفت زده شویم.

سه ماه قبل مرضیه برومند به افشاگری درباره حمایتهای شهردار سابق از خانه سینما پرداخته و گفته بود: ساختمان شماره دو خانه سينما در خيابان وصال را قالیباف در اختيار اين تشكل گذاشت و تمام مخارج اداري و دفتري‌اش را هم تامين مي‌كند!(اینجا را بخوانید)

مدتی بعد از برومند، حمید فرخ نژاد نیز به بهانه انفعال خانه سینما در جریان قاچاق فیلم «گشت2» و آتش زدن کارت خانه سینما توسط کارگردان فیلم سعید سهیلی، با انتقاد از خانه سینما به ذکر خاطره از انتظارات سران خانه سینما برای تبدیل هنرمندان به مجالی برای شوآف شهردار پرداخته و نوشته بود: تصاويري ديدم كه در آن سعيد سهيلي جلوي دوربين كارت عضويتش در خانه سينما و كانون كارگردانان رو آتش زد و خلاص. ياد آن روزي افتادم كه در اوج درگيري با عوامل جرياني هدايت شده در تلويزيون بودم كه كمر به انهدام سينماي اين مملكت به هر نحو بسته بودند، از خانه سينما با من تماس گرفتند، خوشحال شدم كه براي پشتيباني و حمايت توسط خانه سينما تلفن زده شده، در كمال ناباوري دوست عزيزي كه زنگ زده بود گفت آقاي شهردار قرار است يك مركز تجاري را در ميدان وليعصر افتتاح كنند و احتياج به چند چهره داريم كه كنار ايشان باشند! عملا نگاه خانه معظم سينما به ما سياهي لشكرهاي مجلس آرا و تزييني است.(اینجا را بخوانید)

دو سال قبلتر و در زمان حضور رضا میرکریمی به عنوان مدیرعامل خانه سینما نیز بودجه ای میلیاردی از سوی شهردار برای بازسازی عمرانی خانه سینما در اختیار هیأت مدیره این نهاد قرار داده شد.

شاید یکی از دلایلی که برخی از سران خانه سینما در جریان انتخابات96 جرأت حمایت از حسن روحانی را نداشتند همین حمایتها بود!

اما آیا چنین حمایتهایی دلیلی بر آن است که سران خانه سینما سامانه پیامکی خود را در اختیار تقدیر از کاندیدای انصرافی انتخابات قرار دهند؟

سینماروزان آماده است پاسخ هیأت مدیره این نهاد یا مدیرعامل آن که در ماههای اخیر همزمان با هم 11 مسئولیت مختلف را عهده دار شده (اینجا را بخوانید) درباره این مسأله منعکس کند.

پیامکی که از سوی سامانه پیامکی خانه سینما برای اعضاء ارسال شده
پیامکی که از سوی سامانه پیامکی خانه سینما برای اعضاء ارسال شده



بازگشت سرافراز به رسانه ملی؟+فهرستی از ۶ گزینه جانشینی علی‌عسکری؛ از رحمانی‌فضلی تا قالیباف و یک روحانی

سینماروزان: کاملا قابل پیش بینی بود که توسعه کمّی که صداوسیما در دو دهه گذشته داشته است مانعی بزرگ است پیش روی هر آن کس که مدیریت در این نهاد را در دهه نود برعهده گیرد.

به گزارش سینماروزان محمد سرافراز رییس قبلی صداوسیما کوشید به نوبه خود با تجمیع شبکه ها و استارت بازخرید نیروهای ناکارآمد و بازنشسته شرایط چابک سازی این رسانه را فراهم آورد اما دامنه اعتراضات کنارگذاشته‌شدگان که در بخش خصوصی حرفی برای گفتن نداشتند و بهشت‌شان رسانه ملی بود، موجب شد که سرافراز در نهایت استعفا دهد و عبدالعلی علی‌عسکری جانشین اش شود.

علی عسکری هم نتوانست بر مشکل اصلی سازمان که کمبود منابع مالی است فائق آید و از سوی دیگر بازگرداندن یک سری شبکه و کانال که در زمان سرافراز تجمیع شده بود باعث شد تنگناهای مالی سازمان بیشتر هم شود.

شاید برای همین است که حدود یک سال بعد از روی کار آمدن علی عسکری زمزمه هایی جدی شنیده می شود مبنی بر جایگزینی او با یک فرد تازه نفس.

در میان گزینه های جانشینی علی عسکری نامهای مختلفی به چشم می خورد؛ از عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم که نماینده رییس جمهور در شورای نظارت بر صداوسیما هم هست تا محمدباقر قالیباف شهردار تهران که بعد از کناره گیری از انتخابات96 به نفع ابراهیم رییسی و شکست رییسی در انتخابات، در آینده نزدیک و با تغییر شورا باید شهرداری را هم به چهره هایی همچون محسن مهرعلیزاده واگذار کند و شاید حضور در صداوسیما برایش مجالی باشد برای نوعی قدرت‌نمایی تازه.

علی اصغر پورمحمدی از مدیران باسابقه رسانه ملی که در زمان سرافراز معاون سیما بود و در دوران علی عسکری هم مدیریت شبکه سوم را برعهده داشته دیگر گزینه جانشینی علی عسکری است. عزت الله ضرغامی دیگر گزینه ایست که نامش برای حضور دوباره در رسانه ملی شنیده میشود اما ضرغامی که این تنگناهای مالی را پیشتر خیلی خوب درک کرده بعید است دوباره خطر کند و وارد چنین عرصه ای شود.

حجت‌الاسلام رمضانعلی موسوی مقدم قائم مقام فعلی سازمان دیگر گزینه جانشینی علی‌عسکری است؛ موسوی مقدم که پیش از علی عسکری هم به عنوان معاون امور مجلس سازمان فعالیت کرده نیز به خوبی از گرفتاریهای مالی سازمان آگاهی دارد و همین حضور او در جایگاه ریاست بر سازمان را دچار شبهه می کند.

محمد سرافراز رییس پیشین سازمان هم جزو گزینه هاست به خصوص که فقط کمی بیش از یک سال بعد از جایگزینی او با علی عسکری مشخص شد کلیت برنامه هایی که او برای چابک سازی این سازمان عریض و طویل داشت چقدر کاربردی بود و محال است هر مدیر دیگری بدون اتکا به آن کوچک سازی بتواند در مدیریت این نهاد در میانه دهه نود موفق باشد.

اینکه آیا علی عسکری همچنان بر ریاست خود بر سازمان امتداد خواهد داد یا نه هنوز قطعا مشخص نیست و اینکه در صورت استعفای وی کدامیک از گزینه ها بجایش می آیند معلوم نیست اما واقعیت آن است هر کدام از این چهره ها که به ریاست برسند چاره ای ندارند جز آن که به جای تکیه بیش از حد بر بودجه های دولتی سازمان را به سمت کوچک کردن و ایستادن روی پای خود  ببرند.

این الگو در زمان سرافراز تا حدی اجرا شد و نتیجه اش هم چندان بد نبود اما سرافراز در برابر فشارها نتوانست دوام بیاورد و برنامه اش را کامل اجرا کند.

شاید اگر همان برنامه سرافراز توسط خودش یا دیگرانی که به جایش می آیند دنبال شود سازمان از این سیکل مشکلاتی که به شدت به «رسانه ملی»بودنش ضربه زده فاصله گیرد و مجالی پیدا کند برای احیای دوباره.




حسین فرحبخش در گفتگو با رسانه اصلاح‌طلب⇐رییس اداره نظارت فیلم اخیرم «پا تو کفش من نکن» را با وجود داشتن پروانه نمایش ۸ ماه معلق نگه داشت/در دولت روحانی هیچ حمایتی از «مستانه» نشد؛ نه تلویزیون تیزرهای ما را پخش کرد و نه شهرداری اجازه تبلیغ داد!/ در همه فیلم‌هایم فرهنگ را از زاویه‌ خودم می‌سازم نه از نگاه شریعتمداری!/در زمان اکران «خصوصی» تفکراتی نظیر ایشان{شریعتمداری} موانعی را برای فیلم به وجود آوردند/به شریعتمداری نامه نوشتم تا راهی باز شود…

سینماروزان: حسین فرحبخش بعد از دو نامه ای که به شهردار تهران نوشت و درباره سوءمدیریت شهری به صراحت او را مخاطب قرار داد به تازگی هم نامه ای به مدیرمسئول «کیهان» نوشت و به گلایه از او پرداخت که چرا بخاطر حمایت از کاندیدایی خاص در انتخابات بر او و شماری دیگر از همصنفانش تاخته است.

این نامه نگاری باعث شده روزنامه اصلاح طلب «شرق» که به لحاظ سیاسی در قطب مقابل «کیهان» است به سراغ فرحبخش رفته و درباره این نامه نگاری بپرسد. پرسیدن در این باره باعث شده فرحبخش درباره برخی مشکلاتی که در سالهای اخیر و علیرغم روی کار آمدن دولتی که در انتخابات 96 از آن حمایت کرده، وجود داشته هم سخن گوید.

متن گفته های فرحبخش را بخوانید:

بعد از نامه‌نگاری‌تان به شهردار تهران قبل از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، ‌این هفته هم نامه‌ای خطاب به مدیرمسئول روزنامه «کیهان» نوشته‌اید. معمولا رسم بر این است که نامه‌های اعتراض‌آمیز را خطاب به نویسندگان مطالب می‌نویسند؛ چرا این بار مدیریت اصلی  یک روزنامه را هدف قرار داده‌اید؟‌
دراین‌باره مجبورم مقدمه‌ای را توضیح دهم.  پدر مرحوم من از السابقون انقلاب بودند و در این مسیر با شهید مطهری حشرونشر داشتند و هم‌نظر و هم‌عقیده با نگاه ایشان بودند. طبیعی است من هم دنباله‌رو ایشان بودم و میان فرزندان پدرم، ‌بیشتر از همه من از ایشان دنباله‌روی می‌کردم. به همین دلیل از دوران جوانی تا امروز، دین مبین  اسلام را به گونه‌ی دیگر یاد گرفته‌ام. همه می‌دانند مردم ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مشقات زیادی را تحمل کرده‌اند. بعد از انقلاب هم در روزهای جنگ، متحمل سختی‌های زیادی شده‌اند. اصلا کل جهان مقابل ملت ایران ایستاده بود؛ اما به حول‌و‌قوه‌ الهی ملت همه این مسائل را پشت سر گذاشتند. ملت ایران، ‌ملت بیدار و هوشیاری است و همه مسائل را دقیقا رصد می‌کند.  من هم همیشه دوران، نه اصولگرا و نه اصلاح‌طلب بوده‌ام‌؛ بلکه خود را پیرو مکتب اهل بیت سلام‌الله‌علیها می‌دانم که همان خط‌مشی اعتدالی است. به فرموده‌ امام صادق(ع)، هرکه جلوتر از ما حرکت کند، می‌سوزد و هرکس از ما عقب بیفتد، هلاک می‌شود. متأسفانه مدیرمسئول «کیهان» معمولا مطالبی را به افراد نسبت می‌‌دهد که حقیقت ندارد. معمولا هرکسی مخالف نگاه ایشان عمل کند،‌ به چوب ناسزا و اتهام رانده می‌شود.  به همین دلیل ناچار شدم نامه‌ای سرگشاده خطاب به ایشان بنویسم. مگر ایشان در جایگاهی قرار دارند که به ملت توهین می‌کنند. خیلی به منتخبان مردم انگ بیگانه‌پروری می‌زند و آنها را به ضدیت علیه نظام جمهوری اسلامی و مردم متهم می‌کند.
در موارد متعدد علیه هنرمندان پرونده‌سازی می‌کند؛ ازجمله اینکه در سال ١٣٩١ خطاب به خودم  نوشت که من در ابتدا تدارکاتچی بودم و با پارتی‌بازی تهیه‌کننده شدم و حالا هم مشغول برج‌سازی در شمال تهران هستم! جل‌الخالق. همه می‌دانند من در سال ١٣٦١ با فیلم «ریشه در خون» به کارگردانی سیروس الوند برای نخستین‌بار تهیه‌کنندگی را در سینما تجربه کردم. قبل از آن هم اصلا در سینما حضور نداشتم.
آن  موقع کل هزینه فیلم  دو میلیون تومان شد که با این مقدار پول، می‌توانستم چهار آپارتمان در خیابان ونک خریداری کنم؛ اما امروز با پول دو تا فیلم هم به‌راحتی نمی‌توان یک خانه خرید. بااین‌حال، چون کار فرهنگی را دوست داشتم، به سینما رو آوردم. منتها من در همه فیلم‌هایم فرهنگ را از  زاویه‌ خودم می‌سازم نه از نگاه آقای شریعتمداری. یا در زمان اکران فیلم «خصوصی»، تفکرات نظیر ایشان موانعی  برای فیلمم به وجود آوردند؛ اما سؤال اساسی من این است که چرا کسی با او کاری ندارد؟‌ ایشان با کدام اسنادی این مطالب را می‌نویسند‌؟ بالاخره ایشان باید روزی پاسخ‌گوی این‌گونه مطالب باشد و این نکته همچنان مجهول است.
  البته برخی‌ها معتقدند شما هم به‌راحتی فیلم می‌سازید و به دلیل حمایت برخی‌ها، کسی نمی‌تواند به شما  اعتراض کند. نظرتان چیست؟‌
نه این‌گونه نیست. پس چرا فیلم اخیرم «پا تو کفش من نکن» را رئیس‌کل اداره نظارت و ارزشیابی با وجود دادن مجوز از سوی شورای پروانه نمایش، هشت ماه معلق نگه داشت و از اختیارات خود استفاده کرد و گفت موارد دیگری باید اصلاحیه بخورد؟! در چهار سال  اول دولت روحانی هم نه‌تنها حمایتی از فیلم «مستانه» نشد؛ بلکه تلویزیون تیزرهای فیلم را پخش نکرد و شهرداری هم اجازه نداد فیلم در سطح شهر تبلیغ شود و فیلم من را داغان کردند. خب اگر حمایتی  داشتم، سرنوشت فیلم‌هایم چنین نمی‌شد! مگر کدام‌یک از فیلم‌های من خلاف قانون و شرع  بودند که این‌گونه با آنها رفتار شد؟ پس مشخص است اتهامات به فیلم کذب محض است. ضمنا در محتوای نامه‌های من کدام‌یک خلاف واقعیت موجود است! من فکر می‌کنم گر گدا کاهل بود / تقصیر صاحبخانه چیست، حکایت ماست. اگر کاهلی می‌کنیم و نقدها را مطرح نمی‌کنیم، مشکل ماست؛ وگرنه جمهوری اسلامی مشکلی با این حرف ندارد و پذیرای نقدهاست.
  با وجود اینکه قدرت شما و مدیرمسئول در کفه ترازو یک وزن نیست، از تبعات اعتراض‌تان احساس خطر نمی‌کنید؟
به‌هیچ‌وجه؛ چون ابتدای نامه‌ام آوردم «اِلهي و رَبي مَن لي غَيرُك». کسی که به خدا ایمان داشته باشد از هیچ چیزی هراس ندارد؛ اما حکایت برخی‌ها، داستان فیلم «سامسون و دلیله» است که در دوران بچگی دیدم. قهرمان داستان تازمانی‌که مو داشت، توانایی غلبه بر همه چیز را داشت و وقتی موی‌سرش را تراشید، فاقد قدرت شد. من هیچ پشتوانه‌ای ندارم جز خدا.
  حالا فکر می‌کنید با نوشتن این نامه مشکل‌تان حل می‌شود؟‌
من شخصا مشکل ندارم. نوشتم تا راهی باز شود. اگر شد که دیگر به خود اجازه نمی‌دهند چنین کارهایی را تکرار کنند و اگر نشد، من به تکلیف خودم عمل کرده‌ام.




افشاگری تأمل‌برانگیز مرضیه برومند⇐ساختمان شماره ۲ خانه سینما را قالیباف در اختیار این تشکل گذاشته و تمام مخارج اداری و دفتریش را هم تأمین می‌کند!!!

سینماروزان: وقتی سه هفته پیشتر از عدم رغبت برخی سینماگران سرشناس برای ساخت فیلم تبلیغاتی کاندیداهای اعتدال نوشتیم یک دلیل این امر را امتیازاتی دانستیم که از سوی شهردار تهران نصیب آنها شده است.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان بعدتر و پس از آن که دیدیم برخی سینماگران مانند محمدمهدی عسکرپور تازه بعد از انصراف شهردار از حضور در انتخابات، به موضع گیری انتخاباتی روی آوردند(اینجا را بخوانید) آن فرض ابتدایی پررنگتر شد.

به تازگی مرضیه برومند کارگردانی که آخرین بار فیلم عروسکی «شهر موشها2» را روی پرده داشت در گفتگو با «اعتماد» در کنار برخی انتظاراتش از دولت دوازدهم از حمایت قالیباف از خانه سینما و خانه عروسک سخن گفته است.

برومند گفته است: شخصا از ديدن چهره‌اي كه آقاي قاليباف در مناظره‌ها از خود نشان داد، متاسف شدم اما ايشان در كنار تمام اشتباه‌ها و خطاهايش، حركت‌هايي مثبت هم انجام داده كه نمي‌توان ناديده گرفت مثل اينكه به گروه‌هاي هنري كمك كرد تا انجمن‌هاي‌شان را راه‌اندازي كنند. ساختمان شماره دو خانه سينما در خيابان وصال را در اختيار اين تشكل گذاشت و تمام مخارج اداري و دفتري‌اش را هم تامين مي‌كند. مي‌دانم برخي از دوستان تصور مي‌كنند اين سخنان را به خاطر اين مي‌گويم كه شهرداري مكان خانه عروسك را در اختيار ما قرار داده است اما واقعا مي‌خواستم بگويم آقاي شهردار شما را به خدا همين خانه عروسك هم مال خودتان!




بالاخره کمتر از ۳ روز مانده به انتخابات و یک روز بعد از انصراف شهردار از انتخابات⇐عسکرپور درباره حمایت از دولت روحانی نوشت

سینماروزان: حدودا دو هفته قبل که خبر ساخت فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری توسط جوانی با حداقل رزومه منتشر شد در چرایی عدم حضور سینماگران سرشناس برای ساخت چنین آثاری از حمایتهایی که از سوی شهردار تهران نثار برخی از آنان شده سخن گفتیم و اینکه نوعی رودربایستی با شهردار باعث میشود آنها جرأت حضور آشکار پشت روحانی و معاونش جهانگیری را نداشته باشند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان دیروز که محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رییسی از انتخابات کنار رفت می‌شد حدس زد برخی از سینماگرانی که تاکنون به دلیل تعارف با قالیباف اظهارنظر رسمی درباره روحانی نداشتند آشکارتر وارد صحنه شوند.

یک روز بعد از انصراف شهردار محمدمهدی عسکرپور تهیه کننده و کارگردانی که سابقه سالها کارمندی برای سازمان فرهنگی-هنری شهرداری را داشته و در سالهای اخیر و مثلا در تولید آخرین فیلمش «ماجان» حمایت تصویرشهر را داشت با نگارش یادداشتی درباره حمایت از دولت تدبیر سخن گفته است.

اینکه عسکرپور که در ورود به سینمای جوانی به نام محمود رضوی-نماینده ستاد قالیباف و تهیه کننده فیلم 3ارگانی قتل موسی خیابانی- نقش موثری داشته است و البته  آخرین سریالش «نفس گرم» را به تهیه کنندگی همین جوان ساخت، تازه بعد از انصراف قالیباف درباره حمایت از دولت تدبیر سخن می گوید تأمل‌برانگیز به نظر می رسد اما عسکرپور به جای سخن گفتن در این باره در یادداشتش به گلایه از آنها پرداخته که در زمان دولت دهم آسیب‌زا بودند و حالا در کنار یکی از نامزدها-منظور ابراهیم رییسی است؟؟- حضور یافته اند!

متن یادداشت عسکرپور را به نقل از «ایسنا» بخوانید:

در این روزها که جدل لفظی بین نامزدهای انتخاب ریاست جمهوری حالت فزاینده پیدا کرده، فارغ از عملکرد دولت یازدهم در حوزه‌های مختلف که خود جای بحث دارد، برای من و لابد خیلی از اهالی حوزه فرهنگ و هنر که دوره سختی را در سال‌های دولت دهم پشت سرگذاشتیم، دیدن چهره‌ها و شنیدن صداهایی که در آن ایّام رفتار به شدت ضد فرهنگی، تفرقه آمیز و آسیب زننده داشتند، در کنار یکی از نامزدها بیشتر جلب نظر می‌کند. به نظرم به همین دلیل ساده، اهالی کار و کرامت نباید نسبت به حمایت گسترده هنرمندان و اهل فرهنگ از دولت تدبیر و امید برآشفته شوند، پس بهتر است که کمی از فحاشی و بددهنی که شیوه رایج و پیش برنده در آن سال‌ها بوده دست بردارند. به هر صورت در عرصه نمایش چیزی داریم به نام فلاش بک!




یک سکانس سینمایی⇐وقتی «مگس سفید» هم مجالی می‌شود برای رقابت روحانی-قالیباف؟!+عکس

سینماروزان: چند سالی می شود که حشراتی موسوم به «مگس سفید» در فصول گرم سال سروکله شان در پایتخت پیدا می شود و جالب است که ارگانهای متولی مبارزه با آلودگی محیط زیست هم در این سالها کمترین برخورد محسوس با این حشرات ناقل نداشته اند.

به گزارش سینماروزان امسال هم از میانه های اردیبهشت نقاط مرکزی پایتخت مواجه شده با زاد و ولد مگسهای سفید و غوطه‌وری آنها در هوا و ورود به منافذ تنفسی شهروندان بخت برگشته!

با این حال نه تنها کمترین تعاملی میان نهادهای مختلف شهری برای مقابله با این مگسها صورت نمی گیرد که درگیریهای انتخاباتی باعث میشود عضو اطلاح طلب شورای شهر، کم کاری شهرداری را عامل شیوع مجدد این مگسها به تهران بداند بی آن که کلمه ای درباره چگونگی حل مشکل سخن گوید!!!

ابتدا سخنان محمد حقانی عضو اصلاح طلب شورا که ریاست کمیته ای موسوم به محیط زیست در شورای شهر را دارد به نقل از «ایسنا» بخوانبد:

حفاظت از درختان باقیمانده شهر که تا امروز از هجوم مگس‌های سفید جان سالم به در برده‌اند بر عهده شهرداری است و اصولا شهرداری عهده‌دار حفظ بهداشت شهر است. اگر مسئولان شهری سم‌پاشی زمستان درختان را به طور منظم و به موقع انجام می‌دادند امروز شاهد هجوم گسترده مگس‌های سفید به تهران نبودیم. ظاهرا مدیران شهرداری کارهای مهم‌تری از رسیدگی به وضعیت شهر و شهروندان دارند و حفظ بهداشت پایتخت و سلامت شهروندان برای آنها از اولویت برخوردار نیست. اگر غیر از این بود بعد از 12 سال شاهد جایگزینی انبوه موش و مگس‌های سفید به جای پرندگان در تهران نبودیم. درختان توت میزبان اصلی مگس‌های سفید هستند که همزمان با آغاز گرما شروع به تکثیر می‌کنند. این حشرات مانند «شته‌ها» از توانایی بالایی در تولید مثل برخوردار هستند و در محدوده مرکزی تهران که درختان توت بیشتری کاشته شده به مانند منطقه 6 و همچنین کن و … بیشتر از سایر مناطق به چشم می‌خورند. در صورت استمرار روند موجود و عدم انجام اقدامات پیشگیرانه مگس‌های سفید به مهمانان فصلی پایتخت در نیمه نخست سال تبدیل می‌شوند. همانطور که موش‌ها به مهمانان همیشگی تهران در طول سال تبدیل شده‌اند مگس‌های سفید نیز می‌توانند از بی‌توجهی شهرداری استفاده و به مهمانان دائمی پایتخت تبدیل شوند و جالب است شهرداری که قادر به کنترل مگس‌های سفید شهر خود به عنوان یک آفت گیاهی نیست چگونه می‌تواند کشور را مدیریت کند.

بی تفاوتی از سیاسیون تا سینماگران…

اینکه چرا حشره ای که در این سالها نقش مهمی در زندگی شهروندان تهرانی بازی کرده هیچ نمود محسوسی در آثار سینمایی این سالهای سینمای ایران ندارد پرسشی است پیش روی سینماگران! آن هم در شرایطی که بخش عمده آثار سینمایی این سالها در تهران تولید شده اند! آیا تلاش برای کاهش هزینه ها و بردن دوربین به لوکیشنهای داخلی، دلیل بی خبری از معضلی محیط زیستی است که همه ساله در فصل گرم به سراغ پایتخت می آید؟

فارغ از آن چرا کم پیش می آید که سینماگران ما در آثار خود بر تبدیل شدن معضلات شهری به عاملی برای رقابتهای سیاسی سخنی ولو به اشاره گویند؟ آیا این وظیفه سینماگران نیست که به امثال این عضو اصلاح طلب شورا تذکر دهند به جای مصاحبه‌ای که رگه های انتخاباتی دارد و از ابتدا تا انتهای آن در جهت محکوم کردن شهردار پیش می رود، برنامه ای ضربتی را از طریق شورای شهر برای حل مشکل مگسهای سفید پی گیرند و حتی اگر مدیران شهری کم کاری کرده اند از طریق نظارت در شورای شهر بازخواست شوند؟

مگس سفید
مگس سفید




در دومین نامه سرگشاده حسین فرحبخش به شهردار تهران بیان شد⇐ چگونه در سخنان انتخاباتی خود دم از فرهنگ و دلسوزی برای اهل فرهنگ می‌زنید در حالی که کام اهالی سینمای ایران از تحریم فیلم‌های دارای مجوز قانونی و عدم نمایش‌شان در سینماهای متعلق به شهرداری تلخ است؟/چگونه مدعی حمایت از فرهنگ و هنر هستید در حالی که هنوز شهرداری بی هیچ منطقی بابت هر بلیط سینمای ایران ۵ درصد عوارض دریافت می‌کند؟/ چرا کل امکانات مالی و خدماتی شهرداری را در اختیار جوانی متظاهر و منفعت‌طلب می‌گذارید که تنها هنرش مجیزگویی شما و پسرتان است؟/چرا از حجم گسترده و بی حساب بیلبوردهایی که برای تبلیغ در اختیار این جوان و فیلم‌های او می‌گذارید بدنه سینمای ایران سهمی ندارند؟/آیا در دولت{احتمالی} شما، مثل امروز در شهرداری، همچنان نورچشمی‌ها و به قول شما ۴ درصدی‌ها میدان‌دار خواهند بود؟/اگر خدای ناکرده شما رییس جمهور شدید و مثلا شهرداری فیلمی که از دولت شما مجوز گرفته بود را تحریم کرد، واکنش شما چه خواهد بود؟/توصیه اکید من به شما انصراف از کاندیداتوری است پیش از اینکه برای بار سوم از ملت ایران پاسخ منفی بگیرید!!!

سینماروزان: محمدحسین فرحبخش تهیه کننده، کارگردان و یکی از شرکای موسسه سینمایی «پویافیلم» حدودا سه ماه قبل نامه ای را به شهردار تهران نوشته و در آن نامه به گلایه از مدیریت فرهنگی شهر تهران پرداخته بود؛ گلایه هایی مرتبط با تبعیض در ارائه تسهیلات شهری و به ویژه تبعیض در برخورد با آثار برای اکران در سینماهای متعلق به شهرداری.(اینجا را بخوانید)

فرحبخش در آستانه انتخابات نامه دیگری به شهردار تهران که حالا کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری است نوشته و در کنار ذکر دوباره گلایه هایش درباره برخوردهای تبعیض آمیز ارگانهای فرهنگی شهری نسبت به سینماگران به این کاندیدای انتخابات توصیه اکید کرده که قید ریاست جمهوری را بزند وگرنه ممکن است مجددا از مردم پاسخ منفی بگیرد.

سینماروزان متن کامل نامه فرحبخش را منتشر کرده و آمادگی خود را برای انتشار جوابیه شهردار به فرحبخش اعلام می دارد:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

جناب آقای قالیباف! چند ماه قبل در اعتراض به تحریم نمایش فیلم‌ها در سینماهای متعلق به شهرداری و ترکتازی یکی از مدیران فرهنگی شما، نامه‌ای خطاب به شما نوشتم که نه فقط حرف من که در بردارنده مطالبات و سوالات بخش وسیعی از اهالی سینمای ایران از شما بود، دریغا که به رغم درخواست صادقانه من و همچنین هشدارم در این باره که مقام مسئول شما صراحتاً و با افتخار اعلام کرده نظرات و آرای شهید مطهری را قبول ندارد،  نه پاسخی به نامه دادید و نه در جهت رسیدگی به اوضاع اقدامی کردید و همچنان سکان دار سینمهای شهرداری همان کسی است که فیلم‌ها را مطابق نظر شخصی‌اش تحریم می‌کند و با افتخار می‌گوید شهید مطهری را قبول ندارد.

این فرار از پاسخگویی و میدان دادن به افراد متحجر و فاقد تعهد تنها نمونه کوچکی از مدیریت به اصطلاح جهادی شماست که نه نسبتی به آموزه‌های اولیاء‌الله و مقام عظمای ولایت دارد و نه قرابتی با دنیای امروز، فراموش نکرده‌ایم که همین چندی پیش هم در جریان فاجعه دلخراش پلاسکو جنابعالی متکبرانه حاضر به قبول مسئولیت و حتی عذرخواهی از مردم نشدید و در جریان طرح تحقیق و تفحص از شهرداری هم تمام توان خود در لابیگری را به کار گرفتید تا جلوی مجلس و نمایندگان ملت برای بررسی کارنامه مدیریتی، مالی خود و همکاران‌تان را بگیرید. حال سوال از شما این است که خدای ناکرده در صورت انتخاب به عنوان رییس جمهور هم قرار است با همین شیوه و منش به ادره کشوری اسلامی بپردازید؟

شما چگونه در مناظره‌ها و سخنرانی‌های انتخاباتی خود دم از فرهنگ و دلسوزی برای اهل فرهنگ می‌زنید در حالی که هنوز کام اهالی سینمای ایران از تحریم فیلم‌های دارای مجوز قانونی و عدم نمایش‌شان در سینماهای متعلق به شهرداری تلخ است و خسارت مادی و معنوی این اقدام شما برای سینمای ایران قابل اندازه‌گیری نیست.

شما چگونه مدعی حمایت از فرهنگ و هنر هستید در حالی که به رغم تجمیع عوارض و ارزش افزوده محصولات و غیرقانونی بودن دریافت عوارض جداگانه، هنوز شهرداری به زور و بی هیچ منطقی بابت هر بلیط از سینمای ایران 5 درصد عوارض غیرقانونی دریافت می‌کند؟

آقای قالیباف! خواهش می‌کنم جنابعالی دیگر مدعی کمک به خانه سینما و نهادهای فرهنگی نباشید در حالی که همه‌ به عینه می‌بینند شما تنها کمک‌حال و حامی رانت‌خواران، مجیزگویان و حلقه نزدیکان خود هستید، از امکانات شهرداری و حتی مالکیت پردیس‌های سینمایی و منافع آن تنها نزدیکان‌تان نفع برده‌اند و کوچک‌ترین سهمی به بدنه نجیب سینمای ایران نرسیده.

شما در میدان دادن به حواریون خود و دادن رانت به نزدیکان خویش در تاریخ مدیریت این ملک نمونه‌ای مثال زدنی هستید. کل امکانات مالی و خدماتی شهرداری را در اختیار جوانی متظاهر و منفعت‌طلب می‌گذارید که تنها هنرش مجیزگویی شما و پسرتان است و گمان می کنید اهالی سینمای ایران از زد و بندهای او و شراکتش با فرزند شما بی‌خبرند. آیا از حجم گسترده و بی حساب بیلبوردهایی که برای تبلیغ در اختیار این جوان و فیلم‌های او می‌گذارید بدنه سینمای ایران و دیگر فیلم‌ها سهمی دارند؟ همه می‌دانند هر چه در شهرداری هست سهم نورچشمی‌ها و رانت‌خوارن نزدیک به شما است.

آقای قالیباف! عملکرد مستبدانه شما، به رغم تظاهرتان به آزاد اندیشی، مقابل دیدگان ما است. ما هرگز خاطره دستگیری و به زندان انداختن نویسندگان و روزنامه‌نگاران در سال 79، 80 به دستور شما و زمانی که فرمانده نیروی انتظامی بودید را فراموش نمی‌کنیم. ما از یاد نمی‌بریم که شما به جای توضیح به افکار عمومی افشاء کننده پرونده املاک نجومی را به زندان انداختید.

شما دایم دم از احقاق حق 96 درصد محرومین می‌زنید، غافل از اینکه مردم به خوبی می‌دانند شما خود از جماعت 4 درصدی جامعه هستید که تنها به اتکاء رانت توانسته‌اید در سن و سالی بعید و بسیار جوان، هم دکتر شوید، هم مهندس، هم خلبان و هم ثروتمند و برخوردار از قدرت. آیا برای 96 درصد باقیمانده این فرصت هست که بدون رانت و در مسیری سالم و طبیعی در فرصتی کوتاه مثل شما به تمام این مواهب و مناصب دست پیدا کنند؟

آقای قالیباف! شما تاکنون دو مرتبه خود را در معرض آرای ملت قرار داده‌اید و هر دوبار از مردم ایران رای عدم اعتماد قاطع و محکمی گرفته‌اید، میل و عطش تصاحب قدرت در شما تا چه اندازه شدید و قوی است که بر خلاف عرف و روال دنیا برای بار سوم وارد کارزاری شده‌اید که در آن هیچ شانسی ندارید؟ توصیه اکید من به شما انصراف از کاندیداتوری است پیش از اینکه برای بار سوم از ملت ایران پاسخ منفی بگیرید.

اما در صورت اصرار بر ادامه مبارزات انتخاباتی و به رغم اینکه شما به پرسش‌های ما در نامه پیشین بی توجه بودید، هم‌چنان از شما سئوالاتی داریم؟

اگر خدای ناکرده شما رییس جمهور شدید و مثلا شهرداری فیلمی که از دولت شما مجوز گرفته بود را تحریم کرد، واکنش شما چه خواهد بود؟

آیا مدیران فرهنگی شما و وزیر ارشاد دولت شما از همین سنخ افراد متحجری هستند که امروزه در مناصب فرهنگی شهرداری مسئول هستند و با افتخار می‌گویند آرا و افکار شهید مطهری را قبول ندارند؟

آیا در دولت شما، مثل امروز در شهرداری، همچنان نورچشمی‌ها و به قول شما 4 درصدی‌ها میدان‌دار خواهند بود؟

آیا با دگراندیشان و منتقدین و اهل فرهنگ به سیاق این سال‌ها در شهرداری و نیروی انتظامی همچنان برخوردی تند، خشن و گازانبری خواهید داشت؟

آقای قالیباف شما که شیفته مقام ریاست جمهوری هستید چه تضمینی بر تغییر رویه فعلی خود به ملت ایران می‌دهید و برای جلب اعتماد مردم چه در دست دارید؟

این پرسش‌های جمع کثیری از اهالی هنر و فرهنگ است و امیدواریم در مناظره بعدی به جای حمله و تخریب رقیب وقت خود را صرف پاسخ به این ابهامات و سوالات کنید، هر چند پیش از این امید داریم به جای تلاش برای تصاحب قدرت، ابتدا در عمل به تصحیح مشی خود بپردازید و سپس در سپهر سیاسی ایران در کسوت و قواره‌ای که مناسب و متناسب با توانایی‌های شما است عرض اندام کنید.

فاعتبرو یا اولی ابصار

محمد حسین فرح‌بخش

تهیه‌کننده و کارگردان سینما




چرا این کارگردان جوان به‌جای تأسی از تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی‌اش، روحانی را به قالیباف ترجیح داد؟؟+عکس

سینماروزان: جدی تر شدن فعالیتهای انتخاباتی کاندیداهای مختلف منجر به راه اندازی گروههای تلگرامی برای اعلام حمایت از کاندیداها شده است.

به گزارش سینماروزان از جمله این گروهها، «دوباره ایران» نام دارد و به جمع آوری امضاء برای حمایت از حسن روحانی اختصاص دارد.

جالب است که یکی از افرادی که در این گروه حمایت خود را از حسن روحانی اعلام کرده محمدحسین مهدویان است یعنی کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که برای تولید آن از حوزه هنری تا فارابی و البته تصویرشهر وابسته به شهرداری بودجه گذاشتند.

فارغ از حمایت شهرداری از تولید فیلم مهدویان، تهیه کننده این فیلم محمود رضوی هم به نماینده شهردار در انتخابات بدل شده و سعی زیادی دارد که با شعارهایی خاص برای وی رأی جمع کند.

در این شرایط چرا مهدویان به سراغ حمایت از شهردار نرفته؟ آیا مهدویان که لااقل به واسطه همکاری با رضوی باید از وی شناخت داشته باشد هم شعارهای متکی بر کلیدواژه «درصد» که از سوی کاندیدای متبوع رضوی بیان میشود را باور ندارد؟ یا شاید او هم متوجه شده رشد حبابی و بی تکیه بر استعداد و تجربه در هر حیطه‌ای، زودتر از حد تصور، فرودی با شیب تند را به دنبال خواهد داشت؟

اعلام حمایت مهدویان از روحانی
اعلام حمایت مهدویان از روحانی



ادعاهای مدیر کاخ جشنواره فجر⇐آقایان روحانی و جهانگیری در پدیدآمدن فضای مناسب‌تر موسیقی، تئاتر و دیگر هنرها فعالیت چشمگیری کرده‌اند!/آقای هاشمی‌طبا اطلاعات زیادی درباره تئاتر و دیگر هنرها دارد!/ رئیسی به صورت کلی در مورد سینما سخن گفت!

سینماروزان: بهروز غریب‌پور که در دو سال اخیر فارغ از حرفه اش به عنوان کارگردان تئاتر به عنوان رییس کاخ میلاد در جشنواره های فجری که محمد حیدری برگزار کرده است حضور داشته این روزها آخرین مراحل اپرای عروسکی خیام را پشت‌سر می‌گذارد تا بعد از ماه رمضان، اواخر خرداد، آن را در تالار فردوسی اجرا کند.

به گزارش سینماروزان غریب پور در گفتگویی که به بهانه انتخابات ریاست جمهوری با «شرق» داشته هم درباره مناظره‌های نامزدهای ریاست‌جمهوری و هم درباره اینکه چرا آنها باید به فرهنگ بپردازند سخن‌ گفته است.

غریب پور در این گفتگو  ادعاهایی را طرح کرده درباره فعالیت چشمگیر اسحاق جهانگیری و حسن روحانی در حیطه هنر و همچنین  اطلاعات بالای تئاتری مصطفی هاشمی طبا!

نکته گفتگو آنجاست که غریب پور هنگام نام بردن از روحانی، جهانگیری و هاشمی طبا مدام پسوند «آقا» را استفاده کرده اما ابراهیم رییسی را بدون این پسوند و صرفا با ذکر نام خانوادگی یاد کرده است.

متن گفتگوی غریب پور را بخوانید:

‌ به نظرتان برخورد کاندیداهای ریاست‌جمهوری درباره وضعیت فرهنگ در مناظره‌ها چگونه است؟
ما متأسفانه در طول این چند دهه نسبت به فرهنگ، درواقع با یک بیان صحیح و شهامت‌مندانه روبه‌رو نشده‌ایم. با آنکه همیشه شعار داده‌ایم که ما در معرض شبیخون فرهنگی هستیم و فرهنگ ما در معرض آسیب‌هاست و در شعار فرهنگ به صورت یک پدیده کاملا مطلق و درعین‌حال بسیط مورد صحبت قرار گرفته است، اما هرگز به جزئیات و مؤلفه‌های فرهنگ، نه در زمان مناظره‌های انتخابی و نه در زمان تصدی امور نپرداخته‌ایم.
‌ چه دلیلی دارد؟
دلایل مختلفی دارد. به نظرم افرادی که از افکار عمیق مذهبی برخوردارند، به‌صراحت از موسیقی، تئاتر، هنرهای تجسمی و… نمی‌گویند و انگار در اظهارنظر وارد حریم‌های ممنوعه شده‌اند. درحالی‌که ما در جامعه، هم در زمینه موسیقی و تئاتر و هم هنرهای تجسمی فعالیت می‌کنیم و اینجاست که برایم سؤال ایجاد می‌شود چگونه است که در عمل انواع هنرها را داریم، اما در بحث‌کردن افرادی که در رأس امور یا پایین‌تر از رأس قرار گرفته‌اند به‌صراحت درباره‌اش صحبت نمی‌کنند.
‌ در میان کاندیداهای اخیر کدام‌ها بهتر می‌توانند درباره فرهنگ نظر بدهند؟
در میان این شش کاندیدا، آقایان روحانی و جهانگیری می‌توانند بهتر صحبت کنند چون در پدیدآمدن فضای مناسب‌تر موسیقی، تئاتر و دیگر هنرها فعالیت چشمگیری کرده‌اند، اما هنوز در مناظره‌ها به این واقعیت‌ها نپرداخته‌اند. اینها با احتیاط درباره فرهنگ می‌گویند که انگار با پیشینه خطیربودن موضوع، باید با مشکلات بعدی مواجه شوند. در مناظره قبلی، فقط رئیسی به صورت کلی در مورد سینما گفت که یک رشته تصمیم‌ها دارد، اما درباره فضای فرهنگی هیچ نظری ارائه نکرد.
‌ درحالی‌که اهمیت آن بسیار است… .
فضای فرهنگی که می‌تواند تنفس‌گاه معنوی یک جامعه و رگ حیاتی آن باشد، اگر بااهمیت نباشد و نتوانیم وارد جزئیاتش شویم و آن را منوط به آینده کنیم که اگر رأی آوردند بعد واردش می‌شوند؛ این دیگر خطر بزرگی است. اگر اینها به‌صراحت نگویند که موسیقی فاخر و ارزشمند و حتی موسیقی‌ای که برای سرگرمی و اوقات فراغت است، چه نقشی در جامعه دارد و با کلی‌گویی درباره فرهنگ حرف بزنند، انگار که چیزی نگفته‌اند. کنفوسیوس می‌گوید که اگر می‌خواهید فرهنگ یک ملت را تغییر بدهید، موسیقی آن ملت را تغییر بدهید. بنابراین باید جایگاه فرهنگ همیشه برایمان با جزئیات مشخص باشد و ارائه‌کردن برنامه است که ما را متوجه فرهنگ ملت و هویت می‌کند که بتوانیم در مقابل این آسیب‌های فرهنگی تنومندانه قرار بگیریم. ما باید در محدوده فرهنگ با جزئیات و آگاهی بر تأثیرات برنامه داشته باشیم.
‌ چگونه این مهم محقق خواهد شد؟
اگر آنها فقط به سینما توجه می‌کنند، اما سینما متکی به بازیگری است و بهترین بازیگران جهان از تونل تئاتر رد شده‌ و وارد سینما شده‌ و بر پرده نقره‌ای درخشیده‌اند. این فراموش‌کردن تئاتر خود یک غفلت بزرگ است. این در حالی است که در سینما همه هنرها وجود دارد و اگر فقط به سینما توجه شود انگار که آشنایی با این پدیده نداشته باشند و اشاره کلی‌کردن نمی‌تواند درست باشد. این در حالی است که آقایان جهانگیری و روحانی می‌توانستند و می‌توانند درباره فرهنگ با جزئیات صحبت کنند. حتی میرسلیم با توجه به اینکه وزیر فرهنگ بوده است، می‌توانست نظرات خودش را بدهد و درکل سکوت اینها جایز نیست. من یک خاطره از آقای هاشمی‌طبا دارم. زمانی که رئیس سازمان تربیت‌بدنی بود و من می‌خواستم کارگردانی جشن المپیک غرب آسیا را انجام بدهم، یک ساعت با هم درباره تئاتر و دیگر هنرها صحبت کردیم که اطلاعات زیادی درباره اینها داشت. آن زمان در کسوت یک مقام ورزشی بود، اما آنها در مناظره بیشتر درباره تشکیل خانواده و اقتصاد، نه از نوع کلان که از نوع اشتغال بحث می‌کردند. درحالی‌که می‌شد درباره سینما و دیگر هنرها نیز بحث شود؛ برای مثال باید از آقای رئیسی پرسیده می‌شد که سینمای امروزمان از چه امکاناتی برخوردار است و از چه امکاناتی برخوردار نیست؟ آیا در زمینه سینما به دنبال سینماسازی خواهند بود؟ آیا دلشان می‌خواهد که در زمینه تولید فیلم‌های ارزشمند و ماندگار سرمایه‌گذاری کنند؟ که فقط ما با تولیدات مصرفی مواجه نباشیم.
‌ یعنی به ضرورت فرهنگ آگاه نیستند؟
نه‌اینکه آگاه نباشند؛ بلکه به صورت کارشناسی برخورد نمی‌کنند. اینها ضرورت را به‌خوبی می‌دانند، اما با یک واهمه همراه هستند درحالی‌که آقای روحانی، رئیس دولت تدبیر و امید، طبعا در این‌جور مسائل ورود پیدا کرده و از طریق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وارد این مباحث فرهنگی شده است، اما الان نمی‌دانم چرا آنها را بیان نمی‌کند؟ اگر اوقات فراغت و ورزش و فرهنگ را حذف کنیم، انگار ما فقط همه فراغتمان با قدم‌زنی در خیابان و گردش در پارک‌ها سپری می‌شود. دولت‌ها باید برای این مسائل مهم برنامه دقیق و شفاف داشته باشند. درحال‌حاضر جوانان ما با نوعی موسیقی بی‌اصل‌ونسب همراه هستند که در ذهنشان تبدیل به عناصر فرهنگی خواهد شد و باید دراین‌باره برنامه داشته باشیم که جلو این آسیب‌ها را بگیریم. باید آقایان روحانی و جهانگیری مردم را آگاه کنند که برگزاری کنسرت خلاف دین نیست و باید برای اوقات فراغت برنامه‌ریزی‌شان را اعلام کنند که مانع از انحرافاتی شوند که از بی‌برنامگی می‌آید و باید بگویند که موسیقی باعث بیداری و هوشیاری افراد جامعه می‌شود و ما را لبریز از معنویات می‌کند. برای همین منظور هم هست که در ماه محرم آنچه اجرا می‌شود در مراسم سوگواری (تعزیه، مداحی و سینه‌زنی) تلفیق شعر و موسیقی است. باید این تابو شکسته شود و این‌گونه باعث آگاه‌سازی مردم شوند که می‌تواند بر میزان رأی و محبوبیت نامزدها بیفزاید.
‌ چقدر در این میان پرداختن به هنر تئاتر اهمیت دارد؟
من فقط به دنیای تئاتر یونان باستان اشاره می‌کنم که از دوهزارو ٥٠٠ سال پیش، همواره تئاتر آنچه آفریده بسط‌دهنده دموکراسی، اندیشه، تفکر مدنیت و نقد جامعه بوده است. حتی تئاتر عروسکی ژاپنی، بونراکو، نیز طوری عمل می‌کرد که انعکاس واقعیت روی صحنه و نتیجه‌گیری‌اش برای کشف جامعه باشد. یک پدیده مهم در بونراکو این بود که اطرافشان خشونت بیش از حد شده و این می‌توانست هشداری به جامعه‌شناسان و مدیران اجتماعی و فرهنگی در سطوح بالا و پایین باشد. بنابراین نپرداختن به تئاتر یک غفلت است و امروز باید در عمل نشان دهند که چه برنامه‌ای برای توسعه تئاتر در شهرستان‌ها دارند. اینکه کاندیدایی بگوید که مردم نان ندارند بخورند حالا چرا باید درباره تئاتر صحبت شود، عوامانه است. ما در دوره مشروطیت به اهمیت تئاتر و روزنامه پی برده‌ایم و در آن زمان حتی روزنامه با موضوع تئاتر منتشر می‌کردیم. امروز حتی می‌شود درباره خوشنویسی هم در مناظره‌ها به‌عنوان میراث فرهنگی و ادبی ماندگار بحث کرد.
‌ پیشنهادتان به نامزدها چیست؟
من به‌عنوان کارگردان تئاتر پیشنهاد می‌کنم به همه نامزدها که چون غالبا با بازیگری آشنا نیستند، قدرت و سرعت انتقال ندارند و زود ناراحت می‌شوند و فضا را تبدیل به مجادله و مچ‌گیری می‌کنند، وقتی مقابل دوربین قرار می‌گیرند، در صحنه باید بازی کنند و اگر عصبانی شوند این آشکار است و اگر خواب باشند هم معلوم است. در مناظره بهترین بازیگر کسی است که خوب پاسخ بدهد و عصبی نشود و بتواند بر خشم خودش غلبه و از این فرصت استفاده کند برای اینکه مکنونات ذهنی‌اش را بیان کند. مناظره قبلی آتشین نبود به جز چندلحظه‌ای که بین جهانگیری و قالیباف بحثی شد… .




حمایت انتخاباتی از قالیباف؟⇐عزت‌‌ا.. انتظامی: شهرداری پول می‌دهد تا در میان هنرمندان نیازمند تقسیم کنم!!!

سینماروزان: عزت ا.. انتظامی بازیگری که حضورش به همراه اسفندیار رحیم مشایی و محمود احمدی نژاد برای ثبت نام در انتخابات 92 ریاست جمهوری چنان حاشیه هایی را موجب شد که منجر به برائت این بازیگر از این حضور شد در سالهای اخیر نیز نامه هایی را در جهت حمایت از برخی از شکست خوردگان انتخابات 88 نوشته بود.

به گزارش سینماروزان انتظامی که سالهاست مقابل دوربین نرفته است در تازه ترین گفتگوی خود که با «میزان» انجام شده هم با اشاره به تلاشهایی که برای راه اندازی خانه سالمندان هنرمندان داشته است از این گفته که شهرداری از طریق خانه هنرمندان پولی را در اختیار او می‌گذارد تا در اختیار هنرمندان نیازمند قرار دهد.

انتظامی در خصوص راه اندازی خانه سالمندان هنرمند که چند سال گذشته برای ساخت آن پیگیر بود تصریح کرد: من برای راه‌اندازی خانه سالمندان هنرمندان تلاش بسیاری کرده‌ام و حتی محلی را هم برای این خانه در نظر گرفتیم و کارهای مربوط به تأسیس این خانه سالمندان هنرمندان را انجام دادیم و در این زمینه از سازمان بهزیستی هم کمک گرفتیم تا بتوانیم این خانه را در دو طبقه تهیه کنیم. در نهایت موافقت شد و ما یک محل زیبا را که حیاط باصفایی هم داشت را برای تعدادی محدودی زن و مرد در دو طبقه در نظر گرفتیم که در آن محل از آنها نگهداری شود و بتواند لحظات خوبی را سپری کنند.

وی در خصوص وضعیت امروز هنرمندان پیشکسوت یادآور شد: هم‌اکنون بسیاری از هنرمندان سالمند وضعیت خوبی ندارند و بسیاری از آن‌ها حتی نمی‌توانند از منزل خارج شوند؛ آنقدر که حالشان بد است و توانایی حرکت ندارند و یا مورد استقبال سایر افراد قرار نمی‌گیرند. من و امثال من در عالم هنر وضعیت خوبی داریم اما در واقعیت تعداد زیادی پیرزن و پیرمرد بازنشسته داریم که حقوقی نمی‌گیرند و ما به زحمت برای این افراد مبالغی را فراهم می‌کنیم.
وی در خصوص کمکی که هر ماهه به هنرمندان پیشکسوت نیازمند می‌کند تصریح کرد: بنده از راه خانه هنرمندان و شهرداری فهرستی تهیه کرده‌ام از افرادی که بضاعت مالی خوبی ندارند و شهرداری از راه خانه هنرمندان مقداری پول را در اختیار بنده می‌گذارد که براساس آن فهرست مورد نظر، پول‌ها بین افراد تقسیم می‌شود.




مصداقی بر عدم بینش سیاسی صحیح هنرمندان⇐قدرت شبکه‌های اجتماعی، پرستویی را به تکذیب واداشت؟

سینماروزان/بابک روزبه: پرویز پرستویی که در انتخابات مختلف از افراد و لیستهای مختلف حمایت کرده است این بار و در پی پیشنهادی انتخاباتی که به وی منتسب شده است در صفحه اجتماعیش اعلام کرده که نه تنها از هیچ نامزدی حمایت نمی کند بلکه به هیچ کس هم توصیه نمی کند در انتخابات شرکت کند یا نکند.

این متن اجتماعی پرستویی واکنش به متنی از قول وی است که در آن مخاطبان را به طور تلویحی و بدون ذکر نام به رای دادن تشویق می‌کند؛ متنی مربوط به مواضع دوسال پیش این بازیگر و حمایتی  که ایشان از لیستی موسوم به امید اتخاذ کرده بود.

البته حمایت انتخاباتی پرستویی از لیستی موسوم به امید که هر سی نفر آنها به مجلس راه پیدا کردند محدود نمی شود. پرستویی یک دوره از انتخابات ریاست جمهوری نیز از محمدباقر قالیباف حمایت کرده بود که در انتخابات فعلی احتمالا قطب مقابل اصلاح طلبان و همان لیست امید خواهد بود.

اینکه چه اتفاقی افتاده که در این دوره پرستویی حاضر نیست از هیچ نامزد انتخاباتی حتی حسن روحانی حمایت کند شاید یک دلیل واضح داشته باشد و آن هم غبار آلود بودن فضای انتخاباتی است.

در متن منتسب به پرستویی آمده: «می دانم که در مقاطعی باورهایتان خدشه دار شده اما یادم نمی‌رود که دور روز به انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم چگونه غیرت و عرق ملی به جوش آمد و آگاهانه رأی خود را به صندوقها انداختید. الان هم همان زمان است که رأی دادن فارغ از هرگونه رای و انتقادها را وظیفه ملی بدانیم و در انتخابات شرکت کنیم.»

واضح است که پرستویی متن بالا را در حمایت از حسن روحانی و لیست اصلاح طلبان نوشته است پس چرا در فاصله زمانی دوساله به صراحت از این می گوید که دیگر حتی کسی را به رأی دادن هم دعوت نمی‌کند؟ شاید به خاطر غبارآلود بودن فضای انتخاباتی.

یکی از مصداقهای پوپولیسم منتظر وزش نسیم ماندن و سپس انتخاب جهت خمیدگی است. ظاهرا الان دقیقا معلوم نیست آرای تهرانیها با کیست؛ شهرستانیها هم همین طور! پس بدیهی است هنرمندی که فهمیده به واسطه قدرت شبکه های اجتماعی ریزترین واکنشهایش زیر ذره بین است از جانبداری صریح نسبت به هر نامزدی شدیدا احتراز کند تا ببیند بعدتر چه اتفاقی خواهد افتاد.

این ترس از واکنشهای شفاف مخاطبان در شبکه های اجتماعی می تواند یک ویژگی مثبت برای هنرمندان باشد که بی دلیل آلوده سیاسی بازیهایی که فقط اعتبار آنها را زیر سوال می برد نشوند و البته مصداقی بر عدم شناخت سیاسی هنرمندان از سیاستمداران باشد و گواهی بر آن که رجوع به هنرمندان در بزنگاههای سیاسی مشکلی را حل نمیکند و شهروندان باید در این بزنگاهها به شناخت خودشان تکیه کنند.




اعترافات صادقانه تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی به غیبت از سربازی و نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی‌اش⇐سربازی نرفتم تا قیمت سربازی نیم‌بها شود!!!/قالیباف پیشنهاد داد وارد کار فرهنگی شوم/«سیمای مهر» با سفارش قالیباف کارش را شروع کرد/آشنایی با عسکرپور از طریق قالیباف رخ داد/ اگر قالیباف نبود، من هم نبودم/ هرکجا بایستم و کار کنم، برای قالیباف است

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده آثاری همچون «پادری»، «دلبری» و «معراجیها» در اکران نوروزی فیلم «ماجرای نیمروز» را روی پرده دارد.

«ماجرای نیمروز» که ماجرای چگونگی به هلاکت رسیدن موسی خیابانی از سران منافقین را روایت میکند به واسطه اینکه سه ارگان متنفذ از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری حامی تولید آن بوده اند وضعیتی کم نظیر در سینمای ایران دارد و بسیاری دوست دارند درباره عقبه تهیه کننده ای که سه ارگان تمام قدر به حمایت از او ایستاده اند بیشتر بدانند.

در همه ماههای حضور این تهیه کننده در سینما و تلویزیون فراوان درباره حمایت ارگانهای شهری از او گفته شده بود و حالا این تهیه کننده در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری «مهر» ارگان سازمان تبلیغات اسلامی صادقانه درباره نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی خود سخن گفته است.

رضوی البته در این گفتگو درباره ماجرای غیبت طولانی از خدمت سربازیش هم که پیشتر رسانه های مستقل به آن اشاره کرده بودند هم صحبت کرده است و این را هم گفته که در دوران تحصیل درس خوان هم نبوده و نهایتا هم بیشتر از دیپلم عایدش نشده است!!!

بخشهایی از گفته های رضوی را بخوانید:

شما مانند دیگر پسرحاجی‌های دهه ۷۰ سربازی نرفتید؟

سربازی در آن زمان نرفتم، اما بعداً رفتم.

چرا؟ نخریده بودید؟

نه نخریدم.

پس چطور؟ چون سال ۷۷، ۱۸ ساله‌تان شده بود و باید سربازی می‌رفتید.

درست است، اما در آن سنین خیلی به ازدواج فکر می‌کردم و با خودم گفتم اگر بخواهم سربازی را بخرم بهتر است اول ازدواج کنم که قیمت سربازی نیم‌بها شود. البته درنهایت نه زن گرفتم و نه توانستم سربازی را بخرم چون دیگر خرید سربازی جمع شده بود.

چه سالی محصل بودید؟

سال ۶۴ کلاس اول دبستان را شروع کردم، یعنی ۵ سالگی.

چرا این‌قدر زود؟

احتمالاً خیلی اذیت می‌کردم و می‌خواستند زودتر به مدرسه بروم. سر کلاس رفتم و از همه هم کوچک‌تر بودم و تنها می‌توانستم پشت میز اول بنشینم. تابستان سال بعد کلاس دوم را خواندم و سال ۶۵ کلاس سومی شده بودم. ارتحال امام که سال ۶۸ بود، من کلاس پنجم بودم و امتحانات نهایی برگزار می‌شد. سال ۷۴ هم دیپلم گرفتم. ولی ادامه تحصیل ندادم!

اول سیمای مهر بود یا شما تهیه‌کنندگی می‌کردید؟

اول آن موسسه «مشکات مهر» بود، بعد از سال ٨٤ یک سال در شهرداری و گروه مشاوران جوان بودم، اما محیط اداری با روحیات من سازگار نبود و کار اداری برایم خسته‌کننده بود، کار اداری را خیلی نمی‌پسندیدم. وقتی خواستم از کار بیرون بیایم، پیش آقای دکتر قالیباف رفتم که ایشان پیشنهاد دادند چون سابقه کار فرهنگی داری، وارد این حوزه سینما بشوید و بروید خودتان را نذر فرهنگ کنید و هرچه میخواهی تلاش کنی در حوزه فرهنگ انجام بده ، جایی هم لازم شد من هوای شما را دارم.
«سیمای مهر» هم در حوزه سینما و تلویزیون بنا به همان توصیه آقای قالیباف به من در سال ۸۵ کارش را شروع کرد.

رابطه «سیمای مهر» و آقای قالیباف فقط این بوده که شما کاری را شروع کنید و ما حواسمان هست یا بیشتر از این حرف‌ها بوده است؟

اگر دنبال آن شایعات هستید که سیمای مهر متعلق به آقای دکتر قالیباف است یا سرمایه اینجا را تامین کرده اند من میگویم اینها نیست، بیشتر از اینهاست سید محمود رضوی متعلق به آقای قالیباف است ، ایشان مشوق و نیروی محرکه حرکت اول من برای سینما بود و مرا برای انجام کارها «هُل» داد اگر اصرار ایشان نبود اصلا شاید وارد این حوزه نمیشدم.

حمایت معنوی قالیباف همیشه در کنارتان بوده است؟

یقیناً اگر آقای قالیباف نبود، من هم اینجا نبودم. دفتر تبلیغاتی می‌زدم که تیزر و مستند صنعتی می‌سازد. کسی که به من اطمینان قلبی و اعتمادبه‌نفس داد و گفت که خودتان را وقف فرهنگ کنید، آقای قالیباف بود. هنوز یادداشت‌های جلسه‌هایی که داشتیم را دارم. آقای قالیباف پتانسیلی که یک فرد برای پریدن لازم دارد را ایجاد کرده بود و انصافاً هرجایی که کم آوردم، حضور داشت؛ مانند پدری که شاید به بچه‌اش پول‌توجیبی ندهد ولی حواسش هست. من می‌گویم بودن یا نبودن موسسه سیمای مهر به آقای قالیباف بستگی دارد، چون اگر یک روز سیمای مهر هم نباشد، باز رضوی هرکجا بایستد و کار کند، برای آقای قالیباف است. فلسفه وجودی این دفتر از آقای قالیباف و همان جلساتی است که داشتیم. کسی هم بودند که در شکل‌گیری و به وجود آمدن ارتباطات مختلف مؤثر بودند.

آشنایی با آقای عسگر پور هم از طریق آقای قالیباف اتفاق افتاد و اگر ایشان نبود که ارتباط اولیه را ایجاد کند.{این بخش ساعاتی بعد از انتشار در خبرگزاری مهر به این صورت تغییر یافت⇐ آشنایی با آقای عسگر پور هم به دلیل حضور ایشان در سازمان فرهنگی هنری آن روزها اتفاق افتاد و اکثر اتفاقات و ارتباطات سینمایی ما با حضور آقای عسگرپور اتفاق افتاد.}