1

توصیه جدی عبدالجبار کاکایی به محسن چاووشی!

سینماروزان: عبدالجبار کاکایی ترانه‌سرای موسیقی به محسن چاووشی تاکید کرده که خارج از اشعار مولانا، کاری نکند.

به گزارش سینماروزان عبدالجبار کاکایی درباره کیفیت آثار چاووشی به روزنامه فرهیختگان گفت: استثنائا آنچه محسن چاووشی از مولانا خوانده را دوست دارم. سایر کارهای او را یا نشنیده‌ام یا یکبار شنیده‌ام و دیگر گوش نکردم. به نظرم کارهایی که از مولانا می‌خواند حس و حال و لحن و به‌خصوص ملودی‌هایی که انتخاب می‌کند با ریتم کارهای مولانا هماهنگ است.

ترانه‌سرای “کبوتر” و “بوی سیب” فریدون و “سالهای مشروطه”سالار عقیلی ادامه داد: اگر بخواهم توصیه‌ای هم به چاووشی داشته باشم این است که خارج از مولانا کار دیگری را نخواند. حتی شعرهایی که رنگ شعر مولانا را دارد نخواند. مستقیم به اصل برود و سراغ فیک نرود. برخی مواقع شعری شبیه مولاناست ولی حس و حال شعر مولانا را ندارد. درباره ایشان نظرم این است که بیشتر کارهای مولانا را بخواند.

به گزارش سینماروزان کاکایی که مدیر دفتر ادبیات موسسه نشر آثار امام(ره) است با اشاره به رواج مولاناخوانی در ایران گفت: چاووشی اولین کسی نیست که مولوی می‌خواند. خواننده‌های حق‌الزحمه‌ای و آزادی که سال‌هاست با سازمان صداوسیما همکاری می‌کنند، مولانا، حافظ و سعدی می‌خوانند. این که صدای چاوشی یه یکباره می‌گیرد و مورد اقبال است به نظر من به دلیل تاثیرگذاری موسیقی است و نوع انتخاب موسیقی‌اش مهم است. شکل اجرای ایشان با تلفیقی از رنگ صدای او تاثیرگذار است. برخی خواننده‌های دیگر این استعداد را دارند حتی خواننده‌ای به نام شهرام شکوهی بود که گفتم اگر مولانا بخوانند با توجه به تن و رنگ صدایی که دارد مورد اقبال قرار می‌گیرد. آن صلابت را صدای آنها دارد.




چهارده گاف‌ محسن چاووشی از منظر یک شاعر معاصر⇔از سیاوش قمیشی جعلی رسیدیم به مولانای دروغین؟!

سینماروزان: انتشار شعری منسوب به محسن چاووشی که ظاهرا در قالب مثنوی است ولی درباطن پر از ایرادات نحوی-وزنی واکنشهای منفی مختلفی را شکل داده وبسان همیشه هواداران یکطرفه چاووشی را وارد کارزار کرده که مخالفان را همه جوره بنوازند.
اسماعیل امینی شاعر معاصر در نقدی بر این شعر چاووشی در 14 بند گافهای چاووشی را برشمرده و غلط خوانی وی را زیر سوال برده.
متن یادداشت اسماعیل امینی را بخوانید:

شعري به نام محسن چاوشي منتشر شده است اما عجيب است كه خواننده، شعر خود را غلط مي‌خواند. به نظر مي‌رسد خواننده از اطرافيانش براي سرهم كردن اين سطرها كمك گرفته است. يكي از همان اطرافيان و يارانش نوشته است كه منتقدان اين شعر، چون نام چاوشي زير شعر است به آن حمله مي‌كنند و اگر بدون نام منتشر شده بود با شعر مولانا، برابرش مي‌دانستند و نيز اينكه منتقدان حرف‌هاي كلي مي‌زنند و به كاستي‌هاي مشخص شعر اشاره ندارند. حرف‌هاي درهم و برهم ديگري هم درباره معنا و بي‌معنايي و محاكات نوشته‌ است كه مصداق بارز پوچ‌نويسي است.

من اين شعر را سطر به سطر مي‌نويسم و در هر بيت فقط به يك كاستي اشاره مي‌كنم براي رعايت اختصار.

تاج‌گذاري كند آمده كاري كند
بت شكند شاه ما بنده‌نوازي كند
– اين بيت قافيه ندارد (كاري-نوازي) قافيه نيست.

ما بنوازيم نيز ناز بتِ بت شكن
بت بنوازد هر آن چنگ به سازي كند
– اين بيت آشفتگي نحوي دارد. در هر دو سطر فعل متعددي آمده (بنوازيم-بنوازد) اما مفعول اين دو فعل در جملات نيامده است.

آمده با قصد خود هر چه بت قادر است
با تبرش يك نفس دست درازي كند
– اين بيت هم آشفتگي نحوي دارد. فاعل جمله مشخص نيست. نقش نحوي جمله (هر چه بت قادر است) نيز مشخص نيست (دست درازي كند) چه معنايي دارد؟

خوي علي خوي او روي علي روي او
دست به زانو زند فتح اراضي كند
– اين بيت ترجيع است. در اين بيت معناي (دست به زانو زند) با ساير مفاهيم سازگاري ندارد. خوي علي و فتح اراضي چه ربطي دارد به (دست به زانو زند؟)

تيغ كشاند به هر كس كه به ناحق گرفت
عدل كشاند به هر قصد به قاضي كند
– هر دو مصراع آشفته است (كه به ناحق گرفت) عبارتي است كه مي‌خواهد درباره (هر كس) توضيح بدهد. اما اين عبارت بي‌معنا و نارساست.
دو جمله مصراع دوم نيز هر دو بي‌معناست.

سر بزند آنكه را خون خلايق مكيد
آب رخ مردمان ريخته؛ بازي كند
– (كه) مفعول جمله است اما انگار سراينده آن را با (كه) حرف ربط وابستگي جمله‌ پايه و پيرو اشتباه كرده است.
مصرع دوم كاملا بي‌معناست دو جمله توضيحي براي (آن كه) كه خودشان هيچ معنايي ندارند.

باز بگيرد خود آن آه دل مردمان
خود دل ايتام را آمده راضي كند
– (خود) در هر دو مصراع، زايد است و فقط وزن را پر كرده است. باز گرفتنِ (آن آه دل مردمان) نارسايي معنايي دارد.

در نگشايد به آن ذات كه پهلوي خلق
مي‌شكند دم به دم بعد نمازي كند
– (در نگشايد به آن ذات) آشفتگي معنايي دارد.

تيغ به فرقش زنيد شير به زهرش كنيد
شير خدا باز خود بنده‌نوازي كند
– (بنده‌نوازي) مختص خداي متعال است.

لافتي‌اي پدر لافتي جز شما
فزّتُ بربك علي فرق تو را مي‌خرم
– مصراع اول اشكال وزني دارد. معناي مصراع دوم (خريدن فرق امام) موهن است.

هم چو برادر، شهيد دست و سرم آن او
زهر بنوشم شها بنده شهيدت شوم
– مصراع اول آشفتگي نحوي و نارسايي معنايي دارد. قافيه ‌بيت (مي‌خرم-شوم) غلط است.

بنده سرافكنده‌ام در گذر از نطفه‌ات
قول دهم چون شما شير خدايي روم
– معناي مصراع اول موهن است. (قول دهم) در تنگناي وزن اين‌چنين ذوق‌ستيز شده است.

شبه علي مي‌رود اصل به ما مي‌رسد
دست خدا بر سرم او برسد در برم
– (او برسد در برم) غلط بارز نحوي و زباني است. از تعريض (شبه علي) هم درمي‌گذرم.

شبه پيمبر كلان جامه تن همچو آن
جامه دران خواهمش از سر او نگذرم
– (كلان) در مصراع اول بي‌معناست. (جامه تن) حشو قبيح است. (همچو آن) مرجع ضميرش مشخص نيست.
(جامه دران) در شعر عرفاني از نشانه‌هاي وجد و شور و حال است اما سراينده آن را به عنوان يكي از روش‌هاي مجازات به كار برده است.

بازار ابتذال، تقليد، جعل و دروغ‌ رونقي دارد. صداي ساختگي، حنجره الكترونيكي، عرفان مشتري‌پسند، موسيقي سنتي زرد، داريوش دست دوم، ابي دروغين، سياوش قميشي جعلي، گلپاي طرح ژنريك، فرهاد مهراد تقلبي و… تا بيايد برسد به مولاناي دروغين و سروده‌هاي پوچ و آشفته و پرغلط با زباني الكن و درونمايه‌اي سخيف.

و از همه شگفت‌تر، رواج اين جمله # مولاناي زمانت را بشناس
با يد‌الله با تيغ علي، ذوالفقار
سينه گردن كشان اذن دهد مي‌درم




متن کامل اشعار آلبوم تازه چاووشی لو رفت!!

سینماروزان: محسن چاووشی بعد از تغییر نام اجباری آلبومش از “قمارباز” به “بی‌نام” قصد کرده این آلبوم را از ۲۶آذر به طور رسمی منتشر کند.

تهیه‌کننده آلبوم تازه چاووشی هادی حسینی است که گفته شده برادرزاده محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دوم احمدی‌نژاد است.

به تازگی روزنامه “فرهیختگان” متعلق به دانشگاه آزاد متن کامل اشعار آلبوم “بی نام” را منتشر کرده. این آلبوم ۱۰ قطعه دارد و اشعارش از میان آثار مولوی، سعدی و فصیح‌الزمان شیرازی انتخاب شده‌اند.

متن اشعار آلبوم “بی نام” را در ادامه بخوانید:

–قند منی(مولوی)

جان منی جان منی جان من
آن منی آن منی آن من
شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من
نور منی باش در این چشم من
چشم من و چشمه حیوان من
گل چو تو را دید به سوسن بگفت
سرو من آمد به گلستان من
از دو پراکنده تو چونی بگو
زلف تو حال پریشان من
ای رسن زلف تو پابند من
چاه زنخدان تو زندان من
دست‌ فشان مست کجا می‌روی
پیش من آ ‌ای گل خندان من

–گنجشک پریده (سعدی)

ای یار جفا کرده پیوند بریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گل اندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
بس در طلبت کوشش بی‌فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
مرغ دل صاحب نظران صید نکردی
الا به کمان مهره ابروی خمیده
میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس
غمزت به نگه کردن آهوی رمیده

–بر سلطان (مولوی)

تیز دوم تیز دوم تا به سواران برسم
نیست شوم نیست شوم تا بر جانان برسم
خوش شده‌ام خوش شده‌ام پاره آتش شده‌ام
خانه بسوزم بروم تا به بیابان برسم
خاک شوم خاک شوم تا ز تو سرسبز شوم
آب شوم سجده کنان تا به گلستان برسم
چونک فتادم ز فلک ذره صفت لرزانم
ایمن و بی‌لرز شوم چونک به پایان برسم
چرخ بود جای شرف خاک بود جای تلف
بازرهم زین دو خطر چون بر سلطان برسم
عالم این خاک و هوا گوهر کفر است و فنا
در دل کفر آمده‌ام تا که به ایمان برسم
آن شه موزون جهان عاشق موزون طلبد
شد رخ من سکه زر تا که به میزان برسم

–چنگ (فصیح‌الزمان شیرازی)

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟!
به کسى جمال خود را ننموده‏یى و بینم
همه جا به هر زبانى، بود از تو گفت‌وگویى!
غم و درد و رنج و محنت همه مستعد قتلم
تو بِبُر سر از تنِ من، بِبَر از میانه، گویى!
به ره تو بس که نالم، زغم تو بس که مویم
شده‏ام زناله، نالى، شده‏ام زمویه، مویى
همه خوشدل اینکه مطرب بزند به تار، چنگى
من از آن خوشم که چنگى بزنم به تار مویى!
چه شود که راه یابد سوى آب، تشنه کامى؟
چه شود که کام جوید زلب تو، کامجویى؟
شود اینکه از ترحّم، دمى اى سحاب رحمت!
من خشک لب هم آخر ز تو‌ تر کنم گلویى؟!

–قمارباز (مولوی)

همه صیدها بکردی هله میر بار دیگر
سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر
همه غوطه‌ها بخوردی همه کارها بکردی
منشین ز پای یک دم که بماند کار دیگر
همه نقدها شمردی به وکیل در سپردی
بشنو از این محاسب عدد و شمار دیگر
تو بسی سمن بران را به کنار درگرفتی
نفسی کنار بگشا بنگر کنار دیگر
خنک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
تو به مرگ و زندگانی هله تا جز او ندانی
نه چو روسبی که هر شب کشد او بیار دیگر
نظرش به سوی هر کس به مثال چشم نرگس
بودش زهر حریفی طرب و خمار دیگر

–عقل و خرد (مولوی)

جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را
از زعفران روی من رو می‌بگردانی چرا
یا این دل خون خواره را لطف و مراعاتی بکن
یا قوت صبرش بده در یفعل الله ما یشا
این دو ره آمد در روش یا صبر یا شکر نعم
بی شمع روی تو نتان دیدن مر این دو راه را
هر گه بگردانی تو رو آبی ندارد هیچ جو
کی ذره‌ها پیدا شود بی‌شعشعه شمس الضحی
بی باده تو کی فتد در مغز نغزان مستی یی
بی عصمت تو کی رود شیطان بلا حول و لا
در مرگ هشیاری نهی در خواب بیداری نهی
در سنگ سقایی نهی در برق میرنده وفا
سیل سیاه شب برد هر جا که عقلست و خرد
زان سیلشان کی واخرد جز مشتری هل اتی

–باز آمدم (مولوی)

بازآمدم بازآمدم، از پیش آن یار آمدم
در من نِگر در من نِگر، بهر تو غمخوار آمدم
شاد آمدم شاد آمدم، از جمله آزاد آمدم
چندین هزاران سال شد، تا من به گفتار آمدم
آن جا روم، آن جا روم، بالا بدم، بالا روم
بازم رَهان بازم رَهان، کاین جا به زِنهار آمدم
من مرغ لاهوتی بُدم، دیدی که ناسوتی شدم
دامَش ندیدم ناگهان، در وی گرفتار آمدم
من نور پاکم ‌ای پسر، نه مشت خاکم مختصر
آخر صدف من نیستم، من درّ شَهوار آمدم
ما را به چشم سَر مَبین، ما را به چشم سِر ببین
آن جا بیا ما را ببین، کین جا سبکبار آمدم

–من ندانستم (سعدی)

من ندانستم از اول که تو بی‌مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
آن نه خالست و زنخدان و سر زلف پریشان
که دل اهل نظر برد که سریست خدایی
پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند
تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
این توانم که بیایم به محلت به گدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست تحمل نکنم بار جدایی

–قوم به حج رفته (مولوی)

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید
گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
یک بار از این خانه بر این بام برآیید
آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید

–راز (سعدی)

دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینم
دلی بی‌غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینم
دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی‌آید
دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی‌بینم
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی‌بینم
قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم
تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه
که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی‌بینم
نم چشم آبروی من ببرد از بس که می‌گریم
چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی‌بینم




رسانه منسوب به هلال احمر خطاب به محسن چاووشی⇐كاش به ما بگوييد با خودتان چند چنديد؟!/ چطور است كه شما هم دردمنديد و هم بهره‌مند!؟؟/هم كار سفارشي مي‌كنيد و هم از ظلم و ستم روا رفته بر محرومان مي‌گوييد؟؟

سینماروزان: محسن چاووشی خواننده پاپ در این سالها نه فقط به خاطر میزان مخاطبان یا پرهیز از اجرای زنده بلکه به خاطر تناقضات رفتاریش در کانون اظهارنظر قرار گرفته. محسن چاووشی جزو معدود خوانندگان پاپ است که هم برای سریالی خوانده که سرمایه گذارش به 20 سال حبس محکوم شده، هم حمایت آقازاده ای را در تولید آلبوم داشته که مدعی داشتن «ژن خوب» است و هم برای برخی ارگانهای ارزشی متمول محصول تولید کرده است و در عین حال سعی کرده خود را حامی حقوق محرومان جامعه نشان دهد!!

اخیرا خبری منتشر شده مبنی بر آن که محسن چاووشی توانسته با حمایتهای خویش 32 نفر را از اعدام قطعی نجات دهد؛ انتشار این خبر موجب نگارش یادداشتی در روزنامه «شهروند» منسوب به سازمان هلال احمر شده است. یادداشتی که در آن با تحسین رفتارهای خیرخواهانه چاووشی، تناقضات این رفتارها گوشزد شده است.

متن یادداشت «شهروند» را بخوانید.

 اين يادداشت را نوشتم تا از خواننده‌اي به نام محسن چاووشی كه در سكوت كامل خبري به ناگهان ادعا کرد كه 32 نفر را از اعدام نجات داده، تشكر كنم. قطعا اجر اين عمل شما نزد خدا محفوظ است، اما كاش تعدادشان را نمي‌شمرديد و به دوست نزديك خبرنگارتان اعلام نمي‌كرديد، تا باز هم در سكوت كامل خبري بمانيد، چراكه غير از آن دو نفري كه به يمن صفحات اجتماعي و طرفداران‌تان برايشان پول جمع شد، كسي از وجود آن 30 نفر كه معلوم نيست كي هستند و چطور نجات‌شان داديد، خبر نداشت و ندارد!

فارغ از اين كه تيتر نجات جان 32 اعدامي توسط شما با متن خبر كه مي‌خواهيد در سكوت خبري بمانيد، مغايرت دارد، اما در همه جاي دنيا از شهرت سلبريتي‌ها براي انجام امور خيريه استفاده مي‌شود، اين كار برخلاف گذشته كه مثلا تختي از چهارراه‌وليعصر تا بويين زهرا پياده مي‌رفت و سينه به سينه آدم‌ها پول جمع مي‌كرد و چند شبانه‌روز نمي‌خوابيد، ساده‌تر شده و با گذاشتن يك پيغام روي صفحات اجتماعي اداي دين مي‌شود، اگرچه هنوز هم علي دايي با همان مرام پهلواني تختي، ماه‌ها كنار افراد آسيب‌ديده زلزله مي‌ايستد و تا كار را به سرانجام نرساند، كنار نمي‌كشد.

در جاي درست كه كمك مي‌خواهد، اتفاقا كار رسانه‌اي هم مي‌كند و ابايي ندارد كه بگويد قصدش چيست و هرجا كه بايد حساب‌وكتاب‌هايش را شفاف بيان مي‌‌كند .خداي نكرده منظورم اين نيست كه چرا براي اين كار خيرتان عرق نريختيد، نه اصلا! دم شما هم به قول دوست خبرنگارتان گرم، چون هر وقت احساس خطر مي‌كنيدبرای نهادها سفارشي كار مي‌كنيد و پول‌هاي كلان مي‌گيريد و هر وقت ميل‌تان كشيد مردمي مي‌شويد و براي محروميت خطه‌اي فغان سر مي‌دهيد.

كاش به ما بگوييد با خودتان چند چنديد؟! مگر سازوكار زندگي و تفكر و منش و رفتار يك خواننده اجتماعي نبايد با هم هماهنگ باشد، پس چطور است كه شما هم دردمنديد، هم بهره‌مند! هم كار سفارشي مي‌كنيد و هم از ظلم و ستم روا رفته بر محرومان خوزستان مي‌گوييد؟

باز هم دم شما گرم كه از اين همه اعتمادي كه به شما شده و از اين همه اعتباري كه در اختيار شما قرار گرفته، پستي از صفحه اجتماعي‌تان را به نجات چند جوان اعدامي اختصاص داديد، اما با اين‌كه خواستيد در سكوت خبري بمانيد، خواهشمنديم از سرنوشت 30 نفر ديگر و اين‌كه چطور نجات بخش‌شان شديد، اطلاعاتي به دوستان خبرنگارتان بدهيد، اگر كار خير رسانه‌اي شد، اشكالي ندارد، شما شفاف‌سازي كنيد تا ابهامات از بين برود.




کنایه مطنطن محسن نامجو به محسن چاووشی!!+فیلم

سینماروزان: محسن نامجو خواننده ایرانی مقیم نیویورک به تازگی از قطعه ای با نام “اعترافات 45ضربی” رونمایی کرده! این قطعه متعلق به آلبوم “مطنطن” است که زمستان امسال عرضه خواهد شد.

“اعترافات…” به لحاظ ارکستراسیون قطعه ای تلفیقی است که از سه تار تا گیتار و درام را در خود دارد و از چهارگاه تا شور را تداعی میکند.

کلیپ این قطعه روایتگر زندگی کرمی است که در حسرت پرواز شعله ور میشود!!

در بخشی از “اعترافات…” چنین طعنه ای روانه چاووشی شده: من از عقب یه جوری ولو گشتم/به زور از خوشی مردم/محسن چاووشی خواندم…

برای تماشای ویدیوی “اعترافات…” اینجا را ببینید.




آقای محسن چاووشی! از صندوق ذخیره فرهنگیان هم بخوان! 

سینماروزان/حامد مظفری: آقای محسن چاووشی! چه خوب که توانستی با تهدید به مهاجرت و در کوتاهترین زمان ممکن مجوز آلبوم «ابراهیم» را بگیری.

آقای چاووشی! دمت گرم که با قطعه «ای ماه مهر» ادای دین کردی به کودکان فقیر سرزمینت!

بازدمت گرمتر که در ترانه «در آستانه پیری» از «دوندگی» بی حاصل «جماعت» مینالی!

دست مریزاد که در قطعه «همراه خاک اره»، «سربار بودن» در عسلی به نام «نفت» را جار میزنی!

بارک الله که ملت را دعوت میکنی به آن که «جهان فاسد مردم را» دور ریخته و به «عطر نافه خود» خو کنند!

اما میدانی جای چه چیز در ترانه هایت خالیست؟

جای فریادهای مالباختگان موسسات مالی-اعتباری!

جای مردمی که کرور کرور پولشان در ارگانهایی تلف میشود که روسایشان، دفاع مقدس را مجالی کرده‌اند برای کاسبی خودیها!

جای هزاران فرهنگی که چشم امیدشان به صندوق دخیره ای بود که هیچ کس نفهمید چگونه وامهای کلان را در اختیار چشم‌چرانانی قرار دارد که نه اسمشان فرهنگی بود و نه رسمشان!

آقای محسن چاووشی که از آقازاده سیاستمدار اصلاح‌طلب تا برادرزاده سیاستمدار اصولگرا و از تهیه‌کننده درگیر در پرونده صندوق تا سازمان ارزشی حمایتت کرده‌اند تا بدون برگزاری حتی یک اجرای زنده، مدام آلبوم بدهی، بد نیست زکات مالت را قطعه‌ای کنی درباره یکی از انبوه مسأله مبتلابه پیرامونی بلکه ژست مردمخواهی‌ات باورپذیرتر شود!!

شاید هم همکاری پیشین با امثال تهیه کننده درگیر در ماجرای صندوق در سریالی خانگی، جسارت انتقاد از اینان را ازتان گرفته که در آن صورت خواندن از لگد به شیر صبور(!) نیز دردی از ملت زمینگیر از صبر(!) دوا نخواهد کرد و فقط به حدیث نفسی دردناک خواهد ماند از حنجره ای متصل!!




به‌دنبال حل مشکل آلبوم تازه چاووشی بعد از بستنی خوردن با یک مدیر ارشاد⇐کارگردان یک فیلم توقیفی پیشنهاد داد: حاضرم به تمامی کارمندان ارشاد از وزیر تا معاونان و ممیزان، بستنی دهم بلکه ولو به قیمت مثله شدن، مجوز نمایش فیلمم صادر شود!

سینماروزان: تهدیدات محسن چاووشی درباره انتشار بی‌مجوز آلبوم «ابراهیم» نتیجه داد و زودتر از حد تصور علی ترابی مدیر دفتر موسیقی ارشاد از حل مشکل آلبوم وی خبر داد. جالب و در عین حال عجیب آن که ترابی از حل مشکل قطعات آلبوم چاووشی صرفا در یک نشست بستنی‌خوران(!) خبر داد! ترابی در نشست جشنواره موسیقی فجر گفت: ما با آقای چاوشی نشستیم و با هم بستنی خوردیم و در یک شرایط دوستانه با هم حرف زدیم. من در این فضا بر اساس مسئولیت خودم ۳ قطعه ای را که اصلاحیه خورده مجوز دادم و ۲ قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدامات لازم انجام شود.

به گزارش سینماروزان این ادعاها، فارغ از واکنشهای متفاوت مخاطبان و تأکید بر آن که این روحیه بستنی خوری باید درباره هنرمندان لحاظ شود و نه فقط برخی از آنها(!) با واکنش یک کارگردان هم مواجه شده است.

صالح دلدم کارگردانی که آثاری همچون «نارمک» و «کباب غاز» را در کارنامه دارد و مدتهاست منتظر تعیین تکلیف آخرین ساخته اش «منشی مخصوص من» است با نگارش یادداشتی با طعنه به ماجرای ترابی-چاووشی خواستار تغیین تکلیف فیلمش شده است.

متن یادداشت این کارگردان را بخوانید:

بالاخره «ابراهیم» تازه‌ترین آلبوم «محسن چاوشی» بعد از کش و قوس‌های رسانه‌ای فراوان موفق به اخذ مجوز از وزارت ارشاد گردید و رییس دفتر موسیقی این وزارتخانه مطابق ادعای خودشان بعد از بستنی خوردن با چاووشی مجوز آلبوم را صادر کرد.

کاش تمام مشکلات ناشی از بی‌تدبیری ممیزان با یک بستی خوردن ساده تمام می‌شد اما این اتفاق تنها برای محسن چاوشی افتاد که گویا تهیه‌کننده آلبوم جدیدش از بستگان سیدمحمد حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دوم احمدی‌نژاد است(!!) که از قضا برخلاف وزرای متعدد ارشاد دولت روحانی کارنامه قابل دفاعی هم از خود به جای گذاشته است. یعنی باز هم گره از کاری باز می‌شود و سرمایه‌ای در حوزه فرهنگ نجات می‌یابد!

الغرض؛ در فاصله زمانی اسفند ۹۲ تا بهار ۹۳ فیلمی با عنوان «منشی مخصوص من» را ساختم. فیلم در اواخر دولت احمدی‌نژاد و در زمان تصدی‌گری جواد شمقدری بر سازمان سینمایی وزارت ارشاد و سیدمحمد حسینی بر وزارت ارشاد موفق به اخذ پروانه ساخت از ارشاد می‌شود اما تولید آن و سپس مراحل اخذ پروانه نمایش به دولت اعتدال و وزارت ارشاد دولت جدید و بدنبال آن مدیران سینمایی جدید برخورد می‌کند و خلاصه کلام، اول فیلم دچار سانسورهای فراوان (۸۲ مورد) می‌شود و سپس بعد از انجام سانسورهای لازم باز هم توقیف می‌ماند و موفق به اخذ پروانه نمایش و اکران در سینماها نمی‌شود. و سرمایه اینجانب و یکی دو نفر از شرکای سرمایه‌گذار و زحمات یک ‌گروه هنری که این فیلم را با دلار ۲۷۰۰ تومان ساختند تا به امروز روی هواست!

فیلم نه سیاسی است نه به مذهب یا موضوع حساس دیگری پرداخته، بلکه صرفاً یک کمدی خانوادگی و شاد و البته شیک است و شیکی زیاد فیلم ممیزان سختگیر را اذیت کرده و فیلم را با توجیه اروتیک، معلق کرده اند! تناقض آنجاست که همین الان فیلم‌هایی روی پرده اند که به زعم اهالی رسانه پر از دیالوگهای اروتیک هستند اما نه تنها کسی مانع نمایش آنها نشده که صدها سالن و دو برابر همین قدر سانس دراختیارشان است اما فیلم ما علیرغم دریافت تأییدیه برخی از همان اهالی رسانه شرایط یک اکران حداقلی را هم پیدا نکرده!!

چندین بار مسئولین سینمایی بابت پرداخت خسارت یا خرید حمایتی این فیلم جهت جبران ضرر و زیان وارده وعده هایی دادند اما در واقعیت نه شرایط اکران فراهم شده نه شرایط جبران خسارت توقیف. آیا درست است که در هنگام صلات ظهر بدون فوت وقت به نماز بایستیم اما با سرمایه و زندگی و زحمات مردم و افرادی که مستقلند این گونه بازی شود؟

۵ سال است به جبران خسارت عدم اکران «منشی مخصوص من» وعده حمایت از فیلم‌ جدیدم را می‌دهند اما در عمل از صدور مجوز ساخت جهت اثر جدیدم و با وجود ارائه مکرر فیلم‌نامه های مختلف، سر باز می‌زنند و هر بار به بهانه‌ای فیلم‌نامه ها را رد می‌کنند! و در عمل ۵ سال است در دولت اعتدال بیکار هستم و سرمایه ام به فنا رفته و دچار تدبیر و امید گشته‌ام!

آیا من هم میتوانم مانند چاووشی برای حل مشکل مجوز از «بستنی» کمک بگیرم؟؟ 

آقای وزیر ارشاد بفرما بستنی! آقای رییس سینما بفرما بستنی! آقای معاون ارزشیابی و نظارت بفرما بستنی! آقای مدیرکل بفرما بستنی! اعضای شورای پروانه نمایش بفرمایید بستنی!!! من حاضرم برای حل مشکل فیلمم به تمامی کارمندان ارشاد، بستنی دهم بلکه حتی با اعمال ممیزیهای مدنظر و مثله شدن، فیلمم پروانه نمایش گیرد بلکه بخشی از ضررهای اقتصادی تولید جبران شود؟ آیا هست یاری کننده ای که یاری کند ما را؟؟




تناقض درجه اول⇐محسن چاووشی که این سالها حمایت «ژن خوب»ها و جریانات متصل(!) را داشته در آلبوم تازه‌اش می‌خواند: دلیر ماندی و نان را به خون زدی که نمیری!!

سینماروزان: محسن چاووشی در روزهای اخیر به خاطر عدم ارائه مجوز آلبومی به نام «ابراهیم» و تهدیداتش مبنی بر انتشار بی مجوز این آلبوم در کانون توجه قرار گرفته است. رفتاری که با واکنش مدیر دفتر موسیقی ارشاد مبنی بر صدور مجوز با انجام اصلاحات همراه شد.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع دمویی از آلبوم «ابراهیم» هم توسط محسن چاووشی منتشر شده که در بخشی از آن چاووشی چنین میخواند: تو را که بست به گاری که روز مزد عذابی/لگد زدند به شیری که صبر غرش او بود/شکست یوزیلنگی که رام و آینه‌خو بود/و از فراز دهانی سقوط کرد عقابی/دلیر ماندی و نان را به خون زدی که نمیری/به هرزه پا ندواندی از این دوندگی آخر/ چه میرسد به جماعت جز آخوری و طنابی

اینکه چاووشی در این قطعه کوشیده ولو به نماد هم که شده از گرفتاریهای کف جامعه بگوید قابل تأمل است اما چگونه میتوان از مخاطبی که در این سالها مراودات مختلف چاووشی با افراد و جریانهای متصل(!) را دنبال کرده انتظار داشت همدردی چاووشی را بپذیرد؟؟

محسن چاووشی به غیر از همین آلبوم «ابراهیم» که با حمایت هادی حسینی برادرزاده محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دوم احمدی نژاد و شوهرخواهر اصغر پورمحمدی از مدیران سالیان رسانه ملی تولید شده در آلبوم قبلیش هم از حمایت حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف که مدعی «ژن خوب» داشتن بود بهره برد.

ایشان در سریال «شهرزاد» هم از حمایت محمد امامی تهیه کننده ای که به خاطر درگیری با ماجرای پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان مدتی در بازداشت به سر می برد برخوردار بود ضمن اینکه ایشان در ماههای اخیر همکاریهایی هم با موسسات ارگانی وابسته به سازمان هنری-رسانه‌ای اوج داشته است.

در این شرایط آیا مخاطبان همدردی چاووشی را می‌پذیرند؟ و آیا این همدردی مصداق بارز رطب خوردن و در عین حال منع رطب کردن نیست؟

بخشهایی از اجرای چاووشی را اینجا ببینید.




واکنش مدیر نظارت دفتر موسیقی ارشاد به تهدید محسن چاووشی مبنی بر انتشار بدون مجوز آلبوم تازه‌اش⇐مثل این می‌ماند که یک فرد عینکی درخواست صدور گواهینامه بدون عینک داشته باشد!!!/دو قطعه آلبوم چاووشی تأیید شده و پنج قطعه دیگر اصلاحیه خورده/هیچ اقدامی برای اصلاح قطعات انجام نشده/چاووشی اگر اعتراض دارد درخواست تجدیدنظر کند

سینماروزان: دو روز قبل بود که محسن چاووشی خواننده پاپ در اعتراض به عدم صدور مجوز آلبوم تازه‌اش «ابراهیم»، ارشاد را تهدید کرد به انتشار بدون مجوز این آلبوم. این تهدید با واکنش مدیر نظارت و ارزشیابی دفتر موسیقی ارشاد مواجه شده است که تأکید نموده بر اعمال اصلاحات آلبوم چاووشی و سپس صدور مجوز برای آن.

ابوالفضل صادقی‌نژاد مدیر شورای ارزشیابی و نظارت دفتر موسیقی ارشاد به «مهر» گفت: در تاریخ ششم مرداد ماه سال ۹۶ با شماره ثبت ۹۶.۱۴۹۵ هفت قطعه در قالب آلبومی با عنوان «ابراهیم» از سوی موسسه طرف قرارداد با محسنچاوشی در دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شد. پس از ثبت این آلبوم ما طبق روال اداری و قانونی روز ۱۸ مرداد ماه این آثار را به شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی ارسال کردیم که پس از بررسی ۲ قطعه تایید و پنج قطعه نیز اصلاحیه خورد.

وی افزود: پس از اعلام این موضوع به موسسه ارسال کننده آلبوم، تاکنون هیچ اقدامی برای اصلاحیه موارد یاد شده انجام نگرفته بنابراین اگر ۹۰ ماه هم این موضوع از سوی موسسه تولیدکننده آلبوم راکد بماند، دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوزی به این آلبوم نمی دهد زیرا پرونده هنوز به طور کامل تایید نشده است. وقتی شما برای دریافت گواهینامه رانندگی به مراجع مربوط مراجعه می کنید و آن مرجع به شما اعلام می کند که شما با عینک می توانید گواهینامه بگیرید و در غیر این صورت به شما گواهینامه اعطا نمی شود آیا در آنجا هم می توان گفت چرا بدون عینک به من گواهینامه ندادند؟

صادقی نژاد تصریح کرد: اگر محسن چاوشی و موسسه تولیدکننده آلبوم نسبت به روند صدور مجوز شکایت یا انتقادی دارند قطعا شرایط برای تجدیدنظر وجود دارد کما اینکه پروسه صدور مجوز در دوره قبلی دفتر موسیقی انجام گرفته بود بنابراین ایشان به طور کامل حق قانونی داشت با ارسال نامه به مدیریت دفتر موسیقی فرصتی برای دفاع و تجدیدنظر روی رای شورای شعر و ترانه داشته باشد. اصلا شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی یک روز را به چنین مواردی اختصاص داده که دوستان در مسالمت آمیزترین شکل ممکن نسبت به تجدیدنظر در آرای شورا پیگیری های لازم را انجام دهند.




اظهارات یک مدیر اسبق حوزه هنری⇐ چرا با وجود تأیید مخاطبان، ارشاد از حامد هاکان حمایت نکرد؟/مرتضی پاشایی هم اگر سرطان نمی‌گرفت بعید بود در سالهای آخر عمر مورد توجه قرار گیرد!/لااقل بعد از مرگ امکان ارائه آثار حامد هاکان فراهم شود

سینماروزان: درگذشت حامد ذاکری مشهور به حامد هاکان خواننده و دی.جی موسیقی پاپ که فرزند یکی از روحانیون متنفذ شهرری بود اما تا آخر عمر غیرمجاز ماند و تشییع مهجورانه وی بدون حضور هیچ مقام هنری در زادگاهش شهرری با واکنش یکی از مدیران توانمند سالهای گذشته حوزه هنری مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان رضا مهدوی نوازنده، مدرس موسیقی و مدیر اسبق مرکز موسیقی حوزه هنری با انتقاد از عدم توجه مدیران هنری به تأثیرگذاری خوانندگانی همچون حامد هاکان به «شرق» گفت:  حامد هاکان آنچه در چنته خودش و هوش ذاتی‌اش داشته و هر آنچه از بزرگان موسیقی اکتساب کرده است، با لهجه و سبک خاص خودش به جامعه عرضه و بالطبع هوادارانی هم پیدا می‌کند. مردم همیشه هواداران اصلی بوده‌اند.

مهدوی با اشاره به عدم حمایت از حامد هاکان ادامه داد: چرا با وجود تأیید و هواداری مردم مراکز ذی‌ربط با این نوع موسیقی موافقت نمی‌کنند و از افرادی که در این فضا فعالیت می‌کنند، حمایتی نمی‌شود و وزارت ارشاد هنوز هم این نوع موسیقی‌ها را به رسمیت نمی‌شناسد با آنکه در زمان جشنواره موسیقی فجر و دادن مجوز به این نوع موسیقی که سهم بسیاری در میان انواع موسیقی دارد و در تالارهای بزرگ اجرا می‌شود، همواره با آن موافقت می‌شود و البته کج‌دار و مریز نیز آلبوم‌هایشان پخش می‌شوند.


مهدوی افزود: بی‌سیاستی‌های مدیران کلان فرهنگی باعث چنین اتفاقی شده و این نوع برخوردها حاکی از باری به‌هرجهت‌بودن مدیریت فرهنگی است چراکه اینان نه توان خط‌دهی و سیاست‌گذاری کلان موسیقی را دارند و نه به دنبال حمایت از این هنرمندان هستند و از جمله حامد هاکان که از این بی‌بضاعتی مدیریت فرهنگی چه در زمان زندگی و ارائه آثار و چه در زمان مرگ و خاکسپاری چندان بهره‌ای نمی‌برد. این مدیران فقط به دلیل شرایط زمانه با نگاه غيرفرهنگي به موسیقی نگاه مي‌كنند و با هنرمندان رفتار می‌کنند. 

مدیر اسبق حوزه هنری خاطرنشان ساخت: اگر مرتضی پاشایی یکباره در عمر دو، سه ساله هنری‌اش مطرح می‌شود، اول اینکه شانس می‌آورد و قطعه‌ای از موسیقی‌اش در تیتراژ برنامه پربیننده «ماه عسل» پخش می‌شود و بعد هم بیماری دهشتناکش-سرطان- دل هوادارانش را به درد می‌آورد، در نتیجه مردم در مراسم خاکسپاری‌اش هجوم می‌آورند و در این خصوص دستگاه‌های ذی‌ربط مستأصل می‌مانند که چه کار کنند. اگر حامد هاکان هم یک سریال باعث پخش صدا و شهرتش شده بود و بیماری‌اش رسانه‌ای می‌شد، امروز حامیانش هجوم می‌آوردند و شبکه‌هاي اجتماعی درباره‌اش جریان‌سازی می‌کردند. امروز شاهد سکوت در خاکسپاری‌اش هستیم؛ حامد هاکان و دوستانش از یک فرهنگ برخاسته‌اند و می‌خواهند ابراز هویت کنند و به دنبال بیان نوعی موسیقی هستند که بشود آن را بومی‌سازی كرد که هواداران زیادی دارد و متولیان اگر با آن همدل و همگام شوند دیگر شاهد توسعه این نوع موسیقی خواهیم بود و از فردمحوری نیز پرهیز خواهد شد.


مهدوی ضمن یادآوری اینکه حامد هاکان در زمان زنده‌بودن مورد توجه قرار نگرفته است، تأکید کرد: در نبودنش باید آنچه شایسته و بایسته‌اش است، منظور شود و او که از حداقل‌ها محروم بوده است، در زمانه نبودنش امکان ارائه آثارش فراهم شود.


این منتقد درباره اینکه نمونه‌هایی از این دست چه تعداد هستند، با اظهار تأسف اعلام کرد: آمار دقیقی نداریم چون هنوز بانک اطلاعاتی برای همه ژانرهای موسیقی و اهلش نداریم و فقط می‌دانیم از این دست بسیار هستند که در بی‌توجهی‌ها به سر می‌برند اما باید بانکی باشد برای بیان آمارهای دقیق و در ضمن همان حمایت‌ها و توجهات لازم برای این هنرمندان در دسترس باش




محمد اصفهانی در تازه‌ترین گفتگویش از همه چیز گفت⇐از گران بودن دستمزش تا دینی که به شجریان دارد/از نقطه‌نظرش درباره تنظیم آهنگهای محسن چاووشی تا بی‌اعتبار شدن کنسرتهای پاپ/از خوب نبودن اوضاع روحی‌اش تا عدم آگاهی از ذائقه مخاطبان جوان

سینماروزان: محمدمهدی واعظی معروف به محمد اصفهانی که خاطره‌ساز بسیاری از قطعات به‌یادماندنی در ذهن مردم این کشور است، حالا ۵۰ سال سن دارد و می‌توان گرد سفید را در چهره و محاسنش دید.

به گزارش سینماروزان اصفهانی که در سالهای اخیر در حیطه موسیقی کم کارتر شده است در گفتگو با «ایسنا» کوشیده هم درباره این کم کاری توضیح دهد و درباره وضعیت موسیقی پاپ در سالهای اخیر.

متن کامل گفتگوی محمد اصفهانی را بخوانید:

آقای اصفهانی! شما در حال حاضر مخاطبان خود را چه قشری می‌دانید؟ فکر می‌کنید می‌توانید با همه قشرها ارتباط برقرار کنید؟

کسانی که من به صورت جسته گریخته در خیابان و معابر عمومی با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنم و می‌بینم که کار من را دوست دارند، از تمامی اقشار هستند و آنچه می‌بینم طیف متنوعی را تشکیل می‌دهند.

شما در چند سال اخیر خیلی گزیده‌کار شده‌اید.

چرا رودربایستی می‌کنید؟ من کم‌کار شده‌ام.

خب این کم‌کار شدن باعث می‌شود مردم از موسیقی شما فاصله بگیرند. بسیاری از قشر نوجوان شاید نتوانند آثار خاطره‌انگیز شما را به یاد بیاورند. لطفا بگویید چرا کم‌کار شدید و می‌خواهید این فاصله را چگونه پر کنید؟

موسیقی برای من همیشه یک دلمشغولی بوده است. من به موسیقی به عنوان یک صنعت یا فرآیندی که در آن پول درمی‌آورم نگاه نکرده و نمی‌کنم. من نمی‌گویم از موسیقی درآمد مادی نداشتم و ندارم، اما هیچ‌وقت به آن مثل حرفه‌ای که از آن پول درمی‌آورم نگاه نکردم. موسیقی را به عنوان چیزی دیدم که از نظر روحی من را ارضا می‌کند؛ البته از آن پول نیز درآورده‌ام؛ هرکس بخواهد منکر چنین چیزی شود اغراق کرده است.

در این سال‌ها از نظر روحی، احوالات خوبی نداشتم و به همین دلیل انرژی لازم را نیز برای کار موسیقی نداشتم. در حال حاضر حال و روزم بهتر شده است و دارم کار می‌کنم.

حرف شما صحیح است؛ هرکس کار نکند کمرنگ می‌شود و به قول معروف از دل برود هرآنکه از دیده رود.

شما فکر می‌کنید باید تغییراتی در موسیقی خود به وجود بیاورید تا دوباره به روزهای اوج کاریتان برگردید؟

آنچه شما از آن به عنوان روزهای اوج یاد می‌کنید، من هیچ تلاش سیاست‌مدارانه ای برایش نکردم و قصدی نداشتم تا به آن برسم؛ این اتفاق خودش افتاد؛ یعنی به نظر من صرفا یک حادثه بود و الان نیز اگر بشود یا نشود، یک اتفاق بیشتر نیست.

من باید به عنوان مجری یک اثر موسیقی حواسم را جمع کنم کار درست را انجام بدهم. می‌توانم بگویم با مرور زمان به دلیل اینکه سازها، افکت‌ها، نوع نوازندگی‌ها و فضاها می‌کند، تنظیم‌ها و ملودی‌ها نیز تغییر می‌کنند. بنابراین هیچ احتیاجی نیست ما تلاش کنیم خودمان را تغییر بدهیم زیرا تغییرات اتوماتیک‌وار کلید می‌خورند. در واقع اگر در جریان آب رودی که از مسیری رد می‌شود بیفتی، طبیعی است که هرچقدر جلو می‌روید مناظر متنوعی را خواهید دید و این مناظر در مغز شما واکنش‌هایی ایجاد خواهد کرد و درک شما را از محیط اطرافتان تغییر خواهد داد.

من نیز با توجه به درکی که از شرایط فعلیمان دارم کار را انتخاب می‌کنم و می‌خوانم، و یا با تیم همکاران اثری را می‎‌سازیم و تنظیم می‌کنیم. ولی مانند یک انسان که کالبد و روح او ثابت است اما لباس‌های مختلف می‌پوشد باید سعی کنیم اصالت‌ و سلامت کاری خود را حفظ کنیم.

در چند وقت اخیر خواننده‌ یا اثری بوده  که توجه شما را به خودش جلب کند؟

به نظرم بیشتر افرادی که جدیدا به سمت موسیقی پاپ آمده‌اند، افراد زحمت‌کشیده‌ای هستند که بیهوده به این جا و مکان نرسیده‌اند.

اما از میان کسانی که توانستند همراه با جلب توجه از دیگران کار بکنند، محسن چاووشی را نام می‌برم. او اتفاقی را در میان جامعه موسیقی پاپ به وجود آورد. من می‌توانم به عنوان یکی از نقاط برجسته کار او به آلبوم «من خود آن سیزده‌ام» اشاره بکنم. آقای چاووشی در این آلبوم تلفیق جالبی از صدای خودش با ویژگی‌های خودش و موسیقی خودش انجام داد.

من جای پای دخالت محسن چاووشی را حتی در تنظیم‌ قطعاتش نیز می‌توانم ببینم. نوع گویش او در کارها و ملودی‌هایی که انتخاب کرده است کار و قدم جدیدی در موسیقی پاپ بود.

بقیه دوستان نیز در این سال‌ها کارهای خوبی انجام داده‌اند مانند احسان خواجه‌امیری، محسن یگانه و… که با روح مردم ارتباط برقرار و جامعه موسیقی ما را صحیح و سالم اداره کردند.

آیا در برنامه‌های آتی خود به عنوان مثال با خواننده‌ای مانند علیرضا عصار، قصد انتشار اثر یا آلبومی به صورت دوصدایی دارید؟

خیلی چیزها در موسیقی «اتفاق» است. اثر «ای کاروان» که به همراهی آقای عصار اجرا شد، نیز یک اتفاق بود و اگر قرار باشد کار دیگری به صورت دوصدایی انجام شود، آن نیز بر حسب یک اتفاق خواهد بود؛ یعنی باید پیش بیاید و همه چیز با هم جفت‌وجور شود.

یعنی فکر می‌کنید برنامه‌ریزی لازم ندارد؟

نه. چه لزومی برای برنامه‌ریزی وجود دارد؟ این کارها در مسیر پیش می‌آید. اگر خواننده‌ای باشد که صدای او با صدای من کنتراست داشته باشد و قطعه‌ای باشد که صدای من بتواند به آن کمک کند، آنگاه آن دو چیز به ظاهر ناهمگون با یک ربط درست موسیقایی، عقلی و منطقی کنار یکدیگر قرار می‌گیرند که قطعا کار موفقی از آب درخواهد آمد.

شما محمدرضا شجریان را اسطوره خود می‌دانید؛ کمی هم از خسرو آواز ایران صحبت کنیم.

تمام کسانی که در موسیقی ایرانی و آواز ایرانی فعالیت کرده‌اند، به آقای شجریان مدیونند و من یکی از آن‌ها هستم. ایشان احتیاجی به توصیف ندارند. کار و جایگاه ایشان در موسیقی ایران مشخص است و من واقعا از صمیم قلب آرزو می‌کنم سلامتی خود را پیدا کنند و ما باز هم بتوانیم از وجود، صدا و دانش ایشان بهره ببریم.

آقای اصفهانی برخی می‌گویند شما خواننده گرانی هستید؛ آیا این درست است؟

بله (می‌خندد)، این موضوع را انکار نمی‌کنم.

دوست دارم نظرتان را درباره مارکت حال حاضر موسیقی پاپ ایران بدانم.

سمت و سوی مارکت پاپ ایرانی را به راحتی نمی‌توان تشخیص داد. ما هم که در این مارکت کار می‌کنیم گاهی از اتفاقاتی که رخ می‌دهد متعجب و حیرت‌زده می‌شویم؛ گاهی از یکسری اقبال‌ها و گاهی از یکسری نبود اقبال‌هایی که درباره اثر، اجرا و خواننده‌ای وجود دارد.

من معتقد هستم این سمت‌وسو را مردم و طیفی از مردم که مخاطب‌های این مارکت هستند یعنی بیشتر جوان‌ترها تعیین می‌کنند. من ۵۰ سال سن دارم و شاید نتوانم درست ذائقه آن‌ها را متوجه شوم. البته این موضوع برای من حسن نیست؛ باید تلاش کنم ذائقه آن‌ها را بشناسم تا بتوانم مقداری از این تغییر جهت‌ها و سمت‌وسوها را به درستی پیش‌بینی کنم.

فکر می‌کنید روند جشنواره موسیقی فجر در سال‌های اخیر به چه صورت بوده است؟

روند آن صعودی بوده است.

تغییر روند جشنواره در دو سال اخیر انتقادهای زیادی را به همراه داشت.

اگر انتقاد وجود نداشته باشد، پیشرفت نیز وجود نخواهد داشت. انتقاد با تخریب تفاوت دارد. وقتی تخریب صورت بگیرد دست‌اندرکارانی که صادقانه زحمت می‌کشند احساس می‌کنند نگاه منصفانه‌ای به حاصل کارشان نشده و ممکن است برخی از تحلیل‌گران به اغراضی آلوده باشند. من به عنوان یک شخص فعال در موسیقی اگر بخواهم بدون تعصب و غرض صحبت کنم، می‌گویم جشنواره موسیقی فجر رو به صعود و جلو است.

عده‌ای می‌گویند بخش پاپ جشنواره به سمت تجاری شدن پیش می‌رود.

موسیقی پاپ در بیشتر شاخه‌هایش یک موسیقی تجاری و مورد مصرف روزانه است که دارد طبیعت خودش را نشان می‌دهد و این نه تنها عیب نیست بلکه حسن آن هم به شمار می رود. این موضوع را نمی‌توان گردن جشنواره انداخت.

می‌گویند روی جشنواره اعمال نظر و در آن پارتی‌بازی می‌شود؛ شاید نقاط ضعفی وجود داشته باشد اما این نقاط ضعف با گفت‌وگو کردن مرتفع می‌شود. نباید تخریب کنیم؛ باید بگوییم داریم کاری را انجام می‌دهیم که در منازل ابتدایی آن هستیم و چشممان به قله است و در عین پیش رفتن اشکالات را رفع و آن‌ها را کمرنگ می‌کنیم.

اگر واقعا معتقدیم اِعمال نظر می‌شود کاری کنیم و پیشنهاداتی بدهیم که اعمال نظرها کم شود نه اینکه کل حرکت جشنواره را زیر سوال ببریم. جشنواره باید با اعتلا و قانونمندی و گرایش‌های نخبه‌پرور به سمتی برود که بزرگترین هنرمندان ما با افتخار در آن شرکت کنند؛ البته هنوز به آن نقطه نرسیده است ولی به نظر بنده در سالهای اخیر فضایش برای رسیدن به این مهم مهیاتر شده است.

یعنی فکر می‌کنید برگزاری ۳۲ دوره کفایت نکرده است؟

به نظر من استراتژی و مدیریت هدفمند، درازمدت و هوشمندی در این قضیه وجود نداشته است. یعنی مدیرانی آمدند در جشنواره کاری کردند و رفتند و پرونده کاریشان بسته شد و عده‌ای دوباره از اول شروع کردند.

اگر استراتژی درازمدت وجود داشته باشد، جشنواره رو به جلو حرکت می‌کند. اگر فضای سلامت و درستی به وجود بیاید آن وقت یک استاد موسیقی از حضور در جشنواره، عارش نمی‌شود و منتظر است که فقط به او تلفن بزنند و از او دعوت کنند. وقتی اساتید موسیقی به جشنواره بیایند اعتبار آن نیز بیشتر می‌شود یعنی این موضوعات هم‌افزایی دارند.

امیدوارم عده‌ای از متخصصین بنشینند و چیزی شبیه به قانون اساسی، برای جشنواره موسیقی فجر بنویسند و آن قانون جایگاه قدرتمند و ثابت و لایتغیری پیدا کند که هر مدیری موظف به ادامه و اجرایش شود.

موسیقی سنتی، تلفیقی و پاپ، هرسه در جامعه ما در حال حرکت هستند؛ فکر می‌کنید وضعیت کدام یک بهتر پیش می‌رود؟

سوال خیلی سختی است. شاید به دلیل اینکه رشته فعالیت من، موسیقی پاپ است و از بازخوردهای مردمی شاخه‌های دیگر خبر ندارم، نتوانم قضاوت منصفانه‌ای در این زمینه داشته باشم. اما در حوزه پاپ می‌دانم که متاسفانه به خاطر برخی کارها که صرفا جنبه تجاری داشته است، در مردم وازدگی ایجاد شده است.

به عنوان مثال یک رپرتوار ثابت  پنج بار در تهران متوالیا اجرا می‌شود و گوش مردم از آن اشباع می‌شود. در حال حاضر متاسفانه کنسرت‌ها بی‌اعتبارتر شده و تکرارهای تجاری آن حالت بی‌اعتمادی در مردم را دامن می‌زند و این موجب می‌شود مردم سخت‌تر بلیت کنسرت‌ها را بخرند چرا که می‌خواهند مطمئن شوند پولی که پرداخت می‌کنند ارزشش را دارد یا نه.

اگر هنرمندان ما موضوعات تجاری را در اولویت اول قرار ندهند و به هر قیمتی اجرا نکنند وضعیت بهتر می‌شود. به نظر من گوش مردم حرمت دارد. باید رعایتش را کرد، باید دید چه موسیقی و شعری را تحویل آن‌ها می‌دهی. مردم گرانترین متاع زندگی خود را که همان عمر و زمانشان است در اختیار موسیقی قرار می‎دهند.

اگر این‌ها مراعات شود وضعیت خیلی خوب می‌شود ولی متاسفانه در شرایط فعلی کمبود چنین نگرش‌هایی در موسیقی پاپ ما احساس می‌شود.




در رسانه ملی⇐چاووشی سانسور شد اما خواننده لس آنجلسی، نه!

سینماروزان: اوضاع ممیزی در رسانه ملی کم و بیش نامشخص است و هرازگاه اتفاقاتی عجیب بدین واسطه رخ می دهد.

به گزارش سینماروزان در بخش بامدادی اول دی ماه رادیوپیام یکی از این عجایب رخ داد.

در حالی که مجری این برنامه به خوانش ترانه “محتاج” از اردلان سرفراز که براساس غزلی از هوشنگ ابتهاج با صدای ابراهیم حامدی از خوانندگان لس آنجلسی شهرت یافته، پرداخت اما دقایقی بعد قطعه “امیر بی گزند” محسن چاووشی با حذف بخش آغازین قطعه که نیایشهایی به زبانهای مختلف شنیده می شود روی آنتن رفت!!

حتی اگر بپذیریم ترانه “محتاج” بخاطر تعلق خاطر ترانه سرا به هوشنگ ابتهاج و الهام از او خوانده شده باز پرسش این است که چرا قطعه مجاز چاووشی سانسور شد؟

اینکه مسئول این ممیزی های غریب کیست و اصلا با امثال چاووشی برای این حذف و تعدیلها هماهنگ شده یا نه مشخص نیست اما همین تناقضات در رسانه ای به نام رادیو که به مانند تلویزیون زیر ذره بین نیست هم نشان از نوعی سلیقه گرایی بی دلیل در رسانه ملی دارد.




توضیحات محسن چاووشی درباره همکاری با رامبد جوان در “خندوانه”

سینماروزان: محسن چاووشی که چندی پیش خبر همکاری وی با سری جدید برنامه “خندوانه” از سوی رامبد جوان خبرساز شد در سخنانی کوتاه از جزئیات نخستین همکاری خود با “خندوانه” سخن گفت.

به گزارش سینماروزان محسن چاووشی در خصوص قطعه آهنگی که برای “خنداونه” ساخته به “آوای ایرانیان”  گقت: همانطور که پیش بینی میشد، شعر و ملودی خنداونه، که از اشعار مولانا است، شعر شادی است اما با موضوع مرگ و مردن.

وی ادامه داد: تنظیم و میکس این قطعه که تا این لحظه “زندان” نام گرفته است توسط خودم انجام شده است که عادل روح نواز نیز به عنوان نوازنده گیتار در این قطعه مرا همراهی کرده است.

وی گفت: البته اینکه این آهنگ چه زمانی منتشر میشود و به چه صورت در برنامه “خندوانه ” پخش میشود را اطلاع چندانی ندارم اما پس از این کار، فرمت آثارم تا حدودی تغیبر خواهد کرد.




واکنش مهرجویی به طعنه های چاووشی⇐ایشان هنوز نان “سنتوری” را می خورد/التماس هم بکند اجازه بازگشتش را نمی دهم

سینماروزان: ماجرای حضور محسن چاوشی در «سنتوری 2/ سنتوری مرد پائیزی» همچنان و با گذشت ماه‌ها، یکی از موضوعات حاشیه‌ای  است.

به گزارش سینماروزان بعد از صبحتهای محمدرضا شریفی نیا درباره حضور حتمی چاووشی در “سنتوری2” چاووشی  واکنش تندی به صحبتهای شریفی نیا نشان داده و در یادداشتش اعلام نمود كه قطعا با “سنتوری ۲” همکاری نخواهد کرد و البته با لحنی تحقیرآمیز از وی و مهرجویی خواست مُرده خود را با نام وی زنده نکنند.(اینجا را بخوانید)

صحبتهای تند چاووشی با واکنش داریوش مهرجویی مواجه شده است که به «موسیقی ما» گفت: «من با خواندن جملات ایشان واقعاً متأثر شدم. ایشان خیلی چیزها را یادشان رفته و حالا که به‌دلیل حضور در «سنتوری» توانسته مجاز شود، نمی‌داند که هنوز نان «سنتوری» را می‌خورد. محسن چاوشی التماس هم بکند، اجازه بازگشتش را نمی‌دهم! با چند گروه دیگر وارد مذاکرده شده‌ایم که در صورت تأیید نهایی، نام آنها منتشر خواهد شد.»

داریوش مهرجویی درباره گزینه «گروه چارتار» برای حضور در «سنتوری 2» نیز گفت: «فعلاً نمی‌توانم تأیید یا تکذیب کنم تا مذاکرات نهایی اتفاق بیفتد. گزینه‌های زیادی مد نظر ما است که تنها در صورتی که به تصویب نهایی و انعقاد قرارداد ختم شوند، نام آنها منتشر خواهد شد.»




در یادداشت تند و تیز محسن چاووشی بیان شد⇐این هزارمین بار است که می گویم در “سنتوری۲” نخواهم بود/لطفا مرده خودتان را به نام من زنده نکنید/کارهایی مهمتر از حرفهای خاله زنکی{شریفی نیا} دارم

سینماروزان: محسن چاووشی از مدتها قبل عدم علاقه خود به همکاری با داریوش مهرجویی در “سنتوری2” را علنی کرده بود اما در هفته های گذشته از بک طرف خود مهرجویی و از طرف دیگر محمدرضا شریفی نیا از احتمال حضور وی در این کار خبر دادند.

به گزارش سینماروزان شریفی نیا که فرضیه جدیدی را مطرح کرد و ضمن تایید حضور چاووشی از این گفت که تکذیبهای چاووشی یک بازی تبلیغاتی است!!!

چاووشی اما واکنش تندی به صحبتهای شریفی نیا نشان داده و در یادداشتی که برای “شهروند” ارسال کرد اعلام نمود كه قطعا با “سنتوری 2” همکاری نخواهد کرد!

متن کامل یادداشت چاووشی را بخوانید:

نمی‌دانم چرا این ماجراها تمامی ندارد. به من فحش دادند، گفتند بی‌چشم و رو هستم. گفتند نامردم؛ بی‌معرفت هستم و رویم را با آوردن خواننده‌های دیگر کم می‌کنند. بعد می‌گویند شوخی کردیم و همه‌اش بازی تبلیغاتی بود؟ تا امروز شما بروید و بگردید یک کلمه درباره آقایان حرف نادرست و زشتی به زبان آورده‌ام؟ نه. ولی دیگر از حدش گذشته است.

در کشور ما وضع طوری است که اگر کسی حرف نزند، فکر می‌کنند حرفی ندارد و عرصه باز می‌شود که همه طرفه به او بتازند. بعضی دوستان مشخص است چه نفعی از آوردن اسم من نصیبشان می‌شود که دایما در حال ساختن کلاهی از این نمد هستند.

هزار بار ابراز امیدواری کردم که آقای مهرجویی و دست‌اندرکاران فیلم سنتوری موفق باشند، ولی گویا اشتباه می‌کردم. من نه با آقای شریفی‌نیا، نه با هیچ‌کس دیگری صحبتی نکرده‌ام. محسن چاووشی نه بمب تبلیغاتی است و نه کسی که بخواهند از او استفاده یا بهتر است بگویم سوءاستفاده کنند. وسیله شوخی و خنده و سیبل فحاشی‌های هیچ‌کس هم نیست. کارهای بسیار مهم‌تری از این حرف‌های خاله‌زنکی و پوچ دارم. این خبر که به نقل از آقای شریفی‌نیا منتشر شد، حاصل شیطنت است و کاملا از آن بی‌اطلاع هستم. باقی ماجرا را باید از آن رسانه که این خبر را منتشر کرده بپرسید یا از آقای شریفی‌نیا.
این هزارمین‌ بار است که اعلام می‌کنم با سنتوری 2 همکاری نخواهم کرد و فکر می‌کنم کافی است دیگر آقایان نخواهند مرده‌خودشان را به اسم من زنده کنند.




پاسخ صریح محسن چاووشی به دو ادعای داریوش مهرجویی

پاسخ صریح محسن چاووشی به دو ادعای داریوش مهرجویی

سینماژورنال: بعد از آن که محسن چاووشی در صفحه اجتماعیش به شایعات مرتبط با حضورش در “سنتوری2” با یک “نه” جواب قاطع داد(اینجا را بخوانید) در گفتگو با “شرق” هم سعی کرده با صراحت بر مواضعش پافشاری کند.

به گزارش سینماژورنال چاووشی درباره این ادعای مهرجویی پیرامون اینکه احتمال حضور وی در قسمت دوم “سنتوری” وجود دارد، بیان می دارد: من علاقه‌ای ندارم که به این حاشیه‌ها ورود کنم. به هر صورت هرکسی یک روزی تصمیمی می‌گیرد و برای تصمیمش هم دلایل شخصی و مشخص دارد. از آقای مهرجویی هم چیزی به دل ندارم و هرکسی باید خودش جواب حرف‌هایش را بدهد و من نمی‌توانم درباره حرف‌هایی که آقای مهرجویی درباره من زده‌اند اظهارنظر کنم یا جوابیه‌ای بدهم. قبلا هم گفتم که احترام ایشان و همه اهالی سینما برای من واجب است و باقی تصمیمی است که هرکس در هر جایگاهی می‌گیرد.

ادعای دوم

مهرجویی پیش‌تر نیز ادعایی مشابه دیگر داشته است؛ چنان‌كه هم‌زمان با انتشار آهنگ «کجایی» که سمت‌وسویی عاشقانه در سریال «شهرزاد» داشت، ادعا کرد که چاووشی این آهنگ را براساس فیلم‌نامه «سنتوری٢» و برای این فیلم ساخته است.

چاووشی درباره این ادعا اظهار می دارد: نمی‌دانم آقای مهرجویی این حرف را بر چه اساسی گفته بودند، اما همه آنهایی که از نزدیک در جریان روند ساخت قطعه «کجایی» بودند، می‌دانند که این قطعه هم‌زمان با سریال “شهرزاد” ساخته شد و پیش از آن اصلا وجود خارجی نداشت که بخواهد برای فیلم دیگری باشد.

احتمال همکاری تقریبا صفر است

محسن چاووشی درباره احتمال همکاری‌اش با “سنتوری٢”و داریوش مهرجویی، این‌گونه می‌گوید: با همه احترامی که برای ایشان قائل هستم، اما این احتمال از طرف من تقریبا صفر است و بعید می‌دانم این اتفاق رخ بدهد.




تصمیم منطقی چاووشی⇐نه به “سنتوری۲”

سینماژورنال: کمتر کسی است که نداند داریوش مهرجویی بعد از توقیف “سنتوری” فیلم به فیلم نزول داشته است و از “آسمان محبوب” تا “نارنجی پوش” و از “چه خوبه برگشتی” تا “اشباح” مرتب از استانداردهای سینمایی خود افول کرده است.

به گزارش سینماژورنال در چنین شرایطی اینکه تصمیم گرفته هر طور هست “سنتوری2” را بسازد یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد و آن هم توسل به اعتبار “سنتوری” برای خیزش مجدد که البته ریسکی بزرگ است به خصوص که اگر بدانیم مهرجویی در همه این سالها جز همسرش هیچ کس را امین نگارش فیلمنامه هایش ندانسته و سناریوهایش پر شده از حفره های روایی.

اینکه محمدرضا شریفی نیا به عنوان همکار تولید در کنار مهرجویی قرار گرفته هم نمی تواند چندان مثمرثمر باشد؛ شریفی نیا هم سالهاست که درگیر نوعی سینمای تجاری شده است که کمترین بازخوردی برنمی انگیزد.

شاید یک دلیل اینکه محسن چاووشی قید کامل حضور در “سنتوری2” را زده و از طریق صفحه اجتماعیش بی علاقگی خود به همکاری مجدد با مهرجویی را اعلام کرده همین مسیر پرریسکی باشد که مهرجویی در آن پا گذاشته است.

حتی اگر بهرام رادان که او نیز در این سالها و بعد از “سنتوری” نقش اول درجه یکی را تجربه نکرده و لیلا حاتمی که به بازی در “نارنجی پوش” هم رضایت داده بود، امیدوار باشند به حضور در “سنتوری2” اما محسن چاووشی حساب خود را از بقیه جدا کرده و با “نه” گفتن به مهرجویی تفاوت یک هنرمند پای بند بر اصول که به دنبال تجربه های نو است را با سینماگرانی به نمایش گذاشته که می خواهند درگیری در یک سیکل تکراری را با بازنشر افکار هشت سال قبل خود حل کنند.

برنده این بازی یقینا محسن چاووشی است؛ خواننده ای که می تواند یک تنه نیمی از مسیر موفقیت سریالی به نام “شهرزاد” را رقم بزند و اشعار مولانا را طوری در “امیر بی گزند” بخواند که حتی بزرگان موسیقی سنتی هم جز با احترام از او یاد نکنند.




شریفی‌نیا برای تولید “سنتوری۲” به کمک مهرجویی آمد/رادان قول همکاری داده/حضور چاووشی مشخص نیست

سینماژورنال: محمدرضا شریفی نیا از ابتدای دهه هفتاد و با حضور در فیلم “پری” همکاری با داریوش مهرجویی را آغاز کرده و طی یک دهه بعد این همکاری را در دیگر آثار مهرجویی یعنی “لیلا”، “درخت گلابی”، “دختردایی گمشده” و “میکس” به عنوان بازیگر، برنامه ریز و دستیار کارگردان ادامه داده بود.

به گزارش سینماژورنال شریفی نیا بعد از دستیاری اول مهرجویی در “مهمان مامان” و طراحی صحنه و لباس در “سنتوری” دیگر همکاری با وی را ادامه نداد.

 حالا و بعد از یک دهه از آخرین همکاری شریفی نیا با مهرجویی “سینما” خبر داده که کار تولید قسمت دوم “سنتوری” با حضور وی و بهرام رادان به جریان خواهد افتاد.

مهرجویی بنا بود سال قبل “سنتوری2” با عنوان “مرد پاییزی” را بسازد که به یک دلیل مهم و آن هم فراهم نشدن سرمایه لازم برای تولید، نتوانست کاری از پیش ببرد؛ البته که در آن زمان نه بهرام رادان پیشنهاد همکاری با وی را پذیرفته بود و نه محسن چاووشی که صدایش رمز اصلی موفقیت “سنتوری” بود.

حالا بنا شده شریفی نیا به عنوان پشتیبانی تولید و احتمالا تهیه کننده در “سنتوری2” باشد و البته رایزنیها برای جلب نظر چاووشی جهت حضور در این فیلم ادامه دارد.

شریفی نیا  که چندی قبل از تهیه کنندگی فیلم “و حتی یک کلمه هم نگفت” به کارگردانی علی ژکان انصراف داده بود اخیرا به عنوان مجری طرح و بازیگر اولین فیلم سینمایی فلورا سام با عنوان “نیمکت” مشغول به کار شده است.

شریفی نیا که اخیرا “رسوایی2” را روی پرده داشت، یک فیلم تجاری با مایه های فانتزی به نام “آس و پاس” به کارگردانی آرش معیریان از محصولات پویافیلم و یک فیلم حادثه ای به نام “ثبت با سند برابر است” به کارگردانی بهمن گودرزی را به عنوان بازیگر آماده اکران دارد.




توضیحات بهروز صفاریان درباره احتمال برگزاری اولین کنسرت زنده محسن چاووشی

سینماژورنال: بهروز صفاریان آهنگساز و تنظیم کننده کاربلد وطنی در تولید آلبوم “امیر بی گزند” محسن چاووشی به عنوان یکی از هسته های اصلی آهنگسازی و تنظیم کنار چاووشی بود و البته که حاصل کارش هم مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش سینماژورنال انتشار کلیپی خانگی از اجرای زنده محسن چاووشی در کانال شخصی این خواننده(اینجا را بخوانید) سبب ساز شکل گیری شایعاتی درباره برگزاری کنسرت قریب الوقوع این خواننده شد.

صفاریان که خود سابقه خوانندگی هم دارد و بناست در ماههای پیش رو خوانندگی را جدی تر از قبل دنبال کند در پاسخ به اینکه آیا انتشار فیلم کوتاه اجرای زنده چاووشی در صفحات مجازی مقدمه ای برای اجرای کنسرت زنده است به “مهر” گفت: به اعتقاد من نمی شود از این اقدام این گونه برداشت کرد که وی قصد برگزاری کنسرت دارد. به نظرم این کار محسن برای رفع تهمت هایی است که طی این چند ساله به وی زده شد.

وی ادامه داد: عده ای می گفتند صدای او با بهره گیری از ابزار و ادوات الکترونیک به مخاطبان ارائه می شود و این موضوع باعث شده تا این خواننده به برخی از منتقدان نشان دهد که قطعا توانایی خواندن زنده را دارد.




ماجرای پیشنهاد شهبال شب‌پره به یک خواننده وطنی+عکس

سینماژورنال: محمدمهدی معافی خواننده ای است که به خاطر سبک خواندنش به “متین دوحنجره” مشهور شده است.

به گزارش سینماژورنال این خواننده قطعاتش را با دو صدا یکی صدای بم و دیگری صدای در اوج تنظیم می کند و همین دوصدایی خواندن است که باعث شده به پیشنهاد برادرش نام “متین دوحنجره” را برای خود برگزیند.

این خواننده که در سالهای گذشته در خارج از ایران به سر برده مدتی است به ایران بازگشته و به دنبال آن است که مسیری تازه را برای امتداد فعالیت پی گیرد.

فقط دو سال ایران نبودم

وی درباره سالهای فعالیت در خارج از ایران به “تماشاگران امروز” گفته است: من فقط دو سال ایران نبودم. مالزی بودم. دوبی بودم. ترکیه بودم… در کل این طور نبوده که چند سال ایران نبوده باشم چون در رفت و آمد بودم.

وی درباره تلاش برای دریافت مجوز بیان داشته است: طبعا به من که راحت مجوز نمی دهند و این را خودم هم می دانم. تصمیم دارم سبکم را کمی آرامتر کنم. من هم می توانستم مثل خیلیهای دیگر کار کنم و خواننده مردمی تری باشم اما…جوان بودم و تجربه ام کمتر بود. سر خیلی از عقایدم ماندم و شاید همین باعث شد که پیشرفتم کمتر شود.

من و چاووشی و قمیشی و شهبال

این خواننده جوان درباره شباهتهای صدایش با چاووشی گفته است: فکر می کنم الان فقط من و ایشان{محسن چاووشی} هستیم که این طور می‌خوانیم. اگر بخواهم از آن ور آبیها مثال بزنم باید به سیاوش قمیشی اشاره کنم.

وی با اشاره به پیشنهاد شهبال شب‌پره بنیانگذار گروه “بلک کتس” گفته است: یک بار شهبال شب پره به بنده گفتند که خواننده اصلی گروهشان شوم ولی با صدای بیس ام نخوانم. من قبول نکردم.

متین خاطرنشان ساخته است: با کمپانی های خارجی هم صحبت کرده بودم و آنها هم از صدای من خوششان آمده بود و می خواستند با هم همکاری کنیم؛ یکی‌شان کمپانی سونی رومانی بود. یک کمپانی نروژی هم بود که با آنها هم وارد مذاکره شده بود و اصلا قرارمان بود که که قرارداد ببندیم اما چون با اسپانسر خودم در دوبی به مشکل خوردم نتواستم با آنها همکاری کنم و برگشتم به ایران.

محمدمهدی معافی متین دوحنجره
محمدمهدی معافی مشهور به متین دوحنجره