1

علی ژکان کارگردان فیلم‌های #مادیان و #سایه_به_سایه متذکر شد: فارابی نیاز به نوسازی در ساختار دارد!/چرا برخی افراد همواره در فارابی شاغل هستند و نمی‌توان تغییرشان داد؟؟/چرا تصمیم‌گیرندگان شوراهای فارابی تغییر نمی‌کنند؟

سینماروزان: اگرچه به تازگی تغییراتی در بنیاد سینمایی فارابی رخ داده است، اما کمتر دیده‌ام که با تغییر مدیران تحولی رخ دهد، چراکه ساختار فارابی همچنان همان ساختار قدیمی است و اکثر افرادی که در شورا‌ها تصمیم‌گیرنده هستند، تغییری نکرده‌اند.

علی ژکان کارگردان باسابقه سینما با بیان مطلب فوق به خبرگزاری تسنیم گفت: فارابی نیاز به نوسازی در ساختار دارد و امیدوارم مجید زین‌العابدین بتواند این کار را انجام دهد. البته بنیاد سینمایی فارابی بدنه‌ای دولتی دارد و در نتیجه برخی افراد همواره در آنجا شاغل هستند و نمی‌توان تغییرشان داد. واقعا چرا باید برخی افراد بدون هر گونه خلاقیت سال‌ها در فارابی مسئولیت داشته باشند؟؟

کارگردان فیلم‌های مادیان و سایه به سایه بیان داشت: چرا سیاست مشخصی در سال‌های اخیر در این بنیاد وجود نداشته است؟ سابقاً یک دفترچه سیاست‌ها وجود داشت که مدیران سینمایی فارابی سیاست‌های سال بعد خود را در آن اعلام می‌کردند و فیلمسازان از اولویت‌ها مطلع می‌شدند، اما ظاهراً دیگر چنین دفترچه‌ای هم وجود ندارد یا اگر هم موجود است، من آن را ندیده‌ام!!بماند که خبری از سینماگران باسابقه در پروژه های فارابی نیست.

علی ژکان با اشاره به مهجوریت سینمای کودک مخاطب‌پسند در سال‌های اخیر و اصرار بر برگزاری جشنواره کودک با آثار عمدتا ضدمخاطب گفت: برخی نهاد‌ها هستند که شعار حمایت از سینمای کودک را سر می‌دهند، اما در عمل اقدامی نمی‌کنند و حمایت‌شان در سطح شعار باقی می‌ماند. تمایل بخش خصوصی به سمت سرمایه‌گذاری در حوزه فیلم‌های تجاری و گیشه‌پسند است، به همین دلیل به سمت حمایت از سینمای کودک و نوجوان نمی‌آید. به علاوه اینکه اکنون هزینه‌های تولید یک فیلم در سینما بسیار بالاست و این وضعیت دیگر با چند سال پیش قابل قیاس نیست.

علی ژکان
علی ژکان

کارگردان چهره به چهره تاکید کرد: فیلمی که پنج سال پیش می‌توانستید با ۸۰۰ میلیون تومان بسازید، اکنون برای ساختنش باید بین ۱۰‌الی ۱۲ میلیارد تومان هزینه کنید. کدام بخش خصوصی حاضر است چنین هزینه‌ای را صرف ساخت فیلم کودک و نوجوان کند؟ اصلاً در صورت تولید، فیلمش را در کدام سینما می‌تواند اکران کند؟ چگونه می‌تواند سرمایه ساخت خود را بازگرداند؟

او با اشاره به فقدان حمایت های مناسب در اکران آثار کودک بیان داشت: معمولاً سه، چهار سینما را به صورت سانسی به اکران فیلم‌های کودک و نوجوان اختصاص می‌دهند، اما این اکرانی نیست که بتوان از نظر بازگشت سرمایه روی آن حساب کرد. برخی پردیس‌ها و مجتمع‌های سینمایی مطرح و قابل توجه وجود دارند که آن‌ها هم کمتر پیش آمده به جز فیلم‌های خودشان، فیلمی اکران کنند.




کارگردان “سایه به سایه” و “مادیان” مطرح کرد⇐دوران طلایی دهه شصت فارابی را کسانی رقم زدند که پیش از انقلاب به مرز پختگی رسیده بودند!/در سال‌های اخیر فارابی به جایی بدل شده که بودجه‌ای هنگفت را صرف دستمزد عده‌ای آدم خاص می‌کند!/مدیران سال‌های اخیر فارابی مانند کشاورزان فصلی، فقط فصل درو که زمان برگزاری جشنواره‌ها است سر کار خود حضور می‌یابند!/مدیران فارابی بودجه هنگفت را بابت جشنواره کودک گرفتند ولی حتی بابت دی‌سی‌پی آثار هم یک ریال خرج نکردند!!

سینماروزان/احمد محمداسماعیل: علی ژکان کارگردان فیلم‌هایی همچون “مادیان” و “سایه به سایه” به مرور مشکلات سال‌های اخیر فارابی پرداخت.

به گزارش سینماروزان علی ژکان گفت: در سال‌های اخیر که فارابی متولی جشنواره کودک شده، نزدیک به ایام برگزاری این جشنواره یک سری فعالیت‌هایی صورت می‌گیرد و تمام می‌شود تا سال بعد. فارابی به مجموعه‌ای بدل شده که یک نگاه فصلی مثل کشاورزی دیم به سینما دارد و فقط فصل درو بر سر کار خود حضور پیدا می‌کند، مشخص است که نمی‌تواند هدایتگر سینمای حرفه‌ای و جدی ایران باشد. فارابی بیشتر حالت تماشاچی به خودش گرفته است و شکل کارمندی پیدا کرده است.

ژکان ادامه داد: این مجموعه تبدیل به جایی شده که یک عده‌ آدم خاص در آن استخدام شده‌اند و بعد از مدتی بازنشسته می‌شوند و باعث تاسف است که باید یک بودجه قابل توجهی را صرف همین امور جاری و دستمزد و عیدی و پاداش مدیران و عوامل فارابی کرد. اگر قرار بر این رویه باشد که ما ادارات عریض و طویل مفیدتری در سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داریم. بنیاد فارابی تاسیس شد که مثل وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی نباشد و حلقه اتصالی برای همه بخش‌ها از جمله بخش خصوصی به جریان حاکم در سینما باشد. واقعا بناست فارابی هم کاملا به یک بنیاد اداری با ساختار کارمندپرور باشد، وزارت ارشاد هم می‌تواند کارش را انجام دهد و لزومی به این دست از نهادها نیست. تازه من فکر می‌کنم ظرف سال‌های اخیر یک بخشی که به شکل قراردادی در این مجموعه فعال بودند، تعدیل شدند.

کارگردان “دخترک کنار مرداب” افزود: متاسفانه مدیران قبلی این سازمان هیچ آشنایی و سنخیتی با سینما نداشتند و با جرات می‌توانم بگویم که هیچ اطلاعی از مسائل جاری در سینما میان صحبت‌های آن‌ها دیده نمی‌شد. اصلا بحث من خوب یا بد بودن مدیریت این افراد در سمت‌های خود نیست که آن هم در جای دیگری قابل بحث است اما موضوع ناآشنایی آن‌ها با مقوله سینما و موضوعات مرتبط با آن است. طبیعی است وقتی هنرمندان و اهالی آن حرفه را نمی‌شناسید قطعا عملکرد خوبی هم در این سمت ارائه نخواهید کرد. ما از زمان مرحوم سیف الله داد دیگر مدیری از جنس سینما بر این مسند ندیده‌ بودیم و تنها امید ما این است که مدیر جدید به تمام ابعاد مسئولیتی خود در سینما آگاه باشد. ما در سازمان سینمایی علاوه بر اینکه مشکل جدی در تولید که وظیفه فارابی است، داریم، در شوراهای پروانه ساخت و نمایش و معاونت‌ها و تمام ارکان نیاز به بازنگری و اصلاح قوانین داریم.

ژکان درباره مدعیات مرتبط با دوران طلایی فارابی در دهه شصت اظهار داشت: بعد از انقلاب اسلامی، محمد بهشتی و مسئولان وقت تصمیم گرفتند مرکزی دایر کنند که در آن مقوله فیلمسازی به صورت جدی آغاز شود و با دعوت از همه اهالی سینما که در ایران مانده بودند این هنر را دوباره احیا کنند. به همین دلیل با دعوت از کارگردانان، تهیه‌کنندگان و دست‌اندرکاران سینما، فارابی را در سال ۶۲ پایه‌گذاری کردند. این عزیزان با من هم از دوران “سربداران” آشنا بودند و خواستند که در این راه با آن‌ها همراه شویم و ایده‌های خود را مطرح کنیم. در آن دوران فارابی نقش اساسی را در بازسازی سینمای پس از انقلاب اسلامی ایفا کرد و به نوعی سینما دوباره جان گرفت. این نکته هم قابل اهمیت و توجه است که جوان‌هایی که در آن زمان در بنیاد فارابی جمع شدند همه پیش از انقلاب به مرز پختگی رسیده بودند و یک ظرفیت بالقوه‌ای در آن‌ها وجود داشت که با حمایت فارابی بالفعل شد. سینماگرانی که در دهه ۶۰ کار خود را با فارابی آغاز کردند کسانی بودند که نسل اول سینما را درک کرده بودند و از آن‌ها به عنوان پدران هنری خود سرمشق گرفته بودند. ما چند نفری که در آن زمان در فارابی به عنوان نفرات اول شروع به کار کردیم از جمله کیانوش عیاری، مسعود جعفری جوزانی محمدعلی سجادی و دیگرانی که بودند، میوه‌های رسیده‌ای محسوب می‌شدند که باید به ثمر می‌نشستند که این اتفاق توسط بنیاد تازه تاسیس فارابی رقم خورد. من اعتقاد دارم این ظرفیت و پتانسیل نیروی جوان و پخته بود که دست به دست فارابی داد و آن دوران طلایی دهه شصت اتفاق افتاد. این سینماگرانی که بعد از نقلاب اسلامی شکوفا شدند همان کسانی بودند که پیش از انقلاب در آن وضعیت فیلم فارسی به سینمای جدی و عمیق فکر می‌کردند و دغدغه ساخت تولیدات درجه یک هنری را داشتند. در اواخر دهه ۴۰ یک روشنایی با وجود آدم‌هایی مثل بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، داریوش مهرجویی و کامران شیردل به سینمای ایران آمد و باعث شد تا این رویه در پس از انقلاب ادامه پیدا کند. وجه غالب سینما در پیش از انقلاب فیلم‌فارسی‌هایی بود که ساخته می‌شدند و بدنه اصلی سینما را تشکیل می‌دادند. در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ این سینماگران دغدغه‌مند با چه مشقت و رنجی فیلم‌شان را می‌سازند و در حقیقت نطفه سینمای جدی را در ایران شکل می‌دهند. حالا پس از انقلاب این نسل با مجموعه فارابی یک ترکیبی را تشکیل می‌دهد که باعث پایه‌گذاری امر سینما در کشور می‌شود.

کارگردان “چهره به چهره” گفت: فارابی مدام شعار حمایت از سینمای کودک سر می‌دهد اما در عمل هیچ حمایتی از بخش خصوصی در این حوزه نمی‌کند و یک ریال از بودجه این حوزه را صرف فیلم‌های کودک و نوجوان بخش خصوصی نمی‌کند. ما قبل از شروع جشنواره کودک اعلام کردیم که در مضیقه مالی قرار داریم و برای اتمام فیلم و فرستادن آن به جشنواره نیازمند کمک فارابی هستیم اما اعلام کردند که توان کمک و حمایت مالی را به هیچ عنوان ندارند. فارابی مدت‌هاست که اعلام بی‌پولی و نداری می‌کند و حتی به فیلم ما که در جشنواره کودک نیز حضور داشت هیچ اعتنایی نداشتند. از همه دردآور‌تر آنجاست که مدیران فارابی بودجه هنگفت را بابت جشنواره کودک گرفتند ولی حتی بابت دی‌سی‌پی آثار هم یک ریال خرج نکردند!! ما برای اکران فیلم‌هایمان در سینماهای جشنواره کودک با بودجه هنگفت باید دی‌سی‌پی فیلم را هم خودمان با هزینه شخصی آماده کنیم و به جشنواره تحویل دهیم تا آن‌ها اکران کنند و در نهایت هم هیچ توجهی به ما نشود. ما در بخش خصوصی به نوعی دیوانگی کردیم که به سراغ ساخت فیلم در حوزه کودک رفته‌ایم ولی حداقل توقعی که از نهادی مثل فارابی وجود دارد این است که به شعارهای خودش توجه داشته باشد نه اینکه در تولید و اکران فیلم‌های کودک و نوجوان هم که فعلا دارای مسئولیت است هیچ نقشی ایفا نکند. در اکران و پخش هم سینمای کودک کاملا یتیم و بی‌پدر است و شما در نظر بگیرید که با این حجم از تولیدات پشت در اکران مانده چه بلایی به سر سینمای کودک خواهد آمد. امیدوارم با توجه به شرایط جدید سازمان سینمایی سیاست‌هایی اتخاذ شود که در نهایت سینما از قبل آن‌ها متنفع شود و این دوران رخوت و بی‌جانی سینما بالاخره به پایان برسد.




علی ژکان با انتقاد از به‌هم‌ریختگی اکران اظهار داشت⇐مدیریت فیلمفارسی بازار سینما را در اختیار گرفته و به فیلمهای غیرخودی سالن نمی‌دهد!!/شرایط سیاسی-اجتماعی هم قوز بالای قوز شده و شکستی سنگین را برای آثار فرهنگی رقم زده!/سی سال قبل “مادیان” را در دل موشک‌باران اکران کردند و حالا “اولین امضاء…” را در شرایطی اکران کرده‌اند که کمتر کسی دل و دماغ سینمارفتن دارد!

سینماروزان: علی ژکان کارگردان قدیمی سینمای ایران تازه‌ترین فیلمش “اولین امضاء برای رعنا” را در آستانه جشنواره و در روزهایی پرده فرستاده که به زمان مرده اکران شهره است و در یک روند قابل پیش‌بینی، فیلمش توجهی هم برنینگیخته!

ژکان با انتقاد از پروسه‌ای که در اکران فیلم بر او تحمیل شده به “ایسنا” گفت: اکران فیلم «اولین امضا برای رعنا» به این دلیل بود که به نظر می‌رسید وضعی بهتر از این وجود نخواهد داشت.

علی ژکان درباره دلیل اکران این فیلم در چند هفته مانده تا جشنواره فجر و نیز اوضاع و احوال روزهای اخیر جامعه بیان کرد: در شرایطی هستیم که از وضعیت و موقعیت اکران در سینما همه آگاهیم هستیم و اینکه فیلم «اولین امضا برای رعنا» در این شرایط اکران شده خیلی به انتخاب من وابسته نبود. آنچه در اختیار من است انصراف از اکران بود، اما فکر کردم وضع بهتر از این وجود نخواهد داشت، چون ظرفیت نمایش فیلم‌های سینمایی حداکثر ۷۵ فیلم در سال است.

او با اشاره به اینکه تعداد زیادی فیلم هر سال به اصطلاح در اکران می‌سوزند، گفت: میزان کلی تولید فیلم در طول سال حدود یکصد فیلم است و تقریبا ۲۵ فیلم پشت صف اکران باقی می‌مانند. من هم که سه سال قبل این فیلم را ساختم، به اندازه سه تا ۲۵ تا پشت اکران بودم، به همین دلیل می‌گویم که از نظر ظرفیت نمایشی تناسبی با حجم تولید نیست و هنوز ظرفیت‌های مثل VOD هم به درستی و گسترده راه‌اندازی نشده‌اند که برای نمایش فیلم‌ها راهگشا باشند.

ژکان ادامه داد: به این شرایط اضافه کنید حاکمیت سالن‌دارها و صاحبان سینماها را  که در انتخاب فیلم‌ها نقش دارند و این مدیریت فیلمفارسی که بازار سینما را در اختیار دارد و به فیلمهای غیرخودی سالن نمی‌دهد، کار را برای اکران فیلم‌های فرهنگی و هنری سخت‌تر می‌کند.

او با تاکید بر اینکه در این شرایط کسانی که داعیه فیلم‌های فرهنگی هنری دارند کار برایشان سخت است، گفت: علاوه بر این‌ها شرایط امروز سیاسی و اجتماعی هم به قول قدیمی‌ها قوز بالای قوز شده و خیلی ها دل و دماغ و رمقی ندارند تا به سینما بروند، بویژه برای فیلم‌هایی که از ستاره‌های تجاری سینما هم بهره نبرده‌اند. در نهایت نتیجه چنین اکرانی معلوم است که به شکست مطلق در گیشه منجر می‌شود.

کارگردان فیلم‌های «سایه به سایه» و «مادیان» در پایان بیان کرد: یادم می‌آید ۳۰ سال قبل هم که فیلم «مادیان» را اکران کردم زمان موشک‌باران بود و شرایطی سختی را تجربه کردیم ولی هنوز براساس اصولی که به آن اعتقاد دارم کارم را انجام می‌دهم. هنرمندی که اثری خلق می‌کند دوست دارد دیگران را دعوت به دیدن کند و الان انتقادم بیشتر به عدم عدالت و وجود شرایط منفعت‌طلبانه و سودجویانه در سینماست؛ به هر حال با وجود تمام شرایط اجتماعی‌ای که شاهدش هستیم انسان ناگزیر است زندگی کند و دنبال ایجاد شرایط بهتری باشد تا به بقای خود ادامه دهد. من این روزها بیشتر یاد فیلم «زیر درختان زیتون» عباس کیارستمی می‌افتم که درباره زلزله رودبار بود و تلاش می‌کرد بگوید تا جوانه‌های زندگی باید همیشه رشد کند.




اظهارات یک کارگردان قدیمی سینما در اعتراض به پشت خط اکران ماندن ۳ ساله فیلمی که از ریاضت اقتصادی اهالی فرهنگ میگوید⇐مدیر فارابی(تابش) دستور داد که فیلمم را تیرماه در گروه فرهنگ اکران کنند ولی قائم مقام فارابی(ایل بیگی) نپذیرفت!!/رییس شورای صنفی نمایش، یکشنبه قبل تماس گرفته و میگوید فیلمت را چهارشنبه اکران کن!!!/کدام دیوانه‌ای در جهان وجود دارد که به فاصله ۲ روز فیلمش را اکران کند!؟

سینماروزان: داستان دردسرهایی که فیلمهای خلاف جریان اصلی سینما برای اکران با آن مواجه میشوند همچنان ادامه دارد و مدام گلایه های صاحبان چنین آثاری طرح میشود بدون اینکه راه حلی عملی از سوی مدیران سینما برای حلش اندیشیده شود.

علی ژکان کارگردان قدیمی سینمای ایران که سابقه ساخت آثاری همچون “مادیان” و “سایه به سایه” را در کارنامه دارد سه سال پیش فیلمی به نام “اولین امضاء برای رعنا” را با نقد ریاضت اقتصادی حاکم بر اهالی فرهنگ ساخت که مدتهاست پشت خط اکران مانده.

ژکان با انتقاد از شرایط پیش آمده برای اکران فیلمش به “مهر” گفت: برای حل مشکل اکران به بنیاد سینمایی فارابی مراجعه کردم تا به کمک فیلم بیاید، چراکه ۵۰ درصد از مالکیت این فیلم متعلق به این بنیاد است. پیرو درخواستی که من دادم مدیر فارابی(علیرضا تابش) بلافاصله نامه‌ای داد که «اولین امضا برای رعنا» در سرگروه سینمافرهنگ که متعلق به فارابی است، در تیرماه اکران شود. نامه که صادر شد، قوت قلبی به من داد و من به پخش‌کننده فیلم(نیمروزفیلم) هم این موضوع را اطلاع دادم، تا مواد تبلیغی «اولین امضا برای رعنا» را آماده کنیم. خودم هم دست به کار شدم و تیزرها را ساختم.

ژکان با اشاره به مخالفت قائم مقام فارابی با اکران فیلمش افزود: بعد از آماده سازی تیزرها به من گفتند مسئول اکران فیلم قائم مقام فارابی(حبیب ایل بیگی)است و به اعتقاد ایشان در حال حاضر شرایط اکران مهیا نیست، چون فیلم‌های دیگری در نوبت اکران قرار دارند! در این زمان من عنوان کردم که اگر اکران فیلم‌ها بر اساس زمان تولید است، فیلم من خیلی زودتر تولید شده، اما شما فیلمی را اکران می‌کنید که تنها ۶ ماه از زمان ساخت آن می‌گذرد. ضمن اینکه برخی از فیلمسازان به نشان دادن برخی ابتذال‌های رایج در فیلم‌هایشان تن نمی‌دهند، بنابراین وظیفه بنیاد سینمایی فارابی این است که از چنین فیلم‌هایی حمایت کند.

ژکان با اشاره به دریافت پیشنهاد اکران در فصل مرده ابتدای محرم گفت: جالب است که بگویم محسن امیریوسفی رئیس شورای صنفی نمایش، یکشنبه هفته گذشته با من تماس گرفت و گفت می‌توانی چهارشنبه فیلمت را اکران کنی؟

ژکان ادامه داد: دو روز به من فرصت دادند فیلم را آماده اکران کنم، اما کدام دیوانه‌ای در جهان وجود دارد که به فاصله ۲ روز فیلمش را اکران کند!؟ آن هم فیلمی که بخشی از بودجه آن را خودم تقبل کرده‌ام؟ این چه حمایتی است؟

این کارگردان افزود: اگر «اولین امضاء برای رعنا» را به این شکل اکران می‌کردم ممکن بود نفروشد و آنگاه استدلال می‌آوردند که «ما همواره می‌گوئیم که فیلم‌های هنری نمی‌فروشد، پس بهتر است فیلم‌های تجاری ساخته شود» به همین دلیل تن به اکران ندادم.

علی ژکان خاطرنشان ساخت: دولت که متولی برنامه‌ریزی است، اساساً برای اکران آثار میانه برنامه‌ای ندارد. این سینما، سینمایی است که فیلم‌هایش با بودجه متعارف و اصول حرفه‌ای تولید می‌شود و در صورت اکران درست امکان بازگشت سرمایه هم دارد.




ادعای علی ژکان که آخرین فیلمش به جشنواره راه پیدا نکرده⇐ فیلمم انتخاب نشد چون در دو گونه‌ای که بیشترین فیلم‌های جشنواره را تشکیل داده‌اند، نمی‌گنجد!/این دو گونه عبارتند از «جنگی» و «طنز»!!⇔تناقض: فقط ۲ فیلم طنز به جشنواره راه پیدا کرده‌اند!!!

سینماروزان: علی ژکان کارگردانی که آثاری همچون «سایه به سایه» و «چهره به چهره» را در کارنامه دارد امسال با فیلم «اولین امضاء برای رعنا» متقاضی حضور در جشنواره سی و ششم فجر بود اما فیلمش به بخش مسابقه جشنواره راه پیدا نکرد.

به گزارش سینماروزان همین عدم حضور در جشنواره اسباب دلخوری علی ژکان را رقم زده تا جایی که او در گفتگو با «شرق» مدعی شده چون فیلمش در دو گونه اصلی جشنواره که جنگی و کمدی نبوده نتوانسته به جشنواره راه پیدا کند.

ادعای ژکان درحالی طرح شده که در جشنواره سی و ششم فجر فقط دو فیلم کمدی به نامهای «مصادره» و «خجالت نکش» حضور دارد و بخش عمده ای از کمدی سازان اصلا فیلمهایشان را به جشنواره ندادند تا آنها را مستقیما راهی اکران عمومی کنند.

متن گفتگوی ژکان را بخوانید:

 شما نسبت به چگونگی برگزاری جشنواره سی‌وششم فجر نقد دارید؟
بله، همان‌طور که همه می‌دانیم، جشنواره فیلم فجر در کنار جشنواره موسیقی و تئاتر به مناسبت پیروزی نظام جمهوری اسلامی تشکیل شد و به اجرا درآمد و همه این جشنواره‌ها با یک هدف معین که همان برگزاری جشن پیروزی نظام جدید است تا به امروز برگزار شده است؛ بنابراین ماهیت این جشنواره‌ها یک جشنواره مناسبتی و موضوعی است که مأموریتش به‌نمایش‌درآوردن دستاوردهای یک سال سینمای کشور است؛ در نتیجه اساسا ما با یک برگزاری نمایشگاه سروکار داریم؛ نه یک فستیوال رقابتی مثل فستیوال‌های جهانی.
  به نظر شما جشنواره نمی‌تواند رقابتی باشد؟
چرا می‌تواند؛ چنانچه در ادوار گذشته بخش رقابتی آن نیز به اجرا درمی‌آمد. صحبت بر سر ماهیت جشن‌گونه جشنواره است. فرض کنید مثل جشن خرمن در شکل روستایی آن به عبارتی دستاوردهای تولیدکنندگان با هدف حمایت از آنها و ارتقای کمّی و کیفی سینمای ملی در بخش‌های دیگر به نمایش درمی‌آمد؛ حتی در دوره‌هایی درجه‌بندی فیلم‌ها و نوبت‌دهی به اکران آنها صورت می‌گرفت؛ اما امسال ناگهان شورای سیاست‌گذاری جشنواره فیلم فجر تصمیم به محدودکردن آن می‌گیرد. تصمیم به برجسته‌کردن رقابتی جشنواره می‌گیرد و صحبت از ارزش‌های سینمایی و هنری می‌کند و فیلم‌های بسیاری را از گردونه‌ نمایش حذف می‌کند. آن هم از سوی جشنواره‌‌ای که کاملا دولتی است و مأموریت ذاتی‌اش نمایش شکوه و جلال تولیدات یک‌ساله سینمای کشور است. این همان تناقضی است که من به آن انتقاد دارم.
  بنابراین شما با رقابتی‌بودن جشنواره مشکلی ندارید؟
اصلا و ابدا؛ اما همین برجسته‌کردن حالت رقابتی جشنواره امسال با اصول جهانی آن در تعارض است.
  یعنی چه، منظورتان چیست؟
دبیر جشنواره مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی است و در رأس شورای سیاست‌گذاری آن ریاست محترم سازمان سینمایی کشور نشسته است. تیم اعضای هیئت انتخاب از فعالان دولتی هستند و هیچ‌کدام سابقه سینمایی معتبر و قابل اعتنا در هنر سینما ندارند. هیچ افق و چشم‌اندازی هم از هویت جشنواره رقابتی در دست نیست و هیچ‌کس نمی‌داند با چه‌جور جشنواره‌ای سروکار دارد. چه ارزش‌های هنری و سینمایی مدنظر هیئت انتخاب و دبیر آن است. قرار است این جشنواره چه تأثیری در سینمای ملی داشته باشد، چه چیزی را می‌خواهد ارتقا دهد، انتخاب فیلم‌ها براساس چه معیارها و ارزش‌هایی صورت می‌گیرد. هیچ توضیحی وجود ندارد، جز به فرموده و اراده و میل مدیران!
   بالاخره به نظر شما ما با چه جور جشنواره‌ای طرف هستیم؟
همان‌طور که دبیر محترم جشنواره در مصاحبه‌های خود گفته است، تمام تلاش‌شان این بوده که بی‌حاشیه‌ترین فیلم‌ها را داشته باشند؛ یعنی ما با جشنواره‌ای طرف هستیم که نمی‌‌خواهد هیچ شهامتی از خود نشان دهد.
   مگر فیلم شما حاشیه‌ساز است؟
نمی‌دانم، فکر می‌کنم شاید به نظر آقایان این‌طور رسیده؛ چون در دو گونه‌ای که بیشترین فیلم‌های جشنواره را تشکیل داده‌اند، نمی‌گنجد.
   منظورتان چه جور فیلم‌هایی است؟
فیلم‌های ژانر جنگی و تجاری.
   مگر این‌ گونه‌های سینمایی اشکال دارد؟
وقتی مسئولان صحبت از تنوع آثار و گونه‌های متفاوت سینمایی می‌کنند، طبیعی به نظر نمی‌رسد که فیلم‌های جنگی ارگانی و آثار طنز بیشترین رقم فیلم‌های انتخاب‌شده را تشکیل دهد.
   یعنی به خاطر اینکه فیلم شما نه جنگی و نه تجاری است، انتخاب نشده؟
حتما روزی داوران دلیلش را توضیح خواهند داد؛ اما امروزه متأسفانه فیلم‌هایی با شعار سینمای تجاری آن هم به معنای سخیف آن سینمای ایران را قبضه کرده است و سالن‌های سینما را در اختیار دارد. اوضاع به گونه‌ای شده که ساخت فیلم‌های هنری تبدیل به یک اتهام شده است.
   شما با فاصله زیادی از ساخته‌های قبلی به سراغ «اولین امضا برای رعنا» رفته‌اید. 
امثال من سال‌ها طول می‌کشد تا بتوانند فیلمی بسازند. کسانی که آبرو و اعتبار سینمای بعد از انقلاب مدیون آنهاست. وقتی هم بالاخره موفق به ساخت اثری می‌شویم، با تبعیض و نابرابری مواجه می‌شویم. در همین جشنواره امسال با وجود ضوابط و مقرراتی که خودشان گذاشته‌‌اند، دو فیلمی که سال گذشته در هیئت انتخاب دیده شده و چند نفر از اعضای آن هیئت در رسانه‌ها اعلام کرده‌اند این دو فیلم را دیده‌ایم و رأی نداده‌ایم، انتخاب می‌شوند یا چند فیلمی که هنوز فیلم‌برداری آنها به اتمام نرسیده یا به طور ناقص‌ تحویل هیئت انتخاب شده، رأی می‌آورند. خودشان مقررات جشنواره را تعیین می‌کنند.  خودشان هم آن را رعایت نمی‌کنند. رفتارهایی از این دست امثال من را به گوشه‌گیری و انزوا می‌کشاند؛ اما من مانند گذشته ایمان دارم داور نهایی مردم‌اند. اگر فیلم من حقی داشته باشد؛ مانند گذشته از سوی فرهیختگان سینما و مردم به حقش خواهد رسید. فقط باید منتظر بمانیم.




شریفی‌نیا به‌طور رسمی وارد وادی تهیه‌کنندگی شد

سینماژورنال: محمدرضا شریفی‌نیا بازیگر سینما و تلویزیون ایران که در همه این سالها به طور جدی مشغول انتخاب بازیگر برای پروژه های مختلف هم بوده است به طور رسمی وارد وادی تهیه کنندگی شد.

به گزارش سینماژورنال شریفی نیا در اولین تجربه تهیه کنندگی خود تازه ترین فیلم علی ژکان  با عنوان “یک امضاء برای جهنم” را تولید می کند. گویا شریفی نیا علاوه بر تولید بخشی از سرمایه این پروژه را هم تأمین خواهد کرد.

علی ژکان در کارنامه اش آثاری نطیر “مادیان”، “چهره به چهره” و “سایه به سایه” را دارد و جزو معدود کارگردانان ایرانی است که علاقه فراوانی به ژانر جنایی دارد.

مجتبی متولی مدیر تولید فیلم «یک امضاء برای جهنم» در این باره به “مهر” گفت: علی ژکان در سال گذشته خود به عنوان تهیه‌کننده درخواست پروانه ساخت فیلمنامه‌ای با عنوان «و حتی یک کلمه هم نگفت» را ارائه داده بود که مورد موافقت قرار گرفت.

وی افزود: ابتدا قرار بود که تمام سرمایه ساخت فیلم از سوی بنیاد سینمایی فارابی تامین شود که این امر محقق نشد و روند تولید فیلم به تعویق افتاد. در ادامه محمدرضا شریفی‌نیا پیشنهادی مبنی بر تامین بخش مهمی از سرمایه این فیلم را ارائه کرد که بر اساس آن نیاز بود تا خود وی به عنوان تهیه‌کننده جدید این فیلم معرفی شود.

مدیر تولید ششمین فیلم سینمایی علی ژکان به تغییر نام عنوان این فیلم نیز اشاره کرد و گفت: عنوان فیلم با توجه به نظر کارگردان از «و حتی یک کلمه هم نگفت» به «یک امضاء برای جهنم» تغییر پیدا کرد. همچنین در روز گذشته سه‌شنبه ۲۸ اردیبهشت نیز درخواست تمدید پروانه ساخت فیلم نیز مورد موافقت شورای صدور پروانه ساخت سازمان سینمایی قرار گرفت.

متولی در پایان گفت: قرار است در هفته آینده نشستی میان علی ژکان و محمدرضا شریفی‌نیا برگزار شده و در آن دو طرف عوامل تولید «یک امضاء برای جهنم» را تعیین کنند.




یک فیلم ایرانی⇐برنده جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره ساندنس/شباهت‌هایی وجود دارد میان داستان این فیلم و “ابد و یک روز” از آثار حاضر در جشنواره فجر!/هر دو اثر تکراری هستند از “مادیان” که آن هم برگرفته از رمان محمود دولت‌آبادی بود+عکس

سینماژورنال: جشنواره فیلم ساندنس که هر سال در ده روز آخر ماه ژانویه توسط موسسه ساندنس که پایه گذار آن رابرت ردفورد است در ایالت یوتا برگزار می‌شود شب گذشته برندگان 2016 خود را معرفی کرد.

به گزارش سینماژورنال نکته جالب درباره برندگان آن است که نام یک زن ایرانی هم در فهرست برندگان دیده می شد.

این زن رخساره قائم مقامی نام دارد که جایزه ویژه هیأت داوران بخش مستند جشنواره را به خاطر ساخت مستندی به نام “سونیتا” از آن خود کرد.

داستان تراژیک یک دختر افغان

“سونیتا” که محصول آلمان، سوئیس و ایران قلمداد شده است داستان تراژیک یک دختر افغان با بازی سونیتا علیزاده را روایت می‌کند.

دختری 18 ساله به نام “سونیتا” که به همراه والدین خود به ایران پناهنده شده و علاقه زیادی به موسیقی خوانندگان آمریکایی نظیر مایکل جکسون و ریحانا دارد. رویای این دخترک آن است که به یک خواننده رپ بدل شود و البته در این بین تجربیاتی هم کسب کرده است و رپ هم خوانده است…

اما مشکل اینجاست که خانواده او قرار است او را در قبال دریافت مبلغی حدود 9 هزار دلار به عقد مردی درآورند که سونیتا هیچ علاقه ای به وی ندارد!

همین مسأله است که گره مستند قائم مقامی را شکل داده و ماجراهای مختلفی را درباره تعارضات زندگی این دختر جوان شکل می دهد.

فیلم برگزیده مخاطبان جشنواره مستند آمستردام

“سونیتا” که براساس زندگی واقعی یک مهاجر افغان به نام سونیتا علیزاده ساخته شده است، پیش از این جایزه بهترین فیلم از نگاه مخاطبان جشنواره مستند آمستردام را از آن خود کرده بود و حالا جایزه اش از ساندنس دومین جایزه مهمی است که به آن دست یافته است.

جالبرت اینجاست که علیزاده بعد از انتشار چند قطعه رپ توانست بورسی در یک دانشگاه آمریکایی دریافت کرده و برای تحصیل به این کشور برود.

سونیتا
نمایی از “سونیتا”

فیلمبرداران ایرانی در گروه تولید

“گرگ هاک” و “کرستین کریگ” تهیه‌کنندگان “سونیتا” هستند و به جز “تاربن برنارد” یک سری فیلمبردار ایرانی نظیر علیمحمد قاسمی، بهروز بادروج، محمد حدادی، ارسطو گیوی، پرویز عارفی و علاء محسنی در تیم تصویربرداری کار حضور داشته اند.

از کودکان نارس تا فروش دختران

رخساره قائم مقامی پیش از این مستندهایی مانند “سیانوز” هم ساخته بود که سوژه این مستند که درباره کودکان نارس بود باعث شد در جشنواره های متعددی شرکت کند.

پوستر سونیتا
پوستر سونیتا

شباهتهای “سونیتا” به “ابد و یک روز”

به گزارش سینماژورنال نکته مهم درباره خط روایی “سونیتا” شباهتهایی است که به بخشی از داستان “ابد و یک رو” ساخته سعید روستایی دارد. “ابد و یک روز” از جمله فیلمهای اول جشنواره سی و چهارم است که در بخش مسابقه اصلی هم حضور دارد.

در “ابد و یک روز” که پیمان معادی و نوید محمدزاده بازیگران اصلی آن هستند زندگی خانواده ای در جنوب شهر روایت می شود؛ خانواده ای که اوضاع مالی نامناسب و اعتیاد یکی از فرزندان باعث اوضاع نابسامانی در خانواده شده است.

ابد و یک روز
ابد و یک روز

در “ابد و یک روز” نیز برای رفع برخی مشکلات مالی یکی از برادران تصمیم می گیرد خواهر خود را در قبال دریافت 30 میلیون تومان به عنوان شیربها به عقد یک مرد افغان درآورد و همین مسأله است که ماجراهای متعددی را شکل می‌دهد.

برداشت آزاد از “مادیان” که آن هم خود برآمده از “جای خالی سلوچ” دولت آبادی بود

ریشه های داستانی که هم “سونیتا” و هم “ابد و یک روز” از آن الهام گرفته‌اند در سینمای ایران به “مادیان” علی ژکان برمیگردد؛ فیلمی با بازی سوسن تسلیمی و حسین محجوب که در میانه دهه 60 ساخته شد؛ در آنجا ماجرای زندگی دختری روستایی را می‌دیدیم که به علت گرفتاریهای اقتصادی خانواده اش در قبال دریافت یک مادیان به عنوان شیربها به عقد مردی درمی‌آمد که علاقه‌ای به وی نداشت.

البته ژکان نیز خط اصلی داستان “مادیان” را از “جای خالی سلوچ” محمود دولت‌آبادی برداشته بود؛ به گزارش سینماژورنال در نیمه دوم “جای خالی سلوچ” هم فروش یک دختر در قبال دریافت شیربها درام را شکل می داد و حالا با دو اثر جدید یکی مستند و دیگری داستانی روبروییم که ردّپایی پررنگ از اثر مشهور دولت آبادی را بر خود دارند.

رخسازه قائم مقامی و سونیتا علیزاده در حال گرفتن جایزه ساندنس
رخسازه قائم مقامی و سونیتا علیزاده در حال گرفتن جایزه ساندنس