1

در نامه حسین فرحبخش به عبدالعلی علی‌عسکری بیان شد⇐جای تاسف است که شما ریاست سازمانی را برعهده دارید که مدیران میانی‌تان برای دستور صریح‌تان تره هم خرد نمی‌کنند!/چرا علیرغم دستور شما مبنی بر حمایت تبلیغاتی از فیلمی درحال اکران، بخش‌های مختلف- از بازرگانی تا حوزه ریاست- به هر شکل که بود از زیر بار اجرای دستور شما شانه خالی کردند؟؟/این چه بلبشویی است که مدیری در مرز بازنشستگی دستور شما را ملغی می‌کند؟؟/برای کنترل این افراد معلوم‌الحال و نجات رسانه ملی از دست آن‌ها چه کرده‌اید؟/وقتی مرئوس‌تان، دستورتان را بایکوت می‌کند چگونه جرات دارید ادعا کنید در حال اداره کشور(!؟) و مبارزه با صد و سی کانال ماهواره‌ای هستید؟/حکایت انواع ترفندها و به این و آن پاس دادن‌های زیردستان شما برای اجرا نکردن دستور شما، خود فیلم‌نامه‌ای تراژیک و در عین حال خنده‌دار است که اگر مجوزش را بدهند می‌تواند به یک سریال نودشبی پرمخاطب بدل شود!

سینماروزان: مدتی کوتاه پس از نامه شورایعالی تهیه‌کنندگان سینمای ایران به رییس صداوسیما و گلایه از عدم پخش تیزرهای آثار سینمایی(اینجا را بخوانید) حسین فرحبخش تهیه‌کننده سینما هم در نامه‌ای پرگلایه به علی‌عسکری از او خواسته که بر رفتار زیردستانش نظارت کند.

متن نامه حسین فرحبخش را بخوانید:

ریاست سازمان صدا و سیما! با سلام و احترام!

آنچه در زیر می‌نویسم نه گلایه‌ای شخصی و از سر درخواستِ چیزی از شما که شهادت‌نامه‌ای است در شرحِ گوشه کوچکی از نابسامانی و هرج و مرجِ سازمان صدا و سیما در دوران ریاست شما، این روایتی است از خودکامگی، انحصارطلبی و تحجر مدیران تحت نظر شما که سکان یکی از مهم‌ترین دستگاه‌های فرهنگی نظام را در دست دارند و در نتیجه سوءمدیریت، موجبات شادی اغیار فراهم شده.

من برای خود چیزی نمی‌خواهم، اگر جز این بود بعد از چهار دهه تهیه و تولید فیلم در سینما در این دوران رکود ناشی از بلای کرونا فیلم “زن‌ها فرشته‌اند۲” را روانه اکران سینماهای خالی از مشتری نمی‌کردم، من از پیش می‌دانستم اکران فیلم در این شرایط مثل ورود به میدان مین، پرخطر است اما با خود و خدای خود معامله کردم که برای روشن ماندن چراغ سینماها سرمایه‌ام را وارد این جریان پر ریسک کنم و به همین نیت هم برای رونق سینماها از شما طی نامه‌ای تقاضای حمایت و پخش تیزر کردم تا حداقل مردم متوجه شوند سینماهای کشور باز هستند و این صنعت بیش از این آسیب نبیند. راستش وقتی دستور مساعد و موافقت شما را پای نامه‌ام دیدم اندکی دلگرم شدم، اما حالا می‌خواهم بگویم جای تاسف است که شما ریاست سازمانی را بر عهده دارید که مدیران میانی‌تان برای دستور صریح‌تان تره هم خرد نمی‌کنند؟؟

بله، مدیران شما در بخش‌های مختلف از بازرگانی تا حوزه ریاست به هر شکل که بود از زیر بار اجرای دستور شما، پخش تیزر و حتی زیرنویس اعلام اکران فیلم “زن‌ها فرشته‌اند 2” شانه خالی کردند. حکایت انواع ترفندها و به این و آن پاس دادن‌های زیردستان شما برای اجرا نکردن دستور شما و عدم پخش تیزرهای فیلمی مجاز که روی پرده رفته، خود فیلم‌نامه‌ای تراژیک و در عین حال خنده‌دار است؛ فیلمنامه‌ای که اگر مجوزش را دهند می‌توان آن را به یک سریال نودشبی پرمخاطب بدل کرد و البته با محوریت هزار رنگی آدم‌هایی که ظاهراً مدیران حزب‌اللهی یک نهاد در کشوری اسلامی هستند اما در باطن احتمالا جز ناراستی و ریشخند ارزش‌ها چیزی در چنته‌شان نیست؟؟!!

آقای علی‌عسکری!
این چه بلبشویی است در سازمان صدا و سیما که شما دستور می‌دهید اما مدیر کل بازرگانی آقای م. (که به رغم بازنشستگی مشغول به کار است) بعد از چند روز وقت‌کشی و سر دواندن با وجود دستور صریح شما، گرفتن کد و بستن قرارداد، اعلام می‌کند آقای ف. (مدیرکل حوزه ریاست سازمان) دستور شما را ملغی کرده؟ ما که متحیر مانده‌ایم که مگر می‌شود مرئوس دستور رئیس را سرخود ملغی کند؟

شاید خودتان هم خنده‌تان بگیرد اما باور کنید خواستیم یک نامه به آقای ف. بنویسیم، دفتر ایشان یک بار گفتند نامه را با عنوان “مدیر کل حوزه ریاست” بنویسید، روز بعد گفتند نامه را به جریان نینداخته‌اند چون باید عنوان او را “رییس حوزه ریاست” می‌نوشتیم و بعد نامه سوم ما با عنوان جدید را هم مسکوت گذاشتند چون گفتند باید عنوان عوض شود و بنویسیم “مشاور اجرایی و رییس حوزه ریاست” و در این بهانه‌جویی برای تغییر عنوان نامه تا توانستند وقت کشی کردند و در نهایت هم گفتند اگر آقای م. به دستور رییس سازمان تمکین نمی‌کند مشکل شما است. آقای علی‌عسکری باور می‌کنید؟ گفتند مشکل ما است که یک مدیر به دستور رئیس سازمان عمل نمی‌کند!!

اگر باور ندارید متن مکالمات تلفنی این چند روزه ما با این حضرات را که قطعاً ضبط شده از حراست سازمان درخواست کنید و بشنوید تا در جریان اوج بحران در صدا و سیما و سنگ اندازی‌های عجیب و غریب مدیران و کارمندان‌تان بر سر راه مردم قرار بگیرید.

همین قدر بگویم من در عمر شصت ساله خود که چهل سال از آن در کار سینما گذشته و بعد از تولید نزدیک به شصت فیلم سینمایی، غیر راستگوترین آدم‌هایی که دیده‌ام همین مدیرانی هستند که امروز در صدا و سیمای تحت مدیریت شما کار می‌کنند؟؟!! البته حالا دلایل انحطاط و زوال این رسانه ظاهراً ملی اما در باطن فرقه‌ای و باندی را متوجه می‌شوم.

آقای علی‌عسکری!
این ننگ همواره بر پیشانی آنهایی خواهد ماند که صدا و سیما را به حضیض کشاندند تا حدی که حتی مقام معظم رهبری (حفظ‌الله) هم صراحتاً نسبت به عملکرد آن ابراز نارضایتی کرده و فرمودند هر چند رئیس سازمان را منصوب می‌کنند اما در نحوه اداره آن دخالتی ندارند و خود منتقد عملکرد آن هستند.

شما بگویید این چه مدیریتی است که نه بسیاری از مردم به رسانه‌تان اعتماد دارند و نه شخص اول مملکت از آن راضی است و تازه در واکنش‌هایی جناحی به‌رغم تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر حفظ وحدت میان قوا دائم چوب لای چرخ دولت می‌گذارد و در کار آن کارشکنی می‌کنید.

مگر مصوبه شورای عالی امنیت ملی این نیست که تلویزیون فیلم‌های سینمای ایران را تبلیغ کند تا مانع از توجه و گرایش مردم به شبکه‌های ماهواره‌ای معاند شود؟ پس چرا مدیران سازمان بر خلاف مصوبه شورای عالی امنیت ملی، بر ضد مصالح ملی کشورمان و در جهت ریختن آب به آسیاب دشمن(؟؟!) نه تنها به بهانه‌های مختلف از اجرای این مصوبه خودداری می‌کنند بلکه این روزها به جای حمایت مضاعف از سینما، ویروس کرونا را بهانه کرده‌اند برای دشمنی بیشتر و زدن ضربه‌های کاری و غیر قابل جبران به سینمای ایران.

این عناد و دشمنی با سینمای ایران تا حدی آشکار است که وقتی یک مسئول رده پایین اداره اماکن می‌گوید سینماها تعطیل هستند، خبر آن ده‌ها بار در شبکه‌های مختلف اعلام و حتی زیرنویس می‌شود اما وقتی مسئول ستاد مبارزه با کرونا می‌گوید سینماها باز هستند خبرش یک بار بیشتر اعلام نمی‌شود، یا در جای دیگر به جای تبلیغ رعایت پروتکل‌های بهداشتی در سینماها و امن معرفی کردن سالن‌ها، خبرنگار صدا و سیما گزارش ویژه تهیه می‌کند که به رغم باز بودن سینماها مردم از ترس‌شان به سینما نمی‌روند، یا مثلاً برنامه‌ای در اقدامی خصمانه سر و ته پلان‌های فیلم‌های سینمایی و سریال‌های شبکه نمایش خانگی را می‌زنند تا با چند دیالوگ تقطیع شده به خانواده‌های متدین القا کنند که این‌ها آثاری غیر اخلاقی هستند.

البته خدا را شکر این دسیسه‌ها تاثیری در نظر و دیدگاه مردم ندارد چون خود می‌دانید به رغم ادعاهای‌تان مبنی بر استقبال و رضایت هشتاد و پنج درصدی مردم از صدا و سیما، بدنه مخاطبین به این دم و دستگاه چنان بی اعتماد هستند و چنان از آن فراری شده‌اند که فقط تلویزیون خود را روشن می‌کنند تا اخبار و آمار تلفات کرونا را بدانند و بعد خاموشش می‌کنند؟؟

این بلایی است که مدیریتی نادرست بر سر رسانه ملی آورده و از آن چیزی ساخته که نه در شان نظام مقدس جمهوری اسلامی است و نه مورد وثوق ملت فهیم ایران، آن وقت شما را چه شده که با غرور و تبختر در جلسه هیات دولت ادعا می‌کنید سازمان صدا و سیما مشغول اداره مملکت است یا جای دیگر مدعی می‌شوید یک تنه در حال مبارزه با یکصد و سی شبکه معاند فارسی زبان هستید؟

آقای علی‌عسکری! کسی که کارمندش برای دستورش ارزش قائل نیست و از اداره مدیران یک سازمان عاجز است چگونه می‌تواند مدعی اداره یک کشور باشد؟ شما بدانید رشد و بال و پر گرفتن آن صد و سی شبکه ماهواره‌ای معاند هم ناشی از ضعف مدیریت و فقدان کارآیی این طرفی‌ها است که آنها توانسته‌اند با چند نیروی انگشت شمار و در یک اتاق کوچک عجز و ناتوانی رسانه شما را به دنیا نشان دهند.

آقای علی‌عسکری!

تقابل شما با دولت منتخب مردم و زیر مجموعه فرهنگی آن یعنی وزارت ارشاد، در حالی که هر هفته در جلسات هیات دولت شرکت دارید و برای بودجه بیشتر لابی می‌کنید، نشان از چه دارد جز عناد با مردم و دولت مستقر و همزمان منفعت طلبی برای اهداف خودتان؟
شما گرفتار کدام توهم هستید که هر شب با مقام مسئولی، اعم از کشوری یا لشگری، جلسه و نشست می‌گذارید و فیلمش را در صدا و سیما پخش می‌فرمایید؟ شما چکاره مملکت هستید که گمان می‌کنید نظرات‌تان راهگشا است و باید مردم و مسئولان را مجبور به شنیدن‌شان کنید؟ چه کسی به شما اجازه داده آنتن صدا و سیما که با بیت‌المال اداره می‌شود را اشغال و از آن برای نمایش شخص خود و ابراز نظرات‌تان در اموری که در صلاحیت و حیطه وظیفه‌تان نیست استفاده کنید؟ چرا به جای این خودنمایی‌ها فکری به حال اوضاع اسفناک رسانه ملی نمی‌کنید؟

شما عده‌ای از افراد…را در مناصب مختلف صدا و سیما گمارده‌اید که حالا حتی خط و دستور خودتان را هم نمی‌خوانند. گروهی از این افراد بیمار ذهن در شورای تصویب تیزرها نشسته‌اند و به هیچ قاعده، قانون و منطقی جز آنچه فکر خود و همپالکی‌های‌شان می‌گوید اعتنا ندارند و در خودباوری و خودمحوری دست همه دیکتاتورها را از پشت بسته‌اند.

شما برای کنترل این افراد معلوم‌الحال و نجات رسانه ملی از دست آن‌ها چه کرده‌اید؟ اگر در جریان این ترکتازی‌ها نیستید که وای بر شما و اگر در جریان هستید و سکوت کرده‌اید یا توان اداره و کنترلش را ندارید باز هم وای بر شما که این منصب مهم را  اشغال کرده‌اید. در همین فقره دستور پخش تیزرها و عدم اجرای آن اگر خود شما پنهانی دستورتان را لغو کرده‌اید(؟؟) که اکیداً به‌تان توصیه می‌کنم از ریاکاری خود توبه کنید و اگر هم شما دستور خود را لغو نکرده‌اید و زیر دستان‌تان به آن توجه ندارند که فکری به حال آخرت خود کنید چرا که عده‌ای ظالم را بر مقدرات مردم کرده‌اید و قدرت کنترل‌شان را ندارید.

آقای علی‌عسکری!

در خاتمه به عنوان فردی خیرخواه به شما توصیه می‌کنم اگر باور و اعتقادی به روز جزا دارید، آخرت خود را فدای دنیای چند منفعت طلب خشک مغز نکنید، همین امروز یا در جهت اصلاح امور مردانه وارد صحنه شوید یا اگر توان مدیریت ندارید و حریف نیستید این میدان را به افراد صاحب صلاحیت بسپارید و با استعفای خود مانع بروز خسارت بیش از این و صدمه به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شوید.

حسین فرحبخش+عبدالعلی علی عسکری
حسین فرحبخش+عبدالعلی علی عسکری




پرسش کیهان از رییس صداوسیما⇐آقای علی‌عسگری! از ستون پنجم فرهنگی چه خبر؟

سینماروزان: انتشار خبر مذاکره سیروس مقدم با تلویزیون جهت تولید فصل هفتم سریال “پایتخت” با واکنش روزنامه کیهان مواجه شده که در مطلبی با عنوان “آقای علی‌عسگری! از ستون پنجم فرهنگی چه خبر؟” درباره این مساله، طرح پرسش کرده.

متن گزارش کیهان را بخوانید:

آقای علی‌عسگری! از ستون پنجم فرهنگی چه خبر؟

منابع خبری گزارش دادند که سیروس مقدم کارگردان مجموعه «پایتخت» برای ساخت فصل هفتم این سریال جهت پخش در نوروز ۱۴۰۰ با تلویزیون مذاکره کرده است!

این در حالی است که فصل ششم این مجموعه به دلیل ابتذال مفرط و نمایش مجموعه‌ای از ناهنجاری‌ها با انتقادات فراوانی مواجه شد؛ تا آنجا که عبدالعلی علی‌عسگری، رئیس سازمان صداوسیما در دستور ویژه‌ای به معاونت سیما با‌ اشاره به حواشی قسمت آخر «پایتخت 6» نوشت: «لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل  اشتباه، بی‌توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه‌انگیز ستون پنجم فرهنگی دشمن؟!»
ضعف شدید ساختاری و فیلم‌نامه نازل و دم‌دستی در کنار حجم بالای ناهنجاری‌ها در فصل ششم «پایتخت» به اندازه‌ای بود که با انتقاد گسترده مخاطبان، مسئولان رسانه ملی از پخش قسمت پایانی آن منصرف شدند و عملاً این سریال ناتمام رها شد.
با این اوصاف، باید از جناب علی‌عسگری ریاست صداوسیما پرسید که باز هم بناست راه برای ستون پنجم دشمن و افرادی که به‌طور آشکار به ‌ترویج ولنگاری فرهنگی مشغول هستند باز شود؟
سازندگان سریال «پایتخت 6» باید پاسخگوی چرایی‌ ترویج این حجم گسترده از ابتذال در این سریال باشند، نه درخواست‌کننده ساخت فصل هفتم این سریال! از این گذشته؛ یادمان بماند که بازیگران این سریال خود را تافته جدا بافته می‌دانند و در اقدامی غیرحرفه‌ای به محض ممیزی صحنه‌ها و دیالوگ‌های سخیف، در فضای مجازی به رسانه ملی می‌تازند و زمینه اهانت به صداوسیما را فراهم می‌کنند.
با این حساب رسانه ملی چرا باید برای خود هزینه‌سازی کند؟!




مدیر معزول شبکه ۵، ریاست سیمافیلم را برعهده گرفت!!!

سینماروزان: معاونت سیما درحالی ریاست سیمافیلم را به جواد رمضان‌نژاد سپرده که وی چندماه پیش به دستور مستقیم رییس صداوسیما از مدیریت شبکه پنج عزل شده بود!!

خردادماه امسال بود که عبدالعلی علی‌عسکری رییس سازمان صداوسیما دستور به برکناری جواد رمضان‌نژاد از مدیریت شبکه ۵ را داد. این عزل به‌دلیل پخش سخنان هتاکانه یک مداح در یکی از برنامه‌های زنده شبکه ۵ بود. مداح موردنظر حرفهایی را زده بود که ناراحتی اهل سنت را به‌دنبال داشت.

حالا فقط حدود شش ماه بعد از آن عزل، مرتضی میرباقری معاون سیما برای جواد رمضان‌نژاد حکم ریاست سیمافیلم را صادر کرده است.

عجبا که به هنگام عزل رمضان‌نژاد، بر توجه به منویات رهبر انقلاب تاکید شده بود و حالا در حکم تازه رمضان‌نژاد باز بر توجه به نگرش‌های رهبر انقلاب تاکید شده!!

خرداد ۹۸ علی‌عسکری در دستوری به میرباقری معاون سیما با تأکید بر اینکه حفظ و حرمت امت اسلامی همواره سیاست گذاری اصلی رسانه ملی بر مبنای منویات رهبر معظم انقلاب مدظله‌العالی بوده است تصریح کرد: با توجه به قصور صورت گرفته و پخش ناگهانی این سخنان که موجب رنجش خاطر برادران، خواهران و علماء بزرگوار اهل سنت شده است باید در اسرع وقت مدیر شبکه پنج و مدیر پخش برکنار شوند.

حالا آذر۹۸ مرتضی میرباقری در حکم ریاست سیمافیلم برای مدیر معزول شبکه پنج آورده است: رسالت کنونی شما انتقال معارف و مقاصد انقلاب اسلامی است؛ نگرش استعلایی که کرانه‌های آن در دست نوشته رهبر فرزانه انقلاب اسلامی خطاب به تولیدگران عرصه نمایش تشریح شد.

بد نیست بدانید جواد رمضان نژاد اولین مدیر شبکه ارزشی افق بود. وی از تیرماه ۱۳۹۳ که به این سمت منصوب شد تا تیر ۹۷، در حدود چهار سال مدیر شبکه افق بود. رمضان‌نژاد در تیر۹۷ با حکم میرباقری مدیریت شبکه تهران را عهده‌دار شد ولی خرداد۹۸ از کار برکنار شد و حالا در آذر ۹۸ با ریاست سیمافیلم مجددا به دایره مدیران سازمان بازگشته است.




آیا جمال شورجه حتما باید دچار سکته مغزی میشد که وعده تولید “موسی(ع)” داده شود؟؟ آیا برای میرباقری و “سلمان” هم چنین خوابی دیده اند؟؟

سینماروزان/محمد شاکری: جمال شورجه کارگردان قدیمی سینمای ایران که علیرغم اعتقاد به اصولگرایی چنان که باید این جریان سیاسی را عامل کاسبی برای خود نکرده مدتی است که به دلیل سکته مغزی در بیمارستان بستری است.

به گزارش سینماروزان این بستری شدن در بیمارستان عاملی شده است که مدیران مختلف فرهنگی به عیادتش بروند و برایش آرزوی سلامتی کنند. عبدالعلی علی عسکری رییس صداوسیما نیز حین عیادت از شورجه ابراز امیدواری کرده برای پیشبرد سریع پروژه “موسی(ع)”.

پروژه “موسی(ع)” که فیلمنامه آن یادگار فرج الله سلحشور است بنا بود توسط خود سلحشور ساخته شود ولی اجل مهلتش نداد تا این جمال شورجه باشد که به دنبال روی غلتک انداختن این پروژه باشد.

با این حال بیشتر از سه سال بعد از مرگ سلحشور هنوز این پروژه وارد فاز عملی تولید نشده و فقط هرازگاه وعده حمایت از تولیدش داده میشود. این کشدار شدن ماجرا باعث شد جمال شورجه در ماههای اخیر مجبور شود به سراغ تهیه کنندگی یک فیلم کمدی با نام “اعترافات روی دور تند” و کارگردانی یک پروژه مشترک میان ایران و الجزایر با نام “احمد بای” برود.

با این حال عارضه مغزی شورجه باعث شده دوباره رییس رسانه ملی وعده تحقق تولید “موسی(ع)” را دهد. وعده ای که مشخص نیست تا چه حد جدی است؟؟؟

عین همین ماجرا برای داوود میرباقری و پروژه “سلمان فارسی” هم وجود دارد. هیچ بعید نیست که اگر میرباقری نیز یکی از همین روزها در بیمارستان بستری شود بلافاصله به عیادتش رفته و از لزوم تولید “سلمان” بگویند ولی در نهایت و یک دهه بعد از “مختار” همچنان حرکتی جدی برای تولید “سلمان” صورت نگیرد.

آیا بهتر نیست که اگر به هر دلیلی امکان تامین سرمایه تولید “موسی(ع)” و “سلمان…” وجود ندارد رک و راست به امثال شورجه و میرباقری گفته شود و بیخود و بی جهت آنها را امیدوار به آینده نسازند؟؟ امثال شورجه و میرباقری در سنی نیستند که بشود آنها را با امید واهی سرخوش کرد! پس چه بهتر که صادقانه با آنها گفتگو کرد.




پیام تسلیت رییس صداوسیما بخاطر درگذشت گوینده درجه یکی که بعد از حوادث۸۸ اثری از او در رسانه ملی دیده نشد!!!

سینماروزان: قاسم افشار بامداد ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ به دلیل ایست قلبی درگذشت در حالی که نزدیک به یک دهه از غیبت او در رسانه ملی می‌گذشت.

به گزارش سینماروزان قاسم افشار که متولد تهران بود و از ابتدای انقلاب اسلامی در صداوسیما به گویندگی می پرداخت بعد از حوادث88 در رسانه ملی دیده نشد و غیبت او که به اعتقاد برخی خودخواسته و در انتقاد به سیاستگزاریهای رسانه ملی بود به قدر کفایت حاشیه ساز شد.

ساعاتی بعد از درگذشت قاسم افشار، عبدالعلی علی‌عسکری رییس صداوسیما در پیامی درگذشت این گوینده درجه یک را تسلیت گفت اما نگفت چرا در آخرین سالهای عمر این گوینده با دلجویی از وی شرایط حضور مجددش در رسانه ملی یا حداقل ایجاد شرایط تدریسش در دانشگاه صداوسیما فراهم نشد؟

 افشار که فاغ التحصیل روانشناسی بود اغلب به اطلاع رسانی بی ارائه تحلیل در بخشهای خبری اعتقاد داشت و مدام بر این امر تأکید میکرد که «خبر تنها آگاهی رساندن است»!




اعتراض نمایندگان مجلس به سریال تازه محمدرضا ورزی+عکس⇐چرا سطح قوم لر را تا حد واکس زدن تنزل داده‌اید؟

سینماروزان: تازه ترین سریال محمدرضا ورزی با نام «ستارخان» با حضور فردی نه چندان شناخته‌شده به عنوان تهیه کننده در حالی در دهه فجر روی آنتن رفت که کیفیت ساختاری پایین سریال موجب شد چنان که باید از سوی مخاطبان مورد توجه قرار نگیرد!

به گزارش سینماروزان اطلاع رسانی ضعیف این سریال که حتی یک سایت رسمی در فضای مجازی ندارد که مخاطبان بتوانند عکسهای با کیفیت بالا یا تیزرهای مربوط به آن را ببینند و بسنده کردن به یک صفحه اجتماعی با فالوئرهایی که فاصله ای بعید دارند با لایک کنندگان(!!) از دیگر ضعفهای این سریال بوده است.

حالا تعدادی از نمایندگان مجلس نیز در نامه ای به رئیس سازمان صداو سیما، با اعتراض به پخش سریال «ستارخان» آن را توهین به اقوام «لر» خواندند.

 این نمایندگان با توهین آمیز خواندن دیالوگهای این سریال، اینکه سهم قوم لر در مشروطه تا حد واکس زدن کفش تنزل داده شده را گستاخانه دانسته اند.

در انتهای نامه این نمایندگان خواستار عذرخواهی رسمی صداوسیما و برخورد قاطع با توهین کنندگان به قومیتها شده اند.

نامه اعتراضی نمایندگان مجلس درباره سریال «ستارخان»
نامه اعتراضی نمایندگان مجلس درباره سریال «ستارخان»



تحقق پیش‌بینی ۱۶ ماه قبل سینماروزان⇐ورود برادرِ همسر علی‌عسکری به سیکل معاونان رسانه ملی

سینماروزان: اردیبهشت ماه سال قبل و بعد از شائبه های تغییر و تحول در سازمان صداوسیما وقتی به مرور سوابق عبدالعلی علی‌عسکری یکی از گزینه های جانشینی محمد سرافراز پرداختیم به خویشاوندی وی با حمید شاه آبادی معاون هنری دولت دوم محمود احمدی نژاد اشاره کردیم و از احتمال حضور شاه آبادی در ساختار آینده رسانه ملی گفتیم.(اینجا را بخوانید)

حالا خبر رسیده عبدالعلی علی عسکری، حمید شاه آبادی را به معاونت صدای سازمان منصوب کرده است. علی‌عسکری داماد آیت الله مهدی شاه آبادی است و حمید که فرزند آن شهید بزرگوار است، برادرهمسر علی عسکری محسوب می‌شود.

علی‌عسکری در متن حکمی که برای شاه آبادی صادر کرده بر به کارگیری جوانان مومن و کنارش تکریم پیشکسوتان رادیو تأکید کرده است.

متن حکم علی عسکری برای شاه آبادی را بخوانید:

جناب آقای حمیدرضا  شاه آبادی
نظر به مراتب تعهد، تجربیات و سوابق ارزشمند جنابعالی در عرصه های فرهنگی و هنری، به موجب این حکم به سمت «معاون صدا» منصوب می شوید.

انتظار می رود با توجه به ظرفیت های کم نظیر رادیو و سرمایه ارزشمند انسانی هنرمندان و متخصصان آن مجموعه بی بدیل ضمن بهره گیری از تجربیات خبرگان و ایده های خلاقانه نخبگان، به تدوین ساز و کارهای بنیادی و زیربنایی برای ارتقای سطح کیفی برنامه های رسانه رویاپرداز رادیو با هدف گسترش دین، اخلاق امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی _ ایرانی در میان آحاد جامعه، ایجاد فضای مطلوب برای تاثیرگذاری، حفظ و ارتقای مرجعیت این رسانه در میان مردم و قشرهای مختلف در جهت تحکیم بنیان خانواده و افزایش سرمایه اجتماعی و فرهنگی کشور، توجه ویژه به جوانان مومن و هنرمند به عنوان رویش های انقلاب و مشارکت دادن مدیران خلاق و نواندیش در تصمیم گیری ها، هدایت و شکوفا کردن استعدادهای پنهان برای رشد شبکه ها و تمشیت و مهندسی محتوای پیام، ارائه الگوی مناسب برای تبیین پیشرفت های کشور و کارآمدی نظام اسلامی، استفاده از موسیقی های اصیل فاخر و اثرگذار با تاکید بر اشعار خوب شاعران ایران اسلامی برای تعمیق ارتباط  هرچه بیشتر با مخاطبان و تمامی سلایق و فرهنگ ها، برنامه ریزی مناسب برای ارتقای کیفیت و ایجاد تنوع و جذابیت برنامه های شاخص در رسانه گرم رادیو، تکریم هنرمندان و استادان پیش‌کسوت رادیو  و بهره‌مندی از تجربیات ارزشمند این ذخایر ذی‌قیمت رسانه ملی، فزون بخشی در بهره برداری از گستره فضای مجازی به عنوان محیطی مستعد و پرمخاطب در مقابله با نفوذ جبهه فرهنگ منحط غربی با ارائه و ایجاد دسترسی آسان به برنامه های پاک و تاثیرگذار و ایجاد خدمات «صدا پایه» در این فضا، سیر مطالعات مخاطب پژوهی، ذائقه سنجی، انسجام دهی و تعامل دو سویه با شنوندگان فخیم رادیو و همچنین تکمیل چرخه اتوماسیون و دیجیتال سازی تولید، پخش و آرشیو صدا، اهتمام ویژه نمایید و در اجرای ماموریت های محوله مساعی لازم را به عمل آورید.

لازم می دانم از تلاش های ارزشمند خواهر گرامی سرکار خانم آبروانی در مدت تصدی این مسئولیت صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم.

از خداوند متعال، موفقیت روزافزون شما را در پیشبرد اهداف و آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تحقق منویات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) مسئلت دارم.




بازگشت سرافراز به رسانه ملی؟+فهرستی از ۶ گزینه جانشینی علی‌عسکری؛ از رحمانی‌فضلی تا قالیباف و یک روحانی

سینماروزان: کاملا قابل پیش بینی بود که توسعه کمّی که صداوسیما در دو دهه گذشته داشته است مانعی بزرگ است پیش روی هر آن کس که مدیریت در این نهاد را در دهه نود برعهده گیرد.

به گزارش سینماروزان محمد سرافراز رییس قبلی صداوسیما کوشید به نوبه خود با تجمیع شبکه ها و استارت بازخرید نیروهای ناکارآمد و بازنشسته شرایط چابک سازی این رسانه را فراهم آورد اما دامنه اعتراضات کنارگذاشته‌شدگان که در بخش خصوصی حرفی برای گفتن نداشتند و بهشت‌شان رسانه ملی بود، موجب شد که سرافراز در نهایت استعفا دهد و عبدالعلی علی‌عسکری جانشین اش شود.

علی عسکری هم نتوانست بر مشکل اصلی سازمان که کمبود منابع مالی است فائق آید و از سوی دیگر بازگرداندن یک سری شبکه و کانال که در زمان سرافراز تجمیع شده بود باعث شد تنگناهای مالی سازمان بیشتر هم شود.

شاید برای همین است که حدود یک سال بعد از روی کار آمدن علی عسکری زمزمه هایی جدی شنیده می شود مبنی بر جایگزینی او با یک فرد تازه نفس.

در میان گزینه های جانشینی علی عسکری نامهای مختلفی به چشم می خورد؛ از عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم که نماینده رییس جمهور در شورای نظارت بر صداوسیما هم هست تا محمدباقر قالیباف شهردار تهران که بعد از کناره گیری از انتخابات96 به نفع ابراهیم رییسی و شکست رییسی در انتخابات، در آینده نزدیک و با تغییر شورا باید شهرداری را هم به چهره هایی همچون محسن مهرعلیزاده واگذار کند و شاید حضور در صداوسیما برایش مجالی باشد برای نوعی قدرت‌نمایی تازه.

علی اصغر پورمحمدی از مدیران باسابقه رسانه ملی که در زمان سرافراز معاون سیما بود و در دوران علی عسکری هم مدیریت شبکه سوم را برعهده داشته دیگر گزینه جانشینی علی عسکری است. عزت الله ضرغامی دیگر گزینه ایست که نامش برای حضور دوباره در رسانه ملی شنیده میشود اما ضرغامی که این تنگناهای مالی را پیشتر خیلی خوب درک کرده بعید است دوباره خطر کند و وارد چنین عرصه ای شود.

حجت‌الاسلام رمضانعلی موسوی مقدم قائم مقام فعلی سازمان دیگر گزینه جانشینی علی‌عسکری است؛ موسوی مقدم که پیش از علی عسکری هم به عنوان معاون امور مجلس سازمان فعالیت کرده نیز به خوبی از گرفتاریهای مالی سازمان آگاهی دارد و همین حضور او در جایگاه ریاست بر سازمان را دچار شبهه می کند.

محمد سرافراز رییس پیشین سازمان هم جزو گزینه هاست به خصوص که فقط کمی بیش از یک سال بعد از جایگزینی او با علی عسکری مشخص شد کلیت برنامه هایی که او برای چابک سازی این سازمان عریض و طویل داشت چقدر کاربردی بود و محال است هر مدیر دیگری بدون اتکا به آن کوچک سازی بتواند در مدیریت این نهاد در میانه دهه نود موفق باشد.

اینکه آیا علی عسکری همچنان بر ریاست خود بر سازمان امتداد خواهد داد یا نه هنوز قطعا مشخص نیست و اینکه در صورت استعفای وی کدامیک از گزینه ها بجایش می آیند معلوم نیست اما واقعیت آن است هر کدام از این چهره ها که به ریاست برسند چاره ای ندارند جز آن که به جای تکیه بیش از حد بر بودجه های دولتی سازمان را به سمت کوچک کردن و ایستادن روی پای خود  ببرند.

این الگو در زمان سرافراز تا حدی اجرا شد و نتیجه اش هم چندان بد نبود اما سرافراز در برابر فشارها نتوانست دوام بیاورد و برنامه اش را کامل اجرا کند.

شاید اگر همان برنامه سرافراز توسط خودش یا دیگرانی که به جایش می آیند دنبال شود سازمان از این سیکل مشکلاتی که به شدت به «رسانه ملی»بودنش ضربه زده فاصله گیرد و مجالی پیدا کند برای احیای دوباره.




واکنش به «ماه عسل» یا «جشن رمضان»؟⇐اعتراض گروهی از حامیان حقوق معلولان به صداوسیما

سینماروزان: در حالی که در سالهای اخیر در برخی برنامه های گفتگومحور رسانه ملی با دعوت از معلولان درباره تواناییهای خاص آنها گفتگو میشود گروهی از حامیان حقوق معلولان در نامه ای سرگشاده به رییس صداوسیما به گلایه از استفاده ابزاری برخی برنامه های رمضانی از معلولان پرداخته اند.

به گزارش سینماروزان در این نامه به برنامه خاصی اشاره نشده ولی به صراحت به چرایی پیوند زدن زندگی معلولان با غم و اندوه اشاره شده و قهرمان سازی از افراد معلول به نقد کشیده شده است.

آیا این اشارات میتواند به استفاده از مهمانان معلولان در برنامه هایی مانند «ماه عسل» یا «جشن رمضان» نقد داشته باشد؟ مشخص نیست. چون در این نامه نامی از برنامه خاصی برده نشده ولی کنه ماجرا که انتقاد از ترحم برانگیزی به واسطه استفاده از انسانهایی دارای نقصی فیزیکی است به شدت تأمل برانگیز است.

نامه حامیان حقوق معلولان به رییس صداوسیما
نامه حامیان حقوق معلولان به رییس صداوسیما




انتقادات تند و تیز تهیه‌کننده «سه بیگانه» از صداوسیما⇐تعهدنامه محضری گرفته‌اند که تیزر به ماهواره ندهیم اما به‌جای حمایت تخریب می‌کنند!!!

سینماروزان: گفتگوی 3 هفته قبل رییس صداوسیما درباره گزینش خاص این سازمان برای تأیید و پخش تیزرهای تلویزیونی(اینجا را بخوانید) ابتدا با واکنش منصور لشکری قوچانی مواجه شد که این روش برخورد با آثار دارای مجوز را مصداق توهین به اهالی سینما دانست و از مدیرعامل خانه سینما خواست در این باره موضع گیری کند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان با این حال کمترین واکنشی از سوی مدیر صنفی سینمای ایران در حمایت از آثار سینمایی صورت نگرفت. اخیرا اما نه تنها کمدی «سه بیگانه» با محدودیت پخش تیزرهای تلویزیونی روبرو شده است بلکه در بخش خبری «20.3» هم علنا حمله ای همه جانبه به فیلم صورت گرفت.(اینجا را بخوانید)

این روند باعث شده مسعود ردایی یکی از تهیه کنندگان «سه بیگانه» در گفتگو با «فارس» به انتقاد از روند تخریبی سیما علیه فیلمش پرداخت.

مسعود ردایی گفت: تصور می‌شد با تغییر رئیس سازمان سینمایی که سابقه متمادی مدیریتی در صدا و سیما دارد رویه غیرمنطقی سازمان صدا و سیما در مورد حمایت از سینما و فیلمهای سینمایی تغییر نماید اما متاسفانه این مواضع از جنبه حمایتی به تخریبی سوق داده شده است.

وی ادامه داد: مگر می شود تلویزیون نداند که در تولیدات سینمایی، یک کارگردان فقط دستمزد خود ر ا دریافت می‌کند و نقشی در مالکیت و مسئولیت فیلم ندارد پس چرا بجای حمایت از بخش خصوصی و فیلمی که در این بخش تولید شده و صراحتاً بر وحدت ملی آحاد جامعه علیرغم ناملایمات اجتماعی تأکید دارد اینگونه تخریبی وارد ماجرا می شود؟

وی همچنین درباره محدودیت پخش تیزرهای «سه بیگانه» عنوان داشت: متأسفانه ریاست محترم صدا و سیما اختیارات خود را به کسانی تفویض نموده که نشانی از حمایت از سینما از خود بروز نمی دهند بطوریکه کلاً جدا از روش خبری، فقط تعداد 40 نوبت آگهی آن هم در شبکه هایی که تعداد بینندگانشان اندک است و بصورت زیرنویس به ما اختصاص دادند و در مقابل تعهدنامه محضری برای این لطفشان دریافت نمودند که در شبکه‌های ماهواره‌ای تبلیغ نکنیم.

وی در پایان گفت: عرضم این است ریاست محترم صدا و سیما آیا این را شما حمایت از سینما و فیلم بخش خصوصی تلقی می‌فرمائید؟ آیا این قول و قرار شما با وزیر قبلی و فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از سینما است؟




تهیه‌کننده سریال بیان کرد⇐ آمادگی پخش «کلاه قرمزی۹۶» را داریم اگر رییس سازمان…

سینماروزان: در حالی که در روزهای گذشته حمید مدرسی تهیه کننده «کلاه قرمزی» به دلیل ایجاد مشکلات مالی وضعیت پخش فصل تازه این سریال را نامعلوم دانسته بود اما این تهیه کننده به تازگی در گفتگویی با «ایسنا» از یک طرف آمادگی خود را برای پخش فصل تازه اعلام کرده است و از طرف دیگر از رییس صداوسیما خواسته برای حل مشکل این سریال شخصا وارد عمل شود.

این تهیه‌کننده درباره آخرین وضعیت «مجموعه کلاه قرمزی» گفت: متاسفانه با تمام شرایط سخت مالی و ایجاد حاشیه‌های تاسف آور رسانه‌ای که هیچ گاه از سوی من شروع نشد، بدین وسیله اعلام می‌کنم این پروژه با همت و همراهی گروه سازنده، 15 قسمت ویژه نوروز را آماده نمایش کرده است و بقیه قسمت‌ها جهت اعیاد در طول سال، طبق آداب سال‌های گذشته در حال ضبط و فیلمبرداری است و با پیش‌بینی اینجانب و توقف‌های تحمیلی و بلاتکلیفی از سوی شبکه دو به این پروژه و عدم درج هیچ گونه توافق مکتوب تاکنون، ادامه‌ی کار در ایام نوروز جهت اعیاد فیلم برداری می شود.
مدرسی درباره‌ی پخش مجموعه «کلاه قرمزی» اظهار کرد: با توجه به احترام به مخاطبان میلیونی و هواداران این برنامه و همچنین احترام به تلویزیون در اساس و قولی که چندین بار به مردم جهت حضور مجموعه جدید در سال 1396 اعلام شده بود و همچنین احترام به هنرمندان به‌نامی که دوست دارند هنرشان دیده شود، رسما آمادگی پخش این مجموعه را با توجه به زمان از دست رفته به دلایل فوق جهت ارائه و پخش در زمان اعلام شده توسط سیما، بدون تشریفات اداری به دکتر علی‌عسکری ریاست سازمان اعلام می‌نمایم.

این تهیه کننده پیرو اظهاراتی که اخیرا درباره مشکلات «کلاه قرمزی» مطرح کرده است، اظهار کرد: تنها شانس رسیدن پروژه به آنتن سیما، ورود فوری شخص ریاست محترم سازمان به حل و فصل مشکلات این پروژه شاید در ظرف روز و ساعت آینده راه‌گشا باشد. در غیر اینصورت عملاً پخش مجموعه «کلاه قرمزی ۹۶» همچنان منتفی خواهد بود.

این تهیه‌کننده درپایان تاکید کرد: بدیهی است فقط مشکل «کلاه‌ قرمزی» در این اندک زمان باقی مانده از طریق نشستی کوتاه با ریاست محترم سیما مهیا گردد. در نهایت تصمیم پخش پروژه کلاه قرمزی در ایام نوروز بستگی به تصمیم شخص رئیس محترم سازمان صدا و سیما دارد.




واکنش تهيه‌کننده «هفت ماهگي» به اظهارات اخير رييس صداوسيما⇐کار به جايي رسيده که صداوسيما نه تنها آگهي‌هاي ما را پخش نمي‌کند که علنا به سينما توهين مي‌کند/در عجبم که مديران سينما در برابر اين توهينها واکنشي نشان نمي‌دهند/آيا مديريت فقط پيام تبريک فرستادن براي موفقيتهاي شخصي سينماگران و به رخ کشيدن حافظه شاعرانه(!) است؟/آیا تنها وظیفه مدیران سینمایی این است که مدام سینماگران را تهدید کنند مبادا به شبکه های ماهواره ای تیزر دهند؟

سينماروزان: گفته هاي رييس سازمان صداوسيما درباره فيلتري که اين سازمان براي پخش تيزر آثار سينمايي دارد و تأکيد بر قابل قبول نبودن برخي آثار مجوزدار ارشاد از منظر صداوسيما و اينکه تبليغات با حجم بالاي اين سازمان فقط شامل حال فيلمهايي ميشود که استانداردهاي قابل قبول رسانه ملي را داشته باشند(اينجا را بخوانيد) با واکنش يک تهيه کننده سينما مواجه شده است.

به گزارش سينماروزان منصور لشکري قوچاني تهيه کننده اي که در کارنامه اش آثاري همچون «خط ويژه»، «کوچه بي نام» و «عصر يخبندان» را دارد و اين روزها هم «هفت ماهگي» را روي پرده دارد که عليرغم ممنوعيت پخش تيزر تلويزيوني فروش 3 ميليارد را رد کرده است با نگارش يادداشتي با مخاطب قرار دادن رييس صداوسيما از او بابت دسته بندي هاي فاقد کارکرد فرهنگي در برخورد با تيزر آثار سينمايي گلايه کرده است.

متن يادداشت منصور لشکري قوچاني را بخوانيد:

ریاست سازمان صداوسیما به صراحت گفته اند ،  فیلمهای ایرانی که از سطح فرهنگی پایین و غیرقابل تصور برخوردارند، مشمول پخش تیزر نمیشوند! این گفته را بگذاریم کنار اینکه همه ساله در ایام نوروز کلی فیلم آمریکایی و اروپایی و حتی آسیایی زیر حد استاندارد از شبکه های مختلف روی آنتن می روند و از آن سو در کل ایام سال شاهد پخش سریالهای بی کیفیت خاوردور و برنامه های گفتگومحور فاقد هرگونه بار فرهنگی هستیم که فقط پخش میشوند تا آنتن خالی نماند، چه چیز دستگیرمان میشود؟

گفته های رییس صداوسیما را که بگذاریم کنار همه آگهی های تجاری مختلف رسانه ملی از آگهی پوشاک مردانه، زنانه و بچگانه گرفته تا آگهی انواع برندهای تولید قابلمه و کفگیر و موسسات اقتصادی و بانکهای رباخوار و نظایر آن چه چیز دستگیرمان میشود؟

چطور است  موسساتی که کمترین کارکرد فرهنگی دارند و اهدافشان کاملا مادی است به راحتی به رسانه ملی آگهی می دهند و به کرات هم آگهی هایشان پخش می شود و حرفی از کارکرد فرهنگی به عمل نمی آید اما به سینما که می رسند به دسته بندی خودی و نخودی می افتند آن هم با توجیه تعیین سطح فرهنگی؟!

خیلی بد است رسانه ای ملی که باید برای ملت باشد و به تبع آن حامی سینمای ملت این طور راحت به دسته بندی مبادرت می کند و البته که نه تنها مدیران سینمایی کشور در برابر این دسته بندی ها موضعی کاملا انفعالی دارند بلکه حتی صنف سینمای ایران که خانه سینما باشد نیز ابدا در برابر این دسته بندی ها و توجیهات منتج از آن حرفی نمی زنند!

به عنوان عضوی از سینمای ایران برایم محل پرسش است و در عجبم که چرا مدیران سینمایی در برابر این همه بی‎‌حرمتی که از سوی تلویزیون به سینما میشود سکوت کرده اند؟ مگر نه اینکه فیلمی که مجوز ساخت و نمایش اش را از ارشاد گرفته باید شامل حمایت ارشاد باشد پس چرا مدیران سینمایی در برابر ادعاهای رییس صداوسیما پیرامون پایین بودن سطح فرهنگی فیلمها هیچ واکنش محسوسی نشان نمی دهند؟

چرا آقایان مدیر که در شعار همواره از لزوم حمایت از بدنه سینما سخن می راند در برابر این روند نادرست واکنشی نشان نمی دهد؟ یعنی صنف سینمای ایران و از آن سو مدیران دولتی حتی نمی توانند پاسخ ادعاهای رییس صداوسیما درباره پایین بودن سطح فرهنگی فیلمها را بدهند؟

آیا تنها وظیفه مدیران سینمایی این است که مدام سینماگران را تهدید کنند مبادا به شبکه های ماهواره ای تیزر بدهند؟ و آیا آنها هیچ وظیفه ای برای تسهیل شرایط پخش تیزر آثار سینمایی از تلویزیون خودمان ندارند؟ آیا مدیریت  فقط پیام تبریک فرستادن برای موفقیتهای شخصی سینماگران و به رخ کشیدن حافظه شاعرانه(!) است؟ مدیریت سینما باید راهبردی باشد یعنی باید یک قدم جلوتر از سینماگران باشد که اگر بود باید در این ماهها که مدام سینماگران از خلأ امکان اطلاع رسانی آثارشان می گویند راهی برای حل مشکل پیدا می کرد؟

آقایان مدیران چرا الگویی پیش روی سینماگران نمی گذارند که وقتی از سوی رسانه ملی بایکوت می شوند بدانند برای اطلاع رسانی آثارشان چه باید کنند؟

متأسفم که بگویم این انفعال مدیریتی فقط و فقط ظن را به این سو می برد که سینمای ما متولی  ندارد و کار به جایی رسیده که صداوسیما نه تنها آگهی های ما را پخش نمی کند که علنا به سینما توهین هم می کند!  واقعا دلم براى سینمای این مملکت می سوزد که نیاز به دشمن بیرونی ندارد و مدیرانش هستند که خواسته یا ناخواسته به قاتل اهلی اش بدل شده اند.

شخصا از رياست محترم سازمان صداوسیما خواهش ميكنم كه به سینمای نجیبی که در این سالها با حداقلها ساخته توهين نكنند بخصوص که در سالهای اخیر غلبه نوعی بى اخلاقى و بى عدالتى، نفس كشيدن در حوزه فرهنگ را سخت كرده است و امیدوارم که با تدبیر واقعی یک بار برای همیشه برای کمک به اطلاع رسانی آثار سینمایی برنامه ای جامع از سوی مدیران سینما-مدیران سیما تدارک دیده شود.

منصور لشکری قوچانی
منصور لشکری قوچانی



آب پاکی روی دست سینماگرانی که قید ماهواره را زدند و به سراغ رسانه ملی آمدند⇐رییس صداوسیما: تبلیغات با حجم بالا فقط شامل فیلمهایی است که «استانداردهای قابل قبول رسانه ملی» را داشته باشند!/رسانه ملی مرجع مشخص خود را برای گزینش آثار سینمایی دارد/فقط برای فیلمهای ارزشی تیزر رایگان پخش می‌کنیم!

سینماروزان: در همه این سالها دست اندرکاران سینمای ایران مدام گلایه داشته اند از کمبود فضای تبلیغاتی موثر برای آثارشان در رسانه ملی و البته تبعیضی که در پخش تیزرهای سینمایی از تلویزیون صورت می گیرد.

به گزارش سینماروزان همین کمبود و تبعیضها بوده که باعث شده تیزرهای آثار سینمایی از شبکه های ماهواره ای سربرآورند و از آن سو برخوردهایی با برخی از چنین آثاری شکل گیرد. سینماگران همواره بر این امر تأکید کرده اند که اگر از سوی رسانه ملی حمایت برای آثارشان صورت گیرد حجم تیزرهای ارسالی به ماهواره نیز کاهش می یابد.

در این شرایط عبدالعلی علی عسکری رییس صداوسیما در گفتگو با «خانه ملت» به صراحت از این گفته که فقط فیلمهایی شامل حمایت ویژه در پخش تیزر می شوند که «استانداردهای قابل قبول رسانه ملی» را داشته باشند.

تبلیغات با حجم بالا فقط شامل فیلمهایی است که «استانداردهای قابل قبول رسانه ملی» را داشته باشند!

عبدالعلی علی‌عسکری درباره انتقاد سینماگران به رسانه ملی درخصوص عدم تبلیغات مناسب و عادلانه فیلم‌های سینمایی، گفت: تبلیغات فیلم‌های سینمایی که استانداردهای قابل قبول رسانه ملی را داشته یا بدآموزی و مشکلی نداشته باشد، در حجم بسیار بالا پخش می‌شود.

رئیس سازمان صدا و سیما ادامه داد: اگرچه تبلیغات فیلم‌هایی که سطح فرهنگی پایین‌تری دارند و چندان مفید نیستند نیز پخش می‌شود و حتی ممکن است تبلیغ اینگونه فیلم‌ها در قالب زیرنویس تلویزیونی و پخش رادیویی تا صد مرتبه تکرار شود اما فیلم‌هایی که در سطح قابل قبول قرار می‌گیرند تا 500 مرتبه نیز تبلیغ شوند؛ بنابراین ما به همه فیلم‌های سینمایی با توجه به کیفیت‌شان کمک می‌کنیم مگر آن‌هایی که دیگر واقعا قابل قبول نیستند.

رسانه ملی مرجع مشخص خود را برای گزینش آثار سینمایی دارد/برای فیلمهای ارزشی تیزر رایگان پخش می‌کنیم

وی با بیان اینکه رسانه ملی مرجع مشخص و مستقلی برای گزینش فیلم‌ها دارد، افزود: رسانه ملی فیلم‌هایی را که مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را دارند، برای پخش تبلیغاتشان از صدا و سیما مجددا گزینش و بررسی می‌کند هرچند برخی از این آثار کیفیت ندارند اما سعی داریم به تعداد بیشتری از فیلم‌های سینمایی کمک کنیم، به هر حال تعدادی از فیلم‌ها نیز قابل قبول رسانه ملی و ارزشی نیست لذا برای آن‌ها تیزر مجانی پخش نمی‌کنیم، اما برای فیلم‌های با کیفیت و ارزشی‌تر تا 500 مرتبه رایگان تبلیغ کرده‌ایم.

علی‌عسکری همچنین در پاسخ به انتقادها که چرا سریال‌ها و فیلم‌های کره‌ای، چینی و هالیودی از سوی صدا و سیما خریداری می‌شود اما فیلم‌های ایرانی خیر، توضیح داد: برخی منابع تصویری رسانه ملی داخلی است و تعدادی هم باید از خارج خریداری شود لذا فیلم‌های خارجی که علاوه بر جذابیت برای مردم مفید هستند شناسایی و خریداری شوند که این فیلم‌ها می‌توانند اروپایی، شرقی یا غربی باشند.

وی ادامه داد: فیلم‌های سینمایی داخلی نیز خریداری می شود اما تلویزیون بیشتر با سریال عجین است با این وجود ما فیلم‌های سینمایی را هم می‌خریم، همان طور که قبلا خریداری شده از این به بعد نیز فیلم‌هایی که برای مردم مفید هستند خریداری می‌شوند.

رویکرد صداوسیما در برنامه‌های انتخاباتی، عدالت است

رئیس رسانه ملی همچنین درباره رویکرد رسانه ملی درباره برنامه سازی درخصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری گفت: تلویزیون جناحی رفتار نکرده و نمی‌کند؛ رویکرد تلویزیون کاملا استاندارد است و عدالت رسانه‌ای را در برنامه‌های انتخاباتی‌محور رعایت می‌کند




پیگیری یک اتفاق⇐ هزینه اسپانسرینگ برنامه های تلویزیونی=یک پنجم هزینه تبلیغات بازرگانی!!!

 سینماروزان/محمدصادق عابدینی: چند روزي است که آگهي «دعوت به اسپانسري برنامه تلويزيوني با قيمت استثنايي» در يکي از سايت‌هاي آگهي منتشر شده است.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» مضمون آگهي به اين شرح است: «با سلام براي دو عنوان برنامه در يکي از شبکه‌هاي سراسري مي‌توان از حضور اسپانسر جهت تبليغ محصول‌شان با روشي کاملاً کلاسيک، اصولي و بازدهي مناسب بهره‌مند شد.» در ادامه آگهي آمده است:
«لازم به ذکر است قيمت مصوب بسيار ارزان و در ساعت پيک پخش خواهد بود…». در اين آگهي بر «حمايت همه‌جانبه مديران ارشد شبکه» تأکيد شده است.
با پيگيري «جوان» مشخص شد اين آگهي را يکي از تهيه‌کنندگان باسابقه تلويزيون ارائه داده که در چند شبکه تلويزيوني فعاليت داشته و رزومه قابل‌توجهي نيز دارد. يکي از دو شبکه‌اي که در اين آگهي به آن اشاره شده است، شبکه4 سيما يا همان شبکه فرهيختگان است. از آنجايي که حضور اسپانسر در اين شبکه جذابيتي به همراه ندارد، مديران شبکه حاضر شده‌اند صرفاً با قبول اينکه حامي مالي هزينه توليد برنامه را متقبل شود، اجازه حضور اسپانسر را در برنامه بدهند؛ هزينه‌اي که طبق شنيده‌هاي «جوان» حدود 100‌هزار تومان (در هر دقيقه) براي حامي تمام خواهد شد، يعني در هر برنامه نيم ساعته تنها 3‌ميليون تومان از اسپانسر درخواست مي‌شود. اين مبلغ حدود يک‌پنجم هزينه يک ثانيه تبليغي بازرگاني است! شايد در نظر اول اين پيشنهاد اغواکننده باشد، اما اگر مؤثر بود کار به تبليغ رايگان در سايت آگهي کشيده مي‌شد؟!
وعده های نقش بر آب سرافراز
انتشار آگهي رايگان جذب اسپانسر براي برنامه تلويزيوني در يکي از سايت‌هاي آگهي البته نه کار غيرقانوني است و نه غيراخلاقي و حتي نمي‌شود آن را غيرحرفه‌اي ناميد. وقتي شرايط بد است که نمي‌شود کار را تعطيل کرد و مثلاً به تلويزيون گفت که شبکه‌هاي بدون بيننده را تعطيل و تجميع کند يا خرج کردن براي برنامه‌هاي سطح پايين را کنار بگذارد و به جايش چند شبکه روي پا داشته باشد که بتوان روي آن حساب کرد!
زيرا صداوسيما در سال‌هاي اخير از نظر کمي تعداد شبکه‌هايش را بيشتر کرده و در مقابل سياست تعديل نيرو‌هاي مازاد و بالا بردن بهره‌وري با شکست روبه‌رو شده است. رسانه ملي در سال‌هاي اخير هميشه از نوع تخصيص بودجه دولتي ناراضي بوده و نتوانسته دخل و خرجش را براساس حساب و کتابي که دولتي‌ها براي سازمان نوشته‌اند، هماهنگ کند. ريزش مخاطبان تلويزيون باعث شده نه آگهي‌دهندگان به تلويزيون و نه حاميان مالي رغبت چنداني براي همکاري با تلويزيون نداشته باشند.
افزايش تعرفه‌هاي پخش آگهي‌ نيز در اين بين تأثير منفي خود را داشته است. گرچه محمد سرافراز، رئيس سابق سازمان صداوسيما در مراسم توديع و معارفه‌اش از تغييرات در نظام جذب آگهي‌ها و محاسبه هزينه آگهي‌هاي بازرگاني دفاع کرد و از نتايج ملموس آن در ماه‌هاي باقي مانده از سال خبر داد، اما اکنون که کمتر از يک‌چهارم سال باقي مانده است، از فضاي مناسب مالي که وعده آن داده شده بود، خبري نيست.
در عوض وضعيت به نحوي پيش رفته است که تأخير‌هاي چند روزه و حتي چند ماهه در پرداخت حقوق کارکنان صداوسيما عادي شده و برنامه‌سازان تلويزيون به انحاي مختلف به دنبال جذب حاميان مالي هستند. توقع صداوسيما نيز از سودآوري حامي مالي آنقدر پايين آمده که صرفاً تسويه هزينه‌هاي توليد برنامه مي‌تواند آنتن يک شبکه سراسري را در اختيار حامي مالي‌اش قرار دهد.
بخش خصوصي ناتوان در رقابت با شبه‌دولتي‌ها
تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني از سوي «اداره کل بازرگاني» صداوسيما ابلاغ مي‌شود و انعطاف‌پذيري پاييني دارد. در عوض حضور اسپانسر‌ها در برنامه‌هاي مشارکتي تابعي از تصميمات شبکه مي‌شود که دخالت اداره بازرگاني در آنها به سهولت تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني نيست.
اختيارات مديران شبکه‌ها و تعريفي که از برنامه‌ها ارائه مي‌کنند، باعث مي‌شود يک حامي مالي با هزينه‌اي پايين‌تر از پيام بازرگاني در برنامه‌هاي تلويزيوني حضور داشته باشد و از آنجايي که حضور اسپانسر در قالب برنامه تلويزيوني تعريف شده است، شانس ديده شدنش هم در مواردي بسيار بالاتر از پيام‌هاي بازرگاني است، به‌طوري‌که بيننده در زمان پخش پيام بازرگاني که اغلب در ميان برنامه‌ها پخش مي‌شود، مي‌تواند شبکه را تغيير دهد و با پايان پخش پيام بازرگاني برنامه مورد علاقه‌اش را پي بگيرد و تماشا کند. در عوض حامي مالي مي‌تواند با تار و پود برنامه عجين شده و حتي خود به عاملي براي جذابيت برنامه تبديل شود.
تأمين تمام يا بخشي از هزينه‌هاي برنامه نيز باعث شده تهيه‌کننده‌هاي تلويزيوني تمايل زيادي به اين داشته باشند، اما از بد حادثه وضعيت بد اقتصادي نيز باعث شده شرکت‌هاي بخش خصوصي ترجيح بدهند براي تبليغات در محلي غير از تلويزيون سرمايه‌گذاري کنند. در عوض چند شرکت شبه‌دولتي در اکثر برنامه‌هاي پربيننده تلويزيون به عنوان حامي مالي معرفي مي‌شوند و بازار را در قبضه خود گرفته‌اند.
همان‌طور که يک گروه برنامه‌ساز تلويزيوني براي ديده شدن سراغ فضاي مجازي رفته است، ديگر فعالان اقتصادي نيز به جاي آنکه هزينه‌هاي بالاي تبليغ در تلويزيون را پرداخت کنند، سراغ فضايي گستره‌تر، کم‌مانع و پربيننده‌اي به نام فضاي مجازي رفته‌اند.
شايد در آينده نزديک شبکه‌هاي تلويزيوني مجبور شوند امتياز‌هاي بيشتري از آنچه امروز به عنوان شرايط استثنايي از آن نام برده مي‌شود بپردازند و حتي راضي شوند مانند سايت‌هاي آگهي براي حضور در رقابت جذب اسپانسر، دست به انتشار رايگان آگهي‌ها هم بزنند! شايد اين روز زياد هم دور نباشد!
در عوض مي‌شود راهکاري نيز ارائه داد که اين شرايط هيچ‌گاه پيش نيايد. همان‌طور که هنوز هم ميليون‌ها نفر شب‌هاي دوشنبه به عشق ديدن يک برنامه تلويزيوني بيدارند، تبليغات پرحجم بازرگاني و حضور حامي مالي نيز بر کيفيت کار برنامه و ميزان مخاطبانش تأثير منفي نگذاشته است، قطعاً ديگر برنامه‌ها هم با شناخت نيازهاي بينندگان تلويزيون و انتظارات‌شان از رسانه ملي مي‌توانند فضا را به نفع بالا رفتن مخاطبان و رفع محدوديت‌هاي مالي سازمان صداوسيما پيش ببرند.



چرا تعامل میلیاردی با “کلاه قرمزی” به نفع تلویزیون است؟

سینماروزان: مديران شبكه دوم سيما بالاخره بعد از كش و قوس‌هاي فراوان با سازندگان محبوب‌ترين برنامه تلويزيوني اين سال‌ها به نتيجه رسيدند و چندي پيش خبر پخش «كلاه قرمزي» در نوروز ٩٦ را قطعي كردند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “اعتماد” عمر خاطره‌سازي ايرج طهماسب و حميد جبلي براي مخاطبان عروسك‌ها، حالا به دو دهه مي‌رسد. آنها نخستين بار دهه هفتاد از عروسكي دوست داشتني به نام كلاه قرمزي در برنامه «صندوق پست» رونمايي كردند و زماني كه از محبوبيت اين شخصيت مطمئن شدند، نخستين فيلم سينمايي شان را با نام «كلاه قرمزي و پسرخاله» سال ٧٣ جلوي دوربين بردند.

اما اين، همه ماجرا نبود چرا كه در ادامه كلاه قرمزي و پسرخاله به خاطره جمعي گروه‌هاي مختلف سني از جمله بزرگسالان تبديل شدند. از همين رو فيلم سينمايي «كلاه‌قرمزي و پسرخاله» كه پس از موفقيت مجموعه تلويزيوني‌اش در دهه ٧٠ ساخته شد، توانست عنوان پرفروش‌ترين فيلم سينماي ايران را تا يك دهه، به خود اختصاص دهد. جبلي و طهماسب بعد از موفقيت اين اثر سينمايي، سال ٨١ تصميم گرفتند دومين فيلم سينمايي را با محوريت اين دو عروسك، بسازند.

«كلاه قرمزي و سروناز» با وارد كردن شخصيت عروسكي تازه‌اي به نام سروناز اكران شد؛ اين شخصيت جديد نتوانست محبوبيت كلاه قرمزي و پسرخاله را به دست آورد. پس از ساخت اين فيلم، هفت سالي خبري از جبلي و طهماسب و تيم شان نبود. آنها بالاخره بعد از كش و قوس‌هاي فراوان، سال ٨٨ براي ساخت مجموعه «كلاه قرمزي» و پخش آن از تلويزيون به توافق رسيدند. در اين مجموعه تلويزيوني براي نخستين بار از شخصيت عروسك «پسرعمه‌زا» با صداي محمدرضا هدايتي رونمايي شد.

عروسکهای تازه وارد و جذابیت بیشتر
طهماسب و جبلي سال ٨٩، برنامه‌اي براي نوروز آماده نكردند، آنها اما نوروز ٩٠، دست پر به گروه كودك و نوجوان شبكه دو بازگشتند. عروسك فاميل دور با صداي بهادر مالكي و ببعي با صداي محمد بحراني به جمع شخصيت‌هاي اين مجموعه اضافه شد. فاميل دور تداعي‌كننده چهره طهماسب بود و به نظر مي‌رسد از روي او ساخته شده است. اين دو نيز توانستند به خوبي با كلاه‌قرمزي و پسرخاله همراه شوند. نكته قابل توجه اينجاست كه اندازه حضور عروسك‌هاي تازه‌وارد به قدري درست بود كه از كار بيرون نزدند و جاي كلاه‌قرمزي محبوب را هم تنگ نكردند. طهماسب و جبلي دو يار ديرين، درست در همان سال، توليد سومين اثر سينمايي خود را با محوريت كلاه‌قرمزي كليد زدند.

«كلاه قرمزي و بچه‌ننه» سال ٩١ اكران شد و اگرچه نتوانست به اندازه «كلاه قرمزي و پسرخاله» فروش كند اما چيزي حدود چهار ميليارد تومان از گيشه سينماها را به خود اختصاص داد. گروه توليد اين مجموعه نمايشي، بعد از پايان فيلمبرداري سومين اثر سينمايي كلاه‌‌قرمزي، توليد اين مجموعه را براي نوروز ٩١ آغاز كردند.

تيم توليد، دقيقه نود يعني اسفند ٩٠، فيلمبرداري را آغاز كردند و نوروز از تلويزيون پخش شد. اين‌بار هم طهماسب و جبلي چهار عروسك جديد را به گروه اضافه كردند. جيگر، آقاي همساده، دختر عمه‌زا و ني‌ني در تركيب با كلاه قرمزي، پسرخاله، فاميل دور و ببعي، خوب نشستند اما جيگر و آقاي همساده به قهرمان‌هاي جديد اين اثر نمايشي تبديل شدند. پايان همان سال، درست زماني كه كلاه قرمزي، پر بيننده‌ترين برنامه تلويزيوني بود، حميد مدرسي اعلام كرد به دليل عدم تعهدات مالي تلويزيون در قبال عوامل توليد، سري جديد اين مجموعه براي پخش در نوروز ٩٢، آماده نمي‌شود. چندي بعد از اظهارات مدرسي، علي بخشي‌زاده، مدير وقت گروه كودك و نوجوان شبكه دو سيما، خبر پخش كلاه قرمزي در نوروز ٩٢ را تاييد كرد. بعد از تكذيب دوباره مدرسي و كش و قوس‌هاي فراوان، علي دارابي، معاونت سيما طي جلسه‌اي با تهيه‌كننده، قول و قرارهايي مبني بر مرتفع شدن مشكلات مالي را داد و كلاه قرمزي، قهرمان بدون رقيب تلويزيون، در نوروز ٩٢ شد.

غنیمتی به نام “کلاه قرمزی” در برهوت رسانه ملی
پخش اين برنامه محبوب با وجود جذب مخاطب، پايان سال ٩٢ هم با اما و اگرها همراه شد. همان روزها بود كه برخي رسانه‌ها اعلام كردند توليد اين مجموعه براي تلويزيون چيزي حدود دو و نيم ميليارد تومان آب مي‌خورد. بودجه‌اي كه نسبت به وضعيت مالي تلويزيون در آنها سال‌ها و در مقايسه با برنامه‌هاي ديگر غيرمتعارف به نظر مي‌رسيد. با اين همه در روزهاي ركود تلويزيون و پناه بردن مردم به شبكه‌هاي ماهواره‌اي، كلاه قرمزي براي مديران سيما غنيمتي بود كه نمي‌توانستند به راحتي از كنار آن بگذرند. به همين خاطر با وجود اختلافات مالي، مديران شبكه دو اعلام كردند بودجه ساخت كلاه قرمزي كمتر از دو ميليارد تومان است و نوروز سال ٩٣ نيز عروسك‌ها مهمان خانه‌هاي مردم هستند.

طبيعي است درآمدزايي تلويزيون از پخش تبليغات بازرگاني پيش از پخش اين برنامه، چند برابر بودجه صرف شده را به سيما برمي‌گرداند. با اين همه نوروز ٩٣ هم طهماسب و جبلي با عروسك‌هايي چون «عزيزم ببخشيد» و «پسر فاميل دور» رونق چند باره‌اي به اين مجموعه نمايشي دادند. كلاه قرمزي سال ٩٤ به دليل تقارن شش روز ابتدايي نوروز با ايام فاطميه، از ششم فروردين ماه روي آنتن رفت و پاي بازيگران و هنرمنداني چون حامد بهداد، سحر دولتشاهي، بنيامين بهادري، شبنم مقدمي و صابر ابر را به عنوان مهمان به تلويزيون باز كرد. با وجود اين موفقيت‌ها، عوامل اين برنامه به دليل پرداخت نشدن تعهدات مالي، از ساخت اين مجموعه در نوروز ٩٥ انصراف دادند.

سرافراز تمایلی به مذاکره نداشت اما علی عسکری معتقد به تعامل است

محمد سرفراز، مدير وقت صدا و سيما و مديرانش در گروه كودك و نوجوان شبكه دو سيما هم يا تمايلي به مذاكره نداشتند يا آنقدر مشكلات مالي زياد بود كه جايي براي مذاكره وجود نداشت. بي‌ترديد ضرر پخش نشدن كلاه قرمزي نوروز ٩٥، بيش از هر چيز متوجه تلويزيون شد و در ادامه طهماسب و جبلي تصميم گرفتند ادامه توليد اين مجموعه را در شبكه نمايش خانگي دنبال كنند. تصميمي كه مديران تلويزيون را به فكر واداشت و به همين خاطر پيش از به وجود آمدن هرگونه شاببه‌اي اعلام كردند كلاه قرمزي نوروز ٩٦ از شبكه دو سيما پخش مي‌شود. به نظر مي‌رسد عبدالعلي علي‌عسگري، رييس سازمان صدا و سيما و مديرانش، بيش از سرفراز به تعامل با هنرمندان معتقدند. به همين خاطر حاضر نيستند طهماسب و جبلي هم سرنوشتي مانند ديگر كارگردان‌هاي معتبر پيدا كنند و با رفتن به شبكه نمايش خانگي، مخاطب ميليوني برنامه‌شان را از تلويزيون بگيرند.




پیشنهاد منطقی یک رسانه اصولگرا به مدیران رسانه ملی⇐ادغام شبکه‌های استانی در جهت کاهش هزینه

سینماژورنال: در حالي كه اكثر شبكه‌هاي سراسري و ديجيتالي صداوسيما با مشكل جذب مخاطب روبه‌رو هستند و تنها چند شبكه‌اند كه توانسته‌اند بر تعداد مخاطبان خود بيفزايند، شبكه‌هاي تلويزيوني استاني همچنان به عنوان شبكه‌هايي كه هزينه‌هاي زيادي را به سازمان صداوسيما تحميل مي‌كنند و كارايي چنداني نيز ندارند، محل مناقشه‌اند.

به گزارش سینماژورنال اين شبكه‌ها اغلب بازپخش‌كننده سريال‌هاي تلويزيوني‌ هستند كه از شبكه‌هاي سراسري پخش شده‌اند و مهم‌ترين عملكردشان پخش اخبار محلي است و حالا روزنامه اصولگرای “جوان” با انتشار گزارشی پیشنهاد ادغام این شبکه ها را در جهت کاهش هزینه ها داده است.

متن گزارش این روزنامه را بخوانید:

آيا وقت آن نرسيده است كه فكري براي شبكه‌های استانی شود؟

علي دارابي معاون امور استان‌هاي سازمان صداوسيما به مديران مراكز صداوسيما اولتيماتوم پنج ماهه داده است تا با توجه به محدوديت‌هاي مالي برنامه‌اي جامع ارائه كنند و نتيجه تغييراتشان تا پنج ماه ديگر ملموس باشد، البته معاون امور استان‌ها مشخص نكرده است كه اگر شبكه‌ها نتوانند برنامه‌اي جامع ارائه دهند، آيا با گزينه‌هاي تنبيهي روبه‌رو مي‌شوند يا خير ولي همين كه در چنين سطحي از مديريت سازمان صداوسيما به اين نتيجه رسيده‌اند كه شبكه‌هاي استاني نيازمند تغيير هستند، مي‌توان آن را يك گام مؤثر براي تغيير دانست.

شبكه‌هاي استاني چه كار مي‌كنند؟!
عزت‌الله ضرغامي رئيس وقت سازمان صداوسيما در مراسم افتتاحيه شبكه استاني خراسان جنوبي مي‌گويد: «اگر مردم آداب و رسوم، لهجه، موسيقي، شادي و غم‌هايشان را در شبكه استاني ببينند هرگز از شبكه جدا نمي‌شوند!» خوشبيني ضرغامي نسبت به شبكه‌هاي استاني تا حدي بود كه در اختتاميه جشنواره توليدات راديو و تلويزيوني صداوسيما تأكيد مي‌كند: «حدود 35 تا 40 درصد مردم كشورمان از ماهواره استفاده مي‌كنند كه از اين تعداد 15درصد آنها از ماهواره براي تماشاي شبكه‌هاي استاني و شبكه‌هاي ملي استفاده مي‌كنند.» حال كه گفته مي‌شود آمار بينندگان ماهواره به بيش از 70 درصد رسيده است، اين آمار را مي‌توان به بالارفتن ميزان مخاطبان شبكه‌هاي استاني ربط داد يا ريزش همان تعدادي كه شبكه‌هاي استاني را از طريق ماهواره نگاه مي‌كردند؟! اگر صرفاً دليل ريزش مخاطبان شبكه‌هاي استاني را عمل نكردن به توصيه رئيس وقت سازمان صداوسيما يعني نشان ندادن آداب و رسوم، لهجه، موسيقي و شادي و غم‌هاي محلي بدانيم، حدس‌مان چندان نيز بي‌ربط نخواهد بود. با يك جست‌وجوي ساده به چندين مورد اعتراض به عدم‌پخش برنامه در شبكه‌هاي استاني بر اساس لهجه‌ها و گويش‌هاي محلي برخورد مي‌كنيم. بسياري از شبكه‌هاي محلي علاوه بر اينكه گويش محلي را رعايت نمي‌كنند، در توليد برنامه نيز توجهي به منطقه و استان خود ندارند. در عوض مجموعه‌هاي پخش شده از شبكه‌هاي سراسري بازپخش مي‌كنند. كافي است به پورتال‌هاي شبكه‌هاي استاني سري‌زده شود و انبوه برنامه‌ها و سريال‌هاي تكراري را كه در اين شبكه‌ها در حال بازپخش هستند، مشاهده كرد. با اين حال باز هم مديران صداوسيما اميدوارند بتوانند با شبكه‌هاي استاني جلوي شبكه‌هاي ماهواره‌اي نيز بايستند. علي دارابي بعد از اينكه به مديران شبكه‌هاي استاني براي تغيير اولتيماتوم داده به آنها گفت: امروز ديگر رقابت شبكه‌هاي استاني به رقابت با يكديگر و شبكه‌هاي ملي ختم نمي‌شود بلكه بايد با بازتعريف آنتن و جدول پخش به مقابله جدي با شبكه‌هاي فارسي زباني بپردازند كه ايمان و اعتقادات جامعه ما را نشانه گرفته‌اند. شبكه‌هاي استاني بايد با ۲۱۷ شبكه فارسي‌زبان كه ايمان و اعتقادات جامعه را نشانه گرفته‌اند، مقابله كنند. وي افزود: اين رقابت كار سختي است و مديران و برنامه‌سازان رسانه ملي بايد در اجراي ۱۵ اقدام تعريف‌شده معاونت امور استان‌ها اهتمام جدي كنند و برنامه‌هاي جديدي ارائه دهند.

عصاره‌اي به نام «شما»
در راستاي سياست هرچه سرافراز تعطيل كرد، علي عسكري راه‌اندازي مجدد مي‌كند، شبكه «شما» به جمع شبكه‌هاي تلويزيون باز خواهد گشت. اين شبكه وظيفه دارد گلچيني از بهترين توليدات استاني را پخش كند، البته اين شبكه در دوره قبلي فعاليتش به صورت مستقل اقدام به توليد برنامه‌هايي مانند «هفت ترانه» نيز مي‌كرد كه برنامه پرمخاطبي نيز بود. وقتي 31 شبكه استاني صرفاً به اندازه يك شبكه توليد دارند كه آنقدر عملكردش در دوره قبلي ضعيف بوده كه باعث جمع شدن شبكه شده است، چه انتظاري مي‌توان داشت كه اين شبكه‌ها در مقابل شبكه‌هاي ماهواره‌اي قد علم كنند؟!

برنامه‌هاي كپي و مجري‌هاي پروازي
در ميان شبكه‌هاي استاني هستند شبكه‌هايي كه برنامه‌هايشان از شبكه‌هاي سراسري نيز پخش مي‌شود، مانند برنامه «خوشا شيراز» كه از شبكه 5سيما بخش‌هايي از آن به صورت زنده پخش مي‌شود. برنامه «زنده رود» شبكه استاني اصفهان نيز از جمله برنامه‌هايي است كه بازتاب‌هاي فرااستاني دارد. اين دو برنامه كه كپي برنامه‌هاي تركيبي شبكه‌هاي استاني هستند با استفاده از هزينه بالا و به كارگيري مجري‌هاي شبكه‌هاي سراسري كه اغلب در تهران مستقر هستند و هر هفته براي اجرا خود را به شهرستان‌ها مي‌رسانند، تلاش مي‌كنند تا براي بينندگان استاني ايجاد جذابيت كنند. مهماناني نيز كه به اين برنامه‌ها دعوت مي‌شوند اغلب بر اساس همان الگوي شبكه‌هاي سراسري است، يعني بازيگراني كه مجموعه‌هاي تلويزيوني‌شان از شبكه‌هاي سراسري پخش مي‌شود و خواننده پايتخت‌نشين. در حالي كه هر دو برنامه «خوشا شيراز» و «زنده رود» براي استان‌هايي هستند كه از نظر غناي فرهنگي در سطح جهاني ممتاز هستند و هنرمندان بزرگ محلي دارند و حتي لهجه محلي‌شان در سطح ايران شهرت دارد ولي در اين برنامه‌ها سهم هنرمندان محلي و لهجه و آداب و رسوم محلي به حداقل رسيده و حتي فرصت اجرا نيز در اختيار مجري‌هاي خارج از استان قرار مي‌گيرد!

كاهش شبكه‌ها با افزايش كاركرد
صداوسيما در مراكز استان‌ها ساختمان‌هاي بزرگي دارد كه برخي حتي مي‌توانند با مجموعه جام‌جم در تهران تنه به تنه بزنند در عوض خروجي اين مراكز كه همان شبكه‌هاي استاني است به غير از اخبار استاني و اعلام زمان شرعي كه به راحتي از طريق شبكه‌هاي اجتماعي و فضاي مجازي در اختيار عمومي قرار مي‌گيرد، كاربرد ديگري ندارند، حتي حفظ فرهنگ و آداب و سنن محلي نيز در فضاي مجازي طرفداران بيشتري دارد تا در خروجي شبكه‌هاي استاني كه تلاش دارند با لهجه تهراني برنامه توليد كنند. در عوض شبكه‌هاي متعدد استاني كه هر كدام داراي چندين كارمند و هزينه نگهداري هستند، مي‌توان به سازمان بي‌پول صداوسيما اين پيشنهاد را داد كه دست به تجميع شبكه‌ها بزند و بر اساس مناطق جغرافيايي و فرهنگي چند شبكه را تعريف كند كه بتوانند به صورت وسيع‌تري اقدام به پخش برنامه كنند.

براي نمونه اگر يك شبكه موفق به زبان لري براي استفاده مردم استان‌هاي لر نشين ايجاد شود، هموطنان لر در ساير مناطق مانند تهران نيز از آن استفاده خواهند كرد و همگي در يك مجموعه فرهنگي تعريف مي‌شوند. درباره زبان آذري(تركي) نيز مي‌توان چنين طرحي را اجرا كرد. مردم استان‌هاي سه گانه خراسان، مناطق كردنشين، مناطق جنوب كشور و ساير مناطقي كه بتوان بر اساس وحدت فرهنگي شبكه‌هاي فراگير برايشان ايجاد كرد هم مي‌توانند گزينه‌هاي خوبي براي كاهش هزينه‌هاي صداوسيما و افزايش كارايي شبكه‌ها باشند. اكنون شبكه‌هاي استاني پنج ماه فرصت دارند و احتمالاً در اين فرصت تلاش مي‌شود اقداماتي انجام شود كه مورد رضايت مديران صداوسيما قرار گيرد، اما اين مردم هستند كه در نهايت تصميم مي‌گيرند كدام شبكه تلويزيوني را تماشا كنند.




افزودن یک شبکه دیگر بر شمار شبکه‌های در حال پخش⇐”رادیو تصویری ایران” می‌آید

سینماژورنال: در حالی که با آمدن عبدالعلی علی عسکری به جای محمد سرافراز شبکه هایی مانند “تماشا” که به علت تعدیل هزینه ها حذف شده بودند در حال بازگشت هستند حالا بنا شده یک شبکه رادیویی تصویری هم راه اندازی شود.

به گزارش سینماژورنال بهنام احمدپورمبارکه مدیر رادیو ایران با اشاره به راه اندازی رادیو تصویری ایران که قرار است به شبکه های دیجیتالی اضافه شود، به “مهر” گفت: رادیو تصویری ایران اولین تجربه رادیویی است که بستر جدیدی را برای پخش صدا و تصویر در رسانه ملی ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: پیش از این رادیو در فضای مجازی فعالیت هایی داشت و گاهی از استودیوهای پخش تصویربرداری هایی می شد که روی سایت ها قرار می گرفت. این اتفاق چند سال پیش بیشتر جریان داشت و حالا قرار است به شکلی دیگر تکرار شود. رادیو تصویری ایران که پخش آزمایشی آن از روزهای آینده شروع می شود یک تجربه جدید است که تلفیقی از کارهای گرافیکی، عکس، کاریکاتور و… را با صدا همراه می کند.

پخش صدا همراه با تصاویر مرتبط با متن

احمدپور درباره تصویربرداری از استودیوهای رادیویی و امکان پخش آنها عنوان کرد: قرار نیست در این بستر جدید، رادیو به صورت تلویزیونی پخش شود. اتفاقا تمایل ما این است که رادیو هویت خود را حفظ کند. هدف ما این است که از این بستر جدید برای نزدیک شدن به مخاطب استفاده کنیم. در این فضا هم متن به کمک تصویر و صدا می آید و هم می توان در ارتباط با صوت و صدا اطلاعات تکنیکی را هم برای مخاطب قرار داد. سایت شبکه ایران که چندی است فرمت جدیدی دارد از ظرفیتی تعاملی برخوردار است و ما امیدواریم بتوانیم یک مجموعه رسانه ای متشکل از رادیو سنتی، رادیو تصویری، سایت شبکه ایران و شبکه های اجتماعی راه اندازی کنیم.

وی درباره چگونگی دریافت رادیو تصویری ایران توضیح داد: کانال رادیو ایران را می توان روی ستاپ باکس دریافت کرد. رادیو تصویری ایران در کنار شبکه های تلویزیون قرار می گیرد و با جستجوی جدید مخاطبان به زودی می توانند آن را پیدا کنند. این کانال فعلا به صورت آزمایشی در مجموعه خود ما پخش می شود و ظرف چند هفته آینده راه اندازی خواهد شد.

در جهت جذابتر شدن رادیو

احمدپور درباره اهداف راه اندازی رادیو تصویری ایران بیان کرد: این کار رادیو را جذاب تر می کند و همچنین بعضی از تصاویر به القای مفاهیمی که به صورت صوت شنیده می شود، کمک می کند. به طور مثال در بعضی از برنامه های طنز تصاویر به صورت کاریکاتور در قاب تلویزیون نمایش داده شده و یا ممکن است عکس های هنرمندان هم به تصویر کشیده شوند. البته از آنجایی که در رادیو گریم نداریم این تصاویر بسیار واقعی تر هستند.

مدیر رادیو ایران درباره سختی این اقدام تصریح کرد: یکی از مسایلی که راه اندازی رادیو تصویری ایران را پیچیده می کند این است که صدا و تصاویر باید هماهنگ شده و تصاویر مناسبی انتخاب شوند. به طور مثال وقتی برنامه اذان گاهی و یا ورزشی پخش می شود نمی توان هر تصویری را در حین آن نمایش داد. البته این مساله به ماهیت خود برنامه ها برمی گردد که باید تصاویر منطبق با آنها را پیدا کرد.

وی در پایان خبر داد که در حال حاضر متولیان راه اندازی رادیو تصویری ایران مشغول طراحی لوگو این کانال هستند.




بازگشت یکی دیگر از مدیران ضرغامی به رسانه ملی

سینماژورنال: با آمدن عبدالعلی علی عسکری به جای محمد سرافراز در مقام رییس صداوسیما برخی از مدیرانی که در زمان عزت ا.. ضرغامی جزو مدیران معتمد سازمان بودند به رسانه ملی بازگشته اند.

به گزارش سینماژورنال علیرضا برازش و رضا پورحسین که به مدیریت شبکه های اول و چهارم رسیدند از جمله چنین چهره هایی بودند و در تازه ترین مورد نیز مجید زین العابدین به مدیریت شبکه تهران منصوب شده است. جالب اینجاست که در کنار حکم زین العابدین مقرر شده شبکه تهران که پیش از این با شبکه اچ دی یکی شده بود مجددا به شبکه 5 بازگردد!

متن خبر روابط عمومی سیما در توضیح این انتصاب را بخوانید:

نظر به انتقال تمام ماموریت‌های شبکه تهران (HD) به شبکه پنج سیما، معاون سیما، با توجه به سوابق ارزشمند مجید زین‌العابدین، او را به سمت مدیر شبکه پنج (شبکه تهران) منصوب کرد.

بهره‌گیری از راهنمایی‌ها و کمک‌های نهادهای ذیربط در عنوان جدید شبکه پنج، شبکه تهران؛ با توجه به اهمیت این شبکه، که بیانگر اهمیت استان و شهر تهران به عنوان پایتخت کشور در مجموعه مناسبات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی ایران اسلامی است، از تاکیدات معاون سیما، به مدیر شبکه بود.

ترویج گفتمان انقلاب اسلامی، سبک زندگی ایرانی اسلامی، توجه به مسایل شهروندی، معرفی و شناساندن ظرفیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پایتخت و استمرار توجه به «اقتصاد مقاومتی» از اهم وظایف محوله در حکم معاون سیما به شمار می رود.

معاون سیما از تلاش های ارزشمند و خلاقانه احسان کاوه مدیر پیشین شبکه تهران صمیمانه تشکر و قدردانی کرد.




آیا مجلس مشکلات مالی صداوسیما را مرتفع خواهد کرد؟

سینماژورنال: رسانه ملی در ماههای اخیر بدجوری گرفتار مشکلات مالی شده است و بخش عمده این مشکلات هم ناشی از توسعه کمی بیش از حد این سازمان در سالهای گذشته بوده است.

به گزارش سینماژورنال مدیران صداوسیما برای حل این مشکلات مالی بارها از مسئولان دولتی کمک خواستند و گویا نومید شدن از کمکهای دولتی بوده که باعث شده حالا به سراغ نمایندگان مجلس بروند.

عبدالعلی علی‌عسکری رییس صداوسیما به همراه معاونانش در جلسه سه‌شنبه، 29 تیر کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی حضور یافت و پس از آن با رییس مجلس ملاقات کرد.

علی لاریجانی رییس مجلس درباره این دیدار گفت: ‌با توجه به جایگاه مهم رسانه ملی و تأثیراتی که در کشور دارد، مایل بودم چالش‌های پیش روی این سازمان و برنامه‌هایی را که دوستان دارند از نزدیک بشنوم و دوستان در این باره توضیحاتی دادند. معلوم است مسؤولان رسانه ملی درباره چالش های پیش روی رسانه ملی فکر کرده‌اند و در حال یافتن راه حل‌هایی هستند.

وی ابراز امیدواری کرد: هم دولت و هم مجلس کمک کنند تا برخی از مشکلات صدا و سیما برطرف شود و بتوانند تولیداتشان را فعال‌تر کنند. برخی از نکات از نظر محتوای کار و شیوه های کاری در تلویزیون مطرح شد و از نظر مجلس اگر این ملاحظات مورد توجه قرار گیرد به نفع کشور است.

رسانه ملی خودش باید به خودش کمک کند
به گزارش سینماژورنال اینکه مجلس بتواند مشکلات مالی فراوان رسانه ملی را کاملا حل کند مشخص نیست اما نکته بارز درباره رسانه ملی آن است که این رسانه و مدیرانش قبل از هر کسی باید به نوعی واقع نگری از عملکرد خود برسند.

مدیران رسانه ملی اگر بتوانند بدون هر گونه تعصب به بررسی چرایی نزول دامنه مخاطبان خود در سالهای اخیر بپردازند خواهند دریافت که کلید اصلی حل مشکل نه در دستان دولت و نه در دستان مجلس که در گروی همت مدیران همین نهاد است.

مدیران این نهاد باید به دنبال پاسخی باشند بر این پرسش که چرا این رسانه کاملا انحصاری در داخل در همه این سالها نتوانسته از این انحصار به نفع سودآوری استفاده کند و همواره محتاج کمکهای دولتی بوده است؟

رسانه ملی حداقل در یک دهه قبل باید به چنان سودآوری می رسید که خودش تأمین کننده منابع مالی اش باشد نه آن که با رشد بی حساب و کتاب طولی فقط بر دامنه کارمندان خود بیفزاید و در طی یک بحران مالی معمولی چنان به مشکل بخورد که مرتب به فکر حمایتهای بیرونی باشد.

الان هم دیر نشده. کافیست مدیران رسانه ملی به بازنگری کارکرد بسیاری از شبکه های کم مخاطب و بی مخاطب و در کنارش بازبینی کارکرد بسیاری از بخشها و گروههای بوروکراتیک داخلی سازمان بپردازند.

همین بازنگری هاست که می تواند در حذف و تعدیل بسیاری از نیروها و بخشهای هزینه‌زای بی‌فایده به آنها کمک کند و البته موتور محرکه رسانه ملی را اندکی از رخوت درآورد.




تیتر رسانه اصولگرا⇐بازگشت یواشکی شبکه “بازار” در آزمون و خطای تلویزیون!

سینماژورنال: حضور محمد سرافراز در ریاست رسانه ملی مواجه شد با حذف برخی از شبکه ها مانند “بازار” و “تماشا”؛ اقدامی که البته بیش از هر چیز با انتقاد پرسنل چنین شبکه هایی مواجه شد.

به گزارش سینماژورنال با آمدن عبدالعلی علی عسکری به جای سرافراز هرچند ابتدا گمان می شد که همچنان و در جهت حل معضلات مالی رسانه ملی، سیاست کوچک سازی این رسانه دنبال شود اما روزنامه اصولگرای “جوان” به تازگی گزارشی ارائه داده با تیتر «بازگشت یواشکی شبکه “بازار” در آزمون و خطای تلویزیون!»

گزارشی که در آن با اشاره به افتتاح یک پروژه سخت افزاری تازه توسط علی عسکری و البته مرور وعده های او در جهت ایجاد شبکه ای جدید با رويكرد صنايع كوچك و متوسط این پرسش طرح شده که آیا این وعده به معنای بازگشت مجدد شبکه بازار با نامی تازه نیست.

متن کامل گزارش “جوان” را بخوانید:

مطالبه رهبری رو به فراموشی است؟

افتتاح يك پروژه سخت افزاري ديگر در كنار وعده ايجاد شبكه‌اي جديد با رويكرد حمايت از صنايع كوچك و متوسط زودبازده، خبري بود كه روز گذشته در خراسان شمالي از زبان علي عسگري، رئيس صداوسيما جاري شد؛ وعده‌اي كه با توجه به بر زمين ماندن مطالبه چندساله رهبر انقلاب در باب اقتصاد مقاومتي در اكثر دستگاه‌هاي كشور، خبر اميدواركننده‌اي به نظر مي‌رسد، اما اختصاص يك شبكه به موضوعي كه تنها بخشي از اقتصاد را در برمي‌گيرد خيلي كارشناسانه به نظر نمي‌رسد.

توسعه سخت‌افزار‌محور و فن‌سالار، رويكردي بود كه باعث شد نزديك به 15 سال پيش رهبر معظم انقلاب را بر آن دارد كه به لزوم تحقق يك جنبش نرم افزاري در كشور تأكيد كنند. نياز به تحرك نرم‌افزاري ناشي از عقب‌ماندگي علوم انساني در كشور بود، اما اين مطالبه رهبري نيز مانند بسياري از مطالبات ايشان پس از يكي دو سال كه لقلقه دهان مديران كشور قرار گرفت، به تدريج رو به فراموشي گذاشت.

سوال بااهمیتی که پاسخ به آن زود است
رويكرد نامتوازن صداوسيماي دوره ضرغامي كه با شدت و قدرت در زمينه توسعه سخت‌افزاري و بزرگ كردن طولي سازمان همراه با عقب‌ماندگي نرم‌افزاري اين سازمان رقم خورد به وضوح نمونه‌اي از ناكامي در اين زمينه محسوب مي‌شود. چند ماه پيش كه زمزمه‌ها از روي كارآمدن عبدالعلي علي‌عسکري به عنوان رئيس جديد صداوسيما به گوش مي‌رسيد، بيش از همه تخصص و تحصيلات اين مدير نگاه‌ها را به خود جلب كرد؛ «كارشناس مهندسي الكترونيك و دكتراي سيستم و بهره‌وري و معاون فني سازمان صدا و سيما در زمان رياست عزت‌الله ضرغامي».

اينكه علي‌عسکري چقدر در معالجه بيماري نرم‌افزاري سازمان صداوسيما موفق عمل خواهد كرد، سؤال با اهميتي است كه البته پاسخ به آن از حالا قدري زود است، اما خبرهايي كه از گوشه و كنار فعاليت‌هاي رئيس جديد صداوسيما به گوش مي‌رسد، بيشتر از غلبه همان گرايش سخت افزارمنشانه‌اي حكايت دارد كه به نوعي پا گذاردن بر جاي پاي سلف او قلمداد مي‌شود.

انتظار پیشروی از صداوسیما

پس از موضوع مغفول‌مانده جنبش نرم‌افزاري كه علي‌القاعده بايد دستگاه‌هاي فرهنگي، رسانه‌اي و آموزشي بيش از همه خود را مخاطب آن قلمداد مي‌كردند، در سال‌هاي اخير ترجيع‌بند سخنان رهبري حول اهميت اقتصاد با كليد واژه اقتصاد مقاومتي دور مي‌زند.

به طور طبيعي انتظار مي‌رود صداوسيما جزو دستگاه‌هايي باشد كه در تبيين، تشويق و تدوين اصول راهبردي كه رهبري بر آن تأكيد دارند پيشرو بوده و بازتاب‌هاي عملي مطالبات رهبري به سرعت از اتاق‌هاي‌فكر اين سازمان در قالب برنامه‌هاي مختلف و متنوع بروز و ظهور يابد، اما آنچه در سال‌هاي اخير از اين سازمان در باب اقتصاد مقاومتي به منصه ظهور رسيده چيزي جز تعدادي ميزگرد و گفت و گو در چند برنامه پراكنده نبوده است.

توليد و پخش برنامه نسبتا دغدغه‌مندي چون “ثريا” نيز كه با نگاهي هدفمند‌تر و روزآمدتر به بحث اقتصاد مقاومتي ورود پيدا كرده را نيز بايد بيش از تحرك و خلاقيت مديران ناشي از تلاش و خواست تعدادي جوان دانست كه به شكلي انفرادي پيگير برنامه‌سازي در بحث اقتصاد مقاومتي بوده‌اند.

آیا “بازار” با نامی دیگر بازخواهد گشت؟

اينكه صداوسيما پس از سال‌ها عاقبت به اين نتيجه رسيده كه بايد براي مبحث مهمي چون اقتصاد مقاومتي گام‌هاي مؤثر‌تر و محكم‌تري بردارد، جاي اميدواري دارد، اما از محتواي بيان علي عسگري اينطور برداشت مي‌شود كه نگاه به مسئله تا حدي سطحي و بدون كارشناسي لازم انجام شده است. دو سال پيش و در ابتداي صدارت سرافراز بر صداوسيما به شبكه 5 سيما كه تا آن زمان مختص به مسائل شهر تهران، برنامه توليد و روانه پخش مي‌كرد، در راستاي سياستي كه از آن با عنوان چابك‌سازي ياد مي‌شد، مأموريت داده شد كه با رويكرد اقتصاد ملي به توليد برنامه اقدام كند. نتيجه اين تصميم نيز توليد تعدادي برنامه گفت‌وگو‌محور بود كه اثر آن به دليل موفق نبودن در ارتباط‌گيري با توده مردم در اقتصاد كشور نامعلوم است. مدتي بعد سرافراز شبكه 5 سيما و شبكه بازار را با مأموريت پرداخت به مسائل اقتصادي با هم ادغام كرد.

حالا و با اعلام اين خبر از سوي علي عسگري كه شبكه‌اي جديد با رويكرد صنايع كوچك و متوسط متولد خواهد شد، جدا از اينكه بايد اين رويكرد را ادامه راه مبتني بر رهيافت سخت‌افزارمحور مديريت عزت‌الله ضرغامي دانست، اين سؤال به ذهن متبادر مي‌شود كه آيا اين اقدام بازگرداندن شبكه “بازار” با عنواني ديگر است و قرار است بر پاشنه همان آزمون و خطاهاي پيشين قرار بگيرد؟