1

رفع توقیف #سرزمین_کهن و #۸۷متر!؟/در گفتگو با علی ملاقلی‌پور کارگردان سریال کتونی زرنگی مطرح شد

سینماروزان/مهدی فلاح صابر: رفع توقیف سریال #کتونی_زرنگی هرچند معلوم کرد هر اثر توقیفی لزوما کیفیت متعالی ندارد ولی امیدواری ها را شکل داده برای رفع توقیف دیگر سریال‌های رسانه ملی.

علی ملاقلی پور کارگردان کتونی زرنگی به تسنیم گفت: پخش نشدن سریال‌هایی که در جریان پخش دچار گیر و گرفتاری‌هایی شدند، نوید خوبی را به جامعه هنری می‌دهد. این روند با «کتونی زرنگی» آغاز شده و امیدوارم این روند برای دیگر کارهایی که سال‌هاست برای آن تلاش شده هم باشد و ازجمله سریالهای «سرزمین کهن»کمال تبریزی و «۸۷ متر» کیانوش عیاری‌.

وی ادامه داد: رویکردهای جدیدی که در صدا و سیما اتفاق افتاده و به سمتِ برداشتن موانع پخش سریال‌هایی می‌رود که اصطلاحاً برچسب توقیف روی آنها خورده است، خوب است و به تبع آن آرام‌آرام این اتفاق به یک روند تبدیل شود و جامعه هم واکنش مثبت می‌دهد.

ملاقلی‌پور درباره انتقادات وارده به سریالش گفت: خوشبختانه این سریال کمدی، را مردم دوست داشتند؛ هوایِ تازه‌ای را به تلویزیون آورده و البته بیشتر جوان‌پسند بوده است. هرچند بنابر آماری که گرفتیم خانواده‌ها هم مخاطبِ این سریال‌اند.

علی ملاقلی پور درباره رفع توقیف کتونی زرنگی، سرزمین کهن و ۸۷متر سخن گفت
علی ملاقلی پور درباره رفع توقیف کتونی زرنگی، سرزمین کهن و ۸۷متر سخن گفت

 




با بازیگر #بایسیکل‌ران⇐رونمایی از نماهنگ «مسافران خورشید» در برنامه «مخاطب خاص»

سینماروزان: نماهنگ «مسافران خورشید» به کارگردانی علی ملاقلی‌پور پنج‌شنبه ششم مردادماه در برنامه «مخاطب خاص» که از کربلا روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود، رونمایی می‌شود.

نماهنگ «مسافران خورشید» به کارگردانی علی ملاقلی‌پور و تهیه‌کنندگی محمدجواد آشتیانی که از مجموعه کارهای محرمی مرکز موسیقی ماوا سازمان هنری رسانه‌ای اوج است، پنج‌شنبه ششم مردادماه در برنامه «مخاطب خاص» که حوالی ساعت ۲۳ از کربلا روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود، برای نخستین بار پخش خواهد شد.

در آستانه پخش، از پوستر و تیزر این نماهنگ نیز رونمایی شد. طراح پوستر محمد اسفندیاری و سازنده تیزر نماهنگ «مسافران خورشید» محمدجواد آشتیانی است.

آهنگساز این اثر فؤاد سمیعی است و گروه نوازندگان آن عبارتند از ارکستر زهی: علیرضا دریایی، ویلنسل: محمدحسین غریبی، ترومپت: وحید آقایی، سنتور: وصال صالحیان، عود: برنا بنایی، سازهای کوبه‌ای: صادق حسین‌پور و ثریا حسین‌پور، سازهای الکترونیک: شیرین شفارودی.

فواد سمیعی، آهنگساز و نوازنده متولد سال ۶۸ در تهران است. او آهنگسازی و همکاری در سریال‌هایی همچون «بعد از آزادی»، «کتونی زرنگی»، «جلال»، «محکومین»، «دلدادگان»، «حوالی پاییز»، «نوار زرد»، «آرماندو» و همچنین فیلم‌های سینمایی همچون «مصادره» و «موقعیت مهدی» و… را در کارنامه خود دارد.

محرم زینال‌زاده بازیگر باسابقه که در بایسیکل‌ران ایفای نقش داشت، سیامک ادیب، صدر علیمحمدی، علی‌اصغر افشار، یاسمین رستمی، بنیامین رستمی، سلدا رقیبی، محمدطاها حاجی‌قلی، هستی طرزی بازیگران نماهنگ «مسافران خورشید» هستند.

شعر این اثر با عنوان «گریز» متعلق به سید حمیدرضا برقعی است.

برخی از عوامل این نماهنگ عبارتند از فیلمنامه و کارگردانی: علی ملاقلی‌پور، تهیه‌کننده: محمدجواد آشتیانی، مدیر فیلمبرداری: هادی شلالوند، طراح گریم: علی بهرامی‌فر، طراح صحنه: محسن غلامی، طراح لباس: سمانه حسینی، مدیرتولید: مهدی شایقی، برنامه‌ریز: علیرضا افراز، صداگذار: امیر اسماعیلی، طراح لوگو: محمد اسفندياری، عکاس: رضا علیقلیان.

محرم زینال زاده در نماهنگ مسافران خورشید
محرم زینال زاده در نماهنگ مسافران خورشید




مرکز ماوا نماهنگ «مسافران خورشید» علی ملاقلی‌پور را می‌سازد+لوگو

سینماروزان: موسیقی انقلاب اسلامی(مأوا) سازمان هنری رسانه‌ای اوج نماهنگ «مسافران خورشید» با موضوعی محرمی را می‌سازد.

نماهنگ محرمی «مسافران خورشید» که به کارگردانی علی ملاقلی‌پور و تهیه‌کنندگی محمدجواد آشتیانی ساخته می‌شود از مجموعه کارهای محرمی مرکز موسیقی ماوا سازمان هنری رسانه‌ای اوج است.

فیلمنامه این اثر را علی ملاقلی‌پور نوشته و محمد اسفندیاری لوگوی آن را طراحی کرده است.

برخی از عوامل این نماهنگ عبارتند از مدیر فیلمبرداری: هادی شلالوند، طراح گریم: علی بهرامی‌فر، طراح صحنه: محسن غلامی، طراح لباس: سمانه حسینی، مدیرتولید: مهدی شایقی، برنامه‌ریز: علیرضا افراز، صداگذار: امیر اسماعیلی، طراح لوگو: محمد اسفندياری، عکاس: رضا علیقلیان.

آهنگساز، گروه نوازندگان، شاعر و گروه بازیگران متعاقبا معرفی می‌شوند.
مرکز آوای انقلاب اسلامی (ماوا) سازمان هنری رسانه‌ای اوج بیش از پنج سال است که شروع به فعالیت کرده و تولیداتی در حوزه سرود، موسیقی، نماهنگ، فلش ماب، اجرای پاتوقی و برگزاری مسابقات سراسری لیگ سرود داشته است.

این مرکز با ماموریت حمایت، ارتقا و اعتلای سرود، تربیت و توانمندسازی گروه‌های سرود مستعد در سطح کشور و استفاده از تواناییِ استعدادهای این حوزه در تولیدات خود و همچنین تولید و ترویج موسیقی ایرانی اسلامی فعالیت می‌کند.

از جمله آثار شاخصی که تاکنون توسط ماوا تولید شده، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
در حوزه سرود: آلبوم «بزرگراه»، موسیقی: آلبوم «حالا که می‌روی»، نماهنگ: «منو بشناس»، «صبح غدیر» و «رویای ایرانی»، انیمیشن: «وداع»، فلش ماب: «سلام به آینده» و ارکستر «بهمن».

کمپین‌های استقبال‌شده‌ای همچون «همصدای آسمان»، «عزیزم حسین (ع)» و «هدیه اسباب‌بازی» هم که به تازگی با حضور گسترده مردم مواجه شده، توسط مرکز ماوا طراحی و اجرا شده است.

به‌زودی یک برنامه تلویزیونی با عنوان «هم‌آوا شو» در قالب استعدادیابی و با موضوع سرود نیز توسط این مرکز از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش خواهد شد.

همچنین علی ملاقلی‌پور، نویسنده و کارگردان پیش از این فیلم «قندون جهیزیه» را ساخته و در سینماها اکران کرده است. مستند «راه طی شده» روایتی صریح و بی‌پرده از افکار و اندیشه‌های مهدی بازرگان از دیگر آثار اوست که بحث و نظرهای مختلفی در زمان رونمایی برانگیخت.

محمدجواد آشتیانی نیز پیش از این در سریال‌ها و مجموعه‌های مختلف به عنوان تدوینگر فعالیت کرده است. تدوین چندین مستند و همکاری با موسسه روایت فتح و انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس نیز در کارنامه وی دیده می‌شود. آشتیانی تهیه‌کنندگی نماهنگ «حضور» کاری از محمد زارع را نیز برعهده داشته است.




علی ملاقلی‌پور اثری محرمی می‌سازد

سینماروزان: علی ملاقلی‌پور در تازه‌ترین فعالیت خود سراغ اثری هنری با مضمون محرم رفته است.

علی ملاقلی‌پور نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون در جدیدترین فعالیت خود اثری محرمی در حوزه موسیقی می‌سازد که تهیه‌کنندگی آن را محمدجواد آشتیانی برعهده دارد.

این اثر که به زودی وارد مرحله تولید می‌شود، «مسافران خورشید» نام دارد. فیلمنامه این کار را نیز خود ملاقلی‌پور نوشته است.

علی ملاقلی‌پور پیش از این فیلم «قندون جهیزیه» را ساخته و در سینماها اکران کرده است. مستند «راه طی شده» روایتی صریح و بی‌پرده از افکار و اندیشه‌های مهدی بازرگان از دیگر آثار اوست که بحث و نظرهای مختلفی در زمان رونمایی برانگیخت.

محمدجواد آشتیانی نیز پیش از این در سریال‌ها و مجموعه‌های مختلف به عنوان تدوینگر فعالیت کرده است. تدوین چندین مستند و همکاری با موسسه روایت فتح و انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس نیز در کارنامه وی دیده می‌شود. آشتیانی تهیه‌کنندگی نماهنگ «دعوت» کاری از محمد زارع را نیز برعهده داشته است.

عکس‌ خبر از رضا علیقلیان است.




محمدرضا شفاه تهیه‌کننده سریال توقیفی “کتونی زرنگی” گفت⇐”کتونی زرنگی” به علت اختلافات مدیریتی توقیف شده!/ ملاقلی‌پور قبل از ساخت این سریال، چهره‌ جشنواره عمار شد!/ملاقلی‌پور به انقلاب اعتقاد جدی دارد و برای آن هزینه‌های زیادی هم داده!/معاون وقت سازمان(میرباقری) مخالف پخش “کتونی زرنگی” بود!/حالا که شاه‌آبادی در معاونت سیما حضور یافته، شرایط کاملا فراهم است برای اینکه “کتونی زرنگی” پخش شود!

سینماروزان: کیفیت پایین اغلب سریالهای متاخر تلویزیون موجب شده تقاضا برای روی آنتن فرستادن سریال‌های توقیفی همچون “کتونی زرنگی” و “سرزمین کهن” بیشتر شود به‌خصوص که مهدی شاه‌آبادی معاون تازه سیما از جمله مدیران علاقمند به ارتقای مخاطبان تلویزیون است.

به گزارش سینماروزان محمدرضا شفاه تهیه‌کننده سریال “کتونی زرنگی” به خبرگزاری ایلنا گفت: تلویزیون مالک سریال‌هاست و درباره زمان پخش آن هم خودش تصمیم‌گیرنده است. «کتونی زرنگی» پیچیدگی دیگری دارد و فکر می‌کنم این سریال در یک موقعیت خیلی گنگ اما بی‌دلیل قرار گرفته است.

شفاه ادامه داد: واقعا اعتقاد دارم وضعیتی که «کتونی زرنگی» در آن قرار گرفته یک موقعیت بی‌دلیل است. اتفاقی افتاده که باعث شده بیشتر از حد معمول در مورد این اثر صحبت شود و روی آن زوم شود. حالا آن اتفاقات تمام شده ولی هنوز همان برچسب روی این اثر باقی مانده است. این سریال به علت یک سری اختلافات مدیریتی در سازمان توقیف شد و دلایل هم این نبود که علی ملاقلی‌پور آدمی است که به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارد یا خیر. آقای ملاقلی‌پور قبل از ساخت سریال «کتونی زرنگی» به عنوان یکی از چهره‌های انقلابی جشنواره عمار انتخاب شد و آدم ناشناسی نبود. او یک مستند در مورد بازرگان ساخته بود که به شدت مورد انتقاد جریان اصلاحات قرار گرفت. او  فردی‌ست که به انقلاب اعتقاد جدی دارد و برای آن هزینه‌های زیادی هم داده است. او در جشنواره‌هایی که موضوعات انقلابی اهمیت دارد هم همیشه حضور داشته و آثارش مورد استقبال قرار گرفته است. حتی فیلم «قندون جهیزیه» از نگاه بچه‌هایی که در فضای فرهنگی انقلابی فعالیت می‌کنند، فیلم بسیار محبوبی است.

شفاه افزود: سریال «کتونی زرنگی» حاشیه‌ای نداشت و فقط به دلیل اختلاف نظر بین مدیران سازمان صداوسیما پخش نشد. یک اختلافاتی همیشه بین مدیران سازمان صداوسیما بوده است. معاون وقت سازمان صداوسیما مخالف پخش بود و شواهد ما هم همین را نشان می‌داد، اما اکنون معاون سیما تغییر کرده و حمید شاه‌آبادی در این سمت حضور دارد و من فکر می‌کنم شرایط کاملا فراهم است برای اینکه «کتونی زرنگی» پخش شود، ولی اینکه هنوز این اتفاق نیفتاده شاید یک تعلل یا یک نادیده گرفتن مسئله‌ای است که برای ما مهم است، اما برای آن‌ها اهمیت چندانی ندارد.

این تهیه‌کننده گفت: با علی ملاقلی‌پور پیگیر این هستیم که یک جلسه با حمید شاه‌آبادی داشته باشیم تا این موضوع حل شود، چون سریال «کتونی زرنگی» حاصل زحمات بچه‌هایی است که سال‌هاست در تلویزیون کار می‌کنند. علی ملاقلی‌پور هم واقعا برای این سریال زحمت کشیده؛ او فیلمسازی صاحب سبک است. شاید عده‌ای سبک او را دوست نداشته باشند، اما او فیلمسازی‌ست که اگر در این فضایی که می‌خواهد طنز را تجربه کند، تلویزیون به او فضای لازم را بدهد، در آینده یکی از سرمایه‌های صداوسیما خواهد شد. من سال‌هاست با بچه‌های فیلمساز جوان کار می‌کنم و علی ملاقلی‌پور را هم یکی از نیروهای ارزشمند و ارزشی این مملکت می‌دانم. معتقدم که او جزو داشته‌های هنری این کشور است و باید به او کمک کرد. «کتونی زرنگی» محصول خون دل کارگردان، تهیه‌کننده، بازیگران و عوامل است. ما هنوز بخشی از بدهی‌های آن را برعهده داریم و واقعا خیلی تلخ است که تا این حد نسبت به این سریال کم لطفی شود. اکنون که شرایط فراهم است، باید مدیران صداوسیما تلاش کنند که مشکل را حل کنند تا سریال پخش شود.

 




حرفهای آقازاده رسول ملاقلی‌پور در زادروز پدر ⇐رسول در کودکی و نوجوانی تحت تاثیر سینمای کیمیایی و سام‌پکین‌پا بود!!/فیلمنامه‌نویسی را از نمایش‌ها و فیلمنامه‌های بهرام بیضایی یاد گرفت!/مبارزه برای گرفتن حق مظلوم برای رسول بهترین سوژه بود و “این گروه خشن” هم فیلم موردعلاقه‌اش بود!!/”هیوا” را تحت تاثیر زندگی همسر شهید باکری ساخت!/”قارچ سمی”، “نسل سوخته” و “کمکم کن” جزو ضعیف‌ترین آثار پدرم هستند!!/”قارچ سمی” یکی از بدترین پایان‌بندی‌ها را دارد؛ پایان‌بندی این فیلم یا تحمیلی است یا تزریقی!!/”نسل سوخته” فیلم آشفته‌ای است!!/پدرم شناخت اجتماعی بالایی از سیاست داشت اما به سیاست تاریخی اشراف زیادی نداشت!

سینماروزان: در سالهایی که از مرگ رسول ملاقلی‌پور می‌گذرد تقریبا هیچ فیلمسازی همپای او در ژانر جنگ ظهور نکرده و نه فیلمسازان همنسلش که آلوده میلیاردهای ارگانی شده‌اند و نه فیلمسازان جوانتری که سابقه رفت و آمد با موتورهزار یا سابقه دستیاری رسول را دارند نتوانسته‌اند حتی یک سکانس جنگ در حد و اندازه آثاری همچون “مزرعه پدری” و “سفر به چزابه” خلق کنند.

به گزارش سینماروزان میراث رسول برای سینمای ایران میراثی غنی است و البته همین غناست که کاسبی برخی جشنواره‌های بظاهر ارزشی با نام رسول را هم رقم زده است ولی افسوس ‌که فعلا همپای رسول نداریم…

علی ملاقلی‌پور آقازاده رسول در زادروز پدر با بیانی صریح که یادآور لحن پدر است درباره پدر به جام‌جم گفت: رسول مرد خودساخته‌ای بود که همیشه در تلاش بود. پدرش را زود از دست داده‌بود و با فقری که خانواده‌اش با آن دست به گریبان بودند، مجبور شده‌بود خیلی زود وارد بازار کار شود؛ از کارگری در کارخانه تا رانندگی. اما علاقه‌مند هنر و سینما بود. نقاشی می‌کشید و عکاسی می‌کرد. بعد از پیروزی انقلاب به عنوان عکاس وارد حوزه هنری می‌شود. مطالعه می‌کند و با فیلمسازان و هنرمندان معاشرت می‌کند و فیلمبرداری و فیلمسازی را می‌آموزد.

علی ملاقلی‌پور ادامه داد: پدرم خودش می‌گفت، فیلمنامه‌نویسی را از نمایش‌ها و فیلمنامه‌های بهرام بیضایی یاد گرفته. در زمان جنگ برای گرفتن عکس از این واقعه مهم به جبهه می‌رود و در آنجاست که شیفته آدم‌های بزرگی می‌شود و آنها می‌شوند استاد و پدر معنوی‌اش. آدم‌های بزرگی مانند شهیدبهروز مرادی. رد پای این آدم‌ها را در فیلم‌های پدرم هم می‌توان دید. نام برخی شخصیت فیلم‌هایش را بهروز می‌گذارد و فیلم “نجات‌یافتگان” را تقدیم می‌کند به شهید حسن شوکت‌پور. پدر می‌دانست روزگار همیشه روی خوش ندارد و سختی‌ها خیلی زیادند برای همین تا جایی که می‌توانست تلاش می‌کرد زمانه‌اش را درست درک کرده و درباره آن فیلم خوب بسازد.

آقازاده رسول ادامه داد: پدرم به‌شدت اجتماعی بود. در فیلم‌های دفاع مقدس مانند “پرواز در شب”، “سفر به چزابه”، “افق” و.. آدم‌ها اهمیت دارند؛ آدم‌هایی که گذشته مشخصی دارند. رسول ملاقلی‌پور در کودکی و نوجوانی تحت تاثیر سینمای مسعود کیمیایی بوده و سینمای سام‌پکین‌پا را می‌پسندید و فیلم “این گروه خشن” از آثار مورد علاقه‌اش بود. یک جور مبارزه و قهرمان شدن برای گرفتن حق مظلوم برایش ایده و بهترین سوژه بود. چون خودش از خانواده‌ای آمده‌بود که سختی دیده‌بودند. آدم‌های فیلم‌هایش همین‌جنس بودند شاید به همین دلیل است که بیشتر فیلم‌هایش با عموم مردم ارتباط برقرار می‌کرد.

به گزارش سینماروزان علی ملاقلی‌پور با انتقاد از برخی ساخته‌های پدرش اظهار داشت: “قارچ سمی” آن قدرها فیلم تازه‌ای نبود و قبل از پدرم محسن مخملباف اینها را در فیلم “عروسی خوبان” گفته‌بود. پدر شناخت اجتماعی بالایی از سیاست داشت اما به سیاست تاریخی اشراف زیادی نداشت. در فیلم “قارچ سمی” پدر فهمیده‌بود فساد اقتصادی چگونه شکل می‌گیرد اما راه‌حلی که داده‌بود کاملا اشتباه‌بود. “قارچ سمی” یکی از بدترین پایان‌بندی‌ها را دارد. در همه فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور آدم‌ها در اجتماع و جنگ، دست به فداکاری می‌زنند تا اجتماع مسیر خود را به درستی پیدا کند؛ اما در “قارچ‌سمی” پایان‌بندی با ترور تمام می‌شود که به نظرم یا تحمیلی است یا تزریقی. پایان قارچ سمی با ترور تمام می‌شود که زشت و اشتباه هست و من همیشه می‌گویم شاید، اثر آن پاک شود. در تولیدات آن سال‌ها شاید چنین پایان‌بندی ترویج شد اما اصلش مال پدرم نبود.برای رسول ملاقلی‌پور فداکاری و انسانیت مهم‌ترین دغدغه بود. راهکار “قارچ سمی” به نگاه پدر نمی‌چسبد.

آقازاده ملاقلی‌پور تاکید کرد: “نسل سوخته” هم فیلم آشفته‌ای است؛ فیلمی اپیزودیک است و این‌گونه فیلم‌ها معمولا آثار شکست‌خورده‌ای هستند. راستش این دو فیلم و فیلم “کمکم کن” آثار ضعیف پدر هستند. “قارچ سمی” از این نظر جسور است که در آن زمان فساد اقتصادی را به تصویر کشیده‌بود و ای کاش آن پایان‌بندی به فیلم تحمیل نمی‌شد…

علی ملاقلی‌پور درباره فیلم ماندگار “هیوا” گفت: رسول فیلم “هیوا” را تحت تاثیر مستندی ساخت که خودش درباره همسر شهید حمید باکری ساخت، به‌نام «حمید فاطمه». عشق فاطمه امیریانی به همسرش، پدرم را به‌شدت متاثر کرد و در هیوا زن تبدیل شد به مظهر عشق.عشقی که خودش عاشق مردی به‌نام حمید شده‌است. در فیلم‌های پدرم، هر مرد و زنی قهرمان نیستند؛ آنهایی به آثارش راه پیدا می‌کنند که خاص باشند.

 

علی ملاقلی‌پور در کنار جمشید هاشم‌پور و مادرش
علی ملاقلی‌پور در کنار جمشید هاشم‌پور و مادرش




روایت یک فعال رسانه‌ از ربط حضور آخوندان با توقیف سریال “کتونی زرنگی”+عکس

سینماروزان: علی ملاقلی‌پور سال گذشته سریال “کتونی زرنگی” را کارگردانی کرد؛ سریالی که بنا بود بهمن پارسال روی آنتن برود ولی به‌دلایلی نامعلوم، سریال، توقیف شد و همچنان وضعیت پخش آن نامعلوم است.

برخی، از آرای سیاسی کارگردان به‌عنوان دلیل توقیف می‌گویند و برخی نیز از کیفیت تصویرسازی روحانی(با بازی جواد پورزند) به‌عنوان دلیل توقیف نام برده‌اند.

میکائیل دیانی فعال رسانه با شرح ماجرای توقیف سریال از کیفیت تصویرسازی روحانیون در سریال حرف زده است.

متن یادداشت این فعال رسانه را بخوانید:

سریال “کتونی زرنگی” با نظر معاون سیما از رسانه ملی کنار گذاشته شد. او در مصاحبه ای اعلام کرده بود «کتونی زرنگی از نظر کیفی صلاحیت پخش ندارد!» و

با توجه به اینکه معاون سیما نسبتی برای قیاس صلاحیت کیفی سریال نداده بود حرف او بدان معنا بود که احتمالا این سریال ضعیف ترین سریال ساخته شده تلویزیون در طول تاریخش بوده که معاونت سیما حاضر شده جلوی پخش سریالی که همه فرایندهای قانونی از تایید فیلمنامه تا ساخت و… را طی کرده و هزینه سازمان پای آن گذاشته شده را کنار بگذارد؛ در حالیکه اگر مساله، قوت و ضعف سریال بود که همین حالا نیز آنتن تلویزیون از سریال های ضعیف و کم مخاطب بی بهره نیست!

از سوی دیگر از چند نفر شنیده بودم یکی دیگر از دلایل مخالفت با سریال، روحانی طنزی است که در کار استفاده شده و طبیعی است در شرایطی که تلویزیون چهره مناسبی از یک روحانی فعال و اجتماعی در سریالهایش در چند سال اخیر نداشته؛ بردن آخوند در یک کاراکتر کمدی خیلی به صلاح نیست!!!

جواد پورزند در نقش روحانی سریال "کتونی زرنگی"
جواد پورزند در نقش روحانی سریال “کتونی زرنگی”

القصه علاقه داشتم سریال را ببینم که با دعوت تهیه‌کننده و کارگردان فرصتی پیش آمد و به تماشا نشستیم. طبیعتا نمی توانم بگویم سریال در سطح سریال های درجه یک تلویزیون بود اما سریالی بود که می تواند حد قابل قبولی از مخاطب را به همراه داشته باشد؛ می توان این را گفت که در سطح بسیاری از سریال های پخش شده چند سال اخیر است؛ حتی میشود گفت متوسط رو به بالا است! قصه آن روان است و اتفاقا در جهت سیاست های کلی نظام و تقویت تولید ملی؛ خودکفایی و خوداتکایی و مبارزه با فساد اقتصادی و سیاسی است!

نکته جالب توجه سریال که از شنیده‌ها و مواجهه پیشینی ام متفاوت بود؛ نقش روحانی در داستان بود. روحانی یک نماینده مجلس بود که برخلاف شنیده ام مخالف رانت، فساد سیاسی و اقتصادی و اتفاقا در قامت یک مصلح اجتماعی بود. شخصیتی که اصلا کمدی نوشته نشده بود! به نظرم این حساسیت بر شخصیت پردازی روحانیت در تلویزیون درست است؛ نباید مقدمات توهین به روحانیت فراهم شود، -که در “کتونی زرنگی” به هیچ وجه توهینی نیست- اما باید شرایطی را ایجاد کرد که بتوان با همه گروهها و قشرها و اصناف مواجهه ای واقعی داشت.

به عنوان مثال امام رحمه الله علیه فرموده اند «ملا و آخوند اگر مهذب نباشد فسادش از همه کس بیشتر است» حالا باید این سوال و قضاوت در نظرگاه مدیران پاسخ داده شود که پخش این گزاره از تلویزیون با منطق «به روحانیت توهین نشود» چیست؟
در مجموع پس از تماشای سریال متوجه نشدم چرا باید جلوی پخش این سریال را بگیرند!؟

کتونی زرنگی
کتونی زرنگی

کتونی زرنگی
کتونی زرنگی

کتونی زرنگی
کتونی زرنگی




فرزند بازرگان-که از نزدیکان به معماران سینمای گلخانه ای است-با انتقاد از مستند ارگانی زندگی بازرگان که با همکاری یک جوان نورس و آقازاده ملاقلی پور ساخته شده بیان کرد⇐ آنچه ساخته اید روايتی است در اكثر بخش‌ها يكسويه و گاهي مغرضانه!!/عجیب است که هر سخنی را به خواهش دل خود تعبير و تفسير مي‌كنید تا [مرکز مستند] حوزه هنری و سرمايه‌گزاران را دلگرم و خرسند كنید؟؟!!/ مثل آن آشپزی هستید كه از بهترين مصالح، خوان و خوراكي ناساز ترتيب مي‌دهد و دست آخر زهری نيز بدان می‌افزايد سپس گناه را به گردن مواد غذايی می‌اندازد!!

سینماروزان: تولید مستندی با نام “راه طی شده” با حمایت مالی مرکز مستند حوزه هنری و با حضور جوانی نورس- که اخیرا تهیه کننده برنامه تلویزیونی با موضوع سینما هم شده-به عنوان تهیه کننده و همراهی علی ملاقلی پور به عنوان کارگردان، از همان اولین رونمایی انتقادبرانگیز شده.

به گزارش سینماروزان محمدنوید بازرگان آقازاده مهدی بازرگان به تازگی با نگارش یادداشتی با برشماری برخی گافهای فیلم بدان تاخته است.

اهم یادداشت آقازاده بازرگان را با ذکر این توضیح بخوانید که ایشان از نزدیکان به هسته مرکزی شرکت معماری سمرقند بوده اند. همان شرکتی که محمد بهشتی و فخرالدین انوار-از معماران سینمای گلخانه ای بعد از انقلاب- نیز در آن حاضر بودند و فیلمهایی مانند “جنگ اطهر” از طریق این شرکت تولید شد:

يكی از دوستان نسخه ضبط شده‌ای از فيلم “راه طی شده” را برايم فرستاد. بايد بگويم شنيدن و ديدن اين نسخه مرا اندوهناك و متاسف كرد. مايلم اولين گفتگويی را كه پس از اصرار شما بر مصاحبه با هم داشتيم بيادتان بياورم. گفتيد كه قصد ساخت مستندی منصفانه در باره مهندس بازرگان داريد و گفتيد چون يك پژوهشگر صرف، ورود كرده‌ايد و از تمايل خود به انتقاد نيز سخن گفتيد. همانجا به شما عرض كردم شرط يك پژوهش علمی يا تاريخی، بی‌طرفی است، همينكه پژوهشگری به قصد انتقاد يا برعكس به نيت مداحی به كاری وارد شد اولين شرط تحقيق را كه فقدان پيش داوری است نقض كرده است.

همكاری ما با شما از قبول اين اصل آغاز شد. ديگر آن‌كه عرض كردم شما وارد كاری خطير شده‌ايد، اگر به سفارش قدرت و با كليشه‌های مرسوم فيلم بسازيد مهندس بازرگان را كوچك نمی‌كنيد بلكه با آبروی هنری و فرهنگی خود قمار كرده‌ايد. بنظرم اين سخن را به آقای نوروزی هم كه عقل منفصل اين مجموعه بودند متذكر شدم.

اكنون آنچه به تماشای آن نشستم روايتی است در اكثر بخش‌ها يكسويه وگاهي مغرضانه. فيلم به انعكاس‌تحصيلات، فعاليت‌های اجتماعی و سياسی مهندس بازرگان نظير تاسيس شركت انتشار، رياست هيئت خلع يد، تشكيل جبهه ملی و نهضت آزادی و نيز خدمات او در زمينه لوله كشی آب تهران و سپس قبول نخست وزيری و نمايندگی مجلس بی‌تفاوت نيست و آن‌ها را گاه به شتاب و گاهی بدقت به تصوير می‌كشد اما آنچه عجيب می‌نمايد شخص راوی است كه از همان ابتدا ميدان را در اختيار گرفته و هر سخنی را از‌ مصاحبه شونده به خواهش دل خود تعبير و تفسير مي‌كند، گاهی روانشناس و گاهی معلم اخلاق ‌مي‌شود و در اثنای تصاوير، حكمت و‌ فلسفه می‌ورزد وچون طلبه‌ای نوآموز درس دينداری مي‌دهد و نهايتا لحافی چهل تكه بر هم می‌دوزد تا [مرکز مستند] حوزه هنری و دست‌اندركاران و سرمايه‌گزاران مادی و معنوی فيلم را دلگرم و خرسند كند. نهايتا هم پيداست كزين ميان چه برخواهد خواست: بازرگان، شيفته و خود باخته غرب معرفي مي‌شود و تسخير و استثمار ملل ديگر توسط اروپاييان را عادی تلقی مي‌كند! بی‌آنكه به دانش‌حوزوی مسلط باشد جسارت می‌ورزد و پای در كفش مفسران و دين پژوهان مي‌برد‌. خدماتش نيز در جنب انحراف فكری او كه – منافقين مولود آن‌اند رنگ می‌بازد. از صفحات كتابش شعله ها می‌خيزد واز آموزه‌هايش فتنه‌ها می‌ريزد.

در جايي راوی به تلويح می‌گويد نگارش كتاب “راه طی شده” در سن چهل سالگی بر ادعای رهبری جامعه و يا نوعي خودپيامبربيني او صحه مي‌گذارد! و اين است خوانش بی‌غرض آقای ملاقلی پور از كتاب زندگي مهندس بازرگان!؟؟ بقول مولانا: چون غرض آمد هنر پوشيده شد/ صد حجاب از دل بسوی ديده شد

در اين فيلم نكته تازه‌ای نيست. كارگردان همان اتهامات قديمی و بيات را بار ديگر بر سفره می‌چيند، اما اين‌بار نكته‌ای تازه بدان می‌افزايد: آموزگار بازرگان در دارالفنون يعني سيد ابوالحسن خان فروغی فراماسون بوده است! او شيفتگي به غرب را در بازرگان تقويت می‌كند و هموست كه با گرايش به علم تجربی بذر انحرافی را در ضمير شاگردش می‌كارد تا روزی منافقين از خوشه‌های آن سر بركنند! من حقيقتا با خود فكر می‌كنم چطور می‌شود آدمی كه صدق و اخلاص در پژوهش دارد زندگی ابوالحسن خان فروغی اين معلم بی‌ادعا را كه ادب درس و ادب نفس را توامان داشته مرور كند و از آن‌همه خدمات فرهنگی، از مترجمی، روزنامه نگاری، معلمی دارالفنون، تاسيس دانشسرا برای تربيت معلم و تبيين روش‌های نوين تربيتی گرفته تا نمايندگی ايران درسازمان ملل و نيز نگارش آثاری در علم هيئت، زمين شناسي، فلسفه، قرآن، روانشناسی و حتی نمايشنامه نويسی صرف‌نظر كند و برجبین هويت او بی‌هيچ مدرك معتبری انگ فراماسونری بزند. نمی‌دانم از نظر شما اين چگونه با عدل و تقوا منطبق است؟ اين‌گونه از شكر، شوكران بيرون كشيدن البته صنعتی است كه نحله فكری شما ديری است در آن به استادی رسيده‌اند.

در اثنای فيلم متوجه می‌شويم كه شما كتاب “راه طی شده” را درست نفهميده‌ايد .هيچ معلوم نمی‌شود كه از كدام جمله آن كتاب بر می‌آيد كه اشراف خالق با اشراف خلق و يا بينش انبيا با بينش بشری برابر است؟ و از كتابی كه سعي دارد بگويد: “گام‌های بشر، افتان و خيزان نهايتا به راه انبياء الهي صحه مي‌گذارد “چگونه انديشه مبارزه مسلحانه در ميايد؟

شما از يك خاطره مغشوش يكی از مصاحبه شوندگان و برش‌هایی كه به مجموعه‌ای از گفتارها زده‌ايد مكررا پنداری خطا را لباس تصوير مي‌پوشانيد و بر همه اين‌ها چنان‌كه در صحبت‌های اخيرتان در اكران خصوصی شنيدم مباهات می‌كنيد كه اين‌همه اقرار را از زبان نزديكان مهندس بازرگان بيرون كشيده‌ايم‌! برادر عزيز! اين چه افتخاری است كه كارگردان ابتدا سناريویی در ذهن طراحی كند و بعد مصاحبه‌هایی را به نيت اين هدف پس و پيش كرده، خود به ساحل مقصود سكانداري كند؟ مثل شما مثل آن آشپزی است كه از بهترين مصالح، خوان و خوراكي ناساز ترتيب مي‌دهد و دست آخر زهری نيز بدان می‌افزايد سپس گناه را بگردن مواد غذايی می‌اندازد…

فيلم شما البته بزودی به حوزه محبوب خود كه نيت اصلی تهيه كننده و سرمايه‌گذار است وارد مي‌شود و گفتمان‌ منافقين و شرح ستيز و آويز با آنان را از خلال ميتينگ‌ها وسخنرانی‌های رجوی مكرر زنده می‌سازد. روشن است كه همه مساعی دست اندركاران نهايتا برای به كرسي نشاندن اين فكر قديمی بوده كه منافقين فرزندان فكری مهندس بازرگان‌اند. مستند شما با خيال اين توفيق كه از بازرگان و نهضت آزادی او چيزی برجای نگذاشته به پايان می‌رسد. مغلطه‌هایی آن‌چنان روشن كه بنظر نمی‌رسد نيازی باشد به يك يك آن پاسخ گفت…




انتقادات علی ملاقلی پور از بریز و بپاش بی حاصل در تولید محصولات ارگانی بی‌حس و حال⇐چرا سینمای دفاع مقدس تبدیل شده به یک هیبت پرمدعای توخالی؟/چرا از آرمان شهدا فاصله گرفته  و به ترقه بازی افتاده اید؟/چرا با توزیع بلیتهای نیم بهای فراوان حتی نصف «افق» و «کانی مانگا» مخاطب ندارید؟

سینماروزان: سینمای جنگ یا دفاع مقدس به لطف بریز و بپاشهای ارگانهای موسوم به ارزشی همچنان ادامه حیات میدهد اما به لحاظ کیفی این سینما نتوانسته تداعیگر حس و حال آثار نسل اول سینمای جنگ باشد.

علی ملاقلی پور کارگردان جوان و مستعدی که فرزند رسول از پیشتازان سینمای جنگ بوده در یادداشتی برای “اعتماد” با انتقاد از بی حس و حال شدن فیلمهای جنگی این سالها از نبود تعهد در پروژه های ارگانی حرف زده است.

متن یادداشت ملاقلی پور را بخوانید:

در آغاز هفته دفاع مقدس اين پرسش مطرح مي‌شود كه چه شد سينماي دفاع مقدس به اين وضع افتاده؟ يعني فيلم‌ها به‌جاي مفهوم دفاع و فداكاري براي رسيدن به دنيايي بهتر تبديل‌شده است به يك هيبت پرمدعاي توخالي. يعني در ترقه‌بازي و نمايش ادوات و يا لودگي و لوث كردن مفهوم جهاد پيشتازي مي‌كنند؛ گويي از آرمان شهدا كيلومترها فاصله ‌دارند. امكانات رشد كرده اما تاملات و مفاهيم به قهقرا رسيده است.

چرا سياست بيشتر از ديانت در پيشاني فيلم‌هاي دفاع مقدس مهر مي‌خورد؟ اگر روزگاري «كاني مانگا» و «افق» پرفروش‌ترين و محبوب‌ترين آثار سينمايي بودند ولي امروز فيلم‌هاي دفاع مقدسي با تبليغات فراوان و بليت‌هاي نيم‌بها به فروش متوسطي دست پيدا مي‌كنند؛ البته بازهم عنصر محبوبيت را كسب نمي‌كنند. آيا مردم از مفهوم دفاع و شهادت فاصله گرفتند؟ نه، اين گونه نيست چراكه مثلا در تشييع غواصان شهيد، شهرها به پا خاستند و مردم از هر طيف و نگاهي به استقبال قهرمانان و عزيزان جگرگوشه‌شان شتافتند. اما چرا سالن‌هاي فيلم‌هايي كه درباره غواصان ساخته‌شده خالي بودند و كم‌فروغ؟

با بررسي آثار فيلمسازان مطرح دوران دفاع مقدس درمي‌يابيم از آغاز دهه هفتاد يك بي‌هدفي در آثار اين فيلمسازها موج مي‌زند و هركدام به يك سمتي رفته و حتي تعهد و ازخودگذشتگي در آثارشان كمرنگ‌تر مي‌شود و حتي فيلم‌هاي ضدونقيض مي‌سازند. فيلمسازاني كه همه در دهه شصت‌ يك جان بودند و از نگاهي واحد برخوردار بودند. آيا اين به خاطر پايان يافتن دوران دفاع و امضاي قطع‌نامه بود؟ اما اين هم نمي‌تواند باشد.

چون همين فيلمسازان معتقدند جنگ هميشه هست و شكل‌هاي مختلف يافته و تهاجم به شكل فرهنگي و يا ستم به شكل اقتصادي بر مردم ما هميشه تحميل‌شده. اما سوال اينجاست كه اين فيلمسازهاي متعهد به تمام مرزهاي اعتقادي در شرايط فعلي هيچگونه بروز و ظهور ندارند و ديگر در يك جبهه نيستند؟

علت اساسي به نظر بنده كه سال‌ها با روحيات يكي از اين فيلمسازان نزديك بوده‌ام اين است. بعد از فوت امام خميني اين اتفاقات رقم خورد و گويي منبع الهام‌بخش اين فرهنگ‌سازان قطع شد؛ منبعي كه حلقه وصل امثال ملاقلي‌پور و احمدرضا درويش و كمال تبريزي و عزيزالله حميد‌نژاد و ابراهيم حاتمي‌كيا و احمد مرادپور و… بود.

امام خميني هنر را دميدن روح تعهد در انسان‌ها تعريف كرد و خودش چون با همين هنر توانست انقلاب اسلامي برپا كند و در جنگ عليه شرق و غرب بايستد و دفاع مقدس براي كليه سربازانش تا زماني بود كه او قطعنامه را امضا كرد؛ حتي آنقدر روحيه آخرت محوري در يارانش زياد بود و اين تعهد در مردمش بالا بود كه بعد از پايان جنگ به‌جاي خوشحالي، بسياري گريستند كه چرا از قافله شهدا جاماندند.

گواه اين كلام عمليات مرصاد است كه بعد از پذيرش قطعنامه و امضاي صلح‌نامه با حمله منافقين به مرزها آنقدر نيروي داوطلب براي شركت در جهاد و دفاع زياد شد كه بسياري را برگرداند. در اين باره خاطره‌اي از رسول ملاقلي‌پور بگويم. او حتي در سال‌هاي قبل فوتش به من مي‌گفت علي من هنوز هم سرباز خميني هستم؛ درواقع نه‌تنها پيشاني‌بند لبيك يا خميني در زمان جنگ زمين نيفتاد بلكه هنوز سربازانش اين پيشاني‌بند را بر لوح پيشاني خود دارند.

امروز روح تعهد و باور و ايمان در فيلم‌ها كم شده و فيلم‌ها بوي سياست گرفته‌اند. هنرمند امروز بايد روح تعهد به جامعه بدمد زيرا تا انسان راسخ تربيت نشود نه هنر ارزشمند به وجود مي‌آيد نه هنرمند ماندگار.




علی ملاقلی‌پور با اشاره به فشارهای وارده بر سینماگران مستقل بیان کرد⇐به‌جای فعالان شریف اقتصادی این متهمان اقتصادی هستند که در سینما جولان می‌دهند!/کار به جایی رسیده که با پول فاسد فیلمهایی درباره مبارزه با فساد می‌سازند!!/حوزه هنری و اوج، خودی و غیرخودی را کنار بگذارند و برای مقابله با این فساد از تولید فیلمنامه‌های باکیفیت حمایت کنند

سینماروزان: ماجرای ورود پولهای بی مسئولیت و مشکوک به سینما ماجرایی است که ماهها بعد از رسانه های مستقل به تازگی یک صنف سینمایی درباره آن اعلام موضع کرده است و به دنبال آن برخی سینماگران هم اظهاراتی را در این باره طرح کرده اند.

علی ملاقلی‌پور فرزند خلف رسول ملاقلی پور با اشاره به حذف چهره های مستعد در نتیجه ورود پولهای کثیف به سینما به آرش فهیم در «کیهان» گفت: این مشکل فقط به فیلمسازان جوانی مثل من محدود نیست، بلکه خیلی از کارگردان‌های قدیمی هم مدت‌هاست که نتوانسته‌اند فیلمی بسازند، چون تولید فیلم در سینمای ما، بی‌در و پیکر شده است که نتیجه نحوه ورود سرمایه به سینماست.

وی تولید گسترده آنچه «کمدی سخیف و ضد اخلاقی» می‌خواند را یکی از نتایج ورود پول‌های آلوده به سینما می‌داند و می‌افزاید: این فیلم‌ها ظاهرا با بودجه بخش خصوصی تولید می‌شوند، اما آنچه به‌عنوان سرمایه‌گذار بخش خصوصی در سینما فعال است در اغلب موارد واقعی نیست. یعنی این‌گونه نیست که مالکان یا سهام‌داران واحدهای تولیدی یا فعالان اقتصادی برای سرمایه‌گذاری روی تولید یک فیلم ورود کنند. بلکه امثال بابک زنجانی یا متهمان اختلاس از صندوق فرهنگیان هستند که این سرمایه را تأمین می‌کنند. بدتر از همه اینکه گاهی با این پول‌ها فیلم‌هایی درباره مبارزه با فساد می‌سازند! فیلمی که با پول شبهه‌دار یا فاسد ساخته شده باشد، چطور می‌تواند در زمینه مبارزه با فساد تأثیر بگذارد؟ این یک نقض غرض است.

کارگردان «قندون جهیزیه» ادامه می‌دهد: برخی از صاحبان سرمایه نیز برای فرار از مالیات وارد سینما می‌شوند. چون کارهای فرهنگی از معافیت مالیاتی برخوردار است. روش آنها این‌گونه است که در قراردادشان با یک تهیه‌کننده، رقم قرارداد را بالاتر از رقم واقعی می‌نویسند تا از این طریق بگویند هزینه زیادی کردند و مالیات پرداخت نکنند.

ملاقلی پور تصریح کرد: مسئله این است که چون این‌گونه افراد «دزد» هستند وقتی هم که وارد سرمایه‌گذاری در سینما می‌شوند، صرفا دنبال سودآورترین و آسان‌ترین مدل فیلمسازی می‌روند. الان وضعیت سینما در ایران این شده که ژانرهای دیگر درحال کمرنگ‌تر شدن هستند و فقط کمدی ، آن هم نه کمدی آموزنده و دارای محتوا بلکه کمدی بسیار سخیف که به اخلاق و نهاد خانواده لطمه می‌زند غالب شده است؛ چون دم دستی و راحت ساخته می‌شوند؛ معمولا هم از چند بازیگر ثابت که در گیشه جواب می‌دهند در این آثار استفاده می‌کنند.چند روز قبل برای بررسی فیلمنامه جدید خودم در یک جلسه بودم که به من گفته شد اگر فقط فلان بازیگر معروف کمدی در این فیلم باشد سرمایه‌گذار می‌آورند. این یعنی تولید بسیاری از فیلم‌ها به حضور برخی بازیگران بستگی پیدا کرده است.

وی درباره نقش نهادها و ارگان‌های فرهنگی در این وضعیت توضیح داد: به نظر من نهادهایی مثل وزارت ارشاد و ارگان‌هایی چون حوزه هنری و سازمان اوج باید طوری سیاست‌گذاری کنند که انحصار از فیلم‌های کمدی ضداخلاقی خارج شود. یعنی باید زمینه‌ای را فراهم کنند که فیلم‌های اجتماعی با محتوای ارزشمند، کمدی‌های سالم، ملودرام‌هایی که مخاطب را به تأمل وا می‌دارند، فیلم‌های کودک و نوجوان و… فضای بیشتری پیدا کنند و به این ترتیب، رونق آثار سخیف کاسته شود. مثلا سازمان اوج می‌تواند مفاهیم انقلابی را فراتر از فیلم‌های انقلابی و دفاع مقدسی ببیند و هر فیلمی که مفهومی ارزشمند دارد را تحت حمایت قرار دهد. همچنین این ارگان‌ها باید خودی و غیرخودی را کنار بگذارند و به فیلمنامه و کیفیت آن توجه کنند. شما خودتان را جای فیلمسازی بگذارید که چند سال است کار نکرده. این فیلمساز برای تأمین معاش خود هم که شده در نهایت مجبور می‌شود تن به ساخت هرگونه فیلمی با هر فیلمنامه‌ای بدهد. دیگر از فکر و خلاقیت این هنرمند استفاده نمی‌شود، چون او فقط در پی ارتزاق و کار کردن است.

ملاقلی‌پور، رهاشدگی فرهنگ در دولت را از دیگر عوامل ورود پول‌های آلوده به سینما دانست و گفت: این دولت هیچ باوری در حوزه فرهنگ ندارد و ما که در داخل سینما فعالیت می‌کنیم، هیچ عزمی از سوی دولت برای بهبود وضعیت فرهنگ و هنر نمی‌بینیم. آنچه درباره آزادی هنرمندان گفته می‌شود در عمل، رهاشدگی و وادادگی هنر است. فقط دغدغه ممیزی دارند که صدای کسی درنیاید. این وضعیت ناشی از لیبرالیسم فرهنگی است که ضررش را در سینما هم نشان می‌دهد. آزادی حقیقی ارزشمند است اما کاری کرده‌اند که این مفهوم ارزشمند، خراب شده است.




پیش‌بینی قابل تأمل علی ملاقلی‌پور از جشنواره سی و هفتم فجر⇐جشنواره امسال پر خواهد بود از آثاری که یا با بودجه‌های نفتی تولید شده‌اند یا مجالی هستند برای پولشویی یک بخش به‌ظاهر خصوصی!

سینماروزان: علی ملاقلی‌پور فرزند رسول ملاقلی پور فیلمساز فقید سینمای ایران جزو معدود آقازادگانی است که آقازادگی را پله نکرده برای منفعت مادی و همین است که چهار سال بعد از ساخت فیلم اولش «قندون جهیزیه» و اقبال به آن در بدترین شرایط هنوز نتوانسته فیلم دومش را بسازد.

به گزارش سینماروزان ملاقلی‌پور با اعلام اینکه فیلمنامه آخرین اثرش، خود گرفتار سناریوی پیچیده‌ای شده به «جوان آنلاین» گفت: در حال حاضر تولید وجود ندارد و بیکاری بیداد می‌کند. به همین خاطر پول نیست و کار‌ها با سختی هر چه تمام پیش می‌روند.

وی در ادامه می‌گوید: ما تقریبا ۵، ۶ ماه است که مشغول رایزنی با سرمایه گذاران مختلف هستیم، اما شرایط بازار و اوضاع اقتصادی کشور به قدری نابسامان است که سرمایه گذاران صبر کرده‌اند و با احتیاط جلو می‌آیند. به همین خاطر فعلا این کار را متوقف کرده‌ایم. چاره‌ای نیست جز اینکه به انتظار بنشینیم تا سرمایه گذاری برای «زنگبار» پیدا کنیم تا ان شاء الله کار خود را شروع کنیم.

ملاقلی پور در پاسخ به این سؤال که موضوع و قصه فیلم «زنگبار» چیست و به چه مسائلی می‌پردازد می‌گوید: موضوع فیلمنامه «زنگبار» در خصوص عدالت اجتماعی، بحث حقوق‌های نجومی، تغییر نگاه انسان ها، فشار‌های اقتصادی، بیکاری مردم حاشیه نشین و ضعیف جامعه و رفاه طلبی برخی مدیران و دیگر معضلات مربوط به جامعه و جوانان است.

وی در همین رابطه افزود: داستان این فیلم با جوانان تعریف شده است و هدف ما از ساخت آن نیز دیده شدن بیشتر مشکلات مربوط به جوانان و درک مسئولین از اوضاع نامناسب این روز‌های کشور در خصوص بیکاری و مشکلات اقتصادی و… است. اگر آقایان مسئول بتوانند در این ۳ ماه آینده اوضاع اقتصادی کشور را سامان ببخشند مطمئنا ما می‌توانیم به تولید این اثر کمدی امیدوار باشیم.

ملاقلی پور با اعلام اینکه در حال حاضر به خاطر نبود سرمایه گذار، هیچ گونه رایزنی با عوامل تولید هم نمی‌توان کرد، یادآور شد: معتقدم فیلم‌هایی در جشنواره فجر امسال حضور خواهند داشت که با بودجه نفتی تولید می‌شوند. به نظرم کسانی که کار اقتصادی می‌کنند بعید است در این فضا به سینما و سرمایه گذاری در سینما ورود کنند. با وضع موجود معمولا کسانی کارهایشان را پیش می‌برند که رانت ویژه گرفته‌اند و یا بظاهر بخش خصوصی تلقی می‌شوند ولی برای پولشویی و مسائلی از این دست وارد سینما شده‌اند و با خود گفته‌اند که حالا یک کار فرهنگی هم می‌کنیم در کنار این ها. با تمام این تفاسیر بنده امیدوارم مدیریت شرایط اقتصادی کشور به سمت و سویی برود که سرمایه گذاران بخش خصوصی نگران نباشند.




برادر حاتمی‌کیا! «رشیدپور»، مسیر انحرافیست! پاسخ همکارانت را بده!

سینماروزان/حامد مظفری: در حالی که انتقاد از بریز و بپاش بیت المال برای تولید محصولاتی به ظاهر استراتژیک که نه فقط در منطقه که حتی در داخل مورد توجه عامه قرار نمی گیرند اسباب اعتراض بدنه صنف سینما و منتج از آن مخاطبان سینما را موجب شده ابراهیم حاتمی کیا در اختتامیه فجر به گلایه از ارگانی خوانده شدن پرداخت و به تعریض رضا رشیدپور را عامل این ماجرا قلمداد کرد!

این اتفاق در شرایطی رخ داده که رشیدپور تنها از جشنواره به این سو و با اجرای «هفت» ارتباط مستقیم با سینما را تجربه می‌کرد و حین اجرای «هفت» هم کاملا محافظه کارانه و با پرهیز از نقد مستقیم با آثار ارگانی برخورد میکرد.

نشان به آن نشان که رشیدپور در توصیف فیلم حاتمی کیا نیز زبان به مدح آن گشود و تا توانست از زیباییهای آن گفت!

اینکه حاتمی کیا به جای پاسخ گویی به بسیاری از همکاران مستعد و کم کار خود در چرایی عدم توزیع عادلانه امکانات ارگانی، به رشیدپور تاخته دلیل دیگری میتواند داشته باشد جز سفت کردن جای پای خویش برای جلب حمایت جهت تولید فیلم بعدی ؟!

به خصوص در روزهایی که رقبایی بی عقبه سینمای استراتژیک و حتی دوپاسپورته(!) از راه رسیده اند و سفارشهای میلیاردی را روی هوا میزنند و سیمرغ باران هم میشوند!

برادر حاتمی کیا! هر که را نشناسید رسول ملاقلی‌پور را که می شناسید. علی ملاقلی‌پور فرزند خلف رسول سه سال بعد از ساخت فیلم اولش که نتیجه سالها دستیاری در سینما بود هنوز نتوانسته پروژه تازه ای را روی غلتک بیندازد! چرا؟ چون مجیزگو نیست و با «آقاجون آقاجون»گفتن بازار مدیران کوتوله بی ربط به سینما را گرم نمی‌کند.

مانند علی ملاقلی‌پور کم نداریم؛ از جوان و پیر که هم سینما را بلدند و هم رزومه قابل قبولی دارند اما سهمی ندارند از امکاناتی که حق همه کاربلدان است.

برادر حاتمی‌کیا! به جای تاختن به رشیدپور پاسخی دهید به انبوهی از نیروهای مستعد و بیکار که به بهانه غیرخودی بودن، سهمی از امکانات عمومی مملکت ندارند. عملیاتی ترین پاسخ میتواند راه اندازی تشکلی با سرمایه شخصی برای زیر پر و بال گرفتن این نیروهای مستعد باشد؛ بالاخره زکات هزینه ای که نظام کرده تا به اینجا برسید را باید جوری پرداخت.

ابراهیم-حاتمی-کیا-اختتامیه-فجر
ابراهیم حاتمی‌کیا در اختتامیه فجر



علی ملاقلی‌پور: با سعه‌صدر و بازنویسی، مشکلات «زنگبار» را حل می‌کنیم⇔این همان فیلمنامه‌ایست که «کیهان» مدعی شد به‌خاطر نقد نجومی‌خواران مجوز نگرفته!

سینماروزان: در حالی که سه روز قبل روزنامه «کیهان» خبر داده بود فیلمنامه تازه علی ملاقلی پور با نام «زنگبار» به خاطر نقد نجومی خواران دچار مشکل دریافت مجوز شده(اینجا را بخونید) اما این کارگردان در گفتگو با «جوان» از این گفته که با سعه صدر و بازنویسی فیلمنامه مشکل دریافت مجوزش را حل خواهد کرد.

به گزارش سینماروزان ملاقلی‌پور درباره وضعيت ساخت فيلمنامه «زنگبار»، مي‌گويد: من و محمد امين نوروزي دغدغه‌مان محرومان و مستضعفان جامعه است كه هر سال بر تعدادشان نيز افزوده مي‌شود؛ افرادي كه در خرج خانواده‌شان مانده‌اند و بيكار‌ند، بر همين مبنا تصميم گرفتيم فيلمنامه‌اي بنويسيم و تلاش كرديم كه در آن حاشيه‌نشيني و نقاط ملتهب حاشيه تهران و مديراني كه در اين فضا به دنبال رفاه طلبي هستند، بپردازيم. ملاقلي‌پور مي‌افزايد: چيزي كه در فيلمنامه به آن پرداختيم يك افشاگري نيست بلكه چيزي است كه همه مردم با آن سر و كار دارند و درباره‌اش حرف مي‌زنند.

اين كارگردان درباره علت رد شدن فيلمنامه مي‌گويد: اين حدس را مي‌زنم كه شايد به خاطر اينكه در شرايط ملتهب و ناآرامي در جامعه فيلمنامه «زنگبار» را بررسي كرده‌اند، هيئت بازبيني دست و دلش لرزيده و آن را رد كرده است. اين در حالي است كه طرح اوليه فيلمنامه براي پنج‌ماه پيش است و ما فيلمنامه را حدود سه ماه قبل ارائه داديم.
كارگردان«قندون جهيزيه» تأكيد مي‌كند: گاهي يك فيلمنامه از سر ابتذال و ترويج افكار غلط روي ميز مميزي مي‌رود و گاهي يك فيلمنامه دردمند را زير تيغ مي‌برند كه اين خيلي دردآور است.
فرزند مرحوم رسول ملاقلي‌پور با بيان اينكه خود را نسبت به مردم و قشر مستضعف جامعه مسئول و متعهد مي‌دادم، ادامه مي‌دهد: در فضاي فعلي سينما ساخت فيلم خنثي خيلي راحت است،‌ ولي من نمي‌خواهم فيلمم خنثي باشد و از موضعش نسبت به مستضعفان كه خط قرمز من است، عدول كند.
ملاقلي‌پور با اشاره به اينكه شوراي پروانه ساخت، از وي خواسته فيلمنامه را بازنويسي كند، تأكيد مي‌كند: تا جايي كه در توانم هست تلاش مي‌كنم خواسته‌هاي شورا را مد نظر قرار دهم، مي‌دانم بازنويسي فيلمنامه براي من و نوروزي دردآور است، اما اميدوارم با ايجاد فضاي تعاملي بتوانيم نظر شوراي پروانه ساخت را كه از انسان‌هاي اهل فن هستند برآورده كنم. 
كارگردان «قندون جهيزيه» مي‌گويد: در زمان ساخت فيلم قبلي‌ام هم با چنين مشكلاتي روبه‌رو بودم و از جشنواره گرفته تا اكران فيلم هيچ سنگي نبوده كه جلوي پايم نينداخته باشند، اما معتقدم مي‌شود با سعه‌صدر از سوي شورا، مشكلات فيلمنامه «زنگبار» حل شود.



ادعای «کیهان»⇐فیلمنامه آقازاده ملاقلی‌پور به‌خاطر نقد نجومی‌خواران پروانه نگرفته!!!

سینماروزان: علی ملاقلی‌پور آقازاده خلف رسول ملاقلی‌پور که دو سال پیش از این کمدی «قندون جهیزیه» را در یکی از بدترین موعدهای اکران روی پرده داشت مدتی بود قصد داشت پروژه ای به نام «زنگبار» را روی غلتک بیندازد که در نهایت میسر نشد.

به گزارش سینماروزان هرچند پیشتر شنیده‌هایی درباره مشکلات شرعی بخشهایی از فیلمنامه «زنگبار» مطرح شده بود اما روزنامه اصولگرای «کیهان» مدعی شده فیلمنامه اخیر ملاقلی پور به خاطر نقد نجومی خواران پروانه نگرفت.

متن ادعای «کیهان» را بخوانید:

با وجودی که وزارت ارشاد به آثار سخیف یا سیاه‌نما به‌راحتی مجوز نمایش و اکران می‌دهد، فیلم جدید یک فیلمساز منتقد دولت را که به نقد مسئولان نجومی‌خوار می‌پردازد رد کرده است!
وزارت ارشاد به فیلم جدید علی ملاقلی‌پور به‌دلیل نقد رفاه‌زدگی و ‌اشرافیت برخی از مسئولان، مجوز نداد. ملاقلی‌پور از جمله فیلمسازانی است که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر از رقبای حسن روحانی حمایت کرده بود و پس از آن نیز در مصاحبه‌های خود انتقادات زیادی را به عملکرد وزارت ارشاد وارد نموده بود، ازجمله در گفت‌وگو با کیهان تصریح کرده بود که عملکرد دولت روحانی در حوزه فرهنگ، لطماتی به جامعه وارد می‌کند. حالا به نظر می‌رسد که دولت قصد انتقام‌گیری از فرزند رسول ملاقلی‌پور را دارد، چون به فیلمنامه جدید او مجوز ساخت نداده‌اند. به ویژه اینکه این فیلم به نقد برخی از مسئولان دولتی که درآمدهای نجومی دارند هم می‌پردازد.
براساس شنیده‌ها، حذف نقد مسئولان نجومی‌خوار، شرط وزارت ارشاد برای صدور مجوز به این فیلم است. این درحالی است که اعضای متعهد و پیشکسوت شورای صدور پروانه ساخت سازمان سینمایی با این فیلم موافق هستند و ایرادی به محتوای فیلم وارد نکرده‌اند.




علی ملاقلی‌پور در گفتگویی تفصیلی بیان داشت⇐نمی‌توان یک مدیر امنیتی را در مقام وزارت ارشاد منصوب کرد و انتظار رشد فرهنگ را داشت!/دولت در انتخاب وزیر ارشاد دچار اشتباه شد چون دولت روحانی اصلا به کار فرهنگی باور ندارد/فیلمنامه‌هایم درباره شعار سال بود یعنی اشتغال، تولید، بیکاری و قاچاق؛ ولی این مضامین نه الویت ارشاد است و نه الویت ارگانها!/یا فیلم اجتماعی بدون ارائه راه‌حل می‌سازند یا فیلم طنز با نگاه سطحی به مسائل جنسی-سیاسی!/یک مقوله مغفول مانده در سینمای ایران، فیلمسازی راجع به جهاد اکبر است

سینماروزان/آرش فهیم: علی ملاقلی‌پور به رغم اینکه فرزند مرحوم رسول ملاقلی پور است اما به هیچ وجه نمی‌توان به او برچسب «آقازاده» زد. چون بیش از آنکه متکی به «ژن خوب» باشد، اهل تلاش و کوشش است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «کیهان» به قول معروف با خاک صحنه خوردن و طی مراحل مختلف از دستیاری دوم و اول کارگردانی شروع کرد و چند فیلم کوتاه و مستند ساخت تا اینکه در سال 1393 نخستین فیلم سینمایی خود با عنوان «قندون جهیزیه» را خلق کرد. نگارش دو فیلمنامه با مضامین اجتماعی و همچنین آغاز ساخت یک فیلم مستند با عنوان «راه طی شده» درباره مهندس بازرگان، بهانه‌ای برای گفت وگو با علی ملاقلی پور شد.

– فیلم «قندون جهیزیه» فراتر از یک فیلم اول بود و همه منتظر فیلم‌های بعدی شما بودند. اما چرا با گذشت سه سال، هنوز هیچ فیلمی نساخته اید؟
یکی از دلایل خودم هستم. بعد از فیلم اول، پیشنهادات زیادی برای کارگردانی فیلم سینمایی و سریال شد. اما این فیلمنامه‌ها توسط دیگران نوشته شده بودند و احساس کردم آثاری نیستند که در شرایط کنونی خیلی راهگشای مردم باشند و باری از دوش جامعه بردارند یا راه حلی دهند. به همین خاطر قبول نکردم.
شرایط هم عامل دوم است. من طی این مدت دو فیلمنامه سینمایی نوشته‌ام. یکی درباره مسئله بیکاری و تعطیلی کارخانجات و… مسائلی از این دست که مبتلابه جامعه است. منتها مشکل این است که به همین راحتی سرمایه گذار برای تولید این فیلم پیدا نمی‌شود؛ نه سرمایه‌گذار خصوصی و نه سرمایه گذار دولتی. بیش از 90 درصد تهیه‌کنندگان بخش خصوصی، به سمت تولید فیلم طنز رفته‌اند. آن هم نه طنز هوشمندانه یا فکورانه بلکه طنز خیلی سطحی که در حد شوخی‌های سخیف هستند. برای من سخت است که خودم را راضی کنم که سمت این نوع کار طنز بروم. بخش دولتی هم، چه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و چه برخی از ارگان‌هایی که کار فرهنگی می‌کنند و در این زمینه بودجه می‌دهند هم چند اولویت دارند که عموما دفاع مقدس است که فیلمنامه‌های من در این حوزه نیستند. اما فیلمنامه هایم راجع به شعار سال هستند و به موضوعاتی مثل اشتغال، تولید، بیکاری، قاچاق و … می‌پردازند. اما به نظر می‌رسد که برای هیچ یک از وزارتخانه‌ها و ارگان‌ها، شعار سال در اولویت نیست! البته ادعای این را ندارم که فیلمنامه من کامل و بی‌نقص است. علت رد شدن فیلمنامه اولم از سوی این نهادها هم این بوده که گفتند این فیلمنامه خیلی ملتهب است و حال خشنی دارد. بدیهی است که وقتی درباره بیکاری، تعطیلی کارخانجات، قاچاق کالا و بیم و امیدهای چرخه تولید حرف می‌زنیم، نمی‌توانیم فیلمی بسازیم که گل و بلبل باشد. به هر حال، هم باید بیم را نشان داد و هم امید را. در کل، موفق نشدم. یک فیلمنامه جدید هم همراه با یکی دیگر از دوستان نوشته ایم که محور آن عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه است. پی گیر هستیم و امیدوارم که برای این طرح، اتفاقات بهتری بیفتد.

– فکر می‌کنید مشکل از کجاست؟ چرا برای تولید این گونه فیلم‌ها این همه مانع وجود دارد؟
مشکل سینمای ما این است که در آن دو گونه فیلم ساخته می‌شود. دسته اول فیلم‌های اجتماعی هستند که صرفا طرح موضوع می‌کنند و راه حل نمی‌دهند؛ یعنی سازندگان این فیلم‌ها یا از راه حل دادن فراری‌اند یا بلد نیستند. به نظر من دلیل دوم درست است. به دلیل اینکه در بین فیلمنامه نویس‌های سینمای ایران، میزان مطالعه پایین است. منظورم صرفا مطالعه رمان نیست، بلکه مطالعه افکار و اندیشه‌های مختلف بین نویسندگان سینمای ما کم است. از این باب برای طرح معضلات ساده در یک فیلم، نمی‌توانند راه حل بدهند که این نشان دهنده ضعف تفکر و دیدگاه است. البته مشکل را نباید فقط در خود سینما دید بلکه این ضعف ریشه در حوزه تفکر و اندیشه دارد. به این معنی که تولید تفکر یا نشر آن کم اتفاق می‌افتد یا اینکه ارتباط اندیشمندان صالح ما با سینماگران و فیلمنامه نویس‌ها کم شده است. به همین دلیل هم راه حل در فیلم‌ها نیست.
دسته دوم فیلم‌ها، آثار طنزی هستند که به شکل سطحی با مسائل سیاسی یا جنسی برخورد می‌کنند که این بدترین حالتی است که برای سینما اتفاق می‌افتد. چون سینما را از باب تفکر و اندیشه دور می‌کند و تماشاگر را سطحی بار می‌آورد.

– به نظرتان راه حل چیست؟ چطور می‌توان سینما را از این وضعیت نجات داد؟
یکی از راه حل‌ها، اصلاح مدیریت است. شخصی که به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب می‌شود باید سابقه کار فرهنگی و باور به تاثیرگذاری کار فرهنگی داشته باشد. نمی‌توان یک مدیر امنیتی را در مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب کرد و انتظار رشد فرهنگ را داشت. دولت در انتخاب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دچار اشتباه شد. این اشتباه به این دلیل است که دولت آقای روحانی اصلا باور به کار فرهنگی ندارد. در دهه‌های آینده، یکی از مقاطعی که به خاطر غفلت از فرهنگ حتما بررسی خواهد شد، دوره آقای روحانی خواهد بود. عدم باور به مقوله تأثیرگذاری کار فرهنگی از سوی این دولت، لطمات خود را نشان خواهد داد. یکی از وظایف مدیریت فرهنگی باید این باشد که حوزه کتاب، نویسندگی و تولید اندیشه اسلامی و فرهنگ اصیل و سالم را به فیلمنامه‌نویس‌ها و کارگردان‌ها پیوند بزند. باید جمع‌هایی برگزار شود تا این‌ها همدیگر را پیدا کنند. مدیریت فرهنگی لزومی ندارد حتما بگوید درباره فلان موضوع فیلم بسازید. اما اگر بستر پیوند خوردن نویسندگان و فیلمسازان با اندیشمندان و متفکران صالح فراهم شود، مطمئن باشید که محصولی که در فیلم‌ها خواهید دید هم به سمت اندیشه اسلامی خواهد رفت، هم به اندیشمند شدن سینما کمک خواهد کرد و سینما از این سطحی و سخیف نگری فاصله خواهد گرفت.

– یکی از معضلات این روزهای سینمای ما همین طور هم که اشاره کردید، بحران تورم فیلم‌های کمدی سخیف است. اما چه ساختارهایی باعث چنین جریانی شده است؟
اگر شما فیلمی دردمندانه و دارای فکر و تحقیق ساخته باشید، حتی اگر دارای جذابیت برای مخاطب عام هم باشد در اکران به آن هیچ توجهی نمی‌شود. چون بیشترین تعداد سینماها حتی در روز شروع که معلوم نیست کدام فیلم بیشتر می‌فروشد در اختیار فیلم‌های کمدی سخیف قرار می‌گیرد، آن هم در بهترین ساعت‌ها. هم پخش‌کننده‌های دولتی و هم خصوصی در عرصه سینما با این کار خود در حال خط دادن به فیلمسازان هستند. یعنی خط می‌دهند که اگر این طوری فیلم بسازید، از تعداد سینماهای بیشتری برخوردار خواهید بود.
مسئله بعدی در مقوله تولید است. نمی‌گویم که دولت به طور مستقیم به فیلمسازها پول دهد، چون صحبت سر این است که دولت باید پای خودش را از سینما بیرون بکشد. اما سؤال این است که آیا دولت وظیفه حمایتی ندارد؟ دولت حتی از وام دادن کناره‌گیری می‌کند. متأسفانه کمترین بودجه برای وزارت ارشاد است و در حوزه سینما کمترین مباحث فکری انجام می‌شود؛ یعنی سینما حتی از حمایت فکری هم بی‌بهره است. وقتی راجع به مباحث فکری کمتر صحبت می‌شود اتفاق این است که اصلا فیلمنامه فرهنگی تولید نمی‌شود. این درحالی است که فرهنگ به قدری مهم است که روی افکار آدم‌ها و روش زندگی مردم تاثیر می‌گذارد. حتی اگر ادبیات فضای مجازی بین برخی از مردم صرفا به سمت شوخی‌های زشت رفته به این دلیل است که کار فرهنگی در حوزه‌های دیگر کم نشده است.

– فکر می‌کنید مهم‌ترین خلأ سینمای امروز ما در تولید چیست؟
یک مقوله مغفول مانده، فیلمسازی راجع به جهاد اکبر است. چیزی که به نظر من جامعه امروز ما به شدت به آن احتیاج دارد. چون انسان‌ها در روزگار ما زمین خورده نفس خودشان هستند و با این مسئله در جنگ‌اند. اما متأسفانه در سینمای ما کمترین تعداد فیلم درباره مقوله جنگ با نفس تولید شده است که این اشکال هم به فیلمنامه نویس‌ها بر می‌گردد، هم بدنه سینما و هم متولیان.

– به طور مشخص منظور شما از نمایش جهاد اکبر در سینما چیست؟
به طور مثال، انسانی که دچار اعتیاد است و یک فیلم می‌تواند این باور را به او منتقل کند که تو می‌توانی برگردی و زندگی سالمی داشته باشی. این یک نمونه خیلی کوچک است. هر فیلمی که به مخاطب خودش بگوید انسان می‌تواند از معضلات فکری و انحرافات اخلاقی پرهیز کند و به مسیر درست زندگی برگردد، در این مقوله می‌گنجد. باید دید مردم در چه زمینه‌های فکری و اخلاقی در رنج هستند و اگر روی همین نقاط در سینما کار کنیم، می‌توان کمک کرد که مردم باور قوی تری داشته باشند و با روحیه بهتری به زندگی بپردازند. حتی موضوعاتی مثل انفاق و اینکه مردم از حال مستضعف‌ها بی‌خبر نباشند، بیش از هر چیزی به یک باور درونی احتیاج دارد. یعنی اول باید روی مقوله گذشت کار کرد. حتی می‌توان این را گفت که اگر مردم انفاق نکنند و در زندگی اجتماعی خود گذشت و فداکاری نداشته باشند در صورت بروز جنگ هم نمی‌توانند شجاعت به خرج دهند و از کشور خود دفاع کنند. اگر می‌خواهیم مردمی داشته باشیم که در جنگ، دست به فداکاری بزنند و روحیه شهادت داشته باشند، ابتدا باید در جامعه شهری از مال و عمر خود بتوانند بگذرند.




آقازاده خلف ملاقلی‌پور فیلم زندگی بازرگان را می‎سازد

سینماروزان: علی ملاقلی‌پور فرزند خلف رسول ملاقلی پور کارگردان فقید سینمای ایران که سه سال قبل نخستین فیلمش «قندون جهیزیه» را ساخت و البته فیلمش علیرغم بی مهری های فراوان در اکران، مورد توجه قرار گرفت بعد از ماهها که به دنبال تأمین سرمایه برای دومین فیلم بلندش بود و به نتیجه نرسید تصمیم گرفته با حمایت حوزه هنری فیلمی درباره مهدی بازرگان بسازد.

به گزارش سینماروزان این فیلم که در گونه مستند است  «راه طی شده» نام دارد و با موضوع  بررسی افکار و اندیشه‌های «مهندس مهدی بازرگان» به عنوان روشنفکر دینی،سیاستمدار و نخست وزیر دولت موقت ایران در سال 57 در حال تولید است و نام آن «راه طی شده» است.

 تحقیقات این فیلم مستند از دی ماه سال گذشته آغاز شده و  از تولیدات مرکز مستند حوزه هنری که  تهیه کنندگی آن بر عهده  محمدامین نوروزی است.

این فیلم  در حال حاضر مراحل ضبط مصاحبه با شخصیت های نهضت آزادی از قبیل آقای مهندس توسلی, دکتر سحابی، مهندس اکبر بدیع زادگان و… را طی می کند و قرار است برای  جشنواره سینما حقیقت آماده نمایش و در این رویداد رونمایی شود.

علی ملاقلی پور از علاقمندان جدی مطالعه در خصوص انقلاب و مسائل سیاسی است. وی به غیر از فعالیت هنری پژوهش‌های زیادی در زمینه شخصیت‌های مختلف انقلاب و تاریخ معاصر انجام داده است




علیرضا رییسیان در واکنش به بایکوت در جشن خانه سینما⇐انتظار پروژه‌های تخریبی بیشتری را دارم

سینماژورنال: معرفی نامزدهای نهایی جشن خانه سینما باز هم همراه بود با پرسشهایی بر سر اینکه این نامزدها چقدر می توانند برآمده از جریان حرفه ای سینمای ایران باشند؟

به گزارش سینماژورنال قرارگیری «ابد و یک روز» در رأس تعداد نامزدیها با لحاظ این واقعیت که این همان فیلمی است که داوران جشنواره فیلم فجر هم حسابی آن را تحسین کرده بودند وقتی مقارن شد با بایکوت تقریبی آثار کارگردانانی نظیر علیرضا رییسیان و علی ملاقلی پور ، بیش از پیش این ظن را تقویت کرد که در جشن خانه سینما جایی برای منتقدان این نهاد نیست.

امثال رییسیان و ملاقلی‌پور که در ماههای اخیر مرتب کم‌کاری های صنفی خانه سینما را گوشزد کرده بودند بایکوت شدند و فیلم آخر کیومرث پوراحمد هم کاملا مهجور واقع شدتا فضا باز شود برای فیلمهایی مانند «دو»، «بهمن» و «گینس» که علیرغم کیفیت زیر حد متوسط اما به واسطه عقبه تولیدکنندگان در جمع نامزدها قرار گرفته اند.

جشن خانه سینما برای توجه به سینمای حرفه ای به راه افتاد

علیرضا رییسیان کارگردان سینما با اشاره به اینکه جشن خانه سینما بنا بوده مجالی باشد برای توجه به فیلمهای حرفه ای سینمای ایران به «صبح نو» گفت: در سینمای ایران هم بخش مسابقه جشنواره فجر را داریم که نگاه خاص خود را به سینما دارد و هم مسابقه فیلم اولیها را و اخیرا هم گروهی راه افتاده به نام هنروتجربه که البته وارد جشنواره هم شده است و الگویش هم نوعی سینمای هنری خاص است. جشن خانه سینما اما برای این راه افتاد که به سینمای حرفه ای یا main stream که دربرگیرنده جریان اصلی سینمای ایران است توجه کند و اصلا بنا بر این نبود که نوعی سینمای خاص و تجربه گرا یا سینمای کاملا تجاری در این چارچوب قرار گیرد.

وی خاطرنشان ساخت: جشن خانه سینما هدفش برگزیدن فعالان بخش حرفه ای سینما بود در جهت تقویت استانداردهای سینما در همه رشته ها آن هم از میان فیلمهایی که در طول سال اکران می شوند. اینکه حالا می بینیم چینش کاندیداها به همان سمتی می رود که پیشتر جشنواره فجر رفته چه معنایی دارد؟

هدف: حذف سینماگران منتقد!

کارگردان «چهل سالگی»، «ریحانه» و «ایستگاه متروک» در پاسخ به این پرسش که چقدر از نادیده گرفتن برخی از فیلمسازان از جمله خودش در جشن خانه سینما ناشی از حاکمیت یکدست این نهاد و تلاش برای خاموش کردن سینماگرانی است که منتقد سیاستهای نادرست سران صنف هستند اظهار داشت: زمانی که جشن خانه سینما به راه افتاد هدفش جذب تمامی سینماگران حرفه ای بود حتی آنها که خانه سینما را نقد می کردند اما رفته رفته مسیر مدیریتی به سمتی رفته که حالا هدف بر حذف سینماگران مستقل و در عین حال منتقد است.

وی با اشاره به رویکرد خودش نسبت به جشن امسال اظهار داشت: وقتی کمال تبریزی از من دعوت کرد که در جشن خانه سینما شرکت کنم با حسن نیت پذیرفتم و فرض کردم که جریان گزینش‌ها در جهت جذب حرفه‌ای‌هاست اما در عمل اتفاق دیگری افتاد. البته در شرایطی که هنوز بحثهای ابتدایی مانند ارجحیت فیلمسازی 35 میلیمتری به فیلمسازی دیجیتال در حلقه بالادستی چنین نهادی وجود دارد اینکه انتظار داشته باشیم در گزینشها به محصول نگاه کنند و نه صاحب اثر، انتظار بیجایی است.

علیرضا رییسیان شهاب حسینی
علیرضا رییسیان و شهاب حسینی در پشت صحنه “دوران عاشقی”

جناح گرایی بر خانه سینما سایه انداخته

علیرضا رییسیان که آخرین ساخته اش «دوران عاشقی» پرفروش‌ترین ملودرام 94 بود و البته در جشنواره فجر نامزد دریافت ده جایزه بود درباره اینکه خروجی جشن خانه سینما چقدر در هماهنگی است با ادعاهایی که گردانندگان پیرامون مزایای آکادمی برگزار شدن گزینشها گفته اند به «صبح نو» بیان داشت: فلسفه آکادمیک که تعداد نیست. به وجود آمدن آکادمی برای بالا بردن کیفیت داوری است و وقتی این کیفیت به دلایلی خاص لحاظ نمی شود چه تفاوتی می کند که داوری آکادمیک باشد یا شورایی.

رییسیان وقتی مخاطب این پرسش قرار گرفت که چقدر از بی توجهی به خودش در جشن خانه سینما را نتیجه انتقاداتش به سازوکار حاکم بر خانه سینما می داند گفت: من درباره نهادی صحبت کرده ام که به سینماگران تعلق دارد و البته ضعفهای مدیریتی آن را بازگو کرده و می کنم برای بهبود اوضاع. بر سر نقد مديريت منفى صنف تاكنون من و ديگران هزينه‌هاى زيادى داده‌ایم و انتظار پروژه‌هاى تخريبى بيشترى هم در مورد خودم دارم ولی باز هم اصرار دارم که نقدهایم ریشه ای است و نگران آینده این نهاد صنفی هستم. من جوايزم را از جشنواره هاى ديگر و البته مهمتر گرفته‌ام ولى آيا ناديده گرفتن همكارانم و تنبيه آنها بخاطر نقدهای صریح من كار درستى است؟

وی خاطرنشان ساخت: وقتی اهداف سیاسی-جناحی جایگزین اصول اولیه کار صنفی می شود نتیجه اش هم می شود همین که کارکرد صنفی که شاکله راه اندازی صنف است از بین می رود و جناح‌گرایی است که بر همه چیز حتی توزیع کاندیداها سایه می اندازد.




انتقادات صریح کارگردان “قندون جهیزیه” از روند داوری فیلمها در جشن خانه سینما+عکس

سینماژورنال: علی ملاقلی پور کارگردان جوان سینمای ایران که صراحت کلام را از پدر مرحومش رسول به ارث برده است بعد از افشاگریهایی که حین اکران فیلمش درباره جهت دهی های خاص به اکران 94 برای کمک به یک فیلم چندصدمیلیاردی انجام داد به تازگی از طریق صفحه اجتماعیش به انتقاد از روند داوریها در جشن خانه سینما پرداخته است.

به گزارش سینماژورنال ملاقلی پور که سال قبل یک فیلم خوش ساخت و پرانرژی به نام “قندون جهیزیه” را روی پرده داشت و این فیلم بعدتر در شبکه خانگی هم مورد توجه قرار گرفت با اشاره به اینکه در جشن خانه سینمای امسال فقط فیلمهای شاخص داوری می شوند از بی عدالتی برآمده از این تصمیم غلط سخن گفته است.

ملاقلی پور با قرار دادن عکسی از فیلم کوتاه “مرگ عقربه ها” در صفحه اجتماعی اش بیان داشته است: حال روز ما در شرایط سینما؛ امسال گفته اند در جشن خانه سینما تمام فیلمها داوری نمی شود؛ فقط فیلمهای شاخص. حالا شاخص حتما یعنی نزدیکان. صنف دستیاران کارگردان و برنامه ریزان هم مردانه در برابر این ارتباط بازیها ایستاد و داوری را به جشن معرفی نکرد تا اعتراض خود را به این تقسیم جوایز به نزدیکان اعلام کند.

کارگردان “قندون جهیزیه” ادامه داده است: در واقع روند بایکوت فیلمهای جوانهای مستقلی مثل بنده که در بخش خصوصی فیلم ساختیم کلید خورد و اصلا حال من یاغی حال عکس است. اما کرم اوستا کریم تا هر جا که بتوانم می جنگم. قندون جهیزیه چون سینما رو نقد کرد کنار گذاشته شد. اصلا سینماگران قدیمی تحمل نقد دارند که خودشان مدعی اند بقیه اقشار جامعه نقد پذیر باشند؟!

 

تصویر احتماعی ضمیمه متن انتقادی ملاقلی پور
تصویر ضمیمه متن انتقادی ملاقلی پور



“جیمی جامپ” سینمای ایران به دنبال “گاوبازی”!!!

سینماژورنال: ده ماه قبل علي ملاقلي‌پور فيلمساز جوان سينماي ايران به هنگام اکران فیلم اولش “قندون جهیزیه” برای نشان دادن مخالفت با وضعیت ناعادلانه‌ای که در اکران به وی تحمیل شده بود در قامت “جیمی جامپ” درآمد و به هنگام دیدار منتخب ستارگان جهان و تیم فوتبال هنرمندان با پوشیدن تی شرتی منقش به پوستر فیلمش وسط استادیوم پرید.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال ملاقلی‌پور به تازگی نگارش سناریوی فیلمی با عنوان “گاوبازی” را به اتمام رساند. وی در خصوص وضعیت تولید “گاوبازی” به “جوان” گفت: در حال حاضر مشغول مذاكره با چند تن از تهيه‌كنندگان هستم، بعد از مشخص‌شدن سرمايه‌گذار و تهيه‌كننده، آرام‌آرام مراحل توليد آن را شروع مي‌كنيم. چاره‌اي نيست جز اينكه به انتظار بنشينم تا تهيه‌كننده‌اي كه كار بررسي فيلمنامه «گاوبازي» را به او سپرده‌ام، به كار خود پايان و فيلمنامه را تحويلم دهد تا ان‌شاءالله كار خود را شروع كنيم.

بک کار ماجراجویانه و پر از ضرباهنگ

ملاقلي پور در پاسخ به اين سؤال كه «گاوبازي» چه ارتباطي با «قندون جهيزيه» دارد مي‌گويد: «گاوبازي» به لحاظ فرم، گونه و ژانر، اصلاً شباهتي با «قندون جهيزيه» ندارد. چون يك كار اجتماعي است. يعني اثري ماجراجويانه در ژانري اجتماعي است، پر از ضرباهنگ و اتفاقاتي كه مي‌توان گفت به نوعي ماجراجويانه است.

در ابتدا قرار بودن قسمت دوم “قندون جهیزیه” باشد

وي در همين رابطه افزود: در ابتدا قرار بر اين بود كه اين سناريو به نوعي روايتگر قسمت دوم «قندون جهيزيه» باشد، ولي هر چه نگارش قصه به سمت جلو پيش مي‌رفت، كمتر ارتباطي بين آن و نخستين اثر سينمايي كه مقابل دوربين برده‌ام، ديده مي‌شد به همين خاطر «گاو بازي» هيچ ارتباطي با «قندون جهيزيه» ندارد.

فیلمی با شش پرسوناژ

وي با اعلام اينكه شش پرسوناژ در متن اين سناريو آمده است، گفت: محتواي اين اثر هم مربوط به زندگي دو برادر به نام‌هاي سيامك و سياوش است. سيامك و سياوش دو برادر دوقلو و كاملاً شبيه به هم هستند كه سختي‌ها و ملالت‌ها و گرفتاري‌هاي زندگي‌شان، سيامك را به نقطه‌اي رسانده كه تصميم به شرط‌بندي روي زندگي‌اش مي‌گيرد…

با مضمون بیکاری و قاچاق و اعتیاد و…

علي ملاقلي‌پور، فيلمساز و كارگردان جوان سينماي ايران در ادامه يادآور شد: در كل مضمون و اساس «گاوبازي» در ارتباط با مقوله كار و بيكاري، جريان توليد، قاچاق، اعتياد و مهاجرت بوده و فيلمنامه اين اثر توسط خودم و با همكاري سيامك طارم سري و مهدي سليماني به تحرير درآمده است كه محوريت شكل‌گيري اين سناريو از زندگي سيامك و برادر وي گرفته شده كه روزگار سختي را پشت‌سر گذاشته است.

وي در خاتمه تأكيد كرد: مهدي سليماني سال‌هاست كه دستيار كارگردان است و چندين سال هم با خودم كار مي‌كرد و «گاوبازي» اولين كار نگارشي است كه با هم داشتيم. 30 درصد از سوژه هم مربوط به زندگي شخصي سيامك طارم سري است و ما با الهام گرفتن و تخيل خودم از آن ماجرا، نگارش اين فيلمنامه را به پايان رساندم.




علی ملاقلی‌پور: اگر وسط استادیوم نمی‌پریدم، شاید دفتر سعید سعدی بسته می‌شد!

سینماژورنال: علی ملاقلی پور کارگردان جوان ایرانی که تابستان امسال فیلم “قندون جهیزیه” را روی پرده داشت حین اکران فیلمش و به دلیل اعتراض به شرایط نامنصفانه ای که در اکران نصیبش شده بود به هنگام دربی پایتخت وسط زمین پرید و به تبلیغ فیلمش پرداخت.

به گزارش سینماژورنال این اقدام ملاقلی پور سبب ساز آن شد که “قندون جهیزیه” بیشتر از قبل مورد توجه قرار گیرد و مخاطبان بیشتری به تماشای آن بروند.

ملاقلی پور در تازه ترین گفتگویش که با “وطن امروز” انجام داده به طرح این ادعا پرداخته که اگر این کار را انجام نمی داده شاید دفتر فیلمسازی سعید سعدی تهیه کننده “قندون جهیزیه” تعطیل می شد.

به گزارش سینماژورنال این ادعای ملاقلی پور در حالی بیان شده که سعدی سالهاست در سینمای ایران حضور دارد و در تولیدات آثار بسیاری نقش داشته که برخی از آنها مانند “50 قدم آخر”، “اینجا شهر دیگریست” و “موش” با شکستی تمام عیار در گیشه مواجه شدند اما دفتر این تهیه کننده تعطیل نشد.

سعدی از جمله تهیه کنندگانی است که بابک زنجانی هم در تولید یکی از آثار تولیدی وی با نام “سیزده” سرمایه گذاری کرده بود.

سینماژورنال بخشی از گفتگوی ملاقلی پور با “وطن امروز” که درباره پریدن داخل استادیوم است را منتشر می کند.

 با وجود شرایط دشواری که داشتی باز آن حرکت تو در یک مسابقه بین‌المللی فوتبال با حواشی مختلفی که دارد، قابل پذیرش نیست و می‌توانستی به شکل دیگری هم اعتراض کنی.
درست می‌گویی و اعتراضات دیگری هم به ذهن من رسیده بود اما این را هم بگویم که هر عملی را عکس‌العملی است و فشار زیادی در آن زمان برای من و فیلم «قندون جهیزیه» پیش آمده بود و فکر کردم اندازه‌اش باید به آن شکل باشد. مثلا اگر تنها در یک سایت اعتراض می‌کردم، بازتابی نداشت!
 قبول دارم برای آدم‌هایی که به کارشان با تمام وجود علاقه دارند و کارمندی نگاه نمی‌کنند، نتیجه فعالیت‌شان خیلی مهم می‌شود. من هم مانند تو به حرفه‌ام با تمام وجود عشق می‌ورزم اما فکر می‌کنی با تمام دردهایی که داشتی ارزشش را داشت به آن شکل انتحاری عمل کنی؟!
برای انجام آن کار آبرویم را سوخت دادم که با ارزش‌ترین مساله برای هر آدمی است اما این را هم در نظر بگیر که ادامه فعالیت من در سینما بستگی به نتیجه فیلم اولم داشت و فیلمسازی که در اولین فیلم خود زمین بخورد، بلند شدنش خیلی سخت می‌شود.
 اگر آن کار مهیج را هم انجام نمی‌دادی باز فیلم «قندون جهیزیه» چه نزد منتقدان و چه مردم کاملا پذیرفته شده بود و فروش خوبی هم داشت!
درست می‌گویی اما برای من که کلی زحمت کشیده بودم تا اثرم توسط مردم دیده شود، تحمل آن وضعیت سخت بود. برای من تماشاگر خیلی مهم است و برای همین امسال فیلم نساختم و با تمام وجود دنبال تحقیق و مطالعه برای نگارش «قندون جهیزیه 2» هستم که البته اسم دیگری خواهد داشت. از این نظر به تک‌تک مردم ایران در فیلم‌هایم فکر می‌کنم. به خدا قسم نگاه یک بچه تا یک پیرمرد در فیلمی که می‌سازم برایم مهم است.
 اما همه اینها را در «قندون جهیزیه» ثابت کردی و فیلمی سالم و پرمخاطب برای همه نوع طیفی ساختی.
بله! اما اگر آن کار را نمی‌کردم شاید دفتر فیلمسازی سعید سعدی، تهیه‌کننده «قندون جهیزیه» بسته می‌شد و برای این تهیه‌کننده فرهنگی حیف بود.

علی ملاقلی پور
علی ملاقلی پور وسط استادیوم