1

(۱۲+۱) نکته غریب از فهرست نامزدیهای هیأت داورانی مملؤ از دوپاسپورته‌ها و بازنشستگان سینما⇐ از پیشتازی یک تهیه‌کننده دوپاسپورته با فیلمی با روایتی کاملا کپی‌بردارانه تا حال اساسی به محصولات بنیاد سینمایی فارابی/ازکاندیداتوری بهترین موسیقی برای فیلمی که موسیقی ندارد تا ۶ کاندیداتوری برای فیلمی با تبلیغ گل‌درشت بانک پاسارگاد/ از کاندیداتوری فیلم آقازاده رییس هیأت مدیره موسسه آوینی در رشته‌ای که پاشنه آشیل فیلم است تا ۱۰ کاندیداتوری برای فیلمی که از حوزه هنری تا فارابی و تصویرشهر برای تولید آن پول خرج کرده‌اند و…

سینماروزان: اعلام نام کاندیداهای جشنواره سی و پنجم فیلم فجر(اینجا را بخوانید) مخاطبان را مواجه کرد با حضور نامهایی در فهرست برترین های جشنواره که مهمترین واژه برای توصیف آنها «کم مایه» است.

به گزارش سینماروزان اینکه برخی از کم مایه ترین محصولات جشنواره فیلم فجر در فهرست بهترین های هیأت داوران جشنواره ای قرار گیرد که 5 عضو از 7 عضو آن(شهرام اسدی، ایرج رامین فر، محمدرضا هنرمند، محمدمهدی دادگو و رویا نونهالی) دوپاسپورته هستند و برخی از اعضای آن و از جمله محمدرضا هنرمند، محمدمهدی دادگو و شهرام اسدی سالهاست که فیلم نساخته اند(اینجا را بخوانید) به قدر کفایت عجیب است و عجیبتر اینکه دستپخت این هیأت داوران پر شده از دوپاسپورته ها پیشتازی فیلمی به نام «تابستان داغ» در نامزدیهاست؛ فیلمی که محصول یک تهیه‌کننده دوپاسپورته است!!!

در ادامه 13 نکته غریب از فهرست نامزدیهای جشنواره را مرور کرده ایم.

1- از 14 فیلمی که به گونه های مختلف با حمایت فارابی تولید شده اند نام 9 فیلم در فهرست نامزدیها به چشم می خورد!!! جالب است که دو فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» و «ماجرای نیمروز» که در زمره حمایتهای ویژه فارابی قرار داشته اند و مشارکت همه جانبه ای برای تولیدشان صورت گرفته با 10 و 8 نامزدی در رأس فهرست نامزدیها قرار دارند.

2- پیمان یزدانیان کاندیدای بهترین موسیقی برای «بدون تاریخ بدون امضاء» شده؛ فیلمی که موسیقی متن نداشت و فقط یک سلوی پیانو در تیتراژ پایانی داشت!!!

3- «نگار» که تنها اثر اکشن-فانتزی جشنواره است و اتفاقا وجه ژانریک آن با توسل بر جلوه‎‌های ویژه، موثر از کاردرآمده در فهرست نامزدهای جلوه‌های ویژه نیست.

4- «تابستان داغ» که جزو کم مایه ترین آثار جشنواره چه در فیلمنامه و چه در اجرا بود و به لحاظ روایت شباهتهای فراوانی به «شکاف» کیارش اسدی‌زاده و «ملبورن» نیما جاویدی دارد در 12 رشته کاندیداست! تهیه کننده این فیلم جواد نوروزبیگی است. نوروزبیگی تهیه‌کننده‌ دوپاسپورته‌ای که در جشنواره سی و سوم جایزه ویژه هیأت داوران را از مجید مجیدی گرفته بود امسال  با «تابستان داغ» پیشتاز نامزدیهاست؛ فیلمی که در زمره کم مایه ترین آثار جشنواره قرار دارد.

5- «ماجرای نیمروز» که به جای حمایت یک ارگان، سه ارگان متصل به منابع عمومی از بنیاد سینمایی فارابی تا تصویرشهر وابسته به شهرداری و حوزه هنری برای تولید آن پول خرج کرده اند در 10 رشته کاندیدا شده است و از جمله 3 نامزدی فقط در بازیگری!

6- غزل شاکری یکی از بدترین بازیهای عمرش را در «سارا و آیدا» انجام داده ولی با همین بازی ضعیف کاندیدای بهترین بازیگر نقش اصلی زن شده است!!! ایشان فرزند فرشته طائرپور رییس کانون تهیه کنندگان فیلم ایران است و طائرپور نیز روابط صنفی قوی با هیأت مدیره فعلی خانه سینما دارد.

7- «زیر سقف دودی» پوران درخشنده که فرسنگها از آثاری همچون «شمعی در باد» و «هیس…» فاصله دارد و ضعف در سناریو و کلیشه پردازی کارگردان کمدی ناخواسته برای اثر رقم زده در 6 رشته کاندیدا شده و از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی!!! در بخشهایی از فیلم تبلیغ گل درشت بانک پاسارگاد دیده می‌شد که سامانه ناکارآمد بلیت فروشی جشنواره هم به هولدینگ همین بانک تعلق داشت.

8- فیلم ارگانی «چراغهای ناتمام» که به لحاظ جلوه های ویژه جزو ضعیف ترین آثار است و سکانس برخورد یک قطار با یک خودرو را به ضعیف ترین شکل ممکن و حتی درنظر نگرفتن نیروی رانش و پرتابگر بعد از برخورد تصویرسازی کرده کاندیدای بهترین جلوه های ویژه میدانی شده است!!! این فیلم را مصطفی سلطانی آقازاده علی سلطانی رییس هیأت مدیره موسسه آوینی تولید کرده است.

9- «اسرافیل» که در طراحی چهره پردازی اثری است به شدت وامدار ظاهر طبیعی بازیگران کاندیدای سیمرغ چهره پردازی است.

10- امیر آقایی و نوید محمدزاده در حالی برای بازی در «بدون تاریخ بدون امضاء» کاندیدای بهترین بازیگری شده‌اند که هر دو نفر پیشتر شمایل شان در این فیلم را در آثاری مانند «چهارشنبه 19 اردیبهشت» و «ابد و یک روز» ایفا کرده بودند و کاراکترهای ایفاشده نه به خاطر بدعت که صرفا به خاطر شباهت به شخصیتهای سابق به آنها سپرده شده است.

11- کاندیدا شدن علی مصفا برای «تابستان داغ» به شدت غیرمنتظره است. مصفا نه تنها نتوانسته بود تصویری ملموس از مردی گرفتار بحرانهای خانوادگی را موثر ایجاد کند بلکه عدم پرداخت درست فیلمنامه، او را به سوی تیپی سوق داده بود که پیشتر در «خانه ای در خیابان چهل و یکم» و «گذشته» از او دیده بودیم.

12- کاندیدا شدن وحید جلیلوند برای فیلمنامه «بدون تاریخ بدون امضاء» که ریتمی به شدت کند دارد و نیمه پایانی آن هم کاملا کپی بردارانه از لحن سینمای فرهادی پیش می‌رود به شدت غریب است.

13-کاندیدا شدن دو فیلم «سارا و آیدا» و «یک روز بخصوص» در رشته جلوه های ویژه آن هم در شرایطی که هیچ کدام جلوه های ویژه میدانی خاصی ندارند خیلی عجیب است.




علی نصیریان: از بازداشت تهیه‌کننده “شهرزاد” حیرت‌زده‌ شدم/ حضورم در “شهرزاد۲” منتفی است

سینماروزان: علی نصیریان بازیگر پیشکسوت سینمای ایران که سال گذشته با حضور در نقش “بزرگ آقا”ی سریال “شهرزاد” در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت بعد از پشت سر گذاشتن بازی در این سریال در هیچ محصول نمایشی دیگری ایفای نقش نکرده است.

به گزارش سینماروزان پیشتر شایعاتی شنیده شده بود درباره حضور علی نصیریان به عنوان بازیگر سکانسهای فلاش بک در فصل دوم “شهرزاد” اما نصیریان حالا می گوید که هیچ نقشی در فصل دوم این سریال نخواهد داشت.

نصیریان با اشاره به اینکه این روزها بیشتر مشغول خواندن فیلمنامه های پیشنهادی است به سینماروزان گفت: برخلاف شایعات در “شهرزاد2” نیستم چون کاراکتر من در فصل اول سریال فوت می کند و دیگر معنا ندارد به سریال برگردم.

علی نصیریان درباره حضورش به صورت فلاش‌بک در فصل دوم “شهرزاد” بیان داشت: نمی‌شود کل زمان سریال را فلاش‌بک گذاشت چون بی‌معنی است. فقط می شود برخی جاها را فلاش‌بک گذاشت که آن هم به نظرم لازم نیست برای همین حضورم در فصل دوم “شهرزاد” منتفی است.

*بازداشت تهیه کننده “شهرزاد” حیرت‌زده ام کرد

این بازیگر 81 ساله در پاسخ به این پرسش سینماروزان که آیا خبر بازداشت تهیه کننده “شهرزاد”(اینجا را بخوانید) را شنیده و واکنش اش به این خبر چیست اظهار داشت: بله، این خبر را هفته قبل شنیدم و البته خیلی هم تعجب کردم. البته این بازداشت مربوط به مسائل اقتصادی و کاری خودش بود و ربطی به سریال “شهرزاد” نداشته است.

نصیریان درباره میزان شناختش از تهیه کننده بازداشتی اظهار داشت: تماسی با ایشان نداشتم و سر همین سریال «شهرزاد» چند دفعه ایشان را دیدم.

وی ادامه داد: ارتباط چندانی با این تهیه کننده نداشتم و فقط چند بار ایشان را دیدم؛ آدم معقولی به نظر می‌رسید و آن‌تایم بود. از نظر تسویه حساب آدم منظمی به نظر می‌رسید و حساب و کتاب تمامی عوامل را به خوبی داد. برای همین حیرت‌زده شدم از بازداشت ایشان که آن هم مربوط به مسائل اقتصادی‌شان بود که من درباره آن ابدا اطلاعی نداشتم.




بعد از روزبه بمانی⇐یغما گلرویی هم بازیگر شد

سینماروزان: پس از ورود برخی از بازیگران سینما به وادی خوانندگی و ورود برخی خوانندگان به وادی بازیگری حالا تعدادی از ترانه سرایان هم وارد وادی بازیگری شده اند.

به گزارش سینماروزان این روزها فیلم “ربوده شده” به کارگردانی بیژن میرباقری با بازی روزبه بمانی ترانه‌سرای موسیقی پاپ در یکی از نقشهای اصلی فیلم روی پرده است و یغما گلرویی ترانه سرایی که بیشتر ژستهای مخالف خوانی از او دیده ایم نیز بناست در فیلمی به نام “سارا و آیدا” بازی کند.

“سارا و آیدا” را مازیار میری می سازد و پیش از این حضور غزل شاکری، پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی در این پروژه قطعی شده بود.

فیلمنامه «سارا و آیدا» توسط امیر عربی به نگارش در آمده و مجری طرح این پروژه همایون اسعدیان است.

«سارا و آیدا» سومین همکاری میری و عربی پس از مجموعه تلویزیونی «گاو صندوق» و «سعادت آباد» محسوب می‌شود.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «سارا و آیدا دوستان صمیمی هستند که آبروی یکی از آنها به خطر افتاده و حالا باید به کمک هم شرایط را به حالت عادی بازگردانند، اما این دو دوست تا کجا پای یکدیگر می‌ایستند؟»




۲۷ سال بعد از موفقیت “گلنار”⇐قسمت دوم “گلنار” وارد پیش تولید شد⇔داستان خاله قورباغه و نوه‌های چندملیتی‌اش!

سینماژورنال: 27 سال بعد از تولید و روی پرده رفتن “گلنار” به تازگی مقدمات تولید قسمت دوم این اثر با عنوان “خاله قورباغه” و به کارگردانی مسعود کرامتی و تهیه کنندگی فرشته طائرپور فراهم شده است.

به گزارش سینماژورنال “گلنار” در سالهایی تولید شد و اکران گردید که سینمای کودک و نوجوان از جمله ژانرهای پرمخاطب سینمای ایران بود و شهروندان درگیر در فشارهای اقتصادی برآمده از جنگ تحمیلی در خلأ رسانه های سرگرم کننده به سینما به چشم یک سرگرمی‎‌ساز درجه اول نگاه می کردند.

در آن روزگار آن دسته از آثاری که می‌توانستند به اندازه بزرگترها توجه کودکان را هم به خود جلب کنند بازار خوبی داشتند و “گلنار” یکی از این آثار بود.

کامبوزیا پرتوی “گلنار” را براساس فیلمنامه‌ای از خودش و با همکاری مستقیم فرشته طائرپور که تهیه‌کنندگی کار را برعهده داشت به سرانجام رساند.

نتیجه کار هم نسبتا خوب بود و فیلم توانست توجه مخاطبان کودک را به خود جلب نموده و یکی از آثار پرفروش زمان خود باشد.

حالا نزدیک به سه دهه پس از ساخت “گلنار” فرشته طائرپور تهیه کننده فیلم، پیش تولید قسمت دوم را آغاز نموده است.

در قسمت اول “گلنار” که بازیگرانی چون شهلا ریاحی، محرم بسیم، اکبر دودکار و غزل شاکری در آن حضور داشتند و فرشته صدرعرفایی و علیرضا توپچیان نیز بازیگران عروسکی بودند، ماجرای گم شدن گلنار در جنگل و اسارت او توسط خاله خرسه را می دیدیم و البته کمکهای خاله قورباغه به او برای رهایی از این اسارت.

داستان 12 نوه خاله قورباغه که در نقاط مختلف دنیا پراکنده اند

حالا اما شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارند که در قسمت دوم “گلنار” این زندگی خاله قورباغه است که محور درام قرار گرفته است.

خاله قورباغه حالا سن و سالی ازش گذشته، به دوران سالخوردگی پای گذاشته و البته مادربزرگ شده است!

آن هم مادربزرگ 12 نوه با خصوصیات روحی مختلف که هر کدام از آنها نیز ساکن در یک نقطه دنیا هستند.

داستان “گلنار2” از آنجا آغاز می‌شود که این نوه ها برای دیدن مادربزرگشان عازم جنگل می‌شوند و حین این عزیمت و در نهایت حضور کنار مادربزرگ است که اتفاقات مختلفی را تجربه می‌کنند.

در نگارش “گلنار2” سعی شده است به برخی ویژگیهای شخصیتی کودکان امروزی توجه شود و طائرپور که نظارت مستقیم در پروسه نگارش داشته کوشیده در قالب شخصیت پردازی نوه های خاله قورباغه تعریضهای مختلفی را هم بزند به حال و هوای کودکان روزگار فعلی.

آخرین کار کودک طائرپور “نخودی” بود که شش سال قبل تولید شده و روی پرده رفت و بعد از آن طائرپور درامی کاملا مرتبط با دنیای بزرگسالان با نام “آینه های روبرو” را تولید کرد.

محصولی که منشأ تلویزیونی نداشته و صددرصد سینمایی است

به گزارش سینماژورنال “گلنار” محصول زمانی بود که وسایل تفریحی کودکان به شدت محدود بود و البته رسانه ملی هم روزی بیشتر از 2 ساعت برنامه کودک نشان نمی داد. در آن دوران “گلنار” می توانست به عنوان رقیبی قدرتمند برای سرگرم سازی کودکان خود را عرضه کند و مورد توجه قرار گیرد.

شاید اگر بخواهیم به بررسی محصولات کودکی از آن دوران بپردازیم که در دهه های بعد هم تولید شدند و موفقیتشان هم ادامه داشت ابتدا باید به “کلاه قرمزی” اشاره کنیم و بعد “شهر موشها” که البته هر دوی آنها یک تفاوت عمده با “گلنار” داشتند.

هم “کلاه قرمزی” و هم “شهر موشها” منشأ تلویزیونی داشتند اما “گلنار” محصولی کاملا سینمایی است.

“گلنار” در کنار نمونه هایی چون “دزد عروسکها” و “گربه آوازه خوان” جزو محصولات مستقل سینمای آن دوران بودند که در جلب مخاطب موفق عمل کردند.

حالا باید منتظر ماند و دید قسمت دوم “گلنار” که از ابتدا هم سینمایی بوده و منشأ تلویزیونی نداشته هم مانند “شهر موشها2” و فیلمهای مختلف “کلاه قرمزی” با توجه مخاطبان روبرو خواهد شد یا نه؟

این را هم باید درنظر داشت که با توجه به تولید و آماده سازی قسمتی تازه از “کلاه قرمزی” با عنوان “کلاه قرمزی و دوستان”، احتمالا “گلنار2” و “کلاه قرمزی و دوستان” دو رقیب اکران 95 خواهند بود.

گلنار
غرل شاکری در نقش “گلنار” در کنار “خاله قورباغه” در نمایی از “گلنار”




ترانه علیدوستی، شهاب حسینی و رفقا در اتاق گریم+عکس

سینماژورنال: سریال “شهرزاد” تازه ترین ساخته حسن فتحی از 28 مرداد به شبکه خانگی می آید.

به گزارش سینماژورنال این سریال درونمایه ای تاریخی-عاشقانه دارد و به مرور برخی از حوادث منتهی به کودتای 28 مرداد 32 می پردازد.

تقارن پخش اولین قسمت با هفته آخر مرداد نیز کاملا منطبق با مضمون سریال است.

در تازه ترین تصویر اجتماعی منتشر شده از این سریال ترانه علیدوستی، غزل شاکری، شهاب حسینی و مصطفی زمانی در اتاق گریم دیده می شوند.

اتاق گریم "شهرزاد"
اتاق گریم “شهرزاد”



فرشته طائرپور: بي انصافي است اگر نديده بگيرم “آينه‌هاي روبرو” را با همه موانع در دوران مديريت شمقدري ساختم/بي‌غيرتي است اگر فراموش كرده باشم كه شوراي صنفي نمايش وقت، انواع محدوديتهاي بي‌سابقه را در مسير تنفس فیلم ايجاد كرد

سینماژورنال: در اوضاع سیاست زده پیرامون ما که اغلب سعی می کنند با الصاق خود به سیاستمداران حاکم برای خویش نام و احیانا نانی دست و پا کنند هرازگاه با چهره هایی روبرو میشوی که سعی می کنند با مشی مستقل خویش و بر مدار اخلاق پیش بروند.

به گزارش سینماژورنال سینمای مملکت ما هم پر شده از چهره هایی که تا مدیری روی کار است زبان جز به تملق نمی گشایند و تا مدیر برکنار می شود است که سیاهه ایرادات وی را مرور می کنند.

با این حال هنوز هم هستند چهره های مستقلی که بی درگیری در سیاسی بازی و صرفا بر مدار منطق به ارزیابی کارنامه مدیریتی سینمای کشور می پردازند. از جمله این چهره ها فرشته طائرپور است؛ تهیه کننده بااخلاق سینمای ایران که تولید آثاری چون “گلنار”، “زن دوم” و “آینه های روبرو” را در کارنامه دارد.

طائرپور در یادداشتی که به بهانه اکران “آینه های روبرو” در فرانسه نگاشته به واقعه نگاری برخی اتفاقاتی که حین اکران فیلم در ایران رخ داد هم پرداخته است و در این واقعه نگاری به همان اندازه که از شورای صنفی نمایش دوران شمقدری بابت کارشکنیهایشان گلایه کرده این را هم گفته که آن فیلم را در دوران مدیریت شمقدری ساخته و اکران کرده و بخاطرش جایزه گرفته است.

سینماژورنال با امید اینکه بخش اصلی سینماگران ما به هنگام موضع گیریهای خود بکوشند مانند طائرپور نیمه های پر و خالی لیوان را با هم ببینند یادداشت فرشته طائرپور را ارائه می دهد.

آغاز اکران “آینه های روبرو” با 30 سالن در فرانسه بدون ایرادگیری صاحبان سینما

پخش كننده فرانسوي مي گويد كه با ٣٠سالن اكران “آينه هاي روبرو” را در پاريس و شهرهاي ديگر آغاز مي كند و اميدوار است كه با ٩٠سالن ادامه دهد.
بيش از چهارسال از توليد فيلم گذشته، در بيش از ٢٠٠ فستيوال جهاني شركت كرده، اما نه پخش كننده و نه هيچ صاحب سينمايي در فرانسه، با شانه هاي بالا كشيده، نگفتند كه فيلم جديد نيست، ستاره ندارد، به زبان ديگري است و زيرنويس دارد، مخاطبش خاص است، كارگردانش از مشاهير نيست و بهانه هايي از اين قبيل كه به كرات با طرح آنها، فيلم هاي ايراني در خاستگاه خودشان خاكستر مي شوند.

اینجا جلسات معرفی آثار قبل از اکران برگزار میشود و نه بعد از آن

٣٠ سالن با همت و جديت پخش كننده، دارند آماده اكران مي شوند؛ من و نگار آذربايجاني(كارگردان) دعوت شده ايم تا يك هفته قبل از اكران به پاريس و نانت بياييم براي مصاحبه هاي معرفي و نقد فيلم (كه در اينجا پيش از اكران اتفاق مي افتد نه چند ماه بعد از آن)؛ براي فيلم پوستر زده اند و تبليغ كرده اند؛ آنونس فيلم از مدتي پيش در سينماها دارد نمايش داده مي شود.

سینما آزادی بعد از یک هفته میخواست سرگروه بشود اما شورای صنفی مخالفت کرد
ياد اكران فيلم در ايران مي افتم. ده ها قيد به دست و پاي نداشته اش بستند و گفتند فقط ٦ سالن؛ شهر قم كه مي خواستم شهر آغازگر اكران باشد تا مرا براي تندترين برخوردهاي احتمالي آماده كند، به دستور مسئول وقت ارشاد!!! قبل از اولين سئانس نمايش، سردرهاي سينما را پايين كشيد و جلسه نقد و بررسي اش را منتفي كرد؛ از ارشاد تهران به شهرستانها گفته شده بود فتيله فيلم طائرپور را پايين بكشيد؛ سينما آزادي بعد از اولين هفته نمايش، با ديدن استقبال مخاطبان پيشنهاد داد كه سرگروه بشود، شوراي صنفي نمايش وقت مخالفت كرد؛ سينماسپيده كه به خواست من و بخاطر دانشجويان از همان ابتدا نيم بها اعلام شده بود،از ميزان مراجعه مخاطبان تكراري شگفت زده شده بود.

صداوسیما ضمن تحسین فیلم 80 تیزر حمایتی داد به شرط آن که…

سازمان صدا و سيما ضمن تحسين فيلم اعلام كرد عليرغم غيرقابل پخش بودن فيلم از شبكه هاي تلويزيوني ايران ٨٠ تيزر حمايتي ١٥ ثانيه اي به فيلم مي دهد به شرط آنكه تصويري از شخصيت ترنس فيلم در آن نباشد و لذا تيزر فيلم شد صرفا صداي دو بازيگر روي فهرست اسامي فستيوال هايي كه فيلم در آنها شركت كرده و درخشيده بود در ميان برنامه هايي كه پرمخاطب نبودند؛ نقدهاي حاميانه خبرنگاران و منتقدان مطبوعاتي و رسانه اي، تنها مايه دلگرمي بود…

فيلم در همان ٦سالن، ١٠٠روز روي پرده ماند بي آنكه فروشش به نسبت سئانس هاي چرخشي و سرگرداني كه داشت افت كند.

بی انصافی است اگر ندیده بگیرم که “آینه های روبرو” را در دوران شمقدری ساختم

بي انصافي است اگر نديده بگيرم كه به هر حال “آينه هاي روبرو” را با همه ريسك ها و مشقت ها و موانع، در دوران مديريت شمقدري ساختم و اكران كردم و بخاطرش جايزه هاي مهمي هم گرفتم…

آینه های روبرو
غزل شاکری و شایسته ایرانی در نمایی از “آینه های روبرو”

بی غیرتی است که فراموش کرده باشم شورای صنفی نمایش وقت محدودیتهای بی سابقه ای را برای اکران ایجاد کرد

همانقدر هم بي غيرتي است اگر فراموش كرده باشم كه شوراي صنفي نمايش وقت، بعنوان عامل فعل ارشاد، آگاهانه و عامدانه در گلوگاه اكران، انواع محدوديت هاي بي سابقه را در مسير تنفس “آينه هاي روبرو” ايجاد كرد.

اگر نورچشمی بودم…

شك ندارم كه اگر تهيه كننده “آينه هاي روبرو” يكي از نورچشمي هاي آن دوران بود، ده ها ارگان و سازمان ذيربط و بي ربط پشت سرش صف مي كشيدند و آن را بمثابه پرچم يك فيلم مثال زدني، كه توانسته بدون لغزش، به يكي از حادترين موضوعات اجتماعي بپردازد، بالاي سر مي گرفتند.

شورامردانی که مشغول خوش خدمتی بودند

شورا-مرداني كه در آن ايام، بجاي خدمت به فيلم ها و مخاطبان و سينما، صرفا مشغول خوش خدمتي به ارشادي بودند كه “خانه سينما” را بسته بود، اصلا برايشان مهم نبود كه فيلم هايي مانند “آينه هاي روبرو” حق چه نوع اكراني را دارند؛ برايشان تكاليف مديريت دولتي در قبال تهيه كنندگان اين نوع فيلم هاي اجتماعي (بخصوص با استعداد جلب مخاطب) قابل درك و مطالبه نبود؛ برايشان تعريفي از وظايف و حساسيت هاي كار صنفي، حتي در حق رقيب و مخالف، وجود نداشت.

کارنامه شما باقی مانده و البته “آینه های روبرو” هم مانده است

امروز آنها مجال ميدانداري شان به اتمام رسيده و از پشت ميزهاي تصميم گيري رفته اند، اما كارنامه شان مانده است و خواهد ماند.

“آينه هاي روبرو” هم مانده است و راهي را ادامه مي دهد كه آنها مي خواستند سد كنند…و هميشه آنچه مي ماند، مهم تر است.




بازیگر زنی که در جشن تصویرسال به همخوانی پرداخته بود: برای این اجرا تمرین چندانی نداشتم/ اجرای قطعه ای از محمد نوری، انتخاب خودم بود

سینماژورنال: غزل شاکری هنرمند محجوبی است که هرچند به واسطه مادرش فرشته طائرپور وارد حیطه بازیگری شد اما در سالهای اخیر سعی کرده توانایی های خویش را به عنوان یک هنرمند مستقل به نمایش بگذارد.

شاکری که علاوه بر تجربیاتش در بازیگری و طراحی صحنه، در زمینه موسیقی هم فعالیتهایی داشته است در جشن تصویرسال 93 با اجرای یکی از ترانه های محمد نوری هنر خود در همخوانی را به نمایش گذاشت.

غزل شاکری که در این قطعه با همراهی حمید هاشمی به اجرای “آرزوها”ی محمد نوری پرداخته بود در گفتگو با سینماژورنال درباره کیفیت این اجرا می گوید: این اجرا کاملا اتفاقی بود و البته کاملا دلی. برای اجرا تمرین چندانی نداشتم ولی سعی کردم کارم را به صورت درست انجام دهد.

وقتی صمدیان دعوت به همکاری کرد با جان و دل پذیرفتم

وی ادامه می دهد: من از مدتها قبل یعنی زمانی که کودک بودیم به سیف ا.. صمدیان ارادت داشتم و همواره نیز این افتخار را داشتم که به عنوان مهمان در جشن تصویرسال که به همت ایشان آبرومندانه برگزار می شود شرکت کنم.

شاکری می افزاید: صمدیان در همه این سالها کوشیده جشن تصویرسال را به طور مستقل و بی وابستگی های معمول برگزار کند و برای همین شخصا به عنوان یک شاگرد سعی کردم وقتی از من دعوت به همکاری کرد با جان و دل بپذیرم.

اجرای قطعه ای از محمد نوری، انتخاب خودم بود

بازیگر “آینه های روبرو” درباره اجرایش در جشن تصویرسال اظهار می دارد: انتخاب قطعه ای از قطعات ماندگار محمد نوری انتخاب خودم بود چون فکر میکردم قطعه ایست که هم خودم به آن علاقه دارم و هم اینکه بسیاری از ایرانیان با آن خاطره دارند.

وی تاکید می کند: من کارم را واقعا دلی اجرا کردم و امیدم این بود که کارم به دل مخاطبان بنشیند.

غزل شاکری
غزل شاکری در نمایی از “آینه های روبرو”

وقتی تلاش لازم را برای انجام کار انجام میدهی حس خوبی نسبت به خودت و اثر پیدا میکنی

این بازیگر با بیان اینکه همواره و در همه کارهایش تلاش می کند کیفیت مطلوبی ارائه نماید به سینماژورنال می گوید: همواره سعی میکنم آنچه در توان دارم را برای کارهایم خرج کنم. چه زمانی که مشغول بازیگری در سینما هستم چه زمانی که در تئاتر هستم و چه زمانی که برای اجرای ترانه ای از محمد نوری روی سن می روم تلاش می کنم کارم را به شکل صحیح انجام دهم.

غزل شاکری که این روزها مشغول بازی در سریال تازه حسن فتحی با عنوان “شهرزاد” است تاکید کرد: وقتی تلاش لازم برای انجام یک کار را انجام میدهی حس خوبی نسبت به خودت و اثر پیدا می کنی و البته معمولا نتیجه کار هم لذت بخش است.




آوازخوانی بازیگر زن “آینه‌های روبرو” در خانه هنرمندان ایران!

سینماژورنال: مراسم پایانی دوازدهمین جشن تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر عصر جمعه‌ سرد نیمه‌ اسفند ماه 1393 در حالی برگزار شد که چند اتفاق جالب در این مراسم افتاد.

به گزارش سینماژورنال اتفاق اول این جشن که دبیری آن را سیف ا.. صمدیان برعهده داشت اجرای مراسم توسط مهدی پاکدل بازیگر سینما و تلویزیون است که اخیرا حضورش در “محمد(ص)” مجیدی و در نقش “عبدالمطلب” مورد توجه قرار گرفته.

آقای بازیگر و فروش روزنامه باطله
پیش از آنکه مهدی پاکدل به‌عنوان مجری به صحنه بیاید فیلمی از 20 سالگی‌اش روی پرده نشان داده شد که به شرح و تفصیل ماجرای فروختن روزنامه‌های باطله می‌پرداخت. بعد در یکی دیگر از فیلم‌های نمایش داده شده در این مراسم، ماجرای تلخ فروختن ماهنامه‌‌های “تصویر” به‌عنوان کاغذ باطله روی پرده رفت.

حضور همخوانان زن

اتفاق دوم مربوط می شد به اجراهای زنده موسیقی در این مراسم.  سه اجرای زنده موسیقی به سرپرستی فردین خلعتبری در این مراسم صورت گرفت که در دو اجرا خوانندگان زن حضور داشتند.

به گزارش سینماژورنال قطعه‌ اول که موسیقی محلی فومن بود “سیاه ابران” نام داشت که با همخوانی روزبه مهر و بهرخ شورورزی اجرا شد. روزبه مهر پیش از این در نمایش “ترانه های محلی” محمد رحمانیان هم به اجرا پرداخته بود. بهرخ شورورزی هم نفر برگزیده بانوان آواز خوان در جشنواره بسطامی بوده است. بهنام ابوالقاسم در این قطعه به عنوان نوازنده پیانو حضور داشت.

بازیگر “آینه های روبرو” ترانه محمد نوری را خواند

اما جذابترین اجرا مربوط می شد به قطعه دوم که در آن قطعه “آرزوها”ی محمد نوری با همخوانی حمید هاشمی و غزل شاکری بازیگر فیلم متفاوت “آینه های روبرو” بازخوانی شد.

این بازیگر که سالهاست به عنوان دوبلور و خواننده هم فعالیت دارد به عنوان همخوان در اجرای قطعه ای از نوری که با مطلع “چی میشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره…” حضور داشت؛ قطعه ای که بار نوستالژیک فراوانی برای مخاطبان ایرانی دارد و شاید همین باعث شد مخاطبان به لحاظ احساسی به شدت با آوازخوانان همذات پنداری کنند.

قطعه سوم را هم روزبه مهر به‌تنهایی با پیانوی بهنام ابوالقاسم اجرا کرد

ماجرای کیارستمی و بچه فرغون به دست

به گزارش سینماژورنال اما اتفاق سوم مراسم خاطره ای بود که محمود کلاری داور بخش فیلم این جشن درباره همکاری با عباس کیارستمی بیان کرد. وی گفت: یک روز با کیارستمی در جاده داشتیم می آمدیم بچه‌ای را دیدیم که با فرغون علفی از عرض جاده عبور می‌دهد؛ کیارستمی گفت این بچه را می‌بینی با پیراهن چرک و حجم علفی که حمل می‌کند اگر این را در فیلم بیاوریم، می‌گویند که ساختگی است.

خلعتبری دست از موسیقی بردارد و بیاید عکس بگیرد

اتفاق چهارم مربوط می شد به تقدیر از فردین خلعتبری. به پاس قدرشناسی از خلعتبری به او دوربینی اهدا شد و سیف ا.. صمدیان دبیر جشن تصویر سال به وی گفت: ما دوربینی هدیه داده ایم که که دست از پیانو زدن بردارد و سال دیگر بیاید به‌عنوان عکاس در تصویر سال شرکت کند.