1

خاطرات بازیگر افغان کاندیدای سیمرغ از یک عزاداری خاص!

سینماروزان/طاهره آشیانی: زهرا بهرامی بازیگر نوجوان افغان فیلم«باران» حالا دیگر برای خودش خانمی شده و ازدواج ‌کرده و مادر شده و در رادیو دری مشهد، گوینده و تهیه‌کننده است.

زهرا بهرامی که در مشهد متولد و بزرگ‌شده است و در جشنواره فجر۱۹ نامزد دریافت سیمرغ بازیگری بود، پیرامون مراسم خاص افغانستانی‌ها در ماه محرم و دهه اول عاشورا به روزنامه جام‌جم گفت: در محله‌ای در مشهد متولد و بزرگ شدم که بیشتر ساکنان آن افاغنه بودند. ما برای محرم مراسم خاصی داشتیم و الان هم داریم اما ۲ سالی است به دلیل شیوع کرونا خیلی کمرنگ شده‌  یا اصلا برگزار نمی‌شود اما مراسمی را که شب هفت محرم برگزار می‌کردیم هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم. مراسم علم‌گردانی شب هفتم به نیت حضرت عباس (ع).

بهرامی ادامه داد: ششم محرم که شب فرا می‌رسید ما در مسجدی جمع می‌شدیم و روضه‌خوانی داشتیم که گروهی علم مخصوص را به مسجد می‌آوردند. این علم که مزین به پارچه‌های سبز، سیاه و قرمز بود از محرم سال قبل در خانه‌یکی از بزرگان بود. مردان سینه‌زنان و نوحه‌خوانان علم را می‌آورند و عزاداری اصلی شروع می‌شد. نوحه‌های جان‌سوزی خوانده می‌شد و همه ما به این علم اعتقاد ویژه داشته و داریم. باورمان این است که این علم وسیله متبرکی است که واسطه خیر می‌شود و به آبروی حضرت عباس(ع) ما حاجت‌روا می‌شویم. این علم تا روز سوم امام حسین(ع) در مسجد می‌ماند و بعد از آن به منزل بزرگی برده می‌شد تا محرم سال آینده. هر کس حاجتی دارد، پارچه‌ای به این علم می‌بندد و امیدوار است با باز شدن گره‌ای از علم، گره کار او هم باز شود.

بازیگر “باران” افزود:  از  روز هفتم، آب روی امام حسین (ع) و یارانش بسته می‌شود، برای همین روز هفتم عزت بسیار دارد و به‌نام حضرت ابوالفضل(ع) نام‌گذاری شده است. آب و نذر آب، بین شیعیان افغانستان و هزاره‌ای‌ها حرمت زیادی دارد. در کابل سقاخانه‌ای است که روز تاسوعا و عاشورا متبرک می‌شود و باورمان این است که هر کس از آب آن بخورد، حاجت‌روا می‌شود و شفا پیدا می‌کند. در کابل و دیگر شهرهای افغانستان، شیعیان در دهه اول محرم، نذر آب را ادا می‌کنند.

زهرا بهرامی بیان کرد: قبل کرونا و زمانی که بچه بودم در دهه اول برای عزاداری به خیابان می‌رفتیم. یادم هست از محله گلشهر و طلاب که افاغنه‌نشین بود تا حرم، دسته‌های سینه‌زنی افغانستانی‌ها هم به خیابان می‌آمد و در کنار هیأت‌های پاکستانی، هندی، کردی، لری و… عزاداری می‌کردیم. راستش را بخواهید زنجیرزنی افغانستانی‌ها بی‌نظیر است. از ته دل زنجیر می‌زنند و عزاداری می‌کنند. ما سال‌هاست در ایران زندگی می‌کنیم. خودم متولد ایران هستم و دوستان ایرانی زیادی دارم. قبل کرونا آنها به مراسم عزاداری ما می‌آمدند و ما هم به هیأت‌های ایرانی می‌رفتیم. حالا دیگر آن‌قدر فرهنگ‌های دو کشور با هم قاطی شده که آیین‌ها و فرهنگ‌هایمان باهم شباهت‌های زیادی دارد. در جزئیات، تفاوت‌هایی باهم داریم اما محرم که می‌شود همه شیعیان، عزادار امام حسین (ع) می‌شویم و به شیوه خودمان برای ایشان عزاداری می‌کنیم.

زهرا بهرامی در فیلم باران
زهرا بهرامی در فیلم باران




اظهارات جامعه‌شناسی که عضو هیات علمی دانشگاه تهران است⇐مهمترین نقش را در نابودی موسیقی محرم، رسانه‌های رسمی ایفا می‌کند!!!/چرا در عمده هیئت‌ها و حتی در اغلب شبکه‌های صداوسیما، شب شام غریبان، موسیقی‌های هیجانی پخش می‌شود و اصلاً حسی به شنونده منتقل نمی‌شود؟؟/درباره کیفیت اذان‌گویی باید موسیقی‌دان‌هایی مثل حسام الدین سراج و شجریان نظر دهند!!/اگر با موسیقی، ترسیم عاشورا می‌کردیم می‌توانستیم از اول محرم تا آخر محرم ده‌ها اپرا و ارکستر محرمی اجرا کنیم!/با این همه خواننده‌ای که درباره امام رضا(ع)خوانده‌اند، می‌شود در مراسم امام رضا(ع) کنسرت‌های اپرا در مشهد بگذاریم!!/چرا به سمتی می‌رویم که مراسمات محلی و مساجد ما بیشتر پاتوق پیرمردها و پیرزن‌ها شود؟؟

سینماروزان: نشست تخصصی «مطالعه انتقادی ابعاد هنری و رسانه‌ای موسیقی محرم» با حضور ابراهیم فیاض، عضو هیئت علمی گروه مردم‌شناسی دانشگاه تهران در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

ابراهیم فیاض در این نشست به ساختار اصلی کارکرد موسیقی در دین پرداخت و به تفاوت موسیقی اربعین با موسیقی دهه اول محرم اشاره کرد و در خلال صحبتهایش ادعاهایی را هم درباره رسانه ملی و هم درباره موسیقی محرم بیان کرد.

متن کامل سخنان فیاض را بخوانید:

متأسفانه مانند بسیاری از چیزها نسبت به موسیقی محرم جاهل هستیم و رسماً با ناآگاهی در حال نابودی آن می‌باشیم. مهمترین نقش را هم در نابودی موسیقی محرم، رسانه‌های رسمی و اغلب برنامه‌های رسانه ملی ایفا می‌کند. البته ناآگاهی در حوزه مسائل و آیین‌های دینی تنها مختص رسانه ملی نیست و متأسفانه از برخی چهر‌ه‌های برجسته و حتی علما نیز رفتارهای ناآگاهانه می‌بینیم. برای مثال یکی از آقایان علما درباره عَلَم گفته است: «این آهن پاره‌ها چیست که بر دوش می‌کشید و حمالی می‌کنید» در حالی که اگر کمی درباره مسائل محرم مطالعه داشتیم، متوجه می‌شدیم که عَلَم با توجه به وجوه زیبایی‌شناختی‌ای که دارد، نه‌تنها آهن پاره نیست بلکه باغ شهادت است. این را مولوی هم اشاره کرده. هر یک از تیغه‌هایی که در عَلَم استفاده می‌شود، نشانگر یک سرو است و سرو میانی، نماد امام حسین(ع) است که دو پر را به نشانه کلاه خود روی آن می‌زنند. همچنین در عَلَم به عنوان باغ شهادت، حیوانات و گل‌های دیگری مثل طاووس هم می‌بینیم؛ شکل کلی خود عَلَم را هم اگر دقت کنید شبیه سرو است و موازنه‌های زیباشناسی دارد. با این همه تمثیل‌های زیبا من نمی‌دانم چگونه می‌توان به عَلَم عنوان آهن‌پاره را اطلاق کرد! مردم بیشعور نیستند، اتفاقاً با تمام شعور دارند باغ شهادت را حمل می‌کنند که این هم بعد عرفانی دارد و هم بعد زردتشتی. قبل از اسلام سرو نمونه انسان کامل بود؛ اگر همین الآن به قبرستان زردتشتی‌ها بروید می‌بینید که بالای همه‌ی قبور نشانه سرو است. شیراز هم که می‌روید در آرامگاه حافظ، نشانه‌های سرو را بسیار می‌بینید. این سرو تعبیر به انسان کامل و امام می‌شود که حالا من نمی‌خواهم وارد بحثش بشوم.

انسان‌ برای اینکه دچار پوچ‌گرایی، هیچ انگاری و نهیلیسم زمانی نشود و به زمان و مکان قید بزند تا نسبی‌گرایی مطلق ایجاد نشود، نیاز دارد زمان را قطعه قطعه کند. این کار با مراسم‌هایی مثل ماه رمضان، ماه محرم، ایام فاطمیه و سایر مراسمات عزاداری و جشن‌ها رخ می‌دهد. هر چه این انقطاع زمانی بیشتر باشد فرهنگ و ساختار اجتماعی بیشتر تولید می‌شود. اما متأسفانه در تقسیم مناسبات فرهنگی و اجتماعی ضعف جدی داریم و من هم بارها گفته‌ام ولی کسی توجه نمی‌کند در حالی که اندیشمندی مثل ماکس وبر به این مراسمات در آلمان بسیار توجه کرده است. موسیقی انقطاع زمانی و تحولات زمانی را انجام می‌دهد و اعلام می‌کند.

موسیقی احساس ایجاد می‌کند، احساس به حس و حس به فکر تبدیل می‌شود. به همین دلیل است که موسیقی طبق لغت یونانی خودش به معنای فکر و اندیشه است. کشوری که به موسیقی نزدیک می‌شود به شدت دارای رشد است. مخاطب موسیقی هم نسل جوان است و باید دقت کرد که الآن پیشبرنده تحولات جهان چه در شیلی و چه حتی در حیطه محیط زیست جوانان ۲۰ ساله هستند.

کارکرد اصلی موسیقی در ایام محرم هم همین است. یعنی ما با موسیقی انقطاع زمانی و ورود به سال جدید محرم را اعلام می‌کنیم. این موسیقی‌ها هم نسبت به زمانی که ترسیم می‌شود، کاربردی و راهبردی است. شهرهایی که فرهنگی‌تر و تاریخی‌تر هستند موسیقی در آن‌ها پیچیده‌تر است. مثلاً در زادگاه خود من کازرون چندین موسیقی داریم. یک موسیقی از چهار تا هشت بعد از ظهر نواخته می‌شود که به آن دُهل می‌گوییم و نشانه اعلام است. در نوع خودش اوپراست. لحظه اول با تراژدی شروع می‌کند و سورنایی می‌نوازد که رگ رگ بدن انسان از هم جدا می‌شود. بعد طبل را به عنوان مقدمه جنگ می‌زنند و کم کم طبل به نشانه‌ی آغاز جنگ تند می‌شود. بعد حماسی و ناگهان سکوت می‌شود که خلأ هشدار دهنده‌ای ایجاد می‌کند. بعد از سکوت تقریباً ده پانزده دقیقه‌ای، موسیقی‌ای شروع می‌شود که به آن دَمام می‌گویند. این موسیقی به گونه‌ای است که انگار لشکر وارد می‌شود. اینجا هنوز مراسم عزاداری شروع نشده و مردم با این دمام عزاداری را شروع می‌کنند که این دوباره خودش در مردم شناسی موسیقی بحث‌های مفصلی دارد. موسیقی دمام تا ظهر عاشورا نواخته می‌شود ولی شب شام غریبان موسیقیش نی است. که باز هم متأسفانه در عمده هیئت‌ها و حتی در صداوسیما شب شام غریبان همان موسیقی‌های هیجانی پخش می‌شود و اصلاً حسی به شنونده منتقل نمی‌شود که او بفهمد چه خبر شده است.

پس اولین جایی که دین خودش را نشان می‌دهد در هنر است که موسیقی مهم‌ترینش است. شما ببینید اولین جایی که دین شروع می‌شود، اذان است. در تاریخ اسلام هم می‌بینیم اولین باری که در مکه و مدینه مسجد ایجاد می‌شود، پیامبر به بلال می‌فرماید اذان بگوید. علتش هم این است که اگر بخواهیم معنایی حس شود تا تبدیل به مفهوم و روی آن فکر شود باید با موسیقی کار کرد. اذان صبح، ظهر و شب هم از نظر موسیقی متفاوت است. اذان صبح اگر مثل اذان ظهر خشن باشد همه متنفر می‌شوند. آن اذان صبحی را که پیرمردهای قدیمی می‌گفتند، گوش کنید. اذان مغرب هم باید متناسب با حال مردم باشد که خسته از سر کار برمی‌گردند. این را می‌توانید از موسیقی‌دان‌هایی مثل آقایان حسام الدین سراج و شجریان بپرسید که بیایند و درباره کیفیت اذان‌گویی حرف بزنند. متأسفانه ما همه‌ی این‌ها را در هم کرده‌ایم و این نشان می‌دهد موسیقی دین هم دچار انحطاط شده است.

ساز بعد تکنولوژیک موسیقی است و ساده نیست. همین الآن در این موسیقی مبتذل محرمی که داریم کلی بلندگوهای پیشرفته آورده‌اند که اگر این‌ها نباشند هیچ وقت صداهایشان اینقدر زیبا نمی‌شد. جالب است قبلاً هم این بلندگوها را تعبیر به بوق شیطان می‌کردند. مرحوم فلسفی در خاطراتشان آورده‌اند که وقتی در قم در منزل آقای بروجردی منبر می‌رفتند چون اجازه استفاده از بلندگو را نمی‌دادند مجبور بودم آنقدر فریاد بزنم که بعد تا تهران صدایم در نمی‌آمد! الآن هم همین‌کار را با تکنولوژی می‌کنیم و اگر اجازه می‌دادیم مردم از سازهایی در این موسیقی محرم استفاده کنند، خیلی خلاقیت‌ها و موسیقی‌های مختلفی شکل می‌گرفت.

پس موسیقی گذر زمان را که از نهیلیسم در آورد و غایتمندی رساند به شعور می‌رساند. شور در موسیقی تبدیل به شعور می‌رسد. زمان که تغییر می‌کند باید متناسب با آن تکنولوژیش هم بیاید. چون تکنولوژی است که زمان را تغییر می‌دهد. حالا ببینید اگر ما با موسیقی ترسیم عاشورا می‌کردیم می‌توانستیم از اول محرم تا آخر محرم ده‌ها اوپرا و ارکست محرم را اجرا کرد. نه فقط محرم بلکه در ایام و مناسبت‌های دیگر هم می‌توانستیم کلی کار کینم. مثلاً با این همه خواننده‌هایی که درباره امام رضا خوانده‌اند، می‌شود در مراسم ولادت امام رضا(ع) کنسرت‌های اوپرا در مشهد بگذاریم؛ امام رضا هم که کم بحث موسیقیایی و زیباشناختی ندارد.

نکته‌ دیگر اینکه موسیقی با زبان بدن همراه می‌شود که این همان رقص است. از نظر مردم‌شناسی می‌توان نماز را به نوعی همراهی زبان بدن(رقص) با موسیقی(اذان) دانست. به همین صورت سینه‌زنی و زنجیرزنی را هم می‌توان مصداقی از زبان بدن دانست. این عزاداری در هر گوشه مختلف، متفاوت است و باید به آن‌ها احترام گذاشت. نباید مراسمات محلی و بومی را خراب کرد. مثلاً من خودم در سعادت آباد راهپیمایی اربعین داشتیم که خیلی هم عالی بود و خانواده‌ها همه می‌آمدند و جوانان با موسیقی‌های خلاقانه و شعرهای خاص همراهی می‌کردند اما بعد گفتند باید یک خط شود، اول بردند میدان کاج و حالا هم منتقل کردند به میدان امام حسین که دوری راه باعث شد خیلی از همه محله‌ای‌های ما نتوانند شرکت کنند. مثل دعای کمیل و دعای ندبه‌ای که قبلاً در مساجد و محلات بود اما جمع کردیم در مهدیه تهران که حالا آن هم نابود شده است و با زور صداوسیما هم نمی‌شود آن را احیا کرد.

ما باید فهم کنیم که جهان به سمت تکثر می‌رود و حوزه‌های فرهنگی مختلفی ایجاد می‌شود. الآن حتی در اروپا که سکولاریسم بود حوزه‌های متکثر ایجاد شده است. اما ما برای ترویج مدلی رسمی، تمام نشانه‌های دینی را مثل همان عَلَم که گفتم، از زندگی مردم به اسم خرافه و… خارج کرده‌ایم و داریم با تهی‌سازی فرهنگی و نابودسازی معنایی، دین را از زندگی مردم خارج می‌کنیم. از همین‌رو به نظر من عملکرد رسانه در جهت تبلیغ فرهنگ محرم نیست، بلکه در مسیر نابودی آن قدم برمی‌دارد. جدا از رسانه ملی، مدیران دیگر بخش‌ها نیز به گونه‌ای عمل می‌کنند که نتیجه آن خارج شدن دین از زندگی مردم است.

جامعه بدون موسیقی، جامعه بدون فکر است. همانطور که گفتم دین تبدیل به هنر می‌شود اگر یک واسطه این وسط حضور نداشته باشد هنر به ابتذال رفته و تبدیل به فرم و بی‌معنا می‌شود. این واسطه که متأسفانه در حال نابودی است، ادبیات است. ما اگر ادبیات فاخر نداشته باشیم، موسیقی برجسته‌ای هم نخواهیم داشت و رو به انحطاط می‌رود و دیگر آن تهییج که باید جوانان را کند و آن نوع عزاداری که باید باشد نخواهد بود البته عراق و لبنان هم با توجه به تنوع موسیقیایی که دارند می‌توانند مانع این انحطاط شوند و ما اگر کار نکنیم غنای عربی به غنای محرم تبدیل و فراگیر می‌شود کمااینکه الآن باسم کربلایی همین کار را می‌کند و عبدالواسط در سوره مریم هم همین کار را کرد.

اگر موسیقی مشارکتی باشد و مردم خودشان بنوازند و خودشان عزاداری کنند رونق می‌گیرد. الآن به سمتی می‌رویم که مراسمات محلی و مساجد ما بیشتر پاتوق پیرمردها و پیرزن‌ها شده و جوان‌ها به سمت هیئت‌هایی با موسیقی‌های مبتذل کشیده شده‌اند. مراسمات محلی هم دارند تبدیل می‌شوند به مراسمات غذاخوری و چایی خوری! الآن در همین پیاده‌روی اربعین هم که در چله‌ی شعور است هر چه موکب‌ها را نگاه می‌کنم غذاست، انگار هیچ چیز دیگری جز غذا وجود ندارد!

موسیقی اربعین نباید عزاداری باشد، شما زیارت اربعین را با زیارت عاشورا مقایسه کنید؛ زیارت عاشورا پر است از حماسه، لعن و نفرین اما زیارت اربعین تماماً شعور، هدایت و نور است. حالا اگر بخواهیم موسیقی اربعین را بنوازیم باید مثل زیارت اربعین باشد اما چون ادبیات نداریم و متأسفانه کسی هم دنبال تولیدش نیست، نمی‌توانیم موسیقی متناسبی تولید کنیم. من فقط دیدم در این دهه آقای دکتر رفیعی خیلی ابتدایی به این زیارت و نکات ظاهری آن پرداخت. پس باید دقت کرد که موسیقی از چله به بعد باید شعور و آگاهی بخش باشد و این وقتی تولید می‌شود که ادبیات متناسب با آن را داشته باشیم، در غیر این صورت به ابتذال، فرمالیسم، تکرار، بی‌معنایی و انهدام محرم می‌رسیم و دیالکتیک موسیقی و فکر که منتهی به خلاقیت دینی و فکری می‌شود، از بین خواهد رفت. در حالی که شما نگاه کنید به موسیقی آیینی قدیمی ما. بُعد اذانش که عجیب و غریب بود. همه‌اش خلاقیت که الآن متأسفانه با اذان‌های رسمی نابود شده است.

در محرم هم موسیقی و خوانندگی‌های عجیبی داشتیم. مثلاً من رفتم برای ساخت مستندی به میبد یزد، که شهری بسیار باستانی است رفتم که به خاطر کم لطفی آقایان، هیچ وقت هم آن مستند نهایی نشد و مواد خامش در خانه ما مانده است. میبید خانه آیت الله اعرافی ساکن بودیم، پدر آیت الله اعرافی که ایشان هم آیت الله بوده کتاب‌خانه‌ای داشت که تمام دیوارها تا سقف کتاب چیده بود؛ عصر که خواستیم برای ضبط برویم دوتا پیرمرد آمدند در آن کتابخانه نشستند و شروع کردند از پشت بلندگو خواندن شعر و موسیقی؛ من به همراهمان گفتم برگرد که بهتر از همخوانی این دو پیرمرد برای تیتراژ و موسیقی متن پیدا نمی‌کنیم. آن سرو هم که در باره عَلَم گفتم در زندگی میبدی‌ها فراوان است، عزاداری‌های میبدی‌ها پر است از نشانه‌های سرو، که حالا مجال توضیحش نیست.

لذا ما باید واسطه ادبیات داشته باشیم تا غنای محرم و هنر محرم ایجاد شود. در سینما هم همین است. شما فیلمی به من نشان دهید به غنای محرم فیلم “روز واقعه”. وقتی شما از ادبیات خارج می‌شوید، داستان، شکل اسطوره‌ای به خود می‌گیرد که این اولین قدم انحطاط و فاسد شدن است؛ تاریخ بی‌معنا می‌شود و این است که شما می‌بینید تصویری که جامعه از امام حسین(ع) دارد با آنچه که در واقع امام حسین(ع) بود کاملاً متفاوت است. این است که از بعضی جوان‌ها می‌شنویم، عاشورا جنگ بین دو عرب بر سر قدرت بود، به ما چه!! راهپیمایان اربعین هم شکل اسطوره‌ای در ذهن‌شان است. که عمدتاً صداوسیما هم با همین افراد مصاحبه می‌کند و می‌پرسد احساس شخصیتان چیست؟! حالا بماند که این بیان احساسات شخصی اصلاً خوشایند نیست و عرفا می‌گویند آنچه که می‌بینید و احساسات درونی دارید نباید بگویید چون از دست می‌رود این احساسات باید در درون فرد بجوشد.

خلاصه اینکه، اگر بعد تاریخی نداشته باشیم، هرگز ادبیات به وجود نمی‌آید و به جای آن اسطوره به وجود می‌آید و بعد عرفانی افزایش پیدا می‌کند که باز از عرفان هم اسطوره در می‌آید. فلسفه و تاریخ رئالیستی کربلا است که می‌تواند ادبیات و حس ایجاد کند. این کار ادیب است که بعد باید توسط هنرمند به موسیقی تبدیل شود وگرنه روزبه‌روز بی‌معنایی و ابتذال در مراسم محرم بیشتر خواهد شد کمااینکه همین امروز هم در همین اشعاری که از صداوسیما پخش می‌شود می‌بینیم که حتی شکل حماسی عاشورا هم دارد از دست می‌رود و بیشتر موسیقی‌ها تبدیل به یک سبک رقاصانه شده است! اشعار مداحی‌ها هم هیچ ربطی به تاریخ عاشورا ندارد و همه‌اش اسطوره‌ای است. این که برای رقیه می‌خواند گوشواره خرید، موهایش را صاف کرد و… واقعاً چه نسبتی با واقعیت این خانه دارد؟

لذا متوجه شدیم که محرم از آنجا که تراژدی و به گفته‌ی بعضی‌ها ادامه سیاوشون بعد از اسلام است و تراژدی بیشترین فرهنگ‌سازی را دارد، اگر از آن غفلت کنیم، فرهنگ ما روزبه‌روز بی‌معناتر می‌شود. محرم را هم اگر می‌خواهیم حفظ کنیم، هم همانطور که اشاره کردم باید در هر منطقه‌ای متناسب با فرهنگ خودش باشد؛ ما الآن سعی می‌کنیم عزاداری در شهرهای مختلف را مثل عزاداری زنجانی‌ها در یک میدان و به صورت جمعی انجام دهیم اما این شدنی نیست و مردم برخی مناطق کازرون در برابر آن مقاوت می‌کنند چرا که فرهنگ زنجان با فرهنگ مناطق دیگر متفاوت است. امام صادق(ع) که بنیانگذار موسیقی محرم بوده است وقتی یک نفر می‌آید که برایش از مصائب امام حسین(ع) بخواند، به او می‌گوید همان چیزی را بخوان که در قبیله خودتان می‌خوانی. امام صادق(ع) به عنوان یک حکیم می‌داند که اگر قرار است عاشورا بماند در هر جایی باید متناسب با فرهنگ خودشان بماند.




ادعای رسانه هلال احمر⇐حکم «ارتداد» از رگ گردن به تتلو نزدیکتر است!

سینماروزان: حاشیه سازیهای امیرحسین مقصودلو مشهور به تتلو تمامی ندارد. او که زمانی با پیشنهاد نواصولگرایان(!) حاضر در اتاق فکر ابراهیم رییسی و از جمله داداش کوچیکه رییس سازمان ارزشی، بنا بود نقش منجی را برای کاندیدای اصولگرایان در انتخابات96 بازی کرده و از هواداران خود برای پر کردن سبد رأی وی و در نهایت پیروزیش استفاده کند نه تنها موفق به چنین کاری نشد که تلاشهایش برای برگزاری کنسرت در ترکیه هم به بن بست کشیده شد تا سرآخر و به بهانه مراسمی موسوم به آتش زدن کبوتران، الفاظی توهین آمیز را نثار مقدسات نماید.

این الفاظ فضایی به شدت منفی را در رسانه ها برای تتلو شکل داده و حتی روزنامه «شهروند» منسوب به «هلال احمر» در گزارشی مدعی شده حکم «ارتداد» از رگ گردن به تتلو نزدیکتر است!!

متن گزارش «شهروند» را بخوانید:

این‌بار دیگر ماجرا فرق می‌کند. این‌بار توهین به یک بازیگر یا مجری تلویزیون نیست که بشود رویش ماله کشید و به سودای آرای لشکر هواداران چندمیلیونی او را تطهیر کرد. این‌بار حرف از باورها و اعتقادات میلیون‌ها مسلمان است. امیر تتلو این‌بار واقعا به سیم آخر زده؛ با این‌که حالا اگر به صفحه اینستاگرام او سر بزنی، نوشته‌ای که حاوی توهین باشد دیده نمی‌شود.

ماجرا باورکردنی نبود. حتی وقتی اولش پست هتاکانه، احمقانه و بی‌پرستیژ امیر تتلو دست‌به‌دست در فضای مجازی چرخید، خیلی‌ها باورشان نشد که این پست واقعیت دارد. چیزهایی که در آن پست ذکر شده بود، به‌ظاهر حتی از کسی چون امیر تتلو هم برنمی‌آمد. حتی از خواننده‌ای که نشان داده برای شهرت و توی ویترین بودن و ماندن هر کاری، بله دقیقا هر کاری، می‌کند؛ او که در پاسخ انتقادات چنان به ریشه می‌زند که دیگر کسی هوس انتقاد به سرش نزند، او که در جواب اخبارگوی تلویزیون که او را خواننده غیر مجاز خوانده بود، می‌گوید «غیرمجاز هیکلته! اگر جرأت ندارید تصویرم را پخش نکنید!»، او که به سردار آزمون می‌گوید «خاک بر سرت! زر نزنی نمی‌گن لالی بی‌غیرت!».

اما متاسفانه همه‌چیز واقعیت داشت و تتلو انگار عامدانه تیشه برداشته بود برای زدن ریشه خودش. او که ظاهرا می‌خواسته در واکنش به ماجرای ناراحت‌کننده آتش‌زدن ۷۲ کبوتر چیزکی بنویسد، به‌سیاق همیشه عنان از کف داده و توهین به باورهای مردم را پی گرفته بود. مطلبی که اگرچه تتلو آن‌ را به سرعت از صفحه‌ خود پاک کرد، اما چنان دیده شد که تقریبا تمام مخاطبان فضای مجازی را شوکه کرد. بله؛ تتلو یک‌بار دیگر خرابکاری کرده بود.

ماجرا برای آنهایی که در حال‌وهوای موسیقی زیرزمینی ایران هستند، یادآور داستانی بود که چند سال پیش شاهین نجفی نقش‌ اول آن بود. رَپری که یک‌لحظه جوزدگی، یک‌عمر پشیمانی برایش به ارمغان آورد. تتلو هم همان راه را رفته بود، با این تفاوت ‌که شاهین نجفی پیش از جوزدگی عجیبش وارد معادلات سیاسی نشده بود و با اینکه او مثل تتلو حمایت بخشی از جریان‌های داخلی را  نداشت و کسی مثل رائفی‌پور برایش ننوشته بود: امیرجان بخوان، تو باید بخوانی، سرت را بالا بگیر و خدا را شکر کن که به‌واسطه تو این همه نفاق را آشکار کرد! دلت محکم باشد پهلوان! تو فقط  بخوان، بخوان برای مردم و دلت را بسپار به ضامن آهو!

تتلو که همین چند وقت پیش با وعده اجرای کنسرت بیست‌هزار نفری به ترکیه رفت و در عمل به‌قولی ٢٥٠ و به‌ روایتی دیگر ٣٠٠ بلیت بیشتر نفروخت، دومینوی شکست‌هایش را با گفته‌هایش با سرعت بیشتری به حرکت واداشت. واکنش‌هایی که از همان آغازین دم پست وحشتناک تتلو ایجاد شد و بر زندگی‌اش سایه انداخت. این پایان تلخی می‌توانست باشد برای رویاهای مردی که به‌‌گفته یکی از سازندگان بی‌شمار ویدیو‌کلیپ‌هایش «بعد از فوت پدرش بار خانواده را به دوش کشیده، بعد خواننده معروفی شده که طرفدارانش به چند میلیون فالوور رسیده، با این‌حال یک قرون هم پول از کنار شهرتش درنیاورده».

تتلو زمانی این گاف را داد که سال قبلش به رویای همیشگی اجرای کنسرت رسمی برای انبوه هوادارانش نزدیک‌تر از همیشه به‌نظر می‌رسید؛ زمانی‌که در جشن اصولگرایان در کنار عزت‌الله ضرغامی، مجتبی ذوالنور و حمید رسایی عکس‌هایی به یادگار گرفته بود. همین‌هم باعث شد خیلی‌ها بگویند اصولگرایان درباره شرایط دو سال اخیر تتلو و حمایت عجیبش از یکی از کاندیداهای انتخابات، تقدیر از تتلو در همایش خبرگزاری فارس و بسیاری موارد دیگر باید توضیح دهند. محسن بیات زنجانی، اصلاح‌طلب نوشت: هنر را روزی به سخره کشیدید که شجریان را به حاشیه راندید و عرشه ناو‌های جنگی‌تان را برای ضبط کلیپ، به امثال تتلو سپردید. یکی دیگر نیز نوشت: رائفی‌پور دم انتخابات به حال تتلو غبطه خورده بود، برای این که معیار تشخیص حق از باطل گشته‌. من‌ هم به بصیرت جناب رائفی و دوستان دلواپس‌شان غبطه می‌خورم.
عده‌ای دیگر نیز توییت ضرغامی درباره تتلو که «تواضع او را کیمیا» دانسته بود به تمسخر گرفتند.

حمید رسایی، عضو جبهه پایداری که پارسال در کنار تتلو پیوستن او را به جبهه خودی جشن گرفته بود، در صفحه شخصی خود در توییتر نسبت به اهانت غیرقابل هضم  امیر تتلو به امام حسین(ع) واکنش تندی نشان داد و نوشت: او با این‌که در ایران نیست، اما دیگر نمی‌تواند راحت زندگی کند. اگر سلمان رشدی ملعون در این سال‌ها توانسته راحت زندگی کند، تتلو هم خواهد توانست.

با این‌که روز چهارشنبه رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی در واکنش به شایعه اعلام حکم ارتداد امیر تتلو گفت که اطلاعی در رابطه با این موضوع ندارم و فرد مذکور در حوزه استان خراسان رضوی پرونده‌ای ندارد، اما گفته می‌شود این حکم از رگ گردن به امیر تتلو نزدیک‌تر است؛ حکمی که اگر صادر شود پایانی تلخ خواهد بود بر رویاهای مردی که رویایی داشت اما راه رسیدن به رویاهایش را نیاموخته بود




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد فانتزی «آهوی پیشونی سفید۲» برای گروه زندگی/ممنوعیت نمایش فیلمهای کمدی از چهارشنبه/آغاز اکران «مغزها…»، «سوفی و دیوانه» و سه فیلم دیگر بعد از تاسوعا و عاشورا

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد اکران فیلم‌های کمدی تا پایان روز سه شنبه ۲۰ شهریورماه در سینماهای کشور به دلیل شروع ایام ماه محرم به پایان برسد و همچنین روز چهارشنبه ۲۱ شهریورماه روز ملی سینما بلیت سینماها نیم بها باشد.

به گزارش سینماروزان در جلسه اخیر شورای صنفی نمایش قرارداد اکران فانتزی «آهوی پیشونی سفید۲» به کارگردانی جواد هاشمی در گروه سینمایی زندگی بعد از فیلم سینمایی «هشتگ» به کارگردانی رحیم بهبودی ثبت شد.

همچنین فیلم‌های «مغزهای کوچک زنگ‌زده» به کارگردانی هومن سیدی در گروه سینمایی آزادی، «ماهورا» به کارگردانی حمید زرگرنژاد در گروه سینمایی استقلال، «هشتگ» به کارگردانی رحیم بهبودی در گروه سینمایی زندگی، «سوفی و دیوانه» به کارگردانی مهدی کرم پور در گروه سینمایی کورش و «جاده قدیم» به کارگردانی منیژه حکمت در گروه سینمایی ایران از چهارشنبه ۴ مهر ماه در سینماهای کشور اکران می‌شود.




رسانه اصلاح‌طلب با انتقاد از «عام‌نگری» تلویزیون در محرم طرح کرد⇐جز تقسیم کادر تلویزیون به دو تا چهار بخش و پخش زنده سوگواری کاری ازشان برنمی‌آید؟

سینماروزان: منهای آثاری مانند «چهلچراغ» که به واسطه حضور یکی مانند محمدرضا شهیدی فر در قامت اجرا متفاوت می نمود، کیفیت برنامه های تلویزیون در دهه اول محرم تعریفی نداشت.

این کیفیت نه چندان قابل قبول موجب شده که روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی با عنوان «یک سویه نگری تاریخی» به رسانه ملی بابت کلیشه پردازی های تکراری در محرم انتقاد کند.

متن یادداشت این رسانه اصلاح طلب را بخوانید:

امسال هم محرم و تاسوعا و عاشورا در حوزه‌های رسانه‌ای، عمدتا به سياق گذشته بود؛ یعنی نمایش انبوه عزاداری و نوحه‌خوانی و ذکر مصیبت در نقاط مختلف کشور، به همان شیوه‌های کلیشه‌ای که نمونه بارزش تقسیم‌شدن کادر تلویزیون به دو تا چهار قسمت و پخش هم‌زمان این‌گونه مراسم‌ها در چند شهرستان است. واقعا فلسفه و پیام عاشورا چیست و چگونه ‌باید به نقش و جایگاه فرهنگی و ارزشی واقعه کربلا پرداخت تا حق مطلب ادا شود؟ آیا وظیفه و رسالت تلویزیون، محدود و مقیدشدن در یک «عام‌نگری» صرف است؟ آیا این‌روزها بهترین زمان برای اختصاص سخنرانی‌ها و میزگرد‌هایی در این زمینه با دعوت از استادان و صاحب‌نظران نیست؟ دکتر علی شریعتی در کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» خود می‌گوید: «اما هیچ‌گاه هیچ‌کس نباید از امام کلمه‌ای بر زبان آورد، کلمه‌ای که به مردم بیاموزد که این امام که بود؟ چه می‌اندیشید؟ چه‌ها گفت؟ و اساسا چه‌ کرد؟ و در جامعه‌اش، عصرش، پس از وفاتش چه اثری گذاشت؟ رسالت امامت خود را چگونه انجام داد؟».

اصلا چه اشکالی دارد که این جسارت را به خرج دهیم و با استفاده از این فرصت، به نقد آرای شریعتی در حوزه اسلام‌شناسی و … تفکر شیعی و انقلابی بپردازیم و از موافقان و مخالفانش دعوت به عمل آوریم؟ یادمان نرفته که اوایل انقلاب در همین تلویزیون نحله‌های فکری گوناگون، اعم از روحانی و سیاسی، کنار هم می‌نشستند و در محیطی مسالمت‌آمیز به بیان دیدگاه‌های خود در مورد مباحث فلسفی، اجتماعی، سیاسی و … می‌پرداختند.

آیا آن مقطع تاریخی، یک دوره طلایی و استثنائی بود؟ اگر واقعا فرهنگ عاشورا و قیام امام‌حسین(ع) و یارانش فراتر از شعار برای دولتمردان و سیاست‌گذاران فرهنگی – هنری و رسانه‌ای ما ارزش و اهمیت بنیانی دارد، ‌چرا این‌قدر چرخه تولیدمان در این خصوص فقیر است؟ از نظر ارزش‌های کیفی، هنوز باید به «روز واقعه» شهرام اسدی و «مختارنامه» داوود میرباقری دل خوش کنیم. روی همین اصل، در این سال‌های اخیر همواره شاهد نمایش دوباره بخش‌هایی از مجموعه تلویزیونی «مختار» از شبکه‌های داخلی بوده‌ایم. ای‌کاش لااقل به همین مناسبت با دعوت از داوود میرباقری و تاریخ‌نگاران و منتقدان، ‌این مجموعه مورد ارزیابی همه‌جانبه قرار می‌گرفت و به برخی از ابهامات تاریخی پاسخ داده می‌شد و از زاویه‌ای دیگر نیز به آسیب‌شناسی ساخت و تولید آثار تاریخی- مذهبی (در قالب فیلم و سریال) پرداخته می‌شد.  و نکته عجیب و سؤال‌برانگیز دیگر اینکه، محرم دیگری آمد و تاسوعا و عاشورای دوباره‌ای را پشت‌سر گذاشته‌ایم، اما همچنان فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش امکان نمایش عمومی پیدا نکرد.




جمال شورجه بیان کرد⇐فيلمساز اگر ارتباط تنگاتنگي با علماي دين برقرار كند، اتفاق درویش-«رستاخیز» تکرار نخواهد شد

سینماروزان: دشواری تولید فیلمهای تاریخی-مذهبی به غیر از ریشه‌هایی که در نیازمندی به منابع مالی هنگفت دارد به تعابیر مختلفی که درباره چگونگی پرداختن به شخصیتهای مذهبی و اتفاقات مذهبی وجود دارد هم بازمیگردد.

شاید اینکه فیلمی مانند «رستاخیز»احمدرضا درویش چهار سال بعد از رونمایی در جشنواره هنوز نتوانسته راهی پرده های سینما شود ناشی از مورد دوم باشد.
جمال شورجه کارگردان سینمای ایران که بنا دارد کارگردانی سریال «موسی(ع)» را انجام دهد به تازگی در گفتگو با «جوان» راه حل جلوگیری از مشکلاتی که برای امثال «رستاخیز» به وجود آمده را ارتباط نزدیک فیلمساز با علمای اسلام دانسته است.
جمال شورجه گفت: يكي از بزرگ‌ترين مشكلاتي كه ما در حوزه توليد فيلم‌هاي تاريخي و مذهبي با آن مواجه هستيم اين است كه اين نوع آثار قاعدتاً بايد توسط بخش دولتي سرمايه‌گذاري و ساخته شوند چراكه بخش خصوصي تنها براي تجارت وارد سينما شده و رغبتي براي پرداختن به اين نوع فيلم‌ها و آثار ندارد، اما متأسفانه بخش دولتي هم هيچ حركت جدي و مثمرثمري در اين راستا انجام نداده و همين باعث مي‌شود تا ما در اين سينما دچار انفعال شديد شويم.
وي ادامه داد: دولت بايد در زمينه توليد آثار تاريخي و مذهبي بسيار فعال‌تر باشد؛ ما بايد همه ساله شاهد تخصيص بودجه قابل توجهي براي توليد اين نوع فيلم‌ها كه مي‌توانند تأثيرات مؤثر و مثبت فرهنگي در جامعه و به خصوص براي نسل جوان داشته باشند، باشيم. مسئولان تمامي دستگاه‌ها و نهادهاي فرهنگي وابسته به دولت موظف هستند از فيلمسازان و هنرمندان دغدغه‌مند براي پرداختن به موضوعات ديني و مذهبي دعوت به عمل آورند و از آنها بخواهند فيلم‌هاي ارزشمندي در اين حوزه توليد كنند اما متأسفانه تا به امروز هيچ‌گونه حركت جدي و مثبتي از سوي مسئولان دولتي در اين راستا صورت نگرفته است.
شورجه سپس با تأكيد بر اينكه فيلمسازان متعهد بسياري در كشور وجود دارند كه علاقه شديدي براي ساخت آثار ارزشمند ديني و مذهبي در آنها موج مي‌زند اظهار داشت: متأسفانه شاهد هستيم كه به اين دسته از فيلمسازان توسط مسئولان دولتي بهاي چنداني داده نمي‌شود و اغلب آنها بيكار و خانه‌نشين شده‌اند و اين اتفاق بسيار تأسف‌برانگيز است. بنده معتقدم نهادهاي مرتبط با توليد فيلم و صاحبان بودجه در تمامي ارگان‌ها و سازمان‌ها موظف هستند براي ترويج و توسعه تفكرات ديني و مذهبي گام‌هاي اساسي و جدي بردارند و نگذارند سبد سينماي كشور خالي از فيلم‌هاي ارزشمند ديني بماند.
اين سينماگر در پاسخ به اين سؤال كه براي جلوگيري از اتفاقاتي نظير آنچه براي «رستاخيز» به وجود آمد چه بايد كرد؟ تصريح كرد: فيلمسازان و هنرمندان اگر ارتباط تنگاتنگي با علماي بزرگ دين برقرار كنند و همواره با اهل قرآن، تفسير، روايات و دين ارتباط داشته باشند ديگر شاهد اتفاقاتي نظير آنچه براي آقاي درويش به وجود آمد نخواهيم بود؛ استفاده از نظرات كارشناسان ديني باعث مي‌شود علماي اعلام هم از اين نوع فيلم‌ها حمايت كنند و نقش مؤثري براي تشويق بيشتر مردم معتقد و مذهبي كشور براي تماشاي اين نوع فيلم‌ها در سينما داشته باشند.
كارگردان فيلم سينمايي «سي و سه روز» با اشاره به «رستاخیز» تأكيد كرد:  مسائل ديني و مذهبي همواره بسيار حساسيت‌برانگيز هستند و ما  نبايد با عبور از برخي خطوط قرمز و ارزش‌ها جامعه را دچار تشويش كنيم؛ حضور كارشناسان و صاحب‌نظران بزرگ ديني در زمان توليد فيلم‌هاي تاريخي و مذهبي باعث مي‌شود تا هرگز ديگر شاهد اتفاقاتي مشابه نباشيم. ما بايد آگاه باشيم اگر در روند توليد فيلم‌هاي ديني و مذهبي غفلت كنيم يا  به نظرات كارشناسان ديني تن ندهيم قطعاً علماي ديني و ساير افراد جامعه در مقابل فيلم ما  موضع منفي خواهند گرفت.
شورجه خاطرنشان كرد: اگر ما در توليد فيلم‌هاي ديني و مذهبي دو نكته را رعايت كنيم مي‌توانيم شاهد دستاوردهاي مهمي در اين حوزه باشيم؛ اول آنكه نظام توليد فيلم‌هاي ارزشي و ديني در تمامي دستگاه‌ها و نهادهاي دولتي كشور جا بيندازيم و همه دستگاه‌ها را موظف كنيم تا براي توليد آثاري با مباحث ديني و ارزشي اهتمام ويژه و جدي نشان دهند و دوم آنكه ممارست و مجالست ميان هنرمندان و روحانيت و اهل كتاب و دين را فراموش نكنيم.
اين كارگردان در خاتمه اين گفت‌وگو متذكر شد: به اعتقاد بنده علماي ديني حتي در نگارش ديالوگ‌هاي فيلمنامه‌ها هم بايد دخالت داشته باشند؛ همچنين بنده اميدوارم روند توليد فيلم‌هاي ارزشمند ديني و مذهبي روز به روز افزايش پيدا كند تا مردم كشور ما بتوانند به خوبي توسط آثار فرهنگي و هنري هرچه بيشتر نسبت به زندگي معصومين (ع) آشنايي پيدا كنند.



انتقاد رسانه اصلاح‌طلب از تظاهرات و جلوه‌گری‌های بی‌قاعده برخی هنرمندان در محرم⇐اگر برای باور خویش شرکت می‌کنید چه نیاز است به آفیش عکاس؟؟

سینماروزان: حضور هنرمندان در هیأتهای و تکایای مذهبی فی‌نفسه امری مثبت است اما در سالهای اخیر برخی از هنرمندان گرفتار آفت خودنمایی برای انتشار تصاویر و فیلمهای این حضور در شبکه‌های اجتماعی شده اند و کار به جایی رسیده که شماری از هنرمندان پیشتر عکاس و فیلمبردار برای خود آفیش می‌کنند تا دقایقی که در فلان هیأت هستند فیگورهای مکش مرگ مای عزاداریشان ثبت شود و نه جز آن.

این روند با انتقاد روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» مواجه شده که در یادداشتی با عنوان «آيين‌ها، افراد مشهور، ريا و تظاهر» به آن تاخته است.

متن یادداشت «اعتماد» را بخوانید:

محرم كه آمده است، بسياري از افراد كه هيچ گوشه‌اي از زندگي و عادات و منش‌هاي فردي و اجتماعي‌شان در ايام ديگر سال، نشاني از باورهاي مذهبي نداشته و نخواهد داشت، نمونه‌هايي از سوگ و مراسم اين ايام را در صفحات خود در شبكه‌هاي اجتماعي به اشتراك مي‌گذارند. مانند هر مناسبت تقويمي يا روز ديگر، به اين نوع واكنش‌هاي مقطعي و جرقه‌ها كه مي‌آيند و مي‌روند، عادت كرده‌ايم و آن را به منزله نوعي همسويي و همراهي با آنچه ميان مردم و در كوي و خيابان جريان دارد، مي‌گيريم. اما در امتداد اين رفتار، اتفاقي مي‌افتد و امسال به اوج خود رسيده كه ديگر مرزهاي همراهي همگاني را پشت سر گذاشته و آشكارا به دامنه رياكاري نزديك شده است.
در اقوال و احاديثي كه هم به واسطه همين منابر و مناسك و هم در طول سال‌هاي مدرسه، به بخشي از ناخودآگاه جمعي ما بدل شده و براي يادآوري‌شان حتي نياز به حافظه نداريم، بارها بر اينكه عمل خير خود را جار نزنيم و از آن براي نمايش نيكوكاري خويش بهره نبريم، تاكيد شده است.
اين امر به عنوان نكته‌اي انساني، آنچنان قابل درك به نظر مي‌رسد كه حتي نياز چنداني به تكرار آن تعاليم حس نمي‌شود. اما اگر محيط مجازي اين روزها و شب‌ها را نظري بيندازيد، با تصاوير پرشماري رو به رو مي‌شويد كه هر كسي از حضور خودش پاي ديگ‌هاي نذري پزان در هيات‌ها يا مراسم سينه زني و عزاداري در تكيه‌ها و مساجد، به اشتراك گذاشته است.
در دوراني كه بيت «بورياباف اگرچه بافنده ست/ نبرندش به كارگاه حرير» فراموش شده‌ترين ارجاع تاريخ شعر كهن فارسي است، بسياري عكس‌هاي متعلق به افراد مشهور يا مثلا مشهور حتي با دوربين حرفه‌اي و اسم و امضاي عكاس همراه است.
يعني مي‌توان گفت «آفيش»ي در كار بوده و براي ثبت حضور حضرات در مراسم، عكاس و دوربين خبر كرده‌اند. اين فرياد و نمود «من دارم در مراسم شركت مي‌كنم»، با وانمود و تظاهر، چه تفاوتي دارد؟
وقتي در آييني براي باور و احوال خويش شركت مي‌كنيم، چه احتياجي به اعلام تصويري و خبري، آن هم در اين مقياس و با اين كيفيت داريم؟ و اگر اين اعلام را مهم مي‌دانيم و براي عكس‌هايش، مي‌مانيم و مي‌ايستيم و عكاس صدا مي‌زنيم، آن خلوص و خلوت و نيت چه مي‌شود؟
در گوشه‌هايي از اين جلوه‌گري‌هاي بي‌قاعده كه گاه مرز حرمت به مقدسين و مقدسات را هم مي‌شكنند و ارايه مجموعه تصاوير اين آيين را با فلان جشن هنري و فرهنگي يكي مي‌پندارند و همه خندان و سرخوش رو به دوربين لبخند مي‌زنند و ژست مي‌گيرند، امسال به پديده‌اي برمي‌خوريم كه مي‌تواند از اوج‌هاي اين خودنمايي ناصواب به شمار ‌آيد: بسياري صفحات مجازي از حضور فلان و بهمان خواننده پاپ در مراسم دهه اول محرم و نوحه‌خواني آنها خبر مي‌زنند و عكس‌هايي با نورپردازي و «اديت» همانند كنسرت‌ها، ارايه مي‌دهند!
هرچند در ابعاد انتقادي، اينكه موج تازه فعالان موسيقي به جاي ترانه‌خواني، دارند روند مرثيه‌خواني را در آثارشان پياده مي‌كنند، نكته مطرحي است و انجام اين كار به منزله نوعي اقرار غيرحرفه‌اي، اما اينجا از اين مساله مي‌گذريم و بحث‌مان بر سر نكته ديگري است: اعلام پيشاپيش حضور اين افراد پشت ميكروفن هر هيات و محفل، عكس‌هايي كه گرفته و منتشر مي‌شود و ميزان آب و تابي كه به شرح ماوقع مي‌دهند، از اصالت اعتقادي چنين حركتي، چه برجاي مي‌گذارد؟
چه كسي مي‌تواند ادعا كند تاريخ اسلام مي‌داند يا «هياتي» بوده و هست؛ اما از نهان داشتن كارهاي نيك و كمك به فقرا چه ميان بزرگان دين و چه پيروان قرون و اعصار بعد، هيچ نشنيده و نخوانده است؟ و چگونه مي‌پنداريم محيط مجازي بابت اينكه ابزار جهان امروز است، از آداب ملموس سفارش شده در گذشته دين و عرف، دور مي‌ايستد؟
آن جلوه‌هاي تظاهر در انظار جماعت كه آن همه در احاديث و روايات نكوهش مي‌شد، به سادگي و به روشني حالا خود را در همين فضاي مجازي نشان مي‌دهد و خودنمايي ما را از به رخ كشيدن هر كاري كه در اين دهه كرده‌ايم، افشا مي‌كند.
همين يك حديث از پيامبر اسلام را باز بخوانيم و نسبت آن را با عادت امروز دوستان مشهور و مثلا مشهور و عكس‌هاي محرمي صفحات‌شان در شبكه‌هاي ارتباطي، بسنجيم. تكليف، روشن است: «رياكار چهار نشانه دارد: اول، هنگامي كه كسي نزد اوست به عبادت خدا حريص است. دوم، در تنهايي تنبل و بي‌حال است. سوم، در همه امورش به دنبال ستايش ديگران است و چهارم، با تمامي توان در نيكوكار جلوه دادن ظاهرش مي‌كوشد ».




تعطیلی ۵ روزه سینماهای سراسر کشور از عصر جمعه تا صبح چهارشنبه

سینماروزان: سخنگوی شورای صنفی نمایش از تعطیلی ۵ روزه سینماهای سراسر کشور به دلیل ایام شهادت سیدالشهداء(ع) خبر داد.

به گزارش سینماروزان سینماهای سراسر کشور به مدت ۵ روز از ساعت ۱۷ روز جمعه هفتم مهر تعطیل و روز چهارشنبه ۱۲ مهر اکران فیلمها در سراسر کشور از سرگرفته می شود.




دروغگو دشمن خداست؟⇐روابط عمومی «…۵عصر» از پایان اکران در احترام به محرم گفته اما از شیراز تا الیگودرز فیلم را نمایش می‌دهند!+عکس

سینماروزان: ماجرای دستورالعمل سازمان سینمایی به شورای صنفی نمایش مبنی بر عدم اکران فیلمهای کمدی مقارن محرم و به دنبال آن واکنش پخش کننده کمدی «ساعت 5عصر» مبنی بر کمدی نبودن این فیلم و امکان ادامه اکران در محرم در نهایت با دستور شورای صنفی نمایش مبنی بر حذف «…5عصر» از چرخه اکران از سه شنبه 4مهرماه همراه بود.

به گزارش سینماروزان با این حال یک روز بعد از دستور شورای صنفی نمایش، دست اندرکاران تولید «…5عصر» اطلاعیه ای را از طریق روابط عمومی خود منتشر کرده و در آن تأکید کردند که به احترام عزاداری سرور شهیدان اکران فیلمشان را از چهارشنبه 5 مهرماه متوقف خواهند کرد.

با این حال کافیست به سامانه مرجع اینترنتی فروش بلیت سینماها سری بزنیم تا دریابیم اکران «…5عصر» در برخی شهرستانها از شیراز گرفته تا الیگودرز نه تنها پایان نیافته که دقیقا تا آخرین روز قبل از تعطیلی 5روزه سینماها یعنی جمعه هفتم مهرماه ادامه دارد!

امتداد بلیت فروشی «...5عصر»
امتداد بلیت فروشی «…5عصر»
امتداد بلیت فروشی «...5عصر»
امتداد بلیت فروشی «…5عصر» تا ساعت 22 روز جمعه

 




دستورالعمل تبعیض‌آمیز شورای صنفی نمایش⇐ادامه اکران فیلمهای کمدی «…۵عصر» و «من و شارمین» در ماه محرم و حذف بقیه فیلمهای کمدی از سبد اکران

سینماروزان: در حالی که دستورالعمل ابهام آلود سازمان سینمایی به شورای صنفی نمایش پیرامون عدم همزمانی اکران فیلمهای کمدی با ماه محرم پرسشهایی جدی را درباره بازه زمانی اجرای این ممنوعیت طرح کرده بود حالا سخنگوی شورای صنفی نمایش از ادامه اکران دو فیلم کمدی همزمان با آغاز محرم خبر داده است!

به گزارش سینماروزان این دو فیلم کمدی «ساعت 5عصر»مهران مدیری و «من و شارمین»بیژن شیرمرز هستند؛ دو فیلمی که فارغ از تأکید سازندگان بر خنده گرفتن از مخاطب به هنگام تولید هم پروانه هایشان در گونه کمدی صادر شده بود.

غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش به «فارس» گفت: با توجه به آغاز ایام سوگواری شهادت ابا عبدالله الحسین (ع) آخرین روز نمایش فیلم های «نهنگ2» و «اکسیدان» روز جمعه 31 شهریورماه خواهد بود و از روز شنبه این دو فیلم امکان اکران نخواهندداشت.

وی درباره دیگر آثار سینمایی در حال اکران با موضوع کمدی توضیح داد: دیگر آثار سینمایی مانند روال گذشته به اکران خود ادامه می دهند و به این ترتیب فیلم های «ساعت 5 عصر» و «من و شارمین» به اکران خود در ایام محرم ادامه می دهند.

 اینکه چرا از میان تمام فیلمهای کمدی روی پرده فقط باید فرصت ادامه اکران ولوبه صورت محدود برای دو فیلم فراهم شده به شدت پرسش برانگیز است و حکایت دارد از تبعیض در اکران!

حتی اگر درنظر بگیریم که کمدی«من و شارمین» بخاطر اینکه هنوز کف قرارداد اکرانش را پر نکرده باید در این ماه روی پرده باشد درباره ادامه اکران کمدی «ساعت 5عصر» که بیشتر از یک هفته است سرگروهش را از دست داده در ماه محرم، چه توجیهی میتوان قائل شد؟؟




تغییر ژانر به بهانه محرم؟⇐سرتیپی: «ساعت ۵عصر» کمدی نیست پس در ماه محرم اکرانش بلامانع است⇔پرسش اول: چطور میشود «…۵عصر» کمدی نباشد اما در بانک فیلمنامه خانه سینما به عنوان کمدی ثبت شود؟ پرسش دوم: اگر «…۵عصر» کمدی نیست چرا پروانه ساختش به نام کمدی صادر شد؟ پرسش سوم: اگر «…۵عصر» کمدی نیست پس چرا مهران مدیری در نشست خبری فیلم بر کمدی بودن تأکید کرد؟

سینماروزان: دستورالعمل شبهه آلود سازمان سینمایی خطاب به شورای صنفی نمایش در ممانعت از اکران آثار کمدی در ماه محرم(اینجا را بخوانید) هرچند هنوز واکنشی از سوی شورای صنفی درباره کیفیت بازه زمانی اجرای دستورالعمل را به دنبال نداشته اما علی سرتیپی پخش کننده کمدی “ساعت 5عصر” را به تکاپو واداشته که زودتر از شفاف سازی شورا از کمدی بودن فیلم اعلام برائت کند!!!

به گزارش سینماروزان سرتیپی گفته است: با دستورالعمل وزارت ارشاد نمایش فیلم های کمدی را متوقف می کنیم ولی ️فیلم «ساعت پنج عصر» کمدی نیست و اکران آن در این ایام بلامانع است.

ادعای سرتیپی در شرایطی بیان شده که تیرماه 93 فیلمنامه “ساعت 5عصر” با تاکید بر ژانر کمدی در بانک فیلمنامه خانه سینما ثبت شده و در آبان 95 پروانه ساخت آن باز هم در گونه کمدی صادر شده است.

به جز این در نشست خبری پیش تولید فیلم نیز مهران مدیری به صراحت بر کمدی بودن “…5عصر” تاکید کرد و گفت: این فیلم کاملا رئال است و با اینکه فضای فانتزی ندارد اما به شدت کمدی است و البته سوژه آن تلخ است. کمدی این کار پررنگ است اما پایان تلخی ندارد.

برای دیدن تأکید مهران مدیری بر کمدی بودن اینجا را کلیک کنید.

بماند که از ابتدای اکران تاکنون هم بر شعار تبلیغاتی “متفاوت ترین کمدی سال” برای “…5عصر” تاکید شده و هم بر سر ویژگیهای خاص کمدی فیلم و این توجیه هم ارائه شده که چون با کمدیهای روتین متفاوت است، نتوانسته رکوردشکن باشد.

اینکه چطور میشود به ناگاه در آستانه محرم و تازه بعد از دستورالعمل سازمان، ژانر فیلم تغییر می کند به شدت پرسش برانگیز است!؟

آیا کمک به افرایش صفرهای جلوی رقم فروش باعث طرح چنین ادعایی شده؟؟؟ یعنی یکی یا دو تا صفر بیشتر این قدر ارزش دارد که به خاطرش فهم مخاطب به بازی گرفته شود؟؟؟

ثبت "...5عصر" به عنوان فیلمنامه کمدی در بانک فیلمنامه خانه سینما
ثبت “…5عصر” به عنوان فیلمنامه کمدی در بانک فیلمنامه خانه سینما



برنامه‌ريزي تکراری سیما برای تعطيلات⇐تلويزيون يك هفته تعطيلي را تعطيل بود

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: هفته گذشته ترتيب تعطيلات به نوعي بود که عملاً بسياري از فعاليت‌ها را نيمه‌تعطيل يا تعطيل کرده بود. تقريباً يک هفته تعطيلي که در آن مردم براي اوقات فراغت‌شان از چندين روز جلوتر برنامه‌ريزي داشتند.

برنامه‌ريزي که کار اساسي آن يک نگاه ساده به تقويمي بود که همه جا هست؛ از خانه‌هاي شهروندان گرفته تا روي ميز مديران تلويزيون، ولي با اين تفاوت که مردم به تقويم با نگاه برنامه‌ريزي نگاه کردند ولي مديراني که قرار است در تلويزيون براي روزهاي تعطيل ملت ايران برنامه توليد کنند، گويا سرشان شلوغ بوده و فرصت اين کار را نداشته‌اند.

“ولايت عشق” جور “مختار” را کشيد
روزهاي سوگواري هفته گذشته يعني ايام رحلت پيامبر(ص)، شهادت امام حسن مجتبي(ع) و شهادت امام رضا(ع) امکان پخش چندين باره مجموعه مختارنامه را از تلويزيون گرفته بود، زيرا به غير از چند قسمت اول مختارنامه که به دوران امامت حسن‌بن‌علي(ع) مربوط مي‌شد، باقي قسمت‌هاي اين سريال ارتباطي با ايام هفته گذشته نداشت و اين توفيق اجباري بود تا دست به کار شوند و يک مجموعه قديمي را از آرشيو صداو سيما بيرون بکشند و پخش کنند؛ سريال «ولايت عشق» که مهدي فخيم‌زاده بعد از توليد «تنهاترين سردار» براي تلويزيون ساخت. در سي‌امين روز ماه صفر تلويزيون گلچيني از اين مجموعه را در قالب فيلم سينمايي پخش کرد.
به غير از اين فيلم روال کار شبکه‌هاي تلويزيوني همان روش قديمي پخش سخنراني بود، حتي وجود حرم مطهر امام رضا(ع) در ايران و قطب معنوي بودن مشهد مقدس در کشورمان نتوانسته خلاقيت در برنامه‌سازي تلويزيوني را به حرکت درآورد. اگرچه برکت حضور ثامن‌الائمه قرن‌هاست به اين سرزمين رونق و اعتبار داده است، ولي هنوز آثار آن را در برنامه‌هاي تلويزيوني نمي‌بينيم. ذکر مصيبت آل‌الله از فرايض ديني است ولي بايد رسانه ملي براي ايجاد فضاي معنوي در روزهاي پاياني صفر به همين حد بسنده کند؟!

کلاه قرمزي جايگزين لورل و هاردي
گذر از ماه صفر به ربيع‌الاول يعني پايان ايام حزن و اندوه و اتمام ماهي که در فرهنگ عامه نحس و سنگين به شمار مي‌رود و در عوض شروع ماهي که شادي اهل‌بيت(ع) را به همراه دارد و طبق سنتي ديني اين ماه عزيز شمرده شده و مردم فرا رسيدن آن را به يکديگر تبريک مي‌گويند.
همان‌طور که الگوهاي برنامه‌سازي در ايام سوگواري هرساله تکرار مي‌شود، سبک و سياق ورود به روزهاي شادي نيز در تلويزيون تکراري‌اند. از زماني که غالب مردم تلويزيون‌هاي سياه و سفيد داشتند و سيماي جمهوري اسلامي در دو شبکه خلاصه مي‌شد روزهاي عيد و شادي در پخش قطعاتي از مجموعه فيلم‌هاي زوج کمدين استنلي لورل و اوليور هاردي خلاصه مي‌شد و هرازگاهي هم چارلي چاپلين، باستر کيتون و ديگر ستاره‌هاي فيلم‌هاي کمدي سينماي صامت فرصت ديده شدن پيدا مي‌کردند. اين روش البته مدتي است کمرنگ شده و در عوض با بازپخش قسمت‌هايي از مجموعه تلويزيوني کلاه قرمزي وظيفه سرگرم کردن بينندگان تلويزيون برعهده عروسک‌هاي اين برنامه قرار گرفته است. در کنار کلاه قرمزي دعوت از خواننده‌هاي همکار صداوسيما و اجراي موسيقي به روش پلي‌بک (لب‌ زدن) هم روش مرسوم ديگر شبکه‌هاي تلويزيوني براي نگه داشتن بيننده‌ها پاي شبکه‌هاي صداوسيماست.

آيا تلويزيون در سال‌هاي اخير کاري کرده که بيننده‌هايش شگفت‌زده و از اينکه نتوانسته‌اند دست رسانه ملي را بخوانند، هيجان‌زده شوند؟ اينکه هر سال بيننده‌ها منتظر برنامه‌اي تکراري باشند را مي‌توان به پاي هوش بالاي بيننده‌ها گذاشت يا بي‌تحرکي و عدم خلاقيت در تلويزيون؟ اگر قرار باشد در فضاي غيرانحصاري يک رسانه اين‌گونه عمل کند، مي‌تواند دوام بياورد؟

روزهاي تعطيل براي شبکه‌هاي تلويزيوني حکم شب عيد را دارد
نگاهي به نوع برنامه‌سازي شبکه‌هاي مهم تلويزيوني نشان مي‌دهد نه‌تنها اين شبکه‌ها نسبت به ايام تقويمي بي‌تفاوت نيستند بلکه هر ساله از تيم‌هاي برنامه‌سازشان مي‌خواهند برنامه‌اي متفاوت با قبل را ارائه دهند، حتي در تعطيلات آخر هفته يا همان ويکند هم تنوع برنامه‌ها تفاوت چشمگيري با جدول پخش ديگر روزهاي هفته دارند.
روزهاي تعطيل براي شبکه‌هاي تلويزيوني حکم شب عيد را براي مغازه‌دارها دارد؛ روزهايي که بايد حداکثر مشتري را جذب کرد و نگذاشت بازار در دست رقبا بيفتد. ما هنوز جشن ميلاد نبي اکرم(ص) را پيش‌رو داريم، براي تصميم‌گيران رسانه ملي حدود دو هفته زمان باقي است تا براي آن روز بزرگ کنداکتور متفاوتي را بچينند و کاري کنند که مخاطبان تلويزيون يک روز مفرح و به يادماندني را پاي گيرنده‌هاي تلويزيوني تجربه کنند.




واکنش شورای صنفی نمایش به دخالت دولت در اکران⇐قرارداد اکران هیچ فیلمی ثبت نشد

سینماروزان: شورای صنفی نمایش در جلسه امروز 26 مهر ماه در اعتراض به دخالت دولت در تصمیمات شورا، مصوبه‌ای نداشت.

به گزارش سینماروزان همایون اسعدیان رئیس این شورا  با بیان اینکه جلسه تشکیل شد اما به امورات صنفی زیادی پرداخته نشد به “ایسنا” گفت: در جلسه قبلی مصوب شده بود در ایام تعطیلات محرم اکران سه فیلم «اروند»، «هیهات» و «کربلا، جغرافیای یک تاریخ» ادامه پیدا کند. کاری که در سالهای گذشته هم انجام شده و فیلم‌هایی که با این ایام همخوانی داشته‌اند، شامل تعطیلی نمی‌شدند و به اکران خود ادامه می‌دادند.

وی ادامه داد: مانند تلویزیون که در این روزها فیلم‌هایی که از لحاظ مضمومی با محرم همخوانی داشته باشد را پخش می‌کند و امسال هم شاهد پخش این آثار بودیم.

اسعدیان با اظهار تاسف از اینکه مسئولین ارشاد بدون هماهنگی با شورای صنفی و اینکه شورا را در جریان قرار بدهند اعلام تعطیلی عام کردند، گفت: از اکران این سه فیلم جلوگیری شد و در حالی که در یک سال گذشته هماهنگی کاملی بین شورای صنفی و مسئولین ارشاد وجود داشته اما این مورد بدون هماهنگی انجام شد که آن را دخالت در امور شورای صنفی می‌دانیم.

رئیس شورای صنفی نمایش تاکید کرد:‌اصولا دخالت دولت در امور صنفی به نفع سینما نیست و به همین دلیل جلسه ‌امروز 26 مهر ماه شورا مصوبه‌ای نداشت تا در هفته آینده بعد از جلسه با آقای ایل‌بیگی (مسوول اداره نظارت و ارزشیای) و حل این مشکل جلسات را از سر بگیریم.

وضعیت نامعلوم دفاتر پخشی که به علت پخش تیزر از ماهواره معلق شده اند

اسعدیان درباره‌ی وضعیت فیلم‌هایی که فعالیت دفاتر پخش آنها توسط دادستانی به حالت تعلیق درآمده است گفت: در این خصوص هفته گذشته نامه‌ای را به وزارت ارشاد فرستادیم و اعلام کردیم این حرکت را صحیح نمی‌دانیم و امیدواریم مقابله جدی صورت گیرد که هنوز پاسخی دریافت نکردیم.

چندی پیش اعلام شد که دفاتر پخشی که تیزرهای فیلم‌هایشان از ماهواره پخش شده است و از جمله فیلمیران و نورتابان به حکم دادستانی فعالیت‌شان به حالت تعلیق درآمده است.




اظهارنظر آهنگساز “شب دهم” درباره شیوع موسیقی “اوپس اوپس” در عزاداری محرم

سینماروزان: عزاداری سید و سالار شهیدان همان قدر که می تواند مجالی باشد برای زنده نگه داشتن آرمانهایی که امام سوم شیعیان به خاطر آن خود را فدا کرد در سالهای اخیر و به دلیل بی اطلاعی برخی از نوحه خوانان سبب ساز ورود نوعی ملودی های ریتمیک بی ربط به عزاداری به فضای سوگواری شده است.

به گزارش سینماروزان فردین خلعتبری آهنگساز توانای ایرانی که در کارنامه اش ساخت موسیقی سریال عاشورایی “شب دهم” را دارد و البته آهنگساز آثاری نظیر “اتوبوس شب”، “به رنگ ارغوان”، “کیفر” و “چ” بوده است در گفتگویی با “اعتماد” درباره شیوع این نوع موسیقی ریتمیک که در اصطلاح عوام “اوپس اوپس” خوانده می شود به عزاداری محرم اظهارنظر کرده است.

متن کامل صحبتهای خلعتبری درباره این ماجرا را بخوانید:

مهمترین بخش این موسیقی ریتم است

در موسیقی اوپس اوپس یا عوامانه مهم‌ترین بخش ریتم می‌شود یعنی عنصر ریتم مهم‌تر از خود موسیقی است. تمام موسیقی‌های عامیانه جهان را وقتی نگاه کنید عنصر اصلی عنصر ریتم می‌شود درصورتی‌که در تمام موسیقی‌های کلاسیک ماجرا، ماجرای پلی فونی و رفتار ریتم-پلی فونی است. چرا؟ چون‌که موسیقی‌های پاپ، گرایش مستقیمی به چیزی مثل رقص دارند و این گرایش در ریتم می‌آید و ریتم محور می‌شود.

بخشهای موسیقی سوگواری

 مثلا در آثاری که برای موسیقی تعزیه و مراثی است دو بخش‌داریم. یک بخش آوازی که با مفاهیم اولیه به‌صورت آواز خوانده می‌شود و بخش دیگر که بخش نوحه است. یعنی در سینه‌زنی که با ریتم‌های تکرارشونده نوحه خوانده می‌شود و کمی از بخش روضه که در آن آواز خوانده می‌شود سبک‌تر است. در قدیم اگر به بخش‌های آوازی که به‌صورت آوازی توسط نوازنده‌های ردیف نواخته می‌شد نگاه کنید می‌بینید که بخش‌های آوازی که در جریان مستقیم ریتم‌های تکرارشونده نیست خیلی از قطعات ریتمیک و رنگی بیشتر است. این یعنی قطعات رنگی و ریتمیک کمتر در موسیقی ایرانی بوده است. حتی خیلی از نوازنده‌های ماهر و به درجه استادی رسیده یا آوازخوانانی که استاد بودند تصنیف نمی‌خواندند و تصنیف را می‌دادند به کسی بخواند که به لحاظ وزن، توانایی کمتری دارد. یعنی آنهایی که ردیف‌خوانی می‌کردند تصنیف را می‌دادند به آدم‌های دیگری که بخوانند. به همین ترتیب، روضه‌خوان‌ها، وقتی‌که روضه‌شان تمام می‌شد (که روضه نسبت نزدیک‌تری با مفهوم داشت، مفهومی که داشتند راجع به آن روضه‌خوانی و صحبت می‌کردند مثلا راجع به روضه سیدالشهدا، علی‌اکبر و…)، مستدل‌تر راجع به موضوع تاریخی صحبت می‌کردند و بعد وقتی‌که تمام می‌شد، می‌خواستند یک شوری در جمعیت ایجاد کنند و کسی می‌آمد و نوحه می‌خواند. الان این نوحه اصل شده است و روضه در درجه بعد قرارگرفته است.

فردین خلعتبری
فردین خلعتبری

مردم هم بیشتر به نوحه می پردازند

شما همین الان هم که نگاه می‌کنید می‌بینید آن چیزی که بیشتر مردم به آن می‌پردازند نوحه است و نه روضه. آن روضه‌ها در ردیف خوانده می‌شد. بسیاری از روحانیان ردیف را می‌شناختند و این مساله در یک سلسله‌ای بود که آن بخش مداحی بخش سبک‌تر و کمتر وزین بود. اما الان به دلیل اینکه مردم دوست دارند که شور و شعف‌شان را در جریان ریتمیک بیشتر پی بگیرند، بخش نوحه و سینه‌زنی ریتمیک که متاثر از موسیقی پاپ دوران ما است به همان موسیقی اوپس اوپسی که شما می‌گویید رسیده است. یعنی این ظرفیت را داشته که عنصر ریتمیک آن این حالت را پیدا کند.

هر چه عنصر موسیقی سنگین تر باشد احترام برانگیزی بیشتر می شود

وقتی نوحه‌های منطقه کربلا را نگاه می‌کنید و می‌خوانید متوجه می‌شوید که به ادوار نزدیک است؛ بحث دور و ایقاعات و ادوار است. قدیم‌تر این اتفاقاتی که در زمینه ریتم می‌افتاد به ادوار و ایقاعات و دور و به شعرهای پیچیده‌تر و وزن‌های سنگین مربوط بود و هرکسی شعر می‌گفت وزن‌های سنگین‌تر را به کار می‌برد. به همان نسبت وقتی این سنگین‌تر شود و عنصر موسیقی سنگین‌تر و ثقیل‌تر باشد با توجه به اینکه خود معنای اصلی ماجرا، خیلی فرهنگی و ریشه‌دار است سعی می‌شد تا به سنگین‌ترین و وزین‌ترین شکل ممکن شعر گفته شود و شعر و کلمات وزینی داشته باشد و احترام‌برانگیز باشد.

ادبیاتی مانند “جونم” از کجا آمده؟

اما الان شما شعرها را هم که نگاه کنید می‌بینید که شعر و ریتم و ملودی همگی دارای شکل ساده‌تر و بی‌نهایت سهل‌انگارانه‌تر شده است. اشکالی ندارد ساده باشد اما سهل‌انگاری بد است. به همان ترتیب در کلمات هم این وضعیت به وجود می‌آید. یعنی به ادبیات محاوره نزدیک‌تر می‌شود و کلمات بعضا سخیف به کار برده می‌شود و از اولیاي دین به سهل‌انگارانه‌ترین شکل ممکن یاد می‌شود. مثلا کلمه «جونم» به‌کاربرده می‌شود.من نمی‌دانم که اینها چگونه با اولیاي دین این‌گونه خودمانی شده‌اند که جونم به کار می‌برند. این خودمانی شدن بیش‌ازحد از کجا آمده است؟

هر چه آدمی موقرتر باشد ادبیاتش هم سنگین تر است

 آدم موقر و آدمی که سنگین است وقتی می‌خواهد به عواطف خودش پاسخ دهد با همان سنگینی پاسخ می‌دهد، یعنی به این فکر می‌کند که اگر عاطفه‌ای را در سطح اعلای روابط عاطفی خودش می‌خواهد بروز بدهد و به سطح عالیان برسد از وزین‌ترین حالت ممکن و کلمات اعلای موجود استفاده کند. برای ابراز عشق و علاقه و محبت سنگین‌ترین را انتخاب می‌کند. اشعار حافظ، سعدی و مولوی را نگاه کنید، اینها وقتی به عزیزترین چیز زندگی‌شان می‌پردازند با وزین‌ترین و سنگین‌ترین کلمات آن را ابراز می‌کنند. یک سری هم هستند که از این منصبت برخوردار نیستند و کلمات و جمله‌بندی‌های‌شان در ابراز احساس و عشق و علاقه‌شان سطحی است. آنجایی اتفاق بد می‌افتد که این سطحی‌نگری به جامعه تعمیم داده می‌شود.برای همین می‌بینید که معرفت عمومی نسبت به همه‌چیز کم می‌شود. حتی کتاب‌های مربوط به چیزی را که دارند راجع به آن سوگواری می‌کنند مطالعه نمی‌کنند. کتاب‌هایی که نویسندگان آن آدم‌های اندیشمند بودند و به موضع از روی اندیشه نگاه کرده‌اند را کاری ندارند و به سطحی‌ترین نوع کتاب‌ها شاید می‌پردازند.

چند نفر “حماسه حسینی” شهید مطهری را خوانده اند؟

مثلا آقای مطهری کتابی به نام “حماسه حسینی” دارند و می‌توان یک محاسبه آماری کرد و دید از کسانی که به هیات‌ها می‌روند چند نفر این کتاب را خوانده‌اند.کتاب آقای مطهری یعنی کسی که آن زمان تئوریسین بوده را مطالعه نمی‌کنند و احادیث نه‌چندان سره را مطرح می‌کنند. تعبیری که از یک ماجرای دینی در سالیان دور در پشت آن بوده و به معرفت تعبیر می‌شده است چرا به لحاظ رفتاری، یا به لحاظ منش و حتی لحاظ علمی و ادبی؛ تبدیل به یک‌چیز سطحی می‌شود. بیاییم از خودمان سوال کنیم که چرا به این تبدیل می‌شود؟ ریشه‌های آن را باید بررسی کرد. من از موسیقی به اینجا رسیدم و بقیه چه فیلسوف و مردم‌شناس و چه جامعه‌شناس و بیشتر از همه فلاسفه باید این معضل را بررسی کنند که چه دلیلی دارد.




اعلام وضعیت تعطیلی سینماهای کشور در دهه اول محرم+اعلام اسامی فیلمهایی که بعد از دهه اول محرم روی پرده می‌روند

سینماژورنال: طبق دستورالعملی که از سوی وزارت ارشاد اعلام شده است، تمام سینماهای کشور به دلیل شرکت در مراسم سوگواری سالار شهیدان از روز پنج شنبه 30 مهر ساعت 17 تعطیل می‌شوند.

به گزارش سینماژورنال این تعطیلی تا روز شنبه دوم آبان ماه ادامه خواهد داشت و در روز یکشنبه سینماها می توانند فعالیت خود را از سر بگیرند.

در روز دوشنبه چهارم آبان‌ماه به دلیل شهادت امام سجاد (ع) دوباره سینماها تعطیل خواهند بود.

فیلمهایی که بعد از دهه اول محرم روی پرده می روند

به گزارش سینماژورنال فعالیت سینماها از روز سه‌شنبه پنج آبان‌ماه از سر گرفته می‌شود و البته که از این روز فیلمهای جدیدی به سبد اکران افزوده خواهند شد.

این فیلمهای جدید عبارتند از:

–«پدر آن دیگری» ساخته یدا.. صمدی در گروه استقلال

–«ماهی سیاه کوچولو» ساخته مجید اسماعیلی در گروه ماندانا

–«ارغوان» ساخته کیوان علیمحمدی-امید بنکدار در گروه سینما کورش

–«عاشق‌ها ایستاده می‌میرند» ساخته شهرام مسلخی در گروه اریکه ایرانیان

–«چهارشنبه 19 اردیبهشت» ساخته وحید جلیلوند در گروه آزاد