1

حرفهای تازه علیرضا افتخاری خواننده خوش صدا⇐با تمرین سعی کردم لهجه‌ام را وارد آواز نکنم!/فقط ۶ میلیون نسخه #نیلوفرانه فروختم!/از موسیقی چیزی درنیاوردم!/برای یک آلبوم هشت قطعه‌ای نهایتا نیم میلیون میگرفتم!/درآمدم از کار ساختمان سازی بود!

سینماروزان: من چیزی از زندگی نمی‌خواهم، تمولی نیاز ندارم چون به اندازه دارم. از موسیقی هم چیزی درنیاوردم، کار کردم، کار ساختمان انجام داده‌ام و درآمدم از کار ساختمان سازی بوده چون من موسیقی را برای ثروت‌اندوزی دنبال نکردم.

#علیرضا_افتخاری خواننده خوش صدای اصفهانی با بیان مطلب فوق در گفتگو با امیرعلی دانایی در برنامه تلویزیونی #رخ_به_رخ شبکه دوی سیما بیان داشت: آهنگسازم چه جوان باشد و چه صاحب‌نام حس غالبم گذاشتن همه انرژی و عشق در آن کار است بنابراین همه آلبوم‌هایم را دوست دارم.

این خواننده در  پاسخ به اینکه کلام عادی‌تان لهجه اصفهانی دارد اما در خوانندگی لهجه‌تان به آواز وارد نشده توصیح داد: با تمرین سعی کرده‌ام لهجه‌ام را وارد آواز نکنم و درست و سلیس بخوانم تا حرمت زبان فارسی را نگه دارم.

او درباره حواشی زندگیش ادامه داد: با تجربه‌آموزی از اشتباهات، زمین خوردن ها و شکست‌هاست که پیروزی نصیب هر انسانی می‌شود.

افتخاری درباره استقبال میلیونی از آلبوم  #نیلوفرانه بیان داشت: ناشر #نیلوفرانه می‌گوید این آلبوم شش میلیون نسخه فروخته که باعث افتخار است ولی برای من عایدی چندانی نداشته.دستمزدها در آن زمان کم بود. برای یک آلبوم هشت قطعه ای یک ساعته از ۵۰ هزار تومان شروع می‌شد، بعد صد هزار و نهایتا به ۵۰۰ هزار تومان یا نیم میلیون  می‌رسید.

این خواننده گفت: استقبال از آن آلبوم، برای من حس اهمیت داشتن، خودشناسی، خود را در خود پیدا کردن و روحیه گرفتن را در پی داشت. وقتی نگاه های زیبا به کارت متمرکز می‌شود پَر در می‌آوری خیلی حال خوبی دارد. من دستمزد زیادی هم نمی گرفتم دوست داشتم کارم ارائه شود و تیراژ پیدا بکند وقتی تیراژ پیدا می کرد روحیه می گرفتم و احساس ارزشمندی پیدا می‌کردم.

او در برنامه تلویزیونی رخ به رخ شبکه دوی سیما ادامه داد: دلم می‌خواهد برای دل مردم بخوانم و مردم بگویند کارهایت خوب بوده، شنیده‌ایم. الان خیلی‌ها بزرگ، کوچک، دانشجو، غیردانشجو  می‌گویند افتخاری در یک زمانی که جوان یا کوچک بوده‌ایم کارهایت را گوش می‌دادیم خب من چیزی نمی‌خواهم، تمولی نیاز ندارم به اندازه دارم. از موسیقی هم چیزی درنیاوردم، کار کردم، کار ساختمان سازی انجام داده‌ام. من موسیقی را برای ثروت‌اندوزی دنبال نکردم.

علیرضا افتخاری: موسیقی، عایدی چندانی برایم‌ نداشته و درآمدم از کار ساختمان بوده؟
علیرضا افتخاری: موسیقی، عایدی چندانی برایم‌ نداشته و درآمدم از کار ساختمان بوده؟!

 




فریدون خوشنود آهنگساز باسابقه مطرح کرد⇐یک خواننده حرفه‌ای باید ششدانگ صدا را داشته باشد!/ اینکه یک خواننده در یک منطقه کم بخواند که خوانندگی نیست!/موسیقی ایران زمانی در سراسر دنیا شناخته شده بود و الان همگان در حال کپی از آهنگ‌های افغانی، ترکی، عربی و… هستند!/اغلب خوانندگان فعلی ادای هم را در می‌آورند به‌جز همایون شجریان!/هشتاد درصد خوانندگان پاپ از فریدون آسرایی، تقلید می‌کنند!/اتفاقاتی خاص باعث دوری من از افتخاری شد/به‌خاطر خودِ افتخاری ترجیح دادم از او فاصله بگیرم!

سینماروزان: متاسفانه خوانندگان فعلی یا ادای خوانندگان قبل از انقلاب را درمی‌آورند یا ادای خودشان را!

به گزارش سینماروزان فریدون خشنود آهنگساز برجسته با بیان مطلب فوق به روزنامه صبحنو گفت: زمانی که صداها را می‌شنوم به هیچ عنوان نمی‌توانم آن‌ها را از یکدیگر تشخیص دهم به جز صدای همایون شجریان که البته ایشان ایرانی می‌خوانند اما اغلب خوانندگان پاپ ادای هم را در می‌آورند؛ به‌طوری که حوزه موسیقی تبدیل به یک آشفته بازار شده است و وضعیت خیلی به هم ریخته است؛ شعرها شبیه هم، صداها شبیه هم و تا این اندازه هم برای آن‌ها هزینه می‌شود.

آهنگساز “ایران ایران”رضا رویگری و “سنگ و شیشه”محمد حشمتی ادامه داد: کسی به‌دنبال این نیست که بگوید در موسیقی ایرانی(پاپ) تحولی به‌وجود آوریم؛ شما درنظر داشته باشید که موسیقی پاپ ایران زمانی در سراسر دنیا شناخته شده و مطرح بود اما الان نه تنها شاهد این اتفاق نیستیم بلکه تمام دوستان در حال کپی از آهنگ‌های افغانی، ترکی، عربی و… هستند به‌طوری که عینا  آهنگ را برمی‌دارند و با تغییراتی جزیی آن را به کار می‌برند. آهنگ را کپی و اتفاقا  خراب می‌کنند.

خشنود درباره صداهای موردقبول خود بیان داشت: صداهایی هستند که به به آن‌ها علاقه دارم؛ مانند محمد اصفهانی که صدایی بسیار متفاوت و زیبایی دارد و خیلی هم خوب می‌خواند. فریدون آسرایی در بین خوانندگان پاپ صدایی بسیار لطیف دارد و خیلی خوب می‌خواند؛ به‌طوری که ۸۰‌درصد خوانندگان فعلی از او تقلید می‌کنند و هیچکس هم متوجه این قضیه نیست؛ (اگر کارهای قدیمی او را گوش کنید و به آنها دقت نمایید متوجه خواهید شد که این اتفاق هم بسیار بد است)؛ اصفهانی تلفیقی می‌خواند و آسرایی پاپ اما هردو صداهایی بسیار دلنشین دارند. البته ناگفته نماند که صدای احسان خواجه‌امیری را هم دوست دارم؛ او درست می‌خواند و در خواندن صدای خودش را می‌شنویم. در رأس موسیقی ما هم همایون شجریان قرار دارند که روز‌به‌روز هم قوی‌تر و بهتر می‌خوانند.

فریدون خشنود با گلایه از کپی‌کاری خوانندگان تازه‌کار گفت: من صدای خاصی را بین آن‌ها نشنیده‌ام که بگویم او صدای خوب و ماندگاری دارد و ادا درنمی‌آورد.

خشنود تاکید کرد: یک خواننده حرفه‌ای باید ششدانگ صدا را داشته باشد؛ اینکه یک خواننده در یک منطقه کم بخواند که خوانندگی نیست؛ ما هفت نت موسیقی داریم؛ من علاقه‌مندم خواننده قدرت صدای بسیار خوبی داشته باشد وگرنه شما نوعی هم در یک منطقه محدود به زیبایی می‌توانید بخوانید. به هرحال یک آهنگ فرود و اوج دارد؛ هر موسیقی که تصور کنید باید دارای این ویژگی‌ها باشد.

خشنود زمانی آلبوم‌های “عطر مهر”،‌ “عاشقا سلام…” و “شب کوچه‌ها” را با صدای علیرضا افتخاری عرضه کرده بود که به شدت مورد توجه قرار گرفت. به گزارش سینماروزان فریدون خشنود در چرایی دوری از افتخاری گفت: صدای علیرضا افتخاری را بسیاربسیار دوست دارم؛ او صدایی استثنایی دارد؛ اتفاقاتی خاص رخ داد که منجر به فاصله میان ما شد؛ به این دلیل که من به مسافرت‌های طولانی می‌رفتم به علاوه او در مقطعی در شرایط بدی قرار گرفت که من به‌خاطر خودش ترجیح دادم از او فاصله بگیرم تا اوضاع کمی آرام شود؛ یک سری کار آماده کرده‌ام که تصمیم داریم با افتخاری همکاری‌مان را شروع کنیم.

خشنود ادامه داد: به‌طور حتم بعد از کرونا حاصل همکاری من و افتخاری را خواهید شنید و نه به‌عنوان تک آهنگ بلکه به‌عنوان آلبوم. منتظر هستم این کار بعد از اتمام کرونا در دفتر و استودیوی خودم آماده شود.

 




وقتی ساسی مانکن، افتخاری، اصفهانی، عصار و بقیه را بازنشسته کرد!

سینماروزان/محمد شاکری: اینکه چهره‌های هنری توقع داشته باشند چندین دهه مورد توجه و تایید مخاطبان باشند از آن موارد عجیب است که اغلب در ایران مشاهده می‌شود. اگر قرار بود مردم به چیزهایی که قبلا دوست داشتند هنوز گوش میدادند نوبت شما هم نمی‌رسید آقای خواننده.

گل کردن و محبوبیت هر خواننده محصول شرایط و وضعیت خاص اجتماعی و فرهنگی آن دوره است. بعد از انقلاب با حذف خوانندگان پاپ و خانم‌های خواننده و در یک شرایط گلخانه‌ای، شجریان و شهرام ناظری جلوه کردند. در دهه هفتاد و هشتاد هم با باز شدن مسیر ، موسیقی پاپ دوباره اوج گرفت و خوانندگانی چون اصفهانی و افتخاری با شعرهای مرحوم قیصر امین‌پور که مفاهیم سنتی را با زبان تازه و مورد طبع نسل جدید می‌خواندند با استقبال مواجه شدند.

علیرضا عصار هم شعر مولوی را با حال و هوای جدید میخواند که فارغ از موسیقی سنتی ایران و البته قابل فهم برای مخاطبان معاصر بود.

با وجود استحکام و قدرت فنی هر سه خواننده محبوب سالهای نه چندان دور چرا به یکباره این نسل از خوانندگان از منظر عمومی دچار فراموشی شدند؟

آقای افتخاری تصور می‌کند یک تصادم سیاسی منجر به حذفش شده و ده سال است قصه آن تصادم را تکرار می‌کند بدون اینکه بگوید در این ده سال کدام تحول را در کار خود ایجاد کرده؟ بماند که اگر فرض ایشان را درست بدانیم پس حذف اصفهانی و عصار و قاسم افشار و خشایار اعتمادی و دیگران نتیجه کدام تصادم بوده؟؟

احوالات عمومی جامعه در تعیین گرایش به نوع و ژانر موسیقایی و سینمایی مخاطبان تاثیر اصلی را برعهده داشته و اگر تهیه کنندگان آثار هنری به آن بی‌توجهی کنند خودشان، خودشان را حذف کرده اند. موسیقی دوران جنگ با موسیقی دوران صلح متفاوت است همانطوری که ته موسیقی غمناک مصیبت‌‌خوان انتظارگرای نفرین‌آلود چاووشی به هپی‌لایف ساسی منجر شد تا دگرگونی جامعه را به رخ کنشگران فرهنگی بکشاند.

موسیقی، مردمی‌ترین هنر مردمان در تاریخ بوده است؛ اگر شاعران صله‌بگیر پادشاهان شدند و نقاشان تصویرگر ثروتمندان بودند این موسیقی بود که از زمینهای کشاورزی تا کارخانه‌های صنعتی و از مجالس عیان و اشراف تا دورهمی های خانوادگی از مجالس تعزیه تا تشییع جنازه با توده‌های مردمی زندگی کرده است. موسیقی بر مردم نیست؛ از مردم هست و برای همین نشانه روحیات عمومی جامعه است.

چه خوشتان بیاید چه نیاید ساسی و تتلو برآیند جامعه‌ای است که تمامی درها را به روی خود بسته می‌پندارد پس فقط در لحظه زندگی میکند و از لذتهای دم دستی‌اش نهایت استفاده را می‌برد.

 

ساسی مانکن در برابر علیرضا افتخاری
ساسی مانکن در برابر علیرضا افتخاری




در اکران مردمی«وقتی برگشتم» رخ داد⇐طعنه‌های نمادین علیرضا افتخاری به آنها که موافق «پوشش»(؟) او نیستند!+عکس

سینماروزان: علیرضا افتخاری خواننده مجموعه آلبومهای مختلف و از جمله «نیلوفرانه» که همچنان مخاطبان با قطعات آن خاطره ها دارند با حضور در اکران مردمی «وقتی برگشتم» در پردیس کوروش در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان وحید موساییان کارگردان «وقتی برگشتم» با تشکر از کسانی که در ساخت این فیلم او را همراهی کردند نمایش فیلمش در پردیس کوروش  را به علیرضا افتخاری تقدیم کرد.

علیرضا افتخاری خواننده و آهنگساز در سخنانی طعنه‌آمیز که بسیاری از آن نشانه‌های سیاسی استنباط کردند، خطاب به مخاطبان گفت: از اینکه در این فصل سرما  برای تماشای فیلم آمدید بسیار تشکر می کنم. هر اثری و هر هوایی، فصلی دارد و باید همه ما بتوانیم در هر فصلی  لباس آن فصل را بپوشیم اما گروهی موافق این مسئله نیستند و لباس فصل را به من و شما نمی دهند تا بپوشیم.

افتخاری با تأکید بر مقاومت در برابر مشکلات گفت: کلید کشف راز نهانی انسانهای شکست ناپذیر را باید در روحیه آنها پیدا کرد و امیدوارم شما در هر شرایطی روحیه خود را از دست ندهید؛ هر چند گروهی می‌خواهند این روحیه شکست ناپذیر را از من و شما بگیرند.

وی ادامه داد: روحیه شکست ناپذیری در درون همه ما وجود دارد و امیدوارم قدرت امید را از دست ندهید  زیرا قدرت امید در وجود همه  انسانها است.

احترام برومند همسر داوود رشیدی بازیگر اصلی فیلم نیز قبل از نمایش فیلم طی سخنانی گفت: خوشحالم که امروز در کنار شما  فیلم  «وقتی برگشتم» را تماشا می کنم  و خواهش می کنم اگر فیلم را دوست داشتید به دوستان خود توصیه کنید تا فیلم را تماشا کنند. فیلم «وقتی برگشتم»  هرچند فیلم سرگرم کننده و جذابی است اما هدفش فقط سرگرمی نیست و  زمانی که ما به عنوان مخاطب از سینما خارج می شویم داستان و محتوای فیلم ما را به فکر فرو می برد.

فریدون شهبازیان آهنگساز و رهبر ارکستر ملی نیز  طی سخنانی گفت: دومین باری است که فیلم «وقتی برگشتم» را تماشا می‌کنم  و خیلی خوشحالم که از این فیلم استقبال  شده است و خیلی خوشحالتر می شوم که اگر از فیلم لذت بردید  تماشای آن را به دوستانتان توصیه کنید زیرا سینمای مستقل  هنوز در کشور راه خود را پیدا نکرده است و توجه زیادی به  آن نمی‌شود.

اکران مردمی «وقتی برگشتم» در پردیس کوروش
اکران مردمی «وقتی برگشتم» در پردیس کوروش
اکران مردمی «وقتی برگشتم» در پردیس کوروش
اکران مردمی «وقتی برگشتم» در پردیس کوروش



گردهمایی هنرمندان برای تماشای عاشقانه گرم«وقتی برگشتم»⇐از علیرضا افتخاری و فریدون شهبازیان تا احترام برومند و افشین هاشمی

سینماروزان: دومین اکران مردمی فیلم «وقتی برگشتم» به کارگردانی وحید موسائیان شنبه ۱۱آذر در پردیس سینمای کوروش برگزار می شود.

به گزارش سینماروزان  در دومین اکران مردمی که از ساعت ۱۹:۳۰ در پردیس سینمایی کوروش برگزار می شود، فریدون شهبازیان آهنگساز فیلم «وقتی برگشتم» و رهبر ارکستر ملی ایران، علیرضا افتخاری خواننده سرشناس افشین هاشمی و احترام برومند بازیگران فیلم، حضور دارند.

علاقمندان به حضور در این اکران مردمی و دیدار با این هنرمندان میتوانند از اینجا نسبت به رزرو بلیت اقدام کنند.

 «وقتی برگشتم…» فیلم پربازیگری است که در عین داستانگویی گرم خود کوشیده از موسیقی و موزونی حرکات متعاقب آن(!!!) به عنوان عناصری برای سرگرم کردن مخاطب استفاده کند.

رضا کیانیان، افشین هاشمی، لادن مستوفی، بیتا فرهی، رعنا آزادی ور، سروش صحت، منظر لشگری، امید روحانی، حسین محب اهری، نورالدین جوادیان، سحر آربین و  احترام برومند همسر زنده یاد داود رشیدی از جمله بازیگران «وقتی برگشتم…» هستند.

«وقتی برگشتم…» عاشقانه ای موزیکال است که در ایران، دبی و پاریس فیلمبرداری شده است.

«وقتی برگشتم..» را وحید موسائیان ساخته و با پخش موسسه رسانه فیلمسازان به مدیریت حبیب اسماعیلی در گروه کورش روی پرده خواهد رفت.




ادعای روزنامه اصولگرا درباره مجله اصلاح‌طلب⇐گفتگوی قدیمی علیرضا افتخاری را به‌ اسم «گفتگوی اختصاصی» منتشر کرده‌اند؟؟!+عکس

سینماروزان: ماجرای مصافحه علیرضا افتخاری با محمود احمدی نژاد مربوط به 5 سال پیش است؛ مصافحه ای که باعث شد نشریات اصلاح طلب این خواننده را در بلک لیست خود قرار داده و تا میتوانند او را بنوازند.

به گزارش سینماروزان این که یک روبوسی ساده با رییس دولت نهم و دهم چطور میتواند باعث شود هنرمندی در بلک لیست قرار داده شود و از آن سو حجمی انبوه از چاپلوسی هنرمندانی دیگر برای روسای دولتهای قبل و بعد، از سوی همین رسانه ها تحسین شود پارادوکسی آشکار است.

فارغ از این پارادوکس روزنامه اصولگرای «جوان» به تازگی در گزارشی به طرح ادعا درباره بازنشر گفتگویی قدیمی از علیرضا افتخاری به اسم گفتگویی اختصاصی در یکی از نشریات متمایل به اصلاح طلبی دست زده است. آیا واقعا این اتفاق افتاده؟ آیا مجله موردنظر گفتگوی قدیمی را به اسم گفتگوی اختصاصی منتشر کرده؟ اگر پاسخ مثبت است چرایی این مسأله است که جای سوال دارد.

اما این گفتگو چه دارد که اصلاح طلبان علاقمند بازنشرش هستند؛ برائت از احمدی نژاد!!!

متن افشاگری «جوان» درباره این ماجرا را با ذکر این توضیح بخوانید که سینماروزان آماده است پاسخ رسانه مذکور درباره صحت و سقم ماجرای بازنشر را منتشر کند:

تجربۀ عقده‌‌ای قدیمی به نابودي كشاندن يك خواننده!

ماهنامه تجربه، عكس روي جلد شماره تيرماه خود را به عليرضا افتخاري خواننده، شناخته شده كشور اختصاص داده است و تيتر اصلي اين مجله نيز به گفت‌وگو با اين خواننده اختصاص دارد.

گفت‌وگوي مجله تجربه با عليرضا افتخاري به ظاهر اختصاصي است و خبرنگاري كه آن را تهيه كرده در مقدمه‌اي كه براي گفت‌وگو نوشته صحنه‌اي از يك گفت‌وگوي چالشي را به تصوير كشيده است.

با وجود اين از همان روي جلد مجله و تيترهاي انتخاب شده مي‌شود به آشنا بودن جملاتي كه از عليرضا افتخاري نقل شده پي برد و با يك جست‌وجوي ساده در گوگل مي‌شود به راحتي مجموعه‌اي از گفت‌و‌گو‌هاي قديمي اين خواننده را پيدا كرد كه در مجله تجربه به صورت كلاژ شده در كنار هم قرار گرفته و به خواننده اين گونه القا مي‌شود كه همه اين حرف‌ها در عرض يك گفت‌وگو انجام شده. اگرچه شايد خبرنگاري كه گفت‌وگو با افتخاري را در اختيار «تجربه» قرار داده، پيش از اين همان گفت‌وگوها را با اين خواننده گرفته باشد و به رسانه‌هاي مختلف فروخته باشد، كه كاري غيراخلاقي و غيرحرفه‌اي است، اما چوب زدن به گذشته و پرداختن به يك داستان كهنه شده و قديمي چه سودي براي نشريه اصلاح‌طلب «تجربه» دارد؟

عليرضا افتخاري استاد آواز و خوانندگي سال‌ها به خاطر يك برخورد با رئيس دولت نهم و دهم، از سوي برخي جريان‌هاي سياسي و چهره‌هاي هنري وابسته به آن، طرد شد، آن هم در زماني كه دولت دهم سر كار بود و مي‌توانست از اين هنرمند حمايت كند ولي اين كار را نكرد. افتخاري سال‌ها دوري و بي مهري را تحمل كرد و هنوز هم برخي‌ها دوست دارند آن نگاه سنگين روي اين خواننده و فعاليت‌هاي وي باشد.

كلاژ گفت‌وگوي مجله تجربه كه گلچيني از چند گفت‌و‌گو با اين خواننده است، نيز در همان حال و هوا تنظيم شده است.

پيدا كردن اينكه بخش‌هاي مختلف اين گفت‌وگو از ديگر رسانه‌ها به عاريه گرفته شده، آنقدر ساده است كه حتي كليدواژه‌هاي مشهور آن را مي‌توان از گذشته به ياد آورد. با وجود اين مجله تجربه به هر دليلي از جمله لگد زدن به يك قصه كهنه، از اين كار غيرحرفه‌اي چشم‌پوشي كرده و صحبت‌هاي گلچين شده و مقطوع شده افتخاري را به عنوان گفت‌وگوي تازه منتشر كرده است، آن هم با انتخاب تيتري از ديدار هفت سال پيش اين خواننده با محمود احمدي‌نژاد و اعلام برائت وي از رئيس‌جمهور سابق.

جريان اصلاح طلب به‌رغم گذشت بيش از چهار سال از پايان عمر دولت دهم و كنار رفتن احمدي‌نژاد از مناصب سياسي، هنوز هم به دنبال پر رنگ كردن وي است و از فرصت‌هايي مانند حرف‌هاي چند سال پيش افتخاري در مذمت در آغوش كشيدن احمدي‌نژاد براي تخريب وي استفاده مي‌كند.
اين اصرار بيهوده در حالي انجام مي‌شود كه با گذشت چهار سال نتيجه انتخابات رياست جمهوري اخير، نشان داد كه رئيس دولت نهم و دهم به پايان عمر فعاليت‌هاي سياسي‌اش نزديك شده و حتي قدرت جريان‌سازي سياسي را كه اصلاح‌طلبان از آن واهمه داشتند از دست داده است.

امروز مجله تجربه تصوير عليرضا افتخاري را به عنوان عكس روي جلد خود انتخاب مي‌كند و اين كار به آن معنا است كه مهم‌ترين متن منتشر شده در اين مجله متعلق به اين خواننده است؛ مردي كه مي‌گويد 10 سال به خاطر احمدي‌نژاد فحش شنيده و رسانه‌ها بزرگ‌ترين ضربه را به وي زده‌اند. آيا اين رسانه‌ها از همان جنس مجله تجربه نيستند كه براي زنده نگه داشتن يك جريان تخريبي سياسي، گفت‌وگوي كلاژ شده‌اي را سر هم كند تا بار ديگر افتخاري را به بحث روز سياسي تبديل كند؟ افتخاري در بخشي از گفت‌وگوي منتشر شده در «تجربه» تصريح مي‌كند: «من بعد از 30 سال خواندن با تمام وجود، اين حقم بود؟ بعد از سي و خرده‌اي سال اين حق من و خانواده‌ام نبود». اين روزها كه بحث رواج موسيقي و برگزاري كنسرت از سوي رسانه‌هاي اصلاح‌طلب به عنوان خواسته‌اي ملي مطرح مي‌شود، خوب است گوشه‌اي از رفتاري كه اين رسانه‌ها در طول سال‌هاي گذشته با يك خواننده اسم و رسم‌دار و داراي اصالت انجام داده‌اند به عنوان يك تجربه تاريخي ثبت شود. جرياني كه خود را دوستدار هنر معرفي مي‌كند در مواجهه با يك برخورد كه مي‌توانست به سادگي پايان پذيرد، كاري را صورت داد كه يك خواننده و خانواده‌اش تا مرز نابودي پيش بروند و به گفته افتخاري حتي براي خودكشي طناب هم بخرد! مدافعان امروز برگزاري كنسرت با اين تجربه‌هاي قديمي چه مي‌كنند؟!

گفتگوی جدید تجربه همان گفتگویی قدیمی تماشاگران است؟
گفتگوی جدید «تجربه» همان گفتگوی قدیمی «تماشاگران» است؟




در تازه‌ترین گفتگوی محمد اصفهانی بیان شد⇐از ماجرای خوانندگانی که پول می‌دهند تا تیتراژ بخوانند تا تعریف و تمجید از علیرضا افتخاری و همکاری تازه با بهروز صفاریان

سینماروزان: محمد اصفهانی بعد از سالها دوری از عرصه موسیقی پاپ چندیست که بار دیگر با همراهی ارکستر ملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان اجرای زنده را تجربه میکند؛ اجراهایی که به دلیل سالها دوری از صحنه دچار مشکلاتی هم بوده است.

اصفهانی در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خود که با «شرق» انجام شده است هم درباره این مشکلات صحبت کرده است و هم درباره ماجرای خوانندگانی که پول میدهند تا تیتراژ بخوانند و هم درباره آلبوم جدیدش که با همکاری بهروز صفاریان ضبط خواهد شد.

بخشهای خواندنی گفتگوی اصفهانی را بخوانید:

آلبوم جدیدتان چه ویژگی‌هایی دارد؟
مثل آلبوم‌های قبلی همچون برکت در سبک پاپ است و نتیجه همکاری با دوستانی است که با هم کار می‌کردیم؛ آقای بهروز صفاریان، آقای کهن‌دیری و دیگران. ترانه‌ها هم از روزبه بمانی، هوشنگ ابتهاج و دوستان دیگر است.
بخشی از فعالیت شما به خواندن تیتراژ برمی‌گردد که در این زمینه هم کم‌کار شده‌اید.
همیشه وقتی پیشنهاد کار دارم، داستان یک سریال و شعر و آهنگ تیتراژ را بررسی می‌کنم. الان زمانه عوض شده. دغدغه‌ها و وسواس‌ها را برنمی‌تابند چون تقاضا زیاد شده. تهیه‌کننده به‌جای اینکه دغدغه‌ها و وسواس‌های من را بپذیرد و دستمزدم را بدهد تا کار را اجرا کنم، از میان پیشنهادهای انبوهی که از سوی خوانندگانی به او رسیده که حاضر هستند برای شناخته‌شدن حتی پول هم بدهند، یکی را انتخاب می‌کند. البته بعضی‌هایشان هم واقعا خوب هستند و همین برایشان می‌شود یک آغاز جدید و خوب؛ آن زمان این ارتباط‌ها باب نبود؛ خواننده‌ای که برای شناخته‌شدن دستمزد نمی‌گیرد هم کار درستی می‌کند، چون ممکن است صدای خوبی داشته باشد، با همین تیتراژ روی آنتن برود و بعد خواننده بسیار موفقی شود؛ یعنی ارتباطات و راه‌های انتخاب تغییر کرده. طبیعی است که در این شرایط آنها کار خودشان را می‌کنند، من هم کار خودم را…؛ اما دلیل نمی‌شود که خودم را به رنگ و لعاب دیگری دربیاورم. چون خوشبختانه احتیاجی به چنین کاری ندارم. همان اصول سال ٨٠ را همین الان هم دارم که باید ارکستراسیون، ترانه و فیلم‌نامه نظرم را جلب کند و مطمئن شوم که در همراهی با این مجموعه خوشحال هستم. می‌دانم که اگر با حال خوش بخوانم، احتمال اینکه مردم هم خوش‌شان بیاید بیشتر می‌شود.
چقدر خوب است که آدم به جایگاهی برسد که این چیزها خیالش را از آسودگی خارج نکند. در این سطح کار و در این نسل یکی، دو نفر بیشتر با این ویژگی‌ها وجود ندارند و این بی‌شک روی گزیده‌کاری هم تأثیر می‌گذارد. با این روحیه و قدم‌های بسیار حساب‌شده، چطور شد که تصمیم گرفتید با ارکستر نوپای ملی همکاری کنید؟
عامل اصلی‌اش وجود آقای شهبازیان است؛ همان‌طور که در نشست خبری هم گفتم، این نوع ارکسترها را معمولا استادانی مانند استاد فرهاد فخرالدینی و دیگران رهبری می‌کنند. من در برابر این استادان شاگرد هستم، بنابراین نمی‌توانم دغدغه‌هایم یا مسائلی را که دوست دارم لحاظ شود، مطرح کنم. نوعی حجب و حیا همیشه مانع این بوده که بتوانم با چنین ارکسترهایی که چنین رهبرهایی دارند همکاری کنم؛ اما با آقای شهبازیان این مسائل را نداشتم، چون آشنایی کاری‌مان جای دیگری شکل گرفته بود. از ابتدای کارم با ایشان شروع کردم و بسیار از ایشان آموختم. با طرز تفکر و سلیقه ایشان کاملا آشنا بودم و طبیعتا باب میلم بوده وگرنه نمی‌شد بهره‌ای که از ایشان بردم استمرار داشته باشد؛ بنابراین وقتی پیشنهاد این کار را دادند با خیال راحت آن را پذیرفتم و همکاری‌مان را شروع کردیم.
خودتان بهتر می‌دانید که مردم ما به خوانندگان موسیقی پاپ و ملی اقبال زیادی نشان می‌دهند، به همین نسبت نوک پیکان بسیاری از حمله‌ها به سوی آنهاست. همان‌طور که در اجرای قبلی همین ارکستر انتقادهای زیادی متوجه علیرضا افتخاری شد و همین‌طور مشکلاتی در ارکستر وجود داشت که آقای شهبازیان هم آنها را کتمان نمی‌کنند. با وجود این چه شد که باز هم در این راه پا گذاشتید؟
نمی‌شود کارهای خوب و بزرگ را به‌دلیل سختی‌هایی که دارند زیر سؤال ببریم و بگوییم انجامشان نمی‌دهیم. وقتی روی صحنه می‌روید، چه با یک ارکستر پاپ
شش، هفت نفره و چه با ارکستر ٦٠نفره، ریسک‌هایی را قبول می‌کنید. من هم یک انسان هستم و ممکن است جایی شعر یادم برود یا جایی که باید شروع کنم، نکنم؛ آقای افتخاری هم همین‌طور؛ هیچ‌کدام کامپیوتر نیستیم. نباید روی این چیزها خیلی حساس بود. اگر کلیت کار با‌کیفیت و حساب‌شده و فکرشده و خوب ارائه شد، از خطاهای انسانی که ناشی از طبیعت ماست می‌توان چشم‌پوشی کرد. خدا خطا را بر ما موجه کرده و می‌بخشد؛ بنابراین نباید زیاد روی این چیزها به‌اصطلاح کلید کرد. آقای افتخاری چندین سال بود که از صحنه دور بودند، بعد از چندین سال، طبیعی است که با وجود اینکه خواننده بسیار توانایی هستند، مانند هر خواننده‌ای تا بیایند و با صحنه اخت و هماهنگ شوند، زمان می‌برد؛ اما خواننده چون بیشترین افتخارات را کسب می‌کند، باید پذیرای بیشترین انتقادات هم باشد. چون نظام این جهان این‌گونه است که بهای هر چیزی را باید پرداخت کرد. خواننده مثل کسی که در تیم فوتبال گل می‌زند، همیشه زیر ذره‌بین است؛ اما وقتی که گل می‌زند، بیشترین افتخار هم نصیب او می‌شود، همان‌طور که وقتی یک موسیقی خوب است، همه خواننده را تشویق می‌کنند، وقتی هم کار خراب می‌شود خواننده باید مسئولیتش را بپذیرد.




انصراف علیرضا افتخاری از همراهی با “جناب خان” در شیراز+عکس

سینماژورنال: علیرضا افتخاری خواننده موسیقی سنتی که چندی قبل در گفتگویی از علاقه به محمود احمدی نژاد اعلام برائت کرده بود، در تازه ترین اظهارنظر خود از حضور در برنامه “شب مهر” که بناست با حضور “جناب خان” در شیراز برگزار شود، اعلام برائت کرد.

به گزارش سینماژورنال در تبلیغات “شب مهر” تصویر “جناب خان” شخصیت محبوب عروسکی “خندوانه” در نقطه مرکزی طراحی پوستر و تصاویری از علی مسعودی (علی مشهدی) در سمت چپ و علیرضا افتخاری در سمت راست این شخصیت عروسکی به عنوان شرکت کنندگان برنامه دیده می شود و این موضوع افتخاری را ناراحت کرده است.

افتخاری با ارائه یادداشتی که در “مهر” منتشر شده ضمن انتقاد از اقدام موسسه برگزارکننده ویژه برنامه «شبِ مهر» در تبلیغات شهری، اعلام کرد که در این برنامه شرکت نمی کند.

افتخاری در نوشته خود نسبت به نحوه اطلاع رسانی و تبلیغات شهری این ویژه برنامه خیرخواهانه به نفع کودکان اوتیسم که تصویر او را کنار “جناب خان” قرار داده گلایه کرد.

متن یادداشت افتخاری را بخوانید:

هنرمندی چون من که جایگاه هنری وی مشخص است و آثار و شاهکارهایی مثل نیلوفرانه، شور عشق، یاد استاد، هنگامه و مقام صبر را در کارنامه هنری اش دارد کارش به جایی رسیده که تصویرش در بیلبوردهای تبلیغاتی در کنار جناب خان و حتی یک پله پایین تر قرار گرفته. کجای کار ایراد دارد؟ چرا و چرا؟

به اعتقاد من در چهار روز می شود بی آب بود اما در چهار دقیقه نمی توان بی آبرو بود. ای کاش این موسسه محترمی که در شیراز مشغول به فعالیت است کمی دست از خان و خانبازی بردارد. من دلخورم، من از این عزیزان شیرازی که همواره به وجود مردمان مهربان این شهر می نازیدم دلخورم که مرام حافظ و سعدی را فراموش کرده اند. اگر این دوستان به جناب خان می نازند من به ایران و ایرانی بودن می نازم.

متاسفانه با توجه به این اقدام ناپسندیده‌ای که از سوی موسسه برگزارکننده برنامه بدون اطلاع بنده در حوزه تبلیغات شهری انجام گرفته و از نظر من اقدامی بسیار توهین آمیز است، از حضور در این برنامه که طبق تماس قبلی قرار بود فقط بنده در آن حضور داشته باشم، صرف نظر کرده و از این موسسه و دیگر نهادهایی که در برگزاری چنین رویدادهای خیرخواهانه ای که اقدام می کنند، می خواهم با درایت و اندیشه بیشتری در برنامه ریزی فعالیت ها تلاش کنند.

پوستر تبلیغاتی "شب مهر"
پوستر تبلیغاتی “شب مهر”

 




علیرضا افتخاری: شجریان دلم را شکست!!!

سینماژورنال: علیرضا افتخاری که دو سال قبل، نامه‌ای محبت‌آمیز به محمدرضا شجریان، همکار قدیمی خود نوشته بود، این روزها از بی‌جواب ماندن نامه‌اش گلایه می‌کند و می‌گوید که برخورد شجریان باعث شده تا دلش بشکند!

به گزارش سینماژورنال وی در گفت‌وگو با “جام جم” اظهار داشت: من یک بار برای ایشان (شجریان) نامه نوشته‌ام و جوابی دریافت نکرده‌ام. دلم شکست و به خاطر همین نخواسته‌ام مزاحم ایشان شوم.

افتخاری در پاسخ به این سوال که فکر می‌کنید چرا شجریان جواب نامه شما را نداد؟ پاسخ داد: شاید اطرافیان شان باعث شدند{ایشان به نامه من جواب ندهد}؛مشاورهایی که داشته و دارند.




نوازنده گروه “شیدا”: اشتباه خطرناک شجریان با تسلط لطفی اصلاح شد!/ممنوع‌الکاری خوانندگان پاپ باعث پیشرفت “شیدا” شد/شجریان از صدای افتخاری بسیار خوشش می‌آمد

سینماژورنال: درويش‌رضا منظمي يكي از نخستين كساني است كه در كنار محمدرضا لطفي در تشكيل گروه “شيدا” حضور داشت. او در نوازندگي كمانچه و ويولن از شاگردان حسين ياحقي بوده و دوستي ديرينه‌اي با پرويز ياحقي داشته است.

به گزارش سینماژورنال درويش‌رضا منظمي در دوراني كه همراه با گروه “شيدا” بود اجراهاي موفقي را با اين گروه روي صحنه بردند كه هر كدام از آنها از بهترين‌هاي تاريخ موسيقي ايراني محسوب مي‌شوند.

این نوازنده پیشکسوت در گفتگویی با همایون بدخشان در “اعتماد” نکات جالبی را درباره همکاری با چهره های چون محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری بیان کرده است.

لطفی اشتباه شجریان را اصلاح کرد

به گزارش سینماژورنال منظمی درباره گافی که شجریان در یکی از کنسرتهای “شیدا” در جشن هنر شیراز داده می گوید: در آن كنسرت شجريان به اشتباه از دستگاه «دمشق» به «عشاق» رفت و از چپ كوك به راست كوك، اين اشتباه در كنسرت موسيقي خطرناك است و اگر نوازنده به رديف موسيقي تسلط نداشته باشد نمي‌تواند دوباره آن را برگرداند كه خوشبختانه در آن كنسرت لطفي با تسلطي كه داشت توانست اين اشتباه را با سازش اصلاح كند.

ممنوعیت پاپ در اشتهار “شیدا” بسیار تاثیرگذار بود

این هنرمند بخشی از شهرت “شیدا” در دوران بعد از انقلاب اسلامی را به ممنوعیت موسیقی پاپ ربط داده و بیان میدارد: هميشه سعي مي‌كرديم بهترين اجراها را براي مردم داشته باشيم كه خوشبختانه موفق هم شديم، البته اين را هم بايد در نظر گرفت كه شرايط اوايل انقلاب در پيشرفت گروه شيدا بسيار تاثير گذار بود چون زماني كه انقلاب شد تمام گروه‌هاي پاپ برچيده و خوانندگان زن هم ممنوع‌الكار شدند و تنها گروهي كه ماند گروه «شيدا» بود و اين باعث پيشرفت گروه شيدا شد.

هر چه در جیب داشتیم برای ادامه کار گذاشتیم

به گزارش سینماژورنال وی ادامه می دهد: البته بايد تاكيد كنم كه اعضاي گروه «شيدا» از جان مايه مي‌گذاشتند. من خاطرم هست كه گروه هيچ پولي براي ادامه كار نداشت، به همين دليل ما تصميم گرفتيم هرچه در جيب داريم براي ادامه كار گروه خرج كنيم . يادم هست كه كامكار پنج هزار تومان داشت و آن را آورد و هركسي به سهم خودش پول آورد. حقوق بيژن در آن زمان شد ١٤٠٠ تومان كه بعد خود بيژن آمد ٢٠٠ تومان آن را پس داد به خاطر اينكه كل اعضاي گروه ١٢٠٠ مي‌گرفتند و بيژن هم مي‌گفت من هم به همان اندازه پول مي‌گيرم سختي كه بسيار كشيديم و با بحران‌هاي اينچنيني زياد روبه‌رو بوديم ولي هميشه تلاش و زحمت بچه‌ها و رحمت خدا شامل حال‌مان مي‌شد و خوشبختانه موفق مي‌شديم و اين خود انگيزه‌اي خوب براي ادامه حيات گروه بود.

شجريان از صداي افتخاری بسيار خوشش مي‌آمد

منظمی درباره همکاری با علیرضا افتخاری بیان می دارد: افتخاري صداي بسيار خوبي دارد و شجريان هم از صداي او بسيار خوشش مي‌آمد. خودم از صداي او بسيار لذت مي‌بردم و در چند كنسرتي هم كه با هم اجرا داشتيم بسيار خوب درخشيد.

سلیقه مردم افتخاری را به موسیقی پاپ سوق داد

این نوازنده درباره تغییر مسیر افتخاری از موسیقی سنتی به پاپ می گوید: من فكر مي‌كنم به خاطر تغيير در زندگي و به تبع آن تغيير در سليقه مردم این اتفاق رخ داده است. زندگي امروز سرعت پيدا كرده و آرامش در زندگي واقعا نسبت به سال‌هاي گذشته خيلي عوض شده است.

به گزارش سینماژورنال وی ادامه می دهد: انگار مردم بي‌حوصله شده‌اند ديگر كمتر كسي پيدا مي‌شود حوصله اين را داشته باشد كه پيش‌درآمد گوش دهد يا اينكه با موسيقي آرام زمانش را سپري كند. مگر نه اينكه موسيقي براي اين است كه از سرعت زمان كم كند و براي مدتي كوتاه ما را از عبور زمان ناآگاه سازد؟ در واقع موسيقي براي آرامش است نه هيجان. ما در زندگي روزمره به اندازه كافي هيجان را تجربه مي‌كنيم اما متاسفانه امروزه مردم به موسيقي مثل ساندويچ نگاه مي‌كنند و دوست دارند زود به اوج برسند و به خورد آنها داده شود. اين مساله در تغيير مسير هنرمندان موسيقي امروزي تاثير زيادي داشته و فكر مي‌كنم كه افتخاري هم جدا از مسير اين تغييرها نبوده است.